سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 228 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

254 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرتضی گفته:
    مدت عضویت: 1362 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز

    سپاسگزار خداوند هستم برای دیدن این فایل

    صفر به دور امریکا خیلی انرژی و انگیزه منو برا رشد وپیشرفت افزایش داده خیلی باورهای زیبا درمن به وجود اورده اهداف ارزوهای من بیشتر بهتر و گسترده تر شدند

    یه روز پیش خودم میگفتم مگه میشه محاله شاید برا بعضی ها اما نمیدونم چه حسی دارم شاید به قول استاد هدایت شهود نمیدونم هرچی که هست الان با تمام وجود حس میکنم خودم اونجا هستم از نزدیک میبینم ولمس میکنم همه احساساتم در صفر دور امریکا درگیر شده

    خدارو شکر بابت این همه زیبایی

    خدارو شکر بابت این همه ساختمانهای زیبا

    خدارو شکر بابت خودروهای لوکس

    خدارو شکر بابت ادمهای ارام وپر انرژی

    خدارو شکر بابت خلاقیت ها

    خدارو هزاران بار شکر

    یه نکته جالب برای من با وجود ترافیک رعایت فاصله خودرو ها عالی بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  2. -
    غزل عطائی گفته:
    مدت عضویت: 2432 روز

    سلام سلام سلااام به همه دوستان نازنینم در این سایت الهی . سلامی پر از نور و عشق و برکت و شادی و ثروت

    سلام به اساتید خوشقیافه و خوش هیکلم .

    من عاشق حیووناام . خیلی خیلی دوستشون دارم . وقتی میبینمشون قند توی دلم آب میشه . وقتی که این کانگوروهارو هم دیدم با اون دست و پای بامزه شون، کلی دلم رفت…

    من عاشق خونه ام . وقتی میفهمم یکی خونه خریده بیشتر از خودش خوشحال میشم . انقدر که حتی الان وقتی دارم درباره ش مینویسم احساس میکنم یه حبابِ ذوق و شوق توی دلم بالا و پایین میپره .

    بنابراین خیلی برام جذاب بود که شما لطف کردین و کنجکاویتونو با عشق با ما به اشتراک گذاشتین و من خیلی ازتون ممنون و سپاسگزارم .

    دیروز یه هاپوی کوچولو توی محوطه خانه های سازمانی گم شده بود . حتی بلد نبود واق واق کنه هی زوره میکشید که مامانشو صدا کنه .

    من از تراس دیدمش و گفتم بذار برم براش یکمی آبِ گوشت ببرم . خلاصه رفتم پایین و این هاپوعه تا منو دید دویید رفت قایم شد . انگار مامانش بهش گفته بود از غریبه هیچی نگیر .

    رفته بودتوی باغچه زیر درخت کاج قایم شده بود فکر میکرد من نمیبینمش .از لابلای سبزه ها نگاه میکرد اما صداش درنمیومد. وقتی صداش میکردم سرشو میبرد اونور یعنی که من اینجا نیستم .

    انقدر دیدن این صحنه ها برام نازنازی و جذاب بود که حد نداشت . دوباره بعد از ظهر رفتم پیشش چون هنوز مامانش از سرکار برنگشته بود . قشنگ توی چهره ش نگرانی و غم مشخص بود . اما بازم تا منو دید دویید رفت زیر یکی از ماشینا قایم شد و دیگه صداش در نیومد که من برم . منم که دلسوزِ همه حیوونا . اما اینبار بر اساس باور لیاقت برخورد کردم .فکر کردم با خودم گفتم با چه دیدی حس دلسوزی نداشته باشم ؟ دیدم اگر میتونستم بهش یچی بگم باید میگفتم شما ماشالا خودت دانا و توانایی و میتونی مشکلتو حل کنی :))) بعد فکر کردم که خدا ازین طریق میخواد اینو آموزش بده . دلسوزی من هیچ کمکی بهش نمیکنه که هیچ … اتفاقا خیلیم براش بده . پس تصمیم گرفتم رهاش کنم و یه آیت الکرسی براش بخونم و بیام بالا .

    شب که شد یهو صدای یه سگ بزرگ اومد و بعدش دیگه خبری از هاپوی کوچولوی قصه نبود . مادرش اومده بود دنبالش .

    از امروز براتون بگم … من چون دیروز بیقانونی کردم احساسم خیلی عااالی نبود و به امروزم کشیده شد . اما برام خیر و برکت داشت . امروز بر خلاف دیروز شروع کردم تمرینامو انجام دادم و سعی کردم تاجایی که امکان داره خوب پیش برم.

    دم غروبی میخواستم به حافظه ی گوشیم سروسامون بدم و فایلهای اضافیشو به لبتاپم منتقل کنم یهو چشمم افتاد به یک کتاب که به نظرم اول که دانلودش کرده بودم مسخره میومد . اما به خاطر اینکه حجم اینترنت ازم رفته بود و این کتابه هم جایزه ی یه سایتی به من بود ذخیره ش کرده بودم. اسم کتاب هم “happy money”

    باخودم گفتم حالا بذار یه نگاهی بهش بندازم ببینم چی گفته .

    وقتی بازش کردم و شروع کردم به خوندن کم کم جذبش شدم و میتونم بگم یااافتم ، یافتم آن نکته که میخواستمش !

    خدای نازنین و وهابم هممونو عجب هدایتی میکنه همیشه و هرلحظه …

    توی این کتابِ همونطور که از اسمش پیدا بود داشت درباره پول صحبت میکرد و خیلی چیزای جالبیم درباره ش میگفت .

    اما چیزی که من مدتها بود دنبالش بودم و با یکمی فکر برام جا افتاد این بود که

    پول رو یک آدم درنظر بگیر .

    چه عواملی باعث میشه که رابطه ت با اون آدمه خراب بشه؟

    چون من تو این زمینه در حد خودم موفقیت آمیز عمل کردم به لطف خدا و آموزه های استاد ، دیدم بههه بههه ! چه رابطه ی بدی باهاش دارم. اصلا اینکه اینهمه نعمت تو زندگیم هست و پول هم وارد زندگیم میشه جای تعجبه :l

    چون با این رابطه ، نباید باشه !

    حالا اونچیزایی که برای خودم نوشته بودمو اینجاام مینویسم که هم ثبتش کرده باشم و هم اگر شما هدایت شدین و خدا خواست براتون الهامبخش باشه .

    من که اینطوری در نظر گرفتم دیدم :

    _من پولو کنترل میکنم .

    _من وقتی بهش فکر میکنم احساس ناامیدی بهم دست میده ازینکه چرا بیشتر نیست.

    _وقتی که هست خوشحالم اگر نباشه نیستم .

    _وقتی که هست میگم چرا بیشتر ندارمش؟

    (دقیقا مثل یه آدم وابسته که به عشق و توجه طرف مقابلش نیازمنده‌. و چیزی جز وابستگی بیشتر رو جذب نمیکنه )

    _وقتی که نیست احساس بیارزشی بهم دست میده . (دقیقا معادلش تو روابط اینطوری میشه که یه آدمی، اگر پارتنرش بهش نگه دوستت دارم یا چند روز نباشه ، احساس بیارزشی میکنه)

    _ازش توقعات زیاد دارم (همش میگم بیشتررر بیشتر )

    _از رفتن یا نبودنش میترسم .

    _خیلی کم ازش تشکر میکنم .

    _ازین جهت کنترلش میکنم که میگم اونطوری که من میگم باید باشی ! وگرنه من قبولت ندارم .

    (اگر از طریق عزیزام هدیه ش بگیرم خیلی کمتر دوستش دارم همش میگم که باید خودم به دست بیارم )

    _ براش تعیین تکلیف میکنم .

    _ وقتی یکاری برام انجام میده میگم اه تموم شد . (دقیقا مثل کسی که یکی داره میره براش یکاری انجام بده که به نفعشه اما بهش میگه اههه تو همیشه منو تنها میذاری )

    _اونو مهم میدونم و بهش قدرت میدم .به خاطر احساس نیازی که بهش دارم باج میدم.

    _وقتی که دارمش همش نگرانم که الان میره و تموم میشه . (دقیقا مثل کسی که با اینکه پیش پارتنرشه اما در اون لحظه لذت نمیبره و به بعد رفتنش فکر میکنه )

    حالا اگر برم دستور العمل هایی که توی روابط یاد گرفتمو روی این داستان پیاده کنم میتونم رابطه مو با پول بهبود ببخشم .

    چند روز پیش وقتی داشتم کامنت دوتا از دوستان عزیزم که برام نوشته بودن رو میخوندم (فرزانه جون و مریم جان ) به این نتیجه رسیده بودم که هرکسی چون خودش منحصر بفرده ، شیوه هدایتش هم منحصر بفرده و باوراشم خیلی شخصیه و باید روی اون باورها کار کنه .

    منم هربار وقتی به ثروت یک گوش میدادم با این که این دوره بییینظیر بود برام اما همش ته دلم میگفتم نه ! باید عمیق تر بهش نگاه کنی تا راه شخصی خودتو پیدا کنی. اگر از آموزه ها استفاده کنی تا راه شخصیتو بر اساسش بسازی خیلی راحتتر نتیجه میگیری . اما من خیلی فکر میکردم که خدایا راهم کدومه؟ چیکار کنم ؟من با این تمرینا و با این دوره نتیجه ایدئالمو نگرفتم هنوز . تو بهم بگو که چیکار کنم .

    الان احساسم بهم میگه آقا این راه شخصیت . برو تو کارش. از هر جلسه و آموزه های استاد که میتونه به بهبود این باورات کمک کنه استفاده کن .

    اصلا شاید من باید دوره عشق و مودت یا هر دوره ی دیگه ای غیر از ثروت یک رو برای بهبود باورای ثروتم گوش میدادم :))) چون هدایت خدا برای هر آدمی خیلی خاص و ویژه ست .

    چون دوره دوازده قدم رو برای خلق روابطم گوش دادم و بعدش رسیدم به یه شیوه ی شخصی که بهم نتیجه داد . حالا دلِ هدایتگرم میگه که برو آگاهی هایی که از روابط برای خودت ضبط کردی رو گوش بده تا بتونی رابطه ت رو درست کنی و به صورت تکاملی بیگ بنگ ها اتفاق بیفتن .

    خدارو شکر میکنم که تونستم این آگاهیو ثبتش کنم . الهی شکر که امروز آگاهتر شدم .

    الهی شکر که فضاییو دارم که بیام و بنویسم و از تجربه دوستانم استفاده کنم .

    الهی شکر که لذت میبرم از دیدن و شنیدن اساتید نازنینم .

    دوستتون دارم . همگی در پناه خدای عشق باشیم

    الهی آمین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  3. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1321 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت اساتید بزرگم

    عاشقتونم

    با این فایل بی نهایت زیبا رویایی خدار‌و میلیاردها بار شکرت

    چقد طبیعت رویایی با درون هیولا برامون فیلم گرفتین استاد عاشقتونم مرسی

    چ جای خوشگلی و بکری که فقط خودتون بودین هدایت شدین خدارو میلیاردها بار شکرت

    خونه های فوق العاده رویایی و بینظیری بودن خیلی خیلی خوشگل بودن خدارو میلیاردها بار شکرت

    هر چی بیشتر امریکا رو میشناسم بیشتر دلم میخواد با یارم دوتایی باهم بیاییم امریکا رو بگردیم و کلی لذت ببریم خدارو بی نهایت بار شکرت

    گوشت های بینظیر و ارگانیک مطابق دوره ی قانون سلامتی عزیزمون خریدین نوش جونتون استاد عزیزم و مریم جون خوشگلم عاشقتونم

    مریم جون چه غذای خوشمزه ای و لذیذی درست کرد الهی میلیاردها بار شکرت

    این غروب رویایی جادویی فوق العاده که نقاشش خداوند هست چقد زیباس اخه خدارو میلیاردها بار شکرت هر چی میبینم سیر نمیشم بار چهارم دیدم این فایل بینظیر رو خدارو بی نهایت بار شکرت

    عاشقتونم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  4. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    به نام خدای بخشنده ی رحمت گستر بر خاص وعام

    سپاسگزاره خداوندم که به من فرصت داد تا باردیگر چشمانم لایق دیدن این همه زیبایی و فراوانی باشه

    سلام و درود خدا به شما دواستادبزرگوارم،سپاسگزارم از لطف و مهربانی شما بابت این همه سخاوتی که تو طول مسیر داشتید و پرفکت ترین زیبایی هارو باما به اشتراک گذاشتید

    یه سلامو خداقوت جانانه هم به تمامی دوستان عزیزم که انقدر باعشق توطول این سفر ازتجربیاتشون مینویسن و انصافا گاهی وقتا من اشکم از ذوق سرازیرمیشه

    خوب بریم سراغ این همه زیباییو سرسبزی تو مسافرت که واقعا هرچی جلوتر رفتیم زیباییهای سفر تمومی نداشت و مارو جوره دیگه ای شگفت زده کرد خداروصدهزارمرتبه شکر

    یه خداقوتی هم به خانواده ی ثروتمند والتون بگیم که باسابقه ی تقریبا60ساله این فروشگاه والمارت توسعه دادن و هرسال داره درامد ملیون دلاری کسب میکنه،خدایاشکرت به خاطر این همه نعمتو فراوانی

    درکناراین کسبوکار یک مزرعه ی ذرت هم ایجادکردن که همین باعث رشدبیشتر درامدشون میشه،واقعا آدمای ثروتمند دوست دارن از هرطریقی به رشدوپیشرفت جهان کمک کنن

    ازیک طرف توسعه ی فروشگاه هاشون که کار مردم رو اسون کنن،ازیک طرف کشت ذرت که هم باعث زیبایی و سرسبزی طبیعت میشه و هم یک کمکی به خریداران دام ها میشه،و همش سوده وو سوده ووسود

    خداروصدهزارمرتبه شکر چقدر این محیط زیباست،بخدا اینجا یه کارت پستالیه براخودش،یک جاده ی خلوت وتمیز ودرکنار این جاده درختان سرسبز بایک آسمان ابی بایک هوای مطبوع که بوی ذرت ها همه جارو احاطه کرده،واقعا حسش حتی از دیدِ درونِ تیزبین بی نظیره خدایاشکرت

    خدایاشکرت چقدر درهمه جای این سفر آدمای خوش برخورد،باحوصله،خنده رو و مهربونی سر راهتون قرارگرفته

    این خانم جوان و زیبا و خوش ذوق چه توضیحات مفصلی درمورد سوالات کوتاهی که ازش پرسیدید بهتون دادن،واقعا چقدر تحسین میکنم ذوقو علاقه ی آدمای این کشور رو که تو هرزمینه ای که علاقه داشته باشن دوست دارن ساعتها با مخاطبشون درمورد اون موضوع صحبت کنن و توضیح بدن

    چقدر همه ی حیووان با ارامش تو اون محوطه خوابیده بودن،خدایاشکرت که شماهمیشه به جایی هدایت شدید که حتی حیوانات هم باخودشون وهم دنیای اطرافشون در صلحند،و انگار همه ی آدمایی هم که به اینجا هدایت میشن همه باصلح و دوستی دارن از اطرافشون نهایت لذت رو میبرن

    حتی شده ازیک ماکت آدمی که صورتت رو به جای اون ماکت قرار میدی و یک عکس یادگاری ازخودت به جای بذاری

    و دوباره یک جاده ی سرسبزی که دورتا دورش رو درختان سرسبز احاطه کرده،و اتراق کردن در کنار یک جاده ی بی نظیری که پراز چمن هایی که خداوکیلی انگار همین الان سرازخاک بیرون زدن تا شما ازین فضالذت بیشتری ببریدازبس که سرسبزوبا طراوتن

    مخصوصا ترکیب رنگ آلبالویی تراک کمپر با این فضای سرسبز که دیگه واقعا فوق العادست خداروصدهزارمرتبه شکر

    خدای من این خونه های متحرک چقدر عالی و باامکانات مجهزی بودن،قیمتهایی هم که براشون مشخص شده بود انصافا ارزشش رو بیش ازاین هم داشت،چون واقعا ادم میتونه هربار فضا و ویوی خونش رو تغییر داد

    چقدر ایده های خلاقانه به خرج میدن،و ازش بی نهایت ثروت و ارزش می آفرینن،خدایاشکرت واقعا این کشور،کشور اقتصادوفراوانی وهربار آسون شدن برای آسونیهاست

    این نیست که ادم برای خونه ساختن کلی زجربکشه وپول سیمانوآجرو اینجور چیزا بده،راحت باثروتی که میسازی یک خونه ی کاملا شیکومجلسی و متحرک میخری،تازه میتونی هربار خونت رو هرکجا دلت خواست باخودت ببری،این دیگه ته ته راحتیه که وقتی تصمیم به مسافرت میکنی نگران خونت نیستی،باخودت حملش میکنی به عنوان یک جای امن هم ازش توی مسافرت استفاده میکنی خدایاصدهزارمرتبه شکرت

    چقدر هم خلاقیتهای عالیی تو دیزاین هرخونه به کاربردن،آدم روووححش میره که همین الان یه سفارش از امریکا بده خدایاشکرت

    استادِ کدبانو نوشجونتون این همه خلاقیت درآشپزی باهمین یک نوع غذایی که استفاده میکنید،واقعا تحسینتون میکنم که باهمین یک نوع غذا چندین مدل غذامیتونید باهاش بپزید و چقدرهم عالی پخته میشه

    ماچندین نوع غذا میپزیم،ولی همین چندین نوع غذا همیشه بایک مدل بوده،واین خلاقیت شما واقعا تحسین برانگیزتر از مدل غذاهای ماخانمای ایرانیه

    خدایاشکرت چقدر این فضای تریل بااین چیپس چوبا رؤیایی شده،یاد اون قسمت از سریال زندگی دربهشت افتادم که گفتید ما هیچ وعده ی غذایی مصرف نکردیم و کلی به جونِ درختای جنگل افتاده بودید و بااون دستگاه چیپس چوب خردکن کلی درختای هیولارو توی تریلر ریختید

    واقعا چه ورزشای هیولایی انجام میدادید و خیلی اثری ازلاغری نبود،الان باخوردن قویترین غذای پروتئینی یک پیاده روی عالی و ساده رو میرید،و نه تنها از هرفضای تریلی لذت میبرید بلکه کل بدنتون رو ازنوک سر تاانگشتای پاهم تحت تأثیرقرارمیدید،ویک اندام آرنولدشوارتزی هم میسازید،ومن بسیارشماعزیزان رو که هرباردارید آسون میشید برای آسونیها تحسین میکنم

    مریم جان هم که بااین فضای مطبوع وسرسبز یادی از فضای طبیعت ولایتشون کردن،چقدر عالی که شما ازهمونجایی که بودید نهایت لذت رو بردید و الان به جایی هدایت شدید که شاید هزاران برابر اونجایی هست که میتونید بابتش هزاربرابر شکرگزارتر باشید

    خدایاشکرت چقدر هم آب رودخونه ی اون قسمت زیبابود،و اون تخته سنگ بزرگی که آب رودخونه ازروش ردمیشد خیلی زیباووچشم نوازبود

    و درآخر یک خرید مشتی از انواع گوشتهای مغزی و‌مقوی،خدایاشکرت اینه فواید ثروتمند بودنا،که وقتی وارد یک فروشگاهی میشی میتونی به اندازه ی ده نفر به صاحب اون فروشگاه خیر برسونی و بیایی بیرون

    شماهمیشه میگید اگه به هدایت خداایمان داشته باشید،خدامیتونه فردیو به سمتتون هدایت کنه که به اندازه ی درامد یک ماهتون تو یکروز ازتون خرید کنه

    دقیقا خداشمارو به سمت این فروشگاه هدایت کرد و جوری به اون فروشگاه خیررسوندید که طرف تعجب میکنه،قطعاصاحب این فروشگاه هم باورای بسیار عالیی نسبت به فروشش داره که خدا همچین فردی مثل شمارو سمتشون هدایت کرده

    خدایاشکرت یک فضایی هم ایجادکردن که همه بتونن بایک نوشیدنی یک استراحت عالی هم داشته باشن

    و اون دخترخانمی هم که حجابش کامل بود برام جالب بود،خدایاشکرت بخاطراینهمه آزادی و ارزشی که همه برای هم قائل هستن

    ودرادامه میرسیم به جاده ایی که قراره به پردایس زیبای بهشتی بریم،دلمون برای فضای خونه ی جنگلیمون تنگ شده،خدایاشکرت بادیدن اینهمه ساختمونای هیولا و بانماهای بسیارزیبا ترافیک جاده رو برای خودتون لذتبخش میکنید

    خدایاببخش مرا اگر جایی نتوانستم درست شکر تورو بجای بیارم یازبانم ازشکرگزاری نعمتهایت می ایستد،واقعا گاهی وقتا کم میارم ازینهمه بزرگی و عظمتت،واژه هام کم میاره دربرابر نعمتهات

    ای خدای بزرگم تو به دل نگیر و بی انکه نامم رابپرسی و دفتر دیروزم را ورق بزنی،رحمت امروزت را درزندگی ام جاری کن…الهی آمین

    هرکجا هستید به تنهافرمانروای کل کیهان میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  5. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    سلام به رفقای عزیزم

    مریم بانو وسطای این فایل یه جمله راجع به ولایت خبر کرمان گفت که ویرانم کرد.

    بیست و دوسال قبل که ریه هایم از ماندن زیاد کنار قالبهای پخت تایر و تماس با سموم و حرارت زیادآسیب دیده بود، یکی از رفقایم که وضع من را دید، گفت: بیا بریم ولایت مادربزرگ من . اونجا هواش خوبه، بهتر میشی.

    خب، اطراف شیراز ، کلی ییلاقات و جاهای خوش آب و هوای کوهستانی هست که توی تعطیلاتم سر میزدم تا ریه هایم استراحت کنند تا وقتی به سر کار برمیگردم، وضعیتم بهتر شود و دوباره…تا هفته ی بعد.

    فکر نمیکردم که برای رفتن به ییلاق مادربزرگ رفیقم، باید 500 کیلومتر سفر کنم! اگر می‌دانستم آنقدر دور است، شاید هیچ وقت نمیرفتم، ولی خب، بدون سئوال از رفیقم، با اتوبوس به سیرجان رفتیم و بعد با سواری به بهشتی به نام خبر رفتیم.

    سه روز آنجا بودیم و سرفه هایم با کمال تعجب خوب شدند و دیگر برنگشتند. تصاویر آن سفر ، برای همیشه در ذهنم نقش بست و هنوز خوابش را می‌بینم.

    رودخانه ی ابدی وسط ده که از میان باغها میگذشت، سکوت پرهیاهوی برگها و خنکی و اکسیژنی که با تمام حجم ششهایم حس میکردم و … مهربانی تمام نشدنی بی بی نبات جهانداری، که مثل مادربزرگ خودم به من مهر ورزید و با گردوی صد و پنجاه ساله اش، کلی مرا به کار واداشت تا گردوهای سبز را برایش پوست بکنم و زندگیم دوباره به حال عادی برگشت.

    خب، من هم ناخودآگاه توی همه ی تصاویر طبیعت و آب و هوای کوهستانی، آن حال و هوا را میابم. آن ترکیب رنگ سبزگون، آن تصاویر درختان و گلها در آب و آن خنکی و طراوت و آن طبیعت بی بدیل عجیب که یکمرتبه در میان صحراهای خشک، در شکافهای اطراف جبال بارز، نمایان میشد و چشمها را به خود خیره می‌کرد.

    سالها گذشته و من وسط سفر به ولایت آمریکا، خاطره ی یافتن زندگی با محبت رفیق عزیزم ، از دهان مریم بانو برایم زنده شد. وقتی از ولایت خبر بافت کرمان یاد می‌کرد.

    خب، این یادآوری، کوهی از شادی و سرور درونی، در عین غم و نوستالژی زمانه برایم به همراه داشت. صدایی در سرم میگفت: چقدررررر خوشبخت بودم که با معجزه طبیعت دوباره سالم شدم و تمام این روزهای پرفراز و نشیب را از سر گذراندم: عاشق شدم، ازدواج کردم و حالا درکنار بچه هایم سفر به دور آمریکا میبینم!

    انگار حال خوب، مثل ققنوس از خاکستر خاطراتش برمی‌خیزد تا حال خوب دیگری را سبب شود…دوباره و دوباره و دوباره.

    در همین زمینه، شاعر میفرماید

    روتن کوچه ی عشق، عمری دویدم

    بازیچه ی دل شدم، چه ها شنیدم

    گفتم که عاشق نشو،

    دل دیوونه!

    اما من عاشق شدم، تا تورو دیدم

    چیکه چیکه،

    قطره قطره

    من آب میشم میریزم

    از نگاه غرق خواهشت

    من میگریزم.

    روتن کوچه خط و نشون کشیدم

    به پای عشق سوختم و آب شدم، چکیدم

    اونروز خبر نداشتم

    تو قلب کوچه

    وقت غروب خورشید

    به تو می‌رسیدم

    ببین، نوستالژیک شدم که شدم! نوستالژی و حرفای قشنگ جای خود، قرشمالی هم با صدای عالیجناب سیاوش شمس ، کراش العالمین به جای خود. نباید قیمه ها رو ریخت تو ماست‌ها! اوکی؟! پس برقصید عزیزان تا رستگار شوید.

    خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2258 روز

      به نام خدای بخشنده ی مهربان

      سلام به علی آقای عزیز

      چقدر لذت بردم از خاطره حیات بخشی که تعریف کردید و چقدر اون حس و حال رو میتونستم تصویر سازی کنم.

      اصلا این که این سایت گوشه گوشه است درس و است و معجزه برایم کاملا واضح و مسجل شده.

      یه فایل سفرنامه یا زندگی در بهشت (واااااااااای چقدر دلم تنگ شده برای پرادایس) رو نگاه میکنی، میبینی جواب سوال یا مسئله ات رو اون گفته هر وقت سر دو راهی قرار می گیری، راهنمای ات می‌شود.

      خلاصه من که تا جا داره از اینجا تکون نمی‌خورم.

      کجا برم که به این وضوح با من صحبت کنه.

      علی عزیز در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1893 روز

        سلام به رضوان خانم هنرمند و باسلیقه

        خیلی ممنونم که جواب کامنت من را دادید، باعث افتخار منه.

        آره، این سفر، من رو به سفر معتاد کرد. تا قبلش همه ش سرم تو کتاب بود و اصلا لزومی نمیدیدم مسافرت کنم. تنبل شیرازی خوبو!!

        فکر کنم اگه یه کمپر درست کنم و تو ایران راه بیفتم، تا آخر عمرم نتونم همه زیبایی‌های این خاک شگفت انگیز رو ببینم، بس که اینجا و مردمش بینظیرند.

        آره برای منم زیاد پیش اومده که نشانه روزانه ام، معجزه کرده. منم تا بتونم، سرم رو از تو این سایت در نمیارم!

        سلامت و خوشحال باشید و هر روز نشانه های خوب و تایید کننده از این سایت ببینید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1115 روز

      سلام به آقای بردبار عزیزم

      سپاسگزارم از کامنت خوشگلی که نوشتین و یادآوری داستان سلامتی وسفرتون که زیبا بیان کردین

      خوشحالم که همچنان مثل ما در حال رقصیدن هستین و پیش به سوی رستگاری به سبک قردادن وبشکن زدن .

      چقدر خوب که با خانواده دارین می ترکونید و زیبایی های سفربه دور آمریکا را تماشا میکنین وکلی فرکانس عالی می فرستین خداراشکر.

      خداراشکر خوندن کامنت شما همیشه همراه دریافت آگاهی ، لبخند هم به دل ما میاره .

      الهی که در کنارخانواده سرشاراز نگاه خداوند باشین و برقصید وبچرخید و دربهترین مدارها قراربگیرین.ان شاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1893 روز

        سلام به زن کاکوی گلم، فاطمه بانو

        لطف عالی زیاد، بانو.

        امیدوارم همیشه سالم و با نشاط باشید و در کنار کاکو رسول، حال خوش و تندرستی و ثروت را کرور کرور تجربه کنید.

        بله، حال خوبی که در خانه شما هست و قطعا شما در آن سهم زیادی دارید، به خانه من و ملیحه هم سرایت کرده و بابت این، از شما بینهایت ممنونم.

        خوشحالم که کامنتها باعث شادی شما میشود، این باعث افتخار من هست.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2346 روز

      به نام پروردگارعشق

      سلام داداش علی هرلحظه شاد وسالم باشید

      چه خاطره ی زیبا ودل انگیزی،در کنار زیبا بودنش چقدر واسم درس داشت.

      خداروصدهزارمرتبه شکر به برکت وجود طبیعت پاک خدا شما سلامتیتونو بدست آوردین

      داداش علی خیلی خیلی مشتاق شدم درکنار صحبتهای مریم جان وتعریفهای شما،این بهشتی که درموردش صحبت می‌کنید از نزدیک ببینمش وحسش کنم،همینطور که مشتاقیم چهره توحیدی خودتون رو ببینیم.

      البته که تجربه زندگی در مناطق کوهستانی رو داشتم، دریکی از روستاهای کوهستانی یزد(علی آبادپیشکوه) متولد شدم وبزرگ شدم وتجربه زندگی درمناطق کوهستانی وخوش آب وهوا رو داشتم اما اینقدر زیبا شما ومریم جان از این بهشت تعریف کردین که دوست دارم یه روز تجربش کنم.

      به امید اون روز

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1893 روز

        سلام به فاطمه ی گل، مادر مقتدر سایت

        رفتن به اونجا ، یکی از نقاط عطف زندگیم بود. اگه رفیقم منو نمی‌برد اونجا، شاید نمیتونستم با اون ریه، به کارم در صنایع سخت و زیان آور ادامه بدم و خیلی زود جا زده بودم و همان موقع…

        یادم رفت بگم، آسمان اونجا در شب غیر قابل باور و بسیار عجیبه. تقریبا میشه دست دراز کرد و ستاره ها رو چید! این البته برای شما که بچه ییلاقات یزد هستید،احتمالا زیاد جدید نیست، ولی من دیوانه شده بودم از خوشی. راستی من، سال97 چند روز توی یزد ماموریت بودم و چقدر این شهر و مردمش رو دوست داشتم. آنقدر که میخواستم بعد بازنشستگی، مهاجرت کنم به اونجا…اون خودش یه داستان دیگه ست!

        ضمن اینکه خبر بزرگترین پارک حفاظت محیط زیست کشوره گمونم. توی ده، کنار پاسگاهش، چند تا شکارچی دیدم که با اسلحه بودند و یک قوچ بزرگ(کل) زده بودند و روی زمین می‌کشیدند!!

        گفتم: این دیگه چه وضعیه؟ تو روز روشن شکار میکنن اینجا؟!

        رفیقم گفت: آنقدر این پارک امنه که قوچ ها و پازن ها بعضی وقتها به صورت آفت در میان و مجبورن مجوز شکار بدن تا تعدادشون بالانس بشه!! عین آمریکا.

        میتونید توی اینترنت پارک ملی خبر رو سرچ کنید و تصاویر خود خبر را هم ببینید.

        چشم! در اسرع وقت تمثال بی مثالم رو میذارم اینجا. به خدا از صبح تا شب یه لحظه وقت خالی ندارم. بعد بازنشستگی، الان دوتا کار دارم و کلی مسئولیت تو خونه. البته از صبح تا شب میخندم و دلم گرمه . دیشب تا 10 شب با بچه ها و خانمم قایم موشک و مسابقه دارت داشتیم جاتون خالی!

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          فاطمه تقی زاده گفته:
          مدت عضویت: 2346 روز

          سلام داداش علی

          حضور شما دراستان یزد باعث افتخار وخوشحالی ماست.

          سپاسگزارم داداش علی از آسمون درشب‌های این بهشت زیبا گفتین چقدر لذت بخش ورویاییه

          همینطور گفتین رفتم پارک ملی خبر رو از اینترنت سرچ کردم فوق العاده بود تاحالا همچین طبیعت زیبا از نزدیک ندیدم ولمسش نکردم بی نظیره انشاالله که سعادتی باشه برم از نزدیک ببینم ولذت ببرم.

          سپاسگزارم داداش علی وقت گذاشتین برام نوشتین وتوضیحاتی درمورد این بهشت بهم دادین

          سپاسگزارم از پاکی وصداقتتون وروح بزرگی که دارین

          چشمتون بی بلا وجود شما باعث افتخار هستش

          چقدر قابل تحسین هستین درکنار دوتا کاری که دارین مسئولیت خونه هم به عهد دارین وبا همه ی این شرایط برای خانواده وقت میزارین ولحظاتی شاد کنار هم سپری میکنیدو از همه مهمتر درسایت هم فعالیت دارین واین مسئولیتها باعث نشده تا فعالیتتون در سایت کم بشه. انشاالله همیشه دلتون شادباشه وبهترین لحظات رو کنار خانواده سپری کنید

          راستش داداش علی وقتی این چند خط آخر کامنتتون رو خوندم از خودم خجالت کشیدم که از زمان وفرصتی که خدا بهم داده درست استفاده نمیکنم وچقدر واسم درس داشت چقدر تحسینتون کردم چقدر سپاسگزار خداوند شدم از اینکه در این مسیر الهی قرار گرفتم تا در کنار فرشته هاش درسهای زندگیم بگیرم ومسیر درست زندگی کردن رو بیاموزم

          حرفهای شما باعث شد به خودم بیام وانرژی بیشتری بگیرم برا حرکت کردن

          داداش علی بی نهایت ازتون سپاسگزارم خداحفظتون کنه

          انشاالله غرق درشادی ولذت وثروت باشید.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سیدصادق احمدنژاد گفته:
      مدت عضویت: 1717 روز

      علی جان سلام خیلی با کامنتت حال کردم انگار منم با شما بودم کاملا حرفات رو تصور میکردم و زندگی.

      خیلی از شما انرژی میگیرم و خودم رو جمع جور می کنم با اینکه شما رو ندیدم ولی انرژیه دیگه میدونی

      علی جان زندگی آبتنی کردن در لحضه اکنون است و شما هستی که لحظه رو دریافتی پسر

      من که خیلی از کامنت های زیبا و پرمغزت چیز یاد میگیرم و استفاده میکنم

      همیشه برامون بنویس و حالمون رو با نوشته هاو تجارب ارزنده ات خوب کن

      ارادت .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1893 روز

        سلام کوکا!

        خیلی چاکرتوم.

        نتوانستم کامنتهای پرمهر قبلی شما را جواب بدهم. خیلی معذرت میخواهم. خیلی به بنده محبت و امتنان داشته اید که از بزرگواری و خونگرمی خاص شما جنوبی‌های با صفا است.

        آنقدر رفیق آبادانی داشته م…. از دوم دبستان تا آخر دبیرستان. مهرزاد برغشی، روزبه عباسی، حبش میاحیان ملاثانی ، روزبه رادبه و….یه گرین کارت نصفه نیمه ای برا ولایت عاشقا، آبادان، برام صادر کردن!

        چقدر شماها رو دوست دارم!

        میگوم: ری بنت کو؟!

        با این تیپ معرکه، جا ری بنت خالیه وولک!

        ان شالله هر روز بخندی و حالت خوب باشه. شهر شما و مردمش، نفس ایران هستید. عاشقتم کوکا!

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فیروزه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 1200 روز

    به نام خداوند خالق زیبایی ها وبخشنده ومهربان

    سلام ودرود فراوان براستادعزیز ومریم جان نازنین وهمه همسفران عزیزم

    ازسرکار آمدم ومشتاقانه به تماشای زیبایی های این فایل نشستم

    دیدن مزارع ذرت ازنمای بالا نماد فراوانی وبرکت خداوند روی زمین است چقدر ذرت واقعأ زیبا بود ،درحالیکه ذرت استفاده های زیادی دارد وروغن ذرت تولید می‌کنند ویاانواعی ازآن بعنوان علوفه برای گاو وگوسفند استفاده میشه ویابلال به صورت کبابی ودرسالاد وانواع غذاها استفاده میشه وبسیار محصول پربرکتی است ودر آمریکا به فراوانی کشت میشود وصادر می‌شه نوش جانشان این همه ثروت وبرکت وفراوانی

    ماشین‌های زیبا که بانظم خاصی درپارکینگ بودند وازدیدن بخصوص هرچی ماشین قرمزرنگ است لذت بردم

    کانگورو خیلی حیوان خوشگلی است ومریم جان لطف کرد همه قسمتهای بدنش رانشان داد عالی بود ممنون مریم جان

    طبق معمول همیشه استاد هدایت شد به دشت وچمنزار ساکت وآرام وزیبا وسرسبز وباطراوت وکنار جوی آب ؛به به چه صفایی داشت بسیارعالیه هروقت درسفر اراده کنی بتوانی دریک جای تمیز وزیبا وآرام وامن درخانه خودت داخل ماشینت بخوابی

    خانه های قابل حمل که چرخ زیرش دارد وخانه شیک وعالی باکلیه امکانات ووسایل هرجا دلت بخواد ببری واسباب کشی هم نداری وراحت خود خانه رامیبری عجب ایده ناب وکاربردی

    خیلی طراحی قشنگی داشتند ونور ازهمه طرف داشت من عاشق خانه پرنور هستم

    سقف خانه ها بسیارزیبا بود وکمدهای جادار که کلی وسایل می‌شه داخلش گذاشت ودرب کشویی داشت ومدل دربهایی که براحتی عقب وجلو می‌رفت خیلی چشمم راگرفت

    مریم جان کدبانوی باسلیقه برگر باگوشت چرخ کرده درست کرد وما به اینها میگوییم کتلت سوراخ دار که گوشت چرخ کرده باپیاز ونمک وفلفل را اینطور سوراخ دار هست داخل سس رب دار می‌گذاریم واین مدل که مریم جان درست کرد بسیار خوش رنگ شده بود نوش جان عزیزانم

    تریل پیاده روی که ازلابلای درختان زیبا وسرسبز وبلند عبور کردید وکف مسیر با چوبهای خردشده پوشیده شده بود اینهم ایده جالبی بود ازمسیر پیاده روی لذت بردم طبیعت قشنگی بود آب فراوان ورودخانه وانبوه درختان شگفت انگیز بود

    اونجا که آب دررودخانه ازروی سنگهای بسیار صاف وصیقلی رد میشد منظره بی نظیری بود

    شما بالا ایستاده بودید کنار نرده ها وازاون بالا درختان وروخانه وآسمان وخورشید ترکیب جادویی رانشانمان دادید سپاسگزارم

    ماشالا خیلی گوشت خریدید نوش جانتان لایق این همه نعمت و ثروت وفراوانی هستید

    به پول ایران تقریبآ 25 میلیون تومان میشه چندبرابر حقوق یک کارمند فقط گوشت خرید کردید انشالا بسلامتی نوش جان کنید وپرانرژی باشید

    یک دختر خانم باحجاب کامل درفروشگاه پشت میز نشسته بود وخیلی خوشحال وخندان وراحت بود ونشان آزادی پوشش درامریکاست هرکسی هرچیزی بخواهد می‌پوشد وراحت است وقضاوت نمیشه

    درآخر عبور ازخیابانهای بسیارزیبای شهر وساختمانهای بلند وشیک وتمیز وماشینهای زیبا وهیولا وانواع واقسام ماشین بازهم یاداور ثروت وفراوانی است

    غروب خورشید ورنگهای سرخ ونارنجی وابرها وان منظره چشم‌نواز فوق العاده بود

    سپاسگزارم از استاد عزیز ومریم جان برای تهیه وبه اشتراک گذاری این فایل عالی

    درپناه خدا سلامت وشاد وموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  7. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2258 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی زیبا و دوستان توحیدی ام در این سایت الهی

    واین سفر پر از خیر و برکت ما هم دارد به پایان می رسد.هر آغازی را پایانی نیست به غیر از ذات لایتناهی که هم اول است و هم آخر، هم باطن است و هم ظاهر

    و اوست که آسمان ها و زمین و هر آنچه در بین آنها مسخر انسان کرده است.

    ای خدای من این کانگورو با حال که چه ناز خوابیده و خرو پف هم می کنه مرا برد به دوران کودکی و فیلم «اسکیپی کانگوروی بوته زار» و نُچ نُچ های اون.

    نمیدونم چرا هر حیوانی که با انسان سر و کارش با انسان است یا میشه، این‌قدر تنبل و بیخیال و از هفت دولت آسوده میشه. ما طی مسافرت به مشهد رفتیم باغ وحش حیوانات اصلا حتی حال نداشتند یه صدایی از خودشون در بیارند چه برسه به غرش و از این حرف ها. شیر و خرس فقط لم داده بودند.

    با دیدن ظاهر حیوانات راحت میشه به تکامل موجودات پی برد.

    چه گور خر زیبایی چه رنگ قشنگی. اون شتر رو باش راحت دراز کشیده و خواب دانه پنبه میبینه و گاهی لُپ لُپ میخوره گاهی دانه دانه.

    این پارک زیبا با حیوانات قشنگش رو برای دیدن زیبایی بهتر وبیشتر ترک می کنیم.

    و با هدایت الهی رسیدیم به محلی پر از درخت گردو با چمن هایی سبز و خوشرنگ با هوایی عالی خدایا شکررررررررت

    چندین و چند بار در گفتگو های خانوادگی شنیدم که میگن کاش میشد این خونمون رو بلند می کردیم می‌بردیم فلان جا و این آرزو الان محقق شده خونه متحرک با تمام وسایل چقدر راحت و آسان. خدایا شکررررررررت بخاطر تحقق آرزوها.

    من اگه بخوام بخرم خونه دومی که 124 هزار دلار بود رو میگیرم خیلی خوشکل و جادار است تازه دوتا تراس دلباز هم داره.

    مریم بانو قشنگم اینقدر زیبا معماری یه ساختمان رو بررسی وبا آب و تاب از ساخت و نور پردازی اون صحبت که آدم هوس میکنه بره رشته معماری بخونه.

    درختان انبوه و زیادی که در این ایلات ها که هست

    نه تنها طبیعی زیبا و بی‌نظیر رو رقم زده بلکه کلی منفعت و خیر رسونده. منجمله ساختن خانه ها و اماکن انواع صنایع چوبی، درست کردن چیپس چوب برای تریل پیاده روی و غیره است و ایده ای که مریم جان از این تریل با چیپس چوب گرفت تا پردایس باز بهتر وبهتر شود.

    بعد از کلی طبیعت گردی رسیدیم به شهر بسیار زیبا و قشنگ که اقتدار انسان در خلق کنندگی رو به نمایش میذاره.

    و اون غروب زیبا که هر بیننده ای رو به تحسین وا می‌دارد. غروب و عکس گرفتن در اون یکی از علاقه های ام است که هر چه به آن نگاه کنم سیر نمیشم.

    سفر لذت بخشی بود، بسیار سپاسگزارم از استاد و مریم جان که ما را به این همه زیبایی مهمان کردند و برکاتی که وارد زندگی مان کرد.

    الان در حالی این کامنت رو می نویسم که تو قطار دارم میریم که مسافرت یکهفته ای به تهران و کرج داشته باشم. و امورم را به خدا واگذار می کنم که مرا به بهترین مکان در بهترین زمان هدایت کند.

    در پناه حق روز به روز همه ی ما توحیدی تر و شادتر و موفق تر و ثروتمند تر و سعادتمند تر باشیم الهی.

    و

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2346 روز

      سلام رضوان جان انشاالله هرکجا هستید عزیزم شادوسالم باشید

      سپاسگزارم از کامنت زیبایی که نوشتین.

      همیشه بخاطر هنرمند بودنتون تحسینتون میکنم.رضوان جان شما فوق‌العاده هستین.

      انشاالله سفری پراز خیر وبرکت داشته باشید

      درپناه الله به بهترینها برسید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ابراهیم ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به شما دو استاد عزیزم

    خیلی ممنونم که یک فایل بی‌نظیر دیگه ار سریال رو گذاشتید،بسیار زیبا بود و طبیعت زیبای خداوند متعال رو هر چی بیشتر پیش میرفتیم بیشتر می‌دیدیم زیبایی هاش رو.

    چقدر ابر ها زیبا بودند غروی خورشید و اون ابر ها واقعا واقعی نبودند مثل کارت پستال بود ولی گفتم نه خانم شایسته داره از گوشیش میگیره یعنی واقعیه و خیلی زیبا بود اون صحنه.

    چقدر ترتیب و نظم ماشین ها زیاد بود واقعا فاصله ها حفظ میشد بااینکه میتونستن لایی بکشن و رد بشن ولی همه سعی میکردن که درست و با نظم و ترتیب پیش برن.

    خونه های آماده هم بسیار زیبا بودن هم زیبا و هم مرتب و تمیز واقعا خدایا صد هزاران مرتبه شکرت که این حجم از تونه ها برای هر سلیقه ای بود و چه ثروت هایی که داره خلق میشه.

    چقدر درخت ها و طبیعت سبزه واقعا هر بار که دوربین رو میچرخوندید من محو تماشای رنگ این درخت ها میشدم و هر چی نگاه میکردم سیر نمی‌شدم اینقدر که اینا قشنگ و دلنشین بودن.

    خدایا شکرت بابت این همه فراوانی

    ممنون از خدا که باز منو هدایت کرد به این سایت تا بیام فایل ببینم تا یاد بگیرم و عمل کنم تا سعادت و خوشبختی و آرامش و سلامت و عشق بهتری رو برای خودم خلق کنم.

    دمت گرم که همیشه با منی خداوندا.

    از دو استاد هم ممنون بابت ضبط و تدوین این فایل زیبا خدابهتون سلامتی و طول عمر بده.

    خدایا ممنونم ازت بابت زندگی فوق‌العاده ای که دارم.

    خدانگهدارتون باشه عزیزان دل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
  9. -
    محمود ناصری گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    سلام سلام صدتا سلام

    ما عباس منشی اینجوری هستیم دیگه همه تعجب میکنن انقد گوشت میخوریم خخخخ

    وا قعا خدایا شکرت بابت قانون سلامتی

    من هر روز بابت قانون سلامتی خدا شکر میکنم

    و تو این ویدیو میدونم شما چقد راحت و سرحال مسافرت میکنین و خسته نمیشین و تایمتون چقققد صرفه جویی میشه

    چون از قانون سلامتی استفاده میکنین

    کاش میشد قانون سلامتی رو تو تلوزیون جهانی میکردن که همه بیماران درمان بشن و سالم و طبیعی زندگی کنن

    وای خدای من اون چمنا چقد قشنگ بودن اون فضا چقد رویایی بود من بوی درختان و چمن رو از مشهد احساس کردم

    اون خونه هایی که خانوم شایسته فیلم گرفت چقد زیبا و خوش سلیقه و مرتب بود

    میدونین چیه؟

    از وقتی این فایل هارو دنبال میکنم زندگی کردن رو دارم یاد میگیرم

    منم بیام اشپزخونمو تمیز کنم

    منم یه قهوه درست کنم و بیام رو مبل بشینم نوش جان کنم.

    منم روز جمعه که سر کار نمیرم برم تو یکی از طبیعت های شهرم چنت عکس از خودم بگیرم

    منم گوشت هامو سرخ کنم منم واسه خودم سلیقه به خرج بدم همبر گوشتی درست کنم

    منم دفتر سپاس گزاری مو از این خوشگلا فنری بگیرم ( مثل یکی خانوم شایسته)

    منم راهی که شما میرین رو برم و نتیجه ی شما رو بگیرم

    عاشق همه ی شماها محمود ناصری از مشهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1316 روز

      سلام دوست عزیزم

      افرین به شما که دارین عمل میکنید

      افرین بهتون که برای خودتون قهوه اماده میکنید

      افرین به شما که اشپزخونتون‌رو تمیز میکنید

      تحسین میکنم‌عملتون‌رو

      از خدای مهربان میخام‌که هر روز زندگیتون پراز نور خدا باشه

      و هروز به خاسته هاتون‌برسید

      آسان شوید برای آسانی ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2429 روز

    به نام خدایی که آسمان ها و زمین و هر آنچه در آن هاست از آنِ اوست و بر همه چیز تواناست

    لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِیهِنَّ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    سلام به استاد و مریم جان و همسفرهای عزیزم،

    چقدر زیبا بود اون مزرعه ی بلال از دید پرنده!

    کانگروها واقعاً آرامی و ریلکس بودنشون جالب بود و اینکه اون خانم گفت چون اینا از بچگی اینجا بودن یاد گرفتن که به آدما اعتماد کنن و البته که آدما هم درست باهاشون رفتار می کنن. ولی انصافاً یه جوری ریلکس کرده بود که حالش رو خریدارم :))))))

    به به بازهم کمپ کردن و گذراندن شب در طبیعت، اونم این فضا!! رودخونه و سبزه و چمن و درختای انبوه، واقعاً رویاییه!

    این خونه های از پیش ساخته چقدر جالب بودن! عاشق این ایده هاشون هستم!

    مریم جان خیلی باحال در مورد خونه ها توضیح میدی و تعریف می کنی، مثل این اِیجنت ها که میخوان خونه رو بفروشن :))))

    خوب خوب…می بینم کهههه…در راه برگشت به خونه هستیم. اتفاقاً همین چند روز پیش داشتم به خواهرم سمیه می گفتم که دلم واقعاً برای پردایس تنگ شده. استاد جان التماس دعا داریم که بعد از این، فایل ها رو با زندگی در بهشت ادامه بدین (ایموجیِ طمعکار :)

    ای وایِ من عجب غروب خورشید بی نظیری! خدایا شکرت به خاطر خورشید! چقدر نعمت بزرگیه، هم طلوعش زیباست، هم غروبش، هم رنگای بی نظیری که توی آسمون ایجاد میکنه، هم تابشش بین درختا، هم sparkle هایی که روی دریا ایجاد میکنه. همین الان یه عدد جالب روی صفحه ی مانیتورم دیدم. ساعت 1:11 دقیقه روز 11 ماه 11 (نوامبر). خدایا عاشقتم با این هم زمانی هایی که بهم نشون میدی. این نشون میده که من در این لحظه در هارمونی با جهان هستی هستم. همون موقع که دارم شکرگزاری می کنم برای طبیعت و خورشید و احساسم عالی بود این اعداد رو روی لپتاپم دیدم. خدایا شکرت که نزدیکی، و با بنده هات حرف میزنی، اگر گوش شنوا داشته باشند!

    خدایا، لحظه ای ما رو به حال خودمون رها نکن!

    رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

    در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای: