https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/10/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-10-17 02:25:302023-11-09 06:24:48سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 220
319نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت ک منو ب سمت استادی هدایت کردی ک ازادی مالی و زمانی و مکانی داره.
خدایا شکرت ک این دِرون و ب استاد هدیه دادی تا برای ما این نقاشی های رویایی تو ب نمایش بذاره.
خدایا شکرت ک چشم قلبمو باز کردی برای دیدن این همه زیبایی.
خدایا این تصاویر تکراری نمیشن.
خیلی زیبان خیلی.
با دیدن این کوه و جنگل و درخت و دریاچه،محصور میشم،میرم ب عالم رویا.اصلا نیستم رو زمین.
دیدن عروس و داماد از نمای بالا واقعا زیبا بود.
تحسین میکنم اون بانوی عکاس رو ک بهونه ای نداره برای انجام ندادن کار.بخاطر باردار بودنش.
من از بانو مریم و کلا خانوم هایی ک تو این سریال دیدم،کلی درس گرفتم.
بدون اینکه بخان صحبتی کنن فقط با رفتارشون.
این یعنی در فرکانس کسب آگاهی بودن.
توی تصاویر اول فایل میشه 10 تا طیف رنگ آبی دید.
چقدر زیباست خدای من.
تو دقیقه ی 5 من مسخ این هارمونی و زیبایی رویایی شدم.
دلیل پنبه ای بودن ابرهای امریکا رو نمیدونم ولی فک میکنم خدا داره لحاف دوزی میکنه و همیشه پنبه هاش تو اسمون رها شده:)))
خدایا هر جای این سرزمین پهناور اسمونش ی رنگه ب خصوص هس.
این باور و ک “هر جا بری اسمون همین رنگه” رو در من از هم پاشیده.
خدایا چقدر ماشین ها با نظم پشت سر هم وایسادن.
چند روز پیش ب تضادی خوردم ک از خدا خاستم منو جایی هدایت کنه ک رانندگی هاشون رو نظم باشه،حق تقدم و رعایت کنن.با تابلو توقف ممنوع و راهنما هنگام پیچیدن و کلا قوانین راهنمایی رانندگی،مردمش اشنا باشن:)))
اینم شاهد از غیب.
اینم پاداش اعراضم از تضاد و بوجود اومدن خاسته ای جدید.
این فرهنگ غذا ندادن ب حیوانات کاش جا بیوفته.
من قبلا این اشتباه و میکردم ک فکر میکردم دارم در حق حیوانات لطف میکنم.ولی با دیدن فایل “ب پرنده ها غذا ندیم”دیگه انجامش ندادم.
کلا این باور و ایجاد میکنه ک خدا یادش ب این موجودات نیس در صورتیکه خدا رزق و روزی اون جانورهایی رو هم ک با چشم دیده نمیشن داده.پس باور شرک تو این کار نهفته هس یجورایی.
چقدر ادمای اونجا با دوربین دوست هستن.چقدر حرکت اون اقا جلو دوربین مریم جان،جالب بود برام.
چقدر حالشون با خودشون خوبه .و البته اینم هس ، ب خاطر فرکانس خوب شما،اینجور ادما هم سر راهتون قرار میگیرن.
این موزه ای ک رفتین اولش فکر کردم اتاق فرار هس.
بیشتر شبیه خواب هایی ک من میبینم بود فضا و محیطش.خخخخ
عاشق ری اکشن های استاد موقع،تعجب و ذوقش هستم.
قشنگ معلومه این حس از اعماق وجودش هس و اصلا نقابی روش نیس.
چقدر این دکوری ک با کتاب ساخته بودن زیبا و خلاقانه بود.
بازی مریم جون منو یاد خودم انداخت.اخه منم همچین کارایی میکنم و همیشه ته دلم فکر میکردم اینجور ورجه وورجه ها دیگه از من گذشته و زشته.
حالا یکی ببینه چی میگه.
گاهی اوقات از لذت بردن تو لحظه ی حال بی نصیب بودم فقط بخاطر حرف دیگرون.
ولی با دیدن بازی مریم جون با رقص نور،دیدم ک نه،میشه تو هر جا و هر مکانی بدون در نظر گرفتن قضاوت دیگران،حال کرد و خوش بود و کودکی کرد.
(البته دوره ی “احساس لیاقت”هم داره کمکم میکنه برای ساختن باورهای جدید و مهم نبودن حرف مردم)
استاد جان،مدتی هس نشونه ها میاد برای تهیه دوره “قانون سلامتی”
ولی این ذهن چموش ونجوا گر هر دفعه ی بهونه میاورد.
اخرین بهونه این بود ک دستگاهی مثل استاد نداری ک بخای استیک هاتو درس کنی.
حالا چیشد؟
ی فروشگاه نزدیک خونه مون محصولات نینجا رو اورده!!!!!!!
و همین دستگاهم بینشون بود!!!!
وای خدای من….
گاهی اوقات انقدر از درست بودن قانون متعجب میشم ک ساعت ها بهش فکر میکنم.
وباز دیدن دوباره زیباییهای بی نظیروعجب مسیرعالی برای پیاده روی دورتادوراین دریاچه زیبا.
عجب عادت شگفت انگیزی شده این حدازتمرکزروی طبیعت زیبای خالق مان وشگفتابه این استادکه چنین عادت های نابی راجایگزین چه عادت هایی کردوثمره اش این می شودکه لحظه هایمان لبریزاست ازشادی وآرامش ودیگریادمان رفته خواسته هاچه بودندولی خداوندیادش مانده وبه زیبایی واردزندگیمان می کند.
ذوق مریم جان هم درنوع خودش عالی بودبخداهمین چیزهابه زندگی معنامی دهد،هرروزباعزیزدلم طنزی راتعریف کرده وباهم می خندیم واززندگی به سبک خودمان باشرایط موجودلذت می بریم وچقدرلحظه هایمان باآرامش وشادی وعشق سپری می شودوبی خیال هرچیزی .
همه چیزراساده وراحت گرفته ایم وباایمان وتوکل به جلومی رویم اصلا چیزی مشخص نیست پس دیگرنگران هیچ موردی نیستیم چه لحظه هایی که می نشستیم ونگران فرداهااماطوردیگری رقم خورد،
دیشب باعزیزدلم کناردریاپیاده روی کردیم ومن گفتم پارسال همین موقع والان درچه حال وهوایی هستیم وچقدرخداوندراشکروسپاس گفتیم ودریاهم پربودولبریزازانرژی مثبت وااای که یادآوری همین چیزهاچقدرآرامش بخش است وبه من یادداده که حتی یک لحظه دیگرهم نمی شودفکرش رابکنی که خداوندچه درتقدیرت رقم می زندوبه کجاهاکه هدایتت می کندوامروزمرا درچه مسیرفوق العاده ای قرارداده تاخودم لحظه هایم رازیباخلق کنم کاری نداردفقط هرروزگوشهایم عادت به شنیدن صحبتهای طلایی استادوعمل به راهکارهای نابشان وچشمانم دیدن زیباییهاوذهنم تمرکزبرنکات مثبت ودستاوردش هم شده یک زندگی بهشتی، پس همه چیزدست خودم است که خوشبخت باشم وازاین خوشبختی بهره ببرم وهرنفس شکرگزارباشم.
فایل رو دیدم و از زیبایهاش لذت بردم و اومدم در مورد اون قسمت صحبت های مریم جان در وال مارت بگم.
در مورد قالب های ذهنی و اسان گیری شون صحبت کردن که این موضوع برای منم خیلی درس داشت.
زیرا منم دیگه فهمیدم که به شدت درگیر قالب های ذهنی ام. و واضحه که اصلا این موضوعات در زندگی اصل نیست و حاشیه است و پرداختن بهش ادم رو از مسیر درست و پیشرفت دور میکنه اینو میدونم ولی چه کنیم با عادت ها و سیناپس های ذهنی که سال های ساله دارم یک شکل عمل میکنم.
و من ازش به عنوان عادت های ناسالم شخصیتم یاد میکنم البته
از وقتی متعهدانه دارم توی سایت وقت میزارم و الانم به لطف چندین جلسه دوره بی نظیر احساس لیاقت به خصوص موضوع نجواهای ذهنی، دارم میبینم که اروم اروم داره بهتر میشه عادت های ناسالم و اون قالب های ساختگی و بی ارزشم.
دقیقا درست گفتی مریم عزیزم در گذشته ها پیش خودم افتخار میکردم که اره من تر و تمیزم و بقیه نیستن و دارم با این کار به خودم و به سلامتیم و جسمم لطف میکنم . و ادم گول میخوره که داره به خودش لطف میکنه و برای خودش ارزش قایل شده ولی وقتی دقیق و عمیق نگاه میکنی میبینی اسیر و برده اون قالب ها شدی و ذهن با یک ترفند و ترس از ویروس و الودگی و مریضی داره بهت حکم رانی میکنه و ناخداگاه ادم داره فرکانس بیماری میفرسته و انگار ذهن روی نقطه ضعفت دست میزاره روی همون موضوعی که روش حساسیت داری. اخه من خودم یا بچه ها بیمار بشن بشدت بهم میریزم. چقدر این موضوعات توی لایه های ناخودگاه مون نهفته است که به لطف حق داریم میکشیم بیرون.
غافل از اینکه کاملا اشتباه بود اینکه بخام همه چیز تمیز و شسته و عالی و بی نقص باشه. از ظروف بگیر تا لباس ها. و حتما شستن دست و صورت قبل خوردن هر چیزی.
در واقع من در خدمت اون قالب ها در اومدم و راحتی و لذت و اسایش منو تحت تاثیر قرار میداد. مثلا توی مسافرت هر سویت یا خانه ای اجاره میکردیم با وجود تمیز بودن باز من باید سینک و جا ظرفی رو میسابیدم. و کلی تایم مسافرتم میرفت و خستگی برام داشت و تمرکزم از زیبایی ها برداشته میشد.
انگار ذهنم برام قالب و طرح ریخته و میگه چیکار بکن چی کار نکن و من باید برخلاف ذهنم عمل کنم و به قول سعیده شهریاری عزیز که بارها تو کامنتشون گفتن ذهنم مقاومت داشت ولی من برخلاف نجوای ذهن کارم رو انجام دادم.
مریم عزیزم یادمه توی سری قبل سفر به امریکا که توی جگل کمپ کردید گفتید سابقا در مورد شستشو و تمیزی حساسیت داشتید که روش کار کردید و خیلی بهتر شدید و گفتید سفر خیلی در این مورد کمک میکنه.
و راهکار منم اینه که هر لحظه برای کارهای روزانه ام بیینم چی اصله و چی حاشیه و تلاش کنم قالب های بیهوده ذهن رو بشکنم. باید بر خلاف گفته ذهنم عمل کنم. باورهای سلامتی و قوی بودن جسم رو تقویت کنم.
انشاا… خداوند هم هدایتم میکند.
میدونم یک شبه نمیشه و از نیم پله رشدِ هر روزه ام بسیار راضی و شاکرم.
همونطور که عادت صبح ها دیر بیدارشدنم خیلی بهتر شده الحمدا…
و اینکه بدونم واقعا «سخت میگیرد جهان با مردمان سخت کوش»
و به قول استاد عزیز هر کاری که داره سخت پیش میره بدون یه اشکالی درش هست چون جهان به سمت راحتی و اسانی و پیشرفت و بهتر شدن در گسترش است.
پس نخام بیخودی لذت خودمو و وقتمو و انرژی مفیدمو هدر بدم اینم یکی از حد و مرزهای خودم با خودم هست که استاد در جلسه 3حس لیاقت مطرح کردن.
بسیار ممنونم از مریم عزیز که بازم نکته ای گران بها رو یاداور شد و من هدایت شدم از طریق کلام زیبای شما و این فایل بینظیر.
امروز رفتم تست احساس لیاقت رو که روی سایت گذاشته بودید، زدم. نتیجه ش نسبتا خوب بود و حالم رو بهتر کرد.
یادم اومد که قبل از اینکه عباسمنشی بشم، توی این مقوله نابود بودم! یه چیزی زیر صفر! به همین خاطر خواستم تشکر خیلی خاص و فراوانی رو نثار. استاد عباسمنش و خانم شایسته و بعد هم تک تک شما رفقای خوبم بکنم…مرسی!
شرایط جوری شده که خانمم بهم میگه: تو جدیدا عجیب خود شیفته شدی! قدیما اینطور نبودی! گمونم با من گشتی اینجوری شدی!!
خب، کارم درسته به خدا! مثلا با عشق تمام براتون کامنت مینویسم، بعد هم اول از همه خودم لایکش میکنم، چون خودم میدونم که براش وقت و صداقت گذاشتم. اگه بنظرم بد بود که اصلا شما نمیخونیدش، چون پاکش کرده م!
دیروز تو کامنتم راجع به این فایل، دوتا نکته رو یادم رفت بنویسم، حالا مینویسم:
1) من نسبت به حیوانات احساس خاصی ندارم. اصلا نمیفهممشون. اگه هم غذا جلو کفترها میریزم، به خاطر اینه که برنجهای اضافیمون رو دور نریخته باشم، همین. به همین خاطر نسبت به اون فایل استاد: به پرنده ها غذا ندهیم و راجع به این پیام محیط بانها خنثی هستم.
تسری این مفهوم در زندگی انسانی هم اینه که مثلا بذار بچه هات رو پای خودشون بایستند…الکی دلسوزی نکن.
آقا این انجامش به آسونی گفتنش نیست. به همین خاطره که تو قرآن داشتن فرزند بعنوان یک آزمایش یاد شده. آسون نیست داداش! الکی نمیتونم دروغ بگم. ضمن اینکه خودم خانواده ای داشتم که زیاد بهم محل نذاشتن و حالا که با خانواده خانمم مقایسه میکنم که زیاد قربون صدقه بچه هاشون میرن، راستش به اونها حسودیم میشه! مگه چند سال میخوام زنده بمونم که نصفش به آه و حسرت به این و اون بگذره؟ اونم به خاطر یک لبخند بیشتر یا کمتر؟
میدونید، شاید تسری این مفهوم در رفتار بین آدمها و بخصوص رفتار والد فرزندی به این آسونی نباشه. من از پدر و مادر و خانواده ام باید توقع مهربانی داشته باشم ! باید! چون این آوانسی که به من میدن، در حقیقت لطف به خودشونه! خودم هم با احترام و عشق زیاد به بچه هام، دارم بزرگتر میشم. پس با مقایسه شدید و بدون تفکر این مفهوم با رابطه والد فرزندی که در کامنت بعضی دوستان آمده بود موافق نیستم.
فقط تا این حد موافقم که استاد در یک فایل گفت: اگر در محبت کردن به فرزندتون زیاده روی کنید، اون بچه ضعیف میشه و تنازع بقا، نابودش خواهد کرد…چون ضعیف شده و طبیعت، ضعفا رو حذف خواهد کرد. دمش گرم، این خیلی مفهوم خوبی بود. من کاملا متوجهش شدم و باهاش زاویه ای نداشتم.خود استاد هم موقع توضیح راجع به تابلو نوشته های حفاظت محیط زیست، دوباره به این مفهوم اشاره کردند.
تسری این مفهوم درباره زندگی انسانی، احساسی میشه. یعنی خود بخود احساسات ما رو درگیر میکنه. در چنین شرایطی ناخودآگاه ذهن من به این سمت میره که: چقدر با این مفهوم حال میکنم تا بعنوان قانون قبول یا ردش کنم؟!
2) اون موزه ای که رفتید، نمونه اش تا حدودی در منزل دکتر عادل یزدی در شیراز هست. البته نه به این گستردگی، ولی از حضور در این منزل عجیب در شهر خودمان، که همه اش بدست خود دکتر یزدی ساخته شده، متعجب شدم.
نورپردازی خاص و مجسمه های دست ساز از خمیر کاغذ.
این، نمایشگاه عجیب و جالبی بود که من دیدم و فضایی خیلی شبیه اینجایی که شما رفتید رو برام تداعی کرد.
خواستم بگم نیروی خواست و اراده آدمها و تجلی اون در قالب رویاهایی که سر و شکل میدن، در همه جغرافیایی قابل تکرار هست.
من در سریال سفر به دور آمریکا، همه اش به دنبال تشابهات با چیزهایی که خودم از نزدیک دیده ام میگردم و خیلی نکات مشترکی هم پیدا میکنم. چه در طبیعت، چه در رفتار آدمها و…
بنظرم اینجور خیلی بیشتر میتونم زیباییهای اطرافم رو تایید و تحسین کنم و بعدا به معدن زیباییها هدایت بشم.
سلام و عرض ادب خدمت همه شما دوستان عزیزم و سلام مخصوص به استاد عزیزم و مریم خانم دوس داشتنی میدونم که حال همتون خوبه چقدر این فایل فوقالعاده بود چقدر سر تعجب های استاد در موزه من خندیدم و چقدر دوس داشتم ببینم به چی فکر میکردن چقدر نکات مثبت بی نهایتی داشت این فایل چقدر واقعا مریم خانم عزیز دوست داشتنیه چقدر انسان هایی که ذات کودکانه و واقعیشونو نشون میدن احساس خوبی انتقال میدن و باعث زیباتر دیده شدن دنیا میشن و همینطور فرد فوق العاده ای که در والمارت کارمیکردن شخصیت دوستانه ای داشتن چقدرمن لذت میبرم از ترکیب استاد و مریم خانم عزیز مثل کره و مربا که باهم خیلی خوشمزه تر میشن واقعا خیلی دوستون دارم چیزهای بسیار زیادی ازتون یادگرفتم و انشالله بیشترم یاد میگیرم و مطمعنم دیدن موفقیت ما بیشتر شمارو خوشحال میکنه تا فقط حرف زدنمون اینجا پس تمرکز و تلاشمو بیشتر میزارم رو هدفم تا بیشتر از نتیجه هامون لذت ببرید دو بزرگوار عزیز و مهربان و دوست داشتنی ️
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم خااانم مهربان و دوستان برگزیده ام
خداروشاکرم که بهم فرصت داد تا ببینم و بشنوم و تصدیق کنم اینهمه زیبایی، فراوانی و حال خوب رو.
بازم مثل همیشه کلی ذوق و شوق داشتم فایل ببینم بخصوص با ژست عالی مریم جاان که کجاست اونجا و رنگ آبی و صورتی ملیحی که میدرخشید، موزه باحالی بود پر از نگاه سوالی و تعجب که از هر مرحله میگذشت، تنوع رنگ و شکل و ایده های بامزه شکل های متحرک جلوه بیشتری به موزه داده بود.
ممنونم از استاد عزیزم بابت برداشتن تصاویر زیبا از کوههای سرسبز و درختان سربه فلک کشیده، آسمان آبی بزرگ بی نظیر و دریاچه و عروس و دامادی که اونجا رو به زیبایی انتخاب کرده بودن برای شروع یه رابطه ارزشمند .
خدارو هزاران بار شاکرم که سکانس زیبایی از اینهمه شکوه رو به نظاره نشستم.
از اینکه تو مسیر شمال به ترافیک بربخورم و بگم ای وای ای کاش زودتر میرسیدم ندارم، آخه محل زندگیم شماله…
ولی
وقتی ترافیک جاده سرسبز این فایل دیدم کلی ذوق کردم آخه من تو مسیر بودن رو خیلی دوست دارم و گفتم اینجا میشه با نگاه دقیق تری همه چی رو دید و لذت بیشتری برد و انگار بنظرم اومد که آدمهای تو جاده چقدر دارن لذت میبرن و کلی خودم جای اونا بهره بردم .
استاد عزیزم چقدر نکته ها رو با تکرار بهمون گوشزد میکنین که محبت بی جا ، زندگی رو از حیوانات میگیره و یاد این می افتم که محبت بی جا چطور زندگی عالی تر رو از خودم گرفت، موشکافانه عمل کنیم و هم زندگی کنیم و هم زندگی ببخشیم .
خداروشاکرم که محیط اطرافم پرشده از انسانهای ارزشمندی که برای خوشبختی خودشون و رضای خدا تلاش میکنن و از همنشینی با استاد گرانقدرم و مریم جاان شایسته و دوستان توحیدی ام بی نهایت سپاسگزارم .
سلام با استاد عزیزم ومریم جان عزیزم وتمام اعضای خانواده معنوی این سایت چو خدایا شکرت که بر دیده ما منت نهادید پله زیبا های جهان هستی ات هدایمتان مردی سپاسسسسسگزارم
خداجونم بازهم یه فایل عالی و بینظیر از مسافرت
چقدر ما با این فایل ها آگاهتر و آسان گیر تر شدیم بر خودمان
الله و اکبرررر
خدا جونم سپاسگزارم به خاطر این سرزمینی که فقط از تو یاد میشود همه هر کجاش فقط نام خداست
اینجا خود خونه خداست خونه ای که وجب به وجب آن شکر گذاری و تغییر و تحولی بزرگ است
خانه ای که هر درش بروید باز وگشوده میشود و دریایی از علم و آگاهی برای همنشینان آن هست
خانه ای که سرشار از نور الهی است خانه ای که سرشار از آرامش و لطافت رو و سلامتی جسم و جان و روان است خانه ای که خدا بندهاشو با دستان قدرتمند خودش داره هدایت میکنه مسیر رو خودش داره نشون میده هر جا کسی بخواد ناخودآگاه برگرده خدا خودش جلوش مونده ومیگه عزیز دردانه من مسیر صحیح اینجاست من خودم صاحب خونه ام من خودم اقیانوس ارامت هستم چی میخوای من هستم بگو و رها باش همه چی آماده است تو فقط درخواستتو به من بگو من از بینهایت راه که بلدم وتو نمیدانی بهت میرسونمش
چی میخوای بیا به خودم بگو من هستم توکل کن و آزاد باش خدایا شکرررررررت
آب. و آبادانی سرسبزی و بهشت و شادی خوشبختی و روابط ومعنویت درختان سربه فلک کشیده و زیبا جادهی بی انتها که خدا چراغ راه شده
سرزمین ناب الهی انسان های فوقالعاده عالی
باز هم شادی و عروسی و در صلح بودن ساده و توحیدی. توکل بر خدای جانها بازی و شادی
حتی حیوانات هم در ارامشگاه خداوند هستند سپاسسسسسگزارم
خداجونم خودت منو لایق کبوترهایی کردی که مهمان خانه ام شده اند من هیچ وقت براساس فایل اینا. که چند سال پیش شنیدن بودمش یه حرفهایی گوشه ذهنم مونده بود و نخواستم که به این کبوترهای قشنگم دونه وغذا بدم گفتم همون جور که خدا خلقشون کرده واناهم دارد شکر گذاری خدارو بازبون خودشون میکنن پی نیازی به من ندارن خدا هواشونو داره همینطور که ساعت 5صبح هدایت شدن کت بیان و لونه بسازن رو کولر خونمون پس به غذاشونم هدایت میشن چقدر قشنگ باهم هماهنگ بودن و طی دوسه روز لونه رو ساختن و الان بچه های قشنگی هم براخودشون دارن پرورش میدن و بزرگ میکنن با عشق قشنگ صدای قشنگشون رو حس میکنم الهی صد هزار مرتبه شکر
مریم جونم من بهت افتخار میکنم به خاطر کودک درونت منم خیلی کودک درونم فعاله با بچه که بازی میکنم دقیقا خودم میفهمم که چه انرژی مثله بچه ها میگیرم خدایا شکرت بخاطر این عزیزان الهی ام
خدا جونم شکرت بخاطر این همه ثروت و فراوانی و نعمت و عشق و معنویت و توحید ربو بیت
عاشقتونم در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
شاعر توانا و نویسنده خوش ذوق سایت عباسمنش. تولدت هزاران بار مبااااااارک باشد. خووووش آمدید به سرای گیتی؛ قدومت مبااارک که با آمدنت دنیا را جای بهتری برای زندگی کردید.
چقدر کار خوبی کردی که کامنت گذاشتین و این شادی و احساس قشنگ رو با فرشتگان سایت به اشتراک گذاشتین و چرخه این حال خوب و انرژی مثبت رو در زندگی های ما هم جاری کردید. و این هم از عزت نفس و احساس ارزشمندیتان نشات می گیرد که ازین بابت هم بهتون تبریک میگم.
چقدر خوب اون جمله زیبای معلمتون یادتون مونده و آویزه گوشتون کردین و سرلوحه زندگیتون که مهم نیست که یکسال به عمرتون اضافه شده یا یک سال از عمرتون کسر شده؛ بلکه مهم اینست که ببینیم چقدر رشد کردیم؛ چقدر ظرف وجودمان بزرگتر شده و چقدر ارتباطمون با خداوند بهتر شده و چقدر قانونمندیهای خداوند رو درک کردیم و الهامات و نشانه هایش را دریافت و عمل کردیم.
چقدر این جملتون زیبا و عمیق و لذتبخش بود برام که گفتید دوستانی داریم که اهل دل هستن نه درددل! و این همان تفاوت ما با عامه مردم است.
تولدتون رو به خودم و به همه اعضای سایت تبریک میگم و بخصوص به آقا رسول عزیز که شریک و همسر دلبندتان در این مسیر زیبا هستند. و قدردان وجود ارزشمندتان هستیم. شعر زیر بعنوان کادوی تولدتون تقدیم نگاه پر مهرتون میکنم که تائیدی است بر ماه زیبای تولدتان.یا حق
تولدت رو تبریک میگم عزیزم و هزاران آفرین و احسنت بر شما که اینچنین با تعهد و استمرار مشغول خودسازی هستی
چه زیبا بود این نگاه متفاوتت که نوشته بودی تو روز تولدت شما به پدر و مادرت هدیه میدی و قدردانی می کنی بابت اینکه شما رو بدنیا اوردن و تلاش کردن و بزرگت کردن
و مطالبی که راجع به سایت و دوستان عزیز بیان کردی فک کنم زبان حال همه ما هست و بینهایت خدا رو سپاسگزارم برای این نعمت
ما الان میشه گفت چیزی به اسم تولد عرف جامعه نداریم…
در سالروز تولدمون دست بچه ها را میگیریم و به یه روز تفریحی دلچسپ دور هم میپردازیم و و کلی کیف میکنیم و در سال چندین و چند مرتبه تولد داریم
هرچند به کام بچه هامونه که کیک هارو بخورن و
ما غذاهای مناسب بر بدن میزنیم طبق قانون سلامتی….
یادمه بارها و بارها هنوزم این کارا میکنیم که شده هر وقت محمد حسن جان یه پیشرفتی داره و مثلا رفته مدرسه با یه همکلاسی ارتباط برقرار کرده
جشن براش میگیریم و خودمون به لذت و پایکوبی میپردازیم
و دیگه برای بچه هامون واقعا چند سالی هست که روز تولد روزیه که یه پیشرفت و یه حرکت رو به جلو داشته باشی و حال دلت خوب باشه و شاد باشی.
نه اینکه صرفا در روز تولد یه عده جمع بشن و برای زاد روزت کف بزنن…
البته این یه نظر شخصیه برای ما و ما برای بقیه هم احترام قائل هستیم.
بازم فاطمه جان چقدر فراموشکارم من، که این یه مورد را هم از قلم انداختم و شما چه خوب بهش اشاره کردی
که واقعا بچه هارا همین طور که هستن بهشون با رفتارمون یاد دادیم که هر روزی که شاد بودی و لذت بردی و از چیزهای منفی اعراض کردی اون روز روز تولد تو هست.
هرچند شما همیشه نظرشخصی بچه هارو پرسیدی که دوست دارن تولدشون چه جور بگیریم
مثلا محمدحسن دوست داشت امسال وسط گندم زارباشه و ما تو تیرماه تو سفر اردبیل تولدش گرفتیم…
هلیسا دوست داشت تو توچال و شهربازی باشه که برای اونم عملی شد دربین خودمون 4نفری …..
همسر عزیزم بانوی بهشتی ام سال روز تولدت را بهت تبریک میگم و امیدوارم سالهای سال در کنار هم به این زندگی سراسر لذت بخش که همراه با فراز و نشیبهایی واقعا بوده ولی با همدلی و تلاش و همفکری ازش با قدرت عبور کردیم
و خدارا شکر در مسیری قرار گرفتیم که در حال رشد هستیم و در حال یادگیری
یادمه چند سال پیش در یه کلاس 3 روزه خودشناسی شرکت کردم
که استاد به هممون گفت بچه ها شما خیلی قدر خودتونا بدونید
میدونید چرا ؟
چون در مسیر هستید
این در مسیر بودن خیلی خیلی نعمت بزرگیه
خدارا شکر این مسیر باعث شد به جایی برسیم که با افتخار بگیم شاگرد استاد عباسمنش نازنین هستیم و با کلی دوستای ناب بهشتی تو این مسیر همسفریم و اینقدر از نوشته ها وتجربیاتشون یاد گرفتیم که خدا میدونه هر کدومشون تو قلبمون مثل مروارید میدرخشند.
الهییییییییی به لطف حق همیشه عشقتون پایدار و حال دلتون عاااااااالیییییییییی باشه ان شاءالله..
همیشه ی خدا عشقِ بین زوجین منو به وجد میاره و شاد میشم.
برام بسیار قابل تحسین هستین عزیزانم…
چه از این زیباتر..
چه از این بهتر..
چه از این شنیدنی تر…
چه از این دیدنی تر..
عشق از خداست که مثل نوری بر قلب ها میتابه و هررررررر جا باشه ، هررررر جا بره اون مکان و اون محفل رو نورانی میکنه…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که به یکی از نورانی ترین تولدهای عمرم دعوت شدم…
فاطمه عزیزم ، خواهر خوبم تولدت رو مجدد تبریک میگم ، داداش رسول گلم ممنونم که همه ما رو شریک این جشن بینظیرتون کردین تا باز هم عشق ببینم و نور خداوند رو…
الهییییی غرق نعمت و الطاف توایم الحمدالله..
خداوند برای همدیگه حفظتون کنه و ان شاءالله امسال ، عشقتون نورانی تر و وجودتون پر برکت تر و خواسته هاتون در مدار اجابت باشه..
در کنار هم ، در پناه نور و عشق الهی باشید عزیزان دوست داشتنی ام
مطمئنا خداوند به روز خلقت شما کلی افتخار کرده و امروز منم حال خوب شمارو درک کنم و تبریک میگم واسه همه تولدهای نیکی که توزندگیتون اتفاق افتاده .
واسه حضورتون و پیشرفتتون و دیدارتون حسابی خوشحالم و خداروشاکرم بابت دوستی ارزشمند شما .
آخرین فایلی که گذاشتین یادم میاد میخواستم بنویسم که از تصویر پروفایلتون دلم زنده میشه و احساس بسیار عالی پیدا میکنم و زوم میکنم روش و با یه لبخند میرم سرکامنت بعدی .( نشد ولی خداروشکر روز تولدتون خاطر نشان شد)
هزاران زیبایی نثار وجود ارزشمندتون
یه چیز بامزه ، پنجشنبه پیش تولد خواهرم فاطمه بود و براش آرزوی ناب ترین ها رو داشتم و جالبه پیامک زدم براش و امشب یه فاطمه خانم دوباره…..
از اینهمه همزمانی و شرایط گفتگو فعال خداروشاکرم و براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.
خیلی بهت تبریک می گم فاطمه جان. نه فقط برای تولدت، بلکه برای آگاهی عمیقی که امروز داری، برای رشدت، برای تلاشی که کردی واسه تغییر، برای تعهد و قولی که به خودت دادی و بهش وفادار موندی، برای احساس لیاقت و ارزشمندی که داری، برای تا اینجا اومدنت و توی مسیر بودنت، و برای رابطه قشنگ و عاشقانه ای که با برادر عزیزم آقا رسول داری.
نمی دونی چقدر ذوق کردم وقتی فهمیدم شما همسر آقا رسول خانکی هستین. اصلاً قند تو دلم آب شد از خوشحالی.
از کامنت های آقا رسول پیش از این کلی یاد گرفته بودم، ولی افتخار نداشتم کامنت های شما رو ببینم.
خیلی خیلی تحسینتون می کنم برای داشتن این رابطه عاشقانه و زیبا و پر از مهر و احترام.
برای خانواده چهارنفره تون بهترین ها رو از خداوند می خوام. سلامتی باشه و عشق و آگاهی و آرامش و لذت و ثروت، همه بی نهایت و بی حساب.
سلام بر فاطمه عزیز سایت که همیشه کامنت های شما و همسر گرامی آقا رسول را میخوانم و لذت می برم. احسنت احسنت احسنت …
اول از همه تبریک به خداوند برای خلق همچین بانویی، تبریک به استاد به خاطر داشتن همچین شاگردی، تبریک به پدر و مادرتون برای داشتن همچین دختری، تبریک به آقا رسول برای داشتن همچین همسری، تبریک به دو گل خونه تان به خاطر همچین مادری و تبریک به ما شاگردان سایت به خاطر داشتن همچین خواهر هم فرکانسی …. خدا را شکر. تولدتون خیلی خیلی خیلی مبارک.
کامنتتون کلی برام درس داشت. خیلی زیاد.
از کامنت آقا حبیب عزیز برای شما، بغض کردم و در دلم یه احسنت با پر از احساس گفتم.
به امید خدا که هر روزت باشه پر از پیشرفت و احساس خوب و همینطور جشن بگیری. ممنون هستم ازت به خاطر حضورت
باسلام خدمت استادعباس منش و عزیز دلشون استاد شایسته نازنین و تمام دوستان توحیدی در این مسیر بهشتی
خدارو شکر که سعادت دیدن این همه زیبایی و عشق و ثروت وفراوانی رو یکبار دیگه پیدا کردم از تمام نکات و زیبائیهای این فایل که بگزریم میرسیم به خانم شایسته نازنین که چقدر آزاد و رها از اون چیزی که در اون لحظه حالشو خوب میکرد داشت لذت میبرد درست مثل دختر بچه های 6یا 7 ساله فارغ از هر قضاوت یا نظر بقیه فارغ از هر نقاب و ماسکی داشت بازی میکرد ولذت میبرد و من چقدر تحسینتون کردم و این احساس لیاقت و خود ارزشمندیتون رو تحسین کردم وچقدر اشک ریختم که خدایا منم این در صلح بودن با خودم رو میخام منم این زندگی در لحظه رو میخام منم این ارزشمند بودن بی قید وشرط خودم رو میخام بدون اینکه هیچ چیزی رو مانع کنم برای جلوگیری از حال خوبم واقعا کی و چی از من ارزشمندتره که من به خاطرش شادی در لحظه رو به خاطرش از دست بدم و به خاطر حرف و قضاوت و نگاه بقیه اون کاری رو که دوست دارم انجام ندم وقتی اون دقایق از فایل رو میدیدم داشتم فکر میکردم که من واقعا شاد بودنم و حال خوبم رو گره زدم به ماشین خونه حساب بانکی پاس شدن فلان چک و راضی کردن فلانی و هزارتا چیزه دیگه و خانم شایسته با داشتن تمام این نعمت ها بازم رهای رها داره از چیزایی که شاید از نظر خیلیا مسخره یا زشت و جلف باشه با تمام وجود لذت میبره و این تفاوت نگاهه که این نتایج رو رقم میزنه و این صلح درونی و احساس لیاقت بی قید و شرطه و حال خوبه که باعث هم مدار شدن با استاد میشه چقدر خوبه که من بتونم خودم باشم و برای دل خودم زندگی کنم تحسینتون میکنم که انقدر صاف وزلال و جاری هستید
وَ اِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ العَزیزُ الرَّحیمُ./
و پروردگارت شکست ناپذیر و مهربان است/
=================
به نام خداوند هدایتگر و وهابم.
سلام بر استاد عزیزم و مریم بانو.
سلام ب دوستان با ارزشم.
خدایا شکرت ک منو ب سمت استادی هدایت کردی ک ازادی مالی و زمانی و مکانی داره.
خدایا شکرت ک این دِرون و ب استاد هدیه دادی تا برای ما این نقاشی های رویایی تو ب نمایش بذاره.
خدایا شکرت ک چشم قلبمو باز کردی برای دیدن این همه زیبایی.
خدایا این تصاویر تکراری نمیشن.
خیلی زیبان خیلی.
با دیدن این کوه و جنگل و درخت و دریاچه،محصور میشم،میرم ب عالم رویا.اصلا نیستم رو زمین.
دیدن عروس و داماد از نمای بالا واقعا زیبا بود.
تحسین میکنم اون بانوی عکاس رو ک بهونه ای نداره برای انجام ندادن کار.بخاطر باردار بودنش.
من از بانو مریم و کلا خانوم هایی ک تو این سریال دیدم،کلی درس گرفتم.
بدون اینکه بخان صحبتی کنن فقط با رفتارشون.
این یعنی در فرکانس کسب آگاهی بودن.
توی تصاویر اول فایل میشه 10 تا طیف رنگ آبی دید.
چقدر زیباست خدای من.
تو دقیقه ی 5 من مسخ این هارمونی و زیبایی رویایی شدم.
دلیل پنبه ای بودن ابرهای امریکا رو نمیدونم ولی فک میکنم خدا داره لحاف دوزی میکنه و همیشه پنبه هاش تو اسمون رها شده:)))
خدایا هر جای این سرزمین پهناور اسمونش ی رنگه ب خصوص هس.
این باور و ک “هر جا بری اسمون همین رنگه” رو در من از هم پاشیده.
خدایا چقدر ماشین ها با نظم پشت سر هم وایسادن.
چند روز پیش ب تضادی خوردم ک از خدا خاستم منو جایی هدایت کنه ک رانندگی هاشون رو نظم باشه،حق تقدم و رعایت کنن.با تابلو توقف ممنوع و راهنما هنگام پیچیدن و کلا قوانین راهنمایی رانندگی،مردمش اشنا باشن:)))
اینم شاهد از غیب.
اینم پاداش اعراضم از تضاد و بوجود اومدن خاسته ای جدید.
این فرهنگ غذا ندادن ب حیوانات کاش جا بیوفته.
من قبلا این اشتباه و میکردم ک فکر میکردم دارم در حق حیوانات لطف میکنم.ولی با دیدن فایل “ب پرنده ها غذا ندیم”دیگه انجامش ندادم.
کلا این باور و ایجاد میکنه ک خدا یادش ب این موجودات نیس در صورتیکه خدا رزق و روزی اون جانورهایی رو هم ک با چشم دیده نمیشن داده.پس باور شرک تو این کار نهفته هس یجورایی.
چقدر ادمای اونجا با دوربین دوست هستن.چقدر حرکت اون اقا جلو دوربین مریم جان،جالب بود برام.
چقدر حالشون با خودشون خوبه .و البته اینم هس ، ب خاطر فرکانس خوب شما،اینجور ادما هم سر راهتون قرار میگیرن.
این موزه ای ک رفتین اولش فکر کردم اتاق فرار هس.
بیشتر شبیه خواب هایی ک من میبینم بود فضا و محیطش.خخخخ
عاشق ری اکشن های استاد موقع،تعجب و ذوقش هستم.
قشنگ معلومه این حس از اعماق وجودش هس و اصلا نقابی روش نیس.
چقدر این دکوری ک با کتاب ساخته بودن زیبا و خلاقانه بود.
بازی مریم جون منو یاد خودم انداخت.اخه منم همچین کارایی میکنم و همیشه ته دلم فکر میکردم اینجور ورجه وورجه ها دیگه از من گذشته و زشته.
حالا یکی ببینه چی میگه.
گاهی اوقات از لذت بردن تو لحظه ی حال بی نصیب بودم فقط بخاطر حرف دیگرون.
ولی با دیدن بازی مریم جون با رقص نور،دیدم ک نه،میشه تو هر جا و هر مکانی بدون در نظر گرفتن قضاوت دیگران،حال کرد و خوش بود و کودکی کرد.
(البته دوره ی “احساس لیاقت”هم داره کمکم میکنه برای ساختن باورهای جدید و مهم نبودن حرف مردم)
استاد جان،مدتی هس نشونه ها میاد برای تهیه دوره “قانون سلامتی”
ولی این ذهن چموش ونجوا گر هر دفعه ی بهونه میاورد.
اخرین بهونه این بود ک دستگاهی مثل استاد نداری ک بخای استیک هاتو درس کنی.
حالا چیشد؟
ی فروشگاه نزدیک خونه مون محصولات نینجا رو اورده!!!!!!!
و همین دستگاهم بینشون بود!!!!
وای خدای من….
گاهی اوقات انقدر از درست بودن قانون متعجب میشم ک ساعت ها بهش فکر میکنم.
خوده خدا اومد گفت:بفرمااا اینم دستگاه نیجا استاد جونت.
دیگه چی میخای؟
برو زودتر این دوره رو هم تهیه و اجرا کن:)))
ب خدای مهربان میسپارمتون.
ممنون بابت تهیه ی این سریال پرمحتوی و دیدنی و آموزنده/
به نام خدای مهربونم که هر لحظه صدای منو میشنوه خدایا شکرت سپاسگزارتم که همیشه هدایتم میکنی
سلام سلام به استاد خوبم سلام به مربم زیبایم
سلام به دوستان همدلم
چقدر دلم براتون تنگ شده بود چند وقتیه کامنت نذاشتم
استاد واقعا ممنونتم بابت این آزمونی که گذاشتی چقدر کمک به من کرد که خودم وبه چالش بکشم با جواب دادن به این سوالات
چقدر شما و خانم شایسته عزیز هوشمندانه کار میکنین و چقدر به من و اعضای این سایت کمک میشه
وقتی دیدگاهتو عوض میکنی شخصیتت عوض میشه و همه چیز به راحتی برات درست میشه و اینو من از خوندن کامنتهای بچه های دوره احساس لیاقت فهمیدم
خدایا شکرت که هر روز دارم آگاهتر میشم و میتونم با آگاهی این چند مدت
مسائل خودم حل کنم
خدایا شکرت سپاسگزارم
زندگی یک رویاست…..
وپاییز رویایست درون رویایی دیگر
درودبه استادعزیزم ومریم جونم
وهمه دوستان عالیم
وباز دیدن دوباره زیباییهای بی نظیروعجب مسیرعالی برای پیاده روی دورتادوراین دریاچه زیبا.
عجب عادت شگفت انگیزی شده این حدازتمرکزروی طبیعت زیبای خالق مان وشگفتابه این استادکه چنین عادت های نابی راجایگزین چه عادت هایی کردوثمره اش این می شودکه لحظه هایمان لبریزاست ازشادی وآرامش ودیگریادمان رفته خواسته هاچه بودندولی خداوندیادش مانده وبه زیبایی واردزندگیمان می کند.
ذوق مریم جان هم درنوع خودش عالی بودبخداهمین چیزهابه زندگی معنامی دهد،هرروزباعزیزدلم طنزی راتعریف کرده وباهم می خندیم واززندگی به سبک خودمان باشرایط موجودلذت می بریم وچقدرلحظه هایمان باآرامش وشادی وعشق سپری می شودوبی خیال هرچیزی .
همه چیزراساده وراحت گرفته ایم وباایمان وتوکل به جلومی رویم اصلا چیزی مشخص نیست پس دیگرنگران هیچ موردی نیستیم چه لحظه هایی که می نشستیم ونگران فرداهااماطوردیگری رقم خورد،
دیشب باعزیزدلم کناردریاپیاده روی کردیم ومن گفتم پارسال همین موقع والان درچه حال وهوایی هستیم وچقدرخداوندراشکروسپاس گفتیم ودریاهم پربودولبریزازانرژی مثبت وااای که یادآوری همین چیزهاچقدرآرامش بخش است وبه من یادداده که حتی یک لحظه دیگرهم نمی شودفکرش رابکنی که خداوندچه درتقدیرت رقم می زندوبه کجاهاکه هدایتت می کندوامروزمرا درچه مسیرفوق العاده ای قرارداده تاخودم لحظه هایم رازیباخلق کنم کاری نداردفقط هرروزگوشهایم عادت به شنیدن صحبتهای طلایی استادوعمل به راهکارهای نابشان وچشمانم دیدن زیباییهاوذهنم تمرکزبرنکات مثبت ودستاوردش هم شده یک زندگی بهشتی، پس همه چیزدست خودم است که خوشبخت باشم وازاین خوشبختی بهره ببرم وهرنفس شکرگزارباشم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام به همه ی دوستان همسفر و استادان عزیزم
به نام یگانه فرمانروای مقتدر جهان
فایل رو دیدم و از زیبایهاش لذت بردم و اومدم در مورد اون قسمت صحبت های مریم جان در وال مارت بگم.
در مورد قالب های ذهنی و اسان گیری شون صحبت کردن که این موضوع برای منم خیلی درس داشت.
زیرا منم دیگه فهمیدم که به شدت درگیر قالب های ذهنی ام. و واضحه که اصلا این موضوعات در زندگی اصل نیست و حاشیه است و پرداختن بهش ادم رو از مسیر درست و پیشرفت دور میکنه اینو میدونم ولی چه کنیم با عادت ها و سیناپس های ذهنی که سال های ساله دارم یک شکل عمل میکنم.
و من ازش به عنوان عادت های ناسالم شخصیتم یاد میکنم البته
از وقتی متعهدانه دارم توی سایت وقت میزارم و الانم به لطف چندین جلسه دوره بی نظیر احساس لیاقت به خصوص موضوع نجواهای ذهنی، دارم میبینم که اروم اروم داره بهتر میشه عادت های ناسالم و اون قالب های ساختگی و بی ارزشم.
دقیقا درست گفتی مریم عزیزم در گذشته ها پیش خودم افتخار میکردم که اره من تر و تمیزم و بقیه نیستن و دارم با این کار به خودم و به سلامتیم و جسمم لطف میکنم . و ادم گول میخوره که داره به خودش لطف میکنه و برای خودش ارزش قایل شده ولی وقتی دقیق و عمیق نگاه میکنی میبینی اسیر و برده اون قالب ها شدی و ذهن با یک ترفند و ترس از ویروس و الودگی و مریضی داره بهت حکم رانی میکنه و ناخداگاه ادم داره فرکانس بیماری میفرسته و انگار ذهن روی نقطه ضعفت دست میزاره روی همون موضوعی که روش حساسیت داری. اخه من خودم یا بچه ها بیمار بشن بشدت بهم میریزم. چقدر این موضوعات توی لایه های ناخودگاه مون نهفته است که به لطف حق داریم میکشیم بیرون.
غافل از اینکه کاملا اشتباه بود اینکه بخام همه چیز تمیز و شسته و عالی و بی نقص باشه. از ظروف بگیر تا لباس ها. و حتما شستن دست و صورت قبل خوردن هر چیزی.
در واقع من در خدمت اون قالب ها در اومدم و راحتی و لذت و اسایش منو تحت تاثیر قرار میداد. مثلا توی مسافرت هر سویت یا خانه ای اجاره میکردیم با وجود تمیز بودن باز من باید سینک و جا ظرفی رو میسابیدم. و کلی تایم مسافرتم میرفت و خستگی برام داشت و تمرکزم از زیبایی ها برداشته میشد.
انگار ذهنم برام قالب و طرح ریخته و میگه چیکار بکن چی کار نکن و من باید برخلاف ذهنم عمل کنم و به قول سعیده شهریاری عزیز که بارها تو کامنتشون گفتن ذهنم مقاومت داشت ولی من برخلاف نجوای ذهن کارم رو انجام دادم.
مریم عزیزم یادمه توی سری قبل سفر به امریکا که توی جگل کمپ کردید گفتید سابقا در مورد شستشو و تمیزی حساسیت داشتید که روش کار کردید و خیلی بهتر شدید و گفتید سفر خیلی در این مورد کمک میکنه.
و راهکار منم اینه که هر لحظه برای کارهای روزانه ام بیینم چی اصله و چی حاشیه و تلاش کنم قالب های بیهوده ذهن رو بشکنم. باید بر خلاف گفته ذهنم عمل کنم. باورهای سلامتی و قوی بودن جسم رو تقویت کنم.
انشاا… خداوند هم هدایتم میکند.
میدونم یک شبه نمیشه و از نیم پله رشدِ هر روزه ام بسیار راضی و شاکرم.
همونطور که عادت صبح ها دیر بیدارشدنم خیلی بهتر شده الحمدا…
و اینکه بدونم واقعا «سخت میگیرد جهان با مردمان سخت کوش»
و به قول استاد عزیز هر کاری که داره سخت پیش میره بدون یه اشکالی درش هست چون جهان به سمت راحتی و اسانی و پیشرفت و بهتر شدن در گسترش است.
پس نخام بیخودی لذت خودمو و وقتمو و انرژی مفیدمو هدر بدم اینم یکی از حد و مرزهای خودم با خودم هست که استاد در جلسه 3حس لیاقت مطرح کردن.
بسیار ممنونم از مریم عزیز که بازم نکته ای گران بها رو یاداور شد و من هدایت شدم از طریق کلام زیبای شما و این فایل بینظیر.
سلام به رفقای عزیزم
امروز رفتم تست احساس لیاقت رو که روی سایت گذاشته بودید، زدم. نتیجه ش نسبتا خوب بود و حالم رو بهتر کرد.
یادم اومد که قبل از اینکه عباسمنشی بشم، توی این مقوله نابود بودم! یه چیزی زیر صفر! به همین خاطر خواستم تشکر خیلی خاص و فراوانی رو نثار. استاد عباسمنش و خانم شایسته و بعد هم تک تک شما رفقای خوبم بکنم…مرسی!
شرایط جوری شده که خانمم بهم میگه: تو جدیدا عجیب خود شیفته شدی! قدیما اینطور نبودی! گمونم با من گشتی اینجوری شدی!!
خب، کارم درسته به خدا! مثلا با عشق تمام براتون کامنت مینویسم، بعد هم اول از همه خودم لایکش میکنم، چون خودم میدونم که براش وقت و صداقت گذاشتم. اگه بنظرم بد بود که اصلا شما نمیخونیدش، چون پاکش کرده م!
دیروز تو کامنتم راجع به این فایل، دوتا نکته رو یادم رفت بنویسم، حالا مینویسم:
1) من نسبت به حیوانات احساس خاصی ندارم. اصلا نمیفهممشون. اگه هم غذا جلو کفترها میریزم، به خاطر اینه که برنجهای اضافیمون رو دور نریخته باشم، همین. به همین خاطر نسبت به اون فایل استاد: به پرنده ها غذا ندهیم و راجع به این پیام محیط بانها خنثی هستم.
تسری این مفهوم در زندگی انسانی هم اینه که مثلا بذار بچه هات رو پای خودشون بایستند…الکی دلسوزی نکن.
آقا این انجامش به آسونی گفتنش نیست. به همین خاطره که تو قرآن داشتن فرزند بعنوان یک آزمایش یاد شده. آسون نیست داداش! الکی نمیتونم دروغ بگم. ضمن اینکه خودم خانواده ای داشتم که زیاد بهم محل نذاشتن و حالا که با خانواده خانمم مقایسه میکنم که زیاد قربون صدقه بچه هاشون میرن، راستش به اونها حسودیم میشه! مگه چند سال میخوام زنده بمونم که نصفش به آه و حسرت به این و اون بگذره؟ اونم به خاطر یک لبخند بیشتر یا کمتر؟
میدونید، شاید تسری این مفهوم در رفتار بین آدمها و بخصوص رفتار والد فرزندی به این آسونی نباشه. من از پدر و مادر و خانواده ام باید توقع مهربانی داشته باشم ! باید! چون این آوانسی که به من میدن، در حقیقت لطف به خودشونه! خودم هم با احترام و عشق زیاد به بچه هام، دارم بزرگتر میشم. پس با مقایسه شدید و بدون تفکر این مفهوم با رابطه والد فرزندی که در کامنت بعضی دوستان آمده بود موافق نیستم.
فقط تا این حد موافقم که استاد در یک فایل گفت: اگر در محبت کردن به فرزندتون زیاده روی کنید، اون بچه ضعیف میشه و تنازع بقا، نابودش خواهد کرد…چون ضعیف شده و طبیعت، ضعفا رو حذف خواهد کرد. دمش گرم، این خیلی مفهوم خوبی بود. من کاملا متوجهش شدم و باهاش زاویه ای نداشتم.خود استاد هم موقع توضیح راجع به تابلو نوشته های حفاظت محیط زیست، دوباره به این مفهوم اشاره کردند.
تسری این مفهوم درباره زندگی انسانی، احساسی میشه. یعنی خود بخود احساسات ما رو درگیر میکنه. در چنین شرایطی ناخودآگاه ذهن من به این سمت میره که: چقدر با این مفهوم حال میکنم تا بعنوان قانون قبول یا ردش کنم؟!
2) اون موزه ای که رفتید، نمونه اش تا حدودی در منزل دکتر عادل یزدی در شیراز هست. البته نه به این گستردگی، ولی از حضور در این منزل عجیب در شهر خودمان، که همه اش بدست خود دکتر یزدی ساخته شده، متعجب شدم.
نورپردازی خاص و مجسمه های دست ساز از خمیر کاغذ.
این، نمایشگاه عجیب و جالبی بود که من دیدم و فضایی خیلی شبیه اینجایی که شما رفتید رو برام تداعی کرد.
خواستم بگم نیروی خواست و اراده آدمها و تجلی اون در قالب رویاهایی که سر و شکل میدن، در همه جغرافیایی قابل تکرار هست.
من در سریال سفر به دور آمریکا، همه اش به دنبال تشابهات با چیزهایی که خودم از نزدیک دیده ام میگردم و خیلی نکات مشترکی هم پیدا میکنم. چه در طبیعت، چه در رفتار آدمها و…
بنظرم اینجور خیلی بیشتر میتونم زیباییهای اطرافم رو تایید و تحسین کنم و بعدا به معدن زیباییها هدایت بشم.
همه تون رو دوست دارم
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.
سلام و عرض ادب خدمت همه شما دوستان عزیزم و سلام مخصوص به استاد عزیزم و مریم خانم دوس داشتنی میدونم که حال همتون خوبه چقدر این فایل فوقالعاده بود چقدر سر تعجب های استاد در موزه من خندیدم و چقدر دوس داشتم ببینم به چی فکر میکردن چقدر نکات مثبت بی نهایتی داشت این فایل چقدر واقعا مریم خانم عزیز دوست داشتنیه چقدر انسان هایی که ذات کودکانه و واقعیشونو نشون میدن احساس خوبی انتقال میدن و باعث زیباتر دیده شدن دنیا میشن و همینطور فرد فوق العاده ای که در والمارت کارمیکردن شخصیت دوستانه ای داشتن چقدرمن لذت میبرم از ترکیب استاد و مریم خانم عزیز مثل کره و مربا که باهم خیلی خوشمزه تر میشن واقعا خیلی دوستون دارم چیزهای بسیار زیادی ازتون یادگرفتم و انشالله بیشترم یاد میگیرم و مطمعنم دیدن موفقیت ما بیشتر شمارو خوشحال میکنه تا فقط حرف زدنمون اینجا پس تمرکز و تلاشمو بیشتر میزارم رو هدفم تا بیشتر از نتیجه هامون لذت ببرید دو بزرگوار عزیز و مهربان و دوست داشتنی ️
به نام خدای بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم خااانم مهربان و دوستان برگزیده ام
خداروشاکرم که بهم فرصت داد تا ببینم و بشنوم و تصدیق کنم اینهمه زیبایی، فراوانی و حال خوب رو.
بازم مثل همیشه کلی ذوق و شوق داشتم فایل ببینم بخصوص با ژست عالی مریم جاان که کجاست اونجا و رنگ آبی و صورتی ملیحی که میدرخشید، موزه باحالی بود پر از نگاه سوالی و تعجب که از هر مرحله میگذشت، تنوع رنگ و شکل و ایده های بامزه شکل های متحرک جلوه بیشتری به موزه داده بود.
ممنونم از استاد عزیزم بابت برداشتن تصاویر زیبا از کوههای سرسبز و درختان سربه فلک کشیده، آسمان آبی بزرگ بی نظیر و دریاچه و عروس و دامادی که اونجا رو به زیبایی انتخاب کرده بودن برای شروع یه رابطه ارزشمند .
خدارو هزاران بار شاکرم که سکانس زیبایی از اینهمه شکوه رو به نظاره نشستم.
از اینکه تو مسیر شمال به ترافیک بربخورم و بگم ای وای ای کاش زودتر میرسیدم ندارم، آخه محل زندگیم شماله…
ولی
وقتی ترافیک جاده سرسبز این فایل دیدم کلی ذوق کردم آخه من تو مسیر بودن رو خیلی دوست دارم و گفتم اینجا میشه با نگاه دقیق تری همه چی رو دید و لذت بیشتری برد و انگار بنظرم اومد که آدمهای تو جاده چقدر دارن لذت میبرن و کلی خودم جای اونا بهره بردم .
استاد عزیزم چقدر نکته ها رو با تکرار بهمون گوشزد میکنین که محبت بی جا ، زندگی رو از حیوانات میگیره و یاد این می افتم که محبت بی جا چطور زندگی عالی تر رو از خودم گرفت، موشکافانه عمل کنیم و هم زندگی کنیم و هم زندگی ببخشیم .
خداروشاکرم که محیط اطرافم پرشده از انسانهای ارزشمندی که برای خوشبختی خودشون و رضای خدا تلاش میکنن و از همنشینی با استاد گرانقدرم و مریم جاان شایسته و دوستان توحیدی ام بی نهایت سپاسگزارم .
در مدار خوبیها ، ناب ترین هارو تجربه کنید .
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام با استاد عزیزم ومریم جان عزیزم وتمام اعضای خانواده معنوی این سایت چو خدایا شکرت که بر دیده ما منت نهادید پله زیبا های جهان هستی ات هدایمتان مردی سپاسسسسسگزارم
خداجونم بازهم یه فایل عالی و بینظیر از مسافرت
چقدر ما با این فایل ها آگاهتر و آسان گیر تر شدیم بر خودمان
الله و اکبرررر
خدا جونم سپاسگزارم به خاطر این سرزمینی که فقط از تو یاد میشود همه هر کجاش فقط نام خداست
اینجا خود خونه خداست خونه ای که وجب به وجب آن شکر گذاری و تغییر و تحولی بزرگ است
خانه ای که هر درش بروید باز وگشوده میشود و دریایی از علم و آگاهی برای همنشینان آن هست
خانه ای که سرشار از نور الهی است خانه ای که سرشار از آرامش و لطافت رو و سلامتی جسم و جان و روان است خانه ای که خدا بندهاشو با دستان قدرتمند خودش داره هدایت میکنه مسیر رو خودش داره نشون میده هر جا کسی بخواد ناخودآگاه برگرده خدا خودش جلوش مونده ومیگه عزیز دردانه من مسیر صحیح اینجاست من خودم صاحب خونه ام من خودم اقیانوس ارامت هستم چی میخوای من هستم بگو و رها باش همه چی آماده است تو فقط درخواستتو به من بگو من از بینهایت راه که بلدم وتو نمیدانی بهت میرسونمش
چی میخوای بیا به خودم بگو من هستم توکل کن و آزاد باش خدایا شکرررررررت
آب. و آبادانی سرسبزی و بهشت و شادی خوشبختی و روابط ومعنویت درختان سربه فلک کشیده و زیبا جادهی بی انتها که خدا چراغ راه شده
سرزمین ناب الهی انسان های فوقالعاده عالی
باز هم شادی و عروسی و در صلح بودن ساده و توحیدی. توکل بر خدای جانها بازی و شادی
حتی حیوانات هم در ارامشگاه خداوند هستند سپاسسسسسگزارم
خداجونم خودت منو لایق کبوترهایی کردی که مهمان خانه ام شده اند من هیچ وقت براساس فایل اینا. که چند سال پیش شنیدن بودمش یه حرفهایی گوشه ذهنم مونده بود و نخواستم که به این کبوترهای قشنگم دونه وغذا بدم گفتم همون جور که خدا خلقشون کرده واناهم دارد شکر گذاری خدارو بازبون خودشون میکنن پی نیازی به من ندارن خدا هواشونو داره همینطور که ساعت 5صبح هدایت شدن کت بیان و لونه بسازن رو کولر خونمون پس به غذاشونم هدایت میشن چقدر قشنگ باهم هماهنگ بودن و طی دوسه روز لونه رو ساختن و الان بچه های قشنگی هم براخودشون دارن پرورش میدن و بزرگ میکنن با عشق قشنگ صدای قشنگشون رو حس میکنم الهی صد هزار مرتبه شکر
مریم جونم من بهت افتخار میکنم به خاطر کودک درونت منم خیلی کودک درونم فعاله با بچه که بازی میکنم دقیقا خودم میفهمم که چه انرژی مثله بچه ها میگیرم خدایا شکرت بخاطر این عزیزان الهی ام
خدا جونم شکرت بخاطر این همه ثروت و فراوانی و نعمت و عشق و معنویت و توحید ربو بیت
عاشقتونم در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم
سلام به تک تک بچه های سایت
من درباره ی این فایل دیروز کامنتمو نوشتم ..
اما کامنت امروزم متفاوته ..
امروز 26مهرماه و روزتولدم هست …
یادم نیست اخرین بار کی تولد گرفتم …
فکر کنم 16ساله م بود که معلمم بهم گفت
بچه ها روزتولدتون دنبال هدیه گرفتن نباشین به فکر این باشین که تو این یه سال چقدر رشد کردین
از اون سال من یه دفتر برمیداشتم و هرچی نتیجه میگرفتم داخلش یادداشت میکردم و از نخ
مهمونی گرفتن و هدیه گرفتن بیرون اومده بودم و خانواده م هم کاملا ازهمون موقع پذیرفت و به نظرم احترام گذاشت …
و یادمه تو این روز من به پدرومادرم
هدیه میدم و قدردانی میکنم بابت اینکه
منو بدنیا آوردن و تلاش کردن و بزرگم کردن …
هرسال این دفتر داخلش نگاشته میشد ،
این دفتر همچنان داشت پرمی شد
از ازدواجم
از خاطرات خوبم
از خواسته هام ، از بدنیا اومدن بچه هام و ……
اما از روزی که وارد سایت شدم
یه دفتر زورش نمیرسید که به یک ماه بیشتر دوام بیاره ….
استاد چقدر تو سایت شما من بزرگ شدم و در کنار کامنت های بچه ها رشد کردم ….
چقدر برگه های دفترم پرشد از تغییرات درونیم ،
نه فقط نتایج وخواسته های مالی وبیرونی..
چه قدر تو دوره 12قدم نوشتم ونوشتم
از نقطه ضعفام
از پاشنه آشیل هام
از خودم فرار نکردم
قول دادموتعهد دادم که محکم وایسم
تمرین هارو باعشق انجام دادم و
واقعا آسانسوری رو به جلو حرکت کردم…
اما تو دوره لیاقت که تهیه کردیم دوره ش رو ..
دفترو برگه و نوشتن کم میاره
خیلی وقتها دارم مینویسم و گذرزمان متوجه نمیشم واقعا و بهت زده میشم بخدا …
تو این دوره
منو با خودم نشوندین تنها
که ببین تو همین جوری لایق و باارزشی ها.
فارغ از نتیجه ونگاه بقیه …
انگار باسرعت نور تو این دوره درحال حرکتیم
و دقیقا
دست خودمو گذاشتین تو دست خودم استاد…
امروز اولین سال تولد منه که احساس لیاقمندی
میکنم و امروزم با این احساس شروع کردم ..
اومدم دیدم تو تموم دفترام خواسته هام نوشتم و برآورده شدن تو یه سال خداروشکر
اما اما
باور لیاقت
سرمنشا همه چیز بوده ..
اینکه درونت رو پیدا کنی
آزاد و رها باشی
این دوره خودشناسیه
خود دوست داشتنه …
این کامنت هدیه ایست از نوع قدردانی برای شما استاد عزیزم و خانم شایسته مهربونم …
و میرسیم به هدیه ی خوشگلم برای همگی بچه های سایت با کلی ایموجی قلب :
همیشه تک تک کامنتهای شما عزیزان دلم برام نشونه بوده وهست
هدایت بوده وهست
نگاهم به کامنتهاتون با عشق بوده وهست
چقدر از کامنتهای شما آگاهی دریافت کردم ومیکنم
چقدر با نتایج هاتون لذت بردم ومی برم
اینکه خدا دستتو بگیره و بیاره بذاره اینجا
درست وسط بهشت …
چقدر جای شکرگزاری داره
همین جا حکم بهشته برای من ..
همه تون دوستای بهشتی هستین برای من ..
اینکه وسط یه عالمه دوست و رفیق نامبروان
قراربگیری که همگی شون دنبال رشد شخصیت شون هستن و تمرکز به زیبایی های زندگی واطراف شون میکنن و همدیگه رو تحسین میکنن ..
دوستهایی که به من ثابت کردن باور فراوانی این جهان رو …
دوستهایی که فارغ از شرایط زندگی شون ، میان و از زیبایی ها مینویسن
تو این دنیا که خیلیا دنبال دوست و رفیق میگردن
تا باهاش درددل کنن ..
من دوستایی مثل شما دارم
که اهل دل هستن نه درددل .
دوستایی دارم که نگاهشون به زندگی عظمت داره
دوستایی دارم که با احساس باهام حرف میزنن
دوستایی دارم که لبخندخدارو میبینن
نگاه خدا تو زندگی هرروزه شون هست.
دوستایی دارم که خیلی با لیاقتن …
همیشه وهمیشه به وجودتون افتخارمیکنم و
درقلبم هستین …
عاشقتوووووونم .
دم همگی تون گرم
زندگی تک تک تون پراز عشق و حال خوب
ان شاالله
سلام و درود خداوند بر فاطمه جان عزیز
شاعر توانا و نویسنده خوش ذوق سایت عباسمنش. تولدت هزاران بار مبااااااارک باشد. خووووش آمدید به سرای گیتی؛ قدومت مبااارک که با آمدنت دنیا را جای بهتری برای زندگی کردید.
چقدر کار خوبی کردی که کامنت گذاشتین و این شادی و احساس قشنگ رو با فرشتگان سایت به اشتراک گذاشتین و چرخه این حال خوب و انرژی مثبت رو در زندگی های ما هم جاری کردید. و این هم از عزت نفس و احساس ارزشمندیتان نشات می گیرد که ازین بابت هم بهتون تبریک میگم.
چقدر خوب اون جمله زیبای معلمتون یادتون مونده و آویزه گوشتون کردین و سرلوحه زندگیتون که مهم نیست که یکسال به عمرتون اضافه شده یا یک سال از عمرتون کسر شده؛ بلکه مهم اینست که ببینیم چقدر رشد کردیم؛ چقدر ظرف وجودمان بزرگتر شده و چقدر ارتباطمون با خداوند بهتر شده و چقدر قانونمندیهای خداوند رو درک کردیم و الهامات و نشانه هایش را دریافت و عمل کردیم.
چقدر این جملتون زیبا و عمیق و لذتبخش بود برام که گفتید دوستانی داریم که اهل دل هستن نه درددل! و این همان تفاوت ما با عامه مردم است.
تولدتون رو به خودم و به همه اعضای سایت تبریک میگم و بخصوص به آقا رسول عزیز که شریک و همسر دلبندتان در این مسیر زیبا هستند. و قدردان وجود ارزشمندتان هستیم. شعر زیر بعنوان کادوی تولدتون تقدیم نگاه پر مهرتون میکنم که تائیدی است بر ماه زیبای تولدتان.یا حق
یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد
بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد
و خداوند شب و روز و تمام لحظات
با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد
تولدت مبارک مبارک مبارک
سلام خدمت آقای زرگوشی عزیزم
سپاسگزارم از کامنت پر از احساس و آگاهی تون
سپاس از پیام تبریک و لطف تون .
سپاس بیشتر از شعری که برام نوشتین و کیف کردم….
الهی که همیشه سرشار از لبخند خدا باشین و در بهترین فرکانس ها قرار بگیرین .
هزاران سلام به داداش اسدالله عزیز و باصفای سایت
وقتی پیام پر مهرتون رو در پاسخ به کامنتم خوندم میخواستم حتما تشکر و قدر دانی کنم از این همه لطف و زلالی وجودتون ..
که خداوند دوباره روزی جدید و دلچسبی از نقطه ابی به من هدیه کرد که پاسخ فاطمه جان بود..
اومدم دیدم شما هم کامنت گذاشتین برا خواهرمون..
چقدرررررررررررر کامنت تون زیبا بود به ویژه این که مزین شده بود به ابیاتی صمیمی و روان که خوندش منو هم به وجد آورد…
سپاسگزارم از این همه سلیقه و حسن انتخاب.
و ممنونم ازتون داداش اسدالله بزرگوارم که همیشه حضورتون در هر بخش برامون پر از زیبایی و خیر و برکت است..
هر لحظه در پناه نور و عشق الهی باشید.
سلاااااااااااااااامممممم
سلاااااااااااااااامممممم
فاطمه جان گلم
بانوی تازه دیده گشوده به جهانی نو
قدمت مبارک و وجودت پر برکت دوست زیباروی من
چقدررررر من تحسینت کردم فاطمه قشنگم ..
چه دیدگاه زیبایی برای تولد داشتی از سالها پیش..
افرین بهت دوست الهی من که نام مقدست برازنده قلب پاکت هست..
هدیه ی خوشگلت رو با عشق پذیرفتم و لذت بردم و کیف کردم از این همه بزرگواری روحت..
امیدوارم امسال بهترین سال عمرت تا الان باشه واست
پر از تجربه های ناب
پر از عاشقانه های پاک
پر از دریافت ثروت و نعمت و رحمت حق
الهیییییییی آمین…
در کنار داداش رسول عزیز و فرشته های کوچولوت زیر سایه نور و عشق الهی پاینده و سعادتمند و خوشبخت باشید
سلام وجیهه بانوی عزیزم
دختر پرانرژی خوشگلم
رفیق جانم …
سپاس از کامنت زیبات و پیام تبریکت عزیزدلم .
با عشق لطف ومحبتت رو دریافت کردم .
الهی که همیشه در کنار عشق دلت آقا حبیب بزرگوار در بهترین فرکانس ها قراربگیری ..
همواره نگاه خداوند پشت وپناه زندگیتون باشه و درکنارهم سالم وشاد وثروتمند باشین ان شاالله
سلااااممم سلااااممم فاطمه جان
تولد تولد تولدت مبارک
مبارک مبارک تولدت مبارک
تولدت رو تبریک میگم عزیزم و هزاران آفرین و احسنت بر شما که اینچنین با تعهد و استمرار مشغول خودسازی هستی
چه زیبا بود این نگاه متفاوتت که نوشته بودی تو روز تولدت شما به پدر و مادرت هدیه میدی و قدردانی می کنی بابت اینکه شما رو بدنیا اوردن و تلاش کردن و بزرگت کردن
و مطالبی که راجع به سایت و دوستان عزیز بیان کردی فک کنم زبان حال همه ما هست و بینهایت خدا رو سپاسگزارم برای این نعمت
فاطمه جانم از شما سپاسگزارم و روی ماهت رو می بوسم
در پناه خدا متنعم از نعمتهای بی پایان الهی باشی
سلام سلام
به خانوم سلیمی بزرگوارم
خیلی از کامنتی که برام نوشتین خوشحال شدم عزیزم
خیلی لطف کردین و قدردان محبت شما هستم .
خداروشکر واقعا که درکنار شما و دختران عزیزتون و بقیه دوستان در این سایت هستیم و کلی فرکانس خوب میفرستیم .
الهی که زندگی تون سرشار باشه از نگاه خداوند و عشق و نور الهی.
سلام به فاطمه جانم
سلام به همسر عزیزم
سپاسگزارم از کامنت قشنگت که کلی لذت بردم
درست گفتی عشقم
ما الان میشه گفت چیزی به اسم تولد عرف جامعه نداریم…
در سالروز تولدمون دست بچه ها را میگیریم و به یه روز تفریحی دلچسپ دور هم میپردازیم و و کلی کیف میکنیم و در سال چندین و چند مرتبه تولد داریم
هرچند به کام بچه هامونه که کیک هارو بخورن و
ما غذاهای مناسب بر بدن میزنیم طبق قانون سلامتی….
یادمه بارها و بارها هنوزم این کارا میکنیم که شده هر وقت محمد حسن جان یه پیشرفتی داره و مثلا رفته مدرسه با یه همکلاسی ارتباط برقرار کرده
جشن براش میگیریم و خودمون به لذت و پایکوبی میپردازیم
و دیگه برای بچه هامون واقعا چند سالی هست که روز تولد روزیه که یه پیشرفت و یه حرکت رو به جلو داشته باشی و حال دلت خوب باشه و شاد باشی.
نه اینکه صرفا در روز تولد یه عده جمع بشن و برای زاد روزت کف بزنن…
البته این یه نظر شخصیه برای ما و ما برای بقیه هم احترام قائل هستیم.
بازم فاطمه جان چقدر فراموشکارم من، که این یه مورد را هم از قلم انداختم و شما چه خوب بهش اشاره کردی
که واقعا بچه هارا همین طور که هستن بهشون با رفتارمون یاد دادیم که هر روزی که شاد بودی و لذت بردی و از چیزهای منفی اعراض کردی اون روز روز تولد تو هست.
هرچند شما همیشه نظرشخصی بچه هارو پرسیدی که دوست دارن تولدشون چه جور بگیریم
مثلا محمدحسن دوست داشت امسال وسط گندم زارباشه و ما تو تیرماه تو سفر اردبیل تولدش گرفتیم…
هلیسا دوست داشت تو توچال و شهربازی باشه که برای اونم عملی شد دربین خودمون 4نفری …..
همسر عزیزم بانوی بهشتی ام سال روز تولدت را بهت تبریک میگم و امیدوارم سالهای سال در کنار هم به این زندگی سراسر لذت بخش که همراه با فراز و نشیبهایی واقعا بوده ولی با همدلی و تلاش و همفکری ازش با قدرت عبور کردیم
و خدارا شکر در مسیری قرار گرفتیم که در حال رشد هستیم و در حال یادگیری
یادمه چند سال پیش در یه کلاس 3 روزه خودشناسی شرکت کردم
که استاد به هممون گفت بچه ها شما خیلی قدر خودتونا بدونید
میدونید چرا ؟
چون در مسیر هستید
این در مسیر بودن خیلی خیلی نعمت بزرگیه
خدارا شکر این مسیر باعث شد به جایی برسیم که با افتخار بگیم شاگرد استاد عباسمنش نازنین هستیم و با کلی دوستای ناب بهشتی تو این مسیر همسفریم و اینقدر از نوشته ها وتجربیاتشون یاد گرفتیم که خدا میدونه هر کدومشون تو قلبمون مثل مروارید میدرخشند.
مثل همیشه که میگی تو این سایت بودن برای ما
هرروز به نوعی متولدشدنه همراه با لذت و آگاهی.
در پناه الله بهترین احساس و لذت بندگی را از خدا
برات آرزومندم عشق دلم. بووووووووووووس.
سلام رسول جانم
عشق دلم
سپاسگزارم از کامنت خوشگلت و سفری که اومدیم دمت گرم.
بی نهایت قدردان لطف ومحبتت هستم و خداراشاکرم بابت همراهی وهمدلیت .
منو امواج شیرینت بغل گرفته
مثل دریایی که فاز عسل گرفته
دلم عشقت رو از روز ازل گرفته
برای چشمات از حافظ غزل گرفته
بوووووووووووووس.
هزاران سلام به داداش رسول بزرگوارم
ایییییییییییی جانم به این همه عشق و مهر و محبت
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
الهییییییییی به لطف حق همیشه عشقتون پایدار و حال دلتون عاااااااالیییییییییی باشه ان شاءالله..
همیشه ی خدا عشقِ بین زوجین منو به وجد میاره و شاد میشم.
برام بسیار قابل تحسین هستین عزیزانم…
چه از این زیباتر..
چه از این بهتر..
چه از این شنیدنی تر…
چه از این دیدنی تر..
عشق از خداست که مثل نوری بر قلب ها میتابه و هررررررر جا باشه ، هررررر جا بره اون مکان و اون محفل رو نورانی میکنه…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که به یکی از نورانی ترین تولدهای عمرم دعوت شدم…
فاطمه عزیزم ، خواهر خوبم تولدت رو مجدد تبریک میگم ، داداش رسول گلم ممنونم که همه ما رو شریک این جشن بینظیرتون کردین تا باز هم عشق ببینم و نور خداوند رو…
الهییییی غرق نعمت و الطاف توایم الحمدالله..
خداوند برای همدیگه حفظتون کنه و ان شاءالله امسال ، عشقتون نورانی تر و وجودتون پر برکت تر و خواسته هاتون در مدار اجابت باشه..
در کنار هم ، در پناه نور و عشق الهی باشید عزیزان دوست داشتنی ام
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام فاطمه عزیزم
مطمئنا خداوند به روز خلقت شما کلی افتخار کرده و امروز منم حال خوب شمارو درک کنم و تبریک میگم واسه همه تولدهای نیکی که توزندگیتون اتفاق افتاده .
واسه حضورتون و پیشرفتتون و دیدارتون حسابی خوشحالم و خداروشاکرم بابت دوستی ارزشمند شما .
آخرین فایلی که گذاشتین یادم میاد میخواستم بنویسم که از تصویر پروفایلتون دلم زنده میشه و احساس بسیار عالی پیدا میکنم و زوم میکنم روش و با یه لبخند میرم سرکامنت بعدی .( نشد ولی خداروشکر روز تولدتون خاطر نشان شد)
هزاران زیبایی نثار وجود ارزشمندتون
یه چیز بامزه ، پنجشنبه پیش تولد خواهرم فاطمه بود و براش آرزوی ناب ترین ها رو داشتم و جالبه پیامک زدم براش و امشب یه فاطمه خانم دوباره…..
از اینهمه همزمانی و شرایط گفتگو فعال خداروشاکرم و براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.
در مدار خوبیها سلامت ، ناب ترین هارو تجربه کنید
سلام عزیزدلم
سپاسگزارم از کامنتی که برام نوشتین و تبریک تولدم …
سپاسگزارم از لطف و محبت تون
خداروشکر بخاطر وجود شما و بقیه دوستان عزیزدراین سایت …
تولد خواهرتون هم مبارک باشه ..
الهی که سرشار باشین از نگاه خداوند و زندگی تون چون الماس بدرخشه عزیزم .
بهه تولد
سلام فاطمه جان آبجی قشنگم تولدت هزاران بار مبارکمون باشه
سپاسگزارم عزیزم که مارو هم در شادیهات شریک میکنی.
چقدر زیبا ودلی نوشتی عزیزم لذت برم از استمراری که در رشد وپیشرفتت داشتی وداری
انشاالله که در کنار آقا رسول وبچهای گلت به بهترینها برسی عزیزم.
سلام به فاطمه جان عزیزم
سپاسگزارم از کامنت خوشگلت و تبریک تولدم عزیزم ..
بودن درکنارشما دوستان بزرگترین شادی و افتخاره برام .
بارها از کامنت هاتون انرژی گرفتم و هدایت شدم .
الهی که همیشه سرشار از نورالهی باشی و سالم وثروتمند در کنارخانواده ی محترمت برقرارباشی عزیزم.
سلام فاطمه جان
وسط کامنتت بلند شدم و رفتم نماز خوندم
من نمیتونم اشک شوق بریزم اما اینققققدرررررر احساس کردم که خداوند داره با کامنت تو با من صحبت می کنه چرا من حرفامو با خدا نزنم
اینقدر در دلم تحسینت کردم که
گفتن توالدت مبارک حالمو جا نمیاره
فقط بغض کرده بودم که تو نمازم گریه کنم
ولی با خودم عهد کردم برای هر چیزی اشک نریزم مگر ارزش اشکامو بدونه
اما اینجا
اشکام نمیزاره بنویسم و خیلی سعی میکنم نریزن و…
آه فاطمه فاطمه فاطمه
و رسول تو چقدر خوشبختی
چقدر خوشحالم که اینجا و بین شما هستم
واقعا اینجا بهشته
درست وسط بهشت
خدایا چجوری شکرتو بجا بیارم؟!
آرزوی اجابت بقیه آرزوهاتو دارم
در پناه عشق و سرشار از نور آگاهی
وجودت سلامت و غرق در سعادت باشی
تولدت مبارک دخترِ خدا
سلام به آقا حبیب بزرگوار وعزیز
بسیار سپاسگزارم از کامنت تون
خیلی قدردانم از لطف ومحبت تون
بابت تبریک تولدم ….
خیلی بیشترتر سپاسگزارم از بیان احساس تون وگفتگوی دونفره تون با خدا که تو کامنت نوشتین و
خیلی دلی با خدا حرف زدین
من ورسول جانم با خوندن کامنت شما احساس مون گل کرد واشک شوق ریختیم …
دم شما گرم
سایه تون مستدام باشه
بسیار لذت بردم و مثل همیشه به بودن درکنارتون دراین بهشت دنیا افتخارمیکنم .
الهی که سرشاراز عشق الهی در کنار عشق دلتون وجیهه بانو باشین .
تن تون سالم و دلتون شاد و لبتون خندون باشه ..
سلام به روی زیبا و ماهت فاطمه جانم.
تولدت مبارک عزیز دلم.
خیلی بهت تبریک می گم فاطمه جان. نه فقط برای تولدت، بلکه برای آگاهی عمیقی که امروز داری، برای رشدت، برای تلاشی که کردی واسه تغییر، برای تعهد و قولی که به خودت دادی و بهش وفادار موندی، برای احساس لیاقت و ارزشمندی که داری، برای تا اینجا اومدنت و توی مسیر بودنت، و برای رابطه قشنگ و عاشقانه ای که با برادر عزیزم آقا رسول داری.
نمی دونی چقدر ذوق کردم وقتی فهمیدم شما همسر آقا رسول خانکی هستین. اصلاً قند تو دلم آب شد از خوشحالی.
از کامنت های آقا رسول پیش از این کلی یاد گرفته بودم، ولی افتخار نداشتم کامنت های شما رو ببینم.
خیلی خیلی تحسینتون می کنم برای داشتن این رابطه عاشقانه و زیبا و پر از مهر و احترام.
برای خانواده چهارنفره تون بهترین ها رو از خداوند می خوام. سلامتی باشه و عشق و آگاهی و آرامش و لذت و ثروت، همه بی نهایت و بی حساب.
سلام یگانه جان عزیزم
سپاسگزارم از کامنت خوشگلت
سپاسگزارم از پیام تبریکت عزیزم
سپاسگزارم از لطف ومحبتت به من و رسول جان .
بسیار باعث افتخارهست برای من و رسول جان که در کنار شما دوستان بهشتی هستیم و از وجودتون لذت میبریم عزیزم
الهی که سرشار از لبخند خدا باشین و دربهترین مدارها قراربگیرین..
سلام بر فاطمه عزیز سایت که همیشه کامنت های شما و همسر گرامی آقا رسول را میخوانم و لذت می برم. احسنت احسنت احسنت …
اول از همه تبریک به خداوند برای خلق همچین بانویی، تبریک به استاد به خاطر داشتن همچین شاگردی، تبریک به پدر و مادرتون برای داشتن همچین دختری، تبریک به آقا رسول برای داشتن همچین همسری، تبریک به دو گل خونه تان به خاطر همچین مادری و تبریک به ما شاگردان سایت به خاطر داشتن همچین خواهر هم فرکانسی …. خدا را شکر. تولدتون خیلی خیلی خیلی مبارک.
کامنتتون کلی برام درس داشت. خیلی زیاد.
از کامنت آقا حبیب عزیز برای شما، بغض کردم و در دلم یه احسنت با پر از احساس گفتم.
به امید خدا که هر روزت باشه پر از پیشرفت و احساس خوب و همینطور جشن بگیری. ممنون هستم ازت به خاطر حضورت
در پناه حق
شیما
سلام به شیما جان عزیزم
سپاسگزارم از کامنت پراز شور واحساست
سپاسگزارم از پیام تبریک متفاوت وقشنگت…
سپاسگزارم از پروفایل جذاب وچهره ماهت ولبخند خوشگلت…
خداروشکر بخاطر وجود باارزش تک تک تون در زندگیم عزیزم
الهی که دربهترین مدارباشین و
سرشاراز نگاه خداوند باشین .
باسلام خدمت استادعباس منش و عزیز دلشون استاد شایسته نازنین و تمام دوستان توحیدی در این مسیر بهشتی
خدارو شکر که سعادت دیدن این همه زیبایی و عشق و ثروت وفراوانی رو یکبار دیگه پیدا کردم از تمام نکات و زیبائیهای این فایل که بگزریم میرسیم به خانم شایسته نازنین که چقدر آزاد و رها از اون چیزی که در اون لحظه حالشو خوب میکرد داشت لذت میبرد درست مثل دختر بچه های 6یا 7 ساله فارغ از هر قضاوت یا نظر بقیه فارغ از هر نقاب و ماسکی داشت بازی میکرد ولذت میبرد و من چقدر تحسینتون کردم و این احساس لیاقت و خود ارزشمندیتون رو تحسین کردم وچقدر اشک ریختم که خدایا منم این در صلح بودن با خودم رو میخام منم این زندگی در لحظه رو میخام منم این ارزشمند بودن بی قید وشرط خودم رو میخام بدون اینکه هیچ چیزی رو مانع کنم برای جلوگیری از حال خوبم واقعا کی و چی از من ارزشمندتره که من به خاطرش شادی در لحظه رو به خاطرش از دست بدم و به خاطر حرف و قضاوت و نگاه بقیه اون کاری رو که دوست دارم انجام ندم وقتی اون دقایق از فایل رو میدیدم داشتم فکر میکردم که من واقعا شاد بودنم و حال خوبم رو گره زدم به ماشین خونه حساب بانکی پاس شدن فلان چک و راضی کردن فلانی و هزارتا چیزه دیگه و خانم شایسته با داشتن تمام این نعمت ها بازم رهای رها داره از چیزایی که شاید از نظر خیلیا مسخره یا زشت و جلف باشه با تمام وجود لذت میبره و این تفاوت نگاهه که این نتایج رو رقم میزنه و این صلح درونی و احساس لیاقت بی قید و شرطه و حال خوبه که باعث هم مدار شدن با استاد میشه چقدر خوبه که من بتونم خودم باشم و برای دل خودم زندگی کنم تحسینتون میکنم که انقدر صاف وزلال و جاری هستید
در پناه رب همیشه مهربان شاد و پیروز باشید