سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 219 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

به نام رب هدایتگرم

سلام دوستان عزیزم و استاد گرامی،امیدوارم حالتون عالی باشه

••خدایاشکرت چه زیبایی های قشنگی رو تماشا کردم ،با دیدن هرقسمت از سفرنامه روحم داره بزرگتر میشه و آماده پرواز میشه

چه جاده های بینظیری ،چه طبیعت قشنگی ،چه آسمان خوشرنگی ،سفر بخیر استاد.

•• اندامتون چقدر جذابتر شده ،پوستتون چه عالی شده خدایاشکرت برای معجزات دوره سلامتی که باعث شده شما اینقدر خوشگل و سلامت بشید.

••انتهای فایل چقدر رمانتیک بود ،چقدر ساده بودن و در چهره ها شادی موج میزد چه زوجهای دوستداشتنی بودند چقدر خوشتیپ بودن ،چقدر خوبه که راحتی برامون مهمتر از هرچیزی باشه مثل لباس عروس ساده عروس خانمها، چندسال پیش بعد از عروسی دوستم ،لباسش رو هنوز تحویل نداده بود بهم گفت بیا بپوشش ببین تو تنت چطوریه…وای خدا چه سنگین بود لباس عروسه ،تو کمرش پر از سیم بود که فیکس وایسه ،دامنش حسابی سنگین بود ،تو همون نیم ساعتی که این لباسو پوشیدم گفتم من اگر ازدواج کنم هرگز همچین لباسهایی نمیپوشم ! قبل اینکه لباس عروسو تنم کنم هیچ تصوری از لباس عروس نداشتم ولی در اونلحظه واقعا فهمیدم تجملات و مهم بودن نگاه مردم چقدر زجر آوره!!!

••خدارو شکر میکنم تو این سالهای آشناییم با شما سعی کردم ساده‌بودن رو تمرین کنم و اولویتم باشه ولی بعضی جاها با ساده بودنم حس خود کم بینی میگرفتم! مثلا یبار تو عروسی برای اولین بار ساده ترین لباسهامو پوشیدم و سعی کردم تا جاییکه میتونم راحت باشم ،حس خوبی داشتم ولی گاهی با دیدن اطرافیان که حسابی شیک و پیک کرده بودن نجواهای ذهنی قدرتو به دست میگرفتن ….در هرصورت من اولویتم رو سادگی گذاشته ام اما تو مسیر لغزشهایی داشتم ، در اینروزها با دوره احساس لیاقت متوجه شدم اصل و اساس احساس خود ارزشمندی بوده که مشکل داشته!!!!

••من فعلا جلسه اول دوره لیاقت هستم و همین فایل رو تکراره ولی دیشب که تا صبح با هندزفری توی گوشم خوابم برده بود وقتی بیدار شدم متوجه شدم فایل جلسه سوم لیاقت در حال پخشه ، چون اینروزها تسلیم امر خودش بودن رو دارم تمرین میکنم فایل رو استپ نکردم گفتم ببینم در مورد چیه ؟ وای دقیقا موضوعی رو توی این جلسه مطرح کردید که نیاز اینروزهامه، شوکه شدم از نظم و هماهنگی خداوند ! چطور همون مسئله که میخواستم توسط شما مطرح میشه و راهو بهم نشون میده! الله اکبر زبانم بند میاد از اینهمه هماهنگی! با شنیدن موضوع از زبان شما هدایتم رو دریافت کردم الهی شکرت.

خدایاشکرت که همیشه هوامو داشتی و بهترینها رو برام رقم زدی خدایا لطفت به من بیکرانه، چقدر احساس خوبی دارم که نمیخوای ذره ای آرامش خاطرم بهم بریزه،

••• من هرصبح که بیدار میشم تعهد میدم که احساسم رو خوب نگه دارم و کنترل ذهن داشته باشم ،چند روز پیش سرکارم بودم اما دلم خواست کمی استراحت کنم وسط ساعت کاری رفتم پیش مدیر و دوساعت مرخصی ساعتی گرفتم، تو این دوساعت پیاده روی کردم خرید کردم دوره گوش کردم و حسابی خوش گذروندم وقتی برگشتم سرکارم ،همکارم گفت به محض اینکه شما رفتی آقای مدیر برای مسئله ای عصبانی شد قلبش گرفته و فشارش بالا رفته! تا مرز18 ! همکارم ترسیده بود و استرس گرفته بود اورژانس اومده بود و…….

باشنیدن این خبر تعجب کردم گفتم ایشون که حالشون خوب بود الانم که حالشون خوبه! گفت عاره الان بهتر شدن !

بعد از چند دقیقه هنگ بودن! به خودم اومدم خوشحال شدم که در اون لحظه حضور نداشتم ،چه کسی این نبودن رو برام هماهنگ کرد؟؟ بلاخره اگه سرکارم بودن محیط استرسزا رو‌میدیدم و خداوند مهربان که از قبل برنامه ریز روزهایم بوده ،به دلم انداخت که برم هواخوری ! اونم وسط تایم کاری! ممکن بود با پاس دوساعته ام موافقت نشه اما با خوشرویی تمام! مرخصی دادن . تو اون دوساعتی که درحال لذت بردن بودم محیط کاری پرتنش بوده!! فکر کردن به این نظم دیوانه کننده س !

پر واضحه که آرامش درونم بیشتر شده چون اتفاقاتی میوفته که من ازشون در امانم ،از تنش و ناراحتی به دورم، مثل قضیه فوت ناگهانی خواهرم ،مثل بد شدن اتفاقی حال مدیرم و هزاران اتفاق دیگه که من خبر ندارم اونا پشت پرده رخ میدن ولی من ازشون در امانم!

خدایا شکرت با وجود این اتفاقات من متصلتر میشم ، بیشتر تسلیمت میشم ، وقتی چیزی به دلم میوفته نه نمیگم میدونم حتما الخیر فی ما وقع است.

زبونم قاصره از بیان لطف و کرمت پروردگار مهربانم.

کمکم کن بیشتر تسلیم امرت باشم.

استاد جان ممنونم بابت تهیه و‌ تدوین این قسمت که پر از حس خوب بود مخصوصا دیدن دوتا عروس تو یکروز !

انشاالله همیشه در شادی و سعادت باشید.