سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229 - صفحه 9

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 882 روز

    ب نام خداوند بخشنده ی مهربان

    خدایا شکرت بابت نفش هایی ک میکشم

    بخاطر اینکه بهم فرصت زندگی کردن و تجربه کردن خودم رو میدی

    مهدیه داره کامنت مینویسه

    سلام ب استادان عزیزم و همه ی دوستان بزرگوارم

    استاد رسیدن بخیر هرچند میدونم ک خیلی وقته رسیدین و شما از ما خیلی جلوتر بودین

    خداروشکر ک میتونم زندگی رویایی شما رو ببینم ک برای من ی الگوی بی‌نظیر باشین

    خداروشکر بابت زیبایی های بی‌نظیر پرادایس و جاده های زیباش

    شما زمانی ام ک تو پرادایس هستید انگار ک تو سفر هستید فرقی نداره ک

    شما آزادی زمان و مکان عالی ای دارین استادم

    خداروشکر نوش جونتون این همه فراوانی و نعمت و رابطه ی عالی و سلامتی و ثروتی ک دارین

    شما لایق بهترین زندگی هستین چون خیلی کنترل ذهن خوبی دارین استاد

    استاد من تو این هفته خیلی دارم خودم رو میشناسم وقتی ک ب ی تضاد میخورم میفهمم ک این مهدیه هنوزم زیاد تغییر نکرده و بازم غر میزنه بازم ناشکری میکنه بازم ارزش قائل نیست برای خودش برای کارش برای سلامتیش برای صورتش

    من این هفته هم ی آزمونی دارم ک برای بار دوم باید بدم و اون یکی رو رد شدم و مطالب باب میل منم نداره این آزمون و ب اجبار گزینش گفته ک باید بدی آزمون رو

    نمیخوام راجب منفی ها حرف بزنم

    ولی خب من خورم رو تجربه میکنم با این تضاد ک آقا برای من آزادی عقیده خیلی مهمه اینکه خودم باشم و خدای خودم و کسی کاری ب کارم نداشته باشه و منم کاری ب کارش نداشته باشم و آزادانه تو ی جامعه زندگی کنیم

    هرکس عقیده ی خودش رو داشته باشه

    موسی ب دین خویش عیسی ب دین خویش با رعایت احترام و بدون زور و اجبار آقا من این و دوست دارم

    ولی طبق باورهام و فرکانس هایی ک فرستادم این و جذب کردم دیگه سرشو نمیشه کلاه گذاشت و کارای این جهان روی حسابه

    ولی آقا این تضاد ب وجود اومد ک من خواستم و بدونم

    بعدم من این دفه ک داوری هندبال رو شرکت کردم برای این بود ک خودم رو ب چالش بکشم و ببینم ک چجوری عمل میکنم

    ولی بازم ته ته ذهنم نتیجه برام مهمه و سخته ک این هفته همه چیز قاطی پاتی شده

    ولی خب میدونی دارم خودم رو بیشتر میشناسم و خدا داره با این راه منو ب خواسته هام نزدیکتر میکنه

    آقا وقتی من خواستم رابطه ایده آله باید تمرکز کنم روی اون و اونو بهبود بدم از همه طریق

    ولی من متاسفانه این قانون تمرکز رو یاد نگرفتم و هی میخوام از این شاخه ب اون شاخه بپرم و قطعا با این روند من ب نتایج بزرگ هم دست پیدا نمیکنم

    آهان اینو میخواستم بگم ک من با این آزمونی ک برای بار دوم میخوام بدمش ب این ت

    نتیجه رسیدم ک

    1.از وقتم درست استفاده کنم و چنبره بزنم تو سایت و فایل های رایگانم نگاه کنم و لذت ببرم ازشون

    2.اینکه خداروشکر کنم ک من و از گمراهی ای ک نصیب اکثریت کرده نجات داده و درگیر حاشیه نیستم و دارم روی اصلی ک زندگی منو میتونه متحول کنه دارم تمرکز میکنم

    خدایا هزاران مرتبه شکر ک منو هدایت کردی ک اگه نمیکردی من از گمراهان درجه یک بودم ک صندلی اول جهنم برای من رزرو شده بود

    ممنون خداجونم ک کمکم کردی ک این کامنت رو بنویسم و خالی کنم ذهنم رو و سبک بشم

    دوستان خیلی دوستون دارم

    استاد عاشقتم خدا سفر های بی‌نظیری رو بازم نصیبتون کنه تا لذت ببرید و منم از خدا خواستم وقتی از این هفته خوب و خوشی گذر کردم ب خودم جایزه بدم دوست دارم ی سفر ی روزه برم تا ببینم چی پیش میاد

    خدا برام درستش میکنه و من لایق خوشبختی ام

    ب رب جهان میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2429 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد و مریم جانم و هم سفرهای نازنین،

    سلام به پردایس و زیبایی هاش که دلم کلی براش تنگ شده بود، سلام به دریاچه و درختای انبوه، سلام به براونی و مرغ و خروس ها.

    خدا رو شکر به خاطر تراک کمپر که با راحتی و آسایش رفتیم و برگشتیم، که سالم و سلامت برگشتیم به بهشت، استراحت حسابی کردیم و حالا داریم کارای لازم رو انجام میدیم. مریم جان عاشق این اشتیاقت برای تمیزی هستم که 6 و نیم صبح بیدار شدی :)))

    واقعاً خدا رو شکر برای این سفر رویایی که اینقدر زیبایی دیدیم و لذت بردیم.

    سفر یه جادویی داره که آدم خیلی راحت گیر میشه نسبت به همه چیز، هم توی رابطه ت هم توی رابطه با جهان اطرافت و تو رو در صلح درونی قرار میده و این صلح خیلی کمکت میکنه که اون ارزش های درونیت رو رشد بدی. سفر کمکت میکنه در سریع ترین حالت ممکن، اصل رو از فرع تشخیص بدی و تمرکزت رو بذاری رو اصل و فرع رو ولش کنی بره و خیلی به هیچ چیز گیر ندی! در لحظه زندگی کنی، لذت ببری، در عین حال به کارات هم برسی.

    چقدر زیبا بود سپاسگزاری های شما دو عزیز از همدیگه و اونجا که مریم جان میگه: از خدا سپاسگزارم به خاطر اینکه من رو به سمت شما هدایت کرد، آدمی که همواره به دنبال رشد و گسترش خودشه در همه ی ابعاد…

    یکی دیگه از مزایای سفر کردن همینه که هر بار سبک بار تر میریم و همون موضوعی که مریم جان گفت، روی اصل تمرکز می کنیم و فرع رو رهاش میکنیم بره! اگر آدم به خدا اعتماد کنه، همه چیز خیلی آسون تر از اون چیزی که خودش فکر میکنه اتفاق میوفته.

    چقدر حس خوبیه تمیز کردن و سپاسگزاری کردن از این تراک کمپرعالی و بی نظیر که این سفر رو به بهترین شکل برای ما امکانپذیر کرد.

    به به شنا کردن توی آب دریاچه بعد از یک ماه و نم نم بارون که بعد تبدیل شد به شر شر بارون :))))

    چی بهتر از این؟ کاراتو انجام بدی، شناتو بکنی تو دریاچه زیر بارون، حالا هم بشینی لم بدی بازی مورد علاقه تو بکنی! نوش جانتون استاد جانم. عاشقتونم تا فایل بعدی (قلب قلب قلب)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  3. -
    رضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1781 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همه دوستانِ عزیزم در این جمعِ بهشتی و زیبا…

    بعد از دیدن این قسمت ، در حال تفکر در این نکته هستم که چقدر من خوشبختم که الگویی مثل شما و بانو شایسته ، جلوی چشمانم هستند…

    هیچ گاه جمله ی شما را در یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت فراموش نمیکنم که گفتین که

    “من بدون هیچ الگویی به چنین جایگاهی رسیده ام و الان شما الگویی مثل من را دارید”

    و زیباتر اینجا بود که گفتین که

    “اگر من الگویی مثل شما داشتم صبح تا شب او را رها نمیکردم”….

    شما برای من الگویی شدید که باور کنم که به دنبال نشانه های بهشت در این دنیا باشم…

    مگر میشود که چنین صحنه هایِ بهشتی را که دِرونِ فیلمبرداری ضبط کرده را دید و یاد بهشت نیفتاد؟؟؟!!!

    براستی که شما الگویی بسیار نیکو برای من هستید

    لَقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِیهِمۡ أُسۡوَهٌ حَسَنَهࣱ لِّمَن کَانَ یَرۡجُوا۟ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡـَٔاخِر…

    مسلما در روش آنها برای شما الگویی نیکو است ، البته برای کسی که به خدا و روز بازپسین امیدوار باشد

    [سوره الممتحنه 6]

    این مستند زندگیِ شما از سریال سفر به دور آمریکا ، برای من حکمِ عصای موسایی را دارد که به شما و مسیرتان ایمان آورم ، دقیقا مثل ساحران فرعون که با دیدن معجزه عصای موسی ، چنین ندایی سر دادند که…

    (قَالُوۤا۟ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَـٰلَمِینَ ۝  رَبِّ مُوسَىٰ وَهَـٰرُونَ) [سوره اﻷعراف 121 – 122]

    من هم میگویم که….

    “ایمان می آورم به پادشاه جهانیان ، همان پادشاهی که پادشاهِ استاد عباس منش و بانو شایسته هست”

    از خدا ایمانی میخواهم که راستین باشد و لافِ عاشقی نباشد که در یک بزنگاه ، سست شود و بنیانِ آن ایمان از هم فروپاشد…

    استاد عباس منش ، براستی که چقدر دستِ قدرتمندی برای خدا هستید تا خدا از طریق شما ، جلوه گری کند و برکت های فراوانِ خود را در این جهانِ خود گسترش دهد ، برکاتی از جنس ثروت ، روابط زیبا ، سلامتی ، احساس ارزشمندی و….

    آری ، خودِ خودِ خودشه….

    یَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَیۡدِیهِمۡ

    دستِ خدا بالاتر از همه دست هاست….

    [سوره الفتح 10]

    لایقِ دستِ قدرتمندِ خدا شدن ، دستی قدرتمند که برکت از آن جاری شود ، برکت نه ها ، برررررکت…

    دستی قدرتمند که اختیارش دستِ صاحب آن شخص نیست ، بلکه دستِ خودِ خودِ خودش است و چنین دستی لایق “وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ” شدن هست…

    و شرط لایق شدن برای چنین جایگاهی ، یک کلمه است و آن “نیستی” است ، یعنی از سر راه خدا به کنار بروی و اعتماد کنی به وجودش ، به وجودی که با گردش منظم خون در رگ هایم ، قدرت و عظمت و هدایتگری خودش را به رُخ من کشیده تا با خیال راحت به او بسپارم…

    به قول عطار عزیز…

    نیست شو تا هستیت  از پی  رسد

    تا تو هستی، هست در تو کی رسد

    دقیقا مثل داستان این سفر استاد که در قسمت ابتدایی این سفر یعنی “قسمت 193” گفتند که تصمیم داریم به کلورادو برویم ولی مهم تصمیم ما نیست بلکه تصمیم اوست ، تسلیم جریان هدایت خدایی هستیم که با نشانه هایش هدایت میکند که به اینجا برویم یا نرویم…

    و خدا را شکر که این فصل سفر هم به خوبی و خوشی تمام شد با کلی خاطرات و درس های زیبا….

    و خدا را شاکرم که از ابتدای مسیر با شما همراه بودم و در هر قسمت این سفر (البته بجز قسمت قبلی) رد پا از خودم بجای گذاشتم و دوستان جدیدی پیدا کردم ، دوستانی که هم نشینی با آنها از جنسِ خودِ خودِ بهشت است ، به قول سعدی عزیز…

    یارا بهشت صحبت یاران همدم است

    و در اینجا بابت تک تک لحظات این سفرنامه از شما و بانو شایسته سپاسگزارم….

    و هم چنین از تک تک دوستانی که با نظراتشان ، ساقی یک شراب ناب برای من بودند نیز متشکرم…

    خدایا شکرت

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 93 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1861 روز

      هزاران درد به برادر فرهیخته ام آقا رضای عزیز

      خداوند رو هزاران بار شکر که توفیق نوشتن دست داد تا از شما بنده خوب و آگاهش هم تشکر کنم…

      ممنونم برای نوشتن تک تک جملات این کامنت ارزشمند …

      ممنونم که همیشه بسیاااااااااااااااااااار بجا و فوق‌العاده کامنت هاتون رو با کلام حق ، نور باران میکنید…

      ممنونم که همیشه کامنت تون رو مزین میکنید به کلام یا شعری از بزرگان و عارفان روشن ضمیر که هنوز بعد از قرنها انرژی کلماتشون میاد و درست میشینه وسط قلب ما ..

      خدای عزیزم به اندازه عظمتت شکر که ما رو این قدر غنی و ثروتمند آفریدی الله جانم..

      چه اشاره زیبایی به برکت داشتین اونم از نوع برکت نه هاااااا … برکتتتتتتت :)

      و چه اشاره زیباتری داشتین ، به شرط لازم برای لایق شدن دریافت چنین برکتی که «نیستی» ست…

      اومدم برای این نکته ، چیزی بنویسم یاد شعر جناب حافظ عزیز افتادم که :

      قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز

      ورای حد تقریر است شرح آرزومندی

      خلاصه دیدم سکوت کنم سنگین ترم :))

      در نهایت برادر خوبم ، شاید سعادتی نباشه برای هر کامنت تون پاسخی بزارم ولی برای تک تکشون ازتون سپاسگزارم …

      در پناه نور و عشق الهی باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    بنام «رب» یگانه فرمانروای هستی

    سلام و خداقوت بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ مریم شایسته عزیز و همسفران گرامی

    امروز با دیدن این تصاویر زیبای سفرنامه فصلی دیگر از زندگی را ورق زدیم و آماده می شویم برای یک سفر دیگر و رشد بیشتر. خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که بمن و همسفرانم توفیق داد تا به تعهدمان در این سفرنامه عمل کنیم و در 37 قسمتی که از ابتدای این سفرنانه (فایل 193 سفرنامه) تا کنون (فایل 229 سفرنامه) سپری کرده ایم، هر جلسه را بارها نگاه کنیم و کامنت بنویسیم. و ازین بابت به خودم و عزیزانی که همراهی کردن این موفقیت را تبریک میگم.سفری که برای استاد یکماه طول کشید ولی ما به لطف حصور در این سایت الهی 96 روز در سفر بودیم! سفرمان را در روز پنجشنبه در 19 مرداد 1402 شروع کردیم و امروز یعنی سه شنبه 23 آبانماه 1402 به پایان رساندیم و دفتر سفرنامه را بستیم. زیرا هر آغازی را پایانی است.

    امروز وقتی از خودم پرسیدم دستاورد این سفرنامه برای من چه بوده است؟ تصاویر و فیدبگ هایی در ذهنم مرور میشد که برایم تداعی گر دریافت الهامات بود. که بصورت واضح در سه مقطع برایم اتفاق افتاد که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.

    به رسم زمان مدرسه و مکتب هر گاه کتابی به پایان می رسید شروع می کردیم به دوره کردنش و من هم به رسم آنزمان میخواهم در این جلسه مروری و دوره ای داشته باشم بر 36 جلسه قبل. به همین دلیل کامنت امروز طولانی تر از کامنت های قبل خواهد بود!

    امروز که شینا رو برده بودم استخر و در محوطه استخر منتظر برگشتنش بودم نگاهم به آسمان زیبا گره خورد. آسمانی صاف و آبی کمرنگ با لایه بسیار نازکی ابر سفید.پرواز دسته جمعی پرستوها و نشستنشان روی درخت تنومند و بزرگی که از دور پیدا بود. این صحنه برایم خیلی آشنا بود! منو برد به حس غریب و دلتنگی ها و دلشوره های گاه و بی گاه این ایام! و مقایسه کردم با سکوت و زیبایی درخت ها و دمای هوای مطلوب و این آسمان قشنگ که پرستوها در آن مشغول ملق زدن و انجام حرکات موزون بودن و در مسیر برگشت نیز شینا یدسته دیگه از آنها را نشونم داد. با خودم گفتم مگه این آسمان همان آسمان نیست؟ مگه این پرستوها همان پرستوها نیستند؟ مگه این هزار رنگ شدن درختان قبلآ هم نبوده؟مگه این هوای مطبوع و این سکوت رو قبلا هم تجربه نکردم؟ پس چرا الان فقط زیبایی میبینم و بی اختیار خدا رو دارم شکر میکنم بابت این نعمت ها و زیبائی ها و قبلا (مثل خیلی های دیگه) میگفتم چقدر پائیز دلگیره!و دائمآ مضطرب بودم و استرس داشتم.و میگفتم کاش این ایام رو بذارند رو دور تند که زودتر رد بشه راحت شیم! و دیدم تفاوت این دو نتیجه متفاوت ولی در شرایط یکسان در تفاوت در دیدگاه من نهفته است. و همان صحنه و همان اتفاق برای من چقدر زیبا و قشنگ و دل انگیز است که ناخودآگاه هزار بار خدا رو شکر کردم و غرق لذت این لحظه از زندگیم شدم.همه لحظات و ایام زندگی ما همینست. هیچ روز دلگیر و غم انگیزی در جهان وجود نداره مگر اینکه ما در ذهنمان ساخته باشیمش؛ هیچ روز نحس و بدی در جهان وجود نداره مگر اینکه نوع نگاه ما به آن اینگونه برایمان بهش شکل دهد. پس همه چیز در پس نگاه توست که ببینی داری با چه عینکی دنیا را نظاره میکنی! و این نوع نگاه به زندگی هم مرهون بودن در این سایت و آگاهی های ناب آنست از جمله همسفر و هم مدار بودن با سفرنامه.

    بریم مروری بکنیم بر دفتر 36 صفحه ای سفرنامه تا همینجا هم کامنتم به اندازه کافی طولانی شده خخخ

    ==========================================================================

    1- فایل اول سفرنامه 19 مرداد 1402 در 10:33:

    ◀ خدا میدانه چقدر زیبایی قراره ببینیم، چقدر نعمت قراره ببینیم و دریافت کنیم، چقدر ظرف وجودمان بزرگتر بشه، چقدر به سمت نعمت ها و زیبائی های بیشتر هدایت بشیم و چقدر کامنت خوب و زیبا با همدیگه مرور کنیم. من که از همین لحظه دارم معجزاتشو میبینم.سفرنامه هنوز شروع نشده معجزاتش شروع شده!نکته جالب دیگه که میخوام بگم باز هم همزمانی هاست.قصدم این بود ماشینو ببرم سرویس و آماده اش کنم برای مسافرت نیمه شهریور؛ به همین دلیل فردا راهی تهرانم و الان میبینم امروز استاد فورد هیولای زیباش رو برده نمایندگی و کارواش و تراکمپر هم زین کرده برای مسافرت اونم چه مسافرتی، سفرنامه!!!

    ………………………………………………………………

    2- فایل دوم سفرنامه 21 مرداد 1402 در 07:19:

    ◀ سپاسگزاری کردن چقد عادت خوبیه که استاد یادمون دادن. چقد قبلنا سختم بود سپاسگزاری کنم،بخصوص کلامی و نوشتاری. میگفتم تو دلم( ریا نشه خدا میدونه، چه باور مزخرفی!) سپاسگزاری مریم جان از استاد برام لحظه بی نظیر این فایل بود. تو جلسه قبل گفتم سفرنامه شروع نشده، معجزاتش شروع شده! و هدیه و خبر نوید بخش به ما آماده شدن دوره احساس لیاقت است که به زودی آماده خواهد شد و قدم بعدی و دوره بعدی ما هم از همین حالا مشخص شده است. خدایا شکرت بابت هدایت هایت.استاد چقدر خوب سفر کردن رو برامون معنا کردین! سفر تجربه ناشناخته هاست؛ سفر تجربه کردن خودمان است؛ سفر شناختن بهتر و بیشتر خودمان است.سفر بدون تجربه چالش ها بی معناست! سفر بدون حل کردن تعارض ها بی معناست! سفر بدون تجربه ناشناخته ها بی معناست! سفر یعنی تو پای به راه بنه و هیچ مپرس… و در یک کلام مریم جان چه زیبا گفتن: سفر یعنی از قالب روزمرت بیای بیرون!

    ◀ دلیل اینکه میگویند آدمها رو در سفر بهتر میشه شناخت به نظرم اینه که در سفر محیط و شرایط جدیدی میشه تجربه کرد که آدمها نمی تونند از قبل سناریو یا فیلمشون رو برای شرایط یهویی آماده کنند.

    ………………………………………………………………

    3- فایل سوم سفرنامه 23 مرداد 1402 در 18:36:

    ◀ استاد قربون صورت ماه نشستت برم من ! ( اگه شینا کنارم بود میگفت مگه استاد نگفت قربون هیچکسی نرین خخخ و مجبورم میکرد پاکش کنم! اینقد آموزش های شما در بچه ها نهادینست) مررررسی مریم جان که این صحنه رو شکار کردین و مرسی از استاد که این صحنه رو حذف نکردن و ما دیدیم! اینها همه ناشی از عزت نفس بالاتون داره استاد یه کف مرتبم اینجا هر کی میخونه برای استاد و مریم جان بزنه.

    ◀ امروز دلیل نصیحت نکردن رو از دیدگاه قانون یاد گرفتم! یاد گرفتم دلیل نصیحت کردن از قصدم برای بهبود میاد و ریشه نصیحت کردن در ضعف و کاستی است! وقتی داریم کسی رو نصیحت میکنیم؛ ناخواسته تمرکزمان بر ناخواسته ها، ضعف ها و کمبود هاست! حتی اگر چنین قصدی هم نداشته باشیم! از کجا میتونیم بفهمیم؟؟ از احساس بدی که هنگام نصیحت کردن داریم! و طبق قانون احساس بد= اتفاقات بد.

    ◀ اگه میخوام به کسی کمک کنم راه حل چیه؟ اگه خیلی نتونستیم جلو خودمون رو بگیریم و احساس مسئولیت بی جایمان گل کرده بود ( زیرا ما به دلیل اینکه به فرکانس دیگران دسترسی نداریم نمیتونیم هیچ کسی رو کمک کنیم مگه اینکه خودش بخواهد) چکاری میتونیم انجام بدیم؟! جوابی که دریافت کردم اینه:به جای نصیحت کردن؛ بهش پیشنهاد بدیم!مثلا به نظرم اینکارو انجام بدی بهتر نتیجه میگیری.

    ◀ رد پایی از یک کامنت و یک تعهد: در این جلسه من تسویه کامل بدهی و اقساطم را اعلام کردم که در کامنتم مفصل در موردش صحبت کرده ام.

    ………………………………………………………………

    4- فایل پنجم سفرنامه 27 مرداد 1402 در 18:08:

    ◀ راجع به نتیجه گیری های غلط ناشی از نداشتن اطلاعات کافی منو یاد یه اصلی در مردم کشورمون انداخت که الان برام عجیبه ولی قبلآ خودمم اینجور فکر می کردم و آنهم توهم و بدبینی در هر زمینه ای است! به عینه دارم میبینم که عامه مردم حتی افراد تحصیلکرده در خصوص علت هر اتفاق و ماجرایی دقیقآ دورترین احتمال و بدبینانه ترین احتمال رو علت پشت پرده یا علت اصلی اتفاقات و حوادث تلقی می کنند! در حالی که واقعآ بارها و بارها برایم ثابت شده و الان باور دارم که مسائل به هیچ وجه پیچیده و عحیب نیستند و ساده ترین و منطقی ترین دلیل همواره علت اصلی و واقعی اتفاقات است و اصلا هیچ چیز عجیب و غریب و پیچیده ای وجود نداره ولی ذهن عامه با گره زدن آن به اتفاقات عجیب و غریب و فوق سری دوست داره خودشون رو تسلیم سرنوشت و اتفاقات جلوه بدن و با دامن زدن به چنین شایعاتی از لحاظ ذهنی لذت ببرند!!!

    ………………………………………………………………

    5- فایل ششم سفرنامه 29 مرداد 1402 در 06:25 :

    ◀ آخرین موردی که میخوام بگم و راهی محل کارم بشم همین جایزه دادن به خودمان بعد از رسیدن به اهدافمون است. اینکار استاد خیلی مهمه و برای همین به خودم یادآوریش میکنم که قدرت تحسین کردن خودمون در مسیر خواسته ها رو دست کم نگیریم! قدرت پاداش دادن به خودمان پس از رسیدن به خواسته ها و اهدافمان را دست کم نگیریم! اینکار مونور ما رو برای رسیدن به خواسته های بعدی شارژ میکنه و انگیزه ما رو زنده نگه میداره. بعنوان مثال آخرین هدف من که به تازگی محقق شده تسویه کردن قسط ها و بدهی هام بود که پس از 7 ماه محقق شد با کمک خانوادم و به همین دلیل به پاداش اینکار اینماه تصمیم گرفتم 10 روز به مسافرت برم و به خودم و همسر و دخترم قول دادم که هر چی دوست داشتند برای خودشون می تونند خرید کنند. تا لذت صبر کردن و رسیدن به خواسته زیر زبونمون بمونه و انگیزه بیشتری برای خلق خواسته های بعدی داشته باشم. دم خودمو خانوادمم گرررررم.

    ………………………………………………………………

    6- فایل هفتم سفرنامه 01 شهریور 1402 در 09:17 :

    ◀ شما و مریم جان رو تحسین میکنم که صبح زود راه افتادین و از قشنگی ها و انرژی صبحگاهی لذت میبرین. همین نکته رو اگه باز کنیم به خیلی چیزا میرسیم. همه ما در اطرافمون کسانی رو میشناسیم که وقتی مسافرت میرن تا لنگ ظهر می خوابند و استدلالشون اینه که ما اومدیم مسافرت که استراحت کنیم!

    ◀ دونکته ای که مریم جان در خصوص فری کمپ ها بیان کردند یعنی تبادل و شیر کردن تجربیات برای اینکه ان مکانها رو بهتر بشناسند. و مورد دیگه که خیلی برام درس داشت این تفکره که من میام اینجا و اونو تمیز تر و بهتر از زمانی که تحویل گرفتیم،تحویل میدیم! واقعا به همین نکته یکم فکر کنیم!

    ………………………………………………………………

    7- فایل هشتم سفرنامه 02 شهریور 1402 در 20:49:

    ◀ ایلان ماسک: اول از همه، این را درک کنید که ثروت به معنای داشتن حساب بانکی چاق نیست.«ثروت در درجه اول، توانایی خلق ثروت است».اگر فردی را دیدید که تصمیم دارد تمرین کند، چیزهای جدید بیاموزد و دائماً خود را بهبود ببخشد، بدانید که او ثروتمند است.ثروت ، اول از همه یک حالت ذهنی است!

    ………………………………………………………………

    8- فایل نهم سفرنامه 04 شهریور 1402 در 19:56:

    ◀ وقتیکه ما در سفر هستیم دقیقآ داریم خود زندگی رو تجربه می کنیم! زندگی یک سفره (نه یک مقصد) و در لحظه داره نیازهای ما پاسخ داده میشه. و واقعآ هم زندگی همینه زیرا زندگی یعنی پویایی؛ زندگی یعنی تغییر؛ زندگی یعنی حرکت؛ زندگی یعنی هر روز ناشناخته ها رو تجربه کردن؛ زندگی یعنی عدم تکرار؛ زندگی یعنی آرامش؛ زندگی یعنی در هر لحظه متوکل بودن به خدا و در هر لحظه هدایت شدن… برای همین میبینیم خیلی از بزرگان دائمآ در سفر بودن یا حتی زندگی انسان های اولیه یکجا نشینی نبوده و باور کمبود در طی سالیان سال بشر رو به سمت یکجا نشینی سوق داده و ما انتظار داریم با گوش دادن یا دیدن یک فایل یک ساعته باورهای کمبودمان از بین بره و باور فراوانیمان تقویت بشه!

    ◀ وقتی به سربالایی های زندگی از دور نگاه می کنیم، می بینیم که چقدر سخت و غیرممکن به نظر می رسند اما وقتی واردش میشیم میبینیم که آنقدر هم که فکر می کردیم سخت و پیچده و غیر قابل انجام نیست. و این الگو رو بارها و بارها در زندگی مان تجربه کرده ایم و منو یاد این بیت زیبا از عطار نیشابوری می اندازد که:تو پای به راه در نه و هیچ مپرس///خود راه بگویدت که چون باید رفت.

    ◀ چقدر این باور که استاد فرمودند در زندگی به ما کمک می کنه و نگرانی هایمان را کاهش میده و ایمانمان را تقویت می کنه که: هر چیزی و هر مسئله ای هم در آینده برایمان بوجود بیاد، راه حلشم با خودش هست! هر مسئله و اتفاقیم برام پیش بیاد، جوابش هم هست! و همه چیز راخ حل داره و اگه حالمون خوب باشه، اگه نگاهمون مثبت باشه و احساس خوبی داشته باشیم؛ همه چیز به وقتش بهمون گفته میشه و مسیر برایمان همواره نرم و روان و راحته!

    ………………………………………………………………

    9- فایل سیزدهم سفرنامه12 شهریور 1402 در 06:28 :

    ◀ وقتی که شبانه روز من 25 ساعت شد!

    ◀ درخواست نکردن یه ضعف شخصیتیه! نه یه نوع بی نیازی یا خود اتکایی یا عدم وابستگی

    ◀ دیگران از کمک کردن به من خوشحال می شوند و من با درخواست کردنم بهشون احساس ارزشمندی و لیاقت می دهم

    چقدر باور سپاسگزاری و قدردانی در استاد قویه و بارها و بارها دیدیم که برای افرادی که بدون چشمداشت برای استاد کاری انجام دادند؛ استاد چقدر ازشون تشکر کرده و قدردانشون بوده و با گرفتن هدیه و کادویی نه تنها ازشون سپاسگزاری کرده بلکه ریشه دوستی و الفت بینشان را محکم و قوی کرده و این برای من درس بزرگیه و باز میبینم که خداوند چجور داره این همزمانی ها رو مدیریت میکنه و با یه تیر چندین نشان میزنه که من میبینمشون و گرنه خدا می داند پشت پرده چه رازهایی هست… ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 84 رای:
    • -
      مهدی نامجوفر گفته:
      مدت عضویت: 1404 روز

      به نام خدا

      سلام آقای زرگوش دوست داشتنی و درود به خانواده شما دختر خوش فکر و همسر همراهتون.

      دوست من چقدر قشنگ کل سفر را برای ما باز کردین تخسین برانگیز بود دمتون گرم واقعا خوشحال شدم به خاطر دستاوردهای که در لین مدت سفر امریکا گردی به دست آوردین خداروشکرش. سپاسگزارم به خلطر نوشتن زیبا و شیواتون.

      حتما اگر در مدار شما عزیز باشم باز هم کامنت های خوشگلتون رو می خوانم با عشق و مناظر اتفاقات بیشتر معجزه آسا از طرف شما هستم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        سلام و درود خداوند بر جناب نامجوفر عزیز

        ممنونم از لطف و محبتتون آقا مهدی عزیز. خوشحالم از اینکه با عزیزانی چون شما همسفر و هم مسیر هستم و در این مسیر زیبا یاد می گیریم از همدیگه و با هم داریم رشد می کنیم. از استاد عباسمنش گرانقدر و عوامل و پشتیبانان این سایت الهی هم سپاسگزارم که این محیط و فضای بهشتی رو برایمان فراهم ساختند تا فارغ از جامعه و متفاوت از دیگران بیاموزیم و عمل کنیم. برایتان بهترینها رو آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1115 روز

      سلام به آقای زرگوشی عزیز

      چقدر کامنت شما حالم را خوب کرد

      چقدر عالی سفرنامه 36صفحه ای را برای ما خلاصه وار توضیح دادین و سپاسگزارم از توجه و خلاقیتتون.

      چقدر عالی از نتایجی گفتین که جا داره خیلی تحسین تون کنم .

      چقدر عالی که در کنار عشق دلتون و شینا جان زندگی خوشگل تون در حال پیشرفت های بیشتر و بالارفتن مدارتون هست .

      سرشار از نگاه خداوند باشین و درکنار خانواده گل تون سالم وشاد باشین

      ان شاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        سلام و درود خداوند بر شاعر خوش ذوق سایت عباسمنش

        همواره کامنت های شما و محمد حسن و آقا رسول و با عشق میخونم و لذت میبرم از کلام شیوا و قلم توانایتان. خواستم برای آقا رسول بنویسم فرصت نشد ان شاالله خودش کامنتو ببینه یا براش بخونین که ما با این پروفایلش بیشتر حال میکنیم و ذوق میکنیم . از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون می ترسیدیم بهش پیام بدیم از بس جدی بود (استیکر خنده اشکدار)؛ فاطمه جان روی ماه هلیسا جون و آقا محسن (بقول پاکیزه که مختصرش کرد خخخ) از طرف من ببوسید و به آقا رسولم سلام برسونید. بهترینها سهم لحظه لحظه زندگیتون.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1647 روز

      سلام به آقا اسداله عزیز شاگرد اول کلاس و همسفرِ خوش سفر:)

      آقا این دیگه آخرِ جزوه بود، عجب کامنت باحالی چه ایده ی نابی که کل سفر رو دارین دوره میکنین

      بله دقیقاتفاوت در دیدگاه ماست و واکنش ما به اتفاقات

      واقعا از خوندن کامنتتون لذت بردم و خواستم تشکر کنم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        سلام و درود خداوند بر بانو نسیم عزیزم

        ممنونم از ابراز لطف و محبتتون نسیم جان. گاهی اوقات چنان غرق روزمرگی و محو در مسیرمان می شویم که متوجه نمی شویم چی بودیم و الان چی هستیم؛ کجا بودیم و الان کجا هستیم. گاهی لازمه به خودمان استراحتی بدیم و بایستیم و نگاهی به پشت سرمان بندازیم.بدون شک زیبائی های رو خواهیم دید که اگر بیشتر از زیبائی های پیش رویمان نباشد؛ کمتر نخواهد بود. و این دوره کردن سفرنامه برای من دیدن بیشتر این زیبا ئی ها و مسیر و پیچ و خم و زیبائی هایی بود که وقتی در حال سپری کردنشان بودم ممکن است زیاد به چشمم نیامده باشد. همواره دیدن مسیری که طی کردیم و راهی که پشت سر گذاشتیم برایمان زیباست و توان و انگیزه و نیروی ما را بر ادامه دادن مسیر بیشتر می کند. به همین دلیل تصمیم گرفتم خلاصه ای از سفرنامه ام را در دو کامنت منتشر کنم تا این راه رفته را بهتر ببینم و الهامات و نشانه هایی که دریافت کردم برایم واضح تر گردد و خداوند نیز دراین مسیر یاریم کرد و کامنتهام رو تکمیل تر کرد. ممنونم نسیم عزیز که وقت گذاشتید و کامنت اولم را مطالعه کردید . سلامتی و سعادت و نعمت و ثروت سهم زندگیتان.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
        • -
          نسیم زمانی گفته:
          مدت عضویت: 1647 روز

          سلام دوباره به آقا اسداله عزیز

          دقیقا درست میگین، دوره کردن فایل ها، آگاهی ها، موفقیت ها … خیلی به جا افتادن این آگاهی ها کمک میکنه

          این دو کامنت شما هم خیلی کمک کننده بود و بازم ازتون تشکر میکنم.

          از دعای خیلی زیبایی که آخر کامننتون نوشتین هم واقعا ممنون، چقدر به دلم نشست:)

          یه چیزی هم که الان دیدم ، یه اشتباه تایپی تو جمله ی آخر کامنت خودم :))) میخواستم بنویسم که این اتو کورکتور گوشی تبدیلش کرده به عزیزم :)))

          شب و روزتون به خیر

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 937 روز

    درودبه استادعزیزم ومریم جونم

    وهمه دوستان عالیم

    ای جوووووونم پارادیس زیباشکوهی ازعظمت خداوندکه مزین شده زمین آن ازقدم های روحانی وپاک استادومریم جونم واین همه خاطراتی که برایمان رقم خوردومثل این جای زیباکه هرچه علفهای هرزواضافیات بودحذف شدوطراوت بی نظیری به آن بخشید،من هم سعی کردم آرام آرام باشمادوعزیزدل همدل وهمراه شوم وهرآنچه بیهودگی بودازخودم دورکنم واینطورسبکبال باشم وذوق کنم ازدیدن شماو پارادایس الهی،خدایاشکرت.

    خداروشکر که به سلامتی رسیدیددرسرزمین بهشتی تان پس ازطی 8000کیلومترکه خداوندماروهم یه جورایی هدایت کردبه دیدن این همه زیبایی وجلال وجبروتش وهمسفرشدن باشماکه خدایی عجب سفروسیروسیاحتی ….

    استادجان چقدردلنشین شکرگزاری می کنیدهمین رفتارشماکلی درس دارد وصحبت های مریم جون که صبح زودهم بیدارشده واین ماشین عیاردارراتمیزومرتب کرده وبقیه کارها خداقوت عزیزجان ودرادامه استادوادامه شستشووتمیزی بیرون آن وبعدتقاضای باران وخداوندهم باران می فرستدتا استادمان بالذت دردریاچه زیباشناکنند…

    واقعادرسفرهست که اخلاق ورفتارهامشخص ترمی شودومن هم سعی کرده ام همیشه سفرخاطره انگیزی باعزیزدلم رقم بزنم وبه قول استادجان همین دفترشکرگزاری که همراه خودم دارم مثل یک راهنمای الهی عمل می کندوآرامش خاصی به من می بخشدوخداوندهم به زیبایی هدایت می کند.

    الان هم به لطف خداوندقسمت شدکناردریاپیاده رویم راانجام وفایل شماره هفتم ازقدم 4که تفسیرزیباوتاثیرگذارشمادرسوره مبارک (لیل)بودباجان ودل بشنوم وبعدروی یک صندلی بنشینم وکامنت بنویسم روبه دریای پرعظمت خداوندومنتظرعزیزدلم که هروقت کارش تمام شدبیایددنبالم وبرویم به کاخ معنوی مان ،خداروشکر.

    جونم بشی استادمن طرفدارآرسنال هستم هرچندکه واقعاگواردیولا هم سرمربی فوق‌العاده ای است وتیمش هم عالی.

    ماشین های آقاعلی مربی ورزش عضلانی مون هم درپارادایس دیدم امیدوارم هرکجاهستندسلامت وشادباشندکه به لطف خداوندوشماوورزش های عالی علی آقاعجب اندامی به هم زده ام خداروشکر.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  6. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ ۚ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

    این داستان به حقیقت سخن حق است، و جز آن خدای یکتا خدایی نیست، و همانا خداست که (بر همه کار) توانا و (به حقایق) داناست.

    فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ

    پس اگر روی از حق بگردانند،خدا از مفسدان آگاه است.

    قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

    بگو: اى اهل کتاب، بیایید از آن کلمه‌اى که پذیرفته ما و شماست پیروى کنیم: آنکه جز خداى را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم و بعضى از ما بعضى دیگر را سواى خدا به پرستش نگیرد. اگر آنان رویگردان شدند بگو: شاهد باشید که ما مسلمان هستیم.

    =======================================================================================

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم،سلام به استاد شایسته،سلام به همسفر های بهشتی در آخرین قسمت فعلی سریال سفر به دور آمریکا…

    HOME…SWEET…HOME….

    استاد شما اگرکل دنیارو هم بگردی و ته تموم زیبایی هارم ببینی و سخاوتمندانه با ما به اشتراک بزاری…ته ته ته تموم قشنگی،به اندازه ده درصد پرادایس زیبا نیست ….چرا…؟چون اینجا دقیقا بهشته …مگ داریم از بهشت زیباتر ؟

    معنی مصدری این آیه برای من دقیقا شمائید و این ملک پرادایس….

    وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

    و کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده ده که بهشت هایی ویژه آنان است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است؛ هرگاه از آن بهشت ها ثمره ای به آنان دهند، گویند: این همان است که از پیشْ روزیِ ما نمودند، و از ثمرات گوناگون که شبیهِ هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا برای ایشان همسرانی پاکیزه [از هر آلودگی] است؛ و در آن بهشت ها جاودانه اند.

    بدون فوت وقت،میرم برای شروع صلات خودم و نوشتن عظمت قدرت و عشق خداوند،حقانیت قوانین جهان و آموزش های استادعزیزم

    خدای عزیز و شیرین و دلبر و قدرتمندم،سفر چندماهه ما به اتمام رسید و من در آخرین قسمت سفرنامه میخوام از سالی که گذشت بنویسم،صلات سنگینیه و اگر کمکم نکنی و از هدایت خودت به من نبخشی،من قطعا از پسش برنمیام.

    رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ

    «پروردگارا، من به هر خیرى که سویم بفرستى سخت نیازمندم.»

    =======================================================================================

    روزها فکر من این است و همه شب سخنم

    که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

    از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

    به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

    مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

    یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

    هشت آبان ماه 1401

    تمرین فصل اول کتاب رویاها

    دومین آرزو:

    یک رابطه ی عاشقانه،سراسر آرامش،صلح و احترام بدون قضاوت،بدون چشم داشت،رابطه با فردی که شبیه به اعتقاداتم،که هم پای من است و در موفقیت های بیشتر مادی و معنوی همراه است

    یک سال پیش،درحالیکه تحت آموزش های دوازده قدم بودم و رابطه ی عاطفی ام هیچ ربطی به گذشته نداشت و از مرز طلاق به خط استیبل و آرامی رسیده بود،بعد از خوندن کتاب رویاها،درخواست خودم رو برای خداوند با همین جملات نوشتم.

    کمتر از چندروز بعد،یک بحث و دعوای ناخواسته ی شدیدی بین ما اتفاق افتاد که من رو یاد آگاهی های جلسه 4،قدم 5 انداخت:

    وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

    و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، وبسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدامی داند و شما نمی دانید.

    پس با حفظ آرامش،آماده ی دریافت جریان هدایت شدم،با پیگیری نشانه ها،فهمیدم خداوند از من ایمان میخواد،واضح و روشن بهم گفت حاضری وقتی هیچ اثری از انتقالی به شهرت نداری،بچه هات رو بفرستی؟

    درحالیکه بارها و بارها،خواهش پدرومادر رو مبنی بر فرستادن بچه ها پیششون رد کرده بودم،به خدا گفتم من قدم در راهی گذاشتم که ابراهیمت بنا کرده،من برای رسیدن به توحید آماده هر پرداخت بهایی هستم،درحالیکه هیچ خبری از آینده نداشتم،وسط سال تحصیلی پیش دبستانی،پرونده ی نیلاونیکا رو از مدرسه تحویل گرفتم و با قلب روشن و اشک های پنهان،اونهارو اول به خدا و بعد به دستان خدا،پدرومادرم سپردم و برگشتم.

    من سمت خودم رو به درستی انجام دادم و خداوند مثل همیشه به بهترین نحو ممکن،پازل هارو چید.

    درحالیکه سال ها بود که حتی ورود به سامانه ی نقل و انتقالات،برام غیر ممکن بود،دستان خداوند اومدند،بدون اینکه من دست به کیبورد کامپیوتربزنم،درخواست ماموریت من به گرگان رو توی سیستم ثبت کردند.

    درحالیکه سال ها قبل،من درحال بنر چسبوندن به دیوار بیمارستان های گرگان بودم که کسی حاضر به جابه جایی هست؟

    یک روز سرحال وسرخوش وارد حیاط بیمارستان شدم و دیدم یک نیرو از نزدیکترین بیمارستان به خانه ی پدریم،دم در نگهبانی بنر زده،کسی نمیخواد بره گرگان من باهاش جابه جا شم…؟

    وخدا برای من هم ثبت درخواست ماموریت شد و هم جایگزین …

    نامه ی درخواست من،منتظر مطرح شدن در کمیته ی بیمارستان بود،درحالیکه من پرستار رسمی بودم و جایگزین اعلام شده کمک بهیار قراردادی …

    تموم اون روزها،عالم و آدم گفتند امکان نداره با همچین جابه جایی موافقت بشه و من فقط لبخند زدم و در قلبم تکرار کردم،خدا ماموریت رو ثبت کرد،خدا جایگزین من شد،من نگران حرف های شما نیستم!

    زمستان از راه رسید و جریان هدایت دوباره از من خواست درخواست مرخصی سه ماهه بودم،و من نمیفهمیدم چرا این رو ازم میخواد،ولی میدونستم باید تسلیم باشم،پس فردا صبح درخواست کتبی من برای دریافت سه ماه مرخصی روی میز مسئولم بود،درحالیکه کسی باور نمیکرد،با کمی تغییر در میزان مرخصی،با درخواست من موافقت شد.

    همزمان در کمال ناباوری تمامی پرسنل بیمارستان،درخواست جابه جایی من توسط کمیته موافقت شد و جهت طرح در دانشگاه اصلی ارسال شد.

    داشتن مرخصی 3 ماهه،آزادی زمانی اهدایی کائنات در برابر اراده و پشتکار من بود،همان قولی که استاد در دوره ی راهنمای عملی داده بود.

    تمرکز لیزری من در این آزادی زمانی روی دوره ها،همزمان شروع دوره ی قانون سلامتی،برای اولین بار من رو هم مدار با لانچ دوره ی شیوه حل مسئله کرد …

    آموزش های بینظیر استاد عباسمنش،سوالات خودشناسی ارزشمند استاد شایسته،به من فهموند که من درحال تلاش برای کشت شالیزار در کویرم….اما من هنوز شرک داشتم،هنوز وابستگی داشتم و بجای حل بزرگترین مسئله حال حاضر،تصمیم به پاک کردن خود مسئله گرفتم.

    نرفتن در دل ترس ها و ادامه دادن به روش قبل و تلاش برای شالیزار کردن کویر از سمت من ادامه داشت.

    نتیجه ترمز های ذهنی من،برگشت خوردن درخواست ماموریت من و عدم موافقت دانشگاه برای هم تراز نبودن جایگزین اعلام شد.

    درحالیکه هنوز درک واضحی از نمودِ بیرونی ترمز های ذهنی نداشتم،تصمیم به اجرای الخیر فی ما وقع گرفتم،بچه هارو پیش خودم برگردوندم و برای کلاس اول ثبت نامشون کردم.

    اردیبهشت ماه از راه رسید،و من همچنان مسرانه روی خودم کار میکردم،کلام استاد برحق بود،حتی اگر متوجه جریان هدایت نشی،خدا بیخیالت نمیشه،تا وقتی به خدا متصلی و ازش درخواست کمک میکنی،اون همواره مسیر رو بهت نشون میده،حتی اگر جاده رو برعکس رفته باشی.

    تموم شدن ماه اردیبهشت،مصادف شدن با تضاد عاطفی دوباره،وقایع آبان ماه دوباره تکرار شد.

    سعیده سرگردان و متحیر و گیج…

    نشانه ی روزانه:دوره ارزش تضاد،مسائل دلیل اصلی پیشرفت

    یکبار دیگه خداوند من رو هدایت کرد و از گمراهی نجات داد.

    من طبق آگاهی های دوره ارزش تضاد،دوباره شروع کردم به نوشتن درخواست های خودم از شریک عاطفی.

    شروع خرداد ماه و آگاهی های با ارزش دانلودی با ارزش دوره کشف قوانین:

    نشانه ها از چپ و راست رسید و جریان هدایت به وضوح دستور برداشتن ترمز ها و رها کردن کویر رو داد.

    خدا گفت آماده ی یک عشق بازی دیگه هستی…؟

    گفتم آماده و تسلیمم،گردنم از مو باریکتر…

    گفت:پرونده ی بچه ها رو بگیر و یکبار دیگه بفرستشون گرگان

    گفتم:آخه انتقالی برگشت خورده،من جایگزین ندارم،بچه ها کلاس اولی ان!

    گفت:کاری که میگم رو بکن.

    گفتم چشم.

    یکبار دیگه بچه ها و پرونده ها تحویل پدرومادرم دادم و شروع کردم برای تمرکز روی دوره ها و برداشتن ترمز ها …

    دستان خداوند اومدند و گفتند توی سایت دانشگاه درخواست ملاقات حضوری برای رییس دانشگاه بفرست و حضوری برو و شرایطت رو توضیح بده،تشکر کردم و از خداوند طلب هدایت کردم و که هروقت لازم هست این کار رو بکنم.

    19 تیرماه

    ساعت 12 شب

    جریان هدایت واضح و صریح گفت همین الان برو و توی سایت درخواست ملاقات حضوری بده،متن درخواست رو با کمک خودش نوشتم و توی 3 خط شرایطم رو توضیح دادم.

    طبق قواعد وقانون،این یک درخواست ملاقات حضوری با ریاست بود،باید توسط منشی رییس بررسی میشدو تایم ملاقات با رییس به من اطلاع داده میشد.

    اما استاد به من توحید رو آموزش داده بود.

    آدم ها همه به یک اندازه قدرت دارند؛قدرتشون صفره،قدرت دست خداست

    صبح 20 تیرماه 1402

    طی تماس تلفنی منشی رئیس در کمال احترام و ادب:

    خانم شهریاری عزیز،ریاست با انتقالی شما،بدون جایگزین موافقت کرده،حتی نیاز به ملاقات حضوری نیست.از سامانه ی نقل و انتقالات پیگیر کارتون باشید.

    وسجده ی شکر من از عظمت قدرت خداوند،از حقانیت آموزش های استاد و قوانین برحق خداوند…

    کارهای اداری این انتقالی،از تیرماه تا آبان ماه طول کشید.

    نه به دلیل لزوم طول کشیدن این مسیر

    برای رشد شخصیت توحیدی سعیده

    برای یاد گرفتن اجرای توحید در عمل

    برای کم نیاوردن در برابر تمسخر دیگران

    برای برداشتن دونه دونه ترمز و وزنه های وصل به پا

    برای تمرکز روی آگاهی های دوره عشق و مودت

    برای تقویت جسارت تغییر کردن

    برای سنگین شدن وزنه ی ایمان

    مسیری که من رو رشد داد،پروبال بخشید و از من شخصیت توحیدی تر ساخت.

    چه انسان های بینظیری در این مسیر دست خداوند شدند و بالِ پرواز توحیدی من شدند.

    چه درس هایی من از قانون گرفتم و ایمانم پررنگ تر شد.

    استادعزیز و دلبرم،استاد ابراهیم نشانم،پیامبر زندگی من

    پایان سفر شما،مصادف شد با شروع یک زندگی جدید،شروع مهاجرت صغری من:

    من مهاجرت کردم از یک بیمارستان کوچیک به یک مرکز درمانی بزرگ

    از 8 سال پرستاری ویژه،به مسیر جدیدی در پرستاری و شروع آموزش

    از خونه ی شخصی و مستقل،به یک اتاق سی متری تو خونه ی مادربزرگ

    از یک زندگی مشترک 11 ساله،به تنهایی دلچسب توحیدی در بعد مکان

    پایان سفر شما،شروع زیبای زندگی توحیدی منه…

    تازه اول راهه …

    تازه دارم شیرینی زندگی هدایتی رو میچشم

    تازه دارم از جهانی که خداوند برام به تسخیر درآورده،لذت میبرم …

    من آماده م برای تیک زدن هدف های بعدی…پرقدرت …با انرژی،سوار بر جریان هدایت،وصل به قدرت توحید…

    استاد اینجا همه چیز عالی،پرفکت و غرق آرامشه …

    نتایج عین گوله های برف هر روز داره بزرگتر و واضح تر میشه …

    وبزرگترین سپاسگزاری من از الله،هدایت شدنم به این غارحراست.

    ازت سپاسگزارم استاد بینهایت

    از خداوند درخواست میکنم در بهترین زمان و مکان ببینمتون.

    قلبِ فراوان از شمال ایران به شمال فلوریدا،برای چرخیدن به دور سرتون

    آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم

    رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم

    مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک

    چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

    کیست آن گوش که او می شنود آوازم

    یا کدام است سخن می کند اندر دهنم

    کیست در دیده که از دیده برون می نگرد

    یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم

    تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

    یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

    می وصلم بچشان تا در زندان ابد

    به یکی عربده مستانه به هم درشکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 222 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1115 روز

      سلام به سعیده ی عزیزم

      سپاسگزارم از کامنت خوشگلت و اینکه

      از جلسه 4قدم پنجم گفتی که دنیایی هست برای خودش ، پراز آگاهی و شناخت هدایت های خدا.

      سپاسگزارم از داستان هدایتت که برامون نوشتی و

      مبارکه شروع مهاجرت صغری و

      مبارکه حال خوبت در کنار خدای عالم

      پیشاپیش مبارکه نتایجی که قراره تو زندگیت بزرگ وبزرگ تر بشن و

      مبارکه هدایت های خداوند و دستان خداوند که از راه میرسن و به سمتت میان و حالشو میبری مثل همیشه.

      الهی که سرشاراز نگاه خداوند باشی و زندگیت مثل الماس بدرخشه عزیزم.

      ان شاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      شیرین انصاری گفته:
      مدت عضویت: 1327 روز

      سلام سعیده ی عزیزم سلام خواهر توحیدی من ی جایی این مطلب رو شنیدم که هر وقت متنی با اشک چشم نوشته شودبا اشک چشم خوانده میشود کامنتهای شما را با اشک چشمانم میخوانم خوشحالم از داشتن وجود شما خودت وقلم زیبایت را تحسین میکنم مطمعن هستم با روشی که در پیش گرفتی دربهترین زمان وشرایط به امید الله به خواسته های قلبیت میرسی از خداوند بهترینها را برایت آرزومندم من کامنتهای شما را عاشقانه دوست دارم وهر کدام از انها برایم یک کلاس آموزشی است.دوستت دارم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2258 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام سعیده قشنگ و نازنین ام دوست توحیدی و با ایمان و با تقوایم

      تبررررررررررررریک میگم عشقم این مهاجرت میمون و مبارک رو و منتظر خبرهای فوق العاده و بی‌نظیر بعدی ات هستیم.

      خیلی خوشحال شدم و بیشتر برای خودم چون هر دفعه که کامنت ات رو میخوندم منتظر بود بگی انتقالی ام درست شده و هر بار فقط گریه ما رو در میوردی. ولی دیگه الان خنده بر لبانم و خوشحال و شعف بر قلبم جاری کردی.

      مررررسی دختر که اینقدر متعهد و با ایمان قدم برمیداری..

      خیلی دوست دارم

      برای شیرین میتونی ما رو به نارنگی دعوت کنی.

      سعیده جانم برات از خدای مهربان میخوام هر دفعه در هر کامنتت از معجزات و الهامات خداوند برای آسان شدنت برای آسانی ها بنویسی.

      در پناه حق روز به روز توحیدی تر باشی مهربانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

      «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْیَهَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ» ؛ (ﻭ [ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﺑﻪ ﺍﻳﻦ شهر ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻳﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﺪ، ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻭ ﮔﻮﺍﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﺎﻥ ﺩﺭﺁﻳﻴﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ : [ﺧﺪﺍﻳﺎ ! ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻣﺎ]ﺭﻳﺰﺵ [ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ] ﻣﺎﺳﺖ، ﺗﺎ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯﻳﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ [ﭘﺎﺩﺍﺵ]ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﻢ .(۵٨ بقره)

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم، الهی که در پناه رب العالمین حال دلت عالی و مثبت و توحیدی باشه ، و فرکانست همیشه همیشه در بهترین ارتباط با خداوند باشه. کامنت بینظیرت رو خوندم سعیده جان ، و کلی ذوق کردم، کلی خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم بخاطر نتایجی که بدست آوردی. یه حسی می‌گفت پاسخ بنویس، ذهن بلافاصله پینگ پنگش رو شروع کرد، یه فور‌هند ،یه بک‌هند که «خب که چی؟ چی میخوای بنویسی؟ چه حرفی برا گفتن داری؟» گفتم بذار یه هدایت از قرآن بگیرم ببینم قرآن چی میگه. و آیه 58 بقره باز شد که نه تنها تایید میکرد که بنویس بلکه با داستان کامنت شما هماهنگی داشت. خبر رحمت بینهایت رب العالمین. خب میخوام درک خودم از این آیه رو باهات به اشتراک بذارم. یه تلاش آگاهانه است برای کوردینیت کردن فرکانسم با جریان هدایت رب العالمین .

      «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْیَهَ» و اذ حرف اضافه است که دلالت بر زمان و مکانی در گذشته داره، یه فلاش‌بک زدن به وقایع گذشته. قلنا یعنی ما گفتیم، ما چی بود، عملکرد قوانین سیستمی جاری خداوند بر جهان هستی، یا همون عملکرد سیستمی جهان. خداوند به بنی اسرائیل خطاب می‌کنه، «یادتون باشه که ما بهتون گفتیم به اون شهر داخل شوید» شهر بیت‌المقدس یا اورشلیم ، اور یعنی شهر، شلیم یعنی سالم، تسلیم ، صلح و آرامش و … ما بهتون گفتیم وارد شهری بشید که در مدار سلامت و صلح و آرامشه.

      واقعاً توصیه‌های خداوند به بنی اسرائیل شگفت انگیز بوده و اگه ما بهشون عمل کنیم واقعاً یه نسخه کامل هدایته.

      «فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا» فکلوا یعنی پس بخورید، خوردن نماد متنعم شدن از همه نعمتهاست، توی فارسی هم خودمون میگیم، نوش جونت، نوش جان یه اصطلاحه که قاعدتاً بعد از میل کردن غذا یا نوشیدن آب به یکی میگن، ولی خب وقتی یه نفر یه خونه خوب میخره یا یه ماشین عالی سوار میشه بازم میگیم نوش جونش. درکش شخصی من اینه (درک شخصی منه، ممکنه من اشتباه کنم) که اینجا خداوند داره میگه برید توی فلان شهر ، هر چی نعمت داشت استفاده کنید نوش جونتون.

      «وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا» و از دروازه با سجود درآیید ، منظور دروازه شهر یا دروازه عبادتگاه ممکنه باشه یا نه ممکنه منظور این باشه که از در خضوع و سجود و عبادت به درگاه خداوند دربیاید. جزئیاتش مهم نیست مهم خضوع و سجود به درگاه خداست. نکته جالب موضوع اینه که خداوند اول نعمتش رو عطا می‌کنه و بعداً میگه سجود و عبادت کنید، فرآیند طبیعی قوانین الهی اینه که نعمتها بیاد، ما با شکرگزاری و عبادت و خضوع و سجود به مدار بالاتر بریم بازم نعمتهای بیشتر بیاد، ایمانمون قویتر بشه ، باز احساس خوب شکرگزاری بیشتر، باز نعمت بیشتر. همون چیزی که استاد عباس منش توی دوره دوازده قدم بهمون میگفتن.

      «وَقُولُوا حِطَّهٌ» و بگویید ریزش، منظور ریزش گناهان. یعنی خدایا اون آلودگی ها و گناهان گذشته مون رو ببخش.

      «نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ» تا گناهان تون رو مورد غفران قرار بدیم؛ نغفر فعل متکلم مع‌الغیر هست، یعنی ما ببخشیم. ذیل این سرچ های قرآنی من متوجه یه نکته ای شدم. که هنوز کامل نمیدونم و نیاز به درک و تکامل بیشتر دارم. اینکه یه تفاوتی هست بین «ذنب» و «اثم» و «خطا» و «سیئه» توی ترجمه ها همشون گناه ترجمه میشن حتی خود کلمه گناه هم از فارسی وارد عربی شده توی قرآن بهش میگه جناح،(مطمئنم خودت اینا رو بهتر از من بلدی) یکی از اینها گناهیه که یه لحظه یه خطایی از آدم سر میزنه و اثر درازمدت نداره، یکی دیگه هست گناهیه که ریشه داره. و اثر فرکانسیش تا مدتها باقی میمونه، و یه باور غلط میسازه که دائما داره فرکانس فقر و گناه و بدبختی به جهان ساطع میکنه و نتایج و بدبختی بیشتر داره میاره.

      من هنوز مفهوم این چند تا کامل نمیدونم و اینکه چطور میشه ردپای فرکانسی و یا ریشه باورهای غلطی که منجر به یک گناه میشه رو از بین برد. نیاز به تکامل داره ولی قطعاً در طول مسیر گفته خواهد شد. چون خداوند همیشه از اهل ایمان دفاع می‌کنه و اونها رو تنها نمی‌ذاره،مثل ادامه همین آیه که می‌فرماید «وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ» و ما اینگونه نیکوکاران را خواهیم افزود. خداوند نمیگه بر نعماتشان خواهیم افزود، بلکه بر همه جوانب زندگی شون برکت و افزایش و فراوانی خواهد بخشید. طبق قوانین بدون تغییر خداوند.

      هر چند سرچ های من به گرد پای سرچ های شما نمی‌رسه اما امیدوارم این کامنت برای شما مفید واقع بشه.

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      سعیده جان ، خیلی خیلی خوشحالم برات، از این همه اتفاقات و رویدادهای مثبتی که هر روز وارد زندگیت میشه. نامبرده به حدی به درگاه خداوند، بچه پر رو شده که میگه اصلا این اتفاقات طبیعیه، روال عادی کار جهانه، و خداوند همیشه کمک می‌کنه. و اصلا اگه اینجوری نباشه باید متعجب باشیم. الهی که این بچه پر رو شدن بخاطر ایمان و اطمینان خاطر داشتن به خداوند باشه و نه عصیان. سعیده جان ،خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر تک تک اتفاقات خوب و مثبت. الهی که همیشه قلب نازنینت نورانی به هدایت پروردگار باشه.

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      نامبرده بعد 14 روز شیفت کاری، مجبور شد 3 روز بمونه بابت آموزش. منی که 80-90٪ پرسنل حاضر آتش‌نشانی مستقیم یا غیر مستقیم از من کار یاد میگیرن یا سر کلاسهای درس من کارآموز بودن یا پروسس واحد‌های صنعتی پالایشگاه رو از من یاد گرفتن، الان خودم بعنوان کارآموز رفتم نشستم سر کلاس درس کسی که خودش کارآموز من بوده،تقریبا میتونم بگم هیچ چیز جدیدی برای یاد دادن به حمید امیری کنجکاو نداشتن. آلردی من همه سرفصل های آموزش رو بلد بودم. ولی خب سه روز موندم توی عسلویه و حتی از سایت و فایل شنیدن و فایل دیدن و کامنت نوشتن هم به دور موندم. امیدوارم در این روزهای باقی مونده از مرخصی بتونم تمرکز لیزری بذارم روی آموزشهای استاد.

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      ازت بی‌نهایت سپاسگزارم که برای همه مون انگیزه بخش هستی، با کامنت های توحیدیت، با سرچ های قرآنیت ، با موفقیت ها و ایمان عملیت ، همه و همه در راستای گسترش آگاهی در جهان هستیه.

      اگر حضور و فعالیت توی این سایت هیچ دستاورد بزرگ و موفقیت مالی برام نداشته باشه و فقط و فقط توحید و قرآن ، به عزت و جلال رب العالمین من راضی ام. من همین الان از زندگیم راضی ام، بهشت من اون وقتیه که دارم از قرآن یاد میگیرم، احساس خوشبختی من اون زمانیه که دارم شکرگزاری میکنم و بی اختیار اشکم سرازیر میشه. بدبختی و جهنم زمانیه که از خداوند جدا بشم،از قرآن دور باشم، از توحید غافل باشم‌. در پناه توحید و هدایت های قرآن، بینهایت احساس رضایت و خوشبختی میکنم و دوست دارم عاشقانه به درگاه رب العالمین سجده شکر کنم. الهی صد هزار مرتبه شکر که خداوند ،خودش رو بهمون عطا کرد، از درگاهش میخوام خودش رو بیشتر و بیشتر بهمون عطا کنه، و در مدار توحید اوج بده.

      گوشه و کنار دوستان عزیزی رو میبینم که صحبتهای استاد رو توی کانالها و سایتهای خودشون تکرار میکنن، به امید اینکه به نتایج استاد برسن. غافل از اینکه هدف اون عزیزان نتایج مالیه ، اما هدف این مرد بزرگ، این انسان بینظیر، فقط و فقط توحیده، چه با نتایج چه بی نتایج.

      من مطمئنم اگه همین امروز خداوند به استاد عباس منش بگه همه نتایج مالیت رو پس بده به خودم. و یه زندگی ساده رو شروع کن، این مرد بزرگ فارغ از نتایج بازم مردم رو دعوت به توحید می‌کنه. و این نتایج لاجرم دوباره به زندگی استاد میاد.

      •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      از درگاه خداوند متعال درخواست میکنم که همواره در مسیر توحید فقط و فقط اوج بگیری‌، و هر روز بالاتر و بالاتر بری. همیشه قلب نازنینت منور به نور قرآن باشه.

      در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشی سعیده جان.

      راستی عکس پروفایلت خیلی زیباست، این عکس رو خیلی دوست دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1319 روز

        بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

        إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ﴿٧٧﴾

        که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش؛

        فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ ﴿٧٨﴾

        [که] در کتابی مصون از هر گونه تحریف و دگرگونی

        لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩﴾

        جز پاک شدگان [از هر نوع آلودگی] به [حقایق و اسرار و لطایف] آن دسترسی ندارند.

        تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٨٠﴾

        نازل شده از سوی پروردگار جهانیان است.

        أَفَبِهَٰذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿٨١﴾

        آیا شما نسبت به این گفتار سهل انگاری می کنید؟

        ================================================================

        سلام به برادر عزیزم،حمیدِ حنیف در بلاد توحیدی بوشهر

        الهی که هرجایی زیر آسمون پهناور الله هستی،حالِ دلت عالی باشه

        بینهایت ازت سپاسگزارم به چند دلیل،اولا که وقت گذاشتی و برام نوشتی،دوماطولانی نوشتی،سوما هم از قرآن نوشتی،هم از خودت و ….به این میگن نقطه ی آبی پربرکت!

        طبق معمول، در بهترین زمان و مکان هم به دستم رسید،وقتیکه توی مسیر گرگان به فریدونکنار،غرق گوش کردن به آهنگ و تجسمات ذهنی خودم بودم.

        این روز ها همه چیز خیلی آروم و دلنشین و لذت بخشه…نتایج پیروی از قانون داره خودش رو به وضوح نشون میده…به قول خودت،نامبرده برگشته که وسایلش رو جمع و جور کنه و با اهالی فریدونکنار خداحافظی کنه …

        انشالله از اول آذر استارت زندگی جدیدش رو بزنه …

        نمیدونی چقدر ذوق دارم برای زندگی جدیدم …دست خدارو،روی دوشم و لبخندش رو،روبه روی خودم میبینم که میگه نگران هیچی نباش…فقط از مسیری که داری میری لذت ببر…بقیه ش با من …..

        حمید عزیزم از تحسینت سپاسگزارم،این روحیه صدق بالحسنی بودن،تحسین ویژگی های مثبت،این چشم های زیبابین واقعا کار هرکسی نیست.

        شاید داستانِ پشت این عکسِ ساده ی پروفایل به قشنگیش اضافه کرده،ماجرای روز تولدم و جدال من و شیطان و درنهایت پیروزی قرآن که برات تعریفش کردم.

        وقتی از مهلکه جان سالم بدربردم،اومدم خونه دیدم مادرم یک میزساده تولد چیده و یک کیک کوچیک هم خریده،نیلانیکا هم برق هارو خاموش کردند تا سوپرایزم کنند …

        یک تولد ساده و صمیمی …یک عکس ساده تر …و شروع سن سی و یک سالگی …

        یا بهتر بگم شروع دومین سال زندگی یک جوجه توحیدی ….

        میشه داستان این عکس پروفایل ….

        ازت ممنونم بینهایت،نقطه ی آبیت،قلب من رو روشن کرد،از نورِ آسمون ها و زمین میخوام که تموم ابعاد زندگیت رو روشن کنه ….

        درپناه الله یکتا ،همیشه غرق احساسِ عمیق خوشبختی باشی …

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        .

        :)))))))))))))))))))))))

        چی شد؟

        اگر فکر کردی من موشک قرآنیت رو بی جواب میزارم،باید بگم سخععععععععععت در اشتباهی….

        بریم برای بند بعدیِ اساسنامه … :)

        ================================================================

        طبق معمول،یک عبارت توی آیه های قرآن من رو اینسپایر کرد بگردم ببینم این ترکیب چند بار تکرار شده،واج آرایی زیبای ترکیب هم توی نوازش دادن چشم های من بی تاثیر نبود.

        وقتی کامنت قرآنیت رو دریافت کردم گفتم دیگه تعلل جایز نیست!

        وقتی حمید موشک رو میفرسته،یعنی الان دقیقا وقت این سرچ قرآنیه…

        پس توکل میکنم بر الله مهربان

        و ازش طلب هدایت میکنم،که اگر اون کمکم نکنه،من به یک قطره از اقیانوس آگاهی قرآن دسترسی ندارم.

        أَللهُمَّ بِالحَقِّ أَنْزَلْتَهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ، أَللهُمَّ عَظِّمْ رَغْبَتی فیهِ وَاجْعَلْهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدْری و ذَهاباً لِهَمِّی وَ غَمّی وَ حُزْنی اللهمَّ زَیِّنْ بِهِ لِسانی وَ جَمِّلْ بِه وَجْهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّلْ بِهِ میزانی وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ، وَاحْشُرْنی مَعَ النَّبِیِّ محمّدٍ وَ آلِهِ الأَخْیارِ

        ================================================================

        ترکیبی که من توی سایت آنلاین قرآن سرچ کردم،تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ هست که در فارسی به این شکل ترجمه ش کردند:و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد

        وازره: وزر: سنگین و سنگینى. اسم و مصدر هر دو آمده است وازره یعنى نفسى و انسانى که حامل سنگینى است، این لفظ اغلب در «بار» گناه به کار رفته است یعنى: نفس گناه دار، گناه دیگرى را برنمى‌‏دارد.

        این ترکیب 5 بار توی 5 تا سوره مختلف تکرار شده،و اگر به ترتیب نزول بر پیامبر اسلام بخوایم بررسیش کنیم،ترتیبش میشه:

        38نجم،18فاطر،15اسرا،164 انعام،7زمر

        بریم ببینیم خدا چی تو ظرف دریافتی ما میزاره:

        ================================================================

        حمید عزیزم،تبریک میگم هم به خودم هم به شما :)

        چون باز از همین اول کار و اولین سوره ناک اوت شدم!

        انقدر آیه های قبل و بعد ایه 38 نجم قشنگ و دلنشینه که نمیتونم ازش بگذرم و ننویسمش….

        أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَىٰ ﴿٣6﴾

        یا او را به آنچه در صحیفه های موسی است خبر نداده اند؟

        وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّىٰ ﴿٣٧﴾

        و هم در صحف ابراهیم خلیل وفادار؟

        أَلَّا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ

        که هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد،

        وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾

        و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده نیست،

        وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَىٰ ﴿4٠﴾

        و اینکه تلاش او به زودی دیده خواهد شد؛

        ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿4١﴾

        سپس به تلاشش پاداش کامل خواهند داد.

        چقدر خداوند شیرین و شیرین زبونه،من مطمئنم خودت طعمِ عسل این آیه ها رو دریافت کردی…انقدر واضح وروشن قوانین کیهانی رو به شیرین ترین حالت ممکن در اولین بار نزول بر پیامبر توضیح داده و میگه:

        هم تو صحیفه ی حضرت موسی بهتون گفتم،هم ابراهیم وفادار(دور سرش بگردم)

        که هیچ کس بار گناه کس دیگه رو به دوش نمیکشه،بلکه هرکسی نتیجه ی فرکانس خودش و تلاش خودش رو میگیره،که نتنها نتیجه ی تلاشش رو خیلی زود میگیره(به قول استاد از روز اولی که سعی میکنی فرکانست رو بهتر کنی،نتیجه رو واضح میبینی)که در نهایت به پاداش کامل هم میرسی…

        بِبییییین آیات بعدیش هم بینظیره بینظیر….دعوتت میکنم حتما سر فرصت بخونیش

        ================================================================

        وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَهٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۗ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ ۚ وَمَنْ تَزَکَّىٰ فَإِنَّمَا یَتَزَکَّىٰ لِنَفْسِهِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ

        هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد؛ و اگر شخص سنگین‌باری دیگری را برای حمل گناه خود بخواند، چیزی از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد! تو فقط کسانی را بیم‌می‌دهی که از پروردگار خود در پنهانی می‌ترسند و نماز را برپا می‌دارند؛ و هر کس پاکی (و تقوا) پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمی‌گردد؛ و بازگشت (همگان) به سوی خداست!

        در دومین تکرار نازل شده بر پیامبر،باز به وضوح از قانون فرکانس و نتیجه ی اون گفته که نزدیکترین آدم ها بهت،نمیتونند بار گناهت رو کم کنند،خودتی و خودت!

        مادر و پدر و بچه و همسر و …فلان نداریم!

        تو چه فرکانسی فرستادی؟همون رو دریافت میکنی!

        نه کمتر ! نه بیشتر!

        اگر ازش راضی هستی؟ که عملکرد خوبی داشتی،اگر راضی نیستی،خودت مقصری خودت!

        والسلام!

        ================================================================

        مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا

        هر کس هدایت شود، برای خود هدایت یافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد؛ و ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم

        ببین خودت بهتر از من میدونی و البته ترجمه ی آیه ها خیلی واضح وروشن داره در مورد قوانین میگه،قوانینی که قبل از استاد عباسمنش،هیچکس توی قرآن پیداش نکرده بود،و حتی الان هم نودونه درصد مردم ازش بیخبرن!ونتنها اصرار دارند مسیر خودشون درسته،که خودخواهانه میخوان تورو هم از مسیر درستی که داری میری منصرف کنند!

        اما!به قول قران هرکس هدایت یافته …به نفع خودشه…کاری به بقیه نداشته باشید…هرکسی نتیجه ی فرکانسی خودش رو دریافت میکنه …

        از دلسوزی بیجا دست بردارید و نخواید نقش خدارو توی زندگی بقیه بازی کنید.

        ================================================================

        چهارمین تکرار این ترکیب در آیات پایانی سوره انعام،بینظیره…بینظیره…

        واقعا نتونستم یک ایه رو جدا کنم و بنویسمش…

        انگار وسط کندوهای عسل کوهستان بودم و دلم خواست همش رو برات سوغاتی بیارم.

        پیاپیش نوش جانت و نوش جان هر عزیزی که این کامنت رو میخونه …

        گوارای روحِ توحیدی قشنگتون

        مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿١6٠﴾

        هر کس کار نیک بیاورد، پاداشش ده برابر آن است، و آنان که کار بد بیاورند، جز به مانند آن مجازات نیابند و ایشان مورد ستم قرار نمی گیرند. (160)

        قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۚ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿١6١﴾

        بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود. (161)

        قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿١6٢﴾

        بگو: مسلماً نماز و عبادتم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است. (162)

        لَا شَرِیکَ لَهُ ۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ ﴿١6٣﴾

        او را شریکی نیست، و به این [یگانه پرستی] مأمورم، و نخستین کسی هستم که [در این آیین] تسلیم [فرمان ها و احکام] اویم. (163)

        164

        قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ ۚ وَلَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿١64﴾

        بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟! و هیچ کس جز به زیان خود مرتکب نمی شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به [حقّانیّت] آنچه درباره آن [با مردم مؤمن] اختلاف می کردید، آگاه می کند. (164)

        وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ ۗ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿١65﴾

        اوست کسی که شما را در زمین، جانشینان [نسل های گذشته] قرار داد، وبرخی از شما را بر برخی دیگر به درجاتی بالا برد تا شما را در آنچه به شما عطا کرده، بیازماید؛ قطعاً پروردگارت زود کیفر است، و یقیناً بسیار آمرزنده و مهربان است. (165)

        ================================================================

        در آخرین تکرار نزول این ترکیب،به زیبایی هرچه تمام تر،در یک آیه خداوند مفهوم توحید،کفر،سپاسگزاری ومعاد رو بیان کرده،و به بهترین شکل ممکن پرونده ی این ترکیب قشنگ رو در قرآن به اتمام رسونده:

        إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ ۖ وَلَا یَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ ۖ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

        اگر کفران کنید، خداوند از شما بی‌نیاز است و هرگز کفران را برای بندگانش نمی پسندد؛ و اگر شکر او را بجا آورید آن را برای شما می‌پسندد! و هیچ گنهکاری گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد! سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه می‌سازد؛ چرا که او به آنچه در سینه‌هاست آگاه است!

        خداااوکیلی چه جوری دور سر این خدا نگردیم؟

        ببین اخه دلبری هاشو!

        میگه بِبین!

        کفربگی،هییییچ تاثیری به حال من نداره،واسه خودت بده! من که خلقت کردم،وعواقب کفر رو میدونم،برات نمیپسندم!

        اما اگر شکر بگی و سپاسگزار باشی،برات میپسندم چرا؟چون اینجوری ظرف نعمتت بزرگتر میشه،من میتونم بیشتر بهت حال بدم!بیشتر بهت نعمت بدم!

        بنده ی من:چه کفر بگی،چه شکر بگی،هر فرکانسی بفرستی،نتیجه ش رو دریافت میکنی،هروضعیتی توی زندگیت داری،باعث و بانیش خودتی!

        اینم یادت نره:

        رب تو منم!برمیگردی پیش من!

        تو یک تیکه از روح منی،برای همین من میدونم تو دلت چه خبره!

        من کنارتم!من حواسم بهت هست!

        غصه نخور!سخت نگیر!دوروز دنیارو زندگی کن!

        آخرش برمیگردی بغل خودم :)

        باشه؟ :)

        ================================================================

        توحیدی ترین آتشنشان دنیا،ازت سپاسگزارم برای اشتیاقی که برای درک قرآن در من ایجاد کردی،تامل و تفکر در آیه های قرآن رو اکتسابی از سرچ های قرآنی شما یاد گرفتم واین لطفت رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.

        به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت.

        به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان.

        قلبِ فراوانِ فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
        • -
          رسول خانکی گفته:
          مدت عضویت: 1152 روز

          سلام به سعیده عزیز

          سلام به حمید حنیف

          فقط میتونم بگم

          الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

          الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

          الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

          الهی شکرررررررررررررررررررررررررررت

          برای بهترین و توحیدیترین بندگان خدا در این فضای روحانی

          خدای من سپاسگزارم در این زمان و مکان چشمم را به این آیه های نورانی و دلنوشته های نورانی هدایت کردی.

          هزاران بار شکرت.

          ممنون که هستین.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
          • -
            سعیده شهریاری گفته:
            مدت عضویت: 1319 روز

            داداش رسول عزیزم،سلام

            سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله به قلب روشن و‌مهربونت

            ازت سپاسگزارم که سخاوتمندانه همیشه من رو مورد مودت قلب توحیدیت قرار میدی

            ازت ممنونم برای خانواده ی قشنگی که داری

            ازت سپاسگزارم برای تربیت بینظیر دسته گل هات

            ازت ممنونم برای بال پرواز توحیدت، فاطمه ی عزیز و قشنگم

            خداوند به قلب من آگاهه چقدر دوستتون دارم،چه الگوی قشنگی برای من هستید،چقدر لذت میبرم که خداوند من رو هم مدار با شما بندگان صالحش کرده …

            داداش رسول یک تشکر دیگه هم بهت بدهکارم برای اینکه شما چشم منو به سوره ی حدید روشن کردی،زیبایی هایی که تا قبل از معرفی ایه هاش توسط شما،من ندیده بودم.

            ازت ممنونم من رو به این بهشت دعوت کردی،هر روز غرق دیدن و شنیدن و خوندن نورِ این سوره م و هربار که مست این عطر بهشتی میشم ،از خداوند تشکر میکنم که از دست شما من رو با این سوره آشنا کرد.

            از نورِ آسمون ها و‌زمین میخوام به تموم زندگیت نور بباره داداش عزیز من

            یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَىٰ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(١٢حدید)

            روزى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را ببینى که نورشان پیشاپیش و در سمت راستشان مى‌رود. در آن روز بشارتتان به بهشتهایى است که در آن نهرها روان است و در آن جاوید خواهید ماند، و این کامیابى بزرگى است.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
        • -
          اسداله زرگوشی گفته:
          مدت عضویت: 1304 روز

          سلام و درود خدا بر سعیده نورانی عزیز

          دوست و رفیق و همدوره ای و هم ورودی سایت الهی عباسمنش.خدا رو شاکرم که فرصتی دست داد تا بتوانم برایت بنویسم. دلیل اصلی ترغیب من به نوشتن خواندن این جمله ات بود که گفته بودی :نامبرده برگشته که وسایلش رو جمع و جور کنه و با اهالی فریدونکنار خداحافظی کنه … در کامنت اصلی ات بصورت واضح به این مطلب اشاره نکرده بودی یا برای من واضح نشد! ولی وقتی این خبر را خواندم یه احساس خیلی خوب؛ یه حس ناب کنج دلم نشست! غرق افکار زیادی شدم ( با اینکه آمده بودم نت برداری جلسه تکمیلی 8 دوره احساس لیاقت را شروع کنم! جریان هدایت مثل همیشه سبب شد سر از ناکجا آباد در بیاورم خخخ) پریروز داشتم الهاماتی رو که در سفرنامه بهم شد رو در کامنت همین فایل می نوشتم تا ذهن فراموش کارم را شکست بدهم و رد پایی از خودم بگذارم. اولین الهامم در این سفرنامه الهام رفتن تو از فریدونکنار بود و با خواندن این جمله ات نمی دانی چقدر باورهام و تائید الهامات خداوند در وجودم تقویت شد. دیدم اگر این مطلب را بازگو نکنم چه برای شما و چه برای خودم؛ شکرش را بجا نیاورده ام و من هم سمعآ و طاعتآ ، دفتر و دستکم را کنار گذاشتم و مشغول نوشتنم اول برای خودت و بعد از این برای خودم خواهم نوشت!

          همین دیروز پری روز بود که رفتم تو کامنت ها گشتم تا کامنتی رو که الهامم رو بهت نوید داده بودم رو پیدا کنم. و بین بیش از 1000 کامنت کار راحتی نبود و تصمیم گرفتم رد پایی که در کامنت آخر سفرنامه می گذارم لینک کامنتم رو هم بذارم. چون هر بار که بخونم ایمانم قوی تر می شود و این نشانه رو هر کسی بخواند قطعآ برایش الهام بخش خواهد بود.

          آنزمان که این الهام را دریافت کردم (18 شهریورماه اگه اشتباه نکرده باشم) وقتی گفتم این اتفاق کی خواهد افتاد جوابی که دریافت کردم این بود که در سفر بعدیت به شمال سعیده آنجا نخواهد بود. و تصور من این بود که این اتفاق تا تابستان سال دیگه احتمالا اتفاق خواهد افتاد. و الان که این خبر را ازت شنیدم چقدر خوشحالم شدم برات و با خودم گفتم چقدر خداوند سریع الجوابه!!! و هنوز سال عوض نشده این اتفاق تحقق پیدا کرده! این نشون میده سعیده جان در مسیر درستی. وقتی در مسیر درست باشی اتفاقات زودتر از آنچه تصورش را بکنی اتفاق خواهد افتاد. و در واقع همان 18 شهریور بقول پروین عزیز رهرو ما اینک اندر منزل است. و به خواسته تو پاسخ داده شده بود و من فقط وسیله ابلاغ این خبر به تو بودم. فرکانس و بودن تو در مسیر درست سبب شد آنرا زودتر و از طریق میانبر دریافت کنی! مطمئنم این اتفاق مهاجرت بزرگ تو به سمت نعمت ها و گشایش ها و ثروت ها خواهد بود و این همان اتفاقی است که تو را یه لول بزرگ به سمت بالا پرت خواهد کرد( حتی اگر به ظاهر برایت چنین جلوه نکند). منتظر موفقیت ها و خبرها و نتایج عالیت در آینده ی نزدیک خواهیم بود. دوستدار شما اسداله زرگوشی.یا حق

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2231 روز

        با درود و وقت بخیر خدمت آتش نشان فوق العاده بینظیر این سایت مون آقای Maverick عزیز انشالله همیشه شاد و خوشحال و سلامت باشید ..

        کلی طول کشید تا بیام قسمت دانلودها صفحه ی 9 رو ورق به ورق پیدا کنم تا بتونم صفحه ی پاسخگویی رو باز کنم و براتون بنویسم ..

        آققا حمید عزیز

        فقط اومدم برای این جمله ی فوق العاده تاثیر گذارتون که باید همیشه بخودم بگم..اینکه

        فرآیند طبیعی قوانین الهی اینه که نعمتها بیاد، ما با شکرگزاری و عبادت و خضوع و سجود به مدار بالاتر بریم بازم نعمتهای بیشتر بیاد، ایمانمون قویتر بشه ، باز احساس خوب شکرگزاری بیشتر، باز نعمت بیشتر.

        ممنون و سپاسگذارم واقعا هر نعمتی باید به سادگی و براحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانه باید وارد زندگی مون بشه ..و ما هم وظیفه مون اینکه شکرگذار موهبت های خداوند باشیم .و آسون شویم برای دریافت و جذب خواسته ها و اهداف و نیازها و خواسته های مقدس الهی مون .. خدایااآاا ممنون و سپاسگذارم که نعمت شکرگذار بودن رو به من عطا بخشیده

        خدایاااا شکرت

        روز و شب تون بخیریت و خوبی و خوشی و ایام بکام تون شیرین و گوارا همراه با سلامتی و تندرستی و نور و عشق الهی

        آقا حمید امیری عزیز ممنون و سپاسگذارم که همیشه وقت ارزشمندتون رو برای نوشتن در این سایت صرف می کنید و من همیشه با خواندن کامنت های زیبا و پر محتواتون به درک و آگاهی بیشتری هدایت میشم خدایا. شکرت ممنون و سپاس

        موفق و پایدار و شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2429 روز

      سلام به سعیده ی نورانی، چراغ سایت!

      بابا نورت دیگه خیلی نور بالا زده :)))) چقدر خوشحال شدم از خوندن کامنتت و اینکه مهاجرتت با هدایت های بی شمار پروردگار اتفاق افتاد و به آرامش بیشتر رسیدی. نتیجه ی اعتماد به رب همین میشه، مرسی که انقدر قشنگ با جزئیات توضیح دادی تا همه ی ما ایمانمون قوی تر بشه. تو عالی هستی سعیده (چشمای قلبی)

      بهترین ها رو برات توی شرایط جدید از خدا میخوام که لایقش هستی…بوس و بغل

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1316 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام سعیده عزیزم

      واقعن نمیدونم چی بگم چون خیلیییی احساسم عالیتر شد با خوندن کامنتت

      تبریک میگم‌شروع زندگیِ جدیدت رو

      چقدر از شما یاد گرفتم و یاد میگیرم‌

      شما 4ماه با عشق صبر کردید و علاوه بر اینکه نگران نبودید کارتون رو به خدا سپردید و از مسیرتون لذت بردید

      خیلی هم‌عالی که خداوند هم‌براتون همه کارهارو انجام داد

      خداروصدهزار مرتبه شکر که امشب قبل از خاب کامنت شمارو خوندم و قلبم از شدت احساس خوب باز شده

      همین بازشدن قلب راه هارو هم برامون باز میکنه

      وقتی قلبت باز میشه از همیشه بیشتر به خداوند وصلی

      امشب ذهنم داشت میگفت “فری بیخیال بیا ی زندگی اسفناک مثل همه دوروریات داشته باش بابا ساختن باور خیلی سخته نگا چه وضعیتی داره هرروز باید فلان کار و کنی تازه هیچ دوستی‌هم‌نداری تنها شدی “عجب ذهن چموشی دارم من صدسال سیاه نمیخام برگردم‌به قبل

      یعنی اصلا نمیتونم نمیدونم اصلا زندگیه قبلیم‌چجوری بوده؟

      خداروشکر خداروشکر خداروشکر که تو این بهشت هستیم و هرروز روبه بهبود هستیم

      انشالله هممون به هرانچه میخاییم میرسیم چون افتادیم تو رودخانه خوشبختی ها

      برات خیلی خوشحالم دوست خوبِ من

      انشالله هرکجا هستی غرق در ارامش باشی

      دوستت دارم سعیده عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      جواد یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2769 روز

      سلام خانم شهریاری

      این دومین باریه که عچهی میخام براتون پاسخ بنویسم بعد چون از لینک ایمیل وارد سایت میشم و میام سراغ کامنتتون میزنم رو پاسخ میره صفحه اول فایل و نمیزاره بنویسم دفعه قبلی رو کامنت قبلیتون گفتم بنویسم نشد الان اومدم که بنویسم دیدم اه دوباره هم نمیشه گفتم این دفعه دیگه نه هر دفعه،

      الان میرم از تو نرم افزار مرورگر کروم باز میکنم میام پاسخ میدم رفتم دیدم اووو چه خبره یه عالمه کامنت اومده روی کامنتتون رو گرفته گفتم حالا چیکار کنم چجوری پیداش کنم اگه بزنم سرچ که شونصد تا سعیده میاد گفتم با این حجم از طرفداری باید اسمشون تو اون قسمت محبوبترین و فعالترین و … اون پایین صفحه اول سایت باشه زدم دیدم بله دو تا پشت سر هم با فایو استار ها هر دو تا مربوط به شماگفتم خودشه اینجاست که هدایتی اومدم تا رسیدم اینجا

      اما بعد

      ——————————————————-

      اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

      فما کان جواب قومه الا ان قالوا اقتلوه او حرقوه فانجٰه الله من النار، ان فی ذلک لایات لقوم یومنون

      من هم مثل حمید حنیف چه اسمی براش گذاشتین تو پرانتز

      رفتم شروع کنم کامنتم رو گفتم بزار قران باز کنم همین اومد

      دیگه خودتون میدونین مال کیه داستان

      خانم شهریاری من ازدیر وقتیه افتادم دنبال کامنتهاتون ببینم دارین این مسیر رو چجوری میرین

      و امشب از خوشحالی اشکم در اومد قلبا براتون خوشحال شدم میدونم چه طعمی داره این داستان این گاد وی تراست هی منو بیاد داستان رزا میندازه

      اصلا منتظر این داستان بودم از دیر وقتیه

      انشاالله که همه ی آرزوهاتون همینجوری بوم بوم اتفاق بیفته بقپل استاد اگه این شده اونم میشه

      ساعت ازیک بامداد گذشته و فقط میخام بهتون بگم فاذا فرغت فانصب …

      ادامه بدید هدف بعدی رو انشالله

      من مسافر و غریب

      اما لبریز یقین …

      همه رو جا میزارم

      دانلودش کنین و حتما گوشش کنین

      این قرار بود مطلع شروع کامنت پاسخ قبلیم باشه که الان نوشتمش

      دل درگیر دلشوره که چشم عاشقت کوره

      نگو روزهای خوش دوره همینجوری نمیمونه…‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      محدثه شمس گفته:
      مدت عضویت: 1696 روز

      یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

      کلمه به کلمه کامنتتو با اشک و بغض و خنده ای که به قول دوستمون تا کنار گوشام کش اومده بود خوندم و عشق کردم

      سلام سعیده قشنگم

      سلام دوست نازنینم

      سلام رفیق غار حرا من

      نمیدونم با چه زبونی بهت تبریک بگم

      با چه زبونی بگم خوشحالم برای تو

      و برای خودم و برای همه کسانی که تو این مسیر هستن

      تو با نتیجه گرفتن فقط به خودت لطف نکردی به هممون لطف کردی به همه نشون دادی که میشه تو بانتیجه گرفتن داری این باور برای هممون می سازی که

      برای تو شده برای ما هم میشه

      ادامه بده و ادامه بده

      تبریک یه تو به خودم وبه همه بابت ذره ذره پیشرفت کردنمون

      توحیدی شدنمون

      بابت نتیجه گرفتنامون

      بابت رسیدن به خواسته هامون

      به قول اقا حمید ما بچه پررو شدیم یا هستیم

      که مطمئن بودیم هممون، این اتفاق برات میفته و باید می افتاد

      آخه من همیشه بهش میگم

      خدایا من از غیر تو دل کندم

      خودت وکیلم باش

      و چه وکیل قدرتمندی داریم ما (خوش به حالمون)@به قول اقا حمید نوش جونمون

      نوش جونت سعیده جان این انتقالی

      نوش جونت سعیده جان مستقل شدنت

      نوش جونت نتایجت

      وای خدای من

      من از همین الان عاشق اون خونه سی متری مادربزرگ شدم

      چه سعادتی

      لذت میبرم از تنهایی توحیدیت سعیده جان

      نمیدونم چرا یاد مریم مقدس افتادم

      توهم سعیده مقدس هستی

      به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      الهه سجاد گفته:
      مدت عضویت: 3580 روز

      سلام خدمت استادان عزیزم

      سلام به دوستان بزرگوارم

      و سلام به سعیده ی شیرین بیان و دوست داشتنی

      تبریک منو بپذیر اول برای دریافت هدایتها از جانب خداوند و سپس برای نتایج ملموسی که بوضوح در زندگیت میدرخشه

      من مدتی هست کامنتهاتو دنبال میکنم

      بزرگترین درس و عظیم ترین آگاهی که امروز از این نوشته ات گرفتم و متوجه شدم دلیل اینکه تو داری در زمانهای کوتاه نتایج مشخص و دقیقی میگیری یک نکته ی طلاییه همون نکته ی طلائی که استاد هم همیشه به ما تذکر میدن و ما همیشه خبط می کنیم ….

      و اون این نکته س:

      در کامنتهات ندیدم

      هرگز و هرگز و هرگز سعی کرده باشی چیزی از این قوانینو که یاد گرفته ای و داری بهشون عمل میکنی

      به کسی بگی

      کسی رو ارشاد کنی

      کسی رو قانع کنی

      کسی رو عوض کنی

      آره دوست عزیز

      همینه کلیدش همینه کلید این قفل سنگین که نمیگذاره تغییرات اصلی برای خیلیا رخ بده همینه

      دوست داریم بریم یه جای بهتر اما میخوایم همه ی اطرافیانمون رو هم دنبال خودمون بکشونیم ببریم به زندگی دلخواهمون

      نمیدونم احساس دِینه

      احساس ترسه

      احساس مسئولیته

      ……

      موفق و پیروز باشی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      آیناز حیدری گفته:
      مدت عضویت: 1557 روز

      سلام به سعیده عزیز و متعهد در مسیر توحید و خودشناسی

      سعیده جان کل کامنت های سایت رو به عشق خوندن کامنت خودت و لذت بردن از دیدگاه و نظرت صفحه به صفحه پیش رفتم

      دمت گرم دختر توحیدی

      دختری که ترجمه نشانه ها در مسیر زندگیش اونو هر لحظه جلو میبره و در لحظه آگاهانه زندگی میکنه و از تجربه رشد مدارش با آگاهی های استاد برامون با ذکر دقیق تاریخ گفته

      واقعا تحسین میکنم این رشد و شروع مسیر جدید و ناب زندگیت رو

      چه جالب که منم استاد عباس منش رو با لایوی که با استاد عرشیانفر گذاشته بود شناختم و یاد آور مسیر من در پروفایل شما برام جالب و شیرین بود

      من ازت درس های زیادی گرفتم دختر خوش قلب و مهربون

      اینکه چقدر متعدانه با عشق در مسیر نور و رشد و پیشرفت هستی

      این مسیر مسیر درستی هست که نتایج عاااالی رقم میزنه

      شما با کامنت های زیبات تمرکز و استمرار در این مسیر به من یاد دادی

      به بهترین ها رسیدی و میرسی چون لایق بهترین ها هستی

      با عشق روی ماهت رو می بوسم خواهر قشنگم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      صادق احمدی گفته:
      مدت عضویت: 2536 روز

      سلام سعید عزیز از خواندن کامنتت لذت بردم

      چقدر زیبا از جریان هدایت می‌نویسی از توحید یکتاپرستی و اعتماد به رب

      حرف‌هایت چون از دل بر می‌آید لاجرم بر دل نشیند

      خدا را هزاران بار سپاسگزارم که امروز به کامنتت هدایت شدم

      گفتی که بچه‌هات را پیش پدر و مادرت بردی به یاد ابراهیم نبی افتادم

      که هاجر و اسماعیل را به دستان پرمهر خداوند سپرد و ایمانش را به رب العالمین نشان داد

      و این گونه ابراهیم علیه السلام الگویی توحیدی و تسلیم در برابر امر پروردگارشد برای انسان‌های بعد از خودش و کامنت شما امروز زندگی توحیدی و تسلیم در برابر امر پروردگار را به من متذکر شد و از این بابت خدا را هزاران بار سپاسگزارم خدایا صد هزار مرتبه شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم شمسا گفته:
      مدت عضویت: 2033 روز

      سلام به فرشته الهی سعیده نازنینم عزیزدلم بهترین و توحیدی ترین دختر دنیا

      سعیده عزیزم کامنت هات با عشق می خونم و روی چشام میزارم تا تبرک بشم با نور قرآن ، ازت یادها گرفتم و میگیرم

      و هرکسی به من چیزی بیاموزد مرا بنده خویش ساخته…

      سعیده عزیزم توحیدی ترین پرستار دنیا ازت ممنوم با عشق مسیر زیبای تکاملت می نویسی ، سعیده جان بهت تبریک میگم زندگی نو و زیبایی شروع کردی … استادجان همیشه میگن بچه ها فقط با نتایج صحبت کنید

      اوایل که در سایت بودم میگفتم این بچه ها اینهمه کامنت می نویسن ولی کو نتایجشون ، همیشه در یک وضعیت هستند که …‌ بعد مدتی به این آگاهی رسیدم که مریم رشد و تکامل در این مسیر بنیادی ترین آموزه هست که باید یادش بگیری در دل همین تکامل تو نتیجه میگیری ولی فک میکنی نتیجه پر شدن حساب بانکیته … نه همین که امروز یاد گرفتی

      ” آدمها رو همین طور که هستند باید دوست داشته باشی نه اونطوری که خودت میخوای ”

      این یعنی نتیجه این یعنی آره توهم داری عمل میکنی به دانسته هات … آروم آروم در این مسیر زیبا یه همه خواسته هات میرسی ولی اونا هم پیش نیاز دارن که باید با موفقیت پاسشون کنی …

      سعیده عزیزم دوست خوبم وقتی گفتی الان هدایت شدی به یه اتاق سی متری ، یاد خودم افتادم که سه ساله در اتاق پانزده متری خونمون که غار حرای منه بهترین عشق بازی با خدا دارم و اونقدر در آرامش هستم که حد نداره گاهی با خودم میگم خدایا بین من و خانواده ام فقط یه دیوار هست ولی سعیده جان اونقدر این فاصله رو خدای بزرگ مدیریت کرده که اصلا باورها و فرکانس های اعضای خانواده رو من نمیشنوم و نمی بینم و خیلی خوب کنترلش میکنم ، انگار این فاصله تا فلوریدای آمریکا و پرادایس بهشت روی زمین هست.

      در بیشتر مواقع یا در سایت هستم یا فایلها رو گوش میدم … بلافاصله بعد کار میرسم خونه سریع تو سایتم ببینم … یعنی لذت بخش ترین کار دنیا برام بودن در کنار استادهای عزیزم و تمام دوستان گلی مثل شماست….

      سعیده عزیزم وقتی از کارتون گفتید یاد خودم افتادم که قرار بود برم متوسطه ولی شکها و ترسها و نجواها منو احاطه کردن .. که راهش دور هست درسها غیر مرتبط و… وقتی در اتاق مربوطه برای کارم نشسته بودم … بهم گفت آروم باش .. پاشو برو سالن بشین .. رفتم چند بار آیه الکرسی خوندم

      و آیه زیبای

      رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهّابُ

      نزدیک یک ساعت گفت همین جا باش گفتم چشم… اونجا بود گفتم خدایا اگر راهش دوره، اگه درسهایی که بهم دادن غیر مرتبط هست … چشم تو هرچی بگی .‌.. من میرم .. تو بهتر از من خیر و صلاحم می دونی من هیچ هیچم

      بعد وقتش رسید گفت حالا برو داخل اتاق رفتم … تمام کسانی که از قبل از من اومده بودن هنوز کارشون تموم نشده بود … مسئول مربوطه گفت خانم اسمتون بگین ببینم ابلاغتون ….

      نگاه کرد و دید همه درسها غیر مرتبط هستند… به خانم کناری من گفت خانم رشته تون چیه … اونم گفت کارشناشی ادبیات و ارشد الهیات… دقیقا همه درسهای من می تونست برداره چون مرتبط رشته اش بود … دو دستی همه رو برداشت به این خانم داد و بهم گفت شما می تونید همون مدرسه قبلیتون باشید… خداروشکر به راحتی و آسانی و در کمتر ازیک دقیقه همه چی تموم شد و رفت ….

      اینجا یاد گرفتم که باید آروم باشم و لحظه به لحظه زندگیم ازش هدایت بخوام و تسلیم مطلق باشم ، اون وقتکه همه چی اونطور که حتی تو تصورش نمیکنی برات روبه راه میشه.

      سعیده جانم عزیز دلم ازت ممنونم که با کامنتهات بیشترین تاثیر رو داری در ارتباطم با خدای یکتا و آیات نورانی قرآن میزاری ، خیلی عشقم به قرآن بیشتر شده خیلی دوسش دارم ، در یک کلام توحید عملا بهم می آموزی

      امیدوارم در بهترین زمان و مکان بغلتون کنم و ازتون تشکر کنم

      بی نهایت دوست دارم ، بهترین دوستم

      در پناه خداوند عزیز و مهربان پر از عشق و شعف باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فیروزه محسنی گفته:
      مدت عضویت: 1200 روز

      بنام خداوند مهربان

      سلام سعیده جان دوست الهی

      ازخبر موفقیت‌های شما بسیار شادشدم بالاخره باایمان وتوکل به خدا انتقالی شما انجام شد ودرکنار فرزندان گلت روزهای خوب وخوشی داشته باشی

      همیشه کامنت‌های پراز اگاهی ونورانی شما رامیخوانم ودرجریان مراحل کار انتقالی ات بودم خداراهزاران بار شکر که به آرزوت رسیدی

      انشالا درگرگان ودربیمارستان جدید وکارجدید روزهای عالی تری راتجربه کنی

      خوشابحال تمام کسانی که همکار شما می‌شوند وازوجود انرژی بخش وتوحیدی شما بهره مند می‌شوند

      فقط روی خدا حساب کن فایل بی نظیر استاد رادرعمل اجراکردی ونتیجه گرفتی مبارکت باشه خانم گل ونازنین

      استفاده شما ازایات قرآن درکامنتهایتان عالی واثرگذار است

      درپناه خدا سلامت وشاد وموفق وسرفراز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مریم دستجردی گفته:
      مدت عضویت: 1865 روز

      به نام خالق هدایتگر سلام سعیده عزیزم.

      دست جیغ هورااااااا مبارکت باشه عزیزدلم انتقالی هدایتیت مبارکت باشه رسیدن به خواسته ات مبارکت باشه غار حرا ت بنده توحیدی خدا خیلی خوش حالم از شنیدن این خبر فوق العاده عالی دوست خوبم .

      سعیده جان انشالله رابطه توحیدی هم با کارکردن روی باورهات و طی کردن تکاملت بدست میاری و در مدارش قرار میگیری . چقدر قشنگ از هدایت هات گفتی اون جایی که قدرت همه صفره د خدا صد خیلی کیف کردم.

      سعیده جان منم آرزوم یک کوله پشتی و رفتن به سفر و خلوت با خدای خودم قبل از این که وارد یک رابطه توحیدی با مردی که نگاه توحیدی داره و دنبال رشد و پیشرفت در زندگی هست و… بشم. و تو شدی حجت خدا نشانه خدا برای من که می‌شود فقط باید تسلیم اوباشم و بس .

      عزیزم منتظر شنیدن خبرهای خوب دیگه ازت هستم . یه عالمه بوس به کلت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نسیم زمانی گفته:
      مدت عضویت: 1647 روز

      سلام به سعیده ی عزیز و سعادتمند:) فرشته ی فرکانس بالای این بهشت مجازی

      سعیده جان بی نهایت لذت بردم و خوشحال شدم و استفاده کردم از کامنت زیبایی که نوشتی، واقعا ممنون که مینویسی و انقدر زیبا و دلی مینویسی که لاجرم به دل میشینه

      همون روزی که کامنت گذاشتی و خوندم دلم میخواست جواب بدم به کامنتت و تشکر کنم ازت ولی انقدر زیبا نوشتی که هی منتظر بودم سر فرصت مناسب بیام جواب مناسب بنویسم ولی دیدم نمیشه اون زمانِ پرفکت اگر بخوام منتظرش باشم نمیاد، پس بهبودگرایی رو جایگزین کمالگرایی کنم و در حد وقتم و وسعم برات بنویسم و مراتب تقدیر و تحسین و تشکر و خلاصه دست و جیغ و هورای خودم رو به سمع و نظرِ نورانیت برسونم:)))

      واقعا و دلی دوسِت دارم سعیده جان ینی همه مون تو سایت دوسِت داریم و از پیشرفتت، موفقیتهات، ارتباط دلی و قشنگت با خدا، توکلت، خلاصه از خط به خط کامنتات درس میگیریم و لذت میبریم.

      الهی که فصل جدید زندگیت با کلی زیباییهای بیشتر، آرامش اطمینان توکل دل خوش حس خوب و ثروت و سلامتی و سعادت همراه باشه و لعلک ترضی:)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      یکتا سعادت گفته:
      مدت عضویت: 1624 روز

      سلام به سعیده نورانی دوست داشتنی

      سعیده جون بهت تبریک میگم

      خدا را شکر که امسال خواسته ت

      تیک خورد و در کنار نیلا و نیکا عزیز زندگی پر از شادی داشته باشی

      واقعا ‌کامنتت را

      خوندم و از انتقالت نوشته بودی

      کلی خوشحال شدم

      روی ماهتو میبوسم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
      مدت عضویت: 1752 روز

      سلام سعیده خانم عزیزم.

      بی نهایت خدای یکتا را سپاسگزارم بخاطر هدایت شدنم به کامنت بی نظیر و عالی شما.

      داستان از اینجا شروع شد که من امروز ابتدا هدایت شدم به پاسخ بی نظیر شما به آقا حمید امیری.

      واقعا بی نظیر بود. خداروشکر. چقدر درس آموختم از شما و آقا حمید. چقدر دیدگاهتون و برداشتتون از آیات رب العالمین را دوست داشتم. چقدر عالی و ریشه ای این آیات را بررسی کرده بودید. دیگه چی میخواستید از خداوند. خدایا شکر. که درک این آگاهی های قرآن را به دوستانم هدیه دادی.

      الحق والانصاف که خدا شما را افزاییده.

      میتونم ه جرات بگویم که روز من در کل به خوندن کامنت شما، بعد کامنت اقا حمید و بعد به خوندن کامنت اصلی شما خلاصه شد. چند کامنت خودم در سایت قرار دادم ولی در وقتی آزادبودم داشتم کاملا به شما و آقا حمید فکر میکردم.

      خداروشکر به خاطر این دید عالی که شما دو عزیز در مورد قران داشتید. دری به روی من باز شد که درک از یک آیه مثل آیه 58 سوره بقره از آقا حمید یا آیات بی نظیری که شما در پاسخ به ایشان آوردید؛ چقدر میتونه عمیق باشه. چقدر قشنگ انسان میتواند از این آیات استفاده کند. خداروشکر.

      چقدر من استفاده نمیکنم و انگار یه جورایی رب العالمین بهم گفت هدایت میخوای؟ بیا سراغ کلام خودم.

      واقعا تحسینتون میکنم. این حرکت هایی که شما توی این چند ماه اخیر زدید بی نظیر و عالی بوده. به ایمانی راسخ و توکلی عظیم احتیاج داشته است. خداروشکر.

      چقدر واسه منی که تازه سعی کردم مهاجرت کاری کنم خوب بود این کامنت که بین سعیده تازه شروع کرده و الان با ایمانی که نشون داده داره یکی یکی قدم ها بهش گفته میشه و خب نشانه ها هم براش اومده. اینکه بدون جایگزین با انتقالی اش موافقت بشود.

      من احساس واقعا زیبا و احساس شعف درونی ای داشتم موقع خوندن کامنت عالی هم شما و هم آقا حمید. امیدوارم به راحتی آسن شوید برای آسانی ها. همونطوری که به راحتی انتقالی گرفتید.

      عاشقتونم. هم شما و هم نیکا و نیلا و هم حمید عزیزم.

      ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ام البنین بیگدلی فر گفته:
      مدت عضویت: 3106 روز

      سلام سعیده جان

      اول از همه روز پرستار رو بهت تبریک میگم ، واقعا واسم مثل یه خانواده هستید ، تا روز پرستار رو دیدم بهتر بگم تنها کسی که به ذهنم رسید شما بودی ، خیلی واست خوشحالم ،بهت تبریک میگم عزیزم . مطمینا این نتیجه ایمان ، توکل ، سپاسگزاری ، ادامه دادن و استمرار . نتیجه کنترل ذهن و کانون توجه .

      امیدوارم تو و دخترای گلت همیشه شاد و سلامت باشید .

      یه جمله یا بهتر بگم پاراگراف تو کامنتت هست عالی ، امروز ناخوداگاه آنجا که ذهن با نجواهاش می خواست ناامیدم کنه استفاده کردم و گفتم بنین خانم خدا می خواد آماده تر بشی.

      (کارهای اداری این انتقالی،از تیرماه تا آبان ماه طول کشید.

      نه به دلیل لزوم طول کشیدن این مسیر

      برای رشد شخصیت توحیدی سعیده

      برای یاد گرفتن اجرای توحید در عمل

      برای کم نیاوردن در برابر تمسخر دیگران

      برای برداشتن دونه دونه ترمز و وزنه های وصل به پا

      برای تمرکز روی آگاهی های دوره عشق و مودت

      برای تقویت جسارت تغییر کردن

      برای سنگین شدن وزنه ی ایمان

      مسیری که من رو رشد داد،پروبال بخشید و از من شخصیت توحیدی تر ساخت.)

      امروز تمام تلاشم رو کردم تا خودم رو آرام کنم و نا امید نشم و ادامه بدم .

      سعیده جان خیلی خوب و عالی عمل کردی .

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2231 روز

      درود و سلام سحرگاه منو بپذیر سعیده ی عزیزم خدا رو شکر که امروز صبح سحرگاه در بهترین زمان به کامنت بهترین شاگرد این سایت هدایت شدم .. اومدم دیدم ععععععععع چقدر بچه ها زیر کامنت زیبات کامنت گذاشتم خلاص همینطور می خوندم و اسکورول کردم و اومدم بالا تا بلاخره رسیدم اصل مطلب و سرچشمه تازه می خواستم پاسخ بنویسم دیدم عععععع بازم باید برگردم و برم از قسمت دانلودها و بعد تازه صفحه ی 9 رو پیدا کنم و صفحه به صفحه بیام عقب و بعدش بیام توی قسمت کامنت دوست عزیزم و دوباره قسمت پاسخ رو بزنم تا صفحه ی پاسخگویی برام باز بشه . و تازه کلی مطلب می خواستم برات بنویسم که سحر گاه تبدیل به سپیده دم شد ..

      سعیده ی نازنینم یک دنیا خدا رو شکر گذارم برای اینکه اول صبحی یک خبر فوق العاده عالی از انتقالی تو پرستار عزیز دلم شنیدم که کلی خوشحال شدم و خدا رو شکر گذاری کردم بابت رسیدن به این خواسته آت و تحسینت کردم عزیزم خدا رو شکر

      اینکه نوشتی

      من مهاجرت کردم از یک بیمارستان کوچیک به یک مرکز درمانی بزرگ

      واقعا چقدر تحسین برانگیزی که آسون شدی برای دریافت خواسته آت خدارو شکر سعیده ی نازنینم خدا روشکر

      از 8 سال پرستاری ویژه،به مسیر جدیدی در پرستاری و شروع آموزش بازم تبریک و مبارک باشه خدا رو شکر

      از خونه ی شخصی و مستقل،به یک اتاق سی متری تو خونه ی مادربزرگ

      از یک زندگی مشترک 11 ساله،به تنهایی دلچسب توحیدی در بعد مکان

      سعیده جان ای پرستار نمونه و ای دختر نازنین توحیدی این سایت عزیزمون صمیمانه از اعماق قلبم برات بهترینه بهترین خیر و منفعت و انرژی مثبت رو در کنار عزیزانت آرزومندم خدا یار و یاور همه مون باشه ..

      سعیده جان بعد از اینکه سر و سامان گرفتی و کارها روی روال جاده ی صاف قرار گرفت بازم بیا برامون بنویس خدایااا بهترین نشانه ی صبح گاهم رو دریافت کردم خدایاااا شکرت

      خانم شهریاری عزیز،ریاست با انتقالی شما،بدون جایگزین موافقت کرده،حتی نیاز به ملاقات حضوری نیست.از سامانه ی نقل و انتقالات پیگیر کارتون باشید.

      موفق و پایدار باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    حمید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1854 روز

    یارب العالمین

    سلام به دو زوج خوشبخت بهشتی

    سلام به تک تک دوستان با عشقم

    زیبایهای سفرنامه قسمت229

    و چقدر این سفر زیبایی و تجربه داشت و چقدر حس خوب هم برای خودتون هم برای اعضای سایت خلق کرید و چقدر زیبایها برای ما از جمله خودم اتفاق افتاد و چقدر با تحسین زیبایها خودمم هی هدایت میشدم به زیبایها، وقتی که قانون اینکه تمرکزت رو هرچیزی باشه لاجرم تو مدارش میریم، آسان میشویم برای آسانیها، سُر میخوریم بسمت زیبایها.

    خداروشکر سفرتون عالی و بی نقص و زیبایی هرچه تمامتر انجام شد و چقدر زود گذشت و یه ریکاوری کنید برای سفرهای عالی بعدی.

    چقدر دلمون برای این بهشت زیبا تنگ شده بود، برای این دریاچه زیبا و انبوهی از درختان زیبا، و 8000کیلومتر سفر بی خطر و بالذت، و یه خداقوت به خانم شایسته واستاد میگم که با عشق نظافت تراکمپر انجام دادن.

    و چقدر صحبتهای استاد و خانم شایسته چقدر عالی بود،‌مخصوصا وقتی استاد گفتن وقتی آدم بخدا اعتماد کنه همه چیز خیلی راحتتر از اونیکه خودش فکر میکنه انجام میشه و چقدر قابل تامل هست این صحبتها.

    و چقدر خوبه با تمییز نگه داشتن تراکمپر و سرویسهای عالی بهش دادن یه سپاسگزاری جانانه ازش میکنید و اونم قطعا این انرژی خالص تشکر شمارو دریافت میکنه و بهترین خدمات رو به شما میده. الهی صدهزارمرتبه شکرت.

    استاد وقتی تو دوره کشف قوانین میگید من بجایی رسیدم که میگم اتفاق میفته و مثال زدید الانم که گفتید از خدا خواستم دلم هوای بارونی میخواد برای شنا و انجام شد، و چقدر این قوانین با دقت ریاضی وار و دقیق عمل میکنه. خدایا شکرت بابت اینکه ماروخالق زندگی خود آفریدی الهی شکرت.

    و چه لذتی داره تو این بهشت زیبا یه شنا جانانه کرد.نوش جونتون

    چه لذتی داره بعد از یه شنا دلچسب یه بازی فوتبال کامپیوتری انجام داد.خدایا شکرت بابت این همه زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    هاجر دانش گفته:
    مدت عضویت: 1399 روز

    به نام خدای سبز

    چقدررررر این رنگ سبز زیبای درختان روح آدم زنده میکنه خدای من

    چقدر این فراوانی محبت بی همتای الهی روح و جسم آدم را سرشار میکنه

    خدایا شکرا که تا چشم کار میکنه درخت هست و سرسبزی اسمان هست و ابی

    خدایا چه زیبا به قلم کشیدی خورشید را با رنگ ها زیباش

    خدایا چقدر زیبا افریده انسان ها را

    خدایا چقدر زیبا رشد دادی و گسترش داده جان ادم ها را

    خدایا چه زیبا قانون نوشتی برای گسترش جان ها و جاهان که هیچ انتهایی برای این گسترش نیست

    خدایا شکرت که قلم تو هر کجا کار کرده زیبایی هست و فراوانی

    خدایا شکرت و هزاران بار شکرت برای فراوانی مالی و پول ثروت

    خدایا شکرت برای فراوانی اگاهی که نهایتی براش نیست

    خدایا شکرت برای ارامشی که به قلبم دادی

    خدایا شکرت برای زندگی زیبایی که بهم دادی

    خدایا شکرت برای این مسافرت زیبایی که رقم زدی

    خدایا شکرت برای 8000کیلومتر حرکتی که سیر در زمین بوده و دیدن زیبایی و انتقال اون زیبایی به این سایت زیبا ولذت بردن هزاران نفر و خلق هزاران باور عالی و حال خوب عشق و فراوانی

    خدایا خداوندا شکرت برای ارامش استاد و مریم جان خدایا شکرت برای ارامش هر انسانی روی این کره زمین

    خدایا شکرت برای تک تک ثروتی که در هر جنبه در این جهان در جریان هست

    خدایا شکرت برای این حجم این سلامتی و سپاسگزاری

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    جواد صنمی گفته:
    مدت عضویت: 1978 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    النمل

    مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ

    ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﻴﺮ ﻭ ﻧﻴﻚ [ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺕ ] ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ، ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻫﻮﻝ ﻭ ﻫﺮﺍﺳﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﻳﻤﻦ ﺍﻧﺪ ،(٨٩)

    النمل

    وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ

    ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺑﺪ ﻭ ﺯﺷﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﻓﻜﻨﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ; [ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ] ﺁﻳﺎ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻳﺪ ﭘﺎﺩﺍﺷﺘﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ؟(٩٠)

    النمل

    إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ الْبَلْدَهِ الَّذِی حَرَّمَهَا وَلَهُ کُلُّ شَیْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ

    ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍم ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺤﺘﺮم ﺷﻤﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺍﻭﺳﺖ ، ﺑﭙﺮﺳﺘﻢ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍم ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺷﺪﮔﺎﻥ [ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﻜﺎم ﺍﻭ ] ﺑﺎﺷﻢ ،(٩١)

    سلام به استادان عزیزم و همراهان دوست داشتنی

    الهی شکر که بازار دیگه هم لیاقت داشتن تا این فایل الهی و زیبا رو ببینم پدر هر لحظه از فایل ستایش خدای بزرگ و بر زبان بیاورم و مثل الان اشک بریزم از عظمت و بزرگی ربم از داشتن دو استاد توحیدی از دوستان عالی و الهی خودم

    چقدر با این فایل های سفرنامه تشکر ریختم و یاد گرفتیم و شکرگزاری کردیم

    چقدر به خدای بزرگ مثل شدیم و چقدر بزرگتر شدیم چقدر از کامنتهای دوستانم خوندم و لذت بردم و به خودم افتخار کردم و میکنم که چنین خدایی چنین استادانی و چنین دوستانی دارم

    که همه در نهایت وصل می‌شوند به سپاسگزاری و تولید به خدای عزوجل

    استاد عزیزم امروز صبح غرق در عشق خدایی بودم و اشک جلوی چشمام رو گرفته بود و فقط میگفتم خداجونم شکرت اصلا نباید چیزهایی که دوست دارم توی زندگیم باشه تا بگم خدایا شکرت همین الان هم باید بگم شکرت که شکر تو یک کوچکترین کاری هست که انجام میدهم

    استاد چقدر دلمون برای پرادایس تنگ شده بود وقتی که با درون عزیز که ازش سپاسگزارم زیبایی های این ملک بزرگ و آمریکای زیبا رو دیدم گفتم خدای من چطور میتونم تنها شکر دیدن همین یک مورد رو بجا بیارم

    استاد عزیزم آمریکا اول درخت و چمن بوده بعد شده زمین خخخخ بسکه همش سرسبزی هست و قشنگی

    استاد امروز توی همون سپاسگزاری هایی که صبح زود رو به آسمان میکردم یک گوشه ایستادم و به آسمون نگاه کردم و گفتم خداجونم کلامم رو به گوش استادم برسون و بهش بگو که خیلی ازش ممنونم که تورو با من آشتی داد که من پیداش کردم خدایی رو که همیشه کنارم بوده و من نمیدیدمش و بهش بگو که از اصفهان آغوشم رو باز کردم و بغلت کردم و بهش بگو یکروزی که اون روز خیلی نزدیکه یا از نتایج بزرگم براش فیلم میفرستم یا اینکه حضوری میبینمش و ازش سپاسگزاری حضوری میکنم

    بهش بگو که ما بچه های سایت رو به خدا رسوندی با دوره هات با فایل هات با صحبت هات و نتایجت

    استاد چقدر قشنگ از خدای خودتون سپاسگزاری میکنید که 8 هزار کیلومتر شما رو هدایت کرد بدون اینکه مشکلی پیش بیاد و فقط زیبایی دیدید و قشنگی و فقط بزرگی خدا رو دیدید و شادی و حال خوب

    خداجونم شکرت بابت این تراک عزیزمون که ما رو مهمون کرد با خودش به آمریکای زیبا

    راستی استاد اینجا پاییز اومده اونجا هنوز نیومده (استیکر جیغ و دست و هورا خخخ)

    اخجون یک سفر دیگه توی راه داریم توی پاییز زیبا که چقدر قشنگه اون هم توی دل آمریکا

    استادم توی پی اس هم حریف خودمی دلم یک حریف قدر میخواد خسته شدم از بس که با حرفهای ضعیف بازی کردم و هی بردم خخخخ

    مریم جان یار استاد عزیز چقدر از شما متشکرم بابت لطف هابی که کردی و فیلم هایی که گرفتی

    چقدر رابطتتون عالی هست

    چقدر رابطتتون توحیدی هست

    چقدر شما ها خوبید

    خداجونم شکرت بابت این دو زوج توحیدی و با ایمان

    اون آیه های اول کامنتم واقعا برای شماست استاد عزیزم که همیشه کار خیر انجام دادید و حالا دارید از پاداش هاش استفاده میکنید

    و شما لیاقت این نعمت ها رو دارید

    وقتی به خودم نگاه میکنم که شش ماه پیش کجا بودم و الان کجا هستم واقعا ایمانم به مسیرم به خدا و خودم بیشتر و بیشتر میشه و چقدر به بینهایت آرامش رسیدم

    و در کل روز حال خوب و شادی بیشتری دارم و راحتتر نجواها رو کنترل میکنم که همش از لطف ایزد منان هست

    از همین می‌خوام از دوستان عزیزم تشکر کنم بابت کامنت های خوبشون مثل

    خواهر عزیزم سعید شهریاری

    حمید امیری

    رضوان

    پاکیزه عزیزم

    اسدالله

    محمد حسن عزیزم

    رسول خانکی و خانم گرامیشون

    سعیده رضایی

    محمدرضا یکتا همشهری عزیزم

    وجیهه بانو و همسر گرامیشون

    فهیمه پژوهنده عزیز همشهری نازنینم

    و خیلی از دوستان دیگه که یادم رفته اسمشون رو و همینجا از همه تشکر میکنم

    بخدا با کامنت هاتون عشق به خدا رو دیدم و اشک ریختم و حالم دگرگون شد و چقدر دوستون دارم

    خداجونم ولی تشکر اصلی رو از تو میکنم که همه ما رو در این مکان الهی دور هم جمع کردی و بهمون داری رزق و برکت میدی

    اشک چشمانم امان نمیده دوستتون دارم

    استادانم دوستون دارم و سپاسگزارم ازتون دوستانم سپاسگزارم ازتون

    در پناه رب العالمین باشید شاد و خرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    شهلاحیدری گفته:
    مدت عضویت: 1285 روز

    به نام الله یکتا

    سلام عزیزان دلم

    سفر به پایان رسید به سلامتی وحال خوب وبا کوله باری از تجربه وخودشناسی ونزدیکی بیشتر به خدا

    چه سفری بود خیلی به دل همه چسبید استاد نازنیم ومریم زیبای من دوست نابم

    مریم جان وقتی صدات رو‌میشنوم چشمامو برای لحظه ای روی هم میزارم وحس میکنم در نزدیکنرین فاصله کنارم هستی وداری بامن صحبت میکنی وچقدر حرفات به عمق وجودم میشینه انگار که حرف خودم از زبان شماست نازنین من

    ما با شما همسفر بودیم با کمتربن هزینه شاید در حد مصرف چند گیگ ولی خدا میدونه چقدر بهمون خوش گذشت چه جاهایی که رفتیم چه مناظر طبیعت زیبایی که دیدیم چه انسانهای نابی رو که باهاشون برخورد کردیم چه حیوانات زیبایی که از نزدیک دیدیم وخدا میدونه چه تجربه هایی رو کسب کردیم این اگه ثروت نیست پس چی؟

    همین خودش نشانه ی بزرگی از آسانی هاست واین که زندگی رو درلحظه باید زندگی کرد وغنیمت شمرد.

    استاد اونجا که گفتین شما ومریم جان تو این سفر همدیگرو بیشتر شناختید چقدر لذت بردم ویه حس فوق العاده ووصف نشدنی در وجودم پیدا کردم به قول شماخدا خودش میدونه که ما نیازهامون چی ما باید صبور باشیم وبذاریم به وقتش اتفاق بیفته به خودم گفتم بالاخره تو هم یک همسفر پیدا میکنی به وقتش

    خدایا شکرت

    چقدر از دونه دونه حرفاتون مثل همیشه درس گرفتم

    چقدر خوب از شما یاد گرفتم که شکرگزار واقعی باشم

    به بزرگی خودش چنان باران رحمتش بر سر زندگیمون مبیاره که نگو ونپرس فقط نظاره گر باید باشی

    استاد واقعا آب معجزه میکنه چون من همیشه با کارم حسش میکنم وچقدر بابت این موضوع خداروشاکر هستم

    اون با آرامش فوتبال بازی کردن شما هم حس گرم بودن زندگی رو بیشتر بیشتر به رخ میکشه

    اینقدر عبارت عاشقتم رو به همدیگه میگین که حتی لحظه ای که سرتون رو از تو آب بیرون آوردین به مریم جون ناخودآگاه گفتین منم عاشقتم نووووووووش جونتون تمام خوشبختی وحال خوب دو نفره تون کنار همدیگه…

    دوره ی احساس لیاقت رو داریم کار میکنیم خدا میدونه قرار تا سفر بعدی چقدر زندگیمون وخودمون وافکارمون تغییر کنه

    هیچ چیز نشدنی نیست همه بستگی به حال خودمون داره

    امیدوارم اینقدر حال دل اونی که قلبا دوست داره تغییر کنه (از جمله خودم) که سفر بعدی ما هم از سفر قشنگ زندگیمون توی کامنتها بگیم ولذت ببریم

    دوستون دارم

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: