سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 228 - صفحه 10

به نام خدای مهربان

تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ ۚ إِنْ هُمْ إِلَّا کَٱلْأَنْعَـٰمِ ۖ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا 44 فرقان

آیا گمان می‌‌کنی اکثر آن‌ها حقایق را می‌‌شنوند و درک می‌‌کنند؟! آن‌ها چون چهارپایانند، بلکه از آن‌ها نیز گمراه ترند!

أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ ٱلظِّلَّ وَلَوْ شَآءَ لَجَعَلَهُۥ سَاکِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا ٱلشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلًا 45 فرقان

آیا نمی‌‌بینی که خداوند [توسط نور] چگونه سایه را می‌‌کِشد (کوتاه و بلند می‌‌کند). اگر می‌‌خواست می‌‌توانست همواره آن را ساکن و یک اندازه کند، امّا آفتاب را دلیل آن قرار دادیم.

قَبَضْنَـٰهُ إِلَیْنَا قَبْضًا یَسِیرًا 46

ما آهسته‌‌آهسته آن سایه را جمع می‌‌کنیم!

وَهُوَ ٱلَّذِى جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیْلَ لِبَاسًا وَٱلنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ ٱلنَّهَارَ نُشُورًا 47

او کسی است که شب را چون پوششی برای شما قرار داد. و خواب را مایه آرامش‌‌تان گرداند و روز را زمان کار و فعالیّت

ٱلَّذِىٓ أَرْسَلَ ٱلرِّیَـٰحَ بُشْرًۢا بَیْنَ یَدَىْ رَحْمَتِهِۦ ۚ وَأَنزَلْنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءً طَهُورًا 48

اوست که قبل از نزول رحمت خود، بادها را چون پیک مژده-رسان می‌‌فرستد تا از آسمان، آبی پاکیزه نازل کنیم

لِّنُحْـِۧىَ بِهِۦ بَلْدَهً مَّیْتًا وَنُسْقِیَهُۥ مِمَّا خَلَقْنَآ أَنْعَـٰمًا وَأَنَاسِىَّ کَثِیرًا 49

تا به واسطه آن، سرزمین‌‌های مرده را حیات بخشیم. و چهارپایان و بسیاری از مردم را که آفریده‌‌ایم سیراب نماییم

وَلَقَدْ صَرَّفْنَـٰهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا۟ فَأَبَىٰٓ أَکْثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا کُفُورًا 50

ما این‌‌گونه آیات را به صورت‌‌های گوناگون برای آن‌ها بیان کردیم تا تفکّر کنند و پند بگیرند. اما اکثر مردم جز ناسپاسی کاری نمی‌‌کنند.

– —————————————————————-

سلاممم از گوشه ی کوچکی از جهان هستی به خداوند بیکران کیهان

سلامی پایییزی و عاشقانه به اساتید نازنین.

سلامی ناب به هم فرکانسیهای عزیزم و سلامی دلبرانه به سعیده شهریاری عزیز شاگرد اول کلاس که خیلیا مثل من انتظار کامنتهای پر عشقت رو می کشند.

دارم از تهران برمیگردم و در حالی که در اتوبوس هستم یه دسته پرنده دیدم که همه با هم روو سیم برق نشستن، در حالی که حرکت اتوبوس آهسته هست و من فرصت نگاه کردن و تفکر داشتم شروع کردن به اجرای نمایش،،،با هم یکجا یه دوری میزدن و مینشستن روو سیم..کاش میشد فیلمشو بذارم..خدایی که خوده این گنجشکهاست…خدایی که این پرنده ها رو هدایت میکنه، چطور ممکنه منو رها کنه…

اصلا بابت هدایتهایی که تا الان شدم چقدر سپاس گفتم.

من هدایت شدم به این زندگی، دعوت شدم..وقتی که نطفه ایی بودم و از پرزهای رحمی عبور کردم، وقتی که در رحم لانه گزینی شدم هدایت بود…لینک مراحل رشد جنین رو گذاشتم..لحظه به لحظه این هدایت رو ببینید.

….

وقتی به دنیا آمدیم شیر مادر مهیا بود و مورد عشق بیکران و بی نهایت پدرومادر قرار گرفتیم.

باید روحمون رو بتکونیم از نگرانیها، کینه ها،خشم ها، حسادتها و….تا بشنویم صدای هدایت رو.

خوده خدا میگه ناسپاسی میکنند.

دعای هرروز من اینه

خدایا مرا ببر به مسیرهایی که تو را ببویم

تو را بشنوم

تو را ببینم

تو را لمس کنم که تویی همه چیز و همه کس…

تویی عطر شمعدانیهای لب پنجره ام

که تویی موهای زیبای دخترم

که تویی صدای تاپ و توپ قلبم که بی زحمت من می تپد‌‌

که تویی عشق جاری در زندگی ام

که تویی مهر آدمهای اطرافم که بی منت بر من جاریست

خدایا تویی موجهای دریا

تویی نان سر سفره ام

تویی راحتی بالشم

تویی چرخهای ماشینم که مرا به بهترین مکانها میبرد

خدایا تویی تو که در زمین و زمان و کیهان جاری هستی..

به قول مادر موسی خدایا قلبم را استوار کن، قلبم را محکم کن که نداهایت را بشنوم..نشانه ها را لمس کنم..

خدایا یکبار به دنیا آمدم که تو را تجربه کنم، مرا سعادتمند دنیا و آخرت گردان..سعادتمندی کجاست

همین که همه جا تو را ببینم..همه جا تو را بشنوم…تو را سپاس بگویم..از انگشتانم که من فرمان میدهم و الان می نویسد،،از تارهای صوتی ام که نام باشکوه تو را بر زبانم جاری میکند.

استاد جانم به قول شاگرد اول کلاس (سعیده شهریاری عزیزم) از اینجا تا امریکا دور سرت بگردم که به من خدا را نشان دادی..که من گیج و گنگ بودم..استاد جانم تو چشمان مرا باز کردی..

و قرآن

قرآن

قرآن

با آیه آیه اش اشک می ریزم…تو چه راه گفته بودی و من کور و کر بودم‌…خدایا چگونه سپاس بگویم که از گمراهی نجات پیدا کردم…خودم را پیدا کردم.

خدایا دور سرت بگردم..خدایی که برای همه به یک اندازه در دسترسی عاشقتممم..ما را هدایت کن.