سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    وجیهه بانو گفته:
    مدت عضویت: 1861 روز

    با یاد تو ای لطیف

    هزاران درود به استادان عزیز و بزرگوارم

    و به دوستان خوبم

    سلاااااااااااااااامممممم به همگی ما ، بچه های سفر به دور آمریکا..

    خدا قوت ، رسیدن مون بخیر :))))))

    چه ورود با شکوهی .. خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

    عجب چشم اندازی ، مثل یک جادو ، میخکوب صفحه گوشیم شدم از این همه عظمت و زیبایی و نظم و تمیزی و طبیعت و وسعت و فراوانی و سرسبزی و آرامش و …

    وای خدایااااا سپاسگزارم برای چشمان زیبا بین دِرونِ درجه یک مان .

    سپاسگزارم برای همه انسانهای نابغه ایی که آفریدی تا زندگی را برایمان زیباتر و راحت تر کنند.

    سپاسگزارم برای همه نعمتها و الطافت و رزق هایی که بدون منت و براحتی در اختیار من قرار داده ایی..

    خوانِ کَرَم گُسترده‌یی، مهمانِ خویشَم بُرده‌یی

    خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت هشت هزار کیلومتر ما رو بردی اونور دنیا گردوندی..

    این همه زیبایی …

    این همه قشنگی…

    این همه آدمهای فوق العاده ..

    این همه تجربیات خوب به ما دادی …. و صحیح و سالم بدون این که یک خط به ماشین یا خودمون بیافته ما رو برگردوندی خونه خدایا شکرت ، سرشار از سپاسگزاری هستیم برای این سفر رؤیایی و فوق‌العاده..

    که کلی پیاده روی کردیم

    کلی قشنگی دیدیم

    کلی لذت بردیم و الان رسیدیم به این پارادایس بینظیر رؤیایی خدایا شکرت..

    این سفر باعث شد الان آدمهای دیگه ایی بشیم ،با کلی تجربیات متفاوت ، کلی بزرگ شدیم ، کلی رشد کردیم …

    از خداوند میخوام ما رو همچنان در این مسیر هدایت کنه به سمت جلو..

    واقعا سفر ادم رو میسازه ، سفر باعث میشه آدم تجربه هایی رو که شاید تو هیچ حالت دیگه ایی نداشته باشه اما تو سفر تجربه کنه …

    سفر باعث شناخت ما از همدیگه میشه..

    باعث میشه روابط مون قشنگ تر بشه …

    در سفر خیلی اتفاقات میافته که نیاز داره به همدلی و همکاری صمیمی …

    و این سفر خیلی فوق‌العاده بود چرا که باعث شد ما کلی تجربه های جدید کسب کنیم

    و باعث شناخت ما از همدیگه شد ،

    باعث شناخت جهان ، شناخت این کشور فوق‌العاده زیبا و شناخت خداوند شد..

    سفر باعث اعتماد بیشتر ما به خداوند ‌شد …

    من هر روز از خداوند میخواستم ما رو در زمان مناسب ، در مکان مناسب و میان افراد مناسب قرار بده ..

    سفر یک‌ جادویی داره که باعث میشه آدم خیلی آسان گیر بشه و همین باعث میشه آدم در رابطه با خودش ، در رابطه با جهان اطرافش خیلی در صلح قرار بگیره ،

    و همین در صلح قرار گرفتن با خود ، و همین صلح درونی خیلی کمک میکنه تا ارزش های درونی تو رشد بدی ….

    سفر خیلیییییی کمکت میکنه تا بتونی در سریعترین حالت ممکن اصل رو از فرع تشخیص بدی و تمرکزت رو بزاری روی اصل و کلااااا فرع رو ولش کنی بره و دیگه به هیچی گیر ندی و در لحظه « لحظه مقدس اکنون » زندگی کنی ..

    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن

    فردا که نیامده است فریاد مکن

    بر نامده و گذشته بنیاد مکن

    حالی خوش باش و عمر بر باد مکن

    همگی در پناه نور و عشق الهی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 76 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2098 روز

      سلام بر عزیزترینم

      تنها بانوی جهان زیبایی

      سفر گاهی دور میکند و گاه نزدیک

      ما را از خود و یا دیگری

      سفر گاهی درس دارد و گاهی درد

      و گاهی درسی از درد

      این سفر دورمان کرد

      مرا از خود و خودِ من تویی

      شادم که غمم ، غم دوری از توست و نه از خدا

      به خدا نزدیک میشوم وقتی از همه چیز دورم

      هرچند که همه چیزم تویی اما من در پیش تو خدا را یافتم

      تو کجایی تا شوم من چاکرت

      ای همه دنیای من هم آخرت

      ای بیادت هیهی و هیهای من

      روی تو در جان و هم رویای من

      فاطمه مدحست در حق زنان

      این تویی تو ، لایق کاخ جنان

      عاشقتم زلال و بی تکلف

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1861 روز

        درودی پر مهر از قلبم به قلب پر مهرت

        من عاشقتم که همیشه اینقدر زیبا مینویسی ..

        کلااااا باید دو سه باری بخونم تا آروم آروم شیرینی نوشته هاتو به کامم بریزم و مزه مزه کنم…

        ممنونم ازت عزیزدلم

        حالا نمیدونم چرا مغزم مثل این بچه شرٌ ا ، تا میخوام جمله ای رو جمع و جور کنم بنویسم هییییی این شعر رو تکرار میکنه :

        رو در و دیوار این شهر

        همش از تو یادگاره

        توی این کوچه تاریک

        منو تنها نمیذاره

        یاد حرفهای قشنگت

        که تو قلبم لونه می کرد

        یاد دلتنگی چشمات

        که منو بهونه میکرد

        میزنه آتیش به جونم

        پس کجایی مهربونم

        یاد سفر چند سال پیشمون افتادم ، وقتی این آهنگ تازه اومده بود :)))))))

        هر موقع از رانندگی خسته میشدی تو ماشین با بچه ها همخوانی میکردیم و میخندیدیم ، ماشاءالله اینقدر هماهنگ بودیم که نیاز به ضبط ماشین نبود :))))))))

        با عشق تقدیم به عشق

        در پناه نور و عشق الهی باشی فداتشم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    بنام «رب» یگانه فرمانروای هستی

    سلام و خداقوت بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ مریم شایسته عزیز و همسفران گرامی

    امروز با دیدن این تصاویر زیبای سفرنامه فصلی دیگر از زندگی را ورق زدیم و آماده می شویم برای یک سفر دیگر و رشد بیشتر. خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که بمن و همسفرانم توفیق داد تا به تعهدمان در این سفرنامه عمل کنیم و در 37 قسمتی که از ابتدای این سفرنانه (فایل 193 سفرنامه) تا کنون (فایل 229 سفرنامه) سپری کرده ایم، هر جلسه را بارها نگاه کنیم و کامنت بنویسیم. و ازین بابت به خودم و عزیزانی که همراهی کردن این موفقیت را تبریک میگم.سفری که برای استاد یکماه طول کشید ولی ما به لطف حصور در این سایت الهی 96 روز در سفر بودیم! سفرمان را در روز پنجشنبه در 19 مرداد 1402 شروع کردیم و امروز یعنی سه شنبه 23 آبانماه 1402 به پایان رساندیم و دفتر سفرنامه را بستیم. زیرا هر آغازی را پایانی است.

    امروز وقتی از خودم پرسیدم دستاورد این سفرنامه برای من چه بوده است؟ تصاویر و فیدبگ هایی در ذهنم مرور میشد که برایم تداعی گر دریافت الهامات بود. که بصورت واضح در سه مقطع برایم اتفاق افتاد که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.

    به رسم زمان مدرسه و مکتب هر گاه کتابی به پایان می رسید شروع می کردیم به دوره کردنش و من هم به رسم آنزمان میخواهم در این جلسه مروری و دوره ای داشته باشم بر 36 جلسه قبل. به همین دلیل کامنت امروز طولانی تر از کامنت های قبل خواهد بود!

    امروز که شینا رو برده بودم استخر و در محوطه استخر منتظر برگشتنش بودم نگاهم به آسمان زیبا گره خورد. آسمانی صاف و آبی کمرنگ با لایه بسیار نازکی ابر سفید.پرواز دسته جمعی پرستوها و نشستنشان روی درخت تنومند و بزرگی که از دور پیدا بود. این صحنه برایم خیلی آشنا بود! منو برد به حس غریب و دلتنگی ها و دلشوره های گاه و بی گاه این ایام! و مقایسه کردم با سکوت و زیبایی درخت ها و دمای هوای مطلوب و این آسمان قشنگ که پرستوها در آن مشغول ملق زدن و انجام حرکات موزون بودن و در مسیر برگشت نیز شینا یدسته دیگه از آنها را نشونم داد. با خودم گفتم مگه این آسمان همان آسمان نیست؟ مگه این پرستوها همان پرستوها نیستند؟ مگه این هزار رنگ شدن درختان قبلآ هم نبوده؟مگه این هوای مطبوع و این سکوت رو قبلا هم تجربه نکردم؟ پس چرا الان فقط زیبایی میبینم و بی اختیار خدا رو دارم شکر میکنم بابت این نعمت ها و زیبائی ها و قبلا (مثل خیلی های دیگه) میگفتم چقدر پائیز دلگیره!و دائمآ مضطرب بودم و استرس داشتم.و میگفتم کاش این ایام رو بذارند رو دور تند که زودتر رد بشه راحت شیم! و دیدم تفاوت این دو نتیجه متفاوت ولی در شرایط یکسان در تفاوت در دیدگاه من نهفته است. و همان صحنه و همان اتفاق برای من چقدر زیبا و قشنگ و دل انگیز است که ناخودآگاه هزار بار خدا رو شکر کردم و غرق لذت این لحظه از زندگیم شدم.همه لحظات و ایام زندگی ما همینست. هیچ روز دلگیر و غم انگیزی در جهان وجود نداره مگر اینکه ما در ذهنمان ساخته باشیمش؛ هیچ روز نحس و بدی در جهان وجود نداره مگر اینکه نوع نگاه ما به آن اینگونه برایمان بهش شکل دهد. پس همه چیز در پس نگاه توست که ببینی داری با چه عینکی دنیا را نظاره میکنی! و این نوع نگاه به زندگی هم مرهون بودن در این سایت و آگاهی های ناب آنست از جمله همسفر و هم مدار بودن با سفرنامه.

    بریم مروری بکنیم بر دفتر 36 صفحه ای سفرنامه تا همینجا هم کامنتم به اندازه کافی طولانی شده خخخ

    ==========================================================================

    1- فایل اول سفرنامه 19 مرداد 1402 در 10:33:

    ◀ خدا میدانه چقدر زیبایی قراره ببینیم، چقدر نعمت قراره ببینیم و دریافت کنیم، چقدر ظرف وجودمان بزرگتر بشه، چقدر به سمت نعمت ها و زیبائی های بیشتر هدایت بشیم و چقدر کامنت خوب و زیبا با همدیگه مرور کنیم. من که از همین لحظه دارم معجزاتشو میبینم.سفرنامه هنوز شروع نشده معجزاتش شروع شده!نکته جالب دیگه که میخوام بگم باز هم همزمانی هاست.قصدم این بود ماشینو ببرم سرویس و آماده اش کنم برای مسافرت نیمه شهریور؛ به همین دلیل فردا راهی تهرانم و الان میبینم امروز استاد فورد هیولای زیباش رو برده نمایندگی و کارواش و تراکمپر هم زین کرده برای مسافرت اونم چه مسافرتی، سفرنامه!!!

    ………………………………………………………………

    2- فایل دوم سفرنامه 21 مرداد 1402 در 07:19:

    ◀ سپاسگزاری کردن چقد عادت خوبیه که استاد یادمون دادن. چقد قبلنا سختم بود سپاسگزاری کنم،بخصوص کلامی و نوشتاری. میگفتم تو دلم( ریا نشه خدا میدونه، چه باور مزخرفی!) سپاسگزاری مریم جان از استاد برام لحظه بی نظیر این فایل بود. تو جلسه قبل گفتم سفرنامه شروع نشده، معجزاتش شروع شده! و هدیه و خبر نوید بخش به ما آماده شدن دوره احساس لیاقت است که به زودی آماده خواهد شد و قدم بعدی و دوره بعدی ما هم از همین حالا مشخص شده است. خدایا شکرت بابت هدایت هایت.استاد چقدر خوب سفر کردن رو برامون معنا کردین! سفر تجربه ناشناخته هاست؛ سفر تجربه کردن خودمان است؛ سفر شناختن بهتر و بیشتر خودمان است.سفر بدون تجربه چالش ها بی معناست! سفر بدون حل کردن تعارض ها بی معناست! سفر بدون تجربه ناشناخته ها بی معناست! سفر یعنی تو پای به راه بنه و هیچ مپرس… و در یک کلام مریم جان چه زیبا گفتن: سفر یعنی از قالب روزمرت بیای بیرون!

    ◀ دلیل اینکه میگویند آدمها رو در سفر بهتر میشه شناخت به نظرم اینه که در سفر محیط و شرایط جدیدی میشه تجربه کرد که آدمها نمی تونند از قبل سناریو یا فیلمشون رو برای شرایط یهویی آماده کنند.

    ………………………………………………………………

    3- فایل سوم سفرنامه 23 مرداد 1402 در 18:36:

    ◀ استاد قربون صورت ماه نشستت برم من ! ( اگه شینا کنارم بود میگفت مگه استاد نگفت قربون هیچکسی نرین خخخ و مجبورم میکرد پاکش کنم! اینقد آموزش های شما در بچه ها نهادینست) مررررسی مریم جان که این صحنه رو شکار کردین و مرسی از استاد که این صحنه رو حذف نکردن و ما دیدیم! اینها همه ناشی از عزت نفس بالاتون داره استاد یه کف مرتبم اینجا هر کی میخونه برای استاد و مریم جان بزنه.

    ◀ امروز دلیل نصیحت نکردن رو از دیدگاه قانون یاد گرفتم! یاد گرفتم دلیل نصیحت کردن از قصدم برای بهبود میاد و ریشه نصیحت کردن در ضعف و کاستی است! وقتی داریم کسی رو نصیحت میکنیم؛ ناخواسته تمرکزمان بر ناخواسته ها، ضعف ها و کمبود هاست! حتی اگر چنین قصدی هم نداشته باشیم! از کجا میتونیم بفهمیم؟؟ از احساس بدی که هنگام نصیحت کردن داریم! و طبق قانون احساس بد= اتفاقات بد.

    ◀ اگه میخوام به کسی کمک کنم راه حل چیه؟ اگه خیلی نتونستیم جلو خودمون رو بگیریم و احساس مسئولیت بی جایمان گل کرده بود ( زیرا ما به دلیل اینکه به فرکانس دیگران دسترسی نداریم نمیتونیم هیچ کسی رو کمک کنیم مگه اینکه خودش بخواهد) چکاری میتونیم انجام بدیم؟! جوابی که دریافت کردم اینه:به جای نصیحت کردن؛ بهش پیشنهاد بدیم!مثلا به نظرم اینکارو انجام بدی بهتر نتیجه میگیری.

    ◀ رد پایی از یک کامنت و یک تعهد: در این جلسه من تسویه کامل بدهی و اقساطم را اعلام کردم که در کامنتم مفصل در موردش صحبت کرده ام.

    ………………………………………………………………

    4- فایل پنجم سفرنامه 27 مرداد 1402 در 18:08:

    ◀ راجع به نتیجه گیری های غلط ناشی از نداشتن اطلاعات کافی منو یاد یه اصلی در مردم کشورمون انداخت که الان برام عجیبه ولی قبلآ خودمم اینجور فکر می کردم و آنهم توهم و بدبینی در هر زمینه ای است! به عینه دارم میبینم که عامه مردم حتی افراد تحصیلکرده در خصوص علت هر اتفاق و ماجرایی دقیقآ دورترین احتمال و بدبینانه ترین احتمال رو علت پشت پرده یا علت اصلی اتفاقات و حوادث تلقی می کنند! در حالی که واقعآ بارها و بارها برایم ثابت شده و الان باور دارم که مسائل به هیچ وجه پیچیده و عحیب نیستند و ساده ترین و منطقی ترین دلیل همواره علت اصلی و واقعی اتفاقات است و اصلا هیچ چیز عجیب و غریب و پیچیده ای وجود نداره ولی ذهن عامه با گره زدن آن به اتفاقات عجیب و غریب و فوق سری دوست داره خودشون رو تسلیم سرنوشت و اتفاقات جلوه بدن و با دامن زدن به چنین شایعاتی از لحاظ ذهنی لذت ببرند!!!

    ………………………………………………………………

    5- فایل ششم سفرنامه 29 مرداد 1402 در 06:25 :

    ◀ آخرین موردی که میخوام بگم و راهی محل کارم بشم همین جایزه دادن به خودمان بعد از رسیدن به اهدافمون است. اینکار استاد خیلی مهمه و برای همین به خودم یادآوریش میکنم که قدرت تحسین کردن خودمون در مسیر خواسته ها رو دست کم نگیریم! قدرت پاداش دادن به خودمان پس از رسیدن به خواسته ها و اهدافمان را دست کم نگیریم! اینکار مونور ما رو برای رسیدن به خواسته های بعدی شارژ میکنه و انگیزه ما رو زنده نگه میداره. بعنوان مثال آخرین هدف من که به تازگی محقق شده تسویه کردن قسط ها و بدهی هام بود که پس از 7 ماه محقق شد با کمک خانوادم و به همین دلیل به پاداش اینکار اینماه تصمیم گرفتم 10 روز به مسافرت برم و به خودم و همسر و دخترم قول دادم که هر چی دوست داشتند برای خودشون می تونند خرید کنند. تا لذت صبر کردن و رسیدن به خواسته زیر زبونمون بمونه و انگیزه بیشتری برای خلق خواسته های بعدی داشته باشم. دم خودمو خانوادمم گرررررم.

    ………………………………………………………………

    6- فایل هفتم سفرنامه 01 شهریور 1402 در 09:17 :

    ◀ شما و مریم جان رو تحسین میکنم که صبح زود راه افتادین و از قشنگی ها و انرژی صبحگاهی لذت میبرین. همین نکته رو اگه باز کنیم به خیلی چیزا میرسیم. همه ما در اطرافمون کسانی رو میشناسیم که وقتی مسافرت میرن تا لنگ ظهر می خوابند و استدلالشون اینه که ما اومدیم مسافرت که استراحت کنیم!

    ◀ دونکته ای که مریم جان در خصوص فری کمپ ها بیان کردند یعنی تبادل و شیر کردن تجربیات برای اینکه ان مکانها رو بهتر بشناسند. و مورد دیگه که خیلی برام درس داشت این تفکره که من میام اینجا و اونو تمیز تر و بهتر از زمانی که تحویل گرفتیم،تحویل میدیم! واقعا به همین نکته یکم فکر کنیم!

    ………………………………………………………………

    7- فایل هشتم سفرنامه 02 شهریور 1402 در 20:49:

    ◀ ایلان ماسک: اول از همه، این را درک کنید که ثروت به معنای داشتن حساب بانکی چاق نیست.«ثروت در درجه اول، توانایی خلق ثروت است».اگر فردی را دیدید که تصمیم دارد تمرین کند، چیزهای جدید بیاموزد و دائماً خود را بهبود ببخشد، بدانید که او ثروتمند است.ثروت ، اول از همه یک حالت ذهنی است!

    ………………………………………………………………

    8- فایل نهم سفرنامه 04 شهریور 1402 در 19:56:

    ◀ وقتیکه ما در سفر هستیم دقیقآ داریم خود زندگی رو تجربه می کنیم! زندگی یک سفره (نه یک مقصد) و در لحظه داره نیازهای ما پاسخ داده میشه. و واقعآ هم زندگی همینه زیرا زندگی یعنی پویایی؛ زندگی یعنی تغییر؛ زندگی یعنی حرکت؛ زندگی یعنی هر روز ناشناخته ها رو تجربه کردن؛ زندگی یعنی عدم تکرار؛ زندگی یعنی آرامش؛ زندگی یعنی در هر لحظه متوکل بودن به خدا و در هر لحظه هدایت شدن… برای همین میبینیم خیلی از بزرگان دائمآ در سفر بودن یا حتی زندگی انسان های اولیه یکجا نشینی نبوده و باور کمبود در طی سالیان سال بشر رو به سمت یکجا نشینی سوق داده و ما انتظار داریم با گوش دادن یا دیدن یک فایل یک ساعته باورهای کمبودمان از بین بره و باور فراوانیمان تقویت بشه!

    ◀ وقتی به سربالایی های زندگی از دور نگاه می کنیم، می بینیم که چقدر سخت و غیرممکن به نظر می رسند اما وقتی واردش میشیم میبینیم که آنقدر هم که فکر می کردیم سخت و پیچده و غیر قابل انجام نیست. و این الگو رو بارها و بارها در زندگی مان تجربه کرده ایم و منو یاد این بیت زیبا از عطار نیشابوری می اندازد که:تو پای به راه در نه و هیچ مپرس///خود راه بگویدت که چون باید رفت.

    ◀ چقدر این باور که استاد فرمودند در زندگی به ما کمک می کنه و نگرانی هایمان را کاهش میده و ایمانمان را تقویت می کنه که: هر چیزی و هر مسئله ای هم در آینده برایمان بوجود بیاد، راه حلشم با خودش هست! هر مسئله و اتفاقیم برام پیش بیاد، جوابش هم هست! و همه چیز راخ حل داره و اگه حالمون خوب باشه، اگه نگاهمون مثبت باشه و احساس خوبی داشته باشیم؛ همه چیز به وقتش بهمون گفته میشه و مسیر برایمان همواره نرم و روان و راحته!

    ………………………………………………………………

    9- فایل سیزدهم سفرنامه12 شهریور 1402 در 06:28 :

    ◀ وقتی که شبانه روز من 25 ساعت شد!

    ◀ درخواست نکردن یه ضعف شخصیتیه! نه یه نوع بی نیازی یا خود اتکایی یا عدم وابستگی

    ◀ دیگران از کمک کردن به من خوشحال می شوند و من با درخواست کردنم بهشون احساس ارزشمندی و لیاقت می دهم

    چقدر باور سپاسگزاری و قدردانی در استاد قویه و بارها و بارها دیدیم که برای افرادی که بدون چشمداشت برای استاد کاری انجام دادند؛ استاد چقدر ازشون تشکر کرده و قدردانشون بوده و با گرفتن هدیه و کادویی نه تنها ازشون سپاسگزاری کرده بلکه ریشه دوستی و الفت بینشان را محکم و قوی کرده و این برای من درس بزرگیه و باز میبینم که خداوند چجور داره این همزمانی ها رو مدیریت میکنه و با یه تیر چندین نشان میزنه که من میبینمشون و گرنه خدا می داند پشت پرده چه رازهایی هست… ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 84 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1648 روز

      سلام به آقا اسداله عزیز شاگرد اول کلاس و همسفرِ خوش سفر:)

      آقا این دیگه آخرِ جزوه بود، عجب کامنت باحالی چه ایده ی نابی که کل سفر رو دارین دوره میکنین

      بله دقیقاتفاوت در دیدگاه ماست و واکنش ما به اتفاقات

      واقعا از خوندن کامنتتون لذت بردم و خواستم تشکر کنم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        سلام و درود خداوند بر بانو نسیم عزیزم

        ممنونم از ابراز لطف و محبتتون نسیم جان. گاهی اوقات چنان غرق روزمرگی و محو در مسیرمان می شویم که متوجه نمی شویم چی بودیم و الان چی هستیم؛ کجا بودیم و الان کجا هستیم. گاهی لازمه به خودمان استراحتی بدیم و بایستیم و نگاهی به پشت سرمان بندازیم.بدون شک زیبائی های رو خواهیم دید که اگر بیشتر از زیبائی های پیش رویمان نباشد؛ کمتر نخواهد بود. و این دوره کردن سفرنامه برای من دیدن بیشتر این زیبا ئی ها و مسیر و پیچ و خم و زیبائی هایی بود که وقتی در حال سپری کردنشان بودم ممکن است زیاد به چشمم نیامده باشد. همواره دیدن مسیری که طی کردیم و راهی که پشت سر گذاشتیم برایمان زیباست و توان و انگیزه و نیروی ما را بر ادامه دادن مسیر بیشتر می کند. به همین دلیل تصمیم گرفتم خلاصه ای از سفرنامه ام را در دو کامنت منتشر کنم تا این راه رفته را بهتر ببینم و الهامات و نشانه هایی که دریافت کردم برایم واضح تر گردد و خداوند نیز دراین مسیر یاریم کرد و کامنتهام رو تکمیل تر کرد. ممنونم نسیم عزیز که وقت گذاشتید و کامنت اولم را مطالعه کردید . سلامتی و سعادت و نعمت و ثروت سهم زندگیتان.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
        • -
          نسیم زمانی گفته:
          مدت عضویت: 1648 روز

          سلام دوباره به آقا اسداله عزیز

          دقیقا درست میگین، دوره کردن فایل ها، آگاهی ها، موفقیت ها … خیلی به جا افتادن این آگاهی ها کمک میکنه

          این دو کامنت شما هم خیلی کمک کننده بود و بازم ازتون تشکر میکنم.

          از دعای خیلی زیبایی که آخر کامننتون نوشتین هم واقعا ممنون، چقدر به دلم نشست:)

          یه چیزی هم که الان دیدم ، یه اشتباه تایپی تو جمله ی آخر کامنت خودم :))) میخواستم بنویسم که این اتو کورکتور گوشی تبدیلش کرده به عزیزم :)))

          شب و روزتون به خیر

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1115 روز

      سلام به آقای زرگوشی عزیز

      چقدر کامنت شما حالم را خوب کرد

      چقدر عالی سفرنامه 36صفحه ای را برای ما خلاصه وار توضیح دادین و سپاسگزارم از توجه و خلاقیتتون.

      چقدر عالی از نتایجی گفتین که جا داره خیلی تحسین تون کنم .

      چقدر عالی که در کنار عشق دلتون و شینا جان زندگی خوشگل تون در حال پیشرفت های بیشتر و بالارفتن مدارتون هست .

      سرشار از نگاه خداوند باشین و درکنار خانواده گل تون سالم وشاد باشین

      ان شاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        سلام و درود خداوند بر شاعر خوش ذوق سایت عباسمنش

        همواره کامنت های شما و محمد حسن و آقا رسول و با عشق میخونم و لذت میبرم از کلام شیوا و قلم توانایتان. خواستم برای آقا رسول بنویسم فرصت نشد ان شاالله خودش کامنتو ببینه یا براش بخونین که ما با این پروفایلش بیشتر حال میکنیم و ذوق میکنیم . از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون می ترسیدیم بهش پیام بدیم از بس جدی بود (استیکر خنده اشکدار)؛ فاطمه جان روی ماه هلیسا جون و آقا محسن (بقول پاکیزه که مختصرش کرد خخخ) از طرف من ببوسید و به آقا رسولم سلام برسونید. بهترینها سهم لحظه لحظه زندگیتون.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      مهدی نامجوفر گفته:
      مدت عضویت: 1404 روز

      به نام خدا

      سلام آقای زرگوش دوست داشتنی و درود به خانواده شما دختر خوش فکر و همسر همراهتون.

      دوست من چقدر قشنگ کل سفر را برای ما باز کردین تخسین برانگیز بود دمتون گرم واقعا خوشحال شدم به خاطر دستاوردهای که در لین مدت سفر امریکا گردی به دست آوردین خداروشکرش. سپاسگزارم به خلطر نوشتن زیبا و شیواتون.

      حتما اگر در مدار شما عزیز باشم باز هم کامنت های خوشگلتون رو می خوانم با عشق و مناظر اتفاقات بیشتر معجزه آسا از طرف شما هستم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        سلام و درود خداوند بر جناب نامجوفر عزیز

        ممنونم از لطف و محبتتون آقا مهدی عزیز. خوشحالم از اینکه با عزیزانی چون شما همسفر و هم مسیر هستم و در این مسیر زیبا یاد می گیریم از همدیگه و با هم داریم رشد می کنیم. از استاد عباسمنش گرانقدر و عوامل و پشتیبانان این سایت الهی هم سپاسگزارم که این محیط و فضای بهشتی رو برایمان فراهم ساختند تا فارغ از جامعه و متفاوت از دیگران بیاموزیم و عمل کنیم. برایتان بهترینها رو آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    زهرا سادات گفته:
    مدت عضویت: 1478 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همچنین سلام به محمد حسن خانکی ی دوست داشتنی که برام یک

    الگو خوب شد من اتنا هستم پایه پنجم از خراسان جنوبی شهرستان قاینات پایتخت زعفران محمد حسن عزیز کامنت هایی می نویسی باعث شد من امید و علاقه زیادی توی این راه پیدا کنم اولین قدم من …. تقریبا چند وقت میشه که من

    دارم به قانون عمل میکنم و داخل همین چند وقت

    نسبتا نتایج خوبی داشتم من همیشه قبل از خواب یا وقت های ازادم را به فایل های شما اختصاص میدم اولین کاری که انجام می دادم هر روز توی دفترم شکرگذاری می نوشتم و همیشه بالای دفترم وحتی دفتر مشقم می نوشتم احساس خوب :اتفاقات خو ب، تأثیر بزرگی تو ذهنم ایجاد کرد هر وقت چشمم به دفترم می افتاد باعث می شد حس و حالم از این رو به اون رو بشه این کار باعث شد من تو هرکاری تمرکز به زیبایی ها و نکات مثبت کنم . همیشه در کنار خانواده شکار چی نکات مثبت بازی می کنیم

    این بازی باعث شد که من هر روز و هر روز رقابت کنم و نکات کو چک و بزرگ مثبت را پیدا کنم و هر روز برنده شوم کم کم سعی کردم این ویژگی هارا داخل مدرسه و هرجا بکار بگیرم هر روز سعی می کردم تا نکات مثبت بیشتری در خود اطرافیان معلمم و دوستانم ببینم در هر صورت از وقتی دارم ادامه میدم اتفاقاتی مثل تمدید نمایندگی 2 هفته یا رتبه برتر توی رشته هنر و شاگرد اول بودن توی کلاس تسلط توی همه کار به نحو احسنت امتیاز های بالا راستی استاد و خانم شایسته عزیز ممنونم که هر روز با فایل های زیباتون حس و حال منو برای ادامه یک روز عالی شارژ میکنید علاوه بر اینها تجربیات دیگه ای هم کسب کردم اما همه اینها رو فرصت یاری نمی کند که توضیح بدهم امیدوارم هرجا و هرکجا که هستید در پناه الله یکتا و یگانه باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 93 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1893 روز

      سلام به آتنا ی عزیز، بانوی نمونه!

      دختر عزیزم، خیلی خوشحالم، خیلی!

      وقتی کامنت شما رو خوندم، روزم به خیر شد!

      چقدر خوبه که بازی شکارچی نکات مثبت رو انجام میدید!

      من این بازی رو با دختر و پسرم که پایه سوم و پنجم هستند، شروع کردم، ولی مدتیه که یادمون میره ادامه ش رو انجام بدیم…به خاطر مشق و بازی و فیلم دیدن بچه ها.

      دخترم، تو چطور بازی رو هرشب انجام میدی و یادت نمیره بنویسی؟ من رو راهنمایی کن!

      خیلی خوشحالم دختر گلم که داری نتایج خوب و عالی میگیری! تا چشم به هم بذاری، بزرگ شدی و یک خانم موفق و خوشبخت شده ای…به امید آن روز.

      خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 3007 روز

      سلام به روی ماهت آتنای عزیز

      احسنت وهزار آفرین چقدر عالی این مسیر را شروع کردی وچه خوب به این درک رسیدی که تمام اتفاقات زندگی ما را افکار ما رقم میزنه وهمیشه مواظب افکارت واحساست هستی

      عزیز دلم چه ایده خوبی برای تمرکز بیشتر جهت خوب نگه داشتن احساست بکار بردی

      بالای دفتر مشقت نوشتی : احساس خوب = اتفاقات خوب

      واحسنت به محمدحسن جان عزیز که با نوشتن کامنتش تحول عظیمی در این مکان الهی بوجود آورد

      احسنت وهزار آفرین به توآتنای عزیز که شکارچی نکات مثبت هستی واز الان مصرانه در مسیر درست قدم بر میداری

      موفقیتها ت رو بهت تبریک میگم این حال خوب ونتایج عالی نوش جانت

      بی شک شما فرشتگان الهی هستید که به این مسیر هدایت شدید بی صبرانه هرروز منتظر خواندن کامنتت هستم

      عزیز دلم روی چون ماهت رو میبوسم

      بهترین ها نصیب قلب مهربانت

      خدا پشت وپناهت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1115 روز

      سلام به آتنا جان دوست خوبم

      خیلی ممنونم برای استاد وما کامنت نوشتی و من را شاد کردی

      چقدر خداراشکر که شما هم مثل من در دفترت شکرگزاری می نویسی و در کلاس و درس ها موفق هستی

      چه خوب با بازی کردن توجه به خوبی ها میکنی دوست خوبم.

      دوستت دارم ازطرف محمدحسن خانکی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1978 روز

      سلام عزیزم

      ممنونم که تو هم برامون نوشتی و از اتفاقات خوبی که برات افتاده گفتی

      آفرین عزیزم

      تحسینت میکنم

      ماشاالله که داری اتفاق های خوب رو برای خودت رقم میزنی

      امیدوارم که بیشتر و بیشتر کامنتهای قشنگت رو ببینم

      آفرین که توجهت به زیبایی ها و قشنگی های اطرافت هست حتی دوستات و معلمت

      منم از شما عزیزانم یاد میگیرم

      در پناه خدای مهربان باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      بهاره صرام گفته:
      مدت عضویت: 1268 روز

      سلام زهرا سادات جان عزیز ،

      چقدرررررر خوشحال شدم از خوندن پیامت ، و این دعای هروز منه که خدایا جوان ها و‌نوجوون ها رو به راه درست هدایت کن ، عزیزم واقعا بهت تبریک میگم که توی این مسیر زیبا داری حرکت میکنی هرکسی نمیتونه و لیاقت نداره جای تو باشه ، نمیدونی چقدر خدا دوست داشته که داری اینجا حرکت میکنی ،خیلی واست خوشحالم ، عزیزم همین جا بمون ، سرسخت و حرفه ای پیش برو ببین چند سال دیگه هزاران قدم از همکلاسیات جلوتری و توی مسیرت با اون هایی آشنا میشی که دقیقا مثل خودتن ، فقط سعی کن فاصله نگیری و توی همین مسیر نورانی باقی بمون ،

      موفق باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مریم پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 2059 روز

      سلام اتنای عزیزم.خیلی خوشحال میشم میبینم دخترپسرای گلم که با سن کم کامنت میزارن وچقدر قشنگ تعریف میکنن.خوش به سعادتتون که تو این فضاها از سن کم هستین چون هنوز ذهنتون پاکتره وباورها راحتتر شکل میگیره ترمز کمتری دارین یا ندارین اصلا.من هم دوتا دخترم مثل شما بااین سایت اشناهستن چندین تا کامنت گذاشتن وخیلی موفق هستن در هر زمینه ای.با همین روند ادامه بدی مطمئن هستم خیلی موفقی هرچند همین الان هم که به دنبال احساس خوبی برنده ای.برات کامنت نوشتم که نقطه ی ابی بگیری وخوشحال بشی مثل همون ستاره هایی که از معلمت میگیری وخوشحال میشی.منم دخترام وقتی کامنت مینوشتن لحظه به لحظه نگاه میکردن چندنفر بهشون رای دادن وخیلی ذوق میکردن.الان داره صدای اذان صبح میاد که برات کامنت نوشتم .راستی منم از خراسان رضویم بهم نزدیکیم اتنا جون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    رضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1781 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همه دوستانِ عزیزم در این جمعِ بهشتی و زیبا…

    بعد از دیدن این قسمت ، در حال تفکر در این نکته هستم که چقدر من خوشبختم که الگویی مثل شما و بانو شایسته ، جلوی چشمانم هستند…

    هیچ گاه جمله ی شما را در یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت فراموش نمیکنم که گفتین که

    “من بدون هیچ الگویی به چنین جایگاهی رسیده ام و الان شما الگویی مثل من را دارید”

    و زیباتر اینجا بود که گفتین که

    “اگر من الگویی مثل شما داشتم صبح تا شب او را رها نمیکردم”….

    شما برای من الگویی شدید که باور کنم که به دنبال نشانه های بهشت در این دنیا باشم…

    مگر میشود که چنین صحنه هایِ بهشتی را که دِرونِ فیلمبرداری ضبط کرده را دید و یاد بهشت نیفتاد؟؟؟!!!

    براستی که شما الگویی بسیار نیکو برای من هستید

    لَقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِیهِمۡ أُسۡوَهٌ حَسَنَهࣱ لِّمَن کَانَ یَرۡجُوا۟ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡـَٔاخِر…

    مسلما در روش آنها برای شما الگویی نیکو است ، البته برای کسی که به خدا و روز بازپسین امیدوار باشد

    [سوره الممتحنه 6]

    این مستند زندگیِ شما از سریال سفر به دور آمریکا ، برای من حکمِ عصای موسایی را دارد که به شما و مسیرتان ایمان آورم ، دقیقا مثل ساحران فرعون که با دیدن معجزه عصای موسی ، چنین ندایی سر دادند که…

    (قَالُوۤا۟ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَـٰلَمِینَ ۝  رَبِّ مُوسَىٰ وَهَـٰرُونَ) [سوره اﻷعراف 121 – 122]

    من هم میگویم که….

    “ایمان می آورم به پادشاه جهانیان ، همان پادشاهی که پادشاهِ استاد عباس منش و بانو شایسته هست”

    از خدا ایمانی میخواهم که راستین باشد و لافِ عاشقی نباشد که در یک بزنگاه ، سست شود و بنیانِ آن ایمان از هم فروپاشد…

    استاد عباس منش ، براستی که چقدر دستِ قدرتمندی برای خدا هستید تا خدا از طریق شما ، جلوه گری کند و برکت های فراوانِ خود را در این جهانِ خود گسترش دهد ، برکاتی از جنس ثروت ، روابط زیبا ، سلامتی ، احساس ارزشمندی و….

    آری ، خودِ خودِ خودشه….

    یَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَیۡدِیهِمۡ

    دستِ خدا بالاتر از همه دست هاست….

    [سوره الفتح 10]

    لایقِ دستِ قدرتمندِ خدا شدن ، دستی قدرتمند که برکت از آن جاری شود ، برکت نه ها ، برررررکت…

    دستی قدرتمند که اختیارش دستِ صاحب آن شخص نیست ، بلکه دستِ خودِ خودِ خودش است و چنین دستی لایق “وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ” شدن هست…

    و شرط لایق شدن برای چنین جایگاهی ، یک کلمه است و آن “نیستی” است ، یعنی از سر راه خدا به کنار بروی و اعتماد کنی به وجودش ، به وجودی که با گردش منظم خون در رگ هایم ، قدرت و عظمت و هدایتگری خودش را به رُخ من کشیده تا با خیال راحت به او بسپارم…

    به قول عطار عزیز…

    نیست شو تا هستیت  از پی  رسد

    تا تو هستی، هست در تو کی رسد

    دقیقا مثل داستان این سفر استاد که در قسمت ابتدایی این سفر یعنی “قسمت 193” گفتند که تصمیم داریم به کلورادو برویم ولی مهم تصمیم ما نیست بلکه تصمیم اوست ، تسلیم جریان هدایت خدایی هستیم که با نشانه هایش هدایت میکند که به اینجا برویم یا نرویم…

    و خدا را شکر که این فصل سفر هم به خوبی و خوشی تمام شد با کلی خاطرات و درس های زیبا….

    و خدا را شاکرم که از ابتدای مسیر با شما همراه بودم و در هر قسمت این سفر (البته بجز قسمت قبلی) رد پا از خودم بجای گذاشتم و دوستان جدیدی پیدا کردم ، دوستانی که هم نشینی با آنها از جنسِ خودِ خودِ بهشت است ، به قول سعدی عزیز…

    یارا بهشت صحبت یاران همدم است

    و در اینجا بابت تک تک لحظات این سفرنامه از شما و بانو شایسته سپاسگزارم….

    و هم چنین از تک تک دوستانی که با نظراتشان ، ساقی یک شراب ناب برای من بودند نیز متشکرم…

    خدایا شکرت

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 93 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1861 روز

      هزاران درد به برادر فرهیخته ام آقا رضای عزیز

      خداوند رو هزاران بار شکر که توفیق نوشتن دست داد تا از شما بنده خوب و آگاهش هم تشکر کنم…

      ممنونم برای نوشتن تک تک جملات این کامنت ارزشمند …

      ممنونم که همیشه بسیاااااااااااااااااااار بجا و فوق‌العاده کامنت هاتون رو با کلام حق ، نور باران میکنید…

      ممنونم که همیشه کامنت تون رو مزین میکنید به کلام یا شعری از بزرگان و عارفان روشن ضمیر که هنوز بعد از قرنها انرژی کلماتشون میاد و درست میشینه وسط قلب ما ..

      خدای عزیزم به اندازه عظمتت شکر که ما رو این قدر غنی و ثروتمند آفریدی الله جانم..

      چه اشاره زیبایی به برکت داشتین اونم از نوع برکت نه هاااااا … برکتتتتتتت :)

      و چه اشاره زیباتری داشتین ، به شرط لازم برای لایق شدن دریافت چنین برکتی که «نیستی» ست…

      اومدم برای این نکته ، چیزی بنویسم یاد شعر جناب حافظ عزیز افتادم که :

      قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز

      ورای حد تقریر است شرح آرزومندی

      خلاصه دیدم سکوت کنم سنگین ترم :))

      در نهایت برادر خوبم ، شاید سعادتی نباشه برای هر کامنت تون پاسخی بزارم ولی برای تک تکشون ازتون سپاسگزارم …

      در پناه نور و عشق الهی باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1253 روز

    سلامی دوباره به شما دو استاد بزگوار و تمامی دوستان عزیزم در این سایت الهی

    داشتم امشب کامنتهای بچها رو میخوندم و متوجه موضوعی شدم که دوسدارم اینجا بنویسم در موردش

    به کامنت یکی از بچها برخوردم که داشت هیکیل زیبای شما استاد عزیزو تحسین میکرد و نکته جالبش این بود که این دوست عزیزمون خانوم بود و چنان با آب و تاب از اندام شما میگفت و تحسین میکرد که به خودم اومدم و با خودم گفتم اتفاقا من خودم اولین چیزی که در این فایل دیدم اندام زیبای استاد بود و بارها به تناسب اندام شما استاد عزیز و خانوم شایسته نگاه کردم و تحسین کردم

    اما نکته جالبش این بود که نه تنها من که داشتم از هم جنس خودم تعریف میکردم(استاد عزیز) بلکه همه دوستان و حتی خانوما هم نگاهشون مثل خود من هستش و به این نتیجه رسیدم که دلیل اینکه این سریالی که در این دوره از سفر دیدیم و خیلی قشنگتر از سفرهای قبلی بود برامون در واقع نگرشی هستش که به واسطه تمرکز همه ما به زیبایی ها اتفاق افتاده و هممون نگاهمون با هم مشترک شده و دلیل نگاه زیبای ما هم همینه

    پس باید به خودمون ببالیم که داریم افسار ذهن خودمونو برعکس جامعه بدست میگیرم و واقعا جای تشکر داره از استاد بخاطر این سایت الهی

    امشب منو خواهرم داشتیم به مادرمون توی آشپزخونه کمک میکردیم و منم طبق معمول شروع کردم به صحبت کردن در مورد خواستهام و نکات مثبت روزم هر چند که اونا ساز خودشونو میزنن و بشیتر مواقع حتی باور نمیکنن اتفاقاتی که برای من افتاده و تعجب میکنن

    جریان از اینجا شروع شد که من دنبال مجوزاتی بودم برای کارم که بصورت منطقی و طبق گفته آبجیم که رفته بود صنف و پیگیر شده بود باید یکی دو ماه طول میکشید که این مجوزات من دریافت کنم ،در صورتی که من کمتر از 10 روز کل مجوزات گرفتم و مجوز من صادر شد و حتی یک مجوز اضافه هم که مربوط به آموزشگام بود هم زمان با جوازم دریافت کردم

    خواهرم ازم پرسید مجوز چیکار کردی منم لبخند روی لبم گفتم که دو تا مجوز گرفتم ،هم آموزشگاه و هم خود سالنم الان مجوز کسب داره

    با تعجب که باورش براش سخت بود میگفت اشتباه میکنی چطور ممکنه ،منم خنده کنان شروع کردم به گفتن قوانین و اینکه اتفاقا خیلی راحت همه چیز بدام اتفاق افتاده و روزی که تصمیم گرفتم مجوز دریافت کنم انگار پلن خدا جوری چیده بود که کلی از کارهای که باید میکردم از قبل انجام داده بودم و اونا هم بصورت کاملا هدایتی انجام شده بود و به همین خاطر روند گرفتن مجوز من اینقدر سریع اتفاق افتاده بود

    بطور مثال مجوز بهداشت و کارت سلامت خودش به یک هفته زمان نیاز داشت که من قبلا بخاطر درخواستهای که از خدا داشتم مامور بهداشت چندین هفته قبلش بهم گقته باید این مدرک داشته باشی و منم انجامش داده بودم یا مثلا جریان کد رهیگیرم که دقیقا همینطور اتفاق افتاده بود و همه چیز از قبل محیا بود

    میتونم تمامی این آسانی که برام در این پروسه پیش اومد رو به همین فایلهای سفر به دور آمریکا ربط بدم ،چون با دیدن این سریالها آسان شده بودم برای آسانی ها و فقط خدا میدونه توی این مدت چقدر بهم خوش گذشت و چقدر آسون همه چی دست به دست هم داد تا مجوز دریافت کنم

    قبلا عذابی بود برام که بخوام دنبال کاغذ بازی اداری برم ولی الان خیلی راحت برام اتفاق میافته و من خودم خیلی خوب درک میکنم دلیلش نگاه من دنیا ست که آسان تر شده ،زیبا تر شده ،چون میدونم همه چی رو به پیشرفت و هر کاری که الان من میکنم فقط پاسخ فرکانسهای من به این جهان ،چون خداوند از من بیشتر میخواد به خواستهام برسم ،چون اون میدونه نیاز من چیه و از تار و پود افکار من خبر داره

    این نگاها همه چیز عوض کرد و زندگی من زیباتر کرده برام

    سپاسگزار توام رب من که مرا آسان کردی برای آسانی ها ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 98 رای:
  6. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2231 روز

    با درود و سلام خدمت دو استادان عزیز و نازنینم

    و دوستان همراه در این قسمت

    استاد جان وقتی این قسمت رو دیدم که شما دارید با deron عزیزمون از پرادایس فیلمبرداری می کنید و اون چهره ی خندان تون رو دیدم که دارید بای بای می کنید نمیدؤنید چقدر خوشحال شدم بخدا از ذوقم بقول افلاطون عزیز گوشه ی لبم چسبیده بود به گوشم . خیلی خوشحال شدم .. خوش اومدید

    صفا آوردید .. بخدا این دریاچه دیگه دلش براتون تنگ شده بود .. بخدا این درختان زیبا و مرغ و خروس هامون بروانی عزیز مرمری هم دلشون براتون تنگ شده بود …

    خدایاااا چقدر این پرادایس مون قشنگه بخدا هر چی قشنگی و زیبایی و شگفتی دریاچه و رودخانه ها و نهرهای زیبا توی این سفر به دور آمریکا دیدیم یکطرف پرادایس شگفت انگیز بهشتی مون یک طرف واقعا این بهشت جادویی و رویایی هستش . عاشقشم من بخدا …

    استاد جان چقدر سبزه‌ های روی زمین پاییزی شده .. چه رنگ قرمز و نارنجی بینظیری بخدا دارم از ذوقم غش می کنم .. من عاشق این پرادایس فوق العاده مون هستم خدایااآاا شکرت خدایااآاا ممنون و سپاسگذارم که استاد عزیزمون رو داریم توی بهشت پرادایس میبینم

    استاد جان ممنون و سپاسگذارم و خدا قوت

    خانم شایسته جانم سلام به روی ماهت . قربونت برم که اینقدر برامون از دل و جون مایه گذاشتی و تمام زیبایی ها رو برامون به زبان تصاویر نشون دادی که یکی از هزاران زیبایی این فایل ها خوده خودتون که دو عزیز دلمون باشید رونق این زیبایی ها رو دو چندان کرده بود .. مرسی مرسی ممنون و سپاسگذارم که ما برو بچه های این کشتی کروز عباسمنشی رو با خودتون همسفر کردید تا در مدار بالاتری از آگاهی ها قرار بگیریم تا درکمون از این جهان هستی بیشتر بشه تا وفور و فراوانی ها رو در پول و ثروت و نعمت شادی و شادمانی و زیبایی ها و قدرت این جهان هستی بیشتر بفهمیم

    خدایااآاا ممنون و سپاسگذارم خدایا شکرت که امروز قسمت 229 سفر به دور آمریکا ست که این سری سوم یعنی از قسمت 139 شروع شده بود یعنی تقریبا از 19 مرداد ماه شروع دوباره ی سفر به دور آمریکا آغاز شده بود .. استاد جان شما گفتید سفرتون یک ماه طول کشیده ولی امروز برای من از مرداد تا بیش از نیمه های آبان ماه حدودا سه ماه شده … البته می‌دونم فایل ها با فاصله روی سایت گذاشته شده بخاطر همین سه ماه شده …

    به پایان رسید این دفتر ولی همچنان حکایت باقیست یعنی بازم سفر در پیش داریم به امید خدای مهربان و تراک کمپر آماده و مهیا است برای دیگر نقاط این سرزمین پهناور إمریکای عزیز

    تمام این قسمت ها پر از آگاهی ها هدایت ها و روابط درست و مناسب و قشنگ . روابط عاشقانه .. تضادهایی که به هدایت و روابط های قشنگ رسید .. زیبایی هایی که چشم از دیدنشون سیر نمیشد. از deron عزیزمون هم تشکر قدردانی می کنم که اینقدر زیبایی ها رو به ما نشون داد بدون اون زیبایی ها تا این اندازه گسترده نمیشد واقعا انگار از بالای فضا آسمان ها داریم ابعاد بیشتری از سطح زمین رو میبینیم خدایاااا شکرت که بلطف تکنولوژی و بلطف خانم شایسته ی عزیزم و بلطف استاد عباسمنش ثروتمند و باسخاوت مندمون به این حد از رشد و پیشرفت و آگاهی و زیبایی ها و تجربیات فوق العاده و افراد فوق العاده خوب و عالی ..هدایت شدیم خدایا شکرت ‌

    بخاطر این هششششت هزار کیلومتری که به خوبی و خوشی و سلامتی و تندرستی برگشتید خدا-اااایااااااا بی نهایت شکرت خدایاااا بغیرالحساب شکرت که این دو عزیز دلمون بسلامت به خانه و آشیونه ی پرادایس مون برگشتند خدایااآاا ممنون و سپاسگذارم

    خانم شایسته ی عزیزم دست مریزاد و خدا قوت که بعد از برگشتن از این مسافرت طولانی داخل کمپر رو مرتب و منظم و تر و تمیز کردید هر چند شما همیشه در مسافرت هم این تر و تمیزی رو انجام می‌دادید و همیشه در همه حال تر و تمیز و مرتب هستید واقعا تحسین تون می کنم. و خدا قوت .. هم چنین استاد عزیزمون هم بعد از اون رانندگی های طولانی و خستگی و پس از استراحت و خواب خوب و عالی ماشین قرمز رنگ خوشکل مون رو قشنگ شستشو دادند و صفا دادند خدا قوت استاد جان ممنون مرسی مرسی

    سفر خیلی انسان رو آبدیده تر می کنه همچنین اگر یک همسفر خوب داشته باشی و یار و یاور همدیگه باشند می توانند در همه شرایط به هم کمک کنند و همچنین سفر باعث میشه که آدم ها شناخت بیشتری نسبت بهمدیگر داشته باشند و همچنین روابط ها رو محکم تر می کنه و خاطرات قشنگی برای همدیگر می سازند تا بتوانند گفتگو های قشنگی برای هم تعریف کنند اینکه زیبایی های بیشتری رو در کنار هم ببینید و لذت بیشتری ببرند .. چقدر خوبه که در سفر زندگی مون هم همسفرهامون هم فرکانس هم باشند تا از زندگی نهایت لذت رو ببریم و تقسیم کار داشته باشیم و هر یک عملکرد و وظیفه ی خودش رو بخوبی انجام بده و کمک حال همدیگر باشند … همچنین با مسافرت کردن هم این خصوصیات رو بیشتر می تونیم لمس کنیم و لذت ببریم ‌ چقدر لذت بردم که در آخر سفر از همدیگه تشکر و قدردانی کنیم و علت تشکر و قدردانی مون رو هم بیان کنیم و این خیلی نکته ی دلگرم کننده و امید بخشی است که سبب میشه شخصیت انسان رشد بیشتری کنه و ورژن نسخه ی بهتری از خودش رو بسازه … در هر صورت سفر کردن یعنی خودشناسی و خودسازی و خداشناسی .‌ اینکه دنیای زیبامون رو از دیدگاه خداوند بتونیم ببینیم و وفور و فراوانی نعمت های این جهان هستی رو درک کنیم قدرت خداوند رو بیشتر از همیشه بفهمیم و درک کنیم خدایاااا شکرت

    نکته ای که خانم شایسته مطرح کردن این بود که سفر کردن اعتمادمون به خداوند بیشتر میشه .. واقعا نکته ی جالبی بود که ما خودمون رو بسپریم به خداوند چون خداوند بیشتر از ما به نیازهامون آگاهی داره پس به این نتیجه رسیدم که نه تنها در مسافرت بلکه در سفر زندگی مون هم باید به خداوند اعتماد کنیم و از خداوند بخواهیم که خودش هدایت مون کنه خودش نیازهامون ررو به بهترین شیوه به راحتی و به آسونی و قشنگی چیده مان کنه .

    خدایااا شکرت که باید در سفر زندگی مون هم خودمون رو از افکارهای نامناسب پاک کنیم و به اصطلاح سبک بال پیش بریم تا لذت بیشتری از زندگی مون ببریم .. واقعا وقتی بخواهیم از مسیر زندگی لذت ببریم دیگه از حاشیه ها دور میشیم و فقط اصل مطلب برامون مهم هستش و دیگر مسایل ها فرع و حاشیه است

    خدایااا شکرت ممنون و سپاسگذارم برای این فایل های بینظیر که درس ها و تجربیات و -گاهی های بینظیری رو دریافت کردیم و از خداوند می خوام که در مسیر رسیدن به اهداف و خواسته های زندگی ام منو از افکار نامناسب و حاشیه ها دور کنه تا بتونم سریعتر حرکت کنم و شاد باشم و لذت ببرم

    چه باران زیبایی چه لطافتی . چه گوهر گران بهایی چه هوای لطیفی خدایا شکرت برای این باران رحمت الهی خدایا شکرت که درخواست استادمون اجابت شد

    چه خونه ی تر تمیزی چه مبلمان چرم سفید قشنگی چه آرامش بینظیری چهTV بزرگ قشنگی چه منظره آیی چه پنجره های قدی بلند و زیبایی برای دیدن موهبت های الهی

    خدایااا سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 104 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 848 روز

      بنام خداوند جان ”

      سلام و درود فراوان بر شما خانم مهاجر سلطانی ”

      حالتون عالی و متعالی ”

      قبل از هر چیز تحسین میکنم پروفایل بسیار زیباتون ”

      اسم بسیار زیباتون ”

      از کامنت های بسیار لطیف و پراز حس خوبتون ”

      مرسی که هستید و می نویسید ”

      خداوند رو شاکرم برای وجود تون ”

      من چقدر خوشبختم”

      که دوستانی فوق العاده و بی نظیر دارم ”

      وجودتون پراز عشق ”

      بازم برامون بنویسید ”

      بهترین رویای دنیا ”

      براتون ” دنیایی به زیبایی آنچه خود ” زیبایش می دانی رو آرزو میکنم ”

      در پناه الله مهربان شاد و ثروتمند باشید “

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2231 روز

        با درود و سلام خدمت شما آقای بساطیان عزیز و مهربون

        سحرگاه زیباتون بخیریت و شادی و پر از اتفاق ها و خبرهای ثروت آفرین همراه با عشق و مهر و محبت و صفا و خیر و خوشی باشه.. خدایاااااا شکرت

        آقای بساطیان عزیز ممنون و سپاسگزارم که صبح زیبای منو زیباتر کردید نمیدؤنید چقدر خوبع که بیایی و یک عالمه کامنت بخونی و بعدش ببینی عععععععععع چراغ آبی کنار عکس پروفایلت روشن شده .. خدایاااا بغیرالحساب شکر گذارم که این چراغ آبی زیبایم در این سحرگاه پاییزی روشن و منور شده و انگار چراغ قلبم روشن شده و شاد شدم خدایااا شکرت آقای بساطیان عزیز امید دارم خداوند اون چراغ طلایی قلب تون رو منور به نور الهی خودش کنه همون چراغی که با عشق همراه هست . همون چراغی مسیر زندگی تون رو نورانی می کنه .. همون چراغی که قدم به قدم حرکت هاتون رو سرشار از قدرت ثروت بخش توانگری می کنه.. ممنون و سپاسگذارم بخاطر تحسین کردن هاتون از عکس پروفایلم و اسمم و کامنت هایم .. ممنون و سپاسگذارم برای اینکه به کامنت من هدایت شدید .. ممنون و سپاسگذارم که وقت ارزشمندتون رو برای خواند و پاسخگویی برای من گذاشتید .. مرسی مرسی برای این کامنت پر مهر و با محبتی که یک دنیا زیبایی ازش دریافت کردم خدا رو شکر گذارم منم کامنت های تاثیر گذار شما رو بارها و بارها خواندم و تحسین تون کردم ممنون و سپاسگذارم

        آقای بساطیان عزیز از ساعت 2/30 صبح سحر گاه امروز خداوند منو بیدارم کرد که بیام کامنت ها رو بخونم و تا الان داشتم با عشق کامنت ها رو می خوندم و چشمم یهویی به چراغ روشن آبی رنگ زیبایم افتاد که بلطف نگاه زیبا بین شما روشن شد چقدر کلام آخرتون زیبا بود و به دلم نشست اینکه براتون ” دنیایی به زیبایی آنچه خود ” زیبایش می دانی رو آرزو میکنم

        یک دنیا تشکر مرسی مرسی ممنون

        دیگه بعد از خواندن کامنت تحسین برانگیز شما شارژ شدم می خوام برم زیر دوش و مدیتیشن سپاسگذاری برای نعمتها از آقای نوری زاده رو گوش کنم و سپاسگذاری کنم آخع من خیلی مدیتیشن های مختلف انجام میدم . از سپاسگذاری برای سلامتی از اعضای بدن . و یا سپاسگذاری و قدردانی از داشته ها . تشکر و قدردانی از ثروت و یا دکتر برازنده و کلی مدیتیشن های عالی که از کانال تلگرام پیدا کردم خلاصه سعی می کنم فقط سپاسگذاری ها رو گوش کنم و بر زبان جاری کنم ..

        آقای بساطیان براتون بهترینها بهترین ها رو از هر سمت و سوی این جهان هستی رو آرزومندم

        روز و شبت تون بخیریت و خوبی و خوشی

        و ایام بکام تون شیرین و گوارا همراه با عشق سلامتی و تندرستی کامل و خیر و خوشی و شادی و شادمانی و کامیابی و وفور و فراوانی پول و ثروت و نعمت و برکت و آسانی ها باشه موفق و پایدار باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
        • -
          سید عظیم بساطیان گفته:
          مدت عضویت: 848 روز

          بنام خداوند جان ”

          سلام مجدد دارم خدمت خواهر و جواهر خودم ”

          رویا ”

          باورت میشه این اسمتون اینقدر انرژیش مثبته ” تا بی نهایت ”

          داستان هدایت شما رو خوندم و اشک ریختم ولی اشک شوق ”

          خودمم همونطور که توی کامنت ها نوشتم یک تضاد مالی برام اتفاق افتاد که اومدم زیر صفر و با کلی بدهی ”

          برج هشت 1400 توی تلگرام با استاد آشنا شدم ولی چون باورهای مخرب و ترس و نگرانی های بی مورد داشتم نتونستم عضو سایت بشم … چون قبل از تضاد و مشکلات مالی بسیار موفق بودم ”

          این نجوا هی میومد که نمیشه ”

          مطمئنی دوباره نمیای زیر صفر ازکجا معلومه ”

          و هزار مورد دیگه…

          خدا رو شکر بدهی ها مو پر داخت کردم و دیگه نرفتم سراغ وام ”

          انشاءالله داستان هدایت و مسیری رو که رفتم برای دوستان مینویسم ”

          خواهر گل و جواهر ناتمام رویای دوست داشتنی ”

          دنیا به زنان قوی نیاز داره ”

          دنیا به شما نیاز داره ”

          شما بی نهایتی ”

          شما فوق العاده ای ”

          سایتون برقرار باشه ”

          از خداوند متعال میخام

          در بهترین مکان و زمان و در بهترین احساسم شما رو زیارت کنم ” و از نتایج خوبمون و مسیری که رفتیم بگیم ”

          زندگیتون پراز لحظه های روشن ”

          هر چه آرزوی خوبه مال شما ”

          براتون بهترین ها رو آرزو دارم ”

          الهی ” درهای مهربانی همیشه به روی دلت باز شه ”

          الهی نسیم عشق نوازشگر لحظه هات باشه ”

          الهی ”

          هم سو بشی با کائنات ”

          خدا هرگز ما رو رها نخواهد کرد.

          عشق او بی قید و شرط است .

          ایمان به خدا اعتماد کردن است.

          خیلی خیلی دوستون دارم ”

          فرشته ی عاشق ”

          وجود نازنینت پراز لحظه های ناب و دوست داشتنی “

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
          • -
            رویا مهاجرسلطانی گفته:
            مدت عضویت: 2231 روز

            بنده هم سلام و درود مجدد دارم خدمت تون باور کنید همین الان اون پاسخگویی قبلی تون تازه خونده بودم که دوباره دیدم چراغ آبی زیبایم روشن شد فکر کردم اشتباهی شده یعنی پیش خودم گفتم . ععععع من که همین الان کامنت آقای بساطیان رو خوندم .. بعد دیدم کامنت تون نوشته هایش جدیده .. خیلی خوشحال شدم… و از خداوند سپاسگذاری کردم از شما هم تشکر قدردانی کردم

            خیلی ممنون و سپاسگذارم که به خواندن داستان هدایت من هدایت شدید . اینکه شما هم با یک تضاد مالی به این سایت و استاد عزیزمون هدایت شدید امیدوارم هر چه زودتر شما هم داستان هدایت تون رو بنویسید ‌. البته داستان هدایت نوشتن کمی زمان بر هست و همچنین در قسمت ثبتش هم چند روزی زمان می‌بره تا توسط سایت مورد قبول واقع بشه بعد انتشار داده میشه .. هر چند من کامنت های قبلی شما رو تا حدودی خوندم و تا حدودی خاطرم هست که مسیرتون چه جوری بوده در مورد تضاد مالی و چک ضمانت گذاشته بودید و حساب در گردش تون مسدود شده .. پیمانکار برق هم هستید خدا رو شکر به این مسیر هدایت شدیم که ما از بندگان خوب هدایت شدگان الهی هستیم خدا رو شکر دقیقا منم بخاطر ضمانت با سند خونه و وام زندگی مو از دست دادم ..

            خلاصه بگذریم که انگار باید این چک و لقد رو می خوردم تا بفهمم .. البته انگار باید همه چی خراب میشد تا دوبار از ریشه اساسی و بنیادی ساخته بشه..؟

            ولی آقای بساطیان عزیز الان دیگه اصلا ناراحت نیستم چون می‌دونم در این مسیر پله های رشد و پیشرفت رو محکم تر و عمیق‌تر می سازیم چون راه درست رو تشخیص می‌دیم ..البته بلطف آن تضادهای گذشته مون خداوند دستمون رو گرفت و صاف آورد گذاشت توی دستان پر برکت استاد عزیزمون … البته من بهای زیادی برای رسیدن به خودشناسی و خداشناسی پرداخت کردم که صد البته بهشت را به بهاء بدهند نه به بهانه

            خواستم تشکر و قدردانی مجدد کنم بابت کامنت پر مهر و محبت تون که سرشار عشق و مهر و محبت و نور بود .. مرسی مرسی برای تک تک نوشته هاتون

            مرسی مرسی برای تک تک آرزوها و دعاهای بینظیرتون

            مرسی مرسی برای وجود ارزشمندتون که اینجا حضور دارید

            ممنون و سپاسگذارم که اسم من موج مثبت و فرکانس خوبی داره البته منم اسمم رو خیلی دوست دارم همچنین فامیلی زیبایم رو که از مهاجر های روس هستیم البته یعنی مادر و پدررررررررر ه پدر خدا بیامرزم که به ایران مهاجرت کردند البته برای خودشون سلطانی هم بودند …هیچکدامشان رو ندیدم.. ولی همیشه با دیدن فامیلی ام احساس غرور می کنم که یک روزی منم با بهترین شرایط به بهترین جای این سرزمین پهناور کره زمین مهاجرت می کنم ..

            امید دارم که همیشه در زمان درست و مناسب و جادویی و در مکان درست و مناسب جادویی و در همزمانی های درست و مناسب جادویی و و در بهترین احساس خوب و عالی و جادویی به تمام آرزوهای فوق العاده بینظیر الهی تون هدایت شوید و و صدای خنده هاتون تا اینور و اونور جهان برسه

            ممنون و مرسی و سپاسگذارم در نور و عشق و شادمانی و موفقیت غرق باشید و بدرخشید همچون نگین انگشتر سلیمان

            ممنون و سپاس

            روز و شب تون خوش و طلایی

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
            • -
              سید عظیم بساطیان گفته:
              مدت عضویت: 848 روز

              بنام الله مهربان ”

              سلام و درود فراوان بر شما ”

              سلام بر روی ماهت ”

              دقیقا هم اسمتون زیباست و هم فامیلی تون ”

              بسیار بسیار عالی و پر انرژی ”

              چهره تونم بسیار زیباست . انشاءالله هزار ساله بشی ”

              دقیقا همین طور هستش و خداوند بارها فریاد میزد راهت اشتباهه . مسیرت درست نیست ”

              اتفاقا زمانی با استاد گرامی آشنا شدم که در مورد تسلیم میگفت ”

              او وقت فهمیدم که باید تسلیم خداوند بود ” یادمه نشستم توی اتاقم و مفصل گریه کردم ” و تعهد به خودم دادم که باید بیام بالا . خداوند رو شاکرم هدایت شدم به کارهای بزرگ . چون ثروت مهارت است . و من مهارتش رو داشتم .

              و هدایت شدم به مبالغ بالا …

              به نظر من علم و مهارت رو هیچ کس نمی تونه از آدم بگیره ”

              خانم مهاجر سلطانی نازنین و دوست داشتنی ”

              من توی خانواده ی مذهبی به دنیا اومدم یادم نمیاد نماز و روزه ام قضا رفته ولی خدا رو اونجور که باید میشناختم، متاسفانه نشناختم

              من مطمئن هستم به تمام خواسته هاتون می رسید .

              باورت میشه تمام مشکلات مقصر اصلی رو خودم میدونم نه هیچکس دیگه …

              الان دیگه به کارای گذشته میخندم و یک انسان زیبای دیگر شدم .

              خداوند رو شاکرم که با این سایت و این دوستان بهشتی آشنا شدم .

              مواظب خودت باشید .

              بازم برامون بنویسید ”

              بهترین بهترین ها رو براتون آرزو میکنم .

              اندازه اون حس قشنگ توی کامنت هاتون دوست دارم ”

              و عاشقتم ”

              سایتون برقرار

              و لطفتون مستدام “

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          سید عظیم بساطیان گفته:
          مدت عضویت: 848 روز

          بنام خداوند مینو سرشت ”

          سلام و درود فراوان بر بهترین رویای دنیا ”

          سلام بر خواهر و جواهر ارزشمند ”

          منم بی نهایت خوشحال شدم ”

          مرسی که برام نوشتی ”

          چه دعاهای قشنگی ”

          هزار برابر بیاد تو زندگیت خودت ”

          منم کامنت های زیبا ی شما رو میخونم ”

          خداوند رو شاکرم برای وجود گل شما ” خانم مهاجر سلطانی …

          منم عاشق سپاسگزاریم ”

          و صبح و شب می نویسم ” از همه چیز ”

          دعای گوی دوستانی مثل شما هستم ” در بهترین احساسم ” و همیشه به دوستان افتخار میکنم ”

          و اونا رو یک نعمت و گنج ناتمام میدونم ”

          آرزو میکنم ”

          بهترین

          معمار زندگیت باشی ”

          ستون خانه ات همه از عشق و برکت ”

          سقف خانه ات بلوری و شفاف ”

          فضای خانه ات همیشه پر از مهر باد ”

          از خداوند سپاسگزارم چون زیباست و زیبایی رو دوست داره ”

          و زیبایی مثل شما رو آفرید ”

          آسایش روح ”

          آسایش دل ”

          تقدیر بلند”

          لبخند قشنگ ”

          و هرچه لطف خداست همه رو برات آرزومندم”

          فرشته ی عاشق الله

          رویای فوق العاده و بی نظیر ”

          امضای الله مهربان پای تک تک آرزوهات ”

          بی نهایت دوست دارم و عاشقتم “

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2039 روز

    به نام هدایتگر یکتا

    این روزها که می گذرد، هر روز احساس می کنم که کسی در باد فریاد می زند….

    احساس می کنم که مرا از عمق جاده های مه آلود یک آشنای دور صدا می زند….

    بله این روزهای سفر خدای درونم رو بیشتر حس کردم، صداش رو بیشتر شنیدم. دقیقا از شروع سفر شما دو استاد عزیزم، سفر به مدار بالاتر، آسان شدن برای آسانیها، دریافت نعمتها و شادیهای بیشتر برای من هم آغاز شد.

    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

    آن شب قدر که این تازه براتم دادند

    سلااااام استااااد جانم. سلام استاد مریم جانم، عاااااشقتونم بخدا شما بی نظیرید، به اشک روانم قسم کلمه ای ندارم برای وصف خوبیهای شما و این احساس پاک و خالص سپاسگزاریم بابت حضور شما در زندگیم

    از زیبایی ها نوشتن خیلی زیباست، عقل و هوش از سرم رفته با دیدن نمای هوایی پرادایس، که تابحال از این زاویه ندیده بودمش…

    دلم نمیاد ننویسم. باید به رسم سپاسگزاری نوشت و خوند و دید و زمزمه کرد و فریادش زد.

    پروردگارا شکرت برای وعده صدقت به نیکوکاران و ایمان آورندگان.

    برای بهشت هایی که نهرها از زیر درختانش جاریست.

    برای نعمتهایی که به صابرین و متقین دادی. و بشر الصابرین

    ابرها خودشون پایین اومدن رسیدن خدمت اشرف مخلوقات. ابرها تن آسایی می کنند روی سبزی درختان.

    نارنجی و زرد بوته ها که خاک سرخ رو تزیین کرده به بوم نقاشی رنگ و بوی پاییزی بخشیده و اون روبانهای سورمه ای موازی که انگار تا ابد کشیده شدند میهمان عابرانی هستند که خدا میدونه از وسط بهشت عبور می کنند و هرکدوم به فراخور فرکانسشون به کدوم مقصد می رسند.

    تا بحال نمی دونستم دریاچه هلالی شکل و اینقدر منظمه و کلبه در نوک قوس اون کمان قرار داره بطوریکه ساکنینش حس می کنن دقیقا وسط آب قرار دارند.

    اینقدر هیجان دارم که نمیتونم نوشتنمو کنترل کنم. فقط قلبم میره روی صفحه گوشی و انگشتام میرن دنبالش.

    استاد و مریم جان از سفر گفتید.

    از پختگی بیشتر و تشکر از خدا و همسفرتون و وسایل گفتید.

    از تحسین تراک کمپر و وانت قرمز بی نظیر گفتید.

    از دلتنگی برای بهشت خانگی و دریاچه و حیوانات مزرعه گفتید.

    از سبکبال بودن و سبکبارتر شدن گفتید.

    از فراوانی نعمت گفتید و باران بارید. به درخواست شما بارید.

    هرچه گفتید گل گفتید. به جا و زیبا و گویا گفتید.

    به جان و دل پذیرفتیم و تایید و تحسین می کنیم.

    حالا بگذارید منم یه چیزی بگم….

    صد قافله دل رو همراه خودتون بردید به سفر…

    یک روز در میون چشمم منتظر روشن شدن به جمال ورق دیگری از این دفتر بود.

    با هر حرکت شما به فکر فرو می رفتم و سعی می کردم صحبتها یا کردارتون رو ترجمه کنم به موارد زندگی خودم.

    با هر زیبایی که از سفر می دیدم سعی می کردم زیبایی های زندگی خودم رو بیشتر ببینم.

    دو تا سفر کوتاه رفتم.

    در حین این سفر یک ماهه شما و سه ماهه ما، یکی از بزرگترین اتفاقات زندگیم رقم خورد: کلید خوردن نتایج فرکانسهای لیزری چندین ماهه ام و تلاشم بر تمرکز بر قانون احساس خوب=اتفاقات خوب.

    شاید اسمش این باشه که الان فقط من از یک زن خانه دار تبدیل به یه معلم روزمزد دبیرستان غیرانتفاعی شده باشم اما خدای من شاهده حسی که به خودم دارم شبیه اون زمانیه که شما در بندرعباس قوانین رو درک کرده بودید و می دونستید این شروع یک اتفاق بزرگه. من بوش رو حس می کنم استاد. من دارم لمسش می کنم. قراره برای من اتفاقات بزرگ و بزرگتر پی در پی بیفته.

    غلتکه داره هر روز روانتر و سریعتر می چرخه. حس می کنم که جنس فرکانسم، آگاهی هام، عزت نفسم، قدمهای تکاملیم و نور درون سینه ام فرق میکنه با تمام زندگی گذشته ام.

    این سفر شما به اندازه تک تک بچه های سایت هرکدوم به اندازه تک تک فرکانسها و نتایج مثبتشون شگفتی و برکت داشته. یکیش اومدن دوره احساس لیاقت به قلبهای آماده بوده.

    درسته که شما قبل از سفر آماده اش کردید ولی از دید ما این دوره با سفر اومد. من سوار اون کشتی نیستم اما مگه 12 قدم چیزی غیر از اصل و اساس قانونه؟ کشتی 12 قدم، کشتی سفرنامه، کشتی هر یک فایل ارزشمند در هر زمینه متفاوتی همه و همه دارن توی یک شاهراه در یک جهت حرکت می کنن و سوار هرکدوم باشی از بهشت عبور میکنی و به منزلهای بهشتی میرسی.

    کشتی من که داره منو به جاهای ناشناخته بی مثالی میبره که خدا فقط عالمه که بابت قرار گرفتن در اینجا چقدر ازش سپاسگزارم.

    بارها نوشتم و باز هم میگم شما به روح و ذهن من نور پاشیدید. اصلا یه قایق نورانی سوار شدم و دارم روی رنگین کمان نور سر میخورم.

    شادترم، سبکترم، حالم خوبه، امیدوارم، بزرگتر از قبلم، عاشقتر از قبلم، صبورترم، خندانترم، با فضیلت ترم، دل نازک ترم، اشک ریزترم، پرنعمت ترم، ثروتمندترم، سالمترم، اصلا انگار زیباترم. بخدا حس می کنم صورتم هم زیباتر شده. موهام نرمتر شدن، پوستم نرمتره، خوابم باکیفیت تره. انرژیم بیشتره….

    چی شده؟ چه اتفاقی برام افتاده؟ هیچی به رگ گردنم انگار نزدیکتر شدم. صداش رو یکمی نزدیکتر و واضحتر می شنوم. ساکت میشم ببینم چی میگه.

    لازمه بگم هی شاگرد خصوصی هامم دارن بیشتر میشن؟ تازه با قیمت دو برابر قبل؟

    لازمه بگم رانندگیم فوق العاده بهتر و راحت تر شده؟

    لازمه بگم بطرز جادویی مدتیه همش یه ماشین از اقوام خونه ماست که کمک ماشین خودمون استفاده می کنیم تا من همیشه ماشین زیر پام باشه؟

    لازمه بگم همسرم یه جهش خوب مالی داشته که میتونه باهاش یه ماشین واسه خودش بخره و الان دنبالشه؟

    لازمه بگم تمام شاگردام عاشقم شدن و من تنها دبیر یا حداقل تنها دبیر ریاضی هستم که هر روز در آغوش می گیرمشون و باهم رفیق هستیم؟

    خدا خودش میدونه که ازش سپاسگزارم که یاد گرفتم اعتبار همه چیز رو به خودش بدم. از استادم یاد گرفتم و بابت این درس جلوش خم میشم و دستشو می بوسم.

    استاد نازم و بانوی بهشتی، شما با هر عمل کردن به ندای قلبتون هزاران دل رو شیدا می کنید، هزاران اتفاق نیک در جهان رو سبب میشید و این امتداد اراده خداست بر غلبه نیکی ها در جهان.

    این همون آیه است که میگه کسی که در راه خدا انفاق میکنه، یا کاری رو برای وجه پروردگار و رضایتش انجام میده نیکی های اون مثل دانه گندمی زیاد میشه و گسترش پیدا میکنه که 7 خوشه میشه و هر خوشه 100 دانه میشه. و شما و سفرها و زندگیتون دقیقا مصداقش هستید:

    مَثَلُ‌ الَّذِینَ‌ یُنْفِقُونَ‌ أَمْوَالَهُمْ‌ فِی‌ سَبِیلِ‌ اللَّهِ‌ کَمَثَلِ‌ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ‌ سَبْعَ‌ سَنَابِلَ‌ فِی‌ کُلِ‌ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ‌ یُضَاعِفُ‌ لِمَنْ‌ یَشَاءُ وَ اللَّهُ‌ وَاسِعٌ‌ عَلِیمٌ‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 139 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1861 روز

      سلاااااااااااااااامممممم و هزاران سلاااااااااااااااامممممم به سعیده نازنینم

      به دوست خوبم

      به خواهرگلم

      قشنگ انرژی زلالت رو موقع خوندن کامنتت درک کردم…. حظ کردم ….. لذت بردم ….. تحسین کردم ….. قلبم باز شد …..و اشکم روان شد ….

      سعیده جانم ، خدا رو شکر برای این همه تجربه های عاشقانه ی فوق العاده ت .

      خدا رو شکر برای روغن کاری شدن چرخ زندگیت …

      خدا رو شکر برای داشتن حال خوبت …

      خدا رو شکر برای نتایج شیرین و دلچسبت …

      خدا رو شکر برای قلبت که به سمت خدا باز شده ..

      خدا رو شکر برای نور الهی که در وجودت تابیده ..

      خدا رو شکر برای ثروتی که هر روز بیش از پیش به سمتت روانه…

      خدا رو شکر برای ماشینی که انگار هدیه خداونده برات …

      خدا رو شکر برای پولی که دنبالت میاد .

      خدا رو شکر برای باز شدن دریچه های رزق و روزی و برکت به زندگیت …

      خدا رو شکر برای حال روحانی و بهشتی که از رزق های به غیرالحساب الهی هست در وجودت…

      سعیده جانم ، خواهر عزیزم ممنون که برامون نوشتی تا در این لحظه مقدس بخونم و پر بشم از امید و لطف حق ….

      خدایا غرق نعمت و الطاف توایم الحمدالله رب العالمین.

      برات بهترینها رو میخوام عزیزم ، همه لذتها و نعمتها نوش جان پر برکتت دوست قشنگم ، الهی بیشتر و بیشتر و بیشتر دریافت کنی و پر بشی از خدای مهربان و عاشق. ان شاءالله

      دوست دارم ، در پناه نور و عشق الهی باشی خواهر خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2039 روز

        به نام رب العالمینم

        درود بر آجی وجیهه شیرینم. عزیزدلم، نور خالص الهی….

        وجیهه قشنگم سلام و عشق و ارادت خدمت شما و سپاس از قلب نازنینت که بر من تابیده و وجودمو گرم کرده.

        همیشه از خوندن کامنتت لذت میبرم بخصوص وقتی اشعار مناسب حال رو می نویسی و حسابی غبطه میخورم به اینهمه فضیلت و شاعرانگیت. خوش بحال عموسید حبیب جان که گوهر گرانبهایی مثل شما رو از نزدیک زندگی میکنه و با هوای شما نفس میکشه.

        عزیزدل خواهر، جونم واست بگه اندر تغییرات مثبت زندگیم اینکه دیروز صبح ابراهیم جانم خونه نبود و واسه کاری از شب قبلش رفته بود تهران. پس ترانه رو باید میبردم مهد کودک از ساعت 7:30 صبح.

        از شب قبل ذهنشو با تعریف و تحسین مهد آماده کردم و صبح ساعت 7 از توی خواب ناز لباس پوشوندم و بغلش کردم که ببرم مهد. خوب بود و همکاری کرد تا لحظه ای که جلوی مهد ایستادم و از ماشین پیاده اش کردم.

        یه بغض بی صدا و مظلومانه ای کرد و اشکاش قطره قطره سرازیر شد طوریکه نمی تونست حرف بزنه. فقط گفت بریم خونه.

        و من…… آه امان از دل زینب…..

        به زور اشکامو کنترل کردم و نشستم و بغلش کردم. انقدر با آرامش و نوازش باهاش حرف زدم تا بالاخره کمی بهتر شد. بردمش داخل سپردمش به مربی و برگشتم ولی دلم رفته رفته داشت می رفت که آشوب بشه. قشنگ حس می کردم قلبم تو سینه چند پاره شد.

        فقط و فقط اون لحظه چیزی که آرومم کرد صدای استاد بود. همزمان که توی ماشین فایل جلسه 1 قدم 6 رو گوش میدادم که در مورد هدایت بود، با خودم حرف میزدم و می گفتم فلله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

        چندین بار تکرار کردم و گفتم خدا از من به فرزندم مهربانتره و از من بیشتر محافظ و مواظبشه.

        خدایی که هم من و هم اونو آفریده خودش قلب من و بچه ام رو آروم میکنه.

        و به تدریج آروم شدم…

        با خودم گفتم خدایا حضرت ابراهیم با چه ایمان قلبی زن و بچه رو توی بیابون تنها و بی امکانات رها کرد؟ من کجا و اون کجا؟ من که سپردمش به مهد دست مربی تو محیط امن و پر از امکانات اونم واسه 7 ساعت.

        فقط و فقط ایمان میخواد و اعتماد به ارحم الراحمین.

        برای خیلیا ممکنه این تجربه دیگه عادی شده باشه ولی برای من تازه و سخته هنوز. ولی نکته مثبتش کنترل ذهن بود که به لطف آموزشهای استادم انجام شد. الهی شکر

        وجیهه جانم روی ماهتو میبوسم و ازت بابت اینهمه دعای خیر سپاسگزارم و هزاران برابرش رو برای خودت آرزو می کنم.

        قطعا فرکانس خیرخواهیت اول به خودت برمی گرده اونم بصورت مضاعف.

        عاشقتم با یک بغل قلب قرمز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1648 روز

      سلام و ارادت فراوان به سعیده ی عزیز که آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش

      سعیده جان انقدر به وجد اومدم از نوشته ی زیبات که خط به خط داشتم تحسینت میکردم

      چقدر زیبا گفتی، واقعا صد قافله دل همراه قافله ی سفر استاد جان و مریم جان بود

      و اینکه چقدر این سفر پر بار و پر برکت بوده برای همه ی ما

      خدا رو هزار مرتبه شکر

      نتایج و دستاوردهای زیبای شما هم مبارک باشه و بیش باد

      قایق سواری رو رنگین کمان نور نوش جانت:)

      ممنون که این کامنت دلی و زیبا رو نوشتی دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2039 روز

        سلام سلام نسیم جان زیبا رو و زیبا بین عزیزم.

        عکس خندان شما و گلپسرتون منو به وجد میاره هروقت که می بینم.

        متشکرم از لطف چشمانتون. سپاسگزار شما و استاد و خداوندی هستم که ما رو کنار هم قرار داد تا از هم بیاموزیم و دلگرم بشیم.

        براتون نور و سرور آرزو می کنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3596 روز

      سعیده جانم سلام و صد سلام به شما، دوست عزیز هم فرکانسی ام

      از راه دور می بوسمت و همیشه دوستدارتون هستم.

      من که در این سفر، به دلیل متهعد بودن به بیشتر کامنت نوشتن، با شما و دوستان عزیز دیگر، بیشتر آشنا شدم و از آشنایی بیشتر و همکلام شدن، خیلی لذت می بردم.

      به شما هم حس خاصی دارم و در اغلب اوقات که به کامنت های شما هدایت می شدم، از خواندنشون خیلی لذت می برردم. الان هم تحسینتان می کنم و تبریک می گویم به خاطر جذب این همه اتفاق عااالی که لایقش بوده اید وهستید. بسیار قابل تحسین است این همه نعمت، بالخصوص داشتن حال عااااالی

      در پناه خودش باشی همیشه

      شیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2039 روز

        شیما جانم عزیزدلم سلام.

        چه عکسی بابا دمت گرم. یه خانم خوشرو و خندان کنار یه چای آتیشی فرد اعلا وسط دل یه جنگل بهشتی! چه شود!

        شیما جان شما همیشه به من لطف داشتی و خوشحالم میکنی با نوشتنت. متشکرم که اینجایی و با وجودت به این مکان مقدس انرژی بیشتری میدی.

        برات شور و اشتیاق تغییرات مثبت، دریافت هدایت بیشتر و بیشتر برای خیر و برکات الهی و سلامتی و شادی بیکران آرزو می کنم. می بوسمت رفیق جان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2098 روز

      سلام عموجان

      چه افتخاریه که عموی نازنینی چون شما باشم

      چه حال خوبیه که حال خوبتو میبینم

      میتونم تصویر قلب مهربون و بزرگ همسر نازنینت ، ابراهیم عزیز رو تو چهره روحانیش ببینم

      چقدر خدا رو شاکرم که منو مهمون این احساس عمیق و آرامش بی وصف ، تو این جمع صمیمی کرده

      شاید از دعای مادرم از اون بالاست که من هدایت شدم که تو این عالم خاک ، در فضایی بهشتی باشم

      اونم کنار بهترین بندگان خدا که هر کدومشون نوری از انوار خدان و چراغ راه من و هر کدوم الگویی شایسته برای کمک در هدایت منند.

      چقدر خوشحالم لایق چنین جمعی در این وادی مقدس شدم.

      چه معلمان بینظیری دارم

      کوچکترینشون محمد حسن خانکی عزیزه (از چنین پدر و مادری هم بعید نیست)

      زهرای 16 ساله و دختران و پسرای گل و نازنینی که مثل بچه های خودم دوسشون دارم

      خواهرا و برادران افغانم

      گاهی واقعا به خودم میبالم که خداوند چنین جایگاهی به من داده که هم فرکانس چنین بندگان صالح و عالمی هستم.

      خدایا مثل همیشه نمیتونم شکرتو کامل بجا بیارم اما

      لایکلف الا نفسه

      به اندازه توان و درکم شکر

      خدایا عاشق تو و این بنده های نازنینتم

      خدایا این برادر زاده نازنین منو غرق در نور رحمتت و لبریز از نعماتت کن

      خدایا این بانوی سعیده و سعادتمند رو به آغوش امن و پر عشق تو مسپارم

      مواظب خودشو عزیزانش باش

      آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2039 روز

        به نام عشق الله

        سلام بر دل دریایی عموحبیب جان که انوار مهر و انفاس پاک الهیش امروزمو منور کرد.

        درود بر کلام الله که از زبان شما و از دل پر از ایمانتون خارج میشه.

        درود بر حس سپاسگزاری قشنگتون که روش قدردانی رو بهتر به من یاد میده.

        درود بر عشقتون به مادر آسمانی شده که براشون دریا دریا آرامش و رحمت الهی آرزو می کنم. خدا بیامرزه اون بانوی دانا رو که چنین فرزند جوانمردی پرورش داد.

        عموحبیب جانم شما سروری، بزرگی، بزرگواری، استادی…. این منم که در محضر شما همچنان باید شاگردی کنم.

        این منم که باید منش و فرکانس و ادب و عشق و کردار شما رو با ذره بین رصد کنم و ازتون یاد بگیرم.

        چقدر خدا همه ما رو دوست داشته که وارد مدار استاد عباسمنش کرده و یک خانواده با هم تشکیل دادیم.

        عموجان باور کنید زنگ تفریح دوم بود که از صبح شاید برای بار دهم سایت رو چک کردم و در زمانیکه اصلا انتظارشو نداشتم برکت و رزق امروزم از طریق پیام زیبای شما نصیبم شد. گل از گلم شکفت و دیگه گوشهام نسبت به صدای همکاران و اتفاقات اطرافم کر شد.

        الهی شکر تو مدرسه کارهای واجبتری برای انجام و حرفهای مهمتری برای شنیدن دارم و حتی اگه مجبور به شنیدن حرفهای ناامیدکننده و غیرتوحیدی بعضی همکاران باشم، قلبم از اون زیر میگه نگران نباش مهم اینه که حرفاشون رو قبول نداری و برات مهم نیست، بذار بگن تا خسته بشن. تو کار خودتو بکن.

        قلبم به راحتی فرق اصل رو از فرع تشخیص میده و به سمتی میره که حالمو خوب نگه داره. به استادم تبریک میگم که این آموزش رو به بهترین شکل به ما دانشجوها دادن و فکر کنم توی این مورد بد نباشم.

        از بچه های خوب سایت گفتید و حس و حال بی نظیری که از این جمع می گیریم. به لطف پروردگار و تلاشهای آگاهانه استاد عباسمنش انقدر اینجا دوستان خوب و هم مدار و دانشمند دارم که نیازی به شنیدن ناشکریهای اطرافیان ندارم.

        از همسرم گفتید. بله ابراهیم عزیزم یکی از خوشقلبترین و مهربانترین و مودبترین مردان روزگاره. الهی صد هزار مرتبه شکر برای وجودش.

        خیلی خیلی خیلی زیاد ازتون سپاسگزارم بابت اینهمه دعای خوب که در حقم کردید. هزاران برابرش رو برای خودتون از رب العالمین درخواست می کنم.

        غرق در نور و آرامش الهی باشید. سرشار از عشق و شادی و تندرستی. و البته رزق مادی و معنوی بی حساب.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فاطمه بهرامیان گفته:
      مدت عضویت: 787 روز

      سلام به سعیده عزیزم

      امشب وقتی کامنت ها رو می خوندم دستم خورد به پروفایلت وداستان زندگیت باز شد اول اومدم ببندم وبرگردم به کامنت ها ولی یه چیزی بهم گفت حتما حکمتی بود که دستت رفت روی پروفایل سعیده جان این اولین بار بود اسمتون رو خونده بودم چقدر زیبا نوشته بودید اومدم کامنت هاتون رو هم بخونم واین کامنت اشکم رو دراورد چند روزی هست حس می کنم دور شدم از حال وهوای سایت ولی با خوندن کامنتت فهمیدم من خدارو دوباره گم کردم فکر کردم فقط نوشتن وگوش دادن بهم کمک می کنه شما بهم گفتید برگردم به خدا وهر لحظه ازش بپرسم چشمام پر اشک شده تحسینت می کنم برای این کامنت ها وتبریک می گم برای اینکه تونستی خودت رو پیدا کنی به آرامش برسی برات آرزوی توحید بیشتر اسایش بیشتر وثروت وخوشبختی بیشتر می کنم تو دستی از خدا شدی برای آرامش دلم امشب کامنتت وداستان زندگیت بهم آرامش داد .

      ازت متشکرم عزیزم .

      در پناه خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2039 روز

        سلام و عشق فراوان خدمت دوست خوبم فاطمه جان.

        عزیزدلم بی نهایت ازت سپاسگزارم که با فرکانس پاک و خالصت روحمو جلا دادی و باعث شدی خودمم برگردم و داستانم رو دوباره بخونم.

        هدایت خداوند به هر طریقی ممکنه برای دلهای آماده از راه برسه. خوشحالم که ایندفعه از طریق حس و حال من این اتفاق افتاده.

        شما حتما خودت خواسته بودی که در مسیر هدایت قرار بگیری و خداوند سریع الاجابه پاسخ رو فرستاد. اشک چشمهات غنیمته و نشون دهنده درست بودن مسیره. نوش جونت این حال خوب عزیزم.

        برات عشق الهی و ایمان و تندرستی آرزو می کنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      اسمان گفته:
      مدت عضویت: 1093 روز

      سلام عزیزم، چه زیبا توصیف این زیبایی ها رو نمودین،و حروف کلمات کلام شما،چه زیبا در غالب این توصیف چفت شدن،من که خیلی به وجد آمدم با کامنت شما چون خیییییلی کامل وپر نغز بودن.ونیاز میبینم چندین بار از نو خوانده شود ویا حتی دفتر زیبا برداری قلم به دست اونو بنویسی ،چون این کلمات گهر بار از جای بسیار زیبا واز اسمان انوار الهی بر زبان شما جاری شده،ومن بینهایت برا این لحظه از خداوند سپاسگزارم که هدایت شدم به این کامن،من الله توفیق،ایدکم الله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2039 روز

        درود به شما آسمان عزیز

        خوشحالم که دوست خوبی مثل شما رو در کنارم دارم. برای قلب مهربان و بخشنده تون. برای نوری که به قلبتون از جانب پروردگار تابیده شده و اون رو منعکس کردید.

        متشکرم برای این لطف و محبتتون که فرمودید باید این عبارات رو در دفتر زیبایی نوشت.

        خداوند حکیم خودش نگهبانانی قرار داده که تمام اعمال ما رو در دفتر محفوظی ثبت میکنه.

        اثر تمام رفتار و گفتار و پندار ما در جهان ثبت و ضبط میشه و ما نتیجش رو بصورت عینی در زندگیمون داریم لمس می کنیم.

        همین که عزیزی مثل شما برام نوشته یعنی نتیجه فرکانس درستمو دریافت کردم و بابتش سپاسگزارم.

        سرشار از آرامش و غرق در نعمت و برکت باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1865 روز

      سلام سعیده جان بنده متوکل خدا

      بهت تبریک میگم برای افزایش درآمد همسرت بهت تبریک میگم برای تمرکز لیزری که روی احساس خوب مساوی اتفاق خوب گذاشتی برای این که چرخ های زندگیت رون تر شده بهت تبریک میگم برای معلم شدنت برای افزایش شاگردای خصوصیت برای ماشین زیرپات بهت تبریک میگم برای تمام اتفاقات خوب زندگیت. سعیده جان اونجایی که گفتی از خونه داری رسیدی به معلمی و شاید برای دیگران بزرگ نباشه اما خودت خوب میدونی که مدارت عوض شده و ظرف وجودت بزرگ تر نشانه خدا بودی برام که مریم از سردرگمی رسیدی به کارآموزی در نویسندگی و الان داری روی رفع اشکالات کار میکنی داری آماده میشی در بهترین حالت برای کسب و کار خودت خداجون خوب دارا هدایتت میکنه ادامه بده تایید کن جایگاه الانت رو تعهدات بشی به سمت زیبایی و نعمت بیشتر . متشکرم دستای دوست داشتنی خدا .

      انشالله خبرهای خوب دیگه از رفتن به مدارهای بالاتر و دریافت نعمت های بیشتر بشنوم

      هرجا هستی شاد و پیروز و سربلند باشی دست حق نگهدارت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2039 روز

        سلام به وجود نازنینت مریم جان عزیزم.

        متشکرم از اینهمه لطف و زیبایی که به سمتم روانه کردی و اول صبحی نور به زندگیم پاشیدی.

        منم بهت تبریک میگم بابت نویسنده شدنت، بخاطر دیدن تغییر مدار و رشد کردنت، برای سپاسگزار بودنت و برای احساس خوبت.

        شما لیاقتش رو داری و قطعا به جایگاه بسیار بالاتری دست خواهی یافت، چون خدا به ما وعده داده که بهشت از آن مومنین و صابرینه. نعمت به غیر حساب روزی کسانیه که با عشق از پروردگار درخواست می کنند و نه غمی دارند و نه ترسی.

        الهی شکر که هدایت پروردگار ما رو به هم نزدیک کرد تا کمک حال هم بشیم.

        برات بهترین ها رو آرزو می کنم عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مریم پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 2059 روز

      سلام سعیده ی عزیزم.خوش به حال اونهایی که معلمشون شما باشین.چه قدر زیبا وبااحساس مینویسین هم اینجا هم در 12قدم که از کامنتهاتون کلی لذت میبرم.اتفاقا امروز جلسه 7قدم چهار بودم که کامنت شما رو هم خوندم فوق العاده بود .یه تشکر ویژه ازتون دارم که دست به قلم میشین وما رو مستفیذ میکنید از کلام زیباتون.وتبریک میگم که مشغول تدریس شدین که تازه شروع کاره وخدامیدونه با این جدیتی که روخودت دا ری کار میکنی به کجاها برسی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2039 روز

        سلام مریم جانم. عزیزدلم خوش اومدی به صفحه قلب من. متشکرم از توجه و ابراز محبتت. چقدر خوشحالم کردی با این مهر و صفایی که با خودت آوردی.

        مریم جان خدا رو شاهد می گیرم از وقتی کمی مدارم تغییر کرد و سعی کردم برای خدا و دل خودم بنویسم احساس می کنم دوستان بیشتری دارم. عزت الهی بین مردم در گرو فروتن شدن و خضوع بیشتر در پیشگاه پروردگاره.

        قبلا که روحم مثل الان زیاد گره محکمی به ریسمان الهی نداشت همش نگران نظر دیگران و تاییدشون بودم. ولی الان شاید فقط یک نیم درجه بهتر از قبل شده باشم اما نتایجش فوق العاده است. انگار که من با حرکت لاک پشتی یک قدم به سمت شاهراه صراط المستقیم حرکت کردم ولی خدا 100 قدم شاهراه را به سمت من هل داده.

        فقط از زمانیکه دستامو به نشانه تسلیم بالا بردم و فقط تاکید می کنم کمی بهتر از قبل و ذره ای قدرشناستر شدم.

        الهی شکر که شما هستید و من از با شما بودن لذت میبرم دوست خوبم. براتون خیر و برکت و نور آرزو می کنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ ۚ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

    این داستان به حقیقت سخن حق است، و جز آن خدای یکتا خدایی نیست، و همانا خداست که (بر همه کار) توانا و (به حقایق) داناست.

    فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ

    پس اگر روی از حق بگردانند،خدا از مفسدان آگاه است.

    قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

    بگو: اى اهل کتاب، بیایید از آن کلمه‌اى که پذیرفته ما و شماست پیروى کنیم: آنکه جز خداى را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم و بعضى از ما بعضى دیگر را سواى خدا به پرستش نگیرد. اگر آنان رویگردان شدند بگو: شاهد باشید که ما مسلمان هستیم.

    =======================================================================================

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم،سلام به استاد شایسته،سلام به همسفر های بهشتی در آخرین قسمت فعلی سریال سفر به دور آمریکا…

    HOME…SWEET…HOME….

    استاد شما اگرکل دنیارو هم بگردی و ته تموم زیبایی هارم ببینی و سخاوتمندانه با ما به اشتراک بزاری…ته ته ته تموم قشنگی،به اندازه ده درصد پرادایس زیبا نیست ….چرا…؟چون اینجا دقیقا بهشته …مگ داریم از بهشت زیباتر ؟

    معنی مصدری این آیه برای من دقیقا شمائید و این ملک پرادایس….

    وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

    و کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده ده که بهشت هایی ویژه آنان است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است؛ هرگاه از آن بهشت ها ثمره ای به آنان دهند، گویند: این همان است که از پیشْ روزیِ ما نمودند، و از ثمرات گوناگون که شبیهِ هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا برای ایشان همسرانی پاکیزه [از هر آلودگی] است؛ و در آن بهشت ها جاودانه اند.

    بدون فوت وقت،میرم برای شروع صلات خودم و نوشتن عظمت قدرت و عشق خداوند،حقانیت قوانین جهان و آموزش های استادعزیزم

    خدای عزیز و شیرین و دلبر و قدرتمندم،سفر چندماهه ما به اتمام رسید و من در آخرین قسمت سفرنامه میخوام از سالی که گذشت بنویسم،صلات سنگینیه و اگر کمکم نکنی و از هدایت خودت به من نبخشی،من قطعا از پسش برنمیام.

    رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ

    «پروردگارا، من به هر خیرى که سویم بفرستى سخت نیازمندم.»

    =======================================================================================

    روزها فکر من این است و همه شب سخنم

    که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

    از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

    به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

    مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

    یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

    هشت آبان ماه 1401

    تمرین فصل اول کتاب رویاها

    دومین آرزو:

    یک رابطه ی عاشقانه،سراسر آرامش،صلح و احترام بدون قضاوت،بدون چشم داشت،رابطه با فردی که شبیه به اعتقاداتم،که هم پای من است و در موفقیت های بیشتر مادی و معنوی همراه است

    یک سال پیش،درحالیکه تحت آموزش های دوازده قدم بودم و رابطه ی عاطفی ام هیچ ربطی به گذشته نداشت و از مرز طلاق به خط استیبل و آرامی رسیده بود،بعد از خوندن کتاب رویاها،درخواست خودم رو برای خداوند با همین جملات نوشتم.

    کمتر از چندروز بعد،یک بحث و دعوای ناخواسته ی شدیدی بین ما اتفاق افتاد که من رو یاد آگاهی های جلسه 4،قدم 5 انداخت:

    وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

    و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، وبسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدامی داند و شما نمی دانید.

    پس با حفظ آرامش،آماده ی دریافت جریان هدایت شدم،با پیگیری نشانه ها،فهمیدم خداوند از من ایمان میخواد،واضح و روشن بهم گفت حاضری وقتی هیچ اثری از انتقالی به شهرت نداری،بچه هات رو بفرستی؟

    درحالیکه بارها و بارها،خواهش پدرومادر رو مبنی بر فرستادن بچه ها پیششون رد کرده بودم،به خدا گفتم من قدم در راهی گذاشتم که ابراهیمت بنا کرده،من برای رسیدن به توحید آماده هر پرداخت بهایی هستم،درحالیکه هیچ خبری از آینده نداشتم،وسط سال تحصیلی پیش دبستانی،پرونده ی نیلاونیکا رو از مدرسه تحویل گرفتم و با قلب روشن و اشک های پنهان،اونهارو اول به خدا و بعد به دستان خدا،پدرومادرم سپردم و برگشتم.

    من سمت خودم رو به درستی انجام دادم و خداوند مثل همیشه به بهترین نحو ممکن،پازل هارو چید.

    درحالیکه سال ها بود که حتی ورود به سامانه ی نقل و انتقالات،برام غیر ممکن بود،دستان خداوند اومدند،بدون اینکه من دست به کیبورد کامپیوتربزنم،درخواست ماموریت من به گرگان رو توی سیستم ثبت کردند.

    درحالیکه سال ها قبل،من درحال بنر چسبوندن به دیوار بیمارستان های گرگان بودم که کسی حاضر به جابه جایی هست؟

    یک روز سرحال وسرخوش وارد حیاط بیمارستان شدم و دیدم یک نیرو از نزدیکترین بیمارستان به خانه ی پدریم،دم در نگهبانی بنر زده،کسی نمیخواد بره گرگان من باهاش جابه جا شم…؟

    وخدا برای من هم ثبت درخواست ماموریت شد و هم جایگزین …

    نامه ی درخواست من،منتظر مطرح شدن در کمیته ی بیمارستان بود،درحالیکه من پرستار رسمی بودم و جایگزین اعلام شده کمک بهیار قراردادی …

    تموم اون روزها،عالم و آدم گفتند امکان نداره با همچین جابه جایی موافقت بشه و من فقط لبخند زدم و در قلبم تکرار کردم،خدا ماموریت رو ثبت کرد،خدا جایگزین من شد،من نگران حرف های شما نیستم!

    زمستان از راه رسید و جریان هدایت دوباره از من خواست درخواست مرخصی سه ماهه بودم،و من نمیفهمیدم چرا این رو ازم میخواد،ولی میدونستم باید تسلیم باشم،پس فردا صبح درخواست کتبی من برای دریافت سه ماه مرخصی روی میز مسئولم بود،درحالیکه کسی باور نمیکرد،با کمی تغییر در میزان مرخصی،با درخواست من موافقت شد.

    همزمان در کمال ناباوری تمامی پرسنل بیمارستان،درخواست جابه جایی من توسط کمیته موافقت شد و جهت طرح در دانشگاه اصلی ارسال شد.

    داشتن مرخصی 3 ماهه،آزادی زمانی اهدایی کائنات در برابر اراده و پشتکار من بود،همان قولی که استاد در دوره ی راهنمای عملی داده بود.

    تمرکز لیزری من در این آزادی زمانی روی دوره ها،همزمان شروع دوره ی قانون سلامتی،برای اولین بار من رو هم مدار با لانچ دوره ی شیوه حل مسئله کرد …

    آموزش های بینظیر استاد عباسمنش،سوالات خودشناسی ارزشمند استاد شایسته،به من فهموند که من درحال تلاش برای کشت شالیزار در کویرم….اما من هنوز شرک داشتم،هنوز وابستگی داشتم و بجای حل بزرگترین مسئله حال حاضر،تصمیم به پاک کردن خود مسئله گرفتم.

    نرفتن در دل ترس ها و ادامه دادن به روش قبل و تلاش برای شالیزار کردن کویر از سمت من ادامه داشت.

    نتیجه ترمز های ذهنی من،برگشت خوردن درخواست ماموریت من و عدم موافقت دانشگاه برای هم تراز نبودن جایگزین اعلام شد.

    درحالیکه هنوز درک واضحی از نمودِ بیرونی ترمز های ذهنی نداشتم،تصمیم به اجرای الخیر فی ما وقع گرفتم،بچه هارو پیش خودم برگردوندم و برای کلاس اول ثبت نامشون کردم.

    اردیبهشت ماه از راه رسید،و من همچنان مسرانه روی خودم کار میکردم،کلام استاد برحق بود،حتی اگر متوجه جریان هدایت نشی،خدا بیخیالت نمیشه،تا وقتی به خدا متصلی و ازش درخواست کمک میکنی،اون همواره مسیر رو بهت نشون میده،حتی اگر جاده رو برعکس رفته باشی.

    تموم شدن ماه اردیبهشت،مصادف شدن با تضاد عاطفی دوباره،وقایع آبان ماه دوباره تکرار شد.

    سعیده سرگردان و متحیر و گیج…

    نشانه ی روزانه:دوره ارزش تضاد،مسائل دلیل اصلی پیشرفت

    یکبار دیگه خداوند من رو هدایت کرد و از گمراهی نجات داد.

    من طبق آگاهی های دوره ارزش تضاد،دوباره شروع کردم به نوشتن درخواست های خودم از شریک عاطفی.

    شروع خرداد ماه و آگاهی های با ارزش دانلودی با ارزش دوره کشف قوانین:

    نشانه ها از چپ و راست رسید و جریان هدایت به وضوح دستور برداشتن ترمز ها و رها کردن کویر رو داد.

    خدا گفت آماده ی یک عشق بازی دیگه هستی…؟

    گفتم آماده و تسلیمم،گردنم از مو باریکتر…

    گفت:پرونده ی بچه ها رو بگیر و یکبار دیگه بفرستشون گرگان

    گفتم:آخه انتقالی برگشت خورده،من جایگزین ندارم،بچه ها کلاس اولی ان!

    گفت:کاری که میگم رو بکن.

    گفتم چشم.

    یکبار دیگه بچه ها و پرونده ها تحویل پدرومادرم دادم و شروع کردم برای تمرکز روی دوره ها و برداشتن ترمز ها …

    دستان خداوند اومدند و گفتند توی سایت دانشگاه درخواست ملاقات حضوری برای رییس دانشگاه بفرست و حضوری برو و شرایطت رو توضیح بده،تشکر کردم و از خداوند طلب هدایت کردم و که هروقت لازم هست این کار رو بکنم.

    19 تیرماه

    ساعت 12 شب

    جریان هدایت واضح و صریح گفت همین الان برو و توی سایت درخواست ملاقات حضوری بده،متن درخواست رو با کمک خودش نوشتم و توی 3 خط شرایطم رو توضیح دادم.

    طبق قواعد وقانون،این یک درخواست ملاقات حضوری با ریاست بود،باید توسط منشی رییس بررسی میشدو تایم ملاقات با رییس به من اطلاع داده میشد.

    اما استاد به من توحید رو آموزش داده بود.

    آدم ها همه به یک اندازه قدرت دارند؛قدرتشون صفره،قدرت دست خداست

    صبح 20 تیرماه 1402

    طی تماس تلفنی منشی رئیس در کمال احترام و ادب:

    خانم شهریاری عزیز،ریاست با انتقالی شما،بدون جایگزین موافقت کرده،حتی نیاز به ملاقات حضوری نیست.از سامانه ی نقل و انتقالات پیگیر کارتون باشید.

    وسجده ی شکر من از عظمت قدرت خداوند،از حقانیت آموزش های استاد و قوانین برحق خداوند…

    کارهای اداری این انتقالی،از تیرماه تا آبان ماه طول کشید.

    نه به دلیل لزوم طول کشیدن این مسیر

    برای رشد شخصیت توحیدی سعیده

    برای یاد گرفتن اجرای توحید در عمل

    برای کم نیاوردن در برابر تمسخر دیگران

    برای برداشتن دونه دونه ترمز و وزنه های وصل به پا

    برای تمرکز روی آگاهی های دوره عشق و مودت

    برای تقویت جسارت تغییر کردن

    برای سنگین شدن وزنه ی ایمان

    مسیری که من رو رشد داد،پروبال بخشید و از من شخصیت توحیدی تر ساخت.

    چه انسان های بینظیری در این مسیر دست خداوند شدند و بالِ پرواز توحیدی من شدند.

    چه درس هایی من از قانون گرفتم و ایمانم پررنگ تر شد.

    استادعزیز و دلبرم،استاد ابراهیم نشانم،پیامبر زندگی من

    پایان سفر شما،مصادف شد با شروع یک زندگی جدید،شروع مهاجرت صغری من:

    من مهاجرت کردم از یک بیمارستان کوچیک به یک مرکز درمانی بزرگ

    از 8 سال پرستاری ویژه،به مسیر جدیدی در پرستاری و شروع آموزش

    از خونه ی شخصی و مستقل،به یک اتاق سی متری تو خونه ی مادربزرگ

    از یک زندگی مشترک 11 ساله،به تنهایی دلچسب توحیدی در بعد مکان

    پایان سفر شما،شروع زیبای زندگی توحیدی منه…

    تازه اول راهه …

    تازه دارم شیرینی زندگی هدایتی رو میچشم

    تازه دارم از جهانی که خداوند برام به تسخیر درآورده،لذت میبرم …

    من آماده م برای تیک زدن هدف های بعدی…پرقدرت …با انرژی،سوار بر جریان هدایت،وصل به قدرت توحید…

    استاد اینجا همه چیز عالی،پرفکت و غرق آرامشه …

    نتایج عین گوله های برف هر روز داره بزرگتر و واضح تر میشه …

    وبزرگترین سپاسگزاری من از الله،هدایت شدنم به این غارحراست.

    ازت سپاسگزارم استاد بینهایت

    از خداوند درخواست میکنم در بهترین زمان و مکان ببینمتون.

    قلبِ فراوان از شمال ایران به شمال فلوریدا،برای چرخیدن به دور سرتون

    آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم

    رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم

    مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک

    چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

    کیست آن گوش که او می شنود آوازم

    یا کدام است سخن می کند اندر دهنم

    کیست در دیده که از دیده برون می نگرد

    یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم

    تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

    یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

    می وصلم بچشان تا در زندان ابد

    به یکی عربده مستانه به هم درشکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 222 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

      «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْیَهَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ» ؛ (ﻭ [ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﺑﻪ ﺍﻳﻦ شهر ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻳﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﺪ، ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻭ ﮔﻮﺍﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﺎﻥ ﺩﺭﺁﻳﻴﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ : [ﺧﺪﺍﻳﺎ ! ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﺎ]ﺭﻳﺰﺵ [ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ] ﻣﺎﺳﺖ، ﺗﺎ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯﻳﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ [ﭘﺎﺩﺍﺵ]ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﻢ .(۵٨ بقره)

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم، الهی که در پناه رب العالمین حال دلت عالی و مثبت و توحیدی باشه ، و فرکانست همیشه همیشه در بهترین ارتباط با خداوند باشه. کامنت بینظیرت رو خوندم سعیده جان ، و کلی ذوق کردم، کلی خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم بخاطر نتایجی که بدست آوردی. یه حسی می‌گفت پاسخ بنویس، ذهن بلافاصله پینگ پنگش رو شروع کرد، یه فور‌هند ،یه بک‌هند که «خب که چی؟ چی میخوای بنویسی؟ چه حرفی برا گفتن داری؟» گفتم بذار یه هدایت از قرآن بگیرم ببینم قرآن چی میگه. و آیه 58 بقره باز شد که نه تنها تایید میکرد که بنویس بلکه با داستان کامنت شما هماهنگی داشت. خبر رحمت بینهایت رب العالمین. خب میخوام درک خودم از این آیه رو باهات به اشتراک بذارم. یه تلاش آگاهانه است برای کوردینیت کردن فرکانسم با جریان هدایت رب العالمین .

      «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْیَهَ» و اذ حرف اضافه است که دلالت بر زمان و مکانی در گذشته داره، یه فلاش‌بک زدن به وقایع گذشته. قلنا یعنی ما گفتیم، ما چی بود، عملکرد قوانین سیستمی جاری خداوند بر جهان هستی، یا همون عملکرد سیستمی جهان. خداوند به بنی اسرائیل خطاب می‌کنه، «یادتون باشه که ما بهتون گفتیم به اون شهر داخل شوید» شهر بیت‌المقدس یا اورشلیم ، اور یعنی شهر، شلیم یعنی سالم، تسلیم ، صلح و آرامش و … ما بهتون گفتیم وارد شهری بشید که در مدار سلامت و صلح و آرامشه.

      واقعاً توصیه‌های خداوند به بنی اسرائیل شگفت انگیز بوده و اگه ما بهشون عمل کنیم واقعاً یه نسخه کامل هدایته.

      «فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا» فکلوا یعنی پس بخورید، خوردن نماد متنعم شدن از همه نعمتهاست، توی فارسی هم خودمون میگیم، نوش جونت، نوش جان یه اصطلاحه که قاعدتاً بعد از میل کردن غذا یا نوشیدن آب به یکی میگن، ولی خب وقتی یه نفر یه خونه خوب میخره یا یه ماشین عالی سوار میشه بازم میگیم نوش جونش. درکش شخصی من اینه (درک شخصی منه، ممکنه من اشتباه کنم) که اینجا خداوند داره میگه برید توی فلان شهر ، هر چی نعمت داشت استفاده کنید نوش جونتون.

      «وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا» و از دروازه با سجود درآیید ، منظور دروازه شهر یا دروازه عبادتگاه ممکنه باشه یا نه ممکنه منظور این باشه که از در خضوع و سجود و عبادت به درگاه خداوند دربیاید. جزئیاتش مهم نیست مهم خضوع و سجود به درگاه خداست. نکته جالب موضوع اینه که خداوند اول نعمتش رو عطا می‌کنه و بعداً میگه سجود و عبادت کنید، فرآیند طبیعی قوانین الهی اینه که نعمتها بیاد، ما با شکرگزاری و عبادت و خضوع و سجود به مدار بالاتر بریم بازم نعمتهای بیشتر بیاد، ایمانمون قویتر بشه ، باز احساس خوب شکرگزاری بیشتر، باز نعمت بیشتر. همون چیزی که استاد عباس منش توی دوره دوازده قدم بهمون میگفتن.

      «وَقُولُوا حِطَّهٌ» و بگویید ریزش، منظور ریزش گناهان. یعنی خدایا اون آلودگی ها و گناهان گذشته مون رو ببخش.

      «نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ» تا گناهان تون رو مورد غفران قرار بدیم؛ نغفر فعل متکلم مع‌الغیر هست، یعنی ما ببخشیم. ذیل این سرچ های قرآنی من متوجه یه نکته ای شدم. که هنوز کامل نمیدونم و نیاز به درک و تکامل بیشتر دارم. اینکه یه تفاوتی هست بین «ذنب» و «اثم» و «خطا» و «سیئه» توی ترجمه ها همشون گناه ترجمه میشن حتی خود کلمه گناه هم از فارسی وارد عربی شده توی قرآن بهش میگه جناح،(مطمئنم خودت اینا رو بهتر از من بلدی) یکی از اینها گناهیه که یه لحظه یه خطایی از آدم سر میزنه و اثر درازمدت نداره، یکی دیگه هست گناهیه که ریشه داره. و اثر فرکانسیش تا مدتها باقی میمونه، و یه باور غلط میسازه که دائما داره فرکانس فقر و گناه و بدبختی به جهان ساطع میکنه و نتایج و بدبختی بیشتر داره میاره.

      من هنوز مفهوم این چند تا کامل نمیدونم و اینکه چطور میشه ردپای فرکانسی و یا ریشه باورهای غلطی که منجر به یک گناه میشه رو از بین برد. نیاز به تکامل داره ولی قطعاً در طول مسیر گفته خواهد شد. چون خداوند همیشه از اهل ایمان دفاع می‌کنه و اونها رو تنها نمی‌ذاره،مثل ادامه همین آیه که می‌فرماید «وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ» و ما اینگونه نیکوکاران را خواهیم افزود. خداوند نمیگه بر نعماتشان خواهیم افزود، بلکه بر همه جوانب زندگی شون برکت و افزایش و فراوانی خواهد بخشید. طبق قوانین بدون تغییر خداوند.

      هر چند سرچ های من به گرد پای سرچ های شما نمی‌رسه اما امیدوارم این کامنت برای شما مفید واقع بشه.

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      سعیده جان ، خیلی خیلی خوشحالم برات، از این همه اتفاقات و رویدادهای مثبتی که هر روز وارد زندگیت میشه. نامبرده به حدی به درگاه خداوند، بچه پر رو شده که میگه اصلا این اتفاقات طبیعیه، روال عادی کار جهانه، و خداوند همیشه کمک می‌کنه. و اصلا اگه اینجوری نباشه باید متعجب باشیم. الهی که این بچه پر رو شدن بخاطر ایمان و اطمینان خاطر داشتن به خداوند باشه و نه عصیان. سعیده جان ،خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر تک تک اتفاقات خوب و مثبت. الهی که همیشه قلب نازنینت نورانی به هدایت پروردگار باشه.

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      نامبرده بعد 14 روز شیفت کاری، مجبور شد 3 روز بمونه بابت آموزش. منی که 80-90٪ پرسنل حاضر آتش‌نشانی مستقیم یا غیر مستقیم از من کار یاد میگیرن یا سر کلاسهای درس من کارآموز بودن یا پروسس واحد‌های صنعتی پالایشگاه رو از من یاد گرفتن، الان خودم بعنوان کارآموز رفتم نشستم سر کلاس درس کسی که خودش کارآموز من بوده،تقریبا میتونم بگم هیچ چیز جدیدی برای یاد دادن به حمید امیری کنجکاو نداشتن. آلردی من همه سرفصل های آموزش رو بلد بودم. ولی خب سه روز موندم توی عسلویه و حتی از سایت و فایل شنیدن و فایل دیدن و کامنت نوشتن هم به دور موندم. امیدوارم در این روزهای باقی مونده از مرخصی بتونم تمرکز لیزری بذارم روی آموزشهای استاد.

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      ازت بی‌نهایت سپاسگزارم که برای همه مون انگیزه بخش هستی، با کامنت های توحیدیت، با سرچ های قرآنیت ، با موفقیت ها و ایمان عملیت ، همه و همه در راستای گسترش آگاهی در جهان هستیه.

      اگر حضور و فعالیت توی این سایت هیچ دستاورد بزرگ و موفقیت مالی برام نداشته باشه و فقط و فقط توحید و قرآن ، به عزت و جلال رب العالمین من راضی ام. من همین الان از زندگیم راضی ام، بهشت من اون وقتیه که دارم از قرآن یاد میگیرم، احساس خوشبختی من اون زمانیه که دارم شکرگزاری میکنم و بی اختیار اشکم سرازیر میشه. بدبختی و جهنم زمانیه که از خداوند جدا بشم،از قرآن دور باشم، از توحید غافل باشم‌. در پناه توحید و هدایت های قرآن، بینهایت احساس رضایت و خوشبختی میکنم و دوست دارم عاشقانه به درگاه رب العالمین سجده شکر کنم. الهی صد هزار مرتبه شکر که خداوند ،خودش رو بهمون عطا کرد، از درگاهش میخوام خودش رو بیشتر و بیشتر بهمون عطا کنه، و در مدار توحید اوج بده.

      گوشه و کنار دوستان عزیزی رو میبینم که صحبتهای استاد رو توی کانالها و سایتهای خودشون تکرار میکنن، به امید اینکه به نتایج استاد برسن. غافل از اینکه هدف اون عزیزان نتایج مالیه ، اما هدف این مرد بزرگ، این انسان بینظیر، فقط و فقط توحیده، چه با نتایج چه بی نتایج.

      من مطمئنم اگه همین امروز خداوند به استاد عباس منش بگه همه نتایج مالیت رو پس بده به خودم. و یه زندگی ساده رو شروع کن، این مرد بزرگ فارغ از نتایج بازم مردم رو دعوت به توحید می‌کنه. و این نتایج لاجرم دوباره به زندگی استاد میاد.

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      از درگاه خداوند متعال درخواست میکنم که همواره در مسیر توحید فقط و فقط اوج بگیری‌، و هر روز بالاتر و بالاتر بری. همیشه قلب نازنینت منور به نور قرآن باشه.

      در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشی سعیده جان.

      راستی عکس پروفایلت خیلی زیباست، این عکس رو خیلی دوست دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1319 روز

        بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

        إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ﴿٧٧﴾

        که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش؛

        فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ ﴿٧٨﴾

        [که] در کتابی مصون از هر گونه تحریف و دگرگونی

        لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩﴾

        جز پاک شدگان [از هر نوع آلودگی] به [حقایق و اسرار و لطایف] آن دسترسی ندارند.

        تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٨٠﴾

        نازل شده از سوی پروردگار جهانیان است.

        أَفَبِهَٰذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿٨١﴾

        آیا شما نسبت به این گفتار سهل انگاری می کنید؟

        ================================================================

        سلام به برادر عزیزم،حمیدِ حنیف در بلاد توحیدی بوشهر

        الهی که هرجایی زیر آسمون پهناور الله هستی،حالِ دلت عالی باشه

        بینهایت ازت سپاسگزارم به چند دلیل،اولا که وقت گذاشتی و برام نوشتی،دوماطولانی نوشتی،سوما هم از قرآن نوشتی،هم از خودت و ….به این میگن نقطه ی آبی پربرکت!

        طبق معمول، در بهترین زمان و مکان هم به دستم رسید،وقتیکه توی مسیر گرگان به فریدونکنار،غرق گوش کردن به آهنگ و تجسمات ذهنی خودم بودم.

        این روز ها همه چیز خیلی آروم و دلنشین و لذت بخشه…نتایج پیروی از قانون داره خودش رو به وضوح نشون میده…به قول خودت،نامبرده برگشته که وسایلش رو جمع و جور کنه و با اهالی فریدونکنار خداحافظی کنه …

        انشالله از اول آذر استارت زندگی جدیدش رو بزنه …

        نمیدونی چقدر ذوق دارم برای زندگی جدیدم …دست خدارو،روی دوشم و لبخندش رو،روبه روی خودم میبینم که میگه نگران هیچی نباش…فقط از مسیری که داری میری لذت ببر…بقیه ش با من …..

        حمید عزیزم از تحسینت سپاسگزارم،این روحیه صدق بالحسنی بودن،تحسین ویژگی های مثبت،این چشم های زیبابین واقعا کار هرکسی نیست.

        شاید داستانِ پشت این عکسِ ساده ی پروفایل به قشنگیش اضافه کرده،ماجرای روز تولدم و جدال من و شیطان و درنهایت پیروزی قرآن که برات تعریفش کردم.

        وقتی از مهلکه جان سالم بدربردم،اومدم خونه دیدم مادرم یک میزساده تولد چیده و یک کیک کوچیک هم خریده،نیلانیکا هم برق هارو خاموش کردند تا سوپرایزم کنند …

        یک تولد ساده و صمیمی …یک عکس ساده تر …و شروع سن سی و یک سالگی …

        یا بهتر بگم شروع دومین سال زندگی یک جوجه توحیدی ….

        میشه داستان این عکس پروفایل ….

        ازت ممنونم بینهایت،نقطه ی آبیت،قلب من رو روشن کرد،از نورِ آسمون ها و زمین میخوام که تموم ابعاد زندگیت رو روشن کنه ….

        درپناه الله یکتا ،همیشه غرق احساسِ عمیق خوشبختی باشی …

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        :)))))))))))))))))))))))

        چی شد؟

        اگر فکر کردی من موشک قرآنیت رو بی جواب میزارم،باید بگم سخععععععععععت در اشتباهی….

        بریم برای بند بعدیِ اساسنامه … :)

        ================================================================

        طبق معمول،یک عبارت توی آیه های قرآن من رو اینسپایر کرد بگردم ببینم این ترکیب چند بار تکرار شده،واج آرایی زیبای ترکیب هم توی نوازش دادن چشم های من بی تاثیر نبود.

        وقتی کامنت قرآنیت رو دریافت کردم گفتم دیگه تعلل جایز نیست!

        وقتی حمید موشک رو میفرسته،یعنی الان دقیقا وقت این سرچ قرآنیه…

        پس توکل میکنم بر الله مهربان

        و ازش طلب هدایت میکنم،که اگر اون کمکم نکنه،من به یک قطره از اقیانوس آگاهی قرآن دسترسی ندارم.

        أَللهُمَّ بِالحَقِّ أَنْزَلْتَهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ، أَللهُمَّ عَظِّمْ رَغْبَتی فیهِ وَاجْعَلْهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدْری و ذَهاباً لِهَمِّی وَ غَمّی وَ حُزْنی اللهمَّ زَیِّنْ بِهِ لِسانی وَ جَمِّلْ بِه وَجْهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّلْ بِهِ میزانی وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ، وَاحْشُرْنی مَعَ النَّبِیِّ محمّدٍ وَ آلِهِ الأَخْیارِ

        ================================================================

        ترکیبی که من توی سایت آنلاین قرآن سرچ کردم،تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ هست که در فارسی به این شکل ترجمه ش کردند:و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد

        وازره: وزر: سنگین و سنگینى. اسم و مصدر هر دو آمده است وازره یعنى نفسى و انسانى که حامل سنگینى است، این لفظ اغلب در «بار» گناه به کار رفته است یعنى: نفس گناه دار، گناه دیگرى را برنمى‌‏دارد.

        این ترکیب 5 بار توی 5 تا سوره مختلف تکرار شده،و اگر به ترتیب نزول بر پیامبر اسلام بخوایم بررسیش کنیم،ترتیبش میشه:

        38نجم،18فاطر،15اسرا،164 انعام،7زمر

        بریم ببینیم خدا چی تو ظرف دریافتی ما میزاره:

        ================================================================

        حمید عزیزم،تبریک میگم هم به خودم هم به شما :)

        چون باز از همین اول کار و اولین سوره ناک اوت شدم!

        انقدر آیه های قبل و بعد ایه 38 نجم قشنگ و دلنشینه که نمیتونم ازش بگذرم و ننویسمش….

        أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَىٰ ﴿٣6﴾

        یا او را به آنچه در صحیفه های موسی است خبر نداده اند؟

        وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّىٰ ﴿٣٧﴾

        و هم در صحف ابراهیم خلیل وفادار؟

        أَلَّا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ

        که هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد،

        وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾

        و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده نیست،

        وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَىٰ ﴿4٠﴾

        و اینکه تلاش او به زودی دیده خواهد شد؛

        ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿4١﴾

        سپس به تلاشش پاداش کامل خواهند داد.

        چقدر خداوند شیرین و شیرین زبونه،من مطمئنم خودت طعمِ عسل این آیه ها رو دریافت کردی…انقدر واضح وروشن قوانین کیهانی رو به شیرین ترین حالت ممکن در اولین بار نزول بر پیامبر توضیح داده و میگه:

        هم تو صحیفه ی حضرت موسی بهتون گفتم،هم ابراهیم وفادار(دور سرش بگردم)

        که هیچ کس بار گناه کس دیگه رو به دوش نمیکشه،بلکه هرکسی نتیجه ی فرکانس خودش و تلاش خودش رو میگیره،که نتنها نتیجه ی تلاشش رو خیلی زود میگیره(به قول استاد از روز اولی که سعی میکنی فرکانست رو بهتر کنی،نتیجه رو واضح میبینی)که در نهایت به پاداش کامل هم میرسی…

        بِبییییین آیات بعدیش هم بینظیره بینظیر….دعوتت میکنم حتما سر فرصت بخونیش

        ================================================================

        وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَهٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۗ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ ۚ وَمَنْ تَزَکَّىٰ فَإِنَّمَا یَتَزَکَّىٰ لِنَفْسِهِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ

        هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد؛ و اگر شخص سنگین‌باری دیگری را برای حمل گناه خود بخواند، چیزی از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد! تو فقط کسانی را بیم‌می‌دهی که از پروردگار خود در پنهانی می‌ترسند و نماز را برپا می‌دارند؛ و هر کس پاکی (و تقوا) پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمی‌گردد؛ و بازگشت (همگان) به سوی خداست!

        در دومین تکرار نازل شده بر پیامبر،باز به وضوح از قانون فرکانس و نتیجه ی اون گفته که نزدیکترین آدم ها بهت،نمیتونند بار گناهت رو کم کنند،خودتی و خودت!

        مادر و پدر و بچه و همسر و …فلان نداریم!

        تو چه فرکانسی فرستادی؟همون رو دریافت میکنی!

        نه کمتر ! نه بیشتر!

        اگر ازش راضی هستی؟ که عملکرد خوبی داشتی،اگر راضی نیستی،خودت مقصری خودت!

        والسلام!

        ================================================================

        مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا

        هر کس هدایت شود، برای خود هدایت یافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد؛ و ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم

        ببین خودت بهتر از من میدونی و البته ترجمه ی آیه ها خیلی واضح وروشن داره در مورد قوانین میگه،قوانینی که قبل از استاد عباسمنش،هیچکس توی قرآن پیداش نکرده بود،و حتی الان هم نودونه درصد مردم ازش بیخبرن!ونتنها اصرار دارند مسیر خودشون درسته،که خودخواهانه میخوان تورو هم از مسیر درستی که داری میری منصرف کنند!

        اما!به قول قران هرکس هدایت یافته …به نفع خودشه…کاری به بقیه نداشته باشید…هرکسی نتیجه ی فرکانسی خودش رو دریافت میکنه …

        از دلسوزی بیجا دست بردارید و نخواید نقش خدارو توی زندگی بقیه بازی کنید.

        ================================================================

        چهارمین تکرار این ترکیب در آیات پایانی سوره انعام،بینظیره…بینظیره…

        واقعا نتونستم یک ایه رو جدا کنم و بنویسمش…

        انگار وسط کندوهای عسل کوهستان بودم و دلم خواست همش رو برات سوغاتی بیارم.

        پیاپیش نوش جانت و نوش جان هر عزیزی که این کامنت رو میخونه …

        گوارای روحِ توحیدی قشنگتون

        مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿١6٠﴾

        هر کس کار نیک بیاورد، پاداشش ده برابر آن است، و آنان که کار بد بیاورند، جز به مانند آن مجازات نیابند و ایشان مورد ستم قرار نمی گیرند. (160)

        قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۚ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿١6١﴾

        بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود. (161)

        قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿١6٢﴾

        بگو: مسلماً نماز و عبادتم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است. (162)

        لَا شَرِیکَ لَهُ ۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ ﴿١6٣﴾

        او را شریکی نیست، و به این [یگانه پرستی] مأمورم، و نخستین کسی هستم که [در این آیین] تسلیم [فرمان ها و احکام] اویم. (163)

        164

        قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ ۚ وَلَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿١64﴾

        بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟! و هیچ کس جز به زیان خود مرتکب نمی شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به [حقّانیّت] آنچه درباره آن [با مردم مؤمن] اختلاف می کردید، آگاه می کند. (164)

        وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ ۗ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿١65﴾

        اوست کسی که شما را در زمین، جانشینان [نسل های گذشته] قرار داد، وبرخی از شما را بر برخی دیگر به درجاتی بالا برد تا شما را در آنچه به شما عطا کرده، بیازماید؛ قطعاً پروردگارت زود کیفر است، و یقیناً بسیار آمرزنده و مهربان است. (165)

        ================================================================

        در آخرین تکرار نزول این ترکیب،به زیبایی هرچه تمام تر،در یک آیه خداوند مفهوم توحید،کفر،سپاسگزاری ومعاد رو بیان کرده،و به بهترین شکل ممکن پرونده ی این ترکیب قشنگ رو در قرآن به اتمام رسونده:

        إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ ۖ وَلَا یَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ ۖ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

        اگر کفران کنید، خداوند از شما بی‌نیاز است و هرگز کفران را برای بندگانش نمی پسندد؛ و اگر شکر او را بجا آورید آن را برای شما می‌پسندد! و هیچ گنهکاری گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد! سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌سازد؛ چرا که او به آنچه در سینه‌هاست آگاه است!

        خداااوکیلی چه جوری دور سر این خدا نگردیم؟

        ببین اخه دلبری هاشو!

        میگه بِبین!

        کفربگی،هییییچ تاثیری به حال من نداره،واسه خودت بده! من که خلقت کردم،وعواقب کفر رو میدونم،برات نمیپسندم!

        اما اگر شکر بگی و سپاسگزار باشی،برات میپسندم چرا؟چون اینجوری ظرف نعمتت بزرگتر میشه،من میتونم بیشتر بهت حال بدم!بیشتر بهت نعمت بدم!

        بنده ی من:چه کفر بگی،چه شکر بگی،هر فرکانسی بفرستی،نتیجه ش رو دریافت میکنی،هروضعیتی توی زندگیت داری،باعث و بانیش خودتی!

        اینم یادت نره:

        رب تو منم!برمیگردی پیش من!

        تو یک تیکه از روح منی،برای همین من میدونم تو دلت چه خبره!

        من کنارتم!من حواسم بهت هست!

        غصه نخور!سخت نگیر!دوروز دنیارو زندگی کن!

        آخرش برمیگردی بغل خودم :)

        باشه؟ :)

        ================================================================

        توحیدی ترین آتشنشان دنیا،ازت سپاسگزارم برای اشتیاقی که برای درک قرآن در من ایجاد کردی،تامل و تفکر در آیه های قرآن رو اکتسابی از سرچ های قرآنی شما یاد گرفتم واین لطفت رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.

        به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت.

        به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان.

        قلبِ فراوانِ فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
        • -
          اسداله زرگوشی گفته:
          مدت عضویت: 1304 روز

          سلام و درود خدا بر سعیده نورانی عزیز

          دوست و رفیق و همدوره ای و هم ورودی سایت الهی عباسمنش.خدا رو شاکرم که فرصتی دست داد تا بتوانم برایت بنویسم. دلیل اصلی ترغیب من به نوشتن خواندن این جمله ات بود که گفته بودی :نامبرده برگشته که وسایلش رو جمع و جور کنه و با اهالی فریدونکنار خداحافظی کنه … در کامنت اصلی ات بصورت واضح به این مطلب اشاره نکرده بودی یا برای من واضح نشد! ولی وقتی این خبر را خواندم یه احساس خیلی خوب؛ یه حس ناب کنج دلم نشست! غرق افکار زیادی شدم ( با اینکه آمده بودم نت برداری جلسه تکمیلی 8 دوره احساس لیاقت را شروع کنم! جریان هدایت مثل همیشه سبب شد سر از ناکجا آباد در بیاورم خخخ) پریروز داشتم الهاماتی رو که در سفرنامه بهم شد رو در کامنت همین فایل می نوشتم تا ذهن فراموش کارم را شکست بدهم و رد پایی از خودم بگذارم. اولین الهامم در این سفرنامه الهام رفتن تو از فریدونکنار بود و با خواندن این جمله ات نمی دانی چقدر باورهام و تائید الهامات خداوند در وجودم تقویت شد. دیدم اگر این مطلب را بازگو نکنم چه برای شما و چه برای خودم؛ شکرش را بجا نیاورده ام و من هم سمعآ و طاعتآ ، دفتر و دستکم را کنار گذاشتم و مشغول نوشتنم اول برای خودت و بعد از این برای خودم خواهم نوشت!

          همین دیروز پری روز بود که رفتم تو کامنت ها گشتم تا کامنتی رو که الهامم رو بهت نوید داده بودم رو پیدا کنم. و بین بیش از 1000 کامنت کار راحتی نبود و تصمیم گرفتم رد پایی که در کامنت آخر سفرنامه می گذارم لینک کامنتم رو هم بذارم. چون هر بار که بخونم ایمانم قوی تر می شود و این نشانه رو هر کسی بخواند قطعآ برایش الهام بخش خواهد بود.

          آنزمان که این الهام را دریافت کردم (18 شهریورماه اگه اشتباه نکرده باشم) وقتی گفتم این اتفاق کی خواهد افتاد جوابی که دریافت کردم این بود که در سفر بعدیت به شمال سعیده آنجا نخواهد بود. و تصور من این بود که این اتفاق تا تابستان سال دیگه احتمالا اتفاق خواهد افتاد. و الان که این خبر را ازت شنیدم چقدر خوشحالم شدم برات و با خودم گفتم چقدر خداوند سریع الجوابه!!! و هنوز سال عوض نشده این اتفاق تحقق پیدا کرده! این نشون میده سعیده جان در مسیر درستی. وقتی در مسیر درست باشی اتفاقات زودتر از آنچه تصورش را بکنی اتفاق خواهد افتاد. و در واقع همان 18 شهریور بقول پروین عزیز رهرو ما اینک اندر منزل است. و به خواسته تو پاسخ داده شده بود و من فقط وسیله ابلاغ این خبر به تو بودم. فرکانس و بودن تو در مسیر درست سبب شد آنرا زودتر و از طریق میانبر دریافت کنی! مطمئنم این اتفاق مهاجرت بزرگ تو به سمت نعمت ها و گشایش ها و ثروت ها خواهد بود و این همان اتفاقی است که تو را یه لول بزرگ به سمت بالا پرت خواهد کرد( حتی اگر به ظاهر برایت چنین جلوه نکند). منتظر موفقیت ها و خبرها و نتایج عالیت در آینده ی نزدیک خواهیم بود. دوستدار شما اسداله زرگوشی.یا حق

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
        • -
          رسول خانکی گفته:
          مدت عضویت: 1153 روز

          سلام به سعیده عزیز

          سلام به حمید حنیف

          فقط میتونم بگم

          الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

          الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

          الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

          الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

          برای بهترین و توحیدیترین بندگان خدا در این فضای روحانی

          خدای من سپاسگزارم در این زمان و مکان چشمم را به این آیه های نورانی و دلنوشته های نورانی هدایت کردی.

          هزاران بار شکرت.

          ممنون که هستین.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
          • -
            سعیده شهریاری گفته:
            مدت عضویت: 1319 روز

            داداش رسول عزیزم،سلام

            سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله به قلب روشن و‌مهربونت

            ازت سپاسگزارم که سخاوتمندانه همیشه من رو مورد مودت قلب توحیدیت قرار میدی

            ازت ممنونم برای خانواده ی قشنگی که داری

            ازت سپاسگزارم برای تربیت بینظیر دسته گل هات

            ازت ممنونم برای بال پرواز توحیدت، فاطمه ی عزیز و قشنگم

            خداوند به قلب من آگاهه چقدر دوستتون دارم،چه الگوی قشنگی برای من هستید،چقدر لذت میبرم که خداوند من رو هم مدار با شما بندگان صالحش کرده …

            داداش رسول یک تشکر دیگه هم بهت بدهکارم برای اینکه شما چشم منو به سوره ی حدید روشن کردی،زیبایی هایی که تا قبل از معرفی ایه هاش توسط شما،من ندیده بودم.

            ازت ممنونم من رو به این بهشت دعوت کردی،هر روز غرق دیدن و شنیدن و خوندن نورِ این سوره م و هربار که مست این عطر بهشتی میشم ،از خداوند تشکر میکنم که از دست شما من رو با این سوره آشنا کرد.

            از نورِ آسمون ها و‌زمین میخوام به تموم زندگیت نور بباره داداش عزیز من

            یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَىٰ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(١٢حدید)

            روزى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را ببینى که نورشان پیشاپیش و در سمت راستشان مى‌رود. در آن روز بشارتتان به بهشتهایى است که در آن نهرها روان است و در آن جاوید خواهید ماند، و این کامیابى بزرگى است.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2231 روز

        با درود و وقت بخیر خدمت آتش نشان فوق العاده بینظیر این سایت مون آقای Maverick عزیز انشالله همیشه شاد و خوشحال و سلامت باشید ..

        کلی طول کشید تا بیام قسمت دانلودها صفحه ی 9 رو ورق به ورق پیدا کنم تا بتونم صفحه ی پاسخگویی رو باز کنم و براتون بنویسم ..

        آققا حمید عزیز

        فقط اومدم برای این جمله ی فوق العاده تاثیر گذارتون که باید همیشه بخودم بگم..اینکه

        فرآیند طبیعی قوانین الهی اینه که نعمتها بیاد، ما با شکرگزاری و عبادت و خضوع و سجود به مدار بالاتر بریم بازم نعمتهای بیشتر بیاد، ایمانمون قویتر بشه ، باز احساس خوب شکرگزاری بیشتر، باز نعمت بیشتر.

        ممنون و سپاسگذارم واقعا هر نعمتی باید به سادگی و براحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانه باید وارد زندگی مون بشه ..و ما هم وظیفه مون اینکه شکرگذار موهبت های خداوند باشیم .و آسون شویم برای دریافت و جذب خواسته ها و اهداف و نیازها و خواسته های مقدس الهی مون .. خدایااآاا ممنون و سپاسگذارم که نعمت شکرگذار بودن رو به من عطا بخشیده

        خدایاااا شکرت

        روز و شب تون بخیریت و خوبی و خوشی و ایام بکام تون شیرین و گوارا همراه با سلامتی و تندرستی و نور و عشق الهی

        آقا حمید امیری عزیز ممنون و سپاسگذارم که همیشه وقت ارزشمندتون رو برای نوشتن در این سایت صرف می کنید و من همیشه با خواندن کامنت های زیبا و پر محتواتون به درک و آگاهی بیشتری هدایت میشم خدایا. شکرت ممنون و سپاس

        موفق و پایدار و شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2259 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام سعیده قشنگ و نازنین ام دوست توحیدی و با ایمان و با تقوایم

      تبررررررررررررریک میگم عشقم این مهاجرت میمون و مبارک رو و منتظر خبرهای فوق العاده و بی‌نظیر بعدی ات هستیم.

      خیلی خوشحال شدم و بیشتر برای خودم چون هر دفعه که کامنت ات رو میخوندم منتظر بود بگی انتقالی ام درست شده و هر بار فقط گریه ما رو در میوردی. ولی دیگه الان خنده بر لبانم و خوشحال و شعف بر قلبم جاری کردی.

      مررررسی دختر که اینقدر متعهد و با ایمان قدم برمیداری..

      خیلی دوست دارم

      برای شیرین میتونی ما رو به نارنگی دعوت کنی.

      سعیده جانم برات از خدای مهربان میخوام هر دفعه در هر کامنتت از معجزات و الهامات خداوند برای آسان شدنت برای آسانی ها بنویسی.

      در پناه حق روز به روز توحیدی تر باشی مهربانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1115 روز

      سلام به سعیده ی عزیزم

      سپاسگزارم از کامنت خوشگلت و اینکه

      از جلسه 4قدم پنجم گفتی که دنیایی هست برای خودش ، پراز آگاهی و شناخت هدایت های خدا.

      سپاسگزارم از داستان هدایتت که برامون نوشتی و

      مبارکه شروع مهاجرت صغری و

      مبارکه حال خوبت در کنار خدای عالم

      پیشاپیش مبارکه نتایجی که قراره تو زندگیت بزرگ وبزرگ تر بشن و

      مبارکه هدایت های خداوند و دستان خداوند که از راه میرسن و به سمتت میان و حالشو میبری مثل همیشه.

      الهی که سرشاراز نگاه خداوند باشی و زندگیت مثل الماس بدرخشه عزیزم.

      ان شاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      شیرین انصاری گفته:
      مدت عضویت: 1327 روز

      سلام سعیده ی عزیزم سلام خواهر توحیدی من ی جایی این مطلب رو شنیدم که هر وقت متنی با اشک چشم نوشته شودبا اشک چشم خوانده میشود کامنتهای شما را با اشک چشمانم میخوانم خوشحالم از داشتن وجود شما خودت وقلم زیبایت را تحسین میکنم مطمعن هستم با روشی که در پیش گرفتی دربهترین زمان وشرایط به امید الله به خواسته های قلبیت میرسی از خداوند بهترینها را برایت آرزومندم من کامنتهای شما را عاشقانه دوست دارم وهر کدام از انها برایم یک کلاس آموزشی است.دوستت دارم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1316 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام سعیده عزیزم

      واقعن نمیدونم چی بگم چون خیلیییی احساسم عالیتر شد با خوندن کامنتت

      تبریک میگم‌شروع زندگیِ جدیدت رو

      چقدر از شما یاد گرفتم و یاد میگیرم‌

      شما 4ماه با عشق صبر کردید و علاوه بر اینکه نگران نبودید کارتون رو به خدا سپردید و از مسیرتون لذت بردید

      خیلی هم‌عالی که خداوند هم‌براتون همه کارهارو انجام داد

      خداروصدهزار مرتبه شکر که امشب قبل از خاب کامنت شمارو خوندم و قلبم از شدت احساس خوب باز شده

      همین بازشدن قلب راه هارو هم برامون باز میکنه

      وقتی قلبت باز میشه از همیشه بیشتر به خداوند وصلی

      امشب ذهنم داشت میگفت “فری بیخیال بیا ی زندگی اسفناک مثل همه دوروریات داشته باش بابا ساختن باور خیلی سخته نگا چه وضعیتی داره هرروز باید فلان کار و کنی تازه هیچ دوستی‌هم‌نداری تنها شدی “عجب ذهن چموشی دارم من صدسال سیاه نمیخام برگردم‌به قبل

      یعنی اصلا نمیتونم نمیدونم اصلا زندگیه قبلیم‌چجوری بوده؟

      خداروشکر خداروشکر خداروشکر که تو این بهشت هستیم و هرروز روبه بهبود هستیم

      انشالله هممون به هرانچه میخاییم میرسیم چون افتادیم تو رودخانه خوشبختی ها

      برات خیلی خوشحالم دوست خوبِ من

      انشالله هرکجا هستی غرق در ارامش باشی

      دوستت دارم سعیده عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2430 روز

      سلام به سعیده ی نورانی، چراغ سایت!

      بابا نورت دیگه خیلی نور بالا زده :)))) چقدر خوشحال شدم از خوندن کامنتت و اینکه مهاجرتت با هدایت های بی شمار پروردگار اتفاق افتاد و به آرامش بیشتر رسیدی. نتیجه ی اعتماد به رب همین میشه، مرسی که انقدر قشنگ با جزئیات توضیح دادی تا همه ی ما ایمانمون قوی تر بشه. تو عالی هستی سعیده (چشمای قلبی)

      بهترین ها رو برات توی شرایط جدید از خدا میخوام که لایقش هستی…بوس و بغل

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      جواد یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2769 روز

      سلام خانم شهریاری

      این دومین باریه که عچهی میخام براتون پاسخ بنویسم بعد چون از لینک ایمیل وارد سایت میشم و میام سراغ کامنتتون میزنم رو پاسخ میره صفحه اول فایل و نمیزاره بنویسم دفعه قبلی رو کامنت قبلیتون گفتم بنویسم نشد الان اومدم که بنویسم دیدم اه دوباره هم نمیشه گفتم این دفعه دیگه نه هر دفعه،

      الان میرم از تو نرم افزار مرورگر کروم باز میکنم میام پاسخ میدم رفتم دیدم اووو چه خبره یه عالمه کامنت اومده روی کامنتتون رو گرفته گفتم حالا چیکار کنم چجوری پیداش کنم اگه بزنم سرچ که شونصد تا سعیده میاد گفتم با این حجم از طرفداری باید اسمشون تو اون قسمت محبوبترین و فعالترین و … اون پایین صفحه اول سایت باشه زدم دیدم بله دو تا پشت سر هم با فایو استار ها هر دو تا مربوط به شماگفتم خودشه اینجاست که هدایتی اومدم تا رسیدم اینجا

      اما بعد

      ——————————————————-

      اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

      فما کان جواب قومه الا ان قالوا اقتلوه او حرقوه فانجٰه الله من النار، ان فی ذلک لایات لقوم یومنون

      من هم مثل حمید حنیف چه اسمی براش گذاشتین تو پرانتز

      رفتم شروع کنم کامنتم رو گفتم بزار قران باز کنم همین اومد

      دیگه خودتون میدونین مال کیه داستان

      خانم شهریاری من ازدیر وقتیه افتادم دنبال کامنتهاتون ببینم دارین این مسیر رو چجوری میرین

      و امشب از خوشحالی اشکم در اومد قلبا براتون خوشحال شدم میدونم چه طعمی داره این داستان این گاد وی تراست هی منو بیاد داستان رزا میندازه

      اصلا منتظر این داستان بودم از دیر وقتیه

      انشاالله که همه ی آرزوهاتون همینجوری بوم بوم اتفاق بیفته بقپل استاد اگه این شده اونم میشه

      ساعت ازیک بامداد گذشته و فقط میخام بهتون بگم فاذا فرغت فانصب …

      ادامه بدید هدف بعدی رو انشالله

      من مسافر و غریب

      اما لبریز یقین …

      همه رو جا میزارم

      دانلودش کنین و حتما گوشش کنین

      این قرار بود مطلع شروع کامنت پاسخ قبلیم باشه که الان نوشتمش

      دل درگیر دلشوره که چشم عاشقت کوره

      نگو روزهای خوش دوره همینجوری نمیمونه…‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      محدثه شمس گفته:
      مدت عضویت: 1696 روز

      یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

      کلمه به کلمه کامنتتو با اشک و بغض و خنده ای که به قول دوستمون تا کنار گوشام کش اومده بود خوندم و عشق کردم

      سلام سعیده قشنگم

      سلام دوست نازنینم

      سلام رفیق غار حرا من

      نمیدونم با چه زبونی بهت تبریک بگم

      با چه زبونی بگم خوشحالم برای تو

      و برای خودم و برای همه کسانی که تو این مسیر هستن

      تو با نتیجه گرفتن فقط به خودت لطف نکردی به هممون لطف کردی به همه نشون دادی که میشه تو بانتیجه گرفتن داری این باور برای هممون می سازی که

      برای تو شده برای ما هم میشه

      ادامه بده و ادامه بده

      تبریک یه تو به خودم وبه همه بابت ذره ذره پیشرفت کردنمون

      توحیدی شدنمون

      بابت نتیجه گرفتنامون

      بابت رسیدن به خواسته هامون

      به قول اقا حمید ما بچه پررو شدیم یا هستیم

      که مطمئن بودیم هممون، این اتفاق برات میفته و باید می افتاد

      آخه من همیشه بهش میگم

      خدایا من از غیر تو دل کندم

      خودت وکیلم باش

      و چه وکیل قدرتمندی داریم ما (خوش به حالمون)@به قول اقا حمید نوش جونمون

      نوش جونت سعیده جان این انتقالی

      نوش جونت سعیده جان مستقل شدنت

      نوش جونت نتایجت

      وای خدای من

      من از همین الان عاشق اون خونه سی متری مادربزرگ شدم

      چه سعادتی

      لذت میبرم از تنهایی توحیدیت سعیده جان

      نمیدونم چرا یاد مریم مقدس افتادم

      توهم سعیده مقدس هستی

      به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      الهه سجاد گفته:
      مدت عضویت: 3580 روز

      سلام خدمت استادان عزیزم

      سلام به دوستان بزرگوارم

      و سلام به سعیده ی شیرین بیان و دوست داشتنی

      تبریک منو بپذیر اول برای دریافت هدایتها از جانب خداوند و سپس برای نتایج ملموسی که بوضوح در زندگیت میدرخشه

      من مدتی هست کامنتهاتو دنبال میکنم

      بزرگترین درس و عظیم ترین آگاهی که امروز از این نوشته ات گرفتم و متوجه شدم دلیل اینکه تو داری در زمانهای کوتاه نتایج مشخص و دقیقی میگیری یک نکته ی طلاییه همون نکته ی طلائی که استاد هم همیشه به ما تذکر میدن و ما همیشه خبط می کنیم ….

      و اون این نکته س:

      در کامنتهات ندیدم

      هرگز و هرگز و هرگز سعی کرده باشی چیزی از این قوانینو که یاد گرفته ای و داری بهشون عمل میکنی

      به کسی بگی

      کسی رو ارشاد کنی

      کسی رو قانع کنی

      کسی رو عوض کنی

      آره دوست عزیز

      همینه کلیدش همینه کلید این قفل سنگین که نمیگذاره تغییرات اصلی برای خیلیا رخ بده همینه

      دوست داریم بریم یه جای بهتر اما میخوایم همه ی اطرافیانمون رو هم دنبال خودمون بکشونیم ببریم به زندگی دلخواهمون

      نمیدونم احساس دِینه

      احساس ترسه

      احساس مسئولیته

      ……

      موفق و پیروز باشی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      مریم شمسا گفته:
      مدت عضویت: 2033 روز

      سلام به فرشته الهی سعیده نازنینم عزیزدلم بهترین و توحیدی ترین دختر دنیا

      سعیده عزیزم کامنت هات با عشق می خونم و روی چشام میزارم تا تبرک بشم با نور قرآن ، ازت یادها گرفتم و میگیرم

      و هرکسی به من چیزی بیاموزد مرا بنده خویش ساخته…

      سعیده عزیزم توحیدی ترین پرستار دنیا ازت ممنوم با عشق مسیر زیبای تکاملت می نویسی ، سعیده جان بهت تبریک میگم زندگی نو و زیبایی شروع کردی … استادجان همیشه میگن بچه ها فقط با نتایج صحبت کنید

      اوایل که در سایت بودم میگفتم این بچه ها اینهمه کامنت می نویسن ولی کو نتایجشون ، همیشه در یک وضعیت هستند که …‌ بعد مدتی به این آگاهی رسیدم که مریم رشد و تکامل در این مسیر بنیادی ترین آموزه هست که باید یادش بگیری در دل همین تکامل تو نتیجه میگیری ولی فک میکنی نتیجه پر شدن حساب بانکیته … نه همین که امروز یاد گرفتی

      ” آدمها رو همین طور که هستند باید دوست داشته باشی نه اونطوری که خودت میخوای ”

      این یعنی نتیجه این یعنی آره توهم داری عمل میکنی به دانسته هات … آروم آروم در این مسیر زیبا یه همه خواسته هات میرسی ولی اونا هم پیش نیاز دارن که باید با موفقیت پاسشون کنی …

      سعیده عزیزم دوست خوبم وقتی گفتی الان هدایت شدی به یه اتاق سی متری ، یاد خودم افتادم که سه ساله در اتاق پانزده متری خونمون که غار حرای منه بهترین عشق بازی با خدا دارم و اونقدر در آرامش هستم که حد نداره گاهی با خودم میگم خدایا بین من و خانواده ام فقط یه دیوار هست ولی سعیده جان اونقدر این فاصله رو خدای بزرگ مدیریت کرده که اصلا باورها و فرکانس های اعضای خانواده رو من نمیشنوم و نمی بینم و خیلی خوب کنترلش میکنم ، انگار این فاصله تا فلوریدای آمریکا و پرادایس بهشت روی زمین هست.

      در بیشتر مواقع یا در سایت هستم یا فایلها رو گوش میدم … بلافاصله بعد کار میرسم خونه سریع تو سایتم ببینم … یعنی لذت بخش ترین کار دنیا برام بودن در کنار استادهای عزیزم و تمام دوستان گلی مثل شماست….

      سعیده عزیزم وقتی از کارتون گفتید یاد خودم افتادم که قرار بود برم متوسطه ولی شکها و ترسها و نجواها منو احاطه کردن .. که راهش دور هست درسها غیر مرتبط و… وقتی در اتاق مربوطه برای کارم نشسته بودم … بهم گفت آروم باش .. پاشو برو سالن بشین .. رفتم چند بار آیه الکرسی خوندم

      و آیه زیبای

      رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهّابُ

      نزدیک یک ساعت گفت همین جا باش گفتم چشم… اونجا بود گفتم خدایا اگر راهش دوره، اگه درسهایی که بهم دادن غیر مرتبط هست … چشم تو هرچی بگی .‌.. من میرم .. تو بهتر از من خیر و صلاحم می دونی من هیچ هیچم

      بعد وقتش رسید گفت حالا برو داخل اتاق رفتم … تمام کسانی که از قبل از من اومده بودن هنوز کارشون تموم نشده بود … مسئول مربوطه گفت خانم اسمتون بگین ببینم ابلاغتون ….

      نگاه کرد و دید همه درسها غیر مرتبط هستند… به خانم کناری من گفت خانم رشته تون چیه … اونم گفت کارشناشی ادبیات و ارشد الهیات… دقیقا همه درسهای من می تونست برداره چون مرتبط رشته اش بود … دو دستی همه رو برداشت به این خانم داد و بهم گفت شما می تونید همون مدرسه قبلیتون باشید… خداروشکر به راحتی و آسانی و در کمتر ازیک دقیقه همه چی تموم شد و رفت ….

      اینجا یاد گرفتم که باید آروم باشم و لحظه به لحظه زندگیم ازش هدایت بخوام و تسلیم مطلق باشم ، اون وقتکه همه چی اونطور که حتی تو تصورش نمیکنی برات روبه راه میشه.

      سعیده جانم عزیز دلم ازت ممنونم که با کامنتهات بیشترین تاثیر رو داری در ارتباطم با خدای یکتا و آیات نورانی قرآن میزاری ، خیلی عشقم به قرآن بیشتر شده خیلی دوسش دارم ، در یک کلام توحید عملا بهم می آموزی

      امیدوارم در بهترین زمان و مکان بغلتون کنم و ازتون تشکر کنم

      بی نهایت دوست دارم ، بهترین دوستم

      در پناه خداوند عزیز و مهربان پر از عشق و شعف باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      آیناز حیدری گفته:
      مدت عضویت: 1557 روز

      سلام به سعیده عزیز و متعهد در مسیر توحید و خودشناسی

      سعیده جان کل کامنت های سایت رو به عشق خوندن کامنت خودت و لذت بردن از دیدگاه و نظرت صفحه به صفحه پیش رفتم

      دمت گرم دختر توحیدی

      دختری که ترجمه نشانه ها در مسیر زندگیش اونو هر لحظه جلو میبره و در لحظه آگاهانه زندگی میکنه و از تجربه رشد مدارش با آگاهی های استاد برامون با ذکر دقیق تاریخ گفته

      واقعا تحسین میکنم این رشد و شروع مسیر جدید و ناب زندگیت رو

      چه جالب که منم استاد عباس منش رو با لایوی که با استاد عرشیانفر گذاشته بود شناختم و یاد آور مسیر من در پروفایل شما برام جالب و شیرین بود

      من ازت درس های زیادی گرفتم دختر خوش قلب و مهربون

      اینکه چقدر متعدانه با عشق در مسیر نور و رشد و پیشرفت هستی

      این مسیر مسیر درستی هست که نتایج عاااالی رقم میزنه

      شما با کامنت های زیبات تمرکز و استمرار در این مسیر به من یاد دادی

      به بهترین ها رسیدی و میرسی چون لایق بهترین ها هستی

      با عشق روی ماهت رو می بوسم خواهر قشنگم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      صادق احمدی گفته:
      مدت عضویت: 2536 روز

      سلام سعید عزیز از خواندن کامنتت لذت بردم

      چقدر زیبا از جریان هدایت می‌نویسی از توحید یکتاپرستی و اعتماد به رب

      حرف‌هایت چون از دل بر می‌آید لاجرم بر دل نشیند

      خدا را هزاران بار سپاسگزارم که امروز به کامنتت هدایت شدم

      گفتی که بچه‌هات را پیش پدر و مادرت بردی به یاد ابراهیم نبی افتادم

      که هاجر و اسماعیل را به دستان پرمهر خداوند سپرد و ایمانش را به رب العالمین نشان داد

      و این گونه ابراهیم علیه السلام الگویی توحیدی و تسلیم در برابر امر پروردگارشد برای انسان‌های بعد از خودش و کامنت شما امروز زندگی توحیدی و تسلیم در برابر امر پروردگار را به من متذکر شد و از این بابت خدا را هزاران بار سپاسگزارم خدایا صد هزار مرتبه شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فیروزه محسنی گفته:
      مدت عضویت: 1201 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام سعیده جان دوست الهی

      ازخبر موفقیت‌های شما بسیار شادشدم بالاخره باایمان وتوکل به خدا انتقالی شما انجام شد ودرکنار فرزندان گلت روزهای خوب وخوشی داشته باشی

      همیشه کامنت‌های پراز اگاهی ونورانی شما رامیخوانم ودرجریان مراحل کار انتقالی ات بودم خداراهزاران بار شکر که به آرزوت رسیدی

      انشالا درگرگان ودربیمارستان جدید وکارجدید روزهای عالی تری راتجربه کنی

      خوشابحال تمام کسانی که همکار شما می‌شوند وازوجود انرژی بخش وتوحیدی شما بهره مند می‌شوند

      فقط روی خدا حساب کن فایل بی نظیر استاد رادرعمل اجراکردی ونتیجه گرفتی مبارکت باشه خانم گل ونازنین

      استفاده شما ازایات قرآن درکامنتهایتان عالی واثرگذار است

      درپناه خدا سلامت وشاد وموفق وسرفراز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
      مدت عضویت: 1752 روز

      سلام سعیده خانم عزیزم.

      بی نهایت خدای یکتا را سپاسگزارم بخاطر هدایت شدنم به کامنت بی نظیر و عالی شما.

      داستان از اینجا شروع شد که من امروز ابتدا هدایت شدم به پاسخ بی نظیر شما به آقا حمید امیری.

      واقعا بی نظیر بود. خداروشکر. چقدر درس آموختم از شما و آقا حمید. چقدر دیدگاهتون و برداشتتون از آیات رب العالمین را دوست داشتم. چقدر عالی و ریشه ای این آیات را بررسی کرده بودید. دیگه چی میخواستید از خداوند. خدایا شکر. که درک این آگاهی های قرآن را به دوستانم هدیه دادی.

      الحق والانصاف که خدا شما را افزاییده.

      میتونم ه جرات بگویم که روز من در کل به خوندن کامنت شما، بعد کامنت اقا حمید و بعد به خوندن کامنت اصلی شما خلاصه شد. چند کامنت خودم در سایت قرار دادم ولی در وقتی آزادبودم داشتم کاملا به شما و آقا حمید فکر میکردم.

      خداروشکر به خاطر این دید عالی که شما دو عزیز در مورد قران داشتید. دری به روی من باز شد که درک از یک آیه مثل آیه 58 سوره بقره از آقا حمید یا آیات بی نظیری که شما در پاسخ به ایشان آوردید؛ چقدر میتونه عمیق باشه. چقدر قشنگ انسان میتواند از این آیات استفاده کند. خداروشکر.

      چقدر من استفاده نمیکنم و انگار یه جورایی رب العالمین بهم گفت هدایت میخوای؟ بیا سراغ کلام خودم.

      واقعا تحسینتون میکنم. این حرکت هایی که شما توی این چند ماه اخیر زدید بی نظیر و عالی بوده. به ایمانی راسخ و توکلی عظیم احتیاج داشته است. خداروشکر.

      چقدر واسه منی که تازه سعی کردم مهاجرت کاری کنم خوب بود این کامنت که بین سعیده تازه شروع کرده و الان با ایمانی که نشون داده داره یکی یکی قدم ها بهش گفته میشه و خب نشانه ها هم براش اومده. اینکه بدون جایگزین با انتقالی اش موافقت بشود.

      من احساس واقعا زیبا و احساس شعف درونی ای داشتم موقع خوندن کامنت عالی هم شما و هم آقا حمید. امیدوارم به راحتی آسن شوید برای آسانی ها. همونطوری که به راحتی انتقالی گرفتید.

      عاشقتونم. هم شما و هم نیکا و نیلا و هم حمید عزیزم.

      ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2231 روز

      درود و سلام سحرگاه منو بپذیر سعیده ی عزیزم خدا رو شکر که امروز صبح سحرگاه در بهترین زمان به کامنت بهترین شاگرد این سایت هدایت شدم .. اومدم دیدم ععععععععع چقدر بچه ها زیر کامنت زیبات کامنت گذاشتم خلاص همینطور می خوندم و اسکورول کردم و اومدم بالا تا بلاخره رسیدم اصل مطلب و سرچشمه تازه می خواستم پاسخ بنویسم دیدم عععععع بازم باید برگردم و برم از قسمت دانلودها و بعد تازه صفحه ی 9 رو پیدا کنم و صفحه به صفحه بیام عقب و بعدش بیام توی قسمت کامنت دوست عزیزم و دوباره قسمت پاسخ رو بزنم تا صفحه ی پاسخگویی برام باز بشه . و تازه کلی مطلب می خواستم برات بنویسم که سحر گاه تبدیل به سپیده دم شد ..

      سعیده ی نازنینم یک دنیا خدا رو شکر گذارم برای اینکه اول صبحی یک خبر فوق العاده عالی از انتقالی تو پرستار عزیز دلم شنیدم که کلی خوشحال شدم و خدا رو شکر گذاری کردم بابت رسیدن به این خواسته آت و تحسینت کردم عزیزم خدا رو شکر

      اینکه نوشتی

      من مهاجرت کردم از یک بیمارستان کوچیک به یک مرکز درمانی بزرگ

      واقعا چقدر تحسین برانگیزی که آسون شدی برای دریافت خواسته آت خدارو شکر سعیده ی نازنینم خدا روشکر

      از 8 سال پرستاری ویژه،به مسیر جدیدی در پرستاری و شروع آموزش بازم تبریک و مبارک باشه خدا رو شکر

      از خونه ی شخصی و مستقل،به یک اتاق سی متری تو خونه ی مادربزرگ

      از یک زندگی مشترک 11 ساله،به تنهایی دلچسب توحیدی در بعد مکان

      سعیده جان ای پرستار نمونه و ای دختر نازنین توحیدی این سایت عزیزمون صمیمانه از اعماق قلبم برات بهترینه بهترین خیر و منفعت و انرژی مثبت رو در کنار عزیزانت آرزومندم خدا یار و یاور همه مون باشه ..

      سعیده جان بعد از اینکه سر و سامان گرفتی و کارها روی روال جاده ی صاف قرار گرفت بازم بیا برامون بنویس خدایااا بهترین نشانه ی صبح گاهم رو دریافت کردم خدایاااا شکرت

      خانم شهریاری عزیز،ریاست با انتقالی شما،بدون جایگزین موافقت کرده،حتی نیاز به ملاقات حضوری نیست.از سامانه ی نقل و انتقالات پیگیر کارتون باشید.

      موفق و پایدار باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1648 روز

      سلام به سعیده ی عزیز و سعادتمند:) فرشته ی فرکانس بالای این بهشت مجازی

      سعیده جان بی نهایت لذت بردم و خوشحال شدم و استفاده کردم از کامنت زیبایی که نوشتی، واقعا ممنون که مینویسی و انقدر زیبا و دلی مینویسی که لاجرم به دل میشینه

      همون روزی که کامنت گذاشتی و خوندم دلم میخواست جواب بدم به کامنتت و تشکر کنم ازت ولی انقدر زیبا نوشتی که هی منتظر بودم سر فرصت مناسب بیام جواب مناسب بنویسم ولی دیدم نمیشه اون زمانِ پرفکت اگر بخوام منتظرش باشم نمیاد، پس بهبودگرایی رو جایگزین کمالگرایی کنم و در حد وقتم و وسعم برات بنویسم و مراتب تقدیر و تحسین و تشکر و خلاصه دست و جیغ و هورای خودم رو به سمع و نظرِ نورانیت برسونم:)))

      واقعا و دلی دوسِت دارم سعیده جان ینی همه مون تو سایت دوسِت داریم و از پیشرفتت، موفقیتهات، ارتباط دلی و قشنگت با خدا، توکلت، خلاصه از خط به خط کامنتات درس میگیریم و لذت میبریم.

      الهی که فصل جدید زندگیت با کلی زیباییهای بیشتر، آرامش اطمینان توکل دل خوش حس خوب و ثروت و سلامتی و سعادت همراه باشه و لعلک ترضی:)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1865 روز

      به نام خالق هدایتگر سلام سعیده عزیزم.

      دست جیغ هورااااااا مبارکت باشه عزیزدلم انتقالی هدایتیت مبارکت باشه رسیدن به خواسته ات مبارکت باشه غار حرا ت بنده توحیدی خدا خیلی خوش حالم از شنیدن این خبر فوق العاده عالی دوست خوبم .

      سعیده جان انشالله رابطه توحیدی هم با کارکردن روی باورهات و طی کردن تکاملت بدست میاری و در مدارش قرار میگیری . چقدر قشنگ از هدایت هات گفتی اون جایی که قدرت همه صفره د خدا صد خیلی کیف کردم.

      سعیده جان منم آرزوم یک کوله پشتی و رفتن به سفر و خلوت با خدای خودم قبل از این که وارد یک رابطه توحیدی با مردی که نگاه توحیدی داره و دنبال رشد و پیشرفت در زندگی هست و… بشم. و تو شدی حجت خدا نشانه خدا برای من که می‌شود فقط باید تسلیم اوباشم و بس .

      عزیزم منتظر شنیدن خبرهای خوب دیگه ازت هستم . یه عالمه بوس به کلت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ام البنین بیگدلی فر گفته:
      مدت عضویت: 3106 روز

      سلام سعیده جان

      اول از همه روز پرستار رو بهت تبریک میگم ، واقعا واسم مثل یه خانواده هستید ، تا روز پرستار رو دیدم بهتر بگم تنها کسی که به ذهنم رسید شما بودی ، خیلی واست خوشحالم ،بهت تبریک میگم عزیزم . مطمینا این نتیجه ایمان ، توکل ، سپاسگزاری ، ادامه دادن و استمرار . نتیجه کنترل ذهن و کانون توجه .

      امیدوارم تو و دخترای گلت همیشه شاد و سلامت باشید .

      یه جمله یا بهتر بگم پاراگراف تو کامنتت هست عالی ، امروز ناخوداگاه آنجا که ذهن با نجواهاش می خواست ناامیدم کنه استفاده کردم و گفتم بنین خانم خدا می خواد آماده تر بشی.

      (کارهای اداری این انتقالی،از تیرماه تا آبان ماه طول کشید.

      نه به دلیل لزوم طول کشیدن این مسیر

      برای رشد شخصیت توحیدی سعیده

      برای یاد گرفتن اجرای توحید در عمل

      برای کم نیاوردن در برابر تمسخر دیگران

      برای برداشتن دونه دونه ترمز و وزنه های وصل به پا

      برای تمرکز روی آگاهی های دوره عشق و مودت

      برای تقویت جسارت تغییر کردن

      برای سنگین شدن وزنه ی ایمان

      مسیری که من رو رشد داد،پروبال بخشید و از من شخصیت توحیدی تر ساخت.)

      امروز تمام تلاشم رو کردم تا خودم رو آرام کنم و نا امید نشم و ادامه بدم .

      سعیده جان خیلی خوب و عالی عمل کردی .

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      یکتا سعادت گفته:
      مدت عضویت: 1624 روز

      سلام به سعیده نورانی دوست داشتنی

      سعیده جون بهت تبریک میگم

      خدا را شکر که امسال خواسته ت

      تیک خورد و در کنار نیلا و نیکا عزیز زندگی پر از شادی داشته باشی

      واقعا ‌کامنتت را

      خوندم و از انتقالت نوشته بودی

      کلی خوشحال شدم

      روی ماهتو میبوسم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1115 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم

    محمدحسن خانکی هستم .

    ساعت شش ونیم بیدارشدم و قبل از مدرسه فیلم را تماشاکردم وکامنتم را مینویسم تا سرویسم بیاید.

    خیلی خوشحالم که به پرادایس اومدین و برای ما فیلم گرفتین چقدر پرادیس بزرگه خداراشکر و شما خیلی از ماشین تشکر کردین و تمیز و با شادی ماشین تان را شستید ومن یادگرفتم که ماشین خودمان را کمک کنم به پدرم وبشورم .

    این خروس هم خیلی از دیدن شما خوشحال بود و چشمش به شما بود تا به مرغ ها خبربده که به پرادایس اومدید و ذوق کنند.

    من به مامانم گفتم اگه اونجا میرسیدم سریع میپریدم تو اب و بعد دیدم که شما این کار را انجام دادین و با قدرت شنا کردین و منم شنا کردن حالم را خوب میکند ولذت میبرم.

    شما از خدا باران خواستید و فرستاد و اینجا فهمیدم که خدا خیلی حرف ما را گوش میکند و مهربان است و باران زیبایی که بارید پرادایس را قشنگ تر کرد و من فهمیدم این قطره های باران دوست داشتن در دریاچه شما زندگی کنند و در پرادایس باشند .

    من هم مثل شما ازهدایت خدا میگویم برای شما .

    اولین داستان بی توجهی های من و هدایت های خدا

    پارسال یکی از دوستهام من را خیلی مسخره میکرد و من از او ناراحت میشدم اما در تابستان امسال یاد گرفتم من میتونم با خوندن شعرهایی که حفظ هستم تو ذهنم و زیرلب ، بی توجهی کنم و تو ستاره قطبی نوشتم که مهراد ومن باهم دوست خوبی بشویم . و در تابستان در ذهنم هروقت مهراد می آمد به چیزهای خوبش توجه میکردم

    مثل اینکه مهراد اگه درس را بلدنیست گریه نمیکنه

    و به خانم میگه فردا بهتر میخونم یا اگه کتاب وجامدادیش جا می مونه از بچه ها کمک میگیره

    مهراد همیشه کفش هاش تمیزه و عطر میزنه و موهاش حتی اگه خواب بمونه و دیر بیاد بازهم مرتب وشونه زده است ، مهراد نقاشی خوبی میکشه و صدای خندیدنش تو کلاس باعث میشه کل کلاس بخندیم و خیلی راحت در جمع حرف میزنه و رابطه خوبی با گربه ها وکلاغ ها داره .

    وقتی این ها را تو فکرم میگفتم خودم آرام میشدم و حالم بهتر میشد تا اینکه در مرداد ماه که به پارک رفتم مهراد و برادرش را آنجا دیدم و در فکرم گفتم این هدایت خدااست که در تابستان که من در دفترم درباره مهراد و خوبی هاش نوشتم امروز اورا در پارک ببینم ودیدم مهراد آمد وبه من سلام کرد و من را به پدربزرگش معرفی کرد و بامن کلی درپارک بازی کرد و فردای آن روز مادرش به مادرم زنگ زد وگفت مهراد دوست داره با محمدحسن بازی کنه و اگه میتونید به باغ ما بیایید ومن یک صفحه کامل تو دفترم نوشتم خدایاشکرت خدایاشکرت چون تونستم با دیدن خوبی های مهراد باهاش دوست بشم و من خیلی زیاد خوشحال شدم که آنها باغ دارند وقتی آدرس باغ را مادرمهراد تلفنی به مادرم میداد فهمیدیم باغ آنها درست انتهای کوچه باغ روبه روی خانه ی ماست و خیلی نزدیک بود .

    استاد من توانستم با دیدن خوبی های مهراد

    به باغ آنها بروم و کلی بازی کنیم و خیلی گربه وکلاغ هم دیدیم و فهمیدم از خدا هرچیزی بخواهم من را هدایت میکند و کمکم میکند .

    امسال خیلی راحت میتوانم در مدرسه و مهمانی

    بی توجهی بیشتر کنم چون دوتا شعر دیگه هم از کتاب فارسی حفظ کردم و تکرارمیکنم تا حالم را بهتر کنم .

    استاد دیروز یک کار دیگه هم خدا برای من کرد

    شب قبل که داشتم ستاره قطبی خودم را می نوشتم و هلیسا هم اومد و یه مداد برداشت و دفترش را خط خطی میکرد وگفت فردا ماکارونی شکلکی بخورم و من شنیدم چی میگه و رفتم به مامانم گفتم که برای ناهاررفردا ماکارونی شکلکی بپزه بخاطر هلیسا که تو دفترش می نوشت و مامانم قراربود برای من سوپ درست کنه چون سوپ دوست دارم ولی گفتم هدایت خدارو بپذیر و ماکارانی پخت و هلیسا خیلی خوشحال شد و میگفت من تو دفترم نوشتم و ماکارونی برام اومد و منم میخندیدم بهش .

    بعد مامانم گفت فردا واست سوپ میپزم و درست پنج دقیقه بعد مادربزرگم زنگ زد که ناهار سوپ گذاشتم و براتون میارم و مامانم تعجب کرد ولی من به مامانم گفتم دیدی خدا هدایت کرد چون هلیسا خوشحال شد ، خدا مادربزرگم هدایت کرد تا امروز سوپ درست کنه .

    هم هلیسا ماکارونی خورد و هم من سوپ خدایاشکرت.

    خیلی دوستت دارم استادخوبم ازطرف محمدحسن خانکی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 247 رای:
    • -
      سمیه زحمتکش گفته:
      مدت عضویت: 1656 روز

      سلام به خانواده هم فرکانسی فوق العاده

      نمیدونی پسر چقدر درس یاد میگیرم از حرف هات تو این کامنت

      انگار خدا میخواست از طریق تو پسر گلم بگه خدا همین جور ساده هدایت می‌کنه همه مارا

      ماکارونی میخوای بیا عزیزم

      سوپ میخوای بفرما عزیزم

      دوست خوب میخوای بفرما

      خدایا چقدر قشنگ هدایتم می‌کنه

      خیلی قلبم تکون خورد اشکهایی از سر عشقی که خدابه ما داره واینقدر نزدیک نزدیک ومارا لایق بهترین ها کرده

      مارا لایق آفریده لایق همه نعمت هاش

      نمیتونم جلوی اشک هام را بگیرم

      از ماکارانی می‌گذری برای خواهرت بعد خدا جایزه میده بهت

      همین جور رهابودن چقدر خوبه

      اعتماد به خداو راضی بودن چه لذتی میده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        اکرم هاشمی گفته:
        مدت عضویت: 1455 روز

        سلام محمد حسن عزیزم

        چقدر فوق العاده نوشتی

        واقعا از خوندن کامنتت لذت بردم

        اولین باره که کامنت ازت میخونم

        چقدر قشنگ دست خدا شدی که هلیسا ماکارونی بخوره

        و چقدر قشنگ خدا دست دیگه شو فرستاد که سوپ بخوری

        چقدر نوشته هات زلال بود

        بازم بنویس برا همه مون

        تو هم از خدا برامون بگو

        بذار از زاویه نگاه زیبای تو هم الله مهربانمونو ببینیم و ستایش کنیم

        مرسی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1861 روز

      خدایِ من شکرررررت (:

      سلاااااااااااااااامممممم محمد حسن جان

      ای بگردم تو رو پسر گلم

      ایییی جانم

      چقدررررر قشنگ قانون رو توضیح دادی

      آفرین بهت پسر خوبم

      من از شما خیلیییی خیلیییی ممنونم که برامون کامنت مینویسی و کلی از کامنت های شما یاد میگیرم که چطوری بهتر به قانون عمل کنم..

      محمد حسن جان ، من هم دقیقا مشابه اتفاقی که برای شما افتاده رو تجربه کردم..

      خیلی حالم خوب میشه وقتی به خاطر خدا یک‌کاری میکنی و بعد خدا خیلییییی زیباتر اون کارتو‌ جبران میکنه ..

      خدایا شکرت که محمدحسن عزیزمون به سوپ ش رسید :)))))

      موفق باشی پسر گلم

      در کنار خواهرجون و مامان بابای عزیز شاد و سلامت و خوشبخت باشی پسرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      صدیقه شریعتی گفته:
      مدت عضویت: 1998 روز

      سلام عزیززززم

      چقدر قشنگ نوشتی .

      چقدر ذوق کردم از خوندن حرفهای قشنگت ،عزیزدل خدا .

      افررررین به تو که یاد گرفتی توجه نکنی و اینقدر خوب نتیجه گرفتی .

      دلم غنج رفت برای نوشته های قشنگت

      دلم غنج رفت برای مهربونی کردنت برای خواهر کوچولوت

      که هدایت شدین هم تو سوپ بخوری هم هلیسا جان ماکارونی .

      عزیز دلم چقدر من باید از تو یاد بگیرم حرفهایی که استاد میزنه و من فقط می‌شنوم ولی تو با سن کمت عمل هم میکنی .

      تو بهترینی

      تو عالی هستی

      آفرین به مامان و بابا که پسر خوبی مثل تو تربیت کردن .

      دوست دارم عزیز دل خاله .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2346 روز

      سلام محمد حسن عزیزدلم

      چقدر لذت بردم از کامنت زیبات

      چقدر لذت بردم صبح ساعت 6 ازخواب پاشدی قبل از اومدن سرویست،فایل رو دیدی وکامنت گذاشت

      چقدر قابل تحسین هستی عزیزم

      محمد حسن خاله سپاسگزارم برامون مینویسی خودت نمیدونی این نوشته هات چه کمک بزرگی به ما میکنه.

      مثل همین توجه کردنت به نکات مثبت دوستت مهرداد وبعد هدایت های خداوند،دوستیتون،رفتنتون به باغ مهرداد یا درخواست کردن از مامانت واسه هلیسا ماکارونی درست کنه درحالیکه قرار بود واست سوپ درست کنه وخداوند همینطور که تو دل هلیسا رو شاد کردی دل تورو شاد کرد ومادربزگ عزیزت واست سوپ پخت

      محمد حسن عزیزم همه اینها که تعریف کردی واسم خیلی خیلی خیلی درس داره

      فقط خدا میدونه قراره چه درسهای بزرگی از زبان کودکانه وپاکت یاد بگیرم.

      با تمام وجودم دوست دارم پسر توحیدی سایت.بوس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سمیه زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2258 روز

      سلام محمدحسن جان. خوبی؟ واقعا که خدا دلت رو روشن کرده و رو شونه ی خدا نشستی. اصلا باورم نمیشه اینا تجربه ی یک پسر 10 ساله باشه… هزارماشالا، مثل آدم بزرگا می نویسی. خیلی کار قشنگی کردی که از خوبیای دوستت نوشتی و خدا انقدر قشنگ بهت جایزه داد…آفرین خاله، همینجور ادامه بده که خدا خیلی دوستت داره که از این سن تو این فضا هستی. دیشب قبل خواب به تینا دخترم می گفتم از تو و شینا که 10 سالتونه و شروع کردین به کامنت نوشتن. خیلی براش جالب بود. حتما این کامنتت رو براش می خونم چون خیلی آموزنده س. تینا چون اینجا مدرسه ی انگلیسی می ره، فارسی رو آنلاین داره یاد می گیره. الان می تونه بخونه و بنویسه ولی نه خیلی روون. مرسی که می نویسی پسر خوب.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1115 روز

        سلام به خاله سمیه عزیزم

        خیلی ممنون برای کامنت من جواب نوشتین ومن را شاد کردید .

        چه جالب من دارم انگلیسی یاد میگیرم و تینا جان داره فارسی یاد میگیره ، خیلی خوشم آمد که تینا جان بالای نقاشی هاش مینویسه و این هم زیباست .

        خیلی دوستت دارم ازطرف محمدحسن خانکی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      الهه سوادکوهی گفته:
      مدت عضویت: 2814 روز

      ای جاااااانم پسر با درک و فهمیده و عاااقل

      چقدر شما دوس داشتنی هستی چقدر باهوشی چقدر خوب قانون رو درک کردی و اجرا میکنی

      من واقعا ازین هوش و ذکاوتت و کامنتهایی ک مینویسی لذت میبرم

      خوش بحال مامان بابات ک همچین پسر بی نظیری دارن

      عاشقتممممم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      نجمه رضائی گفته:
      مدت عضویت: 1948 روز

      سلام پسر خانواده ،محمدحسن با احساس

      امیدوارم حالت خوب و خوش باشه

      ..از اونروزی که اولین کامنتت رو‌گذاشتی ،نوشته هات رو میخونم و اونقدر خالص مینویسی ،اونقدر با احساس مینویسی که در تمام مدت خوندن کامنتت،اشک میریزم و هق هق میرنم زیر گریه…

      مثل همین الان که با خوندن کامنت خالص و پر از احساست چشمام پر از اشک شده و نمیتونم کنترلش کنم ،قلبم این خلوص و اتصالت رو میفهمه .

      تحسینت میکنم عزیزم که تصمیم گرفتی بنویسی و‌نمیدونی چقدر حس خوب داره نوشته هات، بیشتر برامون بنویس.

      در پناه حق .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1978 روز

      به نام خدا

      سلام محمد حسن عزیزم

      دورت بگردم من که اینقدر خوشگل و عالی قانون رو حتی بهتر از من داری انجام میدی

      محمد حسن واقعا ده سالته؟؟؟

      تو از یک آدم 30 ساله هم بهتر می‌نویسی و بهتر داری روی خودت کار می‌کنی

      نوش جونت سوپی که خوردی عزیزم و هلیسای خوشگل هم به خواستش رسیده

      آفرین که اینقدر هدایت های خدا رو خوب درک می‌کنی .آفرین که اینقدر قلب مهربان داری و دوستت مهراد رو اینطوری معرفی کردی به من

      آفرین که شعر های کتاب رو حفظ می‌کنی و از تا خواسته ها دوری می‌کنی

      دوست دارم محمد حسنم

      خوش به حال پدر و مادرت عزیزم

      منتظر خبرهای خوب ازت هستم

      روی فایل قبلی هم کامنتت خیلی خوب بود و هرکاری کردم که برات بنویسم نشد اما حالا نوشتم برات

      خوشحال و شاد باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      سیما کشاورز گفته:
      مدت عضویت: 1393 روز

      سلام به معلم عزیزم

      فدای تو بشم من عزیزم که اینقدر قشنگ به ما درس زندگی میدی

      بند بند نوشته ها سرشار از نکته هست

      از این کامنت یاد گرفتم اگر چیزی باب میلم نیست حداقل کاری که میکنم نسبت به اون بی‌توجه باشم و این روند رو همین جور ادامه بدم تا اینکه بتونم روزی مثل تو در مورد نکات مثبت اون پاشنه آشیل صحبت کنم

      و اینقدر به خداوند اعتماد کنم که هدایتش رو بپذیرم و تسلیم فرمان او شوم

      مدتی میشه که دوره ی 12 قدم رو شروع کردم، با نوشتن تمرین ستاره ی قطبی متوجه شدم که بله خودمون هستیم که زندگی رو می‌سازیم با افکار و کانون توجهمان

      چقدر خوبه که الگویی چون تو دارم عزیزم،

      که به خودم بگم اگر محمد حسن جان تونست این کار رو کنه منم میتونم

      مرسی که هستی

      دوستدار تو :سیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 848 روز

      بنام خداوند بخشنده ی مهربان ”

      سلام بر محمد حسن عزیزم”

      محمد جان مرسی که برامون نوشتی ” و چقدر خوب نوشتی و چقدر قوانین رو خوب یاد گرفتی و هدایت شدید ” خیلی خیلی دوست داریم و همیشه برامون بنویس ،

      مواظب خودت باش گل پسر ”

      بهترین محمد حسن دنیا ”

      و بهترین هلیسا ی دنیا دوستون داریم ”

      و بهتون عشق می ورزیم ”

      خدایا شکرت برای وجودتون “

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      مهدی نامجوفر گفته:
      مدت عضویت: 1404 روز

      سلام محمد حسن داداش خوش قلب من

      چند روز پیش بود که توی نوشته های بچه ها دوستامون در سایت استاد عباس منش عزیزم متوجه شدم اسم محمد حسن نوشته شده که اگر درست یادم باشه گفتن 10 ساله هست

      من خیلی خوشحال شدم و انقدر ذوق کردم میدونی چرا محمد حسن چون تو خیلی پسر پاکی هستی چون تو رو خدای مهربانم آورده اینجا که بگه به من مثل محمد حسن فکر کن مثل محمد حسن عمل کن مثل محمد حسن باورم کن مثل محمد حسن ببخش از اون چیزی که دوستش داری مثل غذای خوشمزه سوپ ببخش به خاطر بزرگیت من ی سوپ مامانی دیگه برات آوردم

      محمد حسن امشب دوباره اسمت آمد داداشی و یادت کردم و تصمیم گرفتم دونبال اسمت توی نوشته های بچه ها بگردم و منم از هدایت خدای مهربانم بگم که با اینکه اسم محمد حسن روی معرفی پیجت نبود اما خدا به من گفت مهدی مهدی صبر کن این نوشته ها بوی محمد حسن رو میده

      محمد حسن من 40 سالم هست و 30 سال از تو بزرگ تر هستم اما من تو رو داداش بزرگه میدونم میدونی چرا چون تو بهتر از من خدارو شناختی و من از تو میاموزم خداروشکرش می کنم که داداشی مثل تو دارم محمد حسن من داداش ندارم اما از امشب تو در قلب من داداش نوشته شدی اسمت در ذهن من و قلب من مثل اسم استاد عباس منش هک شد قلبی که تکه ای از وجود خداوند است در سینه من .

      محمد حسن من به تو افتخار می کنم که خیلی خوب داری روی کنترل کردن ذهنت با خواندن شعر و به یاد آوردن زیبای های آدم ها و دنیای قشنگت در این کار خوب عمل می کنی و نتیجه های خوبی هم میگیری .

      دوستت دارم داداشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1115 روز

        سلام به داداش مهدی عزیزم

        خیلی ممنون برای من جواب نوشتین وخوشحالم کردین.

        من هم خواهر دارم و داداش ندارم.

        من هم شما را داداش خوب و بزرگ خودم میدانم و برای شما انرژی میفرستم وخیلی دوستت دارم

        ازخدا میخوام کلی نشونه و هدایت های زیبا برای شما بفرسته .

        ازطرف محمدحسن خانکی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فرزانه ارزشمند گفته:
      مدت عضویت: 763 روز

      وای من تورو چطوری میشه بغل نکنم…قربون خاله گفتنت بشم عزیزدلم …

      سلام به محمد حسن خانکی مهربونم و دوست داشتنی …

      چقدر حال دلمو خوب کردی با این کامنتت….

      پسرم چه درس خوب و ارزشمندی بهم دادی…

      توجه به نکات مثبت و هدایت خدا…….

      چی بگم از بزرگی قلب و روح تو فرشته کوچک خدا….

      بازهم برامون بنویس …چقدر باید از تو یاد بگیرم معلم خوبی ها

      بوسم به رووووووی ماهت عشق خاله…

      یعنی میشه من از خدا بخوام و ببینم تو در آینده چه بزرگمردی ازت ساخته میشه!!!!!؟؟؟

      مطمعنم به لطف خدا و هدایت خدا و بزرگی قلب و روح خودت ، جای خیلی خوب و ارزشمندی ایستادی ..

      دوستت دارم

      بدرخشی خاله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      زهرا کاسه ساز گفته:
      مدت عضویت: 1520 روز

      سلام محمدحسن عزیزم

      خداروشکرکه تواین سن کم اینقدردرست عمل میکنی

      خیلی ازکامنتت لذت بردم

      مخصوصا که قسمت سوپ روخوندم کل چشممام پراشک شد

      خداروشکرواقعا به خاطراین قوانین ثابت وبدون تغییرش

      افرین به شماکه ازناخواستت به درستی اعراض کردی وبه نکات منفی دوستت توجه نکردی

      درپناه خداباشی پسرمهربون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مرتضی آستاد گفته:
      مدت عضویت: 974 روز

      سلام محمد حسین عزیز

      خیلی خوشحالم که با این سن داری کامنت میذاری و داری از آموزش های استاد استفاده عملی میکنی

      من هم یه داداش دارم اسمش محمد حسینه

      از کامنتت من درس گرفتم اینکه تونستی با استفاده از کنترل ذهن رابطه ات رو بهتر کنی

      انشالله روز به روز موفق تر باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1865 روز

      سلام محمد حسن جان بنده باتقوا خدا

      عزیزم خیلی تحسینت میکنم برای کنترل ذهنت برای این که به جای گله و شکایت و قبول کردی میتونی رفتار دوستت با خودت رو تغییر بدی و شروع کردی به هدایت ها عمل کردن و انجام دادن ستاره قطبی و خوندن شعر زیر لب آفرین بهت تو خیلی بیشتر از هم‌سن و سال هات و حتی بزرگ تر از خودت می دونی .

      آفرین به تو که از چیزی که دوست داشتی با باور فراوانی و احساس خوب گذشتی خدا هم به خاطر حال خوبت بهت سوپ خوش مزه رو هدیه داد.

      تحسینت میکنم برای این که صبح قبل از رفتن به مدرسه این کامنت زیبا رو نوشتی .

      این دوروز برای رفتن یا نرفتن به سفر از خدا هدایت خواستم و جمله زیبا مریم جون که در لحظه نیاز های ما پاسخ داده میشه هدایت شدم همین طور به تجربه یک سفر لذت بخش در زمان و مکان مناسب خلاصه که خداجون در هرلحظه همه مارو هدایت میکنه.

      خدا تو رو حفظ کنه عزیزم برای پدرو مادرت. شاد و ثروتمند و سلامت در کنار خانواده دوست داشتنیت باشی .

      دست خدا به همراهت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ریحانه معارف وند گفته:
      مدت عضویت: 896 روز

      خدایا هر ان،شکرت برای همه چیز.خدایی که تمام خواسته هایم را اجابت کرده ای حتی اگر فقط در ذهنم باشند. سلام به استادان عزیز و فوق العاده بینظیرم و به دوستان جان جانانم و خصوصا پسر نازنینم اقا محمد حسن.دمت گرم خدا جونم اینم خواستم و اقا جان ،شد.من یه چند تایی از کامنتاتو خوندم نازنینم. خیلی بینظیری،خیلی تحسینت کردم و تو ذهنم بود کاش عکس تو روی پروفایل بود میدیدم روی چون ماهتو و الان یهویی دیدمت.خدایا شکرت که تو هر ثانیه در حال اجابتی اگر ما جلوی اونو نگیریم.خیلی خوشحالم و عاشق خدا و خودم و همگییییییییییتونم.بینهاااااااااایت سپاس استادان دلبرم.با امید عالیترینها هر ان ،برای همتون.خدایا بازم بی انتها شکرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      نفیسه فهیمی گفته:
      مدت عضویت: 1390 روز

      سلامم عزیزکم

      چقدر دلم برات غنج رفت، مخصوصا اونجا که خواستی با درخواست پخت ماکارونی شکلکی برا هلیسا به خواهرت باور بدی که داره کار درستی میکنه خواسته هاش رو مینویسه

      آفرین بهت، گل پسرم

      تو خیلی برا من درس داری، تو کوچولویی ولی یه معلم خوب هستی، شاید اصلا بزرگ شدی به نوعی معلم شدی، چون خیلی واضح و دقیق و با ذکر مثال توضیح میدی، آفرین بهت

      به امید اینکه ایرانمون پر بشه از محمدحسن خانکی ها که دیدگاهشون عباسمنشیه

      اونوقت ایرانمون گلستان میشه

      سپاسگزارم ازت که برامون کامنتای قشنگ میذاری

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3596 روز

      به به ….. سلاااااام به عزیز دل … محمد حسن جااانم

      خیلی خیلی ممنون از کامنت گذاشتن عزیزم. کلی به من درس یادآوری مبکنی. چقدر قشنگ داری از قوانین استفاده میکنی. نووووش جونت باشه نتایجت‌ …. خیلی خیلی لذت میبرم عزیز دل. علی جان هم خیلی سلام می‌رسونه …

      باز هم برامون بنویس

      در پناه خدا جون باشی همیشه پیش خانواده عزیز و گرامی آن

      خاله شیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فائزه شهزاد گفته:
      مدت عضویت: 2536 روز

      به نام خدا

      سلام به محمد حسن جان پسر بی نظیر

      این دومین کامنتی هست که ازت میخونم و خییییلی لذت بردم و درس گرفتم و چشمام پر از اشک شد و

      بار قبل چون خیلییی از دوستای سایت برات کامنت گزاشتند من دیگه ننوشتم

      ولی این بار دیگه نتونستم با این که چند هفته هم میگذره ازش

      محمد حسن جان مرد بزرگ خدا

      حتما تا الان فهمیدی چقدرررر نوشته هات عالیه و به همه ما خیلییییی کمک میکنه

      عزیزم تو عالی مینویسی با این سن و عااالی عمل میکنی و چقدررر برای من درس داره

      این که انقدر عالی تونستی از ناخواسته ت بی توجهی کنی و به خواسته ت که دوست شدن با مهراد بود رسیدی

      این چقدررر برای من درس داره که وقتی محمد حسن انقدر عالی تونسته منم میتونم

      چقدر قشنگ کمک کردی خواسته خواهر کوچولوت برآورده بشه و خدا به دل پاک و بخشنده ت هم جواب داد و تو هم به خواسته ی دوست داشتنیت رسیدی

      افرییییین عزیزم

      خدا خیلی دوست داره

      چه مسیر زیبایی پیش روی تو هست

      خدا برای پدر و مادر عزیزت نگهت داره ‌و همیشه انقدر با ایمان و فوق العاده باشی و هر روز شادتر و سالم تر باشی و خودتم میدونی که به همه ی خواسته هات میرسی ( قلب زیااااااد برای تو )

      بازم برامون بنویس حتما

      در پناه خدا باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1763 روز

      سلام ب محمد حسن عزیزم

      خداروشکر میکنم ک ب کامنت شما هدایتم کرد

      محمد حسن جان عزیزدلم

      نمیدونی من چقد ازت چیزای جدید یاد میگیرم

      چقد قشنگ قانونو بهم یاد میدی

      امشب ک داشتم ظرف هارو میشستم یادت افتادم و لبخند اومد رو لبام

      کلی حالم خوب شد

      برای نامه ی قبلیت خواستم جواب بنویسم ولی نشد

      امشب چقد قشنگ خدا ب کامنتت هدایتم کرد

      چقد خوشحال شدن ک کامنتتو خوندم

      چقد قشنگ زیبایی ها رو میبینی

      الهاماتو دریافت میکنی

      خدا چ پاداش خوبی بهت دادت هم برای سوپی ک دوسداشتی

      هم برای دعوتت ب باغ دوستت

      چقد خوبه ک قشنگ پیشرفت ها تو مینویسی

      از شنا کردنت

      از زبانت

      از شعرهای جدیدی ک یاد گرفتی

      از تصمیم های جدیدی ک میگیری

      آفرین پسرخوب

      خییلی تحسینت میکنم

      محمد حسن جان من خیییلی دوسدارم عزیزدلممم

      خییلی خوشحال میشم ک نامه مینویسی برامون

      و بهمون یاد میدی ک چطور از آموزش های استاد درعمل استفاده کنیم

      خداروشکر میکنم بابت وجود نازنینت عزیزم

      منتظر کامنت های بعدیت هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سیدعلی خوشدل گفته:
    مدت عضویت: 2662 روز

    به نام خدایی که آسمان ها و زمین در اختیار اوست

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی و همه همسفران خوبم

    چه قدر حال خوب نعمت بزرگیه! و این فایل عجیب حال خوب رو برای من زنده کرد، اون سپاس گزاری ویژه و اون عاشقانه ای که بین استاد و خانم شایسته بود واقعا ستودنیه

    چه نعمتی از این بالا تر که آدم خودش رو در آغوش خدا ببینه و حس کنه که پشتیبان بزرگی داره و ایمانش رو هر روز قوی تر کنه که فردا روزی هم که چشم بست روی این دنیا قلبش مملو شادی میشه و در سرای باقی لبش خندونه

    شما بسیار زوج دوست داشتنی هستین برای من نه به این دلیل که در مقام استادی و آموزش هستین، بلکه به این دلیل که زندگیتون همون چیزی هست که دارین آموزش میدین!

    به انی دلیل که در دنیای تضادهای رنگارنگ میلیارد ها آدم نگاهشون به جنگه ولی شما واقعا در مسیر رسیدن به چیزی که انسان باید باشه قدم های محکمی برداشتین…

    الان نزدیک 6 ساعت از دیدن این فایل میگذره و اصلا نتونستم لحظه ای بهش فکر نکنم…

    چه معجزه ای برای من از این بزرگتر که تو خسته سفر باشی و حسابی دلت بخواد استراحت کنی ولی انقدر زندگیت و روتینش شیرین باشه که ساعت 6 صبح بیدار شی و بری ماشین رو مرتب کنی و بشینی دفتر سپاس گزاریت رو بنویسی…

    وقتی به این فکر میکنم که دنیا چه قدر دقیق عمل میکنه بیشتر و بیشتر میفهمم که واقعا دنیا بر اساس عملکرده ماست و واکنش میده به عملکرد ما نه صرفا باورهای ما…

    بارو یک محرکه هست که نیروی حرکت کردن مارو تغییر میده و واقعا خیلی فرقه در عمل…

    شاید ظاهر خیلی از کارها یکسان باشه ولی حقیقتا باور ها پشت این عمل ها یک هویت ایجاد میکنه…

    خیلی ساده میشه فهمید که چرا فاصله انبوهی هست بین جایی که بقیه هستن و شما هستین!

    داشتم دقیقا تجسم میکردم که اگر من هم این مدت خسته بودم آیا صبح ساعت 6 بیدار میشدم که برم ماشین رو تمیز کنم؟! آیا بلند میشدم برسم به زندگی عادیم و یا اینکه اول میشستم پلی استیشن بازی میکردم؟

    این فایل یک فیلم آموزشی کوتاه بود دقیقا مثل دیدن خودم تو آینه

    هیچوقت اون صحنه از فیلم پاندای کونگفو کار رو یادم نمیره که وقتی تلاش کرد به اون طومار جنگجوی اژدها شدن برسه و وقتی بازش کرد خودش رو دید داخلش و دقیقا اون طومار نقش آینه رو داشت

    فکر میکنم این فایل ها بیشتر نشون دهنده زندگی استاد باشه آینه ای است برای ما که در بعد عملگرایی چه قدر خوب هستیم!

    فکر میکنم اگر استاد دقیقا بدونه که چه قدر شاگردهاش بالاخص خودم تو حوزه عملگرایی ضعف دارن همه دوره ها میره رو اینکه بابا انقدر تنبلی نکنین!

    مدل عشقی که تو چشمای استاد هست و سپاس گزاری ویژه ایشون از خانوم شایسته خیلی معنا و فکر داره که آیا واقعا ما اینطوری به خدا نگاه می کنیم و سپاس گزار شرایطمون هستیم

    دیشب تو تاکسی نشسته بودم و از یکی از مال های عمان بر میگشتم خونه خیلی صحنه عجیبی بود برام…

    راننده تاکسی داشت پشت تلفن با پسرش صحبت میکرد به عربی…

    داشت بهش سوره حمد خوندن رو یاد میداد و انقدر مکالمه ی شیرینی بود و انگار نه انگار ما عقب نشستیم و واقعا وقتی ایوا ( ایول الله ) میگفت به پسرش چه قدر لذت میبردم

    گوشی رو خانوش گرفت و شروع کرد به صحبت کردن ، تا جایی که فهمیدم مزمون حرف خانومش این بود که چرا کارت اینه و …

    خیلی پاسخ مرده قشنگ بود و شاید نزدیک 5 دقیقه برای من درس زندگی بود

    گفت مگه پسر خوشگل نداریم ؟ پس للحمد الله (‌به لهجه خودش)

    گفت مگه خونه کوچولو نداریم که توش شادیم ؟ پس للحمد الله

    مگه کشور امن نداریم و توش جنگ نیست ؟ پس للحمد الله

    مگه من نمیتونم کار کنم و پول بیارم سر سفرمون هر چه قدر هم کم و زیاده ؟ پس للحمدالله

    دروغ نگم، خیلی شرمنده شدم از خودم که خدایا همه سپاسگزاریت رو میکنن ولی من فکر کنم باز یادم رفته چه قدر نعمت بهم دادی که 1 سال با آزادی کامل سفر کردم و چند ده تا خونه عوض کردم

    زیر پام چند تا کشور رو گذروندم و به چشم سر و دل همه جا رو دیدم و حضورت رو مزه کردم ولی شرمندم که کوتاهی میکنم و اونقدر که خودم حداقل میتونم انجام نمیدم

    چه قدر دلم لرزید اونجایی که استاد گفت خدایا 8000 کیلومتر رفتم و یک خط رو ماشین و ما نیفتاد…

    و من حداقل خودم چون 5 ماه سفر بودم و زندگی کردم میدونم یعنی چی وقتی استاد میگه سفر بعدی سبک تر میرم :) و هر نیازی داشته باشیم خدا رفع میکنه…

    و این وقتی ایجاد میشه که میری سفر بالای کوه تو گل گیر کردی یهو از ناکجا آباد ماشین میاد ، ذره ذره اینا هعی ایمانت رو قوی میکنه و واقعا بر خلاف قدیم خیلی بیشتر میفهمم که رشد در عمل کردنه نه فقط فایل دیدن و کامنت گذاشتن

    فقط تنها کاری که این فایلا میکنه اینه که تو رو آماده میکنه و بهت انرژی کافی میده برای حرکت ولی اگر فقط نشستی و داری فایل گوش میدی و حرکت نمی کنی یعنی هیچ چیزی قرار نیست تغییر کنه و اونجا حق نداری علی آقا شک کنی به فایل ها!

    خیلی جالبه که این دوره جدید استاد دقیق یک اخوت عجیبی داره با فایل های 21 و 22 ثروت 1 و به نظرم خیلی مکمل خوبی برای هم هستن که از پیچ و خم جاده خارج نشی و به یه ور چپ نکنی

    ولی هر روز بیشتر و بیشتر مشتاق میشم که به سمت عادی تر شدن پیش برم و روزی که بفهمی خدا تو سادگیه نه پیچیدگی خیلی خوشبختی

    یه اعتراف بکنم و بگم خیلی استاد عباس منش زرنگه و شاید هرچی بیشتر بریم جلو خیلی بیشتر متوجه میشم

    اصل سادگی فرمول خوشبختی و ثروت سازی و هرچه قدر میریم جلو دنیا در سادگی خلاصه تر میشه و نمیدونم کجا استاد این رو متوجه شدن ولی واقعا به نظرم یک تکامل 10 ساله پشتشه که هرچی میریم جلو اون کلماتی که میشه قانون جذب و … کم رنگ تر میشه و خیلی فایل های ایشون رنگ و لعاب زندگی واقعا پیدا می کنم و اینم قطعا به این دلیل هست که ایشون خوب درک کرده خوشبختی در پیچیدگی نیست

    تا دیروز من همش دنبال این بودم که ببینم دقیقا یحی طبق قرآن در چند سالگی قرآن رو دستش گرفت و آیا واقعا چیزی به اسم معجزه در قرآن داریم و آیا میشه سخن گفتن عیس رو در بدو تولد توجیه کرد با قانون جذب؟

    اونجا بود که یک فایل استاد خیلی دقیق تر نشونم دادم که خب که چی؟!

    گیریم فهمیدی دقیقا چه چیزی توی زندگیت بهبود پیدا کرد و دقیقا چه کمکی به خودت کردی جز اینکه فقط احساس خفن بودن کردی! که اونم برای سیر کردن تشنگی حماقته نه رسالتت

    مردم تو این دورو زمونه دنبال چیزی هستن که آرامش رو بهشون برگردونه و تو نباید دنبال این باشی که ادای کارشناس های قرآنی رو دربیاری، درک خودت رو بردار بکن و برو دنبال حاشیه نباش..

    و چه قدر از زندگی ما تو حاشیست با دونستن چیز های بی خود!

    آقا می خوای بدونی اسرائیل چه خبر بلیط بگیر برو یمن یا مصر بپر وسط جنگ و آگاه باش…

    این همه مملکت و پادشاه و رئیس جمهور تهش هیچکاری نتونستن بکنن و همش بیانیه میدن و هر روز ابراز نگرانی میکنن :) وگرنه خیلی چیزهای تغییر میکرد…

    جهان بر پایه عدالت استواره و اگر فکر کنی عدالت وجود داره میفهمی همه چیز سرجاشه

    خیلی این جملم دردناکه ولی خیلی خدا عادله و همه چیز سرجاشه و اگر گذشته و آینده هرچیزی رو بدونی خوب میفهمی که واقعا چرا یک چیزی درسته ولی خب متاسفانه ما نمی تونیم بدونیم

    اگر واقعا روی خوشبختی رو می خواین ببینین وقتتون صرف چیزهایی کنید که شادتون میکنه و احساس سرخوشی واقعی میده و واقعا اونجاست که بردین!

    برای خط قرمزهاتون احترام قائل باشید و انعطاف قائل بشید برای هرچیزی و به دنیا صفر و صد نگاه نکنین

    و من خودم در این نقطه خیلی به خودم بلند میگم که نه تو بر کسی برتری داری و نه کسی بر تو برتری داره و این یعنی تو در عین حالیکه در اجتماعی کاملا تنهایی!

    واقعا خوشحالم در این مسیرم و افتخار میکنم که میفهمم به چه سمتی دارم میرم و این یعنی اینکه بلاخره میتونم ادعا کنم زندگیم دست خودمه گرچه که بنظرم هنوز خیلی جاها میگم ای کاش دلار ارزون تر بود :)

    ولی همینکه حداقل بدونم وضعیتم چه جوری و نقش خودم رو پر رنگ تر بدونم خیلی پیروزی بزرگی کسب کردم

    براتون آرزوی بهتری هارو دارم از خدای خوبی ها :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 353 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2533 روز

      به نام خداوند جان و خرد

      سلام علی آقا

      امشب خسته از کار بودم

      شغل من خیاطی هست و تو خونه کار میکنم

      دیر وقت بود و دلم گرفته

      اومدم تو تخت و شروع به خوندن کامنتها کردم

      گفتم خدایا خسته ام بار تعهدات رو از رو دوشم بردار

      خیلی ها رو برداشتی

      برام تسفیه کن

      و چند قطره اشک

      حالم رو خوب کردم با کامنت ها و تشکر بازم خدایا شکرت مشتری فراوان هست و کارها به خوبی و آسانی انجام میشه

      تو همین حس و حال

      به کامنت شما رسیدم

      خدایا شکرت

      گفتگوی راننده با پسر و خانواده اش

      عالی بود نوشتید ممنون بابت این خاطره و نوشتنش

      گفتم خدایا شکرت که داریم

      خدایا شکرت و همه اون نگرانی رفت و جایش سپاس آمد که خدایا شکرت بابت همه چیز

      علی ممنون

      خدایا شکرت بابت بچه های سایت و نوشته ها و خاطرات توحیدی که پیش میاد براشون

      خدایا شکرت

      شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
      • -
        مجید حرفت گفته:
        مدت عضویت: 1425 روز

        زیبا خانم سلام وقتتون بخیر امیدوارم حالتون همیشه عالی باشه.

        خواستم ضمن تشکر از دیدگاه ساده و صادقتان،یه عرض خسته نباشیدهم گفته باشم،و بگم خواهر نازنینم زیبا خانم اگر منظور از بار تعهداتت تضادهایمان در زندگی است،همین تضادها باعث رشد و پیشرفتمان می‌شود به قول استاد عدم تضاد و مشکل فساد می‌آورد و باعث می‌شود بگندیم،اما شادی و لذت زندگی در حل مشکلات و تضادهاست که به وقوع می‌پیوندد!!!!

        به تضادها و مشکلات با چشم دیگری باید نگاه کرد!!!

        می‌توان از آنها پله‌های پیشرفت و ترقی را به سمت و سوی سعادت برداشت،شادی‌هایتان افزون و همواره لبتان خندان به خدای مهربان می‌سپارمتان و خدانگهدار.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
        • -
          زیبا گفته:
          مدت عضویت: 2533 روز

          به نام خدای هدایتگر

          سلام آقا مجید

          ممنون بابت کامنت که گذاشتید برام

          از خدا هدایت خواسته بودم

          و یاری بیشتر

          در این چند روز با تمرکز و درک بیشتر فهمیدم باید سپاسگزار تر باشم و تعهدی را حل و نگران مسائل بعد نباشم

          ترمزی را پیدا کردم همون کد که نمیزاره لحظه آخر دکمه ارسال رو بفرستم

          خوشحال شدم رفتم تو دفتر بنویسم که حسم گفت جواب دوستان به دیدگاه رو مجدد بخون

          دیدم شما هم همین رو برام نوشتید و تاییدی شد بیشتر

          که عدم تضاد مشکل میاورد

          پس باید حل کنیم و از این تضاد بزرگتر بشیم

          خودمون رو به خدا میسپاریم و حتما اتفاقات عالی میفته

          ممنون بابت نوشته شما برای من و نکته که گفتید

          سپاس از خداوند و دستان بینهایت

          شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            مجید حرفت گفته:
            مدت عضویت: 1425 روز

            سلام بر زیبا خانم عزیز وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه ضمن تایید تمام دیدگاه‌های بالا به عرض مبارکتان برسانم که خیلی خوب است که فقط به فکر قدم پیش رو باشید و حل آن و اصلاً نگران آینده نباشید که خدا با ماست و هیچگاه بندگانش را که ایمان دارند رها نمی‌کند و از کمک به آنها دریغ نمی‌کند.

            همچنین همانطور که حضرت حق در کتاب قرآن قسم یاد کرده به قلم و آنچه می‌نویسد،می‌آموزیم که در نوشتن معجزه اتفاق می‌افتد هیچگاه از نوشتن غافل نشوید بنویسید تا معجزه‌ها را ببینید

            برای شما خواهر خوبم هر آنچه خیر و برکت است خواهانم.

            شاد سالم خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

      «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» (18 آل عمران)

      سلام و درود سید علی جان عزیزم، پسر تو همیشه بینظیری، بسیار بسیار تحسینت میکنم. کامنتت عالی بود، بی اختیار یاد آیه 18 آل عمران افتادم. بینهایت ایمان عملیت رو تحسین میکنم. الهی که همیشه موفق و متنعم و سلامت باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 948 روز

      به نام الله مهربان

      سلام به بنده خوب خدا سید علی خوشدل عزیز

      واقعا آفرین تحسینتون میکنم و باعث افتخار. هست ک کنار دوستان توحیدی همانند شما دارم خودم رو پیدا میکنم

      من قبل از این ک فایل رو تماشا کنم گفتم کامنتها با امتیازات بالا رو ی مرور کنم و بعد فایل رو

      چقدر خداوند زیبا هدایت میکنن

      دلم میخواد کامنتتون رو همانند یه صفحه از کتاب درسی حفظ کنم و لحظه به لحظه برای خودم مرور کنم.

      داستان راننده تاکسی عجیب منو ب فکر برد خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم ک پسرم شکرگزاری رو یادگرفته

      تا موردی پیش میاد میگه خدا بزرگه

      تا حالش خوب میشه سر موضوعی میگه خدایا شکرت ک فلان اتفاق برام افتاد.اون 7سالشه و قطعا متوجه معنی واقعی چیزی ک میگه نیست اما شبیه ی طوطی داره هر آنچه می‌شنوه بیان می‌کنه و چقدر خوب ک شکرگزاری باشه چه خوبه سوره حمد باشه منم از امروز همه تلاشمو میکنم ک سوره حمد رو به فارسی بهش آموزش بدم جوری ک احساس کنه باور کنه و لذت ببره

      اصلا تلاشم نمی‌خواد وقتی خودم انجام بدم توی زندگیم وقتی خودم اونجوری باشم قطعا پسرمم هم همینجور تربیت خواهد شد

      امشب از کامنت شما درس زندگی گرفتم

      چقدر همه چیز می‌تونه ساده باشه و راحت باشه و عملی

      یعنی واقعا من توی فایلهای استاد دنبال چی ام

      همه چیز خیلی راحت تر از اونی هست ک فکر میکنم کافیه فقط توی مسیر درست باشم درست نگاه کنم

      رسیدن به چه چیزی قراره احساس خوشبختی به ما بده

      وقتی همین الان همین جایی ک هستیم خوشبختیم

      چون توی همین لحظه زنده ایم وو زندگی میکنیم و نفس میکشیم و بسیار چیزهایی داریم برای شکرگزاری و لذت بردن

      خدایا سپاسگزارم ازت

      سپاسگزارم از شما برم کلیپ استاد رو ببینم ک بسیار مشتاقم

      در پناه الله مهربان باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1871 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانم…..

      سلام به سید خدا سید علی رفیق خدا و رفیق خودم …

      چقدر دلم برات تنگ شده یود…..

      الهی که حال دلت و حال دل خانومنت قشنگ باشه در پناه رب…

      سید علی خودم رو میخوام بگم که خیلی وقتا یادم میره که چقدر چیزهای قشنگی تو زندگیم دارم ولی وقتی صبح زود بیدار میشم و میرم تویه اتاق و دفتر سپاس گزاریم رو مینویسم مبینم واووووو چقدر شیرین همچیز چقدر زیباست همچیززز…

      و روزم رو شروع میکنم تا میام تویه جهان مادی خیلی وقتا با یه چیزهایی مواجه میشم که فراموش میکنم سپاس گزاری صب رو که نوشتم…چون هنوز به قدرت استاد نرسیدم به قدرت شما نرسیدم که گوش خودمو بپیچونمممم…..

      ولی یه لطفی که از خدا به من رسیده اینه که وقتی اسمش رو میارم تویه هر لحظه ای دلن اروم میشه و شکرت نعمت که میکنم اصن حالم قشنگ میشه و مرورو میکنم حالم عالی تر و عالی تر میشه…

      چقدر خوبه که دوباره کامنتت رو دارم میخونم الهی شکر الهی صد هزار بار شکرررر…

      من تا این فایل رو دیدم اشک از چشام جاری شد که استاد داشت سپاس گزاری میکرد تویه کامنتم هم نوشتم اصن انگار داشت میگفت حسین نگاه ایجوریه میری سفر میایا میگی رفتم میری جاهای قشنگ میگی رفتم میر فلان میگی رفتم….

      تو رفتی؟؟؟ ایا ؟؟؟؟؟

      کی بردتت حسین کی دستت رو گرفت سفرت رو قشنگ کرد کی بهت گفت بریم اینجا اونجا وو و و….

      کی به سلامت برگردونتت اره این فایل پر ازززز درس بود پر ازززز درس….

      الهی شکر که هر روز متوجه رفتارامون میشممم

      به قول مرد راننده بزرگ قلب الحمد الله

      الحمد الله

      برتی همین الان که اینجا هستم الحمد الله

      برای وجود سایت و استاد و مریم بانو الحمدالله

      برای وجود شماها الحمد الله

      برای تک تک نفس کشیدنم اللحمد الله…

      سید خدا در پناه جان جانان رب العامین شاد و سلامت ثروتمند باشی

      با عشقققق

      من این فایل رو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      وحید ربانی گفته:
      مدت عضویت: 1503 روز

      سلام دوست عزیز

      احتمالا از اونجایی فهمیدن همه چیز باید ساده باشه که فهمیدن هدف ما از اومدن به این دنیا نزدیک تر شدن به خداوند هست و این نزدیک تر شدن از مسیر سنگلاخ و سخت و‌زور زدن و تراکتور وار نیست از مسیر لذت و‌زیبایی هست چون خداوند خداوند زیبایی است خداوند نعمت و شادی و فراوانی است و همه چیز بهانه است خواسته ها و هر چیز دیگه بهانه است اصل نزدیک تر شدن به منبع قدرت هست و در این مسیر که هدف اون هست هرچی دلت بخواهد به تو داده میشود ، به تو داده میشود اتوماتیک داده مشود خود بخود داده میشود نباید هدف ها را جابجا کنیم اگر هدف ها جابجا شوند هرچی بدویم بازم نمی رسیم چهار روز خوش میشیم ولی دوباره نمیدونیم کجاییم

      در پناه رب العالمین باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
      • -
        احمدرضا گفته:
        مدت عضویت: 2145 روز

        سلام دوست عزیز

        کامنتت ناخودآگاه منو یاد یه جریانی انداخت.نمیدونم ربطش چقدر باشه به کامنتت ولی دلم میگه بنویس

        یادمه یه مدت بعد از آشنایی با این آموزه ها یه سفر زیارتی ب عراق داشتم،خیلی تو این سفر متوکل تر از قبل عمل کردم،نمیدونستم چطوری باید برم فقط دیدم قلبم داره می گه برو منم گفتم چشم

        دونفرم همراهم بودن

        یه حال و هوای عجیبی بود تو اون سفر،می دیدم با چشمام ک داره چطور همه چیزو جفت و جور میکنه تو سفر

        یه روز صبح ک از خواب بیدار شدم گفتم خدایا امروزمو بچین بقول خودم تسلیمتم نمیخوام نظر بدم خودت بچین چون تو بهتر از همه می چینی

        از محل اسکانم ک خدا جور کرده بود زدم بیرون تو یه خیابونی داشتم پیاده می رفتم که فاصله داشت تا مقصدم،گفتم خدایا ماشین،بعد چند ثانیه یا چند دقیقه یادم نیست،یه ماشینی زد کنار سوار شدیم و مارو رسوند به نزدیک مقصدمون و بعد از اونم راهنمایی کرد ک ازینجا به بعدشو از فلان کوچه برید تا برسید به مقصدتون،پولم نگرفت

        اما همه اینارو گفتم برا این یه جمله: تو ماشین داشت عربی حرف می زد منم دست و پا شکسته میفهمیدم اما این کلامشو که با «بغضی که گلوشو میفشرد» گفت رو خوب فهمیدم،کلامی ک هنوزم بعد چندسال وقتی یادم میاد مو ب تنم سیخ میشه:

        با بغض میگفت انتم ضیوف الله

        شما مهمان خدایید

        خدا داشت از زبونش بام حرف می زد،انتم ضیوف الله

        انتم ضیوف الله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          وحید ربانی گفته:
          مدت عضویت: 1503 روز

          به نام خداوند بسیار بخشنده و مهربان

          سلام دوست عزیز م ممنونم از کامنت شما

          خدایا شکرت که امروز صبح هم با من حرف زدی هر لحظه با من حرف میرنی و امروز صبح از قلم دوستی به نام احمد عزیز

          انتم ضیوف الله

          خدایا شکرت

          چقدر‌زیبا چقدر شیرین مهمان که غم نداره مهمان که فکر نداره فقط حال میبره از مهمانی

          نمیدونم در کدام کامنتم نوشتم که ما ویزای اقامت این جهان را گرفتیم از خدای مهربان الهی شکر

          سپاسگزارم از شما در پناه رب العالمین باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 869 روز

      به نام خداوند مهربان و بزرگ

      به نام خدای عشق و ارامش

      سلاممم سید علی عزیزم الهی که حال دلت عالی باشد

      میدانی من خیلیی دوستتت دارم خیلی شخصیتت را دوست دارم و همیشه تحسینت میکنم

      چقدرررر کمنتت قشنگ بود

      از ساده گی گفتی از لذت گفتی از شکرگذاری گفتی از احساس خوب گفتی دیدم در این چند روز چقدررر این ها را با تمام وجودم تجربه کردم

      چند روز پیش یک تضاد برایم پیش شد زهنم کنترول نتوانستم احساسم بد و طبق قانون احساس بد احساس بد بیشتر و اتفاقات ناخواسته رقم میزند

      خودم را با یکی از نزدیکانم که همسن من هست مقایسه کردم بسیاررر زهن هوشیار هست قسمی مقایسه کرد که حتی خودم هم نفامیدم یک وقت میبینم که همش در زهنم نجوا هست

      فقط به این دلیل که او در کشوری عالی هست و استایل های خیلی شیک و پر از زرق برق زده و تو چی ؟؟

      با اینکه از ویدیو هایش قشنگ حس میشد حال درونش چگونه هست ولی بازم زهنم عادت کرده

      و این نجوایی زهنی مرا تا سرحد مریضی پیش برد

      میدانی چیست قدر احساس خوب را آنقدر درک کردم که حد ندارد در گذشته میکفتم باش احساسم را خوب بسازم که به فلان خواسته ام برسم ولی حالا درک کردم که احساس خوب یعنی سپاسگذاری از الله

      یعنی خدا جانم شکرت که حضور داری شکرت شکرت

      احساس خوب یعنی زنده گی در بهشت

      احساس خوب بهترین چیز هست

      رفتیم نزد داکتر در مسیر یک کراچی را دیدم که بالای کراچی آنقدر حالش خوب هست یک دقیقه دورش خالی نبود یک مشتری میامد و دیگری میرفت همه ازش خرید میکردن پدرم هم پیش همین آدم رفت و خرید کرد من در فکر فرو رفتم انگار خدا روی شانه ام زد و گفت بیبین پاکیزه همه چیز حال خوب هست تو بازی ظاهر زنده گی دیگران را نخور

      صد ها کراچی نزدش بود هیچکس از اونا خرید نمیکرد و قشنگ احساس شان از چهره شان معلوم بود

      احساس خوب بزرگ‌ترین نعمت هست

      احساس خوب بزرگ‌ترین سپاسگذاری از الله هست

      منم بعضی وقت ها فکر میکنم استاد خیلی به درک عمیقی از زنده گی رسیده خیلی عمیق خیلی عمیق

      خیلی عمیق خدا را شناخته

      همیشه به خدا میگم خدایا جهان بینی من را هم مثل استاد عباس منش وسیع بساز

      بعدا در مسیر که نزد داکتر میرفتم

      به فکر فرو رفته بودم که چی میشود انسان ها تجربه های خوشایند و ناخوشایند از زنده گی و این جهان دارند

      رسیدم به احساس خوب و احساس سپاسگذاری

      دیدم من اصلا سپاسگذاری نمیکنم اصلا خدا این قدر نعمت برایم داده چقدررر شکر گفتیم ؟

      آمدم خانه یکساعت فقط با اشک میگفتم خدایاااا شکرت خدایااا شکرت خدایاا شکرت

      آنقدر با حال خوب خدا را شکر کردم که خوابم برد

      امروز درک کردم همه چیز حال خوب ما هست همه چیز شکرگذاری خدا هست

      نی شکرگذاری به این خاطر که خدایا من شکرگذاری میکنم بابت اینکه فلان خواسته ام را بده

      نی نی نی

      فقط شکرگذاری به این خاطر که خدایا شکرت که هستی

      خدایااا شکرت بابت همین نعمت های که برایم لطف کردی عطا کردی میشد نباشد

      به گفته استاد در طفلی گردن مان را نمیتوانستم نگهداریم خداوند این قدر برما لطف داشت ما را بزرگ ساخت از ما نگهداری کرد حالا فراموش میکنم حالا فراموش میکنم که شکر همین تن سالم خودمان را بکنیم شکر این را بکنیم که خدایا شکرت که اجازه دادی زنده گی را تجربه کنیم

      خدا خیلیی بزرگ است

      در پناه خدا باشی سید علی عزیزم

      الهی کنار همسر عزیزت غرق عشق نور و شادی خدا باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      حسام گفته:
      مدت عضویت: 1998 روز

      علی جان سلام

      دوست دارم

      قربون خنده توی عکس پروفایلت برم

      دمت گرم که خدا هدایتت کرد و به مواردی عالی توجه کردی که قشنگ حسشون کردم

      دارم تمرین میکنم وقتی کامنتها رو میخونم اگه حس خوبی گرفتم حتما بیام و از دوستانم تشکر کنم

      چون اونا لایق ستایشن

      چون منم لایق ستایش خوبی ها ی اونام برای لذت بردنم

      قبلنا فک میکردم فقط اماما الگوی ما بودن یا دانشمندای بزرگ

      خوب دم خودم گرم که الان علی خوشدل رو الکوی خودم کردم

      سعیده شهریاری و ……. رو الگوی خودم کردم

      این همون درس استاده که میگه فقط اجازه داریم امروز خودمونو با دیروز خودمون مقایسه کنیم

      دم خودم گرم

      قبلنا فک میکردم فقط اماما الگوی ما بودن یا دانشمندای بزرگ

      علی جان دمت گرم که مث استاد الگوی من شدین

      خوبی این الگو اینه که زندس و نفس میکشه و میتونم حسش کنم

      حتی خوبیش اینه که با هم توی یه کلاس درسیم و عاشقانه دوسم داره

      بهتون افتخار میکنم

      به شجاعتتون برا سفر

      به اینکه دوس دارین مث 5 درصد موفق جامعه زندگی کنین

      منم دارم پشت سرتون می یام

      دمت گرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2259 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام به سید علی عزیزم سید علی خوشدل و خوشحال و سرحال و تندرست و مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم

      آقا شما نمیگید ما دلمون براتون تنگ میشه، 3 ماه میشه در فایل های محصولات و 4 ماهه در فایل های دانلودی خبری از شما نیست. من خیلی دوست دارم شما را فالو کنم آخه شما دارید رویای منو زندگی می کنید، میشه خواهش کنم از روند زندگی تون مثل استاد برامون بنویسید. خیلی دوست تون دارم.

      چند روزی بود خیلی تو فکرتون بودم.

      هر کجا هستید در پناه حق سعادتمند در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1865 روز

      به نام خالق هدایتگر سلام به بنده خوش دل خدا

      چقدر ساده در عین حال زیبا از قانون و زیبایی های این فایل گفتی. واقعا اگر بتونیم هرکدوم از مابه اندازه خودمون سپاس گزارترباشیم زندگیمون از این رو به اون رو میشه سپاس گزاری که محرک و شاه کلید ما برای حرکت کردن و تجربه زیبایی ها و خوشبختی واقعی در زندگی هست.

      متشکرم برای این متن زیبا و بهتون تبریک میگم برای یک سال سفرتون و رها بودن از قید و بند دنیا و دیدن و تجربه کردن زیبایی های دنیا .

      بهترین ها رو براتون آرزو میکنم و امیدوارم درمسیر آسانی ها باشید

      دست حق نگهدارتون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سعیده آقایاری شیخ نشین گفته:
      مدت عضویت: 2001 روز

      به نام خداوند بخشنده مهربان

      سلام به آقای سید علی خوشدل همسفر عزیزمون در این مسیر زیبا

      با احازه خدای هدایتگرم میخوام‌براتون بنویسم

      اول طلب بخشش کنم از خدای خودم و بعد از شما….به این دلیل که هر موقع به دیدگاه های شما میرسیدم زود ردش میکردم و حتی اگه میخوندم بهشون حس خوبی نداشتم و ازشون عیب جویی میکردم…البته میدونم که این جهان براساس قانون ارتعاش کار میکنه و من اون موقع ارتعاش متفاوتی از الان داشتم

      اما این روزها به طرز عجیبی نوشته های شما حاوی نکاتی هستن که کلیدهای یسری از قفل های ذهنم شدن و میخوام ازتون تشکر کنم که مینویسید

      اصلا باید یه تشکر کنم از همه اونهایی که ثبت کردن رو در جهان پیش میبرن…نوشتن فیلم ضبط کردن صدا ضبط کردن….به هر شکلی….مثلا ثبت همین فیلم ها توسط خانم شایسته چقدر آگاهی بخش هستن….فارغ از اینکه تمرکز روی زیبایی ها و دیدن فراوانی ها رو ممکن میکنن….شیوه زندگی استاد رو بهمون نشون میده….شیوه ارتباط این زوج الهی رو بهمون نشون میده

      واقعا از شما و همه دوستان که افکار شون رو داستان هاشون و نتایج شون رو توی سایت به اشتراک میذارید سپاسگزارم…

      دوست عزیز آقای خوشدل

      هفته قبل کامنتی از شما انقدر بهم کمک کرد و انقدر باورهای خوبی از خودتون نوشته بودید که نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم برای یک روز فقط داشتم چندین و چند بار از روش میخوندم و حتی تکرار اون باور از داخل کامنت شما بهم کمک کرد که دریچه های جدیدی از رزق الله برام باز بشه

      امیدوارم خداوند منو ببخشه که به بندگانش گمان بد دارم…اون احساس شرمندگی ناشی از قضاوت یه آدمی که بعدا کمک بزرگی بهم میکنه از سالها قبل این قضاوت کردن رو برای من تبدیل به خط قرمز کرده بود…اما هنوز با منه و هنوز ازش ضربه میخورم…و اینکه میبینم چطور هنوز با اون فیلترهایی که بهم به ارث رسیده دارم‌جهان رو میبینم به جای اینکه از دریچه چشم خداوند جهان رو ببینم….امیدوارم خداوند هدایتم‌ کنه که بهتر بشم و از شما برادر عزیز هم میخوام که ورژن قبلی من با یک فرکانس بسیار متفاوت با شما که درکی از حرفهای شما نداشت رو ببخشید

      شب گذشته با سوالی در ذهن از الله هدایتگرم خوابیدم….دیشب هرچی تلاش کردم دسترسی به سایت ممکن‌نبود…پس گفتم حتما الان وقت جواب شنیدن نیست خسته ای بخواب….امروز صبح وقتی بیدارم شدم نمیدونم چی شد که دیدگاه های شما رو باز کردم….و یهو نوشته شما جواب سوالم رو بهم داد و دوباره سوخت موشک برام….عاشق خدا هستم که با یه اشاره با یه هدایت با یه آگاهی دوباره اینجوری باکمون رو پر میکنه و بهمون انرژی میده برای حرکت

      واقعا چقدر از دیدگاه شما لذت بردم وقتی در مورد عملگرایی نوشتید….این عملگرایی اونقدر مهمه که هر وقت من نشستم توی خونه و فقط با احساس خوب برای چیزی انرژی فرستادم اتفاقی نیفتاده اما تا کوچکترین اقدام عملی براش انجام دادم یهو درهایی از زمین اسمان باز شدن که من متحیر شدم واقعا از بعد فیزیکی هر وقت بهش فکر میکنم میگم این دید و ارتعاش ماست که ارتعاش الکترونهای اطراف ما رو تغییر میده واکنش جهان به ما تغییر میکنه حتما وقتی حرکت میکنم ارتعاش قویتری ارسال میشه چون پشت حرکت باور قوی تری نهفته است….

      حتی در مورد سپاس‌گزاری هم که اینهمه تاکید میشه باز قانون فیزیک جریان داره باز هم دید ناظر هست که داره ارتعاش ایجاد میکنه و اینکه به چه جنبه ای توجه میشه از چه جنبه ای توجه میکنه باعث گسترش انرژی در اون جنبه میشه….من چون خیلی ذهنم‌منطقی هست باید برای خودم اینجوری توضیح بدم

      اما واقعا سپاسگزاری از شما و همه دوستانی که مینویسن و دانش رو گسترده میکنن برای من حد نداره….یعنی هر وقت یه نظری میخونم که یه چیزی برام داره بارها و بارها از شخص و از خدای اون شخص که وادارش کرده اون اگاهی رو انتشار بده سپاسگزاری میکنم

      استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان واقعا اونقدر جنبه های مختلفی از سپاسگزاری رو هر بار در من رشد میدن که من اصلا نمیدونستم سپاسگزاری هست…مثل همین سپاسگزاری که استاد بارها و بارها در این سریالها از اشیا شون میکنن یا همینطور خانم شایسته….بعنوان مثال همین دیشب از سر کار میتونستم برگردم خونه و یا برم خونه مادرم که خیلی نزدیک خونه خودمه….مدتها بود مادرم سفر بود….وقت داشتم اخر شب توی محل کارم سپاسگزاری هام رو برای روز خوبم مینوشتم رسیدم به مادرم به خودم گفتم اگه من حتی یه ساعت اخر شب وقت ندارم برای شکر از داشتن نعمت مادر برم براش وقت بذارم و خوشحالش کنم….تازه مادری که به لطف خدا در سلامت کامله مستقل زندگی میکنه و برای انجام هیچ کاری هیچ وقت مزاحم ما نمیشه فقط از حضورمون خوشحال و راضیه و عاشق اینه که من فقط برم یه شام و نهاری پیشش باشم و از دستپخت خوشمزه اش بخورم….گفتم پس چطور میخوام بگم من سپاسگزارم؟؟؟ واقعا استاد ماشین اش رو اینجوری میسابه و برقش میندازه که یه شی هست….من برای مادرم انقدر وقت نمیذارم؟؟؟ دوباره یه درسی از استاد گرفتم در زمینه سپاسگزاری….شب رفتم پیش مادرم ایشون خیلی خوشحال شد….و تازه رخداد جالبش این بود که صبح که بیدار شدم از خونه مادرم یه تماس باهام‌گرفته شد و یکی از خواسته هام به وقوع پیوست!!!!! چیزی که مدتها بود از خدا میخواستم….و الان وقتی داشتم این کامنت رو مینوشتم برای تشکر از متن زیبای شما ارتباط اینها رو درک کردم….به اینکه انرژی شکرگزاری هست که خواستنی ها رو گسترش میده اون هم نه سپاسگزاری زبانی که البته لازمه و مقدمه شکرگزاری هست بلکه شکرگزاری عملی….عملگرایی هست که نتایج رو ایجاد میکنه

      چقدر خوشحالم و چقدر از خداوند به خاطر عیدی امروزش سپاسگزارم و به خاطر ایده ای که برای کارم بهم داد از توی کامنت شما و اتفاق خوبی که برام رقم زد

      خدایا شکرت که توی این فضا هستم…خدایا شکرت که دوستی دوستانت رو بهم روزی دادی…خدایا شکرت که نور شما هر روز داره توی زندگی من بیشتر و بیشتر میشه

      خدایا ازت طلب بخشش میکنم که گاهی یادم‌میره که این شما هستی که داری کارها رو انجام میدی…یادم میره ما رمیت اذ رمیت لکن فالله رمی….یادم میره من فقط اون ناظری هستم که باید دیدم و دیدگاهم به این جهان رو اصلاح کنم و باقی کارها رو قوانین بی نظیر شما انرژی هوشمند شما ارتعاش الکترونهای شما انجام میده…یادم باشه که هیچ روزی از روزهای زندگی ام برام عادی نباشه….یادم باشه که اگه صبح بیدار میشم همین بیدار شدنم در جهان ارتعاشات که بهم بی نهایت امکان میده رزق بی حساب هست…یادم باشه سلامتی که شما به من و عزیزانم دادی رو نمیتونم بشمرم و این رزق بی حساب هست…یادم باشه همینکه از صبح تا شب هزار جا میرم یه خط روی من نمیافته رزق بی حساب هست و این رو عادی ندونم…همین الان که صبح به خاطر باد تند یه آشغال توی چشمم رفته احساس بدی دارم و الان یادم می افته که آیا از این چشم روزی هزار بار تشکر می‌کنم؟؟؟ خدایا شکرت و از سر نادانی های ما بگذر و نور خودت رو در زندگی ما بیشتر و بیشتر کن

      انگار تازه دارم یکمی میفهمم جایگاه بندگی کجاست و جایگاه خدایی شما کجاست

      از بنده کوچک شما برای یکی دیگه از بندگانت با ارتعاشات نزدیکتر به شما سید علی عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2192 روز

      به نام رب

      یا الله

      خدایا شکرت برای وجودت آقای سید علی خوشدل

      واقعا نوشته ی زیبایی برامون زحمتش را کشیده بودی

      احسنت و مرحبا

      با اینکه اونقدر سرم شلوغه و کار دارم ولی دلم نیومد ازتون تشکر و قدردانی نکنم

      امیدوارم هر جا هستی خوش ،خرم و دلت سبز سبز باشه

      کامنت هاتون همیشه بوی خدا میده

      از دل و قلب تون جاری میشه

      خدایا شکرت برای وجودت

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: