سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229 - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند بخشنده و مهربان

باسلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته مهربان و شما دوستان با عشق

سفر به دور آمریکا بی نظیر است

من در موقعیتی دارم این سریال رویایی رو نگاه

میکنم که هیچ امکاناتی برای سفر ندارم اما با

دیدن این فایل که مریم خانم تهیه کرده خیلی

اتفاقات درونی برای من افتاده که زبانم از گفتن

اونها عاجز و بهتر هست بگم که نمیشه همه

اتفاقات درونی ام رو بگم

اما در مجموع سفر فوق‌العاده ای بود

فقط دو تا نکته رو بگم که از درون تحولی عجیب

اتفاق افتاد و اون اینکه

1ـ واقعاً میشه اینگونه زندگی کرد ؟

2- واقعاً میشه اینگونه زندگی کرد

هر آنچه که استاد خواسته طی یک دوره تکاملی

به آن رسیده

و هر آنچه که مریم خانم هم خواسته رسیده

نکته مهمی که منو از خود بیخود کرد

قبل از اینکه استاد از خواب بیدار شه داخل تراک

کمپر رو مریم خانم با عشق و دقیق تمیز کرده و

به نوعی از تراک کمپر تشکر کرده و استاد هم با

نظافت بیرون تراک کمپر قدردانی خودش رو به

وسیله ای که حامل رفت و آمدنشان بوده رو

نشان داد

دوستان یا من خیلی احساسیم یا واقعاً این فایل

علاوه بر درس‌هایی که داشت هم گریه کردم و هم

خندیدم و صادقانه بگم با خودم گفتم مگه داریم که

خداوند به دو نفر هر آنچه که خواسته بهش بده ؟

راحت بهتون بگم هم حسادت کردم و هم تحسین

کردم زمانیکه شروع دیدن فایل کردم خودکار و

دفترم رو برداشتم تا نوت برداری کنم

و زمانی که تصاویر رو نگاه می‌کردم فقط محو

بهشتی که استاد عباس منش و مریم خانم برای

خودشون خلق کرده بودند شدم تا اون صحنه‌ای که

استاد پرید در آب و شروع به شنا کردند و صحنه‌ای

که استاد فوتبال بازی میکرد با خودم تعهداتی رو

تنظیم کردم که:

1- برم شنا کردن رو در حد عالی یاد بگیرم

2- باید فقط روی باورهام کار کنم

استاد عزیزم و مریم خانم همه چی تمام

از شما بینهایت ممنونم که با آموزش هایی که به

من دادید هم شکر گزار خداوند باشم و هم عشق

و دوست داشتن و تحسین رو جایگزین حسادت

کنم

خدایا شکرت که بهترین الگو رو برایم نازل کردی

در پناه حق شاد و سلامت و ثروتمند باشید

به نام خداوند بخشنده و مهربان

باسلام به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته مهربان

و با سلام به شما دوستان گرامی

چقدر قشنگه این فایل من برای بار دوم نگاه میکردم

باز هم ذهنم مقاومت می‌کند و میگه مگه میشه و

مگه داریم هر آنچه که بخواهی

دوستان من کاری به استاد و مریم خانم ندارم

اما اگر بجای استاد و مریم خانم دو نفر دیگه

می‌بودند و اسمش رو هم همون سریال سفر به

دور آمریکا میزاشتند آیا باوری که الان توی

دهنتون ساختین بازهم همینو تکرار می‌کردید ؟

البته همه اینها رو من برای خودم تکرار و تمرین

کردم به این نتیجه رسیدم که دیروز بعد از دیدن

این فایل و انجام بقیه کارهام به همسر عزیزم

پیشنهاد دادم که بریم پارک و خوش بگذرونیم و

اول همسرم مقاومت کرد و چون ماشین نداریم

برداشتن وسیله و لوازم سبد و فلاکس چای و …

چون دوست داشتم با همسرم به پارک برم و

تجسم سازی کنم بخاطر همین به همسرم پیشنهاد

دادم وگرنه من بعد از شکر گزاری و انتخاب فایل

یکی از کارهای روزانه ام رفتن به پارک یا طبیعت

هست خلاصه بگم که همسرم رو رازی کردم که

هیچ چیز برندارد و رفتیم سوار اتوبوس شدیم

و به نزدیک پارک که رسیدیم پیاده شدیم و قدم

زنان که می‌رفتیم به پارک برسیم همسرم به کبابی

و رستورانها نگاه میکرد و من هم صادقانه بگم

دوست داشتم هر چی که بخواد براش بخرم و

لطف خداوند گفت یک پفک بخر بخوریم و من

هم رفتم هم پفک و هم چایی گرفتم و تا اومدم

همسرم گفت چه خوب وسایل چای سنگین بود

می‌آوردیم و الان چایی هم گرفتی و اینجاش برام

مهم بود که همسرم خندید و من خدارو شکر کردم

و از خداوند خواستم که به همسرم خوش بگذره

و دقیقا گفتم شام چی میخوری گفت یک کباب به

ما بدهکاری و من فقط گفتم چشم (دوستان سخته

بری کبابی‌ها رو قیمت سوال کنی و بعد بیای به

همسرت بگی کباب هاش خوبه یا نه) یاد جمله

استاد افتادم که تو قدم اول رو بردار هدایت میشی

و از خدا کمک خواستم و هدایتم کرد به به یک

کبابی درجه یک از همه نظر و جای شما خالی خدا

خودش هم کباب برای همسرم خرید و هم جگر و

هم بستنی و خوب و خوش و خرم من و همسرم

رو رسوند به خونه با بهترین احساس

امروز هم با دقت و عشق و نوت برداری فایل رو

نگاه کردم و هدفم شکرگزاری از خداوند و استاد

و مریم خانم و دخترهای عزیزم و شما دوستان

و در انتها خداوند کارهایش را بدرستی انجام میدهد

منم که باید کارهای خداوند رو به درستی انجام بدم

بهترینها رو برایتان آرزو می‌کنم

در پناه حق شاد و سلامت و ثروتمند باشید