سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 221 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

461 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1959 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه

    به به خدارا هزاران مرتبه شکرت بابت مسیر فوق العاده عالی و زیبا که واقعا نقاشی خدا هست که حرف آخر رو میزنه

    ترکیب زیبای جاده و درختان و آسمان و ابر ها که فوق العاده عالی و دیوانه کننده هست

    واقعا که دیگه شهر فقط برای خرید خوبه و طبیعت هست که جای زندگی ما هست

    چقدر. جوراب های مریم خانم پر از رنگ های طبیعی هست مبارکتون باشه انشالله

    و چقدر قابل تحسین هستید که شکر گزاریتون آنقدر زیاد خوبه که دفتر رو با حجم بالا تمام کردید و بازم میگوید من همیشه شکر گزاری نمیکنم

    انگیزی شد برای من که دوباره علاوه بر گفتن نوشتن هم شروع کنم و شکر گزاری ها رو دوباره با نوشتن استارت بزنم

    به به عجب کوه های پر از برف که باعث شدند هوا خنک تر بشه

    بریم یه مسیر پیاده روی رو بریم تا قله که چقدر قرار هست اتفاقات عالی برامون رخ بده ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    ندا امیری فر گفته:
    مدت عضویت: 2568 روز

    سلام ب استاد عزیزم

    و خانم شایسته عزیز

    اهل کامنت گذاشتن نیستم گاهی میام پیام دوستان میخونم

    امشب نتونستم نیام ی حسی بهم گفت برو لین پیام بنویس تا همه قانون بیشتر درک و اجرا کنند تا همه ب اون خدای واحد ایمان بیارن

    تشکر ویژه از شما دارم بابت ضبط و پخش این تصاویر زیبا و سفر بدور آمریکا

    همیشه با دیدن فیلم‌های شما من هدایت ب سفر دلخواهم شدم.

    سفر بدور آمریکای قبلی هدایت ب سفر خوزستان و اهواز شده بودم.

    و در این سفر که از مرداد امسال آغاز شد بعد از دیدن هر قسمت و احساسات خوب گرفتن ازشون..آخر شهریور من و پسرم با هم به استاان سمنان شهر توریستی و ییلاقی شهمیرزاد و روستای ده صوفیان منزل یکی از اقواممون راهی شدیم.و بسیار خوش گدشت

    تموم اون چیزایی ک در فیلم دیدم کوه جاده رودخونه درخت میوه آسمون آبی ابرها همه چیز بصورت واقعیت در سفر دیدم و یاد شماها می افتادم.

    سفر دومم همین چند روز پیش آخر مهر تور2/5 روزه گیلان ماسوله و ماسال زیبا بود.

    یکی از خواسته هام بود…اصلن نمیدونم چجوری جور شد همه چیز خواست خدا شد حتی بارون سیل آسایی ک میخاست بباره بخاطر ما قبل از بازدید موزه و سراوان بند اومد.

    استاد جان همه چیز در زمان و مکان درست برام اتفاق افتاد.خیلی این سفر هدایتی بود.

    تنها رفتم برای اولین بار تنها بدون خانواده..ولی ارزش داشت اینقدر آدمهای خوب در گروه بودند ک هر کدوم ب شکلی بهم محبت می‌کردند.. یکی پتو میداد یکی چایی یکی میوه از اون طرف اتوبوس بلند میشد می آورد.یکی بهم میگفت بخور تعارف نکن شیرینی بخور

    یکی بهم میگفت میخای ازت عکس بگیرم

    خیلی خیلی اتفاقات قشنگ برام افتاد ک بیشتر لطف خدا رو نسبت بخودم احساس کردم.

    ی مدتیه دارم تمرین عشق بخود و آینه انجام میدم.

    چیزهایی رو خدا بهم نشون داد ک باعث شد نسبت ب خودم مهربون باشم و دست از ایراد و مقایسه خودم بردارم.

    مثلن…در این سفر توی گروهمون دختر جوان تحصیلکرده ولی معلول (دست و پا داشت ولی در حرکات و حرف زدن مشکل داشت)

    صبحانه روز اول من تنها روی میز نشسته بودم اون خانم اومد سر میز من

    کمی گذشت چون پی هر چیزی میرم…با خودم گفتم چرا این همه جا اومد سر میز من…زود تند درسشو گرفتم…گفتم ندا میدونی چیه خدا داره بهت میگه که من تو رو سالم بدون عیب و ایراد آفریدم اون وقت تو همیشه احساس ضعف داری…همیشه داری از خودت ایراد میگیری…خودتو بزار جای این خانم ببین میتونستی 1 دقیقه اینجوری زندگی کنی

    نه هرگز نمیتونستم

    و اونجا بود ک حس کردم خدا خیلی دوستم دارم و دوستم داشته از سالها قبل حتی روزهایی ک من یادش نبودم اون دوستم داشته و دارم سعی میکنم ب تموم بخش بخش بدنم عشق بدم دیگه نمیخام ب خاطر اینکه چیزی ندارم جسمم ک لایق عشق و احترام هستند آزار بدم.

    ی جایی خانم شایسته در سفرهای قبلی بود فکر کنم گفته بودند…این جسم ما ما در مقابلشون وظیفه داریم..

    اون زمان فقط شنیدم..ولی الان درک کردم..ک لزومی نداره من اگر خونه نوساز ندارم..من اگر تحصیلات آنچنانی ندارم..من اگر ماشین شاسی بلند ندارم من اگر ویلا ندارم من اگر خونم آسانسور نداره ..بخام گریه کنم بخام غصه بخورم بخام ناراحت باشم اصلن …این جسم من روح داره روحش از خداست خیلی با ارزشه و لایق عشق و احترامه

    خیلی رهاتر شدم استاد

    خیلی سبک شدم

    ی مثال دیگه

    خانم پزشکی بودند.

    ک موقع اقامت در هتل و دادن اناقها من با این خانم و یک خانم دیگه افتادم.

    ایشون ک پزشک بودند شب موقع خواب دستگاهی به خودشون وصل کردند ک گویا جلوی خر پف میگیده..

    همون لحظه یاد خودم و سلامتی خودم و فایل سلامتی افتادم و بیشتر عشق خدا رو بخودم حس کردم.

    گفتم ببین خودش دکتره ولی خودش سلامتی نداره حتی نمیدونه ک درمانش چیه حتی نمیدونه درمان داره و وابسته ب اون دستگاه نباشه

    و باز خدارو شکر شکر کردم اشک ریختم ک اینقدر دوستم داره قانون زندگی بهم یاد داده قانون سلامتی بهم یاد داده

    خیلی درسها گرفتم خیلی ی تلنگر بود برام بیشتر این سفر

    و خبر بینهایت خوش امروز استاد عزیزم

    میدونم ک شما هم خیلی خوشحال میشید ولی طبیعیه ک اتفاق بیفته چون این قانونه

    شما گفته بودید قانون براتون عوض میشه.

    در کامنتهای قبلی گفته بودم پسرم سربازه مرزی هست با 6 ماه کسری خدمت ک میشه 18 ماه سربازی

    شکر خدا آخرین روزهای 15مین ماه خدمت داشت میگدروند ک درست 30 مهر اعلامیه جدید سربازی اومد ک تمام سربازان در حال خدمت و سربازان جدید شامل 3 ماه کسری خدمت میشن..

    این خبر دیشب همسرم بهم داد.

    دقیقآ 15 ماه پسرم 1 آبان یعنی امروز تموم شده و در چ زمانی این اعلامیه اومد(خدایا شکرت)

    و دیگه انتظار من بسر رسید. (در صورتی ک قبل این طرح جدید سربازی باید تا 1 برج 11 خدمت میکرد)

    خدایا شکرت

    صبح پسرم تماس گرفت و گفت چند روز طول میکشه تسویه کنه و بیاد انشالله…و بهم حرف شما رو گفت استاد عزیزم ک // قانون تغیر میکنه//

    شما این جمله رو بارها در فایلتون گفتید

    ک شماها فقط روی خودتون کار کنید همه چیز عوض میشه حتی قانون عوض میشه

    شکررردت خدایا

    و خدا برامون قانون عوض کرد استاد نه آشنایی داشتیم نه پارتی نه جانبازی نه کارت بسیج نه ….هیچ استاد فقط خدا و بس

    خدا برامون کافی شد.

    خیلی خوشحالم و خاستم این خبر خوش بگم تا دوستانی ک اینو میخونن هیچ وقت از مسیری ک درش قرار گرفتند ناامید نشن ادامه بدن فقط ایمان بیارند ب اون نیرویی ک نمی‌بینند.

    نمیگم من ناامید‌نبودم چرا بودم ولی میگفتم خدا بهتر برام میخاد حتمآ این بهترینه….مادر موسی برا خودم مثال میزدم…و…

    خوشحالم و ممنونم ک احساسات و نوشته های منو خوندید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      حمید معدندار گفته:
      مدت عضویت: 1020 روز

      بنام الله یکتا

      سلام به خانم ندای عزیز

      چقدر خب نوشتید ، واقعا لذت بردم و تحسینتون میکنم بابت : تغییر فرکانسها و باورها تون ، رها بودن ، در صلح بودن با خودتون ، ارتباط خوبتون با خدای یکتا و سپاسگزاری از الله مهربان بخاطر همه چیز

      اشکم در اومد ، با خوندن کامنت شما و اتفاقات زیبایی که براتون رقم خورده و احساس سپاسگزاری که داشتید ، یاد اولا سلامتی که خدا بهم داده افتادم و سپاسگزارشم و بعدش یاد سربازی خودم افتادم ، که بعد از 2 ماه آموزشی در مرکز 04 بیرجند و 2 ماه دوره کد در لشکر 81 زرهی کرمانشاه و گرفتن درجه گروهبانی دقیقا در اوج گرما تو مرداد سال 83 به اندیمشک اعزام شدم و چقدر برام غریبب بود جایی که تا بحال نشنیده و نرفته بودم اونم تو فصل گرما و ماه خرما پزون (اونایی که اهل جنوبن میدونن من دارم درمورد چه دماو هوایی صحبت میکنم ) منی که بچه البرز و دل کوه بودم یهو وارد یه هوایی مریخی شدم

      و خانم ندا عزیز نکته اش اینه که بعد از حدود 100 روز انتقالی من اومد وقرار بود تسویه کنم و برم پادگانی که تو منطقه خودمونه و زمانی که خبر انتقالیم اومد همینطور اشک ذوق میریختم و خدا رو شکر میکردم که چقدر من رو دوست داره و همیشه هوامو داره و هدایتم میکنه به مسیر های دلخواهم

      دوباره چند روزه که با کنترل ذهنم و توجه به زیبایی ها و قرار دادن خودم در احساس خوب و سپاسگزاری خداوند و البته هدایت خدای مهربان دارم اتفاقات جدیدی در زندگیم خلق میکنم که نشانه هاش از دیروز اومده و امروز و فردا قراره که کلی کارای مهم انجام بدم که نتیجه اش برام ثروت وخوشبختی وحال خوبه ، خدایا شکرت

      براتون آرزوی سلامتی وثروت دارم و امیدوارم که تو همین دو سه روزه پسر گلتون کارت پایان خدمتش رو بگیره و بسلامتی برگرده

      مرسی بابت کامنت خوب تون

      در پناه الله یکتا شاد ، سالم ، ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        ندا امیری فر گفته:
        مدت عضویت: 2568 روز

        سلام آقا حمید دوست فرکانسی عزیز

        ممنون از احساسات قشنگتون

        خوشحالم ک کامنتم مفید بوده و شما رو یاد دوران سربازی و لطف و مهربونی خداوند بزرگ ک همواره مارو بیشتر از خودمون دوست داره انداخته…سپاسگزار اون خداوند هستم ک اینقدر به فکر بندگانش هست و براشون جز خیر و خوشی چیزی نمیخاد…

        تا ما ب این درک برسیم ک تنها خداوند قدرت و حامی ماهست(برای من ک خیلی طول کشید و بازم بیشتر باید درک کنم) ک چقدر دوستم داره و همش بفکرمی حتی بیشتر از خانوادم…وقتی ب این جایگاه میرسی مثل چیزی ک استاد میگه خیلی حسش قشنگه اینکه بدونی قدرت تویی و تنها خدا

        ی حس سبکی بیخیالی داری انگار چون میدونی اون کنارته

        بله دیروز ب تاریخ 6 آبان ماه نامه تسویه سربازیش اومده( در صورتی ک 11/1/ آخر دی ماه باید سربازی می اومد)

        3 ماه کسری خدمت از طرف دولت

        بدون پارتی بدون هیچ

        فقط با فرکانس قانون عوض شد.

        و امروز 7 آبان قراره از بجنورد(هنگ مرزی راز جرگلان) بیاد خونه)(ساری)

        خوشحالم ک این پیام دارم ب شما دوست عزیز و همه ی اونایی ک این متن میخونند میدم

        حتمآ هدایتی هست ک همیشه امید داشته باشیم و در این مسیر و در این سایت الهی باشیم بدون شک درها باز میشه و از جایی ک نمیدونیم در زمان و مکان درستش بهترین اتفاقات رقم میخوره

        بارها داخل این سایت کامنت بچه ها خونده بودم ک ب نحوی سربازیشون کسری خورد یا معاف شدند

        ی ایده برام شد ک برای منم(پسرم) میشه و شد.جوری ک اصلن فکرشو نمیکردم اونم 3 ماه

        خداروهزاران بار تا ابد سپاسگزارم

        بخاطر قوانینی ک خلق کرد تا ما زندگیمون باهاش همینجوری ک میخاهیم بسازیم.

        براتون آرزوی نور روشنی ثروت بینهایت آرزومندم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1095 روز

    سلام به استاد خوش تیپ و با انگیزه و خانوم شایسته عزیز که کلی خرید وجوراب های زیبایی خرید کرده ودفتر شکر گذاری زیبایی خیلی کیف کردم دیدم اول فایل وکلی تحسین کردم خدارو وگفتم که چه عالی میشه درس گرفت ویاد بگیری اون چیزهایی که قراره از جهان بگیری واز آن طریق لذت ببری

    خداراشکر که چه آسمان زیبایی دیدم کلی حس خوبی بهم دست داد که تمیزی هوا داره و همه چیز مانند آب رنگ میماند و استاد چه اشاره زیبایی کرد و همان چیزی که درون ذهن من بود استاد به آن اشاره کرد که خدا نقاشی را کشیده تا بندگانش استفاده کنند ولذت ببرن از زندگی شأن خدارا سپاس گذارم که درست همان چیزی که شکر گذاری کردم در فایل های قبل که سنجاب ها را دیدیم وشکر گذاری کردیم وایجوری میشه که همان چیزی که از قبل با آن کیف کردی وله طور هدایتی به آن تصویری بر بخوری که داره برای خودش غذا پیدا می‌کنه واقعا شکار زیبایی را استاد فیلم گرفت کلی کیف کردم خداراشکر

    چه دوستان خوبی پیدا کردین استاد که بدون این که چشم داشتی داشته باشند شادی خودشان را باشما تقسیم کردند که بیاییند به شما تفنگ هاشو را بدهند که شما عزیزان هم لذت ببرین از تیر اندازی درست خود قانون داره اجرا میشه استاد از قوانین استفاده می‌کنه و قانون جهان همان هایی میگذارد سر راهت که تو داری از آن استفاده می‌کنی

    خداراشکر که طبیعت فراتر از آن هست که بیایی آن را به این کمیت تحسینش کنی من واقعا سپاسگزار خداوندم که همه چیز را فراوان آفریده

    شاد باشین و موفق عزیزانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    محمد حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1959 روز

    در ادامه کامنت قبلی (شارژ موبایلم تمام شد)

    چقدر سنجاب ها با مزه هستند و چقدر استاد حرفه ای که تصویر زیبایی گرفتند از سنجاب که داشت غذا میاورد بالا و این صحنه زیبا رو شکار کردند

    خدایا شکر بابت وجود تمام موجودات

    بریم ادامه مسیر پیاده روی و چقدر زیبا هستند کوه های پر از درختان سر سبز و باز هم نقاشی خدا که فکر فقط خدا می‌تونه چنین نقاشی رو بکشه و تمام …

    خب به خاطر فرکانس های عالی که می‌فرستیم یه خانواده مهربان و دوست داشتنی اومدن تو مسیرمون که همگی دارن در جایی مخصوص تیر اندازی هست تمرین تیر اندازی میکنند و چقدر با روی استاد و مریم خانم هم می‌خوان که اگه دوست دارند بیان تیر اندازی کنند و چقدر با صبر و حوصله آموزش همه اسلحه ها رو میدن و حتی از لحاظ مالی هم بدون هیچ چشم داشتی فشنگ ها رو در اختیار استاد و مریم خانم میزارن تا با همه اسلحه هم تمرین کنند و این همه از فرکانس های خوب استاد و مریم خانم میاد و حتی میشه روزهایی رو اشاره کرد که استاد و مریم خانم بدون هیچ چشم داشتی خانواده تا رو تو پرودایس دعوت می‌کردند و با تمام وجود تلاش می‌کردند که بهشون خوش بگذره بله قانون کار خودش رو می‌کنه و همیشه خدا ما رو هدایت می‌کنه جایی که لایق اونجا هستیم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت وجود خدا و قوانین بدون تغییرش که باعث میشه ما زندگی که دوست داریم رو خلق کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    محجوبه گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    سلام سلام

    بعد مدتها اومدم کامنت بزارم.

    خیلی دلم تنگ شده بود برا کامنت گذاشتن.

    اول فیلم با خودم میگفتم خدایا چقدر این جاده ها مرتب تمیز و چه اسفالت صافی دارن.از اونور گفتم ببین من وقتی میرم شمال یا جای زیبا از جاده کوه درخت خلاصه هر چیز فیلم میگیرم ولی اگه تو یه روز دوتا جایی برم که شبیه هم باشن برا دومی زیاد فیلم نمیگیرم میگم خوب اینم شبیه اون یکیه.مثلا اگه دفعه اول برم گردنه های حیران و همون روز برم جاده جواهرده دیگه از جواهرده فیلم نمیگیرم میگم خوب اینا که طبیعی شده دیگه شمال جاده هاش همین شکلیه.ولی وقتی داشتم این فیلم رو میدیدم گفتم ببین استاد جوری هر دفعه از جاده ها فیلم میگیرن و تدوین میکنن که انگار بار اوله وارد این جاده شدن.نمیگن خوب فایلای قبلی هم همینا بوده دیگه چون برا خودشون جذابه احساس میکنن برا همه ما هم همینقدر جذابه و الحق که نمیدونم چرا با دوربین استاد واقعا جذابه در صورتیکه همین فیلمو تو اینستا تو یه پیج اگر ببینیم بار دوم نگاه نمیکنیم و رد میشیم.

    خدایا شکرت به خاطر وجود استاد عزیزم و مریم جانم.

    نکته بعد اون قسمتی بود که مریم جان جورابا رو از پلاستیک در میاورد.یکی اولی بعد دومی بعد سومی چهارمی و…خدا وکیلی از چهارمی به بعد انتظار نداشتم از داخل نایلون همینجور جوراب در بیاد اونم رنگ و وارنگ.همین طور که مریم جان جورابارو در میاردن داشتم فکر میکردم چرا من فکر میکنم نهایت خرید جوراب 3 تاست.

    و در عرضچند ثانیه این نکات برام مرور شد که اولا باور کمبود باعث شده گه هضم نکنم میشه در آن واحد 10 یا 20 جفت جوراب خرید و باز که خوب فکر کردم یاد بچه گیام افتادم که در سال شاید 3 یا 4 جفت جوراب برامون میخریدن و همیشه میگفتن پول نیست چه خبره اینقدر جوراب پاره میکنی و اگر جوراب پاره میشد میدوختن و میپوشیدن تااااااا خوب برات کوچیک بشه.و وای به حالت اگه لنگ جورابی رو گم میکردی.

    فهمیدم باید هنوز که هنوزه رو باور فراوانیم کار کنم.

    خلاصه

    یکی دو روز بود یه چالش کوچیک تو کارم داشتم امروز صبح که از خاب پاشدم گفتم خدایا من پول میخام میخام که کارم درست بشه.میخام که حقوقم ثابت بشه.بهم بگو چیکار کنم.از طرفی هم با دخترم دچار مشکل شده بودم چون بدون اینکه به من بگه رفته بینی شو رینگ انداخته.و بعد که انداخته بود به من گفت و من کلی عصبی شدم و بهش گفتم تو همینجوری قشنگی چرا فکر میکنی با یه وسیله دیگه باید زیباتر بشی ولی اون اصرار داشت که من خودمو این شکلی دوست دارم و این حرفش حال منو بدتر کرد.که چرا دختر من که اصلا ادمی نیستم به خاطر نگاه بقیه بخام یه تغییری تو ظاهرم بدم این فکر رو با خودش میکنه و باز ترسهام اومد که نکنه وارد دانشگاه بشه را6 خلاف پیش بگیره و….

    و بدتر از اون اینکه مجبورم این موضوع رو از پدرش قایم کنم بیشتر ناراحتم میکنه.چون اون رینگ طوریه که میتونه هر چا بخاد بده تو بینی ش و دیده نشه.فکر اینکه تو خیابون با اون رینگ که از سر بینیش اویزونه داره راه میره یا تو مترو نشسته و ملت نگاهش میکنن واقعا ناراحتم میکرد.خلاصه تو این کش و قوس بودم از خدا خاستم ارومم کنه.

    شب اخر شب تو رختخواب همسرم مدام پرسید چته چرا ناراحتی گفتم ناراحت نیستم ذهنم درگیره گفت درگیر چی گفتم درگیر کار به خاطر فلان موضوع.(و دیگه موضوع دخترمو نگفتم)

    کلی باهام صحبت کرد.و من هاج و واج به حرفاش گوش میدادم.

    میدونین همسر من اصلا علاقه ای به موضوعات قانون جذب نداره.منظورم اینکه میگه استادهاییکه این حرفارو میزنن برا خودشون میگن در اصل قانون اینه اونه.و جالبه دقیقا وقتی حرف میزنه حرفای استاد رو تکرار میکنه.چیزی که در طی تجربه 20 سل زندگی مشترکمون و 40 سال عمر خودش یاد گرفته.

    امشب به زبون خودش از قانون تکامل برام گفت.گقت که به زندگی بقیه نگاه نکن.گفت که همه چیز در زمان خودش اتفاق میفته باید اون وقتش برسه که فلان اتفاق بیفته.گفت میخام تجارتم رو سر و سامون بدم درست کنم.و خیلی حرفا و اتفاقای قشنگ رو برام توضیح داد.

    اخر سر بهش گفتم تو خیلی خوب خیلی چیزا رو بلدی همون چیزایی که من دارم تمرین میکنم که یاد بگیرم تو رفتار تو هستن.و من چقدر گاهی غافلم.

    امشب نشست با حوصله تمام اتفاقات خوب یک سال گذشته رو برام مرور کرد از خونه خریدن از خرید ماشین از خرید ی‌ ملک پیش فروش دیگه تا وجود من تو زندگیش.و بهم گفت تو گاهی یادت میشه ‌ه شکرگذاری کنی به خاطر همین چیزای بزرگ که به چشم تو به خاطر مقایسه کردن خودت با دیگران به چشمت کوچیک میاد.دیدم راس میگه.من هر چیزی که تو زندگیم راحت و ساده بهش رسیدم به خاطر سپاسگذاریم بوده.

    امشب تمام حرفاش حرفای استاد بود انگار استاد داشت باهام حرف میزد میگفت از همین لحظه لذت ببر خوش باش بقیش با خدا.گفت من تمام تلاشمو میکنم فقط 5 سال دیگه باید بهم فرصت بدی.

    همیشه ارزو داشتم اخر شب دو نفری شکر گذاری کنیم بعد بخابیم امشب بهش گفتم 10 تا مورد از چیزهاییکه اولویت دارن تو شکر گذاریت رو بگو و اونم گفت و منم گفتم و من امشب من به این ارزوم رسیدم که باهم شکر گذاری کنیم و بخابیم.

    وقتی این فایل رو دیدم و دیدم مریم جون تو این سفر فقط یک دفتر پر کردن با خودم گفتم ایشون اونم تو سفر که معمولا هیچ وقتی برات نمیمونه یک دفتر پر کرده در صورتیکه منی که تو خونه ام تو یک ماه چقد برگه پر میکنم ؟

    تو یک ماه چیه تو یک روز چند خط شکرگذاری مینویسم.اصلا هر روز مینویسم؟

    و باید بگم الحق که تازگیا کمتر نوشتم.

    یا ننوشتم.

    واقعا اصلا اگه جای مریم جون بودم تو اون همه نعمت ایا بازم مینوشتم؟

    اینه فرق کسیکه میره تو بهشت با یه ادم بهشتی زندگی میکنه و ماییکه اندر خم یک کوچه ایم.

    مریم جانم واقفا تحسینتون میکنم با وجود این همه نعمت و خوشبختی هنوز تشنه سپاسگذاری و تشنه خدا هستی.هر انچه از خوشبختی تجربه میکنی حلالت.خداوند به زندگیت خیر و برکت بیشتر بده که امشب نشونه ای بودی از سمت خدا که بهم بفهمونه فقط باید شکر گذاری کنی شکر شکر و شکر.

    در پناه خدای مهربان شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    بنام خداوند وهاب من

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    خب من 2 بار این قسمت زیبا رو تماشا کردم و میخوام درس‌های مهمی که گرفتم رو با دوستای توحیدی خودم که عاشقشونم شررررررررررررررر کنم.

    اولین درس آقا فرقی نمیکنه کجای این کره خاکی هستی….وارد اونجا شدی بهش عشق بورز….تمیزش کن….نگو بقیه ریختن به من چه….من چرا جمع کنم؟ انگار استاد بازم یجاهایی قانون نگرفتیم خداوکیلی… خیلی از ماها اگه بودیم مثلا خود من میگفتم اعراض کن آشغال رو نبین…. بابا یه دوتا خم و راست شدن و به قول مریم جان این سخاوتی که طبیعت بهت داره چی میشه حالا به چشم سپاسگذاری بیای پاکسازی کنی؟ بیای عشق پراکنده کنی به منزلگاه جدیدی که بهت عطا شده به سخاوتمندی….

    خدایا شکرت…استاد میگه اومدیم جایی که یخورده تمیز نیست! نمیگه اومدیم جایی که …………….هست… (امیدوارم متوجه شده باشید اگر هم نشدید سرچ کنید فایل پرتاب موشک ایلان ماسک رو ببینید تو همین سایت متوجه میشید)

    تغذیه مناسب و یه سری باورهای عالی هم تبدیل کرده مارو به یه جوون سرحال و قبراق که حسسسس اکسپلور کردن مارو هم بیشتر کرده

    درس بعدی که گرفتم این تحسین و توجه به این کشور آزززززاد و فووووووق العاده‌اس که به هر تفریحی بله گفته….استاد خداوکیلی عجب لذتی داره تو این جنگل بزنی به کوه و کمر….جنگل و ساعت‌ها با موتور بچرخی و تجربه کنی…چقدرم اطلاعات رو قشنگ گذاشتن تو اول تریل که همه بدونن مسیر که میرن چجوریه.

    چقدددر آزادی و تجربه کردن همه چیز راحت و طبیعی و بدیهی هست که نشون از اینه این ملت پاشونو از ترس‌هاشون بیرون گذاشتن و الان بهترین نوع زندگی رو هی دارن هدایت میشن که زندگی کنند. تو سپاسگذاری امروزم تو ذهنم داشت مرور میشد خدایا شکرت بخاطر کشور و مردمان آمریکا با سبک نگاه متفاوتشون به داستان زندگی. خدایا شکرت که هستن آدم‌هایی که جور دیگه‌ای دارند زندگی میکنند. خدایا واقعا ازت ممنونم.

    درس بعدی تکرار لذت بردن از زندگی هست…با وجود همه این زیبایی‌ها چطور میشه تکراری نشه زندگی؟

    به شرط هدف‌ها و حرکت کردن‌ها…از خداوند مچکرم بخاطر هدایت‌هاش به سمت خواسته‌هام و بعد حرکت برای بهبود شرایط…برای قدم بعدی…برای پیشرفت بعدی…

    درس بعدی داشتن احساس خوب دائمی هست که قرارت میده در جایی که نه سرده، نه گرمه، نه خشکه و نه مرطوب. خدایا شکرت بخاطر تمام این زیبایی‌هایی که تو زندگی‌هام آفریدی. قانونی ساده و طبیعی و بدیهی بدون هیچ اما و اگری….بی منت و بی حساب میبخشی و به حساب نمیاری گذشته منو.

    استاد سریع بعد ایشالا آروی رو بکش بیرون یگ رالی هم ببند پشتش موتورا رو هم بنداز بالا که بریم موتور سواری تو دشت و دمن کوه و جنگل….

    یاد مووب یوتا افتادم که کلی موتورسواری کردیم و یه لایو هم رفتیم تو اون غروب رویایی…ایشالا بازم تکرار خواهد شد به یاری خداوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    ام البنین بیگدلی فر گفته:
    مدت عضویت: 3101 روز

    به نام خداوند مهربان و هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و همه دوستان همسفر عزیز

    خدا رو سپاسگزارم که میتونم این حجم از زیبایی و فراوانی و ثروت و عشق رو ببینم و تحسین کنم .

    – آن جاده زیبا و فوق العاده که خودم رو تصور کردم سرم رو بیرون آوردم و باد خنک میخوره بصورتم .

    – تحسین میکنم این تراک کمپر زیبا و قوی رو که براحتی از این مسیرهای سخت و سربالایی بالا میره و براحتی میشه جاهای بکر و زیبا رو باهاش رفت.

    چقدر این فضا زیبا و تمیز و آرام هست .

    – بیشترین تحسین واسه دوستان آمریکایی که چقدر با خودشون در صلح هستند و در فرکانس عالی هستند ، تحسینشون میکنم که خیلی راحت و بدون غر و گله تازه با اشتیاق و شور و شوق آن کاری که بلدند رو به استاد و خانم شایسته توضیح دادند و آنها رو دعوت به تیراندازی کردند.

    راستش یکم برام عجیب بود گاهی ما حتی حال نداریم به سوالی که در مورد آدرس یا یه کاریه که انجام میدیم ،جواب بدیم .

    واقعا این مردم تحسین برانگیزن ، استاد تحسین میکنم شما و خانم شایسته رو که همیشه با خودتون در صلح هستید و در مدار و فرکانس عالی و این آدم ها رو جذب می کنید .

    الحق که شما شایسته بودن در این کشور و نعمت و ثروت و فراوانی هستید.

    مطمینم هر کسی هر جایی هست جای درستشه و اگر بخواد شرایط و اوضاعش تغییر کنه اول باید خودش رو تغییر بده تا لایق بشه .

    خیلی جالب بود دیروز تو پارک قدم میزدم آقایی رو دیدم که مثل استاد با استفاده از صندلی پارک داشت شنا میزد (اگر اسمش رو درست گفته باشم) ، آنطرفتر هم چند تا آقا بودن که هر کدوم یه صندلی همراهشون بود و داشتن از پارک خارج میشدن ، با دیدن هر کدوم یاد سفر به دور آمریکا افتادم .

    استاد و خانم شایسته عزیز بسیار از شما سپاسگزارم و عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    مریم بانو گفته:
    مدت عضویت: 1080 روز

    به نام خدای مهربان عشق و معجزه و ثروت

    سلام به استاد جانم

    سلام به استاد خوش تیپ و جذابم

    سلام به استاد عسلم

    سلام به پرنس خوشتیپ

    سلام به مریم عزیزم

    سلام به سیندرلای زیبای استاد جان

    سلام به دوستان خوش قلب و خوش قلمم

    استاد عزیزم چه حرفی چه حرفی تو نگاهت هست

    که چشمات زندگی داره

    که این دنیای تکراری کنارت تازگی داره

    یه جا تسلیم عشق بودن همه دیونگیت میشه

    کسی که فکرش و نمی‌کردی تموم زندگیت میشه

    چه دنیایی به من دادی به من که دل نمیدادم

    چه عشقی تو دلم گم بود که با تو یادش افتادم

    استاد عزیزم واقعا عشق خدا تو دل من از اولم بود ،ولی انگار یادم رفته بود ،من با وجود شما با کلام دلنشین تون یادش افتادم ،خدا رو تو زندگیم پیدا کردم ،حسش کردم ،لمسش کردم

    تو همه زندگیم کنارمه ،من باورش کردم ،دوسش دارم ،عاشقش شدم ،انگار تازه متولد شدم

    استاد خدارو صد هزار مرتبه شکر این روزا حالم خیلی خوبه ،خوشحالم ،انگار رو ابرام ،دیگه نگران هیچی نیستم ،دیگه غصه نمی‌خورم ،دیگه گریه نمیکنم ،دیگه وابسته نیستم ،اونقدر حالم خوبه انگار نمیتونم راه برم ،مثل کلاغ میپرم ،اون روز دوستم می‌گفت چرا پاهات و رو زمین اینطوری میزاری انگار مثل گنجشک راه میری ،دیدم راست میگه از ذوق و خوشحالی که تو وجودمه انگار عادی نمیتونم راه برم واقعا مثل کلاغ و گنجشک پرت میشم و راه میرم ،ولی خیلی حال میده ،انگار کلا تو یه عالم دیگه ای هستم ،استاد اصلا خسته نمیشم انرژی م باور نکردنی شده .این روزا وقتی میخندم صدای خنده هامو نمیتونم کنترل کنم ،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای جریان دائمی شادی و ثروت و سلامتی و نعمت و فراوانی و حال خوب و استاد خوبم

    خدارو صد هزار مرتبه شکر چه سفر لذت بخشی

    سراسر لذت و فراوانی و آرامش و عشق و حال خوبه

    چه سنجاب با مزه ای ،چه دستای کوچولویی داشت ،چقدر چشماش خوشگل بود ،عاشقش شدم

    مریم جونم دفتر نو مبارک ،امیدارم اونقدر اتفاقات خوب و حال خوب و عشق و آرامش تو زندگیتون زیاد باشه ،که زودتر از قبلی پر بشه

    جوراب نو مبارک باشه خانوم من عاشق اون جوراب باب اسفنجی داره شدم ،آخه کارتن باب اسفنجی رو خیلی نگاه میکنم و شخصیت پاتریک دوست باب اسفنجی رو توش خیلی دوست دارم ،چقدر خوب که همونجا جوراب ها تو پا کردی ،منم هر چی نو میخرم همونجا می‌پوشم ،مثلا یبار کفش نو خریدم همونجا پام کردم و کفش های قبلیم رو همونجا انداختم تو سطل آشغالی فروشنده هشتک پروند

    خدارو شکر بخاطر آدمای مهربونی که خدا سر راهتون میزاره

    استاد جونم چقدر اسلحه دست گرفتن بهتون میاد ،شبیه این هنر پیشه های هالیوودی بودی

    چقدر اندامتون از همه بهتر بود هم شما هم مریم جون ،کلی تحسینتون کردم ،عالی عالی عالی

    تحسین میکنم این صلحتون با خودتون رو ،این آرامشتون رو ،این اراده آهنینتون رو ،این تقوا ،این باور خداوند رو تو لایه لایه های وجودتون ،این حال خوبتون ،این فراوانی که تو زندگیتون هست ،این آزادی زمانی و مکانی و مالی ،این شجاعتتون رو ،این شخصیت قوی رو که برای خودتون ساختین ،این شکرگزاری کردنتون رو ،این توجه کردن به نکات مثبتتون رو ،این عشق و احترامی که به سیندرلاتون میدین ،این حالتون که وجه مثبت افراد رو برانگیخته میکنید ،این قدرتتون ، این تاثیر گذار بودنتون رو ،این رفتن تو دل ترساتون رو ،…..واقعا من که از اینهمه ویژگی خوب مات و مبهوتم ،اینا شاید نوشتنش راحت باشه ،ولی عمل کردن به تک تکش یه جهاد اکبره ،بله همین ویژگی‌ها شما رو متفاوت کرده

    همین ویژگی‌ها این نتایج شگفت انگیز رو برای شما آورده

    استاد بخاطر همین ویژگی‌ها تون هست که همه دوستتون دارن

    همین ویژگی‌ها باعث شده که تاثیر گزاری شما از همه اساتیدی که من دیدمو میشناسم حتی تونی رابینز ها و خیلی های دیگه بیشتر باشه و آدم با هر کلامتون دیوانه و دیوانه تر بشه عشق و آرامش و وجود خدارو حس کنه

    به قول یه دوستی همین کارارو کردی که وابستت شدم لامصب

    خیلی دوستت دارم استاد جونم

    عاشقتون هستم

    شب و روزم با تصویر و صدای شما میگذره

    این دنیا که تو بهشت هستید از خدا میخوام اون دنیا هم تو بهشت باشید

    راستی ازتون ممنونم بخاطر اون آزمون احساس لیاقت عالی بود ،اگه براتون ممکنه بازم از این مدل آزمونها برامون بزارید .لطفا

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2636 روز

    سلام

    واااو خدایا شکرت چه تصاویر باحالی

    اولین بار بود تمرین تیراندازی رو به این شکل میدیدم .. انواع اسلحه ها

    uzi..

    shot gun

    m4

    snip

    kolt

    چه تیراندازی باحالی

    اون اسلحه فسقلی چه کیک بکی خفنی داشت..

    عجب شات گانی بود پسر خیلی حال کردم طرف یه دستی اون شات گان هیولا رو گرفته بود و داشت به تنه درخت شلیک میکرد .. دمش گرم

    خانم شایسته چه تیراندازیه افربن …

    چه ادمای باحالی بودن و چقدر دوست داشتنی و مهربون بودن

    چقدر کوهستان زیبایی بود .. چه جنگل باحالی.. چقدر با صفا

    منم طبیعت رو خیلی دوست دارم ..

    اها خانم شابسته چه جوراب های رنگی رنگی خوشگلیی گرفته بودن .. خیلی خوشگل و باحال بودن .. مبارک باشه…

    کفشای خوشگلی بودن اونم مبارک باشه

    اها دفتر سپاسگزاری هم خیلی قشنگ بودن ..

    توی همین مسافرت ایشون یه دفتر رو پر کردن از سپاسگزاری ..

    عالی بود

    خدایا شکزت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3372 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    سلام بر استاد گرامی و خانم شایسته عزیزو همه خانواده صمیمی عباس منش

    خدارا سپاسگزارم به خاطر این روز جدید و این قسمت از سریال بینظیر و تماشایی سفر به دور آمریکا

    توی این سری از سریال سفر به دور آمریکا من عاشق این رنگ زیبای آسمان و درخشان بودن آن و ترکیب آن با سرسبزی درختانم و ابرهای سفید و پفکی شده‌ام واقعاً نقاشی خیره‌کننده‌ای است که بقلم توانمند نقاش طبیعت به زیباترین شکل نقاشی شده است. و جالبتر اینکه رنگ خیره کننده قرمز ماشین استاد هم به این تصاویر اضافه شده و زیبایی آن را دو چندان نموده است خدایا شکرت بخاطر این تصاویر فوق‌‌العاده

    تحسین میکنم مردم فوق‌العاده این کشور ثروتمند را که هر لذت و تفریحی که خودشون دارند را سعی میکنند با دیگران هم سهیم شوند چیزی که کمتر میشه در جاهای دیگه‌ای مشاهده کرد

    و چقدر جالب چه اسلحه‌های پرقدرت و قوی که نمونه آنها را در فیلم های آمریکایی میشه دید و جالب تر اینکه مجوز استفاده از آنها را البته در مکانهای خاصی به مردم عادی هم داده شده فکر کنم باید منتظر کامنت زیبای آقای امیری باشیم که در خصوص نوع این اسلحه‌‌ها اطلاعاتی در اختیار ما بگذارند

    و خدایا شکرت بابت دیدن این قسمت زیبای دیگه از این سریال فوق‌العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: