https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/01/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-01-12 02:47:232024-01-18 10:54:11سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 233
243نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
الهی نور و عشق الهی هر لحظه بر قلبتون جاری و جاودان باشه
سلام و هزاران درود بر تمام دوستای توحیدی ام، اراده و قدرت خداوند هر لحظه بر قلب سلیم شما مستدام
به به بازم یه سفر روحانی دیگه با عشق ترین و ناب ترین انسانهای روی زمین ، خدایا ازت سپاسگزارم که در این راه منو همسفر استادهای نازنینم کردی الهی شکرت
بازم زیبایی و شگفتی و عظمت و وجود خداوند میخوایم بیشتر ببینیم ، هر وقت فایلهای سفرنامه رو می بینم با خودم میگم خدایاا خدایاا تو اینهمه ، این دنیا برامون زیبایی آفریدی برامون تزئین کردی رنگ دادی جلا دادی صفا دادی آرامش دادی صلح دادی دوستی دادی و این منم که خودم راحت از اینهمه نعمتت محروم کردم این منم که چشمام بسته هست و گوشم ناشنوا و احساسم خاموشه خدایا تو منو همیشه در اوج می بینی و من خودم در قعر مقایسه ها و کمبودها، تو منو تحسین میکنی و من مثل یه بچه لج باز در نادانی و انکار
خدایا من ناتوان از دیدن و شنیدنم در پشت مهر و موم باورهای غلط تو راهنما و یاریگرم باش خدایا من به این نتیجه رسیدم که تو هر چی من خواستمو دادی حتی قبل از بدنیا اومدنم تو کارت انجام دادی تو سر قولات بودی منم که خودم از همه چی محروم کردم ، خدایا برای شایستگیم برای دریافت هم تو اذن بده
….
خدایا شکرت چقدر زیبایی و خلاقیت و باورهای زیبا در این فایل بود ، هر کسی با عشق و علاقه افکارش بر روی بوم و دیوار، رنگها و نقش ها پیاده کرده ،
تابلو زیبای فرشته ای که در تلاش،انسان به راه درست هدایت کنه و شیطان که با یه اشاره همه رهروش میشیم .. چرا چون ایمانمان سست هست و روح خودمون رو بزرگ نکردیم .. چون اونقدر در قید و بند جسم مون بودیم که از روح مون غافل شدیم
واقعا اونقدر که به غذای جسم اهمیت میدیم آیا به نیازهای روحمون توجه میکنیم … چی باعث آرامش روحمون میشه، چی باعث رشد و تعالی روحمون میشه، چی باعث قدرتمند شدن روحمون میشه، در طول زندگی ما گامهایی که برای ارتقا روح برمیداریم مهم می دونیم یا نه اگر فقط به جسممون برسیم لباس و غذای خوب و جای امن داشته باشیم یعنی رشد کردیم… چقدر آدمها رو خالصانه دوست داریم ، چقدر به گنج هایی که اطرافمون هستن اعضای خانواده احترام میذاریم و با عشق دوسشون داریم، چقدر به خاطر وجودشون شاکریم، چقدر برای رسیدن به حس لیاقت می بخشیم ،چقدر چشمامون بستیم به اشتباه دیگران، چقدر زبانمون به تحسین دیگران باز کردیم، چقدر به دستان پدر و مادرمون بوسه زدیم ، چقدر سجده های طولانی در درگاه خدا انجام دادیم و شاکر داشته هاش بودیم ….آره روح میشه بزرگ کرد، قدرتمند و قوی که تا شیطان نجواهاش،شروع کرد بگی …
بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى شود که خداى شما خدایى یگانه است پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد (110)
خیلی آسون میگه میخوای به توحید برسی میخوای خدارو هر لحظه ببینی ، باید باید کارهایی که برازنده روحت هست انجام بدی و فقط و فقط به من تکیه کنی.
همه کسانی که تو این سایت هستند مطمئنا انسانهایی هستند که برای رشد روحشون ارزش قائل بودند و همه از یه چیز مهمی گذشتن به خاطر رسیدن به قرب الهی و تعالی انسانیت ، خداروشکر میکنم در بین این انسانهای شایسته هستم و میتونم منم گامهای مستمر برای رشد و رسیدن به توحید واقعی بردارم . زندگی خیلی آسون تر از اونی که ما فک میکنم فقط بایداون کاری که درسته رو انجام بدیم و با خودمون رو راست باشیم .
استادجان و خانم شایسته زیبایم ازتون بی نهایت سپاسگزارم ما رو به دیدن شگفتی های خداوند دعوت کردید.
حسم گفت در مورد این فایل بنویسم پس من شروع کردم به نوشتن در حین نگاه کردن فایل.
اول اینکه چقدر مردمان شادن و راحت ارتباط برقرار میکنن حالا میخواد پیر باشه یا جوون مثل همین پیرمردی که منو یاد مارتین اسکورسیزی انداخت. چقدر واقعا با خودشون در صلحن و حرف مردم براشون مهم نیست.
دوما اون صحنه ای که قفل ها رو نشون داده بودید جالب بود. یادمه توی یکی از قسمت های قبلی سفر به دور آمریکا هم نشون داده بودید روی یه پلی مردم همینطور قفل هاشون رو زده بودن به حصار و گفتید انگار میخوان اینطوری خودشونو به عشقشون قفل کنن و از این دست اعتقادات و تعداد این قفل ها بهم نشون داد که چقدر زیادن آدمایی که وابسته هستن و بود و نبودشون وصله به بود و نبود شخص دیگری و نتیجه هم که مشخصه.
مورد سوم اون نقاشی های دیواری بود که خیلی هم زیباست و وقتی گفتید که چند سالی یکبار عوض میشه با خودم گفتم ببین بینهایت فرصت. چقدر همین کسایی که عاشق این نقاشی کردن روی دیوار هستن و فکر و ذکرشون صبح تا شب اینه که طرح جدیدی بزنن، خدا واسشون این فرصت ها رو فراهم کرده که پول هم بسازن و تازه هر چند سال دوباره مجددا نقاشی های جدیدی کنن و آدمای جدید با طرحهای جدید و خلاقانه و متفاوت و حتی همون آدمای قبلی با طرحهای جدید و خلاقانه و منحصر به فرد باز بیان پول بیشتری در بیارن. تازه اینکه چندتا از میلیون ها و میلیاردها و تریلیاردها فرصتی هست که این افراد دارن برای لذت بردن از کار مورد علاقشون و پول ساختن. حساب کنید چندتا دیوار توی شهر هست و چه آدمایی دلشون میخواد محیط زندگیشون با این نقاشی ها قشنگ تر بشه و چقدر فضاهای عمومی مثل مترو، بازار و … هست که دولتها حاضرن پول کلان بپردازن که نقاشی هایی با مضمون های فرهنگی و … روی دیوارها باشن. مخ آدم سوت میکشه از اینهمه فراوانی.
تازه این یک رسته از بینهایت رسته ای هست که توی هنر وجود داره و ببینید که کسی که کارشو خوب انجام میده و باورهای خوبی داره توی هر علاقه ای میتونه غنی باشه. مثل همون تابلوهایی که فردی اومده با خلاقیت یه سری مفاهیم رو خیلی زیبا انتقال داده.
خیلی برام جالب بود که فردی اومده واژه پرفکت رو نشون داده روی دیوار که خود اون کلمه پرفکت به معنای خود کلمه نیست یعنی کامل نیست و یکی داره میتراشه اونو تا خوشگل تر بشه، یکی داره جوشش میده تا سرپا باشه، یکی داره تخته میزاره تا اصلا معنا پیدا کنه کلمه و آدمایی که دور و برش ایستادن و هر کدوم این کلمه براشون معنایی داره. یعنی خود کلمه کامل هم داره کامل میشه و هیچ کاملی توی این دنیا وجود نداره و از نظر هرکسی میتونه این پرفکت فرق کنه و یک شرایطی رو کامل بدونه ولی بازم درنهایت همیشه بهتر از اونم هست.
در ادامه هم کلمه مموریز هم جالب بود و نشون میداد که هرکسی با یه چیزی خاطره داره و بازم تکمیل کننده معنای کلمه پرفکت بود یعنی یکی با یه گل خاطره خوبی داره یکی با قدم زدن با عشقش یکی با عکس گرفتن و شکلک درآوردن یکی با رنگ آمیزی و از نظر هر فرد اون لحظه کاملی بوده که بسیار لذت برده و هض کرده.
تابلوی بعدی آدمی بود که داشت بهش عشق تزریق میشد. جالبه دنیاش سیاه سفیده و با تزریق عشق داره کم کم دنیاش رنگی میشه. این به نظرم همون عشقی هست که ما به خودمون داریم و فارق از هرچیزی خودمون رو ارزشمند میدونیم.
رسیدیم به تابلوی زیبایی که یکی با غرور ایستاده به خاطر یه سری چیزای ظاهری و یکی سرش پایینه فقط به خاطر دیدن ظاهر قضیه. یعنی این تابلو منو یاد آدمایی میندازه که های و هو دارن. یعنی از درون پوچن و احساس بی ارزشی میکنن ولی یه جوری خودشون رو نشون بقیه میدن که ما خیلی قوی هستیم و مثل همین آدمه خیلی احساس اعتماد به نفس میکنن و خیلی به ظاهرشون میرسن که یکی ندونه فکر میکنه طرف مولتی میلیاردره.
یکی دیگه هم هست که آدمیه که با خودش در صلحه و اهل شو آف و نشون دادن به بقیه نیست و ساده زندگی میکنه و احساس خود ارزشمندی بیشتری داره نسبت به فرد قبلی ولی هنوز نتیجه ملموسی نیامده براش ولی نتایج هستن و کافیه کمی ادامه بده و راه حل هایی مثل کندن زمین حالا تو مثال این عکس رو دنبال کنه تا به نتیجه برسه و نتیجه ای که میگیره 100 ها برابر اون فرد قبلیه ولی متاسفانه میان و خودشونو با بقیه مقایسه میکنن و اینطوری سرشون میافته پایین و احساس بی ارزشی میکنن و نتیجه این میشه که کم کم بجای اینکه توی همون مسیر صاف و ساده و درست شون بمونن که به هرچی میخواستن میرسیدن، میخوان شبیه اونایی بشن که دنبال یه چیزی بیرونی برای چنگ زدن بهش و حس ارزشمندی کردن هستن و کلا مسیر رو گم میکنن و در جاده ی سنگلاخی و سربالا یه کوله پر از سنگ هم به خودشون حمل میکنن و دارن گاری پر از سنگی رو هم میکشن و با پای لخت دارن این شیب شدید کوه رو میرن بالا و کلی پاشون هم زخمی میشه ولی دوست دارن دیگه چون ارزشمندی خودشونو گم کردن.
تابلوی بعدی خیلی جالب بود. نشون میده که فردی روی یه کیسه بزرگ پول نشسته ولی به فکر عشقه. حالا میتونه عشق به آدمی باشه که نداره یا عشق به کاری میتونه باشه. برداشت من چیه؟ وقتی آدم پول داشته باشه ولی روابط خوبی نداشته باشه جالب نیست و باید هردو با هم باشن. یا وقتی آدم پول داشته باشه ولی کاری که انجام میده رو دوست نداره، بازم جالب نیست و آدم از زندگیش راضی نیست هرچقدرم نتیجه گرفته باشه و از درون پر نشده و دلش پر میکشه واسه انجام کار مورد علاقش و پول ساختن نه صرفا پول ساختن.
تصویر بعدی ما آدما رو نشون میده قبل ورودمون به کره زمین و خیلی لذت بردم ازش. پدر و مادرمون که دروازه ورود ما به این دنیای شگفت انگیز شدن. به چشمای اون بچه نگاه کنید. ببینید چه ذوقی داره از اینکه دارن این دنیا رو در اختیارش میزارن و چقدر شور و شوق داره که بیاد خودشو تجربه کنه. این ما بودیم وقتی میخواستیم بیام تو این دنیا و سر از پا نمیشناختیم برای تجربه خودمون و همه ما به قول خداوند این دنیا مسخر ما شده.
اون مجسمه ها که طرف چترو گرفته واسه اون یکی و خودش خیسه خیسه داستان زندگی خیلی از ماست که خودمونو له میکنیم واسه دیگران و تازه خیلیم خوشحالیم که عجب کار انسان دوستانه ای. جالبه مجسمه کناریش که چتر بالای سرش گرفته شده دستش رو به حالتی آورده بالا و ابروهاش به حالتی رفته بالا که یعنی چی اینکار. چرا واسه خودت ارزش قائل نیستی. توی دنیای واقعی هم همینه که وقتی یه نفر از خودش میزنه برای دیگران، بقیه بهش بی احترامی هم ممکنه بکنن و رفتار بدی هم باهاش داشته باشن چون احساس بی ارزشی قطعا بازخوردش همینه از سوی جهان و به احساس بی ارزشی بیشتری می انجامه.
دوباره میریم جلوتر و میرسیم به یه ایده خلاقانه دیگه و یه سری نوشته ها رو با پس زمینه تصاویر زیاد و مختلف ترکیب کرده و شده یه هنر و اینم یه فراوانی دیگه.
جمله ای که باید از استاد بارها نوشت و گفت، خطاب به نوشته روی تابلو:
nobody said it was easy but it was
هیچکسی نگفته(مسیر موفقیت) آسون بوده ولی آسون بوده
عجب جمله طلایی ای شد
در ادامه اون نقاشی دکمه قرمز روی زمین که چقدر هوشمندانه اومدن جای عکاس و سوژه رو مشخص کردن که مردم راحت بیان و عکس بگیرن و لذت ببرن. اینم یه ایده خلاقانه برای راحت کردن کار. چقدر این ایده ها در زندگیمون هست که کارها رو راحتتر، سریع تر و لذتبخش تر میکنه و در بحث کاری و مالی، نتایج رو سریع تر، راحتتر، با بازده بهتر، با هزینه کمتر، با زمان و مکان آزاد، با کیفیت بهتر و نتایج بزرگتر و به صورت رودی جاری و یکجا وارد زندگیمون میکنه.
در ادامه باز فراوانی جهان و متنوع بودن علایق و اینکه میشه از هرکاری هنری خلق کرد حتی از پلاستیک های ضایعاتی که چه اثر هنری زیبایی رو خلق کرده. چیزایی که هیچ ارزشی نداشته و مردم دور ریخته بودن، تبدیل به یه اثر هنری با ارزش شده و برای صاحبش ثروت به ارمغان آورده. یعنی ببینید توانایی ما انسانها رو که از هرچیزی میتونیم پول بسازیم و هیچ محدودیتی نداریم.
کل مسیر هم از این نقاشیهای دیواری زیبا داره که هرکدومش آدمو به وجد میاره از زیباییشون و ایده ها و خلاقیت هایی که داره. چقدر فراوانی هست برای دادن ایده. تمامی نداره.
در ادامه هم می بینیم چادرهایی که برپا شده و دارن محصولات غذایی مختلف رو به مردمی که اومدن دیدن کنن از اونجا ارائه میدن و ببینید که چقدر فرصتهای پولساز هست که اطراف یه ایده ی ثروت ساز دیگه وجود داره و افراد میتونن با دادن خدمات به مسافرین کلی پول بسازن. از نوشیدنی گرفته تا باربیکیو و …
خدایا شکرت بابت اینکه اجازه دادی به ما برای خلق و گسترش جهانت. چقدر این دنیا زیباست.
متشکرم استاد عزیزم و خاله مریم مهربونم که این فایل زیبا رو تهیه کردید. واقعا لذت بردم ازش و کلی درس واسم داشت
من یک درسی از خداوند مهربان گرفتم میخواهم برایتان این داستان را تعریف کنم من همیشه فکر می کردم که فقط چیز های بزرگ خوش حال آدم ها می کند ولی وقتی فهمیدم که با جارو کردن خانه و تمام چیز های کوچک می توانیم آدم هارا خوش حال کنیم مثلا پدرم برای روز مادر برای مادرم یک گل رز خرید من آن روز فهمیدم که با چیز های کوچک هم می توانند کار های بزرگی انجام دهد مثلا یک آجر از تکه سنگ های ریزی ساخته شده است و بعدبا آن آجر ها خانه ساخته اند استاد عباس منش من یک داستان دیگری هم میخواهم بگویم
من یادم است که در کلاس سوم من خیلی خیلی خودم را با دیگران مقایسه می کردم مثلا کسی پاکنش از من خوش گل تر بود من پاکن خودم را با پاکن آن دانش اموز مقایسه می کردن ومی گفتم که چرا مال من قشنگ تر از مال او نیست من بعد از اینکه وارد سایت شما آشنا شدم و وارد خانواده استاد شدم خیلی خیلی تغیر کردم و من الان دیگه خودم را با دیگران مقایسه نمی کنم و جالب اینجا بود که امروز همراه با پدر و مادرم موقع غذا رضا عطار روشن را دیدم و خیلی چیز ها از عمو رضا یاد گرفتم والان من کم تر مقایسه ی خودم با دیگران می کنم
و من از عمو جواد و خاله فهیمه و خاله رضوان و خاله پری و خاله شیما خیلی خیلی ممنونم کامنت های قشنگتوم رو خوندم واقعا ازتون ممنونم با کامنت های قشنگتون دلم رو بردید.خداحافظ
احسنت به تو خاله جان چقدر عالی در همه زمینه ها داری رو خودت کار میکنی واز همه مهمتر این درسها را در قالب داستانهایی تعریف میکنی که در ذهن بیشتر می ماند
تو بینظیری عزیز دلم احسنت به تو
خیلی خیلی دوست دارم نازنیم ،عزیز دلم تو با این ذهن خلاق وروح لطیفت وشیرین زبونیت دل ما رو بردی
سلام و درود به تمامی دوستان عزیزم در این سفر مهیج امیدوارم شاد و سرحال باشید.
…خداروشکر که همه شرایط جوری پیش رفت که بتونم این قسمت رو دانلود کنم و در سکوت مطلق و حال و هوای عالی ببینم و لذت ببرم.
«« اول فایل ،چقدر حال و هوای اون چندنفری که سوار موتور بودن رو دوس داشتم چقدر خندون بودن مخصوصا اون آقای موسفیدی که سگ پشمالوی خوشگلش تو بغلش بود و دست تکون داد و لبخند زیباش به منم حس خوبی داد…خدایا شکرت مشخص بود که واقعا در حال لذت بردنه و اون لبخند از اعماق وجودشه.
«« چه خیابون رنگارنگی چه شاد و جالب با دیدن این خیابون یهویی یاد یکی از خیابونای ساحلی شمال افتادم شاید از نظر رنگ و نقاشی هیچ شباهتی نباشه اما حس و حال و شلوغیا همون بود و قلبم به تپش افتاد ،اون قفلهای روی پنجره هم احتمالا قفل عشق و علاقه است هههه اخه مردم همیشه برای مهر و محبت قفل تعبیه میکنن که عشقشونو قفل کنن ،
«خدای من چه نقاشی های پر نشاط وجذابی ،دیدن اینهمه رنگ جیغ و جذاب ،هیجان آوره ….چقدر خلاقانه از نقاشی روی دیوار ،پول میسازند چه ایده جالبی ….چند سال پیش که کارمند شهر دیگه ای بودم یدونه کافی شاپ تازه تاسیس تو اون شهر پیدا کرده بودیم که فضای داخلی رو خیلی قشنگ نقاشی های رنگ و وارنگ و زیبا کشیده بودن و تو اون شهر تک بود ما اکثر روزها بخاطر فضای جذاب و نقاشیای شادش اونجا میرفتیم و کلی عکس میگرفتیم یعنی همون نقاشیا باعث شده بود جذب اون کافی شاپ بشیم و دوستامونو اونجا میبردیم هم خودمون شاد بودیم و راضی و هم برای اون کافی شاپ کلی درآمد ایجاد میشد چون هرکسی رو دعوت میکردیم جذب خلاقیت و نقاشی اونجا میشد و مشتری پایه ثابت کافی شاپ میشد!
««چه تابلوهای قشنگی تو این قسمت هست روی هرکدوم اسم گذاشتم تابلوی ظاهربینی! تابلوی فرشته و شیطان، تابلوی از خودگذشتگی ،تابلوی صلح ،زندانی،پول که هرکدومش با کلی خلاقیت و علاقه ساخته شده و مفهموم زیبایی دارند چقدرم ساده کشیده شدند که این باور رو القا میکنه «حتما نباید طرحت پیچیده و سخت باشه تا مردم بهش بها بدن طرحهای ساده هم میتونه جذاب و پولساز باشه و توجهات رو به خودش جلب کنه»
« همون لحظه که داشتم مجسمه های ضایعات پلاستیکی رو میدیدم شبکه مستند درمورد زباله ها و پلاستیکهای ساخته دست بشر صحبت میکرد و باور بی ارزشی رو به انسانها میداد و میگفت انسانها باعث تخریب طبیعت و ایجاد هزینه هستد، ولی من خندیدم و ادامه این فایل رو نگاه کردم، انسان با اختراع پلاستیک کلی باعث پیشرفت شده و چرا همیشه به بعد منفی توجه میشه ؟!
چه مجسمه های زیبا و خلاقانه ای با پلاستیکهای ضایعاتی ساخته شده بود و چه رنگهای شاد و قشنگی در کنار هم ترکیب کرده بودند به قول خانم شایسته خلاقیت انتهایی نداره!
« خانم شایسته عزیز تو اون لحظه که با نقاشی سه بعدی خواستند عکس بگیرند خیلی برای من درس داشت، خب تمام آدمها دستشون رو جوری میگرفتند که تو عکس انگار دارن اهرم رو فشار میدن ،ولی خانم شایسته با ژست خاص خودشون رفتند و براشون مهم نبود مردم دارن نگاه میکنن و میگن این نمیدونه دستشو باید روی اهرم بگیرع؟ با اینکه قبلش دیده بودن هرکی میره عکس بگیره دستشو پایب میگیره حتی اون دختر بچه ! نمیدونم چیشد اینجا یجوری شدم چون فکر و نظر مردم هنوز هم برام مهمه و مثلا اگه یکی بهم میگفت نه دستتو باید روی اهرم بگیری و ..…حس ضایع شدن و خنگی بهم دست میداد! چقدر خوب بود این تیکه ،بیادم آورد هنوزم باید کار کنی تا بقیه ای در زندگیت مهم نباشه!
««چقدر آدمها راحت بودن در لباس پوشیدن و خیلیا با دمپایی اومده بودن و این موردو منم تجربه کردم ، وقتی شمال بودم سعی کردم خیلی ساده باشم و اولویتم راحتی ام باشه خیلی مواقع با دمپایی میرفتم پیاده روی لب ساحل ، وخیلی مواقع بدون دمپایی میرفتم پیاده روی روی شنهای ساحل!
خیلی مواقع با شلوار و تیشرت اسپرتی که لباس توی خونه محسوب میشد میرفتم پیاده روی !
خیلی مواقع به محض بیدار شدن از خواب ، با همون سر و صورت پف کرده بدون آرایش بدون اینکه لباس خاصی بپوشم میرفتم کنار دریا و بیشتر مواقع روسری نمیپوشیدم
کسی براش مهم نبود من چی پوشیدم و چی نپوشیدم ،آرایش کردم یا نکردم، روسری دارم یا نه…. و چقدر تو اونروزا ضعفام کمرنگ میشد و طرز فکرم خیلی عوض شد.
با دیدن این قسمت حال و هوای شهرای ساحلی اومد سراغم
چه فایل رنگ وارنگی بود عاشقشم من عاشق زندگی تو شهرای ساحلی ام و چقدر اون سفر دوهفته ای تو بابلسر بهم کمک کرد خواسته هامو بشناسم.
«« ممنونم از این ورودی های ناب که برامون آماده میکنید انشاالله تمامی دوستان هدایت بشن به جاهای زیبا و قشنگ »
خوشحالم که با این فایل زیبا دوباره به فرکانس الهی برگشتم
چند وقت بود که با توجه کردن به اخبار منفی و فیلم های منفی از این فرکانس مثبت و حال خوب کن فاصله گرفته بودم و به بهونه اینکه سرم شلوغه، تمرینی انجام نمی دادم و به ندرت فایل گوش میدادم تا اینکه امروز خسته شدم و گفتم دیگه بسه!!
و تا وارد سایت شدم…بله این عکس زیبای مریم جون و استاد رو دیدم که یعنی فایل جدیدی روی سایت اومده. به خودم گفتم قطعا این فایل یه نشونه است واسه من…و این فایل میامی یسری خواسته هام رو دوباره به یادم آورد
من یاد روزایی می افتادم که با قدرت از خداوند برای تحقق خواسته هام کمک میگرفتم…اون روزایی که مروارید فقط و فقط روی خودش و خداوند حساب کرده بود و از بقیه توقع نداشت! همین هم زندگیش رو خیلی شاد کرده بود.
وقتی یاد اون حال های خوبی که با خدا تجربه کرده بود و همه اون معجزاتی که برای من اتفاق افتاده بود، افتادم تصمیم گرفتم هرجور شده توی این راه بمونم و تموم کنم این داستانِ “شِرک”…داستانِ” دست کم گرفتن خود”…
میخوام بنویسیم تا یادم بمونه:
1)این چند ماه رو خودم تلاش کردم و دست و پا زدم ولی پیشرفت هام کوچکتر از چیزی بود که انتظار داشتم و باعث شد بخوام نا امید بشم ولی تا امروز من مروارید متولد عشق خدا حتی یک ثانیه هم پا پس نکشیدم و از خواستم نگذشتم! و از این بابت بهت افتخار میکنم مروارید
تو نشنیدی حرفای محدود کننده رو یا نا امیدی دیگران …ندیدی محدودیت ها و کاستی ها رو… بجاش دیدی اون آینده باشکوه رو…اون دختر قوی رو
پس بیشتر به خودت افتخار کن چون لیاقت تشویق کردن خودت رو داری
2) این چند وقت فقط خودم بود و خودم حتی یکبار از ته دلم از خدا نخواستم که پیشرفت های بزرگتر و فرصت های خفن تری در اختیارم بزاره و فکر کردم من خودم به تنهایی میتونم…اما من رفتم این مسیر رو و نشد چون خدا باید باشه
وقتی خدا رو توی مسائل زندگیم دعوت میکنم، همه چیز بشکل عجیبی به نفع من میشه و همه کارام درست میشه و به چیزی که میخوام میرسم…فقط باید یادم بمونه ازش بخوام و بهش توکل کنم و مدام باهاش ارتباط ام رو حفظ کنم(:
همیشه شبها قبل خواب توی سکوت، شمع معطر و عود روشن میکردم و با خداجونم حرف میزدم…از روزی که داشتم، میگفتم…از خواسته هام میگفتم، از اینکه چقدر دوسش دارم چقدر روش حساب کردم چقدر به زندگی رویاییم نزدیکم…و میخوام دوباره این کار رو انجام بدم
خلاصه خداجونم همیشه تو بهترین عشق من میمونی و من دختر کوچولوی تو، همیشه توی بغلت میمونم((:
خدارو شکر بابت این فیلم وسریال فوقالعاده که واقعا دل آدم شاد میشه از این رنگ بندی ها از این همه شادی من اولین نظری هست که دارم میدم امیدوارم که بتونم با دادن این نظر یه کمکی به همه اعضای این خانواده عزیز ودوست داشتنی بکنم
چقدر زیبا وبا خلاقیت این همه زیبای را خلق کردن تمام هنرمندان وسازندگان وخالقان این آثار معلوم هست که به درون بچگی های خودشون شیرجه زدن واین آثار زیبا ورنگارنگ رو خلق کردن خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی وسرگرمی وجالب اینجاست که هر سال آثار جدید رو خلق میکنن من خود وخانواده ام رو از اول تا آخر سریال در کنار شما وتو این همه زیبایی میدیدم به خدا اگه اغراق کنم از اون اول خودم میدیم که دارم لذت میبرم خودم دارم صحبت میکنم با افراد دارم بازی میکنم همراه بچه هام خدایا شکرت تک تک نقاشی ها پیغامی بود برای من اون اثر انسان وفرشته وشیطان به من پیغام داد که راه استاد ادامه بده تا به جای برسی که دیگه شیطان زور بزنه ونتونه تور به سمت خودش ببره یا تابلوی Good LiFEیعنی تو تواین راهی که استاد است میتونی زندگی خوب داشته باشی باورت نمیشه استاد امروز پشت فرمون ماشین بودم یه چیزی در گوش من بهم گفت احمد استاد وقتی فایلی آماده میکنه فقط برای تو هست مخصوص خود تو پس خوب به حرف هاش گوش بده تا تو هم زندگی زیبایی داشته باشی تا یه پکیج کامل به تو هم برسه از این همه زیبایی وخوشبختی وآزادی وثروت و دوستان خوب جایی که یه آقا کره زمین دودستی تقدیم کودک میکنه بهم گفته شد که این کره زمین برای تو هست هرجا دوست داری برو ولذت ببر از زیبایی های که خدا آفریده وای من تماما در کنار شما دیدم و احساس کردم به زودی خواهم آمد و باهم این زیبایی هارو خواهیم دید اینم بهم گفته شد یعنی من نیستم دارم نظر میدم این خدا هست که این حرفهامو به ذهن من میاره تا من بنویسم من به زودی خواهم آمد وشمارو خواهم دید ببخشید که سرتونو درد آوردم میسپارمتون به آغوش مهربان ویکتای رب العالمین
خداروشکر برای همچین رابطه ی عالی و عاشقانه بدون کوچکترین وابستگی
مریم جانم صورتت تپل تر شده ماشالله
بیشترین چیزی که نظرمو جلب کرد این بود و چقدر هم بهت میاد صورت تپلتر
بریم سراغ میامی
گرونترین شهرجهان پراز بار و کاباره و رقص و کلا شادی و خوشحالی
ولی استاد اونجارو برای زندگی انتخاب نکرده چون خیلی شلوغه و پارادایس آرامشش به مراتب بیشتره
و البته که چه چیزی با آرامش برابری میکنه؟!
ولی برای مسافرت خوبه
استاد چه ایده خفنی داشتن برای این دیوار نوشته ها و عکسهای گرافیکی و این تابلوهای امیدبخش و مجسمه های پراز حرف البته بدون هیچ کلامی.
اون مجسمه که فرشته زووور میزد آدمو به سمت خوبی ها بکشه و قیافه شیطونک که با کوچکترین تلاشی آدمو به سمت خودش جذب میکرد
واقعا چرا ؟!
قلب همه ماها که دنبال خوبیه ولی چرا اینجوریه؟!
در مورد کنترل ذهن میشد نگاه کرد بهش که خیلی سخت میشه به افکار مثبت فکر کنیم البته که با تمرین طبق قانون تکامل هی بهتر و بهتر میشیم ولی افکار منفی زووود بهمون هجوم میارن و همینه که استاد میگن
ذهن شیطان و قلب خداست
خداوند میگه نبوده که ما به همه پیامبرا بگیم و شیطانم نجوا نکنه
اونم داشته نجواهاشو میگفته
اما ما کلام الله رو بالا بردیم و کلام شیطان رو پست کردیم
این تفاوتشه
تفاوتش مثل روغن و آب
نه شک ایجاد میکنه و نه تردید
بسیار بسیار واضحه که
شیطان هر حرفی میزنه نتیجه احساسیش ترسه،تردیده ،نگرانیه ،عصبانیته،خشم و افسردگی و احساس گناهه
و خداوند هر حرفی میزنه نتیجه احساسیش آرامشه،قدرته،احساس خوبه،لذته،آگاهیه،عشقه…
مهم اینه قدرت رو بدی دست قلبت یا ذهنت
هر چی که بهمون آرامش میده از خداست
الان برای چند دقیقه آروم بشین ی جا چنتا نفس عمیق بکش بدور از هیاهو
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنینم.خدا رو صدهزار مرتبه شکرت که در مدار دیدن این زیبایی های فوق العاده هستم.استاد جان وقتی توی قسمت 231 سریال گفتین ایندفعه تراک رو نمیبریم واقامت توی شهر دارین میخواستم از خوشحالی فریاد بزنم آخه توی قسمتای قبلی که توی دل طبیعت بود وچقدرم عالی من همش میگفتم ،خدایا کاشکی استاد ایندفعه که جایی رفت توی شهر اقامت داشته باشه ،خیلی دوست دارم توی دل بافتای شهرها رو ببینم ،خدایا شکرت برای قانون فرکانس ،به به شهر زیبای میامی اوایل وقتی گفتین توی میامی زندگی کردین من یه کوچولو در موردش تحقیق کردم وخوشم اومد از این شهر زیبا وقتی که قسمت قبل اون تصاویر هوایی رو دیدم گفتم بله خودشه من دوست دارم توی این شهر یا میامی بیچ زندگی کنم وتا حالا چندین بار اون تصاویر هوایی هم دیدم ولذت بردم .خیلی بهم احساس خوبی میده وقتی اینقدر راحت سفر میکنید سخت نمیگیرید اما واگری نیست ومهم ترازهمه به هدایت خداوند اعتماد دارین وبرام بسیار لذت بخشه،تک تک جاهای که توی سفربه دور آمریکا دیدم برام تازگی داشت وبرای تک تکشون لذت بردم وبازم خدا روشاکرم که توی این مسیر زیبام،
بریم سراغ این قسمت فوق العاده چقدر این مکانی که رفتین واسمش یادم رفته عالی بود خدای من چه نقاشی هایی، چقدر تحسین کردم دستان هنرمندانه این نقاشان رو انگاری تمام نقاشی ها مخصوصا پرترها زنده بودن اصلا انگاری نقاشی ها یه جورایی جذبت میکردن و چقدر رنگهاشون زیبا ومتنوع بود مخصوصا اون دوتا شبیه سازی میمونا که با ضایعات ساخته شده بودن فوق العاده بود واون دکمه رست من واقعا فکرکزدم ایستادس وقتی استاد از زوایه پشت هم نشون داد گفتم احسنت به این نقاشی وچقدر خوبه که نکات مثبت رو مینویسن اونم به صورت درشت توی تابلوها که این تکرار دیدن تبدیل به باور بشه. یکی از امکانات خوب این کشور اینکه همیشه مکانهایی دردسترس برای غذا خوردن هست که بنظر من گشت وگذار وتفریح رو لذت بخش تر میکنه. خدایاشکرت برای این کشور زیبا ومردمانش ،خانم شایسته عزیزم وقتی چهره شما رو دیدم خیلی لذت بردم، شما زیبا بودین وزیباتر شدین استاد عزیزم خانم شایسته نازنینم دستان شما رو میبوسم که زیبایی ها و درس های فوق العاده ایی که استاد میدن در طول سفر رو با من ودوستانم به اشتراک میزارین خداوند یار ویاور ونگهدارتون باشه.
عجب فایلی بود داشتم ناهار میخوردم و گفتم بیام بشینم از این تایم بهتر استفاده بکنم و اومدم فایل های جدید این دوتا اخری هارو نگاه کنم
یکی اول که نکات اموزشی باحال داشت منم میخوام از این به بعد بیشتر فعالیت که توی گوگل مپ اینا و امثالش
و بعد چقد زیبا تحیقیق میکردید اول نگاه میکنید بعد اگه حستون بگه و نشانه ها بیان میرید سمتش و اون تایم بهترین موقع اش هست
که توی این فایل دیده شد چطور ؟؟
اول نقاشی های همشون تازه بودن و یک جواریی نو نوا دیدید کار های هنرمند هارو و این خودش یک هدایت درست هست چون نقاشی دیواری بعد از مدتی کیفیت اصلیش رو از دست میده و اون دیتیل رو دیگه نداره اون زیباییش کمتر میشه و ببینید روز اول به جایی رفتید که تازه باز شده
قیمت بلیط 15 دلار بود چقد ثروت که این همه افراد اومدن کار های هنرمند هارو ببینن بعد توش یک عالمه راه درامد زایی برای افراد دیگه داشت مثل فروش مجسمه ها و تابلو ها
غذا خوردن بازی کردن
توی قدم 1 قسمت 3 هم رفتید جلوی خونه تمپاتون یک جشنواره بود درباره هنر بود وتابلو هارو دیدم چقد زیبا بودن اینم مثل همون بود
نقاشی های دیواری چقد پر مفهوم بودن
از جایی که خودم یک نقاش دیجیتال هستم میدونم که چیزی که من میکشم اون چیزیه که بیشتر بهش تفکر میکنم
و چقد برام جالب بود بعضی از هنرمند ها داشتن به افکار و ذهن میکشیدن و چقد باحال بود
اون نقاشی های که تفسیرشون کردید چقد واضح و زیبا اومده بودن مفهوم رو رسونده بودن
اون نقاشی بهم یاد اوری کرد مهم نیست تو چقد بلد باشی یا قدرت طراحیت خوب باشه
با یک کار ساده و طراحی ساده تونسته بود اون مفهوم زیبا رو نمایان کنه
اون نقاشی 3 بعدی چقد باحال بود
واقعا تکنیک خیلی باحالی داشت
خودم تصور میکردم که رفتم اونجا و دارم یک خنده شیطانی میکنم و کلیک میکنم
بعد بعضی جاها راه میرفتم و عکس میگرفتم و من بیشتر از نقاشی های شب و rgbدار خوشم میاد نقاشی های که رنگ دارن
ابر دارن نور دارن چقد زیباست خداوند که این زیبایی رو ساخته
مردم عاشق زیبایی هستن
نقاشی های دیگه هم برام خیلی جالب بود
مثلا یک جایی بود یک کله بود از وسط نصف شده بود و وسطش مفهومی کشیده بود و لایه لایه مغز رو کشیده بود
یا جایی که 3 بعدی کشیده بودن
دیوار های رنگی و پر از مفهوم چقد زیبا بود
خیلی ممنونم از استاد و خانم شایسته عزیز که به اینجا رفتن
خداروشکر بابت دیدن زیبایهای یه سفر دیگه، چقدر عالیه این ایده که برای زیباتر شدن نمای شهر و جذب بازدید توریست و کارآفرینی از نقاشان، که بتونند هنر خودشون رو به نمایش بزارن و هم جذب درامد شه و هم به زیباتر شدن شهر کمک کنه و هم کارافرینی باشه وهم توریستها لذت بیشتر ببرند،ایجادکردن، یه ایده ایکه از هرجهت بهش نگاه کنیم کلا بُرد، بُرد هست و خیلی ایده عالی و سازنده ایه وچقدر نقاشان وهنرمندان نقاشیهای عالی وخلاقانه ای خلق کردند و جالبیش اینجاس که هر چند وقت یکبار این نقاشیهای زیبارو آپدیت میکنند تا هم نمای شهر زیباتر شه هم نقاشان بتوننداز تواناییها و ایده های جذابشون استفاده بهتررو ببرند، خدارو شکرت بابت این همه ایده و زیبایی.
چقدر تابلوها پر از مفهوم و نمادهای عالی داشت، تابلو اول که استاد درموردش توضیح دادن که وقتی به نتایج مردم نگاه میکنیم و استعدادها و ویژگیهای شخصیتیمون رو نمیبینیم سریع، سرخورده میشیم،برگردیم به جلسه اول احساس لیاقت، وقتی دائم کنجکاوی میکنیم سرمون توی شبکه های مجازی و اطرافیان باشه، وقتی همه اش چشممون به دستاوردهای دیگرانه، میریم تو حالت مقایسه،مقایسه ابزار قدرتمند شیطان که بتونه از اون طریق احساس یاس وناامیدی وحس قربانی رو در ما زنده کنه،مقایسه سمِ، بزرگترین افراد موفق یه خوبیکه دارن اصلا کاری به کسی ندارن وفقط خودشون رو نسبت به روزا وماهای قبلشون مقایسه میکنند،چون درک کردن که هرچقدرم پیشرفت داشته باشند واگه تو دام مقایسه بیفتن سریع سرخورده میشن و اون پیشرفتها و توانایهایکه داشته بهشون کمک میکرده رو نادیده میگیرن و حس ناکافی بودن میگیرن و حس بی ارزشی در وجودشون زنده میشه و از پیشرفت جا میموند، بقول استاد اگه بدونید مقایسه چه بلایی سرتون میاره چقدر این احساس خودارزشمندیتون رو نابود میکنه یه لحظه هم دیگه تحت هیچ شرایطی مقایسه نمیکنید، مقایسه مساویه با ناشکری، طبق قانون از ناشکران گرفته میشود.
تابلو بعدی که کشش بین شیطان و فرشته بود خیلی حرف داره واقعا،اصلا دلیل اینکه 95درصد مردم جهان در آرامش نیستن چیه، بخاطر اینکه رفتن به سرپایینی خیلی راحتتر تا سربالایی، ابزارهایکه شیطان داره حتی با یه اشاره انسان سریع واکنش نشون میده، چرا انقدر در قران گفته شده که پاداشها به کسانی میرسکه تقوا دارن، تقوا مساویه با کنترل نفس، کنترل نفس یعنی گوش ندادن به حرف شیطان، امیدوار بودن، استقامت،و تسلیم نشدن، اینا رفتن به سربالایه، اونایکه با قدرت این پله هارو بالا میرن واقعا حقشونه پاداشها بگیرن، مگه میشه کسیکه با شیطان و کنترلی رو نفسش نداشته باشه با کسیکه کلی رو خودش کار میکنه و توکل میکنه، نتیجه یکی باشه، عدالت یعنی اینکه بتونیم در هرلحظه کنترل نفس داشته باشیم، و البته به اندازه ایکه کنترل نفس هست، پاداشها میاد.
مجسمه بعدی که طرف چترشو گرفته برای طرف مقابلش و خودش داره خیس میشه،
بظاهر کار قشنگیه و از دید جامعه تایید میشه، ولی نفس کار داره میگه من ارزشمند نیستم،نیازهای بقیه برام تو الویته، و طبق قانون وقتی برای خودت ارزشمند نیستی و نیازهای بقیه برات ارجحیت دارن، جهان بهت ثابت میکنه که تو ارزشمند نیستی، کار خوب برای جهان خیلی خوبه ولی وقتی داره بخودت ضربه میخوره، میشه مخربترین کار جهان.
استاد این تابلوها پر حرف هست و دیدم تو بعضی تابلوها سکوت کردید ترجیح دادید صحبت نکنید وچقدر داشت با نمادها، یسری باورهای مخرب ایجاد میکرد.
چقدر این نقاشیه سه بعدیه، دکمه ریست زیبا و عالی و خلاقانه طراحی شده، rest، ریست کن باورهای جامعه فرهنگ و هر باور مخربی که بهمون القا شده،جاش بیا باورهای توحیدی و زندگی سازو و باورهای حال خوب رو ایجاد کن.
به نام خدای زیباییها
سلام خداوند به شما استادهای نازنینم
الهی نور و عشق الهی هر لحظه بر قلبتون جاری و جاودان باشه
سلام و هزاران درود بر تمام دوستای توحیدی ام، اراده و قدرت خداوند هر لحظه بر قلب سلیم شما مستدام
به به بازم یه سفر روحانی دیگه با عشق ترین و ناب ترین انسانهای روی زمین ، خدایا ازت سپاسگزارم که در این راه منو همسفر استادهای نازنینم کردی الهی شکرت
بازم زیبایی و شگفتی و عظمت و وجود خداوند میخوایم بیشتر ببینیم ، هر وقت فایلهای سفرنامه رو می بینم با خودم میگم خدایاا خدایاا تو اینهمه ، این دنیا برامون زیبایی آفریدی برامون تزئین کردی رنگ دادی جلا دادی صفا دادی آرامش دادی صلح دادی دوستی دادی و این منم که خودم راحت از اینهمه نعمتت محروم کردم این منم که چشمام بسته هست و گوشم ناشنوا و احساسم خاموشه خدایا تو منو همیشه در اوج می بینی و من خودم در قعر مقایسه ها و کمبودها، تو منو تحسین میکنی و من مثل یه بچه لج باز در نادانی و انکار
خدایا من ناتوان از دیدن و شنیدنم در پشت مهر و موم باورهای غلط تو راهنما و یاریگرم باش خدایا من به این نتیجه رسیدم که تو هر چی من خواستمو دادی حتی قبل از بدنیا اومدنم تو کارت انجام دادی تو سر قولات بودی منم که خودم از همه چی محروم کردم ، خدایا برای شایستگیم برای دریافت هم تو اذن بده
….
خدایا شکرت چقدر زیبایی و خلاقیت و باورهای زیبا در این فایل بود ، هر کسی با عشق و علاقه افکارش بر روی بوم و دیوار، رنگها و نقش ها پیاده کرده ،
تابلو زیبای فرشته ای که در تلاش،انسان به راه درست هدایت کنه و شیطان که با یه اشاره همه رهروش میشیم .. چرا چون ایمانمان سست هست و روح خودمون رو بزرگ نکردیم .. چون اونقدر در قید و بند جسم مون بودیم که از روح مون غافل شدیم
واقعا اونقدر که به غذای جسم اهمیت میدیم آیا به نیازهای روحمون توجه میکنیم … چی باعث آرامش روحمون میشه، چی باعث رشد و تعالی روحمون میشه، چی باعث قدرتمند شدن روحمون میشه، در طول زندگی ما گامهایی که برای ارتقا روح برمیداریم مهم می دونیم یا نه اگر فقط به جسممون برسیم لباس و غذای خوب و جای امن داشته باشیم یعنی رشد کردیم… چقدر آدمها رو خالصانه دوست داریم ، چقدر به گنج هایی که اطرافمون هستن اعضای خانواده احترام میذاریم و با عشق دوسشون داریم، چقدر به خاطر وجودشون شاکریم، چقدر برای رسیدن به حس لیاقت می بخشیم ،چقدر چشمامون بستیم به اشتباه دیگران، چقدر زبانمون به تحسین دیگران باز کردیم، چقدر به دستان پدر و مادرمون بوسه زدیم ، چقدر سجده های طولانی در درگاه خدا انجام دادیم و شاکر داشته هاش بودیم ….آره روح میشه بزرگ کرد، قدرتمند و قوی که تا شیطان نجواهاش،شروع کرد بگی …
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ﴿107﴾
بى گمان کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند باغهاى فردوس جایگاه پذیرایى آنان است
خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا ﴿108﴾
جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمى کنند
قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا
﴿109﴾بگو اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکب شود پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد قطعا دریا پایان مى یابد هر چند نظیرش را به مدد [آن] بیاوریم
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿110﴾
بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى شود که خداى شما خدایى یگانه است پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد (110)
خیلی آسون میگه میخوای به توحید برسی میخوای خدارو هر لحظه ببینی ، باید باید کارهایی که برازنده روحت هست انجام بدی و فقط و فقط به من تکیه کنی.
همه کسانی که تو این سایت هستند مطمئنا انسانهایی هستند که برای رشد روحشون ارزش قائل بودند و همه از یه چیز مهمی گذشتن به خاطر رسیدن به قرب الهی و تعالی انسانیت ، خداروشکر میکنم در بین این انسانهای شایسته هستم و میتونم منم گامهای مستمر برای رشد و رسیدن به توحید واقعی بردارم . زندگی خیلی آسون تر از اونی که ما فک میکنم فقط بایداون کاری که درسته رو انجام بدیم و با خودمون رو راست باشیم .
استادجان و خانم شایسته زیبایم ازتون بی نهایت سپاسگزارم ما رو به دیدن شگفتی های خداوند دعوت کردید.
دوستون دارم…
سلام به همه
حسم گفت در مورد این فایل بنویسم پس من شروع کردم به نوشتن در حین نگاه کردن فایل.
اول اینکه چقدر مردمان شادن و راحت ارتباط برقرار میکنن حالا میخواد پیر باشه یا جوون مثل همین پیرمردی که منو یاد مارتین اسکورسیزی انداخت. چقدر واقعا با خودشون در صلحن و حرف مردم براشون مهم نیست.
دوما اون صحنه ای که قفل ها رو نشون داده بودید جالب بود. یادمه توی یکی از قسمت های قبلی سفر به دور آمریکا هم نشون داده بودید روی یه پلی مردم همینطور قفل هاشون رو زده بودن به حصار و گفتید انگار میخوان اینطوری خودشونو به عشقشون قفل کنن و از این دست اعتقادات و تعداد این قفل ها بهم نشون داد که چقدر زیادن آدمایی که وابسته هستن و بود و نبودشون وصله به بود و نبود شخص دیگری و نتیجه هم که مشخصه.
مورد سوم اون نقاشی های دیواری بود که خیلی هم زیباست و وقتی گفتید که چند سالی یکبار عوض میشه با خودم گفتم ببین بینهایت فرصت. چقدر همین کسایی که عاشق این نقاشی کردن روی دیوار هستن و فکر و ذکرشون صبح تا شب اینه که طرح جدیدی بزنن، خدا واسشون این فرصت ها رو فراهم کرده که پول هم بسازن و تازه هر چند سال دوباره مجددا نقاشی های جدیدی کنن و آدمای جدید با طرحهای جدید و خلاقانه و متفاوت و حتی همون آدمای قبلی با طرحهای جدید و خلاقانه و منحصر به فرد باز بیان پول بیشتری در بیارن. تازه اینکه چندتا از میلیون ها و میلیاردها و تریلیاردها فرصتی هست که این افراد دارن برای لذت بردن از کار مورد علاقشون و پول ساختن. حساب کنید چندتا دیوار توی شهر هست و چه آدمایی دلشون میخواد محیط زندگیشون با این نقاشی ها قشنگ تر بشه و چقدر فضاهای عمومی مثل مترو، بازار و … هست که دولتها حاضرن پول کلان بپردازن که نقاشی هایی با مضمون های فرهنگی و … روی دیوارها باشن. مخ آدم سوت میکشه از اینهمه فراوانی.
تازه این یک رسته از بینهایت رسته ای هست که توی هنر وجود داره و ببینید که کسی که کارشو خوب انجام میده و باورهای خوبی داره توی هر علاقه ای میتونه غنی باشه. مثل همون تابلوهایی که فردی اومده با خلاقیت یه سری مفاهیم رو خیلی زیبا انتقال داده.
خیلی برام جالب بود که فردی اومده واژه پرفکت رو نشون داده روی دیوار که خود اون کلمه پرفکت به معنای خود کلمه نیست یعنی کامل نیست و یکی داره میتراشه اونو تا خوشگل تر بشه، یکی داره جوشش میده تا سرپا باشه، یکی داره تخته میزاره تا اصلا معنا پیدا کنه کلمه و آدمایی که دور و برش ایستادن و هر کدوم این کلمه براشون معنایی داره. یعنی خود کلمه کامل هم داره کامل میشه و هیچ کاملی توی این دنیا وجود نداره و از نظر هرکسی میتونه این پرفکت فرق کنه و یک شرایطی رو کامل بدونه ولی بازم درنهایت همیشه بهتر از اونم هست.
در ادامه هم کلمه مموریز هم جالب بود و نشون میداد که هرکسی با یه چیزی خاطره داره و بازم تکمیل کننده معنای کلمه پرفکت بود یعنی یکی با یه گل خاطره خوبی داره یکی با قدم زدن با عشقش یکی با عکس گرفتن و شکلک درآوردن یکی با رنگ آمیزی و از نظر هر فرد اون لحظه کاملی بوده که بسیار لذت برده و هض کرده.
تابلوی بعدی آدمی بود که داشت بهش عشق تزریق میشد. جالبه دنیاش سیاه سفیده و با تزریق عشق داره کم کم دنیاش رنگی میشه. این به نظرم همون عشقی هست که ما به خودمون داریم و فارق از هرچیزی خودمون رو ارزشمند میدونیم.
رسیدیم به تابلوی زیبایی که یکی با غرور ایستاده به خاطر یه سری چیزای ظاهری و یکی سرش پایینه فقط به خاطر دیدن ظاهر قضیه. یعنی این تابلو منو یاد آدمایی میندازه که های و هو دارن. یعنی از درون پوچن و احساس بی ارزشی میکنن ولی یه جوری خودشون رو نشون بقیه میدن که ما خیلی قوی هستیم و مثل همین آدمه خیلی احساس اعتماد به نفس میکنن و خیلی به ظاهرشون میرسن که یکی ندونه فکر میکنه طرف مولتی میلیاردره.
یکی دیگه هم هست که آدمیه که با خودش در صلحه و اهل شو آف و نشون دادن به بقیه نیست و ساده زندگی میکنه و احساس خود ارزشمندی بیشتری داره نسبت به فرد قبلی ولی هنوز نتیجه ملموسی نیامده براش ولی نتایج هستن و کافیه کمی ادامه بده و راه حل هایی مثل کندن زمین حالا تو مثال این عکس رو دنبال کنه تا به نتیجه برسه و نتیجه ای که میگیره 100 ها برابر اون فرد قبلیه ولی متاسفانه میان و خودشونو با بقیه مقایسه میکنن و اینطوری سرشون میافته پایین و احساس بی ارزشی میکنن و نتیجه این میشه که کم کم بجای اینکه توی همون مسیر صاف و ساده و درست شون بمونن که به هرچی میخواستن میرسیدن، میخوان شبیه اونایی بشن که دنبال یه چیزی بیرونی برای چنگ زدن بهش و حس ارزشمندی کردن هستن و کلا مسیر رو گم میکنن و در جاده ی سنگلاخی و سربالا یه کوله پر از سنگ هم به خودشون حمل میکنن و دارن گاری پر از سنگی رو هم میکشن و با پای لخت دارن این شیب شدید کوه رو میرن بالا و کلی پاشون هم زخمی میشه ولی دوست دارن دیگه چون ارزشمندی خودشونو گم کردن.
تابلوی بعدی خیلی جالب بود. نشون میده که فردی روی یه کیسه بزرگ پول نشسته ولی به فکر عشقه. حالا میتونه عشق به آدمی باشه که نداره یا عشق به کاری میتونه باشه. برداشت من چیه؟ وقتی آدم پول داشته باشه ولی روابط خوبی نداشته باشه جالب نیست و باید هردو با هم باشن. یا وقتی آدم پول داشته باشه ولی کاری که انجام میده رو دوست نداره، بازم جالب نیست و آدم از زندگیش راضی نیست هرچقدرم نتیجه گرفته باشه و از درون پر نشده و دلش پر میکشه واسه انجام کار مورد علاقش و پول ساختن نه صرفا پول ساختن.
تصویر بعدی ما آدما رو نشون میده قبل ورودمون به کره زمین و خیلی لذت بردم ازش. پدر و مادرمون که دروازه ورود ما به این دنیای شگفت انگیز شدن. به چشمای اون بچه نگاه کنید. ببینید چه ذوقی داره از اینکه دارن این دنیا رو در اختیارش میزارن و چقدر شور و شوق داره که بیاد خودشو تجربه کنه. این ما بودیم وقتی میخواستیم بیام تو این دنیا و سر از پا نمیشناختیم برای تجربه خودمون و همه ما به قول خداوند این دنیا مسخر ما شده.
اون مجسمه ها که طرف چترو گرفته واسه اون یکی و خودش خیسه خیسه داستان زندگی خیلی از ماست که خودمونو له میکنیم واسه دیگران و تازه خیلیم خوشحالیم که عجب کار انسان دوستانه ای. جالبه مجسمه کناریش که چتر بالای سرش گرفته شده دستش رو به حالتی آورده بالا و ابروهاش به حالتی رفته بالا که یعنی چی اینکار. چرا واسه خودت ارزش قائل نیستی. توی دنیای واقعی هم همینه که وقتی یه نفر از خودش میزنه برای دیگران، بقیه بهش بی احترامی هم ممکنه بکنن و رفتار بدی هم باهاش داشته باشن چون احساس بی ارزشی قطعا بازخوردش همینه از سوی جهان و به احساس بی ارزشی بیشتری می انجامه.
دوباره میریم جلوتر و میرسیم به یه ایده خلاقانه دیگه و یه سری نوشته ها رو با پس زمینه تصاویر زیاد و مختلف ترکیب کرده و شده یه هنر و اینم یه فراوانی دیگه.
جمله ای که باید از استاد بارها نوشت و گفت، خطاب به نوشته روی تابلو:
nobody said it was easy but it was
هیچکسی نگفته(مسیر موفقیت) آسون بوده ولی آسون بوده
عجب جمله طلایی ای شد
در ادامه اون نقاشی دکمه قرمز روی زمین که چقدر هوشمندانه اومدن جای عکاس و سوژه رو مشخص کردن که مردم راحت بیان و عکس بگیرن و لذت ببرن. اینم یه ایده خلاقانه برای راحت کردن کار. چقدر این ایده ها در زندگیمون هست که کارها رو راحتتر، سریع تر و لذتبخش تر میکنه و در بحث کاری و مالی، نتایج رو سریع تر، راحتتر، با بازده بهتر، با هزینه کمتر، با زمان و مکان آزاد، با کیفیت بهتر و نتایج بزرگتر و به صورت رودی جاری و یکجا وارد زندگیمون میکنه.
در ادامه باز فراوانی جهان و متنوع بودن علایق و اینکه میشه از هرکاری هنری خلق کرد حتی از پلاستیک های ضایعاتی که چه اثر هنری زیبایی رو خلق کرده. چیزایی که هیچ ارزشی نداشته و مردم دور ریخته بودن، تبدیل به یه اثر هنری با ارزش شده و برای صاحبش ثروت به ارمغان آورده. یعنی ببینید توانایی ما انسانها رو که از هرچیزی میتونیم پول بسازیم و هیچ محدودیتی نداریم.
کل مسیر هم از این نقاشیهای دیواری زیبا داره که هرکدومش آدمو به وجد میاره از زیباییشون و ایده ها و خلاقیت هایی که داره. چقدر فراوانی هست برای دادن ایده. تمامی نداره.
در ادامه هم می بینیم چادرهایی که برپا شده و دارن محصولات غذایی مختلف رو به مردمی که اومدن دیدن کنن از اونجا ارائه میدن و ببینید که چقدر فرصتهای پولساز هست که اطراف یه ایده ی ثروت ساز دیگه وجود داره و افراد میتونن با دادن خدمات به مسافرین کلی پول بسازن. از نوشیدنی گرفته تا باربیکیو و …
خدایا شکرت بابت اینکه اجازه دادی به ما برای خلق و گسترش جهانت. چقدر این دنیا زیباست.
متشکرم استاد عزیزم و خاله مریم مهربونم که این فایل زیبا رو تهیه کردید. واقعا لذت بردم ازش و کلی درس واسم داشت
عاشقتونم
به نام پروردگار جهانیان
سلام استاد عباس منش و خانم شایسته
من یک درسی از خداوند مهربان گرفتم میخواهم برایتان این داستان را تعریف کنم من همیشه فکر می کردم که فقط چیز های بزرگ خوش حال آدم ها می کند ولی وقتی فهمیدم که با جارو کردن خانه و تمام چیز های کوچک می توانیم آدم هارا خوش حال کنیم مثلا پدرم برای روز مادر برای مادرم یک گل رز خرید من آن روز فهمیدم که با چیز های کوچک هم می توانند کار های بزرگی انجام دهد مثلا یک آجر از تکه سنگ های ریزی ساخته شده است و بعدبا آن آجر ها خانه ساخته اند استاد عباس منش من یک داستان دیگری هم میخواهم بگویم
من یادم است که در کلاس سوم من خیلی خیلی خودم را با دیگران مقایسه می کردم مثلا کسی پاکنش از من خوش گل تر بود من پاکن خودم را با پاکن آن دانش اموز مقایسه می کردن ومی گفتم که چرا مال من قشنگ تر از مال او نیست من بعد از اینکه وارد سایت شما آشنا شدم و وارد خانواده استاد شدم خیلی خیلی تغیر کردم و من الان دیگه خودم را با دیگران مقایسه نمی کنم و جالب اینجا بود که امروز همراه با پدر و مادرم موقع غذا رضا عطار روشن را دیدم و خیلی چیز ها از عمو رضا یاد گرفتم والان من کم تر مقایسه ی خودم با دیگران می کنم
و من از عمو جواد و خاله فهیمه و خاله رضوان و خاله پری و خاله شیما خیلی خیلی ممنونم کامنت های قشنگتوم رو خوندم واقعا ازتون ممنونم با کامنت های قشنگتون دلم رو بردید.خداحافظ
بنام ویاد الله مهربان
سلام به روی ماهت شینای قشنگم
احسنت به تو خاله جان چقدر عالی در همه زمینه ها داری رو خودت کار میکنی واز همه مهمتر این درسها را در قالب داستانهایی تعریف میکنی که در ذهن بیشتر می ماند
تو بینظیری عزیز دلم احسنت به تو
خیلی خیلی دوست دارم نازنیم ،عزیز دلم تو با این ذهن خلاق وروح لطیفت وشیرین زبونیت دل ما رو بردی
روی چون ماهت رو میبوسم
بهترینها نصیب قلب مهربانت
یاحق
سلام عزیز، قشنگم
اول تبریک میگم به برادر عزیزم، آقای اسدالله بابت وجود شینای نازنین
شینا جون مرسی که یادآوری کردی : مقایسه ممنوع
منم مدتی هست که دوباره به مقایسه کردن افتادم،
همه کس و همه چیز رو با خودم
چند روز بود که واقعاااا به یک سیکل معیوب افتاده بودم و ناتوان شدم، از خداوند هدایت خواستم که این کامنت زیبایی تو همون هدایت الله هست
مرسی فرشته ی مهربون، دست خداوند
دوست دارم
میبوسمت
سیما
به نام رب هدایتگرم.
سلام و درود به تمامی دوستان عزیزم در این سفر مهیج امیدوارم شاد و سرحال باشید.
…خداروشکر که همه شرایط جوری پیش رفت که بتونم این قسمت رو دانلود کنم و در سکوت مطلق و حال و هوای عالی ببینم و لذت ببرم.
«« اول فایل ،چقدر حال و هوای اون چندنفری که سوار موتور بودن رو دوس داشتم چقدر خندون بودن مخصوصا اون آقای موسفیدی که سگ پشمالوی خوشگلش تو بغلش بود و دست تکون داد و لبخند زیباش به منم حس خوبی داد…خدایا شکرت مشخص بود که واقعا در حال لذت بردنه و اون لبخند از اعماق وجودشه.
«« چه خیابون رنگارنگی چه شاد و جالب با دیدن این خیابون یهویی یاد یکی از خیابونای ساحلی شمال افتادم شاید از نظر رنگ و نقاشی هیچ شباهتی نباشه اما حس و حال و شلوغیا همون بود و قلبم به تپش افتاد ،اون قفلهای روی پنجره هم احتمالا قفل عشق و علاقه است هههه اخه مردم همیشه برای مهر و محبت قفل تعبیه میکنن که عشقشونو قفل کنن ،
«خدای من چه نقاشی های پر نشاط وجذابی ،دیدن اینهمه رنگ جیغ و جذاب ،هیجان آوره ….چقدر خلاقانه از نقاشی روی دیوار ،پول میسازند چه ایده جالبی ….چند سال پیش که کارمند شهر دیگه ای بودم یدونه کافی شاپ تازه تاسیس تو اون شهر پیدا کرده بودیم که فضای داخلی رو خیلی قشنگ نقاشی های رنگ و وارنگ و زیبا کشیده بودن و تو اون شهر تک بود ما اکثر روزها بخاطر فضای جذاب و نقاشیای شادش اونجا میرفتیم و کلی عکس میگرفتیم یعنی همون نقاشیا باعث شده بود جذب اون کافی شاپ بشیم و دوستامونو اونجا میبردیم هم خودمون شاد بودیم و راضی و هم برای اون کافی شاپ کلی درآمد ایجاد میشد چون هرکسی رو دعوت میکردیم جذب خلاقیت و نقاشی اونجا میشد و مشتری پایه ثابت کافی شاپ میشد!
««چه تابلوهای قشنگی تو این قسمت هست روی هرکدوم اسم گذاشتم تابلوی ظاهربینی! تابلوی فرشته و شیطان، تابلوی از خودگذشتگی ،تابلوی صلح ،زندانی،پول که هرکدومش با کلی خلاقیت و علاقه ساخته شده و مفهموم زیبایی دارند چقدرم ساده کشیده شدند که این باور رو القا میکنه «حتما نباید طرحت پیچیده و سخت باشه تا مردم بهش بها بدن طرحهای ساده هم میتونه جذاب و پولساز باشه و توجهات رو به خودش جلب کنه»
« همون لحظه که داشتم مجسمه های ضایعات پلاستیکی رو میدیدم شبکه مستند درمورد زباله ها و پلاستیکهای ساخته دست بشر صحبت میکرد و باور بی ارزشی رو به انسانها میداد و میگفت انسانها باعث تخریب طبیعت و ایجاد هزینه هستد، ولی من خندیدم و ادامه این فایل رو نگاه کردم، انسان با اختراع پلاستیک کلی باعث پیشرفت شده و چرا همیشه به بعد منفی توجه میشه ؟!
چه مجسمه های زیبا و خلاقانه ای با پلاستیکهای ضایعاتی ساخته شده بود و چه رنگهای شاد و قشنگی در کنار هم ترکیب کرده بودند به قول خانم شایسته خلاقیت انتهایی نداره!
« خانم شایسته عزیز تو اون لحظه که با نقاشی سه بعدی خواستند عکس بگیرند خیلی برای من درس داشت، خب تمام آدمها دستشون رو جوری میگرفتند که تو عکس انگار دارن اهرم رو فشار میدن ،ولی خانم شایسته با ژست خاص خودشون رفتند و براشون مهم نبود مردم دارن نگاه میکنن و میگن این نمیدونه دستشو باید روی اهرم بگیرع؟ با اینکه قبلش دیده بودن هرکی میره عکس بگیره دستشو پایب میگیره حتی اون دختر بچه ! نمیدونم چیشد اینجا یجوری شدم چون فکر و نظر مردم هنوز هم برام مهمه و مثلا اگه یکی بهم میگفت نه دستتو باید روی اهرم بگیری و ..…حس ضایع شدن و خنگی بهم دست میداد! چقدر خوب بود این تیکه ،بیادم آورد هنوزم باید کار کنی تا بقیه ای در زندگیت مهم نباشه!
««چقدر آدمها راحت بودن در لباس پوشیدن و خیلیا با دمپایی اومده بودن و این موردو منم تجربه کردم ، وقتی شمال بودم سعی کردم خیلی ساده باشم و اولویتم راحتی ام باشه خیلی مواقع با دمپایی میرفتم پیاده روی لب ساحل ، وخیلی مواقع بدون دمپایی میرفتم پیاده روی روی شنهای ساحل!
خیلی مواقع با شلوار و تیشرت اسپرتی که لباس توی خونه محسوب میشد میرفتم پیاده روی !
خیلی مواقع به محض بیدار شدن از خواب ، با همون سر و صورت پف کرده بدون آرایش بدون اینکه لباس خاصی بپوشم میرفتم کنار دریا و بیشتر مواقع روسری نمیپوشیدم
کسی براش مهم نبود من چی پوشیدم و چی نپوشیدم ،آرایش کردم یا نکردم، روسری دارم یا نه…. و چقدر تو اونروزا ضعفام کمرنگ میشد و طرز فکرم خیلی عوض شد.
با دیدن این قسمت حال و هوای شهرای ساحلی اومد سراغم
چه فایل رنگ وارنگی بود عاشقشم من عاشق زندگی تو شهرای ساحلی ام و چقدر اون سفر دوهفته ای تو بابلسر بهم کمک کرد خواسته هامو بشناسم.
«« ممنونم از این ورودی های ناب که برامون آماده میکنید انشاالله تمامی دوستان هدایت بشن به جاهای زیبا و قشنگ »
در پناه رب تعالی
سلااام به استاد و مریم جون
سلااام به دوستای خوبم در سایت عباسمنش
چقدر عکسی که روی این قسمت گذاشتین قشنگه :))
خوشحالم که با این فایل زیبا دوباره به فرکانس الهی برگشتم
چند وقت بود که با توجه کردن به اخبار منفی و فیلم های منفی از این فرکانس مثبت و حال خوب کن فاصله گرفته بودم و به بهونه اینکه سرم شلوغه، تمرینی انجام نمی دادم و به ندرت فایل گوش میدادم تا اینکه امروز خسته شدم و گفتم دیگه بسه!!
و تا وارد سایت شدم…بله این عکس زیبای مریم جون و استاد رو دیدم که یعنی فایل جدیدی روی سایت اومده. به خودم گفتم قطعا این فایل یه نشونه است واسه من…و این فایل میامی یسری خواسته هام رو دوباره به یادم آورد
من یاد روزایی می افتادم که با قدرت از خداوند برای تحقق خواسته هام کمک میگرفتم…اون روزایی که مروارید فقط و فقط روی خودش و خداوند حساب کرده بود و از بقیه توقع نداشت! همین هم زندگیش رو خیلی شاد کرده بود.
وقتی یاد اون حال های خوبی که با خدا تجربه کرده بود و همه اون معجزاتی که برای من اتفاق افتاده بود، افتادم تصمیم گرفتم هرجور شده توی این راه بمونم و تموم کنم این داستانِ “شِرک”…داستانِ” دست کم گرفتن خود”…
میخوام بنویسیم تا یادم بمونه:
1)این چند ماه رو خودم تلاش کردم و دست و پا زدم ولی پیشرفت هام کوچکتر از چیزی بود که انتظار داشتم و باعث شد بخوام نا امید بشم ولی تا امروز من مروارید متولد عشق خدا حتی یک ثانیه هم پا پس نکشیدم و از خواستم نگذشتم! و از این بابت بهت افتخار میکنم مروارید
تو نشنیدی حرفای محدود کننده رو یا نا امیدی دیگران …ندیدی محدودیت ها و کاستی ها رو… بجاش دیدی اون آینده باشکوه رو…اون دختر قوی رو
پس بیشتر به خودت افتخار کن چون لیاقت تشویق کردن خودت رو داری
2) این چند وقت فقط خودم بود و خودم حتی یکبار از ته دلم از خدا نخواستم که پیشرفت های بزرگتر و فرصت های خفن تری در اختیارم بزاره و فکر کردم من خودم به تنهایی میتونم…اما من رفتم این مسیر رو و نشد چون خدا باید باشه
وقتی خدا رو توی مسائل زندگیم دعوت میکنم، همه چیز بشکل عجیبی به نفع من میشه و همه کارام درست میشه و به چیزی که میخوام میرسم…فقط باید یادم بمونه ازش بخوام و بهش توکل کنم و مدام باهاش ارتباط ام رو حفظ کنم(:
همیشه شبها قبل خواب توی سکوت، شمع معطر و عود روشن میکردم و با خداجونم حرف میزدم…از روزی که داشتم، میگفتم…از خواسته هام میگفتم، از اینکه چقدر دوسش دارم چقدر روش حساب کردم چقدر به زندگی رویاییم نزدیکم…و میخوام دوباره این کار رو انجام بدم
خلاصه خداجونم همیشه تو بهترین عشق من میمونی و من دختر کوچولوی تو، همیشه توی بغلت میمونم((:
سلام خدمت دوستان واستادان عزیز وگرانقدر
خدارو شکر بابت این فیلم وسریال فوقالعاده که واقعا دل آدم شاد میشه از این رنگ بندی ها از این همه شادی من اولین نظری هست که دارم میدم امیدوارم که بتونم با دادن این نظر یه کمکی به همه اعضای این خانواده عزیز ودوست داشتنی بکنم
چقدر زیبا وبا خلاقیت این همه زیبای را خلق کردن تمام هنرمندان وسازندگان وخالقان این آثار معلوم هست که به درون بچگی های خودشون شیرجه زدن واین آثار زیبا ورنگارنگ رو خلق کردن خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی وسرگرمی وجالب اینجاست که هر سال آثار جدید رو خلق میکنن من خود وخانواده ام رو از اول تا آخر سریال در کنار شما وتو این همه زیبایی میدیدم به خدا اگه اغراق کنم از اون اول خودم میدیم که دارم لذت میبرم خودم دارم صحبت میکنم با افراد دارم بازی میکنم همراه بچه هام خدایا شکرت تک تک نقاشی ها پیغامی بود برای من اون اثر انسان وفرشته وشیطان به من پیغام داد که راه استاد ادامه بده تا به جای برسی که دیگه شیطان زور بزنه ونتونه تور به سمت خودش ببره یا تابلوی Good LiFEیعنی تو تواین راهی که استاد است میتونی زندگی خوب داشته باشی باورت نمیشه استاد امروز پشت فرمون ماشین بودم یه چیزی در گوش من بهم گفت احمد استاد وقتی فایلی آماده میکنه فقط برای تو هست مخصوص خود تو پس خوب به حرف هاش گوش بده تا تو هم زندگی زیبایی داشته باشی تا یه پکیج کامل به تو هم برسه از این همه زیبایی وخوشبختی وآزادی وثروت و دوستان خوب جایی که یه آقا کره زمین دودستی تقدیم کودک میکنه بهم گفته شد که این کره زمین برای تو هست هرجا دوست داری برو ولذت ببر از زیبایی های که خدا آفریده وای من تماما در کنار شما دیدم و احساس کردم به زودی خواهم آمد و باهم این زیبایی هارو خواهیم دید اینم بهم گفته شد یعنی من نیستم دارم نظر میدم این خدا هست که این حرفهامو به ذهن من میاره تا من بنویسم من به زودی خواهم آمد وشمارو خواهم دید ببخشید که سرتونو درد آوردم میسپارمتون به آغوش مهربان ویکتای رب العالمین
بنام الله تنها پروردگار جهانیان
سلام به همه
سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته ام
اول از همه عکس ویدیو چقد دلبره خدای من
چقدر عشق هست تو این قاب
خداروشکر برای همچین رابطه ی عالی و عاشقانه بدون کوچکترین وابستگی
مریم جانم صورتت تپل تر شده ماشالله
بیشترین چیزی که نظرمو جلب کرد این بود و چقدر هم بهت میاد صورت تپلتر
بریم سراغ میامی
گرونترین شهرجهان پراز بار و کاباره و رقص و کلا شادی و خوشحالی
ولی استاد اونجارو برای زندگی انتخاب نکرده چون خیلی شلوغه و پارادایس آرامشش به مراتب بیشتره
و البته که چه چیزی با آرامش برابری میکنه؟!
ولی برای مسافرت خوبه
استاد چه ایده خفنی داشتن برای این دیوار نوشته ها و عکسهای گرافیکی و این تابلوهای امیدبخش و مجسمه های پراز حرف البته بدون هیچ کلامی.
اون مجسمه که فرشته زووور میزد آدمو به سمت خوبی ها بکشه و قیافه شیطونک که با کوچکترین تلاشی آدمو به سمت خودش جذب میکرد
واقعا چرا ؟!
قلب همه ماها که دنبال خوبیه ولی چرا اینجوریه؟!
در مورد کنترل ذهن میشد نگاه کرد بهش که خیلی سخت میشه به افکار مثبت فکر کنیم البته که با تمرین طبق قانون تکامل هی بهتر و بهتر میشیم ولی افکار منفی زووود بهمون هجوم میارن و همینه که استاد میگن
ذهن شیطان و قلب خداست
خداوند میگه نبوده که ما به همه پیامبرا بگیم و شیطانم نجوا نکنه
اونم داشته نجواهاشو میگفته
اما ما کلام الله رو بالا بردیم و کلام شیطان رو پست کردیم
این تفاوتشه
تفاوتش مثل روغن و آب
نه شک ایجاد میکنه و نه تردید
بسیار بسیار واضحه که
شیطان هر حرفی میزنه نتیجه احساسیش ترسه،تردیده ،نگرانیه ،عصبانیته،خشم و افسردگی و احساس گناهه
و خداوند هر حرفی میزنه نتیجه احساسیش آرامشه،قدرته،احساس خوبه،لذته،آگاهیه،عشقه…
مهم اینه قدرت رو بدی دست قلبت یا ذهنت
هر چی که بهمون آرامش میده از خداست
الان برای چند دقیقه آروم بشین ی جا چنتا نفس عمیق بکش بدور از هیاهو
ذهنتو خالی کن و ببین که میشنوی صدای خدارو
پس سپاسگزاری کن بابتش
بابت احساس خوب
و ببین چه راحت معجزه ها رخ میده
استاد سپاسگزارم ازتون
خدایا دوستت دارم
مریم دوستت دارم.
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنینم.خدا رو صدهزار مرتبه شکرت که در مدار دیدن این زیبایی های فوق العاده هستم.استاد جان وقتی توی قسمت 231 سریال گفتین ایندفعه تراک رو نمیبریم واقامت توی شهر دارین میخواستم از خوشحالی فریاد بزنم آخه توی قسمتای قبلی که توی دل طبیعت بود وچقدرم عالی من همش میگفتم ،خدایا کاشکی استاد ایندفعه که جایی رفت توی شهر اقامت داشته باشه ،خیلی دوست دارم توی دل بافتای شهرها رو ببینم ،خدایا شکرت برای قانون فرکانس ،به به شهر زیبای میامی اوایل وقتی گفتین توی میامی زندگی کردین من یه کوچولو در موردش تحقیق کردم وخوشم اومد از این شهر زیبا وقتی که قسمت قبل اون تصاویر هوایی رو دیدم گفتم بله خودشه من دوست دارم توی این شهر یا میامی بیچ زندگی کنم وتا حالا چندین بار اون تصاویر هوایی هم دیدم ولذت بردم .خیلی بهم احساس خوبی میده وقتی اینقدر راحت سفر میکنید سخت نمیگیرید اما واگری نیست ومهم ترازهمه به هدایت خداوند اعتماد دارین وبرام بسیار لذت بخشه،تک تک جاهای که توی سفربه دور آمریکا دیدم برام تازگی داشت وبرای تک تکشون لذت بردم وبازم خدا روشاکرم که توی این مسیر زیبام،
بریم سراغ این قسمت فوق العاده چقدر این مکانی که رفتین واسمش یادم رفته عالی بود خدای من چه نقاشی هایی، چقدر تحسین کردم دستان هنرمندانه این نقاشان رو انگاری تمام نقاشی ها مخصوصا پرترها زنده بودن اصلا انگاری نقاشی ها یه جورایی جذبت میکردن و چقدر رنگهاشون زیبا ومتنوع بود مخصوصا اون دوتا شبیه سازی میمونا که با ضایعات ساخته شده بودن فوق العاده بود واون دکمه رست من واقعا فکرکزدم ایستادس وقتی استاد از زوایه پشت هم نشون داد گفتم احسنت به این نقاشی وچقدر خوبه که نکات مثبت رو مینویسن اونم به صورت درشت توی تابلوها که این تکرار دیدن تبدیل به باور بشه. یکی از امکانات خوب این کشور اینکه همیشه مکانهایی دردسترس برای غذا خوردن هست که بنظر من گشت وگذار وتفریح رو لذت بخش تر میکنه. خدایاشکرت برای این کشور زیبا ومردمانش ،خانم شایسته عزیزم وقتی چهره شما رو دیدم خیلی لذت بردم، شما زیبا بودین وزیباتر شدین استاد عزیزم خانم شایسته نازنینم دستان شما رو میبوسم که زیبایی ها و درس های فوق العاده ایی که استاد میدن در طول سفر رو با من ودوستانم به اشتراک میزارین خداوند یار ویاور ونگهدارتون باشه.
سلاممم درود به همه عزیزان و استااد عزیز
عجب فایلی بود داشتم ناهار میخوردم و گفتم بیام بشینم از این تایم بهتر استفاده بکنم و اومدم فایل های جدید این دوتا اخری هارو نگاه کنم
یکی اول که نکات اموزشی باحال داشت منم میخوام از این به بعد بیشتر فعالیت که توی گوگل مپ اینا و امثالش
و بعد چقد زیبا تحیقیق میکردید اول نگاه میکنید بعد اگه حستون بگه و نشانه ها بیان میرید سمتش و اون تایم بهترین موقع اش هست
که توی این فایل دیده شد چطور ؟؟
اول نقاشی های همشون تازه بودن و یک جواریی نو نوا دیدید کار های هنرمند هارو و این خودش یک هدایت درست هست چون نقاشی دیواری بعد از مدتی کیفیت اصلیش رو از دست میده و اون دیتیل رو دیگه نداره اون زیباییش کمتر میشه و ببینید روز اول به جایی رفتید که تازه باز شده
قیمت بلیط 15 دلار بود چقد ثروت که این همه افراد اومدن کار های هنرمند هارو ببینن بعد توش یک عالمه راه درامد زایی برای افراد دیگه داشت مثل فروش مجسمه ها و تابلو ها
غذا خوردن بازی کردن
توی قدم 1 قسمت 3 هم رفتید جلوی خونه تمپاتون یک جشنواره بود درباره هنر بود وتابلو هارو دیدم چقد زیبا بودن اینم مثل همون بود
نقاشی های دیواری چقد پر مفهوم بودن
از جایی که خودم یک نقاش دیجیتال هستم میدونم که چیزی که من میکشم اون چیزیه که بیشتر بهش تفکر میکنم
و چقد برام جالب بود بعضی از هنرمند ها داشتن به افکار و ذهن میکشیدن و چقد باحال بود
اون نقاشی های که تفسیرشون کردید چقد واضح و زیبا اومده بودن مفهوم رو رسونده بودن
اون نقاشی بهم یاد اوری کرد مهم نیست تو چقد بلد باشی یا قدرت طراحیت خوب باشه
با یک کار ساده و طراحی ساده تونسته بود اون مفهوم زیبا رو نمایان کنه
اون نقاشی 3 بعدی چقد باحال بود
واقعا تکنیک خیلی باحالی داشت
خودم تصور میکردم که رفتم اونجا و دارم یک خنده شیطانی میکنم و کلیک میکنم
بعد بعضی جاها راه میرفتم و عکس میگرفتم و من بیشتر از نقاشی های شب و rgbدار خوشم میاد نقاشی های که رنگ دارن
ابر دارن نور دارن چقد زیباست خداوند که این زیبایی رو ساخته
مردم عاشق زیبایی هستن
نقاشی های دیگه هم برام خیلی جالب بود
مثلا یک جایی بود یک کله بود از وسط نصف شده بود و وسطش مفهومی کشیده بود و لایه لایه مغز رو کشیده بود
یا جایی که 3 بعدی کشیده بودن
دیوار های رنگی و پر از مفهوم چقد زیبا بود
خیلی ممنونم از استاد و خانم شایسته عزیز که به اینجا رفتن
خدایا شکرت
تا درودی دیگر بدودر
یارب العالمین
سلام یه دوزوج خوشبخت بهشتی
سلام به همه دوستان عزیزم
زیبایهای سفرنامه قسمت 233
خداروشکر بابت دیدن زیبایهای یه سفر دیگه، چقدر عالیه این ایده که برای زیباتر شدن نمای شهر و جذب بازدید توریست و کارآفرینی از نقاشان، که بتونند هنر خودشون رو به نمایش بزارن و هم جذب درامد شه و هم به زیباتر شدن شهر کمک کنه و هم کارافرینی باشه وهم توریستها لذت بیشتر ببرند،ایجادکردن، یه ایده ایکه از هرجهت بهش نگاه کنیم کلا بُرد، بُرد هست و خیلی ایده عالی و سازنده ایه وچقدر نقاشان وهنرمندان نقاشیهای عالی وخلاقانه ای خلق کردند و جالبیش اینجاس که هر چند وقت یکبار این نقاشیهای زیبارو آپدیت میکنند تا هم نمای شهر زیباتر شه هم نقاشان بتوننداز تواناییها و ایده های جذابشون استفاده بهتررو ببرند، خدارو شکرت بابت این همه ایده و زیبایی.
چقدر تابلوها پر از مفهوم و نمادهای عالی داشت، تابلو اول که استاد درموردش توضیح دادن که وقتی به نتایج مردم نگاه میکنیم و استعدادها و ویژگیهای شخصیتیمون رو نمیبینیم سریع، سرخورده میشیم،برگردیم به جلسه اول احساس لیاقت، وقتی دائم کنجکاوی میکنیم سرمون توی شبکه های مجازی و اطرافیان باشه، وقتی همه اش چشممون به دستاوردهای دیگرانه، میریم تو حالت مقایسه،مقایسه ابزار قدرتمند شیطان که بتونه از اون طریق احساس یاس وناامیدی وحس قربانی رو در ما زنده کنه،مقایسه سمِ، بزرگترین افراد موفق یه خوبیکه دارن اصلا کاری به کسی ندارن وفقط خودشون رو نسبت به روزا وماهای قبلشون مقایسه میکنند،چون درک کردن که هرچقدرم پیشرفت داشته باشند واگه تو دام مقایسه بیفتن سریع سرخورده میشن و اون پیشرفتها و توانایهایکه داشته بهشون کمک میکرده رو نادیده میگیرن و حس ناکافی بودن میگیرن و حس بی ارزشی در وجودشون زنده میشه و از پیشرفت جا میموند، بقول استاد اگه بدونید مقایسه چه بلایی سرتون میاره چقدر این احساس خودارزشمندیتون رو نابود میکنه یه لحظه هم دیگه تحت هیچ شرایطی مقایسه نمیکنید، مقایسه مساویه با ناشکری، طبق قانون از ناشکران گرفته میشود.
تابلو بعدی که کشش بین شیطان و فرشته بود خیلی حرف داره واقعا،اصلا دلیل اینکه 95درصد مردم جهان در آرامش نیستن چیه، بخاطر اینکه رفتن به سرپایینی خیلی راحتتر تا سربالایی، ابزارهایکه شیطان داره حتی با یه اشاره انسان سریع واکنش نشون میده، چرا انقدر در قران گفته شده که پاداشها به کسانی میرسکه تقوا دارن، تقوا مساویه با کنترل نفس، کنترل نفس یعنی گوش ندادن به حرف شیطان، امیدوار بودن، استقامت،و تسلیم نشدن، اینا رفتن به سربالایه، اونایکه با قدرت این پله هارو بالا میرن واقعا حقشونه پاداشها بگیرن، مگه میشه کسیکه با شیطان و کنترلی رو نفسش نداشته باشه با کسیکه کلی رو خودش کار میکنه و توکل میکنه، نتیجه یکی باشه، عدالت یعنی اینکه بتونیم در هرلحظه کنترل نفس داشته باشیم، و البته به اندازه ایکه کنترل نفس هست، پاداشها میاد.
مجسمه بعدی که طرف چترشو گرفته برای طرف مقابلش و خودش داره خیس میشه،
بظاهر کار قشنگیه و از دید جامعه تایید میشه، ولی نفس کار داره میگه من ارزشمند نیستم،نیازهای بقیه برام تو الویته، و طبق قانون وقتی برای خودت ارزشمند نیستی و نیازهای بقیه برات ارجحیت دارن، جهان بهت ثابت میکنه که تو ارزشمند نیستی، کار خوب برای جهان خیلی خوبه ولی وقتی داره بخودت ضربه میخوره، میشه مخربترین کار جهان.
استاد این تابلوها پر حرف هست و دیدم تو بعضی تابلوها سکوت کردید ترجیح دادید صحبت نکنید وچقدر داشت با نمادها، یسری باورهای مخرب ایجاد میکرد.
چقدر این نقاشیه سه بعدیه، دکمه ریست زیبا و عالی و خلاقانه طراحی شده، rest، ریست کن باورهای جامعه فرهنگ و هر باور مخربی که بهمون القا شده،جاش بیا باورهای توحیدی و زندگی سازو و باورهای حال خوب رو ایجاد کن.
الهی شکرت بابت این همه زیبایی.
باآرزوی بهترینها برای همه عاشقان