سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 227

دیدگاه زیبا و تاثیرگذار سمانه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد جان یه چیزی توی این قسمت برام خیلی جالب بود. اینکه شما فارغ از نگاهِ اعتقادیِ خودتون، به راحتی میرین جاهای مختلف، عقاید دیگران رو می شنوید و تجربه های متفاوتی رو به دست میارین.

داشتم فکر میکردم خودِ من وقتی صحبت از اعتقادی، غیر از اعتقادات درک شده و پذیرفته شده ی خودم بشه، اصلا اونجا نمیرم، چه برسه به اینکه بخوام بی طرفانه حضور داشته باشم و با عقاید دیگه آشنا یا روبه رو شم.

درسته در حال تغییر و رشد و بهبود هم هستم، اما متوجهم این یه باگه و باعث تعصب میشه. برام جالب بود شما در مورد نگاه انجیل و تورات صحبت کردین و روایات انجیل از نوحِ پیامبر و …  رو کاملاً غیرِ متعصبانه خوندید. حتی خود قرآن رو هم با آرامش و بی تعصب وسط اوردین.

خب این به من تفهیم میکنه من تعصبات مذهبیِ ریشه داری دارم که با اینکه تو این سالها کمی کمرنگ شده اما تو اون عمقش چسبیدم به بعضیاش.

یکیش این که: چیزی که من میدونم یا فکر میکنم میدونم درسته و مابقی میرن تو هاله ای از ابهام و شک…

یه چیز جالب گفتین: اینکه نمیان حرفها رو با فیزیک و قانون تطبیق بدن و صحتش رو بررسی کنن. بلکه میخوان هر طور شده، باورها رو منطبق کنن با واقعیت. این یه تلنگر هست برای من من بابِ همون تعصبی که حرفش رو زدم.

از کشتیِ نوحِ شبیه سازی شده خوشم اومد، عینِ یه موزه بود.

نوحِ نبی که داشت توضیح می‌داد شگفت زده ام کرد. هم طراحیِ مجسمه ی متحرکش و هم این که چقدر طبیعی صورتش طراحی و اجرا شده بود و هم سوالات هوشمندی که از طریق یه صفحه نمایش توسط کاربر انتخاب میشن و توضیح داده میشن.

حقیقتا دَمِ هنرمندانش گرم.

همینطور سایر کاراکترهای کشتی، انسان ها و حیوانات.

بعضی حیوانات خیلی گوگولی بود، چشم های نازی داشتن، آشپزخونه ی کشتی خیلی باحال بود، صداهای محیطی اونجا باحال بود، مثلاً زمزمه ی آواز طورِ بانویی که تو آشپزخونه بود، یا آقای آهنگر و …

به صورت کلی جزئیات زیادی اونجا بود که کشتی رو شگفت انگیز می‌کرد. استاد اولش گفتن یه مجتمع هست و واقعا مثلِ یه تورِ سیاحتی بود داخلِ کشتی. مسیرِ باغ طوری که ورودیِ کشتی بود با اون فضای زیبا، چشمم رو نوازش داد.

ماهِ بزرگِ زیبا، میتونم تصور کنم چقدر زیبا بوده، چون خودمم چند بار ماه رو به صورتِ خیلی بزرگ دیدم و تعجب کردم از سایزش، چون اکثرا دور و کوچک بوده. اینم از جذابیت های بی شمارِ جهانِ زیبای خداوند هست.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 227
    567MB
    30 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

323 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «یگانه بانو» در این صفحه: 2
  1. -
    یگانه بانو گفته:
    مدت عضویت: 789 روز

    به نام خداوند جان

    سلام به دوستای گلم و استاد و مریم جان عزیزم

    یعنی عاشق اینم که بیام از نتایجم بگم، بیام بگم که چقدر کنترل ذهن، چقدر رها بودن و اعتماد بخدا، شرایط و به نفع تو رقم می‌زنه.

    همین چند روز پیش ما به یه مراسم خانوادگی دعوت بودیم بشدت حیاتی و الزامی که باید میرفتم.الزامی از این جهت که مادر گرامی از آنجا که حرف مردم براشون مهمه و دوست ندارن از طرف اقوام حرف و حدیثی پیش بیاد منو الزام به حضور تو این مراسم کرده بودند و طبق گفته های استاد سعی نمیکنم درمورد قوانین و باورهای خودم باهاشون بحث کنم.

    از طرفی هم اصلا دوست نداشتم تو این مراسم باشم بخاطر افرادی که اونجا حضور داشتند و میزبان هم بودند.هر چقدر که به تایم رفتنمون نزدیک میشد هر از گاهی نگرانی و ناراحتی می اومد سراغم که چرا من با وجود اینکه دارم تلاش میکنم و رو خودم کار میکنم مجبورم تو جمعی قرار بگیرم که حس خوبی ندارم بهشون.

    این گفت و گو های ذهنی که می اومد سراغم، سریع با افکاری که حس خوبی بهم میداد ذهنمو کنترل میکردم.

    روز موعد رسید و ما رفتیم.توی مسیر پنج شش ساعته که تو راه بودیم من با تمام وجودم همه چیو به خدا سپردم و یه نفس عمیق کشیدم و سعی کردم فقط از مسیر لذت ببرم، با ایمان به این باور که احساس خوب =اتفاقات خوب

    باور کنید دوستان به محض رسیدنمون شرایطی پیش اومد، همه چی دست به دست هم داد که من تو فضایی قرار بگیرم که از اون افرادی که دوست نداشتم ببینمشون و باهاشون هم‌صحبت بشم دور باشم.خیلی شیک و مجلسی.بدون اینکه تقلایی بکنم. خدای مهربون خیلی قشنگ منو از مراسمی که سرشار از حس منفی بود دور کرد.

    میخوام بگم رها بودن و سپردن نتیجه بخدا، حتی تو دقیقه ی نود شرایط به نفع تو رقم میزنه.گاهی اگه نمیرسیم، گاهی اگه نتیجه ی خوب نمی‌گیریم بخاطر نگرانی های بی موردمونه.

    طبق قانون تغییر ناپذیر خداوند، امکان نداره تو احساست خوب باشه، کنترل ذهن بکنی و خدا دستاتو نگیره.

    رها باش دوستم

    به برنامه ریزی و زمان بندی خدا اعتماد کن.

    هنوز فایل و ندیدم ولی دوست داشتم این تجربه ی لذت بخش و با دوستان جانم درمیون بذارم.

    مثل همیشه عاشقتووووووونم…….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  2. -
    یگانه بانو گفته:
    مدت عضویت: 789 روز

    سلام به دوست و برادر هم فرکانسی عزیزم

    ممنون از نگاه پرمهرت، ممنون از توجه و پاسخت به نوشته ام.

    سپاسگزارم از حضور و فعالیت گرمت توی سایت

    بهم انگیزه دادی و امید برای برداشتن قدم های بزرگتر…..

    یادتون باشه

    تنها چیزی که همیشه با خودتون به هر جایی حمل می‌کنید،

    “خودتان” است…

    قبل از تعویض

    دوست،

    شغل یا

    همسر و

    آدرستون،

    خودتون را عوض کنید…

    نوع نگاه و توجهتون را عوض کنید تا شرایط تغییر کنه …

    حال دلت خدایی…….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: