https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-04 22:26:212023-11-09 06:19:59سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 226
411نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر خوشحال شدم این خونواده دوست داشتنی رو دوباره دیدم دلم براشون تنگ شده بود و همیشه دوس داشتم استاد عباسمنش یه خبری ازشون به ما بگه
خدارو شکر چقدررر بچه ها بزرگ شدن و هنوز مثل سابق با عشق با همدیگه بازی میکنن من همیشه رفاقت و هم بازی بودن این خانواده رو تحسین میکنم و واقعا لذت میبرم از اینکه اینها بدون اینکه به کسی احتیاج داشته باشن خودشون توی خونشون همه نوع وسایل بازی و سرگرمی رو برای خودشون فراهم کردن و هر وقت دلشون بخواد با همدیگه بازی میکنن و لذت میبرن خدارو شکر
خیلی حال میکنم با پدر خونواده که چقدر مرد باحالیه نمیگه من با این سن بیام پینگ پنگ بازی کنم همش در حال بازی و تفریح سرگرمیه و ثروت هم لاجرم باید به سمت اینجور آدمها بره خدارو صد هزار مرتبه شکر
کاش یه دوستی که زبان آمریکایی متوجه میشه صحبتهای جیکاب رو که داشت اینقدر با اعتماد به نفس جلوی دوربین صحبت میکرد برامون ترجمه کنه احتمالا یه موضوع آموزنده ای باید باشه
خدارو شکر ما که طبق معمول دیدیم و لذت بردیم و برای مدتی تمرکزمون رو گذاشتیم روی زیباییهای این کشور دوست داشتنی و این خانواده باحال و مهماننواز آمریکایی و کلی لذت بردیم
در پایان از استاد عزیز و مریم خانم شایسته هم تشکر ویژه دارم که زحمت این فایلها رو میکشن
برای همه عزیزان و همچنین خودم آرزوی بهترینهارو دارم خدا نگهدار هممون باشه انشالله
سلام به استاد همیشه سبزم و مهربانوی همیشه شایسته و سلام به روی ماه همه عزیزانم در این خانواده الهی
استاد، اغلب اوقات از ابتدای فایل نکات مثبت رو می نویسیم اما حسن ختام این قسمت صحبتهای جیکوب بود که واقعا من رو تحت تاثیر قرار داد. چقدر این پسر قانون تمرکز بر نکات مثبت و اعراض از ناخواسته ها رو بدرستی متوجه شده بود، معلمی که همه بچه ها از بد بودنش صحبت می کنند اما جیکوب ذهنش رو کنترل می کنه و اینقدر روی نکات مثبت معلمش متمرکز میشه و بهش احترام میذاره که رفتار معلم کلا تغییر می کنه و نه تنها ارتباطش با جیکوب صمیمی میشه بلکه وجه مثبتش رو به همه نشون میده تا جاییکه سال آینده همین معلم با برادر کوچک جیکوب هم که شاگردش میشه، رفتار صمیمی رو در پیش می گیره.
در کل این جیکوب خان، از همون بچگی اش هم پخته تر از سنش رفتار می کرد. و پسر قابل تحسینیه…
چقدر اون دشت ابتدای فایل پهناور و سرسبز بود، و چه تنوعی در جهان وجود داره، اون همه کوه و صخره و ارتفاعات دیگه اینجا توی کانزاس سیتی وجود ندارن و خدارو صد هزار مرتبه شکر که زیبایی دیگه ای رو داریم تجربه می کنیم.
و چقدر خداوند سریع اجابت می کنه، برای خداوند فرقی نمی کنه درخواست یک بارون رو داشته باشیم تا ماشینمون رو تمیز کنه یا درخواست بزرگتری به درگاهش ارسال کنیم. به محض اینکه دستور بده اون خواسته موجود میشه، خدارو شکر که خدایی به این بزرگی داریم.
استاد، سخاوت شما در خرید هدیه برای دوستاتون مثال زدنیه و اینها همه از فضل و لطف خداست، خدا به پولتون برکت بده استاد عزیزم
چقدر خونه آقای رایان زیبا، جادار و پر از انرژی مثبت بود.
یه نکته ای از این فایل خیلی برام بولد شد و اون هم بازی کردن شما و بانو با بچه ها بود، یعنی اون تایمی رو که گذاشتید با بچه ها پینگ پنگ بازی کردید، من رو برد به خاطره ای که من سالها پیش که تازه ازدواج کرده بودم، رفته بودیم خونه عموام و من با یکی از پسر عموهام مشغول بازی شدم که همسرم از اتاق فرمان چشمو ابرو داد که زشته بیا بشین پیش بزرگترها ولی چقدر اینجا همه چی در صلح و آرامشه و هرکسی هرجایی هرکاری دلش بخواد بدون سرزنش دیگران می تونه انجام بده.
استاد، چشم نخورم پینگ پنگ هم خیلی خوبه ، انشالله یه روزی میام پارادایس مچ می ندازیم ، اصن ده هیچ به نفع شما بازی رو شروع می کنیم که بتونید بهم برسید. عاشقتم استاد
برای شما و بانوی شایستگی ها آرزوی سلامتی و بهروزی دارم
دوستان دوستداشتنی من، انشالله هرچی از دلتون می گذره تو زندگی تون هم جاری بشه
آقا رضا جان سلام وقتت بخیر امیدوارم حالت عالی باشه برادر کامنتت خیلی عالی بود مخصوصاً قسمتی که من دنبال ترجمه کردنش بودم شما برام زحمت کشیدین و نوشتید خدایا شکرت همچنین دعای آخر کامنتات رو هم خیلی دوست دارم خیلی زیباست آفرین بر شما.
سلامی پر از انرژی و اشتیاق از زنده بودنم در این لحظه
به به استاد با عجب صحنه ای فایل شروع شد تو عجب منطقه مشتی خوابیدین یه سطح همواااار و سبززززز و زیبااااا خدایا شکرت که با این بارون فوق العاده محیطو با طراوت کردی و زیبایی رو صد چندان کردی
اون لبخند رو صورت خانوم شایسته هنگام نوشتن شکرگزاری هاش حاکی از کلییییی فرکانس فوق العاده ای بود که در حال ارسال شدنه
واقعا که بزرگترین نعمتی که خداوند به ما عطا کرده سپاسگزاریه و هرکس این عادتو توی خودش ایجاد کرده باشه واقعا طعم آرامش رو میتونه بچشه چرا که شکرگزاری بالاترییییین فرکانسو داره که تو سخت ترین لحظات اگر به زندگیمون نگاه کنیم کلی نعمت مارو فراگرفته که اگه نبود اوضاع از اینم بدتر میشد
امروز صبح تا از خواب بیدار شدم دستای خودمو بوسیدم و وجودم پر از اشتیاق بود گفتم زری امروز هم زنده ای نفس میکشی میدونی چقدر آدم دیروزشون به امروز نرسیده و این خورشید زیبای امروزو ندیدن خدایا شکرت که امروزهم بهم فرصت زندگی دادی که یک روز دیگه این جهان رو تجربش کنم
واااو اون توربینهای خوشکلو ببین اتفاقا دیروز یه عالمه راجب این نعمت بزرگ و این ایده ای که چقدر به انسانها و به این جهانمون خیر رسونده مطالعه میکردم تا فراوانی رو از توش بکشم بیرون و باورهای خوشکل واسه خودم بسازم
همین باد که اغلب آدمها ازش ناراضین چقدر انرژی برامون تولید و ذخیره میکنه چقدر کسب و کارهای جدید ایجاد کرده و حتی از لحاظ اقتصادی اون انرژی برقی که این توربینها تولید میکنن بسیار به صرفه تره
بادی که بی مصرف به نظر میاد ببین چطور باعث رشد و پیشرفت جهان شده باعث راحت تر شدن کار شده چیزی که کاملا رایگانه
ما باید از شرایط جهان استفاده کنیم و ثروت بسازیم به هرجا که نگاه کنی فرصت برای ثروت ساختن هست
چقدر آدمها هر روز رشد میکنن و هر روز باهوش تر و ایده پرداز تر میشن که با یک ایده از انرژی باد میتونن برق بسازن این یعنی جهان پر از فرصته پر از ایده است که میشه ازشون ثروت ساخت و باعث رشد جهان شد
و جهان از تو حمایت میکنه چون در مسیرش حرکت میکنی
مثل الان زندگی من که من تصمیم گرفتم روی باورهای ثروتساز و فراوانی کار کنم و هروز موقعیتها و شرایط جدید برام پیش میاد حتی توی سایت موقعیتی برام پیش میاد تا بتونم بیشتر و بیشتر فراوانی رو ببینم و بیشتر و بیشتر ازش حرف بزنم و تحسینش کنم ، جهان از من حمایت میکنه
چونکه در ادامه من فروشگاهی میبینم که چقدر ثروتمنده که اینهمه وسایل برقی و چیزهایی که اینجایی که من هستم فقط باید بری از لوازم خونگی ها بخری و تازه سفارش بدی و برات بیارن این فروشگاه به راحتی یه عالمه داره و برات گزاشته که خودت ببینی تصمیم بگیری و برداری یعنی اون لحظه که این فروشگاهو دیدم گفتم خدای من الان یعنی چقدر سرمایه تو این فروشگاه خوابیده و چقدر آدما ازش خرید کردن که چنین بستری رو فراهم کرده و خدااای من عجب سیستم پرداختی داره
چقدر مشتری زیاده و در حجم بالا ازشون خرید میشه (من هر سبدی تو تصاویر میدیم پر بوووود) که چنین ایده ای دادن واسه راحت تر و سریع تر شدن پرداخت
چقدر تکنولوژی پیشرفت کرده چقدر هر روز همه چیز بهتر میشه راحت تر میشه سریع تر میشه چقدر دنیا هر روز قشنگ تر میشه و جای بهتری میشه برای زندگی کردن
و مورد دوم دیدن استادیه که برای هدیه خریدن برای یه نفر دیگه اول میره اپل استور بعد میره بهترین مارکی که خودش ازش راضیه میخره
اونچه که برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند
و البته که این رفتار آدمیه که سالها پیش واسه رفتن خونه عمویی که واسه عید دعوتشون میکرده کلی خجالت میکشیده که قراره دست خالی بره و الان داره از بهترینهایی که سراغ داره خرید میکنه
ببین چقدر آدمها میتونن تغییر کنن اگر باورهاشونو عوض کنن و اگر متعهد باشن برای تغییر
و ببین یک انسان چقدر میتونه ثروت بسازه که چیزهایی که خیلیا حتی برای خودشونم نمیتونن بخرن برای هدیه میخره
به هنگام سختی مشو ناامید
کز ابر سیه بارد آب سپید
اینجاست که باید دهان ذهن عصیانگرو بدوزی و بگی ثروتمند شدن باشکوه است
ثروت الهیه و ارزشمنده
ثروت بهترین نعمت خداونده
ثروت مقدس و پاکه
جهان ما ثروتمنده و ما در ثروت بی انتها متولد شدیم
توانایی ثروت ساختن با تولدم در درون من متولد شده و تا آخرین لحظه عمرم با منه
بی تردید خداوند رب من و رب شماست پس اورا بپرستید که این است راه راست(زخرف64)
خدایا شکرت که تنها تویی و جز تو نیست و من عاشقتم عاشقتم عاشقتم خدای من
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند حتماً آنان را در قصرهایی رفیع و با ارزش از بهشت که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، جای خواهیم داد، در آنجا جاودانه اند؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان. (58)
اگر از آنان [که شرک می ورزند] بپرسی: چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام و مسخّر کرده؟ بی تردید خواهند گفت: خدا. پس چگونه [از حق به باطل] منحرف می شوند؟! (61)
و اگر از آنان بپرسی: چه کسی از آسمان آبی نازل کرد و به وسیله آن زمین را پس از مردگی اش زنده ساخت؟ بی تردید خواهند گفت: خدا. بگو: همه ستایش ها ویژه خداست [و مشرکان دور از حقیقت اند]، بلکه بیشترشان تعقّل نمی کنند. (63)
و این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست و بی تردید سرای آخرت، همان زندگی [واقعی و ابدی] است؛ اگر اینان معرفت و دانش داشتند [دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت برنمی گزیدند.] (64)
سلام به بنده های با ارزش خدا به بهشتی های عزیزم
خداوند را هزاران هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت حضورم در این سایت الهی به قول سعیده عزیز غار حرا خدایا شکرت
امروز از خیابان میگذشتم که چشمم به ماشین خورد که جنازه را می برد و این کلمه را دیدم کل نفس ذائقه الموت
کنجکاو شدم و گفتم بیبینم معنی این آیه چیست؟
و سورپرایز شدم از دیدن معنی
هر جانداری چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوی ما بازگردانده می شوید،
وختی نمیفهمم چند دقیقه فرصت زندگی در این جهان را دارم چرا اینقدر زندگی را به خودم سخت میکنم وختی خداوند من میگه آسان آت میکنم برای آسانی ها
وختی امروز نخواستم خودم را به عوامل بیرونی گره بزنم هر کس را می دیدم به جای مقایسه تحسین اش می کردم قلبم باز و باز تر می شد نگاه من امروز به جهان اطراف ام فرق می کرد نسبت به روز های قبل هر روز شاهد تغییر زندگی ام هستم هر روز بهبود پیدا می کنم و تمایلم نسبت به دیگران تغییر کرده دیگر نمی خواهم ناجی دیگرانی باشم که من هیچ تاثیر در زندگی آنها ندارم آرامشم بیشتر شده تمایلم خییلی کم تر شده نسبت به خواسته های که بخاطری بقیه بودن
من همان فرد ساده هستم از همان سادگی لذت می برم.
گرافیک دیزاینر ها یک اصطلاح دارند که Simplicity is an art
و بیشتر این مورد را در زندگی استادم متوجه می شوم که خییلی ساده و آسان گیر به موضوعات نگاه میکنه و من عاشق این کلمه استاد هستم هدایت می شویم
واقعا جهان هم هدایت می کند دیدم چقدر ساده و آسان به چیزی که می خواست در آخر خرید هدایت شدیم
و خانه دوست قدیمی خانواده دوست داشتنی چقدر بچا ها بزرگ شده بودند و چقدر عالی تنیس بازی کردن
برای من خییلی درس داشت بقیه غذا مورد علاقه خودشان را خوردند و استاد هم طبق قانون سلامتی غذای خودش را نوش جان کرد این خییلی درس دارد و چقدر استاد عزیزم به قانون که می گوید عمل می کند و به خودش ارزش قائل هست خدایا هزاران هزاران مرتبه شکرت
و چقدر خانه این خانواده عالی بود و یک محیط آرام و یک ترکیب جادویی با درختان گرفته بود خدایا شکرت
و در اخیر فایل جی کاپ چقدر عالی در مورد ارتباطات توضیح داد خدایا شکرت خدایا شکرت
من عاشق همه شما عزیزان هستم خییلی لذت می برم از خواندن کامنت ها و امروز دیدم کامنت تا هنوز منتشر نشده گفتم بیایم خودم بنویسم کامنت خدایا شکرت
من یتوکل علی الله فهو حسبه” هرکس بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت می کند
به نام خدای من که از آنچه گذشته و آنچه پیش خواهد آمد آگاه است
سلام بر استاد عزیز و مریم جان
فایل زیبایی بود و جدا از زیبایی هایی که داشت به ویژه اون جمله خدا ماشین رو شست وچقدر به دلم نشست ، یه کلاس عملی بود
استاد شما چقدر ذهن خوب و رامی ساختید برا خودتون ، در موقعیت هایی که شما قرار گرفتین من آیا می تونستم متفاوت فکر کنم ؟
چقدر این فایل نکته داره استاد
اونجا که اول دستگاه مدل دیگه ای دیدین و خریدین بعد دستگاه مدنظرتون رو دم در دیدین خداروشکر کردین برای هدایت
اگر من بودم واگویه های ذهنم این بود ؟ چرا از اول اینو ندیدم ، حالا باید این اولیم ببرم پس بدم ، وقتمون گرفته شد، چرا نرفتم دقیق بپرسم ، چرا اینو گذاشتن اینجا ؟ و حس بد و به تنها چیزی که فکر نمیکردم هدایت بود.
اونجا که رفتین مهمونی ولی شام خودتون رو خودتون درست کردین ، اگر من بودم : با این کادوهایی که آوردیم شام هم خودمون درست کنیم ؟ اینم شد مهمونداری کردن ، مگه اینا نمیدونن رژیم ما چیه همونو درست کنن
یا اصلا چرا سفر ما باید با تولد یکی از اینا ست بشه که تو زحمت و خرج بیفتیم ( در این حد ضایع ) ولی شما اینوبه عنوان نکته مثبت یاد میکنین
اونجا که تو ماشین خوابیدین ذهن من حتما میگفت مثلا اومدیم مهمونی این چه مهمونیه ما چرا نباید تو خونه بخوابیم
ولی شما صبح بلند شدین و محو زیبایی های محله شون شدین
استاد شما متفاوتین چون متفاوت برخورد میکنین
نوش جونتون دلخوشی هاتون
نوش جونتون سپاسگزاری های عاشقانه تون
نوش جونتون این خوش عاقبتی که فقط از آن پرهیز کارانه
حقتونه جهانی شدن
اشک می ریزم و اینارو مینویسم و از خدا میخوام بتونم سیکل معیوب ذهنم رو عوض کنم ، اعتراف بهش سخت بود
خدایا در این لحظه مقدس اذان ازت میخوام کمکم کنی من به هر خیری از جانب تو محتاجم
و شما وقتی از یک زاویه دیگه نگاه کردید تحسین تون کردم
چون برام یادگیری داشت
دقیقا ما همینجوری فکر می کنیم
حالا اینجا چون سایت است و توقع مان همین است
این رفتارها را تحسین می کنیم
ولی انگار شما به یادمون آوردید که در زندگی روزانه چطور فکر می شه و برخورد می شه
دقیقا دیشب داشتم در مورد مراسمی که رفته بودم صحبت می کردم و دیدم که من با آنکه ادعایم این است که روی خودم کار کردم رفتار یک نفر در مراسم حال من را بد کرده بود
و من داشتم ناآگاهانه بیان می کردم که یک دفعه به خودم اومدم و گفتم من ادعام می شه روی خودم کار کردم استاد راست می گه بعضی هاتون به ظاهر می گید ما باورهامون عوض شد ولی در بزنگاه ها تغییر باورها خودش را نشون می ده که من دقیقا برام روشن شد اونقدر که احساس می کنم تغییر نکردم ولی خدا را سپاسگزاری کردم که در لحظه فهمیدم که دارم مسیر اشتباه را می روم و سریع مسیرم را تصحیح کردم
چه باران و رحمت الهی که باعث شده این ماشین هیولا و خوش رنگ ما شسته بشه و هزاران برابر زیبایی هاش بیشتر به چشم بیاد
و صحنه زیبای سپاسگزار بودن خانم شایسته عزیز از خداوند که ابن نعمتها را بهشون عطا کرده
یه وقتهایی فکر میکنم میگم خانم شایسته و استاد خیلی متعهدانه به دانسته هاشون عمل میکنند و چقدر همت والایی دارند که حتی در اوج مسافرت هم صبح ها سپاسگزاری هاشون را مینویسند
در حالیکه من خودم را جای اونها تصور میکنم
فکر میکنم اون لحظه اگر خیلی هم سپاسگزار باشم نهایتا با گفتارم سپاسگزاری میکنم و دیگه زمان برای نوشتن نمیگذارم
البته من با ذهن الآنم و در مدار فعلی که هستم
این تصورات را دارم و مطمئنا خانم شایسته عزیز در فضا و مداری که قرار داره دید دیگری نسبت به خداوند و قوانین جهان هستی داره
که البته آگاهانه و با همین داشتن استمرار و تعهد بدستش آورده
ضمن اینکه استاد عزیزمون و خانم شایسته گرانقدر با سالها تلاش لذت بخش و متعهدانه امروز با خدای وجود خودشون یکی شده اند
و وقتی با خدای وجودت یکی باشی کاری بجز عبادت و سپاسگزاری در جهان نیست که ازش لذت واقعی ببری
این را میگم چون من بعد از سالها آشنایی با قوانین
حدودا دو هفته است که بصورت کاملا مستمر و متعهدانه و
متعهدانه و
متعهدانه
دارم بر روی باورهام و بر روی کنترل ورودی هام که منجر شدن به تلاش برای کنترل ذهنم زمان میگذارم و خدای من شاهده که نتایجی را لمس میکنم و اتفاقاتی را توی همین زمان کم تجربه کردم که رویایی و بینظیر و لذت بخش و شاید بگم باور نکردنی ست
خدای من ازت ممنون و سپاسگزارم که من را از دل مشکلاتم به سمت خودت هدایت و راهنمایی کردی
به قول اختر چرخ ادب بانو پروین اعتصامی
زان به تاریکی گذاری بنده را
تا ببیند آن رخ تابنده را
من سالها در مشکلاتم غرق شده بودم
و به قول خانم شایسته عزیزمون
من آسان شده بودم برای آسانی ها
ولی امروز که مدتیست متعهدانه به صحبتهای استاد عزیزم گوش مطلق فرا دادم و هر آنچه که استاد تدریس کرده و تمرینات را با جون و دل انجامشون میدم و احساس میکنم که لطیف تر شدم
چقدر امیدوار تر شدم
خدای عزیزم چقدر انسان تر شدم
و چقدر هیجان دارم برای اتفاقاتی که میدونم برای من در راه است
استاد عزیزم این یکی دو روز شهر اصفهان و اطرافش غرق در باران بود و رحمت الهی
همه جا شسته و تمیز شده و پر شده از حس وجود خداوند
دیشب از ماشینم پیاده شدم و چند لحظه ای ناخودآگاه خیره شدم به آسمان و بدون اینکه متوجه باشم به نشانه احترام دستم روی سینه ام بود و غرق در سپاسگزاری از خداوند شده بودم
یک لحظه به خودم اومدم گفتم خدای من چه اتفاقی برام افتاده
چقدر احساس میکنم من و خداوند یکی هستیم
چقدر بدون فشار و تمرکز کردن روی خودم غرق در سپاسگزاری هستم
درسته اوایل آگاهانه و با فشار آوردن به ذهنم متقاعدش میکردم تا بتونم بابت نعمتهای زندگیم سپاسگزار باشم
ولی الان من و سپاسگزاری و خداوند یکی هستیم
ما بین ما هیچ چیزی وجود نداره
خدای عزیزم چقدر دو روز پیش تو مجتمع محل کارم غرق در نگاه یک دختر کوچولو شدم که تو عالم خودش در حالی بازی کردن بود و من به خودم اومدم دیدم لبخند زیبایی روی لبهامه و غرق در حس و رویای اون کودک شدم و ناخودآگاه در ذهنم سپاسگزاری میکنم برای وجود اون کودکی که نمیشناسمش و برای حس و حال زیبای خودم که دارم تجربه اش میکنم
حس عجیبیست یا رب
نمیدونم شاید کم کم من هم مثل استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی دارم با خدای وجود خودم یکی میشم
که چقدر زیباست این یکی شدن
و من از دل مشکلات و مسائل زندگیم به اینجا رسیدم و دوست دارم تا ابد تو این مسیر استوار و متعهدانه بمونم و لذت ببرم
یه روزی میگفتم خدایا چرا این کار و برام حل نمیکنی
چرا این مشکلات من سالهاست دست از سر من بر نمیداره
چرا و
چرا و
چرا های زیادی تو سرم بود
تا امروز که میگم خدایا سپاسگزارم ازت اگر بهم فرصت دادی تا به ته خط مشکلاتم رسیدم و فقط تو را پناه خودم میدونم
شاید هر کسی در یک نقطه ای به این ته خط رسیده باشه
من هم از دل مشکلاتم به این نقطه رسیدم
و ایمان دارم با استمرار در این مسیر و اطاعت از تمرینها و گفته های استاد عزیزم میتونم مسیر زندگیمو به سمت دلخواهم سوق بدهم
و چه زیباست این مسیر
و چه زیباست خدایی را داشتن که همه جهان از وجود اوست
و خداوند یعنی همه جهان هستی
و من امروز خدایی را دارم که نه با گریه و غم
بلکه با شادی و لبخند و رقص و آواز و لذت بردن به من پاداش میده
و چقدر زیباست بنده این خدا بودن
استاد عزیزم حال این روزهای من حال اون روزهای شماست در بندر عباس
و من امروز درک میکنم که چرا شما اینقدر متعهدانه در این مسیر ایستاده اید و سخاوتمندانه قوانینی که یاد گرفتید را به همه ما آموزش میدهید
خدا قوت ای مرد خدا
از شما استاد عزیزم صمیمانه سپاسگزاری میکنم
از خانم شایسته عزیز و خانم فرهادی عزیز و آقا ابراهیم عزیز مدیر سایت و همه دوستان با ارزشم در سایت و در این خانواده پر مهر سپاسگزاری میکنم که همگی در تغییر روند زندگی من تاثیر بسیاری داشتید و کنارم بوده اید و من همیشه از دانسته ها و تجربه های شما بهره برده ام
از خدای عزیزم بینهایت سپاسگزارم که شما را در مسیر من قرار داده
من سالها آرزوی همچین فضایی را داشتم و امروز همه شما را در کنار خودم دارم
پس سپاسگزار خداوندم بابت حضور پر مهرتون
استاد عزیزم من چندین برابر بیشتر از سن خودم گشته ام
با آدمهای زیادی با قشرها و صنف های زیادی
با مرام ها و مسلک های متفاوتی
که هر کدومشون ادعای درستی داشتند و مسیرشون را بسیار درست و بی عیب میدونستند
نمیخوام بگم اونها خوب بودند یا نه
چون از همه اونها درسهای زیادی گرفتم
ولی شما مسیرت و کلامت و صداقتت تا ابد برای من حق و درست است و پرچمت تا ابد بالاست
استاد عزیزم پرچمت تا عرش کبریا بالاست
شما مسیر و خدایی را به من نشان دادی که
اصل و واقعی و حق است
ازتون ممنونم و سپاسگزارم
دوست دارم از تجربه الآنم براتون بنویسم
قبل از نوشتن این کامنت لحظه دیدن اول فایل ذهنم بهم گفت که کی حال داره الان به زیبایی های این فایل نگاه کنه و کامنت بنویسه
من هم در جوابش گفتم آره بابا ولش کن
حالا بعدا هم میشه تمرین تمرکز بر زیبایی ها را انجام داد
بعد یک لحظه یاد احساسم تو این چند روز افتادم که چقدر زیبا بوده و یادم اومد که از انجام همین تمرینها من به این تجربه ها و احساس زیبا رسیدم
بی درنگ گوشیمو برداشتم و شروع کردم به نوشتن این کامنت و چقدر الان از خودم راضی هستم و بابت چند قطره اشکی که الان تو چشمهام هست و بابت حال خوبی که دارم سپاسگزار خداوند هستم
خدایا شکر که یک قسمت دیگر از سریال سفر به دور آمریکا را میبینم تا بتوانم زیبایی های بیشتری ببینم و در مدار این زیبایی و فراوانی ها قرار بگیرم
خدایا شکر بابت این طبیعت و زیبایی و آسمان آبی و ابرهای سفید و این سرسبزی و درختان بی شمار و سپاس بابت این همه نعمت و برکت که دارم میبینم و منم به سمتشون هدایت میشم ،خدایا تو چقدر فوق العاده ای وچقدر مهربانی که یک سیستم عالی را درست کرده ای که با توجه کردن هرچه را بخواهیم میسازیم و بعد چقدر فوق العاده یکی از دستان توانمندت هرچه که خواسته به دست آورده و الان هم داره مسیر رسیدن به اون خواسته ها را به ما میگه دیگه بستگی به همت و اراده من داره که چقدر باورکنم وچقدر پای در راه بگذارم
خدایا شکر بابت گنجی که در کامنتها وجود دارد و بهترین تمرکز بر نکات مثبت همین کامنتهای فوق العادست .
استاد بزرگ شما فوق العاده جذاب و خوشتیپ و خوش هیکل هستین و چقدر سخاوتمند هستین و چقدر از لحاظ مالی رها هستین که هر هدیه ای را که بخواین برای دیگران تهیه میکنید و اغلب آنچه که خودتون استفاده میکنید و مورد پسندتون هست را برای دیگران هم تهیه میکنید
خدایا شکر که این اندام فوقالعاده را میبینم و منم چنین اندام مناسب و عالی را میسازم
خدایا شکر بابت این وسایل اصل و درجه یک که در این فروشگاه بزرگ و با ارزش میشه تهیه کرد
خدایا شکر بابت این همه امکانات و این امکان پرداخت شدن به سادگی و به راحتی واقعا همه چیز خیلی ساده وشیرین و هیجانی است
چقدر تو این کشور آزادی ،رهایی،اطمینان وجود دارد الی شکر که در مدار دیدن این همه نعمت و برکت هستم و منم به راحتی تجربه میکنم و همین الان با دیدنش چقدر حسم خوب شده و دارم لذت میبرم و همینطور داره فرکانسم میره بالاتر الهی شکرت .
هدایت شدنتون را عشق است خدا همیشه دستتونو
میگیره و میگه از اینجا برین تا آنچه را میخواهید تهیه کنید به به تازگی ها دارم این دست گرفتن لمس میکنم و چقدر حسم خوبه خدا ی من عاشقتم
چقدر این هم زمانی ها لذت بخش و هربار به سادگی در زمان و مکان مناسب قرار میگیرید مثل این دوباری که به جشن تولد هدایت شدین کلا شادی و لذت توی مسیر شماست و منم میخوام و دارم لمسش میکنم جان خدایا شکرت
چقدر شما با اراده و با متعهد هستین به قانون سلامتی و خوب مسلما سلامتی بیشتری را دریافت میکنید یعنی انرژی بیشتر ،حس بهتر ،جسم قویتر ،عملکرد بهتر مغز و هرآنچه که مربوط به سلامتی است واقعا سلولهای شما بارها تشکر میکنند از خدا بابت این که در بدن شما وجود دارند و دارن کیف میکنن
حتی مهم نیست که جشن تولد باشه و هیچ بهانه ای برای تقلب کردن جایز نمیباشد چون که شما حس کردین که این سبک چه ارزشی داره و چقدر لذت بخش و با وجود این همه پیتزای رنگی به هیچ عنوان حتی حوس هم نمیکنید خدا میدونه که استاد چه منطقی را برای قانع کردن ذهن در دوره ی قانون سلامتی درست کردند تبریک میگم و تحسین میکنم این اراده و تعهد و جهاد اکبری برای داشتن اندام و سلامتی و متعهد بودن به قانون سلامتی
فضای خانه ی دوستانمون چقدر پر از انرژی و زیبایی ست و غیر این هم نباید باشد چون شما در این مکان حظور دارین
ماشاالله داش یعقوب چه هیکلی بنا کرده فکر کنم سال بعد باید سقف خونه را بردارن
تحسین میکنم که چنان بازیتون بهتر شده و مهارت کنترل ذهن شما خیلی عالیه
چه هوای زیبایی شده و قرار به کجا سفر کنید خدا میداند چون شما هدایت میشوید به بهترین ها
این 3 روز چقدر بهتون خوش گذشت و این مدتی که این قسمت را دیدم و کامنت را نوشتم خیلی خیلی خیلی بهم خوش گذشت هم تمرین بود برام واسه نوشتن هم با آواز خواندن کامنت نوشتم
خلاصه بگم چقدر راحت میشه از نعمتهای حال حاظرت لذت ببری و خدا میداند که با این استمرار چه نتایج بزرگی را کسب خواهم کرد هرچند همین الان خیلی دارم لذت میبرم
عجب شهر زیبایی خانه های ویلایی با تمیزی و زیبایی و آرامش و صلح و صفا در این کشور چقدر فراوانست
استاد من و مریم بانوی عزیزم ازتون سپاسگذارم بابت این سریال و این همه زیبایی و لذتی که میبرم و قرار به چنین لذتی هدایت بشم
من این فایل رو امروز صبح بعدازینکه از خواب فوق العاده راحت دیشب بیدار شدم وحالم فوق العاده بود دیدم وچقدر حالم رو زیباتر کرد
چه روز شگفت انگیز وبینظیری شده تا همین الان که یه کم از آخر قسمت سریال مونده بودرو که دیدم ودلم خواست الان کامنت بنویسم
بزرگ شدن وبالغ شدن بچه ها پروسه ی تکاملی زیبایی هست که خدارو هزاران بار سپاسگزارم من رو لایق دیدن وحس کردن اون بوسیله دوهدیه ای بوده که به من عطا کرده دوفرزند نازنین :بیست ودو ساله وبیست ساله
استاد وقتی اشاره کردن به بزرگ شدن بچه ها من کمی به عقب برگشتم و به یاد آوردم از لحظه ی بدنیا اومدنشون ،راه رفتنشون،بازی کردنشون،اولین روز مدرسه شون،ورزش کردنشون،درس خوندشون،دوست پیداکردنشون،شیطنتهاشون،لذت بردن من ازشون،محبتهاشون،کم کم مستقل شدنهاشون،دانشگاه رفتنشون،سرکار رفتنشون و……
یک لحظه به خودم که اومدم دیدم از بیست ودو سال پیش تا الان چقدر زود گذشته وبچه ها چقدر تغییرات داشتن
الهی شکرت به خاطر این همه زیبایی
یه چیزی رو مدتهاست که با تمام وجودم حس کردم وپذیرفتم
ما چه سخت بگیریم چه آسون روزگار میگذره
خوشا به سعادت کسانی که دلشون گرم فقط به وجود خدا وهمه چیز رو به خودش سپردن ونگران هیچ چیز نیستن (البته که این تو این موضوع هم تکامل رو باید طی کرد )و سمت خودت رو درست انجام بدی بقیه ش رو بسپاری به خودش
خیلی از خودم راضی هستم که تونستم نمیگم صد درصد ولی تاحد زیادی ثابت قدم باشم ونتایج زندگیم روکه میبینم متوجه میشم
این قسمت از سفر هم خیلی خوش گذشت از خرید عالی ،همون خواسته ی مریم جان واستاد محقق شد/
چه تولدی بود/
چه بازی پینگ پونگی شد/
سه روز فوق العاده همراه با انسانهای فوق العاده/
وپیش به سوی مقصد بعدی که نامعلوم ولی مطمئنا زیباودلنشین
خواستم تشکر کنم بابت کامنت بسیار زیبایتان کلی کیف کردم از خوندنش مخصوصاً این قسمتش:
خوشا به سعادت کسانی که دلشون گرمه فقط به وجود خدا و همه چیز رو به خودش سپردند و نگران هیچی نیستند که البته تو این موضوع هم باید تکامل را طی کرد و سمت خودمون رو درست کنیم بقیهاش رو بسپاریم به خدا
احسنت بر شما با این کامنت فوق العادهتان،راستی یادم اومد بگم وجود این همه ستاره طلایی حکایت از پشت کار و ممارست شما در انجام تکالیف و عمل به آگاهیهاست،دستمریزاد،درود بر شما شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار
سپاسگزارم که وقت گذاشتین وکامنت من رو خوندین خوشحالم که تونستم سهمی داشته باشم در انتقال حال خوب وخداگونه م به شما
سپاسگزارم که زیباترین جمله م رو که مدتهاست سرلوحه زندگیم شده برام دوباره تکرار کردین وبهش توجه خاص داشتین
این روزها با خدای خودم در بهترین حالت ممکن روزگار سپری میکنم واین حالم رو هم به شما پیشکش میکنم که مطمئن هستم بهترین وزیباترین هدیه برای هر انسان خدادوست هست
یه تماسی داشتم از یکی از دوستای دانشگاهم چند روز پیش که یه خاطره ای رو برام بیاد اورد و دوست داشتم بنویسمش تا یااادم نره خدا چجوری کمکم کرد و دلیلشم اینه که جدیدا توجه کردم چقدر فراموشکارم و اگه نتایج کوچک وبزرگمون رو مرور کنیم باعث میشه یادمون نره و باورامونو بزرگتر کنیم. دقت کردم استاد هم چقدر تو دوره ها بارها و بارها موفقیت ها یا هدایت هاشون رو بازگو میکنند و بنظرم همین باعث شده تو مسیر بمونند و یویووار حرکت نکنند.
موضوع مال سال 1400 و من ترم اخر بودم رشته مهندسی کامپیوتر و اصلا برام رشته اسونی نبود و هیچی از برنامه نویسی و اینا سرم نمیشد ,ترم اخر پروژه و کاراموزی داشتم و من هیچی هیچی بلد نبودم که بخوام پروژه بنویسم چون باید یه برنامه طراحی میکردیم با زبان برنامه نویسی که من حتی زبان برنامه نویسی اسمشم بلد نبودم علاقه ام نبود ,برا کاراموزی هم که یا باید کار بلد میبودم یا اینکه اشنایی داشته باشم برام رد کنه که نداشتم. اون موقع هم ارتباط با خدا زیر صفر بود و پول هم نداشتم هیچی و زندگیم از سه جنبه ی دیگه هم درب و داغون بود ,تو اینستا با کلیپ های سنگرزاده که راجب توکل و اینا صحبت میکرد اشنا شدم و کتاب شکرگزاری ,دیگه هیچ راهی نبود من نمیتونستم پاس کنم این دوتارو پولم نداشتم بدم کسی برام بنویسه یا حالا اصلا بنویسه من ارائه بلد نبودم. دانشگاه ازادم بودم بیشتر این روم نمیشد از بابام پول بگیرم و ترم 9 هم بودم یعنی یه ترمم بیشتر شده بود
گفتم خدایا اینو درست کن قربون دستت که دیگ امیدی جز تو نیست و حلش کن من راه بلد نیستم بایدم درسم تا عید تموم بشه حتی گاهی طلبکارانه میخواستم ازش ,هر روزم اینو مینوشتم که اره درسم تموم شد بهترین نمره را گرفتم و فلان
که یه پیام اومد از کانال دانشگاه اگه کسی میخواد بیاد کاراموزی ما یه نفرو میخوایم ,من پاشدم رفتم گفت تو دانشگاه و گفتم چجوریه من میخوام بیام گفت برو ساختمان فلان اتاق فلان یه خانمی هست کمکش بمون ,اقا ما رفتیم دوسه روز تو هفته دوسه ساعت و چقدرم ازم تشکر میکرد و یه بیست گرفتیم و خلاص ,حتی یادمه طبقه سوم بود اتاقش و پنجره که باز میشد بارونو نگاه میکردم چون پاییز بود و چون دانشگاه یکم تو شیب بالا بود خیلی وقتا مه میشد که یادش بخیر واقعا چه لحظات تمیز و نابی بود ,این از کاراموزی
بعدیش پروژه بود گفتم که نه سوادی نه علمی نه پولی هیچی ,نمیدونم چیشد که ب یکی از دوستام گفتم اره قضیه اینه و نمیدونم چه کنم گفتم عهههه چقد خوب من یه دوستی دارم که ایشون برنامه نویس حرفه ای بوده و یه بیماری گرفته که مشکل شنوایی پیدا کرده و دیگه نمیتونه بره سرکار و تو خونه پروژه میگیره گاهی اگه باشه و منم همش میخوام بهش کمک کنم نمیزاره حالا میگم پروژتا میدم بهش بنویسه و اینجوری هم کمکی که میخواستما حالا بیشتر بهش پرداخت میکنم. بعله پروژه من بدون هزینه نوشته شد ولی هنوز اصل کار مونده ,یه توضیحات نوشتاری با توضیحات کامل هم که حدود 100 صفحه تو ورد باید مینوشتیم هم بود که من بشدت ادم اسونگیر یا تنبل بودم بخودم تو درس ,گفتم خدایا اینم یه کاریش کن دیگه من اصلا توانشو ندارم که اینم توسط یکی از بچهای سالهای قبلی بدستم رسید که من فقط اسممو عوض کردم و چندتا عکس
حالا برسیم به ارائه ,منو همین دوستم که گفتم زنگم زد که یاد این خاطره افتادم زنگ زدیم استاد مربوطه که بیاییم توضیح بدیم
من صبحش اومدم یه نگاه به برنامه که برنامه ای بود برای ثبت نام باشگاه ورزشی بود بندازم دیدم اصلا متوجه نمیشم ولش کردم لپتاپو گذاشتم تو کیفو رفتیم ,استاد نشست گفت برام توضیح بده رفتم بگم دیدم اصلا سر در نمیام گفتم استاد خودتون نگاه کنید گفت خودت ننوشتی نه ؟منم زدم زیر خنده که نهههه استاد اصلا بلد هم نیستم ,خلاصه یه ذره مسخره بازی و خنده و گفت فایل توضیحاتت کو نشون دادم گفت خیلی عالیه این ومن بهت 18 میدم اشکالی نیست و خلاصه لیسانس رو گرفتیم تا قبل سال و بعد عید هم رفتم برا مدرک
ولی چندماه بعدش بود که فهمیدم مسیر من چقدررررر جدا بوده. چندماه بعد یه دوستامو دیدم گفت درست تموم شد گفتم اره و اینا گفت پروژت با کی بود و گفتم فلانی گفت اوه مگه میشه با این پاس کنی ,هیشکی باهاش پروژه نمیگیره بخاطر اینکه همه را میندازه راحت مخصوصا اگه بفهمه خودت ننوشتی که بیچارت میکنه و فلانی را مجبور کرده ترم بعد فقط یه پروژه برداره و انداختش گفتم منو که فهمید و نمره هم داد راحت بدون ارائه و هیچی که بنده خدا باور نکرد چندبارم گفتم و دیدم اینطوریه دیگه هیچی نگفتم
و گذشت تا اینکه چند روز پیش همون دوستی که باهم پروژه داشتیم زنگم زد بعد مدتها ,گفت یادته پروژه را اون سال منو انداخت منم دیگه ول کردم درسا برا سه واحد پروژه از بس اعصابم خورد شد و حالا رفتم دانشگاه که بگم اگه بخوام بگیرم باید چه کنم گفتن هزینه ترمهای اون دوسالو میدی به عنوان مرخصی و پول یه ترم جدید را میدی و باز برمیداری این سه واحدو که نزدیک بیست تومن میشه احتمالا
و من همون لحظه یاد خودم افتادم که دیگه انقدر اون سال خسته شدم از درس که اگه این اتفاق برام میوفتاد منم الان همینجور بودم ولی خدا دلهارو برام نرم کرد و برام تمام کارهارو کرد خیلی راحت ,واقعا اسونم کرد
ماها خیلی ازین خاطرات داریم ولی بی ارزش دونستیم و فراموش کردیم که خدا هیییچوقت اعتمادتو خراب نمیکنه ,خدا برای ب انجام رسوندن کارت نه نیاز به پولت داره نه علم و تحصیلت نه روابط نه پارتی هیچی فقط اعتمادتو میخواد
شاید بگیم این لیسانس حالا چی ,ولی همش همینه اگه نمیشد دادمون تو آسمون بود ولی وقتی داد یادمون میره و بی ارزشه برامون ,دنبال نعمتهای بعدی هستیم. این که چیزی نیست اون که چیزی نیست فلان چیز چیه ولی زندگی همیناست ,ما اومدیم توحید و تقوا کنیم
به نام خداوند بخشاینده و هدایتگر
سلام خدمت اساتید عزیز و همسفران خوبم
چقدر خوشحال شدم این خونواده دوست داشتنی رو دوباره دیدم دلم براشون تنگ شده بود و همیشه دوس داشتم استاد عباسمنش یه خبری ازشون به ما بگه
خدارو شکر چقدررر بچه ها بزرگ شدن و هنوز مثل سابق با عشق با همدیگه بازی میکنن من همیشه رفاقت و هم بازی بودن این خانواده رو تحسین میکنم و واقعا لذت میبرم از اینکه اینها بدون اینکه به کسی احتیاج داشته باشن خودشون توی خونشون همه نوع وسایل بازی و سرگرمی رو برای خودشون فراهم کردن و هر وقت دلشون بخواد با همدیگه بازی میکنن و لذت میبرن خدارو شکر
خیلی حال میکنم با پدر خونواده که چقدر مرد باحالیه نمیگه من با این سن بیام پینگ پنگ بازی کنم همش در حال بازی و تفریح سرگرمیه و ثروت هم لاجرم باید به سمت اینجور آدمها بره خدارو صد هزار مرتبه شکر
کاش یه دوستی که زبان آمریکایی متوجه میشه صحبتهای جیکاب رو که داشت اینقدر با اعتماد به نفس جلوی دوربین صحبت میکرد برامون ترجمه کنه احتمالا یه موضوع آموزنده ای باید باشه
خدارو شکر ما که طبق معمول دیدیم و لذت بردیم و برای مدتی تمرکزمون رو گذاشتیم روی زیباییهای این کشور دوست داشتنی و این خانواده باحال و مهماننواز آمریکایی و کلی لذت بردیم
در پایان از استاد عزیز و مریم خانم شایسته هم تشکر ویژه دارم که زحمت این فایلها رو میکشن
برای همه عزیزان و همچنین خودم آرزوی بهترینهارو دارم خدا نگهدار هممون باشه انشالله
بنام یگانه بی همتای جهان هستی
سلام به استاد همیشه سبزم و مهربانوی همیشه شایسته و سلام به روی ماه همه عزیزانم در این خانواده الهی
استاد، اغلب اوقات از ابتدای فایل نکات مثبت رو می نویسیم اما حسن ختام این قسمت صحبتهای جیکوب بود که واقعا من رو تحت تاثیر قرار داد. چقدر این پسر قانون تمرکز بر نکات مثبت و اعراض از ناخواسته ها رو بدرستی متوجه شده بود، معلمی که همه بچه ها از بد بودنش صحبت می کنند اما جیکوب ذهنش رو کنترل می کنه و اینقدر روی نکات مثبت معلمش متمرکز میشه و بهش احترام میذاره که رفتار معلم کلا تغییر می کنه و نه تنها ارتباطش با جیکوب صمیمی میشه بلکه وجه مثبتش رو به همه نشون میده تا جاییکه سال آینده همین معلم با برادر کوچک جیکوب هم که شاگردش میشه، رفتار صمیمی رو در پیش می گیره.
در کل این جیکوب خان، از همون بچگی اش هم پخته تر از سنش رفتار می کرد. و پسر قابل تحسینیه…
چقدر اون دشت ابتدای فایل پهناور و سرسبز بود، و چه تنوعی در جهان وجود داره، اون همه کوه و صخره و ارتفاعات دیگه اینجا توی کانزاس سیتی وجود ندارن و خدارو صد هزار مرتبه شکر که زیبایی دیگه ای رو داریم تجربه می کنیم.
و چقدر خداوند سریع اجابت می کنه، برای خداوند فرقی نمی کنه درخواست یک بارون رو داشته باشیم تا ماشینمون رو تمیز کنه یا درخواست بزرگتری به درگاهش ارسال کنیم. به محض اینکه دستور بده اون خواسته موجود میشه، خدارو شکر که خدایی به این بزرگی داریم.
استاد، سخاوت شما در خرید هدیه برای دوستاتون مثال زدنیه و اینها همه از فضل و لطف خداست، خدا به پولتون برکت بده استاد عزیزم
چقدر خونه آقای رایان زیبا، جادار و پر از انرژی مثبت بود.
یه نکته ای از این فایل خیلی برام بولد شد و اون هم بازی کردن شما و بانو با بچه ها بود، یعنی اون تایمی رو که گذاشتید با بچه ها پینگ پنگ بازی کردید، من رو برد به خاطره ای که من سالها پیش که تازه ازدواج کرده بودم، رفته بودیم خونه عموام و من با یکی از پسر عموهام مشغول بازی شدم که همسرم از اتاق فرمان چشمو ابرو داد که زشته بیا بشین پیش بزرگترها ولی چقدر اینجا همه چی در صلح و آرامشه و هرکسی هرجایی هرکاری دلش بخواد بدون سرزنش دیگران می تونه انجام بده.
استاد، چشم نخورم پینگ پنگ هم خیلی خوبه ، انشالله یه روزی میام پارادایس مچ می ندازیم ، اصن ده هیچ به نفع شما بازی رو شروع می کنیم که بتونید بهم برسید. عاشقتم استاد
برای شما و بانوی شایستگی ها آرزوی سلامتی و بهروزی دارم
دوستان دوستداشتنی من، انشالله هرچی از دلتون می گذره تو زندگی تون هم جاری بشه
مانا باشید و شاد زی…
سلام عمو رضا
امیدوارم حالت خوب خوب باشه
تبریک میگم ورودتون به این خانواده صمیمی را
درسته ک بیش از ی سال و خرده ای عضوی
ولی من اولین بار
چهره زیبای شما را میبینم
خیلی خیلی حال کردم با این کری ک خوندی
بزن این استاد را بترکونش
یخرده بخندیم
حالا خارج از شوخی
میخواستم بگم
ک امروز صبح ک از خواب بیدار شدم
تو ستاره قطبی نوشتم خدا ی پولی بیاد تو حسابم
به ی ثانیه نکشید
هنوز درخواست بعدی را ننوشته بودم
ک پیام واریز برام اومد
انقده سریع الحسابه
آقا رضا جان سلام وقتت بخیر امیدوارم حالت عالی باشه برادر کامنتت خیلی عالی بود مخصوصاً قسمتی که من دنبال ترجمه کردنش بودم شما برام زحمت کشیدین و نوشتید خدایا شکرت همچنین دعای آخر کامنتات رو هم خیلی دوست دارم خیلی زیباست آفرین بر شما.
مانا باشید و شاد زی…
ای که با نامت جهان آغاز شد دفتر ماهم به نامت بازشد دفتری که ازنام تو زیور گرفت کار آن ازچرخ بالاتر گرفت
سلام استاد وبانو شایسته عزیز
چقدر منتظر این فایل بودم تو فایل قبل گفتید که تولد دعوت هستید .همش منتظر بودم ببینم تولد کی هست
بعد که دیدم متوجه شدم تولد همون دوستتون که اومده بود به پردایس
استاد ماشاالله چقدر بزرگ شدن بچه ها نمی دونید من چقدر ذوق کردم وقتی دیدمشون
چقدر حس خوبی بود دیدنشون. بعد که خوابیدم تو خوابم هم اومده بودن
شما هم مثله همیشه دست دلبازانه خرید میکنید آدم کیف میکنه .
چقدر شما رو تحسین میکنم که انقدر پایبند به دوره سلامتی هستید حتی در کنار اون پیتزا ها واقعا دمت گرم
چقدر دارم لذت میبرم کنارتون تاحالا هیچ کس هیچ چیزی اینجوری حال من رو خوب نگه نداشته بود
همه چیز آرومه. سرجاشه .
من خیلی ثروتمند هستم که با استادی مثله شما آشنا شدم
خدا قوتتان
به نام ربی که تمام ستایش ها از آن اوست
سلامی پر از انرژی و اشتیاق از زنده بودنم در این لحظه
به به استاد با عجب صحنه ای فایل شروع شد تو عجب منطقه مشتی خوابیدین یه سطح همواااار و سبززززز و زیبااااا خدایا شکرت که با این بارون فوق العاده محیطو با طراوت کردی و زیبایی رو صد چندان کردی
اون لبخند رو صورت خانوم شایسته هنگام نوشتن شکرگزاری هاش حاکی از کلییییی فرکانس فوق العاده ای بود که در حال ارسال شدنه
واقعا که بزرگترین نعمتی که خداوند به ما عطا کرده سپاسگزاریه و هرکس این عادتو توی خودش ایجاد کرده باشه واقعا طعم آرامش رو میتونه بچشه چرا که شکرگزاری بالاترییییین فرکانسو داره که تو سخت ترین لحظات اگر به زندگیمون نگاه کنیم کلی نعمت مارو فراگرفته که اگه نبود اوضاع از اینم بدتر میشد
امروز صبح تا از خواب بیدار شدم دستای خودمو بوسیدم و وجودم پر از اشتیاق بود گفتم زری امروز هم زنده ای نفس میکشی میدونی چقدر آدم دیروزشون به امروز نرسیده و این خورشید زیبای امروزو ندیدن خدایا شکرت که امروزهم بهم فرصت زندگی دادی که یک روز دیگه این جهان رو تجربش کنم
واااو اون توربینهای خوشکلو ببین اتفاقا دیروز یه عالمه راجب این نعمت بزرگ و این ایده ای که چقدر به انسانها و به این جهانمون خیر رسونده مطالعه میکردم تا فراوانی رو از توش بکشم بیرون و باورهای خوشکل واسه خودم بسازم
همین باد که اغلب آدمها ازش ناراضین چقدر انرژی برامون تولید و ذخیره میکنه چقدر کسب و کارهای جدید ایجاد کرده و حتی از لحاظ اقتصادی اون انرژی برقی که این توربینها تولید میکنن بسیار به صرفه تره
بادی که بی مصرف به نظر میاد ببین چطور باعث رشد و پیشرفت جهان شده باعث راحت تر شدن کار شده چیزی که کاملا رایگانه
ما باید از شرایط جهان استفاده کنیم و ثروت بسازیم به هرجا که نگاه کنی فرصت برای ثروت ساختن هست
چقدر آدمها هر روز رشد میکنن و هر روز باهوش تر و ایده پرداز تر میشن که با یک ایده از انرژی باد میتونن برق بسازن این یعنی جهان پر از فرصته پر از ایده است که میشه ازشون ثروت ساخت و باعث رشد جهان شد
و جهان از تو حمایت میکنه چون در مسیرش حرکت میکنی
مثل الان زندگی من که من تصمیم گرفتم روی باورهای ثروتساز و فراوانی کار کنم و هروز موقعیتها و شرایط جدید برام پیش میاد حتی توی سایت موقعیتی برام پیش میاد تا بتونم بیشتر و بیشتر فراوانی رو ببینم و بیشتر و بیشتر ازش حرف بزنم و تحسینش کنم ، جهان از من حمایت میکنه
چونکه در ادامه من فروشگاهی میبینم که چقدر ثروتمنده که اینهمه وسایل برقی و چیزهایی که اینجایی که من هستم فقط باید بری از لوازم خونگی ها بخری و تازه سفارش بدی و برات بیارن این فروشگاه به راحتی یه عالمه داره و برات گزاشته که خودت ببینی تصمیم بگیری و برداری یعنی اون لحظه که این فروشگاهو دیدم گفتم خدای من الان یعنی چقدر سرمایه تو این فروشگاه خوابیده و چقدر آدما ازش خرید کردن که چنین بستری رو فراهم کرده و خدااای من عجب سیستم پرداختی داره
چقدر مشتری زیاده و در حجم بالا ازشون خرید میشه (من هر سبدی تو تصاویر میدیم پر بوووود) که چنین ایده ای دادن واسه راحت تر و سریع تر شدن پرداخت
چقدر تکنولوژی پیشرفت کرده چقدر هر روز همه چیز بهتر میشه راحت تر میشه سریع تر میشه چقدر دنیا هر روز قشنگ تر میشه و جای بهتری میشه برای زندگی کردن
و مورد دوم دیدن استادیه که برای هدیه خریدن برای یه نفر دیگه اول میره اپل استور بعد میره بهترین مارکی که خودش ازش راضیه میخره
اونچه که برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند
و البته که این رفتار آدمیه که سالها پیش واسه رفتن خونه عمویی که واسه عید دعوتشون میکرده کلی خجالت میکشیده که قراره دست خالی بره و الان داره از بهترینهایی که سراغ داره خرید میکنه
ببین چقدر آدمها میتونن تغییر کنن اگر باورهاشونو عوض کنن و اگر متعهد باشن برای تغییر
و ببین یک انسان چقدر میتونه ثروت بسازه که چیزهایی که خیلیا حتی برای خودشونم نمیتونن بخرن برای هدیه میخره
به هنگام سختی مشو ناامید
کز ابر سیه بارد آب سپید
اینجاست که باید دهان ذهن عصیانگرو بدوزی و بگی ثروتمند شدن باشکوه است
ثروت الهیه و ارزشمنده
ثروت بهترین نعمت خداونده
ثروت مقدس و پاکه
جهان ما ثروتمنده و ما در ثروت بی انتها متولد شدیم
توانایی ثروت ساختن با تولدم در درون من متولد شده و تا آخرین لحظه عمرم با منه
بی تردید خداوند رب من و رب شماست پس اورا بپرستید که این است راه راست(زخرف64)
خدایا شکرت که تنها تویی و جز تو نیست و من عاشقتم عاشقتم عاشقتم خدای من
به نام خداوند توانا و دانا
کل نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ ۖ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ﴿5٧﴾
هر جانداری چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوی ما بازگردانده می شوید، (57)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّهِ غُرَفًا تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ﴿5٨﴾
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند حتماً آنان را در قصرهایی رفیع و با ارزش از بهشت که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، جای خواهیم داد، در آنجا جاودانه اند؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان. (58)
الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿5٩﴾
همانان که [برای حفظ ایمان، اخلاق و عمل صالح] شکیبایی ورزیدند و همواره بر پروردگارشان توکل می کنند. (59)
60
وَکَأَیِّنْ مِنْ دَابَّهٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ ۚ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿6٠﴾
چه بسیارند جنبندگانی که قدرت ندارند [به دست آوردن] روزی خود را بر عهده بگیرند، خداست که به آنان و شما روزی می دهد، و او شنوا و داناست. (60)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ ﴿6١﴾
اگر از آنان [که شرک می ورزند] بپرسی: چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام و مسخّر کرده؟ بی تردید خواهند گفت: خدا. پس چگونه [از حق به باطل] منحرف می شوند؟! (61)
اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿6٢﴾
خدا روزی را برای هرکس از بندگانش که بخواهد وسعت می دهد و یا تنگ می گیرد؛ یقیناً خدا بر هر کاری تواناست، (62)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ ۚ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿6٣﴾
و اگر از آنان بپرسی: چه کسی از آسمان آبی نازل کرد و به وسیله آن زمین را پس از مردگی اش زنده ساخت؟ بی تردید خواهند گفت: خدا. بگو: همه ستایش ها ویژه خداست [و مشرکان دور از حقیقت اند]، بلکه بیشترشان تعقّل نمی کنند. (63)
وَمَا هَٰذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿64﴾
و این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست و بی تردید سرای آخرت، همان زندگی [واقعی و ابدی] است؛ اگر اینان معرفت و دانش داشتند [دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت برنمی گزیدند.] (64)
سلام به بنده های با ارزش خدا به بهشتی های عزیزم
خداوند را هزاران هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت حضورم در این سایت الهی به قول سعیده عزیز غار حرا خدایا شکرت
امروز از خیابان میگذشتم که چشمم به ماشین خورد که جنازه را می برد و این کلمه را دیدم کل نفس ذائقه الموت
کنجکاو شدم و گفتم بیبینم معنی این آیه چیست؟
و سورپرایز شدم از دیدن معنی
هر جانداری چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوی ما بازگردانده می شوید،
وختی نمیفهمم چند دقیقه فرصت زندگی در این جهان را دارم چرا اینقدر زندگی را به خودم سخت میکنم وختی خداوند من میگه آسان آت میکنم برای آسانی ها
وختی امروز نخواستم خودم را به عوامل بیرونی گره بزنم هر کس را می دیدم به جای مقایسه تحسین اش می کردم قلبم باز و باز تر می شد نگاه من امروز به جهان اطراف ام فرق می کرد نسبت به روز های قبل هر روز شاهد تغییر زندگی ام هستم هر روز بهبود پیدا می کنم و تمایلم نسبت به دیگران تغییر کرده دیگر نمی خواهم ناجی دیگرانی باشم که من هیچ تاثیر در زندگی آنها ندارم آرامشم بیشتر شده تمایلم خییلی کم تر شده نسبت به خواسته های که بخاطری بقیه بودن
من همان فرد ساده هستم از همان سادگی لذت می برم.
گرافیک دیزاینر ها یک اصطلاح دارند که Simplicity is an art
و بیشتر این مورد را در زندگی استادم متوجه می شوم که خییلی ساده و آسان گیر به موضوعات نگاه میکنه و من عاشق این کلمه استاد هستم هدایت می شویم
واقعا جهان هم هدایت می کند دیدم چقدر ساده و آسان به چیزی که می خواست در آخر خرید هدایت شدیم
و خانه دوست قدیمی خانواده دوست داشتنی چقدر بچا ها بزرگ شده بودند و چقدر عالی تنیس بازی کردن
برای من خییلی درس داشت بقیه غذا مورد علاقه خودشان را خوردند و استاد هم طبق قانون سلامتی غذای خودش را نوش جان کرد این خییلی درس دارد و چقدر استاد عزیزم به قانون که می گوید عمل می کند و به خودش ارزش قائل هست خدایا هزاران هزاران مرتبه شکرت
و چقدر خانه این خانواده عالی بود و یک محیط آرام و یک ترکیب جادویی با درختان گرفته بود خدایا شکرت
و در اخیر فایل جی کاپ چقدر عالی در مورد ارتباطات توضیح داد خدایا شکرت خدایا شکرت
من عاشق همه شما عزیزان هستم خییلی لذت می برم از خواندن کامنت ها و امروز دیدم کامنت تا هنوز منتشر نشده گفتم بیایم خودم بنویسم کامنت خدایا شکرت
من یتوکل علی الله فهو حسبه” هرکس بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت می کند
به نام خدای من که از آنچه گذشته و آنچه پیش خواهد آمد آگاه است
سلام بر استاد عزیز و مریم جان
فایل زیبایی بود و جدا از زیبایی هایی که داشت به ویژه اون جمله خدا ماشین رو شست وچقدر به دلم نشست ، یه کلاس عملی بود
استاد شما چقدر ذهن خوب و رامی ساختید برا خودتون ، در موقعیت هایی که شما قرار گرفتین من آیا می تونستم متفاوت فکر کنم ؟
چقدر این فایل نکته داره استاد
اونجا که اول دستگاه مدل دیگه ای دیدین و خریدین بعد دستگاه مدنظرتون رو دم در دیدین خداروشکر کردین برای هدایت
اگر من بودم واگویه های ذهنم این بود ؟ چرا از اول اینو ندیدم ، حالا باید این اولیم ببرم پس بدم ، وقتمون گرفته شد، چرا نرفتم دقیق بپرسم ، چرا اینو گذاشتن اینجا ؟ و حس بد و به تنها چیزی که فکر نمیکردم هدایت بود.
اونجا که رفتین مهمونی ولی شام خودتون رو خودتون درست کردین ، اگر من بودم : با این کادوهایی که آوردیم شام هم خودمون درست کنیم ؟ اینم شد مهمونداری کردن ، مگه اینا نمیدونن رژیم ما چیه همونو درست کنن
یا اصلا چرا سفر ما باید با تولد یکی از اینا ست بشه که تو زحمت و خرج بیفتیم ( در این حد ضایع ) ولی شما اینوبه عنوان نکته مثبت یاد میکنین
اونجا که تو ماشین خوابیدین ذهن من حتما میگفت مثلا اومدیم مهمونی این چه مهمونیه ما چرا نباید تو خونه بخوابیم
ولی شما صبح بلند شدین و محو زیبایی های محله شون شدین
استاد شما متفاوتین چون متفاوت برخورد میکنین
نوش جونتون دلخوشی هاتون
نوش جونتون سپاسگزاری های عاشقانه تون
نوش جونتون این خوش عاقبتی که فقط از آن پرهیز کارانه
حقتونه جهانی شدن
اشک می ریزم و اینارو مینویسم و از خدا میخوام بتونم سیکل معیوب ذهنم رو عوض کنم ، اعتراف بهش سخت بود
خدایا در این لحظه مقدس اذان ازت میخوام کمکم کنی من به هر خیری از جانب تو محتاجم
سلام فرزانه عزیزم
چقدر از کامنتت لذت بردم
چقدر ما عادت کردیم به اینگونه رفتارهای استاد
و شما وقتی از یک زاویه دیگه نگاه کردید تحسین تون کردم
چون برام یادگیری داشت
دقیقا ما همینجوری فکر می کنیم
حالا اینجا چون سایت است و توقع مان همین است
این رفتارها را تحسین می کنیم
ولی انگار شما به یادمون آوردید که در زندگی روزانه چطور فکر می شه و برخورد می شه
دقیقا دیشب داشتم در مورد مراسمی که رفته بودم صحبت می کردم و دیدم که من با آنکه ادعایم این است که روی خودم کار کردم رفتار یک نفر در مراسم حال من را بد کرده بود
و من داشتم ناآگاهانه بیان می کردم که یک دفعه به خودم اومدم و گفتم من ادعام می شه روی خودم کار کردم استاد راست می گه بعضی هاتون به ظاهر می گید ما باورهامون عوض شد ولی در بزنگاه ها تغییر باورها خودش را نشون می ده که من دقیقا برام روشن شد اونقدر که احساس می کنم تغییر نکردم ولی خدا را سپاسگزاری کردم که در لحظه فهمیدم که دارم مسیر اشتباه را می روم و سریع مسیرم را تصحیح کردم
ممنون بابت این کامنتون واقعا برای من پیام داشت.
همیشه شاد و سلامت باشید
سلام مرضیه جان
ممنونم که برام نوشتی دوست خوبم
این حرفارو خیلی دلی و از روی صدق بی رودرواسی با خودم نوشتم تا این ایرادو بپذیرم و تغییر کنم
چون این فایلها مسکن نیستند باید اینارو زندگی کرد
وقتی دگمه ارسال رو زدم ذهنم گفت این تأیید نمیشه بدآموزی داره
بعدشم نجوی میکرد که همه از زیبایی ها نوشتن ، کامنت تو چقدر کنتراست داره با اینا
در حد چند ثانیه اینارو گفت ، گفتم من میخواهم خودسازی کنم ، خودسازی هم اولش یه کم درد داره ، باید با خودم روبرو بشم تا اصلاح کنم بعدش آروم شدم
شما هم همیشه سلامت موفق و سربلند باشید مرضیه عزیزم
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم
و خانم شایسته گرانقدر
و همه دوستان گلم
چه طبیعتی زیبایی
چه باران و رحمت الهی که باعث شده این ماشین هیولا و خوش رنگ ما شسته بشه و هزاران برابر زیبایی هاش بیشتر به چشم بیاد
و صحنه زیبای سپاسگزار بودن خانم شایسته عزیز از خداوند که ابن نعمتها را بهشون عطا کرده
یه وقتهایی فکر میکنم میگم خانم شایسته و استاد خیلی متعهدانه به دانسته هاشون عمل میکنند و چقدر همت والایی دارند که حتی در اوج مسافرت هم صبح ها سپاسگزاری هاشون را مینویسند
در حالیکه من خودم را جای اونها تصور میکنم
فکر میکنم اون لحظه اگر خیلی هم سپاسگزار باشم نهایتا با گفتارم سپاسگزاری میکنم و دیگه زمان برای نوشتن نمیگذارم
البته من با ذهن الآنم و در مدار فعلی که هستم
این تصورات را دارم و مطمئنا خانم شایسته عزیز در فضا و مداری که قرار داره دید دیگری نسبت به خداوند و قوانین جهان هستی داره
که البته آگاهانه و با همین داشتن استمرار و تعهد بدستش آورده
ضمن اینکه استاد عزیزمون و خانم شایسته گرانقدر با سالها تلاش لذت بخش و متعهدانه امروز با خدای وجود خودشون یکی شده اند
و وقتی با خدای وجودت یکی باشی کاری بجز عبادت و سپاسگزاری در جهان نیست که ازش لذت واقعی ببری
این را میگم چون من بعد از سالها آشنایی با قوانین
حدودا دو هفته است که بصورت کاملا مستمر و متعهدانه و
متعهدانه و
متعهدانه
دارم بر روی باورهام و بر روی کنترل ورودی هام که منجر شدن به تلاش برای کنترل ذهنم زمان میگذارم و خدای من شاهده که نتایجی را لمس میکنم و اتفاقاتی را توی همین زمان کم تجربه کردم که رویایی و بینظیر و لذت بخش و شاید بگم باور نکردنی ست
خدای من ازت ممنون و سپاسگزارم که من را از دل مشکلاتم به سمت خودت هدایت و راهنمایی کردی
به قول اختر چرخ ادب بانو پروین اعتصامی
زان به تاریکی گذاری بنده را
تا ببیند آن رخ تابنده را
من سالها در مشکلاتم غرق شده بودم
و به قول خانم شایسته عزیزمون
من آسان شده بودم برای آسانی ها
ولی امروز که مدتیست متعهدانه به صحبتهای استاد عزیزم گوش مطلق فرا دادم و هر آنچه که استاد تدریس کرده و تمرینات را با جون و دل انجامشون میدم و احساس میکنم که لطیف تر شدم
چقدر امیدوار تر شدم
خدای عزیزم چقدر انسان تر شدم
و چقدر هیجان دارم برای اتفاقاتی که میدونم برای من در راه است
استاد عزیزم این یکی دو روز شهر اصفهان و اطرافش غرق در باران بود و رحمت الهی
همه جا شسته و تمیز شده و پر شده از حس وجود خداوند
دیشب از ماشینم پیاده شدم و چند لحظه ای ناخودآگاه خیره شدم به آسمان و بدون اینکه متوجه باشم به نشانه احترام دستم روی سینه ام بود و غرق در سپاسگزاری از خداوند شده بودم
یک لحظه به خودم اومدم گفتم خدای من چه اتفاقی برام افتاده
چقدر احساس میکنم من و خداوند یکی هستیم
چقدر بدون فشار و تمرکز کردن روی خودم غرق در سپاسگزاری هستم
درسته اوایل آگاهانه و با فشار آوردن به ذهنم متقاعدش میکردم تا بتونم بابت نعمتهای زندگیم سپاسگزار باشم
ولی الان من و سپاسگزاری و خداوند یکی هستیم
ما بین ما هیچ چیزی وجود نداره
خدای عزیزم چقدر دو روز پیش تو مجتمع محل کارم غرق در نگاه یک دختر کوچولو شدم که تو عالم خودش در حالی بازی کردن بود و من به خودم اومدم دیدم لبخند زیبایی روی لبهامه و غرق در حس و رویای اون کودک شدم و ناخودآگاه در ذهنم سپاسگزاری میکنم برای وجود اون کودکی که نمیشناسمش و برای حس و حال زیبای خودم که دارم تجربه اش میکنم
حس عجیبیست یا رب
نمیدونم شاید کم کم من هم مثل استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی دارم با خدای وجود خودم یکی میشم
که چقدر زیباست این یکی شدن
و من از دل مشکلات و مسائل زندگیم به اینجا رسیدم و دوست دارم تا ابد تو این مسیر استوار و متعهدانه بمونم و لذت ببرم
یه روزی میگفتم خدایا چرا این کار و برام حل نمیکنی
چرا این مشکلات من سالهاست دست از سر من بر نمیداره
چرا و
چرا و
چرا های زیادی تو سرم بود
تا امروز که میگم خدایا سپاسگزارم ازت اگر بهم فرصت دادی تا به ته خط مشکلاتم رسیدم و فقط تو را پناه خودم میدونم
شاید هر کسی در یک نقطه ای به این ته خط رسیده باشه
من هم از دل مشکلاتم به این نقطه رسیدم
و ایمان دارم با استمرار در این مسیر و اطاعت از تمرینها و گفته های استاد عزیزم میتونم مسیر زندگیمو به سمت دلخواهم سوق بدهم
و چه زیباست این مسیر
و چه زیباست خدایی را داشتن که همه جهان از وجود اوست
و خداوند یعنی همه جهان هستی
و من امروز خدایی را دارم که نه با گریه و غم
بلکه با شادی و لبخند و رقص و آواز و لذت بردن به من پاداش میده
و چقدر زیباست بنده این خدا بودن
استاد عزیزم حال این روزهای من حال اون روزهای شماست در بندر عباس
و من امروز درک میکنم که چرا شما اینقدر متعهدانه در این مسیر ایستاده اید و سخاوتمندانه قوانینی که یاد گرفتید را به همه ما آموزش میدهید
خدا قوت ای مرد خدا
از شما استاد عزیزم صمیمانه سپاسگزاری میکنم
از خانم شایسته عزیز و خانم فرهادی عزیز و آقا ابراهیم عزیز مدیر سایت و همه دوستان با ارزشم در سایت و در این خانواده پر مهر سپاسگزاری میکنم که همگی در تغییر روند زندگی من تاثیر بسیاری داشتید و کنارم بوده اید و من همیشه از دانسته ها و تجربه های شما بهره برده ام
از خدای عزیزم بینهایت سپاسگزارم که شما را در مسیر من قرار داده
من سالها آرزوی همچین فضایی را داشتم و امروز همه شما را در کنار خودم دارم
پس سپاسگزار خداوندم بابت حضور پر مهرتون
استاد عزیزم من چندین برابر بیشتر از سن خودم گشته ام
با آدمهای زیادی با قشرها و صنف های زیادی
با مرام ها و مسلک های متفاوتی
که هر کدومشون ادعای درستی داشتند و مسیرشون را بسیار درست و بی عیب میدونستند
نمیخوام بگم اونها خوب بودند یا نه
چون از همه اونها درسهای زیادی گرفتم
ولی شما مسیرت و کلامت و صداقتت تا ابد برای من حق و درست است و پرچمت تا ابد بالاست
استاد عزیزم پرچمت تا عرش کبریا بالاست
شما مسیر و خدایی را به من نشان دادی که
اصل و واقعی و حق است
ازتون ممنونم و سپاسگزارم
دوست دارم از تجربه الآنم براتون بنویسم
قبل از نوشتن این کامنت لحظه دیدن اول فایل ذهنم بهم گفت که کی حال داره الان به زیبایی های این فایل نگاه کنه و کامنت بنویسه
من هم در جوابش گفتم آره بابا ولش کن
حالا بعدا هم میشه تمرین تمرکز بر زیبایی ها را انجام داد
بعد یک لحظه یاد احساسم تو این چند روز افتادم که چقدر زیبا بوده و یادم اومد که از انجام همین تمرینها من به این تجربه ها و احساس زیبا رسیدم
بی درنگ گوشیمو برداشتم و شروع کردم به نوشتن این کامنت و چقدر الان از خودم راضی هستم و بابت چند قطره اشکی که الان تو چشمهام هست و بابت حال خوبی که دارم سپاسگزار خداوند هستم
در پناه خداوند یکتا تندرست باشید و سرافراز
به نام خالق هدایتگر
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم بانوی عزیزم
سلام به خانواده ی بهشتی عزیزم
خدایا شکر که یک قسمت دیگر از سریال سفر به دور آمریکا را میبینم تا بتوانم زیبایی های بیشتری ببینم و در مدار این زیبایی و فراوانی ها قرار بگیرم
خدایا شکر بابت این طبیعت و زیبایی و آسمان آبی و ابرهای سفید و این سرسبزی و درختان بی شمار و سپاس بابت این همه نعمت و برکت که دارم میبینم و منم به سمتشون هدایت میشم ،خدایا تو چقدر فوق العاده ای وچقدر مهربانی که یک سیستم عالی را درست کرده ای که با توجه کردن هرچه را بخواهیم میسازیم و بعد چقدر فوق العاده یکی از دستان توانمندت هرچه که خواسته به دست آورده و الان هم داره مسیر رسیدن به اون خواسته ها را به ما میگه دیگه بستگی به همت و اراده من داره که چقدر باورکنم وچقدر پای در راه بگذارم
خدایا شکر بابت گنجی که در کامنتها وجود دارد و بهترین تمرکز بر نکات مثبت همین کامنتهای فوق العادست .
استاد بزرگ شما فوق العاده جذاب و خوشتیپ و خوش هیکل هستین و چقدر سخاوتمند هستین و چقدر از لحاظ مالی رها هستین که هر هدیه ای را که بخواین برای دیگران تهیه میکنید و اغلب آنچه که خودتون استفاده میکنید و مورد پسندتون هست را برای دیگران هم تهیه میکنید
خدایا شکر که این اندام فوقالعاده را میبینم و منم چنین اندام مناسب و عالی را میسازم
خدایا شکر بابت این وسایل اصل و درجه یک که در این فروشگاه بزرگ و با ارزش میشه تهیه کرد
خدایا شکر بابت این همه امکانات و این امکان پرداخت شدن به سادگی و به راحتی واقعا همه چیز خیلی ساده وشیرین و هیجانی است
چقدر تو این کشور آزادی ،رهایی،اطمینان وجود دارد الی شکر که در مدار دیدن این همه نعمت و برکت هستم و منم به راحتی تجربه میکنم و همین الان با دیدنش چقدر حسم خوب شده و دارم لذت میبرم و همینطور داره فرکانسم میره بالاتر الهی شکرت .
هدایت شدنتون را عشق است خدا همیشه دستتونو
میگیره و میگه از اینجا برین تا آنچه را میخواهید تهیه کنید به به تازگی ها دارم این دست گرفتن لمس میکنم و چقدر حسم خوبه خدا ی من عاشقتم
چقدر این هم زمانی ها لذت بخش و هربار به سادگی در زمان و مکان مناسب قرار میگیرید مثل این دوباری که به جشن تولد هدایت شدین کلا شادی و لذت توی مسیر شماست و منم میخوام و دارم لمسش میکنم جان خدایا شکرت
چقدر شما با اراده و با متعهد هستین به قانون سلامتی و خوب مسلما سلامتی بیشتری را دریافت میکنید یعنی انرژی بیشتر ،حس بهتر ،جسم قویتر ،عملکرد بهتر مغز و هرآنچه که مربوط به سلامتی است واقعا سلولهای شما بارها تشکر میکنند از خدا بابت این که در بدن شما وجود دارند و دارن کیف میکنن
حتی مهم نیست که جشن تولد باشه و هیچ بهانه ای برای تقلب کردن جایز نمیباشد چون که شما حس کردین که این سبک چه ارزشی داره و چقدر لذت بخش و با وجود این همه پیتزای رنگی به هیچ عنوان حتی حوس هم نمیکنید خدا میدونه که استاد چه منطقی را برای قانع کردن ذهن در دوره ی قانون سلامتی درست کردند تبریک میگم و تحسین میکنم این اراده و تعهد و جهاد اکبری برای داشتن اندام و سلامتی و متعهد بودن به قانون سلامتی
فضای خانه ی دوستانمون چقدر پر از انرژی و زیبایی ست و غیر این هم نباید باشد چون شما در این مکان حظور دارین
ماشاالله داش یعقوب چه هیکلی بنا کرده فکر کنم سال بعد باید سقف خونه را بردارن
تحسین میکنم که چنان بازیتون بهتر شده و مهارت کنترل ذهن شما خیلی عالیه
چه هوای زیبایی شده و قرار به کجا سفر کنید خدا میداند چون شما هدایت میشوید به بهترین ها
این 3 روز چقدر بهتون خوش گذشت و این مدتی که این قسمت را دیدم و کامنت را نوشتم خیلی خیلی خیلی بهم خوش گذشت هم تمرین بود برام واسه نوشتن هم با آواز خواندن کامنت نوشتم
خلاصه بگم چقدر راحت میشه از نعمتهای حال حاظرت لذت ببری و خدا میداند که با این استمرار چه نتایج بزرگی را کسب خواهم کرد هرچند همین الان خیلی دارم لذت میبرم
عجب شهر زیبایی خانه های ویلایی با تمیزی و زیبایی و آرامش و صلح و صفا در این کشور چقدر فراوانست
استاد من و مریم بانوی عزیزم ازتون سپاسگذارم بابت این سریال و این همه زیبایی و لذتی که میبرم و قرار به چنین لذتی هدایت بشم
عاشق همتونم
سپاس خالق من
به نام خدای مهربانم
سلام به همه عزیزانم
من این فایل رو امروز صبح بعدازینکه از خواب فوق العاده راحت دیشب بیدار شدم وحالم فوق العاده بود دیدم وچقدر حالم رو زیباتر کرد
چه روز شگفت انگیز وبینظیری شده تا همین الان که یه کم از آخر قسمت سریال مونده بودرو که دیدم ودلم خواست الان کامنت بنویسم
بزرگ شدن وبالغ شدن بچه ها پروسه ی تکاملی زیبایی هست که خدارو هزاران بار سپاسگزارم من رو لایق دیدن وحس کردن اون بوسیله دوهدیه ای بوده که به من عطا کرده دوفرزند نازنین :بیست ودو ساله وبیست ساله
استاد وقتی اشاره کردن به بزرگ شدن بچه ها من کمی به عقب برگشتم و به یاد آوردم از لحظه ی بدنیا اومدنشون ،راه رفتنشون،بازی کردنشون،اولین روز مدرسه شون،ورزش کردنشون،درس خوندشون،دوست پیداکردنشون،شیطنتهاشون،لذت بردن من ازشون،محبتهاشون،کم کم مستقل شدنهاشون،دانشگاه رفتنشون،سرکار رفتنشون و……
یک لحظه به خودم که اومدم دیدم از بیست ودو سال پیش تا الان چقدر زود گذشته وبچه ها چقدر تغییرات داشتن
الهی شکرت به خاطر این همه زیبایی
یه چیزی رو مدتهاست که با تمام وجودم حس کردم وپذیرفتم
ما چه سخت بگیریم چه آسون روزگار میگذره
خوشا به سعادت کسانی که دلشون گرم فقط به وجود خدا وهمه چیز رو به خودش سپردن ونگران هیچ چیز نیستن (البته که این تو این موضوع هم تکامل رو باید طی کرد )و سمت خودت رو درست انجام بدی بقیه ش رو بسپاری به خودش
خیلی از خودم راضی هستم که تونستم نمیگم صد درصد ولی تاحد زیادی ثابت قدم باشم ونتایج زندگیم روکه میبینم متوجه میشم
این قسمت از سفر هم خیلی خوش گذشت از خرید عالی ،همون خواسته ی مریم جان واستاد محقق شد/
چه تولدی بود/
چه بازی پینگ پونگی شد/
سه روز فوق العاده همراه با انسانهای فوق العاده/
وپیش به سوی مقصد بعدی که نامعلوم ولی مطمئنا زیباودلنشین
خدایا شکرت
در پناه حق
سلام به شهلا خانم حیدری
شاگرد زرنگ سایت بهشتی. وقتتون بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه.
خواستم تشکر کنم بابت کامنت بسیار زیبایتان کلی کیف کردم از خوندنش مخصوصاً این قسمتش:
خوشا به سعادت کسانی که دلشون گرمه فقط به وجود خدا و همه چیز رو به خودش سپردند و نگران هیچی نیستند که البته تو این موضوع هم باید تکامل را طی کرد و سمت خودمون رو درست کنیم بقیهاش رو بسپاریم به خدا
احسنت بر شما با این کامنت فوق العادهتان،راستی یادم اومد بگم وجود این همه ستاره طلایی حکایت از پشت کار و ممارست شما در انجام تکالیف و عمل به آگاهیهاست،دستمریزاد،درود بر شما شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار
به نام خدای مهربانم
سلام به آقای حرفت عزیز وتوحیدی
سپاسگزارم که وقت گذاشتین وکامنت من رو خوندین خوشحالم که تونستم سهمی داشته باشم در انتقال حال خوب وخداگونه م به شما
سپاسگزارم که زیباترین جمله م رو که مدتهاست سرلوحه زندگیم شده برام دوباره تکرار کردین وبهش توجه خاص داشتین
این روزها با خدای خودم در بهترین حالت ممکن روزگار سپری میکنم واین حالم رو هم به شما پیشکش میکنم که مطمئن هستم بهترین وزیباترین هدیه برای هر انسان خدادوست هست
در پناه حق باشید
به نام خدای مهربان
سلام
خدایا شکرت فقط بخاطر وجود خودت
یه تماسی داشتم از یکی از دوستای دانشگاهم چند روز پیش که یه خاطره ای رو برام بیاد اورد و دوست داشتم بنویسمش تا یااادم نره خدا چجوری کمکم کرد و دلیلشم اینه که جدیدا توجه کردم چقدر فراموشکارم و اگه نتایج کوچک وبزرگمون رو مرور کنیم باعث میشه یادمون نره و باورامونو بزرگتر کنیم. دقت کردم استاد هم چقدر تو دوره ها بارها و بارها موفقیت ها یا هدایت هاشون رو بازگو میکنند و بنظرم همین باعث شده تو مسیر بمونند و یویووار حرکت نکنند.
موضوع مال سال 1400 و من ترم اخر بودم رشته مهندسی کامپیوتر و اصلا برام رشته اسونی نبود و هیچی از برنامه نویسی و اینا سرم نمیشد ,ترم اخر پروژه و کاراموزی داشتم و من هیچی هیچی بلد نبودم که بخوام پروژه بنویسم چون باید یه برنامه طراحی میکردیم با زبان برنامه نویسی که من حتی زبان برنامه نویسی اسمشم بلد نبودم علاقه ام نبود ,برا کاراموزی هم که یا باید کار بلد میبودم یا اینکه اشنایی داشته باشم برام رد کنه که نداشتم. اون موقع هم ارتباط با خدا زیر صفر بود و پول هم نداشتم هیچی و زندگیم از سه جنبه ی دیگه هم درب و داغون بود ,تو اینستا با کلیپ های سنگرزاده که راجب توکل و اینا صحبت میکرد اشنا شدم و کتاب شکرگزاری ,دیگه هیچ راهی نبود من نمیتونستم پاس کنم این دوتارو پولم نداشتم بدم کسی برام بنویسه یا حالا اصلا بنویسه من ارائه بلد نبودم. دانشگاه ازادم بودم بیشتر این روم نمیشد از بابام پول بگیرم و ترم 9 هم بودم یعنی یه ترمم بیشتر شده بود
گفتم خدایا اینو درست کن قربون دستت که دیگ امیدی جز تو نیست و حلش کن من راه بلد نیستم بایدم درسم تا عید تموم بشه حتی گاهی طلبکارانه میخواستم ازش ,هر روزم اینو مینوشتم که اره درسم تموم شد بهترین نمره را گرفتم و فلان
که یه پیام اومد از کانال دانشگاه اگه کسی میخواد بیاد کاراموزی ما یه نفرو میخوایم ,من پاشدم رفتم گفت تو دانشگاه و گفتم چجوریه من میخوام بیام گفت برو ساختمان فلان اتاق فلان یه خانمی هست کمکش بمون ,اقا ما رفتیم دوسه روز تو هفته دوسه ساعت و چقدرم ازم تشکر میکرد و یه بیست گرفتیم و خلاص ,حتی یادمه طبقه سوم بود اتاقش و پنجره که باز میشد بارونو نگاه میکردم چون پاییز بود و چون دانشگاه یکم تو شیب بالا بود خیلی وقتا مه میشد که یادش بخیر واقعا چه لحظات تمیز و نابی بود ,این از کاراموزی
بعدیش پروژه بود گفتم که نه سوادی نه علمی نه پولی هیچی ,نمیدونم چیشد که ب یکی از دوستام گفتم اره قضیه اینه و نمیدونم چه کنم گفتم عهههه چقد خوب من یه دوستی دارم که ایشون برنامه نویس حرفه ای بوده و یه بیماری گرفته که مشکل شنوایی پیدا کرده و دیگه نمیتونه بره سرکار و تو خونه پروژه میگیره گاهی اگه باشه و منم همش میخوام بهش کمک کنم نمیزاره حالا میگم پروژتا میدم بهش بنویسه و اینجوری هم کمکی که میخواستما حالا بیشتر بهش پرداخت میکنم. بعله پروژه من بدون هزینه نوشته شد ولی هنوز اصل کار مونده ,یه توضیحات نوشتاری با توضیحات کامل هم که حدود 100 صفحه تو ورد باید مینوشتیم هم بود که من بشدت ادم اسونگیر یا تنبل بودم بخودم تو درس ,گفتم خدایا اینم یه کاریش کن دیگه من اصلا توانشو ندارم که اینم توسط یکی از بچهای سالهای قبلی بدستم رسید که من فقط اسممو عوض کردم و چندتا عکس
حالا برسیم به ارائه ,منو همین دوستم که گفتم زنگم زد که یاد این خاطره افتادم زنگ زدیم استاد مربوطه که بیاییم توضیح بدیم
من صبحش اومدم یه نگاه به برنامه که برنامه ای بود برای ثبت نام باشگاه ورزشی بود بندازم دیدم اصلا متوجه نمیشم ولش کردم لپتاپو گذاشتم تو کیفو رفتیم ,استاد نشست گفت برام توضیح بده رفتم بگم دیدم اصلا سر در نمیام گفتم استاد خودتون نگاه کنید گفت خودت ننوشتی نه ؟منم زدم زیر خنده که نهههه استاد اصلا بلد هم نیستم ,خلاصه یه ذره مسخره بازی و خنده و گفت فایل توضیحاتت کو نشون دادم گفت خیلی عالیه این ومن بهت 18 میدم اشکالی نیست و خلاصه لیسانس رو گرفتیم تا قبل سال و بعد عید هم رفتم برا مدرک
ولی چندماه بعدش بود که فهمیدم مسیر من چقدررررر جدا بوده. چندماه بعد یه دوستامو دیدم گفت درست تموم شد گفتم اره و اینا گفت پروژت با کی بود و گفتم فلانی گفت اوه مگه میشه با این پاس کنی ,هیشکی باهاش پروژه نمیگیره بخاطر اینکه همه را میندازه راحت مخصوصا اگه بفهمه خودت ننوشتی که بیچارت میکنه و فلانی را مجبور کرده ترم بعد فقط یه پروژه برداره و انداختش گفتم منو که فهمید و نمره هم داد راحت بدون ارائه و هیچی که بنده خدا باور نکرد چندبارم گفتم و دیدم اینطوریه دیگه هیچی نگفتم
و گذشت تا اینکه چند روز پیش همون دوستی که باهم پروژه داشتیم زنگم زد بعد مدتها ,گفت یادته پروژه را اون سال منو انداخت منم دیگه ول کردم درسا برا سه واحد پروژه از بس اعصابم خورد شد و حالا رفتم دانشگاه که بگم اگه بخوام بگیرم باید چه کنم گفتن هزینه ترمهای اون دوسالو میدی به عنوان مرخصی و پول یه ترم جدید را میدی و باز برمیداری این سه واحدو که نزدیک بیست تومن میشه احتمالا
و من همون لحظه یاد خودم افتادم که دیگه انقدر اون سال خسته شدم از درس که اگه این اتفاق برام میوفتاد منم الان همینجور بودم ولی خدا دلهارو برام نرم کرد و برام تمام کارهارو کرد خیلی راحت ,واقعا اسونم کرد
ماها خیلی ازین خاطرات داریم ولی بی ارزش دونستیم و فراموش کردیم که خدا هیییچوقت اعتمادتو خراب نمیکنه ,خدا برای ب انجام رسوندن کارت نه نیاز به پولت داره نه علم و تحصیلت نه روابط نه پارتی هیچی فقط اعتمادتو میخواد
شاید بگیم این لیسانس حالا چی ,ولی همش همینه اگه نمیشد دادمون تو آسمون بود ولی وقتی داد یادمون میره و بی ارزشه برامون ,دنبال نعمتهای بعدی هستیم. این که چیزی نیست اون که چیزی نیست فلان چیز چیه ولی زندگی همیناست ,ما اومدیم توحید و تقوا کنیم
خدایا ثابت قدمم کن
خدانگهدار