سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 218 - صفحه 2

404 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا بهنام گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به عشق ترین استاد

    خدا رو سپاسگزارم که در مدار دیدن این زیباییها هستم

    چقدر تصاویر زیبایی رو ثبت کردین،خدا قوت میگم بهتون

    اون قسمتی که درون بچه میومد پایین خیلی ایده ی قشنگی بود

    مریم عزیزم چقدر شما قابل تحسین هستین که از پس هر کاری برمیان،چقدر با تسلط موهاتون رو کوتاه میکردین

    .

    .

    این فایل تمامش نشانه بود برای من

    استاد من هر وقت تو ستاره قطبی مینوشتم که امروز میخام ورودی مالی داشته باشم

    بارها شده همسرم تماس میگرفت که سفارش داریم بیا ببر خونه،حتی شده جملمم تموم نشده،همسرم تماس میگرفت

    اما ته دلم میخاستم پول به آسونی به دستم بیاد،این باور به ذهنم چسبیده بود باید سخت کار کنی تا پول بدست بیاری

    باید حتما یه کار فیزیکی انجام بشه

    امروز داشتم مینوشتم که خدایا من میخام رزقی داشته باشم که اون دنبال من بیاد به آسونترین شکل ممکن

    ذهنم مقاومت میکرد

    ازکجا؟

    چطور؟

    تا رسیدیم به قسمتی که مریم جان پول پیدا کردن

    و کلماتی که بین شما رد وبدل شد

    یه نشونه خیلی واضحی شد برام

    که به همین راحتی

    خدایاشکرت

    نوش جونتون ناهار خوشمزه و لذیز

    چقدر جذابه تو سفر نگران سردی و گرمی هوا نباشی

    نگران باد و بارون نباشی

    .

    .

    چه باور قشنگی مریم جان گفتن

    به قصد زیباییهای بیشتر ترکش میکنیم

    که نشان از رها بودن و وابسته نبودن به هیچ چیزیه

    .

    .

    تو همین 26 دقیقه چقدر شما سپاسگزار بودین

    من سپاسگزار بودن رو از شما یاد گرفتم

    چقدر حالم و احساسم خوب شد

    خدا رو شکر

    امیدوارم چند ده برابر این احساس خوبی که بما میدین بهتون برگرده

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      میلاد مصطفی پور گفته:
      مدت عضویت: 3381 روز

      سلام و درود زهرا خانم عزیز

      بابت تمرین ستاره قطبی سوال داشتم این تمرین توی دوره های استاد هستش یا فایلهای رایگان ؟

      چون واقعا ندیدمش تاحالا ولی خیلی از عزیزان در مورد نتیجه های مثبت این تمرین مینویسن

      ممنون میشم اگه توضیح بدین درموردش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        زهرا بهنام گفته:
        مدت عضویت: 1280 روز

        سلام دوست عزیز

        این تمرین تو دوره دوازده قدم هست

        اگه بخام خلاصه تمرین رو بگم

        به این صورته که شما

        صبح به محض بیدار شدن درخواست هایی از خدا میکنین که منطقی و قابل باور شما باشه

        بعد به کارهای روزمرتون میرسین شب به اون لیست نگاه میکنین ببینین چنتا از اون درخواستهای شما تیک خورده

        برای اینکه این تمرین رو بهتر متوجه بشین پیشنهاد میکنم حتما دوره دوازده قدم رو تهیه کنین

        تو قسمت عقل کل هم میتونین سرچ کنین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 880 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم چقدر حالم خوبه چقدر قلبم باز شد با دیدن این همه زیبایی ونعمت خدا را شکر که من هم در این سفر با شما عزیزان همراه شدم با دیدن طبیعت بکر وتمیزی که شما عزیزان کمپ کردید وشاهد دیدن زیبایی های کلرادو شدیم با اون جنگل های سرسبز و قشنگ اون رودخانه زیبایی که دیدن آب زلال و شفافش هوش از سر آدم میبره تحسین می‌کنم درون نازنین که با مدیریت بهترین استاد این همه زیبایی وعشق بی نهایت را به تصویر می کشند الله اکبر واقعا الله اکبر

    از این همه نعمت وثروت وزیبایی هر جایی که می روید پر از زیبایی ونعمت هست هر جا از جای قبلی زیباتر هر جا یه حیاط خلوت و جذاب تر با درختان بلند و قشنگ و سخرها به اون بزرگی و زیبایی که استاد عاشق اون سخرها شدن نوش جون شما عزیزان برازنده وجودتان این همه زیبایی ونعمت

    با دیدن اون آرایشگاه مریم جون کلی ذوق کردم

    چقدر همه چیز را راحت‌تر و لذت بخش تر کردن

    با یه آینه کوچک که آویزان درخت شده ویه قیچی کوچک به همین راحتی و سادگی آفرین به این همه خلاقیت مبارک باشه عزیزم شما که با موی بلند هم زیبا بودید ولی میدونم که همیشه به دنبال راحتی و سادگی کارها هستید

    استاد عزیزم به خدا با دیدن این همه زیبایی وقشنگی کلی اشک ریختم چقدر زیباست این کشور آمریکا هر کجا ما را با خودتون همسفر کردید پر بود از نعمت و فراوانی پر بود از باورهای قوی باور به این که جهان هر روز در حال پیشرفت وگسترش است پر از فراوانی آب که باور کمبود را در ذهن ما داره کمرنگ میشه کلی باور های مناسب که در ذهن من جا گرفت

    اون لحظه که رسیدید با اون چشمه آب سرد و اون زیبایی ها را به تصویر کشیدید واستاد عزیز آبی به صورت زدند من یه لحظه به جای استادم چشمم را بستم خودم را اون جا حس کردم چقدر آب زلال و سرد بود اون آب خوردن داره پر از املاح معدنی است نوش جان شما عزیزان

    چه جالب بود اون نوشته ای اون جا گذاشته بودند برای رزرو جا یاد اون چند سال پیش افتادم که برای خریدن شیر باید زنبیل مزاشتیم تا کسی جای ما را نگیره کلی باید منتظر میموندیم تا شیر از راه برسه

    حالا چقدر راحت شده هر کجا می‌رویم پر از فروشگاه های زیبا و قشنگ پر نعمت وثروت وزیبایی پر از لبنیات از انواع و اقسام شیر خدای شکرت چقدر فراوانی زیاد شده ولی ما غافل شدیم

    چقدر لذت بخش پیاده روی در اون جنگل زیبا و سرسبزی که پر از درختان بلند و جذابه که هوش از سرم برد وقتی اون بلندی درختان را می‌دیدم پی به عظمت و شکوه خداوند متعال بردم و هزاران مرتبه خدا را شکر کردم که من هم لایق دیدن زیبایی های کلرادو شدم که اول صبح صلاتم را انجام دادم با دیدن و توجه کردن به زیبایی های جهان هستی ممنون از شما عزیزان

    نوش جان شما عزیزان اون غذای استیک عالی با پخت آسان خدا را صد هزار مرتبه شکر که من هم

    از این قانون سلامتی استفاده می کنم چقدر کارها را راحت‌تر ولذت بخش تر کرده

    استاد عزیز هم که‌ همیشه به دنبال لذت بردن از تک‌تک لحظات هستند در این تراک زیبا کارها را با لذت انجام می‌دهند هم بازی می کنند و هم فایل تدوین می‌کنند آفرین به این همت و پشتکار

    وقتی دوباره این تراک کمپر زیبا داخل جاده افتاد و دوباره دنبال زیبایی های بیشتر راه افتاد خودم را در اون جاده‌ی زیبا تجسم کردم و چشمم بستم و اون عبارت تاکیدی را با خودم تکرار کردم و به خواسته هام توجه کردم واز خداوند نشانه خواستم

    به خدا اشکم در اومد با دیدن نشانه ام به خودم گفتم ببین چقدر خدا سریع الجوابه خدا را صد هزار مرتبه شکر

    با دیدن اون صحنه های زیبایی که از عروس وداماد گرفتید منو یاد خاطرات عروسیم انداخت

    آقا تمام عکس عروسی ما با مهمونها بود یه عکس تکی نداریم چقدر لباس عروس ساده بود نه آرایش خاصی نه تجملاتی نه برو و بیایی چقدر راحت و آسان گرفتن حالا عروسی های اینجا یکی دو ماه تدارک می‌گیرند برو و بیا نوبت آرایشگاه بگیر نوبت تالار بگیر نوبت آتلیه و خیلی کارها دیگه همش بدو بدو آخرش هم خسته و کوفته نه لذتی بردن و

    نه آسایشی حالا از این کارها گذشته عروس یه لباسی می‌پوشه که باید کلی آدم دنبال لباشو بگیرند وای خدای من چقدر لباس عروس ناز و قشنگ بود ساده وزیبا بدون اینکه که کسی کمکش کنه اون وقت ما می‌گیم چقدر آمریکا ها شاد وخوشحال هستند همین کارها را انجام میدن همه‌ کارها را راحت وپاکیزه انجام میدن ما خودمون به خودمون ظلم می‌کنیم با این کارهایی که انجام میدیم همین صحنه را من در استانبول دیدم عین همین عروس وداماد نازنین فقط یه عکاس همراه اون ها بودتو خیابان چقدر قشنگ و جذاب بود

    با لباس ساده و شیک مهم لذت بردن و شادی است نه این همه زجر وتقلا ممنون از شما عزیزان که این نکات ریز را با ما به اشتراک می‌گذارید تا ما باورهای جدیدی توذهنمون بسازیم که انشالله عمل کنیم

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها

    تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    دوستدار شما قربانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  3. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربونم

    چه فایل بهشتی و نابی

    اول فایل ، نگاهم با درون عقب عقب رفت خدایی….

    میون این همه زیبایی و سرسبزی و دریاچه و

    چشمه های خنک‌پرازآب ، خودمو احساس کردم….

    خوش بحال اون نسیم مهربون که از کنارشما گذر کرد …

    واییییییی که کوتاه کردن موهاتون اوج لذت بردن از خودتون بود خانوم شایسته ،چه ریلکس بودین آخه….

    یه لحظه یاد خودم افتادم که تو عروسی خودم آرایشگاه نرفتم و چه قدر برا همه عجیب بود اون زمان ……

    یه وقتایی هلیسا میاد پیش من میگه مامان میدونی چیه ؟

    منم میگم چیه ؟

    میگه نمیدونم نمیدونی یهویی چقد زیاد تا یه آسمون زیاد که هم خورشید هم ماه هم ستاره داره ها هم شب باشه هم روز باشه ها همه باشن ها

    بریم تا شمال و بیاییم و از خونه ی خودمون تا بریم خونه ی عزیز و تا سرکار بابا برسیم و تو راه سوار رنگین کمون بشیم ها بعد بریم شهربازی من سوار تاب زنبوری بشم ها تا اونجاها دوست دارم ….

    حالا بعداز این فایل

    منم مثل هلیسا باید حرف بزنم ….

    بگم استاد منم به اندازه ای که هلیسا میگه دوستون دارم …

    اون عروس و داماد آخر فایل

    منو برد به خاطرات ازدواجم 14 سال پیش….

    اینکه من و رسول جانم به توافق رسیدیم که بی خیال

    جشن عروسی مطابق میل بقیه بشیم و راحتی خودمون ترجیح دادیم …

    نتیجه لباس عروس مدل دلخواهم رو خواهرم دوخت خیلی ساده و شیک و با چهره خودم چندتایی دونفره عکس انداختیم …..

    بعدش هم رفتیم سفرررررررررر

    هورااااااااااا

    ملت منتظر دعوت بودن که گذاشتیم شون سرکارررررررر…………

    کلی حال داد …

    بیشتر خوشحال بودیم که تصمیم خودمون انجام دادیم تو شروع زندگی مون و اما

    برگشتیم از سفر ، تو خونه خودمون مهمون هایی

    رو که دوسشون داشتیم به انتخاب خودمون دعوت کردیم کل تعداد مهمونامون 27نفربودن و یه شام و شیرینی دادیم و سوغاتی سفرهم بهشون دادیم و کلی هم هدیه دریافت کردیم ……

    یعنی مهمونا متعجب بودن که ما تو مهمونی هم، لباس عروس و دوماد نپوشیدیم و راحت تیپ خونگی مونو پوشیدیم ….

    خدایی مهمونامون بیشتراز ما تیپ زده بودن…..

    کی دیده بود آخه داماد با تیشرت ،بدون دنگ وفنگ تو خونه خودش برقصه …

    همچنان مهمونی اون شب ما و سبک عروسی مون در صدر جدول خانواده برقراره خداروشکر …

    عاشقتم استاد وخانوم شایسته جانم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 92 رای:
    • -
      غزل عطائی گفته:
      مدت عضویت: 2430 روز

      سلام به دوست عزیزم فاطمه جون ‌

      من خیلی لذت بردم از خوندن پیامتون

      به اندازه هلیسا جان که حد و اندازه دوست داشتنش رو مشخص میکنه براتون ،کیف کردم . چقدر خوب نوشتین ‌ خیلی تحسینتون میکنم که انقدر خاص بوده مراسم ازدواجتون.. انشاالله که همیشه در کنار هم خوشبخت و خوشحال باشید .

      مام دقیقا همین کارو انجام دادیم برای مراسم ازدواجمون

      من حتی دلم نمیخواست موجود زنده ای برای خوشبختی من قربونی بشه ‌. بنابراین بعد از عقد در کمال سادگی دوتا خانواده رفتیم باهم شام خوردیم و هیچ قربونی هم درکار نبود ‌به لطف خدای بزرگ . و تا همین لحظه که دوسال و چند ماه ازون روز میگذره خیلی شاد و سپاسگزار و سلامتیم در کنار هم .

      ماهم مثل شما مراسم عروس نگرفتیم ‌و من خیلی بابتش خوشحالم هنوز :))) یک سال بعد از ازدواجمون همین اسفند گذشته خانواده ی همسرم یه مهمونی خیلی ساده گرفتن و فامیلای درجه یک رو به صرف شام دعوت کردیم و باهم عکس گرفتیم همین و بس .

      و چقدر خاص بود همین سادگی و خودمون بودن و به همه خیلی خوش گذشت و خیلی به یاد موندنی بود

      عوضش همه اون هزینه هایی که قرار بود این حین انجام بشه رو سرمایه گذاری کردیم ‌و کلی جلو افتادیم .

      اصلا اصل همینه دیگه !

      این که بدور از هیچ سختی دادن به خود و دراوردن چشم بقیه ، آدم با یک نفر شبیه خودش زندگی شو شروع کنه و لذت ببره از تک تک لحظاتی که خداوند بهش داده ‌.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1113 روز

        سلاااااااااام غزل جانم

        سپاسگزارم از کامنتی که برام نوشتی.

        منم به همون اندازه که هلیسا میگه

        دوست دارم عزیزم…..

        خیلی تحسین میکنم بابت ازدواج ساده وشیکی که کردین.

        خدا حفظ تون کنه ..

        الهی که همیشه درکنار هم ،دلتون شاد و لبتون خندون باشه عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1150 روز

      سلام به همسر بهشتی و بینظیرم

      سپاسگزار وجود ارزشمندت هستم

      فاطمه جانم باور کن اصلا یادم رفته بود که ما زندگیمون چطور شروع شد

      و واقعا انسان فراموش کاره

      وقتی کامنتت را خوندم چقدر خاطرات اون روزها به نیکی در ذهنم تداعی شد

      چقدر الان به خاطر اون تصمیممون خوشحالم

      اینکه به احساس خودمون اهمیت دادیم و تو دوران نامزدیمون که 10 ماه طول کشید سراسر لذت بود و خوشگذرانی و حال خوب و وقتی هم خواستیم زندگیمون شروع کنیم در عین سادگی و در جهت حال خوب خودمون این تصمیم شجاعانه را گرفتیم

      البته باید اینا اذعان کنم که

      شما بیشتر از من پای این تصمیم مصمم و ثابت قدم بودی

      و در آخر هم خواسته ات عملی شد

      و هر وقت فکر میکنم به اون تصمیم

      چقدر از ته دلم ذوق میکنم.

      چون اون پولی که قرار بود بدیم برای دیده شدن

      آتلیه و چشم و هم چشمی بعد 10 ماه زندگی مشترک

      تونستیم خونه بخریم

      و حتی یه سال هم مستاجری نکشیدیم

      وتو خونه خودمون به راحتی و آسایش داریم به این زندگی دلچسپ که البته با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده

      ولی الان در جای درستی هستیم

      و این راه برامون خیلی هموار شده ادامه میدیم.

      الهی صد هزار مرتبه شکرت.

      عاشقتم عشقم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1113 روز

        سلاااااااااام

        عشق دلم

        رسول جونم

        سپاسگزارم از کامنتی که برام نوشتی ….

        اینکه گفتی یه چیزایی یادت رفته

        درسته واقعا ..

        از همون اول متوجه شدم که سریع از گذشته و اتفاقات گذر میکنی حالا چه این اتفاقات خوب باشن چه نا خوب …

        همین گذر کردنت باعث حال خوبته .

        خداروشکر …

        بخاطر زندگی نابی که همچنان بهتر و بیشترش تجربه میکنیم …

        بقول هلیسا نمیدونم نمیدونی که من چقدر دوست داررررررررررررم…..

        یه عاااااالمه خیلی زیاد …

        فداااااااتم من …

        بوووووووووووووووووووووووس.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2096 روز

      سلام بر فاطمه و رسول فاطمه

      سلام بر قلب عاشق و وجود نازنینت

      خواستم از پاسخی که برام گذاشتی تشکر کنم و هم از کامنت زیبا و دلی که نوشتی سپاسگزاری کنم

      منو بردی به خاطرات گذشته خودم به خاطراتی که چندان شیرین نیستند اما وقتی صحبت از یار همفرکانسی زندگیم میشه ، تمام وجودم پر میشه از عشق و رحمت خداوند که چنان لبریز از عشق به رب و خالقم میشم که اشک از همه وحودم جاری میشه

      همه تن چشم شد و از شوق تو گریان

      چقدر خوبه که همه یاد بگیرند با خودشون و برای خودشون زندگی کنند و نگران قضاوت و نظرات دیگران نباشند

      چقدر خوبه که افسار زندگی مونو از ذهن بگیریم و بدیم دست خدا و مثل یه بره تسلیم خواست خدا بشیم

      چقدر خوبه که جز رضایت پروردگار به تایید و تمجید کسی نیاز نداشته باشیم و اون عزت نفس له شده رو دوباره زنده کنیم به شوق احیای احساس لیاقت

      درود خدا بر شما و دوباره سپاسگزارم از وجود عاشق و آگاهتون

      برکت و رحمت و نعمت خداوند همواره در زندگیتون جاری

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2344 روز

      به نام خدا

      سلام فاطمه جان چقدر دوست داشتن کودکانه هلیسا رو دوست داشتم خدا حفظش کنه واستون

      آره دقیقا ماهم عروسیمون ساده بوده سفرعقد ساده توخونه

      چون سنم کم بود قرار براین بود یه چند سالی عقد باشم بعد جشن ازدواج بگیریم.

      هیچ وقت این صحنه یادم نمیره که روز عقدم، عروس عمه ام که واسه آرایش کردنم زودتر از همه مهمانا اومده بود من هنوز درحال جاروزدن بودم بهم گفت روز عروسیته داری جارو میکنی بیا بریم.

      بایه آرایش مختصر توخونه ویه لباس عروس ساده عقد کردیم که بعدا جشن مفصل بگیریم.

      بعداز دوسال هم بدون هیچ جشن وعروسی یه خونه اجاره کردیم خودمون دوتایی اثاث زندگیمونو چیدیم رفتیم امامزاده سید جعفر زندگی دونفریمونو شروع کردیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1113 روز

        سلام فاطمه جان عزیزم

        سپاس از کامنت قشنگی که برام نوشتی ،لطف کردی .

        وای چه باحال بود خاطره عروسیت

        دمت گرم که نوشتی …

        خیلی هم عالیه این سادگی ها

        الهی که همیشه حال دلتون شاد باشه و لبتون خندون در کنار خانواده محترمت با عشق زندگی کنی عزیزم.

        سرشاراز نگاه خداوند باشی .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 3004 روز

      سلام به فاطمه عزیز ودوست داشتنی

      احسنت فاطمه جان چقدر از کامنتت لذت بردم از شیرین زبونی هلیسا جان ذوق کردم

      فاطمه عزیز چقدر تحسین کردم این روح بزرگت اینکه به دور از چشم وهم چشمی به سلیقه خودتون زندگیتون رو با عشق آغاز کردید دقیقا مجلس عروسی ما هم همین بود جمع کل فقط اقوام درجه یک ده نفر از خانواده ما و12 نفر از خانواده همسرم من وهمسرم که نزدیک به یکسال نامزد بودیم هر چیزی که نیاز داشتیم خودمون تهیه کردیم مسافرت رفتیم تنها چیزی که خرید کردیم برا عروسی حلقه بود آن خیلی ساده وشیک ووقتی هم مسافرت برگشتیم یه مهمونی آن هم بدون شام فقط چای وشیرینی

      وتا الان که تقریبا 5 سال از زندگی مشترکمون میگذره خیلی از آن تصمیمی که آنروز دوتایی باهم گرفتیم خوشحالیم

      سپاسگزار وجود ارزشمندتم که خاطرات خوبی را به من یاد آور شدی

      بی نهایت دوست دارم روی چون ماهت رو میبوسم

      وامیدوارم چرخ زندگیت همیشه برروی ریل خوشبختی در حرکت باشد

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1113 روز

        سلااااااااااام فهیمه ی خوشگلم

        سپاس از کامنتی که برام نوشتی عزیزم

        چقدر عالی از عروسی و خاطراتت نوشتی

        آفرین برشما بانو که

        مثل خودم ، شیک ومجلسی زندگیتو شروع کردی ..

        الهی که همیشه در کنار عشق دلت

        صفا کنی و زندگیت پراز خوشبختی واحساس خوب باشه عزیزم .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1704 روز

    به نام خداوند خالق زیبایی ها، خداوندی که یکی از مظاهر زیبایی اش ما انسانها هستیم.

    استاد جان سلام

    مریم عزیزم سلام

    میخواهم این نوشته ام را به مریم عزیزم تقدیم کنم.

    مریم جانم محال است من فایل های این چنینی را ببینم و در دلم شما را تحسین نکنم.

    اولین باری که شما را دیدم، فایلی بود که در ماشین با استاد نشسته بودید و هر دوی شما عزیزان، لباس ارتشی تنتان بود و سوالات زندگی در بهشت را پاسخ می دادید.

    من تازه وارد سایت شده بودم و از نوع رابطه ی شما هیچ اطلاعی نداشتم.

    حس آن روزم را به خاطر دارم.

    در دلم میگفتم این دختر یکی از دانشجویان خیلی متعهد و شاگرد اول استاد است احتمالا.

    شاگردی که انگار حس عاشقانه ای به استاد دارد و انگار استاد هم حس خاصی به ایشان دارد.

    کم کم دستم آمد که شما شریک عاطفی استاد هستید و هر چه گذشت دیدم استاد هم شریک عاطفی شماست.

    از بعضی چیزها تعجب میکردم، از عشق بی نهایت شما به تخم مرغ و ابراز آن جلوی دوربین.

    از اینکه دایم در حال تمیز کاری خونه بودید و یا اینکه یکی از نقاط قوت شما، این تمیزکاری همیشگی تان بود.

    بعد کم کم دیدم پا به پای استاد جنگل های پارادیس را تمیز می کنید.

    بیشتر کنجکاو شدم وقتی در مورد ترس های تان می‌گفتید و اینکه بعضی از آنها مثل ترس از تاریکی هنوز هست و تصمیم دارید بهبودش بدهید.

    میگفتم استاد با این همه شجاعت چطور میتواند، همراهی را انتخاب کرده باشد که اینقدر از خیلی چیزها میترسد.

    و آن اوایل در کنار تمام علامت سوال هایم که همگی از عدم شناخت سرچشمه میگرفتند، یک جواب همیشگی داشتم، حتما لایق این رابطه بوده است.

    مریم جانم هر ویژگی ای داشته باشد حتما لایق این رابطه بوده است.

    بعدها دیدم که باید بگویم حتما استاد لایق این رابطه بوده است.

    شجاعت های شما در بیان ترس های تان برایم قابل تحسین بود.

    بهبودهای همیشگی تان مرا عاشق شما کرد.

    دست خط زیبایتان و توانایی سر و سامان دادنتان مرا شیفته تر کرد.

    و حالا در آستانه هزار و چهل روزگی حضور در این سایت، دیدن چهره ی شما برایم پر از درس است.

    درس اعتماد به نفس

    درس احساس لیاقت

    درس تعهد

    استمرار

    دیدن زیبایی ها به صورت همیشگی

    نظم

    انضباط

    عشق

    صلح درونی

    صداقت

    سلیقه

    توحید

    همراهی

    خلق خواسته ها

    یادگرفتن ها

    و

    .

    .

    .

    مریم جانم من پر از لذت میشوم وقتی دوربین دور شما میگردد.

    مریم جان ذوق میکنم وقتی دوربین روی چهره ی شما زوم میشود.

    پر از احساس خوب میشوم و اصلا یکی از زیبایی های فایل ها، شما، وجودتان ، چهره تان، توضیحاتتان، زوم کردنتان روی زیبایی ها و کلاااا عشقی که از شما در این سایت ساطع میشود.

    از هیچ لبخندی نمیگذرید، از هیچ عروس و دامادی نمیگذرید، از هیچ عشق، ثروت، زیبایی، خوشبختی نمیگذرید، شکارش میکنید و به ما هدیه میدهید.

    مریم جانم، روزی که توی کارگاه برای اردک ها، ظرف آب درست کردید را خوب به خاطر دارم، روزی که کارگاه را سر و سامان دادید وقتی استاد نبود و ما یکی از هزاران بار این سر و سامان ها را دیدیم.

    روزی که با استاد مسابقه ی پخت املت روی فایر پیت داشتید را به خاطر دارم، با چه جزییاتی راجع به اینکه استاد املتش را ته دیگی دوست دارد، صحبت می‌کردید.

    روزی که دقیقا زمان فیلم برداری، یکی از مرغها، تخم کرد و چقدر ذوق کردید، روزی که جیل دنبال رنگ لباس شما و شما افتاده بود، روزی که ببعی هایمان فوت کردند و شما تنها هم باید آنجا را سر و سامان می‌دادید و هم کنترل ذهن می کردید، روزی که موتور کوچکتان از تسلا آمد و با سمیه و رامتین عزیز اسمبل کردید، همه را به خاطر دارم.

    و حتی بیشتر

    و حتی بیشترررر

    مریم عزیزم، شناخت من از فایل ها یک درصد از وجود شما هم نیست، ولی همان هم مرا عاشق شما کرد ، زیرا حس عشق به کسی، نه از چهره، نه از ظاهر بلکه از فرکانس اوست و من از شما فرکانس زیبایی را دریافت میکنم.

    سپاسگزارم برای همراهی همیشگی تان، سپاسگزارم برای خودسازی تان و سپاسگزارم که درخواست هایی را به دنیا ارسال کردید که نتیجه ی کوچک این همه قسمت، از سریال سفر به آمریکا و زندگی در بهشت شما.

    پایدار باشید و شاد و پر ثروت و پر عشق، مثل همیشه و بیشتررررر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 68 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 867 روز

      به نام خداوند بی نهایت مهربان و بزرگ

      سلاممممم خدا به بنده ارزشمندش

      سلاممم خدا به خانم بهار عزیزم

      سلام خدا به دوست توحیدی من

      خانم بهار همیشه کامنت های شما را که میخوانم همیشه تحسین تان میکنم

      عکس پروفایل تان با من حرف میزند که شما چقدر یک خانم قوی و خود ساخته و موفق هستین

      همیشه موفق باشی عزیزم

      الهی خداوند یار و یاور تک تک ثانیه هایت باشد عزیز خدا

      چقدرررررر کمنتتت زیبا بود

      چقدررررر کمنتتت تمرکز بر زیبایی ها بود

      چقدرررر کمنتتت دوست داشتم

      اوایل که من با استاد آشنا شدم او وقت هنوز وارد سایت نشده بودم فکر میکردم باید محصول بخری خوب نمیدانستم از سایت این چیزا

      زیاد با امروز خودم فرق داشتم من کسی بودم که ارزشمندی خودم را به آرایش به لباس شیک به نگاه دیگران گره زده بودم

      و وقتی بار اول مریم عزیزم را دیدم زهنم که هنوز تربیت نشده بود قضاوت کرد

      چند روز بعد که من وارد سایت شدم و شب روز تلاش کردم و میکنم که شخصیت زیبا از خود بسازم بیشتر مریم جان شناختم یعنی عاشق این شخصیت شدم عاشق این خانم شدم وقتی درون دور مریم جان می چرخید من با خود گفتم چقدررر قانون جهان عالی و بی نقص هست چقدررر قانون زیبا هست بیبیین به مریم جانبه استاد و استاد به مریم جان چقدر میایند

      یعنی قانون واقعا عالی هست

      خانم بهار عزیزم از خداوند برایت بی نهایت ثروت عشق آرامش خوشبختی شادی خواهان هستم

      همیشه در آغوش الله باشی عزیز من

      بوس بوس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1704 روز

        سلام به پاکیزه ی زیبای من

        من امروز جواب شما را خواندم. سپاسگزارم ازت برای لطفتون نسبت به من.

        چقدر زیبا گفتید و من کاملا درک میکنم حس شما را در ابتدای ورودتان.

        پاکیزه ی زیبای من

        تحسین میکنم مداومت شما را روی بهبود خودتان.

        بهترین ها از نعمات پروردگارم برای تو و فراوااان برای تو

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    نرگس خدائی گفته:
    مدت عضویت: 1475 روز

    سلام به استادعزیزومریم جوون خیلی ممنونم که زیبایی های جهان روبامابه اشتراک میزارن خیلی خوشحالم مریم جون مث من خودش کارای شخصی شوانجام میده منم کوتاهی وبند وابرو ورنگ موروخودم انجام میدم هرچندماهرنیستم اماهردفعه بهترازدفعه قبل انجام میدم خدایاشکرت که اولین چیزی که صبح میبینم دیدن زیبایهاوقدرت خداوندباقاب تصویرشمادوتاعزیزه وکلی انرژی مثبته تاآخرروز

    صدای آب دیدن آب یعنی زندگی ممنونتونم

    شمارسیدین بجایی که غیرخداوزیبایی هاچیزی رونمیبینیدانشاالله منم تکاملی تواین مسیربه جایی برسم که غیرازخداوزیبایی چیزی رونبینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    سمیرا بانو گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    ای که با نامت جهان آغاز شد دفتر ماهم به نامت بازشد

    دفتری که ازنام تو زیور گرفت کار آن ازچرخ بالاتر گرفت

    سلام بر دو استاد ناب از جنس آرامش الهی

    استاد چقدر این سفر به دور امریکا با اون یکی سفرهاتون متفاوت هست

    قشنگ معلوم گذر کردید از هرچی لاکچری بودنه

    فقط می خواهید در طبیعت باشید خیلی لذت داره صدای طبیعت

    وای هیچ گونه صدای گوش خراشی نیست همه چیز باهات صحبت میکنه

    کوه ها .درختان .پرندگان .آب ها .خدایا شکرت

    واقعا حیات خونتون زیبا بود واقعا صندلی های که گذاشته بودین واسه نشستم یک لحظه خودم را در آن فضا احساس کردم وکلی انرژی گرفتم

    قشنگ اون خنکی اون تمیزی هوا را تک تک سلول های بدنم داشت احساس می کرد

    مریم جان واقعا زیبا هستی چه با موی بلند چه کوتاه .اول این سفر دیدمتون فکر کردم می خواهید موهاتون رو بلند کنید خخ

    خداروشکر بابت وجودت کنار استادمون که واقعا یه رابطه کامل دارید از همه لحاظ.

    چقدر اون زوجمون ساده بودن چقدر شیک

    واقعا از ثانیه به ثانیه فایل لذت بردم و همش میگفتم خدایا منم دوست دارم برم از نزدیک تجربه کنم

    بازی کردن بچه هام رو ببینم در آن آب رودخانه وکیف کنم از بازیشون

    خدایا من منتظر هستم

    در آخر سفرتون به سلامتی باشه .

    ممنون وسپاسگزارم بابت این فایل ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  7. -
    علی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1635 روز

    به نام خدایی که مرا انسان آفرید ، سلام بر استاد عباسمنش وخانم شایسته،خداوند دور از ما نیست

    وقتی خودت را در عشق گم می‌کنی،

    او از همیشه به تو نزدیک‌تر است.

    وقتی خودت را در رقص گم می‌کنی، وقتی در رقص خودت را ترک می‌کنی، وقتی نفس تو در رقص ناپدید می‌شود، خداوند شریک رقص تو می‌شود

    هیچکس دیگر جز او شریک رقص تو نیست

    وقتی قلبت از شادی و شعف در ترانه‌خوانی می‌تپد، خداوند در قلب تو هست و در خودِ‌ هسته‌ی وجودت است

    وقتی که می‌خندی، اگر آن خنده‌ای تمام باشد، ‌اگر هر رشته از وجود در حال خنده باشد. خداوند در خنده تو هست

    و هرگاه نفس نباشد،‌ خداوند هست.

    این را بعنوان یکی از اساسی‌ترین قوانین به یاد بسپار:

    هرگاه “من” غایب باشد، خداوند حاضر است.

    هردو نمی‌توانند باهم حضور داشته باشند

    رابطه بین نفس و خداوند همانند رابطه بین تاریکی و نور است

    اگر نور حاضر باشد، تاریکی نمی‌تواند باشد، زیرا تاریکی چیزی نیست جز غیبت‌ِ نور

    حضور و غیبت چگونه می‌توانند باهم وجود داشته باشند؟

    اگر تاریکی وجود داشته باشد، آنوقت نور نمی‌تواند حاضر باشد

    تاریکی و نور نمی توانند باهم حضور داشته باشند. نفس فقط تاریکی است؛ غیبت آگاهی همان نفس است

    وقتی آگاه شوی، ‌نفس ازبین می‌رود. وقتی آگاهی کامل شود، نفس ابداً یافت نمی‌شود.

    و تمامیت آگاهی، نامی دیگر است برای تجربه‌ی خداوند

    خداوند یک شخص نیست

    خداوند فقط تجربه‌ای از هشیاری مطلق است، از آن شعف غایی

    برای همین است که باید عمیقاً بخندید،‌ عمیقاً عشق بورزید و عمیقاً زندگی کنید. بخاطر عشق،‌ خنده و زندگی همه چیز را به‌مخاطره بیندازید

    بگذارید زندگی یک اکتشاف بزرگ باشد و به رفتن به درون ناشناخته و ناشناختنی ادامه بدهید

    اگر باران می بارد، بگذار ببارد

    اگر باد می وزد، بگذار بوزد

    نگرانش نباش

    بر آن اندیشه و تعمق کن

     

    فقط از این نکته آگاه باش که:

    همه چیز گذرا و زودگذر است

    رویای نیمه ی تابستان است می رود پیشاپیش در حال رفتن است.

    نمی توانی نگهش داری.

    نیازی به چسبیدن به آن نیست

    لازم نیست هل اش بدهی.

    به آهنگ خودش می رود.

    بد یا خوب، هرچه هست می رود،

    همه چیز می رود، رود جاری است.

    تو غیر مختل و منفصل بمان،

    فقط یک شاهد باش

    این مدیتیشن است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
    • -
      حوری باختری گفته:
      مدت عضویت: 1753 روز

      به نام تنها قدرت جهان

      سلام آقای احمدی

      از شما بخاطر این کامنت پربار سپاسگزارم. دیدگاهی که در عین کوتاهی، درس‌های بلندی از آن آموختم.

      آموختم خدا همیشه حاضر است پس نیازی به «من» نیست!

      آموختم به نقطه‌ی امن خود نچسبم و رها و آزاد باشم.

      آموختم همه چیز در حال گذر است پس توقف نکنم و وابسته نباشم

      آموختم بر طبیعت، باریدن باران و وزیدن باد بیندیشم و تفکر کنم

      و آموختم آگاهانه شاهد زندگی و ناظر بر افکار و درون خود باشم.

      در پناه رب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      غزل عطائی گفته:
      مدت عضویت: 2430 روز

      سلام علی آقا

      چقدر الهام بخش بود نوشته تون

      من خیلی خیلی ازتون ممنونم . به خاطر این همه زیبا نوشتنتون تحسینتون میکنم .

      چقدر درس داشت برام .

      چقدر عمیق بود . قشنگ ادم باید روی تک تک جملاتش بمونه و عمیق بشه و فکر کنه و بعد اجراش کنه .

      ازتون خیلی ممنونم که وقت گذاشتین و برامون نوشتین‌

      براتون تجربه ی زیباییهارو آرزو میکنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      نورا افضلی گفته:
      مدت عضویت: 1666 روز

      سلام علی عزیزدوست هم فرکانسی ام

      دیدگاه ارزشمندوپرازآگاهی ناب بندگی رات راخوندم وبسیااااارلذت بردم وغرق درعشق الهی شدم بااین مراقبه زیبای الهی ات نسبت به یگانه معبود ویکتاپروردگارعالمیان ‌این زیباترین زیبایان ومهربانترین مهربانان .

      چه زیبا گفتی:

      وقتی من غائب باشدخداوندحاضراست

      هردونمی توانند باهم حضورداشته باشند

      واینکه گفتی :

      همه چیزگذراوزودگذراست

      بدیاخوب ، هرچه هست می رود

      همه چیزمی رود ، رود جاری است

      تو

      فقط یک شاهد باش

      علی عزیزواقعا دیدگاهت مدیتیشن هست من تصمیم دارم هرروزاین متن روباصدای بلند برای خودم بخونم تابیشتروبیشتربه خدای عزیزودوست داشتنی ام نزدیک بشم‌ وسعی وتلاش کنم که به هیچ کس وهیچ چیز وابسته نشم وفقط به خود خودش دلبسته باشم .

      پیروزوسربلندباشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    فهیمه رمضان نیا گفته:
    مدت عضویت: 947 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جان زیبا

    سپاسگزار خداوندم بابت خلق چنین طبیعت زیبا و بکری

    وسپاسگزارم ازشما که واسطه ی دیدن این زیبایی ها هستین

    آسمان آبی وابرهای پنبه ای زیبایش بر روی دریاچه ای زلال وپهناور جلوه ای از شکوه خداوند مهربان است

    جنگلی زیبا با درخت های سربه فلک کشیده و چشمه ای که خنکی آبش حس میشد و لذت بیدارشدن در چنین بهشتی زیبا خدایا هزاران بارسپاس بابت این همه آب های گوارا وفراوان

    صخره های زیبا که مورد توجه شدید استاد قرار گرفتن .مریم عزیز وبا اعتماد بنفس وزیبایی که خودش به راحتی وطبق سلیقه ی خودش موهاشو کات میکنه در صورتیکه من اطرافم انسان هایی رو میشناسم که ساعت های زیادی در آرایشگاه ها به سر میبرن وبازهم همچنان ناراضی از ظاهر خود خسته وهلاک به منزل بر میگردن

    خدایا شکرت بابت زیبایی که به همه ی انسان ها عطا کردی و استاد مهربونی که اینقدر زیبا تحسین میکنن مریم جان و نهار عالی وخوشمزه ای که نوش جان کردین غذایی ساده وسالم وسرشاراز انرژی

    خدایا شکرت…

    خداایا شکرت که چشمانم در اولین ساعات صبح به چنین فراوانی و زیبایی روشن شد

    جاده ی زیبایی که انگار خودم داخل اتومبیل هستم و دارم گذر میکنم از اون جاده این حسو کامل درک کردم ولذت بردم اینقدر که تصویر زیبا وعالی بود امروز با خودم عهد کردم که فقط به زیبایی ها توجه کنم و خیلی خوشحالم که بیننده ی این تصاویر فوق العاده بودم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1988 روز

    به نام خدایی که ویژگیش بخشنده گی بی حد و حصر هست و همه چیز تحت سیطره ی قدرت اوست و هدایت تمام مخلوقاتش رو بر خود واجب کرده

    سلام به استاد و مریم عزیزم

    تصاویر رویایی که با درون از زاویه بالا گرفته میشه شکوه و عظمت و زیبایی خداوند رو بیشتر و بهتر نشون میده اون همه سرسبزی گیاه ها و چمنها و درختها و اون دریای آبی و وسیع با آبی زلال و پاک زیر سقف آسمان آبی با ابرهای سفید و پفکی شکوهی بی‌نظیر از خداونده سایه روشنهای مختلف که با نور طلایی آفتابی که می‌تابید ایجاد میشد روی رنگ سبز درختها و گیاهان طیف رنگی سبز رو در چندین رنگ سبز فسفری سبز پررنگ و کم رنگ و زرد خیلی زیباییها رو باشکوه‌تر کرده بود اون وسعت بزرگ از کوهها و درختان بلند قامت و نور خورشیدی که از فراز کوهها می‌تابید آسمان وسیع آبی و ابرهای پفکی سفید بینهایت و شگفت انگیز رویایی بود چه دور زیبایی با درون دور خودتون زدید و بعد هم وسعت بیشتری از دریا و درختها رو نشون دادید بینهایت رویایی بود

    کمپ تو یه جای رویایی هفت صبح تو یه سطح شیب دار کاملا تراک رو با سنگ زیر لاستیکش لول و متعادل کردید و صبح رو تو حیاط معجزه وار بهشتی بیدار شدید اون حد از عظمت کوهای پوشیده شده از درختان و سنگهای صخره ای بزرگ و اون شکل و خطوط روی سنگ چه زیبایی خاصی داشت و اون رود جاری پایین این سنگها واقعا الله اکبر به این عظمت خداوند نامحدود که چطور زیبایی رو تو هر شرایطی متفاوت و متنوع با مدیریت خودش جاری کرده سنجابی که تو اون بهشت رویایی بود خدایا صدهزار بار شکرت

    مریم جانم عاشقتم که خیلی توحیدی با اینه ای که آویز درخت کردی با قیچی و شونه ای که تو جیبت گذاشتی ترجیح دادی خودت موهات رو کوتاه کنی و انصافا خوب کوتاه کردی چقدر چهره شما روی اینه زیبا و مهربون و دلنشین بود چهره زیبایی رو تو اینه دیدم که عاشق خودش و خدای درونشه و با عشق و لذت موهاشو مرتب میکنه تا تو این سفر راحتر و آزادتر و رهاتر باشه واقعا که زیبا بودید زیباتر هم شدید

    پیاده روی تو یه مسیر سر بالایی و عبور از کنار چشمه های آب جاری که روی سنگها با صدایی رویایی جاری بود کفش‌های عالی شما مریم جانم که پیاده روی رو راحتر و لدت بخش تر کرده بود استاد جان عاشقتم که از کنار این چشمه های آب یخ هر جا شد آبی به صورت زدید و بطری آب رو پر کردید و از خوردنش لذت بردید

    تو این مسیر رویایی سرچشمه آب جاری رو پیدا کردید و این حد از احساس خوب آزادی وآرامش و شکرگزاری راه ورود ثروت جاری خداوند هست مریم جانم آهنربای جذب پول و ثروت شدند و تو دل این طبیعت بکر و پر از گیاه و سرسبزی سکه پول با برکتی رو جذب کردند چقدر نشونه عالی از ورود ثروت بیشتر تو زندگیتون بود در مدار دریافت ثروت لاجرم به دریافتش هدایت میشید هوای بهشتی که یه نسیم مهربون و لطیف که عطر گیاهان رو می‌آورد چقدر تصورش لذت بخشه آبی که پله ای روی سنگها جاری میشد زیبایی محصور کننده ای بود

    ماشینهایی که اومدند تو این طبیعت و چقدر درخواست محترمانه ای با یه نوشته رو یه تخت چوب که لای سنگها گذاشته بود خواسته بود که اون جا رو برای برگشت مجددش خالی بزارند خیلی تحسین برانگیز هستند

    استاد جان عاشقتم که با عشق فایلها رو تدوین میکنید و جایزه هم برای این موفقیت در نظر میگیرید و تو تی‌وی داخل تراک به این زیبایی فوتبال می‌بینید و مریم جانم با چاقوی تیز و بزرگ گوشت‌ها رو آماده میکنه برای پخت چقدر این گریل برقی نعمت زیبا و بزرگی شده در این سفر رویایی و چقدر گوشت رو عالی و خوشمزه میپزه نوش جونتون چه هدایت فوق‌العاده ای بود خرید این گریل برقی سفر رو زیباتر و راحتر و بهتر کرد نوش جونتون این غذای بهشتی که در حین خوردنش برکت جاری خداوند معجزه ای از آسمان دیدید تگرگهایی که مثل مروارید روی زمین می‌ریخت چقدر باشکوه بود مریم جانم عاشقتم که با اینکه بعد از بیست و چهار ساعت فست موقع غذا خوردن این زیبایی رو با ما به اشتراک گذاشتید تا ما رو به دیدن این زیباییها دعوت کنی من بینهایت از شما سپاسگزارم

    بهد از سه روز این زیباییها رو ترک کردید تا به زیبایی‌های بیشتر لاجرم هدایت بشید تصاویر زیبای جاده خونه های کنار جاده نرده های چوبی و این حجم از درختها و گیاهان و پوشش گیاهی متنوع معجزه وار زیبا بود و چقدر عالی بود صحنه ای که عروس و دامادی که تو دل این طبیعت باشکوه فیلمبردارشون ازشون عکس می‌گرفت چقدر لباس و آرایش عروس ساده و زیبا بود کت شلوار داماد خوشرنگ و زیبا بود و چقدر هدایت‌های الهی برای بودن در این محیط و دیدن زیبایی های یه رابطه عاطفی بی‌نظیری خانم و اقاهای موسن که با لباس سرخ آبی و سفید تو اون تصاویر دیدم چقدر تحسین برانگیز بود این فایل همه چی داشت ثروت ،سلامتی ،ارتباط معنوی صلاه با خدا و رابطه عاطفی زیبا نعمتهای جاری و بینهایت خداوند خدایا شکرت که لایق دیدن این زیباییها و نهمتها شدم

    عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      غزل عطائی گفته:
      مدت عضویت: 2430 روز

      سلام به دوست عزیزم سودا جون .

      من امروز تا همین حالا که منتظرم سفر امروز دانلود بشه فایلو ندیده بودم .

      اومدم که کامنتهارو بخونم و با کامنت ارزشمند و دقیق شما روبرو شدم .

      این که انقدر دقیق مینویسی خیلی تحسین برانگیزه سودا جانم .

      این نوع نوشتن نشون دهنده ی اینه که شما خیلی دقت بالایی داری .

      یه مورد دیگه که باید تحسین کنم اینه که من بعد از خوندن کامنت شما داشتم فکر میکردم به این که معمولا نوشته های زیبا و ارزشمند شما به عنوان متن انتخابی استاد برای معرفی فایل اون قسمت انتخاب میشه . و به این فکر کردم که شما چقدر عالی این قانونو در نوشته هات رعایت میکنی .

      اینم نشون دهنده اینه که شما چقدر عالی میتونی وقتی یک قانونی رو یاد میگیری به زیبایی اجراش کنی . پس بارها و بارها میتونی نتیجه های زیبا خلق کنی.

      من خیلی خیلی لذت بردم از خوندن نوشته ت دوست زیبای من .

      و انگار دوسه صفحه از یک رمان زیبارو خوندم . عالی بود .

      سپاسگزارم که وقت گذاشتی و برامون نوشتی سودای نازنینم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2531 روز

    سلام استاد

    سلام مریم جان

    صبحتون بخیر

    وای خدای من امروز داشتم کامنت نشانه دیروزم رو میخوندم گفتم چند روزه استاد فایل نگذاشته کاش بزاره

    اومدم تو قسمت دانلود ها و دیدم اومده فایل جدید

    آخ جون

    و بلافاصله دیدم

    چقدر حتی تو سایت تکامل نیاز هست و شوق خدایا شکرت

    اما خدایا شکرت

    اول اون ماشین جیپ زرد رنگ خدایا شکرت

    وای نگو طبیعت زیبا و آب دریاچه چقدر قشنگ بود

    سبز در کنار آبی لاجوردی و رنگ سبز درختان که با نور خورشید به فسفری رسیده بود خدایا بی نهایت شکر

    رفتیم به یک پیاده روی یه حیاط زیبا اونجا که ایستادیم و جلو کوه هی از درختان بود و آسمان آبی

    رودخانه در ته دره

    و صدای آب بینهایت عالی بود خدایا شکرت

    داشتم میدیدم و یه لحظه به این فکر کردم

    چرا نیست

    الان میبینم خودم رو دور میدیم

    چرا آخه

    مگه نمیشه

    چرا نشه

    کدوم باور

    اره اینکه دور ببینی بهش نمیرسی

    تو کامنت دوست نوشته بود بایستید تا خدا کارها رو انجام بده

    اشکم دراومد اینهمه تقلا و باز تلاش و امید

    اما در ته باور نرسیدن هست

    همون کد که وقتی به انجام میرسه میگه آف و نتیجه رو خاموش میکنه

    خدایا ممنون بابت هدایت

    میخوام برسم و خودم رو ببینم تو اون خواسته

    و چقدر این فایلها کمکم داره میکنه تا ببینم خودم رو

    خدایا شکرت

    بریم سراغ فایل و زیباییها

    دلم خواست اون آب چشمه عالی

    وای مریم جان پول پیدا کرده

    با وجود ثروتمتد بودن با دیدن پول ذوق کرد و شما شد پول بیشتر هم بسمتش میاد خدایا شکرت

    میدانید عالی بود

    و نهار خوردیم فوتبال دیدیم

    و تگرگ خدا رو چقدر قشنگ اومد تا صحنه زیبایی رو خلق کنه خدایا شکرت

    دلم خواست اون خونه های چوبی زیبا کنار جنگل و دل کوه

    خیلی عالیه خدایا شکرت

    و اومدیم جلوتر

    عزیزم دونفر عاشق تو دل طبیعت مراسم ازداج یا عکسهای زیبا گرفتن خدایا شکرت

    دعوت شدیم یه لحظه عاشقانه را دیدن

    میدونید این صحنه های پایانی

    مثل صحنه اول فیلم بود

    میگید چرا

    رنگ سبز درختان و کت آبی داماد

    مثل رنگ رودخانه در اول فایل بود

    خدایا شکرت

    داماد خوش ذوق ما که کت آبی پوشیده و نمیگه فقط مشکی قشنگ هست و باید تو مراسم رسمی مشکی پوشید

    رنگ آبی با لباس سفید زیبایی که عروس به تن داره و ابن طبیعت زیبا فقط قشنگی و زیبایی بود و بس

    خدایا شکرت

    به این فکر کردم چرا همش دنبال سرسبزی و آب هستیم چرا اینقدر ذوق میکنیم

    چون با روح ما یکی است چون خالق ما یکی هست و وقتی با طبیعت سادگی و آب یکی میشیم

    آروم میگیریم

    خدایا شکرت

    خیلی عالی و بینظیر بود

    مریم جان ممنون

    استاد جان سپاسگزارم

    خدا جون شکرت

    شا موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: