https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/01/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-01-12 02:47:232024-01-18 10:54:11سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 233
243نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای که بدون منت و چشم داشت به بنده هاش عشقو روزیو برکت به فراوانی میبارد
سلام به استاد رویایی و مریم جان جانان و دوستان هم فرکانسی که عاشقتونم
و از خدای بینهایتم بابت این لحطه روبایی سپاسگزارم
یه ترمز اینجا جلوی شما میخام برای همیشه یادم باشه و برشدارم به امید خدا
ترمز اینکه فقط ماشین فروختن ارزشمنده فقط دکترها ارزشمندن اینکه فقط وکلا ارزشمندن
و درامد بالا و خوب داره
خانه داری و نقاشی و غواصی و خیلی کارها بی ارزشند
من میدونم فقط خدا ارزشمند و ما هر کدوم جزی از خداییم و ارزشمندیم و استعدادی داریم که با انجام ان انقد لدت میبریم زندگیمون اروم اروم رشد میکنه من راستشو بخاین مدتی رو طراحی نقاشی میکنم و کلی لذت میبرم قلبم میگه این نشونس و دوس دارم ادامه بدم و این باورهامو رشد و قویشون کنی و میوه هایی بدن مثل درخت استاد عباس منش خب اینم نظر ساده و شیکو مجلسی من میدونم ربم همواره کنارمه راهو برام روشن میکنه و بسیار امرزنده مهربان و اسان میگیره به بندهاش و بدون کمی زجر
نشونه …من مدتیه هر جا میرم نقاشی میبینم تا اینکه اومدم گفتم اخرین فایلو میبینم شهره بازی بود نشد ببینم تا رسید به این نقاشی ها
حالا من از خدا نشونه میخاستم برای حرکت کاره مورده علاقم
کیست که به خداوند وام دهد، وامى نیکو تا خداوند آن را براى او چندین برابر بیافزاید و خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مى سازد، و به سوى او بازگردانده مى شوید.
بچهها توی سفر باشی و سفر استاد را دنبال می کنی خدایش لذت داره ، شادی و نشاط چند برابر میشه ، قوانین توی ذهنت مرور میشه و غالب گفتگوی ذهنی ما میشه.
دیروز صبح بعداز صرف صبحانه در هتل استانبول، به خودم گفتم اگه راست می گی به آموزههای استاد اعتماد داری پس یک اقدام عملی بکن .
چون دراین شهر من تنها هستم و لیدری ندارم منو برگردونه، به خودم گفتم چشم ، از خدا هدایت خواستم و دورترین مقصد برای تفریح انتخاب کردم یعنی کاخ توپکاپی، و مسجد سلطان احمد ، تنگه بسفر ، از هتل پیاده رفتم میدان تقسیم ، و بلیط مترو گرفتم ، و رفتم داخل مترو ، برای اولین بار ، با احساس خوب و اطمینان که به جاهای خوب هدایت می شوم داخل مترو از این و آن سوال می کردم که کجا پیدا شم تا برم کاخ توپکاپی، باور کنید یک خانم آمد کنار من نشست گفت من اهل تبریزم ، اصلا نگران نباش بهت نشان میدم ، به خودم گفتم چون قدم اول را برداشتم و وارد ناشناخته شدم دست خدا به من رسید، بعد خانم تبریزی راهنمایی کرد خیابان گل هانی پیاده شدم و کمی جلوتر به جاهای دیدنی هدایت شدم و کلی خاطره و عکس ساختم .
موقع برگشت به هتل مانده بودم از کجا سوارشدن دقیقا میدان صوفیه بودم دیدم یک خانم پلیس خیلی زیبا واستاده گفتم بهبه این هم نشانه هست برم باهاش با ترکی مشهدی خودم آدرس بپرسم و با راهنمایی او به یک خیابانی هدایت شدم الله اکبر چقدر زیبا و عالی بعد سوار شدم و آمد تنگه بسفر دریای سیاه و بعداز تفریح هدایت شدم به یک رستوران ایرانی و نهار آن جا بودم.
خدایش وقتی به آموزههای استاد عمل می کنی چقدر در رشد و تغییر شخصیت انسان سریع تاثیر می گذارد.
شروع فیلم با لذت و خنده و دست تکان دادن مرد سفید موی شروع شد
به یادم آمد وقتی که به دنیا اومدیم هم کسی از اون طرف با موهای سفید وچهره نورانی دستی برایم تکان داد و گفت برو فقط لذت ببر و ببین و تجربه کن وتوکل کن .تو فقط به یک چیز نیاز داری او خداست و خدا همه چیز است،او آفریینده 7آسمان و زمین است،او کسی است که همه چیز را در مدار خودش شناور کرده و مادامی که شناور در مدار درست باشیم نه غمی و نه ترسی و نه استرسی ونه خشمی و نه ….ما رو میگیره
با یاد او دلمون آروم میگیره،با توکل به او قدرت میگیریم،با ذکر و شکرگزاری و دیدن آنچه دوست داریم و تحسین کردن و صلاه در لحظه ،کم کم به مدار شناور اصل خودمون نزدیک میشیم
هر چقدر مدارمون نزدیک تر بشه به اصل ،همه چیزهایی که میخواهیم اونجا هست و در اختیارمان قرار میدن بدون اینکه زحمت فیزیکی بکشیم
امروز به همسرم میگفتم تازه یک جلسه از دوره لیاقت رو چند باری گوش دادم و برداشت من از کل دوره ها و صحبت ها اینه که استاد داره پوست ما رو میگیره تا به اصل نزدیک کنه ،مثل پوست موز رو میگیریم ،پوست ذرت رو میگیریم و….میگیریم تا به اصل نزدیک بشیم وهرچه به اصل نزدیک بشیم باز هم احساس من و خدا یکی بودن هست که چشمک میزنه!
خدا من،خدا تو،خدا تک تک ذرات عالم،اصلا خدا همه چیزه اماااااااااا اشتباه نشه دقیقا زمان انطباق این دو زمان آزادی ماست و متوجه میشویم که ما هیچ و همه چیز اوست.
اوست که ما رو خلیفه کرد و روح پاکش رو دمید و به خودش احسنت گفت و فرشته ها رو گفت سجده کنید برای کی؟برای آدم برای من برای تو،دوست من قدر خودمون رو بدونیم و بدونیم جهان تحت سلطه ماست با آنچه میتونیم باور کنیم ،باور کنید تا ایجاد شود.
کسی که ایجاد میکند سیستم رب العالمین هست به ما ربطی ندارد ولی درخواست و باور از طریق ماست .
استاد عزیزم چون طولانی شد فقط قدردانی میکنم و دوست دارم بگم که شیطان قدرتی ندارد اگر ما قدرتی بهش ندیم و سپاسگزار تک تک جملاتتون،کردارتون،نوشتارتون،آموزشهاتون هستم…..
با سلام خدمت دوست همفرکانسی و توحیدی ارزشمند آقای ابراهیم عزیز
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی و چقدر لذت بردم و انرژی خیلی خوبی را گرفتم
مخصوصاً وقتی که اول فایل نوشتی
(فیلم با لذت و خنده و دست تکان دادن مرد سفید موی شروع شد)
من همون لحظه کامنتت رو ادامه ندادم و رفتم فایل را دوباره پلی کردم و دیدم چقدر به نکته ریز و خوبی رو اشاره کردی که من آن را ندیدم بهت تبریک میگم که انقدر موشکافانه و با دقت وبا جزئیات فایل را میبینی و برای ما با توضیحات خوبت انچه که درک کردهای مینویسی
بهترینها را برات آرزو میکنم دوست خوبم هرجا که در این کره خاکی که هستی امیدوارم با تمام وجود به آنچه که میخواهی برسی و آرزوهات را با تیک زدن به آن با کمک الله مهربان به نتایج خوبی برسی
انگار من و شما و همه دوستان صابر همدل داریم به یگانگی میرسیم و همه به کمک همدیگه پازل هامون رو تکمیل تر و به فضل رب العالمین نقش و رنگ خدایی میگیریم و به یاد میاریم که کی بودیم،از کجا اومدیم،اومدنمون بهر چه بود و…..
محمد رضای عزیز، مرد بزرگوار و بسیار محترم ،از عمق وجودم برات آرزوی ثروت ،سعادت و به قول استاد نعمت میکنم.وقتی وارد جاده نعمت بشیم و جز خدا رو نبینیم،نشنویم،نگوییم،جعبه گنجها از همه طرف برای ما گشوده میشود.
سلااااااام شهر میامی و کشور خدا امریکا جایی که که بهش تعلق دارم
سلااااااامممممم
میدونم تو هم مثل من مشتاقی برای اومدنم به اونجا
میدونم مشتاق منو عشقم هستی تا بیایم پیشت
میدونم تو از طریق این سایت داری خودتو به من نشون میدی چون عاشق اینی که منو عشقم حسین بیایم اونجا و ببینیمت و ازت لذت ببریم
میدونم من قانونو میدونم
من میدونم هیچ چیز اتفاقی نیست
دقیقا همون هفته ای که من عشقمو دیدم و با هم وارد رابطه شدیم استاد هم تصمیم گرفت بره سفر
کجا
جاییکه منو عشقم از صبح تا شب دربارش حرف میزدیم و میزنیم هنوزم
من میدونم هیچ کدوم ازینا اتفاقی نیست
میدونم این سفر ماه عسل منو عشقمه برای شروع رابطمون
جهان اینجوری داره بهم تبریک میگه
اینجوری داره مژده به منو عشقم میده
اینجوری داره از رابطمون حمایت و هدایت میکنه
داره بهمون میگه من هواتونو دارم من رویاهاتونو میدونم من عاشق گسترش جهان از طریق شما هستم
من خودم رابطتونو هدایت کردم ، من ماه عسلش هم چیدم
میامی
جاییکه از بچگی عاشقش بودم
جاییکه مردمانش به زبان اسپانیایی که عاشقشم و دارم با عشق یادش میگیرم و هر روز کار میکنم حرف میزنن
خوب میتونستم تجسم کنم که منو عشقم اومدیم اونجا و من تصمیم میگیرم جلوی اون دیوارا با یه اهنگ اسپانیایی رگتون برقصم و عشقم ازم فیلم میگیره و منم که یک دنسر حرفه توی امریکام دیگه میترکونم و کلی میرقصم و پستش میکنم
کلی با عشقم اونجا عکس میگیریم با هم
خداحونم شکرت شکرت شکرت بابت این شهر
این شهری که زیبایی هاش انتها نداره
این شهری که منو عشقم بهش تعلق داریم و عاشقانه میتونیم ساعتها درباره اش حرف بزنیم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
من میدونم همه چیز برنامه ریزیه هوشمندانه ی خداست
همه چیز نشونه اس برای من
خداجونم شکرت
میامی صبور باش به زودی منو عشقم میایم میبینمت میدونم به اندازه ی ما و حتی بیشتر از ما ذوقشو داری چون ما یکی هستیم ما قلبامون یکیه بات ما روحمون اونجاست
الان تو این ساعت انجامم بخاطره هدایت الله……بین شب بیدار بشم و مثه همیشه بیام یه سر به خونم بزنم و این فایل فوق العاده رو ببینم ام کار خداست ،،،،،،اینا همه کاره توعه جان دل ،،،،،بی اذن تو مگه برگ از درخت میوفته،،،،،،تو منو همیشع در زمان و مکان درست با آدمای درست هماهنگ میکنی:)
سلاااااااام وصد سلااااااام ،،،،صبح بخیر به همه دوستان و احتمالا شب بخیر به استاد و مریم جان…….
دو عدد عشق با دو عدد استایل فوق العاده و دو صورت ماهو پوستای صاف،،،،برکته دوره های استاد اینه دیگه ،،،،برکته اعتماد به آموزه ها اینه برکته پا گذاشتن تو عرصه اینه،،،،،هیچ وقت فراموش نمیکنم سال پیشو که توی شرایط نابسامان اومدم و آموزه هارو شروع کردم و به خداوند و دستش اعتماد کردم و جواب اعتماد من چیزی جز رخ دادن نتایج نبود ،،،،،خدایاشکرتتتتتتتتتت…..
و اماااا بخش خیلیییی مورد علاقه من،،،،نقاشی و هنر که تمام منه و رویای من داشتن یک گالری بزرگ نقاشی از بچگی این آرزو من بوده و هیچ وقت نتونستم رهاش کنم و خاکش کنم ،،،،،تا اینکه تو دوره راهنمای عملی استاد یادم داد ،،،تنها موفقیت تو عرصه کاری علاقه اس،،،،ادامه دادن و ناامید نشدنه ،،،،،باور درست داشتنه ،،،الگو گرفتنه،،،،،،
این سبک باحال که اسمشم هست،
گرافیتی که نام دیگر آن دیوارنگاری می باشد هنر دیرینه ای است که در قالب نوشتن، طراحی و نقاشی برروی دیوارهای عمومی و سطوح دیگر مانند بیلبوردها ،ایستگاه های مترو و … به نمایش گذاشته می شود. اصطلاح Graffiti ریشه ای ایتالیایی دارد و از کلمه گرافیو به معنای خط خطی یا خراش گرفته شده است……
بنظرم این یه ایده فوق العادس،،،نقاشی اونم روی دیوار ،،،،،هم شهر زیبا میشه هم اینکه میتونی با همون دیوار نگاری ها نمایشگاه بزنی و پول بسازی ،،،،مثه نمونه بارزش تو این ودیو ،،،،،،باید بگم فووووووووووووق العاده بود،فوق العاده….
نقاشی های پر از معنی و مفهوم ،،،،با بهترین رنگامیزی ها و بهترین رنگا،،،،
اونقدر واقعی که انگار خودتم توی اون نقاشی هستی،،،،،چقدر ایده هست برای پول ساختن ،،،،،و بی شک این ایده ها به کسانی گفته میشه که ظرف وجودی بزرگی دارن و تو مدار ثروتن ……خدایاشکرتتتتت
چقدر لذت میبرم آدما و کشور هایی که برای هنر ارزش قائل هستن .
یه چیزی که تو این کشور زیاد میبینم اینکه اکثر خانم ها واقعاااا خوش استایلن ،،،،،و مهم تر از همه ورزش یک روتین جدا نشدنی برای زندگیشون هست ،،،،این استایل های زیبا نشون میده برای خودشون و هیکلشون چقدر ارزش قائلن …
نمایشگاه داخل اون ادم هااا منو یاد تصویر نویسی ها برای شاگردام انداخت،،،،بهشون تصویر میدم تا از دیدگاه خودشون درباره اون تصویر بنویسن یکی از تصویرام دقیقا این هویج و ریشش بود ،،،،،
و همه بچه ها میگفتن خانم این یعنی قضاوت بی جا کردن ،،،،،،و اینکه از روی ظاهر قضاوت نکنیم……
برای من این تصویرا امااا با استفاده از آموزه های استاد کلی حرف داره:
تصویر اول ریشه و هویج:
-به قول استاد احساس لیاقت ،،،،احساس لیاقت پایه و اساس رسیدن به همه چیزه ،،،،ادمی که احساس لیاقت نداشته باشه ،،،هیچ نداره ،،،
روابطش داغون
نداشتن ثروت
حتی نداشتن سلامتی و …….
خدایاشکرتتتتتت،،،،،خدای منو در مدار دوره احساس لیاقت قرارم بده.
و اما اون ماکت خوشگلی که تو شیشه بود،،،گرفتن چتر روی سره یکی دیگه و خودت خیس بشی برای اینکه به کسی کمک کنی،،،،شاید اگه بخوام از نگاه بقیه ادما بگم این کاره خوبیه که به طرف کمک کنی،،،،اما از نگاه اموزه های استاد و قوانین:
1-تو باید اول برای خودت ارزش قائل بشی،،،،،نباید از خودت بکنی و به کسی اضافه کنی مگه اینکه اونقدر از درون پر باشی اونقدر ذهن و روحت هماهنگ باشه که بتونی بی دریغ و بی توقع ببخشی،،،،،من از شما یاد گرفتم شخص اول زندگیم خودم باشم،،از شما یادگرفتم فقط خودمو اول ببینم و برای خودم ارزش قائل باشم تا دنیا برام ارزش قائل بشه(دوره عشق و مودت ،،،دوره عزت نفس)
2-تو هیچ وقت قدرت اینو نداری به کسی که توی مدار نیست کمک کنی،،،،وقتی داری بهش کمک کنی درواقع داری اجازه پیاده کردن ایده ها و خلاقیت هارو ازش میگیری ،،،،شاید اگه اون طرف مقابل چتر نداشت و زیر بارون خیس میشد بهتر بود ،چون که می تونست بره برای خودش کلی ایده پولساز داشته باشه ،،شاید اون خیس شدن براش یع تضاد بود و پلی بود تا به خواسته هاش برسه،،،اما وقتی به کسی کمک بیجا میکنی ،،،،به امید اینکه میخوای بجای خدا خدایی کنی،،،،،
و اماااا کمک عالی
کمک فوق العادس
اما زمانی که از دون پر بشی ،،،،از ثروت گذر کنی اون موقه اس که بی منت می بخشی ،،،،،اون موقس که باعث گسترش جهان میشی و ثروت میشه معنوی ترین کار دنیااااا……
:))
و در نهایت رسیدیم به یه موزیک شاد و ادمایی که در مدار شادی هستن ،،،،میگن میخندن ،بازی میکنن و غالب مردم وقتی اینه فرکانسشون ،،،،اینکه حالشون ،،،،
کشور میشه امریکا
میشه بهترین و پیشرفته ترین کشور جهان
خدایاشکرت که منوووو در مدار این زیبایی ها و این همه درس قرار دادی
اخرشم بگم ،،،،،مریم جون مهربون ،،،،حال میکنم با اون صدای خندت که پر از انرژی و ناخودآگاه خنده روی لبام میاره…..:)
خدایاشکرت برای این همه ثروت و فراوانی و این همه ایده ثروت ساز
خدایاشکرت برای استاد و مریم جون که دست توان برای بردن ما به مدار بالاتر
خدایاشکرت برای الگوی از رابطه عاشقانه و این دو عدد عاشق همیشه همراه
چه اسم زیبایی دارین و مطمئنا چهرتونم مثل اسمتون زیباست
کامنت زیباتونو خوندم و چقدر لذت بردم از خوندنش و یادآور شدن نکات عالی که از دورهای استاد برداشت کردین و برای ما نوشتین که به آگاهی ما هم اضافه بشه
چقدر درک این موضوع که شخص اول زندگی هر کس خود اون فرده مهمه و در عین حال شیرینه که پی ببریم به این موضوع ما به صورت مجزا آفریده شدیم و هر کدوم از ما قدرت خدا بودن و خالق بودن داریم و صفات خداوند در درون همه ما به یک اندازه وجود داره و فقط ظرف وجودی ماست که میزان لایق بودنومونو تعیین میکنه
پس درک این موضوع که حتی بخشش ما باید برای کمک به خود ما باشه نه به عنوان کمک به دیگری میونه ظرف دریافتی ما رو از نعمتها بیشتر کنه
سپاسگزارم ازت که این نکات عالی یادآور شدی برای ما
ضمنا شما یکی از شخصیتهای مورد علاقه من هستین و هر وقت کامنت شما رو میبینم با جون دل شروع میکنم به خوندنش و ازتون بی نهایت سپاسگزارم برای زحمتی که میکشین و با این دقت کامنت مینویسید
بانام و یار مهربانوخالق جهان هستی وبا سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز که معموریت دارند از طرف خداوند تا زیباییها وعلم وآسانی رابه ذهن و قلب انسان ها بریزند البته اگردرمدارش باشیم انشاالله که هستیم خدایا شکرت باز هم چشمم به دیدن یاران خداوند متعال روشن شد سلام دوست هم مدار گرامی سلام هم کلاسی عزیز خانم مهسای سالاروند خوش بخت امیدوارم نوشتهام لایق دیدنت باشه بهخاطر کم بودن سوادم اعتماد به نفسم هم پایینه از خداوند گرامی می خواهم اعتماد به نفسم واحساس لیاقتم
روز به روز برسه. به اون جایی که باید باشه آمین از همون کودکی من دلم مونده بودتو مدرسه چشمم دنبال درس خواندن مونده بود وخداوند گرامی بااین آسانی مرا داره پرورش میده توی خونه ی خودم نشستم و دارم درسم را میخونم واین دور از سفرآمریکامن خدایا هزاران بار شکرت میکنم وشکروشکر وشکرگزارم حالا داریم توی این فایل میبینیم از وسایل های دور ریختنی تابلو درست کردن از نقاشی در مورد همه ایده ها ودرموردهمه زندگی وبندگی نوشتن و جالب این جاست که درسهای فوقالعاده ی عالی رو
توی این کشور خیلی آسون در گرو دیدعلاقمندان گذاشته اند وکسانی که درمدارش هستن با کمترین هزینه میرندو میبینند خدایا شکرت خدا جونم سپاس گزارم ومن هم دیدم ای معبود گرامی سپاس خدایا شکرت که ماهم دراین سایت مثل مردم کشور آمریکا داریم از بهترین علم جهان هستی استفاده میکنیم و استفاده میبریم خدایا شکرت خدایا کمکم کن تا وقتی که نفس دارم اینجا باشم آمین وخانم مهسای عزیز اشاره کردید به شاگردهاتون که چه طوریبهشون الگو میدید تاتمرین کنندماشاالله که به نقطه ای رسیدید که نتیجهاش روهم دارین میبینین خدارو شکرالهی همه ی هم کلاسی هام خودم به آرزوهامون خیلی عالیییی برسیمموفق باشید خانم مهسای عزیز و استادان گرامی سلامت وتاج سر جهان باشید تاآخر خداحافظ
امروز و الان، تاریخِ عضویتم در سایت شده سال تولدم، 1366
میدونم با چند تا از اعضای نازنین سایت سال تولد مشترک داریم.
برام زیبا و جذابه این عدد که با تاریخِ عضویتم الان، یکسان شدن.
خب چون توجهم رفته به زیبایی ها، اینم برای من زیبایی محسوب میشه.
– 7 تا کبوتری که روبه روی پنجره آشپزخونه، روی شاخه درخت دیدم صبح، برام زیباییه.
– کبوترها و گنجشکی که لبه ی پنجره آشپزخونه نشسته بودن و دیدمشون، برام زیبایی هستن.
– اینکه تو یه مثالِ نازیبا، دنبال زیبایی گشتم و گفتم، برام زیباییه.
مگه هدف سریالهای زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا و فایلهای استاد جان، همین نیست؟
توجهِ بیشتر به زیبایی ها و نکات مثبت، و گفتنشون، تکرار کردنشون، یادآوری برای خود و دیگران…
خدایا مرسی که اینطوری شدم.
که توجهم به زیبایی ها بیشتر و بیشتر میشه تو هر لحظه یا مکان و شرایط و زمانی.
خدایا مرسی برای این بهبودم…
یادم میاد زمانی رو که استاد گفتن توجه کنین به زیبایی ها و نکات مثبت تو زندگی تون، هر روز، بنویسین، ازش صحبت کنین و …
و سمانه ای که حدود یکسال پیش تمرکزی تر از قبل، دل داد به این تمرین…
با خودم گفتم یکی از اهداف روزانه ام اینه.
میخوام پیشنهاد استاد رو تست کنم تو زندگیم متمرکز، ببینم چی میشه.
گفتم سپاس گزاری رو هم بذار تو اهداف روزانه ات.
گفتم چشم.
این دو تا شدن دوستای صمیمیِ من از تقریبا آبان ماه پارسال به این ور به صورت تمرکزی…
میرفتم بیرون پیاده روی، حسابی با این دو دوست رفاقت میکردم، تمرین میکردم.
تو خونه تمرین میکردم.
هر جا میرفتم تمرین میکردم…تا کم کم رفت تو شخصیتم…
الان شده عادتِ زیبای ناخودآگاه…
مگه میتونم گل ببینم، پرنده ببینم، صدای پرنده ها رو بشنوم و ذوق نکنم…
نه دیگه پا رو فراتر گذاشتم و محدوده ی زیبایی ها و نکات مثبت واسم وسیعتر شده و میشه…
آخه ظرفم بزرگتر شده، از بس زیبایی دیدم و گفتم و نوشتم و ذوق کردم…
من عاشقِ رنگ هستم.
این فایل هم سرشار از رنگ و طراوت…
سورپرایز شدم از این محله ی رنگی رنگی و شاد…
من عاشقِ رنگ و طراحی های شاد تو محیط های شهری و پیرامونم هستم.
اینکه تو شهر خودم، پیرامون خودم پله رنگی میبینم، چتر رنگی رنگی میبینم، تابلوهای رنگی و شاد میبینم تو کافه ها، دیوارهای رنگی رنگی یا نقاشی شده با طرح های شاد میبینم، کلی ذوق میکنم.
حالا تو این فایل پریدم وسطِ منطقه ای که رنگی رنگیه و افتخار میکنه به این طراحی ها و جاذبه ی توریستی هم ایجاد کرده…
از نقاشی های سه بعدی هم خوشم میاد.
نقاشیِ دکمه، کف خیابون که تو زاویه ی متفاوت، نگاه متفاوتی داشت هم خوشحالم کرد.
اینکه سمانه، چیزی که میبینی ممکنه متغیر باشه، ثابت نباشه، زاویه ای که تو بهش نگاه میکنی، بهش معنا میده، زیاد سخت نگیر، قفلی نزن رو منطق و علمِ خودت…
شاید دچارِ خطای دید هم بشی…
پس خیلی محکم نَایست رو چیزی که میبینی، فکر نکن تفکر تو درست ترین تفکره، فرصت بده به زاویه دیدهای دیگه هم.
تابلوی فرشته و شیطان برام جالب بود و تامل برانگیز.
اون هواپیمایی که در لحظه ای در فراز آسمون دیدیم، یعنی از توجهِ مریم جان به پیرامونش تونستیم ببینیم، برام جالب بود.
اینکه مریم جون به پیرامونش چقدر توجه داره و عاشقانه ثبت میکنه لحظات رو.
مرسی از شما و استاد عزیزم برای تصاویر با کیفیت و زیبایی که بهم نشون میدین.
امروز مثل هر روز، زیبایی های زیادی دیدم.
1- تیک خوردن ستاره قطبی هام مثلاً دیدن دایره آبی و دریافت پاسخ از دوستان نازنینم.
2- خوردن غذای سالم و مقوی و خوشمزه.
3- دریافت پیامکِ مهربانی از دوستم.
4- دریافت هدیه های جذاب.
5- تو جامِ دستاوردهام سورپرایز شدم، دیدم کاپِ دوره احساس لیاقت رو دریافت کردم که دورش سبز هست، سرچ کردم متوجه شدم یعنی فعالیت های مفید من در این دوره.
6- استراحت خوب و کافی و دلچسب داشتم.
7- هدایت شدیم تشک آنتی رفلاکسِ عالی واسه نی نی جونمون بخریم که دو کاربرده هست، همونی که میخواستم.
8- سپاس گزاری هام بیشتر و بیشتر میشه، مینویسم و میگم.
9- کمک به همسایه ی عزیزمون و حسِ شادی که به خودم داد.
10- مرتب بودن خونه مون که واقعا لذت میبرم.
11- تحسین کردن خودم و دیگران.
12- توجهم به زیبایی از دلِ یه نازیبایی، خودم سورپرایز شدم از افکارم تو اون لحظه.
13- کارهای خوبی که برای بهبود خودم و خونه انجام دادم.
14- تکون های نی نی جون تو دلم، و عشق و عاشقی باهاش.
15- لذت بردنم از قابهای هنریِ باورهای ناب که رو دیواره و مرورشون.
16- خوردنِ خوراکی های سالم و مفید برای بدنم.
17- احساسِ لیاقت بیشتر نسبت به سمانه جونم.
18- هدایتمون به پروسه ی خریدِ کمد و تختِ نی نی.
19- احوالپرسیِ مامانم با من و نی نی، که هر روز محبت میکنه، امروز هم داشتم.
20- تو دورِ مجدد دوره احساس لیاقت، رسیدم به فایل 1 تکمیلی و سرشار شدم از حس خوب برای آگاهی هایی که درک کردم.
21- کامنتهای عالی خوندم و نوشتم.
و …
مرسی که میتونم اینجا بنویسم و توجهم به زیبایی ها رو بیشتر کنم.
توجه کنم به زیبایی ها و سپاس گزاری، حس خوب خلق کنم برای خودم و اتفاقات خوب هم برام رقم بخوره طبقِ قانون.
خدایا شکرت که به فایلهای عالیِ استاد و اگاهی ها، کامنت های بچه ها، دسترسیم باز هست.
فایلی از جنس هنر و ثروت وقتی که اول این فایل رو دیدم یادم افتاد که میگفتن بابا هنر بچه بازیه و اینا همش جنگورک بازیه و …. ولی استاد تویه قدم اول از دوره دوازده قدم گفتن که فک کنم جلسه سوم بود که فرمودند که وقتی که میگن کار نیست پول نیست برو یه درسی بخون بشو یک پژشکی بشو یه معلمی میام میبینیم که بابا دارند برای چند تا دیوار خط خطی به غیر از پول غذا به غیر از وسایلی که میفروشند نفری هم برای دیدن این دیوار ها پانزده دلار پول پرداخت کنه دیوار هایی که الانشم بگی به یه نفرمیگه بابا برو مسخره بازی در نیار اینا که کار نیست کار یعنی یه ساختمان ساختن یه کشاورزی کردن کارمندبودن پژک بودن اینا یعنی کار ولی میبینیم که یک نفری مثل سید حسین عباس منش میاد و از عشقش پول در میاره و به راحتی مثل آب خوردن میره لذتش رو میبره و پول در میاره میره گردش مسافرت و پول در میاره و این آقا ابدا کننده این سبک از خلق ثروت هست شغلی که قبلش هیچ وقت تویه کشور وجود نداشته و استاد ابداع کنندش بود زمانی که استاد خواستن کارش رو شروع کنند هیچ تضمینی الا وعده های خداوند نبود هیچ عقل منطقی نمیگفت بابا مردم کار میکنند پول در میارند تو میخوای کار کنی و پول هم بدی و زمینش رو فروخت و شروع کرد و یک شغل خلق کرد که توش راه و رسم موفقیت رو درس میدن نه فقط انگیزه و نه فقط حرف های قشنگ وقتی که به بعد تر این فایل رسیدم این به ذهنم رسید که بابا نگاه کن هنر رو ذهن فقیر درک نمیکنه هنر فقط نقاشی نیست فقط موسیقی نیست فقط مجسمه سازی و کار های دستی نیست هنر یعنی لذت بردن از تک تک لحظات زندگیت هنر یعنی این که از علاقت ثروت بسازی هنر یعنی اون لذتی که از شغلت میبری مثل استاد که اومد نشون داد که هنر تسلیم بودن در برابر امر خدا یعنی چی هنر رسیدن به خدا یعنی چی و نشون داد که خدا یعنی چی وقتی که حرف از هنر میشه به ذهن انسان فقیرمیاد که بابا هنر بچه بازیه و ارزشی نداره ولی وقتی این ذهن ثروتمند میشه درک میکنه که بابا این خوده انسان ها هستن که برای کارشون ارزش خلق میکنند وگرنه من اوایل که عضو سایت شدم با کمال احترام این ذهنیت رو داشتم که عباس منش داره حرف هاش رو میفروشه و کسیه که فقط داره حرف های قشنگ میزنه ولی به قول استاد وقتی که یه خورده توجه کردم دیدم نه بابا این فرق داره این داره زندگی میکنه این حرف ها رو داره داره تجربه میکنه این حرف ها رو و پولی که میگیره برای بهاییه که من باید بدم تا به حرف ها گوش و البته عمل کنم و پاداش جهانیه که استاد باور کرده که حرف هاش ارزشمند وصد البته درست و کاربردی هستند و به قولی باد هوا نیستندو از منبع اصلی این جهان یعنی پروردگار هستی میاد به این میگن باور من خودم از اون دسته افرادی میدونم که بهتری حرف ها رو میزنم ولی پشیزی ارزش ندارند چرا که خودم بهشون عمل نمیکنم و ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است و این رو هم بگم که وقتی خواهرم مریم جان شایسته گفتند که خلاقیت حد و مرزی نداره یاد قانون تکامل افتادم که همیشه بهتر از این هم هست همیشه بالاتر هم هست و به قول خودم بالاتر از سیاهی هم رنگی هست اونم رنگ خداست و از زیبایی های فایل بگم که آسمان آبی که همه جا یک رنگه و با توجه به باور های من اتفاقات زیر این آسمون اتفاق می افته و این آسمان زیبا که داخل میامی فلوریدا هست واقعا آدم رو مجذوب خودش میکنه و تمیزی این همه شهر و این فضایی که توش پارک نقاشی هاست واقعا اعجاب بر انگیزه که چقدر این افراد قانون مندن افرادی که من تا دوسال پیش میگفتم که خدایا یک کلاش بهم بدن برم همه رو از دم تیغ بگذرونم افرادی که اینقدر با خودشون در صلح هستند افرادی که به هم عشق میورزند افرادی که مهاجرند و خدا را باور کردند تا ثروتمند ترین و قدرت مند ترین کشور دنیا را بسازنند افرادی که از قانون با اینکه خیلی جا ها گیر نمی افتند تبعیت میکنند افرادی که به خاطر باور های اشتباه ما اشتباه میدونستیم حظورشون رو و اون همه خلاقیت که تویه دیوار گذاشته بودن مثل مجسمه ها و نقاشی ها که واقعا ارزشش از مبلغ ورودی بسیار بیشتر بود راستی این هم یاد اومد اون ریشه ها رو وقتی که من این مجسمه ها رو دیدم استاد در مورد عدم احساس لیاقت صحبت کردند ولی من این به ذهنم رسید که اون هویج که ریشش اینقدر بزرگ بود ولی برگاش کوچیک اینا همون شروع کردن برای باور سازی هستند که نتایج کوچیکنند ولی وقتی که کار میکنیم مثل اون هویج وقتی رسیده میشیم به تساعد میرسیم و نتایج نه خطی بلکه لوگاریتمی تغییر میکنند این یک موضوع و موضوع بعدی همون پاشنه های آشیل برای مجسمه فرشته و شیطان هست که به همون پاشنه های آشیل مربوطند که شیطان از یک راه ولی به طورق مختلف وارد میشه پاشنه های آشیل همون باور های بنیادین هستند که بیشترین تاثیر رو تویه نتایج دارند مثل باور معنویت به خدا برای پول که هرچی که بیشتر به سمت پول میریم بیشتر از خدا دور میشیم و پول معنوی نیست واز این قبیل باور ها که جلوی پیشرفتمون رو میگرند و به قول استاد تا زمانی که داریم روی باور ها مون کار میکنیم نتیجه میبینم و زمانی که دیگه کار نکنیم نتایج بر میگردن همون طور که نتایج خوب به صورت طبیعی وارد زندگیمون میشند همانطور نتایج بد هم وقتی که دیگه ورودی ها رو کنترل نکیم وارد زندگیمون میشند این هم از این کامنت این باشه ردپایی برای خودم که دوست داشتم این رو با دوستان و هم خانواده ای هایم به اشتراک بگذارم
به نام الله هدایتگرم که مرا به آسانی و راحتی همیشه و همیشه هدایت و حفاظت میکند.
سلام به استاد و مریم عزیزم
سلام به دوستان عزیزم
صدای مرا از روی تخت خوابم میشنوید ، ساعت 5.30 صبح جمعه ، 22 دی ماه 1402 هست
خوش اومدیم به قسمت 233 سفر به دور آمریکا ، Wynwoodwall
تنها چیزی که میتواند مرا برق 3 فاز بگیرد و بگویم وااااای خدای من بزن بریم ، بیخیال همه چیز، سفررررررر هست ، قبل تر ها هیچ چیز نمیدانستم و میزدم به دل جاده ولی الان این نوع سفر توحیدی رو آگاهانه میرم تو دلش ، فارغ از هر ترس و واهمه ای
خدای خوبم کمکم کن تا بتوانم در همه ی قسمت های زندگیم إنقدر شجاع و جسور باشم ، منظورم آن قسمت هایی است که با بالا اومدن ترس هایم میروم در بند شیطان و turn off میشم از بندگی خدا ، مصداق همون تابلوی زیبایی که دیدیم…
البته باید بگویم که نسبت به چند ماه پیشم خیلی بهتر شدم ، در موقعیت هایی قرار گرفتم که من بودم و ترس هایم ، من بودم و تأثیر ورودی های نازیبای گذشته ، من بودم با یک عالمه ناهماهنگی که در احساس ، حرکت و بدنم در تمرینات وارم آپ پروژه ی نمایش به چشم میخورد که به صورت ناخودآگاه از من سر میزد
وای خدای من صحنه تئاتر ، صحنه روبرو شدن با ترسهاست و من چقدر دست و پنجه نرم کردم با ترس هایم و عدم خودباوری به تواناییهایم
دوست دارم آگاهانه بنویسم تا برای خودم مرور شود و بدانم که تلاش کردم و قدم برداشتم و رفتم به دل ترس هایم چون ذهن همیشه میگوید تو که کاری نکردی ، اینکه چیزی نبود و….
من زمانی عاشق نمایش و تئاتر و پلاتو و صحنه بودم و این اتفاق رو خودم در تابستان و پاییز امسال خلق کردم و صحرا روی ابرا بود و لذت و لذت میبرد از زندگی در مسیر رویاهایش که داخل پرانتز بگم ( به لطف آموزهای سایت توحیدی مان ، تمرکز بر نقاط مثبت آدما و زیبایی های اطرافم ) لذت مسیر رو صد چندان میکرد و انصافا نمره خوبی گرفتم ولی…
ولی جریان ، جریان مسیری بود که تو با هیجان به داخلش شیرجه زده بودی بدون هیچ سوال و پرسشی و عاقبت یک تصمیم هیجانی معلومه…
این پروژه برای من تمرین آگهی بازرگانی بود به طور کاملا عملی ، صحرا خودش رو آگاهانه پرزنت کرد و از علاقمندی هایش به مستند سازی گفت و بعد شد تصویر ساز پشت صحنه ، دستیار آکساسوار و عروسک سازی کنار ی تیم حرفه ای ، اماااااا
اما ی اتفاق یا بهتر هست بگویم انتخاب ناآگاهانه که در دلش کلی درس و رشد برای صحرا داشت « منشی صحنه بودن » بود ، من بدون آنکه لحظهای ، ثانیه ای فکر کنم و زمان برای خودم بخرم آنرا پذیرفتم ، نمیخواهم وارد جزییات بشوم ، میخوام از دو وجه ماجرا بگویم که هر دو سرش سود بود و سود بود و سووووود
این انتخاب باعث وضوح خواسته من شد ، باعث شناخت من از خودم داشت ، کلی کنترل ذهن داشت ، کلی خاموشی ذهن داشت در مواقعی که میبایست کار نهایی رو بازبینی میکردن…
همه افراد کارهای چندمین شون بود و من اولین تجربه ام بود و به معنای واقعی کنترل ذهن در مقایسه کردن های خودم داشتم….
خلاصه آنکه این چند ماه با ترس ها و پاشنه های آشیل و نجوا ها حساااااابی کنار هم بودیم و با وجهی از خودم روبرو شدم که تا به حال ندیده بود ولی لازم بود که رو به رو شوم نسبت به قبل خودم خیلی بهتر شدم ولی هنوز خیلی خیلی جای کار دارم و بهتر و عمیقتر باور کردم که همه چیز احساس لیاقت و ارزشمند دانستن سرمایه ها و باور به خود و توانایی ست » ،باید عمیق تر باور کنم که من دختر خلاق و توانمندی هستم…
یکی از درسهای خیلی خوبش این بود که چند هفته ی پیش یکی از کارگردان های دیگر خودشچن بهم پیشنهاد کار دادن ولی صحرا دیگر شیر نزد ، واکنش صحرا دیگر هیجانی نبود ، توام با مکث ، تفکر و انتخاب نکردن از سر آگاهی بود.
به قول مریم عزیزم در بازی پینگ پنگ که میگفت :( من به ازای هر تغییر کوچک انصافا با خودم خوب رفتار کردم و مهربان بودم و خودمو تشویق میکردم و توقع بیجا نداشتم ) ، منم سعی کردم این بهبود گرایی بشود عادت همیشگی ام
مریم عزیزم شما بنده خدا هستی که نه فقط زیبایی های سفر به دور آمریکا بلکه با آرامش و صلح درونت زیبایی در همه ابعاد زندگی رو برایم به تصویر میکشی…
خداراسپاسگزارم بخاطر امروزم ،که به من فرصت زندگی داد
خداراسپاسگزارم که امروز به من فرصت نوشتن داد
این فایل سراسر آگاهی بود که چقدر جهان زیباست وزندگی کردن آسان است
اول فایل آن سه چرخه ای که به شکل قارچ بود با آن پیرمردی که چهره بشاشی داشت اینقدر این شادی واشتیاقش درونی بود که کامل میشد حس کرد و چقدر نشان میدهد این آدم با خودش در صلح هست از کوچکترین چیزها لذت میبره همان قانونی که استاد در اکثر فایلها به آن اشاره میکنند وظیفه ما فقط فقط رها بودن ولذت بردن است آگاهیهای جلسه 9 دوره کشف قوانین که ما میخواهیم به خواسته هامون برسیم تا احساس خوبی داشته باشیم پس ما الان هم میتونیم با چیزهایی که داریم به احساس خوب برسیم
رنگهای شاد وتنوع آنها در نقاشی های روی دیوار که حتی در دل یک تصویر، تصویری دیگر رانقاشی کردند چقدر برام تحسین برانگیز وستودنی بود این ذهنهای خلاق واین انسانهایی که اینقدر از درون خود آگاهند که درون خود را ،افکار وعقایدشان را به تصویر کشیده اند
وآن دومجسمه داخل باکس که استاد جان اشاره کردند که ینفر چترش رو گرفته بود بالای سر طرفمقابل از دیدگاه عموم این کار یعنی گذشت یعنی فداکاری ،یعنی عشق ودوست داشتن واز دیدگاه ما در صورتی معنی عشق ودوست داشتن میده که بدون توقع وبدون احساس نیاز باشد وبرداشت دوم بر میگرده به آگاهیهای دوره احساس لیاقت که این شخص طرف مقابل را بر خودش ترجیح داده و این نشانه ای ازعدم احساس ارزشمندی است
ویا آن تابلویی که فرشته وشیطان بود که استاد جان ومریم عزیزم خوب اشاره کردند که شیطان به آسانی انسان را از طریق پاشنه آشیلی که داره به سمت خود میکشد همچنین اگر فردی موفق به کنترل ذهن خود در شرایط ناجالب نشود شیطان بصورت نجواها. وارد میدان میشود وآن فرد را به ورطه نابودی میکشد
کلا این نمایشگاه جدا از اینکه فضای شاد لذت بخشی داشت خیلی آگاهیهای ارزشمندی را در قالب تصاویر در خود بیان میکرد ونکته جالب تر اینکه چقدر این انسانها آموخته اند که زندگی را آسان بگیرند حتی این آرامش را میشد در نقاشی های سه بعدی روی دیوار حس کرد آن گل کوچولوی خندان در پایین آن نقاشی نشان از عشق وذوق آن طراح بود
چقدر خلاقانه و باایده های جالب پول میسازند وبنظرم پول ساختن برای این مردم راحت ترین کار هست که تونستند با خلاقیت یه قسمت از این شهر زیبا را تبدیل به منطقه توریستی کنند وبا کمترین هزینه از ضایعات پلاستیکی عروسکهایی ساختند که هزاران حرف درون خود دارند
وقتی کل فایل را چند بار نگاه کردم دیدم خدای من چقدر این مردم شادند چقدر شاد بودن را دوست دارند همه افراد فارغ از تیپ وقیافه ،مذهب ، رنگ پوست ،عقاید وفرهنگ ونوع پوشش ،در کنار هم جمع شدند تا فقط لذت ببرند وشاد باشند براستی که این افراد به خوبی رمز خوشبختی وموفقیت را آموخته اند
اگر بخواهیم در مورد هر تیکه از این فایل صحبت کنیم باید مانند نقاشی هایی که در دل خود نیز ده ها تصویر داشتند چنان جزئی ودقیق بررسی کرد تااز آگاهیهای آن استفاده کنیم
بعضی از تابلوها هم بود که در خودش باور منفی داشت که اصلا قابل ذکر نیست اینجا میفهمم که در دل تمام زیبایی ها نازیبایی هایی هم هست که من باید از آن نازیبایی ها اعراض کنم
استاد عزیزم ومریم مهربانمصمیمانه از شما سپاسگزارم
در پناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍیی که لطف و مهر و محبتش به عموم مردم است و مهربانتر است با مومنان و کسانی که مهر بندگی را بر سینه دارند در هر حال در صلاه هستند و در راه مستقیم.
سلااااااام به استاد جانم
سلااااااام به استاد شایسته عزیزم
سلاااااام به خانواده عزیز و ارزشمند و توحیدی ام
سلام به ایمان آورندگان، سلام به عزیزانی که در راه مستقیم هستند و استوار و ثابت قدمند.
با گرفتن وضو و گوش دادن به گوهر و الماس قرآن یعنی آیه آیت الکرسی و یاری گرفتن از خداوند شروع به صلاه میکنم.
اول از بنر این فایل شروع کنم که در کنار هم خیلی عکس زیبای را به تصویر کشیدید دو بنده توحیدی خدا که جهان را به جای بهتری برای خود و بندگان دیگر تبدیل کردند.
استاد شایسته خیلی کلاهتون بهتون میاد
این مجسمه سبز رنگ هم حکایت حال آدمها را داره در بدو تولد که از قدرت و کرامت نفس صد درصدی برخوردار بودیم و در بهترین حالت فرکانسی بودیم اما کم کم این قدرت و کرامت با بزرگ شدن یادمون رفت و از یه جایی به بعد با تسلیم شدن داریم بر میگردیم به تنظیمات اولیه خلقتمون و حالی را تجربه میکنیم که شاید تا به حال حسش نکرده بودیم.
حس و حال بندگی و خدایی و ذلال بودن.
چقدر این آقا روی این موتور چهار چرخ داشت از ته دل میخندید و چقدر شبیه مسعود رایگان بازیگر هموطن مون بود
وای خدای من چقدر رنگ و طرح ها و خلاقیتها در این شهر حال دل آدما خوب میکنه
واقعا چقدر نعمت شهر زیبا خوب بوده ،من خودم وقتی به مکانهایی میرن که تمیزه و فضای شهری از خیابونا گرفته تا نمای ساختمونها و رنگ و طرحی که با خلاقیت همراه بوده ودر سرتاسر شهر میشه اون را به وضوح دید خود به خود حال دل آدما خوب میکنه ،مخصوصا که این طرح ها جوری باشه که آدم را به تفکر وادار کنه در موضوعات مختلف اجتماعی و فرهنگی
وقتی این دخیلها و قفلها را میبینم، با خودم میگم فرق نمیکنه تو ایران باشی و آمریکا و هر مکان دیگه ای
در هر کشوری انسانها با باورهای مختلف زندگی میکنند و چیزی که تو را متمایز میکنه از بقیه اینه که در مدار و فرکانس درستی باشی و به باورهای توحیدی دسترسی داشته باشی.
در دقیقه 1:17خیلی این تصویر برام جالب بود که در مرکز تصویر یه عکس و تصویر اژدها بود و در کنارش تصاویر مختلفی را میشد دید
از چهره آروم، از چهره خبیص و انواع شخصیتهایی که دور این اژدها جمع بودن و نشون از جهانی هست که ما داریم در اون زندگی میکنیم و هر کسی با فرکانسهای که داره در مداری داره به زندگیش ادامه میده و جالب بود که در روی این اژدها یه چهره آرام که به رنگ زرد بود داشت جلوه گری میکرد و نشون میداد که ما بالاتر از وسوسه های شیطان اگر کانون توجهمون را به دست بگیریم که نماد بندگان صالح بود که شیطان بهشون دسترسی نداره.
در بدو ورودمون به نمایشگاه این مجسمه خیلی جالب بود که به اون بچه جهان را تقدیم کرده بود و میتونه مفهوم این باشه که جهان در سیتره و تسخیر آدمی هست اگر مسئولیت پذیر باشه و باورهای توحیدی داشته باشه و در صراط مستقیم حرکت کنه.
استاد جان تو این تصویر هم چقدر خوب اشاره به دوره احساس لیاقت بدون مذاکره کردید که شاید ماها از ریشه و اصل و جوهره خودمون غافل شده بودیم و اون را شما با آموزشهاتون به ما هدیه دادین.
این دوره بزرگترین و با ارزشترین دوره ای بوده که من را به خودم نزدیکتر کرد و با خودم آشتی داد.
باز هم وظیفه خودم میدونم ازتون تقدیر و تشکر کنم و بگم که با تمام وجودم قدردانتون هستم.
و جالب بود که تمام این مجسمه ها داشت قوانین را بهمون گوشزد میکرد و خیلی جالب بود برام.
استاد جان چقدر این فرهنگ سازی در این کشور جالبه
من خودم برام پیش اومده که قبلنا شاید در جایی بودم که اشغال را ناخودآگاه به زمین انداختم ولی با دیدن یه تصویر که نشون میده باید به زیبایی شهر اهمیت بدیم ،برگشتم و اون اشغال را برداشتم و به سطل زباله انداختم.
وای چقدر این تصویر خانواده سیاه پوست پرانرژی بود من چند دقیقه ای فقط داشتم نگاه میکردمو غرق شوق و ذوق و حال خوبشون بودم.
چقدر میتونه حتی تصاویر و نقاشیها با خلاقیت و هنر انسان را به حال خوب برسونه.
به قول استاد شایسته
خلاقیت انتهایی نداره
استاد جان این کبابهای خوشمزه هم نوش جونتون
سپاس که مارا به این منطقه باحال بردید و کلی با دیدن این رنگهای متنوع و خوب حال دلمون را خوب کردید که هر کدوم ،همراه با خلاقیت ،پیامهایی را هم برامون داشت
به نام خدای بخشنده مهربان
به نام خدای که بدون منت و چشم داشت به بنده هاش عشقو روزیو برکت به فراوانی میبارد
سلام به استاد رویایی و مریم جان جانان و دوستان هم فرکانسی که عاشقتونم
و از خدای بینهایتم بابت این لحطه روبایی سپاسگزارم
یه ترمز اینجا جلوی شما میخام برای همیشه یادم باشه و برشدارم به امید خدا
ترمز اینکه فقط ماشین فروختن ارزشمنده فقط دکترها ارزشمندن اینکه فقط وکلا ارزشمندن
و درامد بالا و خوب داره
خانه داری و نقاشی و غواصی و خیلی کارها بی ارزشند
من میدونم فقط خدا ارزشمند و ما هر کدوم جزی از خداییم و ارزشمندیم و استعدادی داریم که با انجام ان انقد لدت میبریم زندگیمون اروم اروم رشد میکنه من راستشو بخاین مدتی رو طراحی نقاشی میکنم و کلی لذت میبرم قلبم میگه این نشونس و دوس دارم ادامه بدم و این باورهامو رشد و قویشون کنی و میوه هایی بدن مثل درخت استاد عباس منش خب اینم نظر ساده و شیکو مجلسی من میدونم ربم همواره کنارمه راهو برام روشن میکنه و بسیار امرزنده مهربان و اسان میگیره به بندهاش و بدون کمی زجر
نشونه …من مدتیه هر جا میرم نقاشی میبینم تا اینکه اومدم گفتم اخرین فایلو میبینم شهره بازی بود نشد ببینم تا رسید به این نقاشی ها
حالا من از خدا نشونه میخاستم برای حرکت کاره مورده علاقم
و دارم اموزش میبینم انلاین و دلم کلی قرص شد
تمرین
باورهام
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام به همه دوستان ثروتمندم
مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کَثِیرَهً وَاللّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (245)
کیست که به خداوند وام دهد، وامى نیکو تا خداوند آن را براى او چندین برابر بیافزاید و خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مى سازد، و به سوى او بازگردانده مى شوید.
بچهها توی سفر باشی و سفر استاد را دنبال می کنی خدایش لذت داره ، شادی و نشاط چند برابر میشه ، قوانین توی ذهنت مرور میشه و غالب گفتگوی ذهنی ما میشه.
دیروز صبح بعداز صرف صبحانه در هتل استانبول، به خودم گفتم اگه راست می گی به آموزههای استاد اعتماد داری پس یک اقدام عملی بکن .
چون دراین شهر من تنها هستم و لیدری ندارم منو برگردونه، به خودم گفتم چشم ، از خدا هدایت خواستم و دورترین مقصد برای تفریح انتخاب کردم یعنی کاخ توپکاپی، و مسجد سلطان احمد ، تنگه بسفر ، از هتل پیاده رفتم میدان تقسیم ، و بلیط مترو گرفتم ، و رفتم داخل مترو ، برای اولین بار ، با احساس خوب و اطمینان که به جاهای خوب هدایت می شوم داخل مترو از این و آن سوال می کردم که کجا پیدا شم تا برم کاخ توپکاپی، باور کنید یک خانم آمد کنار من نشست گفت من اهل تبریزم ، اصلا نگران نباش بهت نشان میدم ، به خودم گفتم چون قدم اول را برداشتم و وارد ناشناخته شدم دست خدا به من رسید، بعد خانم تبریزی راهنمایی کرد خیابان گل هانی پیاده شدم و کمی جلوتر به جاهای دیدنی هدایت شدم و کلی خاطره و عکس ساختم .
موقع برگشت به هتل مانده بودم از کجا سوارشدن دقیقا میدان صوفیه بودم دیدم یک خانم پلیس خیلی زیبا واستاده گفتم بهبه این هم نشانه هست برم باهاش با ترکی مشهدی خودم آدرس بپرسم و با راهنمایی او به یک خیابانی هدایت شدم الله اکبر چقدر زیبا و عالی بعد سوار شدم و آمد تنگه بسفر دریای سیاه و بعداز تفریح هدایت شدم به یک رستوران ایرانی و نهار آن جا بودم.
خدایش وقتی به آموزههای استاد عمل می کنی چقدر در رشد و تغییر شخصیت انسان سریع تاثیر می گذارد.
خدایا شکرت
علیرضا یکتای مقدم
استانبول
سلام به دو زوج زیبا،اساتید بزرگوارم
شروع فیلم با لذت و خنده و دست تکان دادن مرد سفید موی شروع شد
به یادم آمد وقتی که به دنیا اومدیم هم کسی از اون طرف با موهای سفید وچهره نورانی دستی برایم تکان داد و گفت برو فقط لذت ببر و ببین و تجربه کن وتوکل کن .تو فقط به یک چیز نیاز داری او خداست و خدا همه چیز است،او آفریینده 7آسمان و زمین است،او کسی است که همه چیز را در مدار خودش شناور کرده و مادامی که شناور در مدار درست باشیم نه غمی و نه ترسی و نه استرسی ونه خشمی و نه ….ما رو میگیره
با یاد او دلمون آروم میگیره،با توکل به او قدرت میگیریم،با ذکر و شکرگزاری و دیدن آنچه دوست داریم و تحسین کردن و صلاه در لحظه ،کم کم به مدار شناور اصل خودمون نزدیک میشیم
هر چقدر مدارمون نزدیک تر بشه به اصل ،همه چیزهایی که میخواهیم اونجا هست و در اختیارمان قرار میدن بدون اینکه زحمت فیزیکی بکشیم
امروز به همسرم میگفتم تازه یک جلسه از دوره لیاقت رو چند باری گوش دادم و برداشت من از کل دوره ها و صحبت ها اینه که استاد داره پوست ما رو میگیره تا به اصل نزدیک کنه ،مثل پوست موز رو میگیریم ،پوست ذرت رو میگیریم و….میگیریم تا به اصل نزدیک بشیم وهرچه به اصل نزدیک بشیم باز هم احساس من و خدا یکی بودن هست که چشمک میزنه!
خدا من،خدا تو،خدا تک تک ذرات عالم،اصلا خدا همه چیزه اماااااااااا اشتباه نشه دقیقا زمان انطباق این دو زمان آزادی ماست و متوجه میشویم که ما هیچ و همه چیز اوست.
اوست که ما رو خلیفه کرد و روح پاکش رو دمید و به خودش احسنت گفت و فرشته ها رو گفت سجده کنید برای کی؟برای آدم برای من برای تو،دوست من قدر خودمون رو بدونیم و بدونیم جهان تحت سلطه ماست با آنچه میتونیم باور کنیم ،باور کنید تا ایجاد شود.
کسی که ایجاد میکند سیستم رب العالمین هست به ما ربطی ندارد ولی درخواست و باور از طریق ماست .
استاد عزیزم چون طولانی شد فقط قدردانی میکنم و دوست دارم بگم که شیطان قدرتی ندارد اگر ما قدرتی بهش ندیم و سپاسگزار تک تک جملاتتون،کردارتون،نوشتارتون،آموزشهاتون هستم…..
سپاس
به نام هدایت الله
با سلام خدمت دوست همفرکانسی و توحیدی ارزشمند آقای ابراهیم عزیز
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی و چقدر لذت بردم و انرژی خیلی خوبی را گرفتم
مخصوصاً وقتی که اول فایل نوشتی
(فیلم با لذت و خنده و دست تکان دادن مرد سفید موی شروع شد)
من همون لحظه کامنتت رو ادامه ندادم و رفتم فایل را دوباره پلی کردم و دیدم چقدر به نکته ریز و خوبی رو اشاره کردی که من آن را ندیدم بهت تبریک میگم که انقدر موشکافانه و با دقت وبا جزئیات فایل را میبینی و برای ما با توضیحات خوبت انچه که درک کردهای مینویسی
بهترینها را برات آرزو میکنم دوست خوبم هرجا که در این کره خاکی که هستی امیدوارم با تمام وجود به آنچه که میخواهی برسی و آرزوهات را با تیک زدن به آن با کمک الله مهربان به نتایج خوبی برسی
در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سپاسگزارم ازت محمد رضای عزیز
انگار من و شما و همه دوستان صابر همدل داریم به یگانگی میرسیم و همه به کمک همدیگه پازل هامون رو تکمیل تر و به فضل رب العالمین نقش و رنگ خدایی میگیریم و به یاد میاریم که کی بودیم،از کجا اومدیم،اومدنمون بهر چه بود و…..
محمد رضای عزیز، مرد بزرگوار و بسیار محترم ،از عمق وجودم برات آرزوی ثروت ،سعادت و به قول استاد نعمت میکنم.وقتی وارد جاده نعمت بشیم و جز خدا رو نبینیم،نشنویم،نگوییم،جعبه گنجها از همه طرف برای ما گشوده میشود.
سپاسگزارم که برام از وجودت رنگ آبی گذاشتی
سلام میامی
سلاااام شهر من
سلااااااام شهر میامی و کشور خدا امریکا جایی که که بهش تعلق دارم
سلااااااامممممم
میدونم تو هم مثل من مشتاقی برای اومدنم به اونجا
میدونم مشتاق منو عشقم هستی تا بیایم پیشت
میدونم تو از طریق این سایت داری خودتو به من نشون میدی چون عاشق اینی که منو عشقم حسین بیایم اونجا و ببینیمت و ازت لذت ببریم
میدونم من قانونو میدونم
من میدونم هیچ چیز اتفاقی نیست
دقیقا همون هفته ای که من عشقمو دیدم و با هم وارد رابطه شدیم استاد هم تصمیم گرفت بره سفر
کجا
جاییکه منو عشقم از صبح تا شب دربارش حرف میزدیم و میزنیم هنوزم
من میدونم هیچ کدوم ازینا اتفاقی نیست
میدونم این سفر ماه عسل منو عشقمه برای شروع رابطمون
جهان اینجوری داره بهم تبریک میگه
اینجوری داره مژده به منو عشقم میده
اینجوری داره از رابطمون حمایت و هدایت میکنه
داره بهمون میگه من هواتونو دارم من رویاهاتونو میدونم من عاشق گسترش جهان از طریق شما هستم
من خودم رابطتونو هدایت کردم ، من ماه عسلش هم چیدم
میامی
جاییکه از بچگی عاشقش بودم
جاییکه مردمانش به زبان اسپانیایی که عاشقشم و دارم با عشق یادش میگیرم و هر روز کار میکنم حرف میزنن
خوب میتونستم تجسم کنم که منو عشقم اومدیم اونجا و من تصمیم میگیرم جلوی اون دیوارا با یه اهنگ اسپانیایی رگتون برقصم و عشقم ازم فیلم میگیره و منم که یک دنسر حرفه توی امریکام دیگه میترکونم و کلی میرقصم و پستش میکنم
کلی با عشقم اونجا عکس میگیریم با هم
خداحونم شکرت شکرت شکرت بابت این شهر
این شهری که زیبایی هاش انتها نداره
این شهری که منو عشقم بهش تعلق داریم و عاشقانه میتونیم ساعتها درباره اش حرف بزنیم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
من میدونم همه چیز برنامه ریزیه هوشمندانه ی خداست
همه چیز نشونه اس برای من
خداجونم شکرت
میامی صبور باش به زودی منو عشقم میایم میبینمت میدونم به اندازه ی ما و حتی بیشتر از ما ذوقشو داری چون ما یکی هستیم ما قلبامون یکیه بات ما روحمون اونجاست
عاااشقتمممممم میبینیمت :))))
بنام آنکه دست میشود در زمان دستگیری
بنام خدایی که هدایتگر همیشه من است….
الان تو این ساعت انجامم بخاطره هدایت الله……بین شب بیدار بشم و مثه همیشه بیام یه سر به خونم بزنم و این فایل فوق العاده رو ببینم ام کار خداست ،،،،،،اینا همه کاره توعه جان دل ،،،،،بی اذن تو مگه برگ از درخت میوفته،،،،،،تو منو همیشع در زمان و مکان درست با آدمای درست هماهنگ میکنی:)
سلاااااااام وصد سلااااااام ،،،،صبح بخیر به همه دوستان و احتمالا شب بخیر به استاد و مریم جان…….
دو عدد عشق با دو عدد استایل فوق العاده و دو صورت ماهو پوستای صاف،،،،برکته دوره های استاد اینه دیگه ،،،،برکته اعتماد به آموزه ها اینه برکته پا گذاشتن تو عرصه اینه،،،،،هیچ وقت فراموش نمیکنم سال پیشو که توی شرایط نابسامان اومدم و آموزه هارو شروع کردم و به خداوند و دستش اعتماد کردم و جواب اعتماد من چیزی جز رخ دادن نتایج نبود ،،،،،خدایاشکرتتتتتتتتتت…..
و اماااا بخش خیلیییی مورد علاقه من،،،،نقاشی و هنر که تمام منه و رویای من داشتن یک گالری بزرگ نقاشی از بچگی این آرزو من بوده و هیچ وقت نتونستم رهاش کنم و خاکش کنم ،،،،،تا اینکه تو دوره راهنمای عملی استاد یادم داد ،،،تنها موفقیت تو عرصه کاری علاقه اس،،،،ادامه دادن و ناامید نشدنه ،،،،،باور درست داشتنه ،،،الگو گرفتنه،،،،،،
این سبک باحال که اسمشم هست،
گرافیتی که نام دیگر آن دیوارنگاری می باشد هنر دیرینه ای است که در قالب نوشتن، طراحی و نقاشی برروی دیوارهای عمومی و سطوح دیگر مانند بیلبوردها ،ایستگاه های مترو و … به نمایش گذاشته می شود. اصطلاح Graffiti ریشه ای ایتالیایی دارد و از کلمه گرافیو به معنای خط خطی یا خراش گرفته شده است……
بنظرم این یه ایده فوق العادس،،،نقاشی اونم روی دیوار ،،،،،هم شهر زیبا میشه هم اینکه میتونی با همون دیوار نگاری ها نمایشگاه بزنی و پول بسازی ،،،،مثه نمونه بارزش تو این ودیو ،،،،،،باید بگم فووووووووووووق العاده بود،فوق العاده….
نقاشی های پر از معنی و مفهوم ،،،،با بهترین رنگامیزی ها و بهترین رنگا،،،،
اونقدر واقعی که انگار خودتم توی اون نقاشی هستی،،،،،چقدر ایده هست برای پول ساختن ،،،،،و بی شک این ایده ها به کسانی گفته میشه که ظرف وجودی بزرگی دارن و تو مدار ثروتن ……خدایاشکرتتتتت
چقدررررر اینجا تمیزه ،،،قشنگ میتونم حس کنم هوا چقدر بهشتی
این مردم فوق العاده ان
این مردم بی نهایت شریفن
این مردم بی اندازه آزادن
و
در نهایت این کشور ،،،،یه کشوره بی نهایت مقدسه……
چقدر لذت میبرم آدما و کشور هایی که برای هنر ارزش قائل هستن .
یه چیزی که تو این کشور زیاد میبینم اینکه اکثر خانم ها واقعاااا خوش استایلن ،،،،،و مهم تر از همه ورزش یک روتین جدا نشدنی برای زندگیشون هست ،،،،این استایل های زیبا نشون میده برای خودشون و هیکلشون چقدر ارزش قائلن …
نمایشگاه داخل اون ادم هااا منو یاد تصویر نویسی ها برای شاگردام انداخت،،،،بهشون تصویر میدم تا از دیدگاه خودشون درباره اون تصویر بنویسن یکی از تصویرام دقیقا این هویج و ریشش بود ،،،،،
و همه بچه ها میگفتن خانم این یعنی قضاوت بی جا کردن ،،،،،،و اینکه از روی ظاهر قضاوت نکنیم……
برای من این تصویرا امااا با استفاده از آموزه های استاد کلی حرف داره:
تصویر اول ریشه و هویج:
-به قول استاد احساس لیاقت ،،،،احساس لیاقت پایه و اساس رسیدن به همه چیزه ،،،،ادمی که احساس لیاقت نداشته باشه ،،،هیچ نداره ،،،
روابطش داغون
نداشتن ثروت
حتی نداشتن سلامتی و …….
خدایاشکرتتتتتت،،،،،خدای منو در مدار دوره احساس لیاقت قرارم بده.
و اما اون ماکت خوشگلی که تو شیشه بود،،،گرفتن چتر روی سره یکی دیگه و خودت خیس بشی برای اینکه به کسی کمک کنی،،،،شاید اگه بخوام از نگاه بقیه ادما بگم این کاره خوبیه که به طرف کمک کنی،،،،اما از نگاه اموزه های استاد و قوانین:
1-تو باید اول برای خودت ارزش قائل بشی،،،،،نباید از خودت بکنی و به کسی اضافه کنی مگه اینکه اونقدر از درون پر باشی اونقدر ذهن و روحت هماهنگ باشه که بتونی بی دریغ و بی توقع ببخشی،،،،،من از شما یاد گرفتم شخص اول زندگیم خودم باشم،،از شما یادگرفتم فقط خودمو اول ببینم و برای خودم ارزش قائل باشم تا دنیا برام ارزش قائل بشه(دوره عشق و مودت ،،،دوره عزت نفس)
2-تو هیچ وقت قدرت اینو نداری به کسی که توی مدار نیست کمک کنی،،،،وقتی داری بهش کمک کنی درواقع داری اجازه پیاده کردن ایده ها و خلاقیت هارو ازش میگیری ،،،،شاید اگه اون طرف مقابل چتر نداشت و زیر بارون خیس میشد بهتر بود ،چون که می تونست بره برای خودش کلی ایده پولساز داشته باشه ،،شاید اون خیس شدن براش یع تضاد بود و پلی بود تا به خواسته هاش برسه،،،اما وقتی به کسی کمک بیجا میکنی ،،،،به امید اینکه میخوای بجای خدا خدایی کنی،،،،،
و اماااا کمک عالی
کمک فوق العادس
اما زمانی که از دون پر بشی ،،،،از ثروت گذر کنی اون موقه اس که بی منت می بخشی ،،،،،اون موقس که باعث گسترش جهان میشی و ثروت میشه معنوی ترین کار دنیااااا……
:))
و در نهایت رسیدیم به یه موزیک شاد و ادمایی که در مدار شادی هستن ،،،،میگن میخندن ،بازی میکنن و غالب مردم وقتی اینه فرکانسشون ،،،،اینکه حالشون ،،،،
کشور میشه امریکا
میشه بهترین و پیشرفته ترین کشور جهان
خدایاشکرت که منوووو در مدار این زیبایی ها و این همه درس قرار دادی
اخرشم بگم ،،،،،مریم جون مهربون ،،،،حال میکنم با اون صدای خندت که پر از انرژی و ناخودآگاه خنده روی لبام میاره…..:)
خدایاشکرت برای این همه ثروت و فراوانی و این همه ایده ثروت ساز
خدایاشکرت برای استاد و مریم جون که دست توان برای بردن ما به مدار بالاتر
خدایاشکرت برای الگوی از رابطه عاشقانه و این دو عدد عاشق همیشه همراه
نمیتونم شکر نکنم
مگه میشه تو باشی و من شاکرت نباشم
میدونم هرچقدر بگم شکر کمه …..
هدایتگر همیشه مهربان ،،،،شکر که هستی.
سفر به سلامت
سلام مهسا خانوم
چه اسم زیبایی دارین و مطمئنا چهرتونم مثل اسمتون زیباست
کامنت زیباتونو خوندم و چقدر لذت بردم از خوندنش و یادآور شدن نکات عالی که از دورهای استاد برداشت کردین و برای ما نوشتین که به آگاهی ما هم اضافه بشه
چقدر درک این موضوع که شخص اول زندگی هر کس خود اون فرده مهمه و در عین حال شیرینه که پی ببریم به این موضوع ما به صورت مجزا آفریده شدیم و هر کدوم از ما قدرت خدا بودن و خالق بودن داریم و صفات خداوند در درون همه ما به یک اندازه وجود داره و فقط ظرف وجودی ماست که میزان لایق بودنومونو تعیین میکنه
پس درک این موضوع که حتی بخشش ما باید برای کمک به خود ما باشه نه به عنوان کمک به دیگری میونه ظرف دریافتی ما رو از نعمتها بیشتر کنه
سپاسگزارم ازت که این نکات عالی یادآور شدی برای ما
ضمنا شما یکی از شخصیتهای مورد علاقه من هستین و هر وقت کامنت شما رو میبینم با جون دل شروع میکنم به خوندنش و ازتون بی نهایت سپاسگزارم برای زحمتی که میکشین و با این دقت کامنت مینویسید
سلام محمد عزیز
دوست خوبم ممنون که کامنت منو خوندی
شکر برای بودن خدایی که ادمایی چون شما تو مسیرم قرار میده ،،،،شکر که خدایی دارم با دستاش بهم نشون میده مسیرم درست بوده….
کلام من اینجا کلام خودم نیست
یاد حرف استاد که میگن تو دوره ها حرف ،حرف من نیست ،کلام خداونده که بر زبانم جاری میشه،،،الان خوب میتونم درکش کنم.
از خدا براتون عشق و نور میخوام .
در پناه خدا باشید.
بانام و یار مهربانوخالق جهان هستی وبا سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز که معموریت دارند از طرف خداوند تا زیباییها وعلم وآسانی رابه ذهن و قلب انسان ها بریزند البته اگردرمدارش باشیم انشاالله که هستیم خدایا شکرت باز هم چشمم به دیدن یاران خداوند متعال روشن شد سلام دوست هم مدار گرامی سلام هم کلاسی عزیز خانم مهسای سالاروند خوش بخت امیدوارم نوشتهام لایق دیدنت باشه بهخاطر کم بودن سوادم اعتماد به نفسم هم پایینه از خداوند گرامی می خواهم اعتماد به نفسم واحساس لیاقتم
روز به روز برسه. به اون جایی که باید باشه آمین از همون کودکی من دلم مونده بودتو مدرسه چشمم دنبال درس خواندن مونده بود وخداوند گرامی بااین آسانی مرا داره پرورش میده توی خونه ی خودم نشستم و دارم درسم را میخونم واین دور از سفرآمریکامن خدایا هزاران بار شکرت میکنم وشکروشکر وشکرگزارم حالا داریم توی این فایل میبینیم از وسایل های دور ریختنی تابلو درست کردن از نقاشی در مورد همه ایده ها ودرموردهمه زندگی وبندگی نوشتن و جالب این جاست که درسهای فوقالعاده ی عالی رو
توی این کشور خیلی آسون در گرو دیدعلاقمندان گذاشته اند وکسانی که درمدارش هستن با کمترین هزینه میرندو میبینند خدایا شکرت خدا جونم سپاس گزارم ومن هم دیدم ای معبود گرامی سپاس خدایا شکرت که ماهم دراین سایت مثل مردم کشور آمریکا داریم از بهترین علم جهان هستی استفاده میکنیم و استفاده میبریم خدایا شکرت خدایا کمکم کن تا وقتی که نفس دارم اینجا باشم آمین وخانم مهسای عزیز اشاره کردید به شاگردهاتون که چه طوریبهشون الگو میدید تاتمرین کنندماشاالله که به نقطه ای رسیدید که نتیجهاش روهم دارین میبینین خدارو شکرالهی همه ی هم کلاسی هام خودم به آرزوهامون خیلی عالیییی برسیمموفق باشید خانم مهسای عزیز و استادان گرامی سلامت وتاج سر جهان باشید تاآخر خداحافظ
سلااااااام به اشرف عزیزممممم
از خیلی قبل برام کامنت مینویسی و چه زیبا مینویسی عزیزم …..
نسبت به قبلا خیلی پیشرفت کردی متن نوشتاریت عالی شده گلم ،،،،،،افرین به جسارتت که نقاب نمیزنی و خودتو با همینی که هستی قبول داری……
عالی نوشتی دوست خوبم.
به نام خداوند عزیزِ دلم
سلام به همه ی عزیزان.
امروز و الان، تاریخِ عضویتم در سایت شده سال تولدم، 1366
میدونم با چند تا از اعضای نازنین سایت سال تولد مشترک داریم.
برام زیبا و جذابه این عدد که با تاریخِ عضویتم الان، یکسان شدن.
خب چون توجهم رفته به زیبایی ها، اینم برای من زیبایی محسوب میشه.
– 7 تا کبوتری که روبه روی پنجره آشپزخونه، روی شاخه درخت دیدم صبح، برام زیباییه.
– کبوترها و گنجشکی که لبه ی پنجره آشپزخونه نشسته بودن و دیدمشون، برام زیبایی هستن.
– اینکه تو یه مثالِ نازیبا، دنبال زیبایی گشتم و گفتم، برام زیباییه.
مگه هدف سریالهای زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا و فایلهای استاد جان، همین نیست؟
توجهِ بیشتر به زیبایی ها و نکات مثبت، و گفتنشون، تکرار کردنشون، یادآوری برای خود و دیگران…
خدایا مرسی که اینطوری شدم.
که توجهم به زیبایی ها بیشتر و بیشتر میشه تو هر لحظه یا مکان و شرایط و زمانی.
خدایا مرسی برای این بهبودم…
یادم میاد زمانی رو که استاد گفتن توجه کنین به زیبایی ها و نکات مثبت تو زندگی تون، هر روز، بنویسین، ازش صحبت کنین و …
و سمانه ای که حدود یکسال پیش تمرکزی تر از قبل، دل داد به این تمرین…
با خودم گفتم یکی از اهداف روزانه ام اینه.
میخوام پیشنهاد استاد رو تست کنم تو زندگیم متمرکز، ببینم چی میشه.
گفتم سپاس گزاری رو هم بذار تو اهداف روزانه ات.
گفتم چشم.
این دو تا شدن دوستای صمیمیِ من از تقریبا آبان ماه پارسال به این ور به صورت تمرکزی…
میرفتم بیرون پیاده روی، حسابی با این دو دوست رفاقت میکردم، تمرین میکردم.
تو خونه تمرین میکردم.
هر جا میرفتم تمرین میکردم…تا کم کم رفت تو شخصیتم…
الان شده عادتِ زیبای ناخودآگاه…
مگه میتونم گل ببینم، پرنده ببینم، صدای پرنده ها رو بشنوم و ذوق نکنم…
نه دیگه پا رو فراتر گذاشتم و محدوده ی زیبایی ها و نکات مثبت واسم وسیعتر شده و میشه…
آخه ظرفم بزرگتر شده، از بس زیبایی دیدم و گفتم و نوشتم و ذوق کردم…
من عاشقِ رنگ هستم.
این فایل هم سرشار از رنگ و طراوت…
سورپرایز شدم از این محله ی رنگی رنگی و شاد…
من عاشقِ رنگ و طراحی های شاد تو محیط های شهری و پیرامونم هستم.
اینکه تو شهر خودم، پیرامون خودم پله رنگی میبینم، چتر رنگی رنگی میبینم، تابلوهای رنگی و شاد میبینم تو کافه ها، دیوارهای رنگی رنگی یا نقاشی شده با طرح های شاد میبینم، کلی ذوق میکنم.
حالا تو این فایل پریدم وسطِ منطقه ای که رنگی رنگیه و افتخار میکنه به این طراحی ها و جاذبه ی توریستی هم ایجاد کرده…
از نقاشی های سه بعدی هم خوشم میاد.
نقاشیِ دکمه، کف خیابون که تو زاویه ی متفاوت، نگاه متفاوتی داشت هم خوشحالم کرد.
اینکه سمانه، چیزی که میبینی ممکنه متغیر باشه، ثابت نباشه، زاویه ای که تو بهش نگاه میکنی، بهش معنا میده، زیاد سخت نگیر، قفلی نزن رو منطق و علمِ خودت…
شاید دچارِ خطای دید هم بشی…
پس خیلی محکم نَایست رو چیزی که میبینی، فکر نکن تفکر تو درست ترین تفکره، فرصت بده به زاویه دیدهای دیگه هم.
تابلوی فرشته و شیطان برام جالب بود و تامل برانگیز.
اون هواپیمایی که در لحظه ای در فراز آسمون دیدیم، یعنی از توجهِ مریم جان به پیرامونش تونستیم ببینیم، برام جالب بود.
اینکه مریم جون به پیرامونش چقدر توجه داره و عاشقانه ثبت میکنه لحظات رو.
مرسی از شما و استاد عزیزم برای تصاویر با کیفیت و زیبایی که بهم نشون میدین.
امروز مثل هر روز، زیبایی های زیادی دیدم.
1- تیک خوردن ستاره قطبی هام مثلاً دیدن دایره آبی و دریافت پاسخ از دوستان نازنینم.
2- خوردن غذای سالم و مقوی و خوشمزه.
3- دریافت پیامکِ مهربانی از دوستم.
4- دریافت هدیه های جذاب.
5- تو جامِ دستاوردهام سورپرایز شدم، دیدم کاپِ دوره احساس لیاقت رو دریافت کردم که دورش سبز هست، سرچ کردم متوجه شدم یعنی فعالیت های مفید من در این دوره.
6- استراحت خوب و کافی و دلچسب داشتم.
7- هدایت شدیم تشک آنتی رفلاکسِ عالی واسه نی نی جونمون بخریم که دو کاربرده هست، همونی که میخواستم.
8- سپاس گزاری هام بیشتر و بیشتر میشه، مینویسم و میگم.
9- کمک به همسایه ی عزیزمون و حسِ شادی که به خودم داد.
10- مرتب بودن خونه مون که واقعا لذت میبرم.
11- تحسین کردن خودم و دیگران.
12- توجهم به زیبایی از دلِ یه نازیبایی، خودم سورپرایز شدم از افکارم تو اون لحظه.
13- کارهای خوبی که برای بهبود خودم و خونه انجام دادم.
14- تکون های نی نی جون تو دلم، و عشق و عاشقی باهاش.
15- لذت بردنم از قابهای هنریِ باورهای ناب که رو دیواره و مرورشون.
16- خوردنِ خوراکی های سالم و مفید برای بدنم.
17- احساسِ لیاقت بیشتر نسبت به سمانه جونم.
18- هدایتمون به پروسه ی خریدِ کمد و تختِ نی نی.
19- احوالپرسیِ مامانم با من و نی نی، که هر روز محبت میکنه، امروز هم داشتم.
20- تو دورِ مجدد دوره احساس لیاقت، رسیدم به فایل 1 تکمیلی و سرشار شدم از حس خوب برای آگاهی هایی که درک کردم.
21- کامنتهای عالی خوندم و نوشتم.
و …
مرسی که میتونم اینجا بنویسم و توجهم به زیبایی ها رو بیشتر کنم.
توجه کنم به زیبایی ها و سپاس گزاری، حس خوب خلق کنم برای خودم و اتفاقات خوب هم برام رقم بخوره طبقِ قانون.
خدایا شکرت که به فایلهای عالیِ استاد و اگاهی ها، کامنت های بچه ها، دسترسیم باز هست.
سلام سمانه جان
سلام به خودت ونی نی جونت
چقدر کامنتت مثبت بود عزیزم
چقدر قشنگ و دل انگیز بود
خیلی حس خوبی گرفتم ازش و دوباره بهم یاد آوری شد که همه جا زیبایی هست ولی ممکنه در دل اون ها نا زیباییم باشه و این قضیه ممکنه برای همه پیش بیاد .
ممنون که یاد آوری کردی متمرکز تر باشم بیشتر بنویسم بیشتر بازگو کنم بیشتر دقت کنم .
عزیزم شاد و سلامت باشی خداروشکر که من توی این لحظه این کامنت و از جهان هدیه گرفتم
تنها تورا میپرستیم و تنها از تویاری میجوییم
فایلی از جنس هنر و ثروت وقتی که اول این فایل رو دیدم یادم افتاد که میگفتن بابا هنر بچه بازیه و اینا همش جنگورک بازیه و …. ولی استاد تویه قدم اول از دوره دوازده قدم گفتن که فک کنم جلسه سوم بود که فرمودند که وقتی که میگن کار نیست پول نیست برو یه درسی بخون بشو یک پژشکی بشو یه معلمی میام میبینیم که بابا دارند برای چند تا دیوار خط خطی به غیر از پول غذا به غیر از وسایلی که میفروشند نفری هم برای دیدن این دیوار ها پانزده دلار پول پرداخت کنه دیوار هایی که الانشم بگی به یه نفرمیگه بابا برو مسخره بازی در نیار اینا که کار نیست کار یعنی یه ساختمان ساختن یه کشاورزی کردن کارمندبودن پژک بودن اینا یعنی کار ولی میبینیم که یک نفری مثل سید حسین عباس منش میاد و از عشقش پول در میاره و به راحتی مثل آب خوردن میره لذتش رو میبره و پول در میاره میره گردش مسافرت و پول در میاره و این آقا ابدا کننده این سبک از خلق ثروت هست شغلی که قبلش هیچ وقت تویه کشور وجود نداشته و استاد ابداع کنندش بود زمانی که استاد خواستن کارش رو شروع کنند هیچ تضمینی الا وعده های خداوند نبود هیچ عقل منطقی نمیگفت بابا مردم کار میکنند پول در میارند تو میخوای کار کنی و پول هم بدی و زمینش رو فروخت و شروع کرد و یک شغل خلق کرد که توش راه و رسم موفقیت رو درس میدن نه فقط انگیزه و نه فقط حرف های قشنگ وقتی که به بعد تر این فایل رسیدم این به ذهنم رسید که بابا نگاه کن هنر رو ذهن فقیر درک نمیکنه هنر فقط نقاشی نیست فقط موسیقی نیست فقط مجسمه سازی و کار های دستی نیست هنر یعنی لذت بردن از تک تک لحظات زندگیت هنر یعنی این که از علاقت ثروت بسازی هنر یعنی اون لذتی که از شغلت میبری مثل استاد که اومد نشون داد که هنر تسلیم بودن در برابر امر خدا یعنی چی هنر رسیدن به خدا یعنی چی و نشون داد که خدا یعنی چی وقتی که حرف از هنر میشه به ذهن انسان فقیرمیاد که بابا هنر بچه بازیه و ارزشی نداره ولی وقتی این ذهن ثروتمند میشه درک میکنه که بابا این خوده انسان ها هستن که برای کارشون ارزش خلق میکنند وگرنه من اوایل که عضو سایت شدم با کمال احترام این ذهنیت رو داشتم که عباس منش داره حرف هاش رو میفروشه و کسیه که فقط داره حرف های قشنگ میزنه ولی به قول استاد وقتی که یه خورده توجه کردم دیدم نه بابا این فرق داره این داره زندگی میکنه این حرف ها رو داره داره تجربه میکنه این حرف ها رو و پولی که میگیره برای بهاییه که من باید بدم تا به حرف ها گوش و البته عمل کنم و پاداش جهانیه که استاد باور کرده که حرف هاش ارزشمند وصد البته درست و کاربردی هستند و به قولی باد هوا نیستندو از منبع اصلی این جهان یعنی پروردگار هستی میاد به این میگن باور من خودم از اون دسته افرادی میدونم که بهتری حرف ها رو میزنم ولی پشیزی ارزش ندارند چرا که خودم بهشون عمل نمیکنم و ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است و این رو هم بگم که وقتی خواهرم مریم جان شایسته گفتند که خلاقیت حد و مرزی نداره یاد قانون تکامل افتادم که همیشه بهتر از این هم هست همیشه بالاتر هم هست و به قول خودم بالاتر از سیاهی هم رنگی هست اونم رنگ خداست و از زیبایی های فایل بگم که آسمان آبی که همه جا یک رنگه و با توجه به باور های من اتفاقات زیر این آسمون اتفاق می افته و این آسمان زیبا که داخل میامی فلوریدا هست واقعا آدم رو مجذوب خودش میکنه و تمیزی این همه شهر و این فضایی که توش پارک نقاشی هاست واقعا اعجاب بر انگیزه که چقدر این افراد قانون مندن افرادی که من تا دوسال پیش میگفتم که خدایا یک کلاش بهم بدن برم همه رو از دم تیغ بگذرونم افرادی که اینقدر با خودشون در صلح هستند افرادی که به هم عشق میورزند افرادی که مهاجرند و خدا را باور کردند تا ثروتمند ترین و قدرت مند ترین کشور دنیا را بسازنند افرادی که از قانون با اینکه خیلی جا ها گیر نمی افتند تبعیت میکنند افرادی که به خاطر باور های اشتباه ما اشتباه میدونستیم حظورشون رو و اون همه خلاقیت که تویه دیوار گذاشته بودن مثل مجسمه ها و نقاشی ها که واقعا ارزشش از مبلغ ورودی بسیار بیشتر بود راستی این هم یاد اومد اون ریشه ها رو وقتی که من این مجسمه ها رو دیدم استاد در مورد عدم احساس لیاقت صحبت کردند ولی من این به ذهنم رسید که اون هویج که ریشش اینقدر بزرگ بود ولی برگاش کوچیک اینا همون شروع کردن برای باور سازی هستند که نتایج کوچیکنند ولی وقتی که کار میکنیم مثل اون هویج وقتی رسیده میشیم به تساعد میرسیم و نتایج نه خطی بلکه لوگاریتمی تغییر میکنند این یک موضوع و موضوع بعدی همون پاشنه های آشیل برای مجسمه فرشته و شیطان هست که به همون پاشنه های آشیل مربوطند که شیطان از یک راه ولی به طورق مختلف وارد میشه پاشنه های آشیل همون باور های بنیادین هستند که بیشترین تاثیر رو تویه نتایج دارند مثل باور معنویت به خدا برای پول که هرچی که بیشتر به سمت پول میریم بیشتر از خدا دور میشیم و پول معنوی نیست واز این قبیل باور ها که جلوی پیشرفتمون رو میگرند و به قول استاد تا زمانی که داریم روی باور ها مون کار میکنیم نتیجه میبینم و زمانی که دیگه کار نکنیم نتایج بر میگردن همون طور که نتایج خوب به صورت طبیعی وارد زندگیمون میشند همانطور نتایج بد هم وقتی که دیگه ورودی ها رو کنترل نکیم وارد زندگیمون میشند این هم از این کامنت این باشه ردپایی برای خودم که دوست داشتم این رو با دوستان و هم خانواده ای هایم به اشتراک بگذارم
در پناه حق
به نام الله هدایتگرم که مرا به آسانی و راحتی همیشه و همیشه هدایت و حفاظت میکند.
سلام به استاد و مریم عزیزم
سلام به دوستان عزیزم
صدای مرا از روی تخت خوابم میشنوید ، ساعت 5.30 صبح جمعه ، 22 دی ماه 1402 هست
خوش اومدیم به قسمت 233 سفر به دور آمریکا ، Wynwoodwall
تنها چیزی که میتواند مرا برق 3 فاز بگیرد و بگویم وااااای خدای من بزن بریم ، بیخیال همه چیز، سفررررررر هست ، قبل تر ها هیچ چیز نمیدانستم و میزدم به دل جاده ولی الان این نوع سفر توحیدی رو آگاهانه میرم تو دلش ، فارغ از هر ترس و واهمه ای
خدای خوبم کمکم کن تا بتوانم در همه ی قسمت های زندگیم إنقدر شجاع و جسور باشم ، منظورم آن قسمت هایی است که با بالا اومدن ترس هایم میروم در بند شیطان و turn off میشم از بندگی خدا ، مصداق همون تابلوی زیبایی که دیدیم…
البته باید بگویم که نسبت به چند ماه پیشم خیلی بهتر شدم ، در موقعیت هایی قرار گرفتم که من بودم و ترس هایم ، من بودم و تأثیر ورودی های نازیبای گذشته ، من بودم با یک عالمه ناهماهنگی که در احساس ، حرکت و بدنم در تمرینات وارم آپ پروژه ی نمایش به چشم میخورد که به صورت ناخودآگاه از من سر میزد
وای خدای من صحنه تئاتر ، صحنه روبرو شدن با ترسهاست و من چقدر دست و پنجه نرم کردم با ترس هایم و عدم خودباوری به تواناییهایم
دوست دارم آگاهانه بنویسم تا برای خودم مرور شود و بدانم که تلاش کردم و قدم برداشتم و رفتم به دل ترس هایم چون ذهن همیشه میگوید تو که کاری نکردی ، اینکه چیزی نبود و….
من زمانی عاشق نمایش و تئاتر و پلاتو و صحنه بودم و این اتفاق رو خودم در تابستان و پاییز امسال خلق کردم و صحرا روی ابرا بود و لذت و لذت میبرد از زندگی در مسیر رویاهایش که داخل پرانتز بگم ( به لطف آموزهای سایت توحیدی مان ، تمرکز بر نقاط مثبت آدما و زیبایی های اطرافم ) لذت مسیر رو صد چندان میکرد و انصافا نمره خوبی گرفتم ولی…
ولی جریان ، جریان مسیری بود که تو با هیجان به داخلش شیرجه زده بودی بدون هیچ سوال و پرسشی و عاقبت یک تصمیم هیجانی معلومه…
این پروژه برای من تمرین آگهی بازرگانی بود به طور کاملا عملی ، صحرا خودش رو آگاهانه پرزنت کرد و از علاقمندی هایش به مستند سازی گفت و بعد شد تصویر ساز پشت صحنه ، دستیار آکساسوار و عروسک سازی کنار ی تیم حرفه ای ، اماااااا
اما ی اتفاق یا بهتر هست بگویم انتخاب ناآگاهانه که در دلش کلی درس و رشد برای صحرا داشت « منشی صحنه بودن » بود ، من بدون آنکه لحظهای ، ثانیه ای فکر کنم و زمان برای خودم بخرم آنرا پذیرفتم ، نمیخواهم وارد جزییات بشوم ، میخوام از دو وجه ماجرا بگویم که هر دو سرش سود بود و سود بود و سووووود
این انتخاب باعث وضوح خواسته من شد ، باعث شناخت من از خودم داشت ، کلی کنترل ذهن داشت ، کلی خاموشی ذهن داشت در مواقعی که میبایست کار نهایی رو بازبینی میکردن…
همه افراد کارهای چندمین شون بود و من اولین تجربه ام بود و به معنای واقعی کنترل ذهن در مقایسه کردن های خودم داشتم….
خلاصه آنکه این چند ماه با ترس ها و پاشنه های آشیل و نجوا ها حساااااابی کنار هم بودیم و با وجهی از خودم روبرو شدم که تا به حال ندیده بود ولی لازم بود که رو به رو شوم نسبت به قبل خودم خیلی بهتر شدم ولی هنوز خیلی خیلی جای کار دارم و بهتر و عمیقتر باور کردم که همه چیز احساس لیاقت و ارزشمند دانستن سرمایه ها و باور به خود و توانایی ست » ،باید عمیق تر باور کنم که من دختر خلاق و توانمندی هستم…
یکی از درسهای خیلی خوبش این بود که چند هفته ی پیش یکی از کارگردان های دیگر خودشچن بهم پیشنهاد کار دادن ولی صحرا دیگر شیر نزد ، واکنش صحرا دیگر هیجانی نبود ، توام با مکث ، تفکر و انتخاب نکردن از سر آگاهی بود.
به قول مریم عزیزم در بازی پینگ پنگ که میگفت :( من به ازای هر تغییر کوچک انصافا با خودم خوب رفتار کردم و مهربان بودم و خودمو تشویق میکردم و توقع بیجا نداشتم ) ، منم سعی کردم این بهبود گرایی بشود عادت همیشگی ام
مریم عزیزم شما بنده خدا هستی که نه فقط زیبایی های سفر به دور آمریکا بلکه با آرامش و صلح درونت زیبایی در همه ابعاد زندگی رو برایم به تصویر میکشی…
( ی عالمه قلب سبز تقدیم به خود خود خودت )
دوست تون دارم ی عالمه
هر چی بگم بازم کمه
بماند به یادگار ساعت 6.30 صبح جمعه ، 22 دی 1402
بنام خالق زیبایی ها
سلام ودرود فراوان به استاد ارجمندم ومریم بانوی شایسته ودوستان ارزشمندم
خداراسپاسگزارم بخاطر امروزم ،که به من فرصت زندگی داد
خداراسپاسگزارم که امروز به من فرصت نوشتن داد
این فایل سراسر آگاهی بود که چقدر جهان زیباست وزندگی کردن آسان است
اول فایل آن سه چرخه ای که به شکل قارچ بود با آن پیرمردی که چهره بشاشی داشت اینقدر این شادی واشتیاقش درونی بود که کامل میشد حس کرد و چقدر نشان میدهد این آدم با خودش در صلح هست از کوچکترین چیزها لذت میبره همان قانونی که استاد در اکثر فایلها به آن اشاره میکنند وظیفه ما فقط فقط رها بودن ولذت بردن است آگاهیهای جلسه 9 دوره کشف قوانین که ما میخواهیم به خواسته هامون برسیم تا احساس خوبی داشته باشیم پس ما الان هم میتونیم با چیزهایی که داریم به احساس خوب برسیم
رنگهای شاد وتنوع آنها در نقاشی های روی دیوار که حتی در دل یک تصویر، تصویری دیگر رانقاشی کردند چقدر برام تحسین برانگیز وستودنی بود این ذهنهای خلاق واین انسانهایی که اینقدر از درون خود آگاهند که درون خود را ،افکار وعقایدشان را به تصویر کشیده اند
وآن دومجسمه داخل باکس که استاد جان اشاره کردند که ینفر چترش رو گرفته بود بالای سر طرفمقابل از دیدگاه عموم این کار یعنی گذشت یعنی فداکاری ،یعنی عشق ودوست داشتن واز دیدگاه ما در صورتی معنی عشق ودوست داشتن میده که بدون توقع وبدون احساس نیاز باشد وبرداشت دوم بر میگرده به آگاهیهای دوره احساس لیاقت که این شخص طرف مقابل را بر خودش ترجیح داده و این نشانه ای ازعدم احساس ارزشمندی است
ویا آن تابلویی که فرشته وشیطان بود که استاد جان ومریم عزیزم خوب اشاره کردند که شیطان به آسانی انسان را از طریق پاشنه آشیلی که داره به سمت خود میکشد همچنین اگر فردی موفق به کنترل ذهن خود در شرایط ناجالب نشود شیطان بصورت نجواها. وارد میدان میشود وآن فرد را به ورطه نابودی میکشد
کلا این نمایشگاه جدا از اینکه فضای شاد لذت بخشی داشت خیلی آگاهیهای ارزشمندی را در قالب تصاویر در خود بیان میکرد ونکته جالب تر اینکه چقدر این انسانها آموخته اند که زندگی را آسان بگیرند حتی این آرامش را میشد در نقاشی های سه بعدی روی دیوار حس کرد آن گل کوچولوی خندان در پایین آن نقاشی نشان از عشق وذوق آن طراح بود
چقدر خلاقانه و باایده های جالب پول میسازند وبنظرم پول ساختن برای این مردم راحت ترین کار هست که تونستند با خلاقیت یه قسمت از این شهر زیبا را تبدیل به منطقه توریستی کنند وبا کمترین هزینه از ضایعات پلاستیکی عروسکهایی ساختند که هزاران حرف درون خود دارند
وقتی کل فایل را چند بار نگاه کردم دیدم خدای من چقدر این مردم شادند چقدر شاد بودن را دوست دارند همه افراد فارغ از تیپ وقیافه ،مذهب ، رنگ پوست ،عقاید وفرهنگ ونوع پوشش ،در کنار هم جمع شدند تا فقط لذت ببرند وشاد باشند براستی که این افراد به خوبی رمز خوشبختی وموفقیت را آموخته اند
اگر بخواهیم در مورد هر تیکه از این فایل صحبت کنیم باید مانند نقاشی هایی که در دل خود نیز ده ها تصویر داشتند چنان جزئی ودقیق بررسی کرد تااز آگاهیهای آن استفاده کنیم
بعضی از تابلوها هم بود که در خودش باور منفی داشت که اصلا قابل ذکر نیست اینجا میفهمم که در دل تمام زیبایی ها نازیبایی هایی هم هست که من باید از آن نازیبایی ها اعراض کنم
استاد عزیزم ومریم مهربانمصمیمانه از شما سپاسگزارم
در پناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍیی که لطف و مهر و محبتش به عموم مردم است و مهربانتر است با مومنان و کسانی که مهر بندگی را بر سینه دارند در هر حال در صلاه هستند و در راه مستقیم.
سلااااااام به استاد جانم
سلااااااام به استاد شایسته عزیزم
سلاااااام به خانواده عزیز و ارزشمند و توحیدی ام
سلام به ایمان آورندگان، سلام به عزیزانی که در راه مستقیم هستند و استوار و ثابت قدمند.
با گرفتن وضو و گوش دادن به گوهر و الماس قرآن یعنی آیه آیت الکرسی و یاری گرفتن از خداوند شروع به صلاه میکنم.
اول از بنر این فایل شروع کنم که در کنار هم خیلی عکس زیبای را به تصویر کشیدید دو بنده توحیدی خدا که جهان را به جای بهتری برای خود و بندگان دیگر تبدیل کردند.
استاد شایسته خیلی کلاهتون بهتون میاد
این مجسمه سبز رنگ هم حکایت حال آدمها را داره در بدو تولد که از قدرت و کرامت نفس صد درصدی برخوردار بودیم و در بهترین حالت فرکانسی بودیم اما کم کم این قدرت و کرامت با بزرگ شدن یادمون رفت و از یه جایی به بعد با تسلیم شدن داریم بر میگردیم به تنظیمات اولیه خلقتمون و حالی را تجربه میکنیم که شاید تا به حال حسش نکرده بودیم.
حس و حال بندگی و خدایی و ذلال بودن.
چقدر این آقا روی این موتور چهار چرخ داشت از ته دل میخندید و چقدر شبیه مسعود رایگان بازیگر هموطن مون بود
وای خدای من چقدر رنگ و طرح ها و خلاقیتها در این شهر حال دل آدما خوب میکنه
واقعا چقدر نعمت شهر زیبا خوب بوده ،من خودم وقتی به مکانهایی میرن که تمیزه و فضای شهری از خیابونا گرفته تا نمای ساختمونها و رنگ و طرحی که با خلاقیت همراه بوده ودر سرتاسر شهر میشه اون را به وضوح دید خود به خود حال دل آدما خوب میکنه ،مخصوصا که این طرح ها جوری باشه که آدم را به تفکر وادار کنه در موضوعات مختلف اجتماعی و فرهنگی
وقتی این دخیلها و قفلها را میبینم، با خودم میگم فرق نمیکنه تو ایران باشی و آمریکا و هر مکان دیگه ای
در هر کشوری انسانها با باورهای مختلف زندگی میکنند و چیزی که تو را متمایز میکنه از بقیه اینه که در مدار و فرکانس درستی باشی و به باورهای توحیدی دسترسی داشته باشی.
در دقیقه 1:17خیلی این تصویر برام جالب بود که در مرکز تصویر یه عکس و تصویر اژدها بود و در کنارش تصاویر مختلفی را میشد دید
از چهره آروم، از چهره خبیص و انواع شخصیتهایی که دور این اژدها جمع بودن و نشون از جهانی هست که ما داریم در اون زندگی میکنیم و هر کسی با فرکانسهای که داره در مداری داره به زندگیش ادامه میده و جالب بود که در روی این اژدها یه چهره آرام که به رنگ زرد بود داشت جلوه گری میکرد و نشون میداد که ما بالاتر از وسوسه های شیطان اگر کانون توجهمون را به دست بگیریم که نماد بندگان صالح بود که شیطان بهشون دسترسی نداره.
در بدو ورودمون به نمایشگاه این مجسمه خیلی جالب بود که به اون بچه جهان را تقدیم کرده بود و میتونه مفهوم این باشه که جهان در سیتره و تسخیر آدمی هست اگر مسئولیت پذیر باشه و باورهای توحیدی داشته باشه و در صراط مستقیم حرکت کنه.
استاد جان تو این تصویر هم چقدر خوب اشاره به دوره احساس لیاقت بدون مذاکره کردید که شاید ماها از ریشه و اصل و جوهره خودمون غافل شده بودیم و اون را شما با آموزشهاتون به ما هدیه دادین.
این دوره بزرگترین و با ارزشترین دوره ای بوده که من را به خودم نزدیکتر کرد و با خودم آشتی داد.
باز هم وظیفه خودم میدونم ازتون تقدیر و تشکر کنم و بگم که با تمام وجودم قدردانتون هستم.
و جالب بود که تمام این مجسمه ها داشت قوانین را بهمون گوشزد میکرد و خیلی جالب بود برام.
استاد جان چقدر این فرهنگ سازی در این کشور جالبه
من خودم برام پیش اومده که قبلنا شاید در جایی بودم که اشغال را ناخودآگاه به زمین انداختم ولی با دیدن یه تصویر که نشون میده باید به زیبایی شهر اهمیت بدیم ،برگشتم و اون اشغال را برداشتم و به سطل زباله انداختم.
وای چقدر این تصویر خانواده سیاه پوست پرانرژی بود من چند دقیقه ای فقط داشتم نگاه میکردمو غرق شوق و ذوق و حال خوبشون بودم.
چقدر میتونه حتی تصاویر و نقاشیها با خلاقیت و هنر انسان را به حال خوب برسونه.
به قول استاد شایسته
خلاقیت انتهایی نداره
استاد جان این کبابهای خوشمزه هم نوش جونتون
سپاس که مارا به این منطقه باحال بردید و کلی با دیدن این رنگهای متنوع و خوب حال دلمون را خوب کردید که هر کدوم ،همراه با خلاقیت ،پیامهایی را هم برامون داشت
شاد و ثروتمند باشید.