سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 231 - صفحه 16

318 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطیما و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1039 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم

    همزمان با فایل سفر به دور آمریکا منو همسرم

    برای گردش به جزیره ی زیبای قشم سفر کردیم

    و از خداوند خواستیم که مارو به زیباترین مکان ها هدایت کنه ،خب ما می‌خواستیم که برای آخر هفته در جزیره ی زیبای قشم خونه اجاره کنیم و از دوستانمان شنیده بودیم که اقامتگاه های بوم گردی در روستاهای اطراف قشم خیلی زیبا هستند ولی ما از لحاظ مالی هم محدودیت داشتیم و از خداوند خواستیم که به یک خانه ی زیبا هدایتمون کنه خب از صبح توی روستا ها گشتیم و اقامتگاه های زیادی دیدیم ولی قیمتشون بیشتر از بودجه ی ما بود و اون چیزی که ما فکر می‌کردیم نبودن ،و کلی گشتیم و جای مناسبی پیدا نمی‌کردیم و متعجب بودیم که چرا خونه پیدا کردن برای ما اینقد سخت شده و خدا به جای زیبا تری هدایتمون نمیکنه و دیگه تقریبا عصر شده بود و ما بعد از کلی گشتن خیلی خسته شده بودیم تا اینکه خداوند متعال بهمون الهام کرد که به مرکز شهر بریم و اونجا دنبال خونه بگردیم و ما به یک خونه ی فوق‌العاده زیبا و تمیز که پر از گل های زیبا بود و پر از امکانات که صاحب

    بسیار مهربانی هم داشت و با قیمت دقیقا نصف بقیه ی جاها هدایت شدیم ، خیلی زیبا تر و بهتر از چیزی که تصورش رو میکردیم و الان متوجه شدیم که دلیل اینهمه گشتن ما در روستاها و اقامتگاه ها و زودتر هدایت نشدنمون به اینجا این بوده که ما همه جارو ببینیم و تجربه کنیم و بفهمیم که مناسب ما نبودند و روی دلمان نمانده باشند و بفهمیم که اینجا خیلی زیبا تر هست .

    البته ما به لطف قانون سلامتی انرژیمون چندین برابر شده و توی مسافرت کلی راحت شدیم و نیاز نیست دنبال رستوران برای غذا بگردیم و کلی صرفه جویی در وقتمون و هزینه هامون شد

    ما الان هجده ساعته که فست هستیم و خیلی سرحالیم ، برخلاف سفر های قبلیمون که هر دوساعت یکبار گرسنه می‌شدیم و کلی وقتمون رو برای پیدا کردن غذا صرف میکردیم

    جالبه که استاد توی این سفرشون شهر زیبای میامی رو به بندرعباس و جایی که ما الان داخلشیم تشبیه کردن .

    امشبم قراره بریم دریا و خوش بگذرونیم ،دفترهای شکر گزاری قشنگمون رو هم آوردیم که لب ساحل با خدا خلوت کنیم و با تشکر کردن از خدای مهربان

    وجود خودمون رو بزرگ و بزرگتر کنیم.

    اینم تجربه ی زیبای سفرمون بود که بازگو کردم و خدا می‌دونه تا آخر سفر چه زیبایی هایی در انتظار ما هستند.

    امیدوارم خداوند متعال همینجوری که مارو هدایت کرد همه‌ی شمارو به زیبایی ها هدایت کنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 4008 روز

    سلام عرض می‌کنم خدمت استاد عباس منش و استاد شایسته و تمام دوستانم در این سایت الهی . وقتی خانم شایسته گفت که من به جای اینکه سلاح داشته باشم ترجیح می‌دهم که روی باورهایم کار کنم و به مسیر های خوب و صلح و دوستی هدایت شوم یاد جمله‌ای از فرمانده ارتش چین افتادم که گفت بزرگترین سلاح جنگی روحیه است. یعنی سربازی که روحیه داشته باشد مهم‌ترین سلاح را برای موفقیت و پیروزی در جنگ به همراه دارد. در جنگ‌هایی که پیامبر انجام داد هم داشتن روحیه جنگی ایمان به کمک و حمایت خداوند باعث شد که در تمام جنگ‌هایش پیروز شود در جنگ احد هم تا لحظات آخر پیروز شده بودند اما خارج شدن سپاهیان از مسیر درست باعث شد که در آن جنگ شکست بخورند. در جنگ ایران و عراق هم چیزی که باعث شد که ایران در این جنگ پیروز شود و دشمن را تا خاک خودش به عقب براند و قسمت‌هایی از عراق را هم تصرف کند ایمان به حمایت خداوند و ایمانی بود که امام خمینی داشت و آن را به ارتش ایران هم می‌داد که بتواند در این جنگ پیروز شود. امام خمینی با ایمان تزلزل ناپذیر خود و روحیه بالایی که داشت توانست در این جنگ کمک کند که ایران به موفقیت برسد. در حالی که کل دنیا به عراق سلاح می‌فرستاد و از آن حمایت می‌کرد تا در این جنگ پیروز شود. در واقع در این جنگ ارتش ایران به کل دنیا فایق آمد و پیروز شد و این نتیجه ایمانی بود که امام خمینی و ارتش ایران داشت.

    استاد در دوره کشف قوانین مثالی از قرآن زد که گفت به دلیل ایمانی که سپاهیان پیامبر داشتند دشمن آنها را دو برابر می‌دید. یعنی ایمان باعث می‌شد که دشمن تعداد و قدرت سپاهیان پیامبر را بیشتر از آن چیزی که بود ببیند و در نتیجه ترس در دلشان می‌افتاد و شکست می‌خوردند. منظور خانم شایسته این بود که ذهنش را کنترل کند و به سمت زیبایی‌ها و نکات مثبت ببرد تا به سمت مکان‌ها و موقعیت‌هایی هدایت شود که در آن‌ها صلح و آرامش و دوستی وجود دارد و نیازی به جنگیدن نیست. یادم هست که استاد از نمایشگاه اسلحه‌ای که قبلاً بازدید کرده بود قسمتی را در اینستاگرام گذاشت و من آنجا نوشتم که بهترین سلاح توکل به خدا در مقابل نجواهای شیطان است. خانم شایسته هم بارها در توضیحات فایل‌ها و در قسمت سوال دارم به جهاد اکبر اشاره کرده و برداشت من این است که اشاره به حدیثی از پیامبر است که بعد از جنگ خندق به سپاهیانش گفت که در این جنگ پیروز شدید اما مهمتر از آن پیروزی در جهاد اکبر است و وقتی سپاهیان پرسیدند جهاد اکبر چیست گفت جهاد با نفس. یعنی اینکه آدم همانطور که قرآن از این جهاد با عنوان تقوا نام می‌برد این است که آدم ذهنش را کنترل کند و یک سری کارهایی که نباید انجام دهد و یک سری افکاری که نباید داشته باشد را کنار بگذارد و از آن طرف بتواند ذهنش را به سمت خواسته‌هایش ببرد. دشمن مورد نظر در این حالت دستگاه‌های ذهن است. یک نیروی جنگی زمانی از دشمن خودش می‌ترسد که نتواند به نجواهای ذهنش که به او احساس ناتوانی و ضعف در مقابل دشمن می‌دهند غلبه کند. در سریال مختارنامه هم نشان داده شد که بارها سپاه دشمن چند برابر سپاه مختار ثقفی بود اما او و ابراهیم بن مالک اشتر توانستند با ایمان و توکل خود پیروز شوند . اما برای ما چیزی که اسلحه محسوب می‌شود کنترل ذهنمان است اگر که من می‌خواهم به خواسته‌هایم در زندگیم برسم و با ناخواسته‌های کمتری مواجه شوم باید این سلاح را در ذهنم تقویت کنم و در استفاده از این سلاح که ذهنم است مهارت کسب کنم. این سلاح می تواند به خودم هم آسیب برساند. اما می‌تواند من را در مقابل نجواهای شیطان و مسیرهای اشتباهی که نبابد بروم به پیروزی برساند. خدا در قرآن هم از شیطان به عنوان دشمن آشکار ما یاد می‌کند که تلاش می‌کند ما را غمگین کند

    سوره المجادله، آیه 10: ﻫﺮ ﺁﻳﻨﻪ ﻧﺠﻮﺍﻛﺮﺩﻥ ﻛﺎﺭ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﻫﻴﭻ ﺯﻳﺎﻧﻰ، ﺟﺰ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻨﻨﺪ.

    استاد هم به این موضوع اشاره کرد که بعضی‌ها استفاده کردن از این سلاح‌ها را بلد نیستند و ممکن است موقع گذاشتن آنها در کمرشان به خودشان آسیب بزنند یا آن را در جای نامناسبی بگذارند که باعث آسیب دیدن افراد شود. همان سلاحی که برای کمک کردن به ماست می‌تواند به خودمان هم صدمه بزند. ذهن هم سلاحی هست که می‌تواند به من کمک کند که در بازی زندگی پیروز شوم و می‌تواند به من آسیب هم بزند. بستگی به این دارد که چطور من از این سلاح استفاده بکنم و آن را در مسیر درست یا نادرست حرکت دهم.

    وقتی به شیطان ذهنم اجازه پیشروی دهم که پیش روی کند و ذهنم را تصرف کند و به استعمار خودش در بیاورد آن وقت کنترل ذهنم را در دست می‌گیرد و به افکارم و اعمالم شکل می‌دهد. آن وقت ذهنم سلاحی می‌شود که به سمت خودم نشان گرفته شده و در حال آسیب زدن به خودم است. اما وقتی افسار ذهنم را در دستم بگیرم و شیطان را به عقب برانم و آن را از ذهنم خارج کنم آن وقت نجواهای شیطان آن قدر دور می‌شوند که خیلی کمرنگ می‌شوند. آن وقت ذهنم سلاحی می‌شود که به سمت نجواهای شیطان گرفته شده و آنها را شکست می‌دهد و از من دور می‌کند.

    در سریال شب‌های برره یک بار سربازان وقتی رفته بودند با دشمن فرضی شان بجنگند از آن شکست خوردند. آن موقع به این اتفاق می‌خندیدم اما الان می‌فهمم که مهران مدیری می‌خواست مفهوم بزرگتری را به ما برساند و آن دشمنی است که در ذهن خودمان است و اگر از آن مراقبت نکنیم از آن شکست می‌خوریم.

    چند سال پیش من در یک موقعیت بسیار بدی گیر افتادم. آن موقع فهمیدم که به خاطر افکار اشتباهی که داشتم در آن موقعیت قرار گرفته‌ام. من شروع به سپاسگزاری از خداوند به خاطر زیبایی‌ها و نکات مثبتی که در محیطم می‌دیدم کردم و قدرت و حاکمیت خدا را به یاد آوردم و توحید و یگانگی خدا را برای خودم یادآور شدم و به تدریج احساسم بهتر شد. بعد دیدم که رفتار آدم‌ها با من شروع به تغییر کرد و یک جایی احساس کردم مشکل کاملاً حل شده است به یک اطمینان درونی از خارج شدن از آن موقعیت رسیدم و و از اینکه هنوز در آن موقعیت بودم تعجب می‌کردم. خدا من را از آن مکان و از آن آدم‌ها جدا کرد و من از آن موقعیت رها شدم و بارها از خدای خودم به خاطر این اتفاق سپاسگزاری کردم و آن را به عنوان یک نقطه مثبت در زندگیم دیدم. برای من که در آن موقعیت قرار نگرفته بودم تضاد بسیار بزرگ و غیر قابل درکی بود. اما بعد از اینکه با کنترل ذهنم توانستم از آنجا رها شوم فهمیدم که مهمترین سلاحی که من در زندگیم دارم کنترل ذهنم است. چقدر آن روز به خاطر توکل به خدا و سپاسگزاری و عبور کردن از ترس‌هایم و قدرت ندادن به غیر خدا حالم خوب شده بود و تاثیر آن را در اتفاقاتی که آن روز افتاد و رفتار آدم‌ها با خودم و احساس اطمینانی که در من به وجود آمده بود دیدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    عسل بدیعی گفته:
    مدت عضویت: 636 روز

    به نام خدای زیبایی هایم

    به نام خالق یکتای جهان هستی

    به نام هدایتگر هستی

    سلام به شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم

    من الان تایم امتحاناتم هست و خیلی وقت نمیکنم بیام داخل سایت اما هروقت وقتم خالی میشه میام و سریال سفر به دور آمریکا را میبینم

    من عااااشق اینطور سفر هام

    البته خیلی دوستتت دارم که سفر با تراک کمپر هم تحربه کنم و من خیلی از کمپ زدن خوشم میاد

    اما اینطور سفر ها که میریم داخل خونه یا هتل توی شهر دیگه را خیلی خیلی دوست دارم

    وقتی دیدم که شما میخواین برین همچین سفری من خیلی خوشحال شدم و هیجان زده شدم

    من عاااشق آمریکام و همه ی شهر های این کشور را دوستتت دارم

    این شهرم از شهر های معروف آمریکاست

    من همیشه مردم آمریکا را تحسین میکنم که با این آزادی که داره اما مردم جوری رفتار میکنن که همیشه همه جا امن و امانه

    توی خیلی از کشور ها خیلی از این آزادی ها نیست اما اصلا امنیت هم نیست

    البته من هرموقع این حرف را توی خانواده میزنم اونا باهام مخالفت می‌کنن و میگن کی گفته که آمریکا امنه

    اما بنظر من مردم آمریکا از بهترین انسان ها هستند که این کشور را بهترین کردند

    چه از نظر افکار و چه از نظر رفتار هاشون

    استاد عزیز براتون آرزو میکنم که این سفر یکی از بهترین سفر ها براتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    آتنا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 636 روز

    سلاااااام به استاد عزیز و مریم خانم زیباااا که با رنگ جدید موهاشون فوق العاده زیباتر شدن

    چقدر زیباست در لحظه ی حال زندگی کردن و چقدر این رو دارم زندگی میکنم خداااااااااااروشکر به خاطر الانی که خداوند حق تعالی من رو هدایت کرد به سمت این فایل الهی…

    چقدر قشنگه که دارم الان به زیبایی ها توجه میکنم،به گل های کاشته شده توی گلدون های ساده در عین حال که علاوه بر سادگی پر از زیبایی هستند،حس خارق العاده ی صمیمیت و عشق یک زوج که میدونم پاره ی تن خداوند و من هستند و هر آن که به هم عشق میورزن ،نیروی این عشق زیبا رو من میتونم دریافت کنم و با تمام قلبم حس خوب رو تجربه کنم و اتفاقات زیبا برای خودم و اطرافیان ام رقم بزنم…

    خدایا شکرت به خاطر آگاهی ای که از طریق استادم که دستی از طرف تو برای منع رسوندی

    آگاهی به اینکه باید دست خدارو باز گذاشت تا برات زیبا ترین چیزا رو رقم بزنه و باید انتظار زیبایی داشته باشیم تا زیبایی ببینیم…

    خداوند عالم و حکیم من ،ای مهربان ترین مهربانان شکرت که من رو به سمت این سایت و این فایل در لحظه ی حال هدایت کردی جوری که در کمال آرامش با بدنی سالم و بدون اینکه دغدغه یا نگرانی یا دردی داشته باشم در کمال سلامتی ،عقل و قلب و گوش و چشمی که الله به زیبایی در کنار هم خلق کرده و تک تک ارگان های بدنم که خارق العاده با هم فعالیت و همکاری کردن و اینترنتی که الله در اختیارم گذاشته و تک تک نعمت های بی کران دیگه ای که الااااان دارم تا به لطف الله حق تعالی ام الان این فایل رو بتونم تماشا کنم و از الله ام به واسطش درس قانون زندگی رو دریافت کنم و نعمت آگاهی از جانب الله رو دریافت کنم

    چه زیباست این قانون که خداوند بر هدایت هدایت یافتگان می افزاید و چه آشکاره در نتیجه ی زندگی هدایت یافتگان الله و چه زیباست که خداوند هر آن کس را که بخواهد هدایت میکند و خالقم شکرت که هدایتم کردی و هر روز به هدایت من و استاد و مریم خانم زیباااا و تک تک دانشجویان سایت الهی عباسمنش می افزایی️

    خدایااااشکرت شکرت و هزاران بار شکرت به خاطر لحظه ی حال و نعمت توجه به زیبایی ها و نهایت عدل و عدالتی که در جهان بی همتایت،بی همتاست…️‍️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    نرگس خدائی گفته:
    مدت عضویت: 1473 روز

    سلام استادعزیزم ومریم گلی جووونم خیلی عاااالی بود ا‌ول که رفتید وازهمه نمونه های اسلحه هافیلم میگرفتین ناخوداگاهم گفت فیلم روقطع کنم اسلحه براکشتاره وحسم بدشد ولی گفتم استادمیخوادیه چیزی بگه مث همیشه نکته کلیدی داره این فایل تااینکه دراخرش به اون صحبت هاکه ماکه باخودمون وجهان درصلح ودوستی هستیم ترجیح میدیم روخودمون وباورمون کارکنیم تااینکه بااسلحه ازخودمون مواظبت کنیم

    نکته دوم وحس خوب من رنگ موی مریم جوون که خیلی بهش میومدوچهرش شادتروجوونترشده بودکیف کردم هرچندکه باقانون سلامتی منم به وزن دلخواه وهیکل زیبای خودم رسیدم

    خداروشکربابت همسفرشدن باشمادوتاعزیز

    که باصحبتهاتون چراغ راهم میشید

    ازخدامیخوام درمسیرزندگیم هدایت بشم بحایی که ازادی وحق انتخاب هوشمندانه درزندگیم وکشوری که اونجازندگی میکنم حاکم باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    علی ابودردائی گفته:
    مدت عضویت: 2585 روز

    سلام آُستاد عزیز

    چقددر لذت بردم

    از همان جمله در مورد اسلحه

    که انگار یک جورایی خود را آماده یِ یک اتفاق می کنیم

    و این جمله برای خیلی از جهات زندگی می تواند موثر باشد

    من از این جمله در حجاب ، چیزی به ذهنم رسید:

    برایم سوآل است که دلیل چیست که مثلا در کشورهای اسلامی چادر و روسری دارند و در خیلی کشورها اینطور نیست ؟

    یک بحث ، بحثِ باورهای گذشته است که بانوان ما در خود داشته اند

    بحث دیگر این است که من چادر می پوشم تا خود را در برابرِ افراد حریص و طمعکار مُحافظت کنم

    این باور یعنی اینکه این چادر یا روسری یک اسلحه است برایِ من

    ایرادِ این باور در این است که من ناچارم که بپذیرم که انسانهای حریص و طمعکار هست

    یعنی آزادیِ خود را اسیر کرده ایم

    من فرا گرفتم

    وقتی که چیزی را آماده کرده ایم برایِ روزِ مبادا

    ، یعنی کمک کرده ایم که آن روزِ مبادا را بسازیم

    وقتی که داروهایی را نگه می داریم برای روزِ مبادا ، بی شک آن روز مبادا را خلق خواهیم کرد

    وقتی که چادر را به این نیت می پوشیم

    بی شک انسانهای طمعکار و حریص را دعوت می کنیم

    این خَلق کردنِ ناآگاهانه است

    که اگر هر بهانه ای و وسیله ای برای امنیتِ از خود تدارک ببینیم ، امنیتِ خود را به خطر انداخته ایم ،

    و در نقاطی که برای امنیتِ خود چیزی را تدارک ندیده اند ، امنیت برقرار است ،

    خیلی از کشورها چون زنانشان اسلحه ای چون چادر ندارند ، ایمان دارند که امنیتِ ذهنی دارند

    و اگر ذهن ، خود را در امنیت نبیند

    به جسم نیز بروز کرده

    و جسم را نیز در امنیت نمی بیند.

    به نظرم آن چیزی که حِسِ نا امنی ایجاد می کند :

    یک فرایندِ درونی است

    یک باورِ درونی است

    و وقتی این حِس و احساسِ امنیت ایجاد می شود ، که آن باورِ درونی اصلاح و بنیادین شود.

    تا وقتی که راهکارهایی را میچینیم برایِ دفاعِ از خود ، همچنان اتفاقاتی تجربه می شود که باید مبارزه کرد

    اما وقتی به جایِ داشتنِ فرکانسِ دفاع ،

    فرکانسِ پذیرش ،

    فرکانسِ اعتماد به هستی ،

    فرکانسِ تمرکز بر نکاتِ مثبت باشد ،

    هیچ اسلحه ای نیاز نیست

    چون این باورها و این فرکانس ها و این باورهایِ خوب ، مُدافعِ ما می شود.

    چیزی که در اصل ضامنِ امنیت و دفاع از ما است

    نوعِ دیدگاه و مِدارِ ماست

    و هیچ اسلحه و تفنگ و شمشیر و چادر و مقنعه و توپ و تانکی ، نمی تواند مثلِ آن شکلِ دیدگاه و نگاهِ ما ، برایِ امنیتِ ما ، محافظِ ما باشد

    و حتی قرآن بسیار زیبا هم اشاره کرده :

    «وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِه یُصیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»

    و اگر خداوند ، زیانى به تو رساند، هیچ‌کس جز او آن‌را برطرف نمی‌سازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ‌کس مانع فضل او نخواهد شد!

    آن‌را به هرکس از بندگانش بخواهد می‌رساند

    و او بسیار آمرزنده و مهربان است.

    جای آن خداوند را سیستم قرار دهیم.

    اگر سیستم فکری ما نگران کننده و نا امن باشد

    هیچکسی و هیچ چیزی به ما امنیت نمی دهد

    مگر اینکه دوباره برگردیم و آن سیستم فکریِ خود را تنظیم کنیم

    و اگر آن سیستم فکری ما دقیق باشد

    کسی آسیبی نخواهد رساند

    چون در مدارِ این آسیب دیدگی نیستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1667 روز

      سلام آقای ابودردائی

      امیدوارم که خوب و خوش، و در بهترین اوضاع و شرایط باشید

      این فایل نشانه من بود و به کامنت شما هدایت شدم…

      چقدر این بخش رو زیبا توضیح دادین:

      وقتی به جایِ داشتنِ فرکانسِ دفاع،

      فرکانسِ پذیرش،

      فرکانسِ اعتماد به هستی،

      فرکانسِ تمرکز بر نکاتِ مثبت باشد،

      هیچ اسلحه ای نیاز نیست

      چون این باورها و این فرکانس ها و این باورهایِ خوب، مُدافعِ ما می شود.

      چیزی که در اصل ضامنِ امنیت و دفاع از ما است

      نوعِ دیدگاه و مِدارِ ماست

      و هیچ اسلحه و تفنگ و شمشیر و چادر و مقنعه و توپ و تانکی، نمی تواند مثلِ آن شکلِ دیدگاه و نگاهِ ما، برایِ امنیتِ ما، محافظِ ما باشد

      و حتی قرآن بسیار زیبا هم اشاره کرده:

      «وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِه یُصیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»

      و اگر خداوند، زیانى به تو رساند، هیچ‌کس جز او آن‌را برطرف نمی‌سازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ‌کس مانع فضل او نخواهد شد!

      آن‌ را به هرکس از بندگانش بخواهد می‌رساند

      و او بسیار آمرزنده و مهربان است.

      جای آن خداوند را سیستم قرار دهیم.

      اگر سیستم فکری ما نگران کننده و ناامن باشد

      هیچکسی و هیچ چیزی به ما امنیت نمی دهد

      مگر اینکه دوباره برگردیم و آن سیستم فکریِ خود را تنظیم کنیم

      و اگر آن سیستم فکری ما دقیق باشد

      کسی آسیبی نخواهد رساند

      چون در مدارِ این آسیب دیدگی نیستیم.

      این آیه رو قبلا بارها شنیده بودم و خونده بودم. حتی میتونم بگم مفهوم مطالبی که نوشته بودید رو میدونستم.

      اما توی این نوشته، شما خیلی زیبا همه اینارو کنار هم قرار دادید که باعث شد درک بهتر و عمیقتری پیدا کنم…

      (مثل زمانیکه یه چیزی رو میدونی ولی وقتی یه موضوعی پیش میاد، دیگه مطمئن میشی… الان برای من این جوری شد).

      ازتون ممنونم برای ثبت این کامنت و براتون بهترینها رو آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1758 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز

    خداروشکر میکنم بازم میتونیم با شما بیایم به یک سفر زیبا و پر از چیزهای جذاب و دوستداشتنی

    این فایل هم برای من نکات بسیار مفید و الهام داشت که بهش هدایت شدم

    اینکه بتونی با فراغ بال و آزادی مالی و مکانی و زمانی هر جا که بخوای سفر‌کنی و سفر به نقاط گرمسیر تو این‌فصل بسیار دلچسبه

    منم اتفاقا چند روز پیش یه سفر دو سه روزه تنهایی رفتم به کاشان و‌شمال و خیلی خوش گذشت و لذت بردم، وقصد دارم یه سفر هم برم بندرعباس و‌دیدم که شما هم تو این فایل به بندرعباس و اینکه تو این فصل خیلی موقع خوبیه اشاره کردید و اینو نشونه خوبی دیدم

    اینکه بتونی برای سفر و‌گشت و گذار هر وسیله ای که دوست داشته باشی رو انتخاب کنی و با خودت ببری و ازش استفاده ‌کنی

    خونه زیبایی که اجاره کردید پر از انرژی خوب و مثبت بود، و رنگ های شادی درش بکار رفته بود

    اون نمایشگاه چاقو و اسلحه ها و ادوات جنگی هم خیلی عالی بود، خیلی چیزها یاد گرفتم ، وزن اسلحه ها میدونستم سنگین هستن چون خودم سربازی رفتم و اسلحه دست گرفتم

    یه نکته و الهام دیگه ای که این نمایشگاه و این فایل داشت صحبت های آخر شما بود که گفتید هیچوقت دوست نداشتید چنین ابزاری مثل اسلحه یا شوکر یا سایر وسایلی که بشه از خودتون دفاع کنید با خودتون حمل کنید یا داشته باشید، چون با داشتن این ادوات دردسر و حس منفی به سمت خودتون میکشید و انگار انسا میره به استقبال دردسر؛ من هم چنین حسی دارم، وقتی این وسایل کنار آدم باشه انگار آمادست که بجنگه و منتظر خطره، برای همین من هم هیچوقت با خودم از این وسایل حمل نکردم ، گاها قبلا به فکرش میوفتادم که تهیه کنم و از خودم مراقبت کنم ولی موقعی بود که قانون رو بلد نبودم، الان متوجه شدم که اگر من در مدار بدی ها و شر نباشم آدمهای شرور هم بهم دسترسی ندارن و البته که خداوند همیشه ازم مراقبت میکنه و خدا بهترین وسیله محافظتی برای هرکسی هستش، یادم میاد قبلا چون احساس ترس داشتم و فکر میکردم بقیه میتونن منم اذیت کنن میخواستم عضو گروه های بسیج یا سپاه بشم که از طریق عضویت تو اون گروه ها و به کمک لباس و ابزارهایی که دارن قوی بنظر بیام ولی الان فهمیدم که داشتم شرک میورزیدم ، واقعا چه باورها و کدهای مخربی داشتم که خداروشکر دارم بهبود میبخشمشون؛ گفتن این چیزها واسم سخته ولی یه حسی میگه بگم تا هم خودم ردپا بذارم برای خودم هم بقیه‌ دوستان استفاده کنن

    اون موقع که گفتید همراه داشتن این ادوات حس بد به آدم میده دقیقا موقعی بود که میخواستم یه تصمیمی بگیرم ، من یه پراید داشتم و اون موقع خیلی تو حال هوای این بودم که ماشینمو خفن کنم اسپرتش کنم و یه بوق 1011 گرفته بودم که وقتی میزدی کل محله صداش میپیچید و حتی وقتی رو ماشین نصب بود وسوسه میشدم که همش ازش استفاده کنم، و همین به نظرم باعث میشد تنش بیشتری تو رانندگی با بقیه داشته باشم، چند سالی هست که 206 خریدم و روی این ماشین نمیتونم نصب کنم و افتاده بود تو انبار ، امروز که فایلو دیدم گذاشتمش برای فروش و چند ساعته فروش رفت، یعنی بهم الهام شد که یوسف تو تغییر کردی پس دیگه سمت اینجور ابزار و وسایل نرو و از دردسر دور باش ، من هم با دیدن این فایل مصمم شدم که این کارو بکنم و الان احساس بهتری دارم

    استاد جان این فایل هم برای من خیلی مهم و مفید بود ممنونم از شما و استاد جان خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک بیینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1939 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته عزیز

    چقدر دلم برای دیدن شما دوتا عزیز تنک شده بود

    چقدر لذت میبرم وقتی میام و میبینم فصل نویی از زندگی شاد و هدایت و دیدن زیبایی ها و وفور نعمت داخل سایت در جریانه

    خدارو شکر میکنم که باز هم فرصت دیدن این دو عزیز نصیب من شد

    و واقعا چقدر درس داره این فایل برای من

    چقدر خوب زمان سفر میتونم برنامه ریزی کنم از چیدن وسایل ضروری که می‌تونه سفر رو لذت بخش تر کنه

    تا گرفتن خونه از طریق اینترنت

    چقدر این خونه عالی بود

    نقلی ساده زیبا

    با طراوت

    از حیاط فوق‌العاده زیبا

    و چقدر لذت بردم از اینکه سنگ قبری شاید به نشانه سپاسگذاری و وفاداری از حیوان خونگیشون گذاشتن

    که هر کس بیااد ببینه که اینا ی حیوان ووچفادار داشتن که توی چند سال نهایت لذت رو در کنار این حیوان بردن

    اما سرامیک های کف خونه دقیقا شبیه سرامیکهایی هست که من توی ساخت خونه ازشون استفاده کردم و این برام جالب بود

    اما فروشگاه اسلحه

    اینقدر بزرگ بود و اینقدر پر بود از اسلحه های مختلف جای اسلحه و شوکر و چاقو و کلا همه چیز مربوط به اسلحه که خیلی این تنوع منو سر زوق آورد

    یعنی ماها که توی ایرانیم شاید اسلحه ها از نظر ما ختم میشن توی کلاشینکف و ژ3و تک لول و دولول و کلت

    ولی اینجا نشون میده که میشه بینهایت اسلحه ساخت به شکل ها و رنگ های مختلف

    و تجهیزات مربوط به سلاح فوقالعاده

    وی چیزی که خیلی منو به فکر فرو برد و تحسین کردم این خصوصیاتی که استاد بیان کردن از طرز فکر مردم آمریکا یکی از ذهنیت ها که مربوط می‌شد به این موضوع

    که خیلیا توی این فکر هستن که آزادی اسلحه باشه و مردم مسلح باشند که اگه ی زمانی دولت منافع مردم رو در نظر نگرفت یا توجهی به مردم نکرد اینا بتونن از خودشون دفاع کنن و این هم باز از صداقت دولت سرچشمه میگیره یعنی خود دولت هم به نشان صداقت مجوز این کار رو داده که ما همیشه منافع مردم برامون مهمه

    و خیلی لذت بردم از این که دولت بچدر حالی که شاید قدرت دنیا باشه برای مردمش آزادی و قدرت انتخاب میده

    اما موضوع اصلی دعوت کردن اتفاقات زندگی توسط خود ما هستش

    یعنی این موضوع که دزد نیست یا لااقل برای من نیست منو وا داشت که اون موقع که این موضوع رو شنیدم دیگه از قفل فرمون استفاده نکردم برای ماشینم

    و هیچ اتفاقی هم نیوفتاد .

    و تمام اتفاقات نتیجه رفتاریه. که ما میکنیم و استاد به خوبی اشاره کرد که من اگه باور دارم که دزد نیست خوب باید رفتارهایی کنم برای اینکه بیشتر باور کنم دزد نیست

    مثلا استاد میگه در ماشینتمون بازه

    درخونمون همیشه بازه .سوییچ ماشینتمون همیشه روشونه

    و واقعا همینه

    همین رفتارها باعث میشه که اتفاقات اونجوری بشه که من می‌خوام

    یعنی من اگه باور کنم که ثروت زیاده از خریدارم نه تنها لذت میبرم بلکه نهایت استفاده رو میکنم

    یعنی با آغوش باز و ولع هرچه تمام تر خرید میکنم چیزهایی که دوست دارم و ازشون استفاده میکنم

    خدارو شکر بابت این آگاهی استاد عزیز سپاسگذارم بابت این فایل زیبا

    امیدوارم هرکجا هستن عزیزانمون در پناه الله یکتا شاد باشن و ثروتمند و سلامت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2178 روز

    سلاااام

    خوشحالم که دوباره ی سفر دیگه اغاز شد و منم همسفرتون هستم

    امروز صب ک پسرم بیدارم کردم برای مدرسه

    از پنجره بزرگ پذیرایی دیدم اسمون صورتی

    پسرم هم بیدار شد و گفت مامان اسمون صورتی شده

    و من رفتم کنار پنجره

    خورشید هنوز از پشت کوه بالا نیومده بود

    ولی اشعه هاش اسمون قشنگ کرده بود

    ب خودم گفتم

    ببین من قبلا اینقدر ب اسمون دقت نمیکردم

    و از وقتی سریال سفر ب دور امریکا رو دیدم

    ب اطرافم دقیق تر شدم

    و خدا هدایتم کرد ب خونه ای

    با ویو کوه

    و اسمونی پهناور

    و من تقریبا هر روز با عشق اسمون تماشا میکنم

    استاد امروز صب ک بیدار شدم

    دیدم حالم اوکی نیس

    انگار گرفته ام

    و همونی که شما گفتین توی دوره لیاقت

    از خودم پرسیدم که من چِم شده

    ی مدت بخاطر شرایط بیماری پدر همسرم

    ، همسرم از ما دور شده ( رفتن شیراز)

    متوجه شدم با اینکه نمیخوام ب شرایط بیماری و پروسه درمان توجه کنم

    ناخواسته اینقدرر ب من تلفن میشه که شرح شرایط بدم

    ( چون همسرم دیگه اعصابش کشش توضیح نداره)

    و افتادم تو مسیر ناخواسته بیماری

    در طول دو هفته چندین بار کلاسهام کنسل شد چون زبان اموزام مریض شدن

    دوستم درگیر بیماری شده

    اکثر کفتگوها حول بیماری میچرخه

    البته دارم سعی میکنم که اعراض کنم

    و بیشتر توجهم به کلاسهام ، نقاشی و باغچه مون هست

    سبزی کاشتم

    با پسرم کلاس خط میرم و تو خونه تمرین میکنم

    معمولا وقتی گرفتم خرید حالم خوب میکنه

    رفتم برای دفترچه تمرین خطم مقوا بخرم و استادم گفتن که توی درست کردن دفترچه ب من کمک میکنن

    دوجا سر زدم و مقوای مد نظرم رو نداشتن

    بیخیال شدم گفتم حتما الان وقتش نیس

    و اومدم خونه

    گفتم چیکار کنم؟؟؟

    ب ذهنم رسید بیام سایت و فایل حدید تماشا کنم

    و صحبتهای انتهای فایل برای من بود

    توجه ب خواسته ها

    اعراض از ناخواسته ها

    صحبت در مورد خواسته ها و چیزایی که دوست داریم

    هدایت الله ب مکان مناسب در زمان مناسب

    و الان احساس میکنم حالم خیلی بهتر

    پسرم دلش کتلت میخواد

    کامنتم اینجا تمام میکنم و میخوام برم اشپزخونه کتلت درست کنم

    و کنارش سبزی ارگانیک از باغچه قشنگم بچینم

    خدایا شکرت

    جای همگی سبز

    دلتون شاد و تنتون سالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    زهرا مرادی حوری گفته:
    مدت عضویت: 573 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    قبلا هم بسم الله الرحمن الرحیم میگفتم ولی معنیش رو متوجه نمیشدم. الان که نوشتم واقعا حسش کردم خدارو با ویژگی های مهربان و بخشنده بودن و اشک در چشمانم جاری شد

    اولین کامنت من در سایت فوق معنوی عباسمنش. خداروشکر میکنم منو هدایت کرد به این سایت.

    من از قبل ها سال فن پیج های استادرو فالو داشتم و حرفایی که میزدندرو گوش میدادم ولی ته ذهنم این بود این خیلی رویایی داره حرف میزنه…

    تاااا رسید به امسال… از طرف کسایی که شمارو فالو دارن و دوره هاتونو خریداری کردن سایت شمارو هرچند روز میومدم ببینم. از هر متن،حرف،فایل،کامنت سایت شما یک نکته نه چند نکته مثبت میشه گرفت.

    خیلی هدایتی اومدم اولین کامنتم رو تو سایت بذارم و چند تصمیم مهم گرفتم برای تغییر. انشالله عمل و ایمان رو درکنار هم انجام بدم.

    استاد عباسمنش سایت واقعا بی نظیری دارید. سپاس که با اپلود فایل های زیباتون ماروهم به این مسیر هدایت میکنید.

    خداوند چندصد برابر این کار خیر رو بهتون برگردونه و من رو در این راه ثابت قدم کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: