سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار الهه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد عزیزم مریم جانم چقدر ازتون ممنونم که این همه مدت ما رو همراه خودتون ب زیبایی های کلورادو بردین و تمام تمرکزمون روی نکات مثبت سفر و زیبایی های طبیعت بود و ترکیب جادوییش با دوره احساس لیاقت اصلا پاییز منو ساخته. واقعا کجا میتونیم همچین سفرنامه ای پیدا کنیم که تمامِ تمامِ تمامش تمرکز بر زیبایی ها و شکرگزاری و هدایت باشه؟!

چقدر خداوند رو سپاسگزارم که منو ب این مسیر راست هدایت کرد. مصداقِ بارزِ مسیر کسانی که بهشون نعمت داده. از درون بچه ممنونم که زیبایی های این بهشت رو از دید پرنده بهمون نشون داد. 

استاد جونم مشغول شستن تراک کمپر هیولاست. چقدر این تراک کمپر جادوییه. چقدر دوست دارم لذت سفر باهاشو تجربه کنم. چقدر من رنگشو دوس دارم. استاد جونم و مریم مریم جونم، این تیکه ک داشتین ماشین رو میشستین، چقدر سرشار از حس سپاسگزاری و توحید بود. صحبتهایی که این قسمت کردین همش توحید بود. همش شکرگزاری بود. همش حال خوب بود. همش الگوی رابطه زیبا و هماهنگ و در صلح بود. همش همراهی و تفاهم و عشق واقعی بود. خدایا شکرت برای شنیدن این صحبتها.

استاد انقدر با لذت تراک کمپر رو میشورین که دلم خواست تجربش کنم. اونم تو همچین محیط طبیعی و جنگلی با شوینده های هیولا و فراوانی آب بدون نگرانی از کمبود. شیرجه زدن توی دریاچه آب شیرین چشمه رو دلم میخواد تجربش کنم. عاشقتونم که اینقدر توجهتون به زیبایی های مکان زندگیتونه و هیچوقت براتون تکراری نمیشه و همیشه ی همیشه دارین از ته دل صدق بالحسنی میکنید و هر بار در پاسخ این سیستم بی نقص سنیسره للیسری میشین. نوش جان و روحتون که بی نهایت لایقش هستید. باران رحمت که همیشه داره بر این بهشت زیبا میباره و همیشه نماد فراوانی رو جلوی چشمتون میاره و بازم سپاسگزاری و قدردانی و افزودن نعمتها. 

استاد جونم چقدر با تمرکز فوتبال بازی می کنید. واقعا چقدر خوبه که یه کاری رو انقدر با تمرکز انجام بدین. این خودش یه نوع مدیتیشن و خالی کردن ذهن از 100 هزار رشته فکری در طول روز هست. 

رابطه قشنگتون رو بی نهایت تحسین میکنم. میتونم فرکانس آرامشی که تو خونتون جاریه رو دریافت کنم..چه کِیفی داره در کنار کسی زندگی کنی که کاملا حرف همو میفهمید و با هم همفکر و همراه و هم عقیده اید. دو نفر که اول عشق ب خود و صلح درونی رو در خودشون دارن و از لبریز عشق درونشون ب هم میبخشن و این یعنی رابطه سالم و پر از صلح و عشق واقعی. این جنس از رابط رو برای خودم و تمام دوستان سایت چه مجرد و چه متاهل آرزومندم و بی صبرانه و با عشق منتظر سفرنامه پاییزیتون میمونم.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229
    548MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده شهریاری» در این صفحه: 3
  1. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ ۚ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

    این داستان به حقیقت سخن حق است، و جز آن خدای یکتا خدایی نیست، و همانا خداست که (بر همه کار) توانا و (به حقایق) داناست.

    فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ

    پس اگر روی از حق بگردانند،خدا از مفسدان آگاه است.

    قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

    بگو: اى اهل کتاب، بیایید از آن کلمه‌اى که پذیرفته ما و شماست پیروى کنیم: آنکه جز خداى را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم و بعضى از ما بعضى دیگر را سواى خدا به پرستش نگیرد. اگر آنان رویگردان شدند بگو: شاهد باشید که ما مسلمان هستیم.

    =======================================================================================

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم،سلام به استاد شایسته،سلام به همسفر های بهشتی در آخرین قسمت فعلی سریال سفر به دور آمریکا…

    HOME…SWEET…HOME….

    استاد شما اگرکل دنیارو هم بگردی و ته تموم زیبایی هارم ببینی و سخاوتمندانه با ما به اشتراک بزاری…ته ته ته تموم قشنگی،به اندازه ده درصد پرادایس زیبا نیست ….چرا…؟چون اینجا دقیقا بهشته …مگ داریم از بهشت زیباتر ؟

    معنی مصدری این آیه برای من دقیقا شمائید و این ملک پرادایس….

    وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

    و کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده ده که بهشت هایی ویژه آنان است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است؛ هرگاه از آن بهشت ها ثمره ای به آنان دهند، گویند: این همان است که از پیشْ روزیِ ما نمودند، و از ثمرات گوناگون که شبیهِ هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا برای ایشان همسرانی پاکیزه [از هر آلودگی] است؛ و در آن بهشت ها جاودانه اند.

    بدون فوت وقت،میرم برای شروع صلات خودم و نوشتن عظمت قدرت و عشق خداوند،حقانیت قوانین جهان و آموزش های استادعزیزم

    خدای عزیز و شیرین و دلبر و قدرتمندم،سفر چندماهه ما به اتمام رسید و من در آخرین قسمت سفرنامه میخوام از سالی که گذشت بنویسم،صلات سنگینیه و اگر کمکم نکنی و از هدایت خودت به من نبخشی،من قطعا از پسش برنمیام.

    رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ

    «پروردگارا، من به هر خیرى که سویم بفرستى سخت نیازمندم.»

    =======================================================================================

    روزها فکر من این است و همه شب سخنم

    که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

    از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

    به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

    مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

    یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

    هشت آبان ماه 1401

    تمرین فصل اول کتاب رویاها

    دومین آرزو:

    یک رابطه ی عاشقانه،سراسر آرامش،صلح و احترام بدون قضاوت،بدون چشم داشت،رابطه با فردی که شبیه به اعتقاداتم،که هم پای من است و در موفقیت های بیشتر مادی و معنوی همراه است

    یک سال پیش،درحالیکه تحت آموزش های دوازده قدم بودم و رابطه ی عاطفی ام هیچ ربطی به گذشته نداشت و از مرز طلاق به خط استیبل و آرامی رسیده بود،بعد از خوندن کتاب رویاها،درخواست خودم رو برای خداوند با همین جملات نوشتم.

    کمتر از چندروز بعد،یک بحث و دعوای ناخواسته ی شدیدی بین ما اتفاق افتاد که من رو یاد آگاهی های جلسه 4،قدم 5 انداخت:

    وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

    و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، وبسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدامی داند و شما نمی دانید.

    پس با حفظ آرامش،آماده ی دریافت جریان هدایت شدم،با پیگیری نشانه ها،فهمیدم خداوند از من ایمان میخواد،واضح و روشن بهم گفت حاضری وقتی هیچ اثری از انتقالی به شهرت نداری،بچه هات رو بفرستی؟

    درحالیکه بارها و بارها،خواهش پدرومادر رو مبنی بر فرستادن بچه ها پیششون رد کرده بودم،به خدا گفتم من قدم در راهی گذاشتم که ابراهیمت بنا کرده،من برای رسیدن به توحید آماده هر پرداخت بهایی هستم،درحالیکه هیچ خبری از آینده نداشتم،وسط سال تحصیلی پیش دبستانی،پرونده ی نیلاونیکا رو از مدرسه تحویل گرفتم و با قلب روشن و اشک های پنهان،اونهارو اول به خدا و بعد به دستان خدا،پدرومادرم سپردم و برگشتم.

    من سمت خودم رو به درستی انجام دادم و خداوند مثل همیشه به بهترین نحو ممکن،پازل هارو چید.

    درحالیکه سال ها بود که حتی ورود به سامانه ی نقل و انتقالات،برام غیر ممکن بود،دستان خداوند اومدند،بدون اینکه من دست به کیبورد کامپیوتربزنم،درخواست ماموریت من به گرگان رو توی سیستم ثبت کردند.

    درحالیکه سال ها قبل،من درحال بنر چسبوندن به دیوار بیمارستان های گرگان بودم که کسی حاضر به جابه جایی هست؟

    یک روز سرحال وسرخوش وارد حیاط بیمارستان شدم و دیدم یک نیرو از نزدیکترین بیمارستان به خانه ی پدریم،دم در نگهبانی بنر زده،کسی نمیخواد بره گرگان من باهاش جابه جا شم…؟

    وخدا برای من هم ثبت درخواست ماموریت شد و هم جایگزین …

    نامه ی درخواست من،منتظر مطرح شدن در کمیته ی بیمارستان بود،درحالیکه من پرستار رسمی بودم و جایگزین اعلام شده کمک بهیار قراردادی …

    تموم اون روزها،عالم و آدم گفتند امکان نداره با همچین جابه جایی موافقت بشه و من فقط لبخند زدم و در قلبم تکرار کردم،خدا ماموریت رو ثبت کرد،خدا جایگزین من شد،من نگران حرف های شما نیستم!

    زمستان از راه رسید و جریان هدایت دوباره از من خواست درخواست مرخصی سه ماهه بودم،و من نمیفهمیدم چرا این رو ازم میخواد،ولی میدونستم باید تسلیم باشم،پس فردا صبح درخواست کتبی من برای دریافت سه ماه مرخصی روی میز مسئولم بود،درحالیکه کسی باور نمیکرد،با کمی تغییر در میزان مرخصی،با درخواست من موافقت شد.

    همزمان در کمال ناباوری تمامی پرسنل بیمارستان،درخواست جابه جایی من توسط کمیته موافقت شد و جهت طرح در دانشگاه اصلی ارسال شد.

    داشتن مرخصی 3 ماهه،آزادی زمانی اهدایی کائنات در برابر اراده و پشتکار من بود،همان قولی که استاد در دوره ی راهنمای عملی داده بود.

    تمرکز لیزری من در این آزادی زمانی روی دوره ها،همزمان شروع دوره ی قانون سلامتی،برای اولین بار من رو هم مدار با لانچ دوره ی شیوه حل مسئله کرد …

    آموزش های بینظیر استاد عباسمنش،سوالات خودشناسی ارزشمند استاد شایسته،به من فهموند که من درحال تلاش برای کشت شالیزار در کویرم….اما من هنوز شرک داشتم،هنوز وابستگی داشتم و بجای حل بزرگترین مسئله حال حاضر،تصمیم به پاک کردن خود مسئله گرفتم.

    نرفتن در دل ترس ها و ادامه دادن به روش قبل و تلاش برای شالیزار کردن کویر از سمت من ادامه داشت.

    نتیجه ترمز های ذهنی من،برگشت خوردن درخواست ماموریت من و عدم موافقت دانشگاه برای هم تراز نبودن جایگزین اعلام شد.

    درحالیکه هنوز درک واضحی از نمودِ بیرونی ترمز های ذهنی نداشتم،تصمیم به اجرای الخیر فی ما وقع گرفتم،بچه هارو پیش خودم برگردوندم و برای کلاس اول ثبت نامشون کردم.

    اردیبهشت ماه از راه رسید،و من همچنان مسرانه روی خودم کار میکردم،کلام استاد برحق بود،حتی اگر متوجه جریان هدایت نشی،خدا بیخیالت نمیشه،تا وقتی به خدا متصلی و ازش درخواست کمک میکنی،اون همواره مسیر رو بهت نشون میده،حتی اگر جاده رو برعکس رفته باشی.

    تموم شدن ماه اردیبهشت،مصادف شدن با تضاد عاطفی دوباره،وقایع آبان ماه دوباره تکرار شد.

    سعیده سرگردان و متحیر و گیج…

    نشانه ی روزانه:دوره ارزش تضاد،مسائل دلیل اصلی پیشرفت

    یکبار دیگه خداوند من رو هدایت کرد و از گمراهی نجات داد.

    من طبق آگاهی های دوره ارزش تضاد،دوباره شروع کردم به نوشتن درخواست های خودم از شریک عاطفی.

    شروع خرداد ماه و آگاهی های با ارزش دانلودی با ارزش دوره کشف قوانین:

    نشانه ها از چپ و راست رسید و جریان هدایت به وضوح دستور برداشتن ترمز ها و رها کردن کویر رو داد.

    خدا گفت آماده ی یک عشق بازی دیگه هستی…؟

    گفتم آماده و تسلیمم،گردنم از مو باریکتر…

    گفت:پرونده ی بچه ها رو بگیر و یکبار دیگه بفرستشون گرگان

    گفتم:آخه انتقالی برگشت خورده،من جایگزین ندارم،بچه ها کلاس اولی ان!

    گفت:کاری که میگم رو بکن.

    گفتم چشم.

    یکبار دیگه بچه ها و پرونده ها تحویل پدرومادرم دادم و شروع کردم برای تمرکز روی دوره ها و برداشتن ترمز ها …

    دستان خداوند اومدند و گفتند توی سایت دانشگاه درخواست ملاقات حضوری برای رییس دانشگاه بفرست و حضوری برو و شرایطت رو توضیح بده،تشکر کردم و از خداوند طلب هدایت کردم و که هروقت لازم هست این کار رو بکنم.

    19 تیرماه

    ساعت 12 شب

    جریان هدایت واضح و صریح گفت همین الان برو و توی سایت درخواست ملاقات حضوری بده،متن درخواست رو با کمک خودش نوشتم و توی 3 خط شرایطم رو توضیح دادم.

    طبق قواعد وقانون،این یک درخواست ملاقات حضوری با ریاست بود،باید توسط منشی رییس بررسی میشدو تایم ملاقات با رییس به من اطلاع داده میشد.

    اما استاد به من توحید رو آموزش داده بود.

    آدم ها همه به یک اندازه قدرت دارند؛قدرتشون صفره،قدرت دست خداست

    صبح 20 تیرماه 1402

    طی تماس تلفنی منشی رئیس در کمال احترام و ادب:

    خانم شهریاری عزیز،ریاست با انتقالی شما،بدون جایگزین موافقت کرده،حتی نیاز به ملاقات حضوری نیست.از سامانه ی نقل و انتقالات پیگیر کارتون باشید.

    وسجده ی شکر من از عظمت قدرت خداوند،از حقانیت آموزش های استاد و قوانین برحق خداوند…

    کارهای اداری این انتقالی،از تیرماه تا آبان ماه طول کشید.

    نه به دلیل لزوم طول کشیدن این مسیر

    برای رشد شخصیت توحیدی سعیده

    برای یاد گرفتن اجرای توحید در عمل

    برای کم نیاوردن در برابر تمسخر دیگران

    برای برداشتن دونه دونه ترمز و وزنه های وصل به پا

    برای تمرکز روی آگاهی های دوره عشق و مودت

    برای تقویت جسارت تغییر کردن

    برای سنگین شدن وزنه ی ایمان

    مسیری که من رو رشد داد،پروبال بخشید و از من شخصیت توحیدی تر ساخت.

    چه انسان های بینظیری در این مسیر دست خداوند شدند و بالِ پرواز توحیدی من شدند.

    چه درس هایی من از قانون گرفتم و ایمانم پررنگ تر شد.

    استادعزیز و دلبرم،استاد ابراهیم نشانم،پیامبر زندگی من

    پایان سفر شما،مصادف شد با شروع یک زندگی جدید،شروع مهاجرت صغری من:

    من مهاجرت کردم از یک بیمارستان کوچیک به یک مرکز درمانی بزرگ

    از 8 سال پرستاری ویژه،به مسیر جدیدی در پرستاری و شروع آموزش

    از خونه ی شخصی و مستقل،به یک اتاق سی متری تو خونه ی مادربزرگ

    از یک زندگی مشترک 11 ساله،به تنهایی دلچسب توحیدی در بعد مکان

    پایان سفر شما،شروع زیبای زندگی توحیدی منه…

    تازه اول راهه …

    تازه دارم شیرینی زندگی هدایتی رو میچشم

    تازه دارم از جهانی که خداوند برام به تسخیر درآورده،لذت میبرم …

    من آماده م برای تیک زدن هدف های بعدی…پرقدرت …با انرژی،سوار بر جریان هدایت،وصل به قدرت توحید…

    استاد اینجا همه چیز عالی،پرفکت و غرق آرامشه …

    نتایج عین گوله های برف هر روز داره بزرگتر و واضح تر میشه …

    وبزرگترین سپاسگزاری من از الله،هدایت شدنم به این غارحراست.

    ازت سپاسگزارم استاد بینهایت

    از خداوند درخواست میکنم در بهترین زمان و مکان ببینمتون.

    قلبِ فراوان از شمال ایران به شمال فلوریدا،برای چرخیدن به دور سرتون

    آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم

    رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم

    مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک

    چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

    کیست آن گوش که او می شنود آوازم

    یا کدام است سخن می کند اندر دهنم

    کیست در دیده که از دیده برون می نگرد

    یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم

    تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

    یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

    می وصلم بچشان تا در زندان ابد

    به یکی عربده مستانه به هم درشکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 222 رای:
  2. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ﴿٧٧﴾

    که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش؛

    فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ ﴿٧٨﴾

    [که] در کتابی مصون از هر گونه تحریف و دگرگونی

    لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩﴾

    جز پاک شدگان [از هر نوع آلودگی] به [حقایق و اسرار و لطایف] آن دسترسی ندارند.

    تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٨٠﴾

    نازل شده از سوی پروردگار جهانیان است.

    أَفَبِهَٰذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿٨١﴾

    آیا شما نسبت به این گفتار سهل انگاری می کنید؟

    ================================================================

    سلام به برادر عزیزم،حمیدِ حنیف در بلاد توحیدی بوشهر

    الهی که هرجایی زیر آسمون پهناور الله هستی،حالِ دلت عالی باشه

    بینهایت ازت سپاسگزارم به چند دلیل،اولا که وقت گذاشتی و برام نوشتی،دوماطولانی نوشتی،سوما هم از قرآن نوشتی،هم از خودت و ….به این میگن نقطه ی آبی پربرکت!

    طبق معمول، در بهترین زمان و مکان هم به دستم رسید،وقتیکه توی مسیر گرگان به فریدونکنار،غرق گوش کردن به آهنگ و تجسمات ذهنی خودم بودم.

    این روز ها همه چیز خیلی آروم و دلنشین و لذت بخشه…نتایج پیروی از قانون داره خودش رو به وضوح نشون میده…به قول خودت،نامبرده برگشته که وسایلش رو جمع و جور کنه و با اهالی فریدونکنار خداحافظی کنه …

    انشالله از اول آذر استارت زندگی جدیدش رو بزنه …

    نمیدونی چقدر ذوق دارم برای زندگی جدیدم …دست خدارو،روی دوشم و لبخندش رو،روبه روی خودم میبینم که میگه نگران هیچی نباش…فقط از مسیری که داری میری لذت ببر…بقیه ش با من …..

    حمید عزیزم از تحسینت سپاسگزارم،این روحیه صدق بالحسنی بودن،تحسین ویژگی های مثبت،این چشم های زیبابین واقعا کار هرکسی نیست.

    شاید داستانِ پشت این عکسِ ساده ی پروفایل به قشنگیش اضافه کرده،ماجرای روز تولدم و جدال من و شیطان و درنهایت پیروزی قرآن که برات تعریفش کردم.

    وقتی از مهلکه جان سالم بدربردم،اومدم خونه دیدم مادرم یک میزساده تولد چیده و یک کیک کوچیک هم خریده،نیلانیکا هم برق هارو خاموش کردند تا سوپرایزم کنند …

    یک تولد ساده و صمیمی …یک عکس ساده تر …و شروع سن سی و یک سالگی …

    یا بهتر بگم شروع دومین سال زندگی یک جوجه توحیدی ….

    میشه داستان این عکس پروفایل ….

    ازت ممنونم بینهایت،نقطه ی آبیت،قلب من رو روشن کرد،از نورِ آسمون ها و زمین میخوام که تموم ابعاد زندگیت رو روشن کنه ….

    درپناه الله یکتا ،همیشه غرق احساسِ عمیق خوشبختی باشی …

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    :)))))))))))))))))))))))

    چی شد؟

    اگر فکر کردی من موشک قرآنیت رو بی جواب میزارم،باید بگم سخععععععععععت در اشتباهی….

    بریم برای بند بعدیِ اساسنامه … :)

    ================================================================

    طبق معمول،یک عبارت توی آیه های قرآن من رو اینسپایر کرد بگردم ببینم این ترکیب چند بار تکرار شده،واج آرایی زیبای ترکیب هم توی نوازش دادن چشم های من بی تاثیر نبود.

    وقتی کامنت قرآنیت رو دریافت کردم گفتم دیگه تعلل جایز نیست!

    وقتی حمید موشک رو میفرسته،یعنی الان دقیقا وقت این سرچ قرآنیه…

    پس توکل میکنم بر الله مهربان

    و ازش طلب هدایت میکنم،که اگر اون کمکم نکنه،من به یک قطره از اقیانوس آگاهی قرآن دسترسی ندارم.

    أَللهُمَّ بِالحَقِّ أَنْزَلْتَهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ، أَللهُمَّ عَظِّمْ رَغْبَتی فیهِ وَاجْعَلْهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدْری و ذَهاباً لِهَمِّی وَ غَمّی وَ حُزْنی اللهمَّ زَیِّنْ بِهِ لِسانی وَ جَمِّلْ بِه وَجْهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّلْ بِهِ میزانی وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ، وَاحْشُرْنی مَعَ النَّبِیِّ محمّدٍ وَ آلِهِ الأَخْیارِ

    ================================================================

    ترکیبی که من توی سایت آنلاین قرآن سرچ کردم،تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ هست که در فارسی به این شکل ترجمه ش کردند:و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد

    وازره: وزر: سنگین و سنگینى. اسم و مصدر هر دو آمده است وازره یعنى نفسى و انسانى که حامل سنگینى است، این لفظ اغلب در «بار» گناه به کار رفته است یعنى: نفس گناه دار، گناه دیگرى را برنمى‌‏دارد.

    این ترکیب 5 بار توی 5 تا سوره مختلف تکرار شده،و اگر به ترتیب نزول بر پیامبر اسلام بخوایم بررسیش کنیم،ترتیبش میشه:

    38نجم،18فاطر،15اسرا،164 انعام،7زمر

    بریم ببینیم خدا چی تو ظرف دریافتی ما میزاره:

    ================================================================

    حمید عزیزم،تبریک میگم هم به خودم هم به شما :)

    چون باز از همین اول کار و اولین سوره ناک اوت شدم!

    انقدر آیه های قبل و بعد ایه 38 نجم قشنگ و دلنشینه که نمیتونم ازش بگذرم و ننویسمش….

    أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَىٰ ﴿٣6﴾

    یا او را به آنچه در صحیفه های موسی است خبر نداده اند؟

    وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّىٰ ﴿٣٧﴾

    و هم در صحف ابراهیم خلیل وفادار؟

    أَلَّا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ

    که هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد،

    وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾

    و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده نیست،

    وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَىٰ ﴿4٠﴾

    و اینکه تلاش او به زودی دیده خواهد شد؛

    ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿4١﴾

    سپس به تلاشش پاداش کامل خواهند داد.

    چقدر خداوند شیرین و شیرین زبونه،من مطمئنم خودت طعمِ عسل این آیه ها رو دریافت کردی…انقدر واضح وروشن قوانین کیهانی رو به شیرین ترین حالت ممکن در اولین بار نزول بر پیامبر توضیح داده و میگه:

    هم تو صحیفه ی حضرت موسی بهتون گفتم،هم ابراهیم وفادار(دور سرش بگردم)

    که هیچ کس بار گناه کس دیگه رو به دوش نمیکشه،بلکه هرکسی نتیجه ی فرکانس خودش و تلاش خودش رو میگیره،که نتنها نتیجه ی تلاشش رو خیلی زود میگیره(به قول استاد از روز اولی که سعی میکنی فرکانست رو بهتر کنی،نتیجه رو واضح میبینی)که در نهایت به پاداش کامل هم میرسی…

    بِبییییین آیات بعدیش هم بینظیره بینظیر….دعوتت میکنم حتما سر فرصت بخونیش

    ================================================================

    وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَهٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۗ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ ۚ وَمَنْ تَزَکَّىٰ فَإِنَّمَا یَتَزَکَّىٰ لِنَفْسِهِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ

    هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد؛ و اگر شخص سنگین‌باری دیگری را برای حمل گناه خود بخواند، چیزی از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد! تو فقط کسانی را بیم‌می‌دهی که از پروردگار خود در پنهانی می‌ترسند و نماز را برپا می‌دارند؛ و هر کس پاکی (و تقوا) پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمی‌گردد؛ و بازگشت (همگان) به سوی خداست!

    در دومین تکرار نازل شده بر پیامبر،باز به وضوح از قانون فرکانس و نتیجه ی اون گفته که نزدیکترین آدم ها بهت،نمیتونند بار گناهت رو کم کنند،خودتی و خودت!

    مادر و پدر و بچه و همسر و …فلان نداریم!

    تو چه فرکانسی فرستادی؟همون رو دریافت میکنی!

    نه کمتر ! نه بیشتر!

    اگر ازش راضی هستی؟ که عملکرد خوبی داشتی،اگر راضی نیستی،خودت مقصری خودت!

    والسلام!

    ================================================================

    مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا

    هر کس هدایت شود، برای خود هدایت یافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد؛ و ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم

    ببین خودت بهتر از من میدونی و البته ترجمه ی آیه ها خیلی واضح وروشن داره در مورد قوانین میگه،قوانینی که قبل از استاد عباسمنش،هیچکس توی قرآن پیداش نکرده بود،و حتی الان هم نودونه درصد مردم ازش بیخبرن!ونتنها اصرار دارند مسیر خودشون درسته،که خودخواهانه میخوان تورو هم از مسیر درستی که داری میری منصرف کنند!

    اما!به قول قران هرکس هدایت یافته …به نفع خودشه…کاری به بقیه نداشته باشید…هرکسی نتیجه ی فرکانسی خودش رو دریافت میکنه …

    از دلسوزی بیجا دست بردارید و نخواید نقش خدارو توی زندگی بقیه بازی کنید.

    ================================================================

    چهارمین تکرار این ترکیب در آیات پایانی سوره انعام،بینظیره…بینظیره…

    واقعا نتونستم یک ایه رو جدا کنم و بنویسمش…

    انگار وسط کندوهای عسل کوهستان بودم و دلم خواست همش رو برات سوغاتی بیارم.

    پیاپیش نوش جانت و نوش جان هر عزیزی که این کامنت رو میخونه …

    گوارای روحِ توحیدی قشنگتون

    مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿١6٠﴾

    هر کس کار نیک بیاورد، پاداشش ده برابر آن است، و آنان که کار بد بیاورند، جز به مانند آن مجازات نیابند و ایشان مورد ستم قرار نمی گیرند. (160)

    قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۚ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿١6١﴾

    بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود. (161)

    قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿١6٢﴾

    بگو: مسلماً نماز و عبادتم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است. (162)

    لَا شَرِیکَ لَهُ ۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ ﴿١6٣﴾

    او را شریکی نیست، و به این [یگانه پرستی] مأمورم، و نخستین کسی هستم که [در این آیین] تسلیم [فرمان ها و احکام] اویم. (163)

    164

    قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ ۚ وَلَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿١64﴾

    بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟! و هیچ کس جز به زیان خود مرتکب نمی شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به [حقّانیّت] آنچه درباره آن [با مردم مؤمن] اختلاف می کردید، آگاه می کند. (164)

    وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ ۗ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿١65﴾

    اوست کسی که شما را در زمین، جانشینان [نسل های گذشته] قرار داد، وبرخی از شما را بر برخی دیگر به درجاتی بالا برد تا شما را در آنچه به شما عطا کرده، بیازماید؛ قطعاً پروردگارت زود کیفر است، و یقیناً بسیار آمرزنده و مهربان است. (165)

    ================================================================

    در آخرین تکرار نزول این ترکیب،به زیبایی هرچه تمام تر،در یک آیه خداوند مفهوم توحید،کفر،سپاسگزاری ومعاد رو بیان کرده،و به بهترین شکل ممکن پرونده ی این ترکیب قشنگ رو در قرآن به اتمام رسونده:

    إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ ۖ وَلَا یَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ ۖ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

    اگر کفران کنید، خداوند از شما بی‌نیاز است و هرگز کفران را برای بندگانش نمی پسندد؛ و اگر شکر او را بجا آورید آن را برای شما می‌پسندد! و هیچ گنهکاری گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد! سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌سازد؛ چرا که او به آنچه در سینه‌هاست آگاه است!

    خداااوکیلی چه جوری دور سر این خدا نگردیم؟

    ببین اخه دلبری هاشو!

    میگه بِبین!

    کفربگی،هییییچ تاثیری به حال من نداره،واسه خودت بده! من که خلقت کردم،وعواقب کفر رو میدونم،برات نمیپسندم!

    اما اگر شکر بگی و سپاسگزار باشی،برات میپسندم چرا؟چون اینجوری ظرف نعمتت بزرگتر میشه،من میتونم بیشتر بهت حال بدم!بیشتر بهت نعمت بدم!

    بنده ی من:چه کفر بگی،چه شکر بگی،هر فرکانسی بفرستی،نتیجه ش رو دریافت میکنی،هروضعیتی توی زندگیت داری،باعث و بانیش خودتی!

    اینم یادت نره:

    رب تو منم!برمیگردی پیش من!

    تو یک تیکه از روح منی،برای همین من میدونم تو دلت چه خبره!

    من کنارتم!من حواسم بهت هست!

    غصه نخور!سخت نگیر!دوروز دنیارو زندگی کن!

    آخرش برمیگردی بغل خودم :)

    باشه؟ :)

    ================================================================

    توحیدی ترین آتشنشان دنیا،ازت سپاسگزارم برای اشتیاقی که برای درک قرآن در من ایجاد کردی،تامل و تفکر در آیه های قرآن رو اکتسابی از سرچ های قرآنی شما یاد گرفتم واین لطفت رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.

    به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت.

    به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان.

    قلبِ فراوانِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
  3. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    داداش رسول عزیزم،سلام

    سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله به قلب روشن و‌مهربونت

    ازت سپاسگزارم که سخاوتمندانه همیشه من رو مورد مودت قلب توحیدیت قرار میدی

    ازت ممنونم برای خانواده ی قشنگی که داری

    ازت سپاسگزارم برای تربیت بینظیر دسته گل هات

    ازت ممنونم برای بال پرواز توحیدت، فاطمه ی عزیز و قشنگم

    خداوند به قلب من آگاهه چقدر دوستتون دارم،چه الگوی قشنگی برای من هستید،چقدر لذت میبرم که خداوند من رو هم مدار با شما بندگان صالحش کرده …

    داداش رسول یک تشکر دیگه هم بهت بدهکارم برای اینکه شما چشم منو به سوره ی حدید روشن کردی،زیبایی هایی که تا قبل از معرفی ایه هاش توسط شما،من ندیده بودم.

    ازت ممنونم من رو به این بهشت دعوت کردی،هر روز غرق دیدن و شنیدن و خوندن نورِ این سوره م و هربار که مست این عطر بهشتی میشم ،از خداوند تشکر میکنم که از دست شما من رو با این سوره آشنا کرد.

    از نورِ آسمون ها و‌زمین میخوام به تموم زندگیت نور بباره داداش عزیز من

    یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَىٰ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(١٢حدید)

    روزى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را ببینى که نورشان پیشاپیش و در سمت راستشان مى‌رود. در آن روز بشارتتان به بهشتهایى است که در آن نهرها روان است و در آن جاوید خواهید ماند، و این کامیابى بزرگى است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای: