دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سعیده عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
از بچگی با دیدن کارتون عقاب طلایی که داستان یه پسر بچه بود که توی سرزمین کلرادو دنبال یه عقاب طلایی می گشت، کلرادو با اون کوه های پوشیده از درخت و صخره های قرمز خاصش در ذهنم نقش بسته.
حالا در این سفر شما استادهای عزیزم با بردن ما به اون فضا، هم تمام اون خاطرات کودکی رو برام زنده کردید و هم اینکه تصویر مجسم شده یک رویا شدید برای من تا بیشتر و بیشتر باور کنم که جهان میتونه کوچکتر از یک شهر بشه برای قدم برداشتن، یا قدمهای تکاملی من میتونه اونقدر بزرگ بشه که پام برسه به چنین باغ بهشتی، garden of Gods. نه فقط امریکا بلکه هرجای دنیا که اراده کنم. میتونه اتفاق بیفته و میفته.
وقتی مریم جانم شما آهویی خوشگل و مامانی رو صدا زدید و مهر و صلح درونت رو از طریق صدای قشنگت منعکس کردی روی وجود اون آهو و بهش گفتی سرتو بلند کن، انقدر حس زیبای کودک درونت روم تاثیر گذاشت که ناخودآگاه این شعر اومد رو زبونم:
«سرتو بالا کن بالا کن بالا،
یه نیگا به ما کن به ما کن نگاه»
گفتم الان آهویی بر می گرده باهاتون حرف میزنه، ولی مثل اینکه بنده خدا گشنه تر از این حرفا بود که واکنش نشون بده.
قانون میگه تحسین کردن آدمها، باعث میشه اون شخص حتی اگر پریشانترین و عصبانی ترین فرد باشه، وجه خوبش رو در مقابل شما بروز بده.
من خیلی سعی می کنم به این قانون توجه و عمل کنم. اینو در رفتار شما خیلی زیاد می بینم و تلاش آگاهانه ام در زندگی خودم داره بیشتر و بیشتر به ثمر میشینه. الهی شکر و از شما استادهای عروسکم بی نهایت ممنونم که یادم دادید.
من عاشق فرهنگ احترام به طبیعت در امریکا شدم. دقت کردم دیدم هرجایی رو با هر ویژگی که داره( حتی اگر یک شهر کوچک یا روستا باشه) جاذبه گردشگریش رو اولا خیلی تمیز نگهش می دارن. دوما شرایط بازدید و شناخت اون مکان رو آسون می کنن که بتونی ساعتها و روزها توش راحت کمپ کنی. سوما کامل و جامع برای مخاطب شرح و بسطش میدن که از تجربه سفرش در کنار لذت بردن، آگاهی هم کسب کنه.
یعنی تاریخچه اون مکان، مشخصات جغرافیایی، پوشش گیاهی و تنوع جانوری و حتی event هایی که سالانه برگزار میشه کامل توضیح داده میشه. اونم با تصاویر و توضیحات مفصل و شمرده شمرده.
خودمو اونجا تصور کردم که با یک زبان انگلیسی دست و پا شکسته گوشم رو تیز کردم که از نکات گفته شده بیشترین بهره رو ببرم و متوجه شدم تقریبا تمام حرفهای خانم راهنما رو گرفتم.
این در حالیه که وقتی فیلم می بینم نصف بیشتر حرفها رو متوجه نمیشم. اما اینجا چون به ویزیتور که ممکنه خارجی باشه و مثل من مسلط به زبان انگلیسی نباشه، احترام می گذارن براش واضح و ساده و شمرده صحبت می کنن. این یعنی فرهنگ و احترام و ادب.
بعد این برام جالب بود که اون کوهستان رو تبدیل کرده بودن به پیست اتومبیل رانی کوهستانی و همینطور مسابقات دوچرخه سواری و دو. چه ایده جالبی بود آتیش بازی توی اون ارتفاع. چقدر میشه از طبیعت بهره برد و چقدر این طبیعت سخاوتمنده. چقدر ایده های ثروت ساز میتونن راحت باشن. بجای اینکه پیست مصنوعی بسازی، یک کوهستان آماده رو تبدیل به پیست کنی.
همینطور چشمم خورد به سلولهای خورشیدی وسط راه. با کمترین هزینه و دردسر برق اون مکان تجهیز میشه و این یعنی همون حل ساده مسائل با امکانات موجود.
استاد من جای شما یخ کردم اون بالا. یعنی وقتی رفتید تو ساختمون گفتم: آخیییش گرمشون شد.
ولی مطمئن بودم بخاطر دوره قانون سلامتی انقدر بدنهای زیبا و خوش فرمتون سالم و قوی هست که چندین ساعت سرما نتونه آسیبی به شما برسونه. الهی شکر اینم از برکت جستجوی آگاهی های بیشتر و عمل به اونهاست که شما استادش هستید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 225335MB18 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همه دوستانِ عزیزم در این جمعِ بهشتی و زیبا…
یک قسمتِ جدید از این سریال…
هر سریالی پشت صحنه ای دارد و پشت صحنه یِ این سریال و مستندِ بهشتی ، به نظرم میتواند اینگونه باشد که…
“از کارگری در بندرعباس تا رسیدن به آزادی زمانی و مالی و مکانی در آمریکا ، با قانونِ فرکانس”
یا پشت صحنه یِ زندگیِ خانم شایسته که در این سریال نقش فیلمبردار و… را دارند ، میتواند اینگونه باشد که…
“از زندگی در جنوب کرمان تا رسیدن به زندگی در کنارِ یک مردِ توحیدی در ایالت فلوریدا ، با قانونِ فرکانس”
داستان این قانون چیست؟؟؟
در زمان بچگی که اهل دیدنِ برنامه یِ کودک بودم ، داستانِ “اعلاءالدین و غول چراغ جادو” برایم جذاب بود که چقدر زیبا و جذاب است که هر چه را که اراده و آرزو کنی ، غولِ چراغِ جادو در کمترین زمان ممکن ، آن آرزو را برایت حاضر میکند…
مثلا آرزوی یک کباب کوبیده یِ ناب به همراه نان سنگک داغ و سبزی ریحان و دوغ آبعلی داشته باشی و بعد ببینی که جلوی تو حاضر شده…
تصورش چقدر زیباست ، حالا اگر در واقعیت چنین امری امکان پذیر باشد ، دیگه محشره….
آن روزها که بچه بودم ، فکر میکردم این یک داستان خیالی است و هرگز چنین امری در دنیای واقعی ما ، اتفاق نخواهد افتاد ولی…
ولی هر چقدر که بزرگتر شدم و به برکت وجود استاد عباس منش و دوستانِ دیگرم ، با قوانینِ جهانِ هستی آشنا شدم ، دیدم که به به…. ، به قول مولانای عزیز
یار در خانه و ما گِردِ جهان میگردیم
یا به قول حافظ شیرازی عزیز…
سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت زِ بیگانه تمنّا میکرد
و به قول خودِ خودِ خودش در کتابِ آسمانی قرآن
…أُجِیبُ دَعۡوَهَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ….[سوره البقره 186]
چه زیباست معنای این آیه که میگوید به محض اینکه مرا بخوانند ، جواب آنها را میدهم….
در اینجا خدا خودش را به غولِ چراغِ جادویی تشبیه میکند که در هر لحظه در برابر خواسته های ما میگوید که “فرمانبردارم سرورم ، لطفا سفارشتان را به من عرضه کنید”
و این غول چراغ جادویِ ما اینقدر مهربان است که میگوید “هر چه تو بگی ، اگر مواد مخدر و مشروبات الکی و… بخواهی ، من در خدمت تو هستم و اگر یک زندگی بهشتی با عطر و رنگ خدایی هم بخواهی ، من در خدمتم” ؛ به تعبیر کتاب آسمانی قرآن…
(کُلࣰّا نُّمِدُّ هَـٰۤؤُلَاۤءِ وَهَـٰۤؤُلَاۤءِ مِنۡ عَطَاۤءِ رَبِّکَۚ وَمَا کَانَ عَطَاۤءُ رَبِّکَ مَحۡظُورًا)
ما به همه مدد میرسانیم ، هم آنان که در طلب لذت های فانی و زودگذر هستند و هم اینان که در جستجوی بهشتِ ماندگارِ دنیا و آخرت هستند و عطای پروردگار تو از هیچ کس بازداشته نیست…
[سوره اﻹسراء ٢٠]
حال داستان این غول چراغ جادوی ما چیست؟؟؟
جواب در دو کلمه است و آن “قانون فرکانس” است که اصلی ترین و مهم ترین قانون این عالم می باشد…
ما از جانب سازنده و خالق خود ، مجهز به یک سیستم فوق پیشرفته یِ ارسال و دریافت فرکانس هستیم
حال ، همانگونه که شرکت های سازنده های گوشی های هوشمند موبایل ، در درون محصولات خود سیستم های ارسال و دریافت فرکانس تعبیه میکنند تا به برکت وجود آنها بتوانیم با دوستان و نزدیکانمان تماس بگیریم و پیامکی رد و بدل کنیم ، خدا هم چنین سیستمی در وجود ما تعبیه کرده و آن را زبان رسمی بین ما و خودش قرار داده تا اینگونه با او ارتباط بگیریم و سفارشات خود را به محضر خودش ، ثبت کنیم…
کل قانون همین است و لاغیر
فرکانس زیبا=اتفاق زیبا
فرکانس نازیبا=اتفاق نازیبا
یا به تعبیر دیگر ، بهتر است بگویم که فرکانس های مشابه همدیگر را جذب میکنند ، یعنی فرکانس های خوب در یکجا و فرکانس های نازیبا در جایی دیگر و این مطلب در کتاب آسمانی قرآن هم آمده است که…
ٱلۡخَبِیثَـٰتُ لِلۡخَبِیثِینَ وَٱلۡخَبِیثُونَ لِلۡخَبِیثَـٰتِۖ وَٱلطَّیِّبَـٰتُ لِلطَّیِّبِینَ وَٱلطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَـٰتِۚ….
[سوره النور 26]
و مولانای عزیز در یک بیت زیبا با الهام از آیه بالا ، چقدر قشنگ این قانون را بیان میکند…
خوب خوبی را کند جذب این بدان
طیبات و طیبین بر وِی بخوان
و اگر در نشانه های اطراف خود دقت کنیم ، شاهد عینی این قانون زیبا در بین حیوانات هستیم که هر حیوان با همنوعان خودش رفت و آمد دارد ، مثلا در کندوی عسل ما فقط زنبور میبینیم و در دریا ما فقط آبزیان را میبینیم و در خشکی پستانداران را ؛ حال در همین خشکی و در بین پستانداران ما گروه فیل ها را میبینیم که با هم در حال حرکت هستند و….
مثلا اگر ما از هر حیوانِ موجود در جنگلِ آمازون ، یکی را سوار بر هواپیما کنیم و بعد در جنگل های آفریقا رها کنیم ، این حیوانات با وجود اینکه در آن جنگل غریبه هستند ولی به صورت غریزی هم نوعِ خود را جستجو میکنند و یک مراسمِ عروسی به صرفِ شیرینی و شربت و شام برگزار میکنند و یک زندگی عاشقانه ای را آغاز میکنند ، زرافه ها با زرافه ها ، مگس ها با مگس ها ، تمساح ها با تمساح ها و….
و این قانونِ خداوند اینقدر دقیق است که حتی کوچکترین فرکانس ها را هم دریافت و حساب و کتاب میکند و در قالبِ اتفاق ، تحویل شخص فرستنده فرکانس میدهد ، به تعبیر قرآن…
…مَالِ هَـٰذَا ٱلۡکِتَـٰبِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَهࣰ وَلَا کَبِیرَهً إِلَّاۤ أَحۡصَاهَا…
و مجرمین در آن روز میگویند که این چه کتابی است که ریز و درشت اعمال و فرکانس های ما را ثبت کرده….
[سوره الکهف 49]
یا در یک آیه زیبای دیگری میگوید
(فَمَن یَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّهٍ خَیۡرࣰا یَرَهُۥ وَمَن یَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّهࣲ شَرࣰّا یَرَهُۥ)
هر کس که به اندازه یِ مثقالی ، عمل و فرکانسِ زیبا و نازیبا داشته باشد ، آن را خواهد دید
[سوره الزلزله 7 – 8]
مثقال یک واحد اندازه گیری است که برای مقیاس های بسیار بسیار بسیار کوچک استفاده میشود ، مثلا زعفران و…
اگر که فرکانس زیبا باشد ، خوش به حال ما و باید در آینده ای نزدیک یا دور ، منتظر دریافت سفارش زیبای خود باشیم
ولی اگر فرکانس نازیبا باشد ، باید خیلی زود با فرکانس “توبه” ، فرکانس نازیبایی را که ارسال کرده بودیم ، لغو کنیم و گرنه باید شاهد یک اتفاق نازیبا باشیم که توسط پیک موتوری های خدا ، تحویل ما داده میشود….
برای همین شاعر میفرماید…
دَمی کان بگذرد بی یاد رویش
از آن دَم بی شمار ، استغفرالله
شاعر این قانون را خیلی خوب درک کرده است و برای همین ، این چنین بیتی را سروده تا یک لحظه از یاد خدا غافل نباشد و تمامی فرکانس هایش زیبا باشد تا بهشت را در این دنیا و آخرت تجربه کند
شاید الان معنای آیه زیر را بهتر درک کنیم که…
(وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ)
و کسانی که در هر لحظه مراقب کانون توجه خود هستند که مشغولِ توجه به خدا باشند
[سوره المعارج 34]
“یُحَافِظُونَ” در زبان عربی ، فعل مضارع است و فعل مضارع استمرار و تکرااار را میرساند
شاید الان زیباتر این ذکری را که هر لحظه زیر لب استاد و بانو شایسته است را درک کنیم که میگویند “خدایا شکرت”
حال ، فقط میماند باور کردن این قانون…
اگر من با صدِ وجودم این قانون را باور کنم ، دیگه خودم دنبال راه حل و تکنیک هایی میگردم که فرکانس هایم زیبا باشد…
و اما چند سوال
×اگر به من بگویند که در فلان مکان گنجی بزرگ است ، من به هر طریقی که شده خودم را به آنجا میرسانم و…. ، حال ما گنجی را در اختیار داریم بنام “قانونِ فرکانس” ؛ پس چرا در قبال گنجی چنین رفتاری نداریم؟؟؟!!!
×آیا من حاضرم که به یک رستوران بروم و یک عقربِ سیاه به همراه یک نوشیدنی که از فشرده شدن چند عدد سوسک تولید شده است ، جهت نهار خودم سفارش دهم تا نوش جانش کنم؟؟؟!!! پس چرا من توجهی نمیکنم که با فرکانس های نازیبایم در حال سفارشِ……به رستوران خدا هستم؟؟؟!!!چرا نمی آیم با فرکانس های زیبا ، از این رستوران خدا چلوکباب با سالادِ شیرازی سفارش دهم؟؟؟!!!
خدایا بر علم و آگاهی ما بیفزا و پرده از قلب های ما بردار تا عمیقا این قانون را باور کنیم و ما را مصداقی از آیه زیر قرار مده…
(کَذَ ٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَ)
اینچنین خدا بر دل کسانی که نمیدانند و انگیزه ای برای شناخت حقیقت ندارند مُهر و قفل میزند…
[سوره الروم 59]
و حال یک سوال مهم
فرکانس چیست؟؟؟
فرکانس یعنی “تعداد رُخداد یک رویداد تکراری در واحد زمان” ؛ پس آنچه که در فرکانس مهم است “تکرااار” است
حال کارخانه تولید فرکانس در وجود ما چیست؟؟؟
جواب ، افکار ماست که فرماندهی تمام اعضا و جوارح ما را بر عهده دارند ، بدین صورت که هر رفتاری که در بیرون از خود بروز میدهم نشأت گرفته از یک فکر است ، مثلا فکر میکنم که فلان جلسه بروم و بعد بلند میشوم و با پاهای خود به سمت آن جلسه حرکت میکنم و….
حال سوال مهم دیگر که “مدیریت این افکار که موادِ خامِ کارخانه تولید فرکانس من هستند ، بر عهده کیست؟
جواب واضح است که بر عهده خودِ خودِ خودم است و اگر من مدیر توانایی باشم ، از این افکار به نحو احسنت استفاده میکنم و آزادی زمانی و مالی و مکانی را تجربه میکنم ولی اگر قدردان این مواد خامِ کارخانه ام نباشم ، به بدترین نحو ممکن استفاده میکنم و اختیار این افکار را به دست رسانه و دوستانِ گمراه و…میدهم و خودم را برده ی آنها میکنم…
و سوال مهم دیگر که “افکار من که حکم موادِ خامِ کارخانه تولیدِ فرکانس را دارند ، چگونه شکل میگیرند؟
جواب این است ، که این افکار از طریق ورودی های بدن ما که ما آنها را حواس پنج گانه مینامیم ، شکل میگیرند ، مثلا وقتی من از طریق حسّ چشایی خود یک مزه تلخ را بچشم ، افکار من حول این مزه تلخ میچرخد و یا اگر من از طریق گوش های خود بشنوم که “قرار است در ایران جنگ شود” در افکار من آشوبی بپا میشود حول جنگ و بدبخت شدیم رفت و…. ، که در اینجا باید با تقوا یا همان کنترل ذهن این افکار را کنترل کرد که اگر ادامه پیدا کنند بسیار خطرناک میشوند….
الان فکر کنم این نکته را زیباتر درک کنیم که استاد عباس منش میگویند “تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت” ، زیرا که با تمرکز بروی زیبایی ها توسط حواسّ پنجگانه خود ، افکار خود را به سمت زیبایی ها هدایت میکنیم و از آنجا که این افکار موادِ خامِ کارخانه تولید فرکانس های من میشوند ، پس فرکانس های من زیبا میشود و در نتیجه سفارشات زیبایی را از رب العالمین دریافت میکنم…
حال با این آگاهی ها در مورد افکار به عنوان مواد خام کارخانه تولیدِ فرکانس من ، انتخاب با ماست که افکاری را در ذهن تکرار کنیم که به سود ماست یا به ضرر ما؟؟؟ به قول قرآن…
(إِنَّا هَدَیۡنَـٰهُ ٱلسَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرࣰا وَإِمَّا کَفُورًا)
ما راه را به او نشان دادیم ، حال انتخاب با اوست که سپاسگزار این هدایت باشد و یا ناسپاس باشد و به این هدایت پشت کند
[سوره اﻹنسان ٣]
و اما این آیه زیبا از قرآن که من عاشقش هستم…
(إِنَّ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَـٰوَ ٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَـٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَـَٔایَـٰتࣲ لِّأُو۟لِی ٱلۡأَلۡبَـٰبِ) [سوره آل عمران 190]
حال سوال این است که “أو۟لِی ٱلۡأَلۡبَـٰب” چه کسانی هستند؟ که خیلی قشنگ در آیه بعد توضیح میدهد
(ٱلَّذِینَ یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَـٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَـٰوَ ٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَـٰذَا بَـٰطِلࣰا سُبۡحَـٰنَکَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ) [سوره آل عمران 191]
“یَذۡکُرُون” در زبان عربی فعل مضارع است و فعل مضارع دلالت بر استمرار و تکرار میکند به معنای اینکه در هر لحظه و به صورت مسمتر یاد میکنند و همچنین”یتَفَکَّرُون” هم فعل مضارع است به معنای اینکه در هر لحظه و به صورت مستمر فکر میکنند….
پس “أو۟لِی ٱلۡأَلۡبَـٰب” کسانی هستند که در هر لحظه به یاد خدا هستند ، به قول شاعر “خوشا آنانکه دائم در نمازند”
و علاوه بر اینکه به یاد خدا هستند ، افکارشان را در قدرت و عظمت خدا صرف میکنند و هر لحظه افکار زیبایی را در سر پروش میدهند تا فرکانس های زیبایی را تحویل خدا دهند…
مثلا دائما تفکر میکنند در عظمتِ نهنگ که در هر وعده غذایی یک تُن ماهی که معادل 1000 کیلوگرم است ، از جانب رب العالمین روزی اش میشود و با این تفکر سر به سجده میگذارند از عظمتِ این خدای روزی رسان و زیر لب تکرار میکنند که “وقتی که خدا با یک نهنگ اینگونه رفتار میکند ، پس با من که اشرف مخلوقاتش هستم چه میکند؟”
آری اینگونه فکر میکنند و هیچ گاه افکارشان را خرج این موضوع نمیکنند که خیار سبز از کیلویی 10 هزار تومان تبدیل شد به 11 هزارتومان و بیچاره شدیم و رفت….
مثلا دائما تفکر میکنند در عظمتِ بدنِ خود که خداوند متعال به آسانی و فراوانی هر چه تمامتر و بدون هیچ گونه تلاشی از سمت من ، 37.000.000.000.000.000.000 سلولِ فوق هوشمند در بدن من قرار داده و بعد از این تفکر و مات و مبهوت شدن از عظمت این خدا ، زیر لب اینگونه با خود تکرار میکنند که “خدایی که به آسانی چنین عظمتی را در بدن من قرار داده ، قادر است چنین حساب بانکی ای هم به من ببخشد”
مثلا دائما تفکر میکنند در سیستم گردشِ خون در رگ هایشان که به صورت منظم و حساب شده ، توسط یک نیروی برتری که ما اسمش را خدا گذاشته ایم هدایت میشود و بعد از چنین تفکری ، از عظمت او سر به سجده میگذارند و زیر لب با خود تکرار میکنند که “خدایی که اینگونه گردش خون را در رگ های من مدیریت میکند ، قادر است تمامِ وجودم را هدایت کند به آن مسیری که بخاطر آن پا به این دنیا گذاشته ام تا در لحظه آسمانی شدنم ، با رضایت تمام تسلیم ملک الموت شوم و پشیمان نباشم از عمر رفته خود”
مثلا دائم فکر میکنند….(اینقدر از این افکار است که اگر غرق در آنها شویم ، فرصت نمیکنیم در مورد افکار چرت و پرت وقت بگذاریم)
آری ، “أو۟لِی ٱلۡأَلۡبَـٰب” کسانی هستند که نگهبانانی بر سر راه صفحه افکار خود گذاشته اند تا مراقبت کنند که فقط افکاری وارد این صفحه افکار شود که مربوط باشد به خودِ خودِ خودِ او ، اویی که پادشاه جهانیان است ، به قول حافظ شیرازی….
پاسبانِ حرمِ دل شدهام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نَگْذارم
این بیت من را یاد یک خاطره ای از یکی از افسران نظامی ایران که جانش را در راه خدا تقدیم کرد ، میاندازد بنام شهید عباس بابایی
از او پرسیدند که “عباس جان ، چه خبر؟ ، چه کار میکنی؟”
جواب داد که “به نگهبانی دل مشغولم که غیر خدا وارد آن نشود”
و یک همزمانی از زندگی او برای من جالب بود که روز شهادت او مصادف بود با روز عیدِ قربان سال 1366… ، به قول شاعر
جان به هر حال قرار است که قربان بشود
پس چه خوب است که قربانی جانان بشود
خوش به حال آنان که افکارشان را که حکم مواد خام کارخانه تولید فرکانسشان را دارد خرجِ خودِ خودِ خودش میکنند ، خرج اویی میکنند که این موهبت را به آنان بخشیده و خدا هم خیلی خیلی خیلی خوشگل جواب سفارش آنان را میدهد و خودِ خودِ خودش را به صورت تمام و کمال تقدیم آنها میکند و برایشان “وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ” میشود….
به قول شاعر
چونکه صد آید ، نود هم پیش ماست…
خدایا شکرت
یاحق
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر اعظم خانم بابازاده بزرگوار و اهل گویندگی و هنر…
و سلامی دیگر به تک تک دوستانی که با نقطه آبی ای که مرا مهمان کردند ؛ برایم انرژی بخش و الهام بخش بودند ، دوستانی که جنسشان بسیار بسیار بسیار فرق میکند از اکثریت دوستانی که تا اکنون داشته ام ، دوستانی خداجو و در جستجوی حقیقتِ الهی خود که نشست و برخاست با آنها ، انسان را یاد خدا میاندازد…
از خداوند متعال “فِی ٱلدُّنۡیَا حَسَنَهࣰ وَفِی ٱلۡـَٔاخِرَهِ حَسَنَهࣰ” را برای تک تک این دوستانم و شما اعظم خانمبزرگوار ، خواستارم….
سپاسگزارم از پیام شما اعظم خانم بزرگواز و تک تک دوستانم…
میخواستم بگویم حلال حلاله ، از شیر مادر هم حلالتره…
همینکه من این نوشته ها را به صورت عمومی در اینجا منتشر میکنم ، به این معناست که حلال است و چه بسا که شما با درک بالاتری که داشته باشین بتوانید شاخ و برگ بیشتری به این آگاهی ها بدهید و….
امیدوارم که در این مسیر ، روز بروز موفق تر باشید و بتوانید آگاهی بخش به مخلوقات خدا باشید…
برایتان از خداوند ، علم و آگاهی آرزومندم ، علم و آگاهی از جنس….
….ربِّ زِدۡنِی عِلۡمࣰا
[سوره طه ١١۴]
در پناه رب العالمین باشین