https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/10/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-10-10 23:48:292023-11-09 06:24:35سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 218
404نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا ازت سپاسگزارم که در مدار دیدن این زیبایی ها و دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم
استاد جان چقدر این مدت که دارم سریال سفر به دور امریکا رو نگاه میکنم به دیدن زیبایی ها هدایت میشم و چقدر حالم عالی شده چقدر فرکانس هام مثبت تر شده
وقتی احساسم خوبه خیالم راحته و میگم مسیرم درسته
خدایا شکرت
تو قسمت 207 که شما از سنجاب ها فیلم گرفتین دیدن سنجاب ها برام خیلی جالب و لذت بخش بود واقعا از ته دلم ذوق کردم و تحسین کردم و تو کامنتم نوشتم تا حالا سنجاب به این زیبایی ندیده بودم
چند روز پیش رفته بودیم یه باغ برای عکاسی دقیقا عین همون سنجاب هایی که من تو اون فایل دیدم و اونجا از نزدیک دیدم
دقیقا همون اندازه همون رنگ همون طرح
خیلی زیبا و ناز بودن و برام جالب بود وسط شهر تونستم سنجاب ببینم چون همیشه فکر میکردم فقط تو جنگل یا طبیعت های بکر هستن
و اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود که من دقیقا عین این سنجاب ها رو چند روز پیش تو سریال سفر به دور امریکا دیدم
و بالاخره هرروز از یه طریقی خدا هدایتم میکنه به دیدن زیبایی ها
و امروز هم تو این فایل بارون و تگرگ دیدم و یه اتفاق جالب افتاد که
امروز هوا آفتاب بود ولی باران میومد و یه صحنه رویایی درست شده بود
چون نور خورشید میخورد تو قطره های بارون و فقط میتونستی سپاسگزار باشی و بس
و استاد جون ازتون یاد گرفتم که
باران رو نماد ثروت و فراوانی و برکت ببینم و نشانه ای ببینم از طرف خدا برای ورود نعمت ها و ثروت های بیشتربه زندگیم
خدایا شکرت
چقدر آخر فایل و دیدن اون خانوم که از عروس و داماد عکاسی میکرد برای من نشونه بود
خانوم شایسته ممنونم که این صحنه رو فیلم گرفتین
خیلی حالم عالی شد با دیدن این صحنه و کلی اون خانوم و تحسین کردم
همچنین سادگی این عروس و داماد چقدر قابل تحسین بود
خدایا چقدر ساده بودن بدون آرایش بدون زرق و برق بدون شلوغ کاری
چقدر این ساده بودن عالی و لذت بخشه
چقدر چهره های زیبا و دلنشینی داشتن چقدر انرژی خوبشون شون از چهره هاشون مشخص بود
خانوم شایسته عزیز کفشهای جدیدتون مبارکتون باشه
استاد چقدر زیبا گفتین آرایشگاه سیار خصوصی
منم الان مدت هاست آرایشگاه نرفتم و همه کارهام و خودم انجام میدم
من قبلا خیلی رو ابروهام حساس بودم و یه آرایشگاهی بود که من حتما حتما باید میرفتم اونجا
همیشه که میرفتم وقتی برمیگشتم عصبی میشدم انقدر که من اونجا معطل میشدم و واقعا میدیم مثلا 4 یا 5 ساعت من هدر رفته برای یه ابرو برداشتن
اوایل که تو این مسیر نبودم اصلا متوجه نبودم که این چه کاریه آخه ؟
یه بار از خودم نپرسیده بودم که
یعنی وقت من انقدر بی ارزش هست که 5 ساعت من برای یه ابرو برداشتن هدر بره ؟
تازه این فقط برای ابرو بود حالا بماند که یه روز دیگه یه تایم دیگه برای ناخن درست کردن باید میزاشتم
یه روز دیگه برای مو رنگ کردن و ………..
چقدر از زمان و انرژی من تو آرایشگاهها میگذشت و مثلا به خیال خودم داشتم به خودم میرسیدم ولی یک هزارم اعتماد به نفس الانم رو نداشتم
تازه خوشحالم بودم
ولی کم کم که اومدم تو این مسیر انقدر چیزهای دیگه برام مهم و با ارزش شدن که کم کم یادم میرفت که برم آرایشگاه
انقدر زمانم برام با ارزش شد که دلم نمیومد بخوام با معطل شدن تو آرایشگاه هدر بدم
کم کم شروع کردم خودم ابروهام و مرتب کردن و گفتم حالا یه ذره هم کج و کوله بشه مگه چی میشه؟؟
انقدر این کار و انجام دادم که کم کم یاد گرفتم و گفتم عععه چقدر خوب اینطوری میتونم هر مدلی که خودم دوست دارم به ابروهام بدم
وای که چقدرالان خودم و بیشتر دوست دارم و میپسندم
و آخرین باری که رفتم آرایشگاه که موهام و رنگ کنم رفتم پیش دختر خالم
و بهم گفت این رنگ موهای طبیعی خودته؟ گفتم آره
گفت همه میان میگن موهای ما رو این رنگی کن بعد تو میخوای موهای به این قشنگی رو رنگ کنی که چی بشه؟ واقعا همه آرزشونه موهای تو رو داشتن
از اون روز دیگه موهام و رنگ نکردم و به خودم گفتم حالا یه مدت بزارم موهام رنگ خودش باشه
یعنی من الان میفهمم که چقدر همین موهای طبیعی که خدا بهم داده زیباتر هست ولی من حتی یه بار هم به این موهام توجهی نکرده بودم و فکر میکردم اگه موهام و رنگ کنم یعنی برای خودم ارزش قائل هستم
من ارزشمندی خودم رو گره زده بودم به رنگ کردن موهام
به درست کردن ناخن هام
به آرایش کردن
به یه عالمه زرق و برق به خودم آوزون کردن با اینکه اصلا باهاشون راحت نبودم
یعنی الان که هیچ کدوم از این کارها رو نمیکنم انقدر خودم و دوست دارم انقدر احساس سبکی و آزادی دارم انقدر حالم عالیه که واقعا احساس رضایت و خوشبختی از ته قلبم دارم
استاد و خانوم شایسته من عاشقتونم که زندگی واقعی تون رو میزارین جلو دوربین نه ادایی هست نه نقابی و برای ما الگو هستین
و نکته دیگه راجب پیدا کردن سکه که خانوم شایسته پیدا کردن
استاد همیشه میگن حتی اگه یه سکه تو خیابون پیدا کردی این نماد ثروت هست
یعنی تو تو مدار ثروت هستی
یعنی خدا داره بهت نشانه میده
باید این و ببینی و تحسین کنی
خانوم شایسته عزیز تحسینتون میکنم که همیشه ثروت دنبالتون میاد
منم خیلی خیلی پیش میاد که تو خیابون پول پیدا میکنم
یه صبح دیگه یه صدایی توی گوشم میگه ثانیه های تو داره میره امروزو زندگی کن فردا دیگه دیره
نم نم بارون میزنه به کوچه و خیابون یکی میخنده یکی غمگینه زندگی اینه همه قشنگیش همینه
خورشید و نورو ابرای دورو هرچی که تو زمین و آسمونه بهم انگیزه میده
رها کن دیروزو زندگی کن امروزو هر روز یه زندگی دوبارست یه شروع جدیده
دوست دارم زندگی رو دوست دارم زندگی رو
خوب یا بد اگه آسون یا سخت نا امید نمیشم چون دوست دارم زندگی رو
دوست دارم زندگی رو …
یک شب دیگه تو طبیعت و حالا یک صبح زودِ پر انرژی!
به به، درخت و کوه و صخره و رودخونه و آسمون آبی و تابش آفتاب و…اون ویو…دیگه آدم چی میخواد؟!
عاشقتم مریم جان که تو کوه و کمر داری خودت موهاتو کوتاه می کنی!!
عاشقتم استاد جان که انقدر قشنگ زوم میکنی رو چهره ی زیبای مریم جان و کیف میکنی از دیدنش…
مثلاً روم زوم کنی بوم بوم کنه قلبم… (فقط هم همین یه تیکه شو شنیدم و بلدم :)
چه صحنه ها و احساس قشنگ و لطیفی بود (چشمای قلبی)
مریم جان عاشق این سادگیت هستم. راحت بودن با سادگی یکی از بهترین نعمت هاییه که خدا میتونه به یکی بده.
ای جانم، بازم استادی که چشماش برق میزنه از دیدن یه چشمه ی جدید، انگار بار اوله آب می بینه :)))). چقدر این ویژگی عالیه که زیبایی ها برامون تکراری نشن و مثل بار اول براشون ذوق کنیم.
وای خدا مُردم از خنده دقیقاً همون چیزی که تصور می کردم. استاد میره دستی به آب میزنه بعد میگه “ببیییییین، آبش یخخخخخه”
واو…دونه های تگرگ به این بزرگی تا حالا ندیده بودم! مثل برف میمونه!
عزیزم چه عروس و داماد نازنینی، چه عکسایی بشه این عکسا تو این فضا!
خدایا شکرت که من رو مهمون یه قسمت دیگه از این سفر و دیدن زیبایی هاش کردی!
خدایا شکرت به خاطر این خانه و خانواده!
خیلی خوشحالم که دارم دوره ی احساس لیاقت رو همراه هم کلاسی های نازنین شرکت می کنم و از همون روز اول احساس کردم تاثیرش رو رو خودم! اینکه به خودم به یه چشم دیگه نگاه کنم. به چشم “لایق تمام نعمت های این دنیا بودن”. خدایا هزاران بار شکرت.
استاد و مریم جان و همه ی همسفرا و هم کلاسی های عزیزم عاشقتونم و در پناه خدا بهترین ها رو براتون آرزو می کنم.
واییییییی که کوتاه کردن موهاتون اوج لذت بردن از خودتون بود خانوم شایسته ،چه ریلکس بودین آخه….
یه لحظه یاد خودم افتادم که تو عروسی خودم آرایشگاه نرفتم و چه قدر برا همه عجیب بود اون زمان ……
یه وقتایی هلیسا میاد پیش من میگه مامان میدونی چیه ؟
منم میگم چیه ؟
میگه نمیدونم نمیدونی یهویی چقد زیاد تا یه آسمون زیاد که هم خورشید هم ماه هم ستاره داره ها هم شب باشه هم روز باشه ها همه باشن ها
بریم تا شمال و بیاییم و از خونه ی خودمون تا بریم خونه ی عزیز و تا سرکار بابا برسیم و تو راه سوار رنگین کمون بشیم ها بعد بریم شهربازی من سوار تاب زنبوری بشم ها تا اونجاها دوست دارم ….
حالا بعداز این فایل
منم مثل هلیسا باید حرف بزنم ….
بگم استاد منم به اندازه ای که هلیسا میگه دوستون دارم …
اون عروس و داماد آخر فایل
منو برد به خاطرات ازدواجم 14 سال پیش….
اینکه من و رسول جانم به توافق رسیدیم که بی خیال
جشن عروسی مطابق میل بقیه بشیم و راحتی خودمون ترجیح دادیم …
نتیجه لباس عروس مدل دلخواهم رو خواهرم دوخت خیلی ساده و شیک و با چهره خودم چندتایی دونفره عکس انداختیم …..
بعدش هم رفتیم سفرررررررررر
هورااااااااااا
ملت منتظر دعوت بودن که گذاشتیم شون سرکارررررررر…………
کلی حال داد …
بیشتر خوشحال بودیم که تصمیم خودمون انجام دادیم تو شروع زندگی مون و اما
برگشتیم از سفر ، تو خونه خودمون مهمون هایی
رو که دوسشون داشتیم به انتخاب خودمون دعوت کردیم کل تعداد مهمونامون 27نفربودن و یه شام و شیرینی دادیم و سوغاتی سفرهم بهشون دادیم و کلی هم هدیه دریافت کردیم ……
یعنی مهمونا متعجب بودن که ما تو مهمونی هم، لباس عروس و دوماد نپوشیدیم و راحت تیپ خونگی مونو پوشیدیم ….
خدایی مهمونامون بیشتراز ما تیپ زده بودن…..
کی دیده بود آخه داماد با تیشرت ،بدون دنگ وفنگ تو خونه خودش برقصه …
همچنان مهمونی اون شب ما و سبک عروسی مون در صدر جدول خانواده برقراره خداروشکر …
فاطمه جانم باور کن اصلا یادم رفته بود که ما زندگیمون چطور شروع شد
و واقعا انسان فراموش کاره
وقتی کامنتت را خوندم چقدر خاطرات اون روزها به نیکی در ذهنم تداعی شد
چقدر الان به خاطر اون تصمیممون خوشحالم
اینکه به احساس خودمون اهمیت دادیم و تو دوران نامزدیمون که 10 ماه طول کشید سراسر لذت بود و خوشگذرانی و حال خوب و وقتی هم خواستیم زندگیمون شروع کنیم در عین سادگی و در جهت حال خوب خودمون این تصمیم شجاعانه را گرفتیم
البته باید اینا اذعان کنم که
شما بیشتر از من پای این تصمیم مصمم و ثابت قدم بودی
و در آخر هم خواسته ات عملی شد
و هر وقت فکر میکنم به اون تصمیم
چقدر از ته دلم ذوق میکنم.
چون اون پولی که قرار بود بدیم برای دیده شدن
آتلیه و چشم و هم چشمی بعد 10 ماه زندگی مشترک
تونستیم خونه بخریم
و حتی یه سال هم مستاجری نکشیدیم
وتو خونه خودمون به راحتی و آسایش داریم به این زندگی دلچسپ که البته با فراز و نشیبهایی همراه بوده
به اندازه هلیسا جان که حد و اندازه دوست داشتنش رو مشخص میکنه براتون ،کیف کردم . چقدر خوب نوشتین خیلی تحسینتون میکنم که انقدر خاص بوده مراسم ازدواجتون.. انشاالله که همیشه در کنار هم خوشبخت و خوشحال باشید .
مام دقیقا همین کارو انجام دادیم برای مراسم ازدواجمون
من حتی دلم نمیخواست موجود زنده ای برای خوشبختی من قربونی بشه . بنابراین بعد از عقد در کمال سادگی دوتا خانواده رفتیم باهم شام خوردیم و هیچ قربونی هم درکار نبود به لطف خدای بزرگ . و تا همین لحظه که دوسال و چند ماه ازون روز میگذره خیلی شاد و سپاسگزار و سلامتیم در کنار هم .
ماهم مثل شما مراسم عروس نگرفتیم و من خیلی بابتش خوشحالم هنوز :))) یک سال بعد از ازدواجمون همین اسفند گذشته خانواده ی همسرم یه مهمونی خیلی ساده گرفتن و فامیلای درجه یک رو به صرف شام دعوت کردیم و باهم عکس گرفتیم همین و بس .
و چقدر خاص بود همین سادگی و خودمون بودن و به همه خیلی خوش گذشت و خیلی به یاد موندنی بود
عوضش همه اون هزینه هایی که قرار بود این حین انجام بشه رو سرمایه گذاری کردیم و کلی جلو افتادیم .
اصلا اصل همینه دیگه !
این که بدور از هیچ سختی دادن به خود و دراوردن چشم بقیه ، آدم با یک نفر شبیه خودش زندگی شو شروع کنه و لذت ببره از تک تک لحظاتی که خداوند بهش داده .
خواستم از پاسخی که برام گذاشتی تشکر کنم و هم از کامنت زیبا و دلی که نوشتی سپاسگزاری کنم
منو بردی به خاطرات گذشته خودم به خاطراتی که چندان شیرین نیستند اما وقتی صحبت از یار همفرکانسی زندگیم میشه ، تمام وجودم پر میشه از عشق و رحمت خداوند که چنان لبریز از عشق به رب و خالقم میشم که اشک از همه وحودم جاری میشه
همه تن چشم شد و از شوق تو گریان
چقدر خوبه که همه یاد بگیرند با خودشون و برای خودشون زندگی کنند و نگران قضاوت و نظرات دیگران نباشند
چقدر خوبه که افسار زندگی مونو از ذهن بگیریم و بدیم دست خدا و مثل یه بره تسلیم خواست خدا بشیم
چقدر خوبه که جز رضایت پروردگار به تایید و تمجید کسی نیاز نداشته باشیم و اون عزت نفس له شده رو دوباره زنده کنیم به شوق احیای احساس لیاقت
درود خدا بر شما و دوباره سپاسگزارم از وجود عاشق و آگاهتون
احسنت فاطمه جان چقدر از کامنتت لذت بردم از شیرین زبونی هلیسا جان ذوق کردم
فاطمه عزیز چقدر تحسین کردم این روح بزرگت اینکه به دور از چشم وهم چشمی به سلیقه خودتون زندگیتون رو با عشق آغاز کردید دقیقا مجلس عروسی ما هم همین بود جمع کل فقط اقوام درجه یک ده نفر از خانواده ما و12 نفر از خانواده همسرم من وهمسرم که نزدیک به یکسال نامزد بودیم هر چیزی که نیاز داشتیم خودمون تهیه کردیم مسافرت رفتیم تنها چیزی که خرید کردیم برا عروسی حلقه بود آن خیلی ساده وشیک ووقتی هم مسافرت برگشتیم یه مهمونی آن هم بدون شام فقط چای وشیرینی
وتا الان که تقریبا 5 سال از زندگی مشترکمون میگذره خیلی از آن تصمیمی که آنروز دوتایی باهم گرفتیم خوشحالیم
سپاسگزار وجود ارزشمندتم که خاطرات خوبی را به من یاد آور شدی
بی نهایت دوست دارم روی چون ماهت رو میبوسم
وامیدوارم چرخ زندگیت همیشه برروی ریل خوشبختی در حرکت باشد
سلام فاطمه جان چقدر دوست داشتن کودکانه هلیسا رو دوست داشتم خدا حفظش کنه واستون
آره دقیقا ماهم عروسیمون ساده بوده سفرعقد ساده توخونه
چون سنم کم بود قرار براین بود یه چند سالی عقد باشم بعد جشن ازدواج بگیریم.
هیچ وقت این صحنه یادم نمیره که روز عقدم، عروس عمه ام که واسه آرایش کردنم زودتر از همه مهمانا اومده بود من هنوز درحال جاروزدن بودم بهم گفت روز عروسیته داری جارو میکنی بیا بریم.
بایه آرایش مختصر توخونه ویه لباس عروس ساده عقد کردیم که بعدا جشن مفصل بگیریم.
بعداز دوسال هم بدون هیچ جشن وعروسی یه خونه اجاره کردیم خودمون دوتایی اثاث زندگیمونو چیدیم رفتیم امامزاده سید جعفر زندگی دونفریمونو شروع کردیم.
بار الها میدانم که هیچ کس ستمکار تر از من به من نبود و هیچ کس عاشق تر و مهربان تر از تو به من و من عمری را به خود ستم کردم و اکنون طلب بخشش از درگاه پر از مهر تو را دارم
یا غفار الذنوب هیچ کس بخشنده تر از تو نیست بر خیل گناهانم
یا ستار العیوب هیچ کس پوشاننده تر از تو نیست بر عیبهایم
یا کریم هر چه خواستم کرامت کردی و هرچه طلب کردم عنایت کردی
یا سمیع هرچه از دلم گذشت شنیدی و اجابت کردی
یا بصیر آنچه من ندیدم را بر من نمایان کردی و راه را ز بیراهه عیان
«««««««————————————-»»»»»»»
به نام عشق ، خداوند رحمان و رحیم
سلام بر استادان جان و جانانه های استاد و همراهان طریقت توحید و عزیزان همسفرم
به دنبال بهانهای بودم تا سفرنامه خودمونو براتون کامنت کنم و با اومدن این بخش از فایل سفر به دور آمریکا و دیدن زیبایی های این سفر استادان عزیزم
مثل همیشه تحسینشون کردم و سپاس گزارشونم که باعث شدند ما هم با تمرکز بر این دوره از سفرها به خواسته همیشگی مون تجسم ببخشیم و تصمیم بگیریم متفاوت با همیشه سفر کنیم.
زیبایی های این تصاویر به قدری زیبا بودند که مثل همیشه فقط در لحظه لحظه اون خدارو شکر میکردم از خلقت این همه زیبایی و تنوعی که در طبیعتش قرار داده
از تصاویر زیبایی که به لطف درون هوشمند تقدیم چشمان مون شد تا رابطه عاشقانه دو استاد و صفا و سادگی این نوع زندگی که همه و همه نمونه و الگویی بسیار زیبا و بزرگ برای ما بودند.
خدایا مثل همیشه باید بگم ناتوان از شکرتم.
«««««««——————————–»»»»»»»
چند روزی از مهرتان دور بودیم و در سفر با معشوق
اینبار به قول عزیز دلم خدارا هم با خودمون بردیم و با خدا تا خدا سفر کردیم
چه سفرییییییییییی
سفر نه هااااااا سفررررررررررررر
رفتیم کوله گردی بی هیچ آلایش و آرایشی
ما بودیم و یک کوله و یک دل و خدایی که همین نزدیکیست و مهمان همان دل
وااااای که چه زیبایی های3بی دیدیم که همیشه بودند و نمیدیدیم و چه شد که دیدیم؟
باسخ: احساس لیاقت
اینبار با همه وجود خواستیم
لوازم مختصری در حدّ نیاز بار کوله کردیم و بی هیچ پلنی و به صورت کاملا هدایتی از خونه خارج شدیم و رفتیم ترمینال شرق و اونجا که رسیدیم دلالان بلیط اتوبوس و تاکسی هرکدوم میپرسیدن کجا میخوای بری ؟!
با لبخند پاسخ میدادیم: خودمونم نمیدونیم.
اما با همه وجود با خدا اعتماد داشتیم و خودمونو سپرده بودیم به دستان مهربان و قدرتمند خداوند و چون قاصدکی در باد ، به اراده حضرت عشق رهرو سفری بی بال شدیم.
یک راننده تاکسی پرسید: کجا ؟
گفتیم: هرجا که زیباست .
گفت: فیلبند رفتید ؟ دریاچه ابر رو دیدید ؟
گفتیم: نه
گرم صحبت شدیم و یقین داشتیم که خدا مارو جای بدی نمیبره
تسلیم تسلیم بودیم و منتظر هدایت و عنایت پروردگار
با همه وجود بهش اعتماد داشتیم و این راننده تاکسی دقیقا یکی از دستان و از دوستان خدا بود.
گفت: حتما یک بار هم شده برید و ببینید
گفتیم: خونه و امکانات اونجا هست ؟
گفت: یکی از بهترین مناطق توریستی ایرانه
گفتیم:شلوغ نباشه ما جای شلوغ دوست نداریم.
گفت: این موقع هم بهترین زمانه و هم خلوت ترین
خدای من عزیز دل من محبوب من معبود من, چه زیبا دستانتو دراز کردی و مارو تو آغوشت جای دادی
چه زیبا مارو بر بال فرشتگانت نشاندی و تا مقصدی که شش ساعت راه بود فقط ظرف یک ساعت رسیدیم
در جاده زیبای هراز و در پیچ و خم کوه ها
میدونم باورش سخته که در دنیای فیزیکی و منطقی نتونی درک کنی برکت در زمان یعنی چی
اول فکر کردم برای من زود گذشت که به مقصد رسیدیم
به ارتفاعات بالای دوهزار متری در استان مازندران از توابع شهرستان بابل بخش چلاو و سنگچال به بهشت ابرها به فیلبند
وقتی با عزیز دلم صحبت کردم که با تعجب به هم نگاه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که به طرز عجیبی در زمان سفر کردیم و برای او هم بیش از یک ساعت زمان طی نشده بود.
چه اتفاقی افتاده بود و دقیقا برای من همون اول از دلم گذشت که با این سرعت کم احتمالا خیلی در راه خسته و اذیت میشیم.
راننده مهربان تاکسی که در راه هم صحبت میکردیم از کتاب شکر گزاری راندا برن گفت که چه تاثیری بر زندگیش گذاشته و ما چقدر تحسینش کردیم که چقدر اهل دل و اهل مطالعه و ورزشه
بین حرفهای ما و راننده تاکسی ، تلفنش زنگ خورد و خبر خوشی رو بهش دادند
واریزی یک وام 60 میلیونی به حسابش بعد از شش ماه و چقدر ما براش خوشحال شدیم.
و من براش خوندم:
خوش باش که هرکه راز داند
داند که خوشی ، خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر همه دم شکر ستاند
«««««««———————————»»»»»»»
به 25 کیلومتری آمل رسیدیم و ابتدای جاده سنگچال و فیلبند از تاکسی راحت و زیبای مرد آملی پیاده شدیم و کوله هارو از صندوق عقب برداشتیم و شماره تلفن ها رد و بدل شد تا در سفر های بعدی هم مسافرش باشیم
پس از پرداخت کرایه با کلی تعارف و راهنمایی های دقیقش به راه افتادیم و از همون ابتدا لذت کوله گردی در کنار عشق آغاز شد.
این اولین سفر عشقولانه ما بصورت دونفره بود اونم با کوله و تریپ کوهنوردی
بند کفش های نو رو سفت کردیم و و یک نگاه تحسین برانگیز به خودمون و لباس های نو و مخصوصمون کردیم که با هم ست شده بود ، این دقیقا همون چیزی بود که سالها رویای ما بود .
و ما اکنون در رویامان حضور داشتیم و یک تیک بزرگ برای یک خواسته به ظاهر کوچک اما یک پرتاب بود به جو
موشک وجود ما از زمین کنده شده بود و داشتیم با خدا به خدا سفر میکردیم .
مسیر اینقدر زیبا بود که سنگینی کوله و سربالایی کمتر به چشم میومد و ما شادتر از هر زمانی تا میانه راه رفتیم
هنوز در حیرت کوتاهی زمان بودیم که چه اتفاقی رخ داده که گذشتشو هیچ کدوم احساس نکردیم.
تصمیم گرفتیم بقیه راه تا فیلبند رو سوار ماشین بشیم.
اینم بگم که ماشین های عبوری اکثرشون بوق میزدند و مارو با تکان دادن دست تحسین و تشویق می کردند.
نیسان آبی معروف با بار شن از کنار ما رد شد و دستی تکان دادیم و کمی جلوتر در شیب جاده نگه داشت و ما سلام کردیم و تشکر کردیم برای سوار کردن مون
راننده 62 ساله مهربان نیسان پرسید کجا میرید؟
گفتیم: مقصدمون فیلبنده اما تا هرکجا که شد مارو ببرید
گفت اتفاقا خونه من بالای فیلبنده و دارم شن میبرم برای دیوار چینی
از ما عذرخواهی کرد که بارش سنگینه و کند حرکت میکنه و تمام راه هم سربالایی های تندی بود و گفت ببخشید اگر حوصله تون ممکنه سر بره
گفتیم نه اصلا
مسیر اینقدر زیباست که ما اصلاً متوجه گذشت زمان نمیشیم و واقعا هم نشدیم
در حالی که دو ساعت راه رو با غرش موتور نیسان و در پیچ و خم جاده خیلی کند بالامیرفتیم با لذت به انتها رسیدیم
در راه ازش پرسیدیم که اینجا خونه یا سوئیت تمیز و خوب سراغ ندارید؟
گفت: اتفاقاً خودمون دو تا خونه برای اجاره داریم که خانومم ادارش میکنه، اونجا رو ببینید اگر پسند کردید میگم باهاتون راه بیاد
بعد از پیاده شدن از نیسان آبی ، مارو تا در خونه جدیدشون که تازه ساز هم بود برد و قبلش هم با همسرش تماس گرفت تا به استقبال راهنمایی ما بیاد
یک خانم بسیار خوش برخورد و مهربان با لبخند و خوش آمد گویی به استقبال ما اومد تا خونه رو نشون بده
من و همسرم غرق در تماشای زیبایی های اطراف و منطقه بودیم و اصلا برامون خونه مهم نبود اما یک خونه دربست و زیبا و تمیز نشونمون داد که همه چیزش تمیز و مرتب بود
بعد نوبت قیمت شد و با قیمت خوبی به ما تحویل داد بماند که سفارش آقاشون بر پایین آوردن اجاره بی تاثیر نبود و با لبخند گفت: آقای ما بجای حمایت از خانومش سفارش مسافرشو میکنه و خندید
خیلی خوشحال بودیم
کلید تحویل داد و یک سری سفارش و آموزش و بعد گفت مزاحم نمیشم و رفت و من و بانوی بینظیرم همون جا به سجده رفتیم برای این همه معجزه و زیبایی
گریه های شوق همسرجان شروع شد
و در هر جایی به سجده میرفتیم و او اشک میریخت و من که نمیتونستم از خوشحالی گریه کنم مثل بز نگاهش میکردم
اولین باری بود که از گریه کردنش خوشحال بودم و خوشحالیش احساس خوشبختی و خوشبختی احساس سرزنش در وجودم شعله کشید که…
حبیب چرا تا حالا چنین سفری به خودت هدیه نکرده بودی؟ و دوباره استغفار از« ظلمت نفسی»
و ظلمی که سالها به خودمون کرده بودیم.
تصمیم گرفتیم پس از اتمام هر پروژه کاری به خودمون یک جایزه بدیم.
و یاد حرف های مریم بانوی عزیز افتادم که پس از هر تلاشی به خودشون جایزه میدادند.
عادت ندارم کامنت های طولانی بزارم و احتمالا جزییات بیشتر رو تو کامنت وجیهه بانوی من خواهید خوند ، از آسمان پر ستاره و ابرهایی که در زیر پامون جاری میشدند
از باران و سردی و گوارایی آب چشمه هاش
از طراوت گیاهان و گل ها و سبزه ها و قارچ هاش
از درختان تنومند جنگل و میوه های وحشی و فراوانی نعماتش
به حق که از کلورادوی آمریکا زیباتر بودند.
اما چند تا نکته و درس مهم این سفر داشت»
1- نداشتی چون نخواستی
2- هر جا که با خدا بودی اونجا بهترین جای دنیاست.
3- عشق قدرتی داره که تمام عالم رو به تسخیر تو در میاره همون جوری که خدا وعده شو داده و این شامل زمان و مکان و آدم ها هم میشه و همه کمر همت میبندن و با عشق به خدمت تو مشغول میشن و از بودن در کنارت و خدمت به تو لذت میبرن حتی حیوانات
کلی عکس و فیلم از همراهی و عشق ورزی حیوانات به خودمون گرفتیم که فقط در زبان تصاویر میشه بیانشون کرد تا کمی از معجزه عشق رو بیان کنند.
چقدرررررررررررررر زیبا از سفر نوشتی و توصیف کردی انگار دوباره همه لون لحظات مقدس رو زندگی کردم، رفتم و برگشتم….
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
با مناجات اول کامنتت منقلب شدم و چقدر درست گفتی حبیب جانم که واقعا بزرگترین ظلم به خودمون ، محروم کردن خودمون از خداوند عزیزه..
چه ظلمی از این بالاتر که دیده رو ندید بگیری و بود رو نبود…
پناه بر خدا از جهل
از شر نفسمون و ازشر شیطان رانده شده..
راستی نکته ایی که در کامنت خودم ننوشتم و الان با خوندن کامنت قشنگ شما به یادم اومد بحث ثروت بود که چقدررررر این سفر مدارهای مالی ما رو جابجا کرد و در نهایت سه تا درسی که بهش اشاره کردی بینهایت عالی بود عزیزم..
چه خوبه این رد پاها که هر زمان به عقب نگاه کنیم درسها برامون مرور میشن و چراغی برای ادامه راه در مسیر سبزمان خواهند بود..
ممنونم عزیزم مثل همیشه از خوندن کامنتت سر کیف شدم ، پاینده باشی و غرق در نور و عشق الهی ان شاءالله
در طول خوندن کامنتت اشک ریختم و خدارو شکر کردم قلبم لرزید از نوشته هایت این خداست که با من حرف میزنه…..
من به تازگی مهاجرت کردم و قرارداد یکماهه کاری بستم اما خدا بهم گفته بعد اتمام قرارداد ی سفر شگفت انگیز خودتو دعوت کن
با خوندن کامنتت قاطعتر شدم برای سفر هرچند تصمیمم را گرفته بودم ، اما انتهای کامنتت احساس بینظیری داشت ««تصمیم گرفتیم پس از اتمام هر پروژه کاری به خودمون یک جایزه بدیم.
و یاد حرف های مریم بانوی عزیز افتادم که پس از هر تلاشی به خودشون جایزه میدادند.
سلام و درود بر آقا حبیب دوست داشتنی آقا حبیب جان قدم به قدم همراهتان بودم چقدر لذت بردم چه حس خوبی از کامنتتون گرفتم اونجایی که گفتین خواهر عزیزم وجییه بانوی عزیز از خوشحالی اشک شوق ریختن برای یک لحظه بغضم گرفت آخه میدونی چیه داداش وقتی بچه های سایت مینویسن که به خاطر این زیبایی ،به خاطر این آگاهی ،به خاطر اتفاق غیر منتظره ای که براشون افتاده اشک از چشمانشون سرازیر میشه پیش خودم میگم خدایا منم میخوام این اشک از سر شوق رو تجربه کنم نه اینکه من شگفتی ندیده باشم ،یا ی اتفاق غیر منتظره ای برام رخ نده ولی انگاری اشک چشمام خشک شده و به قول معروف مثل بز فقط نگاه میکنم
آقا حبیب جان منم دقیقا هفته گذشته سه روز مهمون خدا بودم تو شمال جزو لذت بخش ترین سفرهام بود کلی لذت بردیم کلی شادی کردیم ،جاتون سبز هدایت شدم به ی کوه پیمایی که هر چقدر از زیبایی هایی که دیدم سپاسگزاری کنم انگاری نکردم اصلا مات و مبهوت منی که خیلی کوه و در و دشت میرم اینقدر زیبایی تا حالا ندیده بودم هدایت شدم به یک دشت پر از مه که آدم مقابلم رو به سختی میدیدم این در حالیه که این دشت تو اردیبهشت ماه جزو زیباترین های دنیاست دقیق اسمش یادم نیست نزدیک تنکابن بود دوست عزیزم منو هوسی کردی که در اولین فرصت ی مسافرت سبک با کوله برم چون خیلی دوست دارم و جزو برنامه هامه که به امید خدا ی مسافرت به تنهایی برم و با خودم خلوت کنم و اینکه جزو تمرین های دوره عزت نفس هستش باید انجامش بدم آقا جان ممنونم اینقدر قشنگ نوشتی که حس کردم تو اون فضا قرار گرفتم انشالله با عزیز دلتون وجیه بانوی عزیز مسافرت های بیشتری رو تجربه کنید در پناه خداوند منان
اشکها بود که سرازیر شد از حس زیبایی که به تصویر ذهنمون کشیدید با نوشتن از تجربه سفر بی نهایت زیباتون. یکیاز خواسته های من همین الان شکل گرفت که با یارم به یک چنین سفری برم. هرچند که به بهشت ماسال رفتم به همراه خانواده، اما نکته اینجاست که یار هم فرکانس هرجایی رو به بهشت و هر سفری رو خداگونه میکنه. حتی اگر تنها بری و خدا رو با خودت همسفر کنی باز هم همه جا بهشته. دیگه اگر اون مکان جایی مثل فیلبند باشه که فبها.
عموحبیب من دارم تلاش می کنم در لابلای صحبتهای بزرگانی مثل شما یک راه راست، یک اصل، یک پرتو قوی و نورافکن مبین از عشق و هدایت الهی دریافت کنم. چیزی که کسی رو تبدیل به استاد میکنه. یا مریم بانوی شایسته. و صد البته شما و وجیهه بانوی شیرین عسلم.
خوشا بحال هوایی که شما تنفس می کنید. با اشک چشمام براتون می نویسم و براتون فرکانس قوی از عشق و آرامش و ایمان و تجربه خوشبختی بیشتر می فرستم. متشکرم که هستید و اینگونه تاثیرگذار می نویسید.
برای خودم هم رابطه ای این چنین عاشقانه و خداپسندانه مثل شما، مثل استاد و بانو شایسته آرزو می کنم.
براتون آزادی مالی بیشتر و بیشتر و تجربه سفرهای عمیقتر دارم. به عمق جان آدمی. به عمق آگاهی. و به بیکرانه خوشبختی. بی نهایت براتون خوشحالم و امیدوار به دیدارتون هستم.
شما که منو دیوانه کردید با این پیغام الهی. با این گفتار شیوا و قلبی که باز شده بسوی نور.
دلم روشن بود به مسیری که شروع کردم و با نشانه شما انگار چلچراغی در وجودم روشن شد که مسیرم رو نورانی کرد. خیالمو راحت تر کرد و بهم انرژی داد معادل با بمب اتم.
از راه دور دستبوستون هستم و براتون خیر دنیا و آخرت رو آرزو می کنم.
از وقتی که کامنت های زیبای شما و خواهرم وجیهه بانو رو خوندم خیلی خوشحال شدم که هدایت شدید به این سفر زیبا و تمرکز و تحسین زیبائیها بدون شک تجربه زیبائی ها خواهد بود و این قانون بدون تغییر خداوند است. این سفر و دیدن زیبائی های خداوند هنگامی لذت بخش تر می شود که هدفی را محقق کرده ای و کاری را به سرانجام رسانده ای و خدا رو شکر شما هم همین گونه بودید.
دلیل تاخیر در نوشتنم این بود که همزمان درگیر دو دوره عزت نفس و احساس لیاقت هستم و زمانی که با فراغ بال و فراغ خاطر بنویسم را نیافتم.و از طرف دیگه دوست داشتم برای هر دو شما عزیزانم بنویسم و این کمالگرایی کار را سختتر میکرد. الان که میخواستم کامنت قسمت جدید سفرنامه را بنویسم دائمآ تصاویر آن فایل در ذهنم مرور میشد و این شعر را با خودم زمزمه می کردم که :
خوش باش که هرکه راز داند
داند که خوشی ، خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر همه دم شکر ستاند
و وقتی لپ تابم رو باز کردم بصورت اتفاقی نگاهم به پروفایل زیبایتان افتاد و کلی از دیدن شما و همسر عزیزتون خوشحال شدم و سر ذوق آمدم و دوباره کامنتتون رو خوندم و گفتم این پروفایل زیبا نشانه است که برای شما کامنت بگذارم و وقتی در کامنتتون این شعر زیبا رو دوباره خوندم گفتم این هم تائید تصمیمم و قبل از نوشتن قسمت جدید سفرنامه دارم برای شما برادر عزیزم مینویسم و چقدر احساس من با این کامنت خدا رو شکر بهتر شد.
از اینکه این تصمیم جسورانه و توحیدی رو گرفتید بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم که آموزه های استاد رو در عمل دارید انجام میدید و خوبی داشتن بال پرواز همین است. دو همدل و دو همسفر چه تجربه ای شود فقط خدا می داند…
لحظات هدایتتان و بیان زیبایی های فیلبند منو برد به خاطرات اردیبهشت پارسال در فیلبند و دوباره آن زیبائی ها را با نگاه زیبای شما شبیه سازی و تصور کردم. و بار دیگر این شعر زیبا در ذهنم مرور گشت و یاد تجربه امسال مریم جوان عزیز افتادم که امسال تجربه کرده بود این بهشت خداوند را.
سلام و درود گرم مرا به همسر دلبندتان برسانید و آرزو میکنم لحظه لحظه های این سفر عشق باشد و زیبایی و حمد و سپاس الهی. در پناه حق عزیزان
سلام اقای حافظان.سرصبحی اشک شوق من رو هم دراوردین با این کامنت زیبا.تصاویر فیلبند رو هم رفتم از گوگل دیدم واقعا زیبا بود خدایا شکرت در کشوری زندگی میکنیم که این همه زیبایی بی نظیر داره.چه مسافرت هدایتی جالبی داشتین.وقتی به خدا همه چی رو میسپاری چه کارها که برات نمیکنه!!!!!!!خدایا شکر برای بودنش وبودنمان
سلام مجدد اقای حافظان.من امروز صبح تمرین ستاره قطبی نوشتم که دوست دارم امروز یه نقطه ی آبی کنار اسمم ببینم که با کامنت شما تیک خورد .ارزوی سلامتی وموفقیت برای شما ووجیهه بانو خواهر عزیزم دارم.خیلی سپاسگذارم از هر دوشما بزرگوار با کامنتهای زیباتون.
چقددددر لذت بردم از تجسم سفر عاشقانه دو نفره و کلتون( دو نفر، دداش حبیب و زن دداش ) + ( کل، خداست)
ربی که من عاشقشم،فداش میشم، دورش میگردم از این همه لطف وکرمش
سید چقدر زیبا سفر کردی نوش جونتون گوارای وجودتون همسفری تون با رب العالمین
چند وقت پیش که نوشته بودی قصد همچین سفری را داری منم دلم خواست ودرخواستش رو برا خدا فرستادم تا حدودی هم مقدمات را اماده کردم ولی مثل این که تو فرکانسش نبودم و برنامه هام به هم ریخت اما به خودم گفتم این برنامه تو بوده نشد فدای سرت حالا برو کنار تا خدا برات برنامه ریزی کنه و سپردم به خودش تا بهترین برنامه ریزی رو در بهترین زمان برا بهترین مکان برام بکنه مثل همیشه که اشکم رو در میاره
امشب با خوندن سفر نامه حبیب خدا اینو نشونه دیدم که به زودی همونجور که خودمو همراه شما با کوله و تو تاکسی ، تو نیسان ابی تجسم کردم،،، تو واقعیت هم میبینم
میدونستم اینکه پیداتون نیست، به مسافرت برج7 ارتباط داره که وعده ش رو داده بودی. منتظر بودم سفرنامه ت بیاد، ولی قسمتم نبود تا امروز ببینمش.
فکر میکردم رفتی گیسوم. خدا رو شکر ، چه جای مشتی فوق العاده ای رفتید!
خب، بهشت لایق عاشقانه! فقط! خیلی خیلی خوشحال شدم که با کوله پشتی رفتید و یهویی. یاد مسافرتهای سال 86 و 87 خودم و خانمم به گیلان افتادم. ما توی هواپیما هم از لباس ورزشی ست مون و کوله پشتی هامون جدا نمیشدیم! یادش بخیر.
خیلی قشنگ بود سفرنامه تون ، و خیلی فصل خوبی را برای سفر انتخاب کرده اید. آفرین، آفرین!
به خدا امروزم به خیر شد. مرسی عالیجناب عشق عزیزم. همیشه به مسافرتهای جذاب باشید و خنده از لبتون کنار نره!
حبیب عزیز چقدر از کامنتت لذت بردم از تجربه سفرتون که سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتید هرمطلبی که خواندم شما وجهیه بانو را تحسین کردم احسنت به شما باهر جمله ای که نوشتید روح مارو نوازش کردید من این عشق بین شما وجیهه بانو راتحسین میکنم وبی جهت نیست که عالی جناب عشق لقب گرفتید
سید حبیب عزیز با مناجات اول کامنتت حالم منقلب شد ودرسها وسه نکته ای که در پایان کامنتت شرح دادی چقدر برای من جای تامل وتفکر دارد
سید جان سپاسگزار وجود ارزشمندتم
زندگی سراسر عشق وثروت بیشتر رو در کنار وجیهه بانو براتون آرزو دارم
سلام و صد سلام به آقا حبیب عزیز و گرامی که کلی دلم تنگ شده بود برای خواندن کامنت ها از طرف شما و وجیهه بانو جان جانان. این اخیرا همش تو فکرتون بودم که چرا کامنت از شما دو تا عزیز کم است. اما امیدوار به خواندن کامنت هاتون به زودی زود …
سفرتون مبارک. سفر دو عاشق به همراه خدا جووون چه شود. مبارکتون باشه این حال خوب از این سفر. اتفاقا من هم همراه خانواده الان از سفر بازگشتیم و به لطف خدا یه سفر سه روزه به شهرستان جویبار آرام و زیبا داشتیم و خیلی خیلی خوش گذشت. اصلا فکرش را نمیکردم در این ماه در فصل مدارس که پسرم کلاس چهارم است، بتوانم سفر اینطوری برم. خدا را سپاس.
آقا حبیب جان، سال هاست که که شاگرد استاد هستم، برای شروع سالم نامگزاری میکنم. امسال دو نام داشت، یکی سال سفر و یکی شناخت بیشتر خودم …. اصلا فکرش را نمیکردم که اینقدر موثر باشد. تا به الان فقط، من همینطور به سفرهای کاملا متفاوت هدایت شده ام. از شروع سال تا به الان، سفر رودبار، بندر انزلی، البته که دو بار بعد از آن هم به رودبار و بندر انزلی هدایت شده ام. بعد سفر به شهر زیبای شهرکرد، روستای تشنیز. بعد سفر مشهد. سفر سمنان برای تور نجوم. سفر کاشان. سفر اصفهان که خودم پدرم را که کمی ناتوان شده و طولانی مدت نمیتونه رانندگی کنه، خودم با ماشین پدرم که شاسی و دنده اتومات است و من تجربه کمی از رانندگی با این ماشین ها داشتم، دو روزه بردم اصفهان و آوردمش. همسرم بهم گفت مردی هستی برای خودت و الان هم که سفر جویبار. خدا را سپاس از این سفرهای عالی که همش لطف و عنایت خدا جون است و بس. وای که خیلی خیلی لذت بردم از توصیف سفرتون و تو ذهنم، خودم را تصور کنم در این مدل سفرها به همراه عشقم. به امید خدا که من لایق همچین عشق هایی مثل شما و وجیهه بانو و استاد و مریم جان هستم.
آرزو میکنم در اکثر مواقع زندگی تان سرشار از حال و حس خوب باشین در کنار وجیهه بانو جان.
بسیار ممنون از پاسخ به کامنتم و خیلی خیلی خوشحال شدم که امروز اول صبح با کامنت شما و وجیهه بانو جان روبرو شدم و کلی کیف کردم.
خیلی خیلی ممنون از تحسین هاتون. من هم این صحبت هاتون را خیلی خیلی قبول دارم و خدا را شکر میکنم به خاطر حضورم در این سایت. دوباره مرور میکنم صحبت هاتون در مورد این سایت الهی:
تو این سایت الهی همه مثل خواهر و برادریم، به دور از احساسات و رذایل منفی. در اینجا، بجای حسادت و رقابت همو تشویق و ترغیب و تحسین می کنند. این سایت حال و هوای بهشت رو داره، از شیطان خبری نیست، همه به دنبال رشد و آگاهی و تعالی اند.
خیلی برام جالبه که یک زوج هر دو در کلاس استاد عباسمنش هستن و اینقدر با هم در صلحن،
بهتون تبریک میگم و امیدوارم همیشه زندگی سراسر آرامش همراه با زیبایی و خوشی رو داشته باشین و به همچین سفر هایی برین و لذت ببرین،
اتفاقا من هم حدود دو ماه پیش به سنگچال و فیلبند رفتم البته ما در سنگچال در کنار جنگل خونه گرفتیم به جرات میتونم بگم یکی از زیباترین مناطق روی زمینه و در هر لحظه با گردش آب و هوا زیبایی های جدیدی رو به ارمغان میاره، بطور مثال من یک روز تو تراس منزلی که گرفته بودیم نشسته بودم و به زیبایی های جنگل و جاده کوهستانی و پر پیچ خم روبرو نگاه میکردم و لذت میبردم، دیدم یه توده ابر از اون دورها نمایان شد و در عرض ده دقیقه تمام منطقه ابری شد طوری که ده متر جلوتر رو نمیدی، حتی توده های ابر به داخل خونه هم نفوذ کرد و زیبایی های بیشتری رو بهمون نشون داد.
در اوج تابستون که در شهر ما مشهد همه از گرما فراری بودن هدایت شدیم به این جای زیبا و شبها توی تراس میخوابیدیم و از سرما لذت میبردیم، در روز ساعتی آفتابی، ساعتی ابری، ساعتی دیگر بارانی، یکی از زیباترین جاهایی که تابستونها نیاز به کولر نداره
به همه دوستانی که به سنگچال و فیلبند نرفتن توصیه میکنم حتما حتما بروند.
با تشکر فراوان از شما دوست عزیز و عشقتون وجیهه بانو که زیبایی های سفرتون رو به اشتراک گذاشتین تا ما هم از این حس لذت و سپاسگزاری بهره ببریم.
کامنت دوست داشتنی وزیبا و پر انرژی نوشتی مخصوصا با این مناجاتی که شروع کردی
بار الها میدانم که هیچ کس ستمکار تر از من به من نبود و هیچ کس عاشق تر و مهربان تر از تو به من و من عمری را به خود ستم کردم و اکنون طلب بخشش از درگاه پر از مهر تو را دارم
چقدر تحت تاثیر قرار گرفتم انقدر خوبی که کامنتهای شما خوب میشود دوست عزیزم
رد پای خوبی رو به جا گذاشتی درسهای خوبی رو اشاره کردی واز این که به خواسته هاتون میرسید بسیار خرسند وخوشحال میشوم
حبیب جان چند روز پیش خوابت رو دیدم خواستم بگم شاید دوست داشته باشی سعی میکنم خلاصه بگم
خواب دیدم یک ماشین قشنگ کمپر با تمام تجهیزات خریدی وکامنت کذاشتی که راهی سفر 6ماه هستی با همسرت ودور ایران را میخواهی سفرکنی ودر نهایت از طریق استاد دعوت شدید به فلو ریدا هر روز شاهد سفر نامه هاتون هستیم از زیبایی ها وحجم عظیمی از لایک وکامنت بچها برای شما انرژی زیادی رو به شما میدادند واین سفر اینقدر درسها و جذابیت ها وپر انرژی بود که همه منتظر رسیدن شما به مقصد نهایی بودند خلاصه اتفاقات خوب زیاد بود ولی در این حد که بگم قطعا شما وهمسرخوبتون نشانه این است که درمسیر درست زندگی هستید
واز خداوند خواستار خوشبختی سعادتمندی وثروت بیشمار را برای شما وهمسرتون آرزو دارم
خدااااااااااااااااای من چقدر از خوندن کامنت تون لذت بردم خدایا شکرت برای این نشانه عالی..
برادر خوبم موضوعی که برام جالب بود این بود که : دقیقاااااااااااااا دیشب داشتیم با همسرم در مورد شما صحبت میکردیم ، درباره اینکه چقدرررررررررررررر تحسین برانگیز هستید و چقدر پیگیر برنامه ها و مطالب سایت و کامنت های دوستان هستین و میگفتیم بدون شک این اقدامات شما نتایج خیلی خوبی رو براتون خواهد داشت و اینکه در آینده ایی نزدیک ان شاءالله در کامنتهاتون از نتایج بینظیرتون مینویسد و همه ما رو به تحسین و تشویق وا میدارید..
حیرت کردم از دقتِ قانونِ خدا وقتی همسرم صبح با ذوق گفتن اقای روحی برام کامنت گذاشتن بیا بخون :)))
ممنونم برای کامنت جذاب و پر احساستون..
ممنونم برای به اشتراک گذاشتن این خواب زیباتون..
ممنونم که صادقانه پر از مهر و لطف هستین…
ممنونم که در این سایت مبارک هستین و بی ریا احساس پاکتون رو با بچه های سایت به اشتراک میزارید..
سلامی گرم ب آقای حافظان، اون روز ک کامنت شما و مسیر سفرتون رو خوندم زنگ هایی در گوشم ب صدا در آمدند، نقشه ی گنجی برایم نمایان شد. مسیری روشن و واضح از سمت خدا از طریق دستان نازنینش.
اون روز خیلی دلم میخواست ک من هم همچین سفری رو تجربه کنم خیلی خواهانش بود، خرجشم فقط نشان دادن ذره ای ایمان بود همین.
در روزهای بعدش نشانه ها می آمد و می آمد و من مطمئن تر ک باید این راهو برم.
چه راهی ؟
سفر ب فیلبند طبق نقشه شما.
و حالا من این کامنت رو از سوئیت زیبایی در روستای فیلبند براتون میفرستم، تا هم تشکری کنم و هم برای خودم ثابت کنم ک ب هر خواسته ای ک بخوای میرسی فقط مقاومت های ذهنت رو خاموش کن و یه ذره ایمان بخرج بده بعد ببین خدا چطور برات خدایی کنه.
اون روز ب خودم گفتم میام و در پاسخی برای کامنت شما مینویسم ک من هم سفر کردم ب سمت خودش، مینویسم و قدردانی میکنم برای اینکه ایمانم رو تقویت کردین.
نقشه راهم با سفر شما و وجیهه بانو مو نمیزد، و این باعث شد در طول مسیر خنده از لبام گم نشه. همش یاد شما و وجیهه بانو می افتادم.
همون ترمینال شرق، همون راننده تاکسی اهل آمل و اصالتا فیلبند، همون دست تکان دادن ها، همون نیسان آبی با بار مصالح ساختمانی، همون اقیانوس ابر دیوانه کننده. مفصلش رو در کامنت قبلم نوشتم.
هی ب خودم میگفتم با خدا ب سمت خدا سفر میکنم و این ب من شجاعت میداد.
امروز اولین روزم بود، نمیدونم هنوز تو شوکم فکر کنم بعدا قراره متوجه بشم ؛)))
بسیار خرسندم بابت دوستانی چون شما، وجیهه بانو را ببوسید. سپاسگزارم. در پناه الله.
سلام و صد سلام به آقا حبیب عزیز و گرامی که کلی دلم تنگ شده بود برای خواندن کامنت ها از طرف شما و وجیهه بانو جان جانان. این اخیرا عکس تو فکرتون بودم که چرا کامنت از شما دو تا عزیز کم است. اما امیدوار به خواندن کامنت هاتون به زودی زود …
سفرتون مبارک. سفر دو عاشق به همراه خدا جووون چه شود. مبارکتون باشه این حال خوب از این سفر. اتفاقا من هم همراه خانواده الان از سفر بازگشتیم و به لطف خدا به سفر سه روزه به شهرستان جویبار آرام و زیبا داشتیم و خیلی خیلی خوش گذشت. اصلا فکرش را نمیکردم در این ماه در فصل مدارس که پسرم کلاس چهارم است، بتوانم سفر اینطوری برم. خدا را سپاس.
آقا حبیب جان، سال هاست که که شاگرد استاد هستم، برای شروع سالم نامگزاری میکنم. امسال دو نام داشت، یکی سال سفر و یکی شناخت بیشتر خودم …. اصلا فکرش را نمیکردم که اینقدر کوثر باشد. باور نمیکنین، من همینطور به سفرهای کاملا متفاوت تا به الان هدایت شده ام.از شروع سال، سفر رودبار، بندر انزلی، البته که دو بار بعد از آن هم به رودبار و بندر انزلی هدایت شده ام. بعد سفر به شهر زیبای شهرکرد، روستای تشنیز. بعد سفر مشهد. سفر سمنان برای تور نجوم. سفر کاشان. سفر اصفهان که خودم پدرم را که کنی ناتوان شده و طولانی مدت نمیتونه رانندگی کنه، خودم با ماشین پدرم که شاسی و دنده اتومات است و من تجربه کمی از رانندگی با این ماشین ها داشتم، دو روزه بردم و آوردنش. همسرم بهم گفت مردی هستی برای خودت و الان هم که سفر جویبار.خدا را سپاس از این سفرهای عالی که همش لطف و عنایت خدا جون است و بس. وای که خیلی خیلی لذت بردم از توصیف سفرتون و تو دستم خودم را تصور کنم در این مدل سفرها به همراه عشقم. به امید خدا که من لایق همچین عشق هایی مثل شما و وجیهه بانو و استاد و مریم جان هستم.
سلام به وجیهه بانو جان که عجیب حس محبت خاصی نسبت به شما دارم و کلللللللی خوشحال شدم از دیدن پاسخ شما و آقا حبیب عزیز در اول صبح. کلی انرژی گرفتم از تحسین هاتون و ذوق کردم.
وجیهه بانو جان، من یه تجربه دیگر هم از نوشتن دارم که به مدت یکسالی رو یه برگه آرزوهایم را نوشته بودم که یکیش دقیقا این جمله بود: خداوندا سپاسگزارم از اینکه یک آپارتمان خوش نقشه و خوش نور در شهران (منطقه ای که از بچگی آنجا هستیم) خریداری کرده ام، که من در اکثر اوقات این آرزوهایم را بلند میخواندم. ولی خیلی تو فکر برآورده شدنش نبودم که با تضاد بلند کردن صاحبخانه مان که اصلا فکرش را نمیکردیم، روبرو شدیم و باعث شد من همت کردم و …. دقیقا همون آپارتمان با همون ویژگی ها را خریدیم و هر ثانیه خدا را شاکرم که صاحب همچین آپارتمانی شده ایم.
این هم یک خاطره ی دیگر از قدرت کلمات.
الان هم مدتی است که دارم هر روز مینویسم که من لایق یک زندگی با عشق، با ارامش، با تعهد و با صلح بودن با خود و با آزادی و …. هستم. مطمینم رو عملکردم و باورهام در این زمینه خیلی تاثیر گزار است که بتونم بهش برسم.
یا شاید توقع مون از خودمون خیلی بالا میره و متاسفانه همین امر باعث میشه ناشکر بشیم..
مثلا: من میخوام روی دیدگاهم نسبت به روابط با همکارام کار کنم…
شروع میکنم به توجه به نکات و رفتارهای مثبتشون و بابت اونا شکر گزاری میکنم ، خب تا حالا ما اصلا با هم مراوده زیادی نداشتیم چه بسا شنیده بودم گاهی همین همکاران پشت سرم غیبت کردن ..
ولی بعد از تلاش من برای شرایط خوب در روابط ، میبینم دیگه مدتیه حرف و حدیثی به گوشم نمیخوره …
همین برای قدم اول عالیه..
ولی ذهنم چه طوری گولم میزنه؟؟؟
اینکه دیدی طرف هیچ تغییری نکرد که!!!!
پس چرا بازم مثل قبل سرسنگینه!!!!!
چرا منتقل نمیشه به جای دیگه!!!
و…
در حالیکه اون احساسهای خوب نسبت به اونا و شکرگزاریها داره کار خودشو میکنه …
من فقط باید صبور باشم و ادامه بدم…
چون من خودم قبلا خیلی حس کمالگرایی داشتم ، گفتم شاید این مثال به کار شما هم بیاد شیماجان :))
هر چند از این تجربه زیبایی که برام گفتی دیگه مطمئن هستم به زودی باید یک کامنت از شما دریافت کنم با کلییییی خبرهایی که پر از عشق و آرامش و صفاست چون شما لایقش هستی عزیزم..
شیماجان برات نابترین تجربه های عاشقانه رو از خداوند درخواست میکنم دوست نازنینم..
سلام بر وجیهه بانو جان. ممنون از کامنتی که اینجا برام گذاشتین و کلی شوق و ذوق در من ایجاد کردیدن. سپاس
ممنون از تحسین هایی که همیشه در کامنتتوهاتون موج میزند. خیلی خیلی ممنون
دقیقا حرفتون درسته، وجیهه بانو جان. چقدر به جا بود برای من در موقعیتی که قرار دارم. خود همین کمالگرایی را همیشه سعی در رعایتش دارم، اما بعضی اوقات خیلی پنهانی است و اصلا فکر نمیکردم که در این مورد هم بصورت پنهان درگیرش شده باشم. کاملا درسته. من که وجیهه بانو حان، اصلا بخوام بگم که در این سال ها چه تغییراتی مخصوصا در روابط داشته ام، در حد یک دفترچه است. اصلا شیما واقعا تغییر کرد. خیلی راحتتر نه میگویم. خیلی اراده ام قوی شده است. قدرت تصمیم گیری هایم بیشتر شده. خودم را خیلی بیشتر دوست دارم. سعی میکنم دلسوزی بیجا نکنم. عاشق احساس قربانی بودن را داشتم که کلی پیشرفت کرده ام و کنار گذاشته ام. خیلی خیلی زیاد تغییر کرده ام. از لحاظ مالی و توکل به خدا که نگو . اصلا ظاهری فقط با ایمان بودم و بلد نبودم دوست واقعی خدا باشم و غم به دلم راه ندم. الان در تضادها، خیلی زود خودم را جمع میکنم. اینجوری بگم که من عجیب دختری لوس و وابسته بار اومده بودم که خانواده کلی بهم خدمات میداد. همون وابستگی، در زندگی مشترک شکلی دیگر ادامه پیدا کرد که یکدفعه روزگار گفت پاشو که وضعت خیلی خیلی خرابه. بدجور گفت پاشو . اما به لطف خودش، خواستم و بلند شدم. از اون بلند شدن ها که الان خانواده دایم با من مشورت میکنم و بین دوستان معروف به داشتن اراده قوی هستم. تنهایی دو سال با پسر 5 ساله ام زندگی کردم. تنهایی مسافرت میرم. اصلا اصلا در کارهام و تفریحاتم وابسته آدم ها نیستم. به راحتی تنهایی میرم پیاده روی و استخر و …. اما ….. که آدم خیلی فراموش کار است که ای بابا تو که نتونستی به اون چیزی که میخوای برسی …. ولی من کجا بودم قبلاً و الان کجایم ….از زمین تا آسمان تغییر داشته ام. درسته مخصوصا در روابط به اون چیزی که میخواستم نرسیدم، اما خیلی خیلی خیلی پیشرفت داشته ام. اینکه سال هاست اصلا نه اینستا و نه یوتیوپ ندارم. سالهاست که نه شبکه داخلی و نه شبکه خارجی نداریم و هزاران هزاران نتیجه دیگه ….. اما حتی گاهی خجالت کشیده ام که کسی من را با مدت عضویت ببیند و قضاوت کند که این هنوز نتوانسته مثلاً در موضوع روابط به نقطه ای خوب برسه …. در صورتیکه ما باید ببینیم که کجا بوده ایم و الان کجاییم و همینطور ادامه دهیم و همه آدم ها در موضوعات مختلف در یک جایگاه نبوده اند.. من خودم اعتراف میکنم که تا قبل آشنایی با استاد، وضعم خیلی خیلی خراب بوده. میشه بگی که من اصلا زندگی کردن بلد نبودم و با آموزه های استاد یاد گرفتم و تا حدود زیادی عمل کردم. اما خوب دقیقا حرف شما که چقدر شیطان پنهانی داره سوسو میاد که تو نتونستی به اون درخواستی که داشتی برسی، هست و ما با شناخت خدا جون، باید سعی کنیم به اون حرف ها بها ندهیم.
سلام به استاد عشق و توحید سلام به بانوی زیبا و بینظیر مریم جانم سلام به دوستان توحیدی ام در این سایت الهی و در یک کلام سلام به عباد الرحمن
چه جادویی شود تلفیق دوره ی احساس لیاقت و سفر به دور آمریکا، مثل چاشنی مخصوص سرآشپز میمونه که خاص و خوشمزه و بی نظیره.
همین اول کار، کار دِرون و خود دِرون رو تحسین می کنم که این قدر قابلیت و قدرت داره که چشم دومی است برای دیدن تصاویری که با چشم عادی قابل دیدن نیست.
تصاویر این دریاچه زیبا، که در جاهای کم عمق، رنگ قهوه ای کم رنگ دارند که رنگ زمین است به خود گرفته. ولی در جای عمیق به همان رنگ آبی زیبا دریا درآمده، مرا به یاد درک و فهم آدمی انداخت،
که هرچه درک و فهم بیشتر شود به اصل وجودی خود بیشتر نزدیک و زیباتر دیده می شود و هر چه این درک کمتر شود، رنگ جماعت پذیرد.
چه حس فوق العاده ای میتونه باشه، وقتی صبح چشم باز میکنی، خودت رو در میان انبوه درختان و سنگ هایی که نشان از طی تکامل و صب داره، با هوایی دلچسب و آسمانی آبی فیروزه ای ببینی و بتونی یه نفس عمیق بکشی و بگی خدایااااااااااااا شکررررررررت
و بانو مریم زیبا رو می بینیم که با مهارت داره موهاش
رو کوتاه می کنه. واین کار رو بخاطر راحتی در کارش انجام میده نه مثل من که خودم موهام رو بعضی وقتها کوتاه می کنم، موهای همسر و فرزندانم رو، ولی 70 درصد علتش کمک به اقتصاد خانواده است.
یکروز داشتم صورتم رو اصلاح می کردم، دختر خاله ام مرا دید، گفت: تو چطور این همه کار رو بلدی، بهش گفتم به قول انیشتین(من نبوغ ام رو مدیون فقرم میدونم)
این هم از زیبایی های این دنیاست که تو را تحت فشار قرار بده که جوهره اصلی وجودیت رو دریابی و بدونی چقدر استعداد و نبوغ در این جسم کوچک آدمی نهفته است.
اِ چه جالب جریان سنگ گذاشتن پس در همه جای دنیا هست. اون موقع بچه بودیم می رفتیم نانوایی، یکی میومد می گفت: من زود تر اومدم نوبت گرفتم و سنگ گذاشتم.
و آب، که نماد حیات و زندگی ایست و اون هم از نوع چشمه، چیزی غیر از تداعی فراوانی و رزق بی حساب برایم ندارد، آبی خنک و گوار که ما اینجا باید هزینه پرداخت کنیم و آب نوشیدنی رو تهیه کنیم استاد در طول سفر دارند از آب طبیعی با بهترین کیفیت استفادهمی کنند نووووووووووش جانت استادعزیزم.
و ارزش ابزار آنقدر مهم است که استاد یه فایل با همین نام دارد. کفش خوب، چقدر پیاده رویی رو آسان و راحت و دلچسب می کند.
چاقو تیز کن، چاقو رو تیز و برنده می کنه تا در کسری از ثانیه گوشت رو تیکه کنیم و گازی که با بهترین کیفیت و خوشمزگی و راحتی گوشت ما را کباب کنه و نوش جان کنیم. خدایا شکررررررررت
سه روز در طبیعتی بینظیر و فوق العاده و الان باید اون رو برای دیدن زیبایی های بیشتر ترک کرد.
این دیالوگ که تکرار در فایل های استاد تکرار می شود، به من آموخت که نباید به گذشته چسبید و در حال زندگی کنی و از لحظه الان لذت ببری و با گذشته با عشق خداحافظی کنی برای آینده ای دلچسب تر و با حال تر.
و پایان قسمت 218 از سفرنامه با شروعی، پایان یافت. شروع یک زندگی عاشقانه و شاد در عین سادگی و زیبایی.
ان شاءالله خوشبخت بشن و تمام مجردهای این سایت تا پایان سال درکنار عشق شون باشند و با شادی و لذت بیشتر این مسیر زیبا رو ادامه دهند. چرا که یکی از ویژگی های بهشتی ها ازدواج است. پس مجردها به فکر باشید و زودتر به جمع بهشت متاهل ها بشتابید.
در پناه حق روز به روز همه ی ما توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشیم الهی
هربار لبریز از آگاهی و شادی میشم با خوندنِ کامنت هات
خداروشکر که هدایت شدم به خوندن کامنتِ فوق العاده ات
چقدر بینظیرِ این آگاهی نابت
( تصاویر این دریاچه زیبا، که در جاهای کم عمق، رنگ قهوه ای کم رنگ دارند که رنگ زمین است به خود گرفته. ولی در جای عمیق به همان رنگ آبی زیبا دریا درآمده، مرا به یاد درک و فهم آدمی انداخت،
که هرچه درک و فهم بیشتر شود به اصل وجودی خود بیشتر نزدیک و زیباتر دیده می شود و هر چه این درک کمتر شود، رنگ جماعت پذیرد. .)
رضوان جونم سپاسگزارتم که همیشه با عشق حضور داری عزیزم
تحسینت میکنم زیبای توانمند
چقدر دعای قسمتِ پایانی کامنتت به روحم نفوذ کرد
الهی آمین که همه بچه های مجرد به آسانی و راحتی به زندگی دلخواهشون هدایت بشن
تشکر از شما بابت نوشته زیباتون بابت تفکر خوبتون نسبت به زندگی مشترکتون با همسر و فرزندانتون..
و نکات مثبت این فایل…زندگی زیبایی زیادی داره..
منم از روزی که در اینراه بهشتی قدم برداشتم زیباییهای مکانم صد برابر شد..درختهای حیازمون..پر از جیک جیک پرنده ها پر از پرندگانی که من اصلا قبلا بهشون فکر نمیکردم…همه داره از این سعرنامه ها نشعت میگیره..
میدونی رضوان جان!فایلهای استاد بکنار که خودش پر از اگاهی هست..
ولی این سفرنامه ها چون با روحمون نزدیکتر بیشتر باهاش نزدیک میشیم!بیشتر حس الهیمونو درک میکنیم..
یه سفری به درون هست سفری که قابل توصیف نیست..سفری که داره عملی خوشبختی و سعادتمندی دنیا و آخرتمونو بهمون نشون میده..
و نکات ریز زیادی داره اگه میخای مبحث سفرنامه ها رو بکشونی بیرون…
و در نهایت ممنونم از دعای خیرتون از آخرین صحنه..منم به لطف الله نشانه های رابط خوب رو از خداوند دریافت کردم بصورت واضح میدونی به لطف خودش در زمان مناسب و در مکان مناسب بهش هدایت میشم.و زندگی خوبی رو در کنار همسرم به ارمغان میارم.
به امید بهترینها برای اهل بهشتم.به امید روزهای خوب
یگانه فرمانروای وهاب عالم، ای رب من، از تو درخواست آگاهی و نور هدایت میکنم تا با توکل بر تو و با نام تو و برای رضایت تو ، و اوج گرفتن در مدار تو بنویسم. ای مالک مطلق خزائن رحمت آسمانها و زمین و ای بخشایشگر بی منت رحمت و نعمت به همه مخلوقات، و ای گرما بخش جان ها و ای روشنی بخش نهانخانه قلبها، بر من ببخش از شیرینی مغفرتت و گوارایی نعمتهایت ؛ شکر اندک مرا بپذیر و خطاهای بسیار مرا عفو کن. که تو خود فرمودی و من از عمق جانم شهادت میدم به حقانیت آن که «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»
سلام و درود و رحمت و برکت رب العالمین به همه دوستان نازنینم در این سایت. سلام استاد عباس منش عزیزم، سلام استاد شایسته بزرگوار. از درگاه خداوند برای همه شما عزیزان درخواست آرامش و احساس خوب و نور هدایت و جریان بینهایت نعمت و ثروت میکنم. بازم یک صبح دل انگیز پاییزی و یک فایل جدید سفر به دور آمریکا. صبح دل انگیز پاییزی شهر شما دمای هوا چقدره؟ توی عسلویه 32 درجه است و هواشناسی میگه تا ظهر به 37 هم میرسه. ولی نگران نباشید، کولر روی 24 تنظیم شده و همین که دیگه از دمای 44-48 درجه ای خبری نیست یعنی اینجا هوا دل انگیز شده. الهی صد هزار مرتبه شکر.
فایل با پرواز درون بچه شروع شد و مناظر بسیار بسیار شگفت انگیز و طبیعت زیبا که واقعاً آدم دلش میخواد ساعتها توی سکوت و آرامش طبیعت بشینه و مراقبه کنه. اونجایی که درون دو بار دور خانم شایسته دور زد ، توی دلم گفتم احتمالا استاد داره تلاش میکنه همه بچه های سایت دور خانم شایسته بگردن و چرا که نه… به پاس همه تلاشها و زحمات استاد شایسته حداقل کاریه که را دستمون برمیاد. پس دسته جمعی دور استاد شایسته میگردیم …
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت این دو استاد عزیز، الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر توحیدی که خداوند ما رو بهش هدایت کرد، الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه زیبایی که سهم چشمان ما شد، الهی صد هزار مرتبه شکر که خداوند، نعمت وجود خودش رو به ما هدیه داد و هدایت و حمایت کردن از انسان رو بر خودش واجب کرد.
استاد رفتم توی گوگل سرچ کردم دیدم یه سری قطعات پلاستیکی هست که بهشون میگن استبلایزر برای نقاط این چنینی که ماشین توی شیب قرار داره به کار میره. یه سری وسایل دیگه هم هست ما باهاشون تمرین کردیم برای نجات افراد از ماشینهای تصادفی. یه ست کامل و تخصصی هست بنام اکستریکیشن، شامل air lifting bag ها و یه سری بلوک های پلاستیکی فشرده و ویج ها که سرچ کردم دیدم بهشون میگن cribbing block. هر چند اینها تخصصی نجاته، ولی شاید چیزی مشابه اینها پیدا کنید یا ازشون الگو بگیرید و با خلاقیت خودتون ترکیبش کنید و یه چیزی موثر تر و ساده تر و ایمن تر از سنگ استفاده کنید.
راستی یه پیشنهاد دیگه، شما هر جا میرید یه چشمه و رودخانه هست، بنظرم رسید یه پمپ آب سیار ببرید برای پر کردن مخزن کمپر. (البته اگه این کار غیر قانونی نباشه، حتی میتونید یه صافی هم توی مسیرش قرار بدین، شاید باورتون نشه ولی یه ایده پمپ سیار و یه آبگرمکن بین مسیر هم به ذهنم رسید که با کمی هزینه میشه ساختش)
چقدر من تحسین کردم اون احساسات عاشقانه بین استاد و خانم شایسته رو ، اونجایی که خانم شایسته داشت موهاشو کوتاه میکرد. همیشه این رابطه عاشقانه تون رو تحسین میکنم و برام بسیار لذتبخشه. این رابطه همش زیباییه و احساس خوب و مثبت، همه اش عشقه، همش شوخی و خنده است ، همه اش گفتگوهای توحیدی و صحبت کردن از قانون، همه اش سپاسگزاری. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. این یه الگوی زندگی عاشقانه و رابطه عاطفی بینظیر و فوق العاده است که خواسته همه ماست. با پیدا کردن الگو میشه این باور رو ساخت که میشود. بدون زحمت، فقط باید به خداوند اعتماد کنیم و در مسیر توحید بمونیم تا بقیه کارها رو خداوند برامون انجام بده. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این رابطه عاشقانه استادان عزیزمون. من این چنین رابطهٔ عاشقانه ای رو از خداوند درخواست میکنم و تعهد میدم که روی شخصیت و باورهای خودم به بهترین شکل کار کنم تا خداوند من رو وارد مدار خواسته ام کنه.
صبح که شروع کردم به نوشتن کامنت هدایت شدم به آیات 20-22 سوره توبه که خداوند به چه زیبایی بشارت میده به اهل ایمان، کسانی که شجاعت قدم برداشتن رو در مسیر خواسته هاشون به خرج دادن. ولی از اونجایی که نامبرده شبکار بوده و بالاخره خستگی ناشی از شیفت شب بر انرژی ناشی از یه شات قهوه غلبه میکنه حوالی ساعت 10 و خورده ای پاندای درونش خوابش برد. باز خدا رو شکر که کامنتم نپرید ، ادامه ماجرا رو بعد از چند ساعت وقفه میخونید . همش نگرانم کامنتهام عین فیلمهای کریستوفر نولان بشه، در بعد زمان گم بشه و مخاطب رو جوری گیج کنه که کلی بگرده دنبال سرو ته کامنت …
بعد از نماز عصر هدایت شدم به آخرین صفحه از سوره یاسین و خداوند از شگفتی های خلقتش و لطفی که به انسان میکنه صحبت میکنه . آیات بسیار زیبایی بود که پیشنهاد میکنم بخونید، مثلا آیه 80 که خداوند میگه من آتش رو در دل درخت سبز براتون قرار دادم، سبحان الله. ولی یه آیه 77 خیلی نظرم رو جلب کرد. خودم رسماً ناک اوتش شدم.
به کلمه نطفه نگاه کنید آخرش تنوین داره. اون تنوین حقارت و ناچیز بودن نطفه رو میخواد نشون بده، یه چیز چندش و حقیر و پست ، که حتی صاحب خودش هم ازش چندشش میشه، فاقد شعور و اگاهی، و فقط چند دقیقه عمر میکنه… این ابتدای خلقت همه ما بوده.
خداوند این موجود رو جوری به تکامل میرسونه و روح خودش رو در اون قرار میده که دیگه بهش نمیگن نطفه ، یا جنین ، از این مراحل عبور میکنه و میشه انسان . الان توانایی کنترل بدنش رو داره، شعور و آگاهی و خلاقیت داره، و ممکنه بیش از یک قرن عمر کنه. و مهمتر از همه، مورد محبت و عشق ورزیدن اطرافیان خودش قرار میگیره. چه چیزی اون موجود پست رو تبدیل کرد به انسان دوست داشتنی. روح خداوند که در انسان دمیده میشه. و تکاملی که خداوند برای انسان رقم میزنه، انسانی که طبق حکمت 446 نهج البلاغه ، ابتداش نطفه است ، انتهاش لاشه متعفن، رزق خودش رو هم نمیتونه بدست بیاره و مرگ خودش رو نمیتونه دفع کنه… حالا همین موجود برای خدا قد علم میکنه که خدا بهش میگه خصیم مبین. ستیزه گر آشکار . توی قرآن خدا به شیطان میگه عدو مبین ، نسبت به کی نسبت به انسان دشمن آشکار ، حتی شیطان نسبت الله عدو مبین و خصیم مبین نیست، ولی انسانی خدا منت سرش گذاشته و این چنین تکامل بینظیری رو براش رقم میزنه ، تبدیل شده به چی؟ خصیم مبین در برابر خداوند، که این همه زیبایی و نعمت و لطف خداوند رو منکر میشه … سبحان الله.
خدایا خودت هدایت مون کن که تکاملمون رو توحیدی رقم بزنیم و از ستیزه جویی بر حذر باشیم. تریل پیاده روی بسیار بسیار زیبایی بود و صدای آب واقعا آدم رو دیوونه میکنه. یه چیزی رو میخوام بگم این نظر شخصی منه، اگه دوستان با من موافق نیستن من به نظرشون احترام میذارم ولی خداوکیلی توی خاک آمریکا زندگی کنی و بری پول بدی تویوتا بخری… (اون تویوتا راو فور و فوررانر که حاشیه تریل بودن) آخه چراااااا ؟ مگه فورد و داج و کادیلاک چه ایرادی داره که ملت تویوتا سوار میشن؟ من تو این زمینه به متعصبانه ترین شکل ممکن طرفدار ماشین آمریکایی هستم کسی با من بحث نکنه. مثل اون انسان خوش ذوقی که ون رم ش کنار تریل بود. و البته استاد عباس منش عزیز که فورد اف وان فیفتی دلبر رو سوار میشه. ماشین فقط آمریکایی ، بقیه شون رو بریز دور.(بیشتر جنبه شوخی داشت، از همه دوستانی که تویوتا دارن یا به تویوتا علاقه دارن عذر میخوام، صرفاً شیطنت کودک درون بود، نامبرده، بیگ فنِ ماشینهای آمریکاییه)
خدا رو شکر دو تا نشانه زیبا دیدم توی فایل که خیلی به دلم نشست ، یکی اونجا که استاد شایسته یه سکه پیدا میکنه. این نشانه خیلی برام ارزشمند بود و اون زوج جوونی که کنار دریاچه داشتن عکس میگرفتن. اون هم خیلی برام قابل ستایش بود.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
فردا بیستم مهرماه، روز بزرگداشت حافظ شیرازیِ، بخاطر همین دعوتتون میکنم به خوندن غزل 75 از حافظ شیرازی
«خوابِ آن نرگسِ فَتّانِ تو، بی چیزی نیست ؛ تابِ آن زلفِ پریشانِ تو، بی چیزی نیست»
«از لبت شیر روان بود که من میگفتم ؛ این شکر گِردِ نمکدانِ تو، بی چیزی نیست»
«جان درازیِ تو بادا که یقین میدانم ؛ در کمان ناوَک مژگانِ تو، بی چیزی نیست»
«مبتلایی به غمِ محنت و اندوهِ فراق ؛ ای دل این ناله و افغان تو، بی چیزی نیست»
«دوش، باد از سرِ کویش به گلستان بگذشت ؛ ای گل این چاکِ گریبانِ تو، بی چیزی نیست»
«دردِ عشق ار چه دل از خلق نهان میدارد ؛ حافظ این دیدهٔ گریانِ تو، بی چیزی نیست»
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
سلام و درود به شما سارا خانم، انسان ارزشمند و بینظیر. الهی که حال دلتون عالی و توحیدی باشه. از شما بینهایت سپاسگزارم که لطف کردین برام کامنت نوشتین.
از خداوند برای شما بینهایت نعمت و ثروت و آرامش و احساس خوب رو درخواست میکنم. خدا رو شاکرم که احساس شما با خوندن این کامنت مثبت و عالی شده. از خداوند میخوام من رو به انسان مفیدتری تبدیل کنه تا بتونم در راستای توحید و درک آیات قرآن به دوستان عزیزم توی این سایت کمک کنم. حق با شماست خداوند از هیچ انسان رو خلق میکنه و بهش عزت و آبرو میده، ارزشمندش میکنه و بهش علم میبخشه. الهی که بتونیم هر روز شاکر نعمات خداوند باشیم.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید و شاهد موفقیت های بزرگ تون باشیم.
با درود و سلام خدمت شما Maverick عزیز نجات دهنده ناجی .. آقا حمید عزیز امروز شکر خدا صبح خیلی زود بیدار شدم و اومدم توی سایت اول یک کامنت خانم صمدی رو خواندم که از شکرگذاری نوشتند و بعدش فایل رو دیدم و بعد به کامنت زیبای شما هدایت شدم واقعا ممنون و سپاسگذارم که این آیه های قشنگ رو برامون آنالیز کردید و اینقدر قشنگ توضیح دادید واقعا چقدر امروز اشکم در اومد برای خداوندی که ما رو از هیچ به بالاترین مقام و ارزشمندی آفرید و ما انسان ها سرکش و ناسپاس آشکارا هستیم .انسان ابتداش نطفه است ، انتهاش لاشه متعفن، رزق خودش رو هم نمیتونه بدست بیاره و مرگ خودش رو نمیتونه دفع کنه… حالا همین موجود برای خدا قد علم میکنه که خدا بهش میگه خصیم مبین. ستیزه گر آشکار . توی قرآن خدا به شیطان میگه عدو مبین ، نسبت به کی نسبت به انسان دشمن آشکار ، حتی شیطان نسبت الله عدو مبین و خصیم مبین نیست، ولی انسانی خدا منت سرش گذاشته و این چنین تکامل بینظیری رو براش رقم میزنه ، تبدیل شده به چی؟ خصیم مبین در برابر خداوند، که این همه زیبایی و نعمت و لطف خداوند رو منکر میشه … سبحانالله
آقای امیری عزیز واقعا نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم بابت این یادآوری تون که باید لحظه به لحظه شکرگذارخداوند باشیم و بدونیم که ما هیچ کاره این و همه چی از طرف اون شکل و رنگ و بوی بهشتی میگیره و باید خودمون رو به اون بسپاریم خدایاااا ترا شکر می گویم که صبح و سحرگاهم رو در چنین سایت و فضای توحیدی شروع کردم و شکرگذار این موهبت الهی آت هستم خدایاااا شکرت
نشانه های سکه پول و عکس ازدواج و عکاس برای عکاسی حلقه در اون فضای بهشتی واقعا فوق العاده بود و مطمعنان برای شما یک نشانه ی خیلی خیلی نزدیک بود چون در اوایل کامنت تون هم اشاره کردید و به امید خدا شما لایق بهترین عشق و روابط عاشقانه با هم فرکانس و شخصیت دلبخواه الهی تون هستید واقعا تحسین تون می کنم که شما لایق بهترین ها هستید ..و به امید خدا همین روزا میآید و میگوید یافتم یافتم آن عشق الهی مو یافتم
عاشق این جمله تون شدم خدایا خودت هدایت مون کن که تکاملمون رو توحیدی رقم بزنیم و از ستیزه جویی بر حذر باشیم واقعا ممنونم برای این جمله ی طلایی تون این جمله رو توی صفحه ی اول کتاب معجزه ی شکرگذاری خانم راندا برن نوشتم که هر روز صبح ببینمش و بخونمش و شکرگذار بودن رو هر لحظه به یادم بیاره خدایااآاا شکرت و . ممنون و سپاسگذارم برای غزل حافظ شیرازی و بزرگداشت این شاعر الهی و توحیدی ..
نکته های رو که بهش اشاره کردید در مورد قطعات پلاستیکی هست که بهشون میگن استبلایزر برای نقاط این چنینی که ماشین توی شیب قرار داره به کار میره. فکر کنم اینها رو توی پارکینگ هایی که سطح خیلی شیب دار داره هم نصب می کنند بخصوص در هوای برفی باعث میشه از سُر خوردن جلوگیری کنه ..
چه خوبه شما اطلاعات تخصصی به این اجناس رو دارید یه ست کامل و تخصصی هست بنام اکستریکیشن، شامل air lifting bag ها و یه سری بلوک های پلاستیکی فشرده و ویج ها که سرچ کردم دیدم بهشون میگن cribbing block. هر چند اینها تخصصی نجاته، ولی شاید چیزی مشابه اینها پیدا کنید
ممنون و سپاسگذارم که وقت میزارید و این اجناس و یا هر چیز دیگری رو پیگیر هستید و برامون اطلاعات خوبی میذارید البته شما آقای Maverick عزیز در همه ی زمینه ها تخصصی اطلاعات دارید و ما همیشه از کامنت های فوق العاده تون استفاده می کنیم و لذت میبریم و بقول استاد عزیزمون اینجا یک دایره المعارف و یک گنج هستش که براستی چنین است خدایاااا شکرت ..
خدا قوت بهتون میگم و تحسین تون می کنم بخاطر اینکه شغل پر تلاشی دارید و با شیفت های شبانه و غیره اینقدر زحمت میکشید ولی همچنان فعالیت مضاعفی رو در این سایت دارید که پر از نعمت و خیر و برکت هستش . خداوند به شما سلامتی بده و آن آیه ی آخری که من خیلی دوسش دارم برازنده ی شما آتش نشان قهرمان عسلویه هست و به امید خدا هوای آنجا آنچنان دلپذیر و خنک بشه که بیایید و اینجا برامون بنویسید که تا باحال چنین هوای سردی رو اونجا تجربه نکردیددد ..
راستی خوب شد از ماشین های آمریکایی تعریف کردید منم عاشق ماشین های آمریکایی هستم . اصلا من عاشق این سرزمین پهناور زیبا و آزاد و مثبت اندیش و ثروتمند هستم .
چقدر لذت بردم وتحسینتون کردم بخاطر این روح بزرگتون
سپاسگزارم که اینقدر قشنگ مفهوم آیات قرآن رو درک میکنید وبا ما به اشتراک میگذارید.
وقتی که کامنتتونو خوندم خیلی خیلی تحسینتون کردم اول خواستم براتون کامنت بزارم وازتون سپاسگزاری کنم بعد ذهنم گفت نه همین امتیاز کامل بده ولی از اونجایی که موقع امتیاز دادن نمیدونم چی شد که بجای پنج تا ستاره ،سه تا ستاره زدم،گفتم این امتیاز حدسپاسگزاریم رو بیان نمیکنه گفتم بیام با احترام ازتون سپاسگزاری کنم.
درپناه الله مهربان شادوسالم وثروتمند وسعادتمند باشید
آقا حمید من همیشه کامنت های شما را دنبال میکنم و از آن بسیار استفاده میکنم. فقط یه سوال داشتم از شما، شما برای هدایت شدن به آیات قران، کتاب قرآن را باز میکنید یا یک سایت یا اپلیکشین خاصی هست که با هر بار باز کردن رندوم به یک صفحه از قرآن هدایت میشوید. خیلی از شما ممنون میشم که اکر تونستید جواب بدین.
میخوام واسه اولین بار تحسین ها و شکرگزاری هام بابت چیزهایی که تو فایل دیدم رو داخل کامنتم بنویسم :) من معمولا خیلی این کار رو دوس ندارم و همیشه سعی میکنم تو دلم شکرگزاری کنم و تو کامنت هام درس های فایل رو بنویسم
اما به تازگی متوجه شدم این سخت گیری های بیجا که به خودم دارم باعث شده خیلی روزها یادم بره سپاسگزاری کنم یا کانون توجه ام رو به زیبایی ها بذارم
چند روز پیش هم اتفاقی افتاد که مفصلش رو توی دوره عزت نفس تعریف کردم، اما به شکل مختصر اینجا هم میذارم که اگر کسی به کامنتم هدایت شد، مثل خودم بفهمه چقدر سپاسگزاری واجبه و چقدر ما به خاطر ویژگی ذاتی انسانی مون که کفور بودن هست ، زود فراموشش میکنیم و باید هر روز بهمون یاداوری بشه
خب ، چند روز پیش من به تضادی برخوردم که حالمو خیلی بد کرد و انقدر جلوی ذهنم رو نگرفتم که در عرض 24 ساعت، باور کنین فقط در عرض یک روز منو زمین گیر کرد منی که ماه ها بود داشتم با تعهد روی خودم کار میکردم
خلاصه وقتی دیدم انقدر حالم بد شد شروع کردم زیر و رو کردن سایت و هی خوندم و خوندم و خوندم تا کمی آروم شدم و یه نکته رو متوجه شدم
دیدم که من هی میخوام بیام راجب اون موضوعی که حالمو بد کرده سپاسگزاری کنم ولی نمیتونم ، و وقتی میبینم که توانایی ش رو ندارم هی خودمو میترسوندم که تموم شد و تو دیگه نمیتونی حالتو خوب کنی … ببینین ذهن وقتی قدرت رو دستش میدین و میذارین حتی شده چند لحظه اون ارباب شما باشه چطور واستون بازی درمیاره :)
خلاصه به خودم گفتم پس باید بیام رو کارای دیگه شکرگزاری کنم تا کم کم قدرت به دست بیارم و بتونم افسارمو از دست ذهنم بکشم بیرون، دقیقا حس وقتایی رو داشتم که تو بازی های کامپیوتری دیدین حسابی کتک خوردین و له و داغونین و یه خونه جون مونده واستون، هی میچرخین و سعی میکنین 1٪ به جونتون اضافه کنین که باز پاشین؟
دقیقا اون حس رو داشتم
خلاصه اولین چیزی که به ذهنم رسید آشپزی بود چون من عاشق آشپزی ام اصلا روحمو آروم میکنه، همین که داشتم اشپزی میکردم گفتم ببین الان باید شکرگزار باشی خیلی ها تو همین لحظه که تو واستادی و داری واسه دل خودت آشپزی میکنی حتی شام ندارن بخورن … اینو که گفتم صدای ذهنم با یه حالت تمسخر آمیزی گفت اخه الان کی اینجوریه دیگه؟ اینم شد چیز که ادم بخواد بابتش خوشحال باشه؟
خدا شاهده، همون لحظه ، دقیقااااا همون لحظه یکی زنگ خونه مون رو زد و گفت یکم غذا دارین بهم بدین؟
انقدر شوک شدم که باورتون نمیشه اصلا کپ کردما، گفتم ببین خدا چقدر سریع الجوابه، من ازش خیلی کمک خواستم واسه کنترل ذهنم و اون سریع یه نشونه فرستاد اصلا اون خانم رو واسه خود خود من فرستاد که بفهمونه چقدر نعمت دارم ، میلیون ها و میلیارد ها نعمت دارم اما چشمم رو روشون بستم و همش هم طلبکارم که چرا زندگیم عوض نمیشه
از اون شب تصمیم گرفتم تا میتونم عضله سپاسگزاری رو در خودم قوی کنم، ناسپاس بودن بزرگترین پاشنه آشیل منه حتی یادمه از بچگی باهام بود و همه بهم میگفتن تو خیلی متوقع و طلبکاری و هیچ وقت قدر محبت و کمک دیگران رو نمیدونی
اون موقع نمیفهمیدم چقدر مهمه اما الان میدونم که سپاسگزاری چقدر میتونه معجزه تو زندگیت بیاره
و ناسپاسی چقدر میتونه داغونت کنه و زندگیت رو تبدیل کنه به جهنم
خلاصه، همه اینارو نوشتم که بدونین باید تغییر کنیم، اگه هنوز مثل دیروز و ماه پیش و سال گذشته هستیم، زندگیمون هم تغییر نمیکنه
همیشه و هرجا سعی کنیم سپاسگزاری کنیم و سختش نکنیم واسه خودمون! داریم کار میکنیم سپاسگزاری کنیم، داریم درس میخونیم بابت چشم و گوش و هوش بالا و دفتر ومداد و… شکرگزار باشیم
اگه دراز کشیدیم بابت پتو و بالشت و تشک و اینکه کمر درد نداریم و میتونیم راحت بخوابیم سپاسگزاری کنیم
تو هر حالتی میشه دلیلشو پیدا کرد فقط باید بخوایم ، و یه مدت که ادامه بدیم و استمرارمون رو نشون بدیم نشونه ها هم خواهند اومد
معجزه ها میان، مطمئن باشین
………………………….
تو این فایل اولین چیزی که تحسین میکنم چشمای قشنگی هست که خدا بهم داده تا بتونم این همه زیبایی رو ببینم، خدایا سپاسگزارم
* بابت پیرهن بسیار زیبای استاد سپاسگزارم، منو یاد زمانی میندازه که استاد اضافه وزن داشتن و چقدر زیبا با قانون تونستن به اندام دلخواهشون برسن و منم میتونم
* بابت درون سپاسگزارم، چقدر میبینم افراد زیادی این روزها میتونن درون بخرن برای محتواشون در حالی که خیلی هم ارزون نیست و این نشانه پیشرفت جهانه خدایا شکرت
* مورد بعدی که به ذهنم میاد سرعت رشد جهانه، قبلا اینجور تجهیزات فقط واسه فیلم های سینمایی استفاده میشد اما الان افرادی هستن که وسایلی مثل درون، سافت باکس، میکروفن ، دوربین عکاسی حرفه ای و… رو به تولید انبوه رسوندن تا همه افراد بهش دسترسی داشته باشن و واقعا تحسین برانگیزه
* چقدر این منظره قشنگه، چه آسمون صافی، مشخصه هواش اکسیژن خالصه ، و چقدر طیف های آبی قشنگی توی آسمون هست و ابرهای پفکی و سفید بی نظیر
بابتشون سپاسگزارم خدای من
* چقدر آب این دریاچه تمیز و زلاله، دقت کردم دیدم هر قسمتش رنگ آبش یکم متفاوته و بعضی جاها چند طیف مختلف از آبی و لاجوردی و سبز رو میشه دید مثل بوم نقاشی، و خدایی که همچین شاهکاری فقط یکی از تیلیارد ها آفریده هاش هست پشتیبان منه… خدایا سپاسگزارم
* انقدر آب این دریاچه زلال و صافه که وقتی درون در زاویه مناسب قرار میگیره، شن های کف دریاچه رو میتونیم ببینیم که چطور تپه تپه هستن واقعا دیدنش یه لحظه حس خیلی خوبی بهم داد، و البته از تیزبینی خودم هم شوکه شدم که چقدر حواسم جمعه :)
* و در نهایت ، خدایا بابت نکته زیبایی که از مریم گلی و استاد یاد گرفتم سپاسگزارم… استاد به مریم جان گفتن شما کچلتم قشنگه، از روی عشق گفتن و مریم جان هم با عشق جواب دادن
ولی الان که بهش فکر میکنم ، اگه خود من پارتنرم همچین حرفی بهم بزنه کله ش رو میکنم! یعنی اون عشق و صمیمیت و شوخ طبعی جمله رو نادیده میگیرم و فقط میچسبم به اینکه چرا همچین حرفی زدی… این فرق ماست با استاد و مریم جان که باعث میشه روابط دلخواهمون رو تجربه نکنیم
و به خودم قول دادم تا زمانی که حسابی رو دوره روابط کار نکردم و تا یه سطح حداقلی دانش روابط کسب نکردم و به ارامش نرسیدم واقعا دیگه وارد رابطه نشم ، تا هروقت وارد رابطه شدم بتونم با باورهای درست و با صلح و عشق درونی که به خودم دارم، رابطه ای سرشار از عشق و صلح رو هم تجربه کنم و دیگه تجربه های گذشته تکرار نشه
حالم خیلی خوبه، فقط با 10 دقیقه تمرکز رو نکات مثبت این فایل حس میکنم حالم چند درجه بهتر شد و بابتش سپاسگزارم
تو این فایل اولین چیزی که تحسین میکنم چشمای قشنگی هست که خدا بهم داده تا بتونم این همه زیبایی رو ببینم، خدایا سپاسگزارم
* بابت پیرهن بسیار زیبای استاد سپاسگزارم، منو یاد زمانی میندازه که استاد اضافه وزن داشتن و چقدر زیبا با قانون تونستن به اندام دلخواهشون برسن و منم میتونم
* بابت درون سپاسگزارم، چقدر میبینم افراد زیادی این روزها میتونن درون بخرن برای محتواشون در حالی که خیلی هم ارزون نیست و این نشانه پیشرفت جهانه خدایا شکرت
* مورد بعدی که به ذهنم میاد سرعت رشد جهانه، قبلا اینجور تجهیزات فقط واسه فیلم های سینمایی استفاده میشد اما الان افرادی هستن که وسایلی مثل درون، سافت باکس، میکروفن ، دوربین عکاسی حرفه ای و… رو به تولید انبوه رسوندن تا همه افراد بهش دسترسی داشته باشن و واقعا تحسین برانگیزه
* چقدر این منظره قشنگه، چه آسمون صافی، مشخصه هواش اکسیژن خالصه ، و چقدر طیف های آبی قشنگی توی آسمون هست و ابرهای پفکی و سفید بی نظیر
بابتشون سپاسگزارم خدای من
* چقدر آب این دریاچه تمیز و زلاله، دقت کردم دیدم هر قسمتش رنگ آبش یکم متفاوته و بعضی جاها چند طیف مختلف از آبی و لاجوردی و سبز رو میشه دید مثل بوم نقاشی، و خدایی که همچین شاهکاری فقط یکی از تیلیارد ها آفریده هاش هست پشتیبان منه… خدایا سپاسگزارم
* انقدر آب این دریاچه زلال و صافه که وقتی درون در زاویه مناسب قرار میگیره، شن های کف دریاچه رو میتونیم ببینیم که چطور تپه تپه هستن واقعا دیدنش یه لحظه حس خیلی خوبی بهم داد، و البته از تیزبینی خودم هم شوکه شدم که چقدر حواسم جمعه :)
* و در نهایت ، خدایا بابت نکته زیبایی که از مریم گلی و استاد یاد گرفتم سپاسگزارم… استاد به مریم جان گفتن شما کچلتم قشنگه، از روی عشق گفتن و مریم جان هم با عشق جواب دادن
ولی الان که بهش فکر میکنم ، اگه خود من پارتنرم همچین حرفی بهم بزنه کله ش رو میکنم! یعنی اون عشق و صمیمیت و شوخ طبعی جمله رو نادیده میگیرم و فقط میچسبم به اینکه چرا همچین حرفی زدی… این فرق ماست با استاد و مریم جان که باعث میشه روابط دلخواهمون رو تجربه نکنیم
و به خودم قول دادم تا زمانی که حسابی رو دوره روابط کار نکردم و تا یه سطح حداقلی دانش روابط کسب نکردم و به ارامش نرسیدم واقعا دیگه وارد رابطه نشم ، تا هروقت وارد رابطه شدم بتونم با باورهای درست و با صلح و عشق درونی که به خودم دارم، رابطه ای سرشار از عشق و صلح رو هم تجربه کنم و دیگه تجربه های گذشته تکرار نشه
حالم خیلی خوبه، فقط با 10 دقیقه تمرکز رو نکات مثبت این فایل حس میکنم حالم چند درجه بهتر شد و بابتش
خوشحالم که کامنت من تونسته کمکی بکنه، از دل نوشتم و دل نوشته لاجرم بر دل بنشیند…
از دیروز که این کامنت رو گذاشتم و به خودم قول دادم بدون دفتر و دستک سپاسگزاری کنم همیشه و هر لحظه و خودم رو محدود به سپاسگزاری اول صبح نکنم ، فقط طی 24 ساعت چنان معجزه هایی تو زندگیم رخ داده که باورتون نمیشه
یه هزینه ای باید پرداخت میکردم که به طرز عجیبی یک پنجم شد
لباسی که مدت ها بود میخواستم بخرمش بهم هدیه داده شد
قرار بود بارون بیاد و من بیرون کار داشتم و بارون نیومد تا زمانی که کار من انجام شد و تا رفتم داخل خونه و کفشامو دراوردم بارون اومد
و چندین و چند معجزه کوچک و بزرگ دیگه که خودم هنوز تو شوکم
اینارو فقط گفتم که براتون باورسازی بشه و بدونین عین واقعیته
فقط باید متفاوت با دیروزمون باشیم و هر لحظه شکر خدای بزرگ رو به جا بیاریم
اون وقت اونم معجزه هارو خیلی سریع تر از چیزی که فکرشو کنیم میفرسته تا مارو به مسیر مطمئن کنه
و از ایران به ایسلند و زیبایی ها و نکات مثبت کشور ایسلند را اینجا بنویسم چون داستانی است که با استفاده از سفر به دوره آمریکا و توجه روی نکات مثبت اتفاق افتاد و شباهت که داستان زندگی من در ایسلند با سریال سفر به دور آمریکا داشت حتا خودم را هم تعجب زده کرده و به همین خاطر اینجا مینویسم چون همه شما دوستان هم سریال سفر به دور آمریکا را مثل من تماشا میکنید
و یکبار دیگه برای خودم خواستم یک کامنت به سایت بانم تا گفته خود استاد رد پای از موفقیت هایم اینجا ثبت شود
من عبدالله از افغانستان هستم و در ادامه کامنت قبلی خود میخواهم داستان از موفقیت های که از شروع سفر به دور آمریکا کسب کردم را اینبار تکمیل کنم چون کامنت قبلی من نصفه باقی مانده بود
همینجا یادآوری میکنم که متن که تازه مینویسم به ادامه کامنت قبلی من درباره اتفاقاتی است که برایم رخ داده و کسانی که علاقه دارند میتوانند کامنت قبلی من که 5 ماه پیش در سایت نوشتم را خوانده و بعد کامنت فعلی را بخوانند چون نکات خیلی ارزشمندی را پنج ماه پیش در سایت نوشتم و حالا ادامه آنرا تکمیل میکنم
فعلا حدود دو ماه است که در شهر زیبای ریکاویک ایسلند زندگی میکنم، ایسلند کشوری بسیار پولدار و مردمانی بسیار ثروتمندی دارد حدود ده سال است که ایسلند در لیست امن ترین کشور جهان رتبه اول را دارد و از لحاظ طبیعت هم شاید یکی از زیباترین طبیعت های جهان را هم همین کشور داشته باشد، این درحالی است که افغانستان چهل سال است که در لیست ناامن ترین کشور جهان قرار گرفته و مردمانی نسبتا فقیری دارد، ولی داستان اصلی اینجاست که چی شد و چه اتفاقی افتاد من که در فقیر ترین و ناامن ترین کشور دنیا زندگی میکردم حالا اینجا در ایسلند زندگی میکنم ؟
بهتر است برگردیم به چند سال قبل
آن زمان من 16 ساله و در شهر کابل افغانستان زندکی میکردم یک بچه بسیار خوش باور که با سایت استاد عباس منش اشنا شده بودم و مدام فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت میدیدم، همیشه استاد راجع به مهاجرت صحبت میکرد و میگفت اگر مهاجرت کنید بزرگ خواهید شد و تجربیات بهتری در زندگی کسب میکنید و من هم به سادگی هرچه تمام گوش میکردم و با خودم تایید و باور میکردم که بلی درسته من هم قدرتی دارم که هرآنچه بخواهم را خلق میکنم
آن زمان من در کابل دنبال کار و درآمد آنلاین بودم و تمام توجه من به ثروتمندان شهر کابل و خلق پول و موفقیت مالی بود و پیدا کردن نکات مثبت و زیبایی ها اطرافم بود، اما اتفاقی که افتاد این بود که طالبان امد و افغانستان رفت زیر سایه حکومت طالبان، طالبان افراد بسیار افراطی بودن که زندگی کردن زیر حکومت شان برای من اصلا مقدور نبود و افکارشان را نمیتوانستم تحمل کنم و با قانون های که برای مردم وضع کرده بود نمیخواستم زندگی کنم
همان روز که طالبان امد من تصمیم جدی برای مهاجرت گرفتم و طبق قانون توجه روی نکات مثبت من ایسلند را خلق کردم و حالا و خدا هم کمک کرد که حالا در ایسلند زندگی کنم کشوری که فکر میکنم مناسب من برای زندگی کردن است، در کامنت قبلی خود من نوشته بودم که تولد 18 سالگی خودم را در ایسلند جشن میگیرم و حالا سه ماه مانده به تولدم که اینجا هستم و حس خیلی خوبی دارم
این ما آدم ها هستیم که انتخاب میکنیم در چه کشور زندگی کنیم، چقدر پول داشته باشیم و با چه کیفیتی زندگی کنیم، و میدانم که قدرتی خلق کنندگی که خدا برای همه ما داده ابزاری است که برای رسیدن به هر خواسته ما استفاده میشود و برای مهاجرت این ابزار چیزی نیست جز توجه روی نکات مثبت و باور داشتن به توانای خود که من هم میتوانم به آن برسم و استفاده همین دو نکته ساده ولی مهم دلیلی اصلی من برای مهاجرت بود که فکر میکنم همه شما دوستان عزیز هم این نکات را در همین سایت آموزش دیده اید و نیاز به توضیحات بیشتر نباشد
خب برایم برای نکات مثبت کشور ایسلند
ایسلند یک کشور بسیار پولدار است، در شهر فقط ماشین های اخرین مدل سال است و تقریبا میشه گفت 90 درصد مردم از موتر یا همان ماشین های مدل بالا استفاده میکنند، در دو ماه که ایسلند بودم حتا یک نفر هم گدا ندیدم و همه مردم زندگی مرفع و سطح زندگی بالایی دارند، همان RV های که همیشه در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا میدیدم را حالا از نزدیک میبینم، میتانم سوار شده و با همان ماشین های که خانه هم است سفر کنم و لذت ببرم، آبشار نیاگارای که استاد در سریال سفر به دور آمریکا نشان داده بود را با همان شباهت اینجا در Geysar و آبشار Gullfoss دیدم، همین یک ماه پیش وقتی به ابشار Gullfoss رفتم یاد سریال سفر به دور آمریکا و ابشار نیاگارا افتادم که حتا همان لباس پلاستیکی که استاد داشت را برای ما هم میداد که حس بسیار خوبی داشتم، همان احترام که مردم در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا برای استاد میکنند را اینجا برای من هم همه احترام دارند، راننده ها همیشه به فرد پیاده حق اولویت عبور از جاده را میدهد که خودش یک نوع احترام محسوب میشود که حس خیلی خوبی دارد، همان فروشگاه ikea سویدنی که لوازم خانه داشت و استاد در ویدیو های تمرکز روی نکات مثبت به انجا رفته بود را من بار ها در شعبه ایسلندش رفتم که دقیقا با همان مدلی که در ویدیو ها دیده بودم لوازم خانه را با دیکور های خاص گذاشته بود که دقیقا یاد همان ده ویدیو تمرکز روی نکات مثبت افتادم که در یکی از جلسات استاد رفت به شعبه ikea و فیلم گرفت حتا من در ویدیو استاد در ذهنم بود که چرا استاد از رستوران ikea سفارش غذا نمیدهد که خودم هر باری که رفتم اولین کاری کردم همین سفارش غذا بود که در رستوران ikea غذا خوردم، فروشگاه بعدی همان فروشگاه آمریکایی Costco است که نمایندگی آن در ایسلند هم وجود دارد که منم به همین فروشگاه رفته و مواد خوراکی که همیشه در ویدیو های سفر به دور آمریکا میدیدم را حالا خودم از نزدیک و از داخل همین فروشگاه خرید میکنم، حتا همین لحظه در ذهنم یک جرقه زد که چطور دقیقا همان اتفاقاتی رخ میدهد که تمامش را در سریال سفر به دور آمریکا میدیدم انگار همان گوشت و مواد خوراکی های که خانم شایسته از فروشگاه میگرفت را من هم میگیرم، همان نمایشگاه benz که در قسمت های 90 یا 88 سریال سفر به دور آمریکا شما بخاطر تبدیل بنز با کاماروی 2019 رفتین در اینجا هم تمام نمایندگی های ماشین در یک منطقه قرار دارد که وقتی به ان منطقه رفتم یاد همتن قسمت سریال سفر به دور آمریکا افتادم واقعا شباهت زیادی بین اتفاقات دارد که در زندگی من با استفاده از آموزش های سریال سفر به دور آمریکا اتفاق افتاد
البته مه شش ماه در ایران هم زندگی کردم و نکات مثبت ایران در کامنت قبلی نوشتم که خیلی خوش دارم کسانی که این کامنت میخوانند، قبلی را هم یکبار مرور کنند چون در ایران هم خیلی اتفاقاتی افتاد که قبلا راجع به ایران شنیده بودم و مکان های که در ایران رفتم هم دقیقا همان مکان های بود که خاطران انرا در سایت از زبان استاد و کامنت های دوستان ایرانی شنیده و خوانده بودم
بحرحال اگر اینجا هزار ساعت هم راجع به زیبایی های ایسلند ایران یا حتا افغانستان بگم خلاصی ندارد فقط اینجا یادآوری اتفاقاتی است که قبلا در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا دیده بودم را حالا از نزدیک تجربه میکنم و با شما هم درمیان گذاشتم تا همه باور کنید که رسیدن به هر هدفی ساده راحت و قایل دسترس است
البته که خیلی تجربیات جدید هم در ذهنم مرور میشود و خیلی علاقه دارم بیشتر برای شما راجع به این اتفاقات بنویسم ولی فعلا طولانی شده شاید کامنت بعدی باز هم از تجربیات که مشابهت زیادی با قوانین سایت دارد را برای شما هم شریک کنم و در آخرررر خوشحال میشم با ریپلی تان انرژی مثبت بیشتری برای من بدهید
چقدرررررر نتایج دوستان هیجان انگیز و انرژی دهنده است.
خیلییییییی از این دوتا کامنت تون لذت بردم.
تو همین دوتا کامنت کلی درس ارزشمند یادگرفتم
فهمیدم اگر بخوام و باور کنم از صفر می تونم به صد برسم.
همین طور که شما از ناامن ترین کشور دنیا به امن ترین کشور دنیا رسیدید.
اونم در سن کم
واقعا شدنیه
وقتی اینجور کامنت ها رو می بینم بیشتر و بیشتر برام باور پذیر میشه که منم در سن 18 سالگی می تونم ماشینم رو بخرم.
الهی شکررررت
یه درس دیگه هم که برام توی این دوتا کامنت فوق العاده مرور شد ، این بود که مهم نیست کجا باشی ، تو وقتی تمرکزت روی نکات مثبت باشه و فقط و فقط ورودی مثبت به ذهنت بدی ، اگر اون فضایی که توش هستی ظرفیت داشته باشه همانجا برات بهشت میشه وگرنه خداوند تو رو هدایت می کنه به جایی که تو ورودی هات و باورهایی که از طریق همون ورودی ها شکل گرفته رو ببینی و باهاشون زندگی کنی و تجربه شون کنی.
همه چیز به خداوند آسان هست خداوند بی نهایت بزرگ هست خداوند بیشتر از خواسته های ما برای ما عطا میکند
با خداوند رسیدن به تمام خواسته ها آسان هست
خدایا کرور کرور شکرت
عبدالله عزیز با خواندن کمنتتت اشک شوق ریختم که چقدرر خداوند زیباست چقدررر قانون خدا زیباست چقدرررر خدا بی نقص عمل میکند چقدرررررررر خدا بزرگ هست چقدر خدا حامی و پشتیبان ما هست چقدر خداوند زیباست زیباست زیباست
عبدالله عزیز خواندن کمنتتت در این تایم شب واقعا برایم یک نشانه بزرگ بود
نشانه که خدا گفت بیبین پاکیزه من قدم به قدم هدایتت میکنم ایمانت را قوی بساز
همین دقایق پیش من این فایل به بار سوم دیدم یکبار در زهنم گشت چی میدانی پاکیزه تک تک اینا را روزی زیباتر از این زنده گی کنی
آمدم سر به کمنت ها زدم دقیقا راست آمدم روی کمنت خودت اسم افغانستان دیدم شروع کردم به خواندن و چقدررر کمنتت دوست داشتم
دوست عزیزم بالایت بی نهایت افتخار میکنم
بی نهایت تحسینت میکنم
برایت کف میزنم که این قدر عالی تغییر کردی برادر مهربانم
افرررررررین افررررررین
چقدرررر کمنتتت زیبا بود چقدرررر زیبا از قانون بیان کردی
چقدررر ایمان ما قوی شد که قانون دقیق و عالی هست فقط باید ما باور کنیم
دوست عزیزم نوش جانت چقدررر ایسلند زیبا هست چقدررر سرسبز و دیدنی هست آبشاری که نام گرفتی منم در یک ویدیو یوتیوپ دیدم زیاد جا های زیبا ایسلند در یوتیوپ دیدم بی نهایت زیباست یعنی واقعا زیباست
سرسبز
تمیز و پاک
آب و هوایی عالی
من هم چند روز میشود تعهد دادم که سریال سفر به دور امریکا را از قسمت اول با دقت کامل بیبینم و زیبایی هایش را تحسین کنم وقتی که کامنت خودت را دیدم و خواندم که از کابل به ایسلند زیبا رسیدی با دیدن همین فایل ها ایمان من قوی قوی شد فعلا با هیجان و امیدی هزار برابر نگاه میکنم
ایمان دارم به جا ها زیبا به مسیر های زیبا هدایت میشوم
تشکرررر پاکیزه عزیز لطف دارین شما انشالله که حتما به بزرگتر از اهداف که داری میرسی، دلم نشد جواب کامنتت نتم چون قبلا فکر میکردم از افغانستان کسی زیاد در سایت نیست ولی کامنت توره دیدم خیلی خوش شدم که اینجا استی و در مسیر پیشرفت قرار داری
یک سوال دیگه هم از مه در پاسخ کامنت قبلیم نوشتی که جواب اوره هم اینجه برتان اینبار با لحجه کابلی خودما میگم
اینکه پرسیدی تنها سریال سفر به دور آمریکا باعث هدایتم به ایسلند شده باید بگم که مه محصولات روانشناسی ثروت یک جهان بینی توحیدی و کتاب ها و فایل های رایگان هم همیشه استفاده میکردم و از یک اکونت دیگه قبلا خریده بودم و ترکیب همه آموزش ها و درک آن و استفاده آن باعث شده که اتفاقات دلخواهم جذب کنم
خیلی خوش دارم که راجع به کامنت خودم برت بیشتر توضیح بتم و کمکت کنم که راحتر به هدف مهاجرتت به آمریکا برسی
چون چند باور محدود بین مه تو و افغان ها ساخته شده که مانع رسیدن به هدف مان میشه که برای خودم هم بود، نمیفامم که با بحث گاز و ترمز استاد اشنا هستی ولی یکی از مهمترین دلیل های راحت و زود اتفاق افتادن مهاجراتم همین مسله گاز و ترمز بود چون خیلی از باور های محدود که ما افغان ها ناخودآگاه داریم مهمترین عامل نرسیدن به هدف مهاجرت ما است، که یکیش که خودمم ناخودآگاه داشتیم این بود که فکر میکردم مهاجرت فقط از راه قاچاق امکان پذیر است چون افغان های ما 90 درصد شان قاچاق مهاجرت کرده و یک الگو ناخودآگاه به ذهن ما هم افتاده که فقط همین راه به ذهن ما میرسه درحالی که باور درست این است که ما خیلی ساده از راه قانونی هم مهاجرت میتوانیم و باید ذهن خوده از راه های غیر قانونی به طرف راه های ساده و قانونی معطوف کنیم
مثلا مه فقط دو تا باور محدود داشتم و از کابل به طرف ایران امدم و قرار بود در ایران فقط 5 روز باشم و از طریق سفارت دانمارک ویزای ایسلند بگیرم چون خود کشور ایسلند در ایران سفارت نداشت، وقتی همه مسایل خلاص شد و پاسپورت به سفارت دانمارک داده بودم که ویزا بدهد و حتا تکت طیاره (هواپیما) میخواستم بگیرم که که سفارت دانمارک ویزا نداد و گفت ما به افغان ها ویزه صادر نمیکنیم، وقتی همین گپ سفارت از طریق تلفوم برم گفت مستقیم به ذهنم آمد که دلیلش همین دو باور محدودی است که دارم و چون قانون گاز و ترمز هم میفامیدم سریع دنبال باور درست رفتم و دنبال منطق های قوی بودم که برای خودم اثبات کنم که مه فقط از راه قانونی و خیلی راحت باید مهاجرت کنم، وقتی این دو باور محدود از ذهنم برداشته شد اتفاقی افتاد این بود که اداره مهاجرت ایسلند مستقیم زنگ زد و گفت ویزای تان به سفارت آیسلند در هندوستان فرستادیم، همان لحظه به سفارت هند در تهران زنگ زدم که ویزای هند گرفته به سفارت ایسلند در دهلی بروم ولی آنها هم گفتن به افغانها ویزه صادر نمیکنیم، وقتی این تضاد هم اینطوری وسط راه ظاهر شد، منم چون قانون جذب میفامیدم دنبال راه ساده تر از رفتن به هند شدم
هر بار که یک باور محدود از ذهنم برمیداشتم یک راه حل مناسب پیش راهم قرار میگرفت، کار به جایی رسید که یک خانم ایسلندی با سفارت خودشان گپ زد که بدون درنظر داشت قانون صدور ویزا برای ما ویزای ایسلند را بدون رفتن به داخل سفارت صادر کند و طوری شد که یک نفر از آیسلند امد ایران و پاسپورت های خالی ما را برد به سفارت ویزا گرفت دوباره آورد به ایران و تحویل ما کرد و حتا نیاز نشد برای ویزای شینگن اروپا ما عکس برداری کنیم یا بایمترک شویم که حتا خود خانم ایسلندی هم برای ما میگفت که شما اولین نفری هستین که ویزای تان بدون رفتن به داخل سفارت صادر میشود، بعدش وقتی ویزا صادر شد خودشان برای ما مبلغ 6400 یورو تکت هواپیما از تهران ایران تا فرانکفورت آلمان و بعد تا ایسلند را خریدند و نیاز اصلا نشد که حتا پول بلیط هواپیما را پرداخت کنم، آنهم یک هواپیمای VIP شرکت LUFTHANSA بود که خیلییییی حس خوبی داشت داخلش
یکی دیگه از عوامل که خیلی کمک کرد استوری های انستاگرام یک صفحه ایسلندی که همیشه در انستاگرام طبیعت ایسلند از استوری هایش دنبال و خوش داشتم یک روز همان مکان هاره در ایسلند خودم بروم و در انستاگرام استوری بانم که دقیقاً همین اتفاق افتاد و حالا خودم به همان مکان ها رفته و استوری میمانم
میخواهم از این مثل درک کنی که وقتی تو روی خودت کار میکنی اتفاقات بیرونی به بهترین شکل ممکن رقم میخورد، چون من روی خودم کار کردم ایسلندی ها خودشان بلیط هواپیما خریدند، خودشان ویزای شینگن اروپا برای ما گرفتن و حتا نیاز نشد به هندوستان برای اخذ ویزا برم
که البته نکته مهمتر هم بگم که این اتفاقات سیستم خدا است که به این شکل رقم میخورد چون خدا طوری سیستم ساخته که وقتی باور محدود نداشته باشی همه اتفاقات زندگی به همین راحتی و سادگی رقم میخورد و ما فقط همان بندگی خودرا ادا کنیم هم کافیست چون این جهان بر اساس سیستم خدا پایدار است و اتفاقات لحظه به لحظه ما توسط خدا در زندگی مان رقم میخورد که بابت همین سیستم جهان بسیاررررر از خدای مهربان سپاسگزارم که هر لحظه به راحت ترین راه ممکن ما را هدایت میکند و در بهترین مسیر ها قرارمان میدهد
گپ ها به گفتن خیلی زیاد است هزاران ساعت هم توضیح بتم خلاصی نداره و هی اتفاقات دیگه یادم میایه که میخام بنویسم ولی وقت نیست باز خیر باشه انشالله از نزدیک هم خواهیم دید و استاد عباس منش هم ملاقات خواهیم کرد اگر همینطور در همین مسیر قرار داشتیم…
و یک تشکری خاص از استاد و خانم شایسته هم میکنم که همچین فضای در اختیار همه ما قرار داده که هم قانون یاد بگیرم و هم با هم از تجارب مان قصه کنیم.
نمیدانی چقدررر برایت خوشحال شدم چقدرر خوشحال شدم که خواسته هایت را زنده گی میکنی واقعاااا حالم بی نهایت عالی هست
خدایااا کرور کرور شکرت
خدایاا کرور کرور شکرت که خدای نظیر تو داریم
وقتی از انستاگرام یاد کردی چون من خودم استفاده نمیکنم ولی بخاطر دیدن استوری های خودت رفتم یک سر زدم و دیدم استوری هایت را
چقدررررر خوشحال شدم که در مدار دیدن زیبایی ها هستی بی نهایت عکس های زیبا بود یگانه جمله که از زهنم گذشت در هنگام دیدن استوری هایت این بود که خواسته ها به حقیقت می پیوندد خواسته ها به حقیقت می پیوندد اگر ما باور های درست داشته باشیم ایمانم بی نهایت قوی شد
بلی میدانم برای خواسته ها استعاره گاز هست و برای باور های محدود کننده استعاره ترمز
چقدررر خوب شد که باور های محدود کننده خودت پیدا کردی
نی من این باور را ندارم برعکس همیشه اگر کسی از اعضای فامیل ما از قاچاق یاد میکرد میگفتم چرا آرزو نکنیم شیک لکس بریم هر چی بخواهی برایت داده میشود او وقت قانون هم نمیدانستم
من در چند قدمی ترمینل میدان هوایی کابل بودم در زمان تخلیه کابل و به طرف هواپیما میرفتیم ولی چون احساس لیاقت نداشتم حالم بی نهایت بد بود بخاطر ورود طالبان میدانی از چند قدمی ترمینل برگشت مان داد و از میدان هوایی بیرون شدیم و با تمام تلاش های که کردم رفتنم نشد و اون قضیه شد نقطه عطف زنده گی من برای تغییر اساسی خودم
و حالا بی نهایت خوشحال هستم که با خدا میتوانم تمام زیبایی ها جهان بیبینم با خدا قدم بردارم با خدا حرکت کنم
خداایااا کرور کرور شکرت
چقدررر من ایمان تان را دوست دارم
چقدررر این تعهدت را دوست دارم
چقدررررر زیبا قانون درک کردی
بی نهایت تحسینت میکنم
از جمله های تان و از کمنت های تان درک کردم که شما هم استاد تشخیص اصل از فرع شدین
افررررررررین تان
چقدرررر اتفاقات عالی برای تان رقم خورده چقدررررداستان هدایت تان زیباست
چقدررر آدم دوست دارد بار ها بار ها بخواند
عبدالله عزیز این حرف از قلبم گذر کرد و خواستم برایت بنویسم
هیچ وقت این نعمت های زنده گی ات را این زنده گی که فعلا داری نگذاری که برایت عادی شود چون نمیدانی چقدرر بچه ها در سایت آرزو دارند همچین جا ها سفر کنن مهاجرت کنن ولی شما دارین چقدررر باید شکرگذار بود ( نمیدانم ولی قلبم اصرار داشت برایت بنویسم من هم نوشتم )
تشکر از پاسخ زیبایت رفیق مهربانم
که البته نکته مهمتر هم بگم که این اتفاقات سیستم خدا است که به این شکل رقم میخورد چون خدا طوری سیستم ساخته که وقتی باور محدود نداشته باشی همه اتفاقات زندگی به همین راحتی و سادگی رقم میخورد و ما فقط همان بندگی خودرا ادا کنیم هم کافیست چون این جهان بر اساس سیستم خدا پایدار است و اتفاقات لحظه به لحظه ما توسط خدا در زندگی مان رقم میخورد که بابت همین سیستم جهان بسیاررررر از خدای مهربان سپاسگزارم که هر لحظه به راحت ترین راه ممکن ما را هدایت میکند و در بهترین مسیر ها قرارمان میدهد
چقدرررر این قسمت را عالی نوشتی
انشالله روزی کنار استاد هم میبینمت که از اتفاقات عالی زنده گی ات و نتایج بی نظیر ات فایل ثبت کننن و در سایت گذاشته شود و من هم بخاطر این هدایت های زیبایی خداوند اشک شوق بریزم
بالایت افتخار میکنم
بی نهایت خوشحال شدم برایت و از اعماق قلبم بهترین ها را خواهان هستم
تحسینت میکنم
از خداوند هر چی را دوست داری برایت خواهان هستم رفیق
پاکیزه جان چقدر تحسینت می کنم بابت کامنت های فوق العاده عالیت .. چقدر قلب مهربانی داری که پند و نصیحت های زیبایی از قلبت عبور کرد و برای عبدالله عزیز نوشتی . اینکه
هیچ وقت این نعمت های زنده گی ات را این زنده گی که فعلا داری نگذاری که برایت عادی شود چون نمیدانی چقدرر بچه ها در سایت آرزو دارند همچین جا ها سفر کنن مهاجرت کنن ولی شما دارین چقدررر باید شکرگذار بود ( نمیدانم ولی قلبم اصرار داشت برایت بنویسم من هم نوشتم )
واقعا بهت تبریک می گم که اینقدر قشنگ روی خودت کار کردی و اینقدر افکار بلند و زیبایی داری ..
اینکه رفتی اینستا عبدالله پارسای عزیز رو دنبال کردی و استوری هاش رو دیدی و چقدر لذت بردم از این پیگیری های فوق العاده عالیت . این پیگیری هایت سبب خیر و برکت برام بود که منم برم پیج پارسای عزیز رو پیدا کنم و استوری هاش رو ببینم .. و نکته ی جالب دیگری که گفتی برای مهاجرت به خارج از کشور اینکه باورهای قشنگی داری که گفتی این باور را ندارم برعکس همیشه اگر کسی از اعضای فامیل ما از قاچاق یاد میکرد میگفتم چرا آرزو نکنیم شیک لکس بریم تازه آنوقت ها از قوانین اطلاعی نداشتی ولی باورهایی تمیز و پاک و زیبایی داشتی خدا رو شکر
پاکیزه جان واقعا از صحبت و گویش های اصلاح باورهایت مشخص هست که تو هم مثل عبدالله بزرگ فکر می کنی و همین روزها تو هم از طریق قانونی از اون کشور خارج میشی من مطمعن هستم .. شک و تردید نداشته باش انسان باید آزاد زندگی کنده .. انسان آزاده آفریده شده . و باید طبق خواسته هایش آزادانه و آگاهانه زندگی کند ..
یک نکته ی دیگری رو که گفتی خیلی برام جالب بود یعنی عاشق این سیستمی بودن خداوند هستم و باید همیشه برای خودم یادآوری کنم و مدام بخودم نهیب بزنم .. چقدر خوبه بتونیم محدودیت ها و ترمرچزهامون رو مثل عبدالله عزیز بفهمیم و درک کنیم و بتونیم قدرت تغییر باورها مون رو داشته باشیم ..
خدا طوری سیستم ساخته که وقتی باور محدود نداشته باشی همه اتفاقات زندگی به همین راحتی و سادگی رقم میخورد و ما فقط همان بندگی خودرا ادا کنیم هم کافیست چون این جهان بر اساس سیستم خدا پایدار است و اتفاقات لحظه به لحظه ما توسط خدا در زندگی مان رقم میخورد
خدا رو شکر به کامنت پاسخگویی تو برای عبدالله پارسا هدایت شدم که خیلی برام نشانه داشت و بیشتر بفکر افتادم که روی باورهای محدود کننده ام کار کنم البته شکر خدا خیلی از خواسته هایم ریز ریز داره انجام میشه و این هم نشان از تکامل من هست و این نشان دهنده این است که در مدار دریافت و جذب خواسته هام قرار گرفتم و خواسته و اهدافم رو بخداوند سپردم و باور دارم که خداوند بر حسب نیازم خواسته هام رو به نوبت به مسیرم هدایت می کند . ممنون و سپاسگذارم برای این نوشته های زیبایت و بقول خودت کرور کرور شکر .. خدایااااااا شکرت . ممنون و سپاسگذارم
خوبی برادر ، الهی که حال دلت همیشه همیشه عالی و توحیدی باشه. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. اشک شوق منو سرازیر کردی با این کامنت ارزشمند و بینظیر و نتایج توحیدیت. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که آسان شدی برای آسانی ها ، آسان شدی برای دریافت نعمتها. آنگونه که خداوند در آیات 5-7 سوره لیل فرموده: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ ؛ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ؛ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ» (ﺍﻣﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﺮﺩ ﻭ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﭘﻴﺸﻪ ﺳﺎﺧﺖ ؛ ﻭ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﺮﺩ ؛ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺍﻩ ﺁﺳﺎﻧﻲ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ)
این روزها بعضی از مردم در مورد شرکت در لاتاری گرین کارت آمریکا حرف میزنن، با اینکه صحبتهای استاد رو شنیده بودم ولی میگفتم بالاخره لاتاری هم یه راه آسون و ساده است برای رفتن به آمریکا. ولی از دل کامنت شما متوجه یک سری باورهای محدود و کمبود و ترمزهای ذهنی خودم شدم، که من برای مهاجرت دارم عجله میکنم و دنبال میانبر هستم بدون طی کردن تکامل. ولی الان کامنت شما بهم یاد داد که آسانتر از لاتاری هم وجود داره. اگر در مسیر تکامل توحیدی باشیم به آسانی یک لیوان آب و شاید آسانتر میشه در زمین خدا سفر کرد و از نعمتها و زیبایی ها بهره برد.
عبدالله عزیز خیلی تحسینت میکنم برادر، بسیار انسان توحیدی و ارزشمندی هستی. کامنت شما برای پاکیزه خانم خیلی زیبا و دل نشین بود. امیدوارم پاکیزه جان هم با هدایت و حمایت رب العالمین ، با موفقیت بتونن قدم در مسیر مهاجرت بذارن، و آسان بشن برای آسانی ها.
راستی عبدالله جان، یه پیشنهاد ، از موفقیت هات فیلم بگیر و مسیر تکاملت رو توضیح بده و نتایجت رو برای استاد ایمیل کنید، تا روی سایت گذاشته بشه، همه دوستان ببینن و باور پذیر بشه که میشود، توحید همه چیز میشود، دستان خداوند بینهایته، خداوند خودش انسان رو مهاجرت میده به آسانی»
در پناه رب العالمین همیشه شاد و سلامت و موفق و ثروتمند باشی عبدالله جان.
برادر توحیدی و خوش قلبم نمیدانن چقدررر دوست تان دارم
چقدررر از تک تک کامنت های تان لذت میبرم
چقدررراز شما یاد میگرم
خدا را شکرگذار هستم که حضور دارین
خدا را شکرگذار هستم که با شما ها هم مدار هستم
خدایاااا کروررر کروررر شکرت
حمید عزیز بعضا به خدا رو میکنم میکویم خدای مهربانم بنده هایت این قدر مهربان و زیبا هستن این قدر نازنین هستن تو چقدررررررررررررررررر مهربان هستی تو چقدررررررررررر بزرگ هستی
خدایاااا شکرت
حمید عزیز زیاد نشانه های خدا را میبینم برای تحقق خواسته هایم
همین لحظه به صورت اتفاقی کمنت شما را خواندم ( راستی هیچ چیزی اتفاقی نیست هدایت های خداست )
و زمانی که کمنت شما را میخواندم و اسم خودم دیدم دعای قشنگ تان را اشک در چشم های جمع شد که چقدرررررررر بنده هایت مهربان هست یا رب
خدایا شکرت
سپاسگذار تان هستم برای دعای زیبایت
انشالله همه ما به زیباییی آسانی با عشق با لذت به خواسته های مان میرسیم
ما لایقشیم
از خداوند برایت بهترین های عالم میخواهم
از خداوند میخواهم روزی شما را کنار استاد بیبینم استاد هم بگوید (( امروز حمید حنیف با خود داریم خیلی پسر فوق العاده و دوست داشتنی هست تجربیاتش خیلی قشنگ از قانون گرفته خیلی درس دارد تا چیز یاد بیگرم ))
انشالله روزی میرسد به بیشتر از خواسته هایت برسی
به گفته خودتان همین حالا هم که حال دل مان خیلیییییییییی عالی هست
سلام و درود بینهایت به پاکیزه جان ، بنده توحیدی و زیبا و ارزشمند خداوند.
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمند شما. خواهر بزرگوارم بینهایت شما رو تحسین میکنم، با وجود اینکه هنوز مدت حضورت توی سایت به یکسال نرسیده ولی اینقدر رشد و پیشرفت داشتی و فعال هستی، و توی دوره احساس لیاقت با انسانهای بزرگ و توحیدی چون سیدعلی خوشدل ، رضا عطارروشن، اسداله زرگوشی، سعیده شهریاری ، رضوان یوسفی و خانواده زمانی و بقیه دوستان و صدالبته خود استاد عباس منش، هم دوره ای و هم کلاسی هستی.
بقول خودت خدایا کرور کرور شکرت.
ازت بینهایت سپاسگزارم پاکیزه عزیز که کامنت ارزشمندت بخشی تمرین ستاره قطبی امروزم بود و احساسم رو عالی و مثبت کرد. امروز صبح توی ستاره قطبی از خداوند درخواست کرده بودم که میخوام امروز احساسم خوب و مثبت باشه.
پاکیزه جان از خداوند متعال درخواست میکنم همه راه ها رو به زیبایی برات باز کنه، تکاملت رو به توحیدی ترین شکل ممکن طی کنی و وارد مسیرهای جدید بشی. اونقدر ثروت فراوان بسازی که به آزادی مالی و مکانی و زمانی برسی و براحتی هر موقع تصمیم بگیری به هر سرزمینی که خودت انتخاب کنی مهاجرت کنی.
الهی صد هزار مرتبه شکر
الهی کرور کرور شکرت.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشی.
عزیز دلم، خیلی خیلی خوشحالم که به بهشت خودت رسیده ای. کاملا درست است که ذهن ماست که بهشت را میسازد، جایی که مایلیم در آن سر کنیم و لیاقتمان را برای آن بهشت، تایید و تایید کنیم.
داستانهای تو، از دست اولند. یعنی به شکل کاملی قانون را تایید و توصیف میکنند. خواندن این داستانها و این کامنتها، کلاس درس کاملی است.
امیدوارم دقیقه به دقیقه بهت خوش بگذرد و در آغوش خدای مهربان به سر ببری. خیلی ممنون که ما را لایق دانستی که برایمان از زیباییها بنویسی. اینکار تو، آینه ای مقابل آن زیباییها قرار میدهد تا زیباییهابیشتر و بیشتر جذب زندگی پر ماجرا و زیبایت شود.
این موفقیت ،این اراده،این خاستن،این کنترل ذهن رو نمیشود فقط به امتیاز دادن بسنده کرد
بلکه باید نوشت راجبش
تک تک جمله های شما باورهای قدرتمند کننده ای بود که شما رو هول داد به سمت خاسته ها
راجب ایستا نبودن ما در یک محیط و شغل و درامد و قدرت خلق کنندگی رو راحت جاگذاری کردین در زندگی خودتون
من که شما رو بسیار تحسین کردم و قلبم باز شد اول صبح با خاندن کامنت شما دوست عزیزم
مشخص هست که همه جا رو خانه خودتان میدانید ،چه در ایران بودین ،چه در ایسلند ،چون شما ذهنی متمرکز رو زیبایی ها دارید ،
اینجاست همونی که میگن تضادها ومسائل باعث میشن خاسته هامون خیلی واضح مشخص بشه و برای شما مشخص شده و شما با باورهای قدرتمند حرکت کردین براش و العان تو اون باورها دارین زندگی میکنین
اقا پارسا انشالاه کامنت های درامدهای میلیاردی شما رو بخوانم و داشتن زندگی با کیفیت تر،افراد موفق ایسلند
کامنتت رو دو بار خوندم از بس که خوب عمل کردی و حرکت کردی با کانون توجه ات روی زیبایی هایی که دوست داشتی اونجا باشی و الان اونجایی و این نشون میده وقتی به چیزی که علاقه داری توجه میکنی و از همه مهم تر قدم بر میداری و حرکت میکنی جهان تو رو دقیقاً توی همون مسیری هدایتت میکنه و حمایتت میکنه که تا حالا کلی بهش توجه کرده بودی
عبدالله جان تو باور اینکه سن اصلاً ملاک نیست رو کاملاً به ما نشون دادی
اینکه میتونی کسب کار اینترنتی خودت رو داشتی باشی و با خیال راحت به هر کجایی که دوست داشته باشی بری بدون اینکه نگران هزینه باشی ، ثابت میکنه که میشود
عبدالله جان تو حتی این باوری که ، آدم میتونه هر جای دنیا دوست داره بره بدون اینکه کسی رو توی اون کشور به عنوان آشنا یا فامیل داشته باشه ، فقط خودتو خدای خودت و تو نشون دادی که آدم وقتی میخواد با باورهای درست و ایمان به خداوند حرکت کنه کاملاً همه چیز براش ساده میشه نیازی هم به هیچکسی نداره جزء خدای خودش
یادمه استاد عباسمنش توی یکی از فایل های به حقیقت رسیدن آرزوها گفته بود که
ما آدم ها تا زمانیکه کسی در مورد یک جایی یا یک چیزی صحبت نکنه این خواسته در ما شکل نمیگیره چون ازش خبر نداری ولی وقتی در موردش میشنوی این خواسته در تو هم شکل میگیره که دوست داری تجربه اش کنی
عبدالله جان از دیروز که کامنتت رو خوندم فقط دارم در مورد کشور آیسلند توی اینترنت و یوتیوب سرچ میزنم و عکس ها و فیلم هاشو میبینم و الان این خواسته در من هم شکل گرفته که من هم دوست دارم به کشور آیسلند بیام و تجربه اش کنم چرا؟ چون که تعریف های کشور آیسلند رو از تو خوندم خواسته دیدن کشور آیسلند در من هم شکل گرفت در حالیکه تا قبل از این من هیچ چیزی از کشور آیسلند نمیدونستم
دمت گرم بخاطر این ایمانت ، بخاطر این شجاعتت ، بخاطر این قدم برداشتن هات و حرکت کردن هات بخاطر این تمرکزی که روی زیبایی های دنیا گذاشتی ، بخاطر این غیر وابسته بودنت به خانواده ات و دوستان و آشنایانت در افغانستان
ازت میخوام که حتماً در مورد تجربیات قشنگت از کشور آیسلند که الان توش هستی برامون بنویسی ، از ریک جاویک پایتخت آیسلند برامون بنویس و ما رو در روند پیشرفتت در این قسمت جدید و جذاب زندگی ات قرار بده
سلام عبدالله جان دوست خوب و نازنینم وقتت بخیر امیدوارم حالت عالی باشه؛
خیلی خیلی خوشحال شدم که مهاجرت موفقی داشتی و به کشور ایسلند رسیدی.
تحسینت میکنم و خدا رو شاکر و سپاسگزارم.
عبدالله عزیزم من هم مدتی دبیر ریاضیات اردوگاه افغانستانیها در نزدیکی شهرمان بودم،
همیشه به دانش آموزانم چه دختر و چه پسر میگفتم:
من از اینکه شما در کشورمان نه زندگی خوبی دارید و نه تحصیل مناسبی دارید شرمندهام و عذرخواهی میکنم،زیرا متاسفانه در ایران حکومت با ما ایرانیها هم درست رفتار نمیکند چه برسد به شما که مهمانمان هستید تعجب میکنم که چرا در ایران ماندهاید همیشه تشویقشان میکردم که از ایران مهاجرت کنند.
بهشون میگفتم شما هر کجای این کره زمین زندگی کنید،منزل خوب،شغل مناسب و تحصیل خیلی خوب و در کل یک زندگی خیلی خیلی عالی خواهید داشت.
متعجبم چرا با این وضعیت اسفبار در اردوگاه زندگی می کنید.
البته خیلی هایشان زمان ابتدای جنگ سوریه به اروپا مهاجرت کردند.
و در آنجا صاحب یک زندگی فوقالعاده شدند.
خیلی خوشحال شدم که شما هم جزو اون افراد موفق هستید.
انشاالله ما هم بزودی زود مهاجرت نماییم.منتها همین جا اشاره کنم که از وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم و از این گنجینهای الهی استفاده مینمایم زندگیام به کلی دگرگون شده و همین جا چنان تغییرات وسیع و گستردهایی رو ایجاد نمودم که اصلا قابل مقایسه با قبلم نیستم.
و این همه از لطف خدا و راهنماییهای استاد است.خدا رو شکر که با عمل به آگاهیهای مطرح شده زندگی برایم لذت بخش گردیده،ولی بسیار مصمم که بهترش کنم با مهاجرت.
شما نماد انسانی هستین که از تضادها در زندگی بهشت ساختین خوشا به حالتون .!
تولدتون رو تبریک میگم و واقعا تحسین برانگیز این موفقیت ها با این سن کم این قدر ترمز در ذهنتون کم وشوق و اشتیاق در وجودتان زیاد که به این موفقیت های چشمگیری رسیدن
خدایا شکرت به خاطر این مسیر الهی
خدا یامن راهم هدایت نماراه کسانی که به آنها نعمت دادی ….
سلام بر آقای عبدالله جوان وتوانمند باباورهای قوی که توانسته درعرض 2 سال باتوجه به نکات مثبت وساختن باورهای ثروت وفراوانی خودش رااز افغانستان به ایسلند برساند
خواندن کامنت شما خیلی هیجان انگیز است که ازکشور افغانستان باتمام تضادها وناخواسته هایی که برایتان داشته توانسته اید به کشور ثروتمند و زیبای ایسلند بروید
کارشما فوق العاده عالی است
مرزهای محدویت ذهن راشکستید وبرای همه ما درس دارد انشالا استاد راجع به شما دریک فایلی صحبت کند
محدویت اینکه من درکشور فقیر وضعیف ونابسامان زندگی میکنم ونمیتونم مهاجرت وپیشرفت کنم را رها کردید
سن شما کم است ودر17 سالگی مهاجرت کردید ومحدویت سن را ازبین بردید که نمیتونه مانع باشه
فقیربودن ادامه دارنیست ومیشه درنوجوانی به ثروت رسید
توجه به نکات مثبت وتغذیه ذهن با فایلهای سفربه دورامریکا وزندگی دربهشت شمارا به تجربه عملی ازآنها رساند هرچه درفایلها دیدی راداری تجربه میکنی پس ماهم میتوانیم شماراالگوی خودقراردهیم که باعمل به آموزههای سایت استاد عباسمنش توانستی به مکان بهتر باامکانات بهتر برسی
خداراهزاران بار سپاسگزارم که درسایت استاد عزیز ومریم جان هستم وهمسفر ایشان وشما همسفران قوی وتوانا وباانگیزه وموفق چون شما دارم عبدالله جان دوست الهی شما روز به روز موفقتر خواهی شد وبه درخشش در دنیا میرسی وبه گسترش جهان هستی کمک بزرگی میکنی
واقعا این نامی که دارین برآزنده شماست و شما دارین خیلی خوب بندگی خدا را میکنید.
واقعا مهاجرت کردن در این سن الکی نیست و حتی حرف زدنش هم سخته ولی شما یا ایمان واقعی انجامش دادی.
دمت گرم مرد بزرگ خیلی خیلی خوشحال شدم از خواندن کامنتت و چقدر جالبه برام هدایت شدن من به کامنت شما چون بنده هم یک مدته دنبال مهاجرت کردن هستم و در مورد کشورهای مختلف اطلاعات خیلی خوبی کسب کردم بخصوص کشور ایسلند که واقعا کشور فوق العاده هست از هر نظر.
تمام مدت که داشتم میخوندم لبخند زده بودم و تمام وجودم پر از هیجان و حس خوب بود
از صمیم قلبم تحسینت میکنم و ازت تشکر میکنم که برامون نوشتی تا باز هم بهمون یاد آوری بشه که ما خالق زندگی خودمون هستیم و میتونیم براحتی به هر چیزی که میخوایم برسیم
پارسا جان من چندتا از کامنت هات رو خوندم بخصوص اون قسمتی از کامنتت که وارد ایران شده بودی و کلی جاهای ایران و گشتی خیابان های تهران رو توضیح دادی و یا سفارت در تهران .. باور کن چند جایی که رفته بودی هنوز منم که اینجا زندگی می کنم ندیدم …. در هر صورت ممنون و سپاسگذارم که چند تا کامنتی که نوشتی فوق العاده پرمحتوا و زیبا و سنجیده نوشتی و واقعا در این سن و سال جوانی خودتو از نامن ترین کشور به امن ترین کشور آیسلند رساندی البته شاید باز هم مهاجرت کنی و مطمعنان خودتو به استاد عباسمنش عزیزمون میرسونی .و میایی و برامون می نویسی ولی فعلا آیسلند کشور خوب و راحت و مطمعنی هست . و تا میتونی از زیبایی های آنجا لذت ببر تا به مدارهای بالاتری در همین کشور آیسلند هدایت شوی . و بقول دوست عزیز آتش نشانمون آقای امیر حمیدی عزیز جمله خوبی پیشنهاد دادند اینکه گفتند ..راستی عبدالله جان، یه پیشنهاد ، از موفقیت هات فیلم بگیر و مسیر تکاملت رو توضیح بده و نتایجت رو برای استاد ایمیل کنید، تا روی سایت گذاشته بشه، همه دوستان ببینن و باور پذیر بشه که میشود
آقای عبدالله پارسای عزیز همانطور که همین الان در این سایت با حضورت و آگاهانه عملکردت تواننستی بدرخشی و الگو شدی برای ما برو بچه های این مسیر توحیدی به امید خدای یگانه همین طور پله های موفقیت رو جشن بگیری و بری بالا و بالا و بالاتر و از موفقیت هایت برامون بنویسی راستی میشه از محل اقامت و خانه ای که در آن زندگی می کنی توضیحی بدی … آخع از خریدهات و موادغذایی توی فروشگاه های اونجا مثل استاد توضیح دادی و چقدر لذت بردم که RV رو از نزدیک دیدی و حتی متونی سوار بشی و مسافرت کنی .. واقعا تحسینت می کنم که چنین خواسته های خوبی رو برای ماها هم ایجاد کردی آفرین واقعا جای تحسین فراوانی دارد که در یک کشور ثروتمند و پولدار هدایت بشی و همش وفور و فراوانی و نعمت و برکت و خوبی و خوشی رو ببینی و بشنوی و درک کنی و آگاه شوید .. واقعا باید برات ایستاده کف زد آفرین پسر خوب آفرین داشتن چنین پسری برامون در این خانواده مایع افتخار و سربلندی است ….
راستی پیشاپیش تولد 18 سالگی تو بهت تبریک می گم که در همین سایت تعهد داده بودی که جشن تولد 18 سالگی تو توی کشور آیسلند جشن بگیری .. آفرین به این تعهد الهی و توحیدی آت که نشان از یک باور قوی و ایمانی عمیق سرچشمه می گیره و مطمعن هستم که بزودی خانواده آت هم به تو می پیوندند با این پشتکاری که در تو دیده ام البته اگر خانواده با شما هم فرکانس و هم مدار باشند قطع به یقین این اتفاق میوفته .. البته شما خدای بزرگ را دارید و تنها نیستید خدا رو شکر که اینجا در بین ما خانواده ی صمیمی استاد عباسمنش حضور دارید تا الگوی خوبی باشید برامون البته اینجا الگوهای زیادی داریم که بهمون یادآوری میشه که از شرایط سخت عبور کنیم و پله های موفقیت رو یکی پس از دیگری و به نوبت طی کنیم
بهترینع. بهترین مسیر نورانی و درخشان رو برای موفقیت های روز افزون رو برای تو آقا عبدالله پارسا و برای همه مون آرزومندم و منتظر خبرهای خوب و عالی و زیبایت هستیم
روز و شبت بخیریت و خوبی و جشن و شادی و ایام بکامت شیرین و گوارا همراه با عشق الهی
سلام برادرپارسا.تبریک میگم این همه شجاعت وحرکت وطبق قانون عمل کردن .شما به معنی واقعی کلمه (عمل واقدام وحرکت)رو تفسیر کردین برای ما.مبارکتون باشه این نتایج شیرین با این سن کم.ارزوی پیشرفتهای بیشتر دارم براتون.من کامنت قبلی شما رو هم خوندم وهمون موقع هم خیلی تحسینتون کردم برای این همه شجاعتت
آفرین بر شما . مرزهای موفقیت رو در ذهن من جا ب جا کردی پسر . ماشالله . خداوند ب زندگیت برکت بده
معنی شدن رو برای همه ما صرف کردی . میشود هر چیزی ک بخواهیم امکان پذیره . اصلا مهم نیست ک ما در کجا زندگی میکنیم و با چ شرایطی . مهم اینه ک ما چ خواسته ای داریم و میخواهیم کجا باشیم . و ب ذلت تن ندیم و از خداوند بخواهیم و ب دریافتش امید و ایمان داشته باشیم . واقعا لذت بردم از دوتا کامنتت ک چقدر عالی روی نکات مثبت توجه و تمرکز داشتی و ب یکی از بهترین ثروتمند ترین و امن ترین جای جهان هدایت شدی واقعا این حد از تمرکز و خواسته اراده پولادین میخاد ک تو از پسش بر اومدی . آفرین بر شما
درود سلام خدمت شما دوست عزیز خانم مینا صلواتی . از آقا عبدالله طسوالی در مورد لینک پرسیدید … عزیزم انگشت مبارکت رو بذار روی اسم آن شخص بعد از چند ثانیه میبینی رفتی توی پروفایل عمومی آن شخص …. بعدش پایین عکس آن شخص یک جدول بندی موجوده که در انتهای جدول نوشته شده دیدگاه شما به فایل های دانلودی بعدش دوباره آن قسمت رو کلیک کن و انگشت مبارک رو روی آن بزن آنوقت بعد از چند لحظه تمام و تعداد فایل های نوشته شده ی آن شخص میآید .. که البته بازم برای کامل خواندن آن فایل دوباره روی قسمت انتخاب شده آن فایل که درشت نوشته شده و شماره بندی شده کلیک کنید و انگشت مبارک رو بذارید روش .. آنوقت متن کامل کامنت رو می تونید کامل بخونید که البته آقای عبدالله پارسا کامنت هاشون چندتایی بیشتر نیست …
امیدوارم تونسته باشم کمک تون کرده باشم و پاسخم مفید بوده باشه
وعده خداست خدا وعده اش را خلاف نمى کند ولى بیشتر مردم نمى دانند (6)
سلام به عبدالله عزیز
همشهری عزیزم
بعد از چقدر وقت حالا فرصت شد تا برایت کمنت بگذارم
و از خواندن کمنت شما اصلا خسته نمیشم
چقدر این داستان مهاجرت شما به تمام افراد که در هر کشوری فارسی زبان است کمک میکند تا اقدام به مهاجرت و ایمان به عمل بیارد
ایران یکی از بهترین کشور است که همیشه برایم قابل تحسین است خصوصا مردم های که مه همیشه با تمام آن ها سر خوردیم جز خوبی و همکاری چیزی ندیدیم و قابل تحسین هم هستن
و خودم هم در همین چند وقت که ایران بودیم فرصت شود حتما تمام اتفاقات خوب خود را مینویسم
و خودت هم عبدالله عزیز
از فعالیت های در سایت بنویس
با وجودیکه در انستاگرام تمام فعالیت هایت را دیدیم
منتظر هستیم که بیشتر از نتایج خود بنویسی
و خدا را شکر که برایم فرصت داد تا باشد این کمنت را برای بنویسم
بی تردید کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، پروردگارشان آنان را به سبب ایمانشان به بهشت های پر نعمت که نهرها از زیر [قصرهایِ] آنها جاری است، راهنمایی می کند.
نیایش آنان در آنجا سبحانک اللهم [=خدایا! تو پاک و منزهى] و درودشان در آنجا سلام است، و پایان نیایش آنان این است که: الحمد لله رب العالمین [=ستایش ویژه پروردگار جهانیان است].
و اگر خدا به عقوبت عمل زشت مردم و دعای شرّی که در حق خود میکنند به مانند خیرات تعجیل میفرمود مردم همه محکوم مرگ و هلاک میشدند و لیکن ما آنان را که به لقای ما امیدوار نیستند به همان حال سرگردانی در کفر و طغیان رها میسازیم.
و هرگاه آدمی را رنج و زیانی رسد همان لحظه به هر حالت باشد از خفته و نشسته و ایستاده فورا ما را به دعا میخواند و آن گاه که رنج و زیانش را بر طرف سازیم باز به حال غفلت و غرور چنان باز میگردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنجی که به او رسیده بود نخوانده است! اعمال زشت تبهکاران این چنین در نظرشان زیبا جلوه داده شده است.
سلام وسلامتی و نور و عشق و رحمت الله از روشنی قلبم به استاد دلبرم،به دلبرِ زیبای استادم،و تمووووم بندگان صالح خداوند،رفیق های ارزشمند غار حرای من
خداروصدهزااار مرتبه شکر برای این آنتراک فوق العاده،استاد مرسی مارو بردی اردوی یک روزه،خداوکیلی احتیاج داشتیم توی هوای آمریکا نفس تازه کنیم.ازونجا که نامبرده برای ترم پاییز،واحد های سنگین برداشته،همزمان دانشجوی دوره ی عشق و مودت و احساس لیاقته،تازه مسئولیت شغلی و مادری و خانه داری بماند،مسئولیت تغذیه ی بچه ها سر کلاس احساس لیاقت هم باهاشه،هر روز 5 صبح میره میدون بار،نارنگی بار میزنه،باز آخر روز کم میاره،از بس هرروز به تعداد دانشجوها اضافه میشه :)))))))
خلاصه که میخواستم بگم: آخیششش….لذت بردم ازین طبیعت،ازین عشق،ازین رابطه ی فوق العاده،ازین ثروت بی حساب و کتاب،ازین روشنی و عشق و نور خداوند…
الهی که خداوند هر روز بر میزان خوشبختی بی قید و شرط شما بباره استاد های نازنینم،بوس محکم به کله ی مبارک هردوتون به صورت فشاری :)
خب الان وقت هم صحبتی با خانواده ی توحیدی قشنگمه،ازین صحبت ها که جز بین بچه های سایت،کسی معنی جمله هاتو نمیفهمه،اجازه پرحرفی به سعیده میدید؟
دو روز پیش،من به یک مهمونی دعوت شدم،که از بستگان سببی نزدیکم بودن،من میدونستم تو همین مهمونی کوچیک چه خبره و همش ناخواسته ست،عقلم میگفت ردش کن،بگو نمیری،اما نشانه های هدایت میگفت حتما برو!منم که به خودم عادت دادم همیشه تسلیم جریان هدایت باشم.گفتم چشم رئیس شما امر کن فقط!
خلاصه ورود ما به مهمونی همانا،شروع صحبت از ناخواسته از سوراخ لایه ی اوزون تااااا افزایش قیمتِ تنبان همانا!
هی ممارست کردم،هی سرمو بردم توی گوشی،هی سعی کردم کامنت بخونم،ذهنمو ببرم جای دیگه،ولی دیگه خرس گریزلی درونم داشت بیدار میشد که قاطی کنه،سریع پناه بردم به خداوند و گفتم ببین خودت گفتی برو،خودتم آرومم کن
رفتم سراغ قرآن و خداوند با آیه 28 اسرا باز من رو دعوت به آرامش کرد.
و اگر به انتظار گشایشى که از جانب پروردگارت امید مىدارى از آنها اعراض مىکنى، پس با آنها به نرمى سخن بگوى.
دوباره تسلیم جریان هدایت شدم و سعی کردم آرامشم رو حفظ کنم تا ببینم پلنِ خداوند برام چیه…
همزمان که با جاریم صحبت میکردم،(جاری که قبل از اومدنش همیشه از داشتنش فراری بودم،اما الان از صمیم قلبم عاشقشم،و این عشق بی قید شرط بین ما،برای همه باعث تعجبه)بهم گفت:سعیده من خیلی ناراحتم برات،فلان مهمونی رو نبودی،همه پشت سر شما حرف میزدن،که این چه زندگی ایه،سعیده داره انتقالی میگیره،زندگیش خراب شده ست،باید ی کاری براشون بکنیم و ….
گفتم ببین عزیزدلم،مسئله من نیستم،مسئله اینکه آدم ها عادت کردند توی مهمونی ها درمورد کسی که حضور نداره صحبت کنند،یادته تو مهمونی قبلی،اون یکی نبود،پشت سرش حرف میزدن؟
گفت آره آره یادمه!
گفتم داستان خر ملانصرالدین و پسرش رو هم که میدونی؟ببین شما هرطور زندگی کنی،آدم ها ی جور قضاوتت میکنند،من به خودم عادت دادم که اونطور که میدونم درسته زندگی کنم،نه اونطور که بقیه فکر میکنند،خدا سر رو آفرید تا روی گردنمون باشه،نه توی زندگی دیگران،اما اغلب آدم ها استفاده ی دیگه ای ازش میکنند!من چرا باید خودمو ناراحتِ حرف آدم هایی کنم که خودشون هیچ نتیجه ی مثبتی توی زندگیشون ندارند…؟ پس دیگه نگران من نباش،و هرچی پشت سر من شنیدی خودتو ناراحت نکن،من اصلا برام مهم نیست :)
خلاصه این مهمونی هم خداروشکر تموم شد و با اینکه تموم تلاشم رو کردم که خودم رو با قرآن خوندن و کامنت خوندن سرگرم کنم،اما فرکانس منفی اثر خودش رو میزاره دیگه، احساس کردم قلبم یکم سنگینه و ترجیح دادم یکم با ماشین دور بزنم و آهنگ شاد گوش کنم تا یادم بره چیا شنیدم …
(در پرانتز خطاب به بچه های ته کلاسی ازجمله(رضوان،پاکیزه،حمیدحنیف،آقا عادل،خانواده ی قشنگ زمانی ها،فهیمه جان،آقا اسدالله شاگرد زرنگمون،داداش رسول و دلبرش،چشم آهویی،و ….هردلبری که الان حضور ذهن ندارم،وتموم رفیق هایی که اینجا همراهمون اومدن اردو علی الخصوص داداش علی بردبار :))تا استاد نیومده سر جلسه سوم،براتون آهنگ قفلی جدیدم رو اینجا میزارم شما هم همراهی کنید،اینجوری که مچ دست چپ رو همزمان با دوشت میچرخونی،با دست راست بشکن میزنی،آماده اید؟)
اقابالاسرنخاستم یار بیسفر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
خونمو توشیشه میگیره همش بهونه میگیره
یه نوک پا که خونم میاد نشسته زود میخواد بره
میگن همسایه هاا آقا بالا سره
گلای رنگارنگ برام نمیخره
برام نمیخره
(باریکلا بچه ها :) آب انگور های آقا عادل جنسش خوب بودا:) )
خلاصهههه :)برگردیم سر موضوع اصلی،نامبرده انقدر با این آهنگ بشکن زد دستش کبود شد تا کنترل ذهنش رو به دست بگیره و با حال بهتری بخوابه؛فردا صبح که بیدار شدم باز نجواهای ذهن اومد وسط و میخواست اذیتم کنه،منم دوباره پناه بردم به صلات و قرآن
یکم غر زدم به جون خدا که چرا من هنوز باید همچین مهمونی هایی رو تحمل کنم؟چرا جامو عوض نمیکنی؟ من این همه روی خودم دارم کار میکنم،چرا پس هنوز ناخواسته باید بشنوم؟با من حرف بزن،بگو چیکار کنم،بگووووو
و قرآن رو باز کردم و این آیه های سوره مومنون حجت رو برمن تموم کرد.
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ
(نوح) گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تکذیبهای آنان یاری کن!»
پس به او وحی کردیم که زیر نظر ما و پیام ما کشتی بساز و هنگامی که فرمان ما به هلاکت آنان بیاید و آن تنور [از آب] فوران کند از هر گونه ای [از حیوان] دو عدد [یکی نر و دیگری ماده] و نیز خانواده ات را وارد کشتی کن، جز افرادی از آنان که فرمان [عذاب] بر او گذشته [و درباره او قطعی شده] است، و درباره کسانی که [به سبب شرک و کفر] ستم ورزیده اند، با من سخن مگوی، زیرا [همه] آنان بدون تردید غرق شدنی اند.
و باز بگو: پروردگارا، مرا به منزلی مبارک فرود آور که تو بهترین کسی هستی که به منزل خیر و سعادت توانی فرود آورد.
دیگه بعد این آیه ها و دریافت هدایت که سعیده تو نجات یافته ای،نگران نباش ،فقط کشتیت رو با کمک خودم بساز،اینجانب ناک اوتِ عشق رب،رفتم سر دفتر سپاسگزاری و با اشک چشم هام و روشنی قلبم شروع کردم به شکرگزاری و عشق بازی و طلب بخشش ورحمت …
الله رو گواه میگیرم،هنوز خودکار دستم بود و پایین نزاشته بودم که گوشیم زنگ خورد ویکی از دستان نازنین خداوند،بدون هیچگونه درخواستی قبلی ازمن،ازم پرسید سعیده کار انتقالیت کجا رسیده؟گفتم همه ی کارها انجام شده،جز کمیته ی آخر که گفتن هر 3 ماه یکبار تشکیل میشه …گفت مشخصاتت رو برام بفرست!
اى مردم، مثَلى زده شد. بدان گوش دهید. کسانى که آنها را به جاى اللّه به خدایى مىخوانید، اگر همه گرد آیند مگسى را نخواهند آفرید؛ و اگر مگسى چیزى از آنها برباید بازستاندنش را نتوانند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.
خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، بی تردید خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.
رفیق های غارحرای من،میدونم که باورتون میشه،چند ساعت بعد من رفتم کارتابلم رو چک کردم،دیدم مراحل اداری انتقالیم سه چهارتا قدم رفته جلوتر!
بدون اینکه من کار خاصی انجام بدم،بدون اینکه از کسی درخواست کنم،بدون اینکه بخوام شرایطم رو برای کسی توضیح بدم.
اینجاست که استاد توی فایل توحید عملی 9 میگه:
به اندازه ای که در مقابل خداوند،فروتن هستیم،به همون اندازه خداوند به ما برکت و جلال و جبروت میده،به همون اندازه،به اندازه ای که در مقابل خداوند،سرمون پایینه،به همون اندازه سرمون رو بالا نگه میدارددر مقابل غیر خداوند
اینجاست که استاد تو دوره ارزش تضاد میگه:
ناخواسته ها و تضاد،دشمن شما نیستند،اومدن تا شما خواسته هات رو واضح تر بشناسی و درخواستت رو به جهان و کائنات ارسال کنی و جهان حتما پاسخ میده
بعد این داستان فهمیدم چرا نشانه ها بهم گفتند این مهمونی رو برو،برای اینکه من از روی تضاد یکبار دیگه خواسته هام رو بشناسم و درخواستم رو به فرمانروا بدم و اینطوری کارها به سرعت پیش بره!
به قول استاد تو دوره عشق و مودت:
ما جهانی داریم که فقط و فقط میتونید،جذب کنید،نمیتونید دفع کنید.
نمیتونی بگی اینو نمیخوام،وقتی میگی اینو نمیخوام،داری به جهان میگی من اینو میخوام! وقتی هم داری میگی میخوام،داری فرکانس خواسته ت رو راسال میکنی
یعنی ما چه وقتی میگیم اینو میخوایم،چه وقتی داریم میگیم من اینو نمیخوام در هرصورت======>چیزی که جهان میشنوه اینکه من اینو میخوام!و ازین جنس به من بیشتر بده،و اونم برات بیشتر وارد زندگیت میکنه
اگر من توی مهمونی ذهنم رو کنترل نمیکردم،چه با بقیه بحث میکردم،چه خودخوری میکردم،چه درگیر نجواهای ذهنم میشدم،ازون اتفاق ها بیشتر و بیشتر توی زندگیم میفتاد!اما تموم تلاشم رو کردم ذهنم رو کنترل کنم،هرچی بلد بودم رو ریختم روی دایره،از خداوند طلب هدایت کردم و با این تضاد،درخواست هام رو واضح تر ارسال کردم
و همین تلاش من یک گیم چنجر بود که بازی به نفع من تموم بشه و خداوند باز از طریق بی نهایت دستانش من رو مبهوت قوانین ثابت جهانش و قدرت مطلق خودش کنه….
خداروصدهزارمرتبه شکر برای سعادت یک صلات دیگه و هم صحبتی با بندگان نازنین خداوند.
خداروصدهزارشکر برای داشتن همچنین فضایی که با خیال راحت میتونی بنویسی بدون اینکه نگران کوچیکترین قضاوتی باشی.
خداروصدهزار مرتبه شکر برای هدایت شدنم به بهترین استاد دنیا …
ازخداوند برای هممون طلب نور و عشق و رحمت و هدایت میکنم تا تموم زندگیمون از عشق توحیدیش پر بشه …
ببخشید برای پر حرفی هام،بجاش سهم نارنگی همتون رو میزارم کنار :)
و من فقط داشتم این احساس لیاقتم را در خودم به وضوح میدیدم
ساعتی بعد یکی از مسئولین زنگ زد و یه میلیون پول برای قدردانی بهم داد برای وظیفه شناسی و تعهد در کارم
و من فقط در حیرت و تعجب از اینکه خداوند چقدر زود اجابت میکند
خدا میدونه که چه احساسی را از دیروز دارم تجربه میکنم.
سپاسگزارم برای رد پای عالی که از خودت به جا گزاشتی و کنترل ذهنت و پاداشهای که به راحتی خدا داره برات فراهم میکنه
براووووووووووو
دیشب هنگام خواب سریعا ناخودآگاه خودما به کلاس درسمون رسوندم
وای خدا بوی نارنگی پیجیده بود
یه لحظه اوستا کریم گفت سفر کن با دیده دل و برو فلوریدا
به همراه بچه ها
گفت چرا نباید در باغ کنار استاد این کلاس برگزار نشه
منم سریعا گفتم چشم و در یه چشم به هم زدن خودما و بچه های کلاس را اونجا دیدم
آبجی جام شما ته کلاس سریع صندلیتا چسپوندی به اون درخت کاج که ته کلاسه و در بلندی قرار گرفته و مشرف هستی به همه کلی هم نارنگی دم دستت بود آقا اسدالله تو میز جلویی با حمید جان
من و فاطمه جانم در یه دریف بودیم با فاصله (ایموجی چشم نیمه بسته)
آقا عادل جان هم که آب انگور اعلا اوورده بود خانواده محترم زمانی و پاکیزه خانم و خانم زارع هم حضورشون سبز بود
و چقدر گوش دادن به صحبتهای استاد دلچسپ بود برامون
البته اگه این بوی نارنگیها بزاره حواسمون به صحبتهای استاد باشه.
میبینم که صندلی رضوان خانم یوسفی را هم کنار خودت گزاشتی
و حالا بعد اینکه استاد یه تنفس اعلام میکنه
میریم برای آهنگ درخواستی با دست و بشکن و هورررررررررررررررر ا
سعیده خوبم بهم یه پیشنهاد کاری از یک محل برای دومین بار شده بود ولی من در شک و دودلی بودم مثل قبل، یکبار برای اینکه می دونستم اگر در این مکان قرار بگیرم باید از درون احساس بدیو هر روز تجربه کنم رد کردم و اینبار هم مجدد پیشنهاد کاری از همون فرد و من مستاصل که چه کنم چرا این فرد با پیدا شدنش حالم بد میکنه، الان چند ساعت در سایت هستم تا هدایت شدم به کامنت شما،مثل همیشه نیت کردم و خوندم و ازت سپاسگزارم و ازت ممنونم دوست خدایی من
گرفتم که اینها همه برای من میشه سوخت حرکت، من باید ذهنم بتونم به عالی ترین شکل کنترل کنم و تسلیم اراده خدا باشم و از خودش کمک بخوام و اجازه بدم خودش منو به عالی ترین زمانها ومکانها به عالی ترین انسانها هدایت کنه، و بشارتهایی که با آیات الهی دادی دلم آروم گرفت
ممنونم به خاطر وجودت سعیده نورانی ام ، متشکرم که خالصانه با خداوند در ارتباطی و همه آنچه را که می تونیو با ما به اشتراک میزاری، خیلی سپاسگزارم عزیزدلم
بی نهایت دوستت دارم ، همیشه در مسیر حق پایدار و مستدام باشی
سعیده جان وقتی از مهمونی ای که رفتی گفتی متوجه شدم پس این مسائل فقط برای من نیست که نمیخوام توی مهمونی هایی باشم که فقط همدیگه رو مسخره میکنند یا پشت سر اون کسی که توی جمع نیست صحبت میکنند
و این نشون میده که همه واقعاً با هم ، همفرکانس هستیم مخصوصاً از دوستانی که واقعاً دارند روی خودشون کار میکنند مثل خودِ من مثل تو مثل اکثریت دوستانی توی سایت عضو هستند
آهان راستی ازت میخوام یه تشکر هم بکنم بخاطر اینکه تقریباً هر چند روز یکبار یه عکسی از خودت در یک زاویه ی متفاوت روی پروفایلت میذاری و برای من بسیار بسیار قابل تحسین هستی و دوست دارم وقتی از زوایای مختلف از خودت عکس میذاری که این خودش نشون دهنده ی اعتمادبنفس شماست یعنی اصلاً برات مهم نیست که چقدر باید عکست خاص باشه تا بذاری روی پروفایلت ، مهم اینه که شما خودت بسیار خانم متشخص و خاصی هستی ( استیکری که عینک رِی بَن زده و یه جور خاصی داره نگات میکنه :))))
ممنون بابت پخش نارنگیها چقدر شیرین آبدار و خوش عطر هستند.
من هم دیروز به یه مشکلی برخوردم آن چیزی که بهم خیلی کمک کرد تا بتونم نجوای ذهنیم را خاموش کنم یادآوری کامنت مونا ترحمی عزیز بود توی خاطرم.
این مثالهای واضحی که میزنید برایمان از زندگی روزمره ب همه ما کمک میکند تا موقع برخورد تضاد چالش یا احساسهای منفی، چگونه خودمان را از این منجلابها بیرون بکشیم.
نکته خیلی دقیقی را دوباره برایم مرور کردی ما فقط میتوانیم جذب کنیم قدرت دفع کردن چیزی از خودمان را نداریم چقدر خوب است که مسلط به آگاهیهای هستی که دریافت کردهای و برای ما هم مرور می کنی
دیدی توی کلاسها معلم که درس میده یه سری دانش آموزان میان پیش همکلاسی شون و میگن تو برامون توضیح بده اینجوری درس بهتر برامون جا میافتد
برا من خواندن کامنتها این حس را دارد
سپاسگزارم از همه دوستانی که کامنت میگذارند و تجربیاتشون رو خالصانه اشتراک میگذارند
سلام سعیده عزیز،،لذت بردم از خوندن کامنتت،،صبح ساعت 6 خوندمش،،روزمو ساختم،،دمت گرم،،با ایه هایی ک اینجا نوشتی،و اون جملت که خدا سر رو افرید ک رو گردن باشه،ن زندگی مردم،خیلی منو تکون داد،،از روستایی از غرب اصفهان،از ی هوای خنک و تاریک روشن،،برات آرزوی سلامتی شادی ثروت بی نهایت دارم..
خدا بی نهایتتتتتتتتتتت بزرگ هست خداوند آنقدر مهربان هست انقدرر خوش ذوق هست انقدررر بی نظیر هست انقدرررر رفیق با وفا هست که تصورش از ما بالا هست
خداوند همیشه عاشقانه هدایت میکند
حتی زمان های که ما یک چیز از ته دل میخواهیم و هنوز برش نرسیدم خدا برنامه دارد
میگوید عزیز من بنده نازنین من تو صبر کن من آماده میسازمت من بزرگ میسازمت من هستم
من یادت میدهم که بودن با من لذت بخش هست درخواست کردن از من لذتبخش هست سپردن کار ها به من لذتبخش هست ارامش دارد
( وقتی میبینم که خداوند چگونه هوای مان را دارد واقعا اشک هایم امانم نمیدهد خواسته های ما به خداوند هیچ چیزی نیست همه چیز به خدا آسان هست او خواسته های که من دارم اگر پیش از بودن در این سایت یا پیش دانستن این قانون میرسیدم مطمین هستم هیچ لذتی نمیبردم هیچ شکری به جا نمی آوردم و دو ساعت بعد برایم عادی عادی میبود ولی اگر با حس کردن آغوش خدا برسم واااای که از آن لذتی که تصور میکنم دیوانه میشوم
هیچ نگران نباشید خداوند به تک تک ثانیه های مان برنامه های زیبا دارد )))
خواهر عزیز من
رفیق بهشتی من
سعیده نازنینم بخاطر تک تک کامنت های پر از عشقت سپاسگذارت هستم
سپاسگذار قلب بزرگت هستم
چقدرر تحسینت میکنم برای کنترول زهنت
کنترول زهن یعنی کنترول گفتگوهای درونی
کنترول گفتگو های درونی یعنی رسیدن به احساس خوب
رسیدن به احساس خوب یعنی رقم زدن اتفاقات خوب
رقم زدن اتفاقات خوب یعنی کنترول زنده گی
عزیز من چقدرر او قسمتی که از انتقالی ات یاد کردی شبیه تجربه امروز من بود
من قبلا هم در کمنت هایم یاد کرده بودم که بخاطر اپلای یک بورسیه در امریکا از یک دوستم درخواست کردم
تمامش با هدایت خداوند بود
با تمام وجودم تسلیم خدا هستم
چند روز نجوای زهن میگفت تو یک پیام برایش نمیگذاری دلت هست کارت انجام بدهد رفت خلاص شد
من گفتم از خدای او آدم درخواست کردم خداوند هدایت کرد خودش درست میسازد خداوند خودش بلد هست خداوند توانا هست اگر شد راضیم اگر نشد هم راضیم چون من به خدا سپرده ام و خداوند همیشه نقشه های عالی دارد
چی شد ؟؟؟
بعد از چند هفته دوستم مسج کرد
که مقاله عالی برایت نوشتم به انگلیس در ایمیلت روان کردم برو بیبین خوشت میاید یا نی
کار هایت هم تمامش انجام دادم خلاص شد
آیا من واقعا سپاسگذار خدا نباشم ؟؟
عاشق خدا نباشم ؟؟
دو روز پیش خانه ما مهمان آمده بود به من گفت
اگر من و تو از این کشور امسال نروم برای ما شرم هست آینده ما نا معلوم هست
من آنقدر آرام بودم از درون
حتی این نگرانی آینده را حس نمیکردم
ناخود آگاه گفتم مثل پادشاه مهاجرت میکنم
خدا میسازد چون او خداست
و پشت این کلمه که میگم او خداست
صد ها باور محکم دارممممم
واقعا او خداست
خدایااااا کرور کروررررر شکرت برای این تجربه های بی نظیر
سعیده عزیزم چقدر تحسین برانگیزی وستودنی وچه جالب که سعیده جان منم وقتی دیدم فایل جدیدفایل سفر به دور آمریکاست گفتم آخ جون یه اردوی یه روزه داریم رضایت نامه ها رو بگیریم وراهی بشیم
سعیده جان تحسینت کردم که اینچنین زیبا نجواهای ذهنت رو کنترل کردی
چقدر زیبا وبا عشق با جاری ات صحبت کردی قشنگ عشق کلمات رو دریافت کردم
وقیمت آخر کامنتت باورت میشه که یه لحظه پشتم لرزید وموهای تنم سیخ شد وچشام پراز اشک به خودم گفتم خدایا تو چه زیبا به احوال بندگانت آگاهی
خلاصه که سعیده کلی ازت انرژی گرفتم مخصوص این آهنگ که من با ریتم خواندم وکلی خندیدم
اقابالاسرنخاستم یار بیسفر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
خونمو توشیشه میگیره همش بهونه میگیره
یه نوک پا که خونم میاد نشسته زود میخواد بره
میگن همسایه هاا آقا بالا سره
گلای رنگارنگ برام نمیخره
برام نمیخره
نامبرده زیاد نگارشم خوب نیست وهرچه به ذهنم بیاد مینویسم
خیلی دوست دارم صورت چون ماهت رو میبوسم یه شاخ گل رز قرمز که نشانه عشق هست تقدیم به قلب مهربونت
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و دوستان هم فرکانسی
سفر به خیر و شادی استاد عزیز انشاالله که همیشه در سلامتی و آرامش در حال لذت بردن از سفر زندگی باشید
این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا رو در حالی دیدم که به لطف خدا چند روزه عازم سفر هستم.
سفری به دنیای درون
به لطف خدا از روزی که دوره احساس لیاقت رو تهیه کردم من هم مثل شما عازم سفر شدم و در حال لذت بردن از جاذبه های سفر هستم.
از ویژگی های منحصربفرد سفر اینه که همه چی جدید میشه. صحنه ها، آب و هوا، مردم و خلاصه انگار آدم وارد دنیای دیگه ای شده و همین جدید بودن همه چی باعث افزایش فعالیت مغز برای بررسی پیرامون خودش میشه و وقتی مغز فعالیت بیشتری داشته باشه احساس لذت و شادی و احساس زنده بودن به آدم دست میده.
خدا رو شکر در این چند روزه که با دوره احساس لیاقت سفر به دنیای درون رو شروع کردم همین احساس رو دارم.
احساس ذوق و شوق و سرزندگی، احساس زنده بودن و احساس هدفمند بودن می کنم.
فقط چند روزه که از محتوای این دوره استفاده می کنم اما به قدری با صحنه های جدید در وجود خودم روبرو شدم که شگفت زده هستم این همه تنوع در همین نزدیکی وجود من در دنیای درونم بوده و من خبر نداشتم.
با اینکه فقط 4 جلسه از این دوره ارائه شده ولی باعث ایجاد تغییر نگرشی عظیم در وجود من شده به شکلی که دیروز با خودم فکر می کردم پس در این ده سال من چه چیزی یاد گرفته و تجربه کرده بودم؟!
احساس می کنم آنچه این روزها در حال یادگیری و به کارگیری در دنیای ذهنم هستم با آنچه در ده سال اخیر از شما استاد عزیز دریافت کرده ام متفاوت است.
همین امروز و دو ساعت قبل مشغول پیاده روی کردن در حاشیه رودخانه زیبا و پرآب و برکت دز بودم.
به لطف خدا بعد از چند ماه ذوق و شوق پیاده روی صبح در من ایجاد شد و با انگیزه گوش دادن به محتوای فوق العاده فایل هایی که برای خودم از محتوای دوره احساس لیاقت درست کردم عازم پیاده روی شدم.
نکته جالب اینکه همزمان که در حال راه رفتن بودم و با صحنه های مختلف مواجه می شدم نگاه و نگرش من درباره انچه می دیدم با چند روز قبل تفاوت داشت.
با اینکه فقط چند روز از آغاز سفرم به دنیای درون می گذرد اما به محض اینکه عازم سفر شدم آگاهی دریافت کردم که منجر به شناسایی انبوهی از افکار مزاحمی شد که سالهاست بیشترین گفتگوی ذهنی ام را به خودشان اختصاص داده بودند و من از آنها غافل بوده ام.
البته این غفلت نه از سر بی تفاوتی بوده است بلکه آگاهی و درک صحیح از شکل و شمایل اینگونه افکار نداشته ام.
افکاری که به ظاهر رنگ و لعاب زیبا و چشم نوازی داشتند و مرا مشغول خود کرده بودند درحالی که به شدت انرژی و تمرکز من را به هدر می دادند.
امروز و روزهای قبل را با نگاهی متفاون به زندگی سپری کرده ام و به قدری احاس لذت و آرامش می کنم که گویی عازمی سفری طولانی به اعماق زیبایی های جهان مادی شده ام.
همان صحنه هایی که تا چند روز قبل از دیدن آنها به احساس بد و ناامیدی می رسیدم به یکباره رنگ و روی دیگری به خود گرفته اند و در نظر من زیبا و آرامش بخش شده اند.
افکاری که تا همین چند روز قبل هر روز از طریق تحقیر و تضعیف کردن باعث آزار و اذیت من می شدند و انرژی زیادی از من برای مهار و کنترل آنها به هدر می رفت به یکباره ساکت شده اند گویی که اصلا در ذهنم وجود ندارند البته که می دانم آنها همچنان هستند اما ساکت شده اند چون آگاهی جدیدی که در همین چند روز ابتدای سفر از محتوای دوره احساس لیاقت دریافت کرده ام به قدری برای من شیرین و جذاب است که مجال سخن گفتن و خودنمایی به افکاری که دستشان رو شده و ماهیتشان مشخص شده است نمی دهند.
آن افکار نامناسب، آن باورهای اشتباه همچنان در جای خود محکم و استوار ایستاده اند اما روی سخن گفتن با من را ندارند چون نیت و ماهیت آنها برای من روشن شده است.
این را از سفرهای قبلی آموخته ام که با هر صحنه ای که مورد علاقه من نیست نباید توجه کنم بنابراین چند روز است که در حال تمرین کردن هستم که به آنچه این افکار و باورها به من گفته بودند بی توجه باشم تا تاثیر سر و صدای آنها در وجودم کمرنگ و کمرنگ تر شود.
استاد عزیز امروز که در حال قدم زدن و گوش دادن به فایل های این دوره بودم تصمیم داشتم بعنوان قدردانی از شما در بخش تمرینات این دوره به عرض برسانم که زندگی با نگرش جدیدی که در من ایجاد کردید چقدر عالی و آرامش بخش است.
دوست داشتم به شما بگویم انگار تازه معنا و مفهوم آرامش ذهنی را درک و تجربه می کنم.
درحالی که قدم می زدم و صحنه های مختلف را تماشا می کردم از عبور و مرور ماشین های زیبا و قدم زدن عاشقانه زن و مردهایی که اول صبح را با هم و در کنار هم آغاز کرده بودند افکاری که تا همین چند روز قبل همیشه در ذهنم مرور می شد و احساس یاس و ناامیدی در من ایجاد می کرد دیگر سر و صدا نمی کردند و انگار فضای ذهن من خالی از سر و صدای آن افکار شده است.
تصور می کنم فضای زیادی در ذهنم به دلیل مقایسه نکردن های روزمره باز شده است. فضایی که به زودی با افکار مثبت و خوش احساسی که منجر به تجربه های زیباتر در زندگی ام خواهد شد پر می شود.
این را می دانم که به اندازه ای که از شر افکار و نگرشهای ذهنی نامناسب رهایی پیدا کنم افکار و نگرشهای زیبایی الهی جایگزین آنها می شوند و فضای خالی ذهنم را پر می کنند.
تا همین امروز هم تمام آنچه به شکل نعمت و فرصت وارد زندگی ام شده است به دلیل خالی کردن فضای ذهنم از افکار و نگرش هایی بود که احساس یاس و ناامیدی را در من ایجاد می کردند. اما این روزها با درک آگاهی دوره احساس لیاقت تصور می کنم گروه دیگری از افکار و نگرشهای اشتباه ذهنم در معرض خطر انقراض قرار گرفته اند.
افکار و نگرش هایی که تمام جنبه های زندگی من را تحت تاثیر خود قرار داده بودند و همیشه مرا ترغیب به مقایسه و حساب و کتاب آنچه هستم و دارم با دیگران می کردند.
در همین چند روزه اخیر که به طرز شگفت انگیزی در حال کشف و توقیف اینگونه افکار هستم تصور می کنم فضایی در ذهنم باز شده است که ایمان دارم با افکار و نگرش های الهی پر خواهد شد. افکار و نگرشهایی که به هرچه بیشتر در ذهن و وجود ما رخنه کنند خوشبختی و سعادت بیشتری را برای ما در دنیا و آخرت به ارمغان می آورند.
امروز از دیدن این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا هم لذت و برداشت متفاوتی داشتم.
همین چند روز قبل بود که موقع تماشای قسمت قبلی احساس کردم در حال وقت تلف کردن هستم و باید برای انجام کارهایی که در ذهنم مرور می شد عجله کنم. اما امروز به لطف آگاهی دوره احساس لیاقت صبوری و آرامش متفاوتی را در وجودم تجربه کردم.
آرامشی که نه تنها مرا ترغیب به تماشا کردن و لذت بردن از صحنه های این قسمت از سفرنامه کرد بلکه مرا تشویق و ترغیب به نوشتن و به اشتراک گذاشتن احساس خوبی که از آغاز سفرم به دنیای درون کرد و اکنون در حال نوشتن هستم.
خدا رو شکر می کنم که همواره مرا هدایت و حمایت می کند. خدایی که حتی زمانی که تحت تاثیر افکار و نگرشهای اشتباهم درباره زندگی هستم اما به طریقی که خودش می داند به من تلنگر می زند که راه کدام است. و اصرار می کند و بارها و بارها به من تلنگر می زند اگرچه من غافل و نسب به ندای او ناشنوا باشم.
همین خدای مهربان با تلنگری که برای من قابل درک کردن بود مرا عازم سفر به دنیای احساس لیاقت کرد.
من دل و دماغ سفر کردن نداشتم و مشغول بازی های روزمره ام بودم اما نه یک بار بلکه چند بار به من تلنگر زد که وقت سفر است.
گرچه ندای او می شنیدم اما دل مشغولی هایی که برای خودم ایجاد کرده بودم پای مرا برای سفر کردن بسته بود و قدم برداشتن را برای من غیرممکن کرده بود.
اما او ادامه داد و باز هم مرا به سوی خویش خواند و در لحظه موعود به خود آمدم و چشم از بازی های روزمره زندگی برداشتم و به ندای حق گوش جان سپردم و عازم سفر شدم.
سفری که تازه شروع شده است و خدا می داند مرا به کجاها خواهد برد و چه به من خواهد آموخت.
استاد عزیز بی نهایت سپاسگزارم که بار دیگر در هشتمین سال همراهی با شما مرا با خود به سفر بردید.
سپاسگزارم که هرآنچه برای تجربه یک سفر رویایی نیاز است را مهیا کردید.
سپاسگزارم که مسئولیت فراهم کردن وسایل و لوازم مورد نیاز برای سفر را به عهده گرفتید و کامل تر و جامع تر از سفرهای قبلی همه چیز را فراهم کردید.
سلام و درود خدمت شما دوست هم فرکانسیام آقای عطار روشن
چقدر خوشحال و سپاسگزارم که خداوند من را با شما آشنا کرده تا بتوانم از حضور شما در این سایت و از انرژی فوقالعادهی شما بهره ببرم… انگیزه هایم زنده بشه و پاهایی که گاهاً ممکنه سست بشه ، قوی بشه برای حرکت …
آقای عطار روشن، من به شما به چشمِ یک دویت خیرخواه و مهربان نگاه می کنم
نمی توانم با کلام بیان کنم که چقدر قدردان شما هستم و چقدر با قلبم دوستتون دارم
می دونید چیه؟
من هم آدم خیلی پر ذوق و شوقی هستم و احساساتم رو خیلی خوب درک می کنم
(اصلاً به خاطر داشتن این ویژگی ، سوق پیدا کردم به سمت حرفهی عکاسی و دارم قدم های عملی خودم رو بر میدارم برای استارت این مسیر… ، مسیری که عاشقشم و فکر می کنم رسالتم همینه، در دیدگاه اخیرم به تفصیل در پاسخ به خانم مونا ترحمی توضیح دادم که چه مسیری رو دارم طی می کنم)
دیشب به من الهام شد که برم در کانال تلگرام ویدیویی که شما سال 97 با عشق برای ما ضبط کردید رو دانلود کنم و ببینم
باورتون نمیشه
خدا گواهه…
اونقدررر انگیزه هایم زنده شد و اونقدر حال دلم عالی شده از دیشب تا به حال که نمی توانم با کلمات بیان کنم
شما با ذوق و شوق و با چشم هایی پر از اشک و با اشتیاق سوزان در اون ویدیو صحبت کردید
یک بار دیشب ویدیو رو دیدم یک بار امروز صبح و میخواهم یک بار دیگه هم ببینم و نکات خیلی ارزشمندی که در اون ویدیو بیان کردید رو نت برداری کنم و حتماً در زندگی خودم اعمال کنم
نکاتی مثل
از همونجایی که هستم شروع کنم و لیاقتم رو به خداوند ثابت کنم
(مثال ترک سیگار برای من خیلی خوب بود) تا بتوانم یک عادت غلطی که سال هاست می خواهم ترکش کنم رو بگذارم کنار
اونجایی که گفتید ما نمی توانیم شگفت انگیز نباشیم … چی بگم … اصلاً غوغایی درونم ایجاد شده
مطمئناً فرکانس الان من رو شما درک می کنید…
می گفتید خدا میگه مگه من استاد عباس منش رو برای شما نیاوردم؟؟!
چی بگم من …. اصلاً مثال هاتون بیییی نظیره بی نظیر ، انرژی شما فوقالعاده است ، با قلبم سپاسگزارم و دوستتون دارم و خیلی دوست دارم که تا قبل از مهاجرت از ایران خداوند هدایتم کنه شما رو از نزدیک ببینم و سپاسگزاری کنم و یک هدیه به شما تقدیم کنم
اونجایی که آخر های ویدیو با ذوق و شوق می گفتید
نمیدونم خداوند بعد از ما چی توی مشتش هست که برای آیندگان رو کنه…
ولی من راضیم من همین استاد رو می خواهم من خوشحالم…
اینقدرررر خوشحالم و اشک توی چشمامه که نمیدونم از کدوم حرف هاتون بنویسم
اونجایی که آخر های ویدیو گفتید همه با هم سرود عشق رو سر بدهیم ، همه با هم بندگی خداوند را کنیم، همه با هم سپاسگزار خداوند باشیم
خیلی این جمله ها برایم زیبا و الهام بخش بود
اونجایی که گفتید همیشه در یکی از گوش هاتون هندزفری هست و همیشه و همیشه دارید صحبت های استاد رو گوش میدهید خیلی الهام بخش بود که من هم می توانم این کار رو انجام بدهم
با توجه به اینکه هندفری بلوتوث هم دارم و خیلی کار راحت تره
اونجاهایی که گفتید خیلی با خودتون صحبت می کردید و دائما می گفتید برای فلانی شده برای استاد شده خدای من هم همون خداست دیگه پس برای من هم میشه
خیلی برای من تاثیر گذار بود که یادم باشه دائماً منتظر نباشم تا یه ویدیوی جدید یا یه کامنت یا اتفاق در دنیایی پیرامونم بی افته و انگیزه بگیرم
من باید 24 ساعته با خودم حرف بزنم و این وظیفهی من که 24 ساعته به خودم انگیزه بدهم و حال خودم رو خوب کنم نه هیچ کس دیگه نه هیچ عامل بیرونی دیگه…
میگم… خیلی درس های ارزشمندی از این ویدیو یاد گرفتم و این هایی که نوشتم همون هایی هست که یادم میاد وگرنه خیلی بیشتر نکته داره این ویدیو
حتماً می نویسم و نت برداری می کنم ، الهی صد هرار مرتبه شکر
آقای عطار روشن من تمام اون ده قسمتی که نتایج دوستان ، ویدیوهای شما بود هم بارها دیدم و درس های ارزشمندی ازش یاد گرفتم و سعی کردم در زندگیام اعمال کنم
یه جایی به صورت واضح یادمه اونقدر خوشحال شدم و اشک ریختم که حالم دست خودم نبود ناخودآگاه آیندهی خودم رو تجسم می کردم و ذوق می کردم
همون جایی که شما داشتی تصاویر آیدا کوچولوی عزیز رو نشون میدادی ، رابطهی عاشقانهای که با همسرتون دارید با بچه هاتون دارید اون اسپورتج اون واحد آپارتمان بسیار شیک
و از هم مهم تر … چیزی که خیلی من رو به وجد آورد … خانواده… کانون گرم خانوادتون… این ها خیلی برای من شگفت انگیز بود خیلی حس و حال خوبی بهم میداد همین الانم که دارم می نویسم اشک در چشم هایم هست
الهی شکر ، الهی صد هزار مرتبه شکر
خیلی خوشحالم که اینجا هستم و می توانم این حرف ها رو بزنم می توانم ابراز دوست داشتن بکنم و تحسین بکنم و سپاسگزاری بکنم از خداوند به خاطر این دنیای زیبا
خدایا شکرت
کانون خانوادتون گرم
برای شما از خداوند درخواست خوشبختی و موفقیت روز افزون دارم
وقتی نوشته شما رو خوندم خیلی برام لذت بخش بود که سال 97 گفتم که فایل های استاد رو گوش می دم و همین امروز سال 1402 هم قبل از خوندن نوشته شما رفته بودم پیاده روی و یکی از فایل های دوره احساس لیاقت رو گوش داده بودم
و موقع خوردن یک صبحانه لذت بخش در فضایی آرام و سرشار از احساس خوب (خونه مادرم) دلنوشته شما رو خوندم
عقیده امروز من اینه که مهمترین دستاورد ما از دنبال کردن استاد عباس منش عزیز می تونه این باشه که آگاه زندگی میکنم.
آگاه زندگی کردن رو یاد می گیریم
این خیلی مهمتر از روابط خوب داشتن یا ثروتمند بودن و هر چیز دیگه است
همین دیروز به شکل عجیبی بی حوصله بودم یا بهتره بگم عصبانی بودم جوری که حتی روی رانندگی و برخورد با آیدا هم تاثیر گذاشته بود
اما آگاهی به کمکم اومد و خودم رو دیدم و احساسم رو درک کردم و می دونستم که این عادی نیست که من در این احساس و حالت بمونم
با چند ثانیه آرام شدن و با چند جمله صحبت کردن با خودم و مرور چند تا اتفاق خوش احساس از زندگی ام آمپر عصبانیت من فروکش کرد و احساس آرامش کردم
این فرایند نتیجه آگاه بودنه
و نگرشی که نسبت به خودمون در این سایت پیدا می کنیم بالاترین دستاوردی است که بعنوان یک انسان آگاه زندگی خواهیم کرد.
شاد و موفق باشید و تصاویر زیبایی از جهان الهی ثبت و ضبط کنید
چقدر خوشحالم که کامنت شمارو میخونم و چقدر خوشحالم که شما هم پاسخ منو خواهید خوند چون بعد از دیدن فایل های نتایج شما بقدری تاثیرات شگرف تو زندگیم دیدم که به من یاد آور این قانون شد که هرچه به الگوهای خودت نزدیک تر باشی بیشتر میتونی تأثیر بگیری
زندگی و روال رشد شما خیلی شبیه زندگی من بود و همیشه همت و اراده و پشتکارتون برای تغییر و تحول زندگیتون یکی از بهترین سرمشق ها و الگوهای من بوده
میخواستم از این طریق قدردانی و قدرشناسی خودمو ابراز کنم و دوباره تحسین و تمجیدتون کنم که خود شما هم یکی از بهترین مواردی بودید که با احساس لیاقت تون به من احساس لیاقت دادید.
دوست خوب و دوستداشتنیم، برایت بهترینها رو خواستارم.وقتی اومدم کامنتهای این قسمت سریال سفر به دور آمریکا رو به ترتیب امتیاز بخونم،
با کمال تعجب و شگفتی با کامنت شما روبرو شدم.
خیلی خیلی خوشحال شدم که کامنت زیبا و پر از آگاهیتان رو مطالعه نمودم.
خواستم ضمن تشکر از شما به عرض برسانم که بنده نیت کردم به پاس قدردانی و سپاس گذاری خالصانه و صمیمانه از شما به یاری خدا بزودی به دیدارتان مشرف شوم.
از زمانی که به این منظومهی خدایی وارد شدم،تصمیم گرفتم تا حد امکان به دیدن ستارههای درخشان این منظومهی الهی بروم،تا کمکم به خورشید تابانش که استاد عزیزمان عشق همیشگی همهمون سیدحسین عباسمنش است،برسم.
به امید دیدار،سالم ؛ شاد؛ ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سپاسگزارخداوندم که خداوند من رو به سمت کامنت شماهدایت کرد و باعث شد که من هم بیشتر به خودم تلنگر بزنم وبیشتر به جای اینکه به دنبال این باشم که سفربه دنیای بیرون رو تجربه کنم،سفر به دنیای درونم رو تجربه کنم،و از ذات مقدس خودم بیشترین لذت رو ببرم
اگه نتونم باخودم و دنیای درونم به صلح برسم،مطمئنا نخواهم توانست به خوبی از دنیای بیرونم نهایت لذت رو ببرم
سپاسگزارم ازشمادوست عزیزوشاگرد ممتاز این سایت الهی،که اینقدر سخاوتمندانه و انقدر زیبا تجربیاتتون رو باما به اشتراک میگذارید
براتون به صلح رسیدن واقعی باذات مقدس و الهیتون رو آرزومندم
و امیدوارم هم دراین دنیا و هم در سرای آخرت بهترین جایگاه شایستتون باشه
ی سوالی داشتم سپاسگذار خواهم بود اگر راهنماییم کنید
به نظر شما احساس گناه و عذاب وجدان که دلت نیاد ثروتمند شی چون یک سری از کسایی که خیلی دوستشون داری شرایط مالی سختی دارن و تو احساس عذاب وجدان کنی برای اون رفاهی ک پول بهت میده و همین عامل بشه یک ترمز بزرگ برای عدم کسب ثروت؟
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی
سلام به همه همسفران عزیزم
خدایا ازت سپاسگزارم که در مدار دیدن این زیبایی ها و دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم
استاد جان چقدر این مدت که دارم سریال سفر به دور امریکا رو نگاه میکنم به دیدن زیبایی ها هدایت میشم و چقدر حالم عالی شده چقدر فرکانس هام مثبت تر شده
وقتی احساسم خوبه خیالم راحته و میگم مسیرم درسته
خدایا شکرت
تو قسمت 207 که شما از سنجاب ها فیلم گرفتین دیدن سنجاب ها برام خیلی جالب و لذت بخش بود واقعا از ته دلم ذوق کردم و تحسین کردم و تو کامنتم نوشتم تا حالا سنجاب به این زیبایی ندیده بودم
چند روز پیش رفته بودیم یه باغ برای عکاسی دقیقا عین همون سنجاب هایی که من تو اون فایل دیدم و اونجا از نزدیک دیدم
دقیقا همون اندازه همون رنگ همون طرح
خیلی زیبا و ناز بودن و برام جالب بود وسط شهر تونستم سنجاب ببینم چون همیشه فکر میکردم فقط تو جنگل یا طبیعت های بکر هستن
و اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود که من دقیقا عین این سنجاب ها رو چند روز پیش تو سریال سفر به دور امریکا دیدم
و بالاخره هرروز از یه طریقی خدا هدایتم میکنه به دیدن زیبایی ها
و امروز هم تو این فایل بارون و تگرگ دیدم و یه اتفاق جالب افتاد که
امروز هوا آفتاب بود ولی باران میومد و یه صحنه رویایی درست شده بود
چون نور خورشید میخورد تو قطره های بارون و فقط میتونستی سپاسگزار باشی و بس
و استاد جون ازتون یاد گرفتم که
باران رو نماد ثروت و فراوانی و برکت ببینم و نشانه ای ببینم از طرف خدا برای ورود نعمت ها و ثروت های بیشتربه زندگیم
خدایا شکرت
چقدر آخر فایل و دیدن اون خانوم که از عروس و داماد عکاسی میکرد برای من نشونه بود
خانوم شایسته ممنونم که این صحنه رو فیلم گرفتین
خیلی حالم عالی شد با دیدن این صحنه و کلی اون خانوم و تحسین کردم
همچنین سادگی این عروس و داماد چقدر قابل تحسین بود
خدایا چقدر ساده بودن بدون آرایش بدون زرق و برق بدون شلوغ کاری
چقدر این ساده بودن عالی و لذت بخشه
چقدر چهره های زیبا و دلنشینی داشتن چقدر انرژی خوبشون شون از چهره هاشون مشخص بود
خانوم شایسته عزیز کفشهای جدیدتون مبارکتون باشه
استاد چقدر زیبا گفتین آرایشگاه سیار خصوصی
منم الان مدت هاست آرایشگاه نرفتم و همه کارهام و خودم انجام میدم
من قبلا خیلی رو ابروهام حساس بودم و یه آرایشگاهی بود که من حتما حتما باید میرفتم اونجا
همیشه که میرفتم وقتی برمیگشتم عصبی میشدم انقدر که من اونجا معطل میشدم و واقعا میدیم مثلا 4 یا 5 ساعت من هدر رفته برای یه ابرو برداشتن
اوایل که تو این مسیر نبودم اصلا متوجه نبودم که این چه کاریه آخه ؟
یه بار از خودم نپرسیده بودم که
یعنی وقت من انقدر بی ارزش هست که 5 ساعت من برای یه ابرو برداشتن هدر بره ؟
تازه این فقط برای ابرو بود حالا بماند که یه روز دیگه یه تایم دیگه برای ناخن درست کردن باید میزاشتم
یه روز دیگه برای مو رنگ کردن و ………..
چقدر از زمان و انرژی من تو آرایشگاهها میگذشت و مثلا به خیال خودم داشتم به خودم میرسیدم ولی یک هزارم اعتماد به نفس الانم رو نداشتم
تازه خوشحالم بودم
ولی کم کم که اومدم تو این مسیر انقدر چیزهای دیگه برام مهم و با ارزش شدن که کم کم یادم میرفت که برم آرایشگاه
انقدر زمانم برام با ارزش شد که دلم نمیومد بخوام با معطل شدن تو آرایشگاه هدر بدم
کم کم شروع کردم خودم ابروهام و مرتب کردن و گفتم حالا یه ذره هم کج و کوله بشه مگه چی میشه؟؟
انقدر این کار و انجام دادم که کم کم یاد گرفتم و گفتم عععه چقدر خوب اینطوری میتونم هر مدلی که خودم دوست دارم به ابروهام بدم
وای که چقدرالان خودم و بیشتر دوست دارم و میپسندم
و آخرین باری که رفتم آرایشگاه که موهام و رنگ کنم رفتم پیش دختر خالم
و بهم گفت این رنگ موهای طبیعی خودته؟ گفتم آره
گفت همه میان میگن موهای ما رو این رنگی کن بعد تو میخوای موهای به این قشنگی رو رنگ کنی که چی بشه؟ واقعا همه آرزشونه موهای تو رو داشتن
از اون روز دیگه موهام و رنگ نکردم و به خودم گفتم حالا یه مدت بزارم موهام رنگ خودش باشه
یعنی من الان میفهمم که چقدر همین موهای طبیعی که خدا بهم داده زیباتر هست ولی من حتی یه بار هم به این موهام توجهی نکرده بودم و فکر میکردم اگه موهام و رنگ کنم یعنی برای خودم ارزش قائل هستم
من ارزشمندی خودم رو گره زده بودم به رنگ کردن موهام
به درست کردن ناخن هام
به آرایش کردن
به یه عالمه زرق و برق به خودم آوزون کردن با اینکه اصلا باهاشون راحت نبودم
یعنی الان که هیچ کدوم از این کارها رو نمیکنم انقدر خودم و دوست دارم انقدر احساس سبکی و آزادی دارم انقدر حالم عالیه که واقعا احساس رضایت و خوشبختی از ته قلبم دارم
استاد و خانوم شایسته من عاشقتونم که زندگی واقعی تون رو میزارین جلو دوربین نه ادایی هست نه نقابی و برای ما الگو هستین
و نکته دیگه راجب پیدا کردن سکه که خانوم شایسته پیدا کردن
استاد همیشه میگن حتی اگه یه سکه تو خیابون پیدا کردی این نماد ثروت هست
یعنی تو تو مدار ثروت هستی
یعنی خدا داره بهت نشانه میده
باید این و ببینی و تحسین کنی
خانوم شایسته عزیز تحسینتون میکنم که همیشه ثروت دنبالتون میاد
منم خیلی خیلی پیش میاد که تو خیابون پول پیدا میکنم
و کلی سپاسگزار میشم و میگم این یه نشونست برام
خدایا ازت سپاسگزارم برای دریافت آگاهی های امروزم
خدایا شکرت که بهم فرصت نوشتن دادی
در پناه الله
به نام خدای هدایتگر
سلام به همسفرای عزیزم!
یه صبح دیگه یه صدایی توی گوشم میگه ثانیه های تو داره میره امروزو زندگی کن فردا دیگه دیره
نم نم بارون میزنه به کوچه و خیابون یکی میخنده یکی غمگینه زندگی اینه همه قشنگیش همینه
خورشید و نورو ابرای دورو هرچی که تو زمین و آسمونه بهم انگیزه میده
رها کن دیروزو زندگی کن امروزو هر روز یه زندگی دوبارست یه شروع جدیده
دوست دارم زندگی رو دوست دارم زندگی رو
خوب یا بد اگه آسون یا سخت نا امید نمیشم چون دوست دارم زندگی رو
دوست دارم زندگی رو …
یک شب دیگه تو طبیعت و حالا یک صبح زودِ پر انرژی!
به به، درخت و کوه و صخره و رودخونه و آسمون آبی و تابش آفتاب و…اون ویو…دیگه آدم چی میخواد؟!
عاشقتم مریم جان که تو کوه و کمر داری خودت موهاتو کوتاه می کنی!!
عاشقتم استاد جان که انقدر قشنگ زوم میکنی رو چهره ی زیبای مریم جان و کیف میکنی از دیدنش…
مثلاً روم زوم کنی بوم بوم کنه قلبم… (فقط هم همین یه تیکه شو شنیدم و بلدم :)
چه صحنه ها و احساس قشنگ و لطیفی بود (چشمای قلبی)
مریم جان عاشق این سادگیت هستم. راحت بودن با سادگی یکی از بهترین نعمت هاییه که خدا میتونه به یکی بده.
ای جانم، بازم استادی که چشماش برق میزنه از دیدن یه چشمه ی جدید، انگار بار اوله آب می بینه :)))). چقدر این ویژگی عالیه که زیبایی ها برامون تکراری نشن و مثل بار اول براشون ذوق کنیم.
وای خدا مُردم از خنده دقیقاً همون چیزی که تصور می کردم. استاد میره دستی به آب میزنه بعد میگه “ببیییییین، آبش یخخخخخه”
واو…دونه های تگرگ به این بزرگی تا حالا ندیده بودم! مثل برف میمونه!
عزیزم چه عروس و داماد نازنینی، چه عکسایی بشه این عکسا تو این فضا!
خدایا شکرت که من رو مهمون یه قسمت دیگه از این سفر و دیدن زیبایی هاش کردی!
خدایا شکرت به خاطر این خانه و خانواده!
خیلی خوشحالم که دارم دوره ی احساس لیاقت رو همراه هم کلاسی های نازنین شرکت می کنم و از همون روز اول احساس کردم تاثیرش رو رو خودم! اینکه به خودم به یه چشم دیگه نگاه کنم. به چشم “لایق تمام نعمت های این دنیا بودن”. خدایا هزاران بار شکرت.
استاد و مریم جان و همه ی همسفرا و هم کلاسی های عزیزم عاشقتونم و در پناه خدا بهترین ها رو براتون آرزو می کنم.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربونم
چه فایل بهشتی و نابی
اول فایل ، نگاهم با درون عقب عقب رفت خدایی….
میون این همه زیبایی و سرسبزی و دریاچه و
چشمه های خنکپرازآب ، خودمو احساس کردم….
خوش بحال اون نسیم مهربون که از کنارشما گذر کرد …
واییییییی که کوتاه کردن موهاتون اوج لذت بردن از خودتون بود خانوم شایسته ،چه ریلکس بودین آخه….
یه لحظه یاد خودم افتادم که تو عروسی خودم آرایشگاه نرفتم و چه قدر برا همه عجیب بود اون زمان ……
یه وقتایی هلیسا میاد پیش من میگه مامان میدونی چیه ؟
منم میگم چیه ؟
میگه نمیدونم نمیدونی یهویی چقد زیاد تا یه آسمون زیاد که هم خورشید هم ماه هم ستاره داره ها هم شب باشه هم روز باشه ها همه باشن ها
بریم تا شمال و بیاییم و از خونه ی خودمون تا بریم خونه ی عزیز و تا سرکار بابا برسیم و تو راه سوار رنگین کمون بشیم ها بعد بریم شهربازی من سوار تاب زنبوری بشم ها تا اونجاها دوست دارم ….
حالا بعداز این فایل
منم مثل هلیسا باید حرف بزنم ….
بگم استاد منم به اندازه ای که هلیسا میگه دوستون دارم …
اون عروس و داماد آخر فایل
منو برد به خاطرات ازدواجم 14 سال پیش….
اینکه من و رسول جانم به توافق رسیدیم که بی خیال
جشن عروسی مطابق میل بقیه بشیم و راحتی خودمون ترجیح دادیم …
نتیجه لباس عروس مدل دلخواهم رو خواهرم دوخت خیلی ساده و شیک و با چهره خودم چندتایی دونفره عکس انداختیم …..
بعدش هم رفتیم سفرررررررررر
هورااااااااااا
ملت منتظر دعوت بودن که گذاشتیم شون سرکارررررررر…………
کلی حال داد …
بیشتر خوشحال بودیم که تصمیم خودمون انجام دادیم تو شروع زندگی مون و اما
برگشتیم از سفر ، تو خونه خودمون مهمون هایی
رو که دوسشون داشتیم به انتخاب خودمون دعوت کردیم کل تعداد مهمونامون 27نفربودن و یه شام و شیرینی دادیم و سوغاتی سفرهم بهشون دادیم و کلی هم هدیه دریافت کردیم ……
یعنی مهمونا متعجب بودن که ما تو مهمونی هم، لباس عروس و دوماد نپوشیدیم و راحت تیپ خونگی مونو پوشیدیم ….
خدایی مهمونامون بیشتراز ما تیپ زده بودن…..
کی دیده بود آخه داماد با تیشرت ،بدون دنگ وفنگ تو خونه خودش برقصه …
همچنان مهمونی اون شب ما و سبک عروسی مون در صدر جدول خانواده برقراره خداروشکر …
عاشقتم استاد وخانوم شایسته جانم..
سلام به همسر بهشتی و بینظیرم
سپاسگزار وجود ارزشمندت هستم
فاطمه جانم باور کن اصلا یادم رفته بود که ما زندگیمون چطور شروع شد
و واقعا انسان فراموش کاره
وقتی کامنتت را خوندم چقدر خاطرات اون روزها به نیکی در ذهنم تداعی شد
چقدر الان به خاطر اون تصمیممون خوشحالم
اینکه به احساس خودمون اهمیت دادیم و تو دوران نامزدیمون که 10 ماه طول کشید سراسر لذت بود و خوشگذرانی و حال خوب و وقتی هم خواستیم زندگیمون شروع کنیم در عین سادگی و در جهت حال خوب خودمون این تصمیم شجاعانه را گرفتیم
البته باید اینا اذعان کنم که
شما بیشتر از من پای این تصمیم مصمم و ثابت قدم بودی
و در آخر هم خواسته ات عملی شد
و هر وقت فکر میکنم به اون تصمیم
چقدر از ته دلم ذوق میکنم.
چون اون پولی که قرار بود بدیم برای دیده شدن
آتلیه و چشم و هم چشمی بعد 10 ماه زندگی مشترک
تونستیم خونه بخریم
و حتی یه سال هم مستاجری نکشیدیم
وتو خونه خودمون به راحتی و آسایش داریم به این زندگی دلچسپ که البته با فراز و نشیبهایی همراه بوده
ولی الان در جای درستی هستیم
و این راه برامون خیلی هموار شده ادامه میدیم.
الهی صد هزار مرتبه شکرت.
عاشقتم عشقم
سلاااااااااام
عشق دلم
رسول جونم
سپاسگزارم از کامنتی که برام نوشتی ….
اینکه گفتی یه چیزایی یادت رفته
درسته واقعا ..
از همون اول متوجه شدم که سریع از گذشته و اتفاقات گذر میکنی حالا چه این اتفاقات خوب باشن چه نا خوب …
همین گذر کردنت باعث حال خوبته .
خداروشکر …
بخاطر زندگی نابی که همچنان بهتر و بیشترش تجربه میکنیم …
بقول هلیسا نمیدونم نمیدونی که من چقدر دوست داررررررررررررم…..
یه عاااااالمه خیلی زیاد …
فداااااااتم من …
بوووووووووووووووووووووووس.
سلام به دوست عزیزم فاطمه جون
من خیلی لذت بردم از خوندن پیامتون
به اندازه هلیسا جان که حد و اندازه دوست داشتنش رو مشخص میکنه براتون ،کیف کردم . چقدر خوب نوشتین خیلی تحسینتون میکنم که انقدر خاص بوده مراسم ازدواجتون.. انشاالله که همیشه در کنار هم خوشبخت و خوشحال باشید .
مام دقیقا همین کارو انجام دادیم برای مراسم ازدواجمون
من حتی دلم نمیخواست موجود زنده ای برای خوشبختی من قربونی بشه . بنابراین بعد از عقد در کمال سادگی دوتا خانواده رفتیم باهم شام خوردیم و هیچ قربونی هم درکار نبود به لطف خدای بزرگ . و تا همین لحظه که دوسال و چند ماه ازون روز میگذره خیلی شاد و سپاسگزار و سلامتیم در کنار هم .
ماهم مثل شما مراسم عروس نگرفتیم و من خیلی بابتش خوشحالم هنوز :))) یک سال بعد از ازدواجمون همین اسفند گذشته خانواده ی همسرم یه مهمونی خیلی ساده گرفتن و فامیلای درجه یک رو به صرف شام دعوت کردیم و باهم عکس گرفتیم همین و بس .
و چقدر خاص بود همین سادگی و خودمون بودن و به همه خیلی خوش گذشت و خیلی به یاد موندنی بود
عوضش همه اون هزینه هایی که قرار بود این حین انجام بشه رو سرمایه گذاری کردیم و کلی جلو افتادیم .
اصلا اصل همینه دیگه !
این که بدور از هیچ سختی دادن به خود و دراوردن چشم بقیه ، آدم با یک نفر شبیه خودش زندگی شو شروع کنه و لذت ببره از تک تک لحظاتی که خداوند بهش داده .
سلاااااااااام غزل جانم
سپاسگزارم از کامنتی که برام نوشتی.
منم به همون اندازه که هلیسا میگه
دوست دارم عزیزم…..
خیلی تحسین میکنم بابت ازدواج ساده وشیکی که کردین.
خدا حفظ تون کنه ..
الهی که همیشه درکنار هم ،دلتون شاد و لبتون خندون باشه عزیزم
سلام بر فاطمه و رسول فاطمه
سلام بر قلب عاشق و وجود نازنینت
خواستم از پاسخی که برام گذاشتی تشکر کنم و هم از کامنت زیبا و دلی که نوشتی سپاسگزاری کنم
منو بردی به خاطرات گذشته خودم به خاطراتی که چندان شیرین نیستند اما وقتی صحبت از یار همفرکانسی زندگیم میشه ، تمام وجودم پر میشه از عشق و رحمت خداوند که چنان لبریز از عشق به رب و خالقم میشم که اشک از همه وحودم جاری میشه
همه تن چشم شد و از شوق تو گریان
چقدر خوبه که همه یاد بگیرند با خودشون و برای خودشون زندگی کنند و نگران قضاوت و نظرات دیگران نباشند
چقدر خوبه که افسار زندگی مونو از ذهن بگیریم و بدیم دست خدا و مثل یه بره تسلیم خواست خدا بشیم
چقدر خوبه که جز رضایت پروردگار به تایید و تمجید کسی نیاز نداشته باشیم و اون عزت نفس له شده رو دوباره زنده کنیم به شوق احیای احساس لیاقت
درود خدا بر شما و دوباره سپاسگزارم از وجود عاشق و آگاهتون
برکت و رحمت و نعمت خداوند همواره در زندگیتون جاری
سلام به فاطمه عزیز ودوست داشتنی
احسنت فاطمه جان چقدر از کامنتت لذت بردم از شیرین زبونی هلیسا جان ذوق کردم
فاطمه عزیز چقدر تحسین کردم این روح بزرگت اینکه به دور از چشم وهم چشمی به سلیقه خودتون زندگیتون رو با عشق آغاز کردید دقیقا مجلس عروسی ما هم همین بود جمع کل فقط اقوام درجه یک ده نفر از خانواده ما و12 نفر از خانواده همسرم من وهمسرم که نزدیک به یکسال نامزد بودیم هر چیزی که نیاز داشتیم خودمون تهیه کردیم مسافرت رفتیم تنها چیزی که خرید کردیم برا عروسی حلقه بود آن خیلی ساده وشیک ووقتی هم مسافرت برگشتیم یه مهمونی آن هم بدون شام فقط چای وشیرینی
وتا الان که تقریبا 5 سال از زندگی مشترکمون میگذره خیلی از آن تصمیمی که آنروز دوتایی باهم گرفتیم خوشحالیم
سپاسگزار وجود ارزشمندتم که خاطرات خوبی را به من یاد آور شدی
بی نهایت دوست دارم روی چون ماهت رو میبوسم
وامیدوارم چرخ زندگیت همیشه برروی ریل خوشبختی در حرکت باشد
یاحق
سلااااااااااام فهیمه ی خوشگلم
سپاس از کامنتی که برام نوشتی عزیزم
چقدر عالی از عروسی و خاطراتت نوشتی
آفرین برشما بانو که
مثل خودم ، شیک ومجلسی زندگیتو شروع کردی ..
الهی که همیشه در کنار عشق دلت
صفا کنی و زندگیت پراز خوشبختی واحساس خوب باشه عزیزم .
به نام خدا
سلام فاطمه جان چقدر دوست داشتن کودکانه هلیسا رو دوست داشتم خدا حفظش کنه واستون
آره دقیقا ماهم عروسیمون ساده بوده سفرعقد ساده توخونه
چون سنم کم بود قرار براین بود یه چند سالی عقد باشم بعد جشن ازدواج بگیریم.
هیچ وقت این صحنه یادم نمیره که روز عقدم، عروس عمه ام که واسه آرایش کردنم زودتر از همه مهمانا اومده بود من هنوز درحال جاروزدن بودم بهم گفت روز عروسیته داری جارو میکنی بیا بریم.
بایه آرایش مختصر توخونه ویه لباس عروس ساده عقد کردیم که بعدا جشن مفصل بگیریم.
بعداز دوسال هم بدون هیچ جشن وعروسی یه خونه اجاره کردیم خودمون دوتایی اثاث زندگیمونو چیدیم رفتیم امامزاده سید جعفر زندگی دونفریمونو شروع کردیم.
سلام فاطمه جان عزیزم
سپاس از کامنت قشنگی که برام نوشتی ،لطف کردی .
وای چه باحال بود خاطره عروسیت
دمت گرم که نوشتی …
خیلی هم عالیه این سادگی ها
الهی که همیشه حال دلتون شاد باشه و لبتون خندون در کنار خانواده محترمت با عشق زندگی کنی عزیزم.
سرشاراز نگاه خداوند باشی .
یا رحمان و یا رحیم
ظلمت نفسی
بار الها میدانم که هیچ کس ستمکار تر از من به من نبود و هیچ کس عاشق تر و مهربان تر از تو به من و من عمری را به خود ستم کردم و اکنون طلب بخشش از درگاه پر از مهر تو را دارم
یا غفار الذنوب هیچ کس بخشنده تر از تو نیست بر خیل گناهانم
یا ستار العیوب هیچ کس پوشاننده تر از تو نیست بر عیبهایم
یا کریم هر چه خواستم کرامت کردی و هرچه طلب کردم عنایت کردی
یا سمیع هرچه از دلم گذشت شنیدی و اجابت کردی
یا بصیر آنچه من ندیدم را بر من نمایان کردی و راه را ز بیراهه عیان
«««««««————————————-»»»»»»»
به نام عشق ، خداوند رحمان و رحیم
سلام بر استادان جان و جانانه های استاد و همراهان طریقت توحید و عزیزان همسفرم
به دنبال بهانهای بودم تا سفرنامه خودمونو براتون کامنت کنم و با اومدن این بخش از فایل سفر به دور آمریکا و دیدن زیبایی های این سفر استادان عزیزم
مثل همیشه تحسینشون کردم و سپاس گزارشونم که باعث شدند ما هم با تمرکز بر این دوره از سفرها به خواسته همیشگی مون تجسم ببخشیم و تصمیم بگیریم متفاوت با همیشه سفر کنیم.
زیبایی های این تصاویر به قدری زیبا بودند که مثل همیشه فقط در لحظه لحظه اون خدارو شکر میکردم از خلقت این همه زیبایی و تنوعی که در طبیعتش قرار داده
از تصاویر زیبایی که به لطف درون هوشمند تقدیم چشمان مون شد تا رابطه عاشقانه دو استاد و صفا و سادگی این نوع زندگی که همه و همه نمونه و الگویی بسیار زیبا و بزرگ برای ما بودند.
خدایا مثل همیشه باید بگم ناتوان از شکرتم.
«««««««——————————–»»»»»»»
چند روزی از مهرتان دور بودیم و در سفر با معشوق
اینبار به قول عزیز دلم خدارا هم با خودمون بردیم و با خدا تا خدا سفر کردیم
چه سفرییییییییییی
سفر نه هااااااا سفررررررررررررر
رفتیم کوله گردی بی هیچ آلایش و آرایشی
ما بودیم و یک کوله و یک دل و خدایی که همین نزدیکیست و مهمان همان دل
وااااای که چه زیبایی های3بی دیدیم که همیشه بودند و نمیدیدیم و چه شد که دیدیم؟
باسخ: احساس لیاقت
اینبار با همه وجود خواستیم
لوازم مختصری در حدّ نیاز بار کوله کردیم و بی هیچ پلنی و به صورت کاملا هدایتی از خونه خارج شدیم و رفتیم ترمینال شرق و اونجا که رسیدیم دلالان بلیط اتوبوس و تاکسی هرکدوم میپرسیدن کجا میخوای بری ؟!
با لبخند پاسخ میدادیم: خودمونم نمیدونیم.
اما با همه وجود با خدا اعتماد داشتیم و خودمونو سپرده بودیم به دستان مهربان و قدرتمند خداوند و چون قاصدکی در باد ، به اراده حضرت عشق رهرو سفری بی بال شدیم.
یک راننده تاکسی پرسید: کجا ؟
گفتیم: هرجا که زیباست .
گفت: فیلبند رفتید ؟ دریاچه ابر رو دیدید ؟
گفتیم: نه
گرم صحبت شدیم و یقین داشتیم که خدا مارو جای بدی نمیبره
تسلیم تسلیم بودیم و منتظر هدایت و عنایت پروردگار
با همه وجود بهش اعتماد داشتیم و این راننده تاکسی دقیقا یکی از دستان و از دوستان خدا بود.
گفت: حتما یک بار هم شده برید و ببینید
گفتیم: خونه و امکانات اونجا هست ؟
گفت: یکی از بهترین مناطق توریستی ایرانه
گفتیم:شلوغ نباشه ما جای شلوغ دوست نداریم.
گفت: این موقع هم بهترین زمانه و هم خلوت ترین
خدای من عزیز دل من محبوب من معبود من, چه زیبا دستانتو دراز کردی و مارو تو آغوشت جای دادی
چه زیبا مارو بر بال فرشتگانت نشاندی و تا مقصدی که شش ساعت راه بود فقط ظرف یک ساعت رسیدیم
در جاده زیبای هراز و در پیچ و خم کوه ها
میدونم باورش سخته که در دنیای فیزیکی و منطقی نتونی درک کنی برکت در زمان یعنی چی
اول فکر کردم برای من زود گذشت که به مقصد رسیدیم
به ارتفاعات بالای دوهزار متری در استان مازندران از توابع شهرستان بابل بخش چلاو و سنگچال به بهشت ابرها به فیلبند
وقتی با عزیز دلم صحبت کردم که با تعجب به هم نگاه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که به طرز عجیبی در زمان سفر کردیم و برای او هم بیش از یک ساعت زمان طی نشده بود.
چه اتفاقی افتاده بود و دقیقا برای من همون اول از دلم گذشت که با این سرعت کم احتمالا خیلی در راه خسته و اذیت میشیم.
راننده مهربان تاکسی که در راه هم صحبت میکردیم از کتاب شکر گزاری راندا برن گفت که چه تاثیری بر زندگیش گذاشته و ما چقدر تحسینش کردیم که چقدر اهل دل و اهل مطالعه و ورزشه
بین حرفهای ما و راننده تاکسی ، تلفنش زنگ خورد و خبر خوشی رو بهش دادند
واریزی یک وام 60 میلیونی به حسابش بعد از شش ماه و چقدر ما براش خوشحال شدیم.
و من براش خوندم:
خوش باش که هرکه راز داند
داند که خوشی ، خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر همه دم شکر ستاند
«««««««———————————»»»»»»»
به 25 کیلومتری آمل رسیدیم و ابتدای جاده سنگچال و فیلبند از تاکسی راحت و زیبای مرد آملی پیاده شدیم و کوله هارو از صندوق عقب برداشتیم و شماره تلفن ها رد و بدل شد تا در سفر های بعدی هم مسافرش باشیم
پس از پرداخت کرایه با کلی تعارف و راهنمایی های دقیقش به راه افتادیم و از همون ابتدا لذت کوله گردی در کنار عشق آغاز شد.
این اولین سفر عشقولانه ما بصورت دونفره بود اونم با کوله و تریپ کوهنوردی
بند کفش های نو رو سفت کردیم و و یک نگاه تحسین برانگیز به خودمون و لباس های نو و مخصوصمون کردیم که با هم ست شده بود ، این دقیقا همون چیزی بود که سالها رویای ما بود .
و ما اکنون در رویامان حضور داشتیم و یک تیک بزرگ برای یک خواسته به ظاهر کوچک اما یک پرتاب بود به جو
موشک وجود ما از زمین کنده شده بود و داشتیم با خدا به خدا سفر میکردیم .
مسیر اینقدر زیبا بود که سنگینی کوله و سربالایی کمتر به چشم میومد و ما شادتر از هر زمانی تا میانه راه رفتیم
هنوز در حیرت کوتاهی زمان بودیم که چه اتفاقی رخ داده که گذشتشو هیچ کدوم احساس نکردیم.
تصمیم گرفتیم بقیه راه تا فیلبند رو سوار ماشین بشیم.
اینم بگم که ماشین های عبوری اکثرشون بوق میزدند و مارو با تکان دادن دست تحسین و تشویق می کردند.
نیسان آبی معروف با بار شن از کنار ما رد شد و دستی تکان دادیم و کمی جلوتر در شیب جاده نگه داشت و ما سلام کردیم و تشکر کردیم برای سوار کردن مون
راننده 62 ساله مهربان نیسان پرسید کجا میرید؟
گفتیم: مقصدمون فیلبنده اما تا هرکجا که شد مارو ببرید
گفت اتفاقا خونه من بالای فیلبنده و دارم شن میبرم برای دیوار چینی
از ما عذرخواهی کرد که بارش سنگینه و کند حرکت میکنه و تمام راه هم سربالایی های تندی بود و گفت ببخشید اگر حوصله تون ممکنه سر بره
گفتیم نه اصلا
مسیر اینقدر زیباست که ما اصلاً متوجه گذشت زمان نمیشیم و واقعا هم نشدیم
در حالی که دو ساعت راه رو با غرش موتور نیسان و در پیچ و خم جاده خیلی کند بالامیرفتیم با لذت به انتها رسیدیم
در راه ازش پرسیدیم که اینجا خونه یا سوئیت تمیز و خوب سراغ ندارید؟
گفت: اتفاقاً خودمون دو تا خونه برای اجاره داریم که خانومم ادارش میکنه، اونجا رو ببینید اگر پسند کردید میگم باهاتون راه بیاد
بعد از پیاده شدن از نیسان آبی ، مارو تا در خونه جدیدشون که تازه ساز هم بود برد و قبلش هم با همسرش تماس گرفت تا به استقبال راهنمایی ما بیاد
یک خانم بسیار خوش برخورد و مهربان با لبخند و خوش آمد گویی به استقبال ما اومد تا خونه رو نشون بده
من و همسرم غرق در تماشای زیبایی های اطراف و منطقه بودیم و اصلا برامون خونه مهم نبود اما یک خونه دربست و زیبا و تمیز نشونمون داد که همه چیزش تمیز و مرتب بود
بعد نوبت قیمت شد و با قیمت خوبی به ما تحویل داد بماند که سفارش آقاشون بر پایین آوردن اجاره بی تاثیر نبود و با لبخند گفت: آقای ما بجای حمایت از خانومش سفارش مسافرشو میکنه و خندید
خیلی خوشحال بودیم
کلید تحویل داد و یک سری سفارش و آموزش و بعد گفت مزاحم نمیشم و رفت و من و بانوی بینظیرم همون جا به سجده رفتیم برای این همه معجزه و زیبایی
گریه های شوق همسرجان شروع شد
و در هر جایی به سجده میرفتیم و او اشک میریخت و من که نمیتونستم از خوشحالی گریه کنم مثل بز نگاهش میکردم
اولین باری بود که از گریه کردنش خوشحال بودم و خوشحالیش احساس خوشبختی و خوشبختی احساس سرزنش در وجودم شعله کشید که…
حبیب چرا تا حالا چنین سفری به خودت هدیه نکرده بودی؟ و دوباره استغفار از« ظلمت نفسی»
و ظلمی که سالها به خودمون کرده بودیم.
تصمیم گرفتیم پس از اتمام هر پروژه کاری به خودمون یک جایزه بدیم.
و یاد حرف های مریم بانوی عزیز افتادم که پس از هر تلاشی به خودشون جایزه میدادند.
عادت ندارم کامنت های طولانی بزارم و احتمالا جزییات بیشتر رو تو کامنت وجیهه بانوی من خواهید خوند ، از آسمان پر ستاره و ابرهایی که در زیر پامون جاری میشدند
از باران و سردی و گوارایی آب چشمه هاش
از طراوت گیاهان و گل ها و سبزه ها و قارچ هاش
از درختان تنومند جنگل و میوه های وحشی و فراوانی نعماتش
به حق که از کلورادوی آمریکا زیباتر بودند.
اما چند تا نکته و درس مهم این سفر داشت»
1- نداشتی چون نخواستی
2- هر جا که با خدا بودی اونجا بهترین جای دنیاست.
3- عشق قدرتی داره که تمام عالم رو به تسخیر تو در میاره همون جوری که خدا وعده شو داده و این شامل زمان و مکان و آدم ها هم میشه و همه کمر همت میبندن و با عشق به خدمت تو مشغول میشن و از بودن در کنارت و خدمت به تو لذت میبرن حتی حیوانات
کلی عکس و فیلم از همراهی و عشق ورزی حیوانات به خودمون گرفتیم که فقط در زبان تصاویر میشه بیانشون کرد تا کمی از معجزه عشق رو بیان کنند.
در پرتو آگاهی
باشد تا رستگار شویم (ان شاءالله)
هزاران سلاااااااااااااااامممممم به همسفرم
به عزیزترین همراهم
به عشقم حبیب جانم
چقدرررررررررررررر زیبا از سفر نوشتی و توصیف کردی انگار دوباره همه لون لحظات مقدس رو زندگی کردم، رفتم و برگشتم….
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
با مناجات اول کامنتت منقلب شدم و چقدر درست گفتی حبیب جانم که واقعا بزرگترین ظلم به خودمون ، محروم کردن خودمون از خداوند عزیزه..
چه ظلمی از این بالاتر که دیده رو ندید بگیری و بود رو نبود…
پناه بر خدا از جهل
از شر نفسمون و ازشر شیطان رانده شده..
راستی نکته ایی که در کامنت خودم ننوشتم و الان با خوندن کامنت قشنگ شما به یادم اومد بحث ثروت بود که چقدررررر این سفر مدارهای مالی ما رو جابجا کرد و در نهایت سه تا درسی که بهش اشاره کردی بینهایت عالی بود عزیزم..
چه خوبه این رد پاها که هر زمان به عقب نگاه کنیم درسها برامون مرور میشن و چراغی برای ادامه راه در مسیر سبزمان خواهند بود..
ممنونم عزیزم مثل همیشه از خوندن کامنتت سر کیف شدم ، پاینده باشی و غرق در نور و عشق الهی ان شاءالله
سلام بر دوست عزیزم سید حبیب ارزشمند
امیدوارم حالتون عالی باشه
چه زیبا نوشتی وچه احساس بینظیری در من ایجاد شد
در طول خوندن کامنتت اشک ریختم و خدارو شکر کردم قلبم لرزید از نوشته هایت این خداست که با من حرف میزنه…..
من به تازگی مهاجرت کردم و قرارداد یکماهه کاری بستم اما خدا بهم گفته بعد اتمام قرارداد ی سفر شگفت انگیز خودتو دعوت کن
با خوندن کامنتت قاطعتر شدم برای سفر هرچند تصمیمم را گرفته بودم ، اما انتهای کامنتت احساس بینظیری داشت ««تصمیم گرفتیم پس از اتمام هر پروژه کاری به خودمون یک جایزه بدیم.
و یاد حرف های مریم بانوی عزیز افتادم که پس از هر تلاشی به خودشون جایزه میدادند.
در پناه حق تعالی شاد و خوشبخت باشی
سلام بر نجمه خوب و دوست داشتنی عزیز
سپاسگزارم از پاسخ پر احساس تون
چقدر خوشحالم که با کامنتم تونستم قاطعیت بیشتری به اجرای تصمیم زیباتون بدم
خوشحالم که در جمع دوستان گلی چون شما هستم که چنین حرکات بزرگی رو رقم میزنند و نتایج شون سند محکم و فکت قویی برای بقیه دوستان شونه
امیدوارم از مهاجرت تون و زندگی جدید در کار و مکان جدید تون لذت ببرید و همواره خداوند رو همراهتون داشته باشید
منتظر خبرهای خوبتون هستم
در پناه حضرت عشق و آگاهی .
شاد و پیروز و ثروتمند و سلامت باشید.
سلااااام به آقای حافظان عزیز و وجیهه بانوی عزیزم
خداروشکر بخاطر تیک خوردن خواسته تون
خداروشکر بخاطر سفر دونفره و عشقولانه ی جذاب تون
چقدر جذاب سفرنامه نوشتین و مارا هم با خودتون بردین اونجا
دم شما گرم
دم خدا هم گرم
که قشنگ همراه تون بوده و هدایت تون کرده .
الهی همیشه دلتون شاد باشه و لباتون خندون ….
سلام و درود بر آقا حبیب دوست داشتنی آقا حبیب جان قدم به قدم همراهتان بودم چقدر لذت بردم چه حس خوبی از کامنتتون گرفتم اونجایی که گفتین خواهر عزیزم وجییه بانوی عزیز از خوشحالی اشک شوق ریختن برای یک لحظه بغضم گرفت آخه میدونی چیه داداش وقتی بچه های سایت مینویسن که به خاطر این زیبایی ،به خاطر این آگاهی ،به خاطر اتفاق غیر منتظره ای که براشون افتاده اشک از چشمانشون سرازیر میشه پیش خودم میگم خدایا منم میخوام این اشک از سر شوق رو تجربه کنم نه اینکه من شگفتی ندیده باشم ،یا ی اتفاق غیر منتظره ای برام رخ نده ولی انگاری اشک چشمام خشک شده و به قول معروف مثل بز فقط نگاه میکنم
آقا حبیب جان منم دقیقا هفته گذشته سه روز مهمون خدا بودم تو شمال جزو لذت بخش ترین سفرهام بود کلی لذت بردیم کلی شادی کردیم ،جاتون سبز هدایت شدم به ی کوه پیمایی که هر چقدر از زیبایی هایی که دیدم سپاسگزاری کنم انگاری نکردم اصلا مات و مبهوت منی که خیلی کوه و در و دشت میرم اینقدر زیبایی تا حالا ندیده بودم هدایت شدم به یک دشت پر از مه که آدم مقابلم رو به سختی میدیدم این در حالیه که این دشت تو اردیبهشت ماه جزو زیباترین های دنیاست دقیق اسمش یادم نیست نزدیک تنکابن بود دوست عزیزم منو هوسی کردی که در اولین فرصت ی مسافرت سبک با کوله برم چون خیلی دوست دارم و جزو برنامه هامه که به امید خدا ی مسافرت به تنهایی برم و با خودم خلوت کنم و اینکه جزو تمرین های دوره عزت نفس هستش باید انجامش بدم آقا جان ممنونم اینقدر قشنگ نوشتی که حس کردم تو اون فضا قرار گرفتم انشالله با عزیز دلتون وجیه بانوی عزیز مسافرت های بیشتری رو تجربه کنید در پناه خداوند منان
سلام بر شما برادر مهربان و عزیزم آقا سعید گل
از پشت اون ریش و سبیل قشنگت لبخندی زیبا و میبینم که نشاندهنده قلب شاد و مهربونته
چقدر لذت میبرم از این همه ذوق و شوقی که در کلامتون جاریه
چقدر تحسین تون میکنم که ندای قلبتونو به وضوح میشنوید و با خدای درونتون هماهنگ شدید
امیدوارم بزودی شما هم سفرنامه پر از دستاورد تونو برای ما بنویسید و مارو مهمون لحظه های ناب سفرتون کنید
سفری که قطعاً پر از خیر و برکت و درسه
سفر همیشه باعث رشد میشه خصوصاً وقتی به نیت رفتن به درون و پیدا کردن خود باشه
بسیار سپاسگزارم از پاسخ پر احساس و زیباتون و بسیار خوشحالم که دوستان گلی چون شما دارم که به من انگیزه و حس خوب میدن و به ادامه راه تشویقم میکنند.
خداوند رو هزاران مرتبه شکر برای وجود مبارک و نازنینتون
امیدوارم به تمام خواسته ها و آرزوهاتون برسید
در پناه حضرت عشق و در پرتو آگاهی شاد و تندرست و پیروز و ثروتمند باشید
درود خدا بر شما استاد عموحبیب جان
اشکها بود که سرازیر شد از حس زیبایی که به تصویر ذهنمون کشیدید با نوشتن از تجربه سفر بی نهایت زیباتون. یکیاز خواسته های من همین الان شکل گرفت که با یارم به یک چنین سفری برم. هرچند که به بهشت ماسال رفتم به همراه خانواده، اما نکته اینجاست که یار هم فرکانس هرجایی رو به بهشت و هر سفری رو خداگونه میکنه. حتی اگر تنها بری و خدا رو با خودت همسفر کنی باز هم همه جا بهشته. دیگه اگر اون مکان جایی مثل فیلبند باشه که فبها.
عموحبیب من دارم تلاش می کنم در لابلای صحبتهای بزرگانی مثل شما یک راه راست، یک اصل، یک پرتو قوی و نورافکن مبین از عشق و هدایت الهی دریافت کنم. چیزی که کسی رو تبدیل به استاد میکنه. یا مریم بانوی شایسته. و صد البته شما و وجیهه بانوی شیرین عسلم.
خوشا بحال هوایی که شما تنفس می کنید. با اشک چشمام براتون می نویسم و براتون فرکانس قوی از عشق و آرامش و ایمان و تجربه خوشبختی بیشتر می فرستم. متشکرم که هستید و اینگونه تاثیرگذار می نویسید.
برای خودم هم رابطه ای این چنین عاشقانه و خداپسندانه مثل شما، مثل استاد و بانو شایسته آرزو می کنم.
براتون آزادی مالی بیشتر و بیشتر و تجربه سفرهای عمیقتر دارم. به عمق جان آدمی. به عمق آگاهی. و به بیکرانه خوشبختی. بی نهایت براتون خوشحالم و امیدوار به دیدارتون هستم.
سلام بر شما بانوی نازنین
سعیده پر احساس و زیبابین
سعیده خوش قلب و مهربان
سعیده ای که سعادتشو خدا تضمین کرده
چقدر افتخار میکنم که عموی شما نازنین باشم
چقدر لذت میبرم که اینقدر قلب بزرگ و احساس ناب و زلالی دارید و چقدر خوبه که قلبتون آماده دریافت آگاهی های خداونده
از ندای درونم و خدای وجودم براتون پیام دارم و شما هم به صداقت گفتارم شک نکنید که خداوند از زبان من به شما یادآور شد که:
ای بنده بی تکرارم ، راه بر تو هموار و روشنتر از خورشیده
بی هیچ تردیدی گام بردار و به سوی من بیا
آغوش من برای تو همیشه بازه و عشق من درقلب و زندگی تو جاریه
سعیده عزیز
من یقین دارم اینقدر غرق در خوشبختی و سعادت خواهید شد که حتی نتونید تصور کنید
شما لایق چنین بهشت جاودانه ای هستید
امیدوارم که در کنار همسر عزیز و یار مهربان تون و فرزندان گلتون لحظات ناب و بی وصف بهشتی رو تجربه کنید.
من به اوج رفتنتونو یقین دارم
شما از رستگاران هردو جهانید
بدرود
سلام مجدد به شما عموی حبیبم
شما که منو دیوانه کردید با این پیغام الهی. با این گفتار شیوا و قلبی که باز شده بسوی نور.
دلم روشن بود به مسیری که شروع کردم و با نشانه شما انگار چلچراغی در وجودم روشن شد که مسیرم رو نورانی کرد. خیالمو راحت تر کرد و بهم انرژی داد معادل با بمب اتم.
از راه دور دستبوستون هستم و براتون خیر دنیا و آخرت رو آرزو می کنم.
سلام و درود خداوند بر عالیجناب عشق
از وقتی که کامنت های زیبای شما و خواهرم وجیهه بانو رو خوندم خیلی خوشحال شدم که هدایت شدید به این سفر زیبا و تمرکز و تحسین زیبائیها بدون شک تجربه زیبائی ها خواهد بود و این قانون بدون تغییر خداوند است. این سفر و دیدن زیبائی های خداوند هنگامی لذت بخش تر می شود که هدفی را محقق کرده ای و کاری را به سرانجام رسانده ای و خدا رو شکر شما هم همین گونه بودید.
دلیل تاخیر در نوشتنم این بود که همزمان درگیر دو دوره عزت نفس و احساس لیاقت هستم و زمانی که با فراغ بال و فراغ خاطر بنویسم را نیافتم.و از طرف دیگه دوست داشتم برای هر دو شما عزیزانم بنویسم و این کمالگرایی کار را سختتر میکرد. الان که میخواستم کامنت قسمت جدید سفرنامه را بنویسم دائمآ تصاویر آن فایل در ذهنم مرور میشد و این شعر را با خودم زمزمه می کردم که :
خوش باش که هرکه راز داند
داند که خوشی ، خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر همه دم شکر ستاند
و وقتی لپ تابم رو باز کردم بصورت اتفاقی نگاهم به پروفایل زیبایتان افتاد و کلی از دیدن شما و همسر عزیزتون خوشحال شدم و سر ذوق آمدم و دوباره کامنتتون رو خوندم و گفتم این پروفایل زیبا نشانه است که برای شما کامنت بگذارم و وقتی در کامنتتون این شعر زیبا رو دوباره خوندم گفتم این هم تائید تصمیمم و قبل از نوشتن قسمت جدید سفرنامه دارم برای شما برادر عزیزم مینویسم و چقدر احساس من با این کامنت خدا رو شکر بهتر شد.
از اینکه این تصمیم جسورانه و توحیدی رو گرفتید بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم که آموزه های استاد رو در عمل دارید انجام میدید و خوبی داشتن بال پرواز همین است. دو همدل و دو همسفر چه تجربه ای شود فقط خدا می داند…
لحظات هدایتتان و بیان زیبایی های فیلبند منو برد به خاطرات اردیبهشت پارسال در فیلبند و دوباره آن زیبائی ها را با نگاه زیبای شما شبیه سازی و تصور کردم. و بار دیگر این شعر زیبا در ذهنم مرور گشت و یاد تجربه امسال مریم جوان عزیز افتادم که امسال تجربه کرده بود این بهشت خداوند را.
سلام و درود گرم مرا به همسر دلبندتان برسانید و آرزو میکنم لحظه لحظه های این سفر عشق باشد و زیبایی و حمد و سپاس الهی. در پناه حق عزیزان
سلامی مجدد به دوست و برادر عزیزم داش اسداله گلم
خیلی منو شرمنده محبت هات کردی
بیشتر از پیش محبتت به دلم نشسته
این دو بیت زیبا زمزمه روزمره من شده تا فراموش نکنم خوشی چه معجزه های نابی در پی داره
همیشه این مطلب مهم رو آویزه گوشم کردم که:
یک کافر شاد بهتر از یک مومن عبوسه
و هر اتفاقی که خوب بوده دقیقا بعد از یک حال خوب رخ داده و در زمان یک شادی عمیق
و واقعا مهم ترین راز هستیه
و دوباره سپاسگزارم از وقتی که صرف پاسخ کردی و منو بینهایت خوشحال
شما هم به خانواده محترمتان سلام برسونید
سایه تون مستدام و دلتون شاد و تنتون سالم و جیبتون پر پول
در پرتو آگاهی و در پناه حق باشید
سلام اقای حافظان.سرصبحی اشک شوق من رو هم دراوردین با این کامنت زیبا.تصاویر فیلبند رو هم رفتم از گوگل دیدم واقعا زیبا بود خدایا شکرت در کشوری زندگی میکنیم که این همه زیبایی بی نظیر داره.چه مسافرت هدایتی جالبی داشتین.وقتی به خدا همه چی رو میسپاری چه کارها که برات نمیکنه!!!!!!!خدایا شکر برای بودنش وبودنمان
سلام بانوی پهلوان
امیدوارم همیشه در قهقهه مستانه روزگارتون به عیش و شادی سپری بشه
و هرگز هیچ نوع اشکی از چشمان مبارکتون جاری نشه
جز اشک دیدار حق
من تنها زمانی اشک شوق ریختم که بزرگترین و زیباترین بانوی این عالم رو دیدم
چیزی غیر اون و خالق زیباش ارزش اشک شوق ریختن ندارند
بله
خدا برای ما کاری نمیکنه
شاهکار میکنه
در پرتو آگاهی و در پناه حضرت عشق ، عاشقانه وشادمانه زندگی کنید و از ثروت تون در اوج سلامتی لذت ببرید.
آمین
سلام مجدد اقای حافظان.من امروز صبح تمرین ستاره قطبی نوشتم که دوست دارم امروز یه نقطه ی آبی کنار اسمم ببینم که با کامنت شما تیک خورد .ارزوی سلامتی وموفقیت برای شما ووجیهه بانو خواهر عزیزم دارم.خیلی سپاسگذارم از هر دوشما بزرگوار با کامنتهای زیباتون.
سلام ودرود خدا بر عالیجناب عشق حبیب خدای وهاب من
چقددددر لذت بردم از تجسم سفر عاشقانه دو نفره و کلتون( دو نفر، دداش حبیب و زن دداش ) + ( کل، خداست)
ربی که من عاشقشم،فداش میشم، دورش میگردم از این همه لطف وکرمش
سید چقدر زیبا سفر کردی نوش جونتون گوارای وجودتون همسفری تون با رب العالمین
چند وقت پیش که نوشته بودی قصد همچین سفری را داری منم دلم خواست ودرخواستش رو برا خدا فرستادم تا حدودی هم مقدمات را اماده کردم ولی مثل این که تو فرکانسش نبودم و برنامه هام به هم ریخت اما به خودم گفتم این برنامه تو بوده نشد فدای سرت حالا برو کنار تا خدا برات برنامه ریزی کنه و سپردم به خودش تا بهترین برنامه ریزی رو در بهترین زمان برا بهترین مکان برام بکنه مثل همیشه که اشکم رو در میاره
امشب با خوندن سفر نامه حبیب خدا اینو نشونه دیدم که به زودی همونجور که خودمو همراه شما با کوله و تو تاکسی ، تو نیسان ابی تجسم کردم،،، تو واقعیت هم میبینم
ممنون که نوشتی ولذت بردم خوش باشید، خداوند همواره حافظتان باشه
ولله خیر حافظا وهو الرحم الراحمین
سلام بر برادر نازنینم
منوچهر خوش قلبم سپاسگزارم از لطف و محبتت
و خداوند رو هزاران مرتبه شکر میکنم برای داشتن دوستان خوب و مهربان و باصفایی چون شما
امیدوارم شما هم بزودی چنین تجارب نابی رو به نگارش در بیارید و از لذت های سفرتون بگید و از شگفتی هایی که تجربه کردید
منتظر خبرهای خوب تون هستم
در پناه خداوند مهربان
غرق در شادی و سلامتی و ثروت باشید
وای ی ی ی ی، سلام، عالیجناب عشق!
چه کامنتی! آقا، صبحم به خیر شد.
میدونستم اینکه پیداتون نیست، به مسافرت برج7 ارتباط داره که وعده ش رو داده بودی. منتظر بودم سفرنامه ت بیاد، ولی قسمتم نبود تا امروز ببینمش.
فکر میکردم رفتی گیسوم. خدا رو شکر ، چه جای مشتی فوق العاده ای رفتید!
خب، بهشت لایق عاشقانه! فقط! خیلی خیلی خوشحال شدم که با کوله پشتی رفتید و یهویی. یاد مسافرتهای سال 86 و 87 خودم و خانمم به گیلان افتادم. ما توی هواپیما هم از لباس ورزشی ست مون و کوله پشتی هامون جدا نمیشدیم! یادش بخیر.
خیلی قشنگ بود سفرنامه تون ، و خیلی فصل خوبی را برای سفر انتخاب کرده اید. آفرین، آفرین!
به خدا امروزم به خیر شد. مرسی عالیجناب عشق عزیزم. همیشه به مسافرتهای جذاب باشید و خنده از لبتون کنار نره!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید
بنام الله
سلام به حبیب عزیز وارشمند
سلام به قلب پاکت ،به روح بزرگت
حبیب عزیز چقدر از کامنتت لذت بردم از تجربه سفرتون که سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتید هرمطلبی که خواندم شما وجهیه بانو را تحسین کردم احسنت به شما باهر جمله ای که نوشتید روح مارو نوازش کردید من این عشق بین شما وجیهه بانو راتحسین میکنم وبی جهت نیست که عالی جناب عشق لقب گرفتید
سید حبیب عزیز با مناجات اول کامنتت حالم منقلب شد ودرسها وسه نکته ای که در پایان کامنتت شرح دادی چقدر برای من جای تامل وتفکر دارد
سید جان سپاسگزار وجود ارزشمندتم
زندگی سراسر عشق وثروت بیشتر رو در کنار وجیهه بانو براتون آرزو دارم
یا حق
سلام فهیمه عزیز
بسیار سپاسگزارم
بانوی مهربان و دوست داشتنی
حضور شما در خانواده الهی عباس منش انرژی فوقالعاده ای به همه ما میده
کامنت ها و پاسخ هاتون پر از درس و آگاهیه
دستی هستید از دستان خدا که نوازش الله یکتا رو بر سر بندگانش میرسونید
و با تعاریف و تمجید هاتون حال خوب رو هدیه میدید.
امیدوارم بیش از پیش از خداوند
عشق و آگاهی و نعمت و ثروت دریافت کنید و دلتون شاد و وجود تون سلامت و سایه تون بر سرفرزندان و همسرتون مستدام باشه ان شاءالله
آمین
سلام و صد سلام به آقا حبیب عزیز و گرامی که کلی دلم تنگ شده بود برای خواندن کامنت ها از طرف شما و وجیهه بانو جان جانان. این اخیرا همش تو فکرتون بودم که چرا کامنت از شما دو تا عزیز کم است. اما امیدوار به خواندن کامنت هاتون به زودی زود …
سفرتون مبارک. سفر دو عاشق به همراه خدا جووون چه شود. مبارکتون باشه این حال خوب از این سفر. اتفاقا من هم همراه خانواده الان از سفر بازگشتیم و به لطف خدا یه سفر سه روزه به شهرستان جویبار آرام و زیبا داشتیم و خیلی خیلی خوش گذشت. اصلا فکرش را نمیکردم در این ماه در فصل مدارس که پسرم کلاس چهارم است، بتوانم سفر اینطوری برم. خدا را سپاس.
آقا حبیب جان، سال هاست که که شاگرد استاد هستم، برای شروع سالم نامگزاری میکنم. امسال دو نام داشت، یکی سال سفر و یکی شناخت بیشتر خودم …. اصلا فکرش را نمیکردم که اینقدر موثر باشد. تا به الان فقط، من همینطور به سفرهای کاملا متفاوت هدایت شده ام. از شروع سال تا به الان، سفر رودبار، بندر انزلی، البته که دو بار بعد از آن هم به رودبار و بندر انزلی هدایت شده ام. بعد سفر به شهر زیبای شهرکرد، روستای تشنیز. بعد سفر مشهد. سفر سمنان برای تور نجوم. سفر کاشان. سفر اصفهان که خودم پدرم را که کمی ناتوان شده و طولانی مدت نمیتونه رانندگی کنه، خودم با ماشین پدرم که شاسی و دنده اتومات است و من تجربه کمی از رانندگی با این ماشین ها داشتم، دو روزه بردم اصفهان و آوردمش. همسرم بهم گفت مردی هستی برای خودت و الان هم که سفر جویبار. خدا را سپاس از این سفرهای عالی که همش لطف و عنایت خدا جون است و بس. وای که خیلی خیلی لذت بردم از توصیف سفرتون و تو ذهنم، خودم را تصور کنم در این مدل سفرها به همراه عشقم. به امید خدا که من لایق همچین عشق هایی مثل شما و وجیهه بانو و استاد و مریم جان هستم.
در پناه خودش
شیما
سلام شیمای عزیز
چقدر پاسخ زیبای شما منو به وجد آورد
وجود شما عزیزان شاید بیشتر از خانواده خودم به من قوت قلب و احساس خوب میده
احساس میکنم داریم کنار هم و در همسایگی هم زندگی میکنیم
تو این سایت الهی همه مثل خواهر و برادریم
به دور از احساسات و رذایل منفی
چقدر خوشحالم وقتی دوستانمو میبینم که بجای حسادت و رقابت همو تشویق و ترغیب و تحسین می کنند
این سایت حال و هوای بهشت رو داره
از شیطان خبری نیست
همه به دنبال رشد و آگاهی و تعالی اند
چقدر خداوند رو شکر میکنم که شما عزیز دل و همسرتون هم زندگی عاشقانه ای دارید و چقدر از این بابت خوشحالم
همسرم پروفایل تونو برام خونده بود که چه روند رو به رشد داشتید
چقدر خوشحالم برای سلامتی و حال خوبتون
خداوند رو هزاران مرتبه شکر میکنم که امروز اینقدر عالی هستید
بسیار بسیار سپاسگزارم از عنایت شما و شکر بابت وجود و حضور تون
غرق در ثروت و موفقیت و شادی باشید
آمین
به نام پروردگار عالم
سلام به آقا حبیب عزیز و گرامی ….
آرزو میکنم در اکثر مواقع زندگی تان سرشار از حال و حس خوب باشین در کنار وجیهه بانو جان.
بسیار ممنون از پاسخ به کامنتم و خیلی خیلی خوشحال شدم که امروز اول صبح با کامنت شما و وجیهه بانو جان روبرو شدم و کلی کیف کردم.
خیلی خیلی ممنون از تحسین هاتون. من هم این صحبت هاتون را خیلی خیلی قبول دارم و خدا را شکر میکنم به خاطر حضورم در این سایت. دوباره مرور میکنم صحبت هاتون در مورد این سایت الهی:
تو این سایت الهی همه مثل خواهر و برادریم، به دور از احساسات و رذایل منفی. در اینجا، بجای حسادت و رقابت همو تشویق و ترغیب و تحسین می کنند. این سایت حال و هوای بهشت رو داره، از شیطان خبری نیست، همه به دنبال رشد و آگاهی و تعالی اند.
خدااااا را سپاس، سپااااس، سپاااااس
در پناه خودش
شیما
سلام به سید حبیب عزیز
خیلی برام جالبه که یک زوج هر دو در کلاس استاد عباسمنش هستن و اینقدر با هم در صلحن،
بهتون تبریک میگم و امیدوارم همیشه زندگی سراسر آرامش همراه با زیبایی و خوشی رو داشته باشین و به همچین سفر هایی برین و لذت ببرین،
اتفاقا من هم حدود دو ماه پیش به سنگچال و فیلبند رفتم البته ما در سنگچال در کنار جنگل خونه گرفتیم به جرات میتونم بگم یکی از زیباترین مناطق روی زمینه و در هر لحظه با گردش آب و هوا زیبایی های جدیدی رو به ارمغان میاره، بطور مثال من یک روز تو تراس منزلی که گرفته بودیم نشسته بودم و به زیبایی های جنگل و جاده کوهستانی و پر پیچ خم روبرو نگاه میکردم و لذت میبردم، دیدم یه توده ابر از اون دورها نمایان شد و در عرض ده دقیقه تمام منطقه ابری شد طوری که ده متر جلوتر رو نمیدی، حتی توده های ابر به داخل خونه هم نفوذ کرد و زیبایی های بیشتری رو بهمون نشون داد.
در اوج تابستون که در شهر ما مشهد همه از گرما فراری بودن هدایت شدیم به این جای زیبا و شبها توی تراس میخوابیدیم و از سرما لذت میبردیم، در روز ساعتی آفتابی، ساعتی ابری، ساعتی دیگر بارانی، یکی از زیباترین جاهایی که تابستونها نیاز به کولر نداره
به همه دوستانی که به سنگچال و فیلبند نرفتن توصیه میکنم حتما حتما بروند.
با تشکر فراوان از شما دوست عزیز و عشقتون وجیهه بانو که زیبایی های سفرتون رو به اشتراک گذاشتین تا ما هم از این حس لذت و سپاسگزاری بهره ببریم.
بهترینها رو براتون آرزومندم
سلام جناب نیکو
من هم سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید برای پاسخ
و خوشحالم لحظات خوشی از خاطراتی خوش رو براتون زنده کردم و خاطره سفر همیشه به سفر دیگری منجر میشه
بله واقعا جای زیبا و بسیار خوش آب و هوا و بینظیریه
ان شاءالله که تجارب زیباتری رو به اشتراک بزارید
امیدوارم در اوج صحت و سلامت اوقات خوش و روزگار خوبی رو تجربه کنید
سپاس دوباره و بدرود
به نام هدایت الله
سلام ودرود خداوند برحبیب دوست خدا وهمسر عزیزش
کامنت دوست داشتنی وزیبا و پر انرژی نوشتی مخصوصا با این مناجاتی که شروع کردی
بار الها میدانم که هیچ کس ستمکار تر از من به من نبود و هیچ کس عاشق تر و مهربان تر از تو به من و من عمری را به خود ستم کردم و اکنون طلب بخشش از درگاه پر از مهر تو را دارم
چقدر تحت تاثیر قرار گرفتم انقدر خوبی که کامنتهای شما خوب میشود دوست عزیزم
رد پای خوبی رو به جا گذاشتی درسهای خوبی رو اشاره کردی واز این که به خواسته هاتون میرسید بسیار خرسند وخوشحال میشوم
حبیب جان چند روز پیش خوابت رو دیدم خواستم بگم شاید دوست داشته باشی سعی میکنم خلاصه بگم
خواب دیدم یک ماشین قشنگ کمپر با تمام تجهیزات خریدی وکامنت کذاشتی که راهی سفر 6ماه هستی با همسرت ودور ایران را میخواهی سفرکنی ودر نهایت از طریق استاد دعوت شدید به فلو ریدا هر روز شاهد سفر نامه هاتون هستیم از زیبایی ها وحجم عظیمی از لایک وکامنت بچها برای شما انرژی زیادی رو به شما میدادند واین سفر اینقدر درسها و جذابیت ها وپر انرژی بود که همه منتظر رسیدن شما به مقصد نهایی بودند خلاصه اتفاقات خوب زیاد بود ولی در این حد که بگم قطعا شما وهمسرخوبتون نشانه این است که درمسیر درست زندگی هستید
واز خداوند خواستار خوشبختی سعادتمندی وثروت بیشمار را برای شما وهمسرتون آرزو دارم
موفق باشید نور خدا
سلام جناب روحی بزرگوار
در خونه ما همیشه ذکر خیر شما هست
از صفای دلتون تا همت والاتون و این که مارو قابل دونستید و وقت گذاشتید.
بسیار سپاسگزارم از محبت حضرت عالی
به جرات میتونم بگم بهترین خوشحال کننده ترین پاسخی بود که تا حالا دریافت کردم و نمیدونم چجوری قدردانی کنم که در خور لطف شما باشه
امیدوارم هرآنچه از خداوند میخوین بهتون عنایت کنه و به تمام آرزوهای قشنگ تون برسید.
امیدوارم خوابتون برای خودتون تعبیر بشه و ما شمارو در سفر و پیش استادمون ببینیم.
شاد و پیروز و تندرست و ثروتمند باشید ان شاءالله
هزاران درود به برادر بزرگوارم جناب روحی عزیز
خدااااااااااااااااای من چقدر از خوندن کامنت تون لذت بردم خدایا شکرت برای این نشانه عالی..
برادر خوبم موضوعی که برام جالب بود این بود که : دقیقاااااااااااااا دیشب داشتیم با همسرم در مورد شما صحبت میکردیم ، درباره اینکه چقدرررررررررررررر تحسین برانگیز هستید و چقدر پیگیر برنامه ها و مطالب سایت و کامنت های دوستان هستین و میگفتیم بدون شک این اقدامات شما نتایج خیلی خوبی رو براتون خواهد داشت و اینکه در آینده ایی نزدیک ان شاءالله در کامنتهاتون از نتایج بینظیرتون مینویسد و همه ما رو به تحسین و تشویق وا میدارید..
حیرت کردم از دقتِ قانونِ خدا وقتی همسرم صبح با ذوق گفتن اقای روحی برام کامنت گذاشتن بیا بخون :)))
ممنونم برای کامنت جذاب و پر احساستون..
ممنونم برای به اشتراک گذاشتن این خواب زیباتون..
ممنونم که صادقانه پر از مهر و لطف هستین…
ممنونم که در این سایت مبارک هستین و بی ریا احساس پاکتون رو با بچه های سایت به اشتراک میزارید..
ممنونم…
در پناه نور و عشق الهی باشید برادر خوبمون
به نام خداوندی ک خودش کافیه واقعا کافیه
سلامی گرم ب آقای حافظان، اون روز ک کامنت شما و مسیر سفرتون رو خوندم زنگ هایی در گوشم ب صدا در آمدند، نقشه ی گنجی برایم نمایان شد. مسیری روشن و واضح از سمت خدا از طریق دستان نازنینش.
اون روز خیلی دلم میخواست ک من هم همچین سفری رو تجربه کنم خیلی خواهانش بود، خرجشم فقط نشان دادن ذره ای ایمان بود همین.
در روزهای بعدش نشانه ها می آمد و می آمد و من مطمئن تر ک باید این راهو برم.
چه راهی ؟
سفر ب فیلبند طبق نقشه شما.
و حالا من این کامنت رو از سوئیت زیبایی در روستای فیلبند براتون میفرستم، تا هم تشکری کنم و هم برای خودم ثابت کنم ک ب هر خواسته ای ک بخوای میرسی فقط مقاومت های ذهنت رو خاموش کن و یه ذره ایمان بخرج بده بعد ببین خدا چطور برات خدایی کنه.
اون روز ب خودم گفتم میام و در پاسخی برای کامنت شما مینویسم ک من هم سفر کردم ب سمت خودش، مینویسم و قدردانی میکنم برای اینکه ایمانم رو تقویت کردین.
نقشه راهم با سفر شما و وجیهه بانو مو نمیزد، و این باعث شد در طول مسیر خنده از لبام گم نشه. همش یاد شما و وجیهه بانو می افتادم.
همون ترمینال شرق، همون راننده تاکسی اهل آمل و اصالتا فیلبند، همون دست تکان دادن ها، همون نیسان آبی با بار مصالح ساختمانی، همون اقیانوس ابر دیوانه کننده. مفصلش رو در کامنت قبلم نوشتم.
هی ب خودم میگفتم با خدا ب سمت خدا سفر میکنم و این ب من شجاعت میداد.
امروز اولین روزم بود، نمیدونم هنوز تو شوکم فکر کنم بعدا قراره متوجه بشم ؛)))
بسیار خرسندم بابت دوستانی چون شما، وجیهه بانو را ببوسید. سپاسگزارم. در پناه الله.
سلام و صد سلام به آقا حبیب عزیز و گرامی که کلی دلم تنگ شده بود برای خواندن کامنت ها از طرف شما و وجیهه بانو جان جانان. این اخیرا عکس تو فکرتون بودم که چرا کامنت از شما دو تا عزیز کم است. اما امیدوار به خواندن کامنت هاتون به زودی زود …
سفرتون مبارک. سفر دو عاشق به همراه خدا جووون چه شود. مبارکتون باشه این حال خوب از این سفر. اتفاقا من هم همراه خانواده الان از سفر بازگشتیم و به لطف خدا به سفر سه روزه به شهرستان جویبار آرام و زیبا داشتیم و خیلی خیلی خوش گذشت. اصلا فکرش را نمیکردم در این ماه در فصل مدارس که پسرم کلاس چهارم است، بتوانم سفر اینطوری برم. خدا را سپاس.
آقا حبیب جان، سال هاست که که شاگرد استاد هستم، برای شروع سالم نامگزاری میکنم. امسال دو نام داشت، یکی سال سفر و یکی شناخت بیشتر خودم …. اصلا فکرش را نمیکردم که اینقدر کوثر باشد. باور نمیکنین، من همینطور به سفرهای کاملا متفاوت تا به الان هدایت شده ام.از شروع سال، سفر رودبار، بندر انزلی، البته که دو بار بعد از آن هم به رودبار و بندر انزلی هدایت شده ام. بعد سفر به شهر زیبای شهرکرد، روستای تشنیز. بعد سفر مشهد. سفر سمنان برای تور نجوم. سفر کاشان. سفر اصفهان که خودم پدرم را که کنی ناتوان شده و طولانی مدت نمیتونه رانندگی کنه، خودم با ماشین پدرم که شاسی و دنده اتومات است و من تجربه کمی از رانندگی با این ماشین ها داشتم، دو روزه بردم و آوردنش. همسرم بهم گفت مردی هستی برای خودت و الان هم که سفر جویبار.خدا را سپاس از این سفرهای عالی که همش لطف و عنایت خدا جون است و بس. وای که خیلی خیلی لذت بردم از توصیف سفرتون و تو دستم خودم را تصور کنم در این مدل سفرها به همراه عشقم. به امید خدا که من لایق همچین عشق هایی مثل شما و وجیهه بانو و استاد و مریم جان هستم.
در پناه خدا خودش
شیما
سلاااااااااااااااامممممم و صد سلام به دوست گلم
به شیمای عزیزم
که همیشه به خاطر صفای وجودت از خوندن کامنتهات اینقدر زیاد خوشحال میشم..
دوست خوبم کامنت پر مهرتو با اقا سیدحبیب جان خوندیم و بسیاااار لذت بردیم….
ممنونم شیماجان که برامون نوشتی و چقدرررررررررررررر قدرت کلمات برامون یادآوری شد با خوندن نام گزاری هر سال ت ..
هزاران بار آفرین به شما دوست عزیزم از این که اینقدر عالی روی خودت کار کردی که لایق سفرهای زیبا و زیادی شدی ..
بی شک چنین تعهدی از شما ، شما رو لایق سفرها و تجربه های عاشقانه بیشماری در کنار همسر بزرگوارت خواهد کرد….
سپاسگزارم از بیان خاطرات قشنگت
و از پاسخ دلنشینت دوست قشنگم ..
بهترین تجربه ها و رؤیایی ترین عاشقانه ها رو برات آرزو دارم ..
در پناه نور و عشق الهی باشی شیماجان
به نام پروردگار عالم.
سلام به وجیهه بانو جان که عجیب حس محبت خاصی نسبت به شما دارم و کلللللللی خوشحال شدم از دیدن پاسخ شما و آقا حبیب عزیز در اول صبح. کلی انرژی گرفتم از تحسین هاتون و ذوق کردم.
وجیهه بانو جان، من یه تجربه دیگر هم از نوشتن دارم که به مدت یکسالی رو یه برگه آرزوهایم را نوشته بودم که یکیش دقیقا این جمله بود: خداوندا سپاسگزارم از اینکه یک آپارتمان خوش نقشه و خوش نور در شهران (منطقه ای که از بچگی آنجا هستیم) خریداری کرده ام، که من در اکثر اوقات این آرزوهایم را بلند میخواندم. ولی خیلی تو فکر برآورده شدنش نبودم که با تضاد بلند کردن صاحبخانه مان که اصلا فکرش را نمیکردیم، روبرو شدیم و باعث شد من همت کردم و …. دقیقا همون آپارتمان با همون ویژگی ها را خریدیم و هر ثانیه خدا را شاکرم که صاحب همچین آپارتمانی شده ایم.
این هم یک خاطره ی دیگر از قدرت کلمات.
الان هم مدتی است که دارم هر روز مینویسم که من لایق یک زندگی با عشق، با ارامش، با تعهد و با صلح بودن با خود و با آزادی و …. هستم. مطمینم رو عملکردم و باورهام در این زمینه خیلی تاثیر گزار است که بتونم بهش برسم.
بازم ممنون
در پناه خدا جووووون
شیما
هزاران درود به شیمای عزیزم
به دوست باصفا و نازنینم
به دوست قدرتمندم که بنده خوب خداست پس میگوید بشو و به لطف الله میشود.
شیماجان خیلی وقت بود دوست داشتم برای این پاسخ پر مهرت جوابی بزارم ..
اما مهمانداری و بعضی برنامه هایی که سراسر خیر بودن الحمدالله کمی فراتر از برنامه ریزهای من شدند و گذشت تا لحظه مقدس اکنون…
که شکر خداوند عزیز فرصتی شد تا با کمال آرامش و با عشق برات بنویسم ، تحسینت کنم ، و از دور صورت خندان چون ماهت رو ببوسم..
شیما جان هزاران افرین به این پشتکارت دوست قوی من..
چقدررررر لذت بردم از قضیه خونه خریدنت..
میدونی دوست خوبم فک میکنم گاهی ماها خیلی کمالگرا میشیم..
یا شاید توقع مون از خودمون خیلی بالا میره و متاسفانه همین امر باعث میشه ناشکر بشیم..
مثلا: من میخوام روی دیدگاهم نسبت به روابط با همکارام کار کنم…
شروع میکنم به توجه به نکات و رفتارهای مثبتشون و بابت اونا شکر گزاری میکنم ، خب تا حالا ما اصلا با هم مراوده زیادی نداشتیم چه بسا شنیده بودم گاهی همین همکاران پشت سرم غیبت کردن ..
ولی بعد از تلاش من برای شرایط خوب در روابط ، میبینم دیگه مدتیه حرف و حدیثی به گوشم نمیخوره …
همین برای قدم اول عالیه..
ولی ذهنم چه طوری گولم میزنه؟؟؟
اینکه دیدی طرف هیچ تغییری نکرد که!!!!
پس چرا بازم مثل قبل سرسنگینه!!!!!
چرا منتقل نمیشه به جای دیگه!!!
و…
در حالیکه اون احساسهای خوب نسبت به اونا و شکرگزاریها داره کار خودشو میکنه …
من فقط باید صبور باشم و ادامه بدم…
چون من خودم قبلا خیلی حس کمالگرایی داشتم ، گفتم شاید این مثال به کار شما هم بیاد شیماجان :))
هر چند از این تجربه زیبایی که برام گفتی دیگه مطمئن هستم به زودی باید یک کامنت از شما دریافت کنم با کلییییی خبرهایی که پر از عشق و آرامش و صفاست چون شما لایقش هستی عزیزم..
شیماجان برات نابترین تجربه های عاشقانه رو از خداوند درخواست میکنم دوست نازنینم..
در پناه نور و عشق الهی باشی:*
سلام بر وجیهه بانو جان. ممنون از کامنتی که اینجا برام گذاشتین و کلی شوق و ذوق در من ایجاد کردیدن. سپاس
ممنون از تحسین هایی که همیشه در کامنتتوهاتون موج میزند. خیلی خیلی ممنون
دقیقا حرفتون درسته، وجیهه بانو جان. چقدر به جا بود برای من در موقعیتی که قرار دارم. خود همین کمالگرایی را همیشه سعی در رعایتش دارم، اما بعضی اوقات خیلی پنهانی است و اصلا فکر نمیکردم که در این مورد هم بصورت پنهان درگیرش شده باشم. کاملا درسته. من که وجیهه بانو حان، اصلا بخوام بگم که در این سال ها چه تغییراتی مخصوصا در روابط داشته ام، در حد یک دفترچه است. اصلا شیما واقعا تغییر کرد. خیلی راحتتر نه میگویم. خیلی اراده ام قوی شده است. قدرت تصمیم گیری هایم بیشتر شده. خودم را خیلی بیشتر دوست دارم. سعی میکنم دلسوزی بیجا نکنم. عاشق احساس قربانی بودن را داشتم که کلی پیشرفت کرده ام و کنار گذاشته ام. خیلی خیلی زیاد تغییر کرده ام. از لحاظ مالی و توکل به خدا که نگو . اصلا ظاهری فقط با ایمان بودم و بلد نبودم دوست واقعی خدا باشم و غم به دلم راه ندم. الان در تضادها، خیلی زود خودم را جمع میکنم. اینجوری بگم که من عجیب دختری لوس و وابسته بار اومده بودم که خانواده کلی بهم خدمات میداد. همون وابستگی، در زندگی مشترک شکلی دیگر ادامه پیدا کرد که یکدفعه روزگار گفت پاشو که وضعت خیلی خیلی خرابه. بدجور گفت پاشو . اما به لطف خودش، خواستم و بلند شدم. از اون بلند شدن ها که الان خانواده دایم با من مشورت میکنم و بین دوستان معروف به داشتن اراده قوی هستم. تنهایی دو سال با پسر 5 ساله ام زندگی کردم. تنهایی مسافرت میرم. اصلا اصلا در کارهام و تفریحاتم وابسته آدم ها نیستم. به راحتی تنهایی میرم پیاده روی و استخر و …. اما ….. که آدم خیلی فراموش کار است که ای بابا تو که نتونستی به اون چیزی که میخوای برسی …. ولی من کجا بودم قبلاً و الان کجایم ….از زمین تا آسمان تغییر داشته ام. درسته مخصوصا در روابط به اون چیزی که میخواستم نرسیدم، اما خیلی خیلی خیلی پیشرفت داشته ام. اینکه سال هاست اصلا نه اینستا و نه یوتیوپ ندارم. سالهاست که نه شبکه داخلی و نه شبکه خارجی نداریم و هزاران هزاران نتیجه دیگه ….. اما حتی گاهی خجالت کشیده ام که کسی من را با مدت عضویت ببیند و قضاوت کند که این هنوز نتوانسته مثلاً در موضوع روابط به نقطه ای خوب برسه …. در صورتیکه ما باید ببینیم که کجا بوده ایم و الان کجاییم و همینطور ادامه دهیم و همه آدم ها در موضوعات مختلف در یک جایگاه نبوده اند.. من خودم اعتراف میکنم که تا قبل آشنایی با استاد، وضعم خیلی خیلی خراب بوده. میشه بگی که من اصلا زندگی کردن بلد نبودم و با آموزه های استاد یاد گرفتم و تا حدود زیادی عمل کردم. اما خوب دقیقا حرف شما که چقدر شیطان پنهانی داره سوسو میاد که تو نتونستی به اون درخواستی که داشتی برسی، هست و ما با شناخت خدا جون، باید سعی کنیم به اون حرف ها بها ندهیم.
در پناه خدا جون
شیما
به نام خالق آسمان ها و زمین
سلام به استاد عشق و توحید سلام به بانوی زیبا و بینظیر مریم جانم سلام به دوستان توحیدی ام در این سایت الهی و در یک کلام سلام به عباد الرحمن
چه جادویی شود تلفیق دوره ی احساس لیاقت و سفر به دور آمریکا، مثل چاشنی مخصوص سرآشپز میمونه که خاص و خوشمزه و بی نظیره.
همین اول کار، کار دِرون و خود دِرون رو تحسین می کنم که این قدر قابلیت و قدرت داره که چشم دومی است برای دیدن تصاویری که با چشم عادی قابل دیدن نیست.
تصاویر این دریاچه زیبا، که در جاهای کم عمق، رنگ قهوه ای کم رنگ دارند که رنگ زمین است به خود گرفته. ولی در جای عمیق به همان رنگ آبی زیبا دریا درآمده، مرا به یاد درک و فهم آدمی انداخت،
که هرچه درک و فهم بیشتر شود به اصل وجودی خود بیشتر نزدیک و زیباتر دیده می شود و هر چه این درک کمتر شود، رنگ جماعت پذیرد.
چه حس فوق العاده ای میتونه باشه، وقتی صبح چشم باز میکنی، خودت رو در میان انبوه درختان و سنگ هایی که نشان از طی تکامل و صب داره، با هوایی دلچسب و آسمانی آبی فیروزه ای ببینی و بتونی یه نفس عمیق بکشی و بگی خدایااااااااااااا شکررررررررت
و بانو مریم زیبا رو می بینیم که با مهارت داره موهاش
رو کوتاه می کنه. واین کار رو بخاطر راحتی در کارش انجام میده نه مثل من که خودم موهام رو بعضی وقتها کوتاه می کنم، موهای همسر و فرزندانم رو، ولی 70 درصد علتش کمک به اقتصاد خانواده است.
یکروز داشتم صورتم رو اصلاح می کردم، دختر خاله ام مرا دید، گفت: تو چطور این همه کار رو بلدی، بهش گفتم به قول انیشتین(من نبوغ ام رو مدیون فقرم میدونم)
این هم از زیبایی های این دنیاست که تو را تحت فشار قرار بده که جوهره اصلی وجودیت رو دریابی و بدونی چقدر استعداد و نبوغ در این جسم کوچک آدمی نهفته است.
اِ چه جالب جریان سنگ گذاشتن پس در همه جای دنیا هست. اون موقع بچه بودیم می رفتیم نانوایی، یکی میومد می گفت: من زود تر اومدم نوبت گرفتم و سنگ گذاشتم.
و آب، که نماد حیات و زندگی ایست و اون هم از نوع چشمه، چیزی غیر از تداعی فراوانی و رزق بی حساب برایم ندارد، آبی خنک و گوار که ما اینجا باید هزینه پرداخت کنیم و آب نوشیدنی رو تهیه کنیم استاد در طول سفر دارند از آب طبیعی با بهترین کیفیت استفادهمی کنند نووووووووووش جانت استادعزیزم.
و ارزش ابزار آنقدر مهم است که استاد یه فایل با همین نام دارد. کفش خوب، چقدر پیاده رویی رو آسان و راحت و دلچسب می کند.
چاقو تیز کن، چاقو رو تیز و برنده می کنه تا در کسری از ثانیه گوشت رو تیکه کنیم و گازی که با بهترین کیفیت و خوشمزگی و راحتی گوشت ما را کباب کنه و نوش جان کنیم. خدایا شکررررررررت
سه روز در طبیعتی بینظیر و فوق العاده و الان باید اون رو برای دیدن زیبایی های بیشتر ترک کرد.
این دیالوگ که تکرار در فایل های استاد تکرار می شود، به من آموخت که نباید به گذشته چسبید و در حال زندگی کنی و از لحظه الان لذت ببری و با گذشته با عشق خداحافظی کنی برای آینده ای دلچسب تر و با حال تر.
و پایان قسمت 218 از سفرنامه با شروعی، پایان یافت. شروع یک زندگی عاشقانه و شاد در عین سادگی و زیبایی.
ان شاءالله خوشبخت بشن و تمام مجردهای این سایت تا پایان سال درکنار عشق شون باشند و با شادی و لذت بیشتر این مسیر زیبا رو ادامه دهند. چرا که یکی از ویژگی های بهشتی ها ازدواج است. پس مجردها به فکر باشید و زودتر به جمع بهشت متاهل ها بشتابید.
در پناه حق روز به روز همه ی ما توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشیم الهی
بنام خدای مهربون
سلام به روی ماهت رضوان جونم
چقدر بینظیر مینویسی دختر
هربار لبریز از آگاهی و شادی میشم با خوندنِ کامنت هات
خداروشکر که هدایت شدم به خوندن کامنتِ فوق العاده ات
چقدر بینظیرِ این آگاهی نابت
( تصاویر این دریاچه زیبا، که در جاهای کم عمق، رنگ قهوه ای کم رنگ دارند که رنگ زمین است به خود گرفته. ولی در جای عمیق به همان رنگ آبی زیبا دریا درآمده، مرا به یاد درک و فهم آدمی انداخت،
که هرچه درک و فهم بیشتر شود به اصل وجودی خود بیشتر نزدیک و زیباتر دیده می شود و هر چه این درک کمتر شود، رنگ جماعت پذیرد. .)
رضوان جونم سپاسگزارتم که همیشه با عشق حضور داری عزیزم
تحسینت میکنم زیبای توانمند
چقدر دعای قسمتِ پایانی کامنتت به روحم نفوذ کرد
الهی آمین که همه بچه های مجرد به آسانی و راحتی به زندگی دلخواهشون هدایت بشن
رضوان جونم دوستت دارم
سلام و درود بشما رضوان عزیزم.
تشکر از شما بابت نوشته زیباتون بابت تفکر خوبتون نسبت به زندگی مشترکتون با همسر و فرزندانتون..
و نکات مثبت این فایل…زندگی زیبایی زیادی داره..
منم از روزی که در اینراه بهشتی قدم برداشتم زیباییهای مکانم صد برابر شد..درختهای حیازمون..پر از جیک جیک پرنده ها پر از پرندگانی که من اصلا قبلا بهشون فکر نمیکردم…همه داره از این سعرنامه ها نشعت میگیره..
میدونی رضوان جان!فایلهای استاد بکنار که خودش پر از اگاهی هست..
ولی این سفرنامه ها چون با روحمون نزدیکتر بیشتر باهاش نزدیک میشیم!بیشتر حس الهیمونو درک میکنیم..
یه سفری به درون هست سفری که قابل توصیف نیست..سفری که داره عملی خوشبختی و سعادتمندی دنیا و آخرتمونو بهمون نشون میده..
و نکات ریز زیادی داره اگه میخای مبحث سفرنامه ها رو بکشونی بیرون…
و در نهایت ممنونم از دعای خیرتون از آخرین صحنه..منم به لطف الله نشانه های رابط خوب رو از خداوند دریافت کردم بصورت واضح میدونی به لطف خودش در زمان مناسب و در مکان مناسب بهش هدایت میشم.و زندگی خوبی رو در کنار همسرم به ارمغان میارم.
به امید بهترینها برای اهل بهشتم.به امید روزهای خوب
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللَّهِ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ» (ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ مهاجرت ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ، ﻣﻨﺰﻟﺘﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﻭ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﻣﻴﺎﺑﻨﺪ)
«یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَهٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُّقِیمٌ» (ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﻭ ﺑﻬﺸﺖﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ، ﻣﮋﺩﻩ ﻣﻰﺩﻫﺪ)
«خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ» (ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ) (20-22 توبه)
یگانه فرمانروای وهاب عالم، ای رب من، از تو درخواست آگاهی و نور هدایت میکنم تا با توکل بر تو و با نام تو و برای رضایت تو ، و اوج گرفتن در مدار تو بنویسم. ای مالک مطلق خزائن رحمت آسمانها و زمین و ای بخشایشگر بی منت رحمت و نعمت به همه مخلوقات، و ای گرما بخش جان ها و ای روشنی بخش نهانخانه قلبها، بر من ببخش از شیرینی مغفرتت و گوارایی نعمتهایت ؛ شکر اندک مرا بپذیر و خطاهای بسیار مرا عفو کن. که تو خود فرمودی و من از عمق جانم شهادت میدم به حقانیت آن که «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»
سلام و درود و رحمت و برکت رب العالمین به همه دوستان نازنینم در این سایت. سلام استاد عباس منش عزیزم، سلام استاد شایسته بزرگوار. از درگاه خداوند برای همه شما عزیزان درخواست آرامش و احساس خوب و نور هدایت و جریان بینهایت نعمت و ثروت میکنم. بازم یک صبح دل انگیز پاییزی و یک فایل جدید سفر به دور آمریکا. صبح دل انگیز پاییزی شهر شما دمای هوا چقدره؟ توی عسلویه 32 درجه است و هواشناسی میگه تا ظهر به 37 هم میرسه. ولی نگران نباشید، کولر روی 24 تنظیم شده و همین که دیگه از دمای 44-48 درجه ای خبری نیست یعنی اینجا هوا دل انگیز شده. الهی صد هزار مرتبه شکر.
فایل با پرواز درون بچه شروع شد و مناظر بسیار بسیار شگفت انگیز و طبیعت زیبا که واقعاً آدم دلش میخواد ساعتها توی سکوت و آرامش طبیعت بشینه و مراقبه کنه. اونجایی که درون دو بار دور خانم شایسته دور زد ، توی دلم گفتم احتمالا استاد داره تلاش میکنه همه بچه های سایت دور خانم شایسته بگردن و چرا که نه… به پاس همه تلاشها و زحمات استاد شایسته حداقل کاریه که را دستمون برمیاد. پس دسته جمعی دور استاد شایسته میگردیم …
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت این دو استاد عزیز، الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر توحیدی که خداوند ما رو بهش هدایت کرد، الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه زیبایی که سهم چشمان ما شد، الهی صد هزار مرتبه شکر که خداوند، نعمت وجود خودش رو به ما هدیه داد و هدایت و حمایت کردن از انسان رو بر خودش واجب کرد.
استاد رفتم توی گوگل سرچ کردم دیدم یه سری قطعات پلاستیکی هست که بهشون میگن استبلایزر برای نقاط این چنینی که ماشین توی شیب قرار داره به کار میره. یه سری وسایل دیگه هم هست ما باهاشون تمرین کردیم برای نجات افراد از ماشینهای تصادفی. یه ست کامل و تخصصی هست بنام اکستریکیشن، شامل air lifting bag ها و یه سری بلوک های پلاستیکی فشرده و ویج ها که سرچ کردم دیدم بهشون میگن cribbing block. هر چند اینها تخصصی نجاته، ولی شاید چیزی مشابه اینها پیدا کنید یا ازشون الگو بگیرید و با خلاقیت خودتون ترکیبش کنید و یه چیزی موثر تر و ساده تر و ایمن تر از سنگ استفاده کنید.
راستی یه پیشنهاد دیگه، شما هر جا میرید یه چشمه و رودخانه هست، بنظرم رسید یه پمپ آب سیار ببرید برای پر کردن مخزن کمپر. (البته اگه این کار غیر قانونی نباشه، حتی میتونید یه صافی هم توی مسیرش قرار بدین، شاید باورتون نشه ولی یه ایده پمپ سیار و یه آبگرمکن بین مسیر هم به ذهنم رسید که با کمی هزینه میشه ساختش)
چقدر من تحسین کردم اون احساسات عاشقانه بین استاد و خانم شایسته رو ، اونجایی که خانم شایسته داشت موهاشو کوتاه میکرد. همیشه این رابطه عاشقانه تون رو تحسین میکنم و برام بسیار لذتبخشه. این رابطه همش زیباییه و احساس خوب و مثبت، همه اش عشقه، همش شوخی و خنده است ، همه اش گفتگوهای توحیدی و صحبت کردن از قانون، همه اش سپاسگزاری. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. این یه الگوی زندگی عاشقانه و رابطه عاطفی بینظیر و فوق العاده است که خواسته همه ماست. با پیدا کردن الگو میشه این باور رو ساخت که میشود. بدون زحمت، فقط باید به خداوند اعتماد کنیم و در مسیر توحید بمونیم تا بقیه کارها رو خداوند برامون انجام بده. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این رابطه عاشقانه استادان عزیزمون. من این چنین رابطهٔ عاشقانه ای رو از خداوند درخواست میکنم و تعهد میدم که روی شخصیت و باورهای خودم به بهترین شکل کار کنم تا خداوند من رو وارد مدار خواسته ام کنه.
صبح که شروع کردم به نوشتن کامنت هدایت شدم به آیات 20-22 سوره توبه که خداوند به چه زیبایی بشارت میده به اهل ایمان، کسانی که شجاعت قدم برداشتن رو در مسیر خواسته هاشون به خرج دادن. ولی از اونجایی که نامبرده شبکار بوده و بالاخره خستگی ناشی از شیفت شب بر انرژی ناشی از یه شات قهوه غلبه میکنه حوالی ساعت 10 و خورده ای پاندای درونش خوابش برد. باز خدا رو شکر که کامنتم نپرید ، ادامه ماجرا رو بعد از چند ساعت وقفه میخونید . همش نگرانم کامنتهام عین فیلمهای کریستوفر نولان بشه، در بعد زمان گم بشه و مخاطب رو جوری گیج کنه که کلی بگرده دنبال سرو ته کامنت …
بعد از نماز عصر هدایت شدم به آخرین صفحه از سوره یاسین و خداوند از شگفتی های خلقتش و لطفی که به انسان میکنه صحبت میکنه . آیات بسیار زیبایی بود که پیشنهاد میکنم بخونید، مثلا آیه 80 که خداوند میگه من آتش رو در دل درخت سبز براتون قرار دادم، سبحان الله. ولی یه آیه 77 خیلی نظرم رو جلب کرد. خودم رسماً ناک اوتش شدم.
«أَوَلَمْ یَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَهٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ» (ﺁﻳﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻄﻔﻪ ﺍﻱ [ ﭘﺴﺖ ﻭ ﻧﺎﭼﻴﺰ ] ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺍﻳﻨﻚ ﺳﺘﻴﺰﻩ ﮔﺮﻱ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺍﺳﺖ؟)
نمیدونم از کجا بگم…
به کلمه نطفه نگاه کنید آخرش تنوین داره. اون تنوین حقارت و ناچیز بودن نطفه رو میخواد نشون بده، یه چیز چندش و حقیر و پست ، که حتی صاحب خودش هم ازش چندشش میشه، فاقد شعور و اگاهی، و فقط چند دقیقه عمر میکنه… این ابتدای خلقت همه ما بوده.
خداوند این موجود رو جوری به تکامل میرسونه و روح خودش رو در اون قرار میده که دیگه بهش نمیگن نطفه ، یا جنین ، از این مراحل عبور میکنه و میشه انسان . الان توانایی کنترل بدنش رو داره، شعور و آگاهی و خلاقیت داره، و ممکنه بیش از یک قرن عمر کنه. و مهمتر از همه، مورد محبت و عشق ورزیدن اطرافیان خودش قرار میگیره. چه چیزی اون موجود پست رو تبدیل کرد به انسان دوست داشتنی. روح خداوند که در انسان دمیده میشه. و تکاملی که خداوند برای انسان رقم میزنه، انسانی که طبق حکمت 446 نهج البلاغه ، ابتداش نطفه است ، انتهاش لاشه متعفن، رزق خودش رو هم نمیتونه بدست بیاره و مرگ خودش رو نمیتونه دفع کنه… حالا همین موجود برای خدا قد علم میکنه که خدا بهش میگه خصیم مبین. ستیزه گر آشکار . توی قرآن خدا به شیطان میگه عدو مبین ، نسبت به کی نسبت به انسان دشمن آشکار ، حتی شیطان نسبت الله عدو مبین و خصیم مبین نیست، ولی انسانی خدا منت سرش گذاشته و این چنین تکامل بینظیری رو براش رقم میزنه ، تبدیل شده به چی؟ خصیم مبین در برابر خداوند، که این همه زیبایی و نعمت و لطف خداوند رو منکر میشه … سبحان الله.
خدایا خودت هدایت مون کن که تکاملمون رو توحیدی رقم بزنیم و از ستیزه جویی بر حذر باشیم. تریل پیاده روی بسیار بسیار زیبایی بود و صدای آب واقعا آدم رو دیوونه میکنه. یه چیزی رو میخوام بگم این نظر شخصی منه، اگه دوستان با من موافق نیستن من به نظرشون احترام میذارم ولی خداوکیلی توی خاک آمریکا زندگی کنی و بری پول بدی تویوتا بخری… (اون تویوتا راو فور و فوررانر که حاشیه تریل بودن) آخه چراااااا ؟ مگه فورد و داج و کادیلاک چه ایرادی داره که ملت تویوتا سوار میشن؟ من تو این زمینه به متعصبانه ترین شکل ممکن طرفدار ماشین آمریکایی هستم کسی با من بحث نکنه. مثل اون انسان خوش ذوقی که ون رم ش کنار تریل بود. و البته استاد عباس منش عزیز که فورد اف وان فیفتی دلبر رو سوار میشه. ماشین فقط آمریکایی ، بقیه شون رو بریز دور.(بیشتر جنبه شوخی داشت، از همه دوستانی که تویوتا دارن یا به تویوتا علاقه دارن عذر میخوام، صرفاً شیطنت کودک درون بود، نامبرده، بیگ فنِ ماشینهای آمریکاییه)
خدا رو شکر دو تا نشانه زیبا دیدم توی فایل که خیلی به دلم نشست ، یکی اونجا که استاد شایسته یه سکه پیدا میکنه. این نشانه خیلی برام ارزشمند بود و اون زوج جوونی که کنار دریاچه داشتن عکس میگرفتن. اون هم خیلی برام قابل ستایش بود.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
فردا بیستم مهرماه، روز بزرگداشت حافظ شیرازیِ، بخاطر همین دعوتتون میکنم به خوندن غزل 75 از حافظ شیرازی
«خوابِ آن نرگسِ فَتّانِ تو، بی چیزی نیست ؛ تابِ آن زلفِ پریشانِ تو، بی چیزی نیست»
«از لبت شیر روان بود که من میگفتم ؛ این شکر گِردِ نمکدانِ تو، بی چیزی نیست»
«جان درازیِ تو بادا که یقین میدانم ؛ در کمان ناوَک مژگانِ تو، بی چیزی نیست»
«مبتلایی به غمِ محنت و اندوهِ فراق ؛ ای دل این ناله و افغان تو، بی چیزی نیست»
«دوش، باد از سرِ کویش به گلستان بگذشت ؛ ای گل این چاکِ گریبانِ تو، بی چیزی نیست»
«دردِ عشق ار چه دل از خلق نهان میدارد ؛ حافظ این دیدهٔ گریانِ تو، بی چیزی نیست»
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بنام خدای مهربون
سلام به روی ماهت حمید جان
سپاسگزارتم که زیبا نوشتی و سرشار از آگاهی
چقدر لذت بردم از آیاتی که نوشتی و توضیحاتش
واقعا چرا من یادم میره که خدایی که من از هیچ خلق کرده ، الانم از هیچ خلق میکنه برام ؟؟؟!!!!!
بخدا که خیلی ضعیفم و ناتوان
خدایا من هیچم همه تویی
خدایا وجودم و به نور خودت نورانی کن
الهی و ربی من لی غیرک
حمید جان سپاسگزارتم که نوشتی و شبم و با این آیات بینظیر ساختی
ایشالا که عاقبت بخیر بشی
سلام و درود به شما سارا خانم، انسان ارزشمند و بینظیر. الهی که حال دلتون عالی و توحیدی باشه. از شما بینهایت سپاسگزارم که لطف کردین برام کامنت نوشتین.
از خداوند برای شما بینهایت نعمت و ثروت و آرامش و احساس خوب رو درخواست میکنم. خدا رو شاکرم که احساس شما با خوندن این کامنت مثبت و عالی شده. از خداوند میخوام من رو به انسان مفیدتری تبدیل کنه تا بتونم در راستای توحید و درک آیات قرآن به دوستان عزیزم توی این سایت کمک کنم. حق با شماست خداوند از هیچ انسان رو خلق میکنه و بهش عزت و آبرو میده، ارزشمندش میکنه و بهش علم میبخشه. الهی که بتونیم هر روز شاکر نعمات خداوند باشیم.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید و شاهد موفقیت های بزرگ تون باشیم.
با درود و سلام خدمت شما Maverick عزیز نجات دهنده ناجی .. آقا حمید عزیز امروز شکر خدا صبح خیلی زود بیدار شدم و اومدم توی سایت اول یک کامنت خانم صمدی رو خواندم که از شکرگذاری نوشتند و بعدش فایل رو دیدم و بعد به کامنت زیبای شما هدایت شدم واقعا ممنون و سپاسگذارم که این آیه های قشنگ رو برامون آنالیز کردید و اینقدر قشنگ توضیح دادید واقعا چقدر امروز اشکم در اومد برای خداوندی که ما رو از هیچ به بالاترین مقام و ارزشمندی آفرید و ما انسان ها سرکش و ناسپاس آشکارا هستیم .انسان ابتداش نطفه است ، انتهاش لاشه متعفن، رزق خودش رو هم نمیتونه بدست بیاره و مرگ خودش رو نمیتونه دفع کنه… حالا همین موجود برای خدا قد علم میکنه که خدا بهش میگه خصیم مبین. ستیزه گر آشکار . توی قرآن خدا به شیطان میگه عدو مبین ، نسبت به کی نسبت به انسان دشمن آشکار ، حتی شیطان نسبت الله عدو مبین و خصیم مبین نیست، ولی انسانی خدا منت سرش گذاشته و این چنین تکامل بینظیری رو براش رقم میزنه ، تبدیل شده به چی؟ خصیم مبین در برابر خداوند، که این همه زیبایی و نعمت و لطف خداوند رو منکر میشه … سبحانالله
آقای امیری عزیز واقعا نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم بابت این یادآوری تون که باید لحظه به لحظه شکرگذارخداوند باشیم و بدونیم که ما هیچ کاره این و همه چی از طرف اون شکل و رنگ و بوی بهشتی میگیره و باید خودمون رو به اون بسپاریم خدایاااا ترا شکر می گویم که صبح و سحرگاهم رو در چنین سایت و فضای توحیدی شروع کردم و شکرگذار این موهبت الهی آت هستم خدایاااا شکرت
نشانه های سکه پول و عکس ازدواج و عکاس برای عکاسی حلقه در اون فضای بهشتی واقعا فوق العاده بود و مطمعنان برای شما یک نشانه ی خیلی خیلی نزدیک بود چون در اوایل کامنت تون هم اشاره کردید و به امید خدا شما لایق بهترین عشق و روابط عاشقانه با هم فرکانس و شخصیت دلبخواه الهی تون هستید واقعا تحسین تون می کنم که شما لایق بهترین ها هستید ..و به امید خدا همین روزا میآید و میگوید یافتم یافتم آن عشق الهی مو یافتم
عاشق این جمله تون شدم خدایا خودت هدایت مون کن که تکاملمون رو توحیدی رقم بزنیم و از ستیزه جویی بر حذر باشیم واقعا ممنونم برای این جمله ی طلایی تون این جمله رو توی صفحه ی اول کتاب معجزه ی شکرگذاری خانم راندا برن نوشتم که هر روز صبح ببینمش و بخونمش و شکرگذار بودن رو هر لحظه به یادم بیاره خدایااآاا شکرت و . ممنون و سپاسگذارم برای غزل حافظ شیرازی و بزرگداشت این شاعر الهی و توحیدی ..
نکته های رو که بهش اشاره کردید در مورد قطعات پلاستیکی هست که بهشون میگن استبلایزر برای نقاط این چنینی که ماشین توی شیب قرار داره به کار میره. فکر کنم اینها رو توی پارکینگ هایی که سطح خیلی شیب دار داره هم نصب می کنند بخصوص در هوای برفی باعث میشه از سُر خوردن جلوگیری کنه ..
چه خوبه شما اطلاعات تخصصی به این اجناس رو دارید یه ست کامل و تخصصی هست بنام اکستریکیشن، شامل air lifting bag ها و یه سری بلوک های پلاستیکی فشرده و ویج ها که سرچ کردم دیدم بهشون میگن cribbing block. هر چند اینها تخصصی نجاته، ولی شاید چیزی مشابه اینها پیدا کنید
ممنون و سپاسگذارم که وقت میزارید و این اجناس و یا هر چیز دیگری رو پیگیر هستید و برامون اطلاعات خوبی میذارید البته شما آقای Maverick عزیز در همه ی زمینه ها تخصصی اطلاعات دارید و ما همیشه از کامنت های فوق العاده تون استفاده می کنیم و لذت میبریم و بقول استاد عزیزمون اینجا یک دایره المعارف و یک گنج هستش که براستی چنین است خدایاااا شکرت ..
خدا قوت بهتون میگم و تحسین تون می کنم بخاطر اینکه شغل پر تلاشی دارید و با شیفت های شبانه و غیره اینقدر زحمت میکشید ولی همچنان فعالیت مضاعفی رو در این سایت دارید که پر از نعمت و خیر و برکت هستش . خداوند به شما سلامتی بده و آن آیه ی آخری که من خیلی دوسش دارم برازنده ی شما آتش نشان قهرمان عسلویه هست و به امید خدا هوای آنجا آنچنان دلپذیر و خنک بشه که بیایید و اینجا برامون بنویسید که تا باحال چنین هوای سردی رو اونجا تجربه نکردیددد ..
راستی خوب شد از ماشین های آمریکایی تعریف کردید منم عاشق ماشین های آمریکایی هستم . اصلا من عاشق این سرزمین پهناور زیبا و آزاد و مثبت اندیش و ثروتمند هستم .
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام
این کامنت جوری نوشته شده بود و در اون سعی شده بود روی نکاتی تمرکز لیزری بشه که واقعا دلم نیومد درجوابش تحسینش نکنم. :)))
تبریک میگم بهتون بخاطر این شهود.خیلی عالی نوشتین و من شک ندارم
نتایج این باورهای کاملا توحیدیتون توی زندگیتون هم مشهوده.
اون قسمتی که درمورد ماشین امریکایی نظرو علاقه ی شدیدخودتونو گفتین حس کردم
کودک درونتون داره صحبت میکنه و شما
جلوشونگرفتین و این فرصتو بهش دادین که {{بیان}} بشه واین کارتون خیلی قشنگ بود و صد البته قابل تحسین.
کامنتتون حس خوبیو درونم زنده کرد و امیدوارم هرجاکه هستین
شاد و
سرزنده باشین.
سلام و درود به شما خانم کاکویی
بینهایت از شما سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند تون. نکته ای که در مورد فرصت بیان گفته بودین خیلی برام ارزشمند بود و من رو به تأمل واداشت.
از شما بینهایت ممنون و سپاسگزارم که زمان گذاشتین و برام پاسخ نوشتین.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
سلام روز همگی بخیر و نیکی
چه روز خوبی رو شروع کردم با کامنت دوستانم در این سایت و این فضای روحانی
خدایا بی نهایت سپاسگزارم
حمید عزیز عااالی بود مثل همیشه
اصلا نمیدونم از کدوم قسمت بگم؛
از آیه های بی نظیر و مرتبطی که نوشتی و تفسیرهایی که از نگاه خودت داشتی
از مناجات نامه ی زیبات که اشکمو درآورد
از نگاه زیبایی که به این مناظر و طبیعت داری
از سرچ های جالب و تحقیقاتی که میکنی و به اطلاعات مون افزوده میشه
از شیطنت کودک درونت که همیشه خدا لبخند روی لبم میاره
از کلمه هایی که به کار میبری در نوشته هات، و….
خلاصه دمت گرم که اینقدر متصل هستی به اصل و جریان هدایت الهی و این دل نوشته های بی نظیر رو با ما به اشتراک میزاری.
بهترین ها رو برات آرزومندم دوست عزیز
سلام آقام حمید
سپاسگزارم از کامنت بی نظیری که گذاشتین.
چقدر لذت بردم وتحسینتون کردم بخاطر این روح بزرگتون
سپاسگزارم که اینقدر قشنگ مفهوم آیات قرآن رو درک میکنید وبا ما به اشتراک میگذارید.
وقتی که کامنتتونو خوندم خیلی خیلی تحسینتون کردم اول خواستم براتون کامنت بزارم وازتون سپاسگزاری کنم بعد ذهنم گفت نه همین امتیاز کامل بده ولی از اونجایی که موقع امتیاز دادن نمیدونم چی شد که بجای پنج تا ستاره ،سه تا ستاره زدم،گفتم این امتیاز حدسپاسگزاریم رو بیان نمیکنه گفتم بیام با احترام ازتون سپاسگزاری کنم.
درپناه الله مهربان شادوسالم وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام بر شما حمید آقاعزیز
سلام بر استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته گرامی
سلام بر همه دوستان و همراهان در این سایت توحیدی
آقا حمید من همیشه کامنت های شما را دنبال میکنم و از آن بسیار استفاده میکنم. فقط یه سوال داشتم از شما، شما برای هدایت شدن به آیات قران، کتاب قرآن را باز میکنید یا یک سایت یا اپلیکشین خاصی هست که با هر بار باز کردن رندوم به یک صفحه از قرآن هدایت میشوید. خیلی از شما ممنون میشم که اکر تونستید جواب بدین.
در پناه الله یکتا شاد و سالم باشید.
به نام الله صمد
میخوام واسه اولین بار تحسین ها و شکرگزاری هام بابت چیزهایی که تو فایل دیدم رو داخل کامنتم بنویسم :) من معمولا خیلی این کار رو دوس ندارم و همیشه سعی میکنم تو دلم شکرگزاری کنم و تو کامنت هام درس های فایل رو بنویسم
اما به تازگی متوجه شدم این سخت گیری های بیجا که به خودم دارم باعث شده خیلی روزها یادم بره سپاسگزاری کنم یا کانون توجه ام رو به زیبایی ها بذارم
چند روز پیش هم اتفاقی افتاد که مفصلش رو توی دوره عزت نفس تعریف کردم، اما به شکل مختصر اینجا هم میذارم که اگر کسی به کامنتم هدایت شد، مثل خودم بفهمه چقدر سپاسگزاری واجبه و چقدر ما به خاطر ویژگی ذاتی انسانی مون که کفور بودن هست ، زود فراموشش میکنیم و باید هر روز بهمون یاداوری بشه
خب ، چند روز پیش من به تضادی برخوردم که حالمو خیلی بد کرد و انقدر جلوی ذهنم رو نگرفتم که در عرض 24 ساعت، باور کنین فقط در عرض یک روز منو زمین گیر کرد منی که ماه ها بود داشتم با تعهد روی خودم کار میکردم
خلاصه وقتی دیدم انقدر حالم بد شد شروع کردم زیر و رو کردن سایت و هی خوندم و خوندم و خوندم تا کمی آروم شدم و یه نکته رو متوجه شدم
دیدم که من هی میخوام بیام راجب اون موضوعی که حالمو بد کرده سپاسگزاری کنم ولی نمیتونم ، و وقتی میبینم که توانایی ش رو ندارم هی خودمو میترسوندم که تموم شد و تو دیگه نمیتونی حالتو خوب کنی … ببینین ذهن وقتی قدرت رو دستش میدین و میذارین حتی شده چند لحظه اون ارباب شما باشه چطور واستون بازی درمیاره :)
خلاصه به خودم گفتم پس باید بیام رو کارای دیگه شکرگزاری کنم تا کم کم قدرت به دست بیارم و بتونم افسارمو از دست ذهنم بکشم بیرون، دقیقا حس وقتایی رو داشتم که تو بازی های کامپیوتری دیدین حسابی کتک خوردین و له و داغونین و یه خونه جون مونده واستون، هی میچرخین و سعی میکنین 1٪ به جونتون اضافه کنین که باز پاشین؟
دقیقا اون حس رو داشتم
خلاصه اولین چیزی که به ذهنم رسید آشپزی بود چون من عاشق آشپزی ام اصلا روحمو آروم میکنه، همین که داشتم اشپزی میکردم گفتم ببین الان باید شکرگزار باشی خیلی ها تو همین لحظه که تو واستادی و داری واسه دل خودت آشپزی میکنی حتی شام ندارن بخورن … اینو که گفتم صدای ذهنم با یه حالت تمسخر آمیزی گفت اخه الان کی اینجوریه دیگه؟ اینم شد چیز که ادم بخواد بابتش خوشحال باشه؟
خدا شاهده، همون لحظه ، دقیقااااا همون لحظه یکی زنگ خونه مون رو زد و گفت یکم غذا دارین بهم بدین؟
انقدر شوک شدم که باورتون نمیشه اصلا کپ کردما، گفتم ببین خدا چقدر سریع الجوابه، من ازش خیلی کمک خواستم واسه کنترل ذهنم و اون سریع یه نشونه فرستاد اصلا اون خانم رو واسه خود خود من فرستاد که بفهمونه چقدر نعمت دارم ، میلیون ها و میلیارد ها نعمت دارم اما چشمم رو روشون بستم و همش هم طلبکارم که چرا زندگیم عوض نمیشه
از اون شب تصمیم گرفتم تا میتونم عضله سپاسگزاری رو در خودم قوی کنم، ناسپاس بودن بزرگترین پاشنه آشیل منه حتی یادمه از بچگی باهام بود و همه بهم میگفتن تو خیلی متوقع و طلبکاری و هیچ وقت قدر محبت و کمک دیگران رو نمیدونی
اون موقع نمیفهمیدم چقدر مهمه اما الان میدونم که سپاسگزاری چقدر میتونه معجزه تو زندگیت بیاره
و ناسپاسی چقدر میتونه داغونت کنه و زندگیت رو تبدیل کنه به جهنم
خلاصه، همه اینارو نوشتم که بدونین باید تغییر کنیم، اگه هنوز مثل دیروز و ماه پیش و سال گذشته هستیم، زندگیمون هم تغییر نمیکنه
همیشه و هرجا سعی کنیم سپاسگزاری کنیم و سختش نکنیم واسه خودمون! داریم کار میکنیم سپاسگزاری کنیم، داریم درس میخونیم بابت چشم و گوش و هوش بالا و دفتر ومداد و… شکرگزار باشیم
اگه دراز کشیدیم بابت پتو و بالشت و تشک و اینکه کمر درد نداریم و میتونیم راحت بخوابیم سپاسگزاری کنیم
تو هر حالتی میشه دلیلشو پیدا کرد فقط باید بخوایم ، و یه مدت که ادامه بدیم و استمرارمون رو نشون بدیم نشونه ها هم خواهند اومد
معجزه ها میان، مطمئن باشین
………………………….
تو این فایل اولین چیزی که تحسین میکنم چشمای قشنگی هست که خدا بهم داده تا بتونم این همه زیبایی رو ببینم، خدایا سپاسگزارم
* بابت پیرهن بسیار زیبای استاد سپاسگزارم، منو یاد زمانی میندازه که استاد اضافه وزن داشتن و چقدر زیبا با قانون تونستن به اندام دلخواهشون برسن و منم میتونم
* بابت درون سپاسگزارم، چقدر میبینم افراد زیادی این روزها میتونن درون بخرن برای محتواشون در حالی که خیلی هم ارزون نیست و این نشانه پیشرفت جهانه خدایا شکرت
* مورد بعدی که به ذهنم میاد سرعت رشد جهانه، قبلا اینجور تجهیزات فقط واسه فیلم های سینمایی استفاده میشد اما الان افرادی هستن که وسایلی مثل درون، سافت باکس، میکروفن ، دوربین عکاسی حرفه ای و… رو به تولید انبوه رسوندن تا همه افراد بهش دسترسی داشته باشن و واقعا تحسین برانگیزه
* چقدر این منظره قشنگه، چه آسمون صافی، مشخصه هواش اکسیژن خالصه ، و چقدر طیف های آبی قشنگی توی آسمون هست و ابرهای پفکی و سفید بی نظیر
بابتشون سپاسگزارم خدای من
* چقدر آب این دریاچه تمیز و زلاله، دقت کردم دیدم هر قسمتش رنگ آبش یکم متفاوته و بعضی جاها چند طیف مختلف از آبی و لاجوردی و سبز رو میشه دید مثل بوم نقاشی، و خدایی که همچین شاهکاری فقط یکی از تیلیارد ها آفریده هاش هست پشتیبان منه… خدایا سپاسگزارم
* انقدر آب این دریاچه زلال و صافه که وقتی درون در زاویه مناسب قرار میگیره، شن های کف دریاچه رو میتونیم ببینیم که چطور تپه تپه هستن واقعا دیدنش یه لحظه حس خیلی خوبی بهم داد، و البته از تیزبینی خودم هم شوکه شدم که چقدر حواسم جمعه :)
* و در نهایت ، خدایا بابت نکته زیبایی که از مریم گلی و استاد یاد گرفتم سپاسگزارم… استاد به مریم جان گفتن شما کچلتم قشنگه، از روی عشق گفتن و مریم جان هم با عشق جواب دادن
ولی الان که بهش فکر میکنم ، اگه خود من پارتنرم همچین حرفی بهم بزنه کله ش رو میکنم! یعنی اون عشق و صمیمیت و شوخ طبعی جمله رو نادیده میگیرم و فقط میچسبم به اینکه چرا همچین حرفی زدی… این فرق ماست با استاد و مریم جان که باعث میشه روابط دلخواهمون رو تجربه نکنیم
و به خودم قول دادم تا زمانی که حسابی رو دوره روابط کار نکردم و تا یه سطح حداقلی دانش روابط کسب نکردم و به ارامش نرسیدم واقعا دیگه وارد رابطه نشم ، تا هروقت وارد رابطه شدم بتونم با باورهای درست و با صلح و عشق درونی که به خودم دارم، رابطه ای سرشار از عشق و صلح رو هم تجربه کنم و دیگه تجربه های گذشته تکرار نشه
حالم خیلی خوبه، فقط با 10 دقیقه تمرکز رو نکات مثبت این فایل حس میکنم حالم چند درجه بهتر شد و بابتش سپاسگزارم
خدایا شکرت
سلام وصد سلام سارا جان
سپاسگذارم که هستی وبودنت مایه آرامش..
سپاسگذارم بابت این مکتوب کردنت
سپاسگذارم ممنون
تو این فایل اولین چیزی که تحسین میکنم چشمای قشنگی هست که خدا بهم داده تا بتونم این همه زیبایی رو ببینم، خدایا سپاسگزارم
* بابت پیرهن بسیار زیبای استاد سپاسگزارم، منو یاد زمانی میندازه که استاد اضافه وزن داشتن و چقدر زیبا با قانون تونستن به اندام دلخواهشون برسن و منم میتونم
* بابت درون سپاسگزارم، چقدر میبینم افراد زیادی این روزها میتونن درون بخرن برای محتواشون در حالی که خیلی هم ارزون نیست و این نشانه پیشرفت جهانه خدایا شکرت
* مورد بعدی که به ذهنم میاد سرعت رشد جهانه، قبلا اینجور تجهیزات فقط واسه فیلم های سینمایی استفاده میشد اما الان افرادی هستن که وسایلی مثل درون، سافت باکس، میکروفن ، دوربین عکاسی حرفه ای و… رو به تولید انبوه رسوندن تا همه افراد بهش دسترسی داشته باشن و واقعا تحسین برانگیزه
* چقدر این منظره قشنگه، چه آسمون صافی، مشخصه هواش اکسیژن خالصه ، و چقدر طیف های آبی قشنگی توی آسمون هست و ابرهای پفکی و سفید بی نظیر
بابتشون سپاسگزارم خدای من
* چقدر آب این دریاچه تمیز و زلاله، دقت کردم دیدم هر قسمتش رنگ آبش یکم متفاوته و بعضی جاها چند طیف مختلف از آبی و لاجوردی و سبز رو میشه دید مثل بوم نقاشی، و خدایی که همچین شاهکاری فقط یکی از تیلیارد ها آفریده هاش هست پشتیبان منه… خدایا سپاسگزارم
* انقدر آب این دریاچه زلال و صافه که وقتی درون در زاویه مناسب قرار میگیره، شن های کف دریاچه رو میتونیم ببینیم که چطور تپه تپه هستن واقعا دیدنش یه لحظه حس خیلی خوبی بهم داد، و البته از تیزبینی خودم هم شوکه شدم که چقدر حواسم جمعه :)
* و در نهایت ، خدایا بابت نکته زیبایی که از مریم گلی و استاد یاد گرفتم سپاسگزارم… استاد به مریم جان گفتن شما کچلتم قشنگه، از روی عشق گفتن و مریم جان هم با عشق جواب دادن
ولی الان که بهش فکر میکنم ، اگه خود من پارتنرم همچین حرفی بهم بزنه کله ش رو میکنم! یعنی اون عشق و صمیمیت و شوخ طبعی جمله رو نادیده میگیرم و فقط میچسبم به اینکه چرا همچین حرفی زدی… این فرق ماست با استاد و مریم جان که باعث میشه روابط دلخواهمون رو تجربه نکنیم
و به خودم قول دادم تا زمانی که حسابی رو دوره روابط کار نکردم و تا یه سطح حداقلی دانش روابط کسب نکردم و به ارامش نرسیدم واقعا دیگه وارد رابطه نشم ، تا هروقت وارد رابطه شدم بتونم با باورهای درست و با صلح و عشق درونی که به خودم دارم، رابطه ای سرشار از عشق و صلح رو هم تجربه کنم و دیگه تجربه های گذشته تکرار نشه
حالم خیلی خوبه، فقط با 10 دقیقه تمرکز رو نکات مثبت این فایل حس میکنم حالم چند درجه بهتر شد و بابتش
سپاسگذارم
سلام سارا خانم صمدیپور
وقت شما بخیر؛امیدوارم حالتون عالی باشه؛این کامنتتون خیلی عالی بود من خیلی درسها ازش گرفتم.
خیلی ممنونم از شما؛باعث شدید که ما هم یادمون نره سپاسگزاریها شکرگزاریهایمان را حتماً روزانه انجام دهیم.
همانطور که شما فرمودید در صورت استمرار معجزهها خواهند آمد.
برایتان از خداوند مهربان شادی سلامتی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواهانم.
سلام دوست عزیزم
خوشحالم که کامنت من تونسته کمکی بکنه، از دل نوشتم و دل نوشته لاجرم بر دل بنشیند…
از دیروز که این کامنت رو گذاشتم و به خودم قول دادم بدون دفتر و دستک سپاسگزاری کنم همیشه و هر لحظه و خودم رو محدود به سپاسگزاری اول صبح نکنم ، فقط طی 24 ساعت چنان معجزه هایی تو زندگیم رخ داده که باورتون نمیشه
یه هزینه ای باید پرداخت میکردم که به طرز عجیبی یک پنجم شد
لباسی که مدت ها بود میخواستم بخرمش بهم هدیه داده شد
قرار بود بارون بیاد و من بیرون کار داشتم و بارون نیومد تا زمانی که کار من انجام شد و تا رفتم داخل خونه و کفشامو دراوردم بارون اومد
و چندین و چند معجزه کوچک و بزرگ دیگه که خودم هنوز تو شوکم
اینارو فقط گفتم که براتون باورسازی بشه و بدونین عین واقعیته
فقط باید متفاوت با دیروزمون باشیم و هر لحظه شکر خدای بزرگ رو به جا بیاریم
اون وقت اونم معجزه هارو خیلی سریع تر از چیزی که فکرشو کنیم میفرسته تا مارو به مسیر مطمئن کنه
شاد و سلامت و ثروتمند باشید دوست عزیزم
سلام خانم صمدی پور بزرگوار
من امروز تو دلم به اربابم گفتم میخوام نعمت هاتو ببینم و توجه کنم بهشون،
و کامنت شما مشوقی شد برای من تا کانون توجهم رو ببرم بر روی زیبایی ها نعمت هایی که بدون منت در اختیارم قرار داده..
از فاصله مناسب کره زمین از خورشید گرفته…..
تا رگهایی که خونم توش به جریان میوفته
و گوشی ای که باهاش میتونم آگاهی کسب کنم و….
مرسی از کامنت قشنگتون
امیدوارم هر روز زیبایی های بیشتری وارد زندگی هممون بشه
سلام استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
و دوستان مهربان ایرانی سایت عباس منش
میخواهم داستان مهاجرت از افغانستان به ایران
و از ایران به ایسلند و زیبایی ها و نکات مثبت کشور ایسلند را اینجا بنویسم چون داستانی است که با استفاده از سفر به دوره آمریکا و توجه روی نکات مثبت اتفاق افتاد و شباهت که داستان زندگی من در ایسلند با سریال سفر به دور آمریکا داشت حتا خودم را هم تعجب زده کرده و به همین خاطر اینجا مینویسم چون همه شما دوستان هم سریال سفر به دور آمریکا را مثل من تماشا میکنید
و یکبار دیگه برای خودم خواستم یک کامنت به سایت بانم تا گفته خود استاد رد پای از موفقیت هایم اینجا ثبت شود
من عبدالله از افغانستان هستم و در ادامه کامنت قبلی خود میخواهم داستان از موفقیت های که از شروع سفر به دور آمریکا کسب کردم را اینبار تکمیل کنم چون کامنت قبلی من نصفه باقی مانده بود
همینجا یادآوری میکنم که متن که تازه مینویسم به ادامه کامنت قبلی من درباره اتفاقاتی است که برایم رخ داده و کسانی که علاقه دارند میتوانند کامنت قبلی من که 5 ماه پیش در سایت نوشتم را خوانده و بعد کامنت فعلی را بخوانند چون نکات خیلی ارزشمندی را پنج ماه پیش در سایت نوشتم و حالا ادامه آنرا تکمیل میکنم
فعلا حدود دو ماه است که در شهر زیبای ریکاویک ایسلند زندگی میکنم، ایسلند کشوری بسیار پولدار و مردمانی بسیار ثروتمندی دارد حدود ده سال است که ایسلند در لیست امن ترین کشور جهان رتبه اول را دارد و از لحاظ طبیعت هم شاید یکی از زیباترین طبیعت های جهان را هم همین کشور داشته باشد، این درحالی است که افغانستان چهل سال است که در لیست ناامن ترین کشور جهان قرار گرفته و مردمانی نسبتا فقیری دارد، ولی داستان اصلی اینجاست که چی شد و چه اتفاقی افتاد من که در فقیر ترین و ناامن ترین کشور دنیا زندگی میکردم حالا اینجا در ایسلند زندگی میکنم ؟
بهتر است برگردیم به چند سال قبل
آن زمان من 16 ساله و در شهر کابل افغانستان زندکی میکردم یک بچه بسیار خوش باور که با سایت استاد عباس منش اشنا شده بودم و مدام فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت میدیدم، همیشه استاد راجع به مهاجرت صحبت میکرد و میگفت اگر مهاجرت کنید بزرگ خواهید شد و تجربیات بهتری در زندگی کسب میکنید و من هم به سادگی هرچه تمام گوش میکردم و با خودم تایید و باور میکردم که بلی درسته من هم قدرتی دارم که هرآنچه بخواهم را خلق میکنم
آن زمان من در کابل دنبال کار و درآمد آنلاین بودم و تمام توجه من به ثروتمندان شهر کابل و خلق پول و موفقیت مالی بود و پیدا کردن نکات مثبت و زیبایی ها اطرافم بود، اما اتفاقی که افتاد این بود که طالبان امد و افغانستان رفت زیر سایه حکومت طالبان، طالبان افراد بسیار افراطی بودن که زندگی کردن زیر حکومت شان برای من اصلا مقدور نبود و افکارشان را نمیتوانستم تحمل کنم و با قانون های که برای مردم وضع کرده بود نمیخواستم زندگی کنم
همان روز که طالبان امد من تصمیم جدی برای مهاجرت گرفتم و طبق قانون توجه روی نکات مثبت من ایسلند را خلق کردم و حالا و خدا هم کمک کرد که حالا در ایسلند زندگی کنم کشوری که فکر میکنم مناسب من برای زندگی کردن است، در کامنت قبلی خود من نوشته بودم که تولد 18 سالگی خودم را در ایسلند جشن میگیرم و حالا سه ماه مانده به تولدم که اینجا هستم و حس خیلی خوبی دارم
این ما آدم ها هستیم که انتخاب میکنیم در چه کشور زندگی کنیم، چقدر پول داشته باشیم و با چه کیفیتی زندگی کنیم، و میدانم که قدرتی خلق کنندگی که خدا برای همه ما داده ابزاری است که برای رسیدن به هر خواسته ما استفاده میشود و برای مهاجرت این ابزار چیزی نیست جز توجه روی نکات مثبت و باور داشتن به توانای خود که من هم میتوانم به آن برسم و استفاده همین دو نکته ساده ولی مهم دلیلی اصلی من برای مهاجرت بود که فکر میکنم همه شما دوستان عزیز هم این نکات را در همین سایت آموزش دیده اید و نیاز به توضیحات بیشتر نباشد
خب برایم برای نکات مثبت کشور ایسلند
ایسلند یک کشور بسیار پولدار است، در شهر فقط ماشین های اخرین مدل سال است و تقریبا میشه گفت 90 درصد مردم از موتر یا همان ماشین های مدل بالا استفاده میکنند، در دو ماه که ایسلند بودم حتا یک نفر هم گدا ندیدم و همه مردم زندگی مرفع و سطح زندگی بالایی دارند، همان RV های که همیشه در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا میدیدم را حالا از نزدیک میبینم، میتانم سوار شده و با همان ماشین های که خانه هم است سفر کنم و لذت ببرم، آبشار نیاگارای که استاد در سریال سفر به دور آمریکا نشان داده بود را با همان شباهت اینجا در Geysar و آبشار Gullfoss دیدم، همین یک ماه پیش وقتی به ابشار Gullfoss رفتم یاد سریال سفر به دور آمریکا و ابشار نیاگارا افتادم که حتا همان لباس پلاستیکی که استاد داشت را برای ما هم میداد که حس بسیار خوبی داشتم، همان احترام که مردم در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا برای استاد میکنند را اینجا برای من هم همه احترام دارند، راننده ها همیشه به فرد پیاده حق اولویت عبور از جاده را میدهد که خودش یک نوع احترام محسوب میشود که حس خیلی خوبی دارد، همان فروشگاه ikea سویدنی که لوازم خانه داشت و استاد در ویدیو های تمرکز روی نکات مثبت به انجا رفته بود را من بار ها در شعبه ایسلندش رفتم که دقیقا با همان مدلی که در ویدیو ها دیده بودم لوازم خانه را با دیکور های خاص گذاشته بود که دقیقا یاد همان ده ویدیو تمرکز روی نکات مثبت افتادم که در یکی از جلسات استاد رفت به شعبه ikea و فیلم گرفت حتا من در ویدیو استاد در ذهنم بود که چرا استاد از رستوران ikea سفارش غذا نمیدهد که خودم هر باری که رفتم اولین کاری کردم همین سفارش غذا بود که در رستوران ikea غذا خوردم، فروشگاه بعدی همان فروشگاه آمریکایی Costco است که نمایندگی آن در ایسلند هم وجود دارد که منم به همین فروشگاه رفته و مواد خوراکی که همیشه در ویدیو های سفر به دور آمریکا میدیدم را حالا خودم از نزدیک و از داخل همین فروشگاه خرید میکنم، حتا همین لحظه در ذهنم یک جرقه زد که چطور دقیقا همان اتفاقاتی رخ میدهد که تمامش را در سریال سفر به دور آمریکا میدیدم انگار همان گوشت و مواد خوراکی های که خانم شایسته از فروشگاه میگرفت را من هم میگیرم، همان نمایشگاه benz که در قسمت های 90 یا 88 سریال سفر به دور آمریکا شما بخاطر تبدیل بنز با کاماروی 2019 رفتین در اینجا هم تمام نمایندگی های ماشین در یک منطقه قرار دارد که وقتی به ان منطقه رفتم یاد همتن قسمت سریال سفر به دور آمریکا افتادم واقعا شباهت زیادی بین اتفاقات دارد که در زندگی من با استفاده از آموزش های سریال سفر به دور آمریکا اتفاق افتاد
البته مه شش ماه در ایران هم زندگی کردم و نکات مثبت ایران در کامنت قبلی نوشتم که خیلی خوش دارم کسانی که این کامنت میخوانند، قبلی را هم یکبار مرور کنند چون در ایران هم خیلی اتفاقاتی افتاد که قبلا راجع به ایران شنیده بودم و مکان های که در ایران رفتم هم دقیقا همان مکان های بود که خاطران انرا در سایت از زبان استاد و کامنت های دوستان ایرانی شنیده و خوانده بودم
بحرحال اگر اینجا هزار ساعت هم راجع به زیبایی های ایسلند ایران یا حتا افغانستان بگم خلاصی ندارد فقط اینجا یادآوری اتفاقاتی است که قبلا در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا دیده بودم را حالا از نزدیک تجربه میکنم و با شما هم درمیان گذاشتم تا همه باور کنید که رسیدن به هر هدفی ساده راحت و قایل دسترس است
البته که خیلی تجربیات جدید هم در ذهنم مرور میشود و خیلی علاقه دارم بیشتر برای شما راجع به این اتفاقات بنویسم ولی فعلا طولانی شده شاید کامنت بعدی باز هم از تجربیات که مشابهت زیادی با قوانین سایت دارد را برای شما هم شریک کنم و در آخرررر خوشحال میشم با ریپلی تان انرژی مثبت بیشتری برای من بدهید
با احترام
عبدالله پارسا 11 اکتبر سال 2023
سلام دوست عزیز
به به
چقدرررررر نتایج دوستان هیجان انگیز و انرژی دهنده است.
خیلییییییی از این دوتا کامنت تون لذت بردم.
تو همین دوتا کامنت کلی درس ارزشمند یادگرفتم
فهمیدم اگر بخوام و باور کنم از صفر می تونم به صد برسم.
همین طور که شما از ناامن ترین کشور دنیا به امن ترین کشور دنیا رسیدید.
اونم در سن کم
واقعا شدنیه
وقتی اینجور کامنت ها رو می بینم بیشتر و بیشتر برام باور پذیر میشه که منم در سن 18 سالگی می تونم ماشینم رو بخرم.
الهی شکررررت
یه درس دیگه هم که برام توی این دوتا کامنت فوق العاده مرور شد ، این بود که مهم نیست کجا باشی ، تو وقتی تمرکزت روی نکات مثبت باشه و فقط و فقط ورودی مثبت به ذهنت بدی ، اگر اون فضایی که توش هستی ظرفیت داشته باشه همانجا برات بهشت میشه وگرنه خداوند تو رو هدایت می کنه به جایی که تو ورودی هات و باورهایی که از طریق همون ورودی ها شکل گرفته رو ببینی و باهاشون زندگی کنی و تجربه شون کنی.
الهییییی شکرررررررررت
فوق العاده بود.
عاااااااشقتوووووونم
به نام خداوند مهربان و بزرگ
به نام تنها یار و یاور زیبایی من
سلاممم دوست عزیزم
سلام خدا به عبدالله ارزشمند
سلام خدا به برادر مهربانم هموطنم
سلام خدا به بنده عزیزش
همه چیز به خداوند آسان هست خداوند بی نهایت بزرگ هست خداوند بیشتر از خواسته های ما برای ما عطا میکند
با خداوند رسیدن به تمام خواسته ها آسان هست
خدایا کرور کرور شکرت
عبدالله عزیز با خواندن کمنتتت اشک شوق ریختم که چقدرر خداوند زیباست چقدررر قانون خدا زیباست چقدرررر خدا بی نقص عمل میکند چقدرررررررر خدا بزرگ هست چقدر خدا حامی و پشتیبان ما هست چقدر خداوند زیباست زیباست زیباست
عبدالله عزیز خواندن کمنتتت در این تایم شب واقعا برایم یک نشانه بزرگ بود
نشانه که خدا گفت بیبین پاکیزه من قدم به قدم هدایتت میکنم ایمانت را قوی بساز
همین دقایق پیش من این فایل به بار سوم دیدم یکبار در زهنم گشت چی میدانی پاکیزه تک تک اینا را روزی زیباتر از این زنده گی کنی
آمدم سر به کمنت ها زدم دقیقا راست آمدم روی کمنت خودت اسم افغانستان دیدم شروع کردم به خواندن و چقدررر کمنتت دوست داشتم
دوست عزیزم بالایت بی نهایت افتخار میکنم
بی نهایت تحسینت میکنم
برایت کف میزنم که این قدر عالی تغییر کردی برادر مهربانم
افرررررررین افررررررین
چقدرررر کمنتتت زیبا بود چقدرررر زیبا از قانون بیان کردی
چقدررر ایمان ما قوی شد که قانون دقیق و عالی هست فقط باید ما باور کنیم
دوست عزیزم نوش جانت چقدررر ایسلند زیبا هست چقدررر سرسبز و دیدنی هست آبشاری که نام گرفتی منم در یک ویدیو یوتیوپ دیدم زیاد جا های زیبا ایسلند در یوتیوپ دیدم بی نهایت زیباست یعنی واقعا زیباست
سرسبز
تمیز و پاک
آب و هوایی عالی
من هم چند روز میشود تعهد دادم که سریال سفر به دور امریکا را از قسمت اول با دقت کامل بیبینم و زیبایی هایش را تحسین کنم وقتی که کامنت خودت را دیدم و خواندم که از کابل به ایسلند زیبا رسیدی با دیدن همین فایل ها ایمان من قوی قوی شد فعلا با هیجان و امیدی هزار برابر نگاه میکنم
ایمان دارم به جا ها زیبا به مسیر های زیبا هدایت میشوم
ایمان دارم خداوند بهترین ها را برای همه ما چیده
خدایاااا کرور کرور شکرت
بی نهایت برایت خوشحال شدم
از خداوند عالی ترین ها را برایت میخواهم
منتظر کمنت های زیبایت و نتایج عالیت هستم
در پناه الله باشی
تشکرررر پاکیزه عزیز لطف دارین شما انشالله که حتما به بزرگتر از اهداف که داری میرسی، دلم نشد جواب کامنتت نتم چون قبلا فکر میکردم از افغانستان کسی زیاد در سایت نیست ولی کامنت توره دیدم خیلی خوش شدم که اینجا استی و در مسیر پیشرفت قرار داری
یک سوال دیگه هم از مه در پاسخ کامنت قبلیم نوشتی که جواب اوره هم اینجه برتان اینبار با لحجه کابلی خودما میگم
اینکه پرسیدی تنها سریال سفر به دور آمریکا باعث هدایتم به ایسلند شده باید بگم که مه محصولات روانشناسی ثروت یک جهان بینی توحیدی و کتاب ها و فایل های رایگان هم همیشه استفاده میکردم و از یک اکونت دیگه قبلا خریده بودم و ترکیب همه آموزش ها و درک آن و استفاده آن باعث شده که اتفاقات دلخواهم جذب کنم
خیلی خوش دارم که راجع به کامنت خودم برت بیشتر توضیح بتم و کمکت کنم که راحتر به هدف مهاجرتت به آمریکا برسی
چون چند باور محدود بین مه تو و افغان ها ساخته شده که مانع رسیدن به هدف مان میشه که برای خودم هم بود، نمیفامم که با بحث گاز و ترمز استاد اشنا هستی ولی یکی از مهمترین دلیل های راحت و زود اتفاق افتادن مهاجراتم همین مسله گاز و ترمز بود چون خیلی از باور های محدود که ما افغان ها ناخودآگاه داریم مهمترین عامل نرسیدن به هدف مهاجرت ما است، که یکیش که خودمم ناخودآگاه داشتیم این بود که فکر میکردم مهاجرت فقط از راه قاچاق امکان پذیر است چون افغان های ما 90 درصد شان قاچاق مهاجرت کرده و یک الگو ناخودآگاه به ذهن ما هم افتاده که فقط همین راه به ذهن ما میرسه درحالی که باور درست این است که ما خیلی ساده از راه قانونی هم مهاجرت میتوانیم و باید ذهن خوده از راه های غیر قانونی به طرف راه های ساده و قانونی معطوف کنیم
مثلا مه فقط دو تا باور محدود داشتم و از کابل به طرف ایران امدم و قرار بود در ایران فقط 5 روز باشم و از طریق سفارت دانمارک ویزای ایسلند بگیرم چون خود کشور ایسلند در ایران سفارت نداشت، وقتی همه مسایل خلاص شد و پاسپورت به سفارت دانمارک داده بودم که ویزا بدهد و حتا تکت طیاره (هواپیما) میخواستم بگیرم که که سفارت دانمارک ویزا نداد و گفت ما به افغان ها ویزه صادر نمیکنیم، وقتی همین گپ سفارت از طریق تلفوم برم گفت مستقیم به ذهنم آمد که دلیلش همین دو باور محدودی است که دارم و چون قانون گاز و ترمز هم میفامیدم سریع دنبال باور درست رفتم و دنبال منطق های قوی بودم که برای خودم اثبات کنم که مه فقط از راه قانونی و خیلی راحت باید مهاجرت کنم، وقتی این دو باور محدود از ذهنم برداشته شد اتفاقی افتاد این بود که اداره مهاجرت ایسلند مستقیم زنگ زد و گفت ویزای تان به سفارت آیسلند در هندوستان فرستادیم، همان لحظه به سفارت هند در تهران زنگ زدم که ویزای هند گرفته به سفارت ایسلند در دهلی بروم ولی آنها هم گفتن به افغانها ویزه صادر نمیکنیم، وقتی این تضاد هم اینطوری وسط راه ظاهر شد، منم چون قانون جذب میفامیدم دنبال راه ساده تر از رفتن به هند شدم
هر بار که یک باور محدود از ذهنم برمیداشتم یک راه حل مناسب پیش راهم قرار میگرفت، کار به جایی رسید که یک خانم ایسلندی با سفارت خودشان گپ زد که بدون درنظر داشت قانون صدور ویزا برای ما ویزای ایسلند را بدون رفتن به داخل سفارت صادر کند و طوری شد که یک نفر از آیسلند امد ایران و پاسپورت های خالی ما را برد به سفارت ویزا گرفت دوباره آورد به ایران و تحویل ما کرد و حتا نیاز نشد برای ویزای شینگن اروپا ما عکس برداری کنیم یا بایمترک شویم که حتا خود خانم ایسلندی هم برای ما میگفت که شما اولین نفری هستین که ویزای تان بدون رفتن به داخل سفارت صادر میشود، بعدش وقتی ویزا صادر شد خودشان برای ما مبلغ 6400 یورو تکت هواپیما از تهران ایران تا فرانکفورت آلمان و بعد تا ایسلند را خریدند و نیاز اصلا نشد که حتا پول بلیط هواپیما را پرداخت کنم، آنهم یک هواپیمای VIP شرکت LUFTHANSA بود که خیلییییی حس خوبی داشت داخلش
یکی دیگه از عوامل که خیلی کمک کرد استوری های انستاگرام یک صفحه ایسلندی که همیشه در انستاگرام طبیعت ایسلند از استوری هایش دنبال و خوش داشتم یک روز همان مکان هاره در ایسلند خودم بروم و در انستاگرام استوری بانم که دقیقاً همین اتفاق افتاد و حالا خودم به همان مکان ها رفته و استوری میمانم
میخواهم از این مثل درک کنی که وقتی تو روی خودت کار میکنی اتفاقات بیرونی به بهترین شکل ممکن رقم میخورد، چون من روی خودم کار کردم ایسلندی ها خودشان بلیط هواپیما خریدند، خودشان ویزای شینگن اروپا برای ما گرفتن و حتا نیاز نشد به هندوستان برای اخذ ویزا برم
که البته نکته مهمتر هم بگم که این اتفاقات سیستم خدا است که به این شکل رقم میخورد چون خدا طوری سیستم ساخته که وقتی باور محدود نداشته باشی همه اتفاقات زندگی به همین راحتی و سادگی رقم میخورد و ما فقط همان بندگی خودرا ادا کنیم هم کافیست چون این جهان بر اساس سیستم خدا پایدار است و اتفاقات لحظه به لحظه ما توسط خدا در زندگی مان رقم میخورد که بابت همین سیستم جهان بسیاررررر از خدای مهربان سپاسگزارم که هر لحظه به راحت ترین راه ممکن ما را هدایت میکند و در بهترین مسیر ها قرارمان میدهد
گپ ها به گفتن خیلی زیاد است هزاران ساعت هم توضیح بتم خلاصی نداره و هی اتفاقات دیگه یادم میایه که میخام بنویسم ولی وقت نیست باز خیر باشه انشالله از نزدیک هم خواهیم دید و استاد عباس منش هم ملاقات خواهیم کرد اگر همینطور در همین مسیر قرار داشتیم…
و یک تشکری خاص از استاد و خانم شایسته هم میکنم که همچین فضای در اختیار همه ما قرار داده که هم قانون یاد بگیرم و هم با هم از تجارب مان قصه کنیم.
همه ما در پناه خداوند باشیم
به نام خداوند مهربان و بزرگ
سلامم دوباره عبدالله عزیز
دوست عزیزم برادر خوش قلبم
سپاسگذارت هستم که برایم نوشتی
سپاسگذار قلب بزرگت هستم
نمیدانی چقدررر برایت خوشحال شدم چقدرر خوشحال شدم که خواسته هایت را زنده گی میکنی واقعاااا حالم بی نهایت عالی هست
خدایااا کرور کرور شکرت
خدایاا کرور کرور شکرت که خدای نظیر تو داریم
وقتی از انستاگرام یاد کردی چون من خودم استفاده نمیکنم ولی بخاطر دیدن استوری های خودت رفتم یک سر زدم و دیدم استوری هایت را
چقدررررر خوشحال شدم که در مدار دیدن زیبایی ها هستی بی نهایت عکس های زیبا بود یگانه جمله که از زهنم گذشت در هنگام دیدن استوری هایت این بود که خواسته ها به حقیقت می پیوندد خواسته ها به حقیقت می پیوندد اگر ما باور های درست داشته باشیم ایمانم بی نهایت قوی شد
بلی میدانم برای خواسته ها استعاره گاز هست و برای باور های محدود کننده استعاره ترمز
چقدررر خوب شد که باور های محدود کننده خودت پیدا کردی
نی من این باور را ندارم برعکس همیشه اگر کسی از اعضای فامیل ما از قاچاق یاد میکرد میگفتم چرا آرزو نکنیم شیک لکس بریم هر چی بخواهی برایت داده میشود او وقت قانون هم نمیدانستم
من در چند قدمی ترمینل میدان هوایی کابل بودم در زمان تخلیه کابل و به طرف هواپیما میرفتیم ولی چون احساس لیاقت نداشتم حالم بی نهایت بد بود بخاطر ورود طالبان میدانی از چند قدمی ترمینل برگشت مان داد و از میدان هوایی بیرون شدیم و با تمام تلاش های که کردم رفتنم نشد و اون قضیه شد نقطه عطف زنده گی من برای تغییر اساسی خودم
و حالا بی نهایت خوشحال هستم که با خدا میتوانم تمام زیبایی ها جهان بیبینم با خدا قدم بردارم با خدا حرکت کنم
خداایااا کرور کرور شکرت
چقدررر من ایمان تان را دوست دارم
چقدررر این تعهدت را دوست دارم
چقدررررر زیبا قانون درک کردی
بی نهایت تحسینت میکنم
از جمله های تان و از کمنت های تان درک کردم که شما هم استاد تشخیص اصل از فرع شدین
افررررررررین تان
چقدرررر اتفاقات عالی برای تان رقم خورده چقدررررداستان هدایت تان زیباست
چقدررر آدم دوست دارد بار ها بار ها بخواند
عبدالله عزیز این حرف از قلبم گذر کرد و خواستم برایت بنویسم
هیچ وقت این نعمت های زنده گی ات را این زنده گی که فعلا داری نگذاری که برایت عادی شود چون نمیدانی چقدرر بچه ها در سایت آرزو دارند همچین جا ها سفر کنن مهاجرت کنن ولی شما دارین چقدررر باید شکرگذار بود ( نمیدانم ولی قلبم اصرار داشت برایت بنویسم من هم نوشتم )
تشکر از پاسخ زیبایت رفیق مهربانم
که البته نکته مهمتر هم بگم که این اتفاقات سیستم خدا است که به این شکل رقم میخورد چون خدا طوری سیستم ساخته که وقتی باور محدود نداشته باشی همه اتفاقات زندگی به همین راحتی و سادگی رقم میخورد و ما فقط همان بندگی خودرا ادا کنیم هم کافیست چون این جهان بر اساس سیستم خدا پایدار است و اتفاقات لحظه به لحظه ما توسط خدا در زندگی مان رقم میخورد که بابت همین سیستم جهان بسیاررررر از خدای مهربان سپاسگزارم که هر لحظه به راحت ترین راه ممکن ما را هدایت میکند و در بهترین مسیر ها قرارمان میدهد
چقدرررر این قسمت را عالی نوشتی
انشالله روزی کنار استاد هم میبینمت که از اتفاقات عالی زنده گی ات و نتایج بی نظیر ات فایل ثبت کننن و در سایت گذاشته شود و من هم بخاطر این هدایت های زیبایی خداوند اشک شوق بریزم
بالایت افتخار میکنم
بی نهایت خوشحال شدم برایت و از اعماق قلبم بهترین ها را خواهان هستم
تحسینت میکنم
از خداوند هر چی را دوست داری برایت خواهان هستم رفیق
همیشه در حال تجربه بهترین اتفاق ها باشی
در آغوش خدا غرق حس خوب باشی
سلام و درود به پاکیزه ی عزیز .
پاکیزه جان چقدر تحسینت می کنم بابت کامنت های فوق العاده عالیت .. چقدر قلب مهربانی داری که پند و نصیحت های زیبایی از قلبت عبور کرد و برای عبدالله عزیز نوشتی . اینکه
هیچ وقت این نعمت های زنده گی ات را این زنده گی که فعلا داری نگذاری که برایت عادی شود چون نمیدانی چقدرر بچه ها در سایت آرزو دارند همچین جا ها سفر کنن مهاجرت کنن ولی شما دارین چقدررر باید شکرگذار بود ( نمیدانم ولی قلبم اصرار داشت برایت بنویسم من هم نوشتم )
واقعا بهت تبریک می گم که اینقدر قشنگ روی خودت کار کردی و اینقدر افکار بلند و زیبایی داری ..
اینکه رفتی اینستا عبدالله پارسای عزیز رو دنبال کردی و استوری هاش رو دیدی و چقدر لذت بردم از این پیگیری های فوق العاده عالیت . این پیگیری هایت سبب خیر و برکت برام بود که منم برم پیج پارسای عزیز رو پیدا کنم و استوری هاش رو ببینم .. و نکته ی جالب دیگری که گفتی برای مهاجرت به خارج از کشور اینکه باورهای قشنگی داری که گفتی این باور را ندارم برعکس همیشه اگر کسی از اعضای فامیل ما از قاچاق یاد میکرد میگفتم چرا آرزو نکنیم شیک لکس بریم تازه آنوقت ها از قوانین اطلاعی نداشتی ولی باورهایی تمیز و پاک و زیبایی داشتی خدا رو شکر
پاکیزه جان واقعا از صحبت و گویش های اصلاح باورهایت مشخص هست که تو هم مثل عبدالله بزرگ فکر می کنی و همین روزها تو هم از طریق قانونی از اون کشور خارج میشی من مطمعن هستم .. شک و تردید نداشته باش انسان باید آزاد زندگی کنده .. انسان آزاده آفریده شده . و باید طبق خواسته هایش آزادانه و آگاهانه زندگی کند ..
یک نکته ی دیگری رو که گفتی خیلی برام جالب بود یعنی عاشق این سیستمی بودن خداوند هستم و باید همیشه برای خودم یادآوری کنم و مدام بخودم نهیب بزنم .. چقدر خوبه بتونیم محدودیت ها و ترمرچزهامون رو مثل عبدالله عزیز بفهمیم و درک کنیم و بتونیم قدرت تغییر باورها مون رو داشته باشیم ..
خدا طوری سیستم ساخته که وقتی باور محدود نداشته باشی همه اتفاقات زندگی به همین راحتی و سادگی رقم میخورد و ما فقط همان بندگی خودرا ادا کنیم هم کافیست چون این جهان بر اساس سیستم خدا پایدار است و اتفاقات لحظه به لحظه ما توسط خدا در زندگی مان رقم میخورد
خدا رو شکر به کامنت پاسخگویی تو برای عبدالله پارسا هدایت شدم که خیلی برام نشانه داشت و بیشتر بفکر افتادم که روی باورهای محدود کننده ام کار کنم البته شکر خدا خیلی از خواسته هایم ریز ریز داره انجام میشه و این هم نشان از تکامل من هست و این نشان دهنده این است که در مدار دریافت و جذب خواسته هام قرار گرفتم و خواسته و اهدافم رو بخداوند سپردم و باور دارم که خداوند بر حسب نیازم خواسته هام رو به نوبت به مسیرم هدایت می کند . ممنون و سپاسگذارم برای این نوشته های زیبایت و بقول خودت کرور کرور شکر .. خدایااااااا شکرت . ممنون و سپاسگذارم
به نام خداوند بزرگ و رحمان
به نام خدای توانا و دانا
به نام خداوند عاشق و مهربان
سلامممم به بنده عزیز خدا
سلامممم به رویای عزیزم
سلام به خواهر مقبول و دوست داشتنی من
رویا جانم شما چقدر زیبا هستین چقدرررر چهره دوست داشتنی و خندان دارین اصلا از چهره شما هم آدم انرژی مثبت دریافت میکند چی برسد به جملات زیبایی تان
چقدررر نگاه دقیق تان دوست دارم
سپاسگذارت هستم که برایم نوشتی
سپاسگذار قلب بزرگ و مهربانت هستم عزیز من
شما بی نظیر هستین
خدایاااا کرور کرور شکرت
خدایا کرور کرور شکرت که همه ما را هدایت کردی
دوست عزیزم خوشحال شدم که کمنتم برایت مفید بود
خدا را شکر گذار هستم که عزیزانی چون شما دارم
رویای عزیزم در پناه خداوند غرق حس خوب باشی
در حال تجربه بهترین اتفاقات باشی
الهی به هر آنچه که میخواهی برسی به آسانی و زیبایی برسی
در آغوش خدا غرق عشق خودش باشی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا»
سلام عبدالله عزیز
خوبی برادر ، الهی که حال دلت همیشه همیشه عالی و توحیدی باشه. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. اشک شوق منو سرازیر کردی با این کامنت ارزشمند و بینظیر و نتایج توحیدیت. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که آسان شدی برای آسانی ها ، آسان شدی برای دریافت نعمتها. آنگونه که خداوند در آیات 5-7 سوره لیل فرموده: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ ؛ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ؛ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ» (ﺍﻣﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﺮﺩ ﻭ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﭘﻴﺸﻪ ﺳﺎﺧﺖ ؛ ﻭ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﺮﺩ ؛ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺍﻩ ﺁﺳﺎﻧﻲ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ)
این روزها بعضی از مردم در مورد شرکت در لاتاری گرین کارت آمریکا حرف میزنن، با اینکه صحبتهای استاد رو شنیده بودم ولی میگفتم بالاخره لاتاری هم یه راه آسون و ساده است برای رفتن به آمریکا. ولی از دل کامنت شما متوجه یک سری باورهای محدود و کمبود و ترمزهای ذهنی خودم شدم، که من برای مهاجرت دارم عجله میکنم و دنبال میانبر هستم بدون طی کردن تکامل. ولی الان کامنت شما بهم یاد داد که آسانتر از لاتاری هم وجود داره. اگر در مسیر تکامل توحیدی باشیم به آسانی یک لیوان آب و شاید آسانتر میشه در زمین خدا سفر کرد و از نعمتها و زیبایی ها بهره برد.
عبدالله عزیز خیلی تحسینت میکنم برادر، بسیار انسان توحیدی و ارزشمندی هستی. کامنت شما برای پاکیزه خانم خیلی زیبا و دل نشین بود. امیدوارم پاکیزه جان هم با هدایت و حمایت رب العالمین ، با موفقیت بتونن قدم در مسیر مهاجرت بذارن، و آسان بشن برای آسانی ها.
راستی عبدالله جان، یه پیشنهاد ، از موفقیت هات فیلم بگیر و مسیر تکاملت رو توضیح بده و نتایجت رو برای استاد ایمیل کنید، تا روی سایت گذاشته بشه، همه دوستان ببینن و باور پذیر بشه که میشود، توحید همه چیز میشود، دستان خداوند بینهایته، خداوند خودش انسان رو مهاجرت میده به آسانی»
در پناه رب العالمین همیشه شاد و سلامت و موفق و ثروتمند باشی عبدالله جان.
به نام خدای مهربان و بزرگ
به نام خدای که عاشقانه دقیق و به موقع هدایت میکند
سلاممم به روح توحیدی و زیبای الله
سلامممم به برادر مهربان من حمید عزیز
برادر توحیدی و خوش قلبم نمیدانن چقدررر دوست تان دارم
چقدررر از تک تک کامنت های تان لذت میبرم
چقدررراز شما یاد میگرم
خدا را شکرگذار هستم که حضور دارین
خدا را شکرگذار هستم که با شما ها هم مدار هستم
خدایاااا کروررر کروررر شکرت
حمید عزیز بعضا به خدا رو میکنم میکویم خدای مهربانم بنده هایت این قدر مهربان و زیبا هستن این قدر نازنین هستن تو چقدررررررررررررررررر مهربان هستی تو چقدررررررررررر بزرگ هستی
خدایاااا شکرت
حمید عزیز زیاد نشانه های خدا را میبینم برای تحقق خواسته هایم
همین لحظه به صورت اتفاقی کمنت شما را خواندم ( راستی هیچ چیزی اتفاقی نیست هدایت های خداست )
و زمانی که کمنت شما را میخواندم و اسم خودم دیدم دعای قشنگ تان را اشک در چشم های جمع شد که چقدرررررررر بنده هایت مهربان هست یا رب
خدایا شکرت
سپاسگذار تان هستم برای دعای زیبایت
انشالله همه ما به زیباییی آسانی با عشق با لذت به خواسته های مان میرسیم
ما لایقشیم
از خداوند برایت بهترین های عالم میخواهم
از خداوند میخواهم روزی شما را کنار استاد بیبینم استاد هم بگوید (( امروز حمید حنیف با خود داریم خیلی پسر فوق العاده و دوست داشتنی هست تجربیاتش خیلی قشنگ از قانون گرفته خیلی درس دارد تا چیز یاد بیگرم ))
انشالله روزی میرسد به بیشتر از خواسته هایت برسی
به گفته خودتان همین حالا هم که حال دل مان خیلیییییییییی عالی هست
و عاشقانه خدا را حس میکنیم
بزرگترین نتیجه هست
نتیجه های بعدی هم میاید
در پناه الله باشی برادر مهربان و توحیدی من
سلام و درود بینهایت به پاکیزه جان ، بنده توحیدی و زیبا و ارزشمند خداوند.
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمند شما. خواهر بزرگوارم بینهایت شما رو تحسین میکنم، با وجود اینکه هنوز مدت حضورت توی سایت به یکسال نرسیده ولی اینقدر رشد و پیشرفت داشتی و فعال هستی، و توی دوره احساس لیاقت با انسانهای بزرگ و توحیدی چون سیدعلی خوشدل ، رضا عطارروشن، اسداله زرگوشی، سعیده شهریاری ، رضوان یوسفی و خانواده زمانی و بقیه دوستان و صدالبته خود استاد عباس منش، هم دوره ای و هم کلاسی هستی.
بقول خودت خدایا کرور کرور شکرت.
ازت بینهایت سپاسگزارم پاکیزه عزیز که کامنت ارزشمندت بخشی تمرین ستاره قطبی امروزم بود و احساسم رو عالی و مثبت کرد. امروز صبح توی ستاره قطبی از خداوند درخواست کرده بودم که میخوام امروز احساسم خوب و مثبت باشه.
پاکیزه جان از خداوند متعال درخواست میکنم همه راه ها رو به زیبایی برات باز کنه، تکاملت رو به توحیدی ترین شکل ممکن طی کنی و وارد مسیرهای جدید بشی. اونقدر ثروت فراوان بسازی که به آزادی مالی و مکانی و زمانی برسی و براحتی هر موقع تصمیم بگیری به هر سرزمینی که خودت انتخاب کنی مهاجرت کنی.
الهی صد هزار مرتبه شکر
الهی کرور کرور شکرت.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشی.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
سلام عبدالله عزیزم
عزیز دلم، خیلی خیلی خوشحالم که به بهشت خودت رسیده ای. کاملا درست است که ذهن ماست که بهشت را میسازد، جایی که مایلیم در آن سر کنیم و لیاقتمان را برای آن بهشت، تایید و تایید کنیم.
داستانهای تو، از دست اولند. یعنی به شکل کاملی قانون را تایید و توصیف میکنند. خواندن این داستانها و این کامنتها، کلاس درس کاملی است.
امیدوارم دقیقه به دقیقه بهت خوش بگذرد و در آغوش خدای مهربان به سر ببری. خیلی ممنون که ما را لایق دانستی که برایمان از زیباییها بنویسی. اینکار تو، آینه ای مقابل آن زیباییها قرار میدهد تا زیباییهابیشتر و بیشتر جذب زندگی پر ماجرا و زیبایت شود.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی
سلام دوست هم غرکانس من اقا پارسا
این موفقیت ،این اراده،این خاستن،این کنترل ذهن رو نمیشود فقط به امتیاز دادن بسنده کرد
بلکه باید نوشت راجبش
تک تک جمله های شما باورهای قدرتمند کننده ای بود که شما رو هول داد به سمت خاسته ها
راجب ایستا نبودن ما در یک محیط و شغل و درامد و قدرت خلق کنندگی رو راحت جاگذاری کردین در زندگی خودتون
من که شما رو بسیار تحسین کردم و قلبم باز شد اول صبح با خاندن کامنت شما دوست عزیزم
مشخص هست که همه جا رو خانه خودتان میدانید ،چه در ایران بودین ،چه در ایسلند ،چون شما ذهنی متمرکز رو زیبایی ها دارید ،
اینجاست همونی که میگن تضادها ومسائل باعث میشن خاسته هامون خیلی واضح مشخص بشه و برای شما مشخص شده و شما با باورهای قدرتمند حرکت کردین براش و العان تو اون باورها دارین زندگی میکنین
اقا پارسا انشالاه کامنت های درامدهای میلیاردی شما رو بخوانم و داشتن زندگی با کیفیت تر،افراد موفق ایسلند
سلام دوستم
آقای عبدالله پارسا
من واقعا شما را تحسین میکنم شما نمونه یک انسان موفق هستید
خیلی از خواندن کامنت شما لذت بردم و چیز یاد گرفتم
ممنونم به خاطر یاد آوری قوانین به ما
و اینکه چقدر دقیق قانون را اجرا کردید و نتیجه گرفتید من باز هم شما را تحسین میکنم
واقعا چقدر انسانها و جوانهای خوب و با جسارت و فعال و موفق مثل شما داریم
من که از شما ایده گرفتم
براتون آرزوی موفقیتهای بیشتر و بهتر را دارم
دوست دارم باز هم از شما کامنت دریافت کنم و استفاده کنم
در پناه الله یکتا باشید
به نام خدای مهربانم
سلام دوست نازنینم
سپاسگزارم که اینقدر خالصانه کامنت نوشتین حس خوب شدنهارو در وجودم بیشتر وبیشتر حس کردم که میشود هرانچه که خودمان بخواهیم
وقتی تک تک نکاتی رو که در سریال سفر به دور امریکا بهشون اشاره کردین براتون اتفاق افتاده مهر تایید محکمی هست بر روی قانون بی نقص جهان
در پناه حق باشید دوست نابم
سلام ودرود خدا بر دوست عزیز و عبد خدا،، عبدالله که البته پارسا وپرهیزگار هم هست
چه اسم و فامیل زیبا و برازنده ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى ﴿1﴾
سوگند به شب چون پرده افکند (1)
وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ﴿2﴾
سوگند به روز چون جلوه گرى آغازد (2)
وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿3﴾
و [سوگند به] آنکه نر و ماده را آفرید (3)
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى ﴿4﴾
که همانا تلاش شما پراکنده است (4)
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿5﴾
اما آنکه [حق خدا را] داد و پروا داشت (5)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿6﴾
و [پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد (6)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿7﴾
بزودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت (7)
رب عزیز در سوره لیل به صراحت اعلام کرده وتاییدی است بر تلاش وتمرکز بنده شایسته اش عبدالله عزیز
گوارای وجودتون زندگی در امن ترین جای دنیا
در پناه رب العالمین شاد،ثروتمند،عزتمند،سلامت و در اوج رضایت باشی
سلام عبدالله عزیزم
کامنتت رو دو بار خوندم از بس که خوب عمل کردی و حرکت کردی با کانون توجه ات روی زیبایی هایی که دوست داشتی اونجا باشی و الان اونجایی و این نشون میده وقتی به چیزی که علاقه داری توجه میکنی و از همه مهم تر قدم بر میداری و حرکت میکنی جهان تو رو دقیقاً توی همون مسیری هدایتت میکنه و حمایتت میکنه که تا حالا کلی بهش توجه کرده بودی
عبدالله جان تو باور اینکه سن اصلاً ملاک نیست رو کاملاً به ما نشون دادی
اینکه میتونی کسب کار اینترنتی خودت رو داشتی باشی و با خیال راحت به هر کجایی که دوست داشته باشی بری بدون اینکه نگران هزینه باشی ، ثابت میکنه که میشود
عبدالله جان تو حتی این باوری که ، آدم میتونه هر جای دنیا دوست داره بره بدون اینکه کسی رو توی اون کشور به عنوان آشنا یا فامیل داشته باشه ، فقط خودتو خدای خودت و تو نشون دادی که آدم وقتی میخواد با باورهای درست و ایمان به خداوند حرکت کنه کاملاً همه چیز براش ساده میشه نیازی هم به هیچکسی نداره جزء خدای خودش
یادمه استاد عباسمنش توی یکی از فایل های به حقیقت رسیدن آرزوها گفته بود که
ما آدم ها تا زمانیکه کسی در مورد یک جایی یا یک چیزی صحبت نکنه این خواسته در ما شکل نمیگیره چون ازش خبر نداری ولی وقتی در موردش میشنوی این خواسته در تو هم شکل میگیره که دوست داری تجربه اش کنی
عبدالله جان از دیروز که کامنتت رو خوندم فقط دارم در مورد کشور آیسلند توی اینترنت و یوتیوب سرچ میزنم و عکس ها و فیلم هاشو میبینم و الان این خواسته در من هم شکل گرفته که من هم دوست دارم به کشور آیسلند بیام و تجربه اش کنم چرا؟ چون که تعریف های کشور آیسلند رو از تو خوندم خواسته دیدن کشور آیسلند در من هم شکل گرفت در حالیکه تا قبل از این من هیچ چیزی از کشور آیسلند نمیدونستم
دمت گرم بخاطر این ایمانت ، بخاطر این شجاعتت ، بخاطر این قدم برداشتن هات و حرکت کردن هات بخاطر این تمرکزی که روی زیبایی های دنیا گذاشتی ، بخاطر این غیر وابسته بودنت به خانواده ات و دوستان و آشنایانت در افغانستان
ازت میخوام که حتماً در مورد تجربیات قشنگت از کشور آیسلند که الان توش هستی برامون بنویسی ، از ریک جاویک پایتخت آیسلند برامون بنویس و ما رو در روند پیشرفتت در این قسمت جدید و جذاب زندگی ات قرار بده
در پناه الله یکتا باشی
سلام عبدالله جان دوست خوب و نازنینم وقتت بخیر امیدوارم حالت عالی باشه؛
خیلی خیلی خوشحال شدم که مهاجرت موفقی داشتی و به کشور ایسلند رسیدی.
تحسینت میکنم و خدا رو شاکر و سپاسگزارم.
عبدالله عزیزم من هم مدتی دبیر ریاضیات اردوگاه افغانستانیها در نزدیکی شهرمان بودم،
همیشه به دانش آموزانم چه دختر و چه پسر میگفتم:
من از اینکه شما در کشورمان نه زندگی خوبی دارید و نه تحصیل مناسبی دارید شرمندهام و عذرخواهی میکنم،زیرا متاسفانه در ایران حکومت با ما ایرانیها هم درست رفتار نمیکند چه برسد به شما که مهمانمان هستید تعجب میکنم که چرا در ایران ماندهاید همیشه تشویقشان میکردم که از ایران مهاجرت کنند.
بهشون میگفتم شما هر کجای این کره زمین زندگی کنید،منزل خوب،شغل مناسب و تحصیل خیلی خوب و در کل یک زندگی خیلی خیلی عالی خواهید داشت.
متعجبم چرا با این وضعیت اسفبار در اردوگاه زندگی می کنید.
البته خیلی هایشان زمان ابتدای جنگ سوریه به اروپا مهاجرت کردند.
و در آنجا صاحب یک زندگی فوقالعاده شدند.
خیلی خوشحال شدم که شما هم جزو اون افراد موفق هستید.
انشاالله ما هم بزودی زود مهاجرت نماییم.منتها همین جا اشاره کنم که از وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم و از این گنجینهای الهی استفاده مینمایم زندگیام به کلی دگرگون شده و همین جا چنان تغییرات وسیع و گستردهایی رو ایجاد نمودم که اصلا قابل مقایسه با قبلم نیستم.
و این همه از لطف خدا و راهنماییهای استاد است.خدا رو شکر که با عمل به آگاهیهای مطرح شده زندگی برایم لذت بخش گردیده،ولی بسیار مصمم که بهترش کنم با مهاجرت.
شاد؛سالم؛ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام آقای پارسا
امیدوارم هرلحظه در خوشی و سلامتی و ثروت باشین
موفقیت هاتون بهتون تبریک میگم
شما نماد انسانی هستین که از تضادها در زندگی بهشت ساختین خوشا به حالتون .!
تولدتون رو تبریک میگم و واقعا تحسین برانگیز این موفقیت ها با این سن کم این قدر ترمز در ذهنتون کم وشوق و اشتیاق در وجودتان زیاد که به این موفقیت های چشمگیری رسیدن
خدایا شکرت به خاطر این مسیر الهی
خدا یامن راهم هدایت نماراه کسانی که به آنها نعمت دادی ….
سربلند و پیروز و تندرست و ثروتمند باشیم
به نام خداوند مهربان که ماراخالق زندگی قرارداد
سلام بر آقای عبدالله جوان وتوانمند باباورهای قوی که توانسته درعرض 2 سال باتوجه به نکات مثبت وساختن باورهای ثروت وفراوانی خودش رااز افغانستان به ایسلند برساند
خواندن کامنت شما خیلی هیجان انگیز است که ازکشور افغانستان باتمام تضادها وناخواسته هایی که برایتان داشته توانسته اید به کشور ثروتمند و زیبای ایسلند بروید
کارشما فوق العاده عالی است
مرزهای محدویت ذهن راشکستید وبرای همه ما درس دارد انشالا استاد راجع به شما دریک فایلی صحبت کند
محدویت اینکه من درکشور فقیر وضعیف ونابسامان زندگی میکنم ونمیتونم مهاجرت وپیشرفت کنم را رها کردید
سن شما کم است ودر17 سالگی مهاجرت کردید ومحدویت سن را ازبین بردید که نمیتونه مانع باشه
فقیربودن ادامه دارنیست ومیشه درنوجوانی به ثروت رسید
توجه به نکات مثبت وتغذیه ذهن با فایلهای سفربه دورامریکا وزندگی دربهشت شمارا به تجربه عملی ازآنها رساند هرچه درفایلها دیدی راداری تجربه میکنی پس ماهم میتوانیم شماراالگوی خودقراردهیم که باعمل به آموزههای سایت استاد عباسمنش توانستی به مکان بهتر باامکانات بهتر برسی
خداراهزاران بار سپاسگزارم که درسایت استاد عزیز ومریم جان هستم وهمسفر ایشان وشما همسفران قوی وتوانا وباانگیزه وموفق چون شما دارم عبدالله جان دوست الهی شما روز به روز موفقتر خواهی شد وبه درخشش در دنیا میرسی وبه گسترش جهان هستی کمک بزرگی میکنی
درپناه خداوند مهربان سلامت وشاد وسرفراز باشید
سلام آقا عبدالله عزیز
داداش چقدر خوشحال شدم که در این سن کم اینقدر شجاعت به خرج دادی و پا روی ترسهات گذاشتی و خودت رو در جاده موفقیت و رسیدن به تمام خواسته هات قرار دادی
کامنتت سراسر درس بود برای من خیلی برات خوشحالم
امیدوارم به تک تک آرزوهای مثبت و قشنگت برسی و بیای اینجا برای ما هم بنویسی تا از خوندش کیف کنیم
باور کن اشک شوق توی چشمام جمع شده از خوشحالی که از کامنتت دریافت کردم چون میدونم شما مردم نجیب و مهربان افغانستان چقدر در شرایط سختی زندگی کردید
اتفاقا خودم توی تهران چندتا دوست افغانستانی داشتم و همشون رفتن سوئد و چقدر اینها ماه بودن
ایشالله که خدا پشت و پناهت باشه و همیشه شاد و پیروز و سالم و ثروتمند باشی
سلام و درود بی پایان به عبدالله عزیز
آفرین بر شما مرد متعهد و پارسا
احسنت به شما که در این سن جوانی ، قوانین رو بسیار عالی درک کردید و عمل کردید و نتیجه گرفتید
چقدر لذت بردم از نتایج بی نظیر شما
با تمام وجودم شما رو تحسین می کنم
درود خداوند بر شما
چقدر کلم شما زیبا و جذاب و دلنشین هست
با تمام وجود لذت بردم از کامنت و نتایج شما
گوارای شما بشه پاداش های بی پایان خداوند
از ردپای عالی شما سپاسگزارم که ایمان همه ما رو قوی تر کردید
نمونه ای هستید از یک انسان متعهد ، موفق ، یکتاپرست و بی نظیر
خیلی دوست داشتم اول چهره زیبای شما رو ببینم و بعد کامنت بنویسم براتون
بهترین ها رو برای شما دوست عزیزم از خداوند مهربان خواستارم
در پناه الله مهربان موفق و ثروتمند و تندرست باشید
بنام الله مهربان و زیبا
سلام به دوست عزیز و گرانقدر من آقا عبدالله پارسا
واقعا این نامی که دارین برآزنده شماست و شما دارین خیلی خوب بندگی خدا را میکنید.
واقعا مهاجرت کردن در این سن الکی نیست و حتی حرف زدنش هم سخته ولی شما یا ایمان واقعی انجامش دادی.
دمت گرم مرد بزرگ خیلی خیلی خوشحال شدم از خواندن کامنتت و چقدر جالبه برام هدایت شدن من به کامنت شما چون بنده هم یک مدته دنبال مهاجرت کردن هستم و در مورد کشورهای مختلف اطلاعات خیلی خوبی کسب کردم بخصوص کشور ایسلند که واقعا کشور فوق العاده هست از هر نظر.
خیلی خیلی خوشحال شدم از خواندن کامنت زیبای شما.
فوق العاده انرژی گرفتم و حس و حالم خوب شد.
برای شما آرزوی بهترین ها را دارم.
موفق و سربلند باشید
سلام عبدالله عزیز دوست خوبم
چه کامنت زیبایی
چقدر ساده و دلنشین نوشته بودی
تمام مدت که داشتم میخوندم لبخند زده بودم و تمام وجودم پر از هیجان و حس خوب بود
از صمیم قلبم تحسینت میکنم و ازت تشکر میکنم که برامون نوشتی تا باز هم بهمون یاد آوری بشه که ما خالق زندگی خودمون هستیم و میتونیم براحتی به هر چیزی که میخوایم برسیم
برات بهترین ها رو آرزو میکنم دوست خوبم
در پناه خدا
سلام آقا پارسای عزیز خیلی لذت بردم از کامنت زیباتون که تو این سن کم هدایت شدید به امن ترین کشور دنیا
وزندگی خودتون رو با تمر کز روی سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکابه بهترین شکل ممکن ساختید
موفق باشید منتظر خبر های خوبی شما هستم
با درود و وقت بخیر به آقا پارسای هوشمند
پارسا جان من چندتا از کامنت هات رو خوندم بخصوص اون قسمتی از کامنتت که وارد ایران شده بودی و کلی جاهای ایران و گشتی خیابان های تهران رو توضیح دادی و یا سفارت در تهران .. باور کن چند جایی که رفته بودی هنوز منم که اینجا زندگی می کنم ندیدم …. در هر صورت ممنون و سپاسگذارم که چند تا کامنتی که نوشتی فوق العاده پرمحتوا و زیبا و سنجیده نوشتی و واقعا در این سن و سال جوانی خودتو از نامن ترین کشور به امن ترین کشور آیسلند رساندی البته شاید باز هم مهاجرت کنی و مطمعنان خودتو به استاد عباسمنش عزیزمون میرسونی .و میایی و برامون می نویسی ولی فعلا آیسلند کشور خوب و راحت و مطمعنی هست . و تا میتونی از زیبایی های آنجا لذت ببر تا به مدارهای بالاتری در همین کشور آیسلند هدایت شوی . و بقول دوست عزیز آتش نشانمون آقای امیر حمیدی عزیز جمله خوبی پیشنهاد دادند اینکه گفتند ..راستی عبدالله جان، یه پیشنهاد ، از موفقیت هات فیلم بگیر و مسیر تکاملت رو توضیح بده و نتایجت رو برای استاد ایمیل کنید، تا روی سایت گذاشته بشه، همه دوستان ببینن و باور پذیر بشه که میشود
آقای عبدالله پارسای عزیز همانطور که همین الان در این سایت با حضورت و آگاهانه عملکردت تواننستی بدرخشی و الگو شدی برای ما برو بچه های این مسیر توحیدی به امید خدای یگانه همین طور پله های موفقیت رو جشن بگیری و بری بالا و بالا و بالاتر و از موفقیت هایت برامون بنویسی راستی میشه از محل اقامت و خانه ای که در آن زندگی می کنی توضیحی بدی … آخع از خریدهات و موادغذایی توی فروشگاه های اونجا مثل استاد توضیح دادی و چقدر لذت بردم که RV رو از نزدیک دیدی و حتی متونی سوار بشی و مسافرت کنی .. واقعا تحسینت می کنم که چنین خواسته های خوبی رو برای ماها هم ایجاد کردی آفرین واقعا جای تحسین فراوانی دارد که در یک کشور ثروتمند و پولدار هدایت بشی و همش وفور و فراوانی و نعمت و برکت و خوبی و خوشی رو ببینی و بشنوی و درک کنی و آگاه شوید .. واقعا باید برات ایستاده کف زد آفرین پسر خوب آفرین داشتن چنین پسری برامون در این خانواده مایع افتخار و سربلندی است ….
راستی پیشاپیش تولد 18 سالگی تو بهت تبریک می گم که در همین سایت تعهد داده بودی که جشن تولد 18 سالگی تو توی کشور آیسلند جشن بگیری .. آفرین به این تعهد الهی و توحیدی آت که نشان از یک باور قوی و ایمانی عمیق سرچشمه می گیره و مطمعن هستم که بزودی خانواده آت هم به تو می پیوندند با این پشتکاری که در تو دیده ام البته اگر خانواده با شما هم فرکانس و هم مدار باشند قطع به یقین این اتفاق میوفته .. البته شما خدای بزرگ را دارید و تنها نیستید خدا رو شکر که اینجا در بین ما خانواده ی صمیمی استاد عباسمنش حضور دارید تا الگوی خوبی باشید برامون البته اینجا الگوهای زیادی داریم که بهمون یادآوری میشه که از شرایط سخت عبور کنیم و پله های موفقیت رو یکی پس از دیگری و به نوبت طی کنیم
بهترینع. بهترین مسیر نورانی و درخشان رو برای موفقیت های روز افزون رو برای تو آقا عبدالله پارسا و برای همه مون آرزومندم و منتظر خبرهای خوب و عالی و زیبایت هستیم
روز و شبت بخیریت و خوبی و جشن و شادی و ایام بکامت شیرین و گوارا همراه با عشق الهی
موفق و پایدار و سلامت باشی
سلام برادرپارسا.تبریک میگم این همه شجاعت وحرکت وطبق قانون عمل کردن .شما به معنی واقعی کلمه (عمل واقدام وحرکت)رو تفسیر کردین برای ما.مبارکتون باشه این نتایج شیرین با این سن کم.ارزوی پیشرفتهای بیشتر دارم براتون.من کامنت قبلی شما رو هم خوندم وهمون موقع هم خیلی تحسینتون کردم برای این همه شجاعتت
سلام دوست عزیز
خیلی زیبا نوشتی
حال بدی امروز داشتم که شما به بهترین نحو به حال خوب تغییرش دادی با کامنت قشنگت
امیدوارم از ایسلند زیبا به آمریکای زیبا هم مهاجرت کنی و بزرگتر و قوی تر شی
من هم فعلا از ایران زیبا برای شما آرزوی سلامتی و ثروت و سعادت میکنم.
سلام عبدالله جان .
آفرین بر شما . مرزهای موفقیت رو در ذهن من جا ب جا کردی پسر . ماشالله . خداوند ب زندگیت برکت بده
معنی شدن رو برای همه ما صرف کردی . میشود هر چیزی ک بخواهیم امکان پذیره . اصلا مهم نیست ک ما در کجا زندگی میکنیم و با چ شرایطی . مهم اینه ک ما چ خواسته ای داریم و میخواهیم کجا باشیم . و ب ذلت تن ندیم و از خداوند بخواهیم و ب دریافتش امید و ایمان داشته باشیم . واقعا لذت بردم از دوتا کامنتت ک چقدر عالی روی نکات مثبت توجه و تمرکز داشتی و ب یکی از بهترین ثروتمند ترین و امن ترین جای جهان هدایت شدی واقعا این حد از تمرکز و خواسته اراده پولادین میخاد ک تو از پسش بر اومدی . آفرین بر شما
درپناه الله
بادرود سلام خدمت هموطن گلم
خیلی خوشحال شدم که یک هم وطن خود را درین فضا دیدم
خیلی هم عالی که مهاجرت کردی
با سن 17 سالگی جای افتخار هست
عبدالله جان خیلی دوست دارم که باز هم در مورد داستان مهاجرت خود برای ما بنویسی
چیقدر باورهایم در مورد قانون تقویت شد
چیقدر باورهایم در مورد مهاجرت امکان پذیرتر شد
خیلی دوست دارم که از نزدیک ببینمت
من خیلی وقت هست میخواهم مهاجرت کنم شما الگوی خوبی هستی برای من با وجودیکه سن کم داری داستان مهاجرت فوقالعاده بود
افرین افرین
برایت آروزی خوشبختی میکنم قومای گلم هر کجای از دنیا باشی
و منتظر نتایج بزرگتری از شما هستم
سلام به عبدالله عزیز
کمنت چندماه پیشت رو خونده بودم، و این کمنت در ادامه ش
واقعا تحسینت میکنم برای چنین نتیجه ی قشنگی که خلق کردی برای خودت
و چقدر هم درکت از قانون خوب و عمیقه،، قشنگ فرکانس ایمان و اعتماد به قانون رو میشه حس کرد،
سپاسگزارم برای کمنت زیبات، ایمان و انگیزه م قویتر شد به قانون و ذوق برای کار کردن برای هممدار شدن با خواسته ها
زندگی جدیدت رو پر از نعمت و ثروت و زیبایی آرزو میکنم و به امید خوندن نتایج بیشتز از شما دوست همفرکانسی عزیز
سلام
امیدوارم عالی باشی
چقدر عالی که مهاجرت کردی،
دقیقاااا مهاجرت یه مرحله بسیار بزرگ برای تعهد به رسیدن به خواسته ها و فوق العاده أست،
عبدالله جان لینک پیام ۵ ماه قبلیت را چطور میشه پیدا کرد؟ ممنون میشم توضیح بدی
موفق باشی برادر️
درود سلام خدمت شما دوست عزیز خانم مینا صلواتی . از آقا عبدالله طسوالی در مورد لینک پرسیدید … عزیزم انگشت مبارکت رو بذار روی اسم آن شخص بعد از چند ثانیه میبینی رفتی توی پروفایل عمومی آن شخص …. بعدش پایین عکس آن شخص یک جدول بندی موجوده که در انتهای جدول نوشته شده دیدگاه شما به فایل های دانلودی بعدش دوباره آن قسمت رو کلیک کن و انگشت مبارک رو روی آن بزن آنوقت بعد از چند لحظه تمام و تعداد فایل های نوشته شده ی آن شخص میآید .. که البته بازم برای کامل خواندن آن فایل دوباره روی قسمت انتخاب شده آن فایل که درشت نوشته شده و شماره بندی شده کلیک کنید و انگشت مبارک رو بذارید روش .. آنوقت متن کامل کامنت رو می تونید کامل بخونید که البته آقای عبدالله پارسا کامنت هاشون چندتایی بیشتر نیست …
امیدوارم تونسته باشم کمک تون کرده باشم و پاسخم مفید بوده باشه
در پناه خداوند شاد و موفق و سلامت باشید
سلام
رویا جان دوست عزیزم
ازت ممنونم که پیگیری کردی و پاسخ دادی و بسیار کمک کننده بود برام رفتم و متوجه شدم که چطور باید پروسه را انجام بدم و کلی مطالب دیگه .
اتفاقا همین الان هم به یه فایلی از استاد هدایت شدم که کلی توضیحات داد راجب تغییراتی که در سایت ایجاد کردن .
و کلا بسیاری از جزییات را متوجه شدم ممنونم
بنام رب جهانیان
بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿5﴾
هر که را بخواهد یارى مى کند و اوست شکست ناپذیر مهربان (5)
وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿6﴾
وعده خداست خدا وعده اش را خلاف نمى کند ولى بیشتر مردم نمى دانند (6)
سلام به عبدالله عزیز
همشهری عزیزم
بعد از چقدر وقت حالا فرصت شد تا برایت کمنت بگذارم
و از خواندن کمنت شما اصلا خسته نمیشم
چقدر این داستان مهاجرت شما به تمام افراد که در هر کشوری فارسی زبان است کمک میکند تا اقدام به مهاجرت و ایمان به عمل بیارد
ایران یکی از بهترین کشور است که همیشه برایم قابل تحسین است خصوصا مردم های که مه همیشه با تمام آن ها سر خوردیم جز خوبی و همکاری چیزی ندیدیم و قابل تحسین هم هستن
و خودم هم در همین چند وقت که ایران بودیم فرصت شود حتما تمام اتفاقات خوب خود را مینویسم
و خودت هم عبدالله عزیز
از فعالیت های در سایت بنویس
با وجودیکه در انستاگرام تمام فعالیت هایت را دیدیم
منتظر هستیم که بیشتر از نتایج خود بنویسی
و خدا را شکر که برایم فرصت داد تا باشد این کمنت را برای بنویسم
در حفظ الله باشی رفیق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ ۖ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ(یونس9)
بی تردید کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، پروردگارشان آنان را به سبب ایمانشان به بهشت های پر نعمت که نهرها از زیر [قصرهایِ] آنها جاری است، راهنمایی می کند.
دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ ۚ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(یونس 10)
نیایش آنان در آنجا سبحانک اللهم [=خدایا! تو پاک و منزهى] و درودشان در آنجا سلام است، و پایان نیایش آنان این است که: الحمد لله رب العالمین [=ستایش ویژه پروردگار جهانیان است].
وَلَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ ۖ فَنَذَرُ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ(یونس11)
و اگر خدا به عقوبت عمل زشت مردم و دعای شرّی که در حق خود میکنند به مانند خیرات تعجیل میفرمود مردم همه محکوم مرگ و هلاک میشدند و لیکن ما آنان را که به لقای ما امیدوار نیستند به همان حال سرگردانی در کفر و طغیان رها میسازیم.
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ ۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ(یونس 12)
و هرگاه آدمی را رنج و زیانی رسد همان لحظه به هر حالت باشد از خفته و نشسته و ایستاده فورا ما را به دعا میخواند و آن گاه که رنج و زیانش را بر طرف سازیم باز به حال غفلت و غرور چنان باز میگردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنجی که به او رسیده بود نخوانده است! اعمال زشت تبهکاران این چنین در نظرشان زیبا جلوه داده شده است.
=======================================================================================
سلام وسلامتی و نور و عشق و رحمت الله از روشنی قلبم به استاد دلبرم،به دلبرِ زیبای استادم،و تمووووم بندگان صالح خداوند،رفیق های ارزشمند غار حرای من
خداروصدهزااار مرتبه شکر برای این آنتراک فوق العاده،استاد مرسی مارو بردی اردوی یک روزه،خداوکیلی احتیاج داشتیم توی هوای آمریکا نفس تازه کنیم.ازونجا که نامبرده برای ترم پاییز،واحد های سنگین برداشته،همزمان دانشجوی دوره ی عشق و مودت و احساس لیاقته،تازه مسئولیت شغلی و مادری و خانه داری بماند،مسئولیت تغذیه ی بچه ها سر کلاس احساس لیاقت هم باهاشه،هر روز 5 صبح میره میدون بار،نارنگی بار میزنه،باز آخر روز کم میاره،از بس هرروز به تعداد دانشجوها اضافه میشه :)))))))
خلاصه که میخواستم بگم: آخیششش….لذت بردم ازین طبیعت،ازین عشق،ازین رابطه ی فوق العاده،ازین ثروت بی حساب و کتاب،ازین روشنی و عشق و نور خداوند…
الهی که خداوند هر روز بر میزان خوشبختی بی قید و شرط شما بباره استاد های نازنینم،بوس محکم به کله ی مبارک هردوتون به صورت فشاری :)
=======================================================================================
خب الان وقت هم صحبتی با خانواده ی توحیدی قشنگمه،ازین صحبت ها که جز بین بچه های سایت،کسی معنی جمله هاتو نمیفهمه،اجازه پرحرفی به سعیده میدید؟
دو روز پیش،من به یک مهمونی دعوت شدم،که از بستگان سببی نزدیکم بودن،من میدونستم تو همین مهمونی کوچیک چه خبره و همش ناخواسته ست،عقلم میگفت ردش کن،بگو نمیری،اما نشانه های هدایت میگفت حتما برو!منم که به خودم عادت دادم همیشه تسلیم جریان هدایت باشم.گفتم چشم رئیس شما امر کن فقط!
خلاصه ورود ما به مهمونی همانا،شروع صحبت از ناخواسته از سوراخ لایه ی اوزون تااااا افزایش قیمتِ تنبان همانا!
هی ممارست کردم،هی سرمو بردم توی گوشی،هی سعی کردم کامنت بخونم،ذهنمو ببرم جای دیگه،ولی دیگه خرس گریزلی درونم داشت بیدار میشد که قاطی کنه،سریع پناه بردم به خداوند و گفتم ببین خودت گفتی برو،خودتم آرومم کن
رفتم سراغ قرآن و خداوند با آیه 28 اسرا باز من رو دعوت به آرامش کرد.
وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَهٍ مِنْ رَبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُورًا
و اگر به انتظار گشایشى که از جانب پروردگارت امید مىدارى از آنها اعراض مىکنى، پس با آنها به نرمى سخن بگوى.
دوباره تسلیم جریان هدایت شدم و سعی کردم آرامشم رو حفظ کنم تا ببینم پلنِ خداوند برام چیه…
همزمان که با جاریم صحبت میکردم،(جاری که قبل از اومدنش همیشه از داشتنش فراری بودم،اما الان از صمیم قلبم عاشقشم،و این عشق بی قید شرط بین ما،برای همه باعث تعجبه)بهم گفت:سعیده من خیلی ناراحتم برات،فلان مهمونی رو نبودی،همه پشت سر شما حرف میزدن،که این چه زندگی ایه،سعیده داره انتقالی میگیره،زندگیش خراب شده ست،باید ی کاری براشون بکنیم و ….
گفتم ببین عزیزدلم،مسئله من نیستم،مسئله اینکه آدم ها عادت کردند توی مهمونی ها درمورد کسی که حضور نداره صحبت کنند،یادته تو مهمونی قبلی،اون یکی نبود،پشت سرش حرف میزدن؟
گفت آره آره یادمه!
گفتم داستان خر ملانصرالدین و پسرش رو هم که میدونی؟ببین شما هرطور زندگی کنی،آدم ها ی جور قضاوتت میکنند،من به خودم عادت دادم که اونطور که میدونم درسته زندگی کنم،نه اونطور که بقیه فکر میکنند،خدا سر رو آفرید تا روی گردنمون باشه،نه توی زندگی دیگران،اما اغلب آدم ها استفاده ی دیگه ای ازش میکنند!من چرا باید خودمو ناراحتِ حرف آدم هایی کنم که خودشون هیچ نتیجه ی مثبتی توی زندگیشون ندارند…؟ پس دیگه نگران من نباش،و هرچی پشت سر من شنیدی خودتو ناراحت نکن،من اصلا برام مهم نیست :)
خلاصه این مهمونی هم خداروشکر تموم شد و با اینکه تموم تلاشم رو کردم که خودم رو با قرآن خوندن و کامنت خوندن سرگرم کنم،اما فرکانس منفی اثر خودش رو میزاره دیگه، احساس کردم قلبم یکم سنگینه و ترجیح دادم یکم با ماشین دور بزنم و آهنگ شاد گوش کنم تا یادم بره چیا شنیدم …
(در پرانتز خطاب به بچه های ته کلاسی ازجمله(رضوان،پاکیزه،حمیدحنیف،آقا عادل،خانواده ی قشنگ زمانی ها،فهیمه جان،آقا اسدالله شاگرد زرنگمون،داداش رسول و دلبرش،چشم آهویی،و ….هردلبری که الان حضور ذهن ندارم،وتموم رفیق هایی که اینجا همراهمون اومدن اردو علی الخصوص داداش علی بردبار :))تا استاد نیومده سر جلسه سوم،براتون آهنگ قفلی جدیدم رو اینجا میزارم شما هم همراهی کنید،اینجوری که مچ دست چپ رو همزمان با دوشت میچرخونی،با دست راست بشکن میزنی،آماده اید؟)
اقابالاسرنخاستم یار بیسفر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
خونمو توشیشه میگیره همش بهونه میگیره
یه نوک پا که خونم میاد نشسته زود میخواد بره
میگن همسایه هاا آقا بالا سره
گلای رنگارنگ برام نمیخره
برام نمیخره
(باریکلا بچه ها :) آب انگور های آقا عادل جنسش خوب بودا:) )
خلاصهههه :)برگردیم سر موضوع اصلی،نامبرده انقدر با این آهنگ بشکن زد دستش کبود شد تا کنترل ذهنش رو به دست بگیره و با حال بهتری بخوابه؛فردا صبح که بیدار شدم باز نجواهای ذهن اومد وسط و میخواست اذیتم کنه،منم دوباره پناه بردم به صلات و قرآن
یکم غر زدم به جون خدا که چرا من هنوز باید همچین مهمونی هایی رو تحمل کنم؟چرا جامو عوض نمیکنی؟ من این همه روی خودم دارم کار میکنم،چرا پس هنوز ناخواسته باید بشنوم؟با من حرف بزن،بگو چیکار کنم،بگووووو
و قرآن رو باز کردم و این آیه های سوره مومنون حجت رو برمن تموم کرد.
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ
(نوح) گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تکذیبهای آنان یاری کن!»
فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ ۙ فَاسْلُکْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ ۖ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا ۖ إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ
پس به او وحی کردیم که زیر نظر ما و پیام ما کشتی بساز و هنگامی که فرمان ما به هلاکت آنان بیاید و آن تنور [از آب] فوران کند از هر گونه ای [از حیوان] دو عدد [یکی نر و دیگری ماده] و نیز خانواده ات را وارد کشتی کن، جز افرادی از آنان که فرمان [عذاب] بر او گذشته [و درباره او قطعی شده] است، و درباره کسانی که [به سبب شرک و کفر] ستم ورزیده اند، با من سخن مگوی، زیرا [همه] آنان بدون تردید غرق شدنی اند.
فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
چون خود و همراهانت به کشتى نشستید، بگو: سپاس خدایى را که ما را از مردم ستمکاره رهایى بخشید.
وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ
و باز بگو: پروردگارا، مرا به منزلی مبارک فرود آور که تو بهترین کسی هستی که به منزل خیر و سعادت توانی فرود آورد.
دیگه بعد این آیه ها و دریافت هدایت که سعیده تو نجات یافته ای،نگران نباش ،فقط کشتیت رو با کمک خودم بساز،اینجانب ناک اوتِ عشق رب،رفتم سر دفتر سپاسگزاری و با اشک چشم هام و روشنی قلبم شروع کردم به شکرگزاری و عشق بازی و طلب بخشش ورحمت …
الله رو گواه میگیرم،هنوز خودکار دستم بود و پایین نزاشته بودم که گوشیم زنگ خورد ویکی از دستان نازنین خداوند،بدون هیچگونه درخواستی قبلی ازمن،ازم پرسید سعیده کار انتقالیت کجا رسیده؟گفتم همه ی کارها انجام شده،جز کمیته ی آخر که گفتن هر 3 ماه یکبار تشکیل میشه …گفت مشخصاتت رو برام بفرست!
و این مکالمه زیر دو دقیقه به اتمام رسید!
الله …الله …الله …
یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ
اى مردم، مثَلى زده شد. بدان گوش دهید. کسانى که آنها را به جاى اللّه به خدایى مىخوانید، اگر همه گرد آیند مگسى را نخواهند آفرید؛ و اگر مگسى چیزى از آنها برباید بازستاندنش را نتوانند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.
مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ
خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، بی تردید خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.
رفیق های غارحرای من،میدونم که باورتون میشه،چند ساعت بعد من رفتم کارتابلم رو چک کردم،دیدم مراحل اداری انتقالیم سه چهارتا قدم رفته جلوتر!
بدون اینکه من کار خاصی انجام بدم،بدون اینکه از کسی درخواست کنم،بدون اینکه بخوام شرایطم رو برای کسی توضیح بدم.
اینجاست که استاد توی فایل توحید عملی 9 میگه:
به اندازه ای که در مقابل خداوند،فروتن هستیم،به همون اندازه خداوند به ما برکت و جلال و جبروت میده،به همون اندازه،به اندازه ای که در مقابل خداوند،سرمون پایینه،به همون اندازه سرمون رو بالا نگه میدارددر مقابل غیر خداوند
اینجاست که استاد تو دوره ارزش تضاد میگه:
ناخواسته ها و تضاد،دشمن شما نیستند،اومدن تا شما خواسته هات رو واضح تر بشناسی و درخواستت رو به جهان و کائنات ارسال کنی و جهان حتما پاسخ میده
بعد این داستان فهمیدم چرا نشانه ها بهم گفتند این مهمونی رو برو،برای اینکه من از روی تضاد یکبار دیگه خواسته هام رو بشناسم و درخواستم رو به فرمانروا بدم و اینطوری کارها به سرعت پیش بره!
به قول استاد تو دوره عشق و مودت:
ما جهانی داریم که فقط و فقط میتونید،جذب کنید،نمیتونید دفع کنید.
نمیتونی بگی اینو نمیخوام،وقتی میگی اینو نمیخوام،داری به جهان میگی من اینو میخوام! وقتی هم داری میگی میخوام،داری فرکانس خواسته ت رو راسال میکنی
یعنی ما چه وقتی میگیم اینو میخوایم،چه وقتی داریم میگیم من اینو نمیخوام در هرصورت======>چیزی که جهان میشنوه اینکه من اینو میخوام!و ازین جنس به من بیشتر بده،و اونم برات بیشتر وارد زندگیت میکنه
اگر من توی مهمونی ذهنم رو کنترل نمیکردم،چه با بقیه بحث میکردم،چه خودخوری میکردم،چه درگیر نجواهای ذهنم میشدم،ازون اتفاق ها بیشتر و بیشتر توی زندگیم میفتاد!اما تموم تلاشم رو کردم ذهنم رو کنترل کنم،هرچی بلد بودم رو ریختم روی دایره،از خداوند طلب هدایت کردم و با این تضاد،درخواست هام رو واضح تر ارسال کردم
و همین تلاش من یک گیم چنجر بود که بازی به نفع من تموم بشه و خداوند باز از طریق بی نهایت دستانش من رو مبهوت قوانین ثابت جهانش و قدرت مطلق خودش کنه….
خداروصدهزارمرتبه شکر برای سعادت یک صلات دیگه و هم صحبتی با بندگان نازنین خداوند.
خداروصدهزارشکر برای داشتن همچنین فضایی که با خیال راحت میتونی بنویسی بدون اینکه نگران کوچیکترین قضاوتی باشی.
خداروصدهزار مرتبه شکر برای هدایت شدنم به بهترین استاد دنیا …
ازخداوند برای هممون طلب نور و عشق و رحمت و هدایت میکنم تا تموم زندگیمون از عشق توحیدیش پر بشه …
ببخشید برای پر حرفی هام،بجاش سهم نارنگی همتون رو میزارم کنار :)
دوستون دارم و قلبِ فراوانِ فراوان….
سلام به خواهر عزیزم
بنده صالح و توحیدی خدا
اشگ شوق در چشمانم حلقه زد آبجی جانم
چقدر به وجد آمدم از این همه بندگی خالص
از اینهمه تعهدت
خواهر عزیزم تو لایق بهترینها هستی
تو لایق زندگی در عار حرا هستی
تو لایق همنشینی با بهترین بندگان و توحیدیترین بندگانش هستی
تو لایق عشق پاک و بهشتی هستی
خدارا شاکر و سپاسگزارم به خواندن کامنت پرمحتوا و سرشار از عشق و لذت درونی شما هدایت شدم و قلبم از خواندن دلنوشته های شما جلا و جان تازه ای گرفت
آبجی عزیزم بعد دوره لیاقت امروز
سر کارم واقعا احساس کردم که جنس سپاسگزاریم فرق کرده
درونی تر و توحیدی تر شده
این را از احساسی که در من ایجاد شد متوجه شدم
و از خبرها و باز خوردهای همکاران
متوجه شدم که در مسیر درست احساس لیاقت هستم
یه دفترچه یادداشت برداشتم و 3 ساعت اول کارم شروع به سپاسگزاری با یه کلمه کردم و
مدام تکرار میکردم
خدایا شکرت
و همراه این کلمه سریعا اوستا کریم یه نعمت را به من یادآوری میکرد
و من درونم اینقدر حس و حال خوبی را تجربه کردم که
الان با جمع شدن اشک بر صورتم
این جملات بر من جاری شد
اولین نفری که بعد سپاسگزاری دیدم
با روی گشاده و از اعماق وجودش
به من گفت
دعا میکنم امروز بهترین و شادترین و لذتبخش ترین روز زندگیت را تجربه کنی.
آقای زینتی همکار بعدی وقتی چهره کاملا بشاش منا دید
گفت آقا رسول فکر کنم امروز روز خوبی را تجربه کردی
و من فقط داشتم این احساس لیاقتم را در خودم به وضوح میدیدم
ساعتی بعد یکی از مسئولین زنگ زد و یه میلیون پول برای قدردانی بهم داد برای وظیفه شناسی و تعهد در کارم
و من فقط در حیرت و تعجب از اینکه خداوند چقدر زود اجابت میکند
خدا میدونه که چه احساسی را از دیروز دارم تجربه میکنم.
سپاسگزارم برای رد پای عالی که از خودت به جا گزاشتی و کنترل ذهنت و پاداشهای که به راحتی خدا داره برات فراهم میکنه
براووووووووووو
دیشب هنگام خواب سریعا ناخودآگاه خودما به کلاس درسمون رسوندم
وای خدا بوی نارنگی پیجیده بود
یه لحظه اوستا کریم گفت سفر کن با دیده دل و برو فلوریدا
به همراه بچه ها
گفت چرا نباید در باغ کنار استاد این کلاس برگزار نشه
منم سریعا گفتم چشم و در یه چشم به هم زدن خودما و بچه های کلاس را اونجا دیدم
آبجی جام شما ته کلاس سریع صندلیتا چسپوندی به اون درخت کاج که ته کلاسه و در بلندی قرار گرفته و مشرف هستی به همه کلی هم نارنگی دم دستت بود آقا اسدالله تو میز جلویی با حمید جان
من و فاطمه جانم در یه دریف بودیم با فاصله (ایموجی چشم نیمه بسته)
آقا عادل جان هم که آب انگور اعلا اوورده بود خانواده محترم زمانی و پاکیزه خانم و خانم زارع هم حضورشون سبز بود
و چقدر گوش دادن به صحبتهای استاد دلچسپ بود برامون
البته اگه این بوی نارنگیها بزاره حواسمون به صحبتهای استاد باشه.
میبینم که صندلی رضوان خانم یوسفی را هم کنار خودت گزاشتی
و حالا بعد اینکه استاد یه تنفس اعلام میکنه
میریم برای آهنگ درخواستی با دست و بشکن و هورررررررررررررررر ا
اقابالاسرنخواستم یار بیسفر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
خونمو توشیشه میگیره همش بهونه میگیره
یه نوک پا که خونم میاد نشسته زود میخواد بره
میگن همسایه هاا آقا بالا سره
گلای رنگارنگ برام نمیخره
برام نمیخره
پایدار و مانا باشید همکلاسیهای ارجمند .
سلااااااام سعیده ی خوشگلم
عاشق کامنت هاتم من .
خدایی شما لیاقتت بالاتر از این مهمونیاست ….
چه تصمیم درستی گرفتی عزیزم
کلاس دوره لیاقت استاد کجا و این مهمونی ها کجا ؟؟؟
نه نه نه اصلا نمیشه مقایسه کرد.
انصافا جشن و پارتی و بزن وبکوب ما مخصوصا زنگ تفریح و آخر کلاس
می ارزه به کل مهمونیای دنیا …..
فک کن درس و کلاست با بزن و برقص تموم میشه …
میگم سعیده جان
سری پیش اومدم کلاس دیدم جا نیست من و رسول جانم با فاصله از هم نشستیم …
خدایی نتونستم شیطنت کنم..
معذب شدم یه خورده ……
اگه زودتر از من اومدی کلاس دوتا صندلی برای ما پیش هم نگه دار خانم نماینده دمت گرم
شیرینیش رو چشمم بانووووو…..
خدا خیرش بده آقای زرگوشی مثل همیشه جزوه هاش درجه یکه .
خیال مون راحته …
عاشقتونم بچه ها ….
خدا حفظ تون کنه ان شاالله
بنام خالق اسمانها و زمین
سلامبه روی ماهت سعیده گل من
دختر توحیدی با سخاوت و بنده ی شایسته و زیبای خداوند
درود به تو کلامتت روح و قلبمرو شخمزد
میدونی چقدر به خوندن کامنتت نیاز داشتم؟
میدونی چقدر احساسمرو دگرگون کرد
میدونی مثل یک شکارچی نشستم و از خداوند خاستم ک کمکم کنه و دارم کوچیکترین نشونه هارو شکار میکنم
کامنتت رو شکار کردم
کامنتت همون ریسمان غیب الهی بود ک بهش چنگ زدم تا به ذهنمبگم
فقط ساکت باش و تماشا کن که خداوند من با منه
“و در برابر سختی ها صابر باش که خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمیسازد”
سپاسگزارم سعیده عزیزم
خیلی دوستت دارم
ممنونم از تو و از خدای تو
سلام به سعیده عزیزم به نور خداوند در روی زمین
سعیده خوبم بهم یه پیشنهاد کاری از یک محل برای دومین بار شده بود ولی من در شک و دودلی بودم مثل قبل، یکبار برای اینکه می دونستم اگر در این مکان قرار بگیرم باید از درون احساس بدیو هر روز تجربه کنم رد کردم و اینبار هم مجدد پیشنهاد کاری از همون فرد و من مستاصل که چه کنم چرا این فرد با پیدا شدنش حالم بد میکنه، الان چند ساعت در سایت هستم تا هدایت شدم به کامنت شما،مثل همیشه نیت کردم و خوندم و ازت سپاسگزارم و ازت ممنونم دوست خدایی من
گرفتم که اینها همه برای من میشه سوخت حرکت، من باید ذهنم بتونم به عالی ترین شکل کنترل کنم و تسلیم اراده خدا باشم و از خودش کمک بخوام و اجازه بدم خودش منو به عالی ترین زمانها ومکانها به عالی ترین انسانها هدایت کنه، و بشارتهایی که با آیات الهی دادی دلم آروم گرفت
ممنونم به خاطر وجودت سعیده نورانی ام ، متشکرم که خالصانه با خداوند در ارتباطی و همه آنچه را که می تونیو با ما به اشتراک میزاری، خیلی سپاسگزارم عزیزدلم
بی نهایت دوستت دارم ، همیشه در مسیر حق پایدار و مستدام باشی
قلب فرااااااوااان
سلام خانم شهریاری
سبکباران خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند…
سواران ازسر…
فغانها کردم اما برنگشتند…
خدا رو شکر یه سفر بدور امریکا اومد شما ها رو این بیرون تو حیاط ببینیم همتون رفتین سر کلاس مام این بیرون
در رو پنجره ها هم بسته کیپ
خانم شهریاری این یک دفعه خودش به ذهنم اومد
این ترم تمرکز رو فوکوس کنین روی فقط یک هدف یک کلاس و یک موضوع
شاید اصلا این کامنت رو نوشتم که همین رو بگم چون اصلا قصدش رو نداشتم
انشاالله برسین بجایی که جای نارنگی ترش فاکهه مما یتخیرون بخورین
و یه کم با بر و بچ شیر رو هم بریزین با عسل
البته نمدونم تو بهشت مورچه هم هست که وای اگر باشد و شما هم انجا باشید عالیه برای یک شیطونی
به هر حال در کلاسها ما رو هم یاد کنین
سلام سعیده نازنین
سعیده جان وقتی از مهمونی ای که رفتی گفتی متوجه شدم پس این مسائل فقط برای من نیست که نمیخوام توی مهمونی هایی باشم که فقط همدیگه رو مسخره میکنند یا پشت سر اون کسی که توی جمع نیست صحبت میکنند
و این نشون میده که همه واقعاً با هم ، همفرکانس هستیم مخصوصاً از دوستانی که واقعاً دارند روی خودشون کار میکنند مثل خودِ من مثل تو مثل اکثریت دوستانی توی سایت عضو هستند
آهان راستی ازت میخوام یه تشکر هم بکنم بخاطر اینکه تقریباً هر چند روز یکبار یه عکسی از خودت در یک زاویه ی متفاوت روی پروفایلت میذاری و برای من بسیار بسیار قابل تحسین هستی و دوست دارم وقتی از زوایای مختلف از خودت عکس میذاری که این خودش نشون دهنده ی اعتمادبنفس شماست یعنی اصلاً برات مهم نیست که چقدر باید عکست خاص باشه تا بذاری روی پروفایلت ، مهم اینه که شما خودت بسیار خانم متشخص و خاصی هستی ( استیکری که عینک رِی بَن زده و یه جور خاصی داره نگات میکنه :))))
خلاصه اینکه دمت گرم
سلام سعیده جان
صلاتتون قبول الله
ممنون بابت پخش نارنگیها چقدر شیرین آبدار و خوش عطر هستند.
من هم دیروز به یه مشکلی برخوردم آن چیزی که بهم خیلی کمک کرد تا بتونم نجوای ذهنیم را خاموش کنم یادآوری کامنت مونا ترحمی عزیز بود توی خاطرم.
این مثالهای واضحی که میزنید برایمان از زندگی روزمره ب همه ما کمک میکند تا موقع برخورد تضاد چالش یا احساسهای منفی، چگونه خودمان را از این منجلابها بیرون بکشیم.
نکته خیلی دقیقی را دوباره برایم مرور کردی ما فقط میتوانیم جذب کنیم قدرت دفع کردن چیزی از خودمان را نداریم چقدر خوب است که مسلط به آگاهیهای هستی که دریافت کردهای و برای ما هم مرور می کنی
دیدی توی کلاسها معلم که درس میده یه سری دانش آموزان میان پیش همکلاسی شون و میگن تو برامون توضیح بده اینجوری درس بهتر برامون جا میافتد
برا من خواندن کامنتها این حس را دارد
سپاسگزارم از همه دوستانی که کامنت میگذارند و تجربیاتشون رو خالصانه اشتراک میگذارند
سلام سعیده عزیز،،لذت بردم از خوندن کامنتت،،صبح ساعت 6 خوندمش،،روزمو ساختم،،دمت گرم،،با ایه هایی ک اینجا نوشتی،و اون جملت که خدا سر رو افرید ک رو گردن باشه،ن زندگی مردم،خیلی منو تکون داد،،از روستایی از غرب اصفهان،از ی هوای خنک و تاریک روشن،،برات آرزوی سلامتی شادی ثروت بی نهایت دارم..
به نام خداوند مهربان و بزرگ
به نام تنها حامی و هدایتگر من به سمت زیبایی ها
چگونه از خدا بگویم
چگونه از عشق خدا بگویم
چگونه از لطف خدا بگویم
که واقعا سزاوار خدا باشد
خدا بی نهایتتتتتتتتتتت بزرگ هست خداوند آنقدر مهربان هست انقدرر خوش ذوق هست انقدررر بی نظیر هست انقدرررر رفیق با وفا هست که تصورش از ما بالا هست
خداوند همیشه عاشقانه هدایت میکند
حتی زمان های که ما یک چیز از ته دل میخواهیم و هنوز برش نرسیدم خدا برنامه دارد
میگوید عزیز من بنده نازنین من تو صبر کن من آماده میسازمت من بزرگ میسازمت من هستم
من یادت میدهم که بودن با من لذت بخش هست درخواست کردن از من لذتبخش هست سپردن کار ها به من لذتبخش هست ارامش دارد
( وقتی میبینم که خداوند چگونه هوای مان را دارد واقعا اشک هایم امانم نمیدهد خواسته های ما به خداوند هیچ چیزی نیست همه چیز به خدا آسان هست او خواسته های که من دارم اگر پیش از بودن در این سایت یا پیش دانستن این قانون میرسیدم مطمین هستم هیچ لذتی نمیبردم هیچ شکری به جا نمی آوردم و دو ساعت بعد برایم عادی عادی میبود ولی اگر با حس کردن آغوش خدا برسم واااای که از آن لذتی که تصور میکنم دیوانه میشوم
هیچ نگران نباشید خداوند به تک تک ثانیه های مان برنامه های زیبا دارد )))
خواهر عزیز من
رفیق بهشتی من
سعیده نازنینم بخاطر تک تک کامنت های پر از عشقت سپاسگذارت هستم
سپاسگذار قلب بزرگت هستم
چقدرر تحسینت میکنم برای کنترول زهنت
کنترول زهن یعنی کنترول گفتگوهای درونی
کنترول گفتگو های درونی یعنی رسیدن به احساس خوب
رسیدن به احساس خوب یعنی رقم زدن اتفاقات خوب
رقم زدن اتفاقات خوب یعنی کنترول زنده گی
عزیز من چقدرر او قسمتی که از انتقالی ات یاد کردی شبیه تجربه امروز من بود
من قبلا هم در کمنت هایم یاد کرده بودم که بخاطر اپلای یک بورسیه در امریکا از یک دوستم درخواست کردم
تمامش با هدایت خداوند بود
با تمام وجودم تسلیم خدا هستم
چند روز نجوای زهن میگفت تو یک پیام برایش نمیگذاری دلت هست کارت انجام بدهد رفت خلاص شد
من گفتم از خدای او آدم درخواست کردم خداوند هدایت کرد خودش درست میسازد خداوند خودش بلد هست خداوند توانا هست اگر شد راضیم اگر نشد هم راضیم چون من به خدا سپرده ام و خداوند همیشه نقشه های عالی دارد
چی شد ؟؟؟
بعد از چند هفته دوستم مسج کرد
که مقاله عالی برایت نوشتم به انگلیس در ایمیلت روان کردم برو بیبین خوشت میاید یا نی
کار هایت هم تمامش انجام دادم خلاص شد
آیا من واقعا سپاسگذار خدا نباشم ؟؟
عاشق خدا نباشم ؟؟
دو روز پیش خانه ما مهمان آمده بود به من گفت
اگر من و تو از این کشور امسال نروم برای ما شرم هست آینده ما نا معلوم هست
من آنقدر آرام بودم از درون
حتی این نگرانی آینده را حس نمیکردم
ناخود آگاه گفتم مثل پادشاه مهاجرت میکنم
خدا میسازد چون او خداست
و پشت این کلمه که میگم او خداست
صد ها باور محکم دارممممم
واقعا او خداست
خدایااااا کرور کروررررر شکرت برای این تجربه های بی نظیر
روی چون ماهت را میبوسم
در پناه عشقت باشی الله نازنین
سلام به سعیده عزیز ودوست داشتنی
سعیده عزیزم چقدر تحسین برانگیزی وستودنی وچه جالب که سعیده جان منم وقتی دیدم فایل جدیدفایل سفر به دور آمریکاست گفتم آخ جون یه اردوی یه روزه داریم رضایت نامه ها رو بگیریم وراهی بشیم
سعیده جان تحسینت کردم که اینچنین زیبا نجواهای ذهنت رو کنترل کردی
چقدر زیبا وبا عشق با جاری ات صحبت کردی قشنگ عشق کلمات رو دریافت کردم
وقیمت آخر کامنتت باورت میشه که یه لحظه پشتم لرزید وموهای تنم سیخ شد وچشام پراز اشک به خودم گفتم خدایا تو چه زیبا به احوال بندگانت آگاهی
خلاصه که سعیده کلی ازت انرژی گرفتم مخصوص این آهنگ که من با ریتم خواندم وکلی خندیدم
اقابالاسرنخاستم یار بیسفر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
یه سرو هزار سودا داره من دردسر نخواستم
خونمو توشیشه میگیره همش بهونه میگیره
یه نوک پا که خونم میاد نشسته زود میخواد بره
میگن همسایه هاا آقا بالا سره
گلای رنگارنگ برام نمیخره
برام نمیخره
نامبرده زیاد نگارشم خوب نیست وهرچه به ذهنم بیاد مینویسم
خیلی دوست دارم صورت چون ماهت رو میبوسم یه شاخ گل رز قرمز که نشانه عشق هست تقدیم به قلب مهربونت
یا حق
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و دوستان هم فرکانسی
سفر به خیر و شادی استاد عزیز انشاالله که همیشه در سلامتی و آرامش در حال لذت بردن از سفر زندگی باشید
این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا رو در حالی دیدم که به لطف خدا چند روزه عازم سفر هستم.
سفری به دنیای درون
به لطف خدا از روزی که دوره احساس لیاقت رو تهیه کردم من هم مثل شما عازم سفر شدم و در حال لذت بردن از جاذبه های سفر هستم.
از ویژگی های منحصربفرد سفر اینه که همه چی جدید میشه. صحنه ها، آب و هوا، مردم و خلاصه انگار آدم وارد دنیای دیگه ای شده و همین جدید بودن همه چی باعث افزایش فعالیت مغز برای بررسی پیرامون خودش میشه و وقتی مغز فعالیت بیشتری داشته باشه احساس لذت و شادی و احساس زنده بودن به آدم دست میده.
خدا رو شکر در این چند روزه که با دوره احساس لیاقت سفر به دنیای درون رو شروع کردم همین احساس رو دارم.
احساس ذوق و شوق و سرزندگی، احساس زنده بودن و احساس هدفمند بودن می کنم.
فقط چند روزه که از محتوای این دوره استفاده می کنم اما به قدری با صحنه های جدید در وجود خودم روبرو شدم که شگفت زده هستم این همه تنوع در همین نزدیکی وجود من در دنیای درونم بوده و من خبر نداشتم.
با اینکه فقط 4 جلسه از این دوره ارائه شده ولی باعث ایجاد تغییر نگرشی عظیم در وجود من شده به شکلی که دیروز با خودم فکر می کردم پس در این ده سال من چه چیزی یاد گرفته و تجربه کرده بودم؟!
احساس می کنم آنچه این روزها در حال یادگیری و به کارگیری در دنیای ذهنم هستم با آنچه در ده سال اخیر از شما استاد عزیز دریافت کرده ام متفاوت است.
همین امروز و دو ساعت قبل مشغول پیاده روی کردن در حاشیه رودخانه زیبا و پرآب و برکت دز بودم.
به لطف خدا بعد از چند ماه ذوق و شوق پیاده روی صبح در من ایجاد شد و با انگیزه گوش دادن به محتوای فوق العاده فایل هایی که برای خودم از محتوای دوره احساس لیاقت درست کردم عازم پیاده روی شدم.
نکته جالب اینکه همزمان که در حال راه رفتن بودم و با صحنه های مختلف مواجه می شدم نگاه و نگرش من درباره انچه می دیدم با چند روز قبل تفاوت داشت.
با اینکه فقط چند روز از آغاز سفرم به دنیای درون می گذرد اما به محض اینکه عازم سفر شدم آگاهی دریافت کردم که منجر به شناسایی انبوهی از افکار مزاحمی شد که سالهاست بیشترین گفتگوی ذهنی ام را به خودشان اختصاص داده بودند و من از آنها غافل بوده ام.
البته این غفلت نه از سر بی تفاوتی بوده است بلکه آگاهی و درک صحیح از شکل و شمایل اینگونه افکار نداشته ام.
افکاری که به ظاهر رنگ و لعاب زیبا و چشم نوازی داشتند و مرا مشغول خود کرده بودند درحالی که به شدت انرژی و تمرکز من را به هدر می دادند.
امروز و روزهای قبل را با نگاهی متفاون به زندگی سپری کرده ام و به قدری احاس لذت و آرامش می کنم که گویی عازمی سفری طولانی به اعماق زیبایی های جهان مادی شده ام.
همان صحنه هایی که تا چند روز قبل از دیدن آنها به احساس بد و ناامیدی می رسیدم به یکباره رنگ و روی دیگری به خود گرفته اند و در نظر من زیبا و آرامش بخش شده اند.
افکاری که تا همین چند روز قبل هر روز از طریق تحقیر و تضعیف کردن باعث آزار و اذیت من می شدند و انرژی زیادی از من برای مهار و کنترل آنها به هدر می رفت به یکباره ساکت شده اند گویی که اصلا در ذهنم وجود ندارند البته که می دانم آنها همچنان هستند اما ساکت شده اند چون آگاهی جدیدی که در همین چند روز ابتدای سفر از محتوای دوره احساس لیاقت دریافت کرده ام به قدری برای من شیرین و جذاب است که مجال سخن گفتن و خودنمایی به افکاری که دستشان رو شده و ماهیتشان مشخص شده است نمی دهند.
آن افکار نامناسب، آن باورهای اشتباه همچنان در جای خود محکم و استوار ایستاده اند اما روی سخن گفتن با من را ندارند چون نیت و ماهیت آنها برای من روشن شده است.
این را از سفرهای قبلی آموخته ام که با هر صحنه ای که مورد علاقه من نیست نباید توجه کنم بنابراین چند روز است که در حال تمرین کردن هستم که به آنچه این افکار و باورها به من گفته بودند بی توجه باشم تا تاثیر سر و صدای آنها در وجودم کمرنگ و کمرنگ تر شود.
استاد عزیز امروز که در حال قدم زدن و گوش دادن به فایل های این دوره بودم تصمیم داشتم بعنوان قدردانی از شما در بخش تمرینات این دوره به عرض برسانم که زندگی با نگرش جدیدی که در من ایجاد کردید چقدر عالی و آرامش بخش است.
دوست داشتم به شما بگویم انگار تازه معنا و مفهوم آرامش ذهنی را درک و تجربه می کنم.
درحالی که قدم می زدم و صحنه های مختلف را تماشا می کردم از عبور و مرور ماشین های زیبا و قدم زدن عاشقانه زن و مردهایی که اول صبح را با هم و در کنار هم آغاز کرده بودند افکاری که تا همین چند روز قبل همیشه در ذهنم مرور می شد و احساس یاس و ناامیدی در من ایجاد می کرد دیگر سر و صدا نمی کردند و انگار فضای ذهن من خالی از سر و صدای آن افکار شده است.
تصور می کنم فضای زیادی در ذهنم به دلیل مقایسه نکردن های روزمره باز شده است. فضایی که به زودی با افکار مثبت و خوش احساسی که منجر به تجربه های زیباتر در زندگی ام خواهد شد پر می شود.
این را می دانم که به اندازه ای که از شر افکار و نگرشهای ذهنی نامناسب رهایی پیدا کنم افکار و نگرشهای زیبایی الهی جایگزین آنها می شوند و فضای خالی ذهنم را پر می کنند.
تا همین امروز هم تمام آنچه به شکل نعمت و فرصت وارد زندگی ام شده است به دلیل خالی کردن فضای ذهنم از افکار و نگرش هایی بود که احساس یاس و ناامیدی را در من ایجاد می کردند. اما این روزها با درک آگاهی دوره احساس لیاقت تصور می کنم گروه دیگری از افکار و نگرشهای اشتباه ذهنم در معرض خطر انقراض قرار گرفته اند.
افکار و نگرش هایی که تمام جنبه های زندگی من را تحت تاثیر خود قرار داده بودند و همیشه مرا ترغیب به مقایسه و حساب و کتاب آنچه هستم و دارم با دیگران می کردند.
در همین چند روزه اخیر که به طرز شگفت انگیزی در حال کشف و توقیف اینگونه افکار هستم تصور می کنم فضایی در ذهنم باز شده است که ایمان دارم با افکار و نگرش های الهی پر خواهد شد. افکار و نگرشهایی که به هرچه بیشتر در ذهن و وجود ما رخنه کنند خوشبختی و سعادت بیشتری را برای ما در دنیا و آخرت به ارمغان می آورند.
امروز از دیدن این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا هم لذت و برداشت متفاوتی داشتم.
همین چند روز قبل بود که موقع تماشای قسمت قبلی احساس کردم در حال وقت تلف کردن هستم و باید برای انجام کارهایی که در ذهنم مرور می شد عجله کنم. اما امروز به لطف آگاهی دوره احساس لیاقت صبوری و آرامش متفاوتی را در وجودم تجربه کردم.
آرامشی که نه تنها مرا ترغیب به تماشا کردن و لذت بردن از صحنه های این قسمت از سفرنامه کرد بلکه مرا تشویق و ترغیب به نوشتن و به اشتراک گذاشتن احساس خوبی که از آغاز سفرم به دنیای درون کرد و اکنون در حال نوشتن هستم.
خدا رو شکر می کنم که همواره مرا هدایت و حمایت می کند. خدایی که حتی زمانی که تحت تاثیر افکار و نگرشهای اشتباهم درباره زندگی هستم اما به طریقی که خودش می داند به من تلنگر می زند که راه کدام است. و اصرار می کند و بارها و بارها به من تلنگر می زند اگرچه من غافل و نسب به ندای او ناشنوا باشم.
همین خدای مهربان با تلنگری که برای من قابل درک کردن بود مرا عازم سفر به دنیای احساس لیاقت کرد.
من دل و دماغ سفر کردن نداشتم و مشغول بازی های روزمره ام بودم اما نه یک بار بلکه چند بار به من تلنگر زد که وقت سفر است.
گرچه ندای او می شنیدم اما دل مشغولی هایی که برای خودم ایجاد کرده بودم پای مرا برای سفر کردن بسته بود و قدم برداشتن را برای من غیرممکن کرده بود.
اما او ادامه داد و باز هم مرا به سوی خویش خواند و در لحظه موعود به خود آمدم و چشم از بازی های روزمره زندگی برداشتم و به ندای حق گوش جان سپردم و عازم سفر شدم.
سفری که تازه شروع شده است و خدا می داند مرا به کجاها خواهد برد و چه به من خواهد آموخت.
استاد عزیز بی نهایت سپاسگزارم که بار دیگر در هشتمین سال همراهی با شما مرا با خود به سفر بردید.
سپاسگزارم که هرآنچه برای تجربه یک سفر رویایی نیاز است را مهیا کردید.
سپاسگزارم که مسئولیت فراهم کردن وسایل و لوازم مورد نیاز برای سفر را به عهده گرفتید و کامل تر و جامع تر از سفرهای قبلی همه چیز را فراهم کردید.
ﻛﺴﻲ آﻣﺪ ﻛﻪ ﺣﺮف ﻋﺸﻘﻮ ﺑﺎ ﻣﺎ زد
دل ﺗـﺮﺳـﻮی ﻣﺎ ﻫﻢ دل ﺑﻪ درﻳﺎ زد
ﺑﻪ ﻳﻚ درﻳﺎی ﺗﻮﻓﺎﻧﻲ دل ﻣﺎ رﻓـﺘـﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ
ﭼﻪ دوره ﺳﺎﺣﻠﺶ از دور ﭘﻴﺪا ﻧﻴﺴﺖ
ﻳﻚ ﻋﻤﺮی راﻫﻪ و در ﻗﺪرت ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ
ﺑﺎﻳـﺪ ﭘـﺎرو ﻧـﺰد وا داد
ﺑﺎﻳﺪ دل رو ﺑﻪ درﻳﺎ داد
ﺧﻮدش ﻣﻲﺑﺮَدِت ﻫﺮﺟﺎ دﻟﺶﺧﻮاﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﺑﺮد ﺑﺪون ﺳﺎﺣﻞ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎﺳﺖ
تقدیم به استاد عشق و امید
همسفر شما رضا عطارروشن
به نام خداوند صلح و مهربانی
سلام و درود خدمت شما دوست هم فرکانسیام آقای عطار روشن
چقدر خوشحال و سپاسگزارم که خداوند من را با شما آشنا کرده تا بتوانم از حضور شما در این سایت و از انرژی فوقالعادهی شما بهره ببرم… انگیزه هایم زنده بشه و پاهایی که گاهاً ممکنه سست بشه ، قوی بشه برای حرکت …
آقای عطار روشن، من به شما به چشمِ یک دویت خیرخواه و مهربان نگاه می کنم
نمی توانم با کلام بیان کنم که چقدر قدردان شما هستم و چقدر با قلبم دوستتون دارم
می دونید چیه؟
من هم آدم خیلی پر ذوق و شوقی هستم و احساساتم رو خیلی خوب درک می کنم
(اصلاً به خاطر داشتن این ویژگی ، سوق پیدا کردم به سمت حرفهی عکاسی و دارم قدم های عملی خودم رو بر میدارم برای استارت این مسیر… ، مسیری که عاشقشم و فکر می کنم رسالتم همینه، در دیدگاه اخیرم به تفصیل در پاسخ به خانم مونا ترحمی توضیح دادم که چه مسیری رو دارم طی می کنم)
دیشب به من الهام شد که برم در کانال تلگرام ویدیویی که شما سال 97 با عشق برای ما ضبط کردید رو دانلود کنم و ببینم
باورتون نمیشه
خدا گواهه…
اونقدررر انگیزه هایم زنده شد و اونقدر حال دلم عالی شده از دیشب تا به حال که نمی توانم با کلمات بیان کنم
شما با ذوق و شوق و با چشم هایی پر از اشک و با اشتیاق سوزان در اون ویدیو صحبت کردید
یک بار دیشب ویدیو رو دیدم یک بار امروز صبح و میخواهم یک بار دیگه هم ببینم و نکات خیلی ارزشمندی که در اون ویدیو بیان کردید رو نت برداری کنم و حتماً در زندگی خودم اعمال کنم
نکاتی مثل
از همونجایی که هستم شروع کنم و لیاقتم رو به خداوند ثابت کنم
(مثال ترک سیگار برای من خیلی خوب بود) تا بتوانم یک عادت غلطی که سال هاست می خواهم ترکش کنم رو بگذارم کنار
اونجایی که گفتید ما نمی توانیم شگفت انگیز نباشیم … چی بگم … اصلاً غوغایی درونم ایجاد شده
مطمئناً فرکانس الان من رو شما درک می کنید…
می گفتید خدا میگه مگه من استاد عباس منش رو برای شما نیاوردم؟؟!
چی بگم من …. اصلاً مثال هاتون بیییی نظیره بی نظیر ، انرژی شما فوقالعاده است ، با قلبم سپاسگزارم و دوستتون دارم و خیلی دوست دارم که تا قبل از مهاجرت از ایران خداوند هدایتم کنه شما رو از نزدیک ببینم و سپاسگزاری کنم و یک هدیه به شما تقدیم کنم
اونجایی که آخر های ویدیو با ذوق و شوق می گفتید
نمیدونم خداوند بعد از ما چی توی مشتش هست که برای آیندگان رو کنه…
ولی من راضیم من همین استاد رو می خواهم من خوشحالم…
اینقدرررر خوشحالم و اشک توی چشمامه که نمیدونم از کدوم حرف هاتون بنویسم
اونجایی که آخر های ویدیو گفتید همه با هم سرود عشق رو سر بدهیم ، همه با هم بندگی خداوند را کنیم، همه با هم سپاسگزار خداوند باشیم
خیلی این جمله ها برایم زیبا و الهام بخش بود
اونجایی که گفتید همیشه در یکی از گوش هاتون هندزفری هست و همیشه و همیشه دارید صحبت های استاد رو گوش میدهید خیلی الهام بخش بود که من هم می توانم این کار رو انجام بدهم
با توجه به اینکه هندفری بلوتوث هم دارم و خیلی کار راحت تره
اونجاهایی که گفتید خیلی با خودتون صحبت می کردید و دائما می گفتید برای فلانی شده برای استاد شده خدای من هم همون خداست دیگه پس برای من هم میشه
خیلی برای من تاثیر گذار بود که یادم باشه دائماً منتظر نباشم تا یه ویدیوی جدید یا یه کامنت یا اتفاق در دنیایی پیرامونم بی افته و انگیزه بگیرم
من باید 24 ساعته با خودم حرف بزنم و این وظیفهی من که 24 ساعته به خودم انگیزه بدهم و حال خودم رو خوب کنم نه هیچ کس دیگه نه هیچ عامل بیرونی دیگه…
میگم… خیلی درس های ارزشمندی از این ویدیو یاد گرفتم و این هایی که نوشتم همون هایی هست که یادم میاد وگرنه خیلی بیشتر نکته داره این ویدیو
حتماً می نویسم و نت برداری می کنم ، الهی صد هرار مرتبه شکر
آقای عطار روشن من تمام اون ده قسمتی که نتایج دوستان ، ویدیوهای شما بود هم بارها دیدم و درس های ارزشمندی ازش یاد گرفتم و سعی کردم در زندگیام اعمال کنم
یه جایی به صورت واضح یادمه اونقدر خوشحال شدم و اشک ریختم که حالم دست خودم نبود ناخودآگاه آیندهی خودم رو تجسم می کردم و ذوق می کردم
همون جایی که شما داشتی تصاویر آیدا کوچولوی عزیز رو نشون میدادی ، رابطهی عاشقانهای که با همسرتون دارید با بچه هاتون دارید اون اسپورتج اون واحد آپارتمان بسیار شیک
و از هم مهم تر … چیزی که خیلی من رو به وجد آورد … خانواده… کانون گرم خانوادتون… این ها خیلی برای من شگفت انگیز بود خیلی حس و حال خوبی بهم میداد همین الانم که دارم می نویسم اشک در چشم هایم هست
الهی شکر ، الهی صد هزار مرتبه شکر
خیلی خوشحالم که اینجا هستم و می توانم این حرف ها رو بزنم می توانم ابراز دوست داشتن بکنم و تحسین بکنم و سپاسگزاری بکنم از خداوند به خاطر این دنیای زیبا
خدایا شکرت
کانون خانوادتون گرم
برای شما از خداوند درخواست خوشبختی و موفقیت روز افزون دارم
پایدار باشید
سلام و درود محمد حسین عزیز
چقدر خوش احساسی پسر
درود به شرفت که اول صبح انقدر حال منو بهتر کردی
از لطف و محبت شما دوست عزیزم سپاسگزارم
وقتی نوشته شما رو خوندم خیلی برام لذت بخش بود که سال 97 گفتم که فایل های استاد رو گوش می دم و همین امروز سال 1402 هم قبل از خوندن نوشته شما رفته بودم پیاده روی و یکی از فایل های دوره احساس لیاقت رو گوش داده بودم
و موقع خوردن یک صبحانه لذت بخش در فضایی آرام و سرشار از احساس خوب (خونه مادرم) دلنوشته شما رو خوندم
عقیده امروز من اینه که مهمترین دستاورد ما از دنبال کردن استاد عباس منش عزیز می تونه این باشه که آگاه زندگی میکنم.
آگاه زندگی کردن رو یاد می گیریم
این خیلی مهمتر از روابط خوب داشتن یا ثروتمند بودن و هر چیز دیگه است
همین دیروز به شکل عجیبی بی حوصله بودم یا بهتره بگم عصبانی بودم جوری که حتی روی رانندگی و برخورد با آیدا هم تاثیر گذاشته بود
اما آگاهی به کمکم اومد و خودم رو دیدم و احساسم رو درک کردم و می دونستم که این عادی نیست که من در این احساس و حالت بمونم
با چند ثانیه آرام شدن و با چند جمله صحبت کردن با خودم و مرور چند تا اتفاق خوش احساس از زندگی ام آمپر عصبانیت من فروکش کرد و احساس آرامش کردم
این فرایند نتیجه آگاه بودنه
و نگرشی که نسبت به خودمون در این سایت پیدا می کنیم بالاترین دستاوردی است که بعنوان یک انسان آگاه زندگی خواهیم کرد.
شاد و موفق باشید و تصاویر زیبایی از جهان الهی ثبت و ضبط کنید
سلام محمدحسین جان.
اونجایی که گفتی:
«دیشب به من الهام شد که برم در کانال تلگرام ویدیویی که شما سال 97 با عشق برای ما ضبط کردید رو دانلود کنم و ببینم»
من رفتم کانال رو گشتم ولی پیدا نکردم. امکانش هست لینک اون ویدیو رو بهم بدی منم برم نگاه کنم؟
خیلی خوشحال میشم اگه این کارو کنی داداشِ قشنگم️
سلام بر آقا رضای عزیز
استاد نگرش و الگو برداری
چقدر خوشحالم که کامنت شمارو میخونم و چقدر خوشحالم که شما هم پاسخ منو خواهید خوند چون بعد از دیدن فایل های نتایج شما بقدری تاثیرات شگرف تو زندگیم دیدم که به من یاد آور این قانون شد که هرچه به الگوهای خودت نزدیک تر باشی بیشتر میتونی تأثیر بگیری
زندگی و روال رشد شما خیلی شبیه زندگی من بود و همیشه همت و اراده و پشتکارتون برای تغییر و تحول زندگیتون یکی از بهترین سرمشق ها و الگوهای من بوده
میخواستم از این طریق قدردانی و قدرشناسی خودمو ابراز کنم و دوباره تحسین و تمجیدتون کنم که خود شما هم یکی از بهترین مواردی بودید که با احساس لیاقت تون به من احساس لیاقت دادید.
سپاسگزارم از حضورتون
و شکرگزارم از وجودتون
موفق تر و خوشبخت تر از اکنون تون باشید
و شاد و پیروز و ثروتمندتر از دیروزتون
در پناه حضرت عشق
سلام به اقا رضای عطار روشن
دوست خوب و الهی ام
سپاسگزارم برای نگاشتن دلنوشته هایتان و الهاماتتان
که همیشه خواندن کامنتهای شما برایم الهام بخش بوده
خیلی خیلی خوشحالم در این کلاس معنوی و این سفر به درون با لیاقتمان بدون پیش شرط و بدون مزاکره با شما و بهترین بندگانش همراه و همسفرم.
انشالله سفرتون سرشار از بهترین تجربه ها و لذتها در کنار دو دردانه تان و همسرتان باشد.
پایدار باشید
سلام وصد سلام دوست خوبم
سپاسگذارم که هستی
سپاسگذارم که مکتوب کردنت احساس امنیت وعشق رو در وجود آدمی پر رنگ میکند سپاسگذارم
ﻛﺴﻲ آﻣﺪ ﻛﻪ ﺣﺮف ﻋﺸﻘﻮ ﺑﺎ ﻣﺎ زد
دل ﺗـﺮﺳـﻮی ﻣﺎ ﻫﻢ دل ﺑﻪ درﻳﺎ زد
ﺑﻪ ﻳﻚ درﻳﺎی ﺗﻮﻓﺎﻧﻲ دل ﻣﺎ رﻓـﺘـﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ
ﭼﻪ دوره ﺳﺎﺣﻠﺶ از دور ﭘﻴﺪا ﻧﻴﺴﺖ
ﻳﻚ ﻋﻤﺮی راﻫﻪ و در ﻗﺪرت ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ
ﺑﺎﻳـﺪ ﭘـﺎرو ﻧـﺰد وا داد
ﺑﺎﻳﺪ دل رو ﺑﻪ درﻳﺎ داد
ﺧﻮدش ﻣﻲﺑﺮَدِت ﻫﺮﺟﺎ دﻟﺶﺧﻮاﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﺑﺮد ﺑﺪون ﺳﺎﺣﻞ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎﺳﺖ
تقدیم به استاد عشق و امید
همسفر شما رضا عطارروشن
سپاسگذارم
آقارضاجان،سلام عزیزم
دوست خوب و دوستداشتنیم، برایت بهترینها رو خواستارم.وقتی اومدم کامنتهای این قسمت سریال سفر به دور آمریکا رو به ترتیب امتیاز بخونم،
با کمال تعجب و شگفتی با کامنت شما روبرو شدم.
خیلی خیلی خوشحال شدم که کامنت زیبا و پر از آگاهیتان رو مطالعه نمودم.
خواستم ضمن تشکر از شما به عرض برسانم که بنده نیت کردم به پاس قدردانی و سپاس گذاری خالصانه و صمیمانه از شما به یاری خدا بزودی به دیدارتان مشرف شوم.
از زمانی که به این منظومهی خدایی وارد شدم،تصمیم گرفتم تا حد امکان به دیدن ستارههای درخشان این منظومهی الهی بروم،تا کمکم به خورشید تابانش که استاد عزیزمان عشق همیشگی همهمون سیدحسین عباسمنش است،برسم.
به امید دیدار،سالم ؛ شاد؛ ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خدای بخشنده ی بخشایشگر
سلام وهزاران درود به دوست عزیزم آقای عطارروشن
سپاسگزارخداوندم که خداوند من رو به سمت کامنت شماهدایت کرد و باعث شد که من هم بیشتر به خودم تلنگر بزنم وبیشتر به جای اینکه به دنبال این باشم که سفربه دنیای بیرون رو تجربه کنم،سفر به دنیای درونم رو تجربه کنم،و از ذات مقدس خودم بیشترین لذت رو ببرم
اگه نتونم باخودم و دنیای درونم به صلح برسم،مطمئنا نخواهم توانست به خوبی از دنیای بیرونم نهایت لذت رو ببرم
سپاسگزارم ازشمادوست عزیزوشاگرد ممتاز این سایت الهی،که اینقدر سخاوتمندانه و انقدر زیبا تجربیاتتون رو باما به اشتراک میگذارید
براتون به صلح رسیدن واقعی باذات مقدس و الهیتون رو آرزومندم
و امیدوارم هم دراین دنیا و هم در سرای آخرت بهترین جایگاه شایستتون باشه
درپناه ایزد منان میسپارمتون
سلام اقای عطارروشن
ی سوالی داشتم سپاسگذار خواهم بود اگر راهنماییم کنید
به نظر شما احساس گناه و عذاب وجدان که دلت نیاد ثروتمند شی چون یک سری از کسایی که خیلی دوستشون داری شرایط مالی سختی دارن و تو احساس عذاب وجدان کنی برای اون رفاهی ک پول بهت میده و همین عامل بشه یک ترمز بزرگ برای عدم کسب ثروت؟
و اگر این طوره چه راهکاری پیشنهاد میدید؟؟؟
سلام وقت بخیر.
عذر میخوام که بجای ایشون پاسخ میدم ولی خب به نظرم بله صد در صد این یه ترمز بزرگ هست.
درمورد راهکار، خب باید نگرشتونو تغییر بدید.
خب مگه دوست ندارید عزیزانتون از اون شرایط بد در بیان؟ خب اول خودتون باید برید بهشت تا بعد اونا رو و بقیه رو هم دعوا کنید به اونجا دیگه.
درکل یه فقیر که نمیتونه کمکی کنه…
خلاصه، سعی کنید افکار قدرتمندکنندهای رو داشته باشید. راهکار خاصی نداره به نظرم جز اینکه نگرشتونو تغییر بدید.
ممنون ازتون.