سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 227

دیدگاه زیبا و تاثیرگذار سمانه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد جان یه چیزی توی این قسمت برام خیلی جالب بود. اینکه شما فارغ از نگاهِ اعتقادیِ خودتون، به راحتی میرین جاهای مختلف، عقاید دیگران رو می شنوید و تجربه های متفاوتی رو به دست میارین.

داشتم فکر میکردم خودِ من وقتی صحبت از اعتقادی، غیر از اعتقادات درک شده و پذیرفته شده ی خودم بشه، اصلا اونجا نمیرم، چه برسه به اینکه بخوام بی طرفانه حضور داشته باشم و با عقاید دیگه آشنا یا روبه رو شم.

درسته در حال تغییر و رشد و بهبود هم هستم، اما متوجهم این یه باگه و باعث تعصب میشه. برام جالب بود شما در مورد نگاه انجیل و تورات صحبت کردین و روایات انجیل از نوحِ پیامبر و …  رو کاملاً غیرِ متعصبانه خوندید. حتی خود قرآن رو هم با آرامش و بی تعصب وسط اوردین.

خب این به من تفهیم میکنه من تعصبات مذهبیِ ریشه داری دارم که با اینکه تو این سالها کمی کمرنگ شده اما تو اون عمقش چسبیدم به بعضیاش.

یکیش این که: چیزی که من میدونم یا فکر میکنم میدونم درسته و مابقی میرن تو هاله ای از ابهام و شک…

یه چیز جالب گفتین: اینکه نمیان حرفها رو با فیزیک و قانون تطبیق بدن و صحتش رو بررسی کنن. بلکه میخوان هر طور شده، باورها رو منطبق کنن با واقعیت. این یه تلنگر هست برای من من بابِ همون تعصبی که حرفش رو زدم.

از کشتیِ نوحِ شبیه سازی شده خوشم اومد، عینِ یه موزه بود.

نوحِ نبی که داشت توضیح می‌داد شگفت زده ام کرد. هم طراحیِ مجسمه ی متحرکش و هم این که چقدر طبیعی صورتش طراحی و اجرا شده بود و هم سوالات هوشمندی که از طریق یه صفحه نمایش توسط کاربر انتخاب میشن و توضیح داده میشن.

حقیقتا دَمِ هنرمندانش گرم.

همینطور سایر کاراکترهای کشتی، انسان ها و حیوانات.

بعضی حیوانات خیلی گوگولی بود، چشم های نازی داشتن، آشپزخونه ی کشتی خیلی باحال بود، صداهای محیطی اونجا باحال بود، مثلاً زمزمه ی آواز طورِ بانویی که تو آشپزخونه بود، یا آقای آهنگر و …

به صورت کلی جزئیات زیادی اونجا بود که کشتی رو شگفت انگیز می‌کرد. استاد اولش گفتن یه مجتمع هست و واقعا مثلِ یه تورِ سیاحتی بود داخلِ کشتی. مسیرِ باغ طوری که ورودیِ کشتی بود با اون فضای زیبا، چشمم رو نوازش داد.

ماهِ بزرگِ زیبا، میتونم تصور کنم چقدر زیبا بوده، چون خودمم چند بار ماه رو به صورتِ خیلی بزرگ دیدم و تعجب کردم از سایزش، چون اکثرا دور و کوچک بوده. اینم از جذابیت های بی شمارِ جهانِ زیبای خداوند هست.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 227
    567MB
    30 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

323 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 4
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیز و ارزشمندم

    سلام به مریم شایسته مهربان و قشنگم

    سلام به همسفرا، به اعضای های خانواده با نگرش و دوست داشتنی ام

    قسمتی دیگه از سفر اونم به شماره 227 رسیدیم و بازهم شگفتی و درس ها و دیدن ها و تجربه های دیگـــر در سفر به دور آمریکا قسمت 227

    همینطور که همسفر استاد جان ومریم شایسته عزیز هستیم با این ماشین فوردF15 قرمز خوش رنگ مون که کاپوتش برق میزنه. داریم در جاده های رو یکی یکی عبور میکنیم و در حرکتیم به سمت شهر ها و ایالت های جدید. یک جاده آسفالت تمیز با خط کشی های منظمش اونم پنج بانده. یعنی 5 باند رفت 5 باند برگشت. جلوتر هم یک سازه پل بود. من متوجه نشدم ما روی این پل بودیم از اول بعد جاده شد یا جاده بود که وصل شدیم به پل. اینقدر نرم و رون و قشنگ و زیبا بود.فقط باید سوت زد و لذت برد از این همه زیبایی، این همه تکنولوژی در خدمت راحتی و لذت بردن. فقط لذت بردم وقتی از اول فایل رو گذاشتم و یک لحظه غرق لذت شدم که قضیه چیه جاده پله یا پل جاده است. انگار از وسط یک رود هم رد شدیم.خدایا شکرت برای دیدن این همه زیبایی و قشنگی. خدایا شکرت برای حس این عبور کردن از یکجایی به جای دیگه با این نرمی و قشنگی. اصلا از این پل رد شدیم به ذهنم زد سرعت سفر بیشتر شده(منظورم سرعت فیلمبرداری نیست حسم از جریان سفر رو میگم)،یکجورایی سرعت اتفاقات، انگار قدم هام بلندتر شده، تصاعد خورده مغزم. خلاصه غرق لذت و شگفتی برای این همه در ذهنم.

    خدایا فقط آسمون آبی و جاده و پلی که تو رو به یک مقصد به یک هدف نزدیکتر میکنه. و تو فقط داری از مسیر این همه زیبایی لذت میبری. استاد الحق که گل گفتین و به یاد این جمله زیباتون افتادم که موفقــیت رسیــدن به مقصــد نیست بلکه لذت بردن از مسیره. چقدر الان حس موفق بودن بهم دست داد چون فقط تو همین ثاینه های اول لذت بردم.

    (اگر میخوای بدونی چطور میبینم و مینویسم باید بگم فایل رو پلی کردمو با سرعت مینویسم و میبینم و حس میکنم و هر از گاهی چون سرعت فکر و حس زیاده و برای تبدیل شدن به کلمه از تصویر جا میمونم یک استپ ریزی میزنم و بعد باز پلی میکنم و بازهم لذت بردنم رو مضاعف میکنم. این یکجورایی یکی از روش های منه برای تمام و کمال همراه شدن با شما در سفر. خصوصا وقتی که تمرکزی وقت میذارم و میتونم.امــروز از اون روزاست…خدایا شکرت برای این آزادی و تمرکز)

    _ خدایا شکرت برای عبور کردن از جاده های زیبا

    خدایا شکرت برای رسیدن به شهر و ایالت های بعدی….واووو یک تابلوهای سبز رنگ راهنمایی رانندگی رسیدیم که داره میگه با کجا چقدر فاصله داریم و راهنمایی ام میکنه از چه جهتی ادامه بدیم.

    میدونید اینو نوشتم و دیدم یاده چی افتادم اینکه ما در مسیر و جاده زندگی مون گاهی به این تابلوهای راهنمای زندگی برخورد میکنیم، تابلوهایی که میگه میتونی ببینی تا مقصد و هدفت چقدر فاصله است؟ یا میگه باید چطور عمل کنی برای رسیدن به اونا. سوال اینه اصلا ما میدونیم کجا قراره بریم؟! یا اصلا بلدیم این تابلوهای راهنمایی که در مسیر جاده زندگی مون قرار داره رو بخونیم؟! یا وقتی اصلا بهشون برخورد میکنیم ببینیمشون؟!…

    اصلا وقفه ایی داریم تا درک شون کنیم یا تخت گاز داریم فقط میریم؟! اصلا لذت میبریم از اتفاقات و زیبایی ها یا فقط چشم دوختیم برسیم به یک مقصدی؟!…

    من لازم میدونم همینجا یک وقفه ایی داشته باشم و بعد میام ادامه میدم.

    یادم هست کجام زیر تابلوهای سبز رنگ راهنمایی رانندگی که نوشتن:

    EAST NORTH SOUTH _

    St Louis ChicgoMemphis

    خب ثانیه 30 رو رد میکنم.و به آرامی از تابلوها رد میشم…خدایا شکرت برای دیدن این چیزا.

    به به داریم میرسیم به ایلینویز و تابلوی خوش آمدگویی این شهر رو هم میبینیم که نوشته:

    Welcome to

    ILLINOIS

    The land of Lincoln

    From the people of Illinois

    و چقدر جالب اطلاعاتی تو همین تابلو سبز رنگ کنار جاده بود غیر از خوش آمدگویی و اون حس خوبی که انتقال میده یک اطلاعات ریزی هم داد. اینکه اون شهر سرزمین لینکلن که از مردم ایلینوی و اهل اونجا بوده.

    _خب توقف کردیم و با منظره زیبا مزرعه بلال با صدای کلی جیرجیرک مواجه شدیم. و البته سلام مریم شایسته عزیز و استاد و استادیار خوش تیپ و قشنگ مون، سلام مریم جان، همسفر و لیدرتور سفر به دور آمریکا وقت شما هم بخیر و شادی باشه عزیزم.

    به به وارد ایالت ایندیانا شدیم(یکی از ایالت‌های غرب میانه آمریکا )

    اونم از جاده هایی که شبیه جاده های پرادایس هست عبور کردیم اونم با یک هوای عالی.خدایا شکرت(بنظرم بوی نزدیک شدن به خونه داره خیلی میاد.) و دیدن این مزارع ذرت پشت سرتون و اونم بدون حصار و دیواری که یکجورایی چسبیدهه به حیات فروشگاه زنجیره ایی وال مارت. شب اونجا تو تراک کمپر بغل وال مارت اقامت کردین و از امکاناتش بهره مند شدین خداروشکر واقعا چقدر قد بلند و باصفا هستند.استاد یکجوری پوست بلال ها رو کنار زدین و دانه هاشو نشون دادین و گفتین به به که انگار خوردنی هستن و آدم دلش میخواست بخوره.ولی ما که این ساخته ی زیبا و خوش رنگ و لعاب دست بشر رو فقط از دیدنش لذت میبریم نمیخوریم کــه…(اصلا چنان اهرمی از ذرت و هر مشتقات ذرت تو ذهنم از دوره قانون سلامتی ساخته شده که دلم نمیخواد بخورم و اصلا میلی ندارم.خداروشکر)

    _به به وارد یکجای سر سبز و زیبا و قشنک دیگه شدیم،خدا میدونه چقدر شگفتی و فراوانی و زیبایی قراره تجربه کنیم.از اون آقا که کنار اون کلبه یا محل استقرارش سوال کردیم و به مسیر ادامه دادیم،چه محوطه بزرگی و معلومه قسمت های مختلفی داره.

    به به رسیدیم یکجای بکر دیگه که دسترسی ما رو به طبیعت زیبا آسون میکنه برای دیدن هم یک سکو چوبی گذاشتن که از اون بالا میتونیم اون رودخونه و اون آبشار کوچیکش رو ببینیم و میریم به سمت پله های مارپیچی که جالب ساختن و با یک میله استیل هم براش انگار نرده ساختن تا افرادی که پله بالا یا پایین میخوام و احتیاج دارند چیزی رو بگیرن استفاده کنن. واقعا این کاراشون خیلی تحسین برانگیزه، اونم کجا تو دل طبیعت و این حد از توجه به راحتی و جزئیات، واقعا دمشون گرم.

    از این پله های سنگی با اون میله های فلزی که اطراف پله بصورت مارپیچ هست میریم پایین.مریم فیلمبرداری یک دستی ات رو اونم موقعی که از پله ها پایین میای و در حال حرکتی خیلی تحسین میکنم واقعا دمتون گرم.اینقدر با عشق و زیبایی برامون از زیبایی های جهان هستی فیلم میگیری.تمام تلاشتون رومیکنید که بتونیم قشنگ تر تصر کنیم خودمون داریم این صحنه ها تجربه میکنیم واقعا از فیلمبرداری کردن های عالی تون در لحظات این سفر سپاسگزارم استادجان، مریم جانم.

    به به استاد قشنگ و خوش تیپ و خوش اندام مون هم رسید پایین این پله ها، چه منظره ایی چه رودخونه ایی، چه سنگ هایی تو مسیر این رود بودن.واووووو اون تیکه که جریان آب رود داشت از یک ارتفاع یکم از خودش بالاتر میومد به یک سطح دیگه و یک آبشار کوچولو ایجاد شده بود چقدر زیبا بود. و این صحنه از فیلم منو به یاد تغییر مدارها و اینکه ما دسترسی به یک مدار بالاتر یا یک مدار پایین تر از جایی که هستیم، مداری که هستیم رو داریم.

    وای فقط اون جایی که استادجان روی یک صخره نشسته بودن و غرق لذت بردن ودیدن این زیبایی ها بودن، خدا و خودشون میدونه چه افکار قشنگی داشت اون موقع از ذهن شون رد میشد. این صحنه رو هم دوست داشتم که مریم جان روی استاد جان زوم کرده بودین و زاویه پشت سرشون بود و وقتی زوم کامل شد استاد یکهو برگشتن به ما نگاه کردن.اونم با یک لبخند زیبا…

    سپاسگزارم برای وجودتون برای بودن تون برای عشق تون، برای توجه های زیباتون.برای تمام تون سپاسسگزارم

    چقدر دقیقه های 6 و 24 ثانیه اینا بود که روی اون سنگ زوم کردین و یک کُنده یک تیکه تنه درخت خیلی قدیمی شکل و فرمی گرفته بود که انگار یک مارمولک بزرگه.خدایا شکرت چه فـضای قشنگی بود درخت ها، آب و رود و سنگ و صخره رنگ سبز درختها و آسمون آبی. و بعد مریم جان در یک لوکیشن زیبا میره تا یک ژست زیبا و متفاوت دیگه بگیرن برای عکس و استاد جان هم با عشق روی ایشون زوم کردن و از ایشون عکس گرفتن که عکسش رو به عنوان بنر در قسمت قبل دیدیم. واقعا عکس زیبایی شده بود فقط فکر کنم چون فاصله دور بود و زوم کرده بودین کیفیتش اومده بود پایین که خودشم یکجور مدل شده بود و واقعا زیبا بود.مریم جان فکر کنم زست هاتونو فلبداهه میگیرینـا…استاد از اینکه همراهی میکنید مریم جان رو و در عکس گرفتن صبور هستید و با عشق این کار رو همیشه انجام میدید تحسین تون میکنم.

    _میریم بزنیم باز هم توی دل جاده و بازهم از روی یک پل زیبای دیگه رد میشیم.

    باز هم یک پل دیگه که ما رو از یک شهر احتمالا به شهر دیگه میرسونه، اونم پلی که از روی یک رود وسیع و بزرگ رد شدیم و صحنه غروب خورشید رو داشتیم و انعکاسش رو روی آب. واقعا زیبا و حیرت انگیزه.

    _خب رسیدیم به یک جا برای توقف کردن و نزدیک غروبه و آسمون رو ببین و رنگ ابرا…

    امشب سوپرمون هست

    این اصطلاح Supermoon یا اَبرماه که در سال های اخیر خیلی باب شده که زمانی اتفاق می افته که ماه در حالت قرص کامل و نزدیکترین حالتش رو به کره زمین داشته یاشه یا اصطلاحا در حضیض مداری خودش قرار داره.

    واقعا زیبا و زیباتر و درخشان تر از همیشه شده…

    =========================================

    تازه از ایالت ایندیانا وارد ایالت کنتاکی شدیم.

    که در حال غذا دادن به رخش قشنگ هستیم. خداروشکر برای امکاناتی که همه چا هست.

    واوو استاد جان خبر سوپرمون رو دیدن و بازهم به زیبایی های سفر اشاره میکنن.

    _میریم داخل یک موزه یا بهتره بگیم پارک موضوعی” و دیدن یک ماکت نشسته یک مرد قدیمی که بصورت متحرکه و داریم برامون حرف میزنه،فقط کبوتر کنارش چقدر طبیعی بود.

    چقدر جالب از روی صفحه مانتیوری که بیرون اون غرفه بود ازش انگار سوال میپرسی و این مرد جواب میده. یک ماکت سخنگو و با یکسری حرکات بدنی که براش طراحی کرده بودن خیلی جالب و خلاقانه بود…حالا جالب تر این ترکیب حرکت استاد جان یک بخشی از موزه رو برامون گذاشتن و بعد از دور نمایی از یک کشتی بزرگ رو دیدیم و پاسخ استاد جان به این سوال که اون مرد چه کسی بود که داشت به سوال ها جواب میداد؟! حضرت نوح(ع) و الان در حال نزدیک شدنه به موزه ایی که تاریخ و سرگذشت حضرت نوح رو بهمون میگه و معرفی میکنه. موزه ایی که اومدن کت حضرت نوح رو شبیه سازی کردن. واقعا تحسین برانگیزه این همه خلاقیت. اصلا این فایل خلاقیت در خلاقیت شد. خلاقیت تدوین استاد جان و اون سوالی که ازمون پرسیدین تا دیدن این موزه و شبیه سازی کشتی حضرت نوح و تمام جزئیاتی که داخل این سازه شبیه به یک کشتی ایجاد کرده بودند.

    واقعا استفاده از تکنولوژی برای بیان و نشان دادن تاریخ اون زمان و یکجورایی خیلی زیبا اومده بودن تصویرسازی کرده بودند و یک فضایی که انگار خودت میری تو دل داستان یکی از پیامبران الوالعزم اونم اولین پیامبر از پیامبران الوالعزم،اونم با چه قدمت سنی… و گذاشتن تابلوها و نوشته ها و فیلم های کوتاهی که ربط هایی که با آیه هایی از انجیل رو داشت بهمون اشاره میکرد.

    چقدر دیدگاه شما استاد عزیز و این منطق قوی تون رو تحسین میکنم، اینکه خودتون اهل تحقیق کرده بودین و هستین جوری که صرفا دنبال اثبات و توجیه نیستید و دنبال حقیقت هستید بدون تعصب روی چیز خاصی.واقعا این دیدگاه بدون تعصب تون رو به شدت تحسین میکنم.نگاه جستجوگر بودن و تحقیق کردن و فکر کردن تون رو تحسین میکنم.استاد جان واقعا جز تحسین شما و این فایل ها و این مکان های فوق العاده پر از درسی که باعث میشه انسان به فکر فرو بره الان چیزی ندارم بگم و بارها تحسین تون کردم در همین قسمت و میکنم. این فضا انسان رو مشتاق میکنه تا تاریخ گذشتگان رو تا جای ممکن و به دور از حواشی اضافی مطالعه کنه.

    مطالعه تاریخ و کلا درس تاریخ در زمان مدرسه یکی از اون درس های حوصله سر بر و ناخوشایند برای من بود. اما الان میبینم تاریخ دانستن خوبه چون ردپای قانون رو از گذشته تا حال میشه بهتر دید، میشه عبرت گرفت میشه الگو های مناسب در زمینه های مختلف پیدا کرد.

    مثلا حضرت نوح (ع) الگوی فردی با پشتکار بالا بودن، الگوی فردی که به حرف مردم اصلا اعتنایی نداشته و کاری که فکر میکرده درسته رو انجام میدن و ادامه میدن، الگوی فردی که به خدا ایمان آورده و همیشه در راه شناخت و درک خدا و رسیدن به خدا بوده بیشتر از الهام هاش کمک گرفته و قدم برداشته و عمل کرده یعنی مصداق یک فرد با ایمان همراه با عمل صالح بودن. بنظرم حضرت نوح(ع) خیلی فرد بزرگی هستن و میشه ازشون درس یاد گرفت(چند روزه درگیره همین جور تحقیق هام و در مورد حضرت نوح و ایه هایی که اسم ایشون اومده مطالعه میکنم.) جالبه که ایشون چقدر باید اهمیت بالای ی داشته باشه که یک سوره کلا بنام ایشون داریم.

    کلمه نوح 42 بار در قرآن تکرار شده و در کل در قرآن 7 بار این داستان به شکل های مختلف در سوره های مختلف بیان شده….

    این فایل خیلی زیاد آگاهی داره خیلی زیاد نکات مثبت داره من اصلا قادر نیستم بنویسم. هم صحبت های استاد جان هم قسمت های مختلف این کشتی هم نوشته ها و ماکت ها، این تکنولوژی،….واقعا زیبا و پر از نکته و درس هست.

    ==============================================

    ماکت کشتی نوح حدود 155 متر طول داره که در ایالت کنتاکی آمریکا دیدیم.

    ساخت این کشتی از فکر یک خلاق استرالیایی‌الاصل به نام کن هام بوده و Genesis نام گروهی می باشد که این کشتی را ساخته اند.در سال 2016 انگار افتتاح شده است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    بنام الله یکتای بی همتا

    سلام من به استاد عزیزم به مریم بانو شایسته ام و دوستان همسفر و هم مسیرم

    یک چالشی عجیب خوردم، نمیدونم الان اصلا قضیه چیه درک نمیتونم بکنم. من قبل اینکه بخوام این قسمت رو روی بنر سایت ببینم و بخوام دانلودش کنم، زدم روی قسمت “نشانه ی من” اینم در حالی که صبح زود رفتم ورزشمو کردم و با حس و حال خوب میخواستم بیام بقیه روزمو به کارهایی که باید انجام بدم بپردازم. و اینکه دیروز رفتم اولین منبعی که برای آزمون ارشد میتونم از پایه شروع کنم رو پرینت گرفتم. اونم زبان عمومی.از پایه ترین حالتش. حالا یکم گیج بودم چون این تصمیم هم یکجورایی تمام برنامه ها و یکجورایی روتین و عادت های منو به چالش کشونده، اصلا کل من و ذهن منو به چالش عجیبی کشونده، اینکه منابع دروس تخصصی رو سرچ میکردم و یک چندتا فایل پی دی اف از اون منابع چک کردم و سرفصل ها رو دیدم و بعد باخودم گفتم این درس ها رو یعنی من خوندم یعنی پاس کردم. اینقدر از فضای درس و دانشگاه دور شدم(فکر کنید من 11 پیش فارغ التحصیل شدم) حالا کل نصف ذهن و تمرکزم اینوره و از خدا خواستم بهم راه نشون بده و بگه امروز من از کجا شروع کنم اینکه با چه آگاهی اصلا چطور درس بخونم اصلا باید چیکار کنم اصلا راه درست بهم بگه،ترس ها و تردیدها رو از بگیره اصلا فقط خدا میدونه نیت و فکرم دقیقا چی بود اصلا نمیدونم هیچی نمیدونم که فکرم کجا بود و “نشانه ی من” رو زدم…یعنی با این فکرا من اومدم زدم روی “نشانه ی من” به طرز شگفت انگیزی همین فایل اومد. همین جدیدترین فایل، که بخشی ازسفربه دور آمریکاست که بخشی از اون قدیمی ترین داستان تاریخ در سفر رو به ما داره نشون میده. باورتون میشه چهاربار این گزینه رو زدم، با حالت ها مختلف. از منوی اتاق شخصی، از صفحه ی اصلی سایت، توی یک مرورگر جدید سایت رو دوباره بالا آوردم و… خلاصه به حالت های مختلف روی این گزینه ی “نشانه ی من” زدم و دقیقا همین فایل برام اومد، قسمت 227 سریال سفر به دور آمریکا. اگر این قسمت با این همزمانی برای من نیست پس قضیه چیه. اصلا پیام این فایل رو به عنوان نشانه ی من نتونستم درک کنم. فقط تو حیرت اینم گه چطور شد آخرین فایل، جدیدترین فایل میشه فایل نشانه ی من. قراره به من چه درسی، چه پیامی بده…واقعا الان هیچی نمیدونم.(قبلا یکبار دیگه هم این اتفاق افتاده بود که جدیدترین فایل شد نشانه ی اون روزم یادم نیست کدوم فایل و چه سالی، اما میدونم شده و الانم دوباره شده)الان فقط هنگ این همزمانی ام و بسیار مشتاق گرفتن پیغام یا پیغام های خداوند از طریق نشانه ام.اگر کسی کامنت منو خوند و با این توضیحات چیزی یــکهو به ذهنش زد برام لطفا بنویسه.بهم پیشنهاد بدین و اینکه شما چطور پیام ها رو از نشونه ها دریافت کردین از زاویه دید شما این همزمانی چه پیامی داره.استاد جان یک درخواست دارم از خدمتتون اگرمیشه لطفا در مورد پیام های خداوند، نشانه ها و پدیده همزمانی برامون بازم فایل بزارین. میدونم هر فایل هر متن هر تصویری برای هرکسی پیام خاص خودش رو داره و هرکسی خودش پیام و نشانه های خداوند رو برای خودش درک میکنه و اینکه مثلا یک تصویر یا متن مشترک شاید برای هر فردی پیغام های متفاوتی داشته باشه. اما دوست دارم زاویه های شما رو هم بدونم اگر چیزی به ذهن تون زد درخواست میکنم برام بنویسید. چون حسـم میگه این همزمانی و این نشونه و این نیت تو دلیلی بیشتر از یک نشونه سطحی و ساده است،باید بیشر جدی بگیرمش،درست تر و نزدیکتر به چیزی که هست بفهممش. شاید قراره روزهای بعد و ماه و سال ها بعد بهتر هر قسمتش رو درک کنم اما دلم میخواد و حسم میگه از خرد جمعی شما عزیزانم کمک بخوام(شاید هم این درخواسته اشتباهه،شاید بازم اشتباه میکنم نمیدونم، یا شاید زیادی جدی گرفتم .اما الان فقط اومدم لین کامنتم رو اینجوری بنویسم و هر چی تو ذهنم رد شد رو نوشتم. شاید این ردپای خودم قراره درس هایی بهم بده چون سعی کردم ریع افکارم رو نظاره گر باشم و بنویسم. قطعا کامنت اصلی ام را دوباره در یک برگه دیگه خواهم نوشت)

    عذرخواهی میکنم اگر بی ربط ترین کامنتم رو نوشتم.(شاید منتشرش بشه یا نشه)

    هر جواب دادن و ندادنی قطعا خیره،هر بازخورد و برخوردی از طرف استاد عزیز هم قطعا برام درس داره و من با عشق منتظر درک این درس ها از طرف شما عزیزانم هستم که اینو خوب دارم درک میکنم که بدونم و دارم بیشتر باور میکنم که مــن لیاقت بهترین ها رو دارم… بهترین پاسخ ها،بهترین پاداش ها، بهترین همسفرها،بهترین استادها،بهترین درس ها،بهترین زمان ها،بهترین مکان ها، بهترین کارها،بهترین ها از آن منه و من الان مشتاق دریافت این بهترینن اتفاقات هستم…چون خدا با مـنه چون من خدا رو دارم.پس بدون هیچ ترسی هیچ قضاوتی فقط نوشتـــــم.

    سپاسگزارم برای وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    سلام به تو فهیمه عزیز دوست ارزشمند و همسفرم

    چقدر سپاسگزار این کامنت و پاسخ شما هستم، چقدر ممنونم که نوشتی. هنوز کاملا درکش نکردم اما قراره سخت نگیرم و به موقع اش میفهمم.

    اما برام جالب شد حتما حتما به اون قسمتی که اشاره کردی دفعه بعد که نگاه کنم بیشتر و بیشتر دقت میکنم. و کامنت خودت رو هم یکبار دیگه میرم میخونم.واقعا بازم ازت ممنونم برام نوشتی و از آرزوی قشنگت هم واقعا ممنونم دوست خوب وارزشمندم.چقدر خوبه که شما رو دارم و هرزگاهی ردپاهاتون رو میبینمتون و شاهد رشد و پیشرفت هاتون هستم. واقعا برای همه تغییرهات تحسینت میکنم هربار که متوجه میشم.

    منم میبوسمت با عشق و دوستت دارم و سپاسگزارم برای تمام وجودت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    سلام به تو دوست ارزشمندم سارای قشنگم

    چقدر سپاسگزارترم دختر، اول هفته با نقطه آبی رنگ داشتن شروع کنی میدونی یعنی چی، بنظر من یعنی وسط وسط بهشت ارتباط با انسان های خوب و بهشتی قرار داری که باهاشون در ارتباطی، باهات در ارتباط هستن و این یعنی ثروتی تمام نشدنی، آگاهی سرشار، حسی پر از دوستی و عشق یعنی در مسیر درست بودن و درک قوانین قرار داشتن. من چند روزه خودمو صفرکیلومتر میدونم احساس میکنم هیچی نمیدونم اصلا اینقدر که فقط میخوام از خدا بشنوم.

    جالبه دیشب هم تو مسیرپیاده روی با همسرم بخشی از صحبت هامون درباره هدایت و درک مون از این موضوع بود، و اینکه جدیدا دوستان خیلی از کلمه هدایت استفاده میکنن، حالا درست یا غلط حالا هرچی، مهم اینه اینقدر جنس آدم ها و حرف ها عوض شده.

    و امروز میام با پاسخ زیبای شما به کامنت گیج و گم من در اون روز مواجه میشم، میدونی داشتم به همین فکر میکردم من ناظر حرفه ایی تری باید بشم برای دیدن و درک افکار و باورهام. گاهی اینقدر جلوتر از من میره که من هم جا میمونم.

    واقعا آگاهی هایی که درباره هدایت گفتی برام کلی درس داره، واقعا سپاسگزارتم عزیزم.

    منم خیلی دوستت دارم از اینور کره زمین به هرجایی در آنسوی کره زمین برات بوسه های پرازعشق میفرستم بووووووس

    …….

    من خوشحالم از این هدایتی که شدم و خوب شد نوشتم تا یادم باشه که من دقیقا وسط ماجرای این سفر به دور آمریکا بودم و این همزمانی باعث شد بیشتر قدر توجه هامو بدونم. یعنی من اونجا بودم. من لایق همسفری با این عزیزان 100%بودم بدون شک، پس من لایقــــم…

    این تیکه آخر رو درحالی یکهو اضافه کردم که رفتم یکی از بهترین، بی ربط ترین کامنت هامو در قسمت جدید نوشتم و دیدم این خداست که به هر شکلی با منه و با من اینگونه حرف میزنه که تو لایقـــی… تو صف اول مخلوقات من ایستادی و شخصا دارم حمایت و هدایتت میکنم و باهات حرف میزنم شک نکن این منــم رب تــو، همونی که ازش کمک میخوای.

    عاشق این خـــدام و عاشق دستان بی نهایتش…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: