https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/10/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-10-02 05:52:372023-11-09 06:33:58سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 217
227نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اما همین الان هدایت شدم کامنت آقا ابراهیم رو خوندم که ایشون هم نمیخواسته بنویسه ولی نوشته و مقابل ذهنش ایستاده.
برای من نشونه ای بود بر اینکه بنویس به اندازه ی درک خودت، دریافتهای خودت از قشنگی های این فایل.
ذوق کردم که ادامه ی سفر به دور امریکا اومد روی سایت، چون فکر کردم احتمالا تا دوره لیاقت کامل بارگزاری نشه فایلهای سفر به دور امریکا ادامه اش آپلود نمیشه.
در نهایت که سورپرایز شدم و فایل رو دیدم.
برای من که عشق فیلم بودم، هنوزم هر از گاهی فیلم یا سریال میبینم، خیلی سورپرایز شدم از اینکه سینما رفتین و دو فیلم تماشا کردین.
هیچ فکرشو نمیکردم تو سفر برین سینما، اینم تجربه ی جذابی بود برای خود من.
که چقدر شما در لحظه زندگی میکنین.
اجازه میدین در لحظه خودِ تفریح و لذت و شادی بیاد سر راهتون و بعد مشغولِ انجامش میشین و شادیِ جدید برای خودتون خلق میکنین.
اعتراف میکنم که از درس های شما گاها دچار کج فهمی میشم و تو عمل اشتباه اجرا میکنم و حسِ خودمم نازیبا میکنم.
چون طبیعتاً وقتی کاری هم راستا با روح آدم باشه، انسان به آرامش میرسه، لذت میبره از زندگیش، حسش خوبه، با خودش در صلح و خوبه اوضاعش.
خودِ من بعضی وقت ها آگاهی ها و درس های استاد رو بدون رعایتِ روند تکاملی و حس خوب اجرا کردم، شتاب کردم و نتیجه ی خوب که نگرفتم هیچ، حسم هم بد شده.
به درک جدیدی از مبحثِ لذت بردن از زندگی رسیدم.
ظاهر ساده ای داره لذت بردن ولی واقعا نیاز به فکر و تحلیل داره که آدم چطوری لذت میبره؟
من گاهی فکر میکنم باید اتفاق بزرگی بیوفته که بتونم بگم دارم لذت میبرم…
اما وقتی میبینم استاد از دوش گرفتن تو باشگاه و پاک و پاکیزه شدن انقدر لذت میبره، چشمهاش میدرخشه، متوجه میشم هیچ فرمولِ پیچیده ای در کار نیست.
اصلا فرمول نداره.
اصلا یکسان و تکراری وجود نداره.
چطوری بفهمم دارم لذت میبرم؟
از حسم.
هر لحظه که مشغول چیزی هستم که کیف میکنم، خوشحالم میکنه یعنی دقیقا تو لذت بردن از زندگیم هستم…
وقتی به چیزی فکر میکنم یا میبینم یا میشنوم که دلم قَنج میره، دقیقا تو لذت بردن در لحظه هستم…
انگار عضله ی لذت بردن از زندگیم مقداری ضعیف شده.
چون درکم نسبت بهش کم شده.
سختش کردم.
راحتش باید بکنم.
مثالِ تازه اش:
دیشب یهو رعد زد و بعد بارون…
من کیف کردم.
سورپرایز شدم.
این فایل یه عالمه زیبایی جالب برام داشت، اینکه چقدر ساده از لباسشویی و خشک کنی عمومی استفاده کردین، قرص های شوینده و اتو کننده لباس برام خیلی جالب بود.
کلا تو فایلهای تصویری یه عالمه چیز جدید میبینم و از طریق دیدن تجربه میکنم.
اتفاقا امروز داشتم قسمتهای 135 به بعد سفر به دور امریکا رو میدیدم که متعلق به سفر با کشتیِ جذابِ کروز بود و اون جزیره های شگفت انگیز هاوایی تو اون سفر یه هفته ای.
تو هر قسمت با کلی زیبایی های متفاوت آشنا میشم.
شاید تو تحسین هنوز خیلی جا داشته باشم تا قوی تر شم، اما متوجهشون میشم و کیف میکنم.
استاد جان سپاس گزارم از شما و مریم جون برای به اشتراک گذاری این آگاهی ها و زیبایی های ناب.
از آقا ابراهیم هم ممنونم که کامنتش باعث شد منم بنویسم.
آقا ابراهیم به من ثابت شده اصلا مهم نیست ما چه زمانی کامنت مینویسیم یا اینکه اصلا جزو کامنتهای برتر میشیم یا نه، پشتِ هر کامنتی که مینویسیم یه رسالت و ماموریتی وجود داره که خودش کار خودشو انجام میده.
شاید فقط برای خودِ منِ نویسنده کامنت، ماموریتی داشته باشه، شاید هم بقیه، اما مطمئنم هر کسی که باید بخونه میاد سراغِ کامنتی که باید بیاد، هدایت میشه به سمتش.
البته که منم دوست دارم کامنتهام دیده و خونده بشن، اما خیلی تلاش میکنم که به هدف اصلی خودم نزدیک شم، مشق کردن، تمرین کردن آگاهی ها، مرورشون، درک خودم و ردپا گذاشتن از خودم و افکارم طیِ زمان با نوشتن کامنت تو سایت.
مثل امشب که هیچ پلنی نداشتم برای نوشتن، اما هدایت شدم به کامنت شما و تشویق شدم به نوشتن.
متن کامنت هم که از من نیست، از درون میجوشه و نوشته میشه، فقط کافیه من بهبودگرا باشم و شروع کنم، باقیش با من نیست دیگه.
یه نکته ی جذاب هم امشب تو کامنت سعیده جان شهریاری عزیزم خوندم که عین نور تابید به قلبم:
اینکه تهیه دوره لیاقت (که شدیدا با اشتیاق دوست دارم واردش بشم) ربطی به پول نداره، به مدار آدم مربوطه.
من این روزها از خدا میخوام منو وارد مدارِ جذب و دریافت آگاهی های این فایل کنه.
به قول فرزانه جان ارزشمندم، فقط داشتن دوره که منو موفق نمیکنه، عمل و دریافت اگاهی ها و درکشون برای من موثر میشه.
استاد سلام ودرود برشما مریم عزیزم وهمفرکانسیهای بی نظیرم
چقدر زیبا بود همه چیز
چقدر لدت میبرم وقتی با شما دوعزیز همسفر میشم ،این خودموننی بودنتون این در صلح بودنتون من را شیفته ی شما میکنه استاد چقدر حالم خوب میشه از دیدن لحظه به لحظه ی سفرتون قبلا فکر میکردم انسانهای موفق یا انسانهای برجسته کلا متفاوت از دیگران زندگی میکنن اما الان میبینم که چقدر آسون وچقدر صاف وزلال امشب وقتی فایلتون را دیدم نکته ی جالبش برام اونجایی بود که روتختی را خریدید ودر مورد اینکه قبلیه از بین رفته وبعد اقدام به خرید کردید ومن دیدم که واقعا این خصلت در من هم وجود داره
چند سال پیش یادمه یه روز خانم همسایه که کنار مامنزلشون هستش وایشون طبقه ی بالا ومادر شوهرشون طبقه ی پایین هستن به من گفت مادر شوهرم همش بهم میگه ببین این همسایه چطور زندگی میکنه که هر روز پیشرفتشون بهتر میشه اما شما هنوز نتونستید خونه از خودتون داشته باشید
ایشون به من گفتن ومن در جواب گفتم عزیزم من چیز اضافه نمیخرم هر چه نیازم باشه اون هم عالیشا میخرم وهمیشه بچه هام وخودم وهمسرم هم شیک پوش هستیم هم توی خوردن وپوشیدن وغیره خساست هم نداریم
ایشون که درآمد شوهرش شاید سه برابر شوهر من هم هست گفت آره فهمیدم راز پیشرفتتون اینه ولی من مثلا هر ماه باید برای بچه هام لباس بخرم یا موادغذایی توی یخچال هست اما باید دوباره خرید کنم
کمد لباسهامونا اگر باز کنی لباسها میخوان بیرون بریزن و……
من بهش گفتم نباید خیلی سخت گرفت وجمع کرد نه اینکه خرجهای بیخودی کرد وبا این کار بعد مدتی میبینی اوضاع زندگیت تغییر میکنه برای خودم هم خیلی جالب بود این مسئله واین زمانی بود که من با این قوانین اصلا آشنا نبودم والان بعد آشنایی والان تازه فهمیدم که کار درستی انجام میدادم
چون قبلا اطرافیانم را میدیدم با وجود داشتن مثلا یک وسیله یا لباس دوست دارن تند وتند بخرن وانگار مسابقه ای ای وسط درمیونه ومن خیلی تعجب میکردم واصلا هدفم مثلا قناعت واین حرفها هم نبود وفقط علاقه ای به شلوغ کردن اطرافم نداشتم استاد نمیدونم کار درستی کردم که اینها را نوشتم یا نه ولی خیلی دوست داشتم تجربه ای که خودم کسب کردم را بگم
شاید دوستانم هم استفاده بکنن
چقدر اونجاهایی که توی هر شهری مکانهایی هست که خیلی راحت بشه مثلا لباسهاراشست یا مثلا باشگاه رفت خیلی برام جالب بود خلاصه همه چیز عالی عالی بود عاشقتونم
پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردى، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى.
سلام و نور حق بر قلب نازنین استادهای عزیزم و تمام دوستان توحیدی ام
خدایا ازت متشکرم که منو به این غار حرا (به فول سعیده نازنین) هدایتم کردی ، اینجا بهم پیامبری دادی که صحبتهای تو رو آسان و روان بهم انتقال میده و رسم زندگی در صراط مستقیم بهم یاد میده و دوستان بسیار خوب و عالی با فرکانس های بالا و با اراده و دوست داشتنی که با هر کامنتشون بسیاری از جواب سوالاتم میگیرم و حالم هر لحظه بهتر و بهتر میشه و فقط میگم الهی شکرت الهی شکرت الهی شکرت
یادم میاد سه ماه قبل که با اراده دوره کشف قوانین زندگی شروع کردم به خاطر وجود تضادهایی بود که در زندگیم داشتم و هر لحظه دوست داشتم کامنت بخونم فایل گوش کنم، کامنت بنویسم که از اون حال و هوای داغون در بیام..
الان متوجه شدم که آره اون دلیل بودن در سایت برای اون رمان بود و الان که خداروشکر در آرامش هستم و حالم خوبه باید دلیل بودنم هم ارتقا پیدا کنه والا هر لحظه امکان داره دوباره همه چی رها بشه و بگرده به همون روزها
الان دیگه برای وجود تضادها نمیام تو سایت الان دیگه به یقین رسیدم که تنها راه درست بودنم و درست زندگی کردنم ، درست فکر کردنم، درست رفتار کردنم، درست صحبت کردنم، درست نگاه کردنم ، درست شنیدنم، درست احساس کردنم ، درست نفس کشیدنم ، درست عکس العملم ، درست توکل کردنم، درست شادی کردنم، درست اقدام کردنم، درست پایدار بودنم ، درست توجه کردنم و… همه و همه در آیت سابت و آگاهی های فایلهای استاد عزیزم هست ، الان عاشق سایتم و در اولین فرصت در محل کارم، خونه ، و هر جایی میام سراغ سایت کامنت می خونم و فایلها رو می بینم و یاد میگیرم
الان دیگه دلیل بودنم تغییر دادم و عاشقانه کامنتوها رو می خونم اونقدر می خونم که از خستگی خوابم میبره و صبحم با کامنت ویشبی که نصفه مونده بود شروع میکنم ،مطمئن هستم خداوند باز هم با دلایلی محکم تر با آگاهی ناب تر منو به این غار حرا هدایت می کند.
خدایا ازت متشکرم
استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم شما فوق العاده هستید
خوش آمدیم به Denvor :) خوب خدا رو شکر رو تختیِ مورد نظرمون رو پیدا کردیم. مریم جان عاشق اون کلیپسِ روی سرت هستم! چه لاندری بزرگ و با صفائیه (ایموجی خنده با زبونِ بیرون اومده) چه امکانات خوبی که سفر رو برای آدم راحت می کنه، خدایا شکرت! این از اون جمله چیزهاست که من دارم می بینم و بعد به خدا میگم “من اینو میخوام، من سفر با کمپر و گشتن در طبیعت و خوابیدن در طبیعت رو می خوام”. چون همین الان داشتم روی فایل جلسه ی تکمیلی 1 احساس لیاقت کامنت می نوشتم، و بحث این بود که بعضی وقت ها ما یک چیزایی رو می بینیم که بقیه دارن یا دارن تجربه می کنن و فقط چون میخوایم مثل اونا باشیم و از روی مقایسه میریم دنبال اون چیزها، در صورتی که واقعاً خواسته ی ما نیستن! اما یک سری چیزها رو می بینی و قلبت بهت میگه که منم اینو میخوام و بهش علاقه دارم، مثل همین سفر کردن و کمپینگ در طبیعت برای من. خیلی مخلصیم خدا جان، زودتر لطفاً :)))
می بینم که رو تختی رو واقعاً حلالش کردین و تا جا داشته ازش استفاده کردین (ایموجی خنده با چشمای اشکی). چه حس خوبی داره رو تختیِ جدید. اون روتختی که کِش داره بهش میگن fitted sheet و اون یکی که فقط یک ملافه ست بهش میگن flat sheet. خیلی اسم های مختلف دارن برای آیتم های مختلف مربوط به تخت. به لحافِ ساده ای که میره توی یه روکش مثل لباس میگن duvet (خونده میشه دووِ، ت آخرش خونده نمیشه) و اون روکش رو میگن duvet cover. به لحافی که خودش طرح داره و نیاز به روکش نداره میگن comforter. حالا یه چیز جالب، به پتوی نازکی که روی تخت رو خودت بکشی میگن blanket، به پتوهای کوچک تری که روی مبل مخصوصاً در فصل سرما مخصوصاً موقع دیدن TV مخصوصاً در حال خوردن هات چاکلت روی خودت میندازی یا دورت میپیچی میگن throw. خلاصه ما اول که اومده بودیم اینجا کلاً گیج میزدیم که اینا هر کدوم چیه (ایموجی زدن روی پیشانی با دست).
مریم جان کتونیِ جدید مبارکت باشه به قول مغازه دارها ایشالا به خوشی بپوشی :))))
چقدر حرفه ای بود واقعاً اون مغازه و اون مغازه دار با اون همه اطلاعات در مورد محصولش. بیگ لایک!
به به آدم لذت میبره ورزش کردن استاد رو میبینه. منم عاشق ورزشم. مخصوصاً توی باشگاه. توی واحدی که تو تورنتو بودم ساختمونمون خودش باشگاه داشت و من هفته ای 1 بار میرفتم. اینجا تو میشیگان ولی هنوز دسترسی به باشگاه ندارم و با کِش طبق آموزش های علی آقا ورزش می کنم. ولی باشگاه یه چیز دیگه ست :)
استاد جان خدا رو شکر که تَر و تمیز شدین اصلاً برق میزنه صورتتون، میدونم آدم بعد از چند روز اگر نتونسته باشه حموم بره چه حس خوبیه اون دوش گرفتن و تمیزی.
••خدارو شکر میکنم که لایق دیدن این قسمت جذاب بودم ، خداروشکر میکنم که در آرامش و آسایش کامل این قسمت رو دیدم .
••این روزها بیشتر از هر زمان دیگه ای به خدا وصلم و تغییرات بزرگم رو میبینم روزهایی که برای تمام نزدیکانم سختترین روزهاست و خواب و خوراک ندارند زندگی رو مختل کردن و به فکر عزیزِ از دست رفته یعنی خواهر خوبم هستن و نمیتونن کنترل ذهن داشته باشن اما من خیلی آرومم ، قضیه مرگ و رفتن از این دنیای گذرا رو کاملا درک کردم و تو عمل خیلی خوب نشون دادم ،اونقدر از عملکردم راضیم که تمام اشکهای این دوسه روزه بخاطر همین مورد بوده ، به قول استاد وقتی تصویر بزرگتر را دیدم پلن خداوند را درک کردم و از دقت و نظم سیستم خداوند اشکم جاری شد .
خداوند مهربان به شکلی برنامه ریزی کرده که از هر طرف نگاه میکنم فقط راحتی و آرامشم برقراره …
••خدایاشکرت نمیدونم چطوری از لطفت سپاسگزاری کنم ،در روزهایی که فضای خونه به شدت غمباره شما مهاجرتم رو طوری برنامه ریزی کردی که دور از غمها باشم ، پای تعهدم بمونم،احساسم رو خوب نگه دارم و اینجا سرکارم دوتا فرشته مهربون کنارم قراردادی که تنها نباشم و دلهاشون رو نسبت بهم نرم کردی …
••خدایا چی میشه که بعداز دوسه روز آزمایشی کار کردن ،مدیرم میگه شما همونی هستی که دنبالش بودیم! ؟ این جز مهر و لطف و محبت بیکرانت نیس
••خدایا چی میشه که مدیری اینجاس از پدر مهربونتر گاهی تعجب میکنم از اعتمادی که به منِ تازه کار میکنه و کل کارو بهم میسپاره؟! اینها اگه لطف و نعمت بیکرانت نیست پس چیه؟!
••خدایا چی میشه که همکارم بصورت داوطلبانه بدون اینکه من درجریان باشم بخشی از وظایفم رو انجام میده و هیچ توقعی نداره؟! چطور اینهمه لطف و مهربانیتو درک کنم و دیوونه نشم؟!
••خدایا چی میشه که در اولین روز مهاجرتم ،در اولین شرکتی که مراجعه کردم پذیرفته شدم و با همون مقدار حقوقی که از مدتها قبل تجسم میکردم و برای ذهنم قابل باور بود مشغول به کار شدم؟!
چطور اینها رو ببینم و بغض نکنم ؟!
••خدایا شکرت که در مناسبترین زمان ،هدایت شدم به خریدن دوره لیاقت و تاحالا چندین مرتبه گوش کردم .
•• خدایا هدایتم کن به شرایط و موقعیتهای مناسب تا وقت بیشتری برای سایت داشته باشم الهی آمین
••کامنتم کوتاه بود ولی از اعماق وجودم سپاسگزارم برای همین چندخطی که تونستم بنویسم و تعهدم رو عملی کنم خدایاشکرت که برای تمام قسمتهای جدیدسفرنامه که کامنت نوشتم و برکاتش رو در زندگیم دیدم.
چقدر عالی تونستید به خدای درونتون وصل بشید و درک کنید که همه ما مسافریم توی این دنیا و هممون در اخر برمیگردیم به اغوش خود کسی که مارو بیشتر از خودمون دوست داره و عاشقمونه
روحشون شاد
واقعا تحسینتون میکنم بابت کنترل ذهنتون و این شجاعت و جسارت و پا گذاشتن روی ترس هاتون
چقدر زیبا وارد مدار اسونی ها شدید الهی ک بیشتر از این اسون بشید برای اسونی ها
من استقلال و ازادی و اسایش و ارامش شمارو تحسین میکنم
کامنتتون پر از شگفتی بود که واقعا هرچی من تحسین کنم بازم باید بگم مطمئنا خداوند آگاه ترینه و بهترین پاداش هارو برای کسانی که کنترل ذهن دارن درنظر میگیره
برات شادی درون و ارامش و معجزات بیشتر از خدای مهربون آرزو میکنم دختر زیبا
سلام و درود به روح پاکت سید عظیم مهربان دوست ارزشمندم،امیدوارم بهترینها نصیبت بشه .
خیلی ممنون برای ابراز لطف ومحبت شما .
انشاالله هرچه سریعتر کسالتتون برطرف بشه و به روال عادی برگردید.
خیلی ممنونم که مینویسی و با قلم زیبایت تحسین میکنی انشاالله نتیجه اش را میگیری .
اتفاق به ظاهر تلخِ پیش اومده رو عمدا توی کامنتام نوشتم تا ردپایی باشه برای ذهنم و مرور تغییراتم چون خیلی خیلی تغییر بزرگ ودرک عمیقیه که بهش دست پیدا کردم و هزاران بار به خودم آفرین گفتم.
ممنون از شما امیدوارم در پناه حق تعالی شاد وخوشبخت باشی
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که جهان هستی رو پراز فراوانی آفرید
چقدر من دوستدارم این سفر به دور آمریکا رو…
چقدر ازش حس خوب میگیرم ، شماتو امریکا رفتید سینما تو اون فضا با تلویزیون بزرگ فیلم تماشاکردید ولذت بردید ،من تو اتاقم تو ایران تویکی از شهر های کوچیکش ,تو تبلت ده اینچیم سریال سفر به دور آمریکا دیدمو تا خود خدا لذت بردم از تماشاش
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این آگاهی ها تا از همه ی لحظه های زندگیم نهایت لذتو ببرم…
استاد چند روز پیش رفته بودم کفش بخرم ، از قضا کتونی معمولی پام بود وقتی داشتم کفش جدیده رو تو مغازه امتحان میکردم وتمام نگاه فروشنده به پام بود پیش خودم گفتم کاش کفشهای مارکمو میپوشیدم میومدم
این فکر فقط یک لحظه کوتاه از سرم گذشت ،بعد خودمو جمو جور کردم و یاد خودارزشمندی و لیاقتم افتادم که من درهر صورت ارزشمندم و ….
حالا میبینم استادم رفته یکی از گرونترین و مرغوبترین کفشهای دنیارو بخره و هم خودش هم مریم جون با دمپایی هستن
دیدن این صحنه بهم میگه که ماریا مسیرت درسته، تو هنوز تو زندگی به شیوه ی قوانین مهارت کسب نکردی واسه همون هنوز این تجربیات رو نداری
خیلی زود در آینده ای نزدیک شرایط کنونیت تغییر میکنه چون تو متعهدی به زندگی به شیوه ی قوانین و وقتی به این شیوه زندگی میکنی ،لاجرم جهان هم کرنش میکنه و بهترین هارو تقدیمت میکنه
همینجوری که تا حالا هم ،همین اتفاق افتاده
پس همچنان به این مسیر متعهد باش و لذت ببر ازاین فرصت کوتاه زنده بودن…..
خدارو سپاسگزارم بابت این تجربه های بی نظیر و این همه فراوانی که در لحظه لحظه این فایل فاحشه
الهی شکرت بابت دوره احساس لیاقت و ارزشمندی و ترکیبش با این سفر به دور امریکا جذاب که واقعا ترکیب جادوییه و پر از درس
الهی شکرت بابت فرصتی که برای تمرکز به زیبایی ها داریم که باعث میشه از این جنس زیبایی ها وارد زندگیمون بشه الهی شکرت واقعا
استاد تا قبل از امروز من تجربه های بچها میخوندم که میگفتن همونجایی که شما رفتین هدایت شدن یا مثلشو دیدن من پیش خودم میگفتم حیف شد ما ک فعلا سفر نمیریم چطوری این جور جاهای شگفت انگیزو تجربه کنم منم
ولی ته دلم ی امید بود که همیشه تمرکز و ذوق و شوقمو برای فایلای سفر به دور امریکا داشتم و امید داشتم منم میتونم تجربه کنم
امروز رفتیم ی جای فوق العاده بی نظیررر و زیباااا
استاد اگه بگم حتی از امریکا هم قشنگ تر بود دروغ نگفتم بخدا(:
امروز که تعطیل بود به پیشنهاد مامانم رفتیم دلفارد ی جای بینظیر و بکر توی استان کرمان
استاد من رو ابرااا بودم وقتی هر طرف نگاه میکردم ی صحنه از سریال سفر به دور امریکا میومد جلو چشمم
عجیببب بود مثل اونجایی که شما رفتین در دل کوهای عظیم ی ابشار خیره کننده
حوضچه های اب تمیز و شفاف
ریشه های درخت که توی ی قسمت خانم شایسته عزیز ازشون سپاسگزاری کردن اینقدر واضح و عظیم
یکی از درختا که تنش افتاده بود رو زمین کنارش وایستادم پهنای بدن من ی پنجم اونم نبود (:
درخت های سپیدار بلند بالا
برگ های خشک شده پاییزی که همینجور سالم کنار اب افتاده بودن و صحنه زیبایی ایجاد کرده بودن
برگ هایی که رنگشون پاییزی شده بود و توی نور خورشید زردی و زیباییشون خیره کننده بووود
وای استاد از اون درخت اناری بگم که اناراش روی درخت از وسط نصف شدع بودن اینقدر کوچولو و سررخ و زیباااا بودن
واقعا تصویر فوق العاده زیبارو ایجاد کرده بود
ولی خب برخلاف ظاهر بینهایت قشنگشون بد جنسا خیلی ترش بودن(:
از اون درخت بینظیر بگم براتون که پدرم اشاره کرد بهش گفت نگاه عظمت خدارو ! توی کوه اینقدر رشد کرده و ریشه هاش چطوری از تو کوه به این بزرگی رد شده و شکاف ایجاد کرده
واقعا رویایی و باورنکردنی بود چطوری آخه خدای من؟!
استاد من اصلا اونجا ی جوری ازاد و خوشحال و شگفت زده بودم ک ی رفتارایی ازم سر زد که اگه قبلش بگن تو از این کارا انجام بدی مسخرش میکردم طرفو
الهی شکرت واقعا استاد مدتیه تونستم دید بدی که به اطرافیانم داشتم زیبا کنم و با صلح زندگی کنم
در این زمینه خیلی بهتر از قبل شدم هنوز باید کار کنم ایشالا که بتونم در این مسیر هر روز بهتر عمل کنم و ایمانمو توکلم بیشتر کنم
الهی شکرت بابت کنترل ذهنی که داشتم و تونستم از لحظه لحظش لذت ببرم و استفاده کنم
ظهر همونجا رفتیم رستوران
ی دختر و پسر بودن بسیار محترم و با شخصیت و زیبا
احترام و عشقی که داشتن واقعا قابل تحسین بود خیلیی لذت بردم از دیدنشون اینم ی نشونه از خدای مهربونم ؛)
خیلی جای تمیز و با کیفیتی بود و البته کارکنان متشخص
الهی شکرت بابت این تجربه زیبایی که مهمونم کردی که اینقدر فوق العاده بود واقعا ذهن من از پس توصیف کردنشون برنمیاد
خدایا ، خدای بزرگ و مهربونم من توی این جهان عظیم و پر از شگفتیت دنبال چی میگردم واقعا؟! عجله چیو دارم ؟!حرص چیو میزنم؟! دنبال کدوم نخود سیاه میگردم وقتی تو اینقدر بزرگ و توانایی
الهی خودت کمکم کن تا بیشتر درک کنم عظمتتو و بیشتر بهت تکیه کنم و نگران هچی نباشم
ممنون بابت کامنت زیباتون . خداوند به قلمتون برکت بده
خوش آمدین به منطقه ما و خیلی خوشحال شدم که اینقدر بهتون خوش گذشته و چقدر عالی زیبایی های دلفارد زیبا رو توصیف کردین خیلی لذت بردم . اما بعدش به خودم نهیب زدم ک چرا من تا بحال این همه زیبای رو ندیده بودم و توجه نکرده بودم . در واقع کلی زیبایی و نعمت اطراف ما هست ک ک بهشون بی توجه هستیم و این یه جور ناسپاسی هست و با دیدن کامنت شما ب خودم تعهد دادم ک بیام از همین زیبایی های اطرافم شروع کنم و لذت ببرم و شکرگزار باشم تا طبق قانون به زیبایی های بیشتری هدایت بشم. و باز هم ممنونم از شما و کامنت زیباتون و بسیار خوشحال شدم ک بهتون خوش گذشت و خاطره عالی براتون ثبت شد .
به نام خداوند هدایتگر متعال،خدای همزمانی ها ،خدای نشانه ها، خداوند اجابت کننده مهربان.
سلام به استاد عزیز و مریم بانو نازنین و همه بچه ها و دوستان در این مسیر زیبا.
تو این چند روزه چه نشانه های قشنگی از الله دیدم. و چه قدر لذت بردم. من از روز چهارشنبه که دوره حس لیاقت روی سایت گذاشته شد با همه وجودم میخواستم سر این کلاس بشینم. چون بارها از طریق کامنت ها و عقل کل و فایل های مختلف فهمیدم که چقدر حس لیاقت مهمه و من چقدر در این زمینه مشکل دارم. اول مسیر سفر به دور امریکا استاد گفتن این دوره میاد و قسمت هاش ضبط شده همون جا از خدا خواستم که وقتی بیاد رو سایت که ما یعنی منو همسرم در شرایطی باشیم که بخریمش.
چهارشنبه که اومد دیدیم نمیشه به خاطر هزینه های انجام شده ماه قبل و هزینه های پیش رو این ماه، مسافرت و هزینه تعمیر و بیمه ماشین و اول مهر و و و….
پس بیخیال شدم و با خودم گفتم حتما در مدارش الان نیستیم. به خودم گفتم اگه بخام میتونم از فایل های معرفی ام نتیجه بگیرم پس چندین بار میبینم و هرچی بتونم کامنت میخونم.
مثل خیلی از بچه هایی که با همین روش از فایل های معرفی دوره سلامتی نتیجه گرفتن و وزن کم کردن.
ولی هرچی بیشتر کامنت خوندم دلم بیشتر پیش دوره بود و دیدم خیلی از بچه هایی که اشتراک ایمیلی باهاشون دارم و فعالیتشون رو از طریق ایمیل دنبال میکنم وارد دوره شدن، حس کسی رو داشتم که از غافله عقب مونده. اخه 3ماهه مدام توی سایتم و تمرکزم با کامنت و فایل های جدید پرشده .
خلاصه چن روز گذشت و منم توجه و تمرکزم رو فایل های معرفی بود یه روز همسرم اومد گفت شاید بشه بخریمش چون از امروز درامدم بیشتر میشه. حالت اضافه کار با تایم خیلی کم ولی درامد بیشتر. دوباره امیدوارشدم. تو ستاره قطبیم با همه ی وجودم و تمام قلبم نوشتم خدایا این دوره رو خودت برامون بخر. همون روز توی قدم 3جلسه پنجم استاد از خودباوری گفتن که وقتی خودت خودتو باور داری میتونی خیلی پیشرفت کنی این جلسه در مورد ایات سـخرلکم بود و در انتها صحبت به خودباوری ما ادما میرسه. این نشونه بود برام. همسرمم ظهر اومد و از حرفی که یکی از دوستاش تو محل کار یهو بهش گفته بود برام تعریف کرد.اونم در مورد لیاقت و ارزشمندی بود.
اینم یک نشونه دیگه بود. اونجا بهش گفتم نشانه هارو میبینی یهو افزایش درامد و جالبه 70درصد هزینه جوره. همون موقع یه ایده اومد که دیگه بدیهی شد برامون خریدنش. و دیگه تموم شد.استاد همین الان خریدش انجام شد. بدون یک ریال قرض کردن و چقدر چقدر خوشحالم خوشحالم و بی تابم که زودتر به اگاهی هاش گوش بدم. یادمه تو مقاله مریم جان خوندم اگه داشتن خواسته ای براتون دور از ذهن باشه رسیدن بهش سخته و اگه داشتن خواسته ای براتون بدیهی خیلی زود بهش میرسید یعنی وقتی داشتنش رو حسش میکنید دیگه تمومه.
بازم خیلی خوشحال تر شدم وقتی فایل جدیده سایت، دوباره قسمتی دیگه از سفر به امریکابود . چون جلسات دوره ی حس لیاقت اگه میامد ما عقب میفتادیم که خودمونو به جلسات و بچه ها برسونیم. و هم اینکه تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت هم داریم.
که این همزمانی خودش معجونی جادویی می سازه.
خیلی خوشحالم که منم در کنار خیلی از شاگرد زرنگ های این مسیر میتونم بشینم سر کلاس و ازشون یاد بگیرم.
این داستان توفیق و هدایت ما به این دوره خیلی برام درس داشت اینکه میتونیم همین طوری با هدایت و نشونه های الله به هدف هامون مون برسیم.
اینکه من 2ماه پیش درخواست کردم و خداوند اجابت کرد. پس میشود.
اینکه هدف گذاری از خواسته های کوچیک رو شروع کنیم از این به بعد و از تحققش انرژی بگیریم.
امروز البته از اکانت همسرم خرید انجام میشه و من شکر گذار این نعمت ام که در مدار اگاهی های این دوره قرار گرفتم.
من و همسرم از روز اول باهم شروع کردیم و با هم دوره خریدیم. منم گاهی با اندک پولم همراهش شدم. میدونم یه روز خودم به تنهایی قدرت خرید دوره ها رو خواهم داشت به لطف حق. انشاالله
وقتی فکر میکنم چرا در این مدار قرار گرفتم علتش رو فقط میتونم به تعهد سه ماهه ام و بودنم در سایت نسبت بدم. به قول سعیده شهریاری عزیز ربطی به پول نداره و عامل اصلی هم مداریه.
خدا میدونه که چه چیزهایی در این دوره در انتظار ماست.
حس میکنم در این دوره اگه متعهد باشیم و عملگرا و جدیت داشته باشیم درهایی از رحمت و نعمت برامون گشوده میشه.
خدارو صد هزار مرتبه شکر.
اما فایل سفرنامه و زیبایی هاش.
استاد کل لحظه به لحظه زندگی و رابطه تون الگو هست. اونجا که 2تا نظر متفاوت داده شد برای تعویض روتختی و شستن لباسها، چه قدر خوب و راحت و در کوتاه ترین زمان به توافق رسیدین. لذت بردم واقعا و به خودم گفتم شاید خیلی وقتا در ظاهر به حرف طرف مقابل گوش بدم ولی تو ذهنم دارم غرغر میکنم و میجنگم باهاش. ولی بارها دیدم که حرف منطقیه مریم جان رو هم استاد خیلی راحت با لبخند واقعی پذیرفتن. و این هماهنگیه خیلی زیباست.
با دیدن روتختی پاره پوره یاد ثروت 1افتادم. اونجایی که استاد میگن ما باید برای پول ارزش قایل باشیم و اونچه که واقعا لازم داریم بخریم. خیلی ها تا پول دستشون میاد بیخودی خرید میکنن و پول حیف و میل میشه. استاد در نهایت ثروت، نهایت استفاده رو از روتختی بردن و بعد یکی دیگه خریدن.
تو این فایل و همه فایل ها صورت مریم جان که چقدر صاف و تمیز و یکدست شده و اندام و استایل و لباس شون رو تحسین میکنم. و لبخند همیشگی شون رو، راستی عکس بنر این فایل مریم جون با کفش های جدیدشون هستن مبارکت باشه عزیزم.
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای حال خوب اینروزام و شور و شوق و انگیزه ام. شکر
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز
خداروشکر بابت این فایل زیبا
نکاتی این فایل داشت که خیلی جذاب و فوق العاده بودن
نکته اول حضور در شهر زیبای دنور هستش، من یادمه اکثر فیلم ها و سریال های آمریکایی حالت قدیمی و وسترن داشت و اکثرا یک جمع خونوادگی داشت ، میساختن اگه اشتباه نکنم مثل پزشک دهکده در این شهر زیبا بوده و کلا این شهر به نظرم لوکیشن های فیلمبرداری بی نظیری داشته و داره
نکته دوم خرید روتشکی برای تخت تراک کمپر بود که هم طرح عالی داشت هم برند فوق العاده، و سیستم طراحی تخت هم جالب بود که برای تمیزی بیشتر زیرش جایی برای تردد هوا تعبیه شده
نکته بعدی تماشای فیلم های مطرح و روز سینمای هالیوود بود که خودم هم فیلم باربی رودیدم، اولش که رفتین سمت سالن سینما گفتم من اگه جای استاد بودم میرفتم یه فیلم هم میدیدم توسفر، که بعدش دیدم شما رفتین، خیلی عالیه که بشه بریم سینمای با کیفیت و فیلمو با کیفیت اصلی و در یک قاب بسیار بزرگ ببینیم، من هم فیلمهای مفهومی دوست دارم هم فیلمهایی که مفهمومشون رو سریع میرسونن ولی در کل با فیلم های واضح بیشتر ارتباط میگیرم
نکته بعدی ورزش شستن لباس ها در یک مرکز رختشویی و خشکشویی عمومی بود که در عین حال بسیار تمیز و مجهز بود، اون سیستم پرداخت سکه ای یه حس نوستالژیخوبی بهم میداد دوست داشتم امتحان کنم ، اون سیستم خشک کن لباس هم تو ایران زیاد مرسوم نیست ولی فکر کنم کم کم داره میره به اون سمت چون اگه با تکنولوژی پیشرفت نکنی قطعا عقب میفتی
اینکه بتونی تو سفر لباس هاتو بشوری عالیه، و این به ذهنم اومد کاش تو ایران هم همچین سیستمی بتونیم راه بندازیم
نکته بعدی ورزش تو باشگاه بود، خودم چند هفته ای هست بعد از دوره قانون سلامتی و ورزش تو خونه تصمیم گرفتم برم باشگاه حس خوبی به آدم میده، و چه رنگ بنفش زیبایی داشتن وسایل و تجهیزات باشگاه
نکته آخر هم فول شارژ کردن آب و مواد غذایی برای چندروز ماندن در کوهستان بود که نشان از یه تجربه عالی دیگه داره
ممنونم از شما استاد عزیز خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به همه ی عزیزان.
نمیدونستم، هنوزم نمیدونم چی میخوام بنویسم.
اما همین الان هدایت شدم کامنت آقا ابراهیم رو خوندم که ایشون هم نمیخواسته بنویسه ولی نوشته و مقابل ذهنش ایستاده.
برای من نشونه ای بود بر اینکه بنویس به اندازه ی درک خودت، دریافتهای خودت از قشنگی های این فایل.
ذوق کردم که ادامه ی سفر به دور امریکا اومد روی سایت، چون فکر کردم احتمالا تا دوره لیاقت کامل بارگزاری نشه فایلهای سفر به دور امریکا ادامه اش آپلود نمیشه.
در نهایت که سورپرایز شدم و فایل رو دیدم.
برای من که عشق فیلم بودم، هنوزم هر از گاهی فیلم یا سریال میبینم، خیلی سورپرایز شدم از اینکه سینما رفتین و دو فیلم تماشا کردین.
هیچ فکرشو نمیکردم تو سفر برین سینما، اینم تجربه ی جذابی بود برای خود من.
که چقدر شما در لحظه زندگی میکنین.
اجازه میدین در لحظه خودِ تفریح و لذت و شادی بیاد سر راهتون و بعد مشغولِ انجامش میشین و شادیِ جدید برای خودتون خلق میکنین.
اعتراف میکنم که از درس های شما گاها دچار کج فهمی میشم و تو عمل اشتباه اجرا میکنم و حسِ خودمم نازیبا میکنم.
چون طبیعتاً وقتی کاری هم راستا با روح آدم باشه، انسان به آرامش میرسه، لذت میبره از زندگیش، حسش خوبه، با خودش در صلح و خوبه اوضاعش.
خودِ من بعضی وقت ها آگاهی ها و درس های استاد رو بدون رعایتِ روند تکاملی و حس خوب اجرا کردم، شتاب کردم و نتیجه ی خوب که نگرفتم هیچ، حسم هم بد شده.
به درک جدیدی از مبحثِ لذت بردن از زندگی رسیدم.
ظاهر ساده ای داره لذت بردن ولی واقعا نیاز به فکر و تحلیل داره که آدم چطوری لذت میبره؟
من گاهی فکر میکنم باید اتفاق بزرگی بیوفته که بتونم بگم دارم لذت میبرم…
اما وقتی میبینم استاد از دوش گرفتن تو باشگاه و پاک و پاکیزه شدن انقدر لذت میبره، چشمهاش میدرخشه، متوجه میشم هیچ فرمولِ پیچیده ای در کار نیست.
اصلا فرمول نداره.
اصلا یکسان و تکراری وجود نداره.
چطوری بفهمم دارم لذت میبرم؟
از حسم.
هر لحظه که مشغول چیزی هستم که کیف میکنم، خوشحالم میکنه یعنی دقیقا تو لذت بردن از زندگیم هستم…
وقتی به چیزی فکر میکنم یا میبینم یا میشنوم که دلم قَنج میره، دقیقا تو لذت بردن در لحظه هستم…
انگار عضله ی لذت بردن از زندگیم مقداری ضعیف شده.
چون درکم نسبت بهش کم شده.
سختش کردم.
راحتش باید بکنم.
مثالِ تازه اش:
دیشب یهو رعد زد و بعد بارون…
من کیف کردم.
سورپرایز شدم.
این فایل یه عالمه زیبایی جالب برام داشت، اینکه چقدر ساده از لباسشویی و خشک کنی عمومی استفاده کردین، قرص های شوینده و اتو کننده لباس برام خیلی جالب بود.
کلا تو فایلهای تصویری یه عالمه چیز جدید میبینم و از طریق دیدن تجربه میکنم.
اتفاقا امروز داشتم قسمتهای 135 به بعد سفر به دور امریکا رو میدیدم که متعلق به سفر با کشتیِ جذابِ کروز بود و اون جزیره های شگفت انگیز هاوایی تو اون سفر یه هفته ای.
تو هر قسمت با کلی زیبایی های متفاوت آشنا میشم.
شاید تو تحسین هنوز خیلی جا داشته باشم تا قوی تر شم، اما متوجهشون میشم و کیف میکنم.
استاد جان سپاس گزارم از شما و مریم جون برای به اشتراک گذاری این آگاهی ها و زیبایی های ناب.
از آقا ابراهیم هم ممنونم که کامنتش باعث شد منم بنویسم.
آقا ابراهیم به من ثابت شده اصلا مهم نیست ما چه زمانی کامنت مینویسیم یا اینکه اصلا جزو کامنتهای برتر میشیم یا نه، پشتِ هر کامنتی که مینویسیم یه رسالت و ماموریتی وجود داره که خودش کار خودشو انجام میده.
شاید فقط برای خودِ منِ نویسنده کامنت، ماموریتی داشته باشه، شاید هم بقیه، اما مطمئنم هر کسی که باید بخونه میاد سراغِ کامنتی که باید بیاد، هدایت میشه به سمتش.
البته که منم دوست دارم کامنتهام دیده و خونده بشن، اما خیلی تلاش میکنم که به هدف اصلی خودم نزدیک شم، مشق کردن، تمرین کردن آگاهی ها، مرورشون، درک خودم و ردپا گذاشتن از خودم و افکارم طیِ زمان با نوشتن کامنت تو سایت.
مثل امشب که هیچ پلنی نداشتم برای نوشتن، اما هدایت شدم به کامنت شما و تشویق شدم به نوشتن.
متن کامنت هم که از من نیست، از درون میجوشه و نوشته میشه، فقط کافیه من بهبودگرا باشم و شروع کنم، باقیش با من نیست دیگه.
یه نکته ی جذاب هم امشب تو کامنت سعیده جان شهریاری عزیزم خوندم که عین نور تابید به قلبم:
اینکه تهیه دوره لیاقت (که شدیدا با اشتیاق دوست دارم واردش بشم) ربطی به پول نداره، به مدار آدم مربوطه.
من این روزها از خدا میخوام منو وارد مدارِ جذب و دریافت آگاهی های این فایل کنه.
به قول فرزانه جان ارزشمندم، فقط داشتن دوره که منو موفق نمیکنه، عمل و دریافت اگاهی ها و درکشون برای من موثر میشه.
از خدا میخوام تو مدار دریافت و درکشون باشم.
خدایا شکرت که هدایتم کردی امشب کامنت بنویسم.
استاد سلام ودرود برشما مریم عزیزم وهمفرکانسیهای بی نظیرم
چقدر زیبا بود همه چیز
چقدر لدت میبرم وقتی با شما دوعزیز همسفر میشم ،این خودموننی بودنتون این در صلح بودنتون من را شیفته ی شما میکنه استاد چقدر حالم خوب میشه از دیدن لحظه به لحظه ی سفرتون قبلا فکر میکردم انسانهای موفق یا انسانهای برجسته کلا متفاوت از دیگران زندگی میکنن اما الان میبینم که چقدر آسون وچقدر صاف وزلال امشب وقتی فایلتون را دیدم نکته ی جالبش برام اونجایی بود که روتختی را خریدید ودر مورد اینکه قبلیه از بین رفته وبعد اقدام به خرید کردید ومن دیدم که واقعا این خصلت در من هم وجود داره
چند سال پیش یادمه یه روز خانم همسایه که کنار مامنزلشون هستش وایشون طبقه ی بالا ومادر شوهرشون طبقه ی پایین هستن به من گفت مادر شوهرم همش بهم میگه ببین این همسایه چطور زندگی میکنه که هر روز پیشرفتشون بهتر میشه اما شما هنوز نتونستید خونه از خودتون داشته باشید
ایشون به من گفتن ومن در جواب گفتم عزیزم من چیز اضافه نمیخرم هر چه نیازم باشه اون هم عالیشا میخرم وهمیشه بچه هام وخودم وهمسرم هم شیک پوش هستیم هم توی خوردن وپوشیدن وغیره خساست هم نداریم
ایشون که درآمد شوهرش شاید سه برابر شوهر من هم هست گفت آره فهمیدم راز پیشرفتتون اینه ولی من مثلا هر ماه باید برای بچه هام لباس بخرم یا موادغذایی توی یخچال هست اما باید دوباره خرید کنم
کمد لباسهامونا اگر باز کنی لباسها میخوان بیرون بریزن و……
من بهش گفتم نباید خیلی سخت گرفت وجمع کرد نه اینکه خرجهای بیخودی کرد وبا این کار بعد مدتی میبینی اوضاع زندگیت تغییر میکنه برای خودم هم خیلی جالب بود این مسئله واین زمانی بود که من با این قوانین اصلا آشنا نبودم والان بعد آشنایی والان تازه فهمیدم که کار درستی انجام میدادم
چون قبلا اطرافیانم را میدیدم با وجود داشتن مثلا یک وسیله یا لباس دوست دارن تند وتند بخرن وانگار مسابقه ای ای وسط درمیونه ومن خیلی تعجب میکردم واصلا هدفم مثلا قناعت واین حرفها هم نبود وفقط علاقه ای به شلوغ کردن اطرافم نداشتم استاد نمیدونم کار درستی کردم که اینها را نوشتم یا نه ولی خیلی دوست داشتم تجربه ای که خودم کسب کردم را بگم
شاید دوستانم هم استفاده بکنن
چقدر اونجاهایی که توی هر شهری مکانهایی هست که خیلی راحت بشه مثلا لباسهاراشست یا مثلا باشگاه رفت خیلی برام جالب بود خلاصه همه چیز عالی عالی بود عاشقتونم
به نام خدای بخشنده بخشایشگر
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردى، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى.
سلام و نور حق بر قلب نازنین استادهای عزیزم و تمام دوستان توحیدی ام
خدایا ازت متشکرم که منو به این غار حرا (به فول سعیده نازنین) هدایتم کردی ، اینجا بهم پیامبری دادی که صحبتهای تو رو آسان و روان بهم انتقال میده و رسم زندگی در صراط مستقیم بهم یاد میده و دوستان بسیار خوب و عالی با فرکانس های بالا و با اراده و دوست داشتنی که با هر کامنتشون بسیاری از جواب سوالاتم میگیرم و حالم هر لحظه بهتر و بهتر میشه و فقط میگم الهی شکرت الهی شکرت الهی شکرت
یادم میاد سه ماه قبل که با اراده دوره کشف قوانین زندگی شروع کردم به خاطر وجود تضادهایی بود که در زندگیم داشتم و هر لحظه دوست داشتم کامنت بخونم فایل گوش کنم، کامنت بنویسم که از اون حال و هوای داغون در بیام..
الان متوجه شدم که آره اون دلیل بودن در سایت برای اون رمان بود و الان که خداروشکر در آرامش هستم و حالم خوبه باید دلیل بودنم هم ارتقا پیدا کنه والا هر لحظه امکان داره دوباره همه چی رها بشه و بگرده به همون روزها
الان دیگه برای وجود تضادها نمیام تو سایت الان دیگه به یقین رسیدم که تنها راه درست بودنم و درست زندگی کردنم ، درست فکر کردنم، درست رفتار کردنم، درست صحبت کردنم، درست نگاه کردنم ، درست شنیدنم، درست احساس کردنم ، درست نفس کشیدنم ، درست عکس العملم ، درست توکل کردنم، درست شادی کردنم، درست اقدام کردنم، درست پایدار بودنم ، درست توجه کردنم و… همه و همه در آیت سابت و آگاهی های فایلهای استاد عزیزم هست ، الان عاشق سایتم و در اولین فرصت در محل کارم، خونه ، و هر جایی میام سراغ سایت کامنت می خونم و فایلها رو می بینم و یاد میگیرم
الان دیگه دلیل بودنم تغییر دادم و عاشقانه کامنتوها رو می خونم اونقدر می خونم که از خستگی خوابم میبره و صبحم با کامنت ویشبی که نصفه مونده بود شروع میکنم ،مطمئن هستم خداوند باز هم با دلایلی محکم تر با آگاهی ناب تر منو به این غار حرا هدایت می کند.
خدایا ازت متشکرم
استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم شما فوق العاده هستید
دوستون دارم
به نام خداوند مهربان
سلام و درووود بر استاد عباسمنش عزیز و مریم بانو و سپاسگزاری و قدر دانی برای این ویدئوی عالی
و همچنین سپاسگزاری از مدیر فنی عزیز آقا ابراهیم و شما همسفران عزیز
کالرادو بسیار زیبا بود استاد کوه و این همه سرسبزی بسیار انگیزه بخش هست
تا رفتین تو لاندری یه بوی خوش حس کردم
همیشه بوی عطری می ده
مخصوصا از بیرون لاندری
چه کفش عالی ای گرفتین مریم بانو
خیلی زیبا و قشنگ معلومه که چه جنسی داره
الان دیگه شما کل کالرادو رو می تونین پیاده برید بدون یه ذره احساس که پاتون اذیت شه
واقعا من موقعی که تراک کار می کردم یه دونه از این ها لازم داشتم
البته من از اون cow boy ها گرفته بودم خیلی خوب بود ولی به پای red wings نمی رسه
ماشالله استاد عاشق ضخامت بازوهای شما هستم
عجب سرشانه ها و کول هایی
ماشالله واقعا
تنور دلتون گرم
️
به نام خدای هدایتگر
سلامِ دوباره به زیبایی های Colorado!
سلام به دو سرگروهِ سفر و همسفرهای عزیزم!
خوش آمدیم به Denvor :) خوب خدا رو شکر رو تختیِ مورد نظرمون رو پیدا کردیم. مریم جان عاشق اون کلیپسِ روی سرت هستم! چه لاندری بزرگ و با صفائیه (ایموجی خنده با زبونِ بیرون اومده) چه امکانات خوبی که سفر رو برای آدم راحت می کنه، خدایا شکرت! این از اون جمله چیزهاست که من دارم می بینم و بعد به خدا میگم “من اینو میخوام، من سفر با کمپر و گشتن در طبیعت و خوابیدن در طبیعت رو می خوام”. چون همین الان داشتم روی فایل جلسه ی تکمیلی 1 احساس لیاقت کامنت می نوشتم، و بحث این بود که بعضی وقت ها ما یک چیزایی رو می بینیم که بقیه دارن یا دارن تجربه می کنن و فقط چون میخوایم مثل اونا باشیم و از روی مقایسه میریم دنبال اون چیزها، در صورتی که واقعاً خواسته ی ما نیستن! اما یک سری چیزها رو می بینی و قلبت بهت میگه که منم اینو میخوام و بهش علاقه دارم، مثل همین سفر کردن و کمپینگ در طبیعت برای من. خیلی مخلصیم خدا جان، زودتر لطفاً :)))
می بینم که رو تختی رو واقعاً حلالش کردین و تا جا داشته ازش استفاده کردین (ایموجی خنده با چشمای اشکی). چه حس خوبی داره رو تختیِ جدید. اون روتختی که کِش داره بهش میگن fitted sheet و اون یکی که فقط یک ملافه ست بهش میگن flat sheet. خیلی اسم های مختلف دارن برای آیتم های مختلف مربوط به تخت. به لحافِ ساده ای که میره توی یه روکش مثل لباس میگن duvet (خونده میشه دووِ، ت آخرش خونده نمیشه) و اون روکش رو میگن duvet cover. به لحافی که خودش طرح داره و نیاز به روکش نداره میگن comforter. حالا یه چیز جالب، به پتوی نازکی که روی تخت رو خودت بکشی میگن blanket، به پتوهای کوچک تری که روی مبل مخصوصاً در فصل سرما مخصوصاً موقع دیدن TV مخصوصاً در حال خوردن هات چاکلت روی خودت میندازی یا دورت میپیچی میگن throw. خلاصه ما اول که اومده بودیم اینجا کلاً گیج میزدیم که اینا هر کدوم چیه (ایموجی زدن روی پیشانی با دست).
مریم جان کتونیِ جدید مبارکت باشه به قول مغازه دارها ایشالا به خوشی بپوشی :))))
چقدر حرفه ای بود واقعاً اون مغازه و اون مغازه دار با اون همه اطلاعات در مورد محصولش. بیگ لایک!
به به آدم لذت میبره ورزش کردن استاد رو میبینه. منم عاشق ورزشم. مخصوصاً توی باشگاه. توی واحدی که تو تورنتو بودم ساختمونمون خودش باشگاه داشت و من هفته ای 1 بار میرفتم. اینجا تو میشیگان ولی هنوز دسترسی به باشگاه ندارم و با کِش طبق آموزش های علی آقا ورزش می کنم. ولی باشگاه یه چیز دیگه ست :)
استاد جان خدا رو شکر که تَر و تمیز شدین اصلاً برق میزنه صورتتون، میدونم آدم بعد از چند روز اگر نتونسته باشه حموم بره چه حس خوبیه اون دوش گرفتن و تمیزی.
بریم به سمت مقصد بعدی!
در پناه خدا باشید.
به نام پروردگار بی همتا.
سلام عزیزان،امیدوارم حالتون عالی باشه
••خدارو شکر میکنم که لایق دیدن این قسمت جذاب بودم ، خداروشکر میکنم که در آرامش و آسایش کامل این قسمت رو دیدم .
••این روزها بیشتر از هر زمان دیگه ای به خدا وصلم و تغییرات بزرگم رو میبینم روزهایی که برای تمام نزدیکانم سختترین روزهاست و خواب و خوراک ندارند زندگی رو مختل کردن و به فکر عزیزِ از دست رفته یعنی خواهر خوبم هستن و نمیتونن کنترل ذهن داشته باشن اما من خیلی آرومم ، قضیه مرگ و رفتن از این دنیای گذرا رو کاملا درک کردم و تو عمل خیلی خوب نشون دادم ،اونقدر از عملکردم راضیم که تمام اشکهای این دوسه روزه بخاطر همین مورد بوده ، به قول استاد وقتی تصویر بزرگتر را دیدم پلن خداوند را درک کردم و از دقت و نظم سیستم خداوند اشکم جاری شد .
خداوند مهربان به شکلی برنامه ریزی کرده که از هر طرف نگاه میکنم فقط راحتی و آرامشم برقراره …
••خدایاشکرت نمیدونم چطوری از لطفت سپاسگزاری کنم ،در روزهایی که فضای خونه به شدت غمباره شما مهاجرتم رو طوری برنامه ریزی کردی که دور از غمها باشم ، پای تعهدم بمونم،احساسم رو خوب نگه دارم و اینجا سرکارم دوتا فرشته مهربون کنارم قراردادی که تنها نباشم و دلهاشون رو نسبت بهم نرم کردی …
••خدایا چی میشه که بعداز دوسه روز آزمایشی کار کردن ،مدیرم میگه شما همونی هستی که دنبالش بودیم! ؟ این جز مهر و لطف و محبت بیکرانت نیس
••خدایا چی میشه که مدیری اینجاس از پدر مهربونتر گاهی تعجب میکنم از اعتمادی که به منِ تازه کار میکنه و کل کارو بهم میسپاره؟! اینها اگه لطف و نعمت بیکرانت نیست پس چیه؟!
••خدایا چی میشه که همکارم بصورت داوطلبانه بدون اینکه من درجریان باشم بخشی از وظایفم رو انجام میده و هیچ توقعی نداره؟! چطور اینهمه لطف و مهربانیتو درک کنم و دیوونه نشم؟!
••خدایا چی میشه که در اولین روز مهاجرتم ،در اولین شرکتی که مراجعه کردم پذیرفته شدم و با همون مقدار حقوقی که از مدتها قبل تجسم میکردم و برای ذهنم قابل باور بود مشغول به کار شدم؟!
چطور اینها رو ببینم و بغض نکنم ؟!
••خدایا شکرت که در مناسبترین زمان ،هدایت شدم به خریدن دوره لیاقت و تاحالا چندین مرتبه گوش کردم .
•• خدایا هدایتم کن به شرایط و موقعیتهای مناسب تا وقت بیشتری برای سایت داشته باشم الهی آمین
••کامنتم کوتاه بود ولی از اعماق وجودم سپاسگزارم برای همین چندخطی که تونستم بنویسم و تعهدم رو عملی کنم خدایاشکرت که برای تمام قسمتهای جدیدسفرنامه که کامنت نوشتم و برکاتش رو در زندگیم دیدم.
در پناه حق تعالی
سلام به نجمه ی نازنینم.
وقتی کامنت قبلیتو خوندم شوکه شدم و نتونستم چیزی برات بنویسم.
خداوند روحِ خواهر نازنینت رو قرینِ رحمت خودش بکنه.
و صبر بده به بازماندگان.
شگفت زده ام کردی.
اینچنین اتصالی به خدا که برات قدرت و توکل و کنترل ذهن آورده به شدت ستودنی و مثال زدنیه.
تحسینت میکنم برای مهاجرتت و شجاعتت.
نوش جانت باشه تمامِ جایزه ها و پاداش هایی که به واسطه افکار و اعمالِ خودت از قبل فرستادی برای خودت.
برات توکل و عشق بی نهایت به اللهِ یکتا میخوام هر لحظه.
عشق و ماچ و بغل از سمانه جانم به نجمه جانِ نازنینِ خدا.
خدایا شکرت برای اینکه هر لحظه کنارِ همه مون هستی و حمایتمون میکنی.
سلام سمانه عزیزم
ممنونم که لطف و مهربانیتو بهم ابراز کردی و باعث خوشحالیم شدی ،ممنونم که برام آرزوی قشنگی کردی.
واقعا خودمم از این اتصال عمیق به خالق شگفت زده ام ،در این یکهفته که از فوت ناگهانی خواهرم میگذره بارها از خودم پرسیدم اینهمه آرامش طبیعیه؟؟؟؟
و قلبم خیلی واضح جواب داده «بله» این آرامش نتیجه مداومت داشتن در کنترل احساسات و مداومت در بمباران کردن ذهنت با افکار مثبته.
و من هربار بعد از این گفتگوی کوتاه با خودم بغض میکنم و اشک میریزم.
خدایاشکرت ای مهربانترین مهربانان.
سمانه عزیزم امیدوارم همواره در این راه الهی ثابت قدم باشی.
دوستت دارم هم پاره ای ارزشمندم.
سلام من به نجمه دوست داشتنی و عزیز
چقدر در تک تک جمله هاتون شمارو تحسین کردم
چقدر عالی تونستید به خدای درونتون وصل بشید و درک کنید که همه ما مسافریم توی این دنیا و هممون در اخر برمیگردیم به اغوش خود کسی که مارو بیشتر از خودمون دوست داره و عاشقمونه
روحشون شاد
واقعا تحسینتون میکنم بابت کنترل ذهنتون و این شجاعت و جسارت و پا گذاشتن روی ترس هاتون
چقدر زیبا وارد مدار اسونی ها شدید الهی ک بیشتر از این اسون بشید برای اسونی ها
من استقلال و ازادی و اسایش و ارامش شمارو تحسین میکنم
کامنتتون پر از شگفتی بود که واقعا هرچی من تحسین کنم بازم باید بگم مطمئنا خداوند آگاه ترینه و بهترین پاداش هارو برای کسانی که کنترل ذهن دارن درنظر میگیره
برات شادی درون و ارامش و معجزات بیشتر از خدای مهربون آرزو میکنم دختر زیبا
سلام عزیزدردونه خدا
ممنون که برام نوشتی و باعث خوشحالیم شدی .
خدروشکر میکنم برای راه ارتباطی بچه های سایت باهم که واقعا این ارتباطها انرژی بخشه و کلام خداوند رو جاری میکنه.
از اعماق قلبم برای داشتن دوستانی چون شما خوشحالم و سپاسگزار خداوندم.
انشاالله در مدار رزق بی حساب،شادی بینهایت،هدایت واضح خالق،و در مدار آسونیها قرار بگیری.
دوست دارم.
سلام به نجمه خانم عزیز
دوست هم فرکانسی ام
خداوند روحِ خواهر نازنینت رو قرینِ رحمت خودش بکنه.
و صبر بده به بازماندگان.
تحسین میکنم قدرت شما رو توکل شما رو
شما نمونه کاملی از کسی هستی که به حرف های استاد عمل می کنه
به نکات مثبت توجه می کنی و باقدرت ادامه می دهی و در سایت فعالیت می کنی
من شما رو تحسین میکنم
به شرایط کاری ات اشاره کردی و واقعا لذت بردم قطعا و یقینا این ها حاصل فرکانس هایی است که از قبل ارسال کردی
تحسین میکنم شما رو
کامنت شما شاید کمی کوتاه بود ولی به لحاظ محتوا عالی بود متن شما
غرق آرامش بود و واقعا لذت بردم
خدایا شکرت
سلام محمد عزیز،دوست فرکانسی ارزشمندم.امیدوارم حالت عالی باشه.
خیلی ممنون برای پاسخت و وقتی که گذاشتی و کامنتم رو خوندی.
سپاسگزارم
امیدوارم بهترینها نصیبت بشه و در پناه حق تعالی شاد و سعادتمند باشی و در این راه همیشه ثابت قدم باشی
بنام خداوند بخشنده ی مهربان ”
حمد و سپاس مخصوص پروردگاریست که آفریننده ی جهانیان است ”
سلام و درود فراوان
بر خواهر عزیزم ”
بر جواهر ارزشمند ”
نجمه ی رضایی ”
همیشه پیگیر کامنت های شما هستم ” و چند روزی هست که یک کسالت (سرما خوردگی کوچولو ) پیش اومد و نتونستم کامنت بچه ها رو بخونم ”
البته فایل رو گوش دادم ” خدا رو شکر ”
امروز که کامنت شما رو مطالعه کردم ”
…
انالله و انا الیه راجعون ”
سخت است و بدون شک تنها با توسل به حضرت حق تحمل این غم ممکن است ”
از خداوند منان صبوری جهت شما ” و خانواده محترم ”
و غفران الهی برای این عزیز سفر کرده رو تقاضا ی دارم ”
این مصیبت رو به شما و خانواده ی محترمتان تسلیت عرض میکنیم و برای آن مرحوم آمرزش الهی خواستاریم ”
امیدوارم به زودی لبخندت رو ببینیم ”
خواهر عزیزم ”
اینجاست باید خودمون رو نشون بدیم ” و به حرف های استاد گرامی جامه عمل بپوشانیم ”
و امروز روز عمل است”
حرف ها و حرکات شما ” خواهر بی نظیرم ”
و حرف های که در کامنت تون گفتید ”
دست کم از بزرگان ما نداره ” و چقدر تحسین بر انگیز بود ”
من دیدم خیلی از عزیز ان رو که سال هاست که لباس مشکی می پوشن و داغدارن،(به خاطر مرگ عزیز انشون ) و هر چی اون ها رو دعوت میکنیم به صبر و راهنمایی ”
با کمال تاسف مسیر خودشون رو میرن ”
خیلی برای بنده درس داشت صبوری شما ”
وظیفه خودم دونستم زودتر براتون بنویسم ”
خواهرعزیزم ”
شما لایق بهترین ها هستید و جای شک نیست آنقدر روی خودتون ، خدا رو شکر کار کردید ” که هر روز شاهد
اتفاقات بی نظیری در اطراف خود تون هستید ”
به افراد مثل شما توی جامعه نیاز مندیم ”
علم و تقوا ”
داشته باش ”
و خود رو برای اون مسیر که خداوند برات مهیا کرده آماده ساز”
وجودت پراز عشق ”
دنیایی به زیبایی آنچه تو زیبایش میدانی رو آرزو میکنم ”
دنیایت زیبایی تمام حاجات و آرزوهایت ”
همچون اسمت بدرخشی”
سلام و درود به روح پاکت سید عظیم مهربان دوست ارزشمندم،امیدوارم بهترینها نصیبت بشه .
خیلی ممنون برای ابراز لطف ومحبت شما .
انشاالله هرچه سریعتر کسالتتون برطرف بشه و به روال عادی برگردید.
خیلی ممنونم که مینویسی و با قلم زیبایت تحسین میکنی انشاالله نتیجه اش را میگیری .
اتفاق به ظاهر تلخِ پیش اومده رو عمدا توی کامنتام نوشتم تا ردپایی باشه برای ذهنم و مرور تغییراتم چون خیلی خیلی تغییر بزرگ ودرک عمیقیه که بهش دست پیدا کردم و هزاران بار به خودم آفرین گفتم.
ممنون از شما امیدوارم در پناه حق تعالی شاد وخوشبخت باشی
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که جهان هستی رو پراز فراوانی آفرید
چقدر من دوستدارم این سفر به دور آمریکا رو…
چقدر ازش حس خوب میگیرم ، شماتو امریکا رفتید سینما تو اون فضا با تلویزیون بزرگ فیلم تماشاکردید ولذت بردید ،من تو اتاقم تو ایران تویکی از شهر های کوچیکش ,تو تبلت ده اینچیم سریال سفر به دور آمریکا دیدمو تا خود خدا لذت بردم از تماشاش
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این آگاهی ها تا از همه ی لحظه های زندگیم نهایت لذتو ببرم…
استاد چند روز پیش رفته بودم کفش بخرم ، از قضا کتونی معمولی پام بود وقتی داشتم کفش جدیده رو تو مغازه امتحان میکردم وتمام نگاه فروشنده به پام بود پیش خودم گفتم کاش کفشهای مارکمو میپوشیدم میومدم
این فکر فقط یک لحظه کوتاه از سرم گذشت ،بعد خودمو جمو جور کردم و یاد خودارزشمندی و لیاقتم افتادم که من درهر صورت ارزشمندم و ….
حالا میبینم استادم رفته یکی از گرونترین و مرغوبترین کفشهای دنیارو بخره و هم خودش هم مریم جون با دمپایی هستن
دیدن این صحنه بهم میگه که ماریا مسیرت درسته، تو هنوز تو زندگی به شیوه ی قوانین مهارت کسب نکردی واسه همون هنوز این تجربیات رو نداری
خیلی زود در آینده ای نزدیک شرایط کنونیت تغییر میکنه چون تو متعهدی به زندگی به شیوه ی قوانین و وقتی به این شیوه زندگی میکنی ،لاجرم جهان هم کرنش میکنه و بهترین هارو تقدیمت میکنه
همینجوری که تا حالا هم ،همین اتفاق افتاده
پس همچنان به این مسیر متعهد باش و لذت ببر ازاین فرصت کوتاه زنده بودن…..
به نام الله یکتا
سلام خدمت اساتید بزرگوار و همه دوستان الهی
خدارو سپاسگزارم بابت این تجربه های بی نظیر و این همه فراوانی که در لحظه لحظه این فایل فاحشه
الهی شکرت بابت دوره احساس لیاقت و ارزشمندی و ترکیبش با این سفر به دور امریکا جذاب که واقعا ترکیب جادوییه و پر از درس
الهی شکرت بابت فرصتی که برای تمرکز به زیبایی ها داریم که باعث میشه از این جنس زیبایی ها وارد زندگیمون بشه الهی شکرت واقعا
استاد تا قبل از امروز من تجربه های بچها میخوندم که میگفتن همونجایی که شما رفتین هدایت شدن یا مثلشو دیدن من پیش خودم میگفتم حیف شد ما ک فعلا سفر نمیریم چطوری این جور جاهای شگفت انگیزو تجربه کنم منم
ولی ته دلم ی امید بود که همیشه تمرکز و ذوق و شوقمو برای فایلای سفر به دور امریکا داشتم و امید داشتم منم میتونم تجربه کنم
امروز رفتیم ی جای فوق العاده بی نظیررر و زیباااا
استاد اگه بگم حتی از امریکا هم قشنگ تر بود دروغ نگفتم بخدا(:
امروز که تعطیل بود به پیشنهاد مامانم رفتیم دلفارد ی جای بینظیر و بکر توی استان کرمان
استاد من رو ابرااا بودم وقتی هر طرف نگاه میکردم ی صحنه از سریال سفر به دور امریکا میومد جلو چشمم
عجیببب بود مثل اونجایی که شما رفتین در دل کوهای عظیم ی ابشار خیره کننده
حوضچه های اب تمیز و شفاف
ریشه های درخت که توی ی قسمت خانم شایسته عزیز ازشون سپاسگزاری کردن اینقدر واضح و عظیم
یکی از درختا که تنش افتاده بود رو زمین کنارش وایستادم پهنای بدن من ی پنجم اونم نبود (:
درخت های سپیدار بلند بالا
برگ های خشک شده پاییزی که همینجور سالم کنار اب افتاده بودن و صحنه زیبایی ایجاد کرده بودن
برگ هایی که رنگشون پاییزی شده بود و توی نور خورشید زردی و زیباییشون خیره کننده بووود
وای استاد از اون درخت اناری بگم که اناراش روی درخت از وسط نصف شدع بودن اینقدر کوچولو و سررخ و زیباااا بودن
واقعا تصویر فوق العاده زیبارو ایجاد کرده بود
ولی خب برخلاف ظاهر بینهایت قشنگشون بد جنسا خیلی ترش بودن(:
از اون درخت بینظیر بگم براتون که پدرم اشاره کرد بهش گفت نگاه عظمت خدارو ! توی کوه اینقدر رشد کرده و ریشه هاش چطوری از تو کوه به این بزرگی رد شده و شکاف ایجاد کرده
واقعا رویایی و باورنکردنی بود چطوری آخه خدای من؟!
استاد من اصلا اونجا ی جوری ازاد و خوشحال و شگفت زده بودم ک ی رفتارایی ازم سر زد که اگه قبلش بگن تو از این کارا انجام بدی مسخرش میکردم طرفو
الهی شکرت واقعا استاد مدتیه تونستم دید بدی که به اطرافیانم داشتم زیبا کنم و با صلح زندگی کنم
در این زمینه خیلی بهتر از قبل شدم هنوز باید کار کنم ایشالا که بتونم در این مسیر هر روز بهتر عمل کنم و ایمانمو توکلم بیشتر کنم
الهی شکرت بابت کنترل ذهنی که داشتم و تونستم از لحظه لحظش لذت ببرم و استفاده کنم
ظهر همونجا رفتیم رستوران
ی دختر و پسر بودن بسیار محترم و با شخصیت و زیبا
احترام و عشقی که داشتن واقعا قابل تحسین بود خیلیی لذت بردم از دیدنشون اینم ی نشونه از خدای مهربونم ؛)
خیلی جای تمیز و با کیفیتی بود و البته کارکنان متشخص
الهی شکرت بابت این تجربه زیبایی که مهمونم کردی که اینقدر فوق العاده بود واقعا ذهن من از پس توصیف کردنشون برنمیاد
خدایا ، خدای بزرگ و مهربونم من توی این جهان عظیم و پر از شگفتیت دنبال چی میگردم واقعا؟! عجله چیو دارم ؟!حرص چیو میزنم؟! دنبال کدوم نخود سیاه میگردم وقتی تو اینقدر بزرگ و توانایی
الهی خودت کمکم کن تا بیشتر درک کنم عظمتتو و بیشتر بهت تکیه کنم و نگران هچی نباشم
من عاشقتم.
سلام خانوم امیری
ممنون بابت کامنت زیباتون . خداوند به قلمتون برکت بده
خوش آمدین به منطقه ما و خیلی خوشحال شدم که اینقدر بهتون خوش گذشته و چقدر عالی زیبایی های دلفارد زیبا رو توصیف کردین خیلی لذت بردم . اما بعدش به خودم نهیب زدم ک چرا من تا بحال این همه زیبای رو ندیده بودم و توجه نکرده بودم . در واقع کلی زیبایی و نعمت اطراف ما هست ک ک بهشون بی توجه هستیم و این یه جور ناسپاسی هست و با دیدن کامنت شما ب خودم تعهد دادم ک بیام از همین زیبایی های اطرافم شروع کنم و لذت ببرم و شکرگزار باشم تا طبق قانون به زیبایی های بیشتری هدایت بشم. و باز هم ممنونم از شما و کامنت زیباتون و بسیار خوشحال شدم ک بهتون خوش گذشت و خاطره عالی براتون ثبت شد .
با آرزوی بهترین ها برای شما
سلام به امینه خانم عزیز
دوست هم فرکانسی ام
خیلی خوشحالم از اینکه کامنت زیبایت رو خوندم
اول از همه از شکر گزاری که انجام دادی تمرکز منم به نکات مثبت بیشتری جلب شد که ممنونم از شما
تحسین میکنم شما رو که با تمرکز بر سریال سفر به دور آمریکا به محیط مشابه جذب شدید
زیبایی هایی این جهان رو به لطف خداوند مهربان دریافت کردید
واقعا قانون توجه همیشه عمل میکنه
منم وقتی این سفر نامه شروع شد مدام تحسین کردم زیبا هارو مدام عشق کردم مدام کامنت گذاشتم و
الان که برای دانشگاه اومدم فومن چیز هایی زیبای زیادی رو میبینم که تا حالا ندیده بودم
از ابر ها فوق العاده زیبا از طلوع و غروب خورشید از باد باران و هزاران چیز دیگه که خداوند رو بابتش شاکرم
خدایا شکرت
می خواستم بگم من فرکانس شما رو دریافت کردم و احساس شما رو حس کردم
موفق و پیروز باشید
به نام خداوند هدایتگر متعال،خدای همزمانی ها ،خدای نشانه ها، خداوند اجابت کننده مهربان.
سلام به استاد عزیز و مریم بانو نازنین و همه بچه ها و دوستان در این مسیر زیبا.
تو این چند روزه چه نشانه های قشنگی از الله دیدم. و چه قدر لذت بردم. من از روز چهارشنبه که دوره حس لیاقت روی سایت گذاشته شد با همه وجودم میخواستم سر این کلاس بشینم. چون بارها از طریق کامنت ها و عقل کل و فایل های مختلف فهمیدم که چقدر حس لیاقت مهمه و من چقدر در این زمینه مشکل دارم. اول مسیر سفر به دور امریکا استاد گفتن این دوره میاد و قسمت هاش ضبط شده همون جا از خدا خواستم که وقتی بیاد رو سایت که ما یعنی منو همسرم در شرایطی باشیم که بخریمش.
چهارشنبه که اومد دیدیم نمیشه به خاطر هزینه های انجام شده ماه قبل و هزینه های پیش رو این ماه، مسافرت و هزینه تعمیر و بیمه ماشین و اول مهر و و و….
پس بیخیال شدم و با خودم گفتم حتما در مدارش الان نیستیم. به خودم گفتم اگه بخام میتونم از فایل های معرفی ام نتیجه بگیرم پس چندین بار میبینم و هرچی بتونم کامنت میخونم.
مثل خیلی از بچه هایی که با همین روش از فایل های معرفی دوره سلامتی نتیجه گرفتن و وزن کم کردن.
ولی هرچی بیشتر کامنت خوندم دلم بیشتر پیش دوره بود و دیدم خیلی از بچه هایی که اشتراک ایمیلی باهاشون دارم و فعالیتشون رو از طریق ایمیل دنبال میکنم وارد دوره شدن، حس کسی رو داشتم که از غافله عقب مونده. اخه 3ماهه مدام توی سایتم و تمرکزم با کامنت و فایل های جدید پرشده .
خلاصه چن روز گذشت و منم توجه و تمرکزم رو فایل های معرفی بود یه روز همسرم اومد گفت شاید بشه بخریمش چون از امروز درامدم بیشتر میشه. حالت اضافه کار با تایم خیلی کم ولی درامد بیشتر. دوباره امیدوارشدم. تو ستاره قطبیم با همه ی وجودم و تمام قلبم نوشتم خدایا این دوره رو خودت برامون بخر. همون روز توی قدم 3جلسه پنجم استاد از خودباوری گفتن که وقتی خودت خودتو باور داری میتونی خیلی پیشرفت کنی این جلسه در مورد ایات سـخرلکم بود و در انتها صحبت به خودباوری ما ادما میرسه. این نشونه بود برام. همسرمم ظهر اومد و از حرفی که یکی از دوستاش تو محل کار یهو بهش گفته بود برام تعریف کرد.اونم در مورد لیاقت و ارزشمندی بود.
اینم یک نشونه دیگه بود. اونجا بهش گفتم نشانه هارو میبینی یهو افزایش درامد و جالبه 70درصد هزینه جوره. همون موقع یه ایده اومد که دیگه بدیهی شد برامون خریدنش. و دیگه تموم شد.استاد همین الان خریدش انجام شد. بدون یک ریال قرض کردن و چقدر چقدر خوشحالم خوشحالم و بی تابم که زودتر به اگاهی هاش گوش بدم. یادمه تو مقاله مریم جان خوندم اگه داشتن خواسته ای براتون دور از ذهن باشه رسیدن بهش سخته و اگه داشتن خواسته ای براتون بدیهی خیلی زود بهش میرسید یعنی وقتی داشتنش رو حسش میکنید دیگه تمومه.
بازم خیلی خوشحال تر شدم وقتی فایل جدیده سایت، دوباره قسمتی دیگه از سفر به امریکابود . چون جلسات دوره ی حس لیاقت اگه میامد ما عقب میفتادیم که خودمونو به جلسات و بچه ها برسونیم. و هم اینکه تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت هم داریم.
که این همزمانی خودش معجونی جادویی می سازه.
خیلی خوشحالم که منم در کنار خیلی از شاگرد زرنگ های این مسیر میتونم بشینم سر کلاس و ازشون یاد بگیرم.
این داستان توفیق و هدایت ما به این دوره خیلی برام درس داشت اینکه میتونیم همین طوری با هدایت و نشونه های الله به هدف هامون مون برسیم.
اینکه من 2ماه پیش درخواست کردم و خداوند اجابت کرد. پس میشود.
اینکه هدف گذاری از خواسته های کوچیک رو شروع کنیم از این به بعد و از تحققش انرژی بگیریم.
امروز البته از اکانت همسرم خرید انجام میشه و من شکر گذار این نعمت ام که در مدار اگاهی های این دوره قرار گرفتم.
من و همسرم از روز اول باهم شروع کردیم و با هم دوره خریدیم. منم گاهی با اندک پولم همراهش شدم. میدونم یه روز خودم به تنهایی قدرت خرید دوره ها رو خواهم داشت به لطف حق. انشاالله
وقتی فکر میکنم چرا در این مدار قرار گرفتم علتش رو فقط میتونم به تعهد سه ماهه ام و بودنم در سایت نسبت بدم. به قول سعیده شهریاری عزیز ربطی به پول نداره و عامل اصلی هم مداریه.
خدا میدونه که چه چیزهایی در این دوره در انتظار ماست.
حس میکنم در این دوره اگه متعهد باشیم و عملگرا و جدیت داشته باشیم درهایی از رحمت و نعمت برامون گشوده میشه.
خدارو صد هزار مرتبه شکر.
اما فایل سفرنامه و زیبایی هاش.
استاد کل لحظه به لحظه زندگی و رابطه تون الگو هست. اونجا که 2تا نظر متفاوت داده شد برای تعویض روتختی و شستن لباسها، چه قدر خوب و راحت و در کوتاه ترین زمان به توافق رسیدین. لذت بردم واقعا و به خودم گفتم شاید خیلی وقتا در ظاهر به حرف طرف مقابل گوش بدم ولی تو ذهنم دارم غرغر میکنم و میجنگم باهاش. ولی بارها دیدم که حرف منطقیه مریم جان رو هم استاد خیلی راحت با لبخند واقعی پذیرفتن. و این هماهنگیه خیلی زیباست.
با دیدن روتختی پاره پوره یاد ثروت 1افتادم. اونجایی که استاد میگن ما باید برای پول ارزش قایل باشیم و اونچه که واقعا لازم داریم بخریم. خیلی ها تا پول دستشون میاد بیخودی خرید میکنن و پول حیف و میل میشه. استاد در نهایت ثروت، نهایت استفاده رو از روتختی بردن و بعد یکی دیگه خریدن.
تو این فایل و همه فایل ها صورت مریم جان که چقدر صاف و تمیز و یکدست شده و اندام و استایل و لباس شون رو تحسین میکنم. و لبخند همیشگی شون رو، راستی عکس بنر این فایل مریم جون با کفش های جدیدشون هستن مبارکت باشه عزیزم.
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای حال خوب اینروزام و شور و شوق و انگیزه ام. شکر
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز
خداروشکر بابت این فایل زیبا
نکاتی این فایل داشت که خیلی جذاب و فوق العاده بودن
نکته اول حضور در شهر زیبای دنور هستش، من یادمه اکثر فیلم ها و سریال های آمریکایی حالت قدیمی و وسترن داشت و اکثرا یک جمع خونوادگی داشت ، میساختن اگه اشتباه نکنم مثل پزشک دهکده در این شهر زیبا بوده و کلا این شهر به نظرم لوکیشن های فیلمبرداری بی نظیری داشته و داره
نکته دوم خرید روتشکی برای تخت تراک کمپر بود که هم طرح عالی داشت هم برند فوق العاده، و سیستم طراحی تخت هم جالب بود که برای تمیزی بیشتر زیرش جایی برای تردد هوا تعبیه شده
نکته بعدی تماشای فیلم های مطرح و روز سینمای هالیوود بود که خودم هم فیلم باربی رودیدم، اولش که رفتین سمت سالن سینما گفتم من اگه جای استاد بودم میرفتم یه فیلم هم میدیدم توسفر، که بعدش دیدم شما رفتین، خیلی عالیه که بشه بریم سینمای با کیفیت و فیلمو با کیفیت اصلی و در یک قاب بسیار بزرگ ببینیم، من هم فیلمهای مفهومی دوست دارم هم فیلمهایی که مفهمومشون رو سریع میرسونن ولی در کل با فیلم های واضح بیشتر ارتباط میگیرم
نکته بعدی ورزش شستن لباس ها در یک مرکز رختشویی و خشکشویی عمومی بود که در عین حال بسیار تمیز و مجهز بود، اون سیستم پرداخت سکه ای یه حس نوستالژیخوبی بهم میداد دوست داشتم امتحان کنم ، اون سیستم خشک کن لباس هم تو ایران زیاد مرسوم نیست ولی فکر کنم کم کم داره میره به اون سمت چون اگه با تکنولوژی پیشرفت نکنی قطعا عقب میفتی
اینکه بتونی تو سفر لباس هاتو بشوری عالیه، و این به ذهنم اومد کاش تو ایران هم همچین سیستمی بتونیم راه بندازیم
نکته بعدی ورزش تو باشگاه بود، خودم چند هفته ای هست بعد از دوره قانون سلامتی و ورزش تو خونه تصمیم گرفتم برم باشگاه حس خوبی به آدم میده، و چه رنگ بنفش زیبایی داشتن وسایل و تجهیزات باشگاه
نکته آخر هم فول شارژ کردن آب و مواد غذایی برای چندروز ماندن در کوهستان بود که نشان از یه تجربه عالی دیگه داره
ممنونم از شما استاد عزیز خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون