دیدگاه زیبا و تأثیرگذار جواد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
الهی شکرت برای شروع اولین روز هفته با دیدن بهترین سریال زندگیم و همسفر شدن با بهترین استاد زندگیم و بهترین دوستانم در نظیرترین سریال در کل عمرم.
سریالی که کلا دو نفر کار تولید و تدوین و فیلمبرداری اون رو انجام می دهند. اما تاثیرِ مثبتش و آگاهی های اون قابل مقایسه با سریال ها و مجموعه های ساخته شده ، نیست. چون این سریال هدفش نشر و گسترش زیبایی است.
چون کارگردان اصلی این سریال ، خالق کل عالم هاست و به همین دلیل این سریال به این اندازه زیبا و بی نظیر شده که تهیه کننده هاش ، همه چیز رو به هدایت و کنترل او واگذر کردند.
به همین دلیل زیبایی ها و فراوانی هاش انتهایی نداره.
هدف این سریال جهت دهی آگاهانه به کانون توجهات کسانیست که به دنبال زیبایی ها هستند. هدفش، آموزش ساده بودن و ساده زیستی است. هدفش آموزش زیبا بین بودن و تقویت باورهای خوب هست. هدفش نشان دادن مسیر خوشبختی است. نه تبلیغاتی داره و نه اسپانسری!
بازیگر و کارگردان و فیلم نامه نویس و تهیه کننده و تدوین کننده و تیم تدارکات و …. همه و همه به دست دو نفر انجام میشه. از همین جا تقویت باورها شروع میشه که کارهای بزرگ و تاثیرگذار ، می تونه خیلی ساده و راحت انجام بشه.
سریالی که بر خلاف همه سریال ها داستانش صد در صد واقعی هست. هیچ دیالوگی از قبل نوشته نشده.
بر خلاف تمام سریال ها ، تعداد قسمت هاش از قبل مشخص نشده و همین جوری ادامه داره.
بر خلاف همه سریال های ساخته شده به دست انسان ها، اتفاقات و موضوعاتش فی البداهه هست و چیزی از قبل برنامه ریزی نشده ، هیچ تمرینی قبلش انجام نشده.
همه چیزش بی ریا ، ساده ، واقعی و بسیار دلنشینِ و به همین دلایل برای من تبدیل شده به بهترین سریال زندگیم . سریالی که بازیگر اصلی اون ، اتفاقا بهترین استاد زندگیم هست. با دیدن سریال هم در حال دیدن زیبایی ها هستم هم در حال لذت بردن از سفر هستم و هم در حال مرور کردن دروه ها هستم و مهم تر از در حال مشاهده عمل کردن استاد به همین قوانین هستم. این بهترین مثال برای درک بهتر قوانین هست. دیدن لحظه به لحظه زندگی استادم .
چه کسی تا الان جرات کرده از تمام لحظات زندگیش فیلم بگیره و منتشر کنه ؟
دیدن این سریال یعنی دیدن زیبایی و تفریح و لذت و آگاهی و آموزش یکجا کنار هم. چی از این بهتر و تاثیر گذار تر؟
همه اینها و کلی نکات مثبت دیگه ، این سریال و سایر مستند های استادم رو به بهترین و تاثیرگذارترین و کاربردی ترین سریال زندگیم تبدیل کرده. که کاملا کاربردی و عملی می تونم از آگاهی هاشون برای زندگی شخصی خودم ایده بگیرم و اصولش رو برای خودم شخصی سازی کنم و خیلی مهمه که من این اصول رو برای خودم شخصی سازی کنم ، به جای اینکه کپی کنم.
بعد از 1000 روز شاگردی استاد، تازه به این درک رسیدم که باید اصل رو یاد بگیرم و بر اساس اصل به دنبال سبک شخصی خودن باشم. دیر فهمیدم ولی خدا رو شکر فهمیدم.
خدایا شکرت برای دیدن این حجم از زیبایی ها و تمرکز کردن و نوشتن در مورد این نعمت ها. چقدر این مزرعه ذرت زیبا و قشنگ هست. نظم بسیار زیبای ذرت ها خیره کننده است. خدای من این کانگوروها چقدر باحال و دوست داشتنی هستند. کارهاشون چقدر جالب و حیرت انگیز هست.خدای شکرت برای این همه تنوع جانوری و امکانات عالی این کشور که از همه ابزار ها و امکانات برای معرفی گونه های مختلف حیوانی استفاده میشه.
استاد چقدر خواسته هاتون سریع اجابت میشه؟آدم لذت می بره از این معجزات و هم زمانی های عالی در زندگی شما. الهی شکر. واقعا خوشبختی همینه که بخوای و بشود. این یعنی اتصال همیشگی به خداوند. این باور رو در ما تقویت کردید که خداوند هر لحظه در حال اجابت کردن خواسته های ماست. بهترین الگو برای این باور شما هستید.
خدای من ، خانه ای زیبا و شیک و فول امکانات با قابلیت جابجایی!
واقعا حیرت انگیز و تحسین برانگیز این کشور. هر کسی هر ایده ای داره اجرا می کنه و هم خلق ارزش می کنه و هم ثروت خلق میکنه. واقعا جالب بود. این ایده الان اومد که چقدر لذت بخش هست که شما با داشتن یکی از این خانه های زیبا، می تونی هر جایی که دوست داشته باشی بری زندگی کنی. ترکیبی از امکانات عالی و سادگی و راحتی و لذت چوبی بودن خونه . وااای خدای من خیلی خوبه. یک بار بری تو دل کویر و با تمام امکانات یک خونه کامل ، کویر رو تجربه کنی.
بعدش حرکت کنی بری به سمت دریا و خونه ات رو جابجا کنی و چند وقتی رو کنار دریا با ویوی دریا زندگی کنی.
خدای من . فکر کردن بهش حال آدم رو خوب می کنه.
بعدش دلت جنگل میخواد ، دوباره کل خونه رو میبری تو دل یک جنگل زیبا و وقتی پرده رو کنار می زنی ویوی جنگل رو می بینی.
اگه از یک ویو خوشت نیومد مثل آب خوردن کل زندگی رو جابجا می کنی .
الله اکبر چقدر زندگی درحال زیباتر شدن و آسان تر شدنه . چقدر همه چیز راحت در دسترس هست . تمام رویاهای انسان در حال محقق شدنه . یه جورایی انسان داره برمی گرده به اصل خودش. یعنی تجربه زندگی در حال حرکت کردن و ثابت نبودن.
ذات انسان حرکت و تجربه جدید و جابجاییِ رو می خواد و ایده ها و پیشرفت ها داره به سمتی میره که دوباره انسان به اصل خودش برگرده. زندگی به سبک گذشتگان . مثل روشهای تغذیه و سبک غذایی که بعد از سالها پیشرفت و آزمایشات بسیار بسیار دقیق و وسیع رسیدن به این موضوع که باید به سبک گذشتگان غذا بخوریم.
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز ، بی نهایت از شما بزرگواران برای تولید و تهیه این سریال زیبا سپاسگزارم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 228679MB36 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به همه ی دوستانِ عزیز.
دیروز یه کامنتی از یه دوستِ عزیزی که اسمشون رو فراموش کردم خوندم تو دوره ی لیاقت و یه نکته جذاب داشت برام.
از دستم در رفت و همونجا ریپلای نزدم برای ایشون، مامان محترمی بودن که از یه تضاد در رابطه با پسرشون نوشتن و بعد کشفی در مورد خودشون…
میخواستم این کامنت رو توی قسمت 7 دوره لیاقت بنویسم اما کشیده شدم به این صفحه تا بنویسم.
اول تشکر میکنم از تک تک بچه ها به خاطر کامنتهاشون.
چه تو فایلهای هدیه و دانلودی، چه محصولات.
هیچ فرقی نمیکنه، اینکه هر کدوم مون با یه جوششِ درونی و شجاعت میایم این سایت نازنین و مینویسیم بسیار عالیه.
و آرزو میکنم برای مخاطبین سایت که هنوز اقدام نکردن برای کامنت نوشتن، بتونن به ترس ها یا احساس غرور یا هر حسی که مانع میشه تا بیان و بنویسن، غلبه کنن و شروع کنن به نوشتن.
همه مون خیلی کامنتهای ساده ای داشتیم اوایل.
انقدر که خودمون وقتی میخونیم میبینیم چقدر عوض شدیم از اونوقت تا الان.
مهم شروع کردن به نوشتنه، محتوای کامنتها خودش کم کم بهتر و بهتر میشه.
فارغ از نظرِ دیگران، مهم اینه من بتونم با خودم راحت باشم و بنویسم فقط…
حالا خونده بشه توسط دیگران یا نه، مهم نیست.
امتیاز بگیره یا نه، مهم نیست.
به قول کامنتِ آقای حمید امیریِ نازنین، ما مشق میکنیم این کامنتها رو برای خودمون تا بهتر یاد بگیریم، تمرین کنیم تو زندگی…
حالا کس دیگه ای میخونه یا نه اهمیت نداره، مهم اینه خودمون بخونیم و ردپا بذاریم واسه خودمون.
خب بریم سراغِ حسی که منو کشوند سمتِ نوشتنِ این کامنت:
دوست عزیزی که اول کامنت در موردشون نوشتم، اشاره ای جالب داشتن به این نکته ی به شدت مهم و جذاب:
اینکه خودشون رو دو قسمت کردن:
منِ قبلی:
که خطا داشته، ارزشمند نبوده به خاطر اشتباهاتش، یا مامانِ کافی و خوبی نبودن برای فرزندش و …
به عباراتی منی که کافی و ارزشمند و خوب نیست به خاطر ندانستن ها یا ناموفقی ها و ضعف ها و شکست هاش.
و منِ جدید:
کسی که در مسیرِ بهبود هست، داره تغییر میده خودش و افکار و عملکردش رو، ارزشمند تر هست چون داره روی خودش کار میکنه و موفق تر هست، به خودش بیشتر افتخار میکنه و …
و اینکه من قبلی رو پس میزنه و بد میدونه، و من جدید رو خوب میدونه و موفق.
به عبارتی قبلی رو کاملا نادیده میگیره انگار موجودی است غیرِ دوست داشتنی و غیرِ قابلِ احترام.
و نتیجه گیریِ جذابِ دوستمون این بود که نه.
کار من غلطه.
به دو نیم کردن خودم، منِ قبلی و جدید غلطه.
جفتشون ارزشمندن چون من هستن.
قبلی و جدید معنی نداره، همشون من هستم.
خیلی خوشم اومد از این نگاه و نتیجه گیری.
که:
چیزی که من الان هستم، نتیجه ی تجربه های من هست در هر لحظه، چه درست چه غلط رفتارهایی دارم و داشتم و خواهم داشت که منو شکل میده.
سپاس گزارم از همه ی خودم برای هر چیزی که هستم، بودم و خواهم بود.
دوست عزیزی که اسمت رو یادم نیست، ممنون که این افکار و کشف و شهودهات رو تو کامنت نوشتی و به اشتراک گذاشتی، بهترین ها برای تو.
خدایا شکرت برای هدیه های بی شمارت هر لحظه.
به نام خدا
سلام
جهتِ بالانس کردن فرکانس و احوالاتم، الان برای اولین بار، اومدم امتحان کنم و کامنت بنویسم.
طبیعتا همیشه شش دونگ و میزون نیستم که بخوام نوشتن رو موکول کنم به فراهم شدن زمانِ مناسب.
پس میخوام الان، خودم یه زمانی رو بسازم بدون توجه به شرایطم، واسه نوشتن.
این فایلِ جالب رو صبح دانلود کردم و دیدم.
خونه های زیبا و پر امکاناتِ قابلِ جابجایی رو که دیدم کلی کیف کردم.
اینکه انقدر ما چسبیدیم به خونه ای که بخریم و ثابته و …
یه طوری شده تکنولوژی و علم و امکانات که یه خونه طراحی میشه با فول امکانات، قابلِ جابجایی به هر محلی که آدم خودش بخواد، فقط کافیه آب و برق و فاضلابش وصل شه.
یه چیزی که خیلی خوشم اومد این بود که استاد گفتن مُبله به فروش میرسن این خونه ها، دیگه هیچ زحمتی نداره و وقتی میخرید خونه تجهیز شده و کامل، دستِ آدمه.
درود و احسنت به این همه امکانات و ثروت و فراوانی و راحتی.
میونِ این خونه ها از خونه ای که تخت دو طبقه برای بچه ها هم داشت خوشم اومد، ایده ی جذابی بود. لاندری، اشپزخونه، سالنِ نشیمن، سرویس بهداشتی و کمدها هم که عالی.
یعنی یه خونه ی حقیقیِ حقیقی، مثل یه سوییتِ مجهز با فول امکانات.
هر خونه ای یه طور جالب بود برام. متفاوت و متنوع، یکی آشپزخونه کوچک یکی بزرگتر، یکی یه خوابه، یکی دو خوابه و …
همه شون باحال بودن.
مرسی که دونه دونه داخلشان رفتین و با حوصله فیلم گرفتین و من دیدم، چون واقعا برام شگفت انگیز بودن این خونه ها.
تازه از دلم رد شد چه باحال میشد یه دونه از این خونه ها میخریدین برای پردایسِ زیبا، برای خودتون یا مهمون هاتون، خیلی هیجان انگیز میشه.
سیستم پنجره های فراوان که نور رو عالی داخل خونه میآورد هم عالی بود.
به سلامتی و دل خوش، این سفرنامه هم به آخرهای خودش نزدیک شد و کلی تجربه ی جدید دیدم و شنیدم و حس کردم با فایلهای جذابتون.
ممنونم از وقت و عشقی که گذاشتین برای ضبط و تدوین و به اشتراک گذاریشون مریم جون و استاد جان.
اینکه شما برای استراحت و خوابِ میان سفر، به محیطی زیبا هدایت میشین، نشان از فرکانس و انرژیِ مثبت و تمیزِ خودتون داره.
نوشِ جانتون باشه.
عاشقِ چمن های محلِ استراحت تون شدم با چاشنیِ اون همه درخت و نهر و …
الان که نوشتم، بهتر شدم از زمانی که تازه میخواستم شروع کنم به نوشتن.
میخوام یاد بگیرم و بهتر متوجه بشم که همیشه روی اوج و خوب بودن نیستم، من کامل نیستم، اگه میزون نبودم خودم کمک کنم به خودم شرایطمو عوض کنم منتظرِ امدادهای بیرونی نباشم.
توی ذهنم یه سری نجواها شیطنت میکنن، زیاد بهشون توجه نمیکنم، اما با یه عاملِ فیزیکیِ دیگه دست به دست هم دادن و ترازم رو نامیزون کردن تا حدودی.
اشکال نداره، پیش اومده، اعراض میکنم بهتر میشه.
کانگوروها رو که دیدم که انقدر راحت و در صلح خوابیدن، یادِ هاپوهایِ محلِ زندگیِ خودم افتادم، انقدر راحت و ریلکس و امن میونِ مردم تو خیابون و پارک و فضای سبز، زیر یه سایه ی خنک درخت لَم میدن و میخوابن.
هر بار شکر میکنم واسه صلحِ بینِ حیوانات و مردم تو محلی که زندگی میکنم، این بسیار عالی و دوست داشتنیه از نظر من.
خدا رو بسیار شکر برای همه ی فراوانی ها و ثروتش:
این همه فضای سبز و مناطقِ خوش آب و هوا.
فروشگاه های بزرگ و فراوان از نعمت.
این همه تکنولوژی و علم و امکاناتِ تفریحی و رفاهی.
این همه خوش اخلاقی و متانت.
و …
نظمِ خودروها در ترافیک برای من تحسین برانگیزه، اینکه هر خودرو در لاینِ خودش باشه، عجله نکنه، دایم لاین عوض نکنه، بوق نزنه، خوش اخلاق بمونه از بهترین ویژگی های اخلاقی هست.
…………………………………………
دیروز سرشار بود از روزی های غیر حساب برام.
بسیار سپاس گزارِ الله یکتا هستم.
خوشحالم که زیبایی ها و نازیبایی هارو در کنار هم متوجه میشم.
یعنی نازیبایی باعث نمیشه زیبایی ها رو هم متوجه نشم و نادیده بگیرمشون.
دارم کم کم یاد میگیرم خودِ فعلی مو ببینم و بپذیرم و بهش توجه کنم، احترام بذارم، محبت کنم.
دارم کم کم یاد میگیرم وقتی دارم تغییری ایجاد میکنم اون احساسِ عذاب وجدان و گناهِ بیخودی رو از خودم دور و دورتر کنم.
دارم کم کم یاد میگیرم به قولِ استاد تو فایل 6 تکمیلی احساس لیاقت، عملی که انجام میدم یا حرفی که میزنم، تطبیق داشته باشه با درون و افکارم.
سپاس گزار خدا هستم که کمکم کرد به یه نگاه جدید بنویسم امروز.
تمرین خوبی بود.
از نامیزونی رسیدم به درجه ای کمتر نامیزونی :)
توقع نداشتم و ندارم یهو عوض شم، همینکه تکاملی جلو برم اتفاقا خیلی خوشحالتر و راضی تر خواهم بود :)
خداوندا همه مون رو محافظت بکن از تله های حسادت، خشم، مقایسه، کدورت، کینه، قضاوت.
الهی شکرت برای همه ی روزی های حساب و غیر حسابی که هر لحظه بهم میدی.
سلام سعیده جان.
روز و روزگار بر تو خوش و خرم و شاداب.
چقدر لذت بردم از خوندنِ مثالِ خلقِ آف برای شیفتِ عصر.
و در ادامه تقویتِ توکلت برای خلقِ خانه ی شخصی.
و اتصالش به خانه های آماده در این فایلِ زیبا.
چقدر نشونه ها زیبا نمایش داده شدن.
من این ور حسابی کیف کردم، دیگه خودت فول کیف شدی :)
از خداوند میخوام آسانت کنه بر آسانی ها و مثل همیشه که با خبرهای خوب میای، با تمرین و مثال های خوبت میای، با پشتکار در توکل و ایمان و رفاقت با خدا میای و مینویسی از عشق و عاشقی های نابت با خدا، بیای و کلید خونه ی زیبا و دلگشای شخصی ات در گرگان رو بندازی دور انگشت هات و بچرخونی و بنویسی بچه ها بیایید اینم کلیدی که خدا بهم داد به آسانی، شیرینی، عشق و صفا.
عاشقِ ماجراهای شیفت و هدنرس و استیل بودن بیمارهات هستم که مینویسی تو کامنت هات.
هر بار تکرارشون میکنی برام یادآوری میشه خلقِ زندگی چطور جلو میره.
اعتماد به خدا نتیجه اش چیه.
عدم ورود و دخالت در کارهای خدا چه حاصلی داره، چه احساس راحتی و آرامشی داره.
سپاس که مینویسی و برای خودت و ما تمرین ها رو آشکار میکنی.
بوس و عشق و بغل به وجودِ نازنینت، خالی خالی، فارغ از دستاوردهات.
یه بوس و عشق و بغل به وجودِ نازنینت، هم برای تلاش ها و پشتکارها و نتایج و دستاوردهات.
در پناه خدا باشی عزیزِ جان.
خدایا شکرت برای حضور گرم و نورانی و سبزت.
سلام به برادر خوبم سید عظیم بساطیان عزیز.
امروز که پیامت رو دریافت کردم خیلی سورپرایز شدم.
از اینکه کامنت قبلی مو یادت بود و زودتر برام تبریک تولد فرستادی.
از محبت و مهربونی ات خیلی سپاس گزارم.
بسیار خوشحالم کردی.
اینکه دو روز قبلش برام پیام نوشتی خیلی برام ارزشمنده و نشونه ای می دونم از طرف خدا و محبتی که همیشه بهم داره.
از صمیم قلب برات آرزو میکنم تمامِ خواسته هایی که به درگاهِ خداوند ارسال کردی برات تیک بخورن و کلی شادی و حس خوب رو در هر لحظه از زندگیت حس کنی.
خیلی از خداوند ممنونم برای دوستانِ نازنینم در این سایت که با لطف و قلبِ مهربونشون به همدیگه پیام های خوشحال کننده ارسال میکنن.
در پناه رب العالمینِ نازنینم باشی همیشه، همه مون باشیم.
خدایا شکرت برای همه ی روزی های حساب و غیر حسابی که هر لحظه وارد زندگیم میکنی.