سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 219 - صفحه 20

386 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محسن و مه سا گفته:
    مدت عضویت: 798 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همه ی دوستان محترم علی الخصوص استاد گرامی و مریم بانو:

    ———————

    سفرنامه شماه 219

    ــــــــــــــ

    خدارو سپاس برای خلق چنین مناظر بکر و بی نظیری که انگشت به تحیر انسان در دهان می گذارد با دیدن چنین مناظری:

    در جاده ای آسفالته ی باکیفیت راهنمای ماشین به سمت چپ زده می شود برای رهسپار شدن به دریاچه ای رویایی

    همه چیز مهیاست برای این گردش

    از خورشید تابان در میان آسمان لاجوردی تا درختان سبز و سربه فلک کشیده که دیواری را دور دریاچه کشیده بودند.

    بله اینجاست که بهترین زمان در بهترین مکان محقق شده است یکبار دیگر

    از تجربه ی یک خواب بی نظیر شبانگاهی در تراک کمپر و مهیا شدن برای یک هایک بی نظیر دور تا دور این دریاچه ی روح نواز

    در ابتدای مسیر تابلویی قوانین را یکبار دیگر برای متذکر می شود: ؛ به حیوانات غذا ندهید ؛

    ای انسان خداوند روزی آن درختی که در دل سنگ روییده شده است را می دهد چه برسد این حیوانات جنبده که خداوند غریزه ی تامین مایحتاج خودشان را در وجودشان قرار داده است و دارای نظمی است.

    به جلوتر می رویم اولین نقاش در حال آماده کردن بوم خود برای به تصویر کشیدن منظره ی آن کوه با عظمت که لباسی سبز از درختان بر تن دارد است.

    اردک ها و مرغابی ها را ببین که چقدر زیبا و رنگارنگ در آب جولان می دهند و دسته ای زیبا از آن در روی خشکی روی مراتع در حال استراحت و سیر کردن هستند.

    به جلوتر می رویم ارتفاع بیشتر می شود مناظری ناب به چشم می آید که قابل توصیف نیستند . در آن دور دست ها کوهای سرسبز با گونه های کمی برفی به چشم می آیند .خدای من این منظره از ان مناظری است که من از آن با تعبیر ویوی ابدی یاد می کنم. واقعا از دیدنشان حیرت زده شدم.خدایا میلیون ها مرتبه تورا سپاس

    حالا که ارتفاع زیادتر شد به دریاچه که می نگریم مناظری بدیلی در ترکیب با دریاچه خودنمایی میکنند که واقعا زیبا بودن..

    ای خدای من ای احسن الخالقین مارا هدایت کن به چنین مکانهایی در بهترین زمان ممکن

    در حال هایک آن خانم محترم خوش مشرب که در حال نقاشی کردن بود یکی دیگر از زیبایی های این فیلم بود. چقدر از این بانو ارامش به من منقل شد. چقدر آن تبسم روی لب هایش ستودنی است. چقدر در این سن امید و زندگی در او تبلور داشت.

    زنده باد بر زندگی

    استاد عزیز متشکرم که دست به تهیه این فیلم های با ارزش و الهام بخش می زنید.

    ممنون از شما و سرکار خانم شایسته ی گرامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مهدیه گفته:
    مدت عضویت: 1073 روز

    سلام استاد و خانم شایسته ی عزیزم

    بعید میدونم کسی باشه که اینجوری از زیبایی های شهر ها و مکان های مختلف فیلم گرفته باشه جوری که بقیه بتونن ببین فیلمی بدون هیچ نکته منفیه و فقط پر از زیبایی و نکات مثبت بدون قضاوت ادم ها بدونه هیچی هیچی هیچی فقط سرشار از زیبایی

    هر بار این فایل هارو میببن آنقدر توی دلم ازجفتتون تشکر می‌کنم که قابل توصیف نیست همش میگم خدایا چه نعمت بزرگی هست که من میتونم این زیبایی های تورو که مدهوش کننده هستن ببینم چجوری ازت سپاسگزاری کنم که ادم هایی هستن که من به واسطه اونا میتونم زیبایی هایی که توی یه کشور دیگه هست ببینم زیبایی هایی که فکر نمیکردم وجود خارجی داشته باشن

    استاد باورتون میشه من قبلا یه موقع توی اینترنت عکس های طبیعت سرچ میکردم ومیدیدم چون عاشق کوه و دریا و جنگل و درختم بعد هر عکسی میدیدم فکر میکردم اینا فتوشاپن فکر میکردم همچین زیبایی هایی وجود خارجی ندارن اصلا باور نمیکردم که واقعا همچین جاهایی هستن ، دیدگاهمم محدود بود چون کلا در شرایطی بزرگ شدم که مسافرت نرفتم اصلا شاید 10 سال پیش شمال رفتم و دیگه هیچی

    از وقتی سریال سفر به دور امریکا رو میبینم کامل ذهنیتم عوض شده و دیگه محدود نیست یعنی راجب بی نهایت بودن زیبایی ها درختا و نعمت ها خیلی دیدگاهم عوض شده

    وقتی این تصاویر میبینم همون لحظه میخوام دیوانه بشم همش میگم خدای من چقدر اینجا قشنگه حتی همین الان داشتم این فایل میدیدم میگفتم خدای من استاد و مریم جان چجوری میتونن برن توی تراک فایل تدوین کنن با خودم میگفتم من اکر اونجا بودم دل از اونجا نمیکندم آنقدر رویایی و حیرت انگیز بود میگفتم من اگر اونجا بود همون جا دیگه زندگی میکردم

    نمیدونید چقدر تشنه طبیعت و کوه و دریام

    یه چیز جالب براتون بگم الان یادم افتاد

    من یکی از عکس هایی که قبلا توی نت دیده بودم و میگفتم محاله اینجا وجود داشته باشه رو توی یکی از قسمت های سریال سفر به دور امریکا دیدم دقیقا خودش نبود اما بینهایت شبیهش بود اونجایی که شما رفته بودید و اون فایل دیدم هم داشتم دیوانه میشدم همون قسمتی بود که شیشه تراک از جا دراومد و شما رفتید پیش راس و تیفانی اون براتون شیشه رو درست کرد یعنی الان این یادم اومد که ببین قدرت توجه رو ، تو مکانی شبیه به همون عکسی که قبلا دیده بودی رو توی سریال سفر به دور امریکا دیدی و تو همینجوری ادامه بده تا خودت هدایت بشی به این جاهای زیبا

    استاد و مریم خانم خیر دنیا و آخرت نصیبتون

    بخاطر این لطفی که میکنید و این همه زیبایی دیوانه کننده رو دارید به زیبا ترین شکل ممکن گسترش میدید و این نعمت چقدر عظیمه چقدر بزرگه

    شما بدون هیچ چشم داشتی دارید این فایلارو این آگاهی رو برای ما روی سایت قرار میدید و به خدا زبونم قاصره از گفتن کاری که شما دارید میکنید یعنی واقعا خیلی وقتا میخوام کامنت بنویسم احساس عجز بهم دست میده چون خیلی حرفارو نمیتونم توی کلمات معنی کنم و براتون توضیح بدم و بگم دارید چیکار میکنیدیعنی در واقع به خودم بگم که چقدر نعمت دارم برای سپاسگزاری

    خیلی وقتا احساس کلافگی بهم دست میده که نمیتونم بنویسم و لغت کم میارم برای فهموندن حرفاییی که توی مغزم میچرخه برای تشکر از شما

    شما لطفا فرکانسشو دریافت کنید چون من آخره کامنت هام میبینم داره دود از سرم بلند میشه

    اینم بگم من دانشجوی زرنگ دوره شیوه حل مسائل زندگی هستم و ذهن نجوا گرم میخواست جلومو بگیره که کامنت ننویسم اون موجود کمالگرا که دارم برای اخراجش از زندگیم قدم برمیدارم میگفت ننویس الان ، تو باید کامنت های خیلی خوب بنویسی باید تک تک نکات بنویسی الان کامنتت کوتاه میشه خوب نیست چون اولش فقط میخواستم بیام ازتون تشکر کنم بابت این کاری که انجام میدید و این سریال هارو عاشقانه و بی توقع برای ما ضبط وتدوین میکنید و دیگه هیچ ایده ای نداشتم که چی بگم اما تصمیم گرفتم به جای اینکه از موجود کمالگرا مشاوره بگیرم به حرف اون یکی مشاورم یعنی بهبود گرایی گوش بدم و اونم گفت کامنت بنویس فعالیت کن روی سایت هرچقدر که میتونی و اینجوری آروم آروم بیشتر میشه گفت همیشه نه باید بی نقص و فوق العاده عمل کنی که منم گفتم چشم و پوزه موجود کمالگرا رو به خاک مالیدم

    و وقتی اومدم شروع کردم هی بهم گفته شد و من هرچی بهم گفته شد نوشتم تا تبدیل شد به این کامنت عاشقانه برای شما

    خیر دنیا و آخرت نصیب جفتتون

    از خدا میخوام

    هر روز بزرگ تر

    زیبا تر

    عظیم تر

    موفق تر

    غرق در ثروت بیشتر

    غرق در سلامتی و آرامش بیشتر

    باشید

    مراقب خودتون باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    عادل حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    سلام وعرض ادب

    خیلی عالی بود.

    دوربین هم باکیفیت بالا وفیلم بردارها هم مهارت داشتند .

    درایران عزیزماهم همچین جاهای دنج ودلباز ونشاط آور وجاهایی که واقعا به آدم انرژی میدهند کم نداریم.

    کشوری چهارفصل باقومیتهای مختلف

    بابت چیزهایی که داریم ازخداوند قادر سپاسگذاریم

    حیدری ازتبریز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 640 روز

    به نام رب العالمین

    سلام به همه دوستان عزیزم

    ◀اولین تابلو و اولین درس امروز به حیوانات غذا ندهیم که توانایی غذا پیدا کردن رو از دست میدن . همینطور توجه زیاد به انسان ها از سر دلسوزی باعث میشه اونا هم هیچ حرکتی نکنند و شخصیتی وابسته ضعیف داشته باشند .

    بیشتر از همه واقعا این خوشرویی و ادب این مردم که در کلام و رفتارشون معلوم هست رو تحسین میکنم .

    و چقدر خوبه که افراد مسن در این سن و سال هنوزم دنبال علاقه های خودشون هستن و دست نکشیدن از جلو رفتن و میشه به این نتیجه رسید که هدف داشتن و حرکت کردن شمع انسان رو رو روشن نگه میداره و ادما زمانی میمیرن که در واقع دست از حرکت کردن بردارن.

    یکی از چیزهایی که توی مراسمات ازدواج خیلی نظرمو جلب کرده اینه که بسیار ساده و بی دردسر بی و زرق و برق مراسم میگیرن. این به من میگه مهم خودتی برای خودت زندگی کن نه برای رضایت بقیه. مثلا در هند و ایران خیلی مراسمات بزرگ با کادو و طلا و جواهر و به اصطلاحی دهن پر کن باید باشه که این از عدم احساس ارزشمندی میاد . اما این مراسمات ساده چقدر به دل میشنه.براشون ارزوی زندگی شاد رو دارم

    اینکه لحظات سریال پر شده از رفتن به دل زیبایی ها نشان از قانون :به هر چیزی توجه کنیم از همان جنس بیشتر و بیشتر در زندگیمان تجربه خواهیم کرد را میده .

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2403 روز

    آدم لذت میره

    اینجا

    مثبت ترین فضای روی زمینه

    و تو وقتی اینو خواهی فهمید

    که تو مثبت ترین مدار باشی

    و با این مدار هم مدار باشی

    شکرا لله شکرالله شکرا لله .

    خدایا سپاسگزارتم

    ببین زمین چقدر زیباست

    ببین چقدر زیبا و درست هدایت میشیم

    چقدر این کشور زیبا و تمیزه

    چقدر درختای مخروطی شکل قشنگن

    چقدر کوه ها زیباست

    این دریاچه که اخرشه و واقعاااا این محیط و رویایی کرده

    شما دو نفرم که بی نظیر تر از بی نظیرین

    نشونه بالاتر ازین که هدایت شدم به فایلی که توش عروس دومادای زیبا هستن ؟؟؟؟

    چقد اعتماد بنفس اون عروس اولی و سادگیشو دوست داشتم و اینکه خیلی خودش بود مثلا همین که کلی تتو زده بود اصولا زنا درین حد تتو رو بدنشون نمیزنن مثلا دوتا دست و پر تتو کنن

    خیلی مرسوم نیست تو زنا البته کشور با کشور متفاوته و من نمیددونم این زن مال کدوم کشوره

    ولی کلا این رو میپسندم که بدون توجه به نظر و فکر بقیه کاری که دویت داریو انجام بدی و برات مهم نباشه که بقیه چی فکر میکنن و میخوان بگن

    البته من خودم با تتو زدن رو بدنم حال نمیکنم و تا الان برای خودم هیچ وقت نتونستم بهش فکر کنم ی روز رو بدنم بزنم،

    و اینکه کتونی پوشیده بودم یکی از نکات مهم بود که خانوم شایسته تاکید کرد بهش ؛) و برای منم جذاب بود

    چقدر موهاشون و لباسشون به نسبت ایرانیا ساده بود و من اینو خیلللللی خیلی میپسندم و واقعا دلنشینه

    اصلا روز عروسیه ادم قراره خوشبگذره و تفریح کنی حال کنی لذت ببری

    نه ماسک بزنی برای اینکه زیبا دیده شی چه اهمیت داره چجوری دیدی میشی

    مهم اینه که لذتشو ببری و شاد باشی و برات جشن باشه ی جشن واقعی

    خدایا شکرت بابت این زیبایی ها

    این ثروت

    این تراک کمپر و فورد زیبا که واقعا زیبایی های سفرو دو چندان کرده و باعث شده بره تو لیست خواسته هام ؛)

    اومدن به امریکا یکی از خواسته های نچندان دورمه که هنوز نرسیدم به اون اولویت که بخوام تمرکز بزارم براش و مطمعنم وقتی خواسته های مهم تر به ظهور برسه نوبت این خواسته جذابم میرسه …

    شکرالله

    ممنونن ازتون استاد نازنین و مریم زیبای من؛)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1211 روز

    به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست

    تحسین میکنم این کشور زیبا و پراز فراوانی و لذت رو خدایاشکرت

    تحسین میکنم این سفر رویایی و جذاب و عالی با این کمپر زیبا و راحت رو خدایاشکرت

    تحسین میکنم این دریاچه زیبا با کلی درختای زیبا رو خدایا شکرت

    تحسین میکنم رابطه پر از عشق و احترام تون رو خدایاشکرت

    تحسین میکنم اون عروس و داماد زیبا اون نقاش های عالی که انقد زیبا و هر کدوم سبک خودشون رو داشتن خدایاشکرت

    تحسین میکنم این همه زیبایی و صلح درونی ادما رو خدیاشکرت

    تحسین میکنم ازادی مالی زمانی و مکانی تون رو که باعث شد همچین زندگی زیبایی داشته باشین خدایاشکرت

    سپاسگزارم از شما عزیزا در پناه خدا شاد باشین دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1036 روز

    سلام به استاد مهربون وخوش اندام و بانو شایسته زیبا

    علاوه بر زیبایی خیره کننده این طبیعت زیبا چیزی که توجه منو جلب کرد

    سادگی اون عروس و داماد ها بود که چقدر راحت ساده عروسیشون کنار دریاچه برگزار کردن و چقدر عاشقانه و زیبا بود این صحنه برام برخلاف رسوم ما که رسیدن عروس و دوماد بهم به سختی کندن یه کوه ولی این مردم در کمال سادگی و راحتی مراسمشون برگزار میکنن کلا مردم آمریکا خیلی همه چیو ساده و راحت انجام میدن و واقعا برام قابل تحسین بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عباس منش و استاد شایسته عزیز

    سلام همراهان استادم

    خدا قوت

    جاده سر سبز و زیبایی رو طی کردیم ،در دو طرف فقط قدرت الله رو دیدیم و بس.رسیدیم کنار دریاچه برای استراحت .یه شب عالی رو با استاد داشتیم ،ایشون قانون رو توضیح دادن مثل همیشه و ما لذت بردیم.

    در کنار دانشجوهای استاد و خانم شایسته کمپ عالی رو برپا کردیم.

    صبح هم که همراه استاد داریم میریم دور دریاچه پیاده روی البته قبلش ستاره قطبی و شکرگزاری رو نوشتیم.

    استاد همه چی رو با دید قانون اسکن میکنه و نوشته زیبا که نوشته بود به حیوونها ماهی ندین،خدا یادشون داده ماهیگیری کنن و اگه شما بهشون غذا بدین ضعیف میشن و از گردونه دنیا حذف میشن.

    خدای من چه سنجاب قشنگی ،کی اونو خلق کرده،که رنگ های متفاوت بهش زده،کی غذا بهش میده،کی یادش داده دوست و دشمنش کی هست،کی روش غذا پیدا کردن رو بهش یاد داد،خدای من چهره پردازیش با کی بوده،خدای من طراح لباسش کی بوده،خدای من کی سیستم های داخلی اون رو ساخته،من که دارم دیوونه میشم و اشکی که از چشمم جاریست.

    دیدین بچه ها تو تور ما فرقی نداره سنت چقدره،استاد از بچه ها رو تا کهنسال رو می‌پذیره،ایشون فقط میخاد ما رو به جاده سر سبز برسونه .

    استاد جان سپاسگزارم که ما رو دعوت کردید.

    دیدید هنرمندا چقدر لذت می‌برند از منظره ها،اصلا منظره رو دیدین.کوهها،دریاچه،آب،مرغابی.این یه اکوسیستمه زنده هست.

    خب کی آفریده ،آیا کسی هست بگه جز الله مهربان؟

    پس چرا باز جای الله،شریک میگیریم،از کس دیگه ای کمک می‌خواهیم.

    همه چی دست الله است.خدایا ما ازت درخواست داریم باز هم توسط فایلهای استاد اصل رو برامون واضح تر کنی.

    نگاهی که بخدا داریم چیه؟

    أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَهٍ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ (60) أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِیَ وَ جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (61) أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ (62) أَمَّنْ یَهْدِیکُمْ فِی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ تَعالَى اللَّـهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ (63) أَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (64)

    (آیا بتهایی که معبود شما هستند بهترند) یا کسی که آسمانها و زمین را آفریده؟! و برای شما از آسمان، آبی فرستاد که با آن، باغهایی زیبا و سرورانگیز رویاندیم؛ شما هرگز قدرت نداشتید درختان آن را برویانید! آیا معبود دیگری با خداست؟! نه، بلکه آنها گروهی هستند که (از روی نادانی، مخلوقات را) همطراز (پروردگارشان) قرار می‌دهند! (60) یا کسی که زمین را مستقرّ و آرام قرار داد، و میان آن نهرهایی روان ساخت، و برای آن کوه‌های ثابت و پابرجا ایجاد کرد، و میان دو دریا مانعی قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند؛ با این حال) آیا معبودی با خداست؟! نه، بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند (و جاهلند)! (61) یا کسی که دعای مضطرّ را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد، و شما را خلفای زمین قرارمی‌دهد؛ آیا معبودی با خداست؟! کمتر متذکّر می‌شوید! (62) یا کسی که شما را در تاریکیهای صحرا و دریا هدایت می‌کند، و کسی که بادها را بعنوان بشارت پیش از نزول رحمتش می‌فرستد؛ آیا معبودی با خداست؟! خداوند برتر است از آنچه برای او شریک قرارمی‌دهند! (63) یا کسی که آفرینش را آغاز کرد، سپس آن را تجدید می‌کند، و کسی که شما را از آسمان و زمین روزی می‌دهد؛ آیا معبودی با خداست؟! بگو: «دلیلتان را بیاورید اگر راست می‌گویید!» (64)

    نمل [60-64]

    استاد شایسته عزیز چقدر حرفه ای فیلم گرفتید،استاد عباس منش یه دور زدین با دوربین گفتم استادم فیلمبرداره ،ولی نه از هدایت کمک گرفته که به این زیبایی فیلم گرفت.

    جاده سخت رو انتخاب نکن ،وقتی الله مهربان هست و میتونی هدایت بگیری ،چرا؟

    درخواست کن لاجرم تو رو هدایت میکنه

    استاد دارین به ما عزت نفس رو و ارتباط موثر رو یاد میدین و ما سپاسگزاریم.

    استاد یکی از مشکلات من حرف مردم حالا برای هر چی .سعی کردم کم کم درستش کنم و ازتون یاد گرفتم به علت نفس بالا نمی‌رسید تا زمانی که غیر خودتون رو عامل قرار بدین.

    یکی از ترمزهایی که خیلی وقت بود باهاش درگیر بودم ،ترمز عدم تمرکز بود و اینم امروز یاد گرفتم مراقبه کنم،و در لحظه زندگی کنم .امروز شروع کردم به اینکه

    همزمان با گوش دادن به فایل هیچ کاری نکنم و اگر کردم برمیگردم دوباره و دوباره تا ذهن تنبیه بشه و راهش رو پیدا کنه.

    عروس و داماد هم داریم خدایا شکررررت،ببینید یکی از عباس منشی ها داره با دوربینش پول میسازه،رفته علاقش رو پیدا کرده و دوره دیده و بدون هیچ هزینه خاصی بدون آتلیه داره تو فضای آزاد عکس میگیره.

    چقدر ما دور هم خوشبختیم،تو بهشت زندگی می‌کنیم، آرامیم،حالمون خوبه،میدونیم 100 درصد درخواستها استجابت میشه،فقط دنبال ایمانیم و اینکه الله رو باور کنیم.

    استاد فکر کنم عروسی چند تا از بچه ها نزدیکه که اینقدر عروس داماد میبینیم،چقدر عاشقانه همدیگه رو بغل میکنن،لب میگیرن.انشالله عروسی همه عباس منشی های عزیز که باهامون اومدن سفر.

    خلاصه استاد جان کمپ لذت بخشی بود و انشاالله باهاتون می آییم سفر به دور آمریکا همراه با آموزش عملی دوره ها.

    استاد شما بی نظیرید

    استاد شایسته سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    کوروش گفته:
    مدت عضویت: 1887 روز

    زیباتر از اینکه روزت با سفرنامه شروع هیچ چی نیست

    ولی این سفر به زودی تموم میشه و باید برم سراغ زیبایی های سفر قبلی‌

    البته نه سفر قبلی

    بلکه میخوام برم از قسمت 1 برای بار 10 ام 11 ام دوباره ببینم

    قسمت 1 تا 100 رو استارت میزنم ایندفعه

    ولی الان بریم برای شکار نکات مثبت

    خب چی بگم من آخه

    خداروصدهزار مرتبه شکر از این همه زیبایی

    از این نعمت آب و فراوانی برکت خدا

    خداروشکر بابت این تمیزی هوا و زمین

    دریاچه لیلی توی کلرادو هم توی گوگل مپ به عنوان چهارمین جایی که باید برم پین شد

    و مطمئنم در آینده ای نه چندان دور دور تریلش قدم میزنم و این فایل رو پخش میکنم و به خودم میگم قانون هیچوقت اشتباه نمیکنه

    الله اکبر

    چقدر زیباست

    این پل چوبی

    این دریاچه

    خدای من

    این کوه ها

    چقدر زیباست آزادی مالی و آزادی مکانی و آزادی زمانی

    واقعا نهایت زندگی باید آزادی باشه

    واقعا فقط آزادی مالی یا آزادی از قید و بند باور ها

    آدم رو به همچین بهشتی میرسونه

    همین پریشب بود داشتم سفرنامه رو میدیدم و دیروز یهو دوستم بهم زنگ زد و گفت صبحونه رو بریم جنگل بزنیم

    همینطور که قدرت و دقت قانون تا اینقدر زیاده

    مطمئنم روزی توی همین کلرادو با تراک کمپر حرکت میکنم و از نزدیک بابت زیبایی هاش تشکر میکنم

    خدای من این تریل چقدر زیباست

    چقدر هوا خوبه

    چه منظره ای داره

    الله اکبر

    هیچی نمیتونم بگم در مقابل این زیبایی

    Wooooooooow

    و چی بگم از این مردم

    مردمه در صلح

    در صلح با خودشون و باقی ادما

    مردمی که باطن خوبی دارن و این از ظاهرشون مشخصه

    برخورد خوب و مهربون

    و در کمال احترام

    خیلی جالبه که این مردم این حد از در صلح بودن رو دارن تجربه میکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    ابراهیم خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    سلام به استاد عباسنمش عزیزم و خانم شایسته ی گل و هم خانواده های مهربونم.

    خداروشکر هدایت شدم به این فایل زیبا.

    این فایل درس بزرگی برام داشت

    اونم اینکه آدم ها برات مهم نباشن!

    زمانی من میتونم این حرف رو در شخصیتم ایجاد کنم که آنچه که انجام میدم برام مهم نباشه که آدما چه فکری در موردم می‌کنن.

    اون خانما که داشتن نقاشی می‌کشیدن با اینکه نقاشیشون خییییلی معمولی بود و حتی از نظر من که تخصصی تو این زمینه ندارم حتی از آماتور هم نقاشیشون ضعیف تر بود اما ایییینقدر این اعتماد به نفسشون بالا بود،اینقدر این احساس تأیید شدن و تحسین شدن توسط دیگران براشون بی اهمیت بود که وقتی استاد و خانم شایسته با دوربین رفتن و از کارشون فیلم میگرفتن هیچ واکنشی نشون ندادن .

    و سعی نمیکردن کارشون رو پنهون کنن یا حتی کارشون رو متوقف کنن!

    من یادمه وقتی سنتور میزدم ،با اینکه خیلی قشنگ سنتور میزدم اما وقتی چند نفر یا حتی برای یک نفر میخواستم سنتور بزنم خیلی بی کیفیت میزدم و حتی زود آهنگه رو تموم میکردم که وقت طرف رو نگیرم!در صورتی که بعضی وقتا میشد صدای سلام رو ضبط میکردن و میزاشتن زنگ خوری گوشیشون تا مدت ها بعد من بخاطر عدم احساس لیاقت به خودم میگفتم اینا دیگه کی ان که فکر میکنن من سنتور زنم!

    چرا نمیرن تو گوگل سرچ کنن و صداهای خیلی بهتر از اجرای من رو بزارن زنگ خوری گوشیشون!

    اما این خانم ها تنها چیزی که براشون اهمیت داشت این بود که من دارم از این کارم لذت میبرم و نیازی نمیبینم که نفر دومی تو جهان باشه که من رو تحسین یا تأیید کنه!

    به قول استاد میگه که اگه بعضی ایرانیا بیان آمریکا زندگی کنن افسردگی میگیرن

    چون اینجا هیچکس به این تظاهر ها و تجملاتی که تو ایران هست مثله بزک کردنه ماشین و ماشین باکلاس داشتن و دفتر کار شیک آنتیک داشتن و خونه ی لوکس و لاکچری داشتن و مدل آرایش و ..

    اصلا اهمیتی نمیده!

    یعنی میشه منم روزی به این حد از اعتماد به نفس برسم که هیچکس نظرش واسم مهم نباشه!

    میدونی!

    وقتی روی خودت کار میکنی و ریز میشی توی رفتارات میتونی بفهمی که چقدر از رفتارات رو خودت دوست نداری اما انجامشون میدی بخاطر ریشه ی ضعیف اعتماد به نفس در وجودت!

    من فکر میکردم نظر آدما برام مهم نیست!

    و نشونه اش اینه که هر جا دوست دارم میرم مسافرت یا اینکه بدونه نگران بودن از حرفه مردم از همسر سابقم دارم جدا میشم!

    اما این روزا با کار کردنه دوره ی احساس لیاقت، بیشتر دارم میفهمم که چقدر ضعف دارم تو این زمینه!

    مثلا من امروز متوجه شدم وقتی کنار فلان همکارم میشینم، شروع میکنم به حرفهای نا مربوط زدن

    وقتی کنار اون یکی میشینم شروع میکنم به ایراد گرفتن و نقطه ضعف های بقیه همکارا گفتن!

    وقتی کنار داییم میشینم شروع میکنم به مشکلات جامعه و کشور و شغلم و …گفتن!

    یا وقتی یکی داره یکی رو مسخره میکنه یا حرفا زشت میزنه منم میخندم!

    خنده ی من فقط از روی اینه که اون شخص از من خوشش بیاد و باهاش همراهی کنم در صورتی که بشششدت از مسخره کردن و حرفه زشت متنفرم!و از درون ناراضی ام از این حرف‌ها!

    میبینم خیلی از رفتارهای من و شخصیت من،گربه رقصون و عروسک خیمه شب بازیه بقیه شده!

    در صورتی که اگه من شخصیت محکمی داشته باشم و عزت نفس داشتن باشم روی اصول خودم و شخصیتم میمونم!

    وقتی کسی داده چرت و پرت میگه فففقط سکوت کنم!

    من نتیجه ی این رفتارم رو دیدم!

    یه روز داشتم با اسنپ میرفتم جایی،راننده بشششدت شروع کرد به فوش دادن به یه راننده ی دیگه من فففققط سکوت کردم و هیچ حرفی نزدم و باز اون راننده همینجور هی فوش میداد!

    وقتی سکوت من رو دید با یک حالتی که موذب باشخ از رفتارش جلوی من،گفت اعصاب برا آدم نمیزارن،آدم اینقدر مشکلات و گرفتاری داره که عصبانی میشه حرفای زشت میزنه،و باز من سکوت کردم، بعد از چند لحظه نگام کرد و یک جججووووری از من عذر خواهی می‌کرد بابت اینکه فوش داد به اون راننده که انگار اون فوش هارو به من داده بود!

    میگفت ببخشید من معذرت میخوام که جلوی شما این حرفای زشت رو زدم!

    شرمنده !

    و…

    وقتی هم خواستم پیاده بشم بازم هی عذرخواهی می‌کرد!

    یعنی من فهمیدم وقتی تو برای شخصیت و اصول خودت ارزش قائل باشی،دیگران و جهان هستی برات سر خم می‌کنن!

    جلوت زانو میزنن!

    جلوت تعظیم می‌کنن و بهم احترام میزارن!

    وقتی هر حرفه چرتی نزنی و بعد از نیم ساعت بخوای حرف بزنی همه ساکت میشن تا ببینن تو چی میخوای بگی!

    نیازی نیست من واسخ دله بقیه حرف بزنم!

    نیازی نیست من واسخ اینکه بقیه خوششون بیاد رفتارهایی شبیه شخصیت و دیدگاه اونها انجام بدم!

    وقتی کاره کسی من رو نمیخندونه چرا باید بخندم!

    آیا واقعا از مسخره شدنه بقیه من خنده ام میگیره !

    نه!

    وقتی پیری تو دله نقطه ضعف هات خدا انگاری قلبت رو باز میکنه که هم بیشتر ببینی و هم توان برطرف کردنشون رو بهت میده.

    این روزا همش دوتا الهام بهم میشه

    یکی اینکه خدا میگه اگه میخوای به من نزدیک بشی از حاشیه ها دوری کن و تا جایی که میتونی وقتت رو تو طبیعت بگذرون و زیاد تو جمع آدما نباش!

    آدما پر هستن از افکار نابود و داغون و نگرانی و ترس!

    همین 2 ساعت پیش داشتم با یکی از همکارام پیاده میومدم شرکت

    ان همکارم بششششدت اهل عبادت و نماز و روزه و … حتی 1 بار هم تا حالا ندیدم غیبت کسی رو کنه!،دیدم داره تند تند راه میره بهش گفتم چقدر تند تند راه میری،گفت بریم که برسیم بریم بالا روی جرثقیل.

    خواستم فقط صرف اینکه داریم با هم پیاده میریم و ساکت نباشیم یه سوال بی مورد بپرسم که قلبم گفت اگه حرفی نداری برا گفتن سکوت کن!!!گفتم چشم

    بعد تو مسیر من از صمیم قلبم داشتم خداروشکر میکردم بابت درختا،بابت چراغا و تو این فضا ها بودم که خدا بهم گفت سال دیگه تو رو به آرزوت میرسونم!

    وقتی اینو گفت

    زیر لب شروع کردم به زمزمه کردن

    *لبیک اللهم لبیک!

    ان الحمده

    و نعمته

    لک و الملک

    لا شریک لک لبیک!!!

    وااااای یه ذوغی تو دلم افتاد که سال دیگه میرم مکه که تهه دلم قنج رفت

    من همیییشه آرزو دارم برم مکه

    برم مقام ابراهیم رو ببینم

    برم سعی صفا و مروه

    برم غار حرا

    برم چشمه ی زمزم

    برم دور خدا بگردم!

    حالا فهمیدم چرا خدا این روزا یه تیکه کلامی رو رو زبونم انداخته

    وقتی خیییلی ذوق زده میشم از ارتباط با خدا هی بهس میگم دووورت بگردم

    دووورت بگردم

    دردت به جونم

    من این دوتا جلمه رو حتی برای یک بار به هیچکس نگفتم!

    پس حکمتش این بود که قراره عازم عربستان بشم!!!!!!

    تو همین فکرا بودم و زیر لب هی میگفتم لبیک الهم لبیک که دیدم همون همکارم که بشدت عبادت میکنه و …رفت توگوشیش گفت دلار چقدر شد!؟

    بهش گفتم من نه اخبار میبینم نه قیمت دلار و طلا رو میدونم

    بعد به خودم گفتم اون خدا مگه براش مهمه که قسمت دلار طلا چقدر میشه!

    اون روزی شو میرسونه!!!

    بعد از چند دقیقه به خودم اومدم دیدم اییینقدر رفتم تو بهر مناجات و شکرگزاری که خودم از اون دارم تند تر راه میرم.

    بعد فهمیدم که تمامه این احساس شکرگزاری و حسه خوب و این لذت ارتباط با خداوند فقط و فقط از یک جا شروع شد!!!

    برو اول کامنتم رو بخون!

    (دوری از حاشیه)

    حاشیه چی بود!؟

    همون که وقتی داشتم با همکارم راه میرفتم فقط صرف اینکه سکوت بینمون نباشه یه سوال بی مورد بپرسم یا یه حرفه علکی بزنم،و حرف بزنیم اما بخاطر سکوتی که کردم این الهامات و این فضا ایجاد شد.

    برای همین خدا تو قرآن میگه از سخن لغو و بیهوده خودداری کنید!

    همین همکارم یک روز ازش پرسیدم گفتم احمد

    قرآن رو چجوری میبینی!؟

    چجوری آیاتش رو تو زندگی روزمره ات استفاده میکنی!؟

    (این همکارم 80٪ زمان آزادش تو قرآنه و نماز و دعا و … هااا!)

    گفت یعنی چی!؟

    شروع کردم در حد 5٪ از استفاده ای که در طول روز از قرآن میکنم براش گفتن.

    بعد از 10 دقیقه که حرفام تمام شد سرش رو خاروند گفت من این چیزایی که تو میگی رو نمی‌فهمم و تا این حد از قرآن نمیتونم استفاده کنم.

    دیگه چیزی نگفتم من و بیشتر قدر و ارزش این آموزش هارو فهمیدم.

    همه ی اینها بخشی از الهامات و درک هایی بود که از این فایل داشتم اما یک اتفاق عجیب واسم افتاد اونم اینکه من دوست دارم با کسی ازدواج کنم که از بهترین شاگردای استاد عباسمنشه و عضو سایت هست.

    اما نمیدونم برنامه ی خدا چیه و خودش چی برام که بهتر باشه رو میخواد قرار بده اما یکی دو روزه تو این افکار بودم که دیدم آخر فایل یه عروسی هست!

    و گفتم خدایا این یعنی یه نشونه است!؟

    دیدم برای تأیید این نشونه یه عروسیه دیگه هم‌ آخر فایل بود!

    فهمیدم خدا داره مهر تأیید میزنه روی این خواسته ام!!!!

    اما ایشون باید بمونه من 1 سال دوره ی احساس رو کار کنم بعد خدا اتفاقات رو رقم بزنه.

    بله!

    قول میدم

    قول میدم تاریخ و آدرس دقیق عروسیم رو 1 ماه قبل اینجا بنویسم هرکی از هرجای ایران بود دوست داشت بیاد.

    مخصوصا خواهرای گرامی چون من خواهر ندارم و همیشه شما بهترین بهترین بهترین اعضای خانوده ام بودین

    به الله واحد قسم اینو از صمیم قلبم میگم

    امیدوارم همتون رو ببینم و یه دور دستمال بازی بریم با هم

    عاشقتونم از قلبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 65 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1299 روز

      سلام داداش گل و توحیدی من

      به اینکه اینجا هستم و داداش گلی مثل شمارو دارم افتخار میکنم

      داداش!

      شما الگوی منی

      اینو بگم از وقتی گفتی درمورد رابطه عاطفی حقیر نباش و هرچی ک میخایی رو درخاست کن

      من اینو اویزه گوشم کردم که حقیر نباشم درمورد درخاست هام از خداوند

      شما الگوی منی

      شاید الانی ک شما رو شخصیتت درمورد روابط کار میکنی من دارم رو شخصیتم از لحاظ مالی کار میکنم اما میدونم روزی ک من شروع کنم دوباره دوره احساس لیاقت رو و قدم بردارم برای روابطم با تموم وجودم مسیر شما رو بیاد میارم و اون شخصیتی که شما با این تعهد دارید میسازید رو میسازید

      همین الانش هم‌درمورد ثروت من از شما یادمیگیرم

      داداش قول میدم عروسیت بیام

      و از همین الان بفکرشم و تصویرشو میسازم

      انشالله که دربهترین زمان ممکن این اتفاق میوفته

      به به چه شبی بشه(: ولی قول بده چاقوی عروسیت رو بدی من برقصم (:

      ازتون بینهایت سپاسگزارم برای اینکه بااین تعهدتون به منی ک از همه اطرافیان بخاطر زندگیم و خوشبختیم بریدم یادمیدید ک تعهد یعنی چی

      و عشق بازی باخدا یعنی چی

      تغییر شخصیت یعنی چی

      و باز هم میگم شما الگوی من در ساخت شخصتیت هستید

      و منی ک دارم با عشق در سن 21 سالگی از وجود خدا در خوشبختی زندگی میکنم

      واقعا چه سعادتی

      و چه ها قراره رخ بده در شخصیت من خدامیدونه

      عاشقتممممممم

      در ذمن ازینکه عکستو گذاشتی هم بینهایت سپاسگزارم نمیدونی چقدر خوشحال شدم و چقدر نگات کردم وقتی دیدمت و تحسینت کردم

      عاشقتممممم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      شیرین انصاری گفته:
      مدت عضویت: 1310 روز

      سلام ابراهیم عزیزم سلام ابراهیم در راه توحیدی شدن سلام ابراهیم جانم اول باید بهت قول بدم که به امید الله مهربانم میام عروسیت وبرات خواهری میکنم ابراهیم عزیزم منم خواهر ندارم ودخترهم ندارم ولی به لطف الله مهربانم دوتا پسر مثل دسته گل دارم وی همسر فوق العاده عالی وعاشق که واقعا جاش توی تکتک سلولهامه راستی ابراهیم عزیزم اسم من شیرین وهمسرم فرهاد ما نزدیک به 28 ساله که عاشقانه در کنارهم عشق ورزی میکنیم امیدوارم این عشق واین دوست داشتنو رو تجربه کنی راستی فرهاد عزیزم هم عضو سایته وعاشقانه استاد رو دوست داره.به دستان مهربان الله میسپارمت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      اکرم گفته:
      مدت عضویت: 1971 روز

      سلام به آقا ابراهیم توحید نشان سایت

      سلام از شوشتر به شرکت فولاد اهواز

      آقا خودت میدونی که نوشته هات چقدر زیبان یا برات توضیح بدم که من دارم همه کامنتات رو از اول میخونم میام جلو

      بسیار نکات ریز و درستی رو اشاره میکنی

      خط روان و ساده و زیبا و پر از نکات طلایی که روح من رو به سپاسگزاری برای بندگان خوب خدا وادار میکنه

      اخ چقدر خوب گفتی که ادم باید جلوی حرف زدن الکی و بیهوده رو بگیره

      چند روزه توی محل کارم دارم همین کار رو میکنم

      انقدر خوبه ….همکارام به شدت در مورد بیماری ها با جزئیات حرف میزنن در مورد گرون شدن و …

      اما من میرم یه گوشه برا خودم قران میخونم یعنی حس میکنم دارم بال درمیارم انقدر که لذت میبرم از این کار

      تشکر جانانه از شما برای نوشته های زیبا ت

      خداوند خیر دنیا و آخرت رو برات قرار بده

      یه جا یه سوال ازت پرسیدم جوابم رو ندادی اما چند روز بعدش جواب رو خدا بهم گفت

      آقا برا عروسی از قبل خبر بده من قول میدم با لباس لری بیام دستمال بازی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      منا و امید گفته:
      مدت عضویت: 1615 روز

      سلام و عرض ادب خدمت برادر عزیزم آقا ابراهیم

      من منا هستم اکانتم با برادر مشترکه، همیشه کامنت های عالی شمارو میخونم واقعا عشق میکنم از همه نکته بینی و توحید عملی تون و خیلی چیزهارو با کامنت های شما درک میکنم

      خیلی براتون خوشحالم برادر توحیدیم

      وقتی دیدم خواهراتون رو دعوت کردید خواستم منم اعلام حضور کنم به عنوان خواهری که همیشه کامنتهاتون رو دنبال میکنه، برای شادی در جشنتون که شما لایق یه رابطه زیبا و عالی هستید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ژیلا موسوی گفته:
      مدت عضویت: 1216 روز

      سلام ابراهیم جان

      تحسینت میکنم گازکش داری میریاااا

      واااای که چقدر ذوق کردم چقدر خوشحال شدم که عروسی دعوت شدم

      لطفاً جشنو توی یه ماه معتدل برگزار کن که اذیت نشیم می‌دونم که خودت حواست به همه چی هست و تو بهترین زمان و بهترین مکان با بهترین فرشته روی زمین این اتفاق رقم میخوره

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1922 روز

      سلام اقا ابراهیم.

      چقدر اگاهی ها برام مرور شد به واسطه ی خوندنِ کامنتتون.

      اگاهی های عزت نفس، احساس لیاقت …

      سکوت

      سکوت

      سکوتی که درمانِ منه.

      برای دوری از حاشیه…

      وقتی سکوت کنم، دیگه لازم نیست توجیه کنم، اثبات کنم، دفاع کنم…

      میدونم خودم رفتم تو این مدار و خودمم باید خودمو بیارم بیرون.

      چگونه؟

      به واسطه ی فعال شدنِ حق به جانبی ام و توجه به حاشیه واردش شدم و با سکوت میتونم خارج شم …

      نمیخواد دیگه لبخند بزنی حتی سمانه.

      همینکه سکوت کنی و به قول سعیده جان عین بزغاله نگاه کنی کافیه.

      دنبال این نباش همیشه خوب به نظر برسی، باهوش به نظر برسی، حواس جمع به نظر برسی…

      بهتره خودت باشی.

      همونی که ممکنه اشتباه بگه یا برداشت کنه. پس سکوت کن.

      همونی که ممکنه بهترین نباشه، اما خوبه برای خودش. پس سکوت کن.

      همونی که گاهی کنترل ذهن میکنه، میتونه، گاهی نه، چون دانش آموز هست تو این مسیر. پس سکوت کن.

      مرسی که انقدر خالص مینویسین از خودتون، احساستون، افکار و عملکردتون.

      و باعث میشین من هم نگاه کنم به درونِ خودم.

      که بفهمم داخلم چه خبره.

      من سختمه سکوت کنم ولی دارم تمرین میکنم.

      چرا سختمه؟

      چون باور کردم اگه سکوت کنم میگن لاله.

      میگن بی عرضه است.

      میگن ناتوانه.

      میگن ضعیفه.

      میگن….

      نمیگن،خودت و نجوا اینا رو میسازی تا توجیه کنی خودتو که واکنش گرا باشی، که بپری به آدما، که عصبانیتت رو بروز بدی…

      شده خودتو جای فلانی بذاری بعد بخوای ادامه بدی صحبت کردنت رو؟

      خیر.

      چون اکثرا حق به جانبم.

      حق، افکار منه.

      حق، اعمال منه.

      حق، سایدِ منه…

      وای وای از این خودخواهیِ بشرِ دوپا که من باشم.

      نه دیگه اشتباهت اینجاست، تو هم دچار سو تفاهم میشی، تو هم قضاوت میکنی…

      تو هم خطا داری.

      بسه دیگه، دایره ی هدف رو از دیگری بردار بذار روی خودت فقط و فقط…

      اگه بیل زنی برو باغچه خودت رو بیل بزن.

      نمیخواد دیگری رو اصلاح کنی.

      در ظاهر تو داری نکوهش میکنی فلانی رو، که چرا داره دیگران رو قضاوت میکنه…

      دختر خوب تو خودت همین الان داری فلانی رو قضاوت میکنی…

      کجای کاری؟

      قضاوت چیه؟

      فایل ارامش در پرتو اگاهی 6

      قضاوت یعنی دایما بخوای هر چیزی رو به خوب و بد تقسیم کنی تو ذهنت.

      رها باش عین گل

      که هست و فقط ناظر هست…

      خدایا دستم رو بگیر، به یادم بیار، اگاهم کن که سکوت سالم رو یاد بگیرم و تمرین کنم…

      سکوتِ سالم یعنی: ناظر بودن عین گل رو یاد بگیرم.

      نه اینکه سکوت کنم و حتی لبخند بزنم، ولی تو دلم خشم و کینه بیاد…

      میخوام قلبم پاک و خالی باشه واسه این تمرین…

      تکاملی میشه سمانه.

      سمانه نخواه که چیزی رو ثابت کنی.

      حتی اگه حق با تو بود.

      جهان خودش، حق، رو ثابت میکنه.

      حُسنش اینه تو کمتر میشه خطاهات و پیش داوری هات…

      سمانه جان، همه چیز رو بسپر به خدا و از خودش بخواه.

      مثل امشب که میخواستی حافظ جان در ارامش بخوابه و گفتی من از خدای حافظ میخوام آروم بخوابونتش نه خودِ حافظ.

      سمانه، تو از دست فلانی شاکی شدی چرا انقدر تو حاشیه است؟ قضاوت میکنه.

      بیا، الان بهت نشون دادم که دقیقا خودت تو حاشیه ای و اتفاقا قضاوت هم میکنی.

      بیا و توجهت رو از مثلا اصلاح یا تغییرِ فلانی بردار، بذار روی خودت فقط.

      نمیخواد به اسمِ دلسوزی نظر بدی.

      یه اصطلاحی هست تو بازیِ مافیا شنیدم، میگن فلانی نوار خالی پر میکنه…

      یعنی سخنانِ بیهوده.

      یا به قول شما اقا ابراهیم، که میگین سخنان لغو بیهوده…

      سمانه بیا و نوار خالی پر نکن.

      به اسمِ دلسوزی، دفاع از دیگری، جلوگیری از بی انصافی در حق فلانی، کمک و …

      میبینی قانون رو؟

      تعارف نداره باهات.

      تا از مسیر خارج شی و دلسوزی کنی، وارد حاشیه شدی.

      تمام تمام.

      بعدش نیا از فلانی شاکی شو که چرا فلان برخورد رو میکنه.

      مسیله اون نیست.

      مسیله تویی که رفتی تو مدارِ ناسالم.

      خودتو به‌واسطه ی رفتار صحیح بکش بیرون از مدار معیوب، نه قلدری و حرفِ رایگان زدن و صدا بلند کردن و حق به جانب بودن.

      آره میدونم دردت میاد.

      ولی من اینا رو بهت بگم برات بهتره تا یه غریبه.

      میدونی که دوستت دارم و میخوام شاهد بهبودت باشم، وگرنه مثل سابق یه نقاب یا کلاهِ من خطا نمیکنم میزدم به سرت که تو خوبی فقط…

      آره عزیزم، بهبود تو وظیفه ی منه.

      چقدر قشنگ این جمله رو با ذکر مثالهای عالی توضیح دادین:

      فقط برای اینکه یه چیزی گفته باشی، یه چیزی نگو.

      این جمله قابلیت اینو داره بنویسم و قاب کنم بزنم جلوی چشمم تا عمل کنم بهش حسابی…

      تازه الان بهتر درک کردم تو پاسخ سوالم تو عقل کل که نوشته بودین سخنان لغو و بیهوده نزنیم یعنی چی…

      مرسی از کامنتتون که انگیزه داد با خودم گفتگوی درونی بکنم.

      مرسی از مجموعه ی کامنت هاتون.

      در پناهِ نور اسمان ها و زمین باشین.

      فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

      الهی شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      پری سیفی گفته:
      مدت عضویت: 2549 روز

      سلام خدمت داداش توحیدی‌ام آقا ابراهیم عزیز

      امروز که گفتین من خواهر ندارم با اجازه‌ت خودم رو خواهر شما میدونم و به این نسبت افتخار می‌کنم

      طبق معمول کامنت شما به صورت ایمیل برای من اومد. هروقت در هرشرایطی باشم کامنت شما رو میخونم چون به نکات خیلی اساسی اشاره می‌کنید که قابل لمس هست برای من.

      اولین نکته مهمی که اشاره کردین بحث نگاه دیگران هست که خود من با اینکه تا حدودی در کارم موفق هستم اما اونقدر از خودم مطمئن نیستم که یه نفر دیگه بیاد کارم رو ببینه. مثلا شده همکارم تعریف تدریس من رو شنیده و اصرار کرده که بیام مثل دانش‌آموز سرکلاست بشینم اما من قبول نکردم چون حس کردم کم میارم و این رو حتی اعتراف هم کردم با اینکه حتی یکی از همکارام که هم رشته من هست مدتیه اصرار داره که براش کلاس خصوصی بذارم. البته خودم در واقع میدونم که خیلی باسواد نیستم اما قدرت بیان و قدرت تحلیل خوبی دارم بخاطر همین مطالب رو خیلی خوب به دانش‌آموز انتقال میدم. اما متاسفانه انگار نمیخوام همکاری کارم رو ببینه. ذهنم میگه چون دانش‌آموزها سطح فهمشون از یه همکار کمتره واسه همین فکر میکنن من عالی هستم وگرنه اینطور نیست. خلاصه سعی میکنم اول روی مهارتهام بیشتر کار کنم بعد هم خودم رو همونطور که هستم بپذیرم.

      نکته دوم در مورد برخورد با دیگران هست وقتی دارن غیبت یا مسخره میکنند. این هم از اون مسائلی هست که من رو در جمع‌ها بشدت آزار میده. البته اگه با اون فرد راحت باشم مثلا اگه مادرم داره اسم یکی رو میاره و یه بقول خودشون تعریفی میکنه (فکر نمیکنن غیبته) بهش میگم که نگه و … اما خب با همه اینطور نیستم. بقول شما فقط میتونم سکوت کنم. که حداقل اون فرد تشویق نشه دفعه بعد هم بگه. گرچه بهرحال یه موقع‌هایی در جمع دوستان کنترل ذهن از دستم میره و قوانین رو فراموش میکنم و من هم همراهی میکنم و میخندم. مطمئنا هر چه بیشتر زمان روی این سایت بذارم وجود انسانی من همیشه آماده باش هست که کنترل ذهن رو در دست داشته باشه.

      سکوت در مواقعی که لزومی نداره حرف بزنی. چقدر این مورد رو دوس دارم. وقتی در جمع قرار میگیرم و مثل بقیه هول و ولا ندارم واسه حرف زدن و بیشتر سکوت میکنم چقدر در پایان از خودم راضی‌ام و احساس آرامش میکنم و انصافا چقدر دیگران برات احترام و ارزش قائلن.

      انشالله میای اینجا و دو تا خبر خوب رو بهمون میگی یکی مکه رفتنت و یکی هم ازدواج موفقت

      فکر کنم این ازدواج با یه عباسمنشی آرزوی همه مجردهای سایت باشه از جمله خود من (خنده ..)

      خیالت راحت باشه داداش ابراهیم عزیز من حتما حتما میام عروسیت و یه دستمال بازی حسابی مخصوص بچه‌های سایت رو با هم میریم. راستی اومدیم واسمون سنتور هم بنواز. خیلی دوس دارم ببینم. وای خدایا یعنی میشه یک چنین روز زیبایی دور هم جمع بشیم. به امید خداوند بی‌همتا و روزی دهنده… همه بچه‌های سایت دعوتین از طرف پری یکی از خواهرای داماد. (آقا ابراهیم اینجا خواهر زیاد دارین)

      خداوند یار و همراه و تکیه‌گاه همه ما باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: