سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار الهه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد عزیزم مریم جانم چقدر ازتون ممنونم که این همه مدت ما رو همراه خودتون ب زیبایی های کلورادو بردین و تمام تمرکزمون روی نکات مثبت سفر و زیبایی های طبیعت بود و ترکیب جادوییش با دوره احساس لیاقت اصلا پاییز منو ساخته. واقعا کجا میتونیم همچین سفرنامه ای پیدا کنیم که تمامِ تمامِ تمامش تمرکز بر زیبایی ها و شکرگزاری و هدایت باشه؟!

چقدر خداوند رو سپاسگزارم که منو ب این مسیر راست هدایت کرد. مصداقِ بارزِ مسیر کسانی که بهشون نعمت داده. از درون بچه ممنونم که زیبایی های این بهشت رو از دید پرنده بهمون نشون داد. 

استاد جونم مشغول شستن تراک کمپر هیولاست. چقدر این تراک کمپر جادوییه. چقدر دوست دارم لذت سفر باهاشو تجربه کنم. چقدر من رنگشو دوس دارم. استاد جونم و مریم مریم جونم، این تیکه ک داشتین ماشین رو میشستین، چقدر سرشار از حس سپاسگزاری و توحید بود. صحبتهایی که این قسمت کردین همش توحید بود. همش شکرگزاری بود. همش حال خوب بود. همش الگوی رابطه زیبا و هماهنگ و در صلح بود. همش همراهی و تفاهم و عشق واقعی بود. خدایا شکرت برای شنیدن این صحبتها.

استاد انقدر با لذت تراک کمپر رو میشورین که دلم خواست تجربش کنم. اونم تو همچین محیط طبیعی و جنگلی با شوینده های هیولا و فراوانی آب بدون نگرانی از کمبود. شیرجه زدن توی دریاچه آب شیرین چشمه رو دلم میخواد تجربش کنم. عاشقتونم که اینقدر توجهتون به زیبایی های مکان زندگیتونه و هیچوقت براتون تکراری نمیشه و همیشه ی همیشه دارین از ته دل صدق بالحسنی میکنید و هر بار در پاسخ این سیستم بی نقص سنیسره للیسری میشین. نوش جان و روحتون که بی نهایت لایقش هستید. باران رحمت که همیشه داره بر این بهشت زیبا میباره و همیشه نماد فراوانی رو جلوی چشمتون میاره و بازم سپاسگزاری و قدردانی و افزودن نعمتها. 

استاد جونم چقدر با تمرکز فوتبال بازی می کنید. واقعا چقدر خوبه که یه کاری رو انقدر با تمرکز انجام بدین. این خودش یه نوع مدیتیشن و خالی کردن ذهن از 100 هزار رشته فکری در طول روز هست. 

رابطه قشنگتون رو بی نهایت تحسین میکنم. میتونم فرکانس آرامشی که تو خونتون جاریه رو دریافت کنم..چه کِیفی داره در کنار کسی زندگی کنی که کاملا حرف همو میفهمید و با هم همفکر و همراه و هم عقیده اید. دو نفر که اول عشق ب خود و صلح درونی رو در خودشون دارن و از لبریز عشق درونشون ب هم میبخشن و این یعنی رابطه سالم و پر از صلح و عشق واقعی. این جنس از رابط رو برای خودم و تمام دوستان سایت چه مجرد و چه متاهل آرزومندم و بی صبرانه و با عشق منتظر سفرنامه پاییزیتون میمونم.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229
    548MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعيده رضايى» در این صفحه: 9
  1. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    به نام هدایتگر یکتا

    این روزها که می گذرد، هر روز احساس می کنم که کسی در باد فریاد می زند….

    احساس می کنم که مرا از عمق جاده های مه آلود یک آشنای دور صدا می زند….

    بله این روزهای سفر خدای درونم رو بیشتر حس کردم، صداش رو بیشتر شنیدم. دقیقا از شروع سفر شما دو استاد عزیزم، سفر به مدار بالاتر، آسان شدن برای آسانیها، دریافت نعمتها و شادیهای بیشتر برای من هم آغاز شد.

    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

    آن شب قدر که این تازه براتم دادند

    سلااااام استااااد جانم. سلام استاد مریم جانم، عاااااشقتونم بخدا شما بی نظیرید، به اشک روانم قسم کلمه ای ندارم برای وصف خوبیهای شما و این احساس پاک و خالص سپاسگزاریم بابت حضور شما در زندگیم

    از زیبایی ها نوشتن خیلی زیباست، عقل و هوش از سرم رفته با دیدن نمای هوایی پرادایس، که تابحال از این زاویه ندیده بودمش…

    دلم نمیاد ننویسم. باید به رسم سپاسگزاری نوشت و خوند و دید و زمزمه کرد و فریادش زد.

    پروردگارا شکرت برای وعده صدقت به نیکوکاران و ایمان آورندگان.

    برای بهشت هایی که نهرها از زیر درختانش جاریست.

    برای نعمتهایی که به صابرین و متقین دادی. و بشر الصابرین

    ابرها خودشون پایین اومدن رسیدن خدمت اشرف مخلوقات. ابرها تن آسایی می کنند روی سبزی درختان.

    نارنجی و زرد بوته ها که خاک سرخ رو تزیین کرده به بوم نقاشی رنگ و بوی پاییزی بخشیده و اون روبانهای سورمه ای موازی که انگار تا ابد کشیده شدند میهمان عابرانی هستند که خدا میدونه از وسط بهشت عبور می کنند و هرکدوم به فراخور فرکانسشون به کدوم مقصد می رسند.

    تا بحال نمی دونستم دریاچه هلالی شکل و اینقدر منظمه و کلبه در نوک قوس اون کمان قرار داره بطوریکه ساکنینش حس می کنن دقیقا وسط آب قرار دارند.

    اینقدر هیجان دارم که نمیتونم نوشتنمو کنترل کنم. فقط قلبم میره روی صفحه گوشی و انگشتام میرن دنبالش.

    استاد و مریم جان از سفر گفتید.

    از پختگی بیشتر و تشکر از خدا و همسفرتون و وسایل گفتید.

    از تحسین تراک کمپر و وانت قرمز بی نظیر گفتید.

    از دلتنگی برای بهشت خانگی و دریاچه و حیوانات مزرعه گفتید.

    از سبکبال بودن و سبکبارتر شدن گفتید.

    از فراوانی نعمت گفتید و باران بارید. به درخواست شما بارید.

    هرچه گفتید گل گفتید. به جا و زیبا و گویا گفتید.

    به جان و دل پذیرفتیم و تایید و تحسین می کنیم.

    حالا بگذارید منم یه چیزی بگم….

    صد قافله دل رو همراه خودتون بردید به سفر…

    یک روز در میون چشمم منتظر روشن شدن به جمال ورق دیگری از این دفتر بود.

    با هر حرکت شما به فکر فرو می رفتم و سعی می کردم صحبتها یا کردارتون رو ترجمه کنم به موارد زندگی خودم.

    با هر زیبایی که از سفر می دیدم سعی می کردم زیبایی های زندگی خودم رو بیشتر ببینم.

    دو تا سفر کوتاه رفتم.

    در حین این سفر یک ماهه شما و سه ماهه ما، یکی از بزرگترین اتفاقات زندگیم رقم خورد: کلید خوردن نتایج فرکانسهای لیزری چندین ماهه ام و تلاشم بر تمرکز بر قانون احساس خوب=اتفاقات خوب.

    شاید اسمش این باشه که الان فقط من از یک زن خانه دار تبدیل به یه معلم روزمزد دبیرستان غیرانتفاعی شده باشم اما خدای من شاهده حسی که به خودم دارم شبیه اون زمانیه که شما در بندرعباس قوانین رو درک کرده بودید و می دونستید این شروع یک اتفاق بزرگه. من بوش رو حس می کنم استاد. من دارم لمسش می کنم. قراره برای من اتفاقات بزرگ و بزرگتر پی در پی بیفته.

    غلتکه داره هر روز روانتر و سریعتر می چرخه. حس می کنم که جنس فرکانسم، آگاهی هام، عزت نفسم، قدمهای تکاملیم و نور درون سینه ام فرق میکنه با تمام زندگی گذشته ام.

    این سفر شما به اندازه تک تک بچه های سایت هرکدوم به اندازه تک تک فرکانسها و نتایج مثبتشون شگفتی و برکت داشته. یکیش اومدن دوره احساس لیاقت به قلبهای آماده بوده.

    درسته که شما قبل از سفر آماده اش کردید ولی از دید ما این دوره با سفر اومد. من سوار اون کشتی نیستم اما مگه 12 قدم چیزی غیر از اصل و اساس قانونه؟ کشتی 12 قدم، کشتی سفرنامه، کشتی هر یک فایل ارزشمند در هر زمینه متفاوتی همه و همه دارن توی یک شاهراه در یک جهت حرکت می کنن و سوار هرکدوم باشی از بهشت عبور میکنی و به منزلهای بهشتی میرسی.

    کشتی من که داره منو به جاهای ناشناخته بی مثالی میبره که خدا فقط عالمه که بابت قرار گرفتن در اینجا چقدر ازش سپاسگزارم.

    بارها نوشتم و باز هم میگم شما به روح و ذهن من نور پاشیدید. اصلا یه قایق نورانی سوار شدم و دارم روی رنگین کمان نور سر میخورم.

    شادترم، سبکترم، حالم خوبه، امیدوارم، بزرگتر از قبلم، عاشقتر از قبلم، صبورترم، خندانترم، با فضیلت ترم، دل نازک ترم، اشک ریزترم، پرنعمت ترم، ثروتمندترم، سالمترم، اصلا انگار زیباترم. بخدا حس می کنم صورتم هم زیباتر شده. موهام نرمتر شدن، پوستم نرمتره، خوابم باکیفیت تره. انرژیم بیشتره….

    چی شده؟ چه اتفاقی برام افتاده؟ هیچی به رگ گردنم انگار نزدیکتر شدم. صداش رو یکمی نزدیکتر و واضحتر می شنوم. ساکت میشم ببینم چی میگه.

    لازمه بگم هی شاگرد خصوصی هامم دارن بیشتر میشن؟ تازه با قیمت دو برابر قبل؟

    لازمه بگم رانندگیم فوق العاده بهتر و راحت تر شده؟

    لازمه بگم بطرز جادویی مدتیه همش یه ماشین از اقوام خونه ماست که کمک ماشین خودمون استفاده می کنیم تا من همیشه ماشین زیر پام باشه؟

    لازمه بگم همسرم یه جهش خوب مالی داشته که میتونه باهاش یه ماشین واسه خودش بخره و الان دنبالشه؟

    لازمه بگم تمام شاگردام عاشقم شدن و من تنها دبیر یا حداقل تنها دبیر ریاضی هستم که هر روز در آغوش می گیرمشون و باهم رفیق هستیم؟

    خدا خودش میدونه که ازش سپاسگزارم که یاد گرفتم اعتبار همه چیز رو به خودش بدم. از استادم یاد گرفتم و بابت این درس جلوش خم میشم و دستشو می بوسم.

    استاد نازم و بانوی بهشتی، شما با هر عمل کردن به ندای قلبتون هزاران دل رو شیدا می کنید، هزاران اتفاق نیک در جهان رو سبب میشید و این امتداد اراده خداست بر غلبه نیکی ها در جهان.

    این همون آیه است که میگه کسی که در راه خدا انفاق میکنه، یا کاری رو برای وجه پروردگار و رضایتش انجام میده نیکی های اون مثل دانه گندمی زیاد میشه و گسترش پیدا میکنه که 7 خوشه میشه و هر خوشه 100 دانه میشه. و شما و سفرها و زندگیتون دقیقا مصداقش هستید:

    مَثَلُ‌ الَّذِینَ‌ یُنْفِقُونَ‌ أَمْوَالَهُمْ‌ فِی‌ سَبِیلِ‌ اللَّهِ‌ کَمَثَلِ‌ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ‌ سَبْعَ‌ سَنَابِلَ‌ فِی‌ کُلِ‌ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ‌ یُضَاعِفُ‌ لِمَنْ‌ یَشَاءُ وَ اللَّهُ‌ وَاسِعٌ‌ عَلِیمٌ‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 139 رای:
  2. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    به نام رب العالمینم

    درود بر آجی وجیهه شیرینم. عزیزدلم، نور خالص الهی….

    وجیهه قشنگم سلام و عشق و ارادت خدمت شما و سپاس از قلب نازنینت که بر من تابیده و وجودمو گرم کرده.

    همیشه از خوندن کامنتت لذت میبرم بخصوص وقتی اشعار مناسب حال رو می نویسی و حسابی غبطه میخورم به اینهمه فضیلت و شاعرانگیت. خوش بحال عموسید حبیب جان که گوهر گرانبهایی مثل شما رو از نزدیک زندگی میکنه و با هوای شما نفس میکشه.

    عزیزدل خواهر، جونم واست بگه اندر تغییرات مثبت زندگیم اینکه دیروز صبح ابراهیم جانم خونه نبود و واسه کاری از شب قبلش رفته بود تهران. پس ترانه رو باید میبردم مهد کودک از ساعت 7:30 صبح.

    از شب قبل ذهنشو با تعریف و تحسین مهد آماده کردم و صبح ساعت 7 از توی خواب ناز لباس پوشوندم و بغلش کردم که ببرم مهد. خوب بود و همکاری کرد تا لحظه ای که جلوی مهد ایستادم و از ماشین پیاده اش کردم.

    یه بغض بی صدا و مظلومانه ای کرد و اشکاش قطره قطره سرازیر شد طوریکه نمی تونست حرف بزنه. فقط گفت بریم خونه.

    و من…… آه امان از دل زینب…..

    به زور اشکامو کنترل کردم و نشستم و بغلش کردم. انقدر با آرامش و نوازش باهاش حرف زدم تا بالاخره کمی بهتر شد. بردمش داخل سپردمش به مربی و برگشتم ولی دلم رفته رفته داشت می رفت که آشوب بشه. قشنگ حس می کردم قلبم تو سینه چند پاره شد.

    فقط و فقط اون لحظه چیزی که آرومم کرد صدای استاد بود. همزمان که توی ماشین فایل جلسه 1 قدم 6 رو گوش میدادم که در مورد هدایت بود، با خودم حرف میزدم و می گفتم فلله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

    چندین بار تکرار کردم و گفتم خدا از من به فرزندم مهربانتره و از من بیشتر محافظ و مواظبشه.

    خدایی که هم من و هم اونو آفریده خودش قلب من و بچه ام رو آروم میکنه.

    و به تدریج آروم شدم…

    با خودم گفتم خدایا حضرت ابراهیم با چه ایمان قلبی زن و بچه رو توی بیابون تنها و بی امکانات رها کرد؟ من کجا و اون کجا؟ من که سپردمش به مهد دست مربی تو محیط امن و پر از امکانات اونم واسه 7 ساعت.

    فقط و فقط ایمان میخواد و اعتماد به ارحم الراحمین.

    برای خیلیا ممکنه این تجربه دیگه عادی شده باشه ولی برای من تازه و سخته هنوز. ولی نکته مثبتش کنترل ذهن بود که به لطف آموزشهای استادم انجام شد. الهی شکر

    وجیهه جانم روی ماهتو میبوسم و ازت بابت اینهمه دعای خیر سپاسگزارم و هزاران برابرش رو برای خودت آرزو می کنم.

    قطعا فرکانس خیرخواهیت اول به خودت برمی گرده اونم بصورت مضاعف.

    عاشقتم با یک بغل قلب قرمز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    سلام سلام نسیم جان زیبا رو و زیبا بین عزیزم.

    عکس خندان شما و گلپسرتون منو به وجد میاره هروقت که می بینم.

    متشکرم از لطف چشمانتون. سپاسگزار شما و استاد و خداوندی هستم که ما رو کنار هم قرار داد تا از هم بیاموزیم و دلگرم بشیم.

    براتون نور و سرور آرزو می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    درود به شما آسمان عزیز

    خوشحالم که دوست خوبی مثل شما رو در کنارم دارم. برای قلب مهربان و بخشنده تون. برای نوری که به قلبتون از جانب پروردگار تابیده شده و اون رو منعکس کردید.

    متشکرم برای این لطف و محبتتون که فرمودید باید این عبارات رو در دفتر زیبایی نوشت.

    خداوند حکیم خودش نگهبانانی قرار داده که تمام اعمال ما رو در دفتر محفوظی ثبت میکنه.

    اثر تمام رفتار و گفتار و پندار ما در جهان ثبت و ضبط میشه و ما نتیجش رو بصورت عینی در زندگیمون داریم لمس می کنیم.

    همین که عزیزی مثل شما برام نوشته یعنی نتیجه فرکانس درستمو دریافت کردم و بابتش سپاسگزارم.

    سرشار از آرامش و غرق در نعمت و برکت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    شیما جانم عزیزدلم سلام.

    چه عکسی بابا دمت گرم. یه خانم خوشرو و خندان کنار یه چای آتیشی فرد اعلا وسط دل یه جنگل بهشتی! چه شود!

    شیما جان شما همیشه به من لطف داشتی و خوشحالم میکنی با نوشتنت. متشکرم که اینجایی و با وجودت به این مکان مقدس انرژی بیشتری میدی.

    برات شور و اشتیاق تغییرات مثبت، دریافت هدایت بیشتر و بیشتر برای خیر و برکات الهی و سلامتی و شادی بیکران آرزو می کنم. می بوسمت رفیق جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    سلام مریم جانم. عزیزدلم خوش اومدی به صفحه قلب من. متشکرم از توجه و ابراز محبتت. چقدر خوشحالم کردی با این مهر و صفایی که با خودت آوردی.

    مریم جان خدا رو شاهد می گیرم از وقتی کمی مدارم تغییر کرد و سعی کردم برای خدا و دل خودم بنویسم احساس می کنم دوستان بیشتری دارم. عزت الهی بین مردم در گرو فروتن شدن و خضوع بیشتر در پیشگاه پروردگاره.

    قبلا که روحم مثل الان زیاد گره محکمی به ریسمان الهی نداشت همش نگران نظر دیگران و تاییدشون بودم. ولی الان شاید فقط یک نیم درجه بهتر از قبل شده باشم اما نتایجش فوق العاده است. انگار که من با حرکت لاک پشتی یک قدم به سمت شاهراه صراط المستقیم حرکت کردم ولی خدا 100 قدم شاهراه را به سمت من هل داده.

    فقط از زمانیکه دستامو به نشانه تسلیم بالا بردم و فقط تاکید می کنم کمی بهتر از قبل و ذره ای قدرشناستر شدم.

    الهی شکر که شما هستید و من از با شما بودن لذت میبرم دوست خوبم. براتون خیر و برکت و نور آرزو می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    سلام و عشق فراوان خدمت دوست خوبم فاطمه جان.

    عزیزدلم بی نهایت ازت سپاسگزارم که با فرکانس پاک و خالصت روحمو جلا دادی و باعث شدی خودمم برگردم و داستانم رو دوباره بخونم.

    هدایت خداوند به هر طریقی ممکنه برای دلهای آماده از راه برسه. خوشحالم که ایندفعه از طریق حس و حال من این اتفاق افتاده.

    شما حتما خودت خواسته بودی که در مسیر هدایت قرار بگیری و خداوند سریع الاجابه پاسخ رو فرستاد. اشک چشمهات غنیمته و نشون دهنده درست بودن مسیره. نوش جونت این حال خوب عزیزم.

    برات عشق الهی و ایمان و تندرستی آرزو می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    به نام عشق الله

    سلام بر دل دریایی عموحبیب جان که انوار مهر و انفاس پاک الهیش امروزمو منور کرد.

    درود بر کلام الله که از زبان شما و از دل پر از ایمانتون خارج میشه.

    درود بر حس سپاسگزاری قشنگتون که روش قدردانی رو بهتر به من یاد میده.

    درود بر عشقتون به مادر آسمانی شده که براشون دریا دریا آرامش و رحمت الهی آرزو می کنم. خدا بیامرزه اون بانوی دانا رو که چنین فرزند جوانمردی پرورش داد.

    عموحبیب جانم شما سروری، بزرگی، بزرگواری، استادی…. این منم که در محضر شما همچنان باید شاگردی کنم.

    این منم که باید منش و فرکانس و ادب و عشق و کردار شما رو با ذره بین رصد کنم و ازتون یاد بگیرم.

    چقدر خدا همه ما رو دوست داشته که وارد مدار استاد عباسمنش کرده و یک خانواده با هم تشکیل دادیم.

    عموجان باور کنید زنگ تفریح دوم بود که از صبح شاید برای بار دهم سایت رو چک کردم و در زمانیکه اصلا انتظارشو نداشتم برکت و رزق امروزم از طریق پیام زیبای شما نصیبم شد. گل از گلم شکفت و دیگه گوشهام نسبت به صدای همکاران و اتفاقات اطرافم کر شد.

    الهی شکر تو مدرسه کارهای واجبتری برای انجام و حرفهای مهمتری برای شنیدن دارم و حتی اگه مجبور به شنیدن حرفهای ناامیدکننده و غیرتوحیدی بعضی همکاران باشم، قلبم از اون زیر میگه نگران نباش مهم اینه که حرفاشون رو قبول نداری و برات مهم نیست، بذار بگن تا خسته بشن. تو کار خودتو بکن.

    قلبم به راحتی فرق اصل رو از فرع تشخیص میده و به سمتی میره که حالمو خوب نگه داره. به استادم تبریک میگم که این آموزش رو به بهترین شکل به ما دانشجوها دادن و فکر کنم توی این مورد بد نباشم.

    از بچه های خوب سایت گفتید و حس و حال بی نظیری که از این جمع می گیریم. به لطف پروردگار و تلاشهای آگاهانه استاد عباسمنش انقدر اینجا دوستان خوب و هم مدار و دانشمند دارم که نیازی به شنیدن ناشکریهای اطرافیان ندارم.

    از همسرم گفتید. بله ابراهیم عزیزم یکی از خوشقلبترین و مهربانترین و مودبترین مردان روزگاره. الهی صد هزار مرتبه شکر برای وجودش.

    خیلی خیلی خیلی زیاد ازتون سپاسگزارم بابت اینهمه دعای خوب که در حقم کردید. هزاران برابرش رو برای خودتون از رب العالمین درخواست می کنم.

    غرق در نور و آرامش الهی باشید. سرشار از عشق و شادی و تندرستی. و البته رزق مادی و معنوی بی حساب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    سلام به وجود نازنینت مریم جان عزیزم.

    متشکرم از اینهمه لطف و زیبایی که به سمتم روانه کردی و اول صبحی نور به زندگیم پاشیدی.

    منم بهت تبریک میگم بابت نویسنده شدنت، بخاطر دیدن تغییر مدار و رشد کردنت، برای سپاسگزار بودنت و برای احساس خوبت.

    شما لیاقتش رو داری و قطعا به جایگاه بسیار بالاتری دست خواهی یافت، چون خدا به ما وعده داده که بهشت از آن مومنین و صابرینه. نعمت به غیر حساب روزی کسانیه که با عشق از پروردگار درخواست می کنند و نه غمی دارند و نه ترسی.

    الهی شکر که هدایت پروردگار ما رو به هم نزدیک کرد تا کمک حال هم بشیم.

    برات بهترین ها رو آرزو می کنم عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: