https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/10/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-10-30 07:34:252023-11-09 06:20:13سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 224
262نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و درود خدمت استاد عباسمنش خانم شایسته و دوستای با عشق و هم فرکانسیم
صدای منا از کنار رود زاینده رود استان چهارمحال و بختیاری میشنوید از یک هوای پاییزی خنک
خدا وکیلی این کلرادو چقدر بزرگه هر چقدر میرید و سفر میکنید تموم نمیشه استاد من خیلی دوست داشتم یه سفری هم به ایالت آلاسکا داشته باشید و اونجا را هم با دید و لنز شما ببینم
و بسیار خرسندم که آقا ابراهیم عزیز پیشنهاد اضافه کردن آزمون ثروت از طرف منا پذیرفتن و الان آزمون ثروت سنجی را هم در سایت داریم(هورا،کف و سوت به مقدار زیاد )
استاد سریال سفر به دور دنیا را هم استارتش را بزنید
بریم سراغ فایل
شروع کنیم از عکس پروفایل بابا عجب تیپ،هیکل و ژستی از اون کفش های اسپورت بسیار زیبای صَلِ علا که نگم فکر کنم لایف گارانتی هستش
جیب های بسیار زیبا و خوش رنگ
واقعا آمریکایی ها چقدر ماشین هاشونا تمیز نگه میدارن و برای ابزار و وسایلشون ارزش قائل هستن اینم درسی بود برای من برای ارزش ابزار و وسایل من
نمایشگاه و ویزیتور تاریخچه کلرادو و سیر تکاملی کره زمین از کره مزاب بودن و آب بودن تا به امروز
و درس بعدی درسسیر تکاملی در همه چیز هستش
آهوهای زیبا،سنگ های تزئینی زیبا،آدم های زیبا،سرویس بهداشتی زیبا و تمیز، راهروهای تمیز،هوای تمیز,پارک تمیز و ….
کوه سنگی سر به فلک کشیده و صاف بدون صفر درجه کجی
و انسان هایی که عکس های فوق العاده عاشقانه از خودشون و عشق هاشون میگرفتن و خانم شایسته عزیز که عاشق عکس گرفتن در دل طبیعت هستش
حال و هوای ذهنم هنگام دیدن این بخش از فایل دقیقاااااااااااااا تفسیر این ابیات بود:
عقل ها ز اندیشه اش دیوانه است
شمع او را عالمی پروانه است
دیده ی خلقت همه حیران اوست
کاروان عقل سرگردان اوست
در حریم عزت حی وَدود
آفتاب و ماه و هستی در سجود
تو این قسمت از سفرمون میرسیم به باغ خدایان کلرادو و در اول کار از ویزیتور سنتر دیدن میکنیم تا بیشتر و بهتر با این بخش از عظمت خداوند آشنا بشیم..
باغی که ظاهرا قدمتش به میلیونها سال پیش میرسه ، زمانی که قبل از ما دانیاسورها مهمان این سرزمین بودند:)
همینجا بود که یک نکته توجه منو جلب کرد:
یک روز که داشتم به برکات شکر گزاری فکر میکردم و اینکه چرا خداوند با این تأکید در مورد شکرگزاری سخن گفته ، به این آگاهی رسیدم که شکرگزاری کمک میکنه تو در لحظه مقدسِ اکنون زندگی کنی…
در اون برهه از زندگیم ، همین مطلب به تنهایی دنیایی از لذت و احساس آرامش رو به روم باز کرد و با عمق وجودم دریافتم ، بودن در لحظه مقدسِ حال ، من رو از حسرت و اندوه و غم گذشته و همینطور از ترس و نگرانی و استرس آینده نجات میده .
وقتی استاد و مریم بانوی عزیزم رو میبینم که چقدررررر راحت بدون عجله از همه امکانت و زیبایی های اطرافشون در کمال آرامش استفاده میکنن و لذت میبرند کاملا متوجه میشم که شکر گزاری در وجودشون نهادینه شده…
منِ قبلیم اگر اونجا بودم شاید هیچوقت پای دستگاه مونیتور استُپ نمیکردم برای این که ببینم کدوم رد پا مال کدوم حیونه ، در نتیجه کلی لذت و تفریح و اطلاعات خوب رو از دست میدادم..
منِ قبلیم اگر قرار بود از سرویس بهداشتی استفاده کنم هیچوقت فکر نمیکردم به امکانات و آسایشی که در این لحظه در اختیار من قرار گرفته..
منِ قبلیم در سفرهام ، با این کلمه انس داشتم : حالا فعلا بریم جلوتر !!!!!
زود باشین بریم که به غروب نخوریم!!!!
عجله…عجله…عجله….
و جلوتر میرفتیم ولی اونجا هم هییییچ خبری نبود ، و بارها در مسیر به غروب هم میخوردیم ولی بازم هیچ اتفاق خاصی نمیافتاد.. چون همه چیز در همون لحظه ایی هست که من هستم
همه زیبایی ها…
همه آرامش ها…
همه لذت ها…..
همه چیز در همین لحظه است: لحظهی مقدسِ اکنون
وقتی این فایل ارزشمند رو دیدم خیلی خداوند رو شکر کردم چون سالهاست به برکت لطف الهی من آرامشی عمیق دارم و این فایل تلنگری دوباره بود برای شکر گزاری بیشتر و بیشتر..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
که فهمیدم شکرگزاری بهم آرامش میده… آرامش بهم اطمینان و ایمان میده … اطمینان و ایمان بهم باورهای درست میدن… باورهای درست یک زندگی توحیدی سراسر ثروت در پرتوی نور الهی رو هدیه میده….
نوبتی هم باشه، نوبت قدم زدم و لذت بردن در باغ خداست:))
مسیری سبز با گلهایی زرد و رؤیایی ..
با گوزن هایی بزرگ و با شکوه و آهوآنی به شدت زیبا و آرام که نشان از امنیت محیط زندگی شان است..
کوه هایی سنگی و ماسه ایی به رنگ سرخ که با حالتی غریب در فاصله هایی متفاوت از یکدیگر سراز زمین برآوردند و به آسمان چشم دوختند ،
فقط خدا میداند در این میلیونها سال چه ها دیدند و در سکوت ایستادند…
و مسافرانی نیک صورت و نیک سیرت از قبایل و نژادهای متفاوت …
الله اکبر از عظمت و شکوه و خلقت خداوند که تماما زیبایی است و زیبایی و جلال…
خدایا ازت سپاسگزارم که یک روز دیگه بهم فرصت دادی تا همراه و همسفر استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیزم و دوستان خوبم باشم
استاد جان دیدن این فایل های سفر به دور امریکا چقدر باور فراوانی ما رو تقویت میکنه
تو هر ثانیه از این فایلها ما میبینیم که چقدر ثروت و فراوانی در جهان هست و چقدر هرروز موقعیت های جدید شغلی داره ایجاد میشه
چقدر مردم با ایده های ساده دارن ثروت خلق میکنن
چقدر هرروز ثروتمند شدن داره سریع تر و آسان تر میشه
چقدر جهان هرروز داره گسترش پیدا میکنه با پاسخ دادن به درخواست های ما
برای اینکه اون ماشین جیپ به اون شکل شبیه مینی بوس دربیاد چه ثروتی وارد چرخه اقتصاد شده
از اون رنگی که به ماشین زدن اون صندلی هایی که کار گذاشتن اون نمادهایی که رو ماشین کشیدن
اون استیل با کیفیت که برای فرمون ماشین استفاده شده
چقدر آدم ها برای انجام این کارها دستمزد گرفتن
چقدر ابزار استفاده شده برای اجرای این ایده
چقدر به کارخونه هایی که این ابزار رو تولید کردن کمک شده
و یک ایده چقدر باعث گسترش ثروت شده و احتمالا که از این ماشین ها برای جابجایی مسافر استفاده میشه و چقدر همینطوری داره ثروت بیشتری خلق میشه
اصلا استاد این همه زیبایی که شما هدایت میشین میبینین و برای ما فیلم میگیرین خودش نماد فراوانی هست که چقدر زیبایی تو دنیا هست و اگه آدم کل عمرش هم بخواد بره زیبایی های جهان رو ببینه بازم
زیبایی هست و انتهایی ندارن این زیبایی ها و این ثروت و فراوانی
استاد الان میفهمم که شما میگین در جهان
هم زیبایی هست هم زشتی
هم ثروت هست و هم فقر
هم سلامتی هست و هم بیماری
هم صلح هست و هم جنگ هست
و خداوند به تو این اختیار رو داده که خودت انتخاب کنی میخوای به کدوم سمت بری
و به هر سمتی که بخوای بری خدا کمکت میکنه
من که الان دارم این کامنت و مینویسم و میگم چقدر زیبایی در جهان هست که تمومی نداره و چقدر ثروت و فراوانی هست
چقدر جهان هرروز داره گسترش پیدا میکنه
قبلا یه آدمی بودم انقدر که ورودی های ذهنم منفی بود و همیشه تمرکزم رو نازیبایی ها و فقر و جنگ و بیماری بود
باورم این بود که جهان هرروز داره رو به نابودی میره
هرروز جنگ داره بیشتر میشه فقر داره بیشتر میشه بیماری داره بیشتر میشه
مردم هرروز دارن افسرده تر میشن
و درست هم فکر میکردم چون جهان همینا رو به من نشون میداد و به من ثابت میکرد که باورم درسته
ولی الان هر جا که میرم هر چیزی که میبینم و میشنوم برام این پیغام رو داره که
جهان هرروز داره رشد میکنه
زندگی هرروز داره راحت تر و لذت بخش تر میشه
شادی و ثروت مردم هرروز داره بیشتر و بیشتر میشه
موقعیت برای خلق ثروت هرروز داره بیشتر و بییشتر میشه
چون همین ورودی ها رو به ذهنم میدم و همین خروجی رو تحویل میگیرم
استاد جان چقدر زیبا میگین شما که جهان رو از دریچه دید خداوند نگاه کنیم نه از دید شیطان
که خداوند همواره وعده فزونی و ثروت میدهد و شیطان همواره وعده فقر و فحشا میدهد
خدایا همواره ما را به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
اجیم کلا با اینکه من خیاطی کنم مخالف بود میگفت اذیت میشی برو سراغ ی کار دیگه
گفتم فعلا میخوام فقط ورودی مالی داشته باشم تا بعد
و وقتی داشتم ب کارم فک میکردم ک چرا
بهم زنگ نزدن برای کار تو تولیدی پوشاک
یادم اومد ک من تقریبا27روز پیش این ایده بهم الهام شد ک برم اونجا کار کنم
وتازع دو روزه ک شرایط فراهم شد ک برم
یادم اومد من تواین فاصله دوره احساس لیاقت و خریدم و حتما فرکانسم تغییر کرده و حس ارزشمندیم ی کم بهتر شده
چون ساعت کاری تولیدی8صبح تا5بعداظهر هست
و این زمان زیادیه و من وقت کم میارم روخودم کار کنم
حتما خیری توش بوده ک باهام تماس نگرفتن
شاید قراره از ی راه دیگه ب خواسته م برسم
ی راه آسون تر و بهتر
و اینو باخودم باها تکرار کردم ک :
هر اتفاقی بیفته ب نفع منه
خدا خیر منو میخواد و منو ب سمت بهترین ها هدایت میکنه
و ی چیزی یادم اومد
حرف داداشم قبل اینکه بیام اندیمشک با داداشم صحبت کردم ک میخوام برم تولیدی مجید کار کنم یادته دختر عموم ک الان کارگاه زده، اونم یک سال ونیم تو تولیدی کار کرد والان خودش کارگاه زده
داداشم گفت قرار نیست ک تو راه اونو بری تو راه خودتو پیدا کن
گفتم ببین زکی خانوم تو داشتی برای رسبدن ب خواسته ت مسیر تعیین میکردی ک منم باید ی مدت تو تولیدی
کار کنم و بعد کار گاه بزنم
درصورتی ک یکی از اقوام مادر ک الان مزون لباس عروس داره وآموزش میده شاگرد داره
اصلا تو تولیدی کار نکرد
اول توخونه شروع کرد
مغازه اجاره کرد
کارگاه زد
و الان مزون داره
هرکی ب طریقی هدایت میشه
خداروشکر فهمیدم علت شو
و گفتم خدایا من تسلیم ام من ب هر خیری از سمت تو فقیر و محتاجم خودت هدایتم کن
و یاد فایل آرامش در پرتو آگاهی افتادم
سریع رفتم پلی کردم:
وقتی فراموشم میکنی، و فراموش میکنی ک این زندگی تنها ی تجربه ی کوچک در ابدی توست، سقوط میکنی
و تو تنها وقتی نجات میبابی ک مرا پیدا کنی، خود لایتناهی ات را اصلت را
سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم جان شایسته ام و همه اعضای این خانواده گرامی
استاد و مریم جون اول از همه امروز رو بهتون تبریک می گم. امروز روز مربیه. هزاران بار ازتون سپاسگزارم. مهم ترین و اساسی ترین و تأثیرگذارترین درس های زندگی رو شما یادم دادین. شما باعث شدین که من بعد از چهل و اندی سال کوبیده بشم و از نو ساخته بشم.
استاد امروز اتفاقی افتاد که دلم نمیاد ازش نگم. می نویسم تا هم ردپایی برای خودم باشه و هم اینکه شاید به دوستان عزیزم که کامنتم رو می خونن، انگیزه بده. همه مون گاهی قانون رو فراموش می کنیم. و من خودم بارها شده که قانون رو فراموش کردم و رفتم تو در و دیوار!
ولی نتایجی که می گیریم دوباره یادمون میاره که کجا بودیم و چی شد که رسیدیم اینجا. و بعد اشک شوقه که سرازیر می شه و مجال نوشتن نمی ده.
استاد یه روزی که چندان دور نیست، وقتی موقع صحبت با همسرم از این خواسته م که خدا جونم دلم می خواد توی فلان خیابون، توی یه خونه سیصد متری، با اتاق خواب مستر، با استخر، ایوون قشنگ، حیاط پر از گل و درخت زندگی کنم و حیاطش یه جوری باشه که شب های پاییز و زمستون بتونم توی حیاط هیتر روشن کنم و بشینم با تو خلوت کنم، وقتی از این خواسته م با همسرم حرف می زدم، (اون موقع هنوز به این درک نرسیده بودم که به دیگران چیزی نگم) همسرم بلند بلند می خندید، خنده تمسخرآمیز که کمی هم دلسوزی قاطیش بود.
اما امروز این خواسته واقعی شده.
جریان اینه که یکی از آشنایان که خانم تنهاییه (صحیح و سالمه و هیچ مشکلی نداره، فقط تنهاست)، در خیابونی خیلی بهتر از خیابون فعلی ما (استاد خدا خودش شاهده که در همون خیابونی که اون موقع می گفتم و ازش می خواستم)، در یک ساختمون دوطبقه خیلی شیک، که هر طبقه وسایل کامل داره، با ایوون و حیاط و استخر و… زندگی می کنه و چون تنهاست و می ترسه، از ما خواسته بریم در طبقه بالای خونه ش زندگی کنیم. خونه وسایل نو و کامل داره. از وسایل خونه خودمون شیک تر و جدیدتره. :)) فقط لازمه وسایل شخصی مون رو ببریم.
خدایا شکرت. بی نهایت شکرت. که اینطوری پاسخ می دی و بی حساااااب روزی می بخشی.
استاد حالا ما باید ببینیم اینجا رو چی کار کنیم. و بعد اقدام کنیم برای بردن وسایلمون و رفتن.
دوستان عزیزم خداوند اینطوری پاسخ می ده.
ما زمانش رو نمی دونیم.
به قول سهراب عزیز،
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم
صبح ها وقتی خورشید درمیاید، متولد بشویم…
ازش می خوام همه مون رو در بهترین زمان به بهترین مکان هدایت کنه.
استاد عزیزم و مریم جون خیلی سپاسگزارم برای تهیه فایل سفر. باغ خدایان انقدر زیبا بود که چند تا اسکرین شات گرفتم تا در گالریم داشته باشم و ازشون پرینت رنگی بگیرم.
خیلی تحسینتون می کنم برای داشتن بدن سالم و قوی و داشتن جسارت که اون قدر خوب از صخره ها بالا می رفتید.
سلام و درود خداوند بر قلب نازنین استاد عزیزم و خانم شایسته زیبایم و تمام دوستان توحیدی ام
به مادر گفتم: آخر این خدا کیست؟
که هم در خانهی ما هست و هم نیست
تو گفتی مهربانتر از خدا نیست
دمی از بندگان خود جدا نیست
چرا هرگز نمی آید به خوابم؟
چرا هرگز نمی گوید جوابم؟
نماز صبحگاهت را شنیدم
تو را دیدم خدایت را ندیدم.
به من آهسته مادر گفت : فرزند!
خدا را در دل خود جوی، یک چند
خدا در رنگ و بوی گل، نهان است
بهار و باغ و گل از او نشان است
خدا در پاکی و نیکیاست، فرزند!
بود در روشنایی ها، خداوند.
“پروین دولت ابادی”
امروز با برخورد تضاد هایی، وقتی رسیدم خونه خیلی احساس تنهایی و ضعف میکردم و تنها چیزی که به یادم اومد این بود که مریم داری بیراهه میری اینا نجواهای شیطان هست گفتم خدایا کمکم کن کمکم کن از غیر تو کمک نخوام و هیچم و هیچی نمی دونم تو برام شرایط عالی بوجود آوردی تو رزقم از هرجایی که بود به عالی ترین شکل فراهم کردی خدایا تو منو آسانم کن برای آسانی ها، بعد از صلاه ظهر و هدایت از قرآن عزیزم آیات نورانی سوره اسرا
[سپس] گفت: مرا خبر ده این کسی که او را بر من برتری دادی [سببش چه بود؟] اگر تا قیامت مهلتم بخشی، بی تردید فرزندانش را جز اندکی لجام می زنم [و به دنبال خود به عرصه هلاکت و نابودی می کشم.] (62)
از آنان هر که را توانستی با آوازت [به سوی باطل] برانگیز، و [برای راندنشان به سوی طغیان و گناه] با سواره ها و پیاده هایت بر آنان بانگ زن، و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام] در اموال و [از طریق وسوسه کردنشان به زنا] در اولاد شریک شو، و به آنان وعده [دروغ] بده [که از قیامت، حسابرسی، بهشت و دوزخ خبری نیست] و شیطان آنان را جز از روی باطل و دروغ وعده نمی دهد. (64)
پروردگارتان کسی است که کشتی ها را در دریا برای شما روان میکند تا [با رفتن از اقلیمی به اقلیم دیگر] از رزقش بطلبید؛ زیرا او همواره به شما مهربان است. (66)
بهم گفت درسته که در میان همه نجواهای مایوس کننده شیطان هستی ولی گوشت ببند و چشمانت ببند و دستت بده به من ، من نگهدار و حافظ و نگهبان تو هستم اون هیچ تسلطی بهت نداره منم که کشتی ها را بر دریاها روان کردم ، کشتی احساس ، کشتی افکار و تمرکز ، به سمت باد موافق حرکتش بده تا روانتر حرکت کنه ، حرکت کن بر اقلیم توکل و ایمان ، حرکت به اقلیم آرامش تا خودم روزیت افزون کنم تا خودم بی حساب بهت بدم روی کسی حساب نکنیا فقط خودم اونقدر بهت میدم
…وَیَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَحۡتَسِبُ
اونقدر که نتونی حساب کنی
آرومم کرد و بعد دستم گرفت و آورد به سایت، تنها و تنها جاییکه دوست رفیق دارم تنها جاییکه مورد اعتمادم هست تنها جاییکه تمام میانبر های زندگی بهم میگه ،به زبان خیلی ساده و روان که قابل فهم من باشه از زبان دوستان عزیزم و اینبار هدایتم کرد به کامنت های این صفحه بخدا چهارتا کامنت خوندم عین چهارتا از توحید و توکل و رزاقیت خداوند متعال بود و آرامشم بیشتر شد احساسم کاملا عالی شد و تبم فروکش کرد و حالم به بهترین حال دگرگون شد
خدایا ازت ممنونم که هادی و هدایتگرم بودی به آموزه های استادم
استادجان اونقدر فرکانستون بی نهایت عالی و بالاست که کامنتهای دوستان عزیز هم بی نظیر شده و هرکسی بهشون مراجعه میکنه تمام وجودش آرامش میگیره استاد ازت ممنونم استاد عزیزم، خدا به شما و مریم جان عمر با عزت بده که این موقعیت برای ما فراهم کردید تا از وجود هم شاید با جسم هایی دور ولی روح هایی نزدیک و هم مدار در مسیر الهی و حق حرکت کنیم .
خدایا ازت ممنونم که امروزم پاسخم دادی و وعده های حق بهم الهام کردی .
عکس زیباتو دیدم و غرق در نگاه زیبا و معصومانت شدم .نگاهی که فقط توحید درش موج میزنه بدون اینکه قضاوت دیگران براش اهمیت داشته باشه .با عکس دختر خانوم کوچولو پشت سرتون که عین یک فرشته زیباست حدس میزنم که معلم باشید
اومدم کامنت زیباتونو خوندم و شعر زیبایی که نوشتید و لذت بردم و با خودم میگم خوشا بحال دانش اموزان شما مریم خانوم
یک دنیا ممنون ازت بابت آیات قرآنی زیبایی که نوشتید و اینجا رو نورانی کردید ..قلبم آروم گرفت و ارامش به دلم برگشت
این سایت تنها جایی که وقتی آدم میاد یه چرخی بخوره توش با حجمی از دوستانی روبرو میشه که حالشون عالی و همشون نگاه زیبا دارن و انرژی از هر کلمشون میطراوه بیرون
ممنونم دوست عزیزم برای نوشتن این کامنت و میخوام خواهش کنم همیشه بنویس برامون
“هنگامی را که ازپروردگارتان یاری خواستید، و او درخواست شما را اجابت کرد که من مسلماً شما را با هزار فرشته که پی در پی نازل می شوند، یاری می دهم”
محمد عزیز وقتی از خداوند مدد میخوای با هزار فرشته میاد که اجابتت کنه و اونجاست دیگه نه اثری از شیطان هست و نه نجواهای نا امید کننده اش ، من روزی که کامنت نوشتم ازش کمک و مدد خواستم و عاشقانه جوابم داد و هنوزم این مدد جاری هست با کامنت پر محبتی که از انسانهای پاکی مثل شما دریافت کردم،
محبت و لطف و مهربانی شما رو با تمام وجودم دریافت کردم و از خدای مهربون بابت دوستان خوبی که در این سایت دارم بی نهایت سپاسگزارم،
از وقتی که به طور جدی روی فایلهای استاد کار می کنم خیلی ها از زندگیم حذف شدن با خیلی ها دیگه کشش ارتباط ندارم .. چند وقت پیش به این قضیه فک میکردم گفتم خدایا این عجیب نیست که کلا اطرافم کسی نیست یعنی راهم درسته ؟
در حالت خواب و بیداری بودم انگار بهم گفت مریم تو از همه کنده شدی تو از همه گذشتی و راه درسته ادامه بده
وقتی به گذشته فک میکنم یادم میاد با اینکه اون شرایط یا اون آدم خاص دوست داشتم ولی همه چی خلاف باورهام و قوانین بود ازشون گذشتم و رد شدم چون مقصدم رسیدن به آگاهی بود و بند شدن به خدا و نه هیچ چیز دیگه و خداوند خلف وعده نمیکنه
و الان که، در سایت هستم خداوند انسانهایی با روح های بزرگ و قلبهای پر از توحید و یگانه پرستی در مسیرم قرار داده که هر بی قراریم با کامنتهای زیباشون قرار میدن و هر نامیدیم را امید
محمد عزیز به قول شما با یه چرخی در کامنتها انرژی خالص میگیری و مصمم تر به مسیر ادامه میدی ، محبت شما به من هم انرژی مضاعف داد برای نوشتن و ادامه دادن ، یکبار هم خانم شهریاری عزیز برای نوشتن تشویق کردند و تاکید شما نشانه ای بود برای اینکه این مسیر با عشق بیشتر ادامه بدم ازتون بی نهایت سپاسگزارم،
مریم جان لذت بردم از این که اول کامنت با شعر توحیدی دبستان شروع کردی و با آیات زیبای قرآن ادامه دادی چقدر قشنگ حرف های رب برای ما بازگو کردی آره به خدا وقتی درست جایی که نجوا هست بتوانیم ذهن مدیریت کنیم تسلیم باشیم رزق مون به سرعت بهمون میرسه همه چی آرامش همه چی احساس خوبه متشکرم عزیزم برای کامنت زیبات متشکرم برای وجود نازنینت در سایت
سلام به مریم مقدس و زیبا رو و خوش نام، منم عاشق اسم مریم هستم،
این همنامی با شما عزیزم باعث خوشحالیم شد
تجلی عشق و نور الهی بر قلب نازنین و پاکت عزیزم
از محبت و عشقی که بهم دادی ازت بی نهایت متشکرم
،مریم جانم بله این ستایش در اول کتاب فارسی پایه چهارم هست ، هر وقت سر کلاس برای دانش آموزانم می خوانم قلبم میلرزه از عشق معشوق .. از وقتی با استاد آشنا شدم رنگ بوی تمام ستایش ها و شعرهای توحیدی برام فرق کرده و با تمام وجودم تک تک کلماتش حس می کنم
ای در درون جانم و جان از تو بی خبر
وز تو جهان پرست و جهان از تو بی خبر
ای عقل پیر و بخت جوان کرده راه تو
پیر از تو بینشان و جوان از تو بی خبر
چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان
در جان و در دلی، دل و جان از تو بی خبر”عطار”
مریم خوبم
خداروشکر که در اینجا هستم و دوستان بی نظیری مثل شما دارم ،
خداروشاکرم که در مدار دیدن این زیبایی های حیرت آور هستم
خداوند از طریق طبیعت هر لحظه با ما سخن میگوید که تکامل رو رعایت کنیم
که حیوانات اول چه شکلی بودن
طبیعت اول چه شکلی بوده
که به صورت تکاملی همه چی رفته رفته بهتر و زیبا تر شده
ولی ما انسان با آزادی که خداوند در اختیارمون قرار داده از این قانون تکامل می خواهیم تخطی کنیم
ولی خداروشاکرم با آموزههای استاد عزیزم همواره سعی میکنم قانون رو رعایت کنم و به خداوند اجازه بدم و صبر پیشه کنم و آرامش داشته باشم واقعا آرامشی که در من جاری هست با هیچ چیز قابل مقایسه نیست
آرامش نوعی اعتماد و اطیمنان به خداوند است
واقعا ویزیتور سنر چه جالب و امکانات عالی داشت که درمورد حیوانات اطلاعاتی کامل در اختیار بازدیدکنندگان گذاشته یه جورایی هم از حیوانات دیدن میکنن هم یه نوعی تفریح میکنن
وقتی استاد گفتن من این مکان رو پین کرده بودم تا وقتی اومدم از این مکان دیدن کنم
چطور استاد به خواسته هاش طبیعی و آسان میرسه ما هم میتونیم
فقط
باید
کنترل داشته باشیم
فقط باید
کانون توجهمون رو رَصَد کنیم که به خطا نره
به همین سادگی
واقعا برام حیرت آور بود مکانی که حیوانات بدون حفاظت شده در میان انسان ها بود واقعا اگر بخواهیم صلح و آرامش رو به تصویر بکشیم قطعا این اولین تصویری هست که باید به نمایش گذاشته بشه واقعا خداروشکر بخاطر وجود همچین مکانی شکر می گویم
از یار مهربانم می خواهم ما را بیشتر و بیشتر به سمت صلح و آرامش هدایت کند
این مکان با کوه های قرمز واقعا جز عجایب هست که در وسط جنگل های سرسبز این کوه با عظمت قرار داره
ممنونم استاد عزیز و مریم جان زیبا که زیبایی ها جهان رو با ما به اشتراک میزارید سپاسگزارم
باچه زبان وادبیاتی سپاسگزارت باشم که درشان ودرمقام توباشد
پوزش میخواهم توانم کلامم وادبیاتم درهمین حداست
عزیزان همراه پس ازدیدن قسمت دیگری ازسریال شگفت انگیزسفربه دورامریکا ودعوت بنده خاص ومخلص خدا استادعباس منش به میهمانی خداوند که این همه زیبایی ، شگفتی طراوت، نعمت ،حال خوب ونهایتا رسیدن به احساس خوب بود رابرامون تدارک دیده بود ومیهمانمان کرد
خداوند رابی نهایت سپاسگزارم بابت این همه زیبایی نعمت فراوانی وثروت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
بازهم قصد دارم که یک تجربه جذاب وجالب دیگری رو که نتیجه اعراض ازناخواسته هام وتمرکز وکانون توجه ام برروی زیبایی ها ونکات مثبت زندگی ام بودروبراتون بازگو کنم به امیداینکه مورداستفاده قرارگیرد
اینجانب بنده خوب خدانزدیک به 40سال است پس ازمهاجرت ازروستا به شهروازدواج بادخترخاله عزیزم درخانه ای درمرکز شهرمون که خودم “اجر “اولش رابنا نهادم وساختم زندگی میکنم وتجربیات بسیارزیبایی روبرامون داشته وبالذت زندگی کردیم
اماهمانطور که درکامنتهای قبل به تفسیرتوضیح دادم درطی سالیان زندگیمون همسایه روبروی نازنینی داشتیم که فاقدبضاعت مالی بود و تحت پوشش کمیته امداد بود ومن براساس جهل وعدم اگاهی ازقوانین جهان هستی ازهمان روزهای اول زندگیمون توجه وتمرکزمون برزندگی ایشان بود ودرحد توانم به این خانواده کمک مالی میکردم تااینکه درادامه دخترش ازدواج کرد و به این جمع اضافه شدند و طی چندسال صاحب 4 فرزندشدند
وتمرکز وتوجه من وهمسرعزیزم برروی مسائل این خانواده هرروز بیشتر بیشترمیشدبه طوریکه این موضوع به یکی از دغدغه های اصلی ماتبدیل شده بود ولذت بردن از زندگیمون رو به شدت تحت تاثیر قرارداده بود
تااینکه لطف خداوند رحمان درسال 98شامل حالمان شد من وهمسرعزیزم رو بااستاد وسایت الهی شون آشنا کرد وپس ازچندماه فعالیت وگوش کردن فایلهای دانلودی ورایگان وبعداخرید دوره ثروت 1 ودوره 12قدم
ثمره این وقت گذاشتن رسیدن به آگاهی های نابی بود که از اموزه های استاد نصیبمان شد
برای اقدام عملی ورفع این چالش مصمم شدیم ودرنتیجه تمرکز وکانون توجه مون روازروی این خانواده برداشتیم وتحت هیچ شرایطی دیگر حاضرنبودیم به آنها کمک مالی کنیم
زیراازاستادیادگرفتیم به هرچیزوهرموضوعی که تمرکز کنیم وکانون توجه مون معطوف به آن موضوع باشه ازجنس واساس همون رودرزندگیمون بیشتربیشترجذب میکنیم
درواقع ماداشتیم باتوجه وکانون تمرکزمون برروی این خانواده محترم فقربیشتری رو به زندگیمون دعوت میکردیم اما متوجه نبودیم وبراساس باورهای اشتباهی که داشتیم فکر میکردیم که داریم کارنیکی انجام میدهیم
خلاصه اینکه مادرسال1399 تصمیم گرفتیم تابه اموزه های استادعمل کنیم ودیگربه آن خانواده کمک مالی نکنیم وبه طور شگفت آوری کم کم اززندگی ام حذف شدند بطوریکه من شایدهفته ها آنها راحتی درکوچه ودرمنزلشون نمی دیدم وبعداز چندین ماه به طورمعجزه آسایی این همسایگان نازنین ما بعداز40 سال زندگی در این منطقه کلا خونشون روفروختن ورفتند
برامون غیرقابل باوربود اما این اتفاق به همین راحتی ودریک بازه زمانی کمتر ازیکسال رخ داده بود!!!!
ویک آقای ثروتمند وباحال که خونه روخریده بود بلافاصله خانه روتخریب کرد وازدوسال قبل هم شروع به ساخت ساز جدید کرده است ومن دراین مدت هرزمان که چشمم به این ملک می افتد ازصمیم قلبم سپاسگزارخداوند هستم وهرروز به بهانه ای به گارگران که مشغول کارهستند سرمیزنم وبابت کاری که انجام میدن تحسینشان میکنم
باورتان نمیشه واقعا این دوست عزیزمون داره روبروی خونمون قصرمیسازه یک ساختمان دوطبقه شیک ولاکچری با نمای سنگ به سبک رومی
وطی یکی دوسال گذشته که تمرکز وکانون توجه من برروی ساخت این بنا میباشد وازانجایکه من هم عاشق ساخت ساز وداشتن خانه زیباتر ولاکچری بودم وهستم این خواسته درمن هم شکل گرفت وتبدیل به اشتیاق سوزان شد که منم میتونم ولایق این هستم که درخانه مجلل وزیباتری زندگی کنم واززندگی ام لذت بیشتری ببرم
زیرا چندین سال است که ملک بسیارباارزشی دارم اما ازش استفاده نکردم
وبازم ازاستادعباسمنش فراگرفته که دردوره 12قدم میفرماینداگه ازدارایی ها وسرمایه هاتون به درستی استفاده نمیکنین یه جای کارتون ایراد داره وخودتون رولایق نمیدونین واحساس ارزشمندی نمیکنین و نتیجه عدم احساس لیاقت این است که جهان هم اجازه نمیده که شما ازدارایی ها وسرمایه هاتون آنطوری که دوست دارین استفاده کنین
لذا یکی دوسالی است که تصمیم گرفتم ازمنطقه امنم خاج بشم وپاروتراسم بزارم ویک اقدام عملی وشجاعانه انجام بدم برای ارتقا سطح کیفی زندگی ام وتغیراساسی درنحوه عملکرد زندگی ام واولویت اولم ساخت خانه جدید و دلخواهم درزمینی که دارم میباشد
ودرهمین راستا مدتی است که تصمیم گرفتم
خانه فعلی ام روبفرش رسانم وساخت خانه جدید روشروع کنم وهمانطور که درکامنت فایل قبل سفربه دورامریکا نوشتم درچندروز گذشته به طور شگفت اوری خانه ام باشرایط خوب به فروش رفت وباتوکل برخداندرحمان بزودی ساخت ساز راشروع خواهم کرد
زیرا خودم رولایق بهترین زندگی میدونم
زیراخودم راارزشمند میدونم
باوروایمان دارم که خداوند درهرلحظه در حال هدایت من میباشد
چونکه بازهم ازاستاد فراگرفتم همانطور که درفایل بی نظیر نامه 31 حضرت علی (ع) به فرزند ارشدش امام حسن مجتبی (ع) ازسلسله فایلهای توحیدعملی که طی چندروز دهها بارگوش کردم وسیرنمی شوم ازش
آنجا که استاد فریاد میزند ودعوت میکند همه رو به درس گرفتن از وصیت امام علی (ع )به فرزندش امام حسن مجتبی (ع )
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم; دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)
درنتیجه یادگرفتم ازاین پس همه چیزو ازخدابخوام وزیاد هم بخوام وهمه چیزوباهم ازش بخوام
سپاسگزارم که با ثبت تجربه عینی خودتون ، دزک قوانین رو برای مون ملموس تر کردین..
تاکید استاد همیشه بر خواندن کامنت ها ست و به ویژه کامنت های خوب برای باور سازی..
و شکر خدا کامنت شما دقیقاً از همون کامنتهای عالی بود ، که یادآوری میکنه با قدرت تغییر فکر و تغییر عملکردمون و ساختن باورهای خوب چه نتایجی فوقالعاده ایی رو میشه گرفت ..
و چقدر هر اتفاقی به نفع ما ورق خواهد خورد..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن این خاطره و اتفاق عالی در زندگیتون..
امیدوارم همیشه مسیر زندگیتون پر باشه از خیر و برکت و ثروت و سلامتی..
همرا با خانواده گرامی در پناه نور و عشق الهی باشید
اونجایی که فهمیدین کانون توجهتون روی ناخواسته بوده وقتی متوجه شدین و تمرکزتون رو تغییر دادین خود به خود اون آدمای ضعیف از زندگی تون حذف شده و انسانهای قدرتمندی جاشون رو پر کرده
با خودم گفتم ببین دقیقا درسته که جهان مثل آینه باما رفتار میکنه و درونمون رو در جهان بیرونمون نشون میده بهمون
خیلی خوشحال شدم از خوندن نتایج فوقالعاده تون
خونه ی جدیدتون رو هم تبریک میگم بهتون ان شاءالله که بسلامتی و دلخوش بسازید قصر باشکوه تون رو
بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
یه جمله ای از یه شخصی خیلی ذهنمو ب آرامش رسوند. . . .
یه مصاحبه دیروز دیدم توی یوتوب با یک بدنسازی از بچه های تیم ملی
ماشالا بدن خیلی حجیمی هم داره توی وزن 100+ شرکت میکنه
،این آقای بدنساز خیلی مودب و متین و آدم خوش زبونیه …. مجری ازش میپرسه ماهیانه چقدر هزینه تغذیت میکنی میگه حدود 100 میلیون ، بعد مجری ازش می پرسه بچه پولداری ؟؟
اون شخص میگه نه ! خدا بهم لطف داره …..
مجری تعجب میکنه …. باز چون قانع نمیشه از این جواب ازش می پرسه ماهیانه چقدر درآمد داری ؟ اگرم دوست نداری نگوو …. بعد پسر بدنسازه میگه که حدود 300 میلیون …. و بعد توضیح میده ک من اسپانسر دارم برای مکمل هام لباس هام و مسابقاتو فلان ….. بعد مجریه ازش می پرسه این این درآمد رو از شاگردات بدست میاری ، پسر بدنسازه میگه نمییدونم از کجا میاد خدا میرسونه بهم … شاگرد خارج از ایرانم دارم که ب یورو پول میدن بعد میگه من رقمشم همینجوری میگم نمیشینم حساب کنم …. بعد یه جمله گفت کلیپ رو استوپ کردم هی میگفتم دمت گرم دمت گرم این باور توحیدیو داره دمش گرم … گفت اگر میخوای برسی ماشین حساب دست نگیر خودش میاد ….
.
.
.
وقتی ب حرفش فکر کردم دیدم راست میگه وقتی میشینی حساب کتاب میکنی یجورایی داری دست میبرید توی هدایت خدا … ما هر چقدرم باورامون ب سمت فراوانی باشه باز حساب کتاب ما جور در نمیاد ب نسبت اون چیزی ک خداوند توانشو داره برای ما بفرسته ،
… اصن آقا شاید اون بخواد بیشتر بده …. من از سر راه خدا میام کنار می ایستم فقط بندگیشو میکنم و توکل میکنم ب خودش و حسمو خوب نگه میدارم …..
.
.
.
ب خدا ک باور توحیدی چیز عجیبی نیست همینه ..
خط نشون نکشیدن برای آیندست ….
من فقط مقصد رو تصویر سازی میکنم و تداعی میکنم و
من حسمو خوب نگه میدارم و این باور رو دارم که :
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست .
.
.
.
و میام ب الهامات و کارایی ک میتونم توی اون لحظه با توجه به امکانات و شرایط الآنم دارم عمل میکنم …. حالا یا مهارتی دارم یا اندک سرمایه ای دارم یا زمینی دارم یا ماشینی دارم هر چیزی میام وقت میزارم فکر میکنم ب اینکه چطور توی این لحظه با توجه به چیزی ک دارم میتونم در جهت رشد مالیم و شخصیم حرکت کنم ……
بعد پسره گفت مادر من یجورایی مربیه منه دیگه مربیه تغذیه ایه منه … بعد مجریه گفت یعنی خودت خرید میکنی یا مامانت میخره ؟ گفت ببین مادر من یه کارت عابربانک دادم بهش خودش میره همه کارارو میکنه .
من چشام قلبی شد از این حرفش
چقدر خوبه ک مادرت با خیال راحت بره خرید کنه و این اعتماد ب نفس و من بش بدم با کارت عابر بانک تموم نشدنیم ……. چقدر برا من الگو ایجاد شد توی مصاحبه با این پسر ….
چون واقعا مادر من با احساس کمبود همیشه خرید میکرد و 2,2تا چارتار میکرد موقع خرید کردن
یادم افتاد اون زمانی ک درآمدم خیلی خوب بود کارتم دستش بود میگفتم هر چی دلت میخواد برا خودتون و خونه بخر چقدر حسم خوب میشد وقتی میدیدم از حسابم پول کسر میشد اس ام اسش میومد و من نشون همکارم میدادم میگفتم حاجی چ حالی میده یه کارت دادم مادر داره رسعشووو میکشه :)))))))
این پسر بدنساز خوش قلب هم سن من بود اونم متولد 72 بود و چقدررر بالغ بود و من دیدم اینو و درک کردم ک ثروتمند بشی بالغ میشی، پر میشی ، خدایی میشی ، مشتی میشی …..
.
.
خدارو شکرت ک آگاهی های این سایت بی نظیر و آموزشهای استاد عباس منشم اینقدر منو بیدار کرده ک از هر صحبتی دارم باورای درست رو میکشم بیرون و مهر تاییدی بر اموزشایی میشه ک داریم دور هم توی این مسیر بهشتی و زیبا میبینیم …
منم کامنت آقا رضا رو دیدم توی کامنت ها این اتفاقای این شکلی ک تاکید روی یک باور داره میخواد نشون بده ک جهان هستی بر اساس نظم و ارتعاش داره حرکت میکنه … من هر موقع رها بودم و حسم خوب بوده یه مدار رفتم بالاتر و اتفاقات بهتر از خواسته ی منطقیه خودم برام افتاده ، و اونجاهایی هم ک از قبل اومدم حساب کتاب کردمو برنامه ریزی کردم اکثر موقع ها نشد اون چیزی ک من میخواستم …. حتی این درس رو برای کار کردن روی ذهنمم گرفتم ک نشینم برنامه ریزی کنم ک مثلا این هفته چند جلسه از دوره ی مثلا ثروت رو کار بکنم … چون هر موقع اومدم برنامه چیدم برای کار کردن روی جلسات ، انگار موقع گوش دادن ب دوره ها اون ارتباطه برقرار نمیشد …. وقتی نگاه میکنم خود استاد میگه من همه ی کارهامو وقتی بهم الهام بشه وقتی احساسش درونم ایجاد بشه انجام میدم چون میدونم اون احساسه از ارتعاش و فرکانس خوبی داره میاد پس کیفیت هم هست توی انجام اون کار ، حالا دوره گوش کردن باشه ، انجام کسب و کارم باشه ، پیشنهاد دوستی دادن باشه ، مسافرت کردن و ….
ما نیومدیم توی این دنیا ب چیزی برسیم ما اومدیم لذت ببریم از این دنیا و بودن در لحظه ی حاله ک الهامات دریافت میشه و ما با احساس خوشحالی و عشق انجام میدیم یه سری کارهارو ….
حالا وقتی ما دو دوتا چارتا میکنیم توی هر چیزی پامون میره روی ترمز … ب قول استاد ذات جهان هستی گسترش … بهتر شدنه… وقتی ما میایم حساب کتاب میکنیم نمیزاریم این رشد مداره اتفاق بیوفته …..
خیلی باید روش کار کنم خودمم اکثر موقع ها منطقی میشم اما ایجاد این ویژگی درونمون مارو وصل میکنه ب منبع بینهایت خداوند ک هر لحظه مثل استاد عباس منش لذت ببریم از زندگیمون
تحسین میکنم نکته هایی که درباره باور مالی و نگاه توحیدی گفتی
بسیار بجا بودن ..
واقعا یه وقتایی لازمه ما فقط مقاومت های ذهن مونو کم کنیم وبه قدرت خدا ایمان بیاریم و به خدا اجازه بدیم و از جلوی راهش کنار بریم تا درست وبجا هدایت مون کنه
سرشار از مهر الهی باشین و در بهترین مدارها قراربگیرین ان شاالله
سلام یاشار جان پسر گل کاشتی با این مصاحبه که نوشتی صبح درخواست داشتم که ایده ای برام هدایت بشه دمت گرم چه نشانه ای دادی چه ایده ای دادی که حساب کتاب نکنم من از درآمد ماهی 10الی 12 میلیون رسیدم به ماهی 160الی190میلیون البته خالص حساب کنم ماهی 80الی 100میلیون دوست عزیز چند ماهی هست که درآمدم ثابت شده درست زدی به خال که حساب کتاب نکنم دست خدا را باز بگذارم وخودش هدایت کند شاید میخواد بیشتر بده اما من نمیزارم چون ذهن من اندازه اش همان قدر هست باید بسپارم به خدا تا هدایت کند البته که ناراضی نیستم از درآمدم ماهی 100میلیون هم کم نیست خداراشکر ولی دارم به درآمد های بالاتر فکر میکنم وباور میسازم واین کامنت شما عزیز دل هم برام الگو شد که فردی متولد 72ماهی300میلیون درآمد داره ومن هم با متولد 67هم میتونم به این درآمد هم برسم چگونه را نمیدونم خدا خودش برام هدایت میکند.
روز ب روز داره باورم بیشتر میشه ک باورهای ما اتفاقات زندگی ما رو رقم میزنه و این دوست بدنسازمون چ آگاهانه و چ ناآگاهانه باورهای توحیدی و ثروتساز عالی داره ک چنین نتایج عالی داره و کسانی ک باورهای محدود کننده داشته باشن این نتایج براشون عجیبه مثل مجری ک مصاحبه میکرده با ایشون .
سپاسگزارم بخاطر کامنت زیبا وبی نظیری که نوشتین سپاسگزارم وقت گذاشتین وآگاهی های نابتون رو با ما به اشتراک گذاشتین جداًکه قابل تحسین هستین این حداز آگاهی ورشد وپیشرفتتون
چقدر این کامنتتون برام درس داشت چقدر این جمله زیبا ودُرست وقابل درک بود( اگر میخوای برسی ماشین حساب دست نگیر خودش میاد ….)
سپاسگزارم از داستانی که بیان کردین
سپاسگزارم از تجربه زندگیتون که بیان کردین.
نکته به نکته کامنتتون درس داشت
سپاسگزار خداوندم که سعادت خوندن کامنت شما رو بهم داد.
ما دیشب از مسافرت کوچکمان برگشتیم….و چقدر جای همه تون سبز بود!
خب، ناگفته پیداست که قسمتهایی از سفربه دور آمریکا که بیشتر از بقیه قسمتها چشم من رو گرفته بود، توی این سفر هم عینیت پیدا کرد. همه ش رو جذب کردم، عین باقلوا !
خودم دیروز عصر حس کردم داره شاخهای کوچک و نورسم از توملاجم میزنه بیرون!! بابا! دیگه با این کیفیت اچ دی؟!!! حس کردم همه خانواده، با هم رفتیم تو سریال سفر به دور آمریکا! فقط هر چی چشم چشم کردم، استاد و مریم بانو را ندیدم. البته ما تو ایالت کلرادو نبودیم. توی کیش شون بودیم!
آقا، چقدددددر این کیش تمیزه! تو بگو یه ریزه آشغال کنار ساحل یا تو شهر دیده باشیم… عمرا! منم تصمیم گرفته بودم به ندای مریم بانو لبیک بگمو آشغالای طبیعت رو جمع کنم…. ولی تو این سه روز ، فقط دوتا بطری آب معدنی تونستم جمع کنم که اونا رو هم بچه های خودم انداخته بودن! انقدر ساحل و بولوارهای شهر تمیز بودن!
ساحلی که ما توش آب بازی میکردیم، ساحل کنار اسکله ی تفریحی کیش بود که یک جایی بود با آب سبز و نیلی و آبی و ماسه های روشن . خیلی یاد این ساحل نزدیک پارادایس افتادم که ماسه های سفید داره و استاد ذوقش رو میکنه! خدایا مرسی!
توی این ساحل زیبا، خانمها و آقایون در کنار هم آبتنی میکردند…خب، خانومها با لباس بودند….ولی همین که همگی کنار هم بودیم، عالی بود!
تو این سه روز، به ندرت پلیس توی خیابون دیدیم. سر چهار راهها، ماشینها از مسافت دور واسه ی رد شدن ما روی ترمز میزدند! چقدر خارجی! خدا را شکر!
چه تنوعی توی ماشینهای این جزیره فوق العاده بود! از تویوتا بگیر تا دوج و شورلت و هیوندای! خدا را شکر! چند تا شورلت و فورد شاسی بلند هم دیدم…از همینا که توی آمریکا فراوونه. یه دونه هم تراک کمپر مشکی بابرند فورد دیدم! زیارتم قبول! چه ذوقی کردم!
چقدر توی بازارهای این جزیره خوشکل، فراوانی بود! چه اجناسی! چه پاساژها و بازارهای قشنگی! در یکی از پاساژها هم یک برج ایفل کوچک، در حد 20 متر ارتفاع گذاشته بودن. که کلی باهاش عکس گرفتیم! چقدر پسرم محمد باهاش حال کرد! آخه عاشق لندن و پاریس هست و این خیلی براش جالب بود!
یه هتل خیلی باحال و تمیز 4 ستاره گیرمون اومد که خانوم مسئول تور، متعجب بود که چطور با این قیمت، داره به ما جا میده!! وقتی که اونجا رسیدیم، دیدیم به جای اتاق 4 تخته، یک سوئیت یک خوابه شیک به ما داده ن که اصلا انتظارش رو نداشتیم!
جاتون سبز، هتل غذاها ش هم خیلی عالی بود و لذتبخش!
اما چیزی که خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد، رفتار عالی مردم فوق العاده این جزیره زیبا بود. چیزی که در مسافرت قبلیم به این جزیره که زمان ماه عسلمان بود، اصلا بهش توجه نکرده بودم. چقدر انسانهای محترم دیدیم! عاشق همه شونم!
و اما بعد!
بچه ها میدونم باور نمیکنید! اینجا از اول تا آخرش، داشتن برام آهنگ قری پخش میکردن!
توهتل، تو ساحل، تو کشتی آکواریوم، تو قایق موتوری، تو لابی هتل، تو آشپزخونه هتل، تو ماشین گردشگری! الله اکبر. به این حجم از قر !!
کنار ساحل که نشسته بودم، داشتم فکر میکردم که این آهنگهای زیبای بندری از کجا میان؟ چه ایدئولوژی پشت این رفتار، این قرشمالی عظیم است؟!
سی دخت هاجرو خودمو تو گل میپلکونم
محض رضای دخترو خودمو تو گل میپلکونم…
آخ سی دخت حاجرو…..
محض رضای دخترو….
له ته لیتو لیتو لیتو،
له ته لیتو لیتو لیتو ….
چن شوه ای خدایا، خواب یارم میبینم،
چن شوه ای خدایا، خواب یارم میبینم،
میبینم از مو دوره، به چشام خواب ندارم…
میکنه چادر به سر،
همه ش از مو فراره،
تا مونو سیل میکنه،
خم به ابرو میاره….
این چیدمان کلمات و این زرق و برق تمام نشدنی نی انبان در کنار آن، داستانهای زیادی را نقل میکند از آفتاب گرم و سختی و ناروایی….که فقط با همان قر تمام نشدنی، قابل وصف و قابل نقل کردن میشوند….وگرنه!
وگرنه واگویه ها و نقل غمهای کوچک و بزرگ زندگی روزانه، به خودی خود، چیزی نیست که حال خوب بیاورد!
چه کشف خوبی!
اگر احساس خوبی از مسائل روزانه نداشتیم، آنرا به وجود بیاوریم، تا اتفاقات هم خوب بشوند!
بندریها با داستان غمهایشان میرقصند و میخندند!
من هم جدیدا از رفیقم، رسول خانکی یاد گرفتم که توی ظرفشویی بوگندو و همراه ظرف شستن ، باید رقصید!
ممنون بابت بذل توجه شما. مرسی بابت کلمات محبت آمیز و پر مهرت، بانو.
هدایت شدن به قر، یکی از بهترین هدایتهاست! مثه اینکه خدا سر بازی شلم، زمینه رو واسه ی من چرب بکنه و منتظر باشه تا من ، همه ی ورقها رو از رو زمین جمع کنم و زیر لب بگه: نوش جونت!
مرسی که با این آهنگ میرقصی!
نوش جونت این شادی و خوشحالی لذتبخش!
ساعتهایی که به رقص و شادی میگذره، جزو زندگی حساب نمیشه! اصلا کنتور نمیاندازه زندگی!
تو هم جوونی و خودت بهتر میدونی با تایم پیش روت چکار کنی!حالا دیگه خود دانی!
به نام خداوند دلهای پاک
که نامش بود در دلت تابناک
به نام کسی که تو را آفرید
سرآغاز عشق است و نور و امید
سلام و درود خدمت استاد عباسمنش خانم شایسته و دوستای با عشق و هم فرکانسیم
صدای منا از کنار رود زاینده رود استان چهارمحال و بختیاری میشنوید از یک هوای پاییزی خنک
خدا وکیلی این کلرادو چقدر بزرگه هر چقدر میرید و سفر میکنید تموم نمیشه استاد من خیلی دوست داشتم یه سفری هم به ایالت آلاسکا داشته باشید و اونجا را هم با دید و لنز شما ببینم
و بسیار خرسندم که آقا ابراهیم عزیز پیشنهاد اضافه کردن آزمون ثروت از طرف منا پذیرفتن و الان آزمون ثروت سنجی را هم در سایت داریم(هورا،کف و سوت به مقدار زیاد )
استاد سریال سفر به دور دنیا را هم استارتش را بزنید
بریم سراغ فایل
شروع کنیم از عکس پروفایل بابا عجب تیپ،هیکل و ژستی از اون کفش های اسپورت بسیار زیبای صَلِ علا که نگم فکر کنم لایف گارانتی هستش
جیب های بسیار زیبا و خوش رنگ
واقعا آمریکایی ها چقدر ماشین هاشونا تمیز نگه میدارن و برای ابزار و وسایلشون ارزش قائل هستن اینم درسی بود برای من برای ارزش ابزار و وسایل من
نمایشگاه و ویزیتور تاریخچه کلرادو و سیر تکاملی کره زمین از کره مزاب بودن و آب بودن تا به امروز
و درس بعدی درسسیر تکاملی در همه چیز هستش
آهوهای زیبا،سنگ های تزئینی زیبا،آدم های زیبا،سرویس بهداشتی زیبا و تمیز، راهروهای تمیز،هوای تمیز,پارک تمیز و ….
کوه سنگی سر به فلک کشیده و صاف بدون صفر درجه کجی
و انسان هایی که عکس های فوق العاده عاشقانه از خودشون و عشق هاشون میگرفتن و خانم شایسته عزیز که عاشق عکس گرفتن در دل طبیعت هستش
با یاد تو ای لطیف
درودی بیکران به اساتید عزیزم
و دوستان خوبم
حال و هوای ذهنم هنگام دیدن این بخش از فایل دقیقاااااااااااااا تفسیر این ابیات بود:
عقل ها ز اندیشه اش دیوانه است
شمع او را عالمی پروانه است
دیده ی خلقت همه حیران اوست
کاروان عقل سرگردان اوست
در حریم عزت حی وَدود
آفتاب و ماه و هستی در سجود
تو این قسمت از سفرمون میرسیم به باغ خدایان کلرادو و در اول کار از ویزیتور سنتر دیدن میکنیم تا بیشتر و بهتر با این بخش از عظمت خداوند آشنا بشیم..
باغی که ظاهرا قدمتش به میلیونها سال پیش میرسه ، زمانی که قبل از ما دانیاسورها مهمان این سرزمین بودند:)
همینجا بود که یک نکته توجه منو جلب کرد:
یک روز که داشتم به برکات شکر گزاری فکر میکردم و اینکه چرا خداوند با این تأکید در مورد شکرگزاری سخن گفته ، به این آگاهی رسیدم که شکرگزاری کمک میکنه تو در لحظه مقدسِ اکنون زندگی کنی…
در اون برهه از زندگیم ، همین مطلب به تنهایی دنیایی از لذت و احساس آرامش رو به روم باز کرد و با عمق وجودم دریافتم ، بودن در لحظه مقدسِ حال ، من رو از حسرت و اندوه و غم گذشته و همینطور از ترس و نگرانی و استرس آینده نجات میده .
وقتی استاد و مریم بانوی عزیزم رو میبینم که چقدررررر راحت بدون عجله از همه امکانت و زیبایی های اطرافشون در کمال آرامش استفاده میکنن و لذت میبرند کاملا متوجه میشم که شکر گزاری در وجودشون نهادینه شده…
منِ قبلیم اگر اونجا بودم شاید هیچوقت پای دستگاه مونیتور استُپ نمیکردم برای این که ببینم کدوم رد پا مال کدوم حیونه ، در نتیجه کلی لذت و تفریح و اطلاعات خوب رو از دست میدادم..
منِ قبلیم اگر قرار بود از سرویس بهداشتی استفاده کنم هیچوقت فکر نمیکردم به امکانات و آسایشی که در این لحظه در اختیار من قرار گرفته..
منِ قبلیم در سفرهام ، با این کلمه انس داشتم : حالا فعلا بریم جلوتر !!!!!
زود باشین بریم که به غروب نخوریم!!!!
عجله…عجله…عجله….
و جلوتر میرفتیم ولی اونجا هم هییییچ خبری نبود ، و بارها در مسیر به غروب هم میخوردیم ولی بازم هیچ اتفاق خاصی نمیافتاد.. چون همه چیز در همون لحظه ایی هست که من هستم
همه زیبایی ها…
همه آرامش ها…
همه لذت ها…..
همه چیز در همین لحظه است: لحظهی مقدسِ اکنون
وقتی این فایل ارزشمند رو دیدم خیلی خداوند رو شکر کردم چون سالهاست به برکت لطف الهی من آرامشی عمیق دارم و این فایل تلنگری دوباره بود برای شکر گزاری بیشتر و بیشتر..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
که فهمیدم شکرگزاری بهم آرامش میده… آرامش بهم اطمینان و ایمان میده … اطمینان و ایمان بهم باورهای درست میدن… باورهای درست یک زندگی توحیدی سراسر ثروت در پرتوی نور الهی رو هدیه میده….
نوبتی هم باشه، نوبت قدم زدم و لذت بردن در باغ خداست:))
مسیری سبز با گلهایی زرد و رؤیایی ..
با گوزن هایی بزرگ و با شکوه و آهوآنی به شدت زیبا و آرام که نشان از امنیت محیط زندگی شان است..
کوه هایی سنگی و ماسه ایی به رنگ سرخ که با حالتی غریب در فاصله هایی متفاوت از یکدیگر سراز زمین برآوردند و به آسمان چشم دوختند ،
فقط خدا میداند در این میلیونها سال چه ها دیدند و در سکوت ایستادند…
و مسافرانی نیک صورت و نیک سیرت از قبایل و نژادهای متفاوت …
الله اکبر از عظمت و شکوه و خلقت خداوند که تماما زیبایی است و زیبایی و جلال…
فقط میتونم بگم خدای عزیزم:
مست عشقم مست شوقم مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
همگی در پناه نور و عشق الهی باشید.
سپاسگزار خالقی هستم که زیباترین و مهربان ترین و محبوب ترین زنی که خلق کرده بود را به من هدیه کرد
سلام بر روی ماهت عشق جانم
این روزها کمی درگیر تغییرات بزرگی هستم که سبب شده به عشقم دیر پاسخ بدم
امیدوارم به بزرگواری خودت منو ببخشی
اما امروز با تکیه بر مهر خالق و اعتماد به او به آرامشی رسیدم که ابراهیم در آتش رسید
لذت بودن در آغوش خدا وصف ناشدنیه
بودن در کنار تو و عشقی که نثار من میکنی یعنی بودن در بهشتیه که خدا وعده شو داده
نمیدونم بعد از مرگ(اگر باشه) قراره خدا چجوری منو سورپرایز کنه
هنوز به از این بهتر نتونستم فکر کنم
فداتم عشق جانم
خدایا شرمنده که نمی تونم شکر این نعمتو به جا بیارم
سلام، حبیب کاکو!
عامو، کوجو هسی، عاقبت به خیر؟ دلم هوات کرد!
همی… چیز دیگه ای ندارم بگم!
کوجو هسی عاقبت به خیر؟
عامو، کوجو هسی، عاقبت به خیر؟ پیدات نیس!
از خانم هم تو کامنتای فایلهای رایگان، خبری نیست!
دوباره: عامو، کوجو هسی، شومو؟
آقوی عالیجناب عشق! تو این کامنتای موجود، به شدت عشق خونمون افت کرده! حالو خود دانی!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی:)))))
سلام داش علی
چقدر دلتنگتوم برارجان
خیلی دوس داشتوم از نیزدیک ببینومت و او روی ماهته ببوسوم
راستش ما تصمیم گرفتم( مو با عیالم) که تا دستاورد قابل به عرضی بدست نیاوردم
نی یم اینجه رجز بخوانم
به قول معروف بزرم نتایج ما، خودش سر و صدا کنه
هاااا برار
دلم برای اینجه و خواهربرارام یک زره رفته
اما تعهد ددوم که تا پای جان پاش واستوم
الانم خداره شکر خوب درم جلو مرم
همچی محکم چسبیدوم به دامن خدا
خودش گفت تو موره ول نکو
موم توره ول نمکنوم
ایجوریه که رستگار مرم
شمام ایشالان رستگاری برارم
عشقت پایدار
سلام حبیب جان
شما هیچ وقت رجز نخوندی. همیشه از چیزی حقیقی و بزرگ به نام عشق گفتی که دلهای سخت رو نرم میکنه.
اگه بدونی این کامنتت در چه شرایطی به من رسید، بیشتر باور میکنی!
ممنونم به خاطر کامنتت.
ممنون که سالم و خوشحالی.
ممنون که توی دامان خدا هستی
ممنون که هستی.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی.
سلام وجیهه ی جان
دوست بهشتیم
سپاسگزارم بانو جان که از برکات شکرگزاری
برامون نوشتی و از سکوت کوهها گفتی و عظمت خداوند ..
بهشت مون رو آبادتر و زیباتر کردی با جمله های عسلی ت …
چه خوب که من قبلی خودتم نوشتی و تغییراتی که الان کردی
تحسین میکنم برای این تغییرهای درونی وقشنگت عزیزم…
سرشار از نورالهی باشی در کنار عشق دلت آقای حافظان بزرگوار عزیزم.
هزاران درود به فاطمه جانم
که قلبش به زلالی آبه..
هر زمان نقطه آبی روشن رو در بالای سایت میبینم ،
و بعد از باز کردن این هدیه الهی ، نام قشنگ شما رو میبینم انگاری خداجانم دو بار هدیه بهم داده..
اول برای نقطه آبی
دوم برای اینکه این نقطه آبی متبرک به انرژی شماست..
سپاسگزارم دوست نازنینم..
ممنونم که اینقدر زیبا و باصفا نوشتی عزیزم :))
و ممنونم برای تحسین دلچسبت ..
واقعا خیلی جای شکر داره که ما همگی بعد از مدتی ، آگاهانه یا ناآگاهانه متوجه تغییرات مثبتمون خواهیم شد و چقدر حس خوبی به ادم میده..
جاتون سبز چند روز پیش میزبانِ مهمان عزیزی بودیم ، ایشون میگفت چقدررررر شماها فرق کردین :))
با وجودی که خودمون اصلااااااااا متوجه این تغییر نمیشیم..
خدا رو هزاران هزار بار شکر که این سایت رو روزی همه ما کرده و من همیشه میگم این جزو روزی های به غیرالحساب ماست..
الحمدالله رب العالمین..
در نهایت سپاسگزارم فاطمه عزیزم که مثل همیشه با پاسخ پر از مهر و محبتت باعث لبخندی بر لبم و شادی بر دلم شدی..
الهی همیشه خداوند چنان سورپرایزت کنه که خنده از لبت نیافته دوست گلم..
ممنونم برای دعای قشنگ و زیبات..
الهی شما و داداش رسول بزرگوار هم در کنار هم پر باشین از شادی و ثروت و برکت و سلامتی و سعادت در پناه عشق و نور الله باشی عزیزم
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی
سلام به همه دوستان ارزشمندم
خدایا ازت سپاسگزارم که یک روز دیگه بهم فرصت دادی تا همراه و همسفر استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیزم و دوستان خوبم باشم
استاد جان دیدن این فایل های سفر به دور امریکا چقدر باور فراوانی ما رو تقویت میکنه
تو هر ثانیه از این فایلها ما میبینیم که چقدر ثروت و فراوانی در جهان هست و چقدر هرروز موقعیت های جدید شغلی داره ایجاد میشه
چقدر مردم با ایده های ساده دارن ثروت خلق میکنن
چقدر هرروز ثروتمند شدن داره سریع تر و آسان تر میشه
چقدر جهان هرروز داره گسترش پیدا میکنه با پاسخ دادن به درخواست های ما
برای اینکه اون ماشین جیپ به اون شکل شبیه مینی بوس دربیاد چه ثروتی وارد چرخه اقتصاد شده
از اون رنگی که به ماشین زدن اون صندلی هایی که کار گذاشتن اون نمادهایی که رو ماشین کشیدن
اون استیل با کیفیت که برای فرمون ماشین استفاده شده
چقدر آدم ها برای انجام این کارها دستمزد گرفتن
چقدر ابزار استفاده شده برای اجرای این ایده
چقدر به کارخونه هایی که این ابزار رو تولید کردن کمک شده
و یک ایده چقدر باعث گسترش ثروت شده و احتمالا که از این ماشین ها برای جابجایی مسافر استفاده میشه و چقدر همینطوری داره ثروت بیشتری خلق میشه
اصلا استاد این همه زیبایی که شما هدایت میشین میبینین و برای ما فیلم میگیرین خودش نماد فراوانی هست که چقدر زیبایی تو دنیا هست و اگه آدم کل عمرش هم بخواد بره زیبایی های جهان رو ببینه بازم
زیبایی هست و انتهایی ندارن این زیبایی ها و این ثروت و فراوانی
استاد الان میفهمم که شما میگین در جهان
هم زیبایی هست هم زشتی
هم ثروت هست و هم فقر
هم سلامتی هست و هم بیماری
هم صلح هست و هم جنگ هست
و خداوند به تو این اختیار رو داده که خودت انتخاب کنی میخوای به کدوم سمت بری
و به هر سمتی که بخوای بری خدا کمکت میکنه
من که الان دارم این کامنت و مینویسم و میگم چقدر زیبایی در جهان هست که تمومی نداره و چقدر ثروت و فراوانی هست
چقدر جهان هرروز داره گسترش پیدا میکنه
قبلا یه آدمی بودم انقدر که ورودی های ذهنم منفی بود و همیشه تمرکزم رو نازیبایی ها و فقر و جنگ و بیماری بود
باورم این بود که جهان هرروز داره رو به نابودی میره
هرروز جنگ داره بیشتر میشه فقر داره بیشتر میشه بیماری داره بیشتر میشه
مردم هرروز دارن افسرده تر میشن
و درست هم فکر میکردم چون جهان همینا رو به من نشون میداد و به من ثابت میکرد که باورم درسته
ولی الان هر جا که میرم هر چیزی که میبینم و میشنوم برام این پیغام رو داره که
جهان هرروز داره رشد میکنه
زندگی هرروز داره راحت تر و لذت بخش تر میشه
شادی و ثروت مردم هرروز داره بیشتر و بیشتر میشه
موقعیت برای خلق ثروت هرروز داره بیشتر و بییشتر میشه
چون همین ورودی ها رو به ذهنم میدم و همین خروجی رو تحویل میگیرم
استاد جان چقدر زیبا میگین شما که جهان رو از دریچه دید خداوند نگاه کنیم نه از دید شیطان
که خداوند همواره وعده فزونی و ثروت میدهد و شیطان همواره وعده فقر و فحشا میدهد
خدایا همواره ما را به راه راست هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
نه کسانی که بر آنان غضب کرده ای و نه گمراهان
بنام خدایی ک رحمتش بی انتهاست و مهربانیش همیشگی
سلاااام ب استاد عزیزم ،مریم بانوی نازنین
و دوستان فوق العاده ام
چقد من خوشبختم خدایا
ک میتونم این زیبایی ها روببینم
این همه نعمت و فراوانی
این همه زیبایی
این همه ثروت
این همه شکوه وعظمت الله
الهی صدهزاررر بارشکرت خدای من
ازت سپاسگزارم ک منو همدار با این زیبایی ها قراردادی
چقد عکس این زیبا و باشکوهه
تصویر مردی قوی
باایمان
موحد
یکتاپرست
خودساخته
ورزشکار
ک پراز عشق و محبته
و
صخره ای با رنگ قرمز محکم واستوار ک با دیدنش ب وجد میایی
الله اکبر
وقتی داشتم عکس و با دقت نگاه میکردم
این آگاهی از ذهنم رد شد:
جهان را برای تو آفریدم وتورا برای خودم
یعنی همین کوه های زیبای باشکوه
آسمان بی کران آبی
ابرهای سفید
چهارپایان
جنگل
دریا
دشت
گلها
پروانه ها
میوها
زیبایی های جهان
آسمان ها وزمین
وهرآنچه هست
برای من افریده شده تا ازش لذت ببرم
و منو خدا برای خودش افریده
چه آفرینش زیبایی ک ب خودش هم احسنت گفته
الهی صدهزار بارشکرت
چقد این ویزیتور سنتر زیبا فوق العاده وسرشار از رنگها بود
چقد قشنگ تکامل خلقت و نشون میداد
چقد کارشون درسته خدایی این ملت
خییلی تحسینشون میکنم
چقد اون اتوبوس جیپی باحال بود
چ طراحی قشنگی
چ استاندارد بود
هر صندلی کمربند داشت
کمکی هاش این نشون میده ک میشه همه جا باهاش بری
کوه و جنگل حتی
خدایاشکرت جهان هرروز در حال رشدو پیشرفته هر روز ی سری چیزایی ک فکرشو هم نمیکنی ب وجود میاد
از عملی کردن ایده ها و الهاماتی ک ب آدم هامیشه اونایی ک آماده دریافت هستند فقط عمل میکنن بهشون
یابهتر بگم اونایی ک ایمان دارن
من چن روز پیش رفتم ی شرکت تولیدی تست دادم برای کار و گفتن بهت خبر میدیم
دیروز رفتم بازار چیزایی ک لازم داشتم و خداروشکر خریدم ولی پولم زود تموم شد
ذهنم شروع کرد ک چن ساله بیکاری
خودتو سرگرم کردی باخیاطی ببین شرکت باهات تماس نگرفت
اونا نیروی حرفه ای میخوان
تو ک چیزی بلد نیستی
باید بفکر ی کار دیگه باشی
این همه کار میکنی روخودت
هیچ تغییری نکرده زندگیت
کو نتبجه ت
کو درآمدت
و حسم بد شد اومدم خونه
فکرم درگیر بود ک چیکار کنم
چطور درآمد داشته باشم
ب اجیم گفتم اگه باهام تماس نگرفتن
باید دنبال کار دیگه باشم
اجیم گفت من ک خیلی وقته دارم بهت میگم برو منشی درمانگاه شو خودت نمیری
اجیم کلا با اینکه من خیاطی کنم مخالف بود میگفت اذیت میشی برو سراغ ی کار دیگه
گفتم فعلا میخوام فقط ورودی مالی داشته باشم تا بعد
و وقتی داشتم ب کارم فک میکردم ک چرا
بهم زنگ نزدن برای کار تو تولیدی پوشاک
یادم اومد ک من تقریبا27روز پیش این ایده بهم الهام شد ک برم اونجا کار کنم
وتازع دو روزه ک شرایط فراهم شد ک برم
یادم اومد من تواین فاصله دوره احساس لیاقت و خریدم و حتما فرکانسم تغییر کرده و حس ارزشمندیم ی کم بهتر شده
چون ساعت کاری تولیدی8صبح تا5بعداظهر هست
و این زمان زیادیه و من وقت کم میارم روخودم کار کنم
حتما خیری توش بوده ک باهام تماس نگرفتن
شاید قراره از ی راه دیگه ب خواسته م برسم
ی راه آسون تر و بهتر
و اینو باخودم باها تکرار کردم ک :
هر اتفاقی بیفته ب نفع منه
خدا خیر منو میخواد و منو ب سمت بهترین ها هدایت میکنه
و ی چیزی یادم اومد
حرف داداشم قبل اینکه بیام اندیمشک با داداشم صحبت کردم ک میخوام برم تولیدی مجید کار کنم یادته دختر عموم ک الان کارگاه زده، اونم یک سال ونیم تو تولیدی کار کرد والان خودش کارگاه زده
داداشم گفت قرار نیست ک تو راه اونو بری تو راه خودتو پیدا کن
گفتم ببین زکی خانوم تو داشتی برای رسبدن ب خواسته ت مسیر تعیین میکردی ک منم باید ی مدت تو تولیدی
کار کنم و بعد کار گاه بزنم
درصورتی ک یکی از اقوام مادر ک الان مزون لباس عروس داره وآموزش میده شاگرد داره
اصلا تو تولیدی کار نکرد
اول توخونه شروع کرد
مغازه اجاره کرد
کارگاه زد
و الان مزون داره
هرکی ب طریقی هدایت میشه
خداروشکر فهمیدم علت شو
و گفتم خدایا من تسلیم ام من ب هر خیری از سمت تو فقیر و محتاجم خودت هدایتم کن
و یاد فایل آرامش در پرتو آگاهی افتادم
سریع رفتم پلی کردم:
وقتی فراموشم میکنی، و فراموش میکنی ک این زندگی تنها ی تجربه ی کوچک در ابدی توست، سقوط میکنی
و تو تنها وقتی نجات میبابی ک مرا پیدا کنی، خود لایتناهی ات را اصلت را
من فقط باید روی خودم وباورهام کار کنم
خدای عزیز
یاد ده ما را سخن های دقیق
که تو را رحم آورَد آن ای رفیق
هم دعا از تو، اجابت هم ز تو
ایمنی از تو، مَهابت هم ز تو
گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن
مُصلحی تو، ای تو سلطان سُخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گرچه جوی خون بود، نیلش کنی
این چنین میناگری ها کار توست
این چنین اکسیرها اسرار توست
سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم جان شایسته ام و همه اعضای این خانواده گرامی
استاد و مریم جون اول از همه امروز رو بهتون تبریک می گم. امروز روز مربیه. هزاران بار ازتون سپاسگزارم. مهم ترین و اساسی ترین و تأثیرگذارترین درس های زندگی رو شما یادم دادین. شما باعث شدین که من بعد از چهل و اندی سال کوبیده بشم و از نو ساخته بشم.
استاد امروز اتفاقی افتاد که دلم نمیاد ازش نگم. می نویسم تا هم ردپایی برای خودم باشه و هم اینکه شاید به دوستان عزیزم که کامنتم رو می خونن، انگیزه بده. همه مون گاهی قانون رو فراموش می کنیم. و من خودم بارها شده که قانون رو فراموش کردم و رفتم تو در و دیوار!
ولی نتایجی که می گیریم دوباره یادمون میاره که کجا بودیم و چی شد که رسیدیم اینجا. و بعد اشک شوقه که سرازیر می شه و مجال نوشتن نمی ده.
استاد یه روزی که چندان دور نیست، وقتی موقع صحبت با همسرم از این خواسته م که خدا جونم دلم می خواد توی فلان خیابون، توی یه خونه سیصد متری، با اتاق خواب مستر، با استخر، ایوون قشنگ، حیاط پر از گل و درخت زندگی کنم و حیاطش یه جوری باشه که شب های پاییز و زمستون بتونم توی حیاط هیتر روشن کنم و بشینم با تو خلوت کنم، وقتی از این خواسته م با همسرم حرف می زدم، (اون موقع هنوز به این درک نرسیده بودم که به دیگران چیزی نگم) همسرم بلند بلند می خندید، خنده تمسخرآمیز که کمی هم دلسوزی قاطیش بود.
اما امروز این خواسته واقعی شده.
جریان اینه که یکی از آشنایان که خانم تنهاییه (صحیح و سالمه و هیچ مشکلی نداره، فقط تنهاست)، در خیابونی خیلی بهتر از خیابون فعلی ما (استاد خدا خودش شاهده که در همون خیابونی که اون موقع می گفتم و ازش می خواستم)، در یک ساختمون دوطبقه خیلی شیک، که هر طبقه وسایل کامل داره، با ایوون و حیاط و استخر و… زندگی می کنه و چون تنهاست و می ترسه، از ما خواسته بریم در طبقه بالای خونه ش زندگی کنیم. خونه وسایل نو و کامل داره. از وسایل خونه خودمون شیک تر و جدیدتره. :)) فقط لازمه وسایل شخصی مون رو ببریم.
خدایا شکرت. بی نهایت شکرت. که اینطوری پاسخ می دی و بی حساااااب روزی می بخشی.
استاد حالا ما باید ببینیم اینجا رو چی کار کنیم. و بعد اقدام کنیم برای بردن وسایلمون و رفتن.
دوستان عزیزم خداوند اینطوری پاسخ می ده.
ما زمانش رو نمی دونیم.
به قول سهراب عزیز،
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم
صبح ها وقتی خورشید درمیاید، متولد بشویم…
ازش می خوام همه مون رو در بهترین زمان به بهترین مکان هدایت کنه.
استاد عزیزم و مریم جون خیلی سپاسگزارم برای تهیه فایل سفر. باغ خدایان انقدر زیبا بود که چند تا اسکرین شات گرفتم تا در گالریم داشته باشم و ازشون پرینت رنگی بگیرم.
خیلی تحسینتون می کنم برای داشتن بدن سالم و قوی و داشتن جسارت که اون قدر خوب از صخره ها بالا می رفتید.
عاشقتون هستم. دستتون رو می بوسم.
همگی در پناه خداوند سالم و ثروتمند و شاد باشید.
به نام خدای مهربان
سلام و درود خداوند بر قلب نازنین استاد عزیزم و خانم شایسته زیبایم و تمام دوستان توحیدی ام
به مادر گفتم: آخر این خدا کیست؟
که هم در خانهی ما هست و هم نیست
تو گفتی مهربانتر از خدا نیست
دمی از بندگان خود جدا نیست
چرا هرگز نمی آید به خوابم؟
چرا هرگز نمی گوید جوابم؟
نماز صبحگاهت را شنیدم
تو را دیدم خدایت را ندیدم.
به من آهسته مادر گفت : فرزند!
خدا را در دل خود جوی، یک چند
خدا در رنگ و بوی گل، نهان است
بهار و باغ و گل از او نشان است
خدا در پاکی و نیکیاست، فرزند!
بود در روشنایی ها، خداوند.
“پروین دولت ابادی”
امروز با برخورد تضاد هایی، وقتی رسیدم خونه خیلی احساس تنهایی و ضعف میکردم و تنها چیزی که به یادم اومد این بود که مریم داری بیراهه میری اینا نجواهای شیطان هست گفتم خدایا کمکم کن کمکم کن از غیر تو کمک نخوام و هیچم و هیچی نمی دونم تو برام شرایط عالی بوجود آوردی تو رزقم از هرجایی که بود به عالی ترین شکل فراهم کردی خدایا تو منو آسانم کن برای آسانی ها، بعد از صلاه ظهر و هدایت از قرآن عزیزم آیات نورانی سوره اسرا
قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا ﴿6١﴾
و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید. پس همه سجده کردند مگر ابلیس که گفت: آیا برای کسی که او را از گِل آفریدی، سجده کنم؟! (61)
قَالَ أَرَأَیْتَکَ هَٰذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَهِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا ﴿6٢﴾
[سپس] گفت: مرا خبر ده این کسی که او را بر من برتری دادی [سببش چه بود؟] اگر تا قیامت مهلتم بخشی، بی تردید فرزندانش را جز اندکی لجام می زنم [و به دنبال خود به عرصه هلاکت و نابودی می کشم.] (62)
قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُکُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا ﴿6٣﴾
خدا فرمود: برو که از آنان هر کس تو را پیروی کند، قطعاً دوزخ کیفرتان خواهد بود، کیفری سخت و کامل. (63)
وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿64﴾
از آنان هر که را توانستی با آوازت [به سوی باطل] برانگیز، و [برای راندنشان به سوی طغیان و گناه] با سواره ها و پیاده هایت بر آنان بانگ زن، و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام] در اموال و [از طریق وسوسه کردنشان به زنا] در اولاد شریک شو، و به آنان وعده [دروغ] بده [که از قیامت، حسابرسی، بهشت و دوزخ خبری نیست] و شیطان آنان را جز از روی باطل و دروغ وعده نمی دهد. (64)
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَکَفَىٰ بِرَبِّکَ وَکِیلًا ﴿65﴾
[ولی آگاه باش که] یقیناً تو را بر بندگانم هیچ تسلّطی نیست، و کافی است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان] باشد. (65)
رَبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فِی الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ﴿66﴾
پروردگارتان کسی است که کشتی ها را در دریا برای شما روان میکند تا [با رفتن از اقلیمی به اقلیم دیگر] از رزقش بطلبید؛ زیرا او همواره به شما مهربان است. (66)
بهم گفت درسته که در میان همه نجواهای مایوس کننده شیطان هستی ولی گوشت ببند و چشمانت ببند و دستت بده به من ، من نگهدار و حافظ و نگهبان تو هستم اون هیچ تسلطی بهت نداره منم که کشتی ها را بر دریاها روان کردم ، کشتی احساس ، کشتی افکار و تمرکز ، به سمت باد موافق حرکتش بده تا روانتر حرکت کنه ، حرکت کن بر اقلیم توکل و ایمان ، حرکت به اقلیم آرامش تا خودم روزیت افزون کنم تا خودم بی حساب بهت بدم روی کسی حساب نکنیا فقط خودم اونقدر بهت میدم
…وَیَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَحۡتَسِبُ
اونقدر که نتونی حساب کنی
آرومم کرد و بعد دستم گرفت و آورد به سایت، تنها و تنها جاییکه دوست رفیق دارم تنها جاییکه مورد اعتمادم هست تنها جاییکه تمام میانبر های زندگی بهم میگه ،به زبان خیلی ساده و روان که قابل فهم من باشه از زبان دوستان عزیزم و اینبار هدایتم کرد به کامنت های این صفحه بخدا چهارتا کامنت خوندم عین چهارتا از توحید و توکل و رزاقیت خداوند متعال بود و آرامشم بیشتر شد احساسم کاملا عالی شد و تبم فروکش کرد و حالم به بهترین حال دگرگون شد
خدایا ازت ممنونم که هادی و هدایتگرم بودی به آموزه های استادم
استادجان اونقدر فرکانستون بی نهایت عالی و بالاست که کامنتهای دوستان عزیز هم بی نظیر شده و هرکسی بهشون مراجعه میکنه تمام وجودش آرامش میگیره استاد ازت ممنونم استاد عزیزم، خدا به شما و مریم جان عمر با عزت بده که این موقعیت برای ما فراهم کردید تا از وجود هم شاید با جسم هایی دور ولی روح هایی نزدیک و هم مدار در مسیر الهی و حق حرکت کنیم .
خدایا ازت ممنونم که امروزم پاسخم دادی و وعده های حق بهم الهام کردی .
الهی شکرت
سلام مریم عزیز
عکس زیباتو دیدم و غرق در نگاه زیبا و معصومانت شدم .نگاهی که فقط توحید درش موج میزنه بدون اینکه قضاوت دیگران براش اهمیت داشته باشه .با عکس دختر خانوم کوچولو پشت سرتون که عین یک فرشته زیباست حدس میزنم که معلم باشید
اومدم کامنت زیباتونو خوندم و شعر زیبایی که نوشتید و لذت بردم و با خودم میگم خوشا بحال دانش اموزان شما مریم خانوم
یک دنیا ممنون ازت بابت آیات قرآنی زیبایی که نوشتید و اینجا رو نورانی کردید ..قلبم آروم گرفت و ارامش به دلم برگشت
این سایت تنها جایی که وقتی آدم میاد یه چرخی بخوره توش با حجمی از دوستانی روبرو میشه که حالشون عالی و همشون نگاه زیبا دارن و انرژی از هر کلمشون میطراوه بیرون
ممنونم دوست عزیزم برای نوشتن این کامنت و میخوام خواهش کنم همیشه بنویس برامون
سلام آقا محمد عزیز
إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ مُرْدِفِینَ
“هنگامی را که ازپروردگارتان یاری خواستید، و او درخواست شما را اجابت کرد که من مسلماً شما را با هزار فرشته که پی در پی نازل می شوند، یاری می دهم”
محمد عزیز وقتی از خداوند مدد میخوای با هزار فرشته میاد که اجابتت کنه و اونجاست دیگه نه اثری از شیطان هست و نه نجواهای نا امید کننده اش ، من روزی که کامنت نوشتم ازش کمک و مدد خواستم و عاشقانه جوابم داد و هنوزم این مدد جاری هست با کامنت پر محبتی که از انسانهای پاکی مثل شما دریافت کردم،
محبت و لطف و مهربانی شما رو با تمام وجودم دریافت کردم و از خدای مهربون بابت دوستان خوبی که در این سایت دارم بی نهایت سپاسگزارم،
از وقتی که به طور جدی روی فایلهای استاد کار می کنم خیلی ها از زندگیم حذف شدن با خیلی ها دیگه کشش ارتباط ندارم .. چند وقت پیش به این قضیه فک میکردم گفتم خدایا این عجیب نیست که کلا اطرافم کسی نیست یعنی راهم درسته ؟
در حالت خواب و بیداری بودم انگار بهم گفت مریم تو از همه کنده شدی تو از همه گذشتی و راه درسته ادامه بده
وقتی به گذشته فک میکنم یادم میاد با اینکه اون شرایط یا اون آدم خاص دوست داشتم ولی همه چی خلاف باورهام و قوانین بود ازشون گذشتم و رد شدم چون مقصدم رسیدن به آگاهی بود و بند شدن به خدا و نه هیچ چیز دیگه و خداوند خلف وعده نمیکنه
و الان که، در سایت هستم خداوند انسانهایی با روح های بزرگ و قلبهای پر از توحید و یگانه پرستی در مسیرم قرار داده که هر بی قراریم با کامنتهای زیباشون قرار میدن و هر نامیدیم را امید
محمد عزیز به قول شما با یه چرخی در کامنتها انرژی خالص میگیری و مصمم تر به مسیر ادامه میدی ، محبت شما به من هم انرژی مضاعف داد برای نوشتن و ادامه دادن ، یکبار هم خانم شهریاری عزیز برای نوشتن تشویق کردند و تاکید شما نشانه ای بود برای اینکه این مسیر با عشق بیشتر ادامه بدم ازتون بی نهایت سپاسگزارم،
تجلی عشق و محبت خداوند بر قلب پاکتون،،
بر در شاهم گدایی نکته ای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
حافظ
به نام خالق هدایتگر به مریم زیبارو
من عاشق اسم مریم هستم خیلی دوسش دارم این اسم رو .
مریم جان لذت بردم از این که اول کامنت با شعر توحیدی دبستان شروع کردی و با آیات زیبای قرآن ادامه دادی چقدر قشنگ حرف های رب برای ما بازگو کردی آره به خدا وقتی درست جایی که نجوا هست بتوانیم ذهن مدیریت کنیم تسلیم باشیم رزق مون به سرعت بهمون میرسه همه چی آرامش همه چی احساس خوبه متشکرم عزیزم برای کامنت زیبات متشکرم برای وجود نازنینت در سایت
انشالله آسان شوی برای آسانی ها دست حق نگهدارت.
سلام به مریم مقدس و زیبا رو و خوش نام، منم عاشق اسم مریم هستم،
این همنامی با شما عزیزم باعث خوشحالیم شد
تجلی عشق و نور الهی بر قلب نازنین و پاکت عزیزم
از محبت و عشقی که بهم دادی ازت بی نهایت متشکرم
،مریم جانم بله این ستایش در اول کتاب فارسی پایه چهارم هست ، هر وقت سر کلاس برای دانش آموزانم می خوانم قلبم میلرزه از عشق معشوق .. از وقتی با استاد آشنا شدم رنگ بوی تمام ستایش ها و شعرهای توحیدی برام فرق کرده و با تمام وجودم تک تک کلماتش حس می کنم
ای در درون جانم و جان از تو بی خبر
وز تو جهان پرست و جهان از تو بی خبر
ای عقل پیر و بخت جوان کرده راه تو
پیر از تو بینشان و جوان از تو بی خبر
چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان
در جان و در دلی، دل و جان از تو بی خبر”عطار”
مریم خوبم
خداروشکر که در اینجا هستم و دوستان بی نظیری مثل شما دارم ،
عشق و بوسه فراوان به روی ماهت
سلام .
سلام به خدا که در تک تک جملات این سایت جاری است
سلام به همه دوستان
سلام به شما مریم خانم عزیز
موقع خوندن کامنت تو اتوبوس برای سر کار رفتن بودم اینقدر به وجد اومدم که مو به تنم سیخ شد و اشک در چشمانم جاری
تحسین برانگیز بود کامنت شما خدایا شکرت خدایا شکرت که هدایت شدم به این کامنت زیبا
…
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم جان زیبا
و همه دوستان گرانقدرم
خداروشاکرم که در مدار دیدن این زیبایی های حیرت آور هستم
خداوند از طریق طبیعت هر لحظه با ما سخن میگوید که تکامل رو رعایت کنیم
که حیوانات اول چه شکلی بودن
طبیعت اول چه شکلی بوده
که به صورت تکاملی همه چی رفته رفته بهتر و زیبا تر شده
ولی ما انسان با آزادی که خداوند در اختیارمون قرار داده از این قانون تکامل می خواهیم تخطی کنیم
ولی خداروشاکرم با آموزههای استاد عزیزم همواره سعی میکنم قانون رو رعایت کنم و به خداوند اجازه بدم و صبر پیشه کنم و آرامش داشته باشم واقعا آرامشی که در من جاری هست با هیچ چیز قابل مقایسه نیست
آرامش نوعی اعتماد و اطیمنان به خداوند است
واقعا ویزیتور سنر چه جالب و امکانات عالی داشت که درمورد حیوانات اطلاعاتی کامل در اختیار بازدیدکنندگان گذاشته یه جورایی هم از حیوانات دیدن میکنن هم یه نوعی تفریح میکنن
وقتی استاد گفتن من این مکان رو پین کرده بودم تا وقتی اومدم از این مکان دیدن کنم
چطور استاد به خواسته هاش طبیعی و آسان میرسه ما هم میتونیم
فقط
باید
کنترل داشته باشیم
فقط باید
کانون توجهمون رو رَصَد کنیم که به خطا نره
به همین سادگی
واقعا برام حیرت آور بود مکانی که حیوانات بدون حفاظت شده در میان انسان ها بود واقعا اگر بخواهیم صلح و آرامش رو به تصویر بکشیم قطعا این اولین تصویری هست که باید به نمایش گذاشته بشه واقعا خداروشکر بخاطر وجود همچین مکانی شکر می گویم
از یار مهربانم می خواهم ما را بیشتر و بیشتر به سمت صلح و آرامش هدایت کند
این مکان با کوه های قرمز واقعا جز عجایب هست که در وسط جنگل های سرسبز این کوه با عظمت قرار داره
ممنونم استاد عزیز و مریم جان زیبا که زیبایی ها جهان رو با ما به اشتراک میزارید سپاسگزارم
عشق براتون
درپناه یکتا بی همتا
خدایا.. حالم عالی است ﺣﺎﻟﻢ عالی ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ، ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﭼﺸﻢ ﮔﺸﻮﺩﻥ، ﺑﻪ تو ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩﻡ ﺣﺎﻟﻢ عالی ﺍﺳﺖ، ﭼﻮﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ تو ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍهی ﺍﺯ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﺑﺨشی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﻮﺭ من ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮔﻨﺠﺪ.. فقط کافیست بسویش قدم بردارم یک قدم بسوی نور برداریم…
سلام صدسلام براهالی بهشت
سلام صدسلام براساتید نورانی ام
سلام صدسلام برپیروان پیامبرزمانه استادسیدحسین عباسمنش
خدایا ، معبودا ،جان جانان خالق هستی
باچه زبان وادبیاتی سپاسگزارت باشم که درشان ودرمقام توباشد
پوزش میخواهم توانم کلامم وادبیاتم درهمین حداست
عزیزان همراه پس ازدیدن قسمت دیگری ازسریال شگفت انگیزسفربه دورامریکا ودعوت بنده خاص ومخلص خدا استادعباس منش به میهمانی خداوند که این همه زیبایی ، شگفتی طراوت، نعمت ،حال خوب ونهایتا رسیدن به احساس خوب بود رابرامون تدارک دیده بود ومیهمانمان کرد
خداوند رابی نهایت سپاسگزارم بابت این همه زیبایی نعمت فراوانی وثروت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
بازهم قصد دارم که یک تجربه جذاب وجالب دیگری رو که نتیجه اعراض ازناخواسته هام وتمرکز وکانون توجه ام برروی زیبایی ها ونکات مثبت زندگی ام بودروبراتون بازگو کنم به امیداینکه مورداستفاده قرارگیرد
اینجانب بنده خوب خدانزدیک به 40سال است پس ازمهاجرت ازروستا به شهروازدواج بادخترخاله عزیزم درخانه ای درمرکز شهرمون که خودم “اجر “اولش رابنا نهادم وساختم زندگی میکنم وتجربیات بسیارزیبایی روبرامون داشته وبالذت زندگی کردیم
اماهمانطور که درکامنتهای قبل به تفسیرتوضیح دادم درطی سالیان زندگیمون همسایه روبروی نازنینی داشتیم که فاقدبضاعت مالی بود و تحت پوشش کمیته امداد بود ومن براساس جهل وعدم اگاهی ازقوانین جهان هستی ازهمان روزهای اول زندگیمون توجه وتمرکزمون برزندگی ایشان بود ودرحد توانم به این خانواده کمک مالی میکردم تااینکه درادامه دخترش ازدواج کرد و به این جمع اضافه شدند و طی چندسال صاحب 4 فرزندشدند
وتمرکز وتوجه من وهمسرعزیزم برروی مسائل این خانواده هرروز بیشتر بیشترمیشدبه طوریکه این موضوع به یکی از دغدغه های اصلی ماتبدیل شده بود ولذت بردن از زندگیمون رو به شدت تحت تاثیر قرارداده بود
تااینکه لطف خداوند رحمان درسال 98شامل حالمان شد من وهمسرعزیزم رو بااستاد وسایت الهی شون آشنا کرد وپس ازچندماه فعالیت وگوش کردن فایلهای دانلودی ورایگان وبعداخرید دوره ثروت 1 ودوره 12قدم
ثمره این وقت گذاشتن رسیدن به آگاهی های نابی بود که از اموزه های استاد نصیبمان شد
برای اقدام عملی ورفع این چالش مصمم شدیم ودرنتیجه تمرکز وکانون توجه مون روازروی این خانواده برداشتیم وتحت هیچ شرایطی دیگر حاضرنبودیم به آنها کمک مالی کنیم
زیراازاستادیادگرفتیم به هرچیزوهرموضوعی که تمرکز کنیم وکانون توجه مون معطوف به آن موضوع باشه ازجنس واساس همون رودرزندگیمون بیشتربیشترجذب میکنیم
درواقع ماداشتیم باتوجه وکانون تمرکزمون برروی این خانواده محترم فقربیشتری رو به زندگیمون دعوت میکردیم اما متوجه نبودیم وبراساس باورهای اشتباهی که داشتیم فکر میکردیم که داریم کارنیکی انجام میدهیم
خلاصه اینکه مادرسال1399 تصمیم گرفتیم تابه اموزه های استادعمل کنیم ودیگربه آن خانواده کمک مالی نکنیم وبه طور شگفت آوری کم کم اززندگی ام حذف شدند بطوریکه من شایدهفته ها آنها راحتی درکوچه ودرمنزلشون نمی دیدم وبعداز چندین ماه به طورمعجزه آسایی این همسایگان نازنین ما بعداز40 سال زندگی در این منطقه کلا خونشون روفروختن ورفتند
برامون غیرقابل باوربود اما این اتفاق به همین راحتی ودریک بازه زمانی کمتر ازیکسال رخ داده بود!!!!
ویک آقای ثروتمند وباحال که خونه روخریده بود بلافاصله خانه روتخریب کرد وازدوسال قبل هم شروع به ساخت ساز جدید کرده است ومن دراین مدت هرزمان که چشمم به این ملک می افتد ازصمیم قلبم سپاسگزارخداوند هستم وهرروز به بهانه ای به گارگران که مشغول کارهستند سرمیزنم وبابت کاری که انجام میدن تحسینشان میکنم
باورتان نمیشه واقعا این دوست عزیزمون داره روبروی خونمون قصرمیسازه یک ساختمان دوطبقه شیک ولاکچری با نمای سنگ به سبک رومی
وطی یکی دوسال گذشته که تمرکز وکانون توجه من برروی ساخت این بنا میباشد وازانجایکه من هم عاشق ساخت ساز وداشتن خانه زیباتر ولاکچری بودم وهستم این خواسته درمن هم شکل گرفت وتبدیل به اشتیاق سوزان شد که منم میتونم ولایق این هستم که درخانه مجلل وزیباتری زندگی کنم واززندگی ام لذت بیشتری ببرم
زیرا چندین سال است که ملک بسیارباارزشی دارم اما ازش استفاده نکردم
وبازم ازاستادعباسمنش فراگرفته که دردوره 12قدم میفرماینداگه ازدارایی ها وسرمایه هاتون به درستی استفاده نمیکنین یه جای کارتون ایراد داره وخودتون رولایق نمیدونین واحساس ارزشمندی نمیکنین و نتیجه عدم احساس لیاقت این است که جهان هم اجازه نمیده که شما ازدارایی ها وسرمایه هاتون آنطوری که دوست دارین استفاده کنین
لذا یکی دوسالی است که تصمیم گرفتم ازمنطقه امنم خاج بشم وپاروتراسم بزارم ویک اقدام عملی وشجاعانه انجام بدم برای ارتقا سطح کیفی زندگی ام وتغیراساسی درنحوه عملکرد زندگی ام واولویت اولم ساخت خانه جدید و دلخواهم درزمینی که دارم میباشد
ودرهمین راستا مدتی است که تصمیم گرفتم
خانه فعلی ام روبفرش رسانم وساخت خانه جدید روشروع کنم وهمانطور که درکامنت فایل قبل سفربه دورامریکا نوشتم درچندروز گذشته به طور شگفت اوری خانه ام باشرایط خوب به فروش رفت وباتوکل برخداندرحمان بزودی ساخت ساز راشروع خواهم کرد
زیرا خودم رولایق بهترین زندگی میدونم
زیراخودم راارزشمند میدونم
باوروایمان دارم که خداوند درهرلحظه در حال هدایت من میباشد
چونکه بازهم ازاستاد فراگرفتم همانطور که درفایل بی نظیر نامه 31 حضرت علی (ع) به فرزند ارشدش امام حسن مجتبی (ع) ازسلسله فایلهای توحیدعملی که طی چندروز دهها بارگوش کردم وسیرنمی شوم ازش
آنجا که استاد فریاد میزند ودعوت میکند همه رو به درس گرفتن از وصیت امام علی (ع )به فرزندش امام حسن مجتبی (ع )
که اقا همه چیزو ازخدا بخواد زیادهم بخواد
همه چیزو باهم ازش بخواد
نعمت بیشتر، سلامتی بیشتر ،ثروت بیشتر،رابطه عاشقانه ،حال خوب ،ارامش ،آسایش وپول فراوان
بخواد ازش تااجابت کنه خواسته ات را
تادرخواستی نباشد جوابی نخواهدبود
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم; دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)
درنتیجه یادگرفتم ازاین پس همه چیزو ازخدابخوام وزیاد هم بخوام وهمه چیزوباهم ازش بخوام
خداوندروزی رسان بی حساب من است
خدایااگرروزی من دراسمانهاست انرابر ایم نازل کن
اگردرزمین است انرابرایم استخراج کن
اگردوراست انرابرایم نزدیک کن
اگرکم است انرابرایم زیادکن
اگرزیاداست بدست آوردنش رابرایم آسان کم
” امین یارب العالمین”
هزاران درود به شما دوست ارزشمند و آگاه..
سپاسگزارم که با ثبت تجربه عینی خودتون ، دزک قوانین رو برای مون ملموس تر کردین..
تاکید استاد همیشه بر خواندن کامنت ها ست و به ویژه کامنت های خوب برای باور سازی..
و شکر خدا کامنت شما دقیقاً از همون کامنتهای عالی بود ، که یادآوری میکنه با قدرت تغییر فکر و تغییر عملکردمون و ساختن باورهای خوب چه نتایجی فوقالعاده ایی رو میشه گرفت ..
و چقدر هر اتفاقی به نفع ما ورق خواهد خورد..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن این خاطره و اتفاق عالی در زندگیتون..
امیدوارم همیشه مسیر زندگیتون پر باشه از خیر و برکت و ثروت و سلامتی..
همرا با خانواده گرامی در پناه نور و عشق الهی باشید
بنام خداوند زیبایی ها
سلام وعرض شب بخیرحضورشما دوست توحیدی وجیهه بانوی مهربان بسیارتابسیار تشکرمیکنم ازابرازلطف ومحبت شمابانوی محترم
خداوند راشاکرم که کامنتم موردتوجه وعنایت دوستان خوبم ازجمله جنابعالی قرارگرفت
امیدوارم این نوشته ام که به فرموده جنابعالی تجربه عینی خودم بود برای دوستان عزیزم مثمرثمرواقع شده باشد
ازخداوند رحمان درخواست دارم تاهمه مارودراین مسیرزیبا والهی ثابت قدم بدارد وهرروز درک بیشتری ازقوانین الهی نصیبمان گردد
ازخداوندبرای شمادوست عزیز وخانواده محترمتان بهترینها راارزودارم
همیشه شاد ،سلامت، ثروتمند وپیروزباشید
سلام دوست عزیز عباسمنشی
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم احسنت به شما
یجای کامنت تون واقعا تغییر درونی رو احساس کردم
اونجایی که فهمیدین کانون توجهتون روی ناخواسته بوده وقتی متوجه شدین و تمرکزتون رو تغییر دادین خود به خود اون آدمای ضعیف از زندگی تون حذف شده و انسانهای قدرتمندی جاشون رو پر کرده
با خودم گفتم ببین دقیقا درسته که جهان مثل آینه باما رفتار میکنه و درونمون رو در جهان بیرونمون نشون میده بهمون
خیلی خوشحال شدم از خوندن نتایج فوقالعاده تون
خونه ی جدیدتون رو هم تبریک میگم بهتون ان شاءالله که بسلامتی و دلخوش بسازید قصر باشکوه تون رو
بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
بنام خداوند عشق وثروت
سلام وعرض شب بخیرحضورشما دوست همراه دراین خانواده صمیمی وتوحیدی نرگس خانم نازنین
بسیارممنونم ازابرازلطف ومحبت جنابعالی
خداوند راشاکرم وبسیارخرسندم که نوشته ام که تجربه عینی خودم بوددراین مسیرزیبا والهی موردتوجه وعنایت دوستان عزیزم ازجمله شماقرارگرفته است
ازخداوند بهترینها رابرای شما دوست توحیدی ام ارزودارم
امیدوارم همواره در کنارخانواده محترم روزهای شاد وشگفت انگیزی روتجربه کنید
سلام و درود ب استاد و مریم جان و دوستان عزیزم
.
.
.
یه جمله ای از یه شخصی خیلی ذهنمو ب آرامش رسوند. . . .
یه مصاحبه دیروز دیدم توی یوتوب با یک بدنسازی از بچه های تیم ملی
ماشالا بدن خیلی حجیمی هم داره توی وزن 100+ شرکت میکنه
،این آقای بدنساز خیلی مودب و متین و آدم خوش زبونیه …. مجری ازش میپرسه ماهیانه چقدر هزینه تغذیت میکنی میگه حدود 100 میلیون ، بعد مجری ازش می پرسه بچه پولداری ؟؟
اون شخص میگه نه ! خدا بهم لطف داره …..
مجری تعجب میکنه …. باز چون قانع نمیشه از این جواب ازش می پرسه ماهیانه چقدر درآمد داری ؟ اگرم دوست نداری نگوو …. بعد پسر بدنسازه میگه که حدود 300 میلیون …. و بعد توضیح میده ک من اسپانسر دارم برای مکمل هام لباس هام و مسابقاتو فلان ….. بعد مجریه ازش می پرسه این این درآمد رو از شاگردات بدست میاری ، پسر بدنسازه میگه نمییدونم از کجا میاد خدا میرسونه بهم … شاگرد خارج از ایرانم دارم که ب یورو پول میدن بعد میگه من رقمشم همینجوری میگم نمیشینم حساب کنم …. بعد یه جمله گفت کلیپ رو استوپ کردم هی میگفتم دمت گرم دمت گرم این باور توحیدیو داره دمش گرم … گفت اگر میخوای برسی ماشین حساب دست نگیر خودش میاد ….
.
.
.
وقتی ب حرفش فکر کردم دیدم راست میگه وقتی میشینی حساب کتاب میکنی یجورایی داری دست میبرید توی هدایت خدا … ما هر چقدرم باورامون ب سمت فراوانی باشه باز حساب کتاب ما جور در نمیاد ب نسبت اون چیزی ک خداوند توانشو داره برای ما بفرسته ،
… اصن آقا شاید اون بخواد بیشتر بده …. من از سر راه خدا میام کنار می ایستم فقط بندگیشو میکنم و توکل میکنم ب خودش و حسمو خوب نگه میدارم …..
.
.
.
ب خدا ک باور توحیدی چیز عجیبی نیست همینه ..
خط نشون نکشیدن برای آیندست ….
من فقط مقصد رو تصویر سازی میکنم و تداعی میکنم و
من حسمو خوب نگه میدارم و این باور رو دارم که :
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست .
.
.
.
و میام ب الهامات و کارایی ک میتونم توی اون لحظه با توجه به امکانات و شرایط الآنم دارم عمل میکنم …. حالا یا مهارتی دارم یا اندک سرمایه ای دارم یا زمینی دارم یا ماشینی دارم هر چیزی میام وقت میزارم فکر میکنم ب اینکه چطور توی این لحظه با توجه به چیزی ک دارم میتونم در جهت رشد مالیم و شخصیم حرکت کنم ……
…
واقعا ک لذت بردم از این پسر دوست داشتنی …
مجری بش گفت ک خیلی با مامانت کلیپ میزاری خیلی هواتو داره ، رژیمتم مامانت برات درست میکنه ؟؟؟
بعد پسره گفت مادر من یجورایی مربیه منه دیگه مربیه تغذیه ایه منه … بعد مجریه گفت یعنی خودت خرید میکنی یا مامانت میخره ؟ گفت ببین مادر من یه کارت عابربانک دادم بهش خودش میره همه کارارو میکنه .
من چشام قلبی شد از این حرفش
چقدر خوبه ک مادرت با خیال راحت بره خرید کنه و این اعتماد ب نفس و من بش بدم با کارت عابر بانک تموم نشدنیم ……. چقدر برا من الگو ایجاد شد توی مصاحبه با این پسر ….
چون واقعا مادر من با احساس کمبود همیشه خرید میکرد و 2,2تا چارتار میکرد موقع خرید کردن
یادم افتاد اون زمانی ک درآمدم خیلی خوب بود کارتم دستش بود میگفتم هر چی دلت میخواد برا خودتون و خونه بخر چقدر حسم خوب میشد وقتی میدیدم از حسابم پول کسر میشد اس ام اسش میومد و من نشون همکارم میدادم میگفتم حاجی چ حالی میده یه کارت دادم مادر داره رسعشووو میکشه :)))))))
واقعا ک ثروت معنوییه واقعااا ک ثروتمند بشی بالغ میشی
این پسر بدنساز خوش قلب هم سن من بود اونم متولد 72 بود و چقدررر بالغ بود و من دیدم اینو و درک کردم ک ثروتمند بشی بالغ میشی، پر میشی ، خدایی میشی ، مشتی میشی …..
.
.
خدارو شکرت ک آگاهی های این سایت بی نظیر و آموزشهای استاد عباس منشم اینقدر منو بیدار کرده ک از هر صحبتی دارم باورای درست رو میکشم بیرون و مهر تاییدی بر اموزشایی میشه ک داریم دور هم توی این مسیر بهشتی و زیبا میبینیم …
خداجان سپاسگزارم ازت بابت این لحظات
درودی بیکران به شما دوست عزیز
کامنت تون پر بود از احساس خوب
ممنونم برای نگارش این متن و ثبت خاطره ایی که از مصاحبه این ورزشکار توحیدی و موفق در کامنت تون داشتین…
ولی نکته ایی که برام جالب بود تاکید شما در کلام این ورزشکار به این جمله بود:
«گفت اگر میخوای برسی ماشین حساب دست نگیر خودش میاد ….»
و دقیقا همین مظمون در کامنت اقای رضا احمدی که بعد از کامنت شما در همین صفحه بارها و بارها بهش اشاره شده !!!
این همزمانی برام جالب بود..
نمیدونم شما و اقا رضا با چه حس و حال و باوری کامنت تون رو نوشتین ؟! ولی این که نا آگاهانه کلمات و باورهای یکسانی رو تایید کنید برام نشونه ایی بود که:
ز هشیاران عالم هر که را دیدم غمی دارد…
دلا دیوانه شو ، دیوانگی هم عالمی دارد …
سپاسگزار تون هستم برای خط به خط کامنت تون..
در پناه نور و عشق الهی باشید دوست آگاه من
سلام وجیهه خانم عزیز
منم کامنت آقا رضا رو دیدم توی کامنت ها این اتفاقای این شکلی ک تاکید روی یک باور داره میخواد نشون بده ک جهان هستی بر اساس نظم و ارتعاش داره حرکت میکنه … من هر موقع رها بودم و حسم خوب بوده یه مدار رفتم بالاتر و اتفاقات بهتر از خواسته ی منطقیه خودم برام افتاده ، و اونجاهایی هم ک از قبل اومدم حساب کتاب کردمو برنامه ریزی کردم اکثر موقع ها نشد اون چیزی ک من میخواستم …. حتی این درس رو برای کار کردن روی ذهنمم گرفتم ک نشینم برنامه ریزی کنم ک مثلا این هفته چند جلسه از دوره ی مثلا ثروت رو کار بکنم … چون هر موقع اومدم برنامه چیدم برای کار کردن روی جلسات ، انگار موقع گوش دادن ب دوره ها اون ارتباطه برقرار نمیشد …. وقتی نگاه میکنم خود استاد میگه من همه ی کارهامو وقتی بهم الهام بشه وقتی احساسش درونم ایجاد بشه انجام میدم چون میدونم اون احساسه از ارتعاش و فرکانس خوبی داره میاد پس کیفیت هم هست توی انجام اون کار ، حالا دوره گوش کردن باشه ، انجام کسب و کارم باشه ، پیشنهاد دوستی دادن باشه ، مسافرت کردن و ….
ما نیومدیم توی این دنیا ب چیزی برسیم ما اومدیم لذت ببریم از این دنیا و بودن در لحظه ی حاله ک الهامات دریافت میشه و ما با احساس خوشحالی و عشق انجام میدیم یه سری کارهارو ….
حالا وقتی ما دو دوتا چارتا میکنیم توی هر چیزی پامون میره روی ترمز … ب قول استاد ذات جهان هستی گسترش … بهتر شدنه… وقتی ما میایم حساب کتاب میکنیم نمیزاریم این رشد مداره اتفاق بیوفته …..
خیلی باید روش کار کنم خودمم اکثر موقع ها منطقی میشم اما ایجاد این ویژگی درونمون مارو وصل میکنه ب منبع بینهایت خداوند ک هر لحظه مثل استاد عباس منش لذت ببریم از زندگیمون
سلام به آقا یاشار عزیزم
سپاسگزارم بخاطر کامنتی که نوشتی
و مصاحبه از بدنسازی که تعریف کردی
آفرین به نگاه شما و دقت شما .
تحسین میکنم نکته هایی که درباره باور مالی و نگاه توحیدی گفتی
بسیار بجا بودن ..
واقعا یه وقتایی لازمه ما فقط مقاومت های ذهن مونو کم کنیم وبه قدرت خدا ایمان بیاریم و به خدا اجازه بدیم و از جلوی راهش کنار بریم تا درست وبجا هدایت مون کنه
سرشار از مهر الهی باشین و در بهترین مدارها قراربگیرین ان شاالله
سلام یاشار جان پسر گل کاشتی با این مصاحبه که نوشتی صبح درخواست داشتم که ایده ای برام هدایت بشه دمت گرم چه نشانه ای دادی چه ایده ای دادی که حساب کتاب نکنم من از درآمد ماهی 10الی 12 میلیون رسیدم به ماهی 160الی190میلیون البته خالص حساب کنم ماهی 80الی 100میلیون دوست عزیز چند ماهی هست که درآمدم ثابت شده درست زدی به خال که حساب کتاب نکنم دست خدا را باز بگذارم وخودش هدایت کند شاید میخواد بیشتر بده اما من نمیزارم چون ذهن من اندازه اش همان قدر هست باید بسپارم به خدا تا هدایت کند البته که ناراضی نیستم از درآمدم ماهی 100میلیون هم کم نیست خداراشکر ولی دارم به درآمد های بالاتر فکر میکنم وباور میسازم واین کامنت شما عزیز دل هم برام الگو شد که فردی متولد 72ماهی300میلیون درآمد داره ومن هم با متولد 67هم میتونم به این درآمد هم برسم چگونه را نمیدونم خدا خودش برام هدایت میکند.
گل گفتی یاشار جان درود بهت پسر
سلام آقا یاشار
ممنونم بابت کامنتتون و داستان عالی ک تعریف کردین
روز ب روز داره باورم بیشتر میشه ک باورهای ما اتفاقات زندگی ما رو رقم میزنه و این دوست بدنسازمون چ آگاهانه و چ ناآگاهانه باورهای توحیدی و ثروتساز عالی داره ک چنین نتایج عالی داره و کسانی ک باورهای محدود کننده داشته باشن این نتایج براشون عجیبه مثل مجری ک مصاحبه میکرده با ایشون .
درپناه الله مهربان
به نام خداوندم
سلام آقا یاشار عزیزم
سپاسگزارم بخاطر کامنت زیبا وبی نظیری که نوشتین سپاسگزارم وقت گذاشتین وآگاهی های نابتون رو با ما به اشتراک گذاشتین جداًکه قابل تحسین هستین این حداز آگاهی ورشد وپیشرفتتون
چقدر این کامنتتون برام درس داشت چقدر این جمله زیبا ودُرست وقابل درک بود( اگر میخوای برسی ماشین حساب دست نگیر خودش میاد ….)
سپاسگزارم از داستانی که بیان کردین
سپاسگزارم از تجربه زندگیتون که بیان کردین.
نکته به نکته کامنتتون درس داشت
سپاسگزار خداوندم که سعادت خوندن کامنت شما رو بهم داد.
درپناه الله مهربان غرق درشادی وثروت بشید.
سلام به رفقای عزیزم
ما دیشب از مسافرت کوچکمان برگشتیم….و چقدر جای همه تون سبز بود!
خب، ناگفته پیداست که قسمتهایی از سفربه دور آمریکا که بیشتر از بقیه قسمتها چشم من رو گرفته بود، توی این سفر هم عینیت پیدا کرد. همه ش رو جذب کردم، عین باقلوا !
خودم دیروز عصر حس کردم داره شاخهای کوچک و نورسم از توملاجم میزنه بیرون!! بابا! دیگه با این کیفیت اچ دی؟!!! حس کردم همه خانواده، با هم رفتیم تو سریال سفر به دور آمریکا! فقط هر چی چشم چشم کردم، استاد و مریم بانو را ندیدم. البته ما تو ایالت کلرادو نبودیم. توی کیش شون بودیم!
آقا، چقدددددر این کیش تمیزه! تو بگو یه ریزه آشغال کنار ساحل یا تو شهر دیده باشیم… عمرا! منم تصمیم گرفته بودم به ندای مریم بانو لبیک بگمو آشغالای طبیعت رو جمع کنم…. ولی تو این سه روز ، فقط دوتا بطری آب معدنی تونستم جمع کنم که اونا رو هم بچه های خودم انداخته بودن! انقدر ساحل و بولوارهای شهر تمیز بودن!
ساحلی که ما توش آب بازی میکردیم، ساحل کنار اسکله ی تفریحی کیش بود که یک جایی بود با آب سبز و نیلی و آبی و ماسه های روشن . خیلی یاد این ساحل نزدیک پارادایس افتادم که ماسه های سفید داره و استاد ذوقش رو میکنه! خدایا مرسی!
توی این ساحل زیبا، خانمها و آقایون در کنار هم آبتنی میکردند…خب، خانومها با لباس بودند….ولی همین که همگی کنار هم بودیم، عالی بود!
تو این سه روز، به ندرت پلیس توی خیابون دیدیم. سر چهار راهها، ماشینها از مسافت دور واسه ی رد شدن ما روی ترمز میزدند! چقدر خارجی! خدا را شکر!
چه تنوعی توی ماشینهای این جزیره فوق العاده بود! از تویوتا بگیر تا دوج و شورلت و هیوندای! خدا را شکر! چند تا شورلت و فورد شاسی بلند هم دیدم…از همینا که توی آمریکا فراوونه. یه دونه هم تراک کمپر مشکی بابرند فورد دیدم! زیارتم قبول! چه ذوقی کردم!
چقدر توی بازارهای این جزیره خوشکل، فراوانی بود! چه اجناسی! چه پاساژها و بازارهای قشنگی! در یکی از پاساژها هم یک برج ایفل کوچک، در حد 20 متر ارتفاع گذاشته بودن. که کلی باهاش عکس گرفتیم! چقدر پسرم محمد باهاش حال کرد! آخه عاشق لندن و پاریس هست و این خیلی براش جالب بود!
یه هتل خیلی باحال و تمیز 4 ستاره گیرمون اومد که خانوم مسئول تور، متعجب بود که چطور با این قیمت، داره به ما جا میده!! وقتی که اونجا رسیدیم، دیدیم به جای اتاق 4 تخته، یک سوئیت یک خوابه شیک به ما داده ن که اصلا انتظارش رو نداشتیم!
جاتون سبز، هتل غذاها ش هم خیلی عالی بود و لذتبخش!
اما چیزی که خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد، رفتار عالی مردم فوق العاده این جزیره زیبا بود. چیزی که در مسافرت قبلیم به این جزیره که زمان ماه عسلمان بود، اصلا بهش توجه نکرده بودم. چقدر انسانهای محترم دیدیم! عاشق همه شونم!
و اما بعد!
بچه ها میدونم باور نمیکنید! اینجا از اول تا آخرش، داشتن برام آهنگ قری پخش میکردن!
توهتل، تو ساحل، تو کشتی آکواریوم، تو قایق موتوری، تو لابی هتل، تو آشپزخونه هتل، تو ماشین گردشگری! الله اکبر. به این حجم از قر !!
کنار ساحل که نشسته بودم، داشتم فکر میکردم که این آهنگهای زیبای بندری از کجا میان؟ چه ایدئولوژی پشت این رفتار، این قرشمالی عظیم است؟!
سی دخت هاجرو خودمو تو گل میپلکونم
محض رضای دخترو خودمو تو گل میپلکونم…
آخ سی دخت حاجرو…..
محض رضای دخترو….
له ته لیتو لیتو لیتو،
له ته لیتو لیتو لیتو ….
چن شوه ای خدایا، خواب یارم میبینم،
چن شوه ای خدایا، خواب یارم میبینم،
میبینم از مو دوره، به چشام خواب ندارم…
میکنه چادر به سر،
همه ش از مو فراره،
تا مونو سیل میکنه،
خم به ابرو میاره….
این چیدمان کلمات و این زرق و برق تمام نشدنی نی انبان در کنار آن، داستانهای زیادی را نقل میکند از آفتاب گرم و سختی و ناروایی….که فقط با همان قر تمام نشدنی، قابل وصف و قابل نقل کردن میشوند….وگرنه!
وگرنه واگویه ها و نقل غمهای کوچک و بزرگ زندگی روزانه، به خودی خود، چیزی نیست که حال خوب بیاورد!
چه کشف خوبی!
اگر احساس خوبی از مسائل روزانه نداشتیم، آنرا به وجود بیاوریم، تا اتفاقات هم خوب بشوند!
بندریها با داستان غمهایشان میرقصند و میخندند!
من هم جدیدا از رفیقم، رسول خانکی یاد گرفتم که توی ظرفشویی بوگندو و همراه ظرف شستن ، باید رقصید!
خب، همین برای امروزم بس است!
بگذار دیگه چیزی ننویسم!
سلام دوست عزیزم
اقا اجازه هست من همقر بدم؟
تو این نصف شبی چه اهنگرقصیی همپلی کردی
دمت گرم
.
خیلی لذت بردماز مسافرت قشنگتون در کناره خانوادتون
از انسانهایی ک سر راهتون بودند ،از تمیزی و قشنگی مناطق، از سوئیت ،از غذا های خوشمزه از ساحل و اب و ازادیی و…..
خیلییییی خیلی خوشحالم که میبینمدوستانم با این دقت دارند هدایت میشن به کانون توجهشون
الله اکبر از این زیبایی قوانین
خداروشکر
انشالله به مسافرتهای بیشتر و بهتری هم هدایت بشید و بیایید و با عشق برامون از قر و اهنگای قریتون بخونید و ما لذت ببریم
در پناه الله یکتا باشید
سلام به فرشته دوست داشتنی
ممنون بابت بذل توجه شما. مرسی بابت کلمات محبت آمیز و پر مهرت، بانو.
هدایت شدن به قر، یکی از بهترین هدایتهاست! مثه اینکه خدا سر بازی شلم، زمینه رو واسه ی من چرب بکنه و منتظر باشه تا من ، همه ی ورقها رو از رو زمین جمع کنم و زیر لب بگه: نوش جونت!
مرسی که با این آهنگ میرقصی!
نوش جونت این شادی و خوشحالی لذتبخش!
ساعتهایی که به رقص و شادی میگذره، جزو زندگی حساب نمیشه! اصلا کنتور نمیاندازه زندگی!
تو هم جوونی و خودت بهتر میدونی با تایم پیش روت چکار کنی!حالا دیگه خود دانی!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار یاشی
سلام کاکووو
خدا قوت
همیشه به سفر
چقدر خوب از زیباییها و تجربیات سفرت با عشق برامون گفتی
چقدر عالی با اهنگای بندری و قری
رقصیدی
چقدر عالی که به این سفر دعوت شدی
و در کنار خانواده لذتشا بردی
و با به این کامنتت مارا هم به جزیره تمیز کیش بردی.
نوش جونت رفیق.
آقا جانم شما مث اینکه تو ظرف شویی گیر کردی
بیا بیرون یه تنوعی به کار بده
جارو برقی با رقص و قر
بازی با بچه ها با رقص و قر
گرد گیری با رقص و قر
(استیکر خنده )
در پناه الله همیشه به سفر باشی و دلت شاد شاد باشه در کنار خانواده محترمتون رفیق.
سلام به رسول جان خودم
ممنون از لطف و محبتت، کاکو جون!
امیدوارم شما هم هر هفته به جاهای باحال و تمیز هدایت بشید و لذتشو ببرین.
توی ذهن بچه ها در این سن و سالشون، بهترین خاطره ای که از پدر و مادرشون میمونه، همین سفرهای کوتاست. همین تفریحات دم دستی و آسون.
راستش کاکو، من پیشنهادت رو درمورد ظرفشویی که بدترین جای خونه بود، به کار بستم و جواب داد! ذوق زده شده بودم!
راست میگی، باید تنوع بدم و با بچه ها ، جاهای دیگه رو هم باهاش امتحان کنیم.
امیدوارم شما هم همیشه به سفر و شادی باشید و حالتون همیشه خوب باشه
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید
سلام به آقای بردبار عزیز
سپاسگزارم از کامنتی که نوشتین
سپاس بیشتر بخاطر
سفرنامه ای که برامون تعریف کردین
نوش جان تون این سفر و زیبایی هاش
گوارای وجودتان غذاهای خوش طعم
اصلا رقصیدن باید جزو برنامه روزانه تون باشه
فرکانس آدمو بالا میبره
نشونه شم آهنگایی که شنیدین وحال کردین …
الهی که درکنار خانواده محترم تون
سرشار از سلامتی وثروت وحال خوب باشین و دربهترین مدارها قراربگیرین
سلام به فاطمه بانو، زن کاکوی عزیز
ممنون از لطف و محبت شما، بانو.
جاتون سبز بود.
واقعا این ترفند رسول جان، عالیه. هرچی فکر میکنم، یکی از بهترین کارهای عملی بوده که تو این سایت راجع بهش شنیدم!
امیدوارم همراه با رسول جان و بچه های دوست داشتنشان همواره به گردش و شادی باشید و شادمانی در تک تک روزها و ساعتهای زندگیتان جا خوش کند.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید