https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-11 04:47:542023-11-26 04:46:35سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 228
254نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و صد تا سلام به یاران گرم و صمیمی این محفل خدایی
خداقوت به استاد نازنین و مریم جان
میخواستم کامنتی بنویسم برای قسمت پنجم دوره ی بی نظیر احساس لیاقت، که هدایت شدم به فایل جدید و دلم گفت اینجا بنویس و ما هم اطاعت امر کردیم.
بحث کمک به دیگران بود و وابسته کردن حس ارزشمندی و لیاقت به این عامل بیرونی، به خودم که دقت کردم دیدم چند وقتیه درگیر یه چرخه ی تکراری شدم و دارم دست و پا میزنم و حواسم نیس که درسشو بگیرم و تا زمانی که درسشو نگرفتی این چرخه ی معیوب به فعالیت خودش ادامه میده.
داستان از این قراره که یکی از همکارام تو رابطه ی عاطفیش به مشکل برخورده بود، ازم کمک خواست و منم از اونجایی که درخواست کننده خودش بوده و من خودم نخواستم بدون درخواست کمکش کنم، تصمیم گرفتم کنارش باشم و هر کمکی از دستم برمیاد براش بکنم.(خدایی توجیه منطقی منو میبینید؟؟؟؟؟؟خب چون خودش درخواست کرده تو باید خودتو درگیر مسائلی بکنی که دوست نداری و بهت حس منفی میده؟؟؟ فقط به این دلیل که ازم کمک خواسته و بی انصافیه که کمکش نکنم؟؟؟؟؟؟)
بگذریم
فردین بازیم گل کرد و عزممو جزم کردم که این مشکل رفع بشه، حال روحیش خوب نبود و انگار یه وظیفه میدونستم که کنارش باشم.چند صباحی درگیر مشکلات این همکارم بودیم و کم کم اوضاع داشت بهتر میشد که یکی دیگه از دوستام به یه مشکل مشابه این برخورد و حالا باید به ایشون هم مشاوره میدادم.یعنی دیگه شماها میدونین چقدر وقت و انرژی ازم گرفته میشد، تازه تو فعالیتم تو سایت هم تاثیر گذاشته بود.اون نیم چه ستاره ای هم که از دست دادم بخاطر همین مسائل بود.اصلا فرصت نمیکردم بیام و کامنت بنویسم.خیلی هنر میکردم چند تا کامنت میخوندم که انرژی بگیرم.
دوستان کاملا متوجه میشین چی داشت اتفاق می افتاد، بخاطر تمرکز من رو این مسائل، همینجور مسائل از این دست داشت برام پیش می اومد و منو درگیر خودش میکرد.
کاش به همین جا ختم میشد، مشکل دوست دومیم که حل شد و من داشتم یه نفس راحت میکشیدم، سر و کله ی دوست دختر پسرخالم که حتی من اسمشم نشنیده بودم و نمی شناختمش پیدا شد که ما کات کردیم و حالم بده و این حرفا ، تو کمکم کن.حالا بیا و اینو آروم کن.
وای که دیگه داشتم کلافه میشدم، یک آن به خودم اومدم و دیدم بله….. توجه من تو این مدت رو این مشکلات بوده و جالبه مشکل هر سه تای این دوستان هم مشابه هم بود و من تو تمام این مدت از برنامه ها و کارهای خودم زدم که به اینا کمک کنم.چرا؟؟؟؟؟؟چون احساس میکردم که چون ازم کمک خواستند من موظفم کمکشون کنم، چون همجنس خودمن باید کمکشون کنم که بهشون ظلم نشه.چون خودم احساس میکنم علامه ی دهر شدم باید زکات علم کنم.
یه کوچولو که غافل میشی و یهو به خودت میای میبینی تو چرخه ی معیوب زندگی گیر کردی و داری دست و پا میزنی، خدارو صد هزار مرتبه شکر با حضور تو این سایت و به مدد آموزش های استاد فوق العاده م و دوستان فعال و نازنین هم فرکانسی ام سریع متوجه اشتباهم شدم و به جرات میتونم بگم از همون ساعات اولیه متوجه تغییر فرکانسم شدم و تغییرات و احساس کردم.
یه ذره مردد بودم برای نوشتن و ننوشتن این تجربه، ولی خواستم هم ردپایی باشه برای خودم و هم اینکه شاید دوستی بخونه و تلنگری براش باشه.همینطور که من با خوندن تجربه های دوستان، درس ها یاد گرفتم.
در پناه خدا، زندگی سرشار از آرامش داشته باشین.دوستتون دارم…..
رانندگی تو جاده های سرسبز و پر از درخت یکی از لذت بخش ترین کارها برای من هست و وقتی این تصاویر رو تو سریال سفر به دور امریکا میبینم واقعا لذت میبرم . نکته جالب در مورد جاده ها این هست که خیلی عریض هست و ماشین ها قانونمند از روی خط کشی رانندگی میکنند . همه ماشین ها مدل بالا هستند و جاده ها صاف و تمیز هست .
نکته دیگه اینکه وقتی میرید یه مکانی مثل فروشگاه و فیلم برداری میکنید کسی باهاتون کاری نداره و همه در ارامش هستند .
ذائقه ام زیاد با گوشت قرمز سازگار نیست اما منم از برگری که مریم جان درست کرده بود دلم خواست . چقدر اون لحظه رو دوست داشتم که مریم جان بشقاب برگرها رو با عشق بهتون داد و شما هم از ته دل تشکر کردید. خداروشکر اونقدر ازادی مالی دارید که هر چقدر که دوست دارید گوشت میخرید . رفتن به فروشگاه های بزرگ و فیلم گرفتن برای ما خیلی تو تقویت باور فراوانی و ثروت کمک میکنه.
نکته دیگه خونه های کوچیکی بود که میشد ببریش جای دیگه . خیلی کیوت بودن و ادم حس خیلی خوبی ازشون میگرفت . اونقدر تو تراک و کمپر بودید که به خونه های کوچیک و قابل جابه جایی هدایت شدید .
جهتِ بالانس کردن فرکانس و احوالاتم، الان برای اولین بار، اومدم امتحان کنم و کامنت بنویسم.
طبیعتا همیشه شش دونگ و میزون نیستم که بخوام نوشتن رو موکول کنم به فراهم شدن زمانِ مناسب.
پس میخوام الان، خودم یه زمانی رو بسازم بدون توجه به شرایطم، واسه نوشتن.
این فایلِ جالب رو صبح دانلود کردم و دیدم.
خونه های زیبا و پر امکاناتِ قابلِ جابجایی رو که دیدم کلی کیف کردم.
اینکه انقدر ما چسبیدیم به خونه ای که بخریم و ثابته و …
یه طوری شده تکنولوژی و علم و امکانات که یه خونه طراحی میشه با فول امکانات، قابلِ جابجایی به هر محلی که آدم خودش بخواد، فقط کافیه آب و برق و فاضلابش وصل شه.
یه چیزی که خیلی خوشم اومد این بود که استاد گفتن مُبله به فروش میرسن این خونه ها، دیگه هیچ زحمتی نداره و وقتی میخرید خونه تجهیز شده و کامل، دستِ آدمه.
درود و احسنت به این همه امکانات و ثروت و فراوانی و راحتی.
میونِ این خونه ها از خونه ای که تخت دو طبقه برای بچه ها هم داشت خوشم اومد، ایده ی جذابی بود. لاندری، اشپزخونه، سالنِ نشیمن، سرویس بهداشتی و کمدها هم که عالی.
یعنی یه خونه ی حقیقیِ حقیقی، مثل یه سوییتِ مجهز با فول امکانات.
هر خونه ای یه طور جالب بود برام. متفاوت و متنوع، یکی آشپزخونه کوچک یکی بزرگتر، یکی یه خوابه، یکی دو خوابه و …
همه شون باحال بودن.
مرسی که دونه دونه داخلشان رفتین و با حوصله فیلم گرفتین و من دیدم، چون واقعا برام شگفت انگیز بودن این خونه ها.
تازه از دلم رد شد چه باحال میشد یه دونه از این خونه ها میخریدین برای پردایسِ زیبا، برای خودتون یا مهمون هاتون، خیلی هیجان انگیز میشه.
سیستم پنجره های فراوان که نور رو عالی داخل خونه میآورد هم عالی بود.
به سلامتی و دل خوش، این سفرنامه هم به آخرهای خودش نزدیک شد و کلی تجربه ی جدید دیدم و شنیدم و حس کردم با فایلهای جذابتون.
ممنونم از وقت و عشقی که گذاشتین برای ضبط و تدوین و به اشتراک گذاریشون مریم جون و استاد جان.
اینکه شما برای استراحت و خوابِ میان سفر، به محیطی زیبا هدایت میشین، نشان از فرکانس و انرژیِ مثبت و تمیزِ خودتون داره.
نوشِ جانتون باشه.
عاشقِ چمن های محلِ استراحت تون شدم با چاشنیِ اون همه درخت و نهر و …
الان که نوشتم، بهتر شدم از زمانی که تازه میخواستم شروع کنم به نوشتن.
میخوام یاد بگیرم و بهتر متوجه بشم که همیشه روی اوج و خوب بودن نیستم، من کامل نیستم، اگه میزون نبودم خودم کمک کنم به خودم شرایطمو عوض کنم منتظرِ امدادهای بیرونی نباشم.
توی ذهنم یه سری نجواها شیطنت میکنن، زیاد بهشون توجه نمیکنم، اما با یه عاملِ فیزیکیِ دیگه دست به دست هم دادن و ترازم رو نامیزون کردن تا حدودی.
اشکال نداره، پیش اومده، اعراض میکنم بهتر میشه.
کانگوروها رو که دیدم که انقدر راحت و در صلح خوابیدن، یادِ هاپوهایِ محلِ زندگیِ خودم افتادم، انقدر راحت و ریلکس و امن میونِ مردم تو خیابون و پارک و فضای سبز، زیر یه سایه ی خنک درخت لَم میدن و میخوابن.
هر بار شکر میکنم واسه صلحِ بینِ حیوانات و مردم تو محلی که زندگی میکنم، این بسیار عالی و دوست داشتنیه از نظر من.
خدا رو بسیار شکر برای همه ی فراوانی ها و ثروتش:
این همه فضای سبز و مناطقِ خوش آب و هوا.
فروشگاه های بزرگ و فراوان از نعمت.
این همه تکنولوژی و علم و امکاناتِ تفریحی و رفاهی.
این همه خوش اخلاقی و متانت.
و …
نظمِ خودروها در ترافیک برای من تحسین برانگیزه، اینکه هر خودرو در لاینِ خودش باشه، عجله نکنه، دایم لاین عوض نکنه، بوق نزنه، خوش اخلاق بمونه از بهترین ویژگی های اخلاقی هست.
…………………………………………
دیروز سرشار بود از روزی های غیر حساب برام.
بسیار سپاس گزارِ الله یکتا هستم.
خوشحالم که زیبایی ها و نازیبایی هارو در کنار هم متوجه میشم.
یعنی نازیبایی باعث نمیشه زیبایی ها رو هم متوجه نشم و نادیده بگیرمشون.
دارم کم کم یاد میگیرم خودِ فعلی مو ببینم و بپذیرم و بهش توجه کنم، احترام بذارم، محبت کنم.
دارم کم کم یاد میگیرم وقتی دارم تغییری ایجاد میکنم اون احساسِ عذاب وجدان و گناهِ بیخودی رو از خودم دور و دورتر کنم.
دارم کم کم یاد میگیرم به قولِ استاد تو فایل 6 تکمیلی احساس لیاقت، عملی که انجام میدم یا حرفی که میزنم، تطبیق داشته باشه با درون و افکارم.
سپاس گزار خدا هستم که کمکم کرد به یه نگاه جدید بنویسم امروز.
تمرین خوبی بود.
از نامیزونی رسیدم به درجه ای کمتر نامیزونی :)
توقع نداشتم و ندارم یهو عوض شم، همینکه تکاملی جلو برم اتفاقا خیلی خوشحالتر و راضی تر خواهم بود :)
خداوندا همه مون رو محافظت بکن از تله های حسادت، خشم، مقایسه، کدورت، کینه، قضاوت.
الهی شکرت برای همه ی روزی های حساب و غیر حسابی که هر لحظه بهم میدی.
به نام خدایی که ویژگیش بخشنده گی بی حد و حصر هست و همه چیز تحت سیطره ی قدرت اوست و هدایت تمام مخلوقاتش رو بر خود واجب کرده
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
چقدررررر باشکوهه دیدن این حجم از زیبایی و فراوانی جاری خداوند از زاویه دید درون چقدر انبوه عظیمی از دشت سرسبز مزارع ذرت و اون همه درخت که اطراف پارکینگ لات والمارت بود .خونه هایی که وسط حجم عظیمی از درختها و چمنهای سرسبز و زیبا تمیزی این همه وسعت بزرگ مزارع جاده ها خونه ها نظم و تعادل بینظیری که تو ابن محیط وسیع بود والمارت و اون حجم از مواد غذایی و وسایل زندگی که با تریلر هرروز وارد این فروشگاه میشه اون حجم از خرید مردم و ماشینهای پارک شده در این پارکینگ چه حجم عظیمی از ثروت و فراوانی جاری خداوند رو که ویژگیش بخشندگی بی نهایت هست رو میشد درک کرد .
کافیه من در مدار ثروت باشم تا بی قید وشرط با درک ارزشمندی درونم هدایت بشم تا تکاملی این حجم عظیم ثروت رو دریافت کنم ایمان دارم که با ادامه دادن به این مسیر درست لاجرم به دریافتش هدایت میشم الهی امین .
چه کانگوروها آروم و راحت لم داده بودند چقدر زیبا و تمیز بودند چه صلحآمیز کنار مردم بودند و این باغ وحش تو یه محیط تمیز و مرتبی بود شتر و گورخر و نوع خاصی از گوسفندها خیلی امنیت و آرامش رو داشتند البته که من شخصا ترجیحا دوست دارم این حیوانات رو در آزادی ببینم و اون مسئول باغ وحش هم خیلی با لبخند و محبت در مورد جنسیت و آرامش و فرندلی بودن اونها صحبت میکرد چقدر اون ایده عکس گرفتن که صورتت روی لباس و تنه نقاشی شده قرار میگرفت عکس جالبی رو میشد گرفت و خاطر انگیز بود .
چه مسیر سرسبز و رویایی رو طی کردید و تو این کشور سرسبز وپهناور با هدایت الهی در امنیت و آزادی تو یه فضای رویایی که دور تا دور از درختان گردو کاغذی احاطه شده بود در آرامش بدون هیچ عجله ای با ارزش قائل شدن به نیاز استراحت بدنتون توقف کردید و شب رو تو تراک فوقالعاده عالی استراحت کردید و صبح با بیدار شدن تو این فضای رویایی سپاسگزاری از خدا ادامه مسیر رو میرید نیمکتهای چوبی وسط این طبیعت باشکوه خیلی حسش عالی بود.
چقدر ثروت و زیبایی درهرلحظه این سفر رویایی تر و بیشتر میشد خدایا صد میلیارد بار شکرت
ادامه سفر در استیت پارک در جورجیا و اون همه امکانات زیبا و عالی که در بدو ورود به این استیت پارک بود لباسها و کلاه و وسایل جذاب و اون تابلو بزرگ از تصاویر درختان پاییزی خیلی باشکوه بود اون ماکت زیبا از حیوانات استیت پارک اون سرسبزی و زیبایی که یه جلوه کوچیکی از عظمت استیت پارک طراحی شده بود انرژی مثبت فضا با دکوراسیون جذابش کاملا مشهود بود .
یه تریل جذاب وسط انبوه عظیمی از درختان بلند قامت که مسیر رو با چوبهای چیپسی پوشونده بودند که مریم جانم رو برد به خاطراتی که از گردش در کرمان و اون مناطق تفریحی که رفتند اون وزش باد وسط درختها و اون گرمای هوا همه و همه یادآور اون محیط بود که با چه شکر گزاری عمیقی از دیدن و تجربه اون فضا به این زیبابیشتر در این کشور هدایت کرده .
چقدررررر باشکوهه قانون ثابت الهی قدرت کانون توجه و تحسین این زیباییها که هدایت میشی به تجربه بیشتر از شکوه خداوند مسیری با پله های چوبی و قسمتی از مسیر پوشیده شده با پوشال چقدر ایده زیبا و باحالی بود پل بالای این حجم از سرسبزی درختها و آب جاری رودخونه روی سنگهای سیقلی و صاف چقدر تجربه دیدن این زیباییها باشکوه بود .
صدای آب جاری روی سنگها وزش باد لای درختها آواز پرنده ها آفتاب رخشان لای درختها خدایا صد میلیارد بار شکرت
عاشقتونم که از این خونه های تاینی که در مسیر دیدید به سادگی نگذشتید چقدررررر طراحی و نور پردازی و امکانات و دیزاین عاااالی بود چقدر بینظیر هست که میتونی انتخاب کنی چه خونه ای رو با چه دکوری میخوای و همون لحظه حاضر و آماده میتونی با تریلی ببری بزاری هر جایی که دوست داری و با وصل آب و برق آماده و محیا زندگی کردن تو یه خونه عالی بشی چقدر زندگی راحت و ساده و زیبایی رو میتونی داشته باشی
امکاناتش عالی بود آشپزخونه و اتاق خواب و نشیمن و کلوزدها، تخت خواب، وسایل گرمایشی و سرمایشی، سرویس بهداشتی همه چیز عالی طراحی و دیزاین شده بود حتی برای خانواده هایی که بچه هم دارند تمهیدات عالی داشتند .
درک احساس لیاقت و ارزشمندی درونی پر شدن از درون میتونه انسان رو به بی نیازی برسونه و به سادگی از هر لحظه زندگیت لذت ببری در آرامش طبق ذات ارزشمندت که عاشق رشد و پیشرفته با هماهنگ شدن با جهان که همواره رشد میکنه تو هم رشد کنی شکوفا بشی لذت بیشتر رو تجربه کنی از کوچکترین نعمتها و تجربیات شخصی خودت احساس خوشبختی کنی خدایا با تمام وجودم میخوام که به این حد از بینیازی و خوشبختی بیشتر برسم
مریم جانم عاشقتم که انقدر عالی این گوشتها رو همبرگر کردی و گریل شده و عالی آماده کردی یه تنوع زیبا تو طبخ غذا ایجاد کردید و تقدیم استاد کردید نووووش جونتووووون
خرید بهترین نوع گوشت ارزش قائل شدن به غذایی که میخورید که از بهترین و با کیفیت ترین گوشت خریدید چقدر گوشتهای عالی و زیادی خریدید گوشت وگو و چرخ کرده ،دنده ،ریبای چقدر عالی هستند و هزینه رو با عشق پرداخت کردید .چقدر فروشگاه بزرگ و عالی بود قسمتی که مردم خریدها رو کرده بودند و اومده بودند در قسمت دیگه فروشگاه غذا میخوردند خیلی خوب بود .آ
زادی پوششی اون خانمی که با روسری و حجاب بود روسری سفید که کنار سرش ستاره نقره ای بود خیلی زیبا بود . این ازادی ستودنی هست.
رسیدیم به تمپا و حجم عظیمی از برجها و اسمان خراش ها و پلهای بزرگ در بزرگراه ها و اون حجم از ماشینها چه شکوهی از ثروت و فراوونی تو هر فریم از تصویر دیده میشد چقدر عالی که شما میرید به طبیعت بکر پارادایس و همچنان با طبیعت خداوند که کاملا هماهنگ با روح شماست لذت و خوشبختی رو بیشتر و بیشتر تجربه میکنید.
سپاسگزارم که ما رو در این سفر رویایی با خودتون همراه کردید و این زیبایی ها رو با ما به اشتراک گذاشتید با تمام وجودم از شما سپاسگزارم
دیروز بالاخره تونستم یه نتیجه ملموس برای خودم به دست بیارم
البته که زندگی من پر از نتایجه ولی اینبار چیزی بود که بارها و بارها تصورش کردم و از خدا خواستم نوشتم و درنهایت سپردمش به خدا وقتی که واقعا مستاصل شدم گفتم اوکی خدایا من ناتوانم میسپارمش دست خودت
خرید قدم اول
یه لیستی نوشتم از کارهایی که خدا باید بکنه رسوندن پولش ،هدایتم به بهترین راه ها ،فراهم کردن بهترین شرایط و چندتا چیز دیگه
و تو کارهای خودمم نوشتم تعهد به تمریناتم، ایمان و اعتماد به خدا و احساس خوب
و دقیقا روز بعدش که دیشب باشه دوره رو خریدم خیلی معجزه وار پولش رسید به دستم و چون بارها این پول به دستم میرسید و به خاطر تعلل خودم این پول از حسابم به هر طریقی در میرفت این بار بدون تعلل دوره رو خریدم گفتم هرچه بادا باد
که هرچند میدونم اون دفعات قبلی برای هم مدار نبودنم بوده که اگر خدا بخواد یکیو بکشه بالا تمام جهان جمع بشن نمیتونن کاری بکنن….
البته این بدون تعللی که میگم بازم چند ساعت طول کشید تا ذهنمو آروم کنم
اولش از خودم خجالت میکشیدم که تمام دارایی من یک میلیون و پونصد و سی هزار تومنه و دوره هم یک میلیون و چهارصد و پنجاه و البته صد هزار تومنم هدیه استاد
اولش احساس بی لیاقتی میکردم
باورتون نمیشه اونقدررررر این نجواهای شیطان بلند بود و قوی که از شدت احساس بدی که سراغم اومد بدنم میلرزید
و تنها چیزی که آرومم میکرد این بود که میدونستم هر فکری که احساس بد بهت بده از طرف شیطانه و الا بذکرالله تطمئن القلوب نشستم تمام نجواهارو ریز و درشت نوشتم و در مقابلش وعده خداوند و حرفهای خداوند که از اونطرف بهم احساس خوب میدادو منطقی هم بود (و البته بارها و بارها بهم نتیجه داده بود )نوشتم
از قرآن هدایت خواستم که از شدت هدایتش مو به تنم سیخ شد
سوره اسرا
بگو: کافی است که خدا میان من و شماشاهد باشد؛ چون او به بندگانش آگاه و بیناست (96)
و هر که را خدا هدایت کند، پس او هدایت یافته است، و آنان را که خدا گمراه سازد، هرگز در برابر خدا برای آنان یاورانی نخواهی یافت، و آنان را روز قیامت در حالی که به رو در افتاده اند، کور و لال و کر محشور می کنیم، جایگاهشان دوزخ است، هرگاه [شعله] آتشش فرو نشیند، شعله ای دیگر بر آنان می افزاییم. (97)
این کیفر آنان است، به سبب اینکه به آیات ما کافر شدند و گفتند: آیا ما وقتی استخوان و پوسیده شدیم، با آفرینش جدید برانگیخته خواهیم شد (98)
با این اهرم رنج و لذتی که خداوند جلوم گذاشت تسلیم هدایت خداوند شدم
و در یک حرکت انتحاری دوره رو خریدم و شاید باورتون نشه به محض پرداخت که دیگه ماجرا تموم شد شیطان غیبش زد دیگه هیچ احساس بدی نبود واقعا آروم شدم و به اون آیه پی بردم که شطیان به خدا میگه من همه بندگانتو گمراه میکنم الا عبادک منهم المخلصین
وقتی خالص بشی برای خدا و بهش ایمان داشته باشی و فقط روی خودش حساب کنی شیطان هرچقدر هم تلاششو بکنه بازم نمیتونه موفق بشه چون اون تسلطی برما نداره و ما ضعیفیم که تسلیمش میشیم و هرچقدر روی خودمون کار میکنیم و ایمانمون محکم تر میشه بهتر میتونیم صدای آرامبخش خداوندو بشنویم و به شیطان راه ندیم
وقتی که خالص بشی برای خدا و به هدایتش توجه کنی وقتی که با کلی هزینه فقط 180 هزارتومن واست میمونه توکل کنی بهش خداهم پشتت هست
و البته که خدا همون لحظه هدیه رو بهم داد 15 درصد از هزینه به کیف پولم برگشت واسه خرید قدم بعدی
خدایا شکرت
مگه این یه ملیون چهارصد و پنجاه ماله من بوده؟من از خودم چی دارم؟هیچی
به خدا هیچیییی
من حتی هزارتومنم نداشتم
من حتی لباس نداشتم بپوشم لباسای مردمو میپوشیدم
ولی الان هرآنچه که بخوام دارم نمیدونم به چی قسم بخورم که دارم تمااااام آنچه که خواستم، و در حال طی کردن تکامل واسه مابقی چیزها هستم
اگه موجودی حسابم صفر هم میشد مهم نبود اگر خدا نباشه من نفس هم نمیتونم بکشم
آیا واقعا من دارم نفس میکشم؟؟؟منکه اصلا خودم متوجهش نیستم
وقتی میخورم میخوابم حرف میزنم دارم نفس میکشم
اونوقت این خدا که بدنمو اینقدر دقیق و بدون خطا برنامه ریزی کرده ایا پول رسوندن به من کاری براش داره
منی که اینقدر شوق و ذوق این دوره رو داشتم هنوز حتی یک کلمشو هم نشنیدم از دیشب تا الان میدونید چرا؟
چون از صبح مشغول نتایج و نشانه ها هستم تو همین یه روز اینقدر احساسم خوبه و اتفاقات عالی افتاده مشتری و کارهای جدید اومده که واقعا هنوز وقت نکردم و همش در تکاپوام که برم سراغش
خدایا شکرت
حالا سفرمون دور آمریکاروووو بگوووو خدااااا
وای اون تصاویر اول فایل خیلی دیوانه کننده و رویایی بود
اون ترکیب از رنگهای سبز روشن و تیره و اون نظم مزارع کشاورزی اصلا معرکهههه بود
و چیزی که خیلی چشمگیر بود وسط اون رنگای سبز ماشینای قرمز تو تصویر بود یازده تا ماشین قرمز اون وسط برق میزد (البته دوتا قرمز متفاوت)گل سرسبدش هم که تراک کمپرمون بود
وااای کانگوروووو گورخرررر
گورخر عجب جذاااب بود کدوم نقاشی میتونه اینقدر دقیق رنگ بزنهههه
من تاحالا کانگورو ندیده بودممم چه زیبااااا بودنننن چه خوشکل چه بامزه همش منتظر بودم از تو شکمش یه بچه بپره بیرون
گفتن که اره اونا خیلی بهترن این چیزا به چه دردی میخوره تازه همه چیزو بد کرده و …
گفتم چی بد شده؟؟؟اینکه الان برق هست الان موبایل و ارتباطات هست اگه یه ساعت برق یا آب قطع بشه میتونید دووم بیارید؟ اگه ماشینتون نباشه که شما پیاده تکون به خودتون نمیدید، تا سرکوچه هم با ماشین میرین
خلاصه سرتونو درد نیارم که از من اصرار و از اونا انکار که نه این تکنولوژی خوب نیست و منم که دیدم الان وقته اعراضه سکوت کردم و محفلو ترک کردم
ولی واقعا به خودم گفتم چرا آدمها نمیدونن چی میخوان واقعا اونا خودشونم نمیدونن چی میخوان
از یه طرف شکایت و غر که چرا اینقدر همه چیز بده و از یه طرف اینهمه در برابر رشد کردن مقاومت میکنن
یعنی چی
از یه دیدگاه دیگه خیلی خوشحال شدم که من چقدر تغییر کردم نسبت به آدمی که قبلا بودم چون دقیقا منم تو همین خانواده ام و با همین باورها بزرگ شدم حتی منفی نگر تر اما الان واقعا اونقدر تغییر و رشد کردم که عین بهت زده ها به چشمای پدر مادرم نگاه میکردم و باورم نمیشد چی میگن اصلا حرفشونو نمیفهمیدم
و خداروشکر که حرفهاشونو نمیفهمم
خداروشکر که دیگه نمیشینم چهارتا بزارم روش
خداروشکر که من آدم دیگه ای شدم و چقدر این آدمو دوسش دارم
سپاسگزارم از آیه ای که هدایتت کرد واینجا بهش اشاره کردی و پولی که خدا برات رسوند ودرست استفاده ش کردی و از همه مهم تر مبارکت باشه ورودت به دوره مقدس 12قدم
که هرچی ازش بخوام بگم نمیتونم از بس عالیه ، حتما اونجا کامنتهاتو میخونم و از پیشرفت هات لذت میبرم عزیزم .
الهی که سرشار از نگاه خداوند باشی و دربهترین مدارها قراربگیری ان شاالله
سلام به آبجی زری متوکلم، خواهر گلم مطمئن باش خیلی زود به اندازه تعهدت نتایج شگفت انگیز وارد زندگیت میشه که از درکش و مهم تر از اون آرامش وصف ناپذیرش درمونده میشی تا جایی که با گریه خودتو از اون حد وصف ناپذیر آرامش تخلیه میکنی!!! گاهی وقتها آدمها از شدت درد اشک میریزن اما من واقعا دیدم و لمس کردم که گاهی انسان از ناتوانی در تحمل لذت و حال خوب دست به دامن گریه و اشک میشه!!! وقتی دوره آفرینش رو شروع کردم حتی شغل نداشتم و این مال زمانی بود که دوره آفرینش پولی نشده بود… و آرام آرام شرایط تغییر کرد و پول دوره ها میومد و من ادامه میدادم. الان با وجود کارمند بودن و نداشتن شغل آزاد صاحب خونه شدم و همیشه به شماها که خودتون کسب درآمد میکنید قبطه میخوردم و میخورم که اگه ان شاالله با کار کردن روی باورهام روزی تو کار آزاد هم وارد بشم میتونم چند برابر درآمد داشته باشم… پس با توکل و احساس خوب این مسیرو ادامه بده و امید اینکه خیلی زود خبرهای موفقیت های مالی و غیر مالیتو با ما به اشتراک بزاری
شما تقریبا یک هفته پیش این کامنتو برا من نوشتید و من تو این چند روز فقط و فقط با این حال وصف ناپذیر زندگی میکنم
واقعا من سرشار از احساس خوبم اونقدر احساس لذت دارم که واقعا اضافیش از چشمام میزنه بیرون
سرشار از حس آرامشم
انگار واقعا خدا منو گرفته تو بغلشو میگه آروم باش من پیشتم
قبلا به خاطر رنج و سختی که تو زندگیم بود همه شبا با اشک میخوابیدم و الانم با اشک میخوابم ولی این اشک کجا و اون کجا
ازتون ممنونم که این کامنت زیبارو برام نوشتید چون تو اون لحظات به حرفتون فکر میکردم و میگفتم ببین قانون همه جا یکسانه و اگر درمسیر درست باشی اتفاقات رخ میده اونقدر لذت بخش که باورت نمیشه
از اینکه دارم راه درستو پیدا میکنم خوشحالم
از اینکه کم کم میتونم صدای خدارو بشنوم خوشحالم
احساسم بهم گفت از این نتیجه فوق العادم براتون بنویسم و این احساس خوبمو با شما شریک بشم انشالله که به زودی خبر موفقیت های شمارو هم بشنویم و ذوق کنیم و بیشتر و بیشتر ایمان بیاریم به این قانون بدون تغییر خداوند
الهی شکرت برای شروع اولین روز هفته با دیدن بهترین سریال زندگیم. الهی شکرت برای همسفر شدن با بهترین استاد زندگیم و بهترین دوستانم در نظیرترین سریال در کل عمرم.
سریالی که کلا دو نفر کار تولید و تدوین و فیلم برداری اون رو انجام می دهند. اما تاثیرِ مثبتش و آگاهی های اون قابل مقایسه با سریال ها و مجموعه های ساخته شده ، نیست!
چون این سریال هدفش نشر و گسترش زیبایی است.
چون کارگردان اصلی این سریال ، خالق کل عالم هاست و به همین دلیل این سریال به این اندازه زیبا و بی نظیر شده که تهیه کننده هاش ، همه چیز رو به هدایت و کنترل او واگذر کردند.
به همین دلیل زیبایی ها و فراوانی هاش انتهایی نداره.
هدف این سریال جهت دهی آگاهانه به کانون توجهات کسانیست که به دنبال زیبایی ها هستند.
هدفش آموزش ساده بودن و ساده زیستی است.
هدفش آموزش زیبا بین بودن و تقویت باورهای خوب هست. هدفش نشان دادن مسیر خوشبختی است.
نه تبلیغاتی داره و نه اسپانسری!
بازیگر و کارگردان و فیلم نامه نویس و تهیه کننده و تدوین کننده و تیم تدارکات و …. همه و همه به دست دو نفر انجام میشه. از همین جا تقویت باورها شروع میشه که کارهای بزرگ و تاثیرگذار ، می تونه خیلی ساده و راحت انجام بشه.
سریالی که بر خلاف همه سریال ها داستانش صد در صد واقعی هست. هیچ دیالوگی از قبل نوشته نشده.
بر خلاف تمام سریال ها ، تعداد قسمت هاش از قبل مشخص نشده و همین جوری ادامه داره.
بر خلاف همه سریال های ساخته شده به دست انسان ها، اتفاقات و موضوعاتش فی البداهه هست و چیزی از قبل برنامه ریزی نشده ، هیچ تمرینی قبلش انجام نشده.
همه چیزش بی ریا ، ساده ، واقعی و بسیار دلنشینِ و به همین دلایل برای من تبدیل شده به بهترین سریال زندگیم . سریالی که بازیگر اصلی اون ، اتفاقا بهترین استاد زندگیم هست. با دیدن سریال هم در حال دیدن زیبایی ها هستم هم در حال لذت بردن از سفر هستم و هم در حال مرور کردن دروه ها هستم و مهم تر از در حال مشاهده عمل کردن استاد به همین قوانین هستم. این بهترین مثال برای درک بهتر قوانین هست. دیدن لحظه به لحظه زندگی استادم .
چه کسی تا الان جرات کرده از تمام لحظات زندگیش فیلم بگیره و منتشر کنه ؟
دیدن این سریال یعنی دیدن زیبایی و تفریح و لذت و آگاهی و آموزش یکجا کنار هم.
چی از این بهتر و تاثیر گذار تر؟
همه اینها و کلی نکات مثبت دیگه ، این سریال و سایر مستند های استادم رو به بهترین و تاثیر گذارترین و کاربردی ترین سریال زندگیم تبدیل کرده. که کاملا کاربردی و عملی می تونم از آگاهی هاشون برای زندگی شخصی خودم ایده بگیرم و اصولش رو برای خودم شخصی سازی کنم.
و خیلی مهمه که من این اصول رو برای خودم شخصی سازی کنم ، به جای اینکه کپی کنم.
بعد از هزار روز شاگردی استاد، تازه به این درک رسیدم که باید اصل رو یاد بگیرم و بر اساس اصل به دنبال سبک شخصی خودن باشم. دیر فهمیدم ولی خدا رو شکر فهمیدم.
خدایا شکرت برای دیدن این حجم از زیبایی ها و تمرکز کردن و نوشتن در مورد این نعمت ها. چقدر این مزرعه ذرت زیبا و قشنگ هست. نظم بسیار زیبای ذرت ها خیره کننده است. الهی شکرت برای این حجم از فراوانی و امکانات عالی. عاشق ایده اون کشاورزی شدم که یک قسمت از مزرعه رو به حالت دایره ذرت ها رو کاشته. دمش گرم چقدر خوش سلیقه بوده.
یکنکته خیلی جالب برام این بود که هیچ کس با خودش اجازه نمی ده که این بلال ها رو برداره و این رفتار قابل تحسین هست.
خدای من این کانگوروها چقدر باحال و دوست داشتنی هستند. کارهاشون چقدر جالب و حیرت انگیز هست.خدای شکرت برای این همه تنوع جانوری و امکانات عالی این کشور که از همه ابزار ها و امکانات برای معرفی گونه های مختلف حیوانی استفاده میشه و این نشان از نگاه ارزشمندانه به مردم هست. الهی شکرت.
استاد چقدر خواسته هاتون سریع اجابت میشه؟آدم لذت می بره از این معجزات و هم زمانی های عالی در زندگی شما. الهی شکر. واقعا خوشبختی همینه که بخوای و بشود. این یعنی اتصال همیشگی به خداوند. این باور رو در ما تقویت کردید که خداوند هر لحظه در حال اجابت کردن خواسته های ماست. بهترین الگو برای این باور شما هستید.
واقعا این سرزمین بی نظیرِ. این حجم از زیبایی و مناظر عالی و فراوانی . مناظر و جاده ها یکی از یکی زیباتر و تمیز تر و بکر تر.
چقدر فراوانی
چقدر زیبایی
چقدر تمیزی
الهی شکرت.
تمامی نداره این قشنگی و زیبایی ها و جنگل ها.
خدای من ، خانه ای زیبا و شیک و فول امکانات با قابلیت جابجایی!!!
واقعا حیرت انگیز و تحسین برانگیز این کشور. هر کسی هر ایده ای داره اجرا می کنه و هم خلق ارزش می کنه و هم ثروت خلق میکنه. واقعا جالب بود. این ایده الان اومد که چقدر لذت بخش هست که شما با داشتن یکی از این خانه های زیبا ، می تونی هر جایی که دوست داشته باشی بری زندگی کنی. ترکیبی از امکانات عالی و سادگی و راحتی و لذت چوبی بودن خونه . وااای خدای من خیلی خوبه. یک بار بری تو دل کویر و با تمام امکانات یک خونه کامل ، کویر رو تجربه کنی.
بعدش حرکت کنی بری به سمت دریا و خونه ات رو جابجا کنی و چند وقتی رو کنار دریا با ویوی دریا زندگی کنی.
خدااااای من . فکر کردن بهش حال آدم رو خوب می کنه.
بعدش دلت جنگل میخواد ، دوباره کل خونه رو می بری تو دل یک جنگل زیبا و وقتی پرده رو کنار می زنی ویوی جنگل رو می بینی.
اگه از یک ویو خوشت نیومد مثل آب خوردن کل زندگی رو جابجا می کنی .
الله اکبر چقدر زندگی درحال زیباتر شدن و آسان تر شدنه . چقدر همه چیز راحت در دسترس هست . تمام رویاهای انسان در حال محقق شدنه . یه جورایی انسان داره بر میگرده به اصل خودش. یعنی تجربه زندگی در حال حرکت کردن و ثابت نبودن.
ذات انسان حرکت و تجربه جدید و جابجاییِ.
و ایده ها و پیشرفت ها داره به سمتی میره که دوباره انسان به اصل خودش برگرده. زندگی به سبک گذشتگان . مثل روشهای تغذیه و سبک غذایی ، که بعد از سالها پیشرفت و آزمایشات بسیار بسیار دقیق و وسیع رسیدن به این موضوع که باید به سبک گذشتگان غذا بخوریم.
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز ، بی نهایت از شما بزرگواران برای تولید و تهیه این سریال زیبا سپاسگزارم.
عجب آگاهی های ارزشمندی در این قسمت روزی ما شد.
الهی شکرت.
یک نکته جالب و تحسین برانگیز دیگه چراغ های قرمز هستند که در تقاطع و معابر نصب شده . دقت کنیم برای هر ماشین که تو لاین خودش هست یک چراغ مخصوص همون لاین نصب شد. چقدر این کار ارزشمند و تحسین برانگیز هست.
خدای من چقدر لذت بخش دیدن این تصاویر.
استیت پارکها یکی از اون یکی زیباتر و قشنگ تر و جالب تر.
الله اکبر به این وسعت و زیبایی و امکانات در این کشور.
با دیدن این رودخانه های خروشان و فراوانی درختان و انبوه گیاهان و گلها ، خنده می گیره که با چه باورهای محدود کننده ای بزرگ شدیم، آب کمِ ، درختان در حال منقرض شدن هستند ، طبیعت در حال نابود شدنه، دیگه جایی برای نفس کشیدن و تنفس اکسیژن خالص وجود نداره!!!
چقدر باورهای پوچ و دروغ رو به خورد ما دادند!
ولی یک نفر هست که هم تمام آموزش ها و دوره ها و ازهمه مهم تر ، کل زندگیش در حال نشان دادن فراوانی و راحتی و زیبایی در جهان هست . ثابت کرده که همه چیز در حال بیشتر شدنه ، زندگی در حال راحت شدن و زیباتر شدنه.
جهان در حال رشد و پیشرفته . سریالی که تمام این باورهای فراوانی و آموزشهای توحیدی استاد رو ، به شکل کاملا ساده و شفاف و واقعی ، به صورت رایگان ، نشون می ده.
این قسمت کلی آگاهی برام داشت
رها بودن و دل سپردن به هدایت بی نقص خدا
فراوانی جهان هستی
بیشتر شدن راحتی و زیبایی و آرامش در کنار هم
ارزشمند بودن انسانها
سلامتی و تندرستی
اهمیت داشتن احساس خوب
آسان بودن کارهای بزرگ
الهی شکرت که اولین روز هفته به این زیبایی و قشنگی و این حجم از آگاهی شروع شد.
استاد عزیزم ، مجددا برای تهیه این سریال بی نظیر و تقویت باورهامون از شما و بانو شایسته عزیز تشکر می کنم.
با آروزی سلامتی و تندرستی و موفقیت و خوشبختی برای همه عزیزان.
اگر آنچه روی زمین از درختان است قلم شوند، و دریا برای آن مرکب گردد، و هفت دریا به آن افزوده شود، اینها همه تمام میشوند اما کلمات خدا پایان نمیگیرد، خداوند عزیز و حکیم است.
به نظرم کلمات خدا یعنی نعمت های خداوند ، یعنی فراوانی های خداوند ، یعنی بخشش و رحمت خداوند ، یعنی فضل خداوند ، به شرط ایمان خودت ، به شرط توکل و تسلیم بودن خودت ، به شرط طی کردن تکامل خودت ، به شرط قربانی کردن های خودت ، به شرط ذهن خودت ، وگرنه خداوند کار خودش رو درست و بی نقص انجام میده
سلام به استاد استادهای دنیا ، به استاد عزیزززم ، به خانم شایسته دوست داشتنی و دلبر و به همه همسفران عزیزم
چه کاور فایل قشنگی ، چه عزیز دل زیبایی ، چه لباس خوشرنگی ، چه اندام فوق العاده ای ، و چه هااااااای دیگر که زبونم قاصره از گفتنش
استاد ما اگر محصولات شما رو نخریم ( یه درصد اگر اتفاق بیفته البته ) دیدن همین فایل های سفر به دور این کشور زیبا ، سریال زندگی در اون بهشت زیبا ، خودش به اندازه یه محصول توجه به خواسته داره ، خودشون میتونن تمرکز به نکات مثبت داشته باشن .
چه مزرعه ذرت ( بلال ) شگفت انگیزی
چقدر واقعا خوبه که فروشگاه های اینجا همشون پارکینگ لات داره برای آسایش مشتری ها و اون هم بخاطر این هست که اصل سیستم سفر این کشور بصورت ون و آر وی هست .
این جاده های زیبا و سرسبز همیشه منو یاد روستامون میندازه و منو به وجد میاره و در تمام ثانیه های ددن فایل لبخندی به پهنای صورت نقش میبنده در من .
الله اکبر به خاطر این همه فراوانی و برکت و نعمت و ثروت .
من با دیدن همه فایل هاتون کلی خواسته در من ایجاد میشه که فکر میکردم نیست ، نمیشه و … ولی شما برای من به نمایش گذاشتید که میشه ، وجود داره به شرط اینکه ایمان داری ، توکل کنی ، تسلیم بشی ، تکامل خودتو طی کنی ، قدم هات رو با توجه به جایگاهی که هستی برداری و باوررررر کنی ، اونوقت میشه .
چقدر خونه های تاینی و باحالی که میتونی خونه ت رو حمل کنی و ببری و هرجا ک میخوای ، چقدر تو هر فایل داریم شگفت زده میشیم ما
خدایا ظرفمو گذاشتم زیر بارون رحمتت خودت به فضل و کَرَم خودت پر کن ظرف منو و من هم خودم ظرف خودمو بزرگ و بزرگتر میکنم .
چقدر با همه قلبم خواستم این خونه ها رو
هنیشه این آزادی پوشش که تو این کشور وجود داره رو دوست دارم که همه با تفاوت های پوششی کنار هم در صلح و آرامش زندگی میکنن .
وای من عاشق آشپزی های عزیز دل هستم چه برگرهای خفنی
استاد دل ما برای پرادایس خیلی تنگه ، برای مرغ و جوجه و خروس ها ، برای ببعی ها
چه غروب زیبایی ، وقتی مجرد بودم و خونه خودمون بودم همیشه وقت غروب خورشید کارم این بود که برم و غروب خورشید رو ببینم و ستایش و حمد پروردگار رو بجا بیارم، چه طلایی پاشیده تو آسمون این غروب خورشید
خدایا چطور شکرت کنم که ذره ای بجا آورده بشه
استاد عزیزم با همه قلبم ، با همه وجووووودم ازتون سپاسگزارم ، شما قطعاااااا بهترین دست پروردگار برای ما هستید
میبوسمتون با همه احساسم
استاد عزیزم ، خانم شایسته ی شایسته ترین و همه دوستانمو در پناه الله همیشه مهربان میسپارم
سلام به استاد استادهای دنیا ، به استاد عزیزززم ، به خانم شایسته دوست داشتنی و دلبر و به همه همسفران عزیزم
سلام به روی ماه همه دوستان نابم در این سایت توحیدی
از خدا میخوام هدایتم کنه تا چیزی رو که باید بگم رو بتونم بنویسم چون من از خودم چیزی ندارم و فقط به تو محتاجم جان جانانم،سپاس میگویمت پروردگارم که دیدگانم را لایق دیدن این زیباییها کردی،من فقط میخوام باتوباشم،لطفا همیشه همراهم باش که من هرلحظه به حضورت درکنارم محتاجم،استادبه سلامتی دارین برمیگردین پرادایس اگه اشتباه نکنم سه ماهه تو سفرین،گوارای وجودتون زیباییهایی که تجربه کردین
مشاوراملاک:استادعباسمنش:حقیقتابه موقع این گزینه هارو نشون دادین استاد داریم دنبال خونه میگردیم (خخخخ)چقدر زیبا بودن،من اون دوخوابه رو میخوام خخخخخ کاش توایرانم همچین چیزی بود انصافاً کشور بی نظیری امریکا از همه لحاظ اون کسی که این ایده توی ذهنش اومده و عملیش کرده چقدر زندگی رو برای خیلیا ساده کرده خیلی راحت همه میتونن صاحب خونه بشن استاد به خاطر اینکه این سبک زندگی رو خیلی دوست دارم احتمالاً بیام امریکا(خخخخخ)
خوب بریم سر اصل مطلب: از اونجایی که توی کامنتهای قبلی جریان خونمونو گفته بودم بهتون،در حال حاضر وسط کارتون ها نشستم دارم براتون کامنت مینویسم،یه کوچولو جریان خونه ای که هستیم رو بگم حقیقتش این خونه امکانات بسیار کمی داشت که 4 سال داخلش زندگی کردیم همیشه هم گله و شکایت داشتم از همه چیزش و همیشه روی کمبودهاش زوم میکردم و همیشه خدا یه جاش خراب میشدواصلا بااکراه داشتم توش زندگی میکردم وزیاد دوست نداشتم تمیزش کنم همش در گیر این بودم که ازاین خونه برم نمیدونستم بااین کارهام دارم از خواستم دور میشم از وقتی که قانون را متوجه شدم شروع کردم به سپاسگزاری راجع به خونم دکوراسیونش رو عوض کردم بسیار بسیار وقت گذاشتم و تمیزش کردم متوجه شده بودم که اگر بخوام به رفتار قبلم ادامه بدم به خونههایی مثل همین خونه هدایت میشم از وقتی که فهمیدم باید روی نکات مثبت هر چیزی زوم کرد تا به چیزهای بهتری هدایت شد تصمیم گرفتم بنویسم صبح به محض بیدارشدن از خواب اولین کاری که انجام میدادم نگاه به در و دیوار خونه بود با عشق عاشقانه ازش سپاسگزاری میکردم اصلاً انگار صبح که بیدار میشدم توی قصر زندگی میکنم انقدر داخل خونه لذت میبردم باورتون شاید نشه تصمیم داشتیم تا تابستان سال بعد هم داخل این خونه باشیم تا به یک جای بهتری بریم اما خدا وقوانین تغییرناپذیرش نذاشت من بیشتر از این داخل این خونه بمونم واگرنمیرفتم تعجب میکردم،یهویی صاحبخانه به ما گفت که خونه رو خودم نیاز دارم میشه خالی کنید همسرم یه کوچولو ترسید که نتونیم خونه مناسبی پیدا کنیم(چون سرمایه زندگیمون رو سر شراکت قبلی از دست دادیم) اما من این رو نشونهای دیدم که خدا میخواد منو به جای بهتری هدایت کنه سعی کردم خودم رو دور کنم حرفهای اطرافیان که با این پولا خونهای که خوب باشه گیرتون نمیاد صبر کنید پول بیشتری جور کنید اما من سعی کردم اصلاً توجهی به حرفهای اطرافیان نداشتم و همچنان توحیدی ادامه دادم همسرم بهم میگفت تو خیلی بیخیالی ما کلاً 20 روز وقت داریم و تو حتی یک بار هم نرفتی بپرسی از املاکی و من توی آگهیها رو خیلی نگاه میکردم و مطمئن بودم که خدا برام یه برنامه خیلی خوبی داره به همسرم میگفتم که نگران نباش خدا ما را هدایت میکنه به اون جایی که باید باشیم من نوشتم که چه خونهای رو دوست دارم داشته باشم با چه امکاناتی و از خدا درخواست کردم که درخواست من رو اجابت کنه البته که زیاد سمت املاکیها نمیرفتم چون تا وقتی میشنیدن ما چقدر پول داریم خیلی روی ذهنمون تاثیر میذاشتند و حالمون رو بد میکردند اما من ناامید نمیشدم سیزدهم آبان که روز دانش آموز بود پسرم از مدرسه اومد و گفت مامان امروز توی کلاس برای ما جشنی نگرفتند و صدای کلاسهای دیگه خیلی توی کلاس ما میومد که خیلی خوشحال بودند،منوبچه ها خیلی غصه خوردیم، از این بابت خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم هر طور شده بتونم بچهها رو خوشحال کنم رفتم و تمام موجودیم رو برای بچهها خرید کردم تا فردا براشون جشن بگیرم موقع برگشت از خرید (یک گزینهای بودچندروزقبل داخل آگهیها دیده بودم که خیلی مورد پسندم بود و دقیقاً همون چیزی بود که دلم میخواست وقتی که با صاحب آگهی صحبت کردم ایشون تعجب کردند که چرا من تماس گرفتم با مبلغی که دارم حداقل 150 میلیون تفاوت قیمت داشتیم اما یه حسی به من میگفتش که این خونه مال توئه) از املاکی تماس گرفتند که صاحبخونه خیلی ازشماوهمسرتون خوشش اومده واز150 میلیون اضافی100میلیونش رو بهتون تخفیف داده 50تومنش هم به طرز معجزه آسایی جورشدباهمسرم تماس گرفتم و جریان رو گفتم اصلاً باورش نمیشد که چطور این اتفاق افتاده اما چون من به قدرت خدای خودم ایمان داشتم تعجب نکردم ولی خیلی گریه کردم خخخخخ،وقتی همزمان شد خوشحال کردن بچهها با خوشحالی خودم فهمیدم که خدا چقدر نزدیکه ومتوجه همه نیت های ماهست،من از ته قلبم میخواستم بچهها رو خوشحال کنم و تمام موجودی کیف پولم را خرجشون کردم اما به یک ساعتم نکشید که طوری جواب گرفتم که همه اطرافیانم تعجب کردن جالبه صاحب ملک خودش هم تعجب کرده بود که چطور من به این قیمت ملکم رو به شما دادم خیلی مشتری قیمت بالاتر از شما هم بوده و من توی دلم اونجا میگفتم که تمام این کارها رو جان جانانم انجام داد برای من ووقتی اوبخواهد همه کورولال وکرخواهندشد،دوست داشتم شادیم رو باشما عزیزای دلم هم تقسیم کنم،به خدای مهربونم میسپارمتون،عاشقتونم
بهت تبریک میگم بابت این خونه ای که جذب کردی و صاحبخونه ای که دستی از طرف رب قدرتمند شد و تو وارد خوکه ای شدی ک آگهی ش رو میدیدی و بعد با طرز خداگونه ای صاحبش شدی ، ماجرای خونه دار شدن خود من هم همینطور بود ، ما تصمیم گرفتیم مراسم عروسی نگیریم و با پولش خونه بخریم و شاید درکش برای تویی که لمس کردی راحت باشه وای به طرز معجزه آسایی خونه ای خریدیم که 120 میلیون صاحبخونه به ما تخفیف داد و با یه مبلغ عالی صاحب خونه شدیم و داریم زندگی پر عشقمون رو ادامه میدیم .
از خداوند میخوام سراسر زندگی ت پر باشه از این سوپرایزهای قشنگ
ازت سپاسگزارم که وقت گذاشتی و دیدگاه منو خوندی وباقلم زیبات برام کامنت گذاشتی
دقیقا همینطوره وقتی فقط چشمت به دست خدای مهربونت باشه اونوقت هست که دستانش رو برای کمک میفرسته برات بارها این حس رو تجربه کردم وچقدر خوشحال شدم بابت اتفاق قشنگی که برات افتادوخونه دارشدی وباتموم وجودم درک میکنم حست رو ،عزیزم بخاطر فکرزیبات که عروسی نگرفتین که خونه بخرین هزاران بارتحسینت میکنم چون هرکسی نمیتونه این تصمیم رو بگیره چقدرخوشحالم از اینکه زندگی سراسرعشق داری واز خدای مهربونم میخوام عشق وبرکت وفراوانی بیشتری توی خونه ی زیبات برات رقم بزنه،ممنونم ازت بابت دعای قشنگت،به خدای مهربونم میسپارمت
ازت سپاسگزارم که وقت گذاشتی و دیدگاه منو خوندی وباقلم زیبات برام کامنت گذاشتی،ممنون بابت دعای قشنگت دوست عزیزومهربانم چقدر زیبانوشتی که خداوند برات خانه شددرسته اگرمااین باور رو داشته باشیم که خدا برای ماهمه چیز میشه خیلی رسیدن به خواسته هامون برامون سریع اتفاق میفته،بایدایمانمون رو دراین مواقع نشون بدیم و روی ورودی ها و کنترل ذهمون کارکنیم که در رسیدن به خواسته هامون خیلی مهمه
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته همراه و همدل و همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…
خداوند رو بسیار شاکرم که به من افتخار این رو داد تا امروز هم کامنتی رو از خودم بجا بذارم. در راستای تعهدی که برای فعالیت بیشتر در سایت استاد به خودم دادم.
در مورد اهمیت دیدن چیزهایی که داریم و شکرگزار بودن نسبت به تک تک اتفاقات زندگیمون یه اتفاق خیلی عجیبی چند روز پیش افتاد که امروز من فهمیدم دقیقا پاسخ قانون بوده! و همون لحظه گفتم بیام و در موردش توی کامنت ها بنویسم.
من مشاور تحصیلی هستم و داوطلبانی رو دارم که در مسیر موفقیت تحصیلی در کنارشونم. در ویدئو ها و آموزش های خودم هم به شدت بر قدرت ذهن روی نتایج تحصیلی تاکید دارم و هم نتیجه خوب و هم دانش آموزانم کاملا نشون میده که چقدر قدرت ذهن در زمینه موفقیت تحصیلی تاثیرگذاره. یه جورایی آموزه های استاد عباس منش رو در زمینه کاری خودم به دانش آموزانم آموزش میدم.
یه داوطلبی دارم که حدود 30 سالشه. ایشون بعد از سال ها تصمیم گرفته که دوباره برای کنکور بخونه. اما روحیه بسیار ناسپاسی داره. این روحیه همیشه شاکی باعث شده در هر زمینه ای شرایط خیلی خوبی نداشته باشه. از همسرش جدا شده و الان که داره با پدر و مادرش زندگی میکنه باهاشون مشکل داره و خلاصه ازوناییه که اگه پای درد و دلش بشینی تا صبح می تونه از بدبختیاش بگه.
چندبار هم سعی کرد از مشکلات زندگیش با من صحبت کنه که من خیلی محکم بهش گفتم آدمی نیستم که با من در مورد بدبختیاش حرف بزنه. خلاصه در یکی از همین صحبت هاش که داشت شکایت می کرد از شرایطی که داره من بهش گفتم چرا از چیزایی که داری لذت نمی بری؟! خیلی چیزا داری که الان آدمای بسیاری آرزوشونه داشته باشن. ولی تو داری و سپاسگزارشون نیستی. و همیشه شاکی ای که چرا در بخش های مختلف زندگیت مشکل داری. گفت مثل چی؟
گفت سلامتیت! چی از سلامتی بالاتر واقعا؟ چهار ستون بدنت سالمه. خداروشکر کن. به جای تمرکز بر نکات منفی زندگی روی نکات مثبتی مثل سلامتی متمرکز باش.
جوابی که بهم داد برای چند لحظه منو شوکه کرد. اون گفت: خوبه والا! خدا میخواست همین سلامتیم نده دیگه!!!! (یعنی یه جوری که انگار سلامتی یه چیز کاملا عادیه و خدا که بهش سلامتی داده لطفی بهش نکرده و وظیفش بوده و ازین حرفا!)
وقتی من دیدم نگاهش این شکلیه اصلا دیگه باهاش حرف رو ادامه ندادم.
از اون صحبت گذشت. خدا شاهده به هفته نکشید که پیام داد آقای محمدی من از پله های پانسیون افتادم و حالم اصلا خوب نیست. چندروز نمی تونم درس بخونم. خلاصه چند روز هیچ گزارشی ارسال نکرد.
تا اینکه امروز بعد از یکی دو هفته باهاش حرف می زدم مشخص شد دنده هاش مشکل پیدا کرده و اون بعد این مدت اوضاعش بدتر شده و حتی به شکلی اوضاعش تغییر کرده بود که قدرت صحبت کردن هم نداشت. فقط چت می کرد!
وقتی این رو فهمیدم متحیر شدم که قانون چقدر خوب داره عمل می کنه واقعا! چقدر همه چیز دقیقه. چقدر همه چیز درسته. چقدر خدا احساساتی نیست که با ادا و اطوار ما قانونشو عوض کنه. همه چیز دقیق و منظم و بر اساس قانون داره پیش میره. قانونی که میگه اگه سپاسگزار چیزی که داری نباشی، از دستش میدی…
خداروهزار بار سپاسگزارم که من رو با قوانین آشنا کرد. و کمکم کرد که این آموزه هارو درک کنم.
محتوای این کامنت من به این فایل خیلی ربطی نداشت اما دوست داشتم در راستای تعهدم برای نوشتن کامنت روزانه در سایت امروز این اتفاق رو بنویسم. بلکه یاد هممون بمونه که چقدر ثروتمندیم. چقدر خوشبختیم. چقدر همه چیز خوبه ولی ما تمام تمرکزمونو گذاشتیم روی اون چیزی که نیست… از خداوند هدایت میخوام. هدایتی که مارو سپاسگزار داشته ها کنه.
در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و سعادتمند باشید.
با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز و همه ی همسفرانم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخودار
خدا رو شکر که با بودن توی این مسیر الان دارم میفهمم که همه چیز رنگ و بوی متفاوتی گرفته حتی درس خوندن من
الان حتی وقتی دروس تخصصی رشته ی خودم رو هم میخونم توی تک تک شون رد پای تکامل و قانونش رو میبینم و چقدر درک من با قبل متفاوت شده و از این درک جدید دارم لذت میبرم و بیشتر مواقع با خودم میگم یعنی من واقعا این مطالب رو قبلا خوندم پس چرا اونموقع از خوندنشون لذت نمیبردم
چی این وسط تغییر کرده؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
که من وقتی درس روش تحقیق رو میخونم (چیزی که از خوندنش فراری بودم) و شروع بحثش با منابع کسب اطلاعاته : تجربه ی حسی ، منطق، نظر کارشناسان و در انتها روش علمی
و تکامل انسان توی این مسیر حرکتی رو دارم مطالعه میکنم اینقدر مطالب برام شیرین و لذت بخش و از همه مهمتر قابل درکه که خودم هم تعجبم میکنم
من که همون آدم هستم با همون توانایی های هوشی
اما این وسط ی چیزی در من به صورت بنیادین تغییر کرده که داره این رفتارهای متفاوت رقم میخوره و اونهم چیزی جز:
متفاوت شدن زاویه دید و نگرش من نیست که ما حصل 5 سال بودن توی این مسیره که الان داره خودش رو در شرایطی که دارم تجربه میکنم نشون میده و اونم درک متفاوتی ازپدیده های اطرافمه حتی درک متفاوت کتابهای درسی خودم
و این رو مدیون استاد عزیزم و آگاهی های نابی هستم که از ایشون توی این سالها کسب کردم که دارن با توجه به موقعیت های متفاوتی که درشون قرار میگیرم هر بار بخشی از اونها خودشون رو نشون میدن و این جمله ی استاد رو برام هر بار مرور میکنن که :
باورهای شما وقتی تغییر کرده که رفتارهای شما متفاوت شده باشه
و اما این فایل و تجاربش :
امروز صبح داشتم فایل اهرم ساختن از تضادها رو گوش میدادم که اتفاقا متناسب با صحنه های زیبای این فایله . استاد توی ی بخشی از این فایل میگن که :
من توی شهری بزرگ شده بودم کویری و بی آب علف به مدت 20 سال و بعدشم که رفتم بندرعباس اونجا هم خشک بود
و بدون رودخانه و طبیعت زیبا
و این بودن توی دل این کویر و خشکی ی نیاز شدیدی رو در من که دوست داشته باشم که برم توی جایی که پر از جنگل و سرسبزی و طبیعت و درخت و دریا و رودخونه و زیبایی باشه و این تضاد باعث شد که من این خواسته رو در وجودم ایجاد کنم و بهش فکر کنم
من اومدم چکار کردم ؟
وقتی که قوانین رو درک کردم و فهمیدم که این تضاد اوده باری اینکه من خواسته ام رو بهتر بشناسم اومدم بارها و بارها در مورد جاهایی که میخوام برم نوشتم ویژکهایی که دوست داشتم رو مینوشتم
و ویلای من توی شمال همین ویزگیها رو داشت توی ی جنگل انبوه پر از زیبایی جنگل بی انتها
و بعدش من هر کشوری توی دنیا میرم دقیقا همین شرایط برای من فراهم شد
یعنی اون ناخواسته باعث شد که من خواسته ی خودم رو بشناسم و چون از قوانین درست استفاده میکنم به سمت خواسته هام هدایت میشم
وقتی شما آگاهانه روی خواسته هات متمرکز میشی دیگه جهان خیلی از مکانیسم برخورد با تضاد برای تو استفاده نمیکنه
ومن غرق در زیبایی های این تصاویر با مرور این جملات ریشه ی این میوه ها رو در زندگی استاد رو به یاد میارم که اینقدر قوی شده اون ریشه ها که میوه هاش هرروز داره بیشتر و بیشتر میشه که لاجرم باید اینطوی باشه و چیزی غیر از این غیر طبیعیه
اونقدر اون توجه بر خواسته ها تکرار شده و قوی شده که:
حتی جایی که استاد ازش خرید میکنن که ی ساختمان کاری محسوب میشه هم احاطه شده با سرسبزی و طبیعت و خدا رو یاد میکنند در چنین لحظاتی
هرجایی میخوابند چشم که باز میکنند با سرسبزی و طبیعت احاطه شده و خدا رو یاد میکنند در چنین لحظاتی
هرجایی که میشینن و سر میچرخونند سرسبزی و طبیعت میبینند و خدا رو یاد می کنند
و اینا جز همون مفهوم:
الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم
چی میتونه باشه ؟!!!
مگر غیر از اینه که استاد بارها وقتی قیام کردن و راهی این فروشگاهها شدند جز خدا رو شکر بر زبانشون نبوده(قیاما)
یا زمانی که خوابیدن و یا از خواب بیدار شدن و روی تخت توی همون تراک کمپر نشستن و ی نگاهی به دور برشون کردن و گفتن خدا یا شکرت (قعودا و علی جنوبهم )
یا بارها رفتن و اطراف رو گشتن آگاهانه و مرتب گفتن خدایا شکرت (قیاما)
یعنی اگر بخوام ی روز زندگی استاد رو بررسی کنم و طبق این آیه بررسیش کنم همش میشه همین قیام و قعود و علی جنوبهمی که با ذکر خداوند آمیخته شده و جدای از هم نیستن یعنی در هر لحظه به یاد خدا بودن
راستش قبلنا وقتی که اون آیه رو میشندیم میگفتم یعنی چی در هر لحظه به یاد خدا هستن ایستاده نشسته به پهلو خوابیده مگه میشه ؟!!!!
و درک این موضوع برام ی چیز صقیلی بود و بقول آقای خامنه ای به ما میگفتن آقا تفسیر قرآن و درک قرآن کار شما نیست
اما ی نفر نبود بگه اگر درک قرآن کار ما نیست پس چرا خداوند گفته قرآن رو بخونید چرا خودش گفته آسونه هرچقدر میتونید بخونید ازش
البته که این خصوصیتی که الان در استاد ایجاد شده که دائم الذکر هستن نتیجه همون بارها خوندن قرآن به شکل های مختلف و اضافه شدن ایمان ایشون بوده همون آیه های :
انما المومنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا
و برای رسیدن به این مرتبه و درجه زمان خاص و مکان خاص و ادعیه خاصی که باید در زمانهای خاص خوانده بشه لازم نیست لازم نیست اونقدر توی یک شب خاص روی زانوهام بشینم یا رکوع و سجود کنم که کمر درد و پادرد بگیرم و خودم هم نفهمم چی گفتم و ی نفر حواسش باشه من چه کار کردم و رکوع و سجودهای من رو بشمره !!!!
کافیه اونجوری که باهاش راحتم این ارتباطه رو باهاش برقرار کنم اون خدای درست خودم رو در ذهنم خودم بسازم تا در بیرون مثل استادم تجربش کنم هرجایی که میرم :
به شکل مزارع کنار مرکز خریدو خوابم
به شکل کوه و جنگل و رودخونه و سبزه توی مسیر حرکتم
به شکل رزق بی حساب برای خرید مایحتاجم
به شکل بهترین وسلیه نقلیه برای مسافرتم
به شکل بهترین عزیز دل در کنارم
به شکل کار روی دوشم
و ……..
اکر برای استاد شده یعنی به میزان کافی تکرار شده و به ثبات رسیده و گذر شده
و اگر هنوز برای من اتفاق نیفتاده توی این مقیاس یعنی هنوز خیلی کار دارم و باید باز هم ادامه بدم
به نام آفریدگار فراوانی
به نام آفریدگار زیبایی
سلام و صد تا سلام به یاران گرم و صمیمی این محفل خدایی
خداقوت به استاد نازنین و مریم جان
میخواستم کامنتی بنویسم برای قسمت پنجم دوره ی بی نظیر احساس لیاقت، که هدایت شدم به فایل جدید و دلم گفت اینجا بنویس و ما هم اطاعت امر کردیم.
بحث کمک به دیگران بود و وابسته کردن حس ارزشمندی و لیاقت به این عامل بیرونی، به خودم که دقت کردم دیدم چند وقتیه درگیر یه چرخه ی تکراری شدم و دارم دست و پا میزنم و حواسم نیس که درسشو بگیرم و تا زمانی که درسشو نگرفتی این چرخه ی معیوب به فعالیت خودش ادامه میده.
داستان از این قراره که یکی از همکارام تو رابطه ی عاطفیش به مشکل برخورده بود، ازم کمک خواست و منم از اونجایی که درخواست کننده خودش بوده و من خودم نخواستم بدون درخواست کمکش کنم، تصمیم گرفتم کنارش باشم و هر کمکی از دستم برمیاد براش بکنم.(خدایی توجیه منطقی منو میبینید؟؟؟؟؟؟خب چون خودش درخواست کرده تو باید خودتو درگیر مسائلی بکنی که دوست نداری و بهت حس منفی میده؟؟؟ فقط به این دلیل که ازم کمک خواسته و بی انصافیه که کمکش نکنم؟؟؟؟؟؟)
بگذریم
فردین بازیم گل کرد و عزممو جزم کردم که این مشکل رفع بشه، حال روحیش خوب نبود و انگار یه وظیفه میدونستم که کنارش باشم.چند صباحی درگیر مشکلات این همکارم بودیم و کم کم اوضاع داشت بهتر میشد که یکی دیگه از دوستام به یه مشکل مشابه این برخورد و حالا باید به ایشون هم مشاوره میدادم.یعنی دیگه شماها میدونین چقدر وقت و انرژی ازم گرفته میشد، تازه تو فعالیتم تو سایت هم تاثیر گذاشته بود.اون نیم چه ستاره ای هم که از دست دادم بخاطر همین مسائل بود.اصلا فرصت نمیکردم بیام و کامنت بنویسم.خیلی هنر میکردم چند تا کامنت میخوندم که انرژی بگیرم.
دوستان کاملا متوجه میشین چی داشت اتفاق می افتاد، بخاطر تمرکز من رو این مسائل، همینجور مسائل از این دست داشت برام پیش می اومد و منو درگیر خودش میکرد.
کاش به همین جا ختم میشد، مشکل دوست دومیم که حل شد و من داشتم یه نفس راحت میکشیدم، سر و کله ی دوست دختر پسرخالم که حتی من اسمشم نشنیده بودم و نمی شناختمش پیدا شد که ما کات کردیم و حالم بده و این حرفا ، تو کمکم کن.حالا بیا و اینو آروم کن.
وای که دیگه داشتم کلافه میشدم، یک آن به خودم اومدم و دیدم بله….. توجه من تو این مدت رو این مشکلات بوده و جالبه مشکل هر سه تای این دوستان هم مشابه هم بود و من تو تمام این مدت از برنامه ها و کارهای خودم زدم که به اینا کمک کنم.چرا؟؟؟؟؟؟چون احساس میکردم که چون ازم کمک خواستند من موظفم کمکشون کنم، چون همجنس خودمن باید کمکشون کنم که بهشون ظلم نشه.چون خودم احساس میکنم علامه ی دهر شدم باید زکات علم کنم.
یه کوچولو که غافل میشی و یهو به خودت میای میبینی تو چرخه ی معیوب زندگی گیر کردی و داری دست و پا میزنی، خدارو صد هزار مرتبه شکر با حضور تو این سایت و به مدد آموزش های استاد فوق العاده م و دوستان فعال و نازنین هم فرکانسی ام سریع متوجه اشتباهم شدم و به جرات میتونم بگم از همون ساعات اولیه متوجه تغییر فرکانسم شدم و تغییرات و احساس کردم.
یه ذره مردد بودم برای نوشتن و ننوشتن این تجربه، ولی خواستم هم ردپایی باشه برای خودم و هم اینکه شاید دوستی بخونه و تلنگری براش باشه.همینطور که من با خوندن تجربه های دوستان، درس ها یاد گرفتم.
در پناه خدا، زندگی سرشار از آرامش داشته باشین.دوستتون دارم…..
بنام خدا
سلام خدمت استاد عزیز ، مریم جان و دوستان
رانندگی تو جاده های سرسبز و پر از درخت یکی از لذت بخش ترین کارها برای من هست و وقتی این تصاویر رو تو سریال سفر به دور امریکا میبینم واقعا لذت میبرم . نکته جالب در مورد جاده ها این هست که خیلی عریض هست و ماشین ها قانونمند از روی خط کشی رانندگی میکنند . همه ماشین ها مدل بالا هستند و جاده ها صاف و تمیز هست .
نکته دیگه اینکه وقتی میرید یه مکانی مثل فروشگاه و فیلم برداری میکنید کسی باهاتون کاری نداره و همه در ارامش هستند .
ذائقه ام زیاد با گوشت قرمز سازگار نیست اما منم از برگری که مریم جان درست کرده بود دلم خواست . چقدر اون لحظه رو دوست داشتم که مریم جان بشقاب برگرها رو با عشق بهتون داد و شما هم از ته دل تشکر کردید. خداروشکر اونقدر ازادی مالی دارید که هر چقدر که دوست دارید گوشت میخرید . رفتن به فروشگاه های بزرگ و فیلم گرفتن برای ما خیلی تو تقویت باور فراوانی و ثروت کمک میکنه.
نکته دیگه خونه های کوچیکی بود که میشد ببریش جای دیگه . خیلی کیوت بودن و ادم حس خیلی خوبی ازشون میگرفت . اونقدر تو تراک و کمپر بودید که به خونه های کوچیک و قابل جابه جایی هدایت شدید .
تصویر غروب خورشید و مزارع بلال هم عالی بود.
به نام خدا
سلام
جهتِ بالانس کردن فرکانس و احوالاتم، الان برای اولین بار، اومدم امتحان کنم و کامنت بنویسم.
طبیعتا همیشه شش دونگ و میزون نیستم که بخوام نوشتن رو موکول کنم به فراهم شدن زمانِ مناسب.
پس میخوام الان، خودم یه زمانی رو بسازم بدون توجه به شرایطم، واسه نوشتن.
این فایلِ جالب رو صبح دانلود کردم و دیدم.
خونه های زیبا و پر امکاناتِ قابلِ جابجایی رو که دیدم کلی کیف کردم.
اینکه انقدر ما چسبیدیم به خونه ای که بخریم و ثابته و …
یه طوری شده تکنولوژی و علم و امکانات که یه خونه طراحی میشه با فول امکانات، قابلِ جابجایی به هر محلی که آدم خودش بخواد، فقط کافیه آب و برق و فاضلابش وصل شه.
یه چیزی که خیلی خوشم اومد این بود که استاد گفتن مُبله به فروش میرسن این خونه ها، دیگه هیچ زحمتی نداره و وقتی میخرید خونه تجهیز شده و کامل، دستِ آدمه.
درود و احسنت به این همه امکانات و ثروت و فراوانی و راحتی.
میونِ این خونه ها از خونه ای که تخت دو طبقه برای بچه ها هم داشت خوشم اومد، ایده ی جذابی بود. لاندری، اشپزخونه، سالنِ نشیمن، سرویس بهداشتی و کمدها هم که عالی.
یعنی یه خونه ی حقیقیِ حقیقی، مثل یه سوییتِ مجهز با فول امکانات.
هر خونه ای یه طور جالب بود برام. متفاوت و متنوع، یکی آشپزخونه کوچک یکی بزرگتر، یکی یه خوابه، یکی دو خوابه و …
همه شون باحال بودن.
مرسی که دونه دونه داخلشان رفتین و با حوصله فیلم گرفتین و من دیدم، چون واقعا برام شگفت انگیز بودن این خونه ها.
تازه از دلم رد شد چه باحال میشد یه دونه از این خونه ها میخریدین برای پردایسِ زیبا، برای خودتون یا مهمون هاتون، خیلی هیجان انگیز میشه.
سیستم پنجره های فراوان که نور رو عالی داخل خونه میآورد هم عالی بود.
به سلامتی و دل خوش، این سفرنامه هم به آخرهای خودش نزدیک شد و کلی تجربه ی جدید دیدم و شنیدم و حس کردم با فایلهای جذابتون.
ممنونم از وقت و عشقی که گذاشتین برای ضبط و تدوین و به اشتراک گذاریشون مریم جون و استاد جان.
اینکه شما برای استراحت و خوابِ میان سفر، به محیطی زیبا هدایت میشین، نشان از فرکانس و انرژیِ مثبت و تمیزِ خودتون داره.
نوشِ جانتون باشه.
عاشقِ چمن های محلِ استراحت تون شدم با چاشنیِ اون همه درخت و نهر و …
الان که نوشتم، بهتر شدم از زمانی که تازه میخواستم شروع کنم به نوشتن.
میخوام یاد بگیرم و بهتر متوجه بشم که همیشه روی اوج و خوب بودن نیستم، من کامل نیستم، اگه میزون نبودم خودم کمک کنم به خودم شرایطمو عوض کنم منتظرِ امدادهای بیرونی نباشم.
توی ذهنم یه سری نجواها شیطنت میکنن، زیاد بهشون توجه نمیکنم، اما با یه عاملِ فیزیکیِ دیگه دست به دست هم دادن و ترازم رو نامیزون کردن تا حدودی.
اشکال نداره، پیش اومده، اعراض میکنم بهتر میشه.
کانگوروها رو که دیدم که انقدر راحت و در صلح خوابیدن، یادِ هاپوهایِ محلِ زندگیِ خودم افتادم، انقدر راحت و ریلکس و امن میونِ مردم تو خیابون و پارک و فضای سبز، زیر یه سایه ی خنک درخت لَم میدن و میخوابن.
هر بار شکر میکنم واسه صلحِ بینِ حیوانات و مردم تو محلی که زندگی میکنم، این بسیار عالی و دوست داشتنیه از نظر من.
خدا رو بسیار شکر برای همه ی فراوانی ها و ثروتش:
این همه فضای سبز و مناطقِ خوش آب و هوا.
فروشگاه های بزرگ و فراوان از نعمت.
این همه تکنولوژی و علم و امکاناتِ تفریحی و رفاهی.
این همه خوش اخلاقی و متانت.
و …
نظمِ خودروها در ترافیک برای من تحسین برانگیزه، اینکه هر خودرو در لاینِ خودش باشه، عجله نکنه، دایم لاین عوض نکنه، بوق نزنه، خوش اخلاق بمونه از بهترین ویژگی های اخلاقی هست.
…………………………………………
دیروز سرشار بود از روزی های غیر حساب برام.
بسیار سپاس گزارِ الله یکتا هستم.
خوشحالم که زیبایی ها و نازیبایی هارو در کنار هم متوجه میشم.
یعنی نازیبایی باعث نمیشه زیبایی ها رو هم متوجه نشم و نادیده بگیرمشون.
دارم کم کم یاد میگیرم خودِ فعلی مو ببینم و بپذیرم و بهش توجه کنم، احترام بذارم، محبت کنم.
دارم کم کم یاد میگیرم وقتی دارم تغییری ایجاد میکنم اون احساسِ عذاب وجدان و گناهِ بیخودی رو از خودم دور و دورتر کنم.
دارم کم کم یاد میگیرم به قولِ استاد تو فایل 6 تکمیلی احساس لیاقت، عملی که انجام میدم یا حرفی که میزنم، تطبیق داشته باشه با درون و افکارم.
سپاس گزار خدا هستم که کمکم کرد به یه نگاه جدید بنویسم امروز.
تمرین خوبی بود.
از نامیزونی رسیدم به درجه ای کمتر نامیزونی :)
توقع نداشتم و ندارم یهو عوض شم، همینکه تکاملی جلو برم اتفاقا خیلی خوشحالتر و راضی تر خواهم بود :)
خداوندا همه مون رو محافظت بکن از تله های حسادت، خشم، مقایسه، کدورت، کینه، قضاوت.
الهی شکرت برای همه ی روزی های حساب و غیر حسابی که هر لحظه بهم میدی.
به نام خدایی که ویژگیش بخشنده گی بی حد و حصر هست و همه چیز تحت سیطره ی قدرت اوست و هدایت تمام مخلوقاتش رو بر خود واجب کرده
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
چقدررررر باشکوهه دیدن این حجم از زیبایی و فراوانی جاری خداوند از زاویه دید درون چقدر انبوه عظیمی از دشت سرسبز مزارع ذرت و اون همه درخت که اطراف پارکینگ لات والمارت بود .خونه هایی که وسط حجم عظیمی از درختها و چمنهای سرسبز و زیبا تمیزی این همه وسعت بزرگ مزارع جاده ها خونه ها نظم و تعادل بینظیری که تو ابن محیط وسیع بود والمارت و اون حجم از مواد غذایی و وسایل زندگی که با تریلر هرروز وارد این فروشگاه میشه اون حجم از خرید مردم و ماشینهای پارک شده در این پارکینگ چه حجم عظیمی از ثروت و فراوانی جاری خداوند رو که ویژگیش بخشندگی بی نهایت هست رو میشد درک کرد .
کافیه من در مدار ثروت باشم تا بی قید وشرط با درک ارزشمندی درونم هدایت بشم تا تکاملی این حجم عظیم ثروت رو دریافت کنم ایمان دارم که با ادامه دادن به این مسیر درست لاجرم به دریافتش هدایت میشم الهی امین .
چه کانگوروها آروم و راحت لم داده بودند چقدر زیبا و تمیز بودند چه صلحآمیز کنار مردم بودند و این باغ وحش تو یه محیط تمیز و مرتبی بود شتر و گورخر و نوع خاصی از گوسفندها خیلی امنیت و آرامش رو داشتند البته که من شخصا ترجیحا دوست دارم این حیوانات رو در آزادی ببینم و اون مسئول باغ وحش هم خیلی با لبخند و محبت در مورد جنسیت و آرامش و فرندلی بودن اونها صحبت میکرد چقدر اون ایده عکس گرفتن که صورتت روی لباس و تنه نقاشی شده قرار میگرفت عکس جالبی رو میشد گرفت و خاطر انگیز بود .
چه مسیر سرسبز و رویایی رو طی کردید و تو این کشور سرسبز وپهناور با هدایت الهی در امنیت و آزادی تو یه فضای رویایی که دور تا دور از درختان گردو کاغذی احاطه شده بود در آرامش بدون هیچ عجله ای با ارزش قائل شدن به نیاز استراحت بدنتون توقف کردید و شب رو تو تراک فوقالعاده عالی استراحت کردید و صبح با بیدار شدن تو این فضای رویایی سپاسگزاری از خدا ادامه مسیر رو میرید نیمکتهای چوبی وسط این طبیعت باشکوه خیلی حسش عالی بود.
چقدر ثروت و زیبایی درهرلحظه این سفر رویایی تر و بیشتر میشد خدایا صد میلیارد بار شکرت
ادامه سفر در استیت پارک در جورجیا و اون همه امکانات زیبا و عالی که در بدو ورود به این استیت پارک بود لباسها و کلاه و وسایل جذاب و اون تابلو بزرگ از تصاویر درختان پاییزی خیلی باشکوه بود اون ماکت زیبا از حیوانات استیت پارک اون سرسبزی و زیبایی که یه جلوه کوچیکی از عظمت استیت پارک طراحی شده بود انرژی مثبت فضا با دکوراسیون جذابش کاملا مشهود بود .
یه تریل جذاب وسط انبوه عظیمی از درختان بلند قامت که مسیر رو با چوبهای چیپسی پوشونده بودند که مریم جانم رو برد به خاطراتی که از گردش در کرمان و اون مناطق تفریحی که رفتند اون وزش باد وسط درختها و اون گرمای هوا همه و همه یادآور اون محیط بود که با چه شکر گزاری عمیقی از دیدن و تجربه اون فضا به این زیبابیشتر در این کشور هدایت کرده .
چقدررررر باشکوهه قانون ثابت الهی قدرت کانون توجه و تحسین این زیباییها که هدایت میشی به تجربه بیشتر از شکوه خداوند مسیری با پله های چوبی و قسمتی از مسیر پوشیده شده با پوشال چقدر ایده زیبا و باحالی بود پل بالای این حجم از سرسبزی درختها و آب جاری رودخونه روی سنگهای سیقلی و صاف چقدر تجربه دیدن این زیباییها باشکوه بود .
صدای آب جاری روی سنگها وزش باد لای درختها آواز پرنده ها آفتاب رخشان لای درختها خدایا صد میلیارد بار شکرت
عاشقتونم که از این خونه های تاینی که در مسیر دیدید به سادگی نگذشتید چقدررررر طراحی و نور پردازی و امکانات و دیزاین عاااالی بود چقدر بینظیر هست که میتونی انتخاب کنی چه خونه ای رو با چه دکوری میخوای و همون لحظه حاضر و آماده میتونی با تریلی ببری بزاری هر جایی که دوست داری و با وصل آب و برق آماده و محیا زندگی کردن تو یه خونه عالی بشی چقدر زندگی راحت و ساده و زیبایی رو میتونی داشته باشی
امکاناتش عالی بود آشپزخونه و اتاق خواب و نشیمن و کلوزدها، تخت خواب، وسایل گرمایشی و سرمایشی، سرویس بهداشتی همه چیز عالی طراحی و دیزاین شده بود حتی برای خانواده هایی که بچه هم دارند تمهیدات عالی داشتند .
درک احساس لیاقت و ارزشمندی درونی پر شدن از درون میتونه انسان رو به بی نیازی برسونه و به سادگی از هر لحظه زندگیت لذت ببری در آرامش طبق ذات ارزشمندت که عاشق رشد و پیشرفته با هماهنگ شدن با جهان که همواره رشد میکنه تو هم رشد کنی شکوفا بشی لذت بیشتر رو تجربه کنی از کوچکترین نعمتها و تجربیات شخصی خودت احساس خوشبختی کنی خدایا با تمام وجودم میخوام که به این حد از بینیازی و خوشبختی بیشتر برسم
مریم جانم عاشقتم که انقدر عالی این گوشتها رو همبرگر کردی و گریل شده و عالی آماده کردی یه تنوع زیبا تو طبخ غذا ایجاد کردید و تقدیم استاد کردید نووووش جونتووووون
خرید بهترین نوع گوشت ارزش قائل شدن به غذایی که میخورید که از بهترین و با کیفیت ترین گوشت خریدید چقدر گوشتهای عالی و زیادی خریدید گوشت وگو و چرخ کرده ،دنده ،ریبای چقدر عالی هستند و هزینه رو با عشق پرداخت کردید .چقدر فروشگاه بزرگ و عالی بود قسمتی که مردم خریدها رو کرده بودند و اومده بودند در قسمت دیگه فروشگاه غذا میخوردند خیلی خوب بود .آ
زادی پوششی اون خانمی که با روسری و حجاب بود روسری سفید که کنار سرش ستاره نقره ای بود خیلی زیبا بود . این ازادی ستودنی هست.
رسیدیم به تمپا و حجم عظیمی از برجها و اسمان خراش ها و پلهای بزرگ در بزرگراه ها و اون حجم از ماشینها چه شکوهی از ثروت و فراوونی تو هر فریم از تصویر دیده میشد چقدر عالی که شما میرید به طبیعت بکر پارادایس و همچنان با طبیعت خداوند که کاملا هماهنگ با روح شماست لذت و خوشبختی رو بیشتر و بیشتر تجربه میکنید.
سپاسگزارم که ما رو در این سفر رویایی با خودتون همراه کردید و این زیبایی ها رو با ما به اشتراک گذاشتید با تمام وجودم از شما سپاسگزارم
عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
به نام خدای اجابت کننده خواسته ها
سلام سلاااام
دیروز بالاخره تونستم یه نتیجه ملموس برای خودم به دست بیارم
البته که زندگی من پر از نتایجه ولی اینبار چیزی بود که بارها و بارها تصورش کردم و از خدا خواستم نوشتم و درنهایت سپردمش به خدا وقتی که واقعا مستاصل شدم گفتم اوکی خدایا من ناتوانم میسپارمش دست خودت
خرید قدم اول
یه لیستی نوشتم از کارهایی که خدا باید بکنه رسوندن پولش ،هدایتم به بهترین راه ها ،فراهم کردن بهترین شرایط و چندتا چیز دیگه
و تو کارهای خودمم نوشتم تعهد به تمریناتم، ایمان و اعتماد به خدا و احساس خوب
و دقیقا روز بعدش که دیشب باشه دوره رو خریدم خیلی معجزه وار پولش رسید به دستم و چون بارها این پول به دستم میرسید و به خاطر تعلل خودم این پول از حسابم به هر طریقی در میرفت این بار بدون تعلل دوره رو خریدم گفتم هرچه بادا باد
که هرچند میدونم اون دفعات قبلی برای هم مدار نبودنم بوده که اگر خدا بخواد یکیو بکشه بالا تمام جهان جمع بشن نمیتونن کاری بکنن….
البته این بدون تعللی که میگم بازم چند ساعت طول کشید تا ذهنمو آروم کنم
اولش از خودم خجالت میکشیدم که تمام دارایی من یک میلیون و پونصد و سی هزار تومنه و دوره هم یک میلیون و چهارصد و پنجاه و البته صد هزار تومنم هدیه استاد
اولش احساس بی لیاقتی میکردم
باورتون نمیشه اونقدررررر این نجواهای شیطان بلند بود و قوی که از شدت احساس بدی که سراغم اومد بدنم میلرزید
و تنها چیزی که آرومم میکرد این بود که میدونستم هر فکری که احساس بد بهت بده از طرف شیطانه و الا بذکرالله تطمئن القلوب نشستم تمام نجواهارو ریز و درشت نوشتم و در مقابلش وعده خداوند و حرفهای خداوند که از اونطرف بهم احساس خوب میدادو منطقی هم بود (و البته بارها و بارها بهم نتیجه داده بود )نوشتم
از قرآن هدایت خواستم که از شدت هدایتش مو به تنم سیخ شد
سوره اسرا
بگو: کافی است که خدا میان من و شماشاهد باشد؛ چون او به بندگانش آگاه و بیناست (96)
و هر که را خدا هدایت کند، پس او هدایت یافته است، و آنان را که خدا گمراه سازد، هرگز در برابر خدا برای آنان یاورانی نخواهی یافت، و آنان را روز قیامت در حالی که به رو در افتاده اند، کور و لال و کر محشور می کنیم، جایگاهشان دوزخ است، هرگاه [شعله] آتشش فرو نشیند، شعله ای دیگر بر آنان می افزاییم. (97)
این کیفر آنان است، به سبب اینکه به آیات ما کافر شدند و گفتند: آیا ما وقتی استخوان و پوسیده شدیم، با آفرینش جدید برانگیخته خواهیم شد (98)
با این اهرم رنج و لذتی که خداوند جلوم گذاشت تسلیم هدایت خداوند شدم
و در یک حرکت انتحاری دوره رو خریدم و شاید باورتون نشه به محض پرداخت که دیگه ماجرا تموم شد شیطان غیبش زد دیگه هیچ احساس بدی نبود واقعا آروم شدم و به اون آیه پی بردم که شطیان به خدا میگه من همه بندگانتو گمراه میکنم الا عبادک منهم المخلصین
وقتی خالص بشی برای خدا و بهش ایمان داشته باشی و فقط روی خودش حساب کنی شیطان هرچقدر هم تلاششو بکنه بازم نمیتونه موفق بشه چون اون تسلطی برما نداره و ما ضعیفیم که تسلیمش میشیم و هرچقدر روی خودمون کار میکنیم و ایمانمون محکم تر میشه بهتر میتونیم صدای آرامبخش خداوندو بشنویم و به شیطان راه ندیم
وقتی که خالص بشی برای خدا و به هدایتش توجه کنی وقتی که با کلی هزینه فقط 180 هزارتومن واست میمونه توکل کنی بهش خداهم پشتت هست
و البته که خدا همون لحظه هدیه رو بهم داد 15 درصد از هزینه به کیف پولم برگشت واسه خرید قدم بعدی
خدایا شکرت
مگه این یه ملیون چهارصد و پنجاه ماله من بوده؟من از خودم چی دارم؟هیچی
به خدا هیچیییی
من حتی هزارتومنم نداشتم
من حتی لباس نداشتم بپوشم لباسای مردمو میپوشیدم
ولی الان هرآنچه که بخوام دارم نمیدونم به چی قسم بخورم که دارم تمااااام آنچه که خواستم، و در حال طی کردن تکامل واسه مابقی چیزها هستم
اگه موجودی حسابم صفر هم میشد مهم نبود اگر خدا نباشه من نفس هم نمیتونم بکشم
آیا واقعا من دارم نفس میکشم؟؟؟منکه اصلا خودم متوجهش نیستم
وقتی میخورم میخوابم حرف میزنم دارم نفس میکشم
اونوقت این خدا که بدنمو اینقدر دقیق و بدون خطا برنامه ریزی کرده ایا پول رسوندن به من کاری براش داره
منی که اینقدر شوق و ذوق این دوره رو داشتم هنوز حتی یک کلمشو هم نشنیدم از دیشب تا الان میدونید چرا؟
چون از صبح مشغول نتایج و نشانه ها هستم تو همین یه روز اینقدر احساسم خوبه و اتفاقات عالی افتاده مشتری و کارهای جدید اومده که واقعا هنوز وقت نکردم و همش در تکاپوام که برم سراغش
خدایا شکرت
حالا سفرمون دور آمریکاروووو بگوووو خدااااا
وای اون تصاویر اول فایل خیلی دیوانه کننده و رویایی بود
اون ترکیب از رنگهای سبز روشن و تیره و اون نظم مزارع کشاورزی اصلا معرکهههه بود
و چیزی که خیلی چشمگیر بود وسط اون رنگای سبز ماشینای قرمز تو تصویر بود یازده تا ماشین قرمز اون وسط برق میزد (البته دوتا قرمز متفاوت)گل سرسبدش هم که تراک کمپرمون بود
وااای کانگوروووو گورخرررر
گورخر عجب جذاااب بود کدوم نقاشی میتونه اینقدر دقیق رنگ بزنهههه
من تاحالا کانگورو ندیده بودممم چه زیبااااا بودنننن چه خوشکل چه بامزه همش منتظر بودم از تو شکمش یه بچه بپره بیرون
وای اون خونه ها چقدر باحال بودننن انگار باهم رفته بودیم خونه بخریم
من عاشق اون آخری شدم اون ماله من(البته بین دومی و آخری موندم ولی آخری آشپزخونش خیلی شیک تر بود)
چقدر جهان رشد کرده که هرجا بخوای بری خونتو میتونی برداری ببری لازم به اسباب کشی نیست
واقعا چقدر پیشرفت جهان کارهارو راحت تر و ساده تر کرده چقدر هر روز جهان داره جای بهتری میشه برای زندگی کردن
اتفاقا داشتم درمورد قوم آمیشا واسه خانوادم میگفتم که دیدم واااااو عجب حرفهایی میزنن
گفتن که اره اونا خیلی بهترن این چیزا به چه دردی میخوره تازه همه چیزو بد کرده و …
گفتم چی بد شده؟؟؟اینکه الان برق هست الان موبایل و ارتباطات هست اگه یه ساعت برق یا آب قطع بشه میتونید دووم بیارید؟ اگه ماشینتون نباشه که شما پیاده تکون به خودتون نمیدید، تا سرکوچه هم با ماشین میرین
خلاصه سرتونو درد نیارم که از من اصرار و از اونا انکار که نه این تکنولوژی خوب نیست و منم که دیدم الان وقته اعراضه سکوت کردم و محفلو ترک کردم
ولی واقعا به خودم گفتم چرا آدمها نمیدونن چی میخوان واقعا اونا خودشونم نمیدونن چی میخوان
از یه طرف شکایت و غر که چرا اینقدر همه چیز بده و از یه طرف اینهمه در برابر رشد کردن مقاومت میکنن
یعنی چی
از یه دیدگاه دیگه خیلی خوشحال شدم که من چقدر تغییر کردم نسبت به آدمی که قبلا بودم چون دقیقا منم تو همین خانواده ام و با همین باورها بزرگ شدم حتی منفی نگر تر اما الان واقعا اونقدر تغییر و رشد کردم که عین بهت زده ها به چشمای پدر مادرم نگاه میکردم و باورم نمیشد چی میگن اصلا حرفشونو نمیفهمیدم
و خداروشکر که حرفهاشونو نمیفهمم
خداروشکر که دیگه نمیشینم چهارتا بزارم روش
خداروشکر که من آدم دیگه ای شدم و چقدر این آدمو دوسش دارم
عاشقتونم
در پناه ربی که همه عالم از اوست
سلام به زری جان عزیزم
چه کامنت خوشگلی نوشتی
سپاسگزارم از آیه ای که هدایتت کرد واینجا بهش اشاره کردی و پولی که خدا برات رسوند ودرست استفاده ش کردی و از همه مهم تر مبارکت باشه ورودت به دوره مقدس 12قدم
که هرچی ازش بخوام بگم نمیتونم از بس عالیه ، حتما اونجا کامنتهاتو میخونم و از پیشرفت هات لذت میبرم عزیزم .
الهی که سرشار از نگاه خداوند باشی و دربهترین مدارها قراربگیری ان شاالله
سلام به آبجی زری متوکلم، خواهر گلم مطمئن باش خیلی زود به اندازه تعهدت نتایج شگفت انگیز وارد زندگیت میشه که از درکش و مهم تر از اون آرامش وصف ناپذیرش درمونده میشی تا جایی که با گریه خودتو از اون حد وصف ناپذیر آرامش تخلیه میکنی!!! گاهی وقتها آدمها از شدت درد اشک میریزن اما من واقعا دیدم و لمس کردم که گاهی انسان از ناتوانی در تحمل لذت و حال خوب دست به دامن گریه و اشک میشه!!! وقتی دوره آفرینش رو شروع کردم حتی شغل نداشتم و این مال زمانی بود که دوره آفرینش پولی نشده بود… و آرام آرام شرایط تغییر کرد و پول دوره ها میومد و من ادامه میدادم. الان با وجود کارمند بودن و نداشتن شغل آزاد صاحب خونه شدم و همیشه به شماها که خودتون کسب درآمد میکنید قبطه میخوردم و میخورم که اگه ان شاالله با کار کردن روی باورهام روزی تو کار آزاد هم وارد بشم میتونم چند برابر درآمد داشته باشم… پس با توکل و احساس خوب این مسیرو ادامه بده و امید اینکه خیلی زود خبرهای موفقیت های مالی و غیر مالیتو با ما به اشتراک بزاری
سلام آقای رحمانی عزیز دوست عزیزم
شما تقریبا یک هفته پیش این کامنتو برا من نوشتید و من تو این چند روز فقط و فقط با این حال وصف ناپذیر زندگی میکنم
واقعا من سرشار از احساس خوبم اونقدر احساس لذت دارم که واقعا اضافیش از چشمام میزنه بیرون
سرشار از حس آرامشم
انگار واقعا خدا منو گرفته تو بغلشو میگه آروم باش من پیشتم
قبلا به خاطر رنج و سختی که تو زندگیم بود همه شبا با اشک میخوابیدم و الانم با اشک میخوابم ولی این اشک کجا و اون کجا
ازتون ممنونم که این کامنت زیبارو برام نوشتید چون تو اون لحظات به حرفتون فکر میکردم و میگفتم ببین قانون همه جا یکسانه و اگر درمسیر درست باشی اتفاقات رخ میده اونقدر لذت بخش که باورت نمیشه
از اینکه دارم راه درستو پیدا میکنم خوشحالم
از اینکه کم کم میتونم صدای خدارو بشنوم خوشحالم
احساسم بهم گفت از این نتیجه فوق العادم براتون بنویسم و این احساس خوبمو با شما شریک بشم انشالله که به زودی خبر موفقیت های شمارو هم بشنویم و ذوق کنیم و بیشتر و بیشتر ایمان بیاریم به این قانون بدون تغییر خداوند
به خدا میسپارمتون
به نام خداوند بخشنده و مهربان
الهی شکرت برای شروع اولین روز هفته با دیدن بهترین سریال زندگیم. الهی شکرت برای همسفر شدن با بهترین استاد زندگیم و بهترین دوستانم در نظیرترین سریال در کل عمرم.
سریالی که کلا دو نفر کار تولید و تدوین و فیلم برداری اون رو انجام می دهند. اما تاثیرِ مثبتش و آگاهی های اون قابل مقایسه با سریال ها و مجموعه های ساخته شده ، نیست!
چون این سریال هدفش نشر و گسترش زیبایی است.
چون کارگردان اصلی این سریال ، خالق کل عالم هاست و به همین دلیل این سریال به این اندازه زیبا و بی نظیر شده که تهیه کننده هاش ، همه چیز رو به هدایت و کنترل او واگذر کردند.
به همین دلیل زیبایی ها و فراوانی هاش انتهایی نداره.
هدف این سریال جهت دهی آگاهانه به کانون توجهات کسانیست که به دنبال زیبایی ها هستند.
هدفش آموزش ساده بودن و ساده زیستی است.
هدفش آموزش زیبا بین بودن و تقویت باورهای خوب هست. هدفش نشان دادن مسیر خوشبختی است.
نه تبلیغاتی داره و نه اسپانسری!
بازیگر و کارگردان و فیلم نامه نویس و تهیه کننده و تدوین کننده و تیم تدارکات و …. همه و همه به دست دو نفر انجام میشه. از همین جا تقویت باورها شروع میشه که کارهای بزرگ و تاثیرگذار ، می تونه خیلی ساده و راحت انجام بشه.
سریالی که بر خلاف همه سریال ها داستانش صد در صد واقعی هست. هیچ دیالوگی از قبل نوشته نشده.
بر خلاف تمام سریال ها ، تعداد قسمت هاش از قبل مشخص نشده و همین جوری ادامه داره.
بر خلاف همه سریال های ساخته شده به دست انسان ها، اتفاقات و موضوعاتش فی البداهه هست و چیزی از قبل برنامه ریزی نشده ، هیچ تمرینی قبلش انجام نشده.
همه چیزش بی ریا ، ساده ، واقعی و بسیار دلنشینِ و به همین دلایل برای من تبدیل شده به بهترین سریال زندگیم . سریالی که بازیگر اصلی اون ، اتفاقا بهترین استاد زندگیم هست. با دیدن سریال هم در حال دیدن زیبایی ها هستم هم در حال لذت بردن از سفر هستم و هم در حال مرور کردن دروه ها هستم و مهم تر از در حال مشاهده عمل کردن استاد به همین قوانین هستم. این بهترین مثال برای درک بهتر قوانین هست. دیدن لحظه به لحظه زندگی استادم .
چه کسی تا الان جرات کرده از تمام لحظات زندگیش فیلم بگیره و منتشر کنه ؟
دیدن این سریال یعنی دیدن زیبایی و تفریح و لذت و آگاهی و آموزش یکجا کنار هم.
چی از این بهتر و تاثیر گذار تر؟
همه اینها و کلی نکات مثبت دیگه ، این سریال و سایر مستند های استادم رو به بهترین و تاثیر گذارترین و کاربردی ترین سریال زندگیم تبدیل کرده. که کاملا کاربردی و عملی می تونم از آگاهی هاشون برای زندگی شخصی خودم ایده بگیرم و اصولش رو برای خودم شخصی سازی کنم.
و خیلی مهمه که من این اصول رو برای خودم شخصی سازی کنم ، به جای اینکه کپی کنم.
بعد از هزار روز شاگردی استاد، تازه به این درک رسیدم که باید اصل رو یاد بگیرم و بر اساس اصل به دنبال سبک شخصی خودن باشم. دیر فهمیدم ولی خدا رو شکر فهمیدم.
خدایا شکرت برای دیدن این حجم از زیبایی ها و تمرکز کردن و نوشتن در مورد این نعمت ها. چقدر این مزرعه ذرت زیبا و قشنگ هست. نظم بسیار زیبای ذرت ها خیره کننده است. الهی شکرت برای این حجم از فراوانی و امکانات عالی. عاشق ایده اون کشاورزی شدم که یک قسمت از مزرعه رو به حالت دایره ذرت ها رو کاشته. دمش گرم چقدر خوش سلیقه بوده.
یکنکته خیلی جالب برام این بود که هیچ کس با خودش اجازه نمی ده که این بلال ها رو برداره و این رفتار قابل تحسین هست.
خدای من این کانگوروها چقدر باحال و دوست داشتنی هستند. کارهاشون چقدر جالب و حیرت انگیز هست.خدای شکرت برای این همه تنوع جانوری و امکانات عالی این کشور که از همه ابزار ها و امکانات برای معرفی گونه های مختلف حیوانی استفاده میشه و این نشان از نگاه ارزشمندانه به مردم هست. الهی شکرت.
استاد چقدر خواسته هاتون سریع اجابت میشه؟آدم لذت می بره از این معجزات و هم زمانی های عالی در زندگی شما. الهی شکر. واقعا خوشبختی همینه که بخوای و بشود. این یعنی اتصال همیشگی به خداوند. این باور رو در ما تقویت کردید که خداوند هر لحظه در حال اجابت کردن خواسته های ماست. بهترین الگو برای این باور شما هستید.
واقعا این سرزمین بی نظیرِ. این حجم از زیبایی و مناظر عالی و فراوانی . مناظر و جاده ها یکی از یکی زیباتر و تمیز تر و بکر تر.
چقدر فراوانی
چقدر زیبایی
چقدر تمیزی
الهی شکرت.
تمامی نداره این قشنگی و زیبایی ها و جنگل ها.
خدای من ، خانه ای زیبا و شیک و فول امکانات با قابلیت جابجایی!!!
واقعا حیرت انگیز و تحسین برانگیز این کشور. هر کسی هر ایده ای داره اجرا می کنه و هم خلق ارزش می کنه و هم ثروت خلق میکنه. واقعا جالب بود. این ایده الان اومد که چقدر لذت بخش هست که شما با داشتن یکی از این خانه های زیبا ، می تونی هر جایی که دوست داشته باشی بری زندگی کنی. ترکیبی از امکانات عالی و سادگی و راحتی و لذت چوبی بودن خونه . وااای خدای من خیلی خوبه. یک بار بری تو دل کویر و با تمام امکانات یک خونه کامل ، کویر رو تجربه کنی.
بعدش حرکت کنی بری به سمت دریا و خونه ات رو جابجا کنی و چند وقتی رو کنار دریا با ویوی دریا زندگی کنی.
خدااااای من . فکر کردن بهش حال آدم رو خوب می کنه.
بعدش دلت جنگل میخواد ، دوباره کل خونه رو می بری تو دل یک جنگل زیبا و وقتی پرده رو کنار می زنی ویوی جنگل رو می بینی.
اگه از یک ویو خوشت نیومد مثل آب خوردن کل زندگی رو جابجا می کنی .
الله اکبر چقدر زندگی درحال زیباتر شدن و آسان تر شدنه . چقدر همه چیز راحت در دسترس هست . تمام رویاهای انسان در حال محقق شدنه . یه جورایی انسان داره بر میگرده به اصل خودش. یعنی تجربه زندگی در حال حرکت کردن و ثابت نبودن.
ذات انسان حرکت و تجربه جدید و جابجاییِ.
و ایده ها و پیشرفت ها داره به سمتی میره که دوباره انسان به اصل خودش برگرده. زندگی به سبک گذشتگان . مثل روشهای تغذیه و سبک غذایی ، که بعد از سالها پیشرفت و آزمایشات بسیار بسیار دقیق و وسیع رسیدن به این موضوع که باید به سبک گذشتگان غذا بخوریم.
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز ، بی نهایت از شما بزرگواران برای تولید و تهیه این سریال زیبا سپاسگزارم.
عجب آگاهی های ارزشمندی در این قسمت روزی ما شد.
الهی شکرت.
یک نکته جالب و تحسین برانگیز دیگه چراغ های قرمز هستند که در تقاطع و معابر نصب شده . دقت کنیم برای هر ماشین که تو لاین خودش هست یک چراغ مخصوص همون لاین نصب شد. چقدر این کار ارزشمند و تحسین برانگیز هست.
خدای من چقدر لذت بخش دیدن این تصاویر.
استیت پارکها یکی از اون یکی زیباتر و قشنگ تر و جالب تر.
الله اکبر به این وسعت و زیبایی و امکانات در این کشور.
با دیدن این رودخانه های خروشان و فراوانی درختان و انبوه گیاهان و گلها ، خنده می گیره که با چه باورهای محدود کننده ای بزرگ شدیم، آب کمِ ، درختان در حال منقرض شدن هستند ، طبیعت در حال نابود شدنه، دیگه جایی برای نفس کشیدن و تنفس اکسیژن خالص وجود نداره!!!
چقدر باورهای پوچ و دروغ رو به خورد ما دادند!
ولی یک نفر هست که هم تمام آموزش ها و دوره ها و ازهمه مهم تر ، کل زندگیش در حال نشان دادن فراوانی و راحتی و زیبایی در جهان هست . ثابت کرده که همه چیز در حال بیشتر شدنه ، زندگی در حال راحت شدن و زیباتر شدنه.
جهان در حال رشد و پیشرفته . سریالی که تمام این باورهای فراوانی و آموزشهای توحیدی استاد رو ، به شکل کاملا ساده و شفاف و واقعی ، به صورت رایگان ، نشون می ده.
این قسمت کلی آگاهی برام داشت
رها بودن و دل سپردن به هدایت بی نقص خدا
فراوانی جهان هستی
بیشتر شدن راحتی و زیبایی و آرامش در کنار هم
ارزشمند بودن انسانها
سلامتی و تندرستی
اهمیت داشتن احساس خوب
آسان بودن کارهای بزرگ
الهی شکرت که اولین روز هفته به این زیبایی و قشنگی و این حجم از آگاهی شروع شد.
استاد عزیزم ، مجددا برای تهیه این سریال بی نظیر و تقویت باورهامون از شما و بانو شایسته عزیز تشکر می کنم.
با آروزی سلامتی و تندرستی و موفقیت و خوشبختی برای همه عزیزان.
وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَهٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
اگر آنچه روی زمین از درختان است قلم شوند، و دریا برای آن مرکب گردد، و هفت دریا به آن افزوده شود، اینها همه تمام میشوند اما کلمات خدا پایان نمیگیرد، خداوند عزیز و حکیم است.
به نظرم کلمات خدا یعنی نعمت های خداوند ، یعنی فراوانی های خداوند ، یعنی بخشش و رحمت خداوند ، یعنی فضل خداوند ، به شرط ایمان خودت ، به شرط توکل و تسلیم بودن خودت ، به شرط طی کردن تکامل خودت ، به شرط قربانی کردن های خودت ، به شرط ذهن خودت ، وگرنه خداوند کار خودش رو درست و بی نقص انجام میده
سلام به استاد استادهای دنیا ، به استاد عزیزززم ، به خانم شایسته دوست داشتنی و دلبر و به همه همسفران عزیزم
چه کاور فایل قشنگی ، چه عزیز دل زیبایی ، چه لباس خوشرنگی ، چه اندام فوق العاده ای ، و چه هااااااای دیگر که زبونم قاصره از گفتنش
استاد ما اگر محصولات شما رو نخریم ( یه درصد اگر اتفاق بیفته البته ) دیدن همین فایل های سفر به دور این کشور زیبا ، سریال زندگی در اون بهشت زیبا ، خودش به اندازه یه محصول توجه به خواسته داره ، خودشون میتونن تمرکز به نکات مثبت داشته باشن .
چه مزرعه ذرت ( بلال ) شگفت انگیزی
چقدر واقعا خوبه که فروشگاه های اینجا همشون پارکینگ لات داره برای آسایش مشتری ها و اون هم بخاطر این هست که اصل سیستم سفر این کشور بصورت ون و آر وی هست .
این جاده های زیبا و سرسبز همیشه منو یاد روستامون میندازه و منو به وجد میاره و در تمام ثانیه های ددن فایل لبخندی به پهنای صورت نقش میبنده در من .
الله اکبر به خاطر این همه فراوانی و برکت و نعمت و ثروت .
من با دیدن همه فایل هاتون کلی خواسته در من ایجاد میشه که فکر میکردم نیست ، نمیشه و … ولی شما برای من به نمایش گذاشتید که میشه ، وجود داره به شرط اینکه ایمان داری ، توکل کنی ، تسلیم بشی ، تکامل خودتو طی کنی ، قدم هات رو با توجه به جایگاهی که هستی برداری و باوررررر کنی ، اونوقت میشه .
چقدر خونه های تاینی و باحالی که میتونی خونه ت رو حمل کنی و ببری و هرجا ک میخوای ، چقدر تو هر فایل داریم شگفت زده میشیم ما
خدایا ظرفمو گذاشتم زیر بارون رحمتت خودت به فضل و کَرَم خودت پر کن ظرف منو و من هم خودم ظرف خودمو بزرگ و بزرگتر میکنم .
چقدر با همه قلبم خواستم این خونه ها رو
هنیشه این آزادی پوشش که تو این کشور وجود داره رو دوست دارم که همه با تفاوت های پوششی کنار هم در صلح و آرامش زندگی میکنن .
وای من عاشق آشپزی های عزیز دل هستم چه برگرهای خفنی
استاد دل ما برای پرادایس خیلی تنگه ، برای مرغ و جوجه و خروس ها ، برای ببعی ها
چه غروب زیبایی ، وقتی مجرد بودم و خونه خودمون بودم همیشه وقت غروب خورشید کارم این بود که برم و غروب خورشید رو ببینم و ستایش و حمد پروردگار رو بجا بیارم، چه طلایی پاشیده تو آسمون این غروب خورشید
خدایا چطور شکرت کنم که ذره ای بجا آورده بشه
استاد عزیزم با همه قلبم ، با همه وجووووودم ازتون سپاسگزارم ، شما قطعاااااا بهترین دست پروردگار برای ما هستید
میبوسمتون با همه احساسم
استاد عزیزم ، خانم شایسته ی شایسته ترین و همه دوستانمو در پناه الله همیشه مهربان میسپارم
سلام به استاد استادهای دنیا ، به استاد عزیزززم ، به خانم شایسته دوست داشتنی و دلبر و به همه همسفران عزیزم
سلام عزیزای دلم،اساتید عزیزم
سلام به روی ماه همه دوستان نابم در این سایت توحیدی
از خدا میخوام هدایتم کنه تا چیزی رو که باید بگم رو بتونم بنویسم چون من از خودم چیزی ندارم و فقط به تو محتاجم جان جانانم،سپاس میگویمت پروردگارم که دیدگانم را لایق دیدن این زیباییها کردی،من فقط میخوام باتوباشم،لطفا همیشه همراهم باش که من هرلحظه به حضورت درکنارم محتاجم،استادبه سلامتی دارین برمیگردین پرادایس اگه اشتباه نکنم سه ماهه تو سفرین،گوارای وجودتون زیباییهایی که تجربه کردین
مشاوراملاک:استادعباسمنش:حقیقتابه موقع این گزینه هارو نشون دادین استاد داریم دنبال خونه میگردیم (خخخخ)چقدر زیبا بودن،من اون دوخوابه رو میخوام خخخخخ کاش توایرانم همچین چیزی بود انصافاً کشور بی نظیری امریکا از همه لحاظ اون کسی که این ایده توی ذهنش اومده و عملیش کرده چقدر زندگی رو برای خیلیا ساده کرده خیلی راحت همه میتونن صاحب خونه بشن استاد به خاطر اینکه این سبک زندگی رو خیلی دوست دارم احتمالاً بیام امریکا(خخخخخ)
خوب بریم سر اصل مطلب: از اونجایی که توی کامنتهای قبلی جریان خونمونو گفته بودم بهتون،در حال حاضر وسط کارتون ها نشستم دارم براتون کامنت مینویسم،یه کوچولو جریان خونه ای که هستیم رو بگم حقیقتش این خونه امکانات بسیار کمی داشت که 4 سال داخلش زندگی کردیم همیشه هم گله و شکایت داشتم از همه چیزش و همیشه روی کمبودهاش زوم میکردم و همیشه خدا یه جاش خراب میشدواصلا بااکراه داشتم توش زندگی میکردم وزیاد دوست نداشتم تمیزش کنم همش در گیر این بودم که ازاین خونه برم نمیدونستم بااین کارهام دارم از خواستم دور میشم از وقتی که قانون را متوجه شدم شروع کردم به سپاسگزاری راجع به خونم دکوراسیونش رو عوض کردم بسیار بسیار وقت گذاشتم و تمیزش کردم متوجه شده بودم که اگر بخوام به رفتار قبلم ادامه بدم به خونههایی مثل همین خونه هدایت میشم از وقتی که فهمیدم باید روی نکات مثبت هر چیزی زوم کرد تا به چیزهای بهتری هدایت شد تصمیم گرفتم بنویسم صبح به محض بیدارشدن از خواب اولین کاری که انجام میدادم نگاه به در و دیوار خونه بود با عشق عاشقانه ازش سپاسگزاری میکردم اصلاً انگار صبح که بیدار میشدم توی قصر زندگی میکنم انقدر داخل خونه لذت میبردم باورتون شاید نشه تصمیم داشتیم تا تابستان سال بعد هم داخل این خونه باشیم تا به یک جای بهتری بریم اما خدا وقوانین تغییرناپذیرش نذاشت من بیشتر از این داخل این خونه بمونم واگرنمیرفتم تعجب میکردم،یهویی صاحبخانه به ما گفت که خونه رو خودم نیاز دارم میشه خالی کنید همسرم یه کوچولو ترسید که نتونیم خونه مناسبی پیدا کنیم(چون سرمایه زندگیمون رو سر شراکت قبلی از دست دادیم) اما من این رو نشونهای دیدم که خدا میخواد منو به جای بهتری هدایت کنه سعی کردم خودم رو دور کنم حرفهای اطرافیان که با این پولا خونهای که خوب باشه گیرتون نمیاد صبر کنید پول بیشتری جور کنید اما من سعی کردم اصلاً توجهی به حرفهای اطرافیان نداشتم و همچنان توحیدی ادامه دادم همسرم بهم میگفت تو خیلی بیخیالی ما کلاً 20 روز وقت داریم و تو حتی یک بار هم نرفتی بپرسی از املاکی و من توی آگهیها رو خیلی نگاه میکردم و مطمئن بودم که خدا برام یه برنامه خیلی خوبی داره به همسرم میگفتم که نگران نباش خدا ما را هدایت میکنه به اون جایی که باید باشیم من نوشتم که چه خونهای رو دوست دارم داشته باشم با چه امکاناتی و از خدا درخواست کردم که درخواست من رو اجابت کنه البته که زیاد سمت املاکیها نمیرفتم چون تا وقتی میشنیدن ما چقدر پول داریم خیلی روی ذهنمون تاثیر میذاشتند و حالمون رو بد میکردند اما من ناامید نمیشدم سیزدهم آبان که روز دانش آموز بود پسرم از مدرسه اومد و گفت مامان امروز توی کلاس برای ما جشنی نگرفتند و صدای کلاسهای دیگه خیلی توی کلاس ما میومد که خیلی خوشحال بودند،منوبچه ها خیلی غصه خوردیم، از این بابت خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم هر طور شده بتونم بچهها رو خوشحال کنم رفتم و تمام موجودیم رو برای بچهها خرید کردم تا فردا براشون جشن بگیرم موقع برگشت از خرید (یک گزینهای بودچندروزقبل داخل آگهیها دیده بودم که خیلی مورد پسندم بود و دقیقاً همون چیزی بود که دلم میخواست وقتی که با صاحب آگهی صحبت کردم ایشون تعجب کردند که چرا من تماس گرفتم با مبلغی که دارم حداقل 150 میلیون تفاوت قیمت داشتیم اما یه حسی به من میگفتش که این خونه مال توئه) از املاکی تماس گرفتند که صاحبخونه خیلی ازشماوهمسرتون خوشش اومده واز150 میلیون اضافی100میلیونش رو بهتون تخفیف داده 50تومنش هم به طرز معجزه آسایی جورشدباهمسرم تماس گرفتم و جریان رو گفتم اصلاً باورش نمیشد که چطور این اتفاق افتاده اما چون من به قدرت خدای خودم ایمان داشتم تعجب نکردم ولی خیلی گریه کردم خخخخخ،وقتی همزمان شد خوشحال کردن بچهها با خوشحالی خودم فهمیدم که خدا چقدر نزدیکه ومتوجه همه نیت های ماهست،من از ته قلبم میخواستم بچهها رو خوشحال کنم و تمام موجودی کیف پولم را خرجشون کردم اما به یک ساعتم نکشید که طوری جواب گرفتم که همه اطرافیانم تعجب کردن جالبه صاحب ملک خودش هم تعجب کرده بود که چطور من به این قیمت ملکم رو به شما دادم خیلی مشتری قیمت بالاتر از شما هم بوده و من توی دلم اونجا میگفتم که تمام این کارها رو جان جانانم انجام داد برای من ووقتی اوبخواهد همه کورولال وکرخواهندشد،دوست داشتم شادیم رو باشما عزیزای دلم هم تقسیم کنم،به خدای مهربونم میسپارمتون،عاشقتونم
سلام به ددست عزیزم ، زهرای نازنینم
بهت تبریک میگم بابت این خونه ای که جذب کردی و صاحبخونه ای که دستی از طرف رب قدرتمند شد و تو وارد خوکه ای شدی ک آگهی ش رو میدیدی و بعد با طرز خداگونه ای صاحبش شدی ، ماجرای خونه دار شدن خود من هم همینطور بود ، ما تصمیم گرفتیم مراسم عروسی نگیریم و با پولش خونه بخریم و شاید درکش برای تویی که لمس کردی راحت باشه وای به طرز معجزه آسایی خونه ای خریدیم که 120 میلیون صاحبخونه به ما تخفیف داد و با یه مبلغ عالی صاحب خونه شدیم و داریم زندگی پر عشقمون رو ادامه میدیم .
از خداوند میخوام سراسر زندگی ت پر باشه از این سوپرایزهای قشنگ
در پناه پروردگار همیشه مهربان باشی زهرای عزیزم
سلام به روی ماهت آسیه جانم
ازت سپاسگزارم که وقت گذاشتی و دیدگاه منو خوندی وباقلم زیبات برام کامنت گذاشتی
دقیقا همینطوره وقتی فقط چشمت به دست خدای مهربونت باشه اونوقت هست که دستانش رو برای کمک میفرسته برات بارها این حس رو تجربه کردم وچقدر خوشحال شدم بابت اتفاق قشنگی که برات افتادوخونه دارشدی وباتموم وجودم درک میکنم حست رو ،عزیزم بخاطر فکرزیبات که عروسی نگرفتین که خونه بخرین هزاران بارتحسینت میکنم چون هرکسی نمیتونه این تصمیم رو بگیره چقدرخوشحالم از اینکه زندگی سراسرعشق داری واز خدای مهربونم میخوام عشق وبرکت وفراوانی بیشتری توی خونه ی زیبات برات رقم بزنه،ممنونم ازت بابت دعای قشنگت،به خدای مهربونم میسپارمت
سلام زهرا جان
چقدر خوشحال شدم که جان جانان
خداوند قادر برات خونه شد و اونجا که دوست داشتی نقل مکان کردی و خداوند برایت خانه شد
میدونم به زودی خونه خودت رو میخری و میای خبرش،رو بهمون میدی
خدایا شکرت بابت همه چیز
بابت شادی زهرا جون
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
سلام به روی ماهت زیباجانم
ازت سپاسگزارم که وقت گذاشتی و دیدگاه منو خوندی وباقلم زیبات برام کامنت گذاشتی،ممنون بابت دعای قشنگت دوست عزیزومهربانم چقدر زیبانوشتی که خداوند برات خانه شددرسته اگرمااین باور رو داشته باشیم که خدا برای ماهمه چیز میشه خیلی رسیدن به خواسته هامون برامون سریع اتفاق میفته،بایدایمانمون رو دراین مواقع نشون بدیم و روی ورودی ها و کنترل ذهمون کارکنیم که در رسیدن به خواسته هامون خیلی مهمه
من هم برای تو زیبای عزیزم بهترین ها رو آرزو میکنم
و خدایی که در این نزدیکی است…
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته همراه و همدل و همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…
خداوند رو بسیار شاکرم که به من افتخار این رو داد تا امروز هم کامنتی رو از خودم بجا بذارم. در راستای تعهدی که برای فعالیت بیشتر در سایت استاد به خودم دادم.
در مورد اهمیت دیدن چیزهایی که داریم و شکرگزار بودن نسبت به تک تک اتفاقات زندگیمون یه اتفاق خیلی عجیبی چند روز پیش افتاد که امروز من فهمیدم دقیقا پاسخ قانون بوده! و همون لحظه گفتم بیام و در موردش توی کامنت ها بنویسم.
من مشاور تحصیلی هستم و داوطلبانی رو دارم که در مسیر موفقیت تحصیلی در کنارشونم. در ویدئو ها و آموزش های خودم هم به شدت بر قدرت ذهن روی نتایج تحصیلی تاکید دارم و هم نتیجه خوب و هم دانش آموزانم کاملا نشون میده که چقدر قدرت ذهن در زمینه موفقیت تحصیلی تاثیرگذاره. یه جورایی آموزه های استاد عباس منش رو در زمینه کاری خودم به دانش آموزانم آموزش میدم.
یه داوطلبی دارم که حدود 30 سالشه. ایشون بعد از سال ها تصمیم گرفته که دوباره برای کنکور بخونه. اما روحیه بسیار ناسپاسی داره. این روحیه همیشه شاکی باعث شده در هر زمینه ای شرایط خیلی خوبی نداشته باشه. از همسرش جدا شده و الان که داره با پدر و مادرش زندگی میکنه باهاشون مشکل داره و خلاصه ازوناییه که اگه پای درد و دلش بشینی تا صبح می تونه از بدبختیاش بگه.
چندبار هم سعی کرد از مشکلات زندگیش با من صحبت کنه که من خیلی محکم بهش گفتم آدمی نیستم که با من در مورد بدبختیاش حرف بزنه. خلاصه در یکی از همین صحبت هاش که داشت شکایت می کرد از شرایطی که داره من بهش گفتم چرا از چیزایی که داری لذت نمی بری؟! خیلی چیزا داری که الان آدمای بسیاری آرزوشونه داشته باشن. ولی تو داری و سپاسگزارشون نیستی. و همیشه شاکی ای که چرا در بخش های مختلف زندگیت مشکل داری. گفت مثل چی؟
گفت سلامتیت! چی از سلامتی بالاتر واقعا؟ چهار ستون بدنت سالمه. خداروشکر کن. به جای تمرکز بر نکات منفی زندگی روی نکات مثبتی مثل سلامتی متمرکز باش.
جوابی که بهم داد برای چند لحظه منو شوکه کرد. اون گفت: خوبه والا! خدا میخواست همین سلامتیم نده دیگه!!!! (یعنی یه جوری که انگار سلامتی یه چیز کاملا عادیه و خدا که بهش سلامتی داده لطفی بهش نکرده و وظیفش بوده و ازین حرفا!)
وقتی من دیدم نگاهش این شکلیه اصلا دیگه باهاش حرف رو ادامه ندادم.
از اون صحبت گذشت. خدا شاهده به هفته نکشید که پیام داد آقای محمدی من از پله های پانسیون افتادم و حالم اصلا خوب نیست. چندروز نمی تونم درس بخونم. خلاصه چند روز هیچ گزارشی ارسال نکرد.
تا اینکه امروز بعد از یکی دو هفته باهاش حرف می زدم مشخص شد دنده هاش مشکل پیدا کرده و اون بعد این مدت اوضاعش بدتر شده و حتی به شکلی اوضاعش تغییر کرده بود که قدرت صحبت کردن هم نداشت. فقط چت می کرد!
وقتی این رو فهمیدم متحیر شدم که قانون چقدر خوب داره عمل می کنه واقعا! چقدر همه چیز دقیقه. چقدر همه چیز درسته. چقدر خدا احساساتی نیست که با ادا و اطوار ما قانونشو عوض کنه. همه چیز دقیق و منظم و بر اساس قانون داره پیش میره. قانونی که میگه اگه سپاسگزار چیزی که داری نباشی، از دستش میدی…
خداروهزار بار سپاسگزارم که من رو با قوانین آشنا کرد. و کمکم کرد که این آموزه هارو درک کنم.
محتوای این کامنت من به این فایل خیلی ربطی نداشت اما دوست داشتم در راستای تعهدم برای نوشتن کامنت روزانه در سایت امروز این اتفاق رو بنویسم. بلکه یاد هممون بمونه که چقدر ثروتمندیم. چقدر خوشبختیم. چقدر همه چیز خوبه ولی ما تمام تمرکزمونو گذاشتیم روی اون چیزی که نیست… از خداوند هدایت میخوام. هدایتی که مارو سپاسگزار داشته ها کنه.
در پناه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و سعادتمند باشید.
خدانگهدار
1402/8/22
02:04
سریال سفر به دور آمریکا قسمت 228
به نام خدای سفر
با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز و همه ی همسفرانم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخودار
خدا رو شکر که با بودن توی این مسیر الان دارم میفهمم که همه چیز رنگ و بوی متفاوتی گرفته حتی درس خوندن من
الان حتی وقتی دروس تخصصی رشته ی خودم رو هم میخونم توی تک تک شون رد پای تکامل و قانونش رو میبینم و چقدر درک من با قبل متفاوت شده و از این درک جدید دارم لذت میبرم و بیشتر مواقع با خودم میگم یعنی من واقعا این مطالب رو قبلا خوندم پس چرا اونموقع از خوندنشون لذت نمیبردم
چی این وسط تغییر کرده؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
که من وقتی درس روش تحقیق رو میخونم (چیزی که از خوندنش فراری بودم) و شروع بحثش با منابع کسب اطلاعاته : تجربه ی حسی ، منطق، نظر کارشناسان و در انتها روش علمی
و تکامل انسان توی این مسیر حرکتی رو دارم مطالعه میکنم اینقدر مطالب برام شیرین و لذت بخش و از همه مهمتر قابل درکه که خودم هم تعجبم میکنم
من که همون آدم هستم با همون توانایی های هوشی
اما این وسط ی چیزی در من به صورت بنیادین تغییر کرده که داره این رفتارهای متفاوت رقم میخوره و اونهم چیزی جز:
متفاوت شدن زاویه دید و نگرش من نیست که ما حصل 5 سال بودن توی این مسیره که الان داره خودش رو در شرایطی که دارم تجربه میکنم نشون میده و اونم درک متفاوتی ازپدیده های اطرافمه حتی درک متفاوت کتابهای درسی خودم
و این رو مدیون استاد عزیزم و آگاهی های نابی هستم که از ایشون توی این سالها کسب کردم که دارن با توجه به موقعیت های متفاوتی که درشون قرار میگیرم هر بار بخشی از اونها خودشون رو نشون میدن و این جمله ی استاد رو برام هر بار مرور میکنن که :
باورهای شما وقتی تغییر کرده که رفتارهای شما متفاوت شده باشه
و اما این فایل و تجاربش :
امروز صبح داشتم فایل اهرم ساختن از تضادها رو گوش میدادم که اتفاقا متناسب با صحنه های زیبای این فایله . استاد توی ی بخشی از این فایل میگن که :
من توی شهری بزرگ شده بودم کویری و بی آب علف به مدت 20 سال و بعدشم که رفتم بندرعباس اونجا هم خشک بود
و بدون رودخانه و طبیعت زیبا
و این بودن توی دل این کویر و خشکی ی نیاز شدیدی رو در من که دوست داشته باشم که برم توی جایی که پر از جنگل و سرسبزی و طبیعت و درخت و دریا و رودخونه و زیبایی باشه و این تضاد باعث شد که من این خواسته رو در وجودم ایجاد کنم و بهش فکر کنم
من اومدم چکار کردم ؟
وقتی که قوانین رو درک کردم و فهمیدم که این تضاد اوده باری اینکه من خواسته ام رو بهتر بشناسم اومدم بارها و بارها در مورد جاهایی که میخوام برم نوشتم ویژکهایی که دوست داشتم رو مینوشتم
و ویلای من توی شمال همین ویزگیها رو داشت توی ی جنگل انبوه پر از زیبایی جنگل بی انتها
و بعدش من هر کشوری توی دنیا میرم دقیقا همین شرایط برای من فراهم شد
یعنی اون ناخواسته باعث شد که من خواسته ی خودم رو بشناسم و چون از قوانین درست استفاده میکنم به سمت خواسته هام هدایت میشم
وقتی شما آگاهانه روی خواسته هات متمرکز میشی دیگه جهان خیلی از مکانیسم برخورد با تضاد برای تو استفاده نمیکنه
ومن غرق در زیبایی های این تصاویر با مرور این جملات ریشه ی این میوه ها رو در زندگی استاد رو به یاد میارم که اینقدر قوی شده اون ریشه ها که میوه هاش هرروز داره بیشتر و بیشتر میشه که لاجرم باید اینطوی باشه و چیزی غیر از این غیر طبیعیه
اونقدر اون توجه بر خواسته ها تکرار شده و قوی شده که:
حتی جایی که استاد ازش خرید میکنن که ی ساختمان کاری محسوب میشه هم احاطه شده با سرسبزی و طبیعت و خدا رو یاد میکنند در چنین لحظاتی
هرجایی میخوابند چشم که باز میکنند با سرسبزی و طبیعت احاطه شده و خدا رو یاد میکنند در چنین لحظاتی
هرجایی که میشینن و سر میچرخونند سرسبزی و طبیعت میبینند و خدا رو یاد می کنند
و اینا جز همون مفهوم:
الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم
چی میتونه باشه ؟!!!
مگر غیر از اینه که استاد بارها وقتی قیام کردن و راهی این فروشگاهها شدند جز خدا رو شکر بر زبانشون نبوده(قیاما)
یا زمانی که خوابیدن و یا از خواب بیدار شدن و روی تخت توی همون تراک کمپر نشستن و ی نگاهی به دور برشون کردن و گفتن خدا یا شکرت (قعودا و علی جنوبهم )
یا بارها رفتن و اطراف رو گشتن آگاهانه و مرتب گفتن خدایا شکرت (قیاما)
یعنی اگر بخوام ی روز زندگی استاد رو بررسی کنم و طبق این آیه بررسیش کنم همش میشه همین قیام و قعود و علی جنوبهمی که با ذکر خداوند آمیخته شده و جدای از هم نیستن یعنی در هر لحظه به یاد خدا بودن
راستش قبلنا وقتی که اون آیه رو میشندیم میگفتم یعنی چی در هر لحظه به یاد خدا هستن ایستاده نشسته به پهلو خوابیده مگه میشه ؟!!!!
و درک این موضوع برام ی چیز صقیلی بود و بقول آقای خامنه ای به ما میگفتن آقا تفسیر قرآن و درک قرآن کار شما نیست
اما ی نفر نبود بگه اگر درک قرآن کار ما نیست پس چرا خداوند گفته قرآن رو بخونید چرا خودش گفته آسونه هرچقدر میتونید بخونید ازش
البته که این خصوصیتی که الان در استاد ایجاد شده که دائم الذکر هستن نتیجه همون بارها خوندن قرآن به شکل های مختلف و اضافه شدن ایمان ایشون بوده همون آیه های :
انما المومنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا
و برای رسیدن به این مرتبه و درجه زمان خاص و مکان خاص و ادعیه خاصی که باید در زمانهای خاص خوانده بشه لازم نیست لازم نیست اونقدر توی یک شب خاص روی زانوهام بشینم یا رکوع و سجود کنم که کمر درد و پادرد بگیرم و خودم هم نفهمم چی گفتم و ی نفر حواسش باشه من چه کار کردم و رکوع و سجودهای من رو بشمره !!!!
کافیه اونجوری که باهاش راحتم این ارتباطه رو باهاش برقرار کنم اون خدای درست خودم رو در ذهنم خودم بسازم تا در بیرون مثل استادم تجربش کنم هرجایی که میرم :
به شکل مزارع کنار مرکز خریدو خوابم
به شکل کوه و جنگل و رودخونه و سبزه توی مسیر حرکتم
به شکل رزق بی حساب برای خرید مایحتاجم
به شکل بهترین وسلیه نقلیه برای مسافرتم
به شکل بهترین عزیز دل در کنارم
به شکل کار روی دوشم
و ……..
اکر برای استاد شده یعنی به میزان کافی تکرار شده و به ثبات رسیده و گذر شده
و اگر هنوز برای من اتفاق نیفتاده توی این مقیاس یعنی هنوز خیلی کار دارم و باید باز هم ادامه بدم
سپاسگزارم استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیز