سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 220 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

319 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بتول ازادنیا گفته:
    مدت عضویت: 972 روز

    سلام

    نشانه ی امروزم این قسمت از سریال سفر به دور امریکا هست

    در مورد روابطم به یه مشکلی برخوردم که به این فایل هدایت شدم و همون اول با خوندن توضیحات فایل متوجه شدم دلیل این مشکل اینه که من با خودم در صلح نیستم همینکه فهمیدم دلیلش چیه نصف راه و رفتم فقط میمونه نیمه دیگش که باید رو خودم کار کنم تا برطرف بشه.

    اون موزه هم خیلی خیلی برام جالب بود من عاشق این جور جاهام ،خیلی نورپردازی زیبا و خلاقانه ای داشت واقعا مثل یه سرزمین سحر امیز بود که تو کاتون ها دیده بودم

    خیلی خیلی ممنونم که با ثبت این تصاویر زیبا ما رو هم با خودتون به این سفربردید وباعث شدید که چشم ما امروز اینهمه زیبایی و نعمت رو ببینه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1093 روز

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    خانم شایسته عزیز خیلی شما رو‌تحسین میکنم از این بابت:

    با اینکه شما در یک شرایط ایده آل زندگی هستید ، از همه نظر ، بازهم به دنبال کشف حقایق وجودی خود و درک ترمزهای ذهنیتون هستید، فکر میکنید، پیدا میکنید ، باور میسازید و اقدام میکنید برای تغییر.

    برخلاف خیلی از ما ، از جمله خودم ،که برای تغییر ، تلاش میکنیم ولی به محض گرفتن اولین نتایج ، کار کردن روی باورهامونو رو فراموش میکنیم ، شما با گرفتن این همه نتیجه بازهم به دنبال بهتر شدن هستید.

    به قول استاد عزیز :در هر شرایطی که هستید باز هم میتوانید بهتر شوید.

    شما و استاد همیشه به دنبال این هستید که یک ورژن بهتری از خودتون بسازید و این چقدر قابل تحسینه.

    هم به گسترش جهان کمک میکنید و هم الگویی میشوید برای دیگران.

    امیدوارم خدای مهربون همیشه از بهترین نعمتهاش بهرمندتون کنه.

    در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1740 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز

    شما عشق منی

    خداروشکر بابت تصاویر زیبای این قسمت از سفر

    تصاویر زیبایی که با درون شات گرفتید و درختان و پوشش گیاهی اون منطقه که رویایی بودن

    نظم و‌ترتیب ماشین ها پشت سر هم تو ترافیک که هیچ کدوم عجله ای برای تردد نداشتن و حقوق همدیگرو رعایت میکردن

    اون دشت بزرگ و قشنگ توندرا سر سبز و زیبا که چندین بار توضیح هم داده بودن به‌ حیوونا غذا ندین تا طبیعی زندگی کنن‌و چرخه حیاتشون به خطر نیفته

    مرکز خرید زیبای وال مارت که بصورت فوق العاده ای تمیز بود و سرویس بهداشتی های فوق العاده ای داشت

    اون مرکز تفریحی با جاذبه های خاص و منحصر به فردش که میشد ساعت ها توش وقت گذروند و بازی‌پر از شیطنت مریم بانو نشان از کودک درون فعال و شاداب و در صلح با خود داره، خودم هم خیلی کودک درون شادابی سعی کردم داشته باشم مخصوصا این اواخر

    سپاس از شما استاد عزیز بابت تصاویر عالی ، همراه شما هستیم در این سفر رویایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 2627 روز

    به نام خدا

    سریال سفر به دور آمریکا

    قسمت 220

    چه قدر این دریاچه‌ی محاصره شده میان انبوه کوه های پوشیده شده از درختان سبز از نمای دِرون و دید پرنده شگفت انگیزتر و سبزتر و بزرگتر هست…چه قدر جهان و کائنات و طبیعت سخاوتمند هست در مقابل انسان چه قدر زیباست این جهان و اگر انسان همه‌ی عمرش رو صرف دیدن زیبایی های طبیعت و جهان کنه تنها قطره‌ی کوچکی از این دریای بی انتها رو میتونه لمس کنه…

    چه قدر اینجا فوق العاده هست اگر از افراد میخوان که به حیوانات اون زیستگاه غذا ندن و از دادن هر خوراکی به اونها جلوگیری کنن علت اون رو هم به زیبایی بیان میکنن تا افراد علاقمند بشن به عمل به اون…

    چه قدر قشنگ که اطلاعات هر زیستگاه ، تنوع پوشش گیاهی ، تنوع گونه های جانوری ، جاذبه های طبیعی رو با اطلاع بازدیدکننده ها میرسونن و اونها رو تشویق میکنن که بهتر ببینن و درک کنن..

    تحسین میکنم کسب‌وکارها و کمپانی های بزرگ مثل والمارت رو که علاوه بر اینکه ثروت بالایی رو دارن کسب میکنن ، جهان رو گسترش میدن و زندگی آسان‌ ‌تری رو برای افراد فراهم میکنن…

    چه قدر ردحیه‌ی افراد اینجا شاد و پرانرژی و هَپی و مثبت هست..اون آقایی که در حال حرف زدن با همکارش بود و یه لحظه بعد حرکات موزون انجام داد همینقدر شاد و در لحظه بود..

    تحسین میکنم شما رو مریم‌جون که هر بار آگاهانه سعی می‌کنید از قالب های روزمره و از عادت هاتون عبور کنید و ورژن بهتر و بزرگتری رو از خودتون رو بسازید…دمتون گرم

    تحسین میکنم تمیزی و پاکیزگی‌ بی نهایت سرویس های بهداشتی و توالت های عمومی رو در در جایی از امریکا..اینقدر افراد ارزش قائل هستند و تلاش می‌کنم محیط اطراف و زندگی شون رو تمیز حفظ و نگهداری کنن…

    چه قدر این موزه‌ای که در دقایق انتهایی این فایل دیدیم عجیب بود…چه قدر برای من این حجم از خلاقیت و ایده های نو جالب توجه بود..اینکه محدودیت ها رو شکستن و فراتر از اون تو دنیای خیال قدم گذاشتن…اینجا همه جیز خیالی بود شکل تجسمات و تصورات ذهنی افراد که اینجا شکل مادی به خودش گرفته بود..انگار قراره هر لحظه شگفت زده‌ات کنه با دیدن چیزهایی غیر معمول..

    چه قدر من دوست دارم این زوج های ساده.ای رو که دست همدیگه رو در دست میگیرن و راه میرن..مرسی که دنیا جای رو قشنگتری میکنید..

    مریم جون چه قدر شما خودتونید و راحت به کنجکاوی و بازی های کودک درون تون می‌پردازید و لذت میبرید ..در یک کلام لذت میبرید..

    چه قدر این راحتی و آزادی‌ای که تراک‌کمپر برای شما به همراه آورده خوبه…اینکه بعد از بازدید از یه موزه جالب که ذهنت رو به چالش میکشه بیای و تو حیاطش غذای گرم رو بزنی بر بدن…اصلا معجزه‌وار حال خوب کنِ این موضوع..خداروشکر

    خدایا شکرت به خاطر همه‌ی زیبایی های این فایل ها..

    خدایا ما را به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت دادی و نه گمراهان هدایت کن

    9/تیرماه/1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 889 روز

    حاده سر سبز که هر چی میریم سرسبزی بیشتر خدایا شکرت

    حیوانات چقدر ارام و بی حرکت بودن بدون ترس داشتن لذت میبردن و این طبیعت بی نظیر و حس خوبش خدایا شکرت

    موزه خاص و جالب

    چقدر طراحی کف ان جالب بود که مثل موج دریا زیر پاهاتون بود و چه دکورهای خاصی که برای عکاسی عالیه چقدر متفاوت و خلاقانه

    واقعا لذت بردم و چقدر داشتن کمپر راحته که همونجا ناهار میخورید مجدد حرکت میکنید

    خدایا شکرت وال مارت و امکانات بی نظیرش

    سرویس بهداشتی های تمیز و خدمات عالیش

    شکر شکر شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 652 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    وای ی ی ی ی خدای من چقدرزیبایی

    خدایاشکرت بی نهایت ازتون استادعزیزم سپاسگزارم این قسمت سریال منومبحوت خودش کرد به حدی که الان ازخدام درخواست کردم یک روزی درایران این جاهای گردشگری روبزنم البته عشق من که همان شغلم هست هم یک جورایی همین هست صنعت گردشگری که گفتم الان فروشگاه سوغات سرادارم وتاچندروزدیگه بالای فروشگاهم دفترصنعت گردشگریم رومیزنم ومیخوام درسرتاسرگیلان گردشگریهای خواص ایجادکنم به امیدخدا،واین فایل قلبم روبازکردخدایاشکرت

    استادعزیزم بی نهایت سپاسگزارم

    شمالایق این همه زیبایی هستیدوممنونم که برای ماهم این زیبایی هارومیزارید

    دوستون دارم ودرپناه حق:شادوسالم وخوشحال وخوشبخت باشید/یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زهره برزه کار گفته:
    مدت عضویت: 890 روز

    بنام خالق زیبایی های جهان

    سلام به استاد عزیزم سلام به مریم جان گل

    عکس زیبای بک گراند این فوق العاده زیبا و دوستداشتنی هست درختان زیبا جنگل آسمان آبی دوتا زوج دوستداشتنی چقدر به هرانچه فکر کنی اتفاق می آفته خدایا شکرت ابرهای خیلی زیبا جاده ای وسط جنگل کوههای فوق العاده زیبا و هر لحظه ای که میشه به بهترین شکل زندگی کرد خدایا صدها هزار مرتبه شکرت یه رنگ‌های خاصی هست تو این تصویر سبز پسته ای چه حیوانات زیبا و دوستداشتنی عاشقتونم من در حال غذا خوردن نگاهشون خدایا شکرت ماشین زیبای شما دوتا زوج فوق العاده و‌چه ماشین های زیبایی تو جاده هست خدایا صدها هزار مرتبه شکرت بابت این همه زیبایی تمیزی نظم جاده درختان ماشین ها با هم تا چشم کار میکنه پر از اتفاق قشنگه خدایا شکرت سگنها استاد با اندام زیباشون عینک آفتابی زیبا غذا به حیوانات ندیدن محبت بی جا نکنید تا قشنگ تر زیبا تر زندگی کنند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمد توقع همدانی گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود به استاد عزیز و خوبم و مریم بانوی عزیز

    هر لحظه خداروشکر میکنم که با شما همسفرم و میتونم از زیبایی ها این سفر استفاده کنم و لذت ببرم

    لذت دیدن این تصاویر زیبای هوایی که واقعا به آدم حس پرواز میده

    من خودم رو سوار بر قالیچه پرنده حس میکنم و از بالا تمام اون زیبایی های روی زمین رو نگاه میکنم و شکر میکنم خداوند رو بابت وجود این همه نعمت و ثروت و زیبایی

    خدایا شکرت که این جهان اینقدر زیباست خدایا شکرت که این جهان اینقدر تنوع داره خدایا شکرت که من در این جهان هستم و میتونم این زیبایی ها رو نگاه کنم و لذت ببرم

    اون سنجاب ها چقدر بامزه بودن و اون تابلو ها چقدر به درستی مردم رو راهنمایی میکنن که نباید به حیوان ها غذا داد و با غذا دادن ما اونها رو فقط تنبل میکنیم و هیچ کمکی به اونها نمی کنیم.

    اون موزه به قول شما عجیب و غریب هم یه تنوع بود که شما رفتید و یه تجربه جالب بود

    نور پردازی های متفاوت و رنگهای زیبایی که توش کار شده بود نظر منو جلب کرد مخصوصا اون قسمتی که زیر پا نورپردازی داشت و با راه رفتن شما روی سالن، شکل های زیبایی ایجاد میشد و مریم بانو هم که کودک درونش همیشه فعال هستش و شادی و نشاط خودش رو همیشه همه جا حفظ میکنه

    خداروشکر بابت وجود شما و خداروشکر بابت زیبایی های جهان هستی

    براتون عشق و سلامتی آرزو میکنم در پناه خدا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    کوروش گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    خدای من

    چی میشه گفت در مقابل این همه نعمته زیبا

    چی میشه گفت در مقابل این همه خلاقیت خدا تو نقاشی این طبیعت

    واو

    خدای من

    چقدر زیباست

    بی نهایت آب

    و بی نهایت درخت

    و بی نهایت سنگ که تبدیل به کوه شدن

    نتیجش میشه یک اثر هنری به نامه

    فراوانی نعمت های زیبا

    واقعا لذت میبرم از دیدن این فایل ها

    چون هردفعه به من یادآوری میشه که

    فراوانی نعمت وجود داره

    و خدا همه چیز رو در حجم بینهایت ساخته

    خدای من

    چقدر این کشور به همه چیز توجه کرده

    یه تابلوی خوشگل طراحی کردن برای اینکه به حیوون ها غذا ندین

    و چقدر قشنگه که تا این حد به حیوون ها و طبیعت توجه میکنن

    خدایاشکرت بابت وجود همچین کشوری

    شکرت بابت این ویو

    این منظره بی نهایت زیبا و چشم نواز

    خدایاشکرت بابت این تمیزی

    این تمیزی از سرویس بهداشتی عمومی بگیر تا جاده ها هست

    این مردم واقعا فوق العاده هستن

    خداروشکر بابت این مردم زیبا

    این مردم فوق العاده آروم

    این مردمه در صلح

    این مردم در نهایت آرامش

    خدایا شکرت بابت وجود تراک کمپر که آزادی میده به آدم تا هرجایی که میخواد بره

    آزادی میده تا تو دل کویر هم برق داشته باشی و غذا بپزی

    آزادی میده به آدم تا زیبایی هارو ببینه و کشف‌کنه

    خداروشکر

    خدایا متشکرم ازت بابت وجود این فایل های الهی

    خدایا متشکرم بابت وجود این سایت الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مجید حرفت گفته:
    مدت عضویت: 1403 روز

    مهرآفرین پاک را یاد باد

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و همچنین سرکار محترم خانم شایسته گرامی و نیز به شما دوست گرانقدری که به مهر مشغول مطالعه این کامنت هستید.

    قسمت 220م از سریال دیدنی سفر به دور امریکا را با منظره‌ها و صحنه‌های زیبایی که توسط درون بچه ضبط گردیده مشاهده کردیم.

    مناظر دیدنی شامل دریاچه زیبا بر فراز رشته کوه قشنگ راکی همراه با درختانی سر به فلک کشیده و باشکوه و سرسبز جاده‌های قشنگ و کوهستانی مملو از مسافران و گردشگران خدایا شکرت چقدر دنیای زیبایی آفریدی.

    دیباچه این سریال همزمان گشته با شروع زندگی زوجی جوان که برای آنها و همه جوان‌هایی که زندگی‌شان را با امید و آرزو آغاز نموده‌اند آرزوی خوشبختی و سعادتمندی و شادی و سلامتی در دنیا و آخرت دارم.

    همچنین برای دختر عزیزم که او نیز همین چند روز پیش جشن عروسیش را برگزار نمود.

    در ادامه استاد به محلی رسید که در آنجا توصیه شده بود به حیوانات غذا ندهید و استاد به ویدیوی چند سال پیش خود به درستی اشاره کرد.

    بنده در اینجا به نکته کوچکی می‌پردازم:

    من فکر می‌کنم وقتی مرغ می‌خرم بخشی از آن که شامل پوست اسکلت سر بال و گردن می‌باشد را باید به حیوان بدهم.

    اما نه به حیوان مشخصی،بلکه وقتی مرغ را خریدم از آقای فروشنده خواهش می‌کنم که سینه‌هایش را برایم فیله کند به همراه پوست و اسکلت و گردن و سر بال درکیسه‌ای جداگانه می‌گیرم و سپس آنها را در باغچه‌ای روبروی منزلمان می‌گذارم.

    درست وقتی می‌گذارم که هیچ حیوانی در کوچه نیست به منزل برمی‌گردم پس از مدتی می‌بینم یک حیوان که به دنبال غذا می‌گردد این‌ها را یافته و نوش جان می‌کند.

    لازم است اشاره کنم که پس از این کار هم اتفاقات بسیار عالی و خوشایندی را تجربه می‌نمایم.

    بسیار خوشحال می‌شوم اگر شما دوست عزیزی که این کامنت را می‌خوانید در رد یا تایید این عمل نظرتان را بفرمایید.

    البته اضافه می‌نمایم که به نظر خودم این کاری پسندیده و صحیح است.

    همه شما عزیزان را به خدای مهربان می‌سپارم و برایتان شادی؛ سلامتی؛ ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2236 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام آقا مجید عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و خداجو

      اول از همه عروسی دختر نازنین و قشنگ تون رو تبریک میگم. ان شاءالله در پناه خدا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند و عاقبت به خیر شود.

      دوم از شما بابت پاسخ به کامنتم و تعریف و تمجید از پروفایلم از شما بسیار سپاسگزارم.

      سوم باز بسیار سپاسگزارم که با این که در داستان هدایت نوشتید که زیاد اهل نوشتن نیستید ولی باز برایم کامنت گذاشتید.

      چهارم شما را تحسین می کنم بخاطر تعهد و ایمان و نتیجه های عالی که گرفتید.

      پنجم در مورد سوالاتون، به نظر خودم کار درستی می کنید، چرا که این غذای سگ های ولگرد یا گربه ها می شود که اونها غریزه مهاجرت ندارند یا جایی برای شکار و یکجورایی زندگی آنها مثل حیوانات اهلی به زندگی آدم ها وابسته است.

      ششم از خدای مهربان میخوام، این‌قدر نتایج تون عالی و بزرگ باشه که فیلم مستند تون تو سایت عباسمنش دات کام قرار بگیره و زندگی تون سراسر لذت و خوشی و حال خوب و سپاسگزاری باشه.

      در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشید آقا مجید عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مجید حرفت گفته:
        مدت عضویت: 1403 روز

        رضوان خانم عزیز سلام وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه در آغاز لازم است از شما پوزش بطلبم که اینقدر دیر پاسختان را می‌نویسم.

        صادقانه بگویم پس از خواندن پیام پرمهر و محبت شما به دنبال کاری رفتم و بعد از آن هم کلاً فراموشم شد که از شما تشکر کرده و برایتان بنویسم عذرم را بپذیرید به نظر نشانه‌های پیریست شاید قرار است به زودی بابا بزرگ بشم!!!

        استیکرخنده از ته دل،همراه با دو قطره اشک از گوشه‌ی دو چشم!!!

        اول تبریک گفتید عروسی حانیه جانم را،ضمن تشکر از شما من نیز برای فرزند دلبندتان سعادت و آخر عاقبت بخیری طلب می‌کنم.

        دوم یادم آوردید که چقدر پروفایل‌های شما پرمعنی و قشنگ است.

        همیشه با دیدن پروفایل هایتان که پی در پی آنها را نو و جدید می‌کنید کلی لذت می‌برم و به همسر نازنینم نیز نشانشان می‌دهم،جالب است که بدانید عکس بنر قسمت 222 سریال سفر به دور امریکا را که استاد عزیزمان را در کنار یک بوفالو نشان می‌دهد،و بسیار بسیار زیباست را به عزیز دلم نشان دادم و کلی با هم خندیدیم ایشان معتقد بود که این فتوشاپ است و من به او گفتم که استاد اهل فتوشاپ موتوشاپ نیست!!!

        منتها بعد که دیدم شما به کمک فتوشاپ سوار بر آن بوفالو شده بودید کلی خندیدم و به عقیده و ایده خودم شک کردم و گفتم لابد همونطور که شما با فتوشاپ رو کمر این بوفالو نشسته‌اید لابد استاد هم به کمک فتوشاپ دست به گردن آن‌جناب شده‌اند!!!

        اما به قول سارا خانم مرادی همت باید صبر کرد و منتظر ماند احتمالاً خبرهایی در راه است!!!!

        در مورد اینکه سختم هست تایپ کنم اشاره نمایم که از جناب آقا ابراهیم مسئول فنی سایت آموختم که به کمک یک نرم‌افزار می‌توانم سخن بگویم و وویسم به متن تبدیل شود!!!

        که در اینجاازایشان نیز مجدداً سپاسگزاری می‌کنم،و نیز از خداوند مهربان سپاسگزارم که خالق این همه زیبایی و فراوانی و قشنگی است اوست که مرا هدایت کرده است خدایا شکرت!!!

        ممنونم که به قوانین عمل می‌کنید و با عمل به قوانین ما را نیز در این مسیر راهنمایی می‌نمایید.

        تحسین افراد موفق یکی از قوانینی است که شما آن را به خوبی عمل و به ما می‌آموزید

        در مورد ایده‌ام هم به لطف و به مهر پاسخ گفته و نظرتان را مرحمت نمودید خیلی خیلی ممنونم.

        دوست دارم در اینجا خاطره‌ای را برایتان بازگویم.

        ابتدا اشاره می‌کنم که بنده به لطف خدا توفیق خدمتگزاری زائرین بیت الله الحرام را دارم.

        برای اینکه بتوان خادم زائرین شد می‌بایست در کلاس‌های آموزش که از طرف سازمان حج و زیارت برگزار می‌گردد شرکت جست.

        که بنده این مطلب را در آن کلاس‌ها آموختم.

        لازم است که‌اضافه کنم که توفیق خدمتگزاری زائرین بیت الله الحرام به واسطه عزیز دلم همسر نازنینم برایم مهیا شد فکر می‌کنم خداوند این لطف را به طفیلی ایشان به من عطا نمود.(البته منظورم خدای ناکرده شرک نیست!!!همسرنازنینم وقتی با یکی از همکلاسی‌های سابقش تلفنی گفتگو می‌کرد متوجه وجود چنین کلاس‌هایی شد که بمن هم گفت،و من نیز از پدر یکی از دوستان عزیزم جهت شرکت در آن کلاس‌ها معرفی نامه گرفتم.زیرا می‌بایست یک نفر مدیر حج معرفی نامه بدهد،که پدر دوستم خدابیامرز مدیر حج بود و این محبت را برایم کرد.)

        این داستان پیرامون موضوع مهم غذا دادن به حیوانات برای ما بیان شد ماجرا برمی‌گردد به زمانی که در شهر نجف طلبه‌ای به نام سید رشتی به تحصیل اشتغال داشته و این شخص مدتی بی‌پول شده که به دلیل اینکه پول نداشته کم کم وعده‌های قضاییش را کم می‌کند تا جایی که دیگر چیزی برای خوردن نداشته .یک روز تصمیم می‌گیرد برای جلوگیری از تلف شدن یکی از کتاب‌های ارزشمند خطی خود را نزد کتاب فروشی به امانت گذاشته و پولی قرض بگیرد که با آن پول بتواند مدتی گذران کند تا اینکه از ایران و از طرف خانواده‌اش برایش پول برسد زمانی که پول را می‌گیرد به سمت حجره خود می‌رود. ابتدا از یک قصابی مقداری جیگر سفید می‌خرد ،می‌دانید که ارزان‌ترین چیزی که از قصابی می‌توان خرید همین جیگر سفید است در راه حجره ایشان ماده سگی را می‌بیند که کنار خیابانی دراز کشیده و توله‌هایش از آن شیر می‌خورند در حالی که استخوان‌های این ماده سگ بیرون زده بود و بسیار لاغر و نحیف شده بود .دلش می‌سوزد و به فکرش می‌رسد که جیگر سفید خریداری شده را جلوی این حیوان بگذارد و همین کار را می‌کند که با زوزه‌ای تشکرآمیز مواجه می‌گردد قصه در اینجا به پایان می‌رسد و سید رشتی گذران می‌کند و فقیهی ارزشمند می‌شود و عالمی جلیل القدر می‌گردد به ایران بازگشته و در اصفهان مسجدی بنا می‌کند به نام مسجد سید پس از فوتش یکی از شاگردانش وی را در خواب می‌بیند و از ایشان می‌پرسد که به چه دلیل این مسجد بنا شده اینقدر با فضیلت و کرامت است به طوری که اهالی برای گرفتن حاجت به این مسجد می‌روند شمارضوان خانم می‌دانید که نزد شیعیان اعتقاد بر این است که امامان و امامزاده‌ها صاحب کرامتند و می‌توانند رفع حاجت کنند و مساجد تنها محل عبادت است و خانه خدا و کسی اگر حاجت و نیازمندبه شفاباشد به امام رضا(ع) یا دیگر امامزاده‌ها و امامان مراجعه می‌کند.نه به مسجد!!!اما مسجد سید هم دارای ضریح است و خیلی‌ها موقع حاجت و گرفتاری در این مسجد از خداوند درخواست می‌کنند،و جالب است که بدانید این اعتقاد آنقدر قوی است که به پادشاهان هم رسیده و استاد ما در کلاس درس گفتند که در زمان ناصرالدین شاه یکی از اهالی اصفهان برای شکایت نزد ناصرالدین شاه رفت و از والی آن زمان شکایت کرد وقتی ناصرالدین شاه از او پرسید از کجا آمده‌ای؟؟؟

        آن شخص گفت از اصفهان. که‌ناصرالدین شاه در پاسخ گفت: تو از اصفهان آمده‌ای؟؟؟

        پس چرا حاجتت را به مسجد سید نبرده‌ای؟؟؟

        و استادمان می‌گفت که این مسجد انقدر حاجت داده که ناصرالدین شاه هم به آن معتقد شده است و این در تاریخ آمده است!!!

        استاد ما می‌گفت حتماً بروید و این مسجد را ببینید که من این کار را کردم.

        خلاصه آن شاگرد وقتی که سید رشتی را در خواب می‌بیند و از ایشان دلیل این همه فضیلت و کرامت مسجدش را می‌پرسد و می‌گوید که خدا به چه دلیل این همه این مسجد را مورد لطف و کرم قرار داده به خاطر این تعداد شاگردی که پرورش دادی یا به خاطر تلاش و کوششی که در فقه کردی؟؟؟

        که سید در پاسخ می‌گوید: نه همه این‌ها به خاطر آن ماجرایی بود که در ابتدا برایتان تعریف کردم.(غذا دادن به آن ماده سگ گرسنه)

        در پایان مایلم که آمین بگویم به دعای زیبایتان و من نیز برایتان هر آنچه خیر و خوشی و نیکی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت باشد خواستارم.

        به قول سعیده خانم شهریاری نازنین که‌برایتان نارنگی پوست کنده کنار می‌گذارد،من نیز از انارهای ساوه برایتان هدیه می‌دهم. خدانگهدار.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      هلن گفته:
      مدت عضویت: 4012 روز

      سلام

      من هم همچین اعتقادی دارم.حتی گاهی به صورت نذر انجام میدم.هر وقت مخصوصا تو زمستون که گربه ها و پرنده ها غذا گیرشون نمیاد وبرف اومده.

      من غذا براشون میریزم.و برام خیلی خیر وبرکت داره.

      و کلا فامیلامون هم همین اعتقاد رو دارن و اتفاقات خوبی براشون میفته.

      خودم که خیلی برام معجزه و برکت داشته.

      من فک میکنم این غذا دادن بستگی به نیت آدمها داره.

      وقتی به خاطر خدا داری به حیوون غذا میدی، خدا داره میبینه و برات خیر وبرکت میده.

      برای کمک به آدمها من هر وقت خودم پر باشم و سر ریز باشم و نیاز به پول یا اون مالم نداشته باشم کمک میکنم.

      یعنی وقتی حسم خوبه کمک میکنم.

      اگه خوب نبود کمک نمیکنم.

      و دیدم که اینجور کمک کردن هم خیر وبرکت بدام داره و دهها برابر وارد زندگیم شده.

      اینا موارد دلی و تجربه خودمه.

      نمیدونم از نظر دین و خدا و….چی میشه.

      ولی هر وقت خالصانه و با حس خوب کمک کردم چه به حیوون و چه ادمها، نتایج خوبی هم گرفتم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مجید حرفت گفته:
        مدت عضویت: 1403 روز

        سلام هلن خانم وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه،

        اول تشکر می‌کنم که به سوالم پاسخ دادید،دوم پوزش می‌طلبم که به دلیل اینکه در سفر بودم با تاخیر این پیام را برایتان می‌نویسم.

        خدمتتون عرض کنم که بنده مدتی سعادت داشتم که به زائران بیت الله الحرام خدمت نمایم.

        و برای آنکه بتوانم خدمتگزار شوم لازم بود که در کلاس‌هایی آموزشی که توسط سازمان حج و زیارت برگزار می‌شد شرکت جویم.

        در یکی از آن کلاس‌ها استادمان از مسجد سید واقع در شهر اصفهان مطالب شگفت انگیزی بیان کرد.

        و چون شما در پیامتان اشاره به دلی بودن این کار کردید حیفم آمد که این مطلب را خدمتتان نگویم.

        استاد ما می‌گفت اگر به اصفهان رفتید حتماً سری به مسجد سید بزنید.

        همین جا اشاره کنم که بنده این کار را انجام دادم.

        خیلی جالب است بدانید که از نظر شیعیان امام‌ها و امامزاده‌ها قدرت رفع حوائج و درخواست‌ها و همچنین شفا دارند.

        اما تاکنون این قداست را به‌هیچ مسجدی نداده‌اند. یعنی برای مسجد حرمت قائل هستند به عنوان خانه خدا اما هیچکس به عنوان مثال برای شفا به مسجد نمی‌رود بلکه به حرم امام رضا یا بقیه ائمه می‌رود.

        حال با این مقدمه عرض می‌کنم که در اصفهان مسجدی است به نام مسجد سید که پیشینه آن به زمان ناصرالدین شاه می‌رسد،وجود دارد که مانند امام رضا ضریح دارد و مردم برای رفع حوائجشان به آنجا می‌روند.

        استادمان می‌گفت اعتقاد به شفاعت این مسجد حتی به پادشاهان هم رسیده و در تاریخ داریم که شخصی از اهالی اصفهان نزد ناصرالدین شاه رفته و از والی آن زمان شکایت کرده و پادشاه در پاسخ به او گفته که تو مسجد سید را ول کرده‌ای و سراغ ما آمده‌ای؟؟؟

        و توضیح می‌داد این یعنی اینکه پادشاهان هم به معجزات این مسجد معتقد بودند.

        و جالب‌تر اینکه فلسفه وجودی این مسجد برمی‌گردد به زمانی که طلبه‌ای در نجف هنگام تحصیل پول و مایحتاجش تمام می‌شود.

        او ابتدا وعده‌های قضاییش را کم می‌کند تا جایی که روزی یک وعده غذا می‌خورده،پس از مدتی دو روز یک وعده و بعداً چند روز یک وعده تا جایی که دیگر هیچ چیزی برای خوردن نداشته و برای اینکه نمیرد با خود فکر می‌کند که بهتر است کتابی خط نوشته یعنی دست نوشته باشد نه چاپی را به کتاب فروشی امانت دهد و به ازایش پولی بگیرد تا غذایی تهیه نماید.

        پس از اینکه پول را گرفت از قصابی مقداری جیگر سفید خرید (می‌دانید که ارزان‌ترین چیزی که از قصابی می‌توان خرید همین جیگر سفید است)

        در حالی که به سمت حجره خود می‌رفت تا آن را بپزد و بخورد در راه ماده سگی را دید که مشغول شیر دادن به توله‌هایش بود. در حالی که بسیار لاغر و نحیف شده بود.

        او دلش به حال این ماده سگ سوخت و جیگر سفید را جلوی آن گذاشت و رفت.

        پس از فوتش یکی از شاگردانش در خواب و رویا از ایشان می‌پرسد که به چه علت خداوند به مسجدی که او در اصفهان بنا کرده به نام همین مسجد سید انقدر فضیلت عطا کرده و ایشان در پاسخ به این داستان اشاره می‌کند.

        این شخص سید رشتی یکی از علمای صاحب نام است.

        این داستان همیشه برای من بسیار پند آموز بود همیشه در کلاس‌هایم به شاگردانم تعریف می‌کردم.

        بد نیست اگر شما هم گذرتان به شهر اصفهان افتاد سری به مسجد سید بزنید.

        برایتان شادی سلامتی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: