سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 218 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

404 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابراهیم ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1564 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به همه ی دوستان عزیزم و مریم خانم و استاد عزیز

    خیلی خوشحالم که دوباره فایل سفر به دور آمریکا رو میبینم، دمتون استاد گرم که با این فایل ها الهام بخش این میشید که هر بار باید تکرار کنیم قانون رو احساس خوب=اتفاقات خوب و هر بار که میام داخل این سایت به این فکر میکنم که چطور این قانون رو پیاده کنم تو زندگیم و با دیدن بینهایت فایل انگیزشی هم خودم رو در مسیر درست قرار میدم هم بینهایت نعمت رو برای خودم درست میکنم و هم اینکه باور هام درست میشه و خلاصه اومدن در این سایت همش سوده و سود.

    کوه ای سرسبز رو نگاه کنید هرچی نگاه میردم یکجا نبود که درخت توش نداشته باشه همش سرسبز و جای سوزن انداختن نداشتند،چقدر فراوانی وجود داره خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

    چقدر کارها رو آسون میکنید یرای خودتون نحوه غذا درست کردن اصلاح سر واقعا احساس راحتی باهاتون میگیرم.

    درون کوچولو هم که همیشه چاشنی برای هر فایل و اون رو زیباتر و قشنگ تر جلوه میده خدایا شکرت بابت پیشرفت علم و گسترش جهانی.

    رودخانه آب سرد که استاد لمس کردن از صورتشون معلوم بود چقدر این آب سرده چه برسه به اینکه اون رو با زبونشون بگن.

    درخت ها چقدر سرسبز بودن سنگ ها چقدر زیبا بودند آسمون چقدر قشنگ بود چقدر زیبایی وجود داره بینهایت طبیعت وجود داره که هنوز کشف نشده و انسان ندیده خدایا دمت گرم بابت این همه فراوانی که در جهان قرار دادی.

    خدایا صد هزاران مرتبه شکرت.

    از استاد و مریم خانم سپاسگزارم که این فایل را ضبط و تدوین کردن دمشون گرم.

    خیلی خوشحالم که میام داخل این سایت و کامت میزارم و فایل میبینم تا جهانم رو اونجور که میخوام خلقش کنم خدایا بینهایت سپاس بخاطر نعمت هایت.

    خدانگهدارتون باشه عزیزان دل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    سلام بر عزیزانم

    استاد جان من برای کامنت گذاشتن برای سریالها یه خرده مقاومت دارم اما در این قسمت مقاومتمو شکوندم و تصمیم گرفتم کامنت بذارم

    امروز صبح که از خواب بیدار شدم رفتم حموم و موهامو کوتاه کردم و حالا در این قسمت دیدم که خانم شایسته عزیز هم موهاشونو کوتاه کردن البته ناگفته نماند که من مو کوتاه کردن رو از خانم شایسته یاد گرفتم و خیلی از ایشون ممنونم

    مورد بعدی که خیلی بهم حس خوبی داد تگرگای زیبا بود که مثل نقل داشت میپاشید روی زمین و همه جارو سفید میکرد واقعا خیلی قشنگ بود

    و مورد بعدی عروس و دامادی بودن که داشتن عکس میگرفتن ، چه عکسایی دربیاد عکسای اونا، توی اون طبیعت دل انگیز و من چقدر سادگی عروس و داماد های آمریکایی رو دوست دارم،

    هم زیبا هستن و هم ساده

    و چقدر این زوج به هم میومدن

    خیلی براشون آرزوی خوشبختی کردم

    استاد عزیزم شما خیلی به ما لطف میکنید که این تصاویر فوق العاده رو برامون به اشتراک میذارید

    من که واقعا لذت میبرم

    خیلی از شما و خانم شایسته عزیز سپاسگذارم برای این فایل بی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و دوستان نازنینم

    هر لحظه از این قسمت بی نهایت برام قشنگ و لذتبخش بود

    ترکیب رنگهای سبز و زرد و نارنجی کنار آبیه دریاچه خیلی زیبا بود یکم حس فصل پاییز رو داشت من عاشق پاییزم بخاطر رنگای متنوع و زیبایی که داره و اینجا هم رنگای خیلی قشنگی کنار هم بودن و فضا رو شگفت انگیز کردن

    استاد ویو مورد علاقتون فوق العاده بود، قشنگ میشه ساعت ها بشینی و تماشا کنی و لذت ببری

    واقعا فضا رویایی بود که با صدای قشنگ آب رویایی تر هم شد.

    من همیشه از صدای تگرگ خیلی خوشم میاد حس باحال و عجیبی بهم میده و دونه های مرواریدیش خیلی خوشگله

    با دیدن این صحنه یاد عروسی های دوران بچگیم افتادم رو سر عروس دوماد کلی نقل میپاشیدن کف زمین دقیقا همینشکلی میشد این فضا هم شبیه یه عروسی بزرگ بود خخخ و آخر فایل هم یه عروس دوماد خوشگل رو دیدیم و چه فضای قشنگیو واسه عکاسی انتخاب کرده بودن حتما عکساشون هم خیلی قشنگ شده .

    و بخش خیلی جذاب این فایل رابطه بین استاد و خانوم شایسته هست که همیشه واسه من تحسین برانگیزه چقدر قشنگ بود رفتار و حرفهای بینتون که گفتید تو هر جور باشی قشنگی کچل هم باشی قشنگی و این نشونه میده خانوم شایسته چقدر خودش هم خودشو دوس داره هر شکلی که باشه .

    همه چی خیلی قشنگ بود خیلی حسم خوب شد بعد دیدن این همه قشنگی ممنونم ازتون و خیلی دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به دو استاد عزیز

    و عرض ادب و احترام خدمت تمام بچه های خوب سایت عباسمنش

    چقدر لذت بردم و چقدر روحم لطیف میشه وقتی زیبایی های که اینجاست رو میبینم

    خدارو صدهزار مرتبه شکرت

    چقدر این دریاچه بزرگ و خوب بود

    چقدر این طبیعت فوق‌العاده بکر و دست نخورده و تمیز بود خدایا شکرت

    استاد اون صدای فوق‌العاده ای چشمه رو با جون دل گوش دادم انگار خودم اونجا بودم

    چقدر این آب خنک و گوارا بود

    یعنی استاد شما دست میزدی به آب انگار من داشتم دست میزدم

    قشنگ احساس کردم خنکی و سردی آب رو روی صورتم

    واقعا زیبا بود

    چقدر خوبه که ثروت هرکجا باشیم سراغ ما میاد

    توی جنگل کنار دریا توی پیاده رو هرکجا من میرم ثروت و خوشبختی و موفقیت دنبالمه

    اصلا چسبیده بهم

    خدایا شکرت که اینقدر هرکجا پا میزارید استاد خوشبختی آرامش و سعادت دنبالتونه

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    چقدر لذت بردم از دیدن سکه توسط خانم شایسته و اینکه گفتم من آهنربای ثروتم

    منم آهنربای ثروت و خوشبختی و شادی و سلامتی و زیبای هستم

    خدارو شکر برای خوردن اون گوشت عالی و خوشمزه

    چقدر لذت بردم باور کنید مزه گوشت توی دهنم موند

    منم اونجا بودم خوردم از اون گوشت

    من هم دیدم تگرگ زیبا رو که با دونه های درشت و سفیدش میخورد به زمین و ی سمفونی عالی به صدا درمیومد

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    اونقدر زیبایی داشت این فایل اونقدر منو غرق خودش کرد این فایل که واقعا سپاسگذارم از شما استاد که علاوه بر اینکه خودتون زیبایی ها رو می‌رسد می‌بینید اونقدر ما براتون مهم هستیم که برای ما به اشتراک میزارید

    عین پدری دلسوز که فقط خیر و خوبی و خوشبختی بچه هاشو میخواد .خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    سپاسگذارم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    زهراء گفته:
    مدت عضویت: 3467 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به محرم راز من حامی و یار و عاشق همیشگی من سلام به رب من

    سلام به امروز با تمام زیباییهاش

    و سلام به استاد که این بزم خدایی روبه راه انداختن

    سلام به مریم نازنین بهترین همراه همه ما

    و سلام به دوستان معنوی که خیلی برام عزیز هستن و خیلی دوستشون دارم

    خیلی حس غرور و افتخار دارم که عضو این خانواده هستم.

    خدایا شکرت که سریع الجوابی خدایا شکرت که هستی و این همه زیبایی رو سهم من کردی.تمام این فایلهای سریالها هر کدوم دریایی از زیبایی هستن. و هر کدوم فضای زیبای منحصر به فرد خودشو داره و این فایل امروز که فوق زیباس برام و برای من جنس زیبای خاصی داره.

    وقتی که مریم زیبا داشت موهاشو کوتاه میکرد و اون جور استاد قربون صدقش میرفت و بهش ابراز عشق داشت اینقدر این عشق رو خالص و زلال و واقعی حس کردم که چند دفعه فیلم رو برگردوندم از اول نگاه کردم .هرچند من درک نمیکنم که چرا مریم با ارایشگاه رفتن راحت نیست چون خودم اینطور نیستم. ولی واقع مریم جان زیبایی درونی و بیرونیش باهم درامیخته شده و گیرایی عمیقی داره من که اینطور میبینمش.

    من آهنربای پول شدم

    این حرف خیلی عظیمیه .این خیلی برام بولد بود و اصلا ماتم برد به مریم. به باورش و به تصدیق بالحسنی ش. بله آهنربای ثروت شده و لایق کفش 350 دلاری هست که پاش راحت باشه و راحت پیاده روی کنه.

    سکه رو برای برکت نگه میداره و استاد میگه و برکت این آب رو ببینید.همه چیز یکیه. برکت پوله برکت آبه برکت سلامتیه برکت عشقه. و همش از خداست.

    واااو وقتی تگرگ شروع به باریدن کرد پریدم هوا و دوبار تا حالا اون تیکه رو نگاه کردم با چشمانی پر از ذوق . به طرز ویژه ای زیبایی بارون و تگرگ و برف رو عاشقشم.نمیدونم چرا اما نسبت به بارون عین بچه ی رهایی هستم که کادو یه اسباب بازی که دوست داره رو بهش دادن.

    و ادامه این زیبایی ها و برکات ایات قران که بعد از فایل که از خدا خاستم نشانه ای بهم بده برای من اومد:قالت لهم رسلهم ان نحن الا بشر مثلکم و لکن الله یمن علی من یشاء من عباده و ما کان لنا ان تاتیکم بسلطن الا باذن الله و علی الله فلیتوکل المومنون.(11) و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا و لنصبرن علی ما ءاذیتمونا و علی الله فلیتوکل المتوکلین.(12) (سوره ابراهیم) خداوند با تاکید بم گفت توکل کن نترس من کمکت میکنم اقدام کن.بعد رفتم دوباره تو سایت زدم رو نشانه روز. اگر گفتید چی اومد؟ بله فصل 5 کتاب رویاها ها و ماجرای ترس و ایمان آن شب معروف استاد. قسمت پنجم :ایمان راستین. ایمانی که جسارت بت میده بری تو دل ترسات . شما اگر جای من بودی چکار میکردین. من که این نشانه ها رو لبیک گفتم و اقدام کردم و رفتم تو دل کار و ترس ها و اونجاهایی که نگرانشم که بلد نیستم رو هم سپردم به خدا که خودش قد هدانا سبلنا باشه برای من.نجوا میاد که اره اما واقعا معلوم نیست تصمیمت درسته یا نه. من میگم درست هم نباشه و نتیجه بد بشه هم اشکال نداره. یاد میگیرم. سرمو که نمیبرن. از شک و اقدام نکردن بهتره. من اینها رو نشانه دیدم و بر اساس اونها تصمیم گرفتم. مابقیش با خدا.اینجا مینویسم یه ردپا بعد ببینم چی میشه.نجواها رو مینویسم که بعد بهشون بگم ببینید اینطور که میگفتی نشد.مثلا نجوای شیطان میگه بابا اوکی که میخای کار کنی و سمت خودت رو انجام بدی اما دیگه که نباید اینقدر اذیت کنی خودتو.کی گفته باید سختی بکشی .منم بهش میگم خدا تازه بهم گفت تو اقدام کن اصلا اونطور که فکر میکنی سخت نیست اصلا. بهش میگم حالا وایسا . معلوم میشه. من اون نشانه ها رو قبول کردم. کار هرچقدر الان سخت بنظر بیاد اما و ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی.

    و توکل میکنم به خدا و پناه میبرم به خدا و نگرانیهامو میسپارم به خدا.راستش فکر میکردم اگر این کارو قبول کنم چه فشار فکری رو به خودم دادم اما همین الانش با این فکر که نهایتش خراب میشه من فقط اعتماد کنم و اقدام کنم .اصلا زیاد نگران نیستم و این خودش اولین اسان کردن خداست برای من

    ممنون کامنتمو خوندید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    الی گفته:
    مدت عضویت: 3376 روز

    سلام استاد جان و مریم عزیزم

    چقدر خوبه که این فایل ها رو آماده میکنید و به اشتراک میزارید. واقعا من هیچوقت از دیدن این صحنه ها و زیبایی ها سیر نمیشم. دلم میخواد هر کدوم از فایل ها رو هزار بار ببینم. خدا رو شکر به خاطر این همه زیبایی که آفریده و این همه فراوانی.

    استاد الان که دارم این کامنت رو می نویسم هوا عالیه و ابری و نم نمک بارونی هم میاد. من عاشق روزهای بارونی و ابری هستم. یه حس فوق العاده ای دارم که نمی تونم توصیفش کنم.

    الان که این فایل رو دیدم و اون تگرگ های خوشگلی که می بارید کلی خدارو شکر کردم. واقعا درسته که میگن خداوند زیباست و خالق این همه زیباییه. هر جا رو که نگاه میکنم جز زیبایی چیزی نمی بینم. از اون سنجاب کوچولو تا درختان سر به فلک کشیده و سبز و اون رودخونه زیبا و آسمون آبی.

    حسی که شما اون لحظه دارید و توی اون جنگل زیبا قدم می زنید من هم اینجا دارم. میتونم لطافت هوا رو حس کنم. اون حس تازگی و طراوتی که توی جنگل هست و صدای آب رودخونه برام خیلی واقعیه.

    وقتی این صحنه ها رو می بینم انگار دیگه اینجا نیستم. قشنگ حس این رو دارم که روحم توی اون جنگل زیباست و من کنار شما دارم قدم میزنم. واقعا حس فوق العاده و نابیه.

    استاد عزیز میخواستم بهتون بگم واقعا از شما و زحماتی که می کشید ممنونم. من در حال حاضر دارم روی دوره 12 قدم کار میکنم. این دوره بینظره و هر قدمش رو می بینم کلی درهای جدید به روی من باز میشه. کلی دید من رو باز کرده.

    هر جایی رو که نگاه میکنم فقط زیبایی خداوند رو میبینم. قبلا این حس و حال رو اصلا نداشتم ولی الان به نظرم همه چیز فرق کرده. شاید خیلی ها با نظر من موافق نباشند ولی از دید من کلی چیزهای زیبا هست که میشه ازشون لذت برد. شاید اینجا توی ایران امکاناتی که توی آمریکا هست نباشه ولی اگه دیدمون به زندگی عوض بشه همه چیز برامون قشنگ میشه.

    استاد فایل های سفر به آمریکا رو که می بینم انگار خودم رفتم سفر و بعدش یک سفری میریم و یا جایی میریم که دقیقا مثل همون لوکیشن ها هست. چند وقت پیش هم با خانواده رفتیم به یک کوهستان فوق العاده و سرسبز که یک تجربه فوق العاده و عالی بود.

    خدارو شکر واقعا به خاطر همه چیز . از شما استاد باز هم ممنونم. امیدوارم همیشه سالم و سلامت و تندرست باشید و دلتون همیشه شاد باشه.

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1096 روز

    به نام الرحمان

    سلام استاد عزیز و گرامی ام

    اومدم اینجا یک نامه برای خودم بنویسم بگم خدا یا شکرت که منو تغییر دادی به سمت مثبت ، یک عمر سر سفره هفت سین موقع تحویل سال گفتم حول حالنا الی احسن الحال ولی لقلقه زبون بود درکی پشتش نبود .اما خدارو شکر الان دارم میفهمم تغییر آرام آرام درونی یعنی چی .

    یک مشکل مالی تکراری دارم برای اینکه حس ترحم و دلسوزی را از خودم دور کنم نمی نویسم چون می دونم طبق فریب های ذهن هر بار این حس مظلوم نمایی تو یک لباس دیگر خو دش را در می آورد .

    اما این را می دونم که نفیسه دو سال پیش نه حتی همین پارسال دوباره می خواست با این مسئله روبرو بشه چقدر فاجعه بود اما خدا دستم را گرفت شکرگزاری کمکم کرد یک ساعت بیشتر نگذاشت حالم خراب بمونه .دوباره شیطان رفته بود تو جلدم و داشت می تازوند با یک نهیب همسرم آرام شدم .عوض اینکه شکرگزار جایی که هستی باشی حال من و خودت را خراب می کنی برای چی؟و همین باعث شد یادم بیاد تمام نعمت هایی را که بی منت و با عشق از خدا دریافت کرده بودم و هر روز بابتشون شکرگزاری نوشتم .دیدم چقدر این شکرگزاری معجزه است .

    همین جا از دو ست خوبم خانم سارا صمدی تشکر می کنم بابت کامنت عالی اش در همین فایل که مربوط به شکرگزاری بود و خونده بودم و تمام کامنت ها و فایل های استاد که لازم داشتم را خدا به ذهنم می اورد .آرام خوابیدم ، صبح مثل همیشه برای شکرگزاری بیدارم کرد ،یک روزی آرزوی سحرخیزی داشتم الان اصلا نمی تونم سحر بخوابم از بس براش اهرم رنج و لذت نوشتم و بعد هم خودم را با همه نیاز های جسمیم به خواب قبول کردم و محقق شد !

    اینم یک نتیجه ممارست و تسلیم نشدنم!

    خوب از ماجرا پرت نشم، اره من بزرگ شدم اولی که اومدم تو این فضا خیلی نمیفهمیدم چطور باید حالم را خوب کنم بلد نبودم اما ادامه دادم نتیجه نبود ادامه دادم مقایسه بود ادامه دادم ذهن چموش بود ادامه دادم تا با استاد اشنا شدم اومدم سایت به نظرم کامنت ها غلو بود ادامه دادم حال خوب کم بود ادامه دادم همه جا حرف های استاد را قبول نمیکردم ادامه دادم مرتب نمی اومدم کارهای دیگر را مهمتر میدونستم بعد هر روز خودم را ملزم کردم تو سایت سر بزنم یک فایل گوش کنم یا ببینم محصول هم خریدم ادامه دادم ،الان فهمیدم نتیجه فرکانس یعنی چی یعنی وقتی چیزی منو بهم میریزد دوباره مثل قبل،، زودتر می تونم بهش غلبه کنم زودتر افسار ذهنم را دست میگیرم زودتر نعمت های خدا می آید جلوی چشمم. هر تضادی را خیر میبینم اولش نه ! ولی می تونم منطق بیارم و مثال بزنم برای ذهنم و بگم هر چی پیش بیاد خیر است و ارام بشوم.

    چون فرکانسم دیشب بد شد امروز در معرض شنیدن صحبت جنگ و غزه و این چیزها قرار گرفتم که خودم را به نشنیدن زدم یک تلفن نامربوط هم بهم شد که یکهو بهم ریختم و نگران شدم ولی خیلی زودتر از ده دقیقه خدا منو ارام کرد.باهاش حرف زدم حالا اگر موارد قبل بود جز گله شکایت و ناامیدی و من بدبخت شدم رفت چیز دیگه ای بهش نمی گفتم اما الان فقط تشکر یاد اوری نعمت ها ش ، پیشرفتم ،اتفاق های خوب …

    دوباره اومدم سایت خودم را شکوفه باران مثبت کنم ،زیر چتر بارش رحمت الهی باشم ، که دیدم جلسه 3 احساس لیاقت اومده خداجونم شکرت

    استاد ممنونم ازت که خالصانه مارا خالص می کنی برای توحید برای دوری از شرک و شیطان ، برای صلح برای موحد شدن ابراهیمی شدن .ممنونم که با عشق کامنت ها را می خونی ممنونم که این سایت را که الهام خدایی بود راه انداختی و همه ما تشنه ها را از شراب عشق الهی سیراب می کنی ، فایل و کامنت ها بوی خدا میدهند برای من ،جلوه جمال الهی اند برای من .

    پایدار و برقرار باشی استاد استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    لیلا هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1883 روز

    سلام ب استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان ک این فایلهای ارزشمند رو برامون درست میکنن.

    واقعا ارزشمند هستن این فایلها اگر ک ب تک تک زیبایی هاش و نکات مهمش توجه بشه.

    واااقعا ثروتمند شدن باشکوه است

    واااقعا ثروتمند شدن مقدس است

    واااقعا ثروتمند شدن معنوی ست

    اگر این 3تا جمله ی بالا و این 3تا باور بره تو کنه وجودمون، چقدررر میتونه بهمون کمک کنه.

    من واااقعا استاد و خانم شایسته رو تحسین میکنم بخاطر این نعمت و ثروتی ک دارن.

    اون بوت زیبای خانم شایسته ک از ظاهرشم میشه فهمید ک چقدررر جنس عاالی داره

    مبارکتوت باشه خانم شایسته عزیز

    چقدر لذتبخشه ک با این ماشین بری مسافرت

    چقدررر لذتبخشه ک با تماام تجهیزات بری مسافرت

    داشتن اون درون

    داشتن اون ماشبن با بهترین امکاناتش

    اون دستگاه گریل با مارک نینجا ک استاد تو فایلهای قبلی گفتن ک چقدر جنس خوبی داره و راضی هستن ازش.

    و اون گوشت های عالی ک بطرز ماهرانه ای خانم شایسته آماده شون کردن. نوش جونتون.

    و اون تی وی ک تو تراکمپر بود

    اون لبتاب

    اون فضای داخل تراک ک مسافرت رو راحتر میکنه و همه نوع امکانات رو داره و . . . .

    همه ی این نعمات ، چیزاایی هستن ک استاد و خانم شایسته لایقش شدن و مهمتر از اون اینه ک این لیاقت رو خودشون بدست اوردن با کار کردن روی باورهای خودشون.

    با کار کردن روی تک تک فرکاسهاشون.

    و نکته ی مهمش اینه ک خداوند دسترسی ب این نعمتهارو ب همه ی ما بطور یکسان داده.

    خداوند عادله

    چی ازین بهتر و چ قانونی ازین بهتر میتونست باشه ک هر انسانی این اختیار رو داره ک هرچیزی ک دوس داره رو میتونه با فرکانسهاش بوجودش بباره؟!

    چ قانونی ازبن بهتر؟!

    وقتی ب قوانین خداوند فکر میکنم ؛ ب این نتیجه میرسم ک حالا ک خداوند قانونش اینه ک ب هرچی توجه کنی ، از اون چیز بیشترش رو وارد زندگی ت میکنه

    هر احساسی ک در هر لحظه داری و میفرستی ب جهان، از اون احساس، خداوند ، بیشترش رو وارد زندگی ت میکنه؛

    وقتی ب این قانون فکر میکنم؛ ب خودم میگم پس، چقدر این لحظه ی حال، این لحظه ی اکنون ما ، چقدر مهمه واااقعا

    چون همین لحظه هاست، همین زمان حال هست ک فردامون و فرداهامون رو داره میسازه.

    چقدرررر این ” لحظه ی حال” مهمه

    برای همینه ک میگن : وقت طلاست، بیهوده ب هدرش نده.

    برای همینه ک اول کامنتم نوشتم ک چقدررر این فایلها ارزشمند میتونه باشه برای کسانی ک توجه میکنن ب تک تک نکات مهمش. تک تک نکات مثبتش. تک تک فراوانی هاش. فراوانی از هرر جهتی

    برای همینه ک واااقعا این کار استاد و خانم شایسته ارزشمنده

    چرا؟

    چون توجه مارو میبره سمت فراوانی ثروت. توجه و تمرکز مارو میبره سمت فراوانیه رابطه ای ک پر از عشق و محبته.

    وقتی فکر میکنم ب قانون بدون تغییر خداوند و ذهنمون و اینکه ما انسانها موجودات فیزیکی نیستیم، بلکه ما انسانها موجودات فرکانسی هستیم، ب خودم میگم ببین ، گذشته ی ما همش یک سری تصاویر ذهنیه. آینده مون هم یک سری تصاویر ذهنیه.

    بچه ها خواهش میکنم ی کم فکر کنید ب این موضوع،

    ببینید گذشته ی ما، مثلا از دیروز تا الان، ی سری تصاویر ذهنی ست

    وقتی ب آینده هم فکر میکنیم ک مثلا من تو اینده میخام این اتفاقها برام بیوفته، مثلا دوس دارم ی خونه ی بزرررگ و نوساز و شیک بخرم. میخام در اینده ی ماشین شاسی بلند مشکی بخرم و . . . اینها هم یک سری تصاویر ذهنیه

    میبینید؟!

    پس چیزی ک مهم میشه همین” لحظه ی حال “هست.

    همین ” اکنون ” هست ک داره لحظه ب لحظه ی اینده مون رو میچینه.

    پس چقدرررر این لحظه ی حال میتونه مهم و سرنوشت ساز باشه.

    همه ی انسانها تو کل عمرشون دارن تو ذهنشون زندگی میکنن.

    هرکسی تو یک‌دنیایی داره زندگی میکنه.

    هر کسی تو ذهنش داره دنیاشو خلق میکنه و میچینه و فقط کاری ک خداوند میکنه اینه ک اون رو تبدیل میکنه ب واقعیت زندگی مون و بهمون تحویل میکنه.

    خداوند عادل همه چیز رو در اختیار خودمون گذاشته.

    ن قضاوتمون میکنه

    ن ازمون شاکی میشه

    ن چیزی رو کم میکنه

    ن اضافه میکنه

    هر چیزی ک تو ذهنمون میسازیم، خداوند تبدیلش میکنه ب اتفاقات و شرایط و تحویلمون میده.

    چقدررر این لحظه ی حال مهمه

    و چقدر باید سپاسگزار تک تک لحظه هامون باشیم

    بقول استاد ک میگن هر روز ک از خواب بلند میشیم خدا ی زندگی نو در اختیارمون میزاره

    حالا دیگه این ماهم هستیم ک این روزمون رو چطور داریم میسازیم؟

    چطور داریم دیزاینش میکنیم؟

    چطور داریم میسازیمش، با تک تک فرکانسهامون

    خدایا شکرت بخاطر این قوانین ن

    شکرت بخاطر عدالتت

    ما موجوات فرکانسی هستیم ک با تک تک فرکانسهامون در لحظه داریم اینده مون رو میسازیم.

    ما آگاهی هستیم

    ما تکه ای از خودِ خدا هستیم

    این جسم ما یک لباسی هست ک زمانی ک بدنیا اومدیم بر تن کردیم.

    ما جسم نیستیم

    ما جسم داریم

    ماذهن نیستیم

    ما ذهن داریم

    ما این بدن نیستیم

    ما بدن‌داریم

    این بدن فقط مثلِ یک لباسی هست ک ما تنمون کردیم ک تو این دنیای فیزیکی بتونیم نمود پیدا کنیم.

    تو این دنیای فیزیکی، خداوند ی بدنِ فیزیکی بهمون داده،

    ی مدت کوتاهی

    ک بعد از اینکه وقتش بشه و زمانی ک عمرِ این بدنِ فیزیکی تموم بشه، ما این لباسو در میاریم و این بدنِ فیزیکی برمیگرده ب خاک.

    ما نمیمیریم

    ما نمیتونیم بمیریم.

    ما از خودِ خدا هستیم

    مگه خدا میمیره؟!

    مگه میشه خدا نیست بشه؟!

    مگه ما تکه ای از خودِ خداوند نیستیم؟!

    پس ما نیست نمیشیم

    ما بعد اینکه ماموریت مون تو این دنیا تموم میشه، میریم پیشِ خداوند

    اون بدنِ فیزیکی مون هست ک زمانی ک وقنش بشه، از بین میره و بخاک برمیگرده.

    ما تکه ای از خداوند هستیم

    تکه ای ازون انرژی ای هستیم ک کل این جهان رو خلق کرده

    ما مثل خداوند بی زمان و لامکان هستیم.

    انسان در بدن نیست.

    ما آگاهی ای هستیم ک بی واسطه” بودن” رو ادراک میکنیم.

    خدایا شکرت

    بخاطر همه چیز

    بخاطر تمااام نعمتهایی ک داریم.

    ممنونم از استاد عزیز

    این کامنت رو بدون فکر نوشتم

    هرر چیزی ک در لحظه اومد تو ذهنم رو نوشتم

    موفق تز از قبل باشید استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      محمدجلال ناصری گفته:
      مدت عضویت: 826 روز

      سلام به دوست خوبم لیلا عزیز و سپاس گذارم بابت کمنت بی نهایت عالی تان از هر لحظه عالی بود از وقت که دیدم این کمنت شما را چندین بار خواندم خیلی حس بی نهایت عالی برایم میدهد و بی نهایت تاثیر گذار بود . انشالله به تمام خواست با عشق بیرسی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    امیرحسین ترکمان گفته:
    مدت عضویت: 2099 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم و مریم جون مهربان و تمامی دوستان خوب من استارت

    آقا هر قسمت خفن تر و عالی تر از قسمت بعدش

    پیش خودم میگم این دیگه ته زیبایی باز که وارد قسمت بعد میشیم کلی سوپرایز جدید میبینم

    استارت سوپرایز این قسمت با درون بچه خوردو کلی زیبایی و احساس خوب در ابتدایی صبح برام به اشتراک گذاشت

    خدای من شکرت

    دشت وسیع درختان بلند قامت ، رودخانه آرام و آبی ، ابرهای که به آسمان نقش و رنگ داده بودند و از همه مهم تر دست تکون دادن های استاد و مریم عزیز

    محبتشون قند تو دل آدم آب میکنه

    خدایا شکرت

    و استارت اکتشافات طبیعی در مسیر تریل های پیاده روی و همینطور آبشار و چشمه های خنک

    خدای من شکرت

    واقعا تحسین کردم‌مجدد این کشور رو در باب آزادی کامل مردمانش وقتی دیدم استاد به شکل دلخواه خودش پیراهنش رو درآورده و هر جور که راحت تر هستش بدون محدودیت برای خودش قدم برمیداره و از سفرش لذت میبره

    آقا حیاط این خونه درجه یک و تاپ بود

    چه جنگلی چشم انداز نگاهمون بود ، خدای من شکرت

    اصل لذت بردن و زندگی یعنی همین غرق در زیبایی ها و خوشی بودن

    خدای من بابت این همه زیبایی که ما رو بسمت احساس و دیدنش هدایت کردی شکرت

    همگی در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    هما ی سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1825 روز

    به نام خدایی که به آسانی منو رک به سوی آسانی ها هدایت می کند…

    سلام به استاد عباسمنش عزیز، و سلام به مریم خانم شایسته …

    وقتی خودمونو به طبیعت بسپاریم، او به شکل بی نهایت زیبایی ما رو هدایت می کند، و به ما نعمت می دهد …

    من اعتقاد دارم، که روح و قلب ما در حین زندگی در طبیعت وسیع می شود ‌…

    و حالا دوست دارم ، آنچه که دیدمو دوباره چشم هایم رو ببندم و تصور کنم …

    اول به یک دریاچه ی،زیبا رسیدم …

    که در مقابل کوهی جریان پیدا کرده …

    درساحلش انگار خارهایی هستند که چندین ساله زندگی کردند، و به شکل سبز پررنگ در آمدند، البته بوته و خارهای نونهال که هنوز سبز. مرگ هستند جریان دارد …

    وقتی دریاچه رو در نگاه اول دیدم فکر می کردم یه دریاچه ی عمیقی، به رنگ آبی پررنگ …

    و حد و حدودش مشخصه …

    اما این دریاچه کم عمق بود، به حدی که شن ها و خاک های زیر آب پیدا بود … و انگار پیشروی کرده … انگار می خواهد گسترش داشته باشه …

    هرگودالی و حتی کنار بوته های گل رو پیدا کرده بود …

    چقدر خوب هست که روح ما می تواند پرواز کند …وقتی بالای بوته اای خار پرواز کردم … به هزار رنگ سبز دیده می شدند و حتی انگار جایی به سرخی می زدند …

    جای خ بی برای تماشا هست …

    برای آرامش گرفتن …

    بلند می شم و باز خودمو به طبیعت می سپارم، و او من رو هدایت می کند …

    به جنگل زیبایی می رسم ، درخت های نه خیلی بلند و نه خیلی کوتاهی دارد، شاخ و بر های اضافی ندارند … اما از دور که نگاه می کنی یک مخمل سبز رنگی درست کردند …بی نهایت و فراوان هستند … وفتی بین‌شان جریان پیدا کنی، جریان های زیبایی می بینی … مثل یک سنجاب ، که شادمانه دارد این طرف و اونطرف می رود… و یک جریان آب زلال و یخ ، انگار مسافت زیادی طی کرده …احساس می کنم، از یک چشمه از کوهی اونطرف تر جوشیده،،یک مسیر زیبا برای خودش پیدا کرده ‌.و شروع به جریان یافتن کرده …

    سنگ های در مسیرش رو نرم کرده …

    صدایش وقتی لحظه ای چشمام رو می ندم هم احساس می کنم…

    اینجا وسیع و زیباست …

    من باز هم گذر می کنم … بالاتر می رم …

    می رسم به کوهای این جنگل ، سبز و زیبا …

    در یک جایی که کاملا صافه نیستم ، هم کوهستانی هست و هم جنگلی …

    از آن لبه ی کوه پائین رو نگاه می کنم ، جایی که کوهی که ایستادم ، یک دره در کنار کوه دیگر درست کرده و صدا ی آرام بخش آب …بین این دوتا کوه …و چه برکتی دارد … چه همبستگی زیبایی …

    باز هم در مقابلم ، یک کوهی که یک مخمل سبز رنگ رویش کشیده شده می بینم …

    کوهی که من روش عستم، در خت کمتر دارد، فضای باز بیشتر دارد …

    تخته سنگ های غول پیکر … هرکدوم یک شکل دارد . یک صندلی، یکی شبیه بره ی هیولا دیدم …

    باز هم این طبیعت زیبا رو تحسین می کنم، و چقدر آدم هایی که در این طبیعت جریان پیدا کردند، رو باید تحسین کرد، کاملا دست نخورده ، کاملا تمیز …

    من سکوتی که در حین قدم زدن در طبیعت داشتند رو می شنوم … آرامش آنها رو و در صلح بودنشان و احترام وسیعشان …چشمام که می بندم، کنار تخته سنگ روی آن کوه نشستم، زمان قابل تعریف نیست، روح من حدود و مرزی ندارد ‌.. من سه روز روی آن تخته سنگ می شینم ، و جز سکوت کار دیگری نمی کنم ….

    توی طبیعت یک غذای لذیذ به آسون ترین شکل آماده می شود می چسبد …

    تنها ادویه اش ، همان احساس خوبه منه … همان احساس سپاس گزاری منه …

    وقتی کارم تمام می شود،،ظرف غذام رک می گذارم کنار میزی در کنار پنجره آب که می تونم منظره بیرون رو تماشا کنم…

    آب و هوا در کسری از ثانیه عوض می شود، ابرها سیاه می شوند و گلوله های سفید یخی می افتد …

    اوه خدای من چطور ابرا این چیزو درست کردند …

    طبیعت می تواند با مزه باشد … و در اوج شگفتی تو رو بخندوند …

    این دونه ها که با اینکه یخی هستند ولی سرد نیستند ، زمین رو سفید می کنند، طبیعت هر لحظه یک رنگ تازه می گیرد … ترکیب سبز و سفید ترکیب جالبی هست …

    من هم دوست دارم توی این بازی شرکت کنم، دستم رو میارم بیرون …

    یکی از این یخ ها رو دستم می افتد …

    اینبار قطره های آب هستند …

    که پائین می آیند …

    به هرحال صدای خوشحالی درخت ها رو می شنوم …

    کاملا از جنس سکوت و آرامشه … اما زیباست … اینکه برگ هاشون زیر ریزش بارون به شکل زیبایی می رقصد، سبز تر می شود، سبزش زنده تر می شود، زیباست …

    طبیعت اطراف من هیچ وقت تمام نمی شود، بهتر و بهتر می شود …

    به شکل زیبایی از طبیعتم خداحافظی می کنم …

    لبخندش رو می بینم …

    انگار او هم زیبایی های درون من رو همان طور که من دیدم دیده …

    انگار او هم محو زیبایی های وسیع من شده …

    هر دو می دونیم که برای هم تمام نمی شویم، بلکه هردوقرار است مدت ها در هم جریان داشته باشیم …

    با احساس های خوب خداحافظی می کنم … و می رم … این بار هروقت چشمامو ببندم درخت های سبزش و آن چشمه ی آرام که از سنگ ها پلکانی پائین می آید رو می بینم …

    از شما استاد خوبم سپاس گزارم …

    از خدایی که من رو لایق زیباییها دانسته سپاس گزارم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: