سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار الهه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد عزیزم مریم جانم چقدر ازتون ممنونم که این همه مدت ما رو همراه خودتون ب زیبایی های کلورادو بردین و تمام تمرکزمون روی نکات مثبت سفر و زیبایی های طبیعت بود و ترکیب جادوییش با دوره احساس لیاقت اصلا پاییز منو ساخته. واقعا کجا میتونیم همچین سفرنامه ای پیدا کنیم که تمامِ تمامِ تمامش تمرکز بر زیبایی ها و شکرگزاری و هدایت باشه؟!

چقدر خداوند رو سپاسگزارم که منو ب این مسیر راست هدایت کرد. مصداقِ بارزِ مسیر کسانی که بهشون نعمت داده. از درون بچه ممنونم که زیبایی های این بهشت رو از دید پرنده بهمون نشون داد. 

استاد جونم مشغول شستن تراک کمپر هیولاست. چقدر این تراک کمپر جادوییه. چقدر دوست دارم لذت سفر باهاشو تجربه کنم. چقدر من رنگشو دوس دارم. استاد جونم و مریم مریم جونم، این تیکه ک داشتین ماشین رو میشستین، چقدر سرشار از حس سپاسگزاری و توحید بود. صحبتهایی که این قسمت کردین همش توحید بود. همش شکرگزاری بود. همش حال خوب بود. همش الگوی رابطه زیبا و هماهنگ و در صلح بود. همش همراهی و تفاهم و عشق واقعی بود. خدایا شکرت برای شنیدن این صحبتها.

استاد انقدر با لذت تراک کمپر رو میشورین که دلم خواست تجربش کنم. اونم تو همچین محیط طبیعی و جنگلی با شوینده های هیولا و فراوانی آب بدون نگرانی از کمبود. شیرجه زدن توی دریاچه آب شیرین چشمه رو دلم میخواد تجربش کنم. عاشقتونم که اینقدر توجهتون به زیبایی های مکان زندگیتونه و هیچوقت براتون تکراری نمیشه و همیشه ی همیشه دارین از ته دل صدق بالحسنی میکنید و هر بار در پاسخ این سیستم بی نقص سنیسره للیسری میشین. نوش جان و روحتون که بی نهایت لایقش هستید. باران رحمت که همیشه داره بر این بهشت زیبا میباره و همیشه نماد فراوانی رو جلوی چشمتون میاره و بازم سپاسگزاری و قدردانی و افزودن نعمتها. 

استاد جونم چقدر با تمرکز فوتبال بازی می کنید. واقعا چقدر خوبه که یه کاری رو انقدر با تمرکز انجام بدین. این خودش یه نوع مدیتیشن و خالی کردن ذهن از 100 هزار رشته فکری در طول روز هست. 

رابطه قشنگتون رو بی نهایت تحسین میکنم. میتونم فرکانس آرامشی که تو خونتون جاریه رو دریافت کنم..چه کِیفی داره در کنار کسی زندگی کنی که کاملا حرف همو میفهمید و با هم همفکر و همراه و هم عقیده اید. دو نفر که اول عشق ب خود و صلح درونی رو در خودشون دارن و از لبریز عشق درونشون ب هم میبخشن و این یعنی رابطه سالم و پر از صلح و عشق واقعی. این جنس از رابط رو برای خودم و تمام دوستان سایت چه مجرد و چه متاهل آرزومندم و بی صبرانه و با عشق منتظر سفرنامه پاییزیتون میمونم.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229
    548MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد کرمی» در این صفحه: 4
  1. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1250 روز

    سلامی دوباره به شما دو استاد بزگوار و تمامی دوستان عزیزم در این سایت الهی

    داشتم امشب کامنتهای بچها رو میخوندم و متوجه موضوعی شدم که دوسدارم اینجا بنویسم در موردش

    به کامنت یکی از بچها برخوردم که داشت هیکیل زیبای شما استاد عزیزو تحسین میکرد و نکته جالبش این بود که این دوست عزیزمون خانوم بود و چنان با آب و تاب از اندام شما میگفت و تحسین میکرد که به خودم اومدم و با خودم گفتم اتفاقا من خودم اولین چیزی که در این فایل دیدم اندام زیبای استاد بود و بارها به تناسب اندام شما استاد عزیز و خانوم شایسته نگاه کردم و تحسین کردم

    اما نکته جالبش این بود که نه تنها من که داشتم از هم جنس خودم تعریف میکردم(استاد عزیز) بلکه همه دوستان و حتی خانوما هم نگاهشون مثل خود من هستش و به این نتیجه رسیدم که دلیل اینکه این سریالی که در این دوره از سفر دیدیم و خیلی قشنگتر از سفرهای قبلی بود برامون در واقع نگرشی هستش که به واسطه تمرکز همه ما به زیبایی ها اتفاق افتاده و هممون نگاهمون با هم مشترک شده و دلیل نگاه زیبای ما هم همینه

    پس باید به خودمون ببالیم که داریم افسار ذهن خودمونو برعکس جامعه بدست میگیرم و واقعا جای تشکر داره از استاد بخاطر این سایت الهی

    امشب منو خواهرم داشتیم به مادرمون توی آشپزخونه کمک میکردیم و منم طبق معمول شروع کردم به صحبت کردن در مورد خواستهام و نکات مثبت روزم هر چند که اونا ساز خودشونو میزنن و بشیتر مواقع حتی باور نمیکنن اتفاقاتی که برای من افتاده و تعجب میکنن

    جریان از اینجا شروع شد که من دنبال مجوزاتی بودم برای کارم که بصورت منطقی و طبق گفته آبجیم که رفته بود صنف و پیگیر شده بود باید یکی دو ماه طول میکشید که این مجوزات من دریافت کنم ،در صورتی که من کمتر از 10 روز کل مجوزات گرفتم و مجوز من صادر شد و حتی یک مجوز اضافه هم که مربوط به آموزشگام بود هم زمان با جوازم دریافت کردم

    خواهرم ازم پرسید مجوز چیکار کردی منم لبخند روی لبم گفتم که دو تا مجوز گرفتم ،هم آموزشگاه و هم خود سالنم الان مجوز کسب داره

    با تعجب که باورش براش سخت بود میگفت اشتباه میکنی چطور ممکنه ،منم خنده کنان شروع کردم به گفتن قوانین و اینکه اتفاقا خیلی راحت همه چیز بدام اتفاق افتاده و روزی که تصمیم گرفتم مجوز دریافت کنم انگار پلن خدا جوری چیده بود که کلی از کارهای که باید میکردم از قبل انجام داده بودم و اونا هم بصورت کاملا هدایتی انجام شده بود و به همین خاطر روند گرفتن مجوز من اینقدر سریع اتفاق افتاده بود

    بطور مثال مجوز بهداشت و کارت سلامت خودش به یک هفته زمان نیاز داشت که من قبلا بخاطر درخواستهای که از خدا داشتم مامور بهداشت چندین هفته قبلش بهم گقته باید این مدرک داشته باشی و منم انجامش داده بودم یا مثلا جریان کد رهیگیرم که دقیقا همینطور اتفاق افتاده بود و همه چیز از قبل محیا بود

    میتونم تمامی این آسانی که برام در این پروسه پیش اومد رو به همین فایلهای سفر به دور آمریکا ربط بدم ،چون با دیدن این سریالها آسان شده بودم برای آسانی ها و فقط خدا میدونه توی این مدت چقدر بهم خوش گذشت و چقدر آسون همه چی دست به دست هم داد تا مجوز دریافت کنم

    قبلا عذابی بود برام که بخوام دنبال کاغذ بازی اداری برم ولی الان خیلی راحت برام اتفاق میافته و من خودم خیلی خوب درک میکنم دلیلش نگاه من دنیا ست که آسان تر شده ،زیبا تر شده ،چون میدونم همه چی رو به پیشرفت و هر کاری که الان من میکنم فقط پاسخ فرکانسهای من به این جهان ،چون خداوند از من بیشتر میخواد به خواستهام برسم ،چون اون میدونه نیاز من چیه و از تار و پود افکار من خبر داره

    این نگاها همه چیز عوض کرد و زندگی من زیباتر کرده برام

    سپاسگزار توام رب من که مرا آسان کردی برای آسانی ها ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 98 رای:
  2. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1250 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان

    پایان سفر زیبای ما بچهای عباس منشی رسید و این نشون میده حتی زیبایها هم اتمام میشه و تنها چیزی که میمونه حال خوب و موندن در احساس سپاسگزاری در هر لحظه از زندگی ماست

    استاد عزیزم یادمه قبل از اشنایی با شما چندتا سفر رفته بودم و جالبش اینجاست که هیچ لذتی ازشون نمیبردم و انگار فقط حکم رفع تکلیفی بود برای من

    یعنی موقع رفتن به مکان مورد نظر بصورت پیوسته رارنندگی میکردم تا مقصد و اصلا از زیبایهای مسیر لذتی نمیبردم و چند روزی هم که اونجا بودم انگار کل روح من درگیر کار و مشغله بود و همش بفکر برگشت بودم

    الان که بیشتر بهش دقت میکنم فقط میتونست دلیلش بندهای بود بهم متصل بود مثل بدهکار اقساط بودن

    چیزی که شما اصلا ندارید و با کمال خونسردی تا هر زمان که بخواین میتونستید بمونید و این خواسته بعد از اشنایی با شما در من بوجود اومد و منم سعی کردم دنبال اموزشهای شما باشم تا بتونم مثل شما عمل کنم

    اوایل از ساختن باور هیچی نمیفهمیدم و فقط ط.طی وار به زبان میاوردم و با همون یه ذره تلاش خداوند در اولین قدم منو به مدیتیشن هدایت کرد و آغار آرامش من از اونجا شروع شد

    صبحها زودتر بیدار میشدم و تا قبل اینکه کسی بیدار بشه شروع میکردم با خدا راز و نیاز کردن و مدیتیشن کردن

    اوایلش خیلی شخت بود ذهنمو آروم کنم ولی رفته رفته همه چی داشت بهتر میشد و کنترل ذهنم در اون ساعات اولیه اینقدر برام لذت بخش بود که وقتی چشمامو باز میکردم و طلوع صبح میدیدم همه چیز یه رنگ دیگه ای شده بود

    درختها باهام حرف میزدن حیونا زیباتر شده بودن در چشم من و از آسمون زمین فقط انرژی خدا رو دریافت میکردم

    مسیر هدایت من از آرامش درونی خودم شروع شد و انگار مدیتیشن اولین گام من در به صلح رسیدن با خودم بود

    جهاد اکبر بر علیه خودم شروع کردم و خواستهامو به خدا میگفتم اشک میریختم خودم و خدا رو یکی میدیم و الان به لطف الله بعد از گذشت دو سال هنوز در این مسیر زیبا مستمر در حال یادگیری از شما هستم و خدا میدونه تا کجا ادامه داشته باشه چون دیگه همون یه ذره شکی که به قانون داشتم دیگه برطرف شده و فقط میمونه بیشتر درکش کنم بیشتر نتیجه بگیرم

    الان دیگه چرخ زندگیم روغنکاری تر شده خودم آرامتر شدم سعی میکنم از زندگیم بیشتر لذت ببرم بجای عجله کردن

    خلاصه الان سکانس فیلم زندگی من رو دور آهسته ست و همین بودن در لحظه داره شکل زندگیمو از 37 سال گذشته متفاوت میکنه و همه اینها رو هم مدیون شما استاد عزیز هستم

    توی این سفر یک ماه شما همه چی ما دیدم از هدایت الله گرفته که پاسخ میده به نیازهای ما و اون از نیازهای ما بیشتر از هر کسی اطلاع داره

    توی این سفر آدمهای دوسداشتنی دیدم که بی هیچ انتظاری به ما کمک کردن .فراوانی ثروت دیدم و دوستانی که توی جمع مهمونیشون به علایق هم احترام میزاشتن .عروس و دامادهای رو دیدم که خیلی ساده پوش بودن انگار فقط عشق ما بینشون بود نه زرق برقای که این روزا مد شده

    خدایا سپاسگزارم ازت بخاطر همچین سایتی همچین استاد بی نظیری و همچین دوستان الهی که هیج جای دنیا نمیشد پیداشون کنی

    این داستان ادامه دارد بزودی در سفری دیگه با دو عزیز دل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1250 روز

    سلام آقا محمد عزیز و دوسداشتنی

    جالب که همه ما یه جورایی به هم وصل شدیم و حتی کامنتهای ما هم همون حس حالی که از خوندن دوستانی که گفتی بهمون انتقال داده میشه نقطه اشتراک بین ماست

    من خو دیگه کار درست اومده دستم و هر وقت افسار ذهنم از دستم خارج میشه و رامسید میره اولین ایده ای که به ذهنم میرسه خوندن کامنتهای شما دوستان عزیز

    این روزا که استاد عزیزمون کولاک کردن هر چی زیبای و هر چی ثروت به ما نشون دادن و خودم به وضوح تغییرات خودمو حس میکنم که چقدر زندگیم راحتر شده و نگام به همه چیز متفاوت تر

    واقعا جای تشکر داره از استاد عزیزمون که این سفر الهی رو از بندرعباس شروع کردن و رسالت خودشونو از اول مشخص کردن و الان دارن میوهای درختی که کاشتن به وضوح همه ما و بخصوص خود استاد میبینه و من از شما استاد عزیزم همین جا و در جواب آقا محمد عزیز که نشان مهر تایید برحرفهای منه دست شما استاد عزیز میبوسم و افتخار میکنم که شاگرد شما هستم

    سپاسگزارم ازت اقا محمد عزیز بخاطر نوشتن این کامنت زیبا که منو دست به قلم کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1250 روز

    سلام مرجان عزیز

    مفید و مختصر همه نکات برامون گفتی و نوشتی و جا داره ازت بی نهایت تشکر کنم از یاداوری این نکات

    خداوند از تمام افکار و تار و پود مغز ما خبر داره و میدونه توی ذهن ما و فرکانس ما چه خبره

    خداوند از نیازها و خواستهای ما حتی بیشتر از خودمون خبر داره و این جهانی که فقط رو به رشد و پیشرفت ما رو در جهت رسیدن به خواستهامون کمک میکنه و اون از خداشه ما به خواستهامون برسیم

    همیشه چیزهای که خداوند برای ما در نظر میگیره بزرگتر از چیزی که ما فکرشو میکنیم (من عاشق این جملت شدم )

    یه تجربه عالی دارم از این باور که دوسدارم اینجا به اشتراک بگذارمش

    یادمه یکسال پیش درخواستی از خداوند داشتم که به این صورت بود که من دوسداشتم در کار تخصصی خودم مشغول به اموزش بشم و طبق آموزشهای استاد من باید کسی که میتونم باورش کنم در اطرافم پیدا کنم و الگوی خودم کنم و اولین گام منطقی کردنش برای خودم بود به واسطه الگو پیدا کردن

    در همون اوایل درخواستم با دوستی آشنا شدم که از قبل میشناختمش و از قضا با وجود اینکه سابقه کاریش بسیار کمتر از من بود اما خیلی زود تونسته بود در زمینه آموزش موفق بشه .بعد از دیدن این دوست عزیزم خواستم منطقی شد و شروع کردم به باور سازی و تجسم که منم میتونم

    کمتر از یک هفته اتفاقات شروع شد به افتادن و آدمهای سر راه من قرار گرفتن که بطرز جادویی من تونستم چیزی که میخوام خلق کنم و نکته جالبش این بود که درخواست من فقط آموزش دادن بود ولی توی ملاقات با یکی از همکارام کلام خداوند از دهنش جاری شد و منو توی مسیری برد که نه فقط آموزش دادن بلکه داشتن یک تیم و ایجاد آکادمی برای من خیلی آسون شکل گرفت

    یعنی منی که آرزو داشتم با چندتا از هنرجوهام عکس بندازم صاحب یک آکادمی با مربیان زیاد شدم که هر کدوم از اون مربیان خودشون هنرجوهای زیادی داشتن و من مدیریت این آکادمی شدم

    از اون روز همیشه این باور با خودم تکرار میکردم که نقشهای خداوند بسیار بزرگتر از چیزی است که ما در سر خودمون میپروریم

    ممنونم ازت خانوم رفیعی دوسداشتنی و باهوش بخاطر این ذکاوت شما در پیدا کردن باورها در کلام شیوا مریم خانوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: