سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 234 - صفحه 13

343 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ایرج شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1465 روز

    سلام ودرود استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    خداروشکر که این همه زیبایی وجود داره واین یعنی خداوند اینارو برای ما خلق کرده یعنی همه لیاقتش رو دارن که بتونن از این فضا و مکان استفاده کنن فقط باید احساس لیاقتت کنن.

    سریال سفر به دور آمریکا خودش یک دوره ی رایگان است که اکه با جان و دل نگاه کنیم میشه از درونش چقدر نکات مثبت و خوب دربیاریم.واقعا چقدر مردم شاد هستن و لذت میبرن از این همه زیبایی واقعا رنگ دریا و اون آسمان خراش ها آدمو دیوانه میکنه البته برای شما عادی شدا ولی واقعا تحسین برانگیز و زیباست.من با دیدن این فایل ها روانشناسی ثروت 1 رو خریدم و دارم کار میکنم.خدا نگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    معصومه چاپاشی گفته:
    مدت عضویت: 1491 روز

    خدایا شکرت….

    سلام به استاد عزیزم ومریم خانم شایسته گل….

    خدایا شکرت به خاطر این همه فراوانی ونعمت وثروت

    نعمت بینهایته ،ثروت بینهایته ،فقط ما باید مدارومون روبابالابردن آگاهی بالا ببریم وثروت خود به خود به ماداده خواهدشد

    استاد عزیزم واقعاً از هردوی شما عزیزترینم سپاسگزارم که این همه آگاهی به من وتمامی دوستان خانواده صمیمی سایت (استاد)عباسمنش دادکام میدهید .

    خداوندروبسیاربسیارشاکروسپاسگزارم که منودرمسیری قرارداد که شما استادشی..

    یعنی استاداینقدرخوشحالم ،اینقدراحساس فراوانی وخوبی دارم که نمی‌دونم چی بگم وچطور احساسم روبیان کنم

    خیلی ازتون سپاسگزارم که با فیلم گرفتنتون توجه ما به زیبایی های بیشتروفراوانی بیشترمیره

    واقعاً این توجه کردن ها والبته احساس خودمون رودراین موقعیت گذاشتن ها بینظیرجواب میدن.

    من خودم زمانی که در شهرستان زندگی میکردم هرروز صبح با همسرم هم پیاده روی میکردیم وهم توجه مون روبرروی زیبایی های شهر وفراوانیش میذاشتیم وخداوندماروهدایت کرد به یک شهرزیبا وپرازفراوانی و البته الان هم داریم این روند روادامه میدیم

    والان که داشتم به این سریالی که شما گذاشتید نگاه میکردم ،واقعا خودم رو در اونجا احساس میکردم واینو می‌نویسم که هدفم یادم نره حتماً روزی این جای زیباروتجربه خواهم کرد

    انشالله….

    خداوندیارونگهدارهمه ی ماباشد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    به نام خداوند جهان گستر

    سلام و عرض احترام به دواستاد بالیاقت و ارزشمندم

    سپاسگزاره خداوندم که چشمانم رو لایق دیدن اینهمه زیبایی و فراوانی رو دربهترین نقطه ی جغرافیا داده

    استادجایزه ی خودتون به خودتون بعداز اتمام دوره ی احساس لیاقت عجب جایزه ی ارزشمندی هست

    تجربه ی یک سفرعالی دور شهرزیبای میامی‌با یک عالمه جزیره های سرسبزوفوق العاده همراه با باران رحمت الهی که لطییف بر صورت شمامیزنه و خداهم داره میگه آفرین به شما بنده های بالیاقتم بیاید و ازین هوای مطبوع و مرطوب این شهر پراز فراوانی وزیبایی نهایت لذتشو ببرید

    قبل از شروع سفر باکشتی کروز بریم دوری بزنیم به فروشگاه لباس فروشی این شهر

    چقدر این فروشگاه تنوع لباس داشت،چقدر لباسای رنگینو پراز زرقو برق دیده میشد،اینجا ازهرنظر که نگاه میکردی فقط ثروتو فراوانیو تنوع در ایده های خلاقانه در طرحهای لباسها دیده میشد

    تنوعی از شکلات ها و کاکائوها و پاستیلها که اون رنگو تنوعشون آدم رو وسوسه به خوردنشون میکرد

    اما وقتی یک نفر مثل استادمون که برای ساده پوشی و سلامتی بدن خودشون ارزش قائلند،به راحتی ازکنار اونها گذر میکنه،و فقط این باور رو به بچه های سایت میده که بی نهایت ایده ی پولساز در صنعت خوراک وپوشاک میشه مشاهده کرد،تا باورپذیر بشه برای ما که میشود باهر ایده ای پولسازی کرد

    درحدیکه شکل کوسن وبالش رو شبیه به طرح شکلات وبسکویت دربیاری و ازش پولسازی کنی

    واقعاکه ایده های پولساز بی نهایته اگه آدم بهونه نیاره و هدفش این باشه که به گسترش جهان کمک کنه

    چقدر اون فروشگاه کلاه فروشی برام جذاب و دیدنی بود که هرنقشی رو دوست داشتی برات طراحی میکرد،و این خودش چقدرمیتونه جلب مشتری کنه..

    خدایاشکرت اینجافقط تاچشم کارمیکنه ساختمونای آسمون خراش و کشتی های هیولا دیده میشه

    اون چرخوفلکی که کنار پل روبروی ساختمونها بنا شده چقدر زیبایی این شهر رو چندبرابرکرده

    استادچقدر خوب راجب این شهر صحبت کردید،واقعا اونقدر صحبتهاتون به دلم نشست که تصمیم گرفتم دوباره این فایل رو بااحساس لیاقت بیشتری ببینم و لمس کنم رطوبت هوا،نم بارونی که به صورتم میخوره وبااحساس لیاقت احساس کنم که الان دارم خودم این شهرزیبای پراز فراوانی و ثروت رو تجربه میکنم

    اینکه توسفرتون دراین کشتی کروز خونه ی خیلی ازبازیگرای معروف به نام جکی جان،ویل اسمیت واطلاعات درمورد قیمت ساختمونها و قدمت ساختشون واینکه تویکی ازون خونه ها فیلم اسکارفیس رو با بازیگری تونی مونتانا بازی کردن واقعا برام خیلی جالب وجذاب بود

    خدایاشکرت که چشمام لایق دیدن گرون قیمت ترین نیبل وودجهان وگرون قیمت ترین زیپ کد دنیا باویلاهای بالای صدملیون دلار شده

    و دارم کشتی کروزهای فوق العاده در شهری میبینم که بزرگترین هاب کشتی های کروز دنیا دراونجاست

    واقعاتحسین برانگیزه این شهربه این کوچکی که تونسته افتخار این رو داشته باشه که بیشترین تعداد کشتی های کروز ومسافرها ازین شهربه جاهای مختلف سفر کنن،و سفرهای کشتی شون روازین شهر شروع میکنن

    چقدرتحسین کردم این شهررو که دوفرودگاه اصلی هم داره و فرودگاه فوردلایدر هالیوودش یکی از فرودگاه های بین المللی خیلی معروفه

    دوست عزیزی که باتحسینوتمجید وبااحساس لیاقت ازین سفربه دورامریکا استفاده کردی والان زندگی در کشور زیباوسرسبز استرالیا رو داری تجربه میکنی،بهت تبریک میگم و ازصمیم قلبم تحسینتون میکنم که تونستید زندگی دربهترین جای جغرافیارو لایق خودتون کنید

    واقعا من هم همیشه این سفرهارو بااحساس لیاقت میبینم،بااحساسی که یک روزی من هم قراره این روزهارو ازنزدیک تجربه کنم،تموم فایلهارو باعشق دنبال میکنم

    واقعاکه چقدراین قانون ثابت وبدون تغییره و هرکسی که خودش رو لایق بدونه خیلی زود جهان اون رو به جایی هدایت میکنه که لیاقتش رو داره

    استادخیلی ها که قانون رو درک نمیکنن،وقتی میبینن من فایلهای شمارو سفتوسخت دنبال میکنم،فکرمیکنن دیدن این تصاویر حسرت وافسوس به بارمیاره،درصورتیکه من هیچوقت ازهمون اول هم که زیاد قانون رو بلدنبودم باحسرت نگاه نمیکرد و یجورایی ته قلبم شهادت میداد که یروزی قراره من هم اینجور جاها رو تجربه کنم

    اینکه گفتید خیلی از ویلاهای کنار آب خونه های افرادمشهوردنیاهستن و خیلی هاشون بعدازتجربه کردن خونه های ویلایی احتمالا به این درک رسیدن که اون آسایش وآزادی واقعی رو ندارن و خونه هاشون رو فروختن،چون در دید عموم مردم بودن و حتی یکی ازونها دورتا دور خونش رو بادرختای بلند پوشونده بود

    استادمن هم ازشمایادگرفتم که به جای اینکه برم سراغ آرزوهایی که ازدیدمردم ارزشمندباشه یادرموردش صحبت کنن،میرم سراغ خواسته هایی که دروناً خودم میخوام و خودم دوست دارم تجربه کنم

    ازوقتی که خودمو بهترشناختم،وبیشتربرای دل خودم زندگی کردم،حتی شده یکسری خواسته هایی هم که شمایکروز آرزوشو داشتید من اکنون آرزوشو ندارم و یجورایی به طرق مختلف تجربش کردم ودوست دارم خواسته هایی به شکل دیگه رو تجربه کنم

    واقعاازین لحاظ من هم باحرف شما موافقم که چنین شهرهایی مثل میامی باینهمه زیبایی و فراوانی،شلوغی چیزه جذابی نیست و فقط برای مسافرت خوبه که آدم تجربش کنه و نخواد یروزی حسرت بخوره بگه کاشکی فلان جا محل سکونت من بود،وفکرکنه چون جای ثروتمندی هست حتماباید اونجا زندگی کنه

    خدایاشکرت که توسط این دستان سخاوتمندت دارم این تصاویر پراززیبایی وفراوانی ثروت رومیبینم وتحسین و تمجیدمیکنم به امید روزی که هدایت شوم به این زیباییها و روزی که خودم ازنزدیک مثل دیگردوستانم تجربه کنم

    خدایامنو به بهترین جایی ازدنیا هدایت کن که روحم راضی باشه و ازدرون لذت بیشتری ببرم نه اینکه خواسته باشم به مردم خودمو ثابت کنم و یابخوام بارسیدن به خواسته هام چشم بقیه رو کور کنم،چون بااین هدف ونیت مطمئنا هیچ لذتی بعدازرسیدن به خواستم نخواهم برد

    چقدر هوای این منطقه رو دوست دارم تجربه کنم یک هوای مرطوبِ مطبوعِ بارانی که درکنارعشقت بهترین لذت دنیارو میبری و ازهمه قشنگتر اینکه یک عکس یادگاری ازت میگیرن و فوری تحویل میدن

    اینه فرصت پولسازی وایده های خلاقانه برای گسترش ثروت درجهان

    چقدر لذت بردم که یکسری تبلیغات هوایی و یکسری تبلیغات دریایی برای گسترش کسب درامد انجام میدادن،چقدر خلاقانه این کارو انجام میدادن

    استادچقدر این جملاتتون به دلم مینشست،بااینکه هزاران بار تودوره ی دوازده قدم جلسات مربوط به تجسم رو‌گوش داده بودم،اما بااین تصاویر یک نمود عینی برای من بود تا باتمام وجودم احساس کنم که اونجا هستم و دارم این فرکانس رو به جهان میفرستم که منم یروزی از نزدیک تجربه کنم این همه فراوانی نعمت رو

    وباورکنم کهرمنم میتونم تجربه کنم،که همین باورکردن اینکه میتونم ازنزدیک همه ی این تصاویر رو تجربه کنم قسمت اصلی کاره

    این نیست که ازمابهترون میتونن تجربه کنن

    خداوند به همه ی انسانها به یک اندازه نعمت وثروت داده،کافیه که من خودمو لایق این نعمتها بدونم تا رروانه ی زندگیم بشه

    من باید خودمو لایق بهترین زندگی دربهترین جای جغرافیا بدونم

    لایق زندگی خوب بدونم.

    خودمولایق بهترین موقعیت وشرایط دربهترین جای دنیا بدونم

    خودمولایق بهترین سفرها بدونم

    فارغ از شرای و موقعیتی که الان دارم منم میتونم تموم اینهارو تجربه کنم

    مریم جان ازت سپاسگزارم که بااین دستان نیرومندت زیبایی هایی که باچشم خودت میبینی این زیباییها رو از لنز دوربینت به ما هم نشون میدی

    وجوری ساختمونهای سربه فلک کشیده و هواپیماها و کشتی های بزرگ رو تو لنز دوربین جای میدی که انگار آدم خودش داره اونهاروازنزدیک میبینه

    چقدر نمای ساختمانهابرام جذاب و دیدنی بود و بعضی ازونها یک حالت سه بعدی داشت که نمای قشنگ تری به فضای این شهر داده بود

    اون ساختمانی که باکلمات انگلیسی نما داده بود،اون چرخوفلکی که درحال چرخیدن بود

    واقعا دیدن این همه تصاویر زیبا و پراز نمادفراوانی منو به تحسین بسیار واداشت و کلی شوقوذوق درونمو تحریک کرد که من هم اونهارو ازنزدیک تجربه کنم

    سپاسگزارم از وجودشما دواستاد سخاوتمند ولایق در زندگیم،که به من یاد دادید من هم میتونم لایق این جور زندگی رو داشته باشم

    و همین احساس لیاقت درونم داره با زبان نشانه ها بهم میگه که داری کم کم به سمت خواسته هات هدایت میشی فقط باایمان راسخ ادامه بده و توکلت رو تواین مسیر حفظ کن

    عاشقتونم و خداوند یاروهدایتگرتون بسمت زیباییهای بیشتر باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  4. -
    محمد شکری گفته:
    مدت عضویت: 1480 روز

    سلام به استاد عزیزو همین طور خانم شایسته و دوستانی که پشتیبانی این سایت رو انجام میدن و تک تک دوستانی که توی سایت عباس منش دات کام هستن و دارن این کامنت بنده رو مطالعه میکنن نوشتن این کامنت صد درصد ارتباط مستقیم به اعتماد به نفس من داره اندازش رو بالاتر خواهد برد وبار بسیار مثبتی اول برای خودم داره و مطمئن هستم برای فردی هم که مطالعه میکنه بار مثبتی خواهد داشت شروع میکنم از زندگی نامه خودم به طور خلاصه میگم که از چه شرایطی در به چه شرایطی در زندگیم رسیدم و به خودم افتخار میکنم و واقعا دمم گرم و مهمترین دلیل نوشتنم هم اینه که به خودم بگم پسر تو عشقی به معنای واقعی

    طبق چیزی که شنیدم هنوز دو ماهه نبودم که پدر و مادرم از هم جدا میشن و از اونجایی که بچه گیم رو بیاد میارم یا به پدرم عادت میکردم مادرم دوس داشت منو ببینه میرفتم پیش‌مادرم اونجا به مادرم عادت میکردم پدرم منو به زور از مادرم جدا میکرد تا اینکه پدرم مهاجرت کرد به کرج و فاصله ی من از مادرم زیاد شد چون ایشون همدان بود ته دلم توی بچگیم مادرم رو بیشتر دوست داشتم چون پدرم با یک خانم دیگه ای ازدواج کرده بود که به هیچ عنوان رفتار مناسبی با من نداشت و من مجبور بودم بیشتر با مادربزرگم بمونم و به هیچ عنوان نه مهر مادری و نه مهر پدری دریافت نمیکردم مادربزرگم هم بنده خدا پیر زن بود و زیاد به من احساس راحتی نمیداد خلاصه خیلی تو همون دوران کودکی خلع داشتم یادمه اگر پدرم یا مادر بزرگم خونه نبودن نمیتونستم پامو توی خونه بزارم چون همسر پدرم کاملا رفتار زشتی میکرد و ساعتها تو کوچه وایمیسادم تا پدر یا مادربزرگم بیان همراه با اونها برم خونه و همینطور روزها درحال گذر بودن و من به هیچ عنوان احساس ارزشمندی نداشتم و یادمه حتی توی بچگیم هم احساس انزوا داشتم و همین طور روزها می‌گذشت تا اینکه 12سالم شد و متاسفانه پدرم فوت شد و بازهم دنیای من تیره تر شد یادمه توی همون بچگیم خیلی از خدا گله گی میکردم میگفتم چرا زندگیه من این شکلیه همسر پدرم با دوتا برادری که ناتنی بودن رفتن و من موندم و مادربزرگم خیلی روزهامون سختر شد تنهاتر شدیم و من واقعا هیچ احساس خوبی از زندگی نداشتم اصلا تجربه نکرده بودم یادمه 14سالم بود با دوستام میرفتیم قلیون میکشیدم و همون قلیون هم شروعی نابود کننده برای من بود متاسفانه 16سالم که شد مادربزرگم هم از دنیا رفت من موندم تنهای تنها و همین که ایشون فوت شد یادمه به چهلمش نرسیده بود سیگار دستم گرفتم و همین طور پیشروی کردم به سمت مشروبات الکلی و جالبش اینجا بود که هر روزم بدتر روز قبلم میشد فقط به دلیل نچشیدن حال خوب هر آنچه که میگفتن توش حال خوب هست من میرفتم سمتش که حالم یه مقدار بهتر بشه و من توی همون تاریکی پرسه میزدم وحتی تاریکتر هم میشد از اونجایی که یک خونه ای داشتم که داخلش تنها بودم خیلیا میموندن خونه ی من و کارهای اشتباه انجام میدادن و من میدیم اما انجام نمیدادم که البته در ادامه انجام دادم رفته رفته رفتم سربازی و اونجا هم با دوستان جدیدی آشنا شدم و یادمه ماههای آخر که سربازیم میخواست تموم بشه قرص میخوردم قرصهای اعتیاد آور و همین طور در روزهای آخر مواد مخدر مصرف کردم و همین مصرف باعث شد که من اعتیاد پیدا کنم روزهام به معنای واقعی بی معنا شده بودن و هر روز در منجلاب و باتلاق فرو میرفتم و من تشنه‌ی رسیدن به حال خوب بودم اما نمیرسیدم بلکه دورتر هم میشدم و یادمه یک روز دوتا اتفاق نازیبا پشت سرهم برام افتاد و پشت فرمون ماشین داد میزدم و گریه میکردم که چرا من از اولین روز زندگیم هیچی ندیدم چرا اینطوریه زندگیه من و یادمه که خدا صدام رو شنید و از طریق صحبت های پسر عمم جرقه بهم وارد شد که ترک کنم بعد از 4سال مصرف ترک کردم و خدارو شکر به اولین موفقیت زندگیم دست پیدا کردم و رفته رفته سیگارم رو ترک کردم و حالم بهتر شده بود به اندازه‌ای که هیچ وقت تو زندگیم به اون اندازه حالم خوب نبود دیگه مشروب هم نخوردم و همین طور رفته رفته قلیون کشیدن رو هم کنار گذاشتم اینو یادم رفت بگم از بچگیم این مشکل رو داشتم که شهوت رانی میکردم ارتباطات ناسالم رو همچنان داشتم و فکر میکردم که حالم بهتر میشه با این کار اما هر چی پیش میرفتم حالم بدتر میشد و به قدری توی این مورد ضعیف بودم که نمیتونستم بیرون بیام تمام وجود منو به تسخیر خودش در آورده بود ریشه های وحشتناکی در وجودم داشت هر کاری که به ذهنم میرسید انجام میدادم اما بازهم روز از نو روزی از نو برمیگشتم یا خودارضایی یا روابط نامشروع جنسی خیلی کتک میخوردم خیلی عذاب میکشیدم که حتی خیلی توی وجودم قویتر از مواد مخدر بود و هر کاری میکردم نمیتونستم به رهایی از این موضوع برسم یادمه سال 99داد میزدم و گریه می کردم که این چه بلاییه در وجود من که نمیتونم ازش رها بشم باید چیکار کنم اون موقع تسلیم شدم و یادمه از همون گریه آخر دیگه منو تا مدتی به رهایی رسوند منی که هر روز اینکار رو انجام میدادم وارد پوست و گوشت استخونم شده بود ناخودآگاه وارد یک جمعی شدم یک فردی در مورد یک کتاب داشت صحبت می کرد بعد از اتمام صحبت هاش باهاش صحبت کردم گفت من قانون جذب کار میکنم که منو وارد یک جمع خوبی کرد و بعد به مرور زمان از یک شخصی داخل اینستاگرام دوره عزت نفس تهیه کردم همزمان هم وارد یک گروه تلگرامی شدم که اونجا هر روز یک قسمت از صحبت های استاد رو میزاشت و من گوش میکردم اون موقع ها چون به هیچ عنوان اون حال خوبی که داشتم رو تو زندگیم تجربه نکرده بودم تو آسمونا روی ابرا زندگی میکردم و همون طور ادامه دادم معجزات عجیب و غریب برام رقم می‌خورد با یک مبلغ بسیار ناچیز رفتم منطقه یک کرج مغازه گرفتم که از افراد می‌شنیدم که میگفتن حداقل شما برای این مغازه یک و نیم میلیارد هزینه باید کرده باشید در صورتی که من با 200تومن هم مغازه رو گرفتم هم وسیله خریدم یادمه خدا از زمین و آسمان داشت برام نعمت میریخت آدمهای با کیفیت سر راهم قرار میگرفتن سفارشهای عالی توی همون اوایل کار مغازه بهم میدادن اصلا تو ابرا در حال پرواز بود که متاسفانه یک شب که داشتم میرفتم خونه با توجه به فرکانس های خودم اون خانمی که آخرین بار باهاش رابطه داشتم رو دیدم و همان دیدن همه چیز رو در زندگیه من باز هم به تاریکی کشوند مغازه رو ول کردم و کلی اتفاقات نازیبا پشت سر هم برام اتفاق افتاد اون رابطه رو رها کردم و از اونجایی که طعمه زیبای این مسیر رو چشیده بودم یادمه اومدم توی پیج اینستاگرام استاد یادمه یک سوال پرسیدم که یک دوستی نوشت وارد سایت عباس منش دات کام شو جوابت رو میگیری و من خیلی سریع ثبت نام کردم و وارد شدم و بازهم به طور قوی چسبیدم و کلی اتفاقات عالی بازهم توی زندگیه من شروع شد و کاملاً ورق زندگیم برگشت به قدری روی خودم و دیدگاه نسبت به نگاه زیبا داشتن به خانمها کار کردم که الان کلی دوست خانم دارم از ورزش و طبیعت گردی که حتی شب همین جمعه با من تماس گرفتن که توی باغ یکی از دوستان هستن رفتم و کلی خوش گذروندیم از زبون خودشون شنیدم که میگن شما انسان چشم پاک و دل پاکی هستی و شده که برای مثال تو جمع خانومانه ی آش درست کردن به من زنگ زدن شما هم تشریف بیار یادمه رفته بودم توی یکی از مکانهای بکر و زیبای تالش یک آبشار داشت و میشد توی اون آب شنا کرد و دیدم که دوسه تا خانم ایستاده بودن اونجا عکس مینداختن و یک آقا از همگروهای خودشون پیششون بود من شنیدم که به اون آقا گفتن اگه میشه شما برو از این جا ما میخوایم راحت باشیم عکس بندازیم و من توی دنیای خودم داشتم از اون مکان زیبا و آبشار و شنا کردن خودم لذت میبردم و به هیچ وجه به اونها توجهی نداشتم و یک آن چشم خورد به یکی از اون خانمها که اومد داخل آب برای شنا کردن دیدم ایشون با لباس زیر خودش اومده و اصلأ لباس نداره و همونجا کلی خدارو شکر کردم که چقدر ارتقاء پیدا کردم از درون که توی ایران که شاید به ندرت توی فضای باز این اتفاق بیفته که اون خانومها به همگروهیه خودشون بگن لطفاً برو ما میخوایم راحت باشیم و به من غریبه اعتماد کنن و بازهم برگشتم به اصل به فرکانس های خودم که دیدم فرکانس های من کاملاً سالم و سلامت هست نسبت به این موضوع و بازهم خدارو شکر

    حتی توی فامیل های خودمون هم خیلی از افراد به من راحت دست میدن و این یکی از بزرگترین دستاورد های منه که اهرمی هست برای قویتر شدنه من توی رسیدن به هر هدفی و خیلی از افرادی که به واسطه فرکانس های خودم به من بدی کرده بودن رو بخشیدم حتی همسر مادرم رو و امسال برای اولین بار براش روز مادر هدیه خریدم بردم بهش دادم و وقتی که به گذشته خودم و الان نگاه میکنم اصلا باورم نمیشه که من توی اون مسیر های اشتباه بودم چون هیچ ربطی به اون موقع ندارم در حال حاضر هشت سال هست که از مواد مخدر فاصله گرفتم که هیچ کدوم از اون افرادی که با هم مصرف میکردیم نتونستن ازش رها بشن بلکه خیلی بیشتر هم وارد منجلاب مواد مخدر شدن که البته من اصلاً نمیبینمشون و به خودم افتخار میکنم که خیلی سریع تونستم بیرون بیام و حتی خیلی به این موضوع فکر میکنم که حتی اصلا یک فردی که سیگار هم مصرف بکنه من نمی‌بینم و واقعا برام جالبه و یک دلیل برای شکر گزاری بیشتر یادمه تو گذشته خودم یک شب من لنگه 5هزار تومن پول بودم و اون شخص تبدیل شده به فردی که به راحتی میره داخل نمایشگاه های ماشین های لوکس و گران قیمت به راحتی از افراد نمایشگاه دار قیمت میپرسه با اعتماد به نفس میگه در ماشین رو باز کنید میخوام داخل ماشینو ببینم این شخص میره دقیقا توی فروشگاههای درجه یک که نمایندگی های اجناس درجه یک جهانی درشون هست این شخص خیلی شیک میره میشنه توی رستوران هتل اسپیناس غذا میل میکنه این شخص کاملا با اعتماد به نفس میره توی بهترین کافه ها کافی میل میکنه این شخص توی یک زمانی خونش به قدری کثیف بود که شاید سالی یک یا دوبار تمیزش میکرد اما الان هم لباساش هم ماشینش هم مغازش تر و تمیزه از اونجایی که به خودم احترام قائل شدم توی مغازه من بهترین اجناس توی مغازم هست که توی این منطقه به ندرت پیدا میشه و همین طور هم در کنار مغازه دارم کاری که خیلی بهش علاقه دارم رو استارت میزنم که اطمینان و اعتماد صد در صد بهش دارم که به خیلی از افراد میتونه کمک کنه و اونهم اینه که دوره ای رو آماده کردم برای رهایی از شهوت رانی که با توجه به تحقیقاتی‌که داشتم توی جهان به این اندازه در موردش کامل،دقیق و مختصر و مفید صحبت نشده که مطمئنم میگیره و به امید خدا دیگه دوس دارم برم توی سایتم فعالیت داشته باشم و به خودم ایمان دارم که میتونم الگوی خیلی از افرادی که توی زندگی شون دریای خلع ها رو داشتن باشم و قصدم از نوشتن این کامنت این هست که به خودم خودم رو نشون بدم و بگم که آقای محمد شکری عزیز شما بسیار انسان محترم و فوق‌العاده ای هستی و من در تلاش هستم که عاشقانه عاشقت باشم

    البته که خیلی تغییرات دیگه هم توی زندگیم برام رقم خورده که بخوام بگم باید تا یک هفته باید وقت بزارم و فقط بنویسم

    و بازهم از شما استاد واقعا بی نظیر تشکر میکنم که بسیار زیاد صحبت های شما و در کنارش عملکردن خودم باعث شد تا من به یک همچین شخصی تبدیل بشم که البته خیلی خیلی جای بهبودی داره و دقیقا هم با این صحبت شما که توی این فایل زدید موافق هستم که باید هر آنچه که دوس داری تو زندگیت داشته باشی رو باید احساس کنی تا بهش برسی و من با قدرت در کنار شما و آموزه هاتون خواهم بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      مرتضی آستاد گفته:
      مدت عضویت: 971 روز

      سلام دوست عزیز آقا محمد

      از کامنتی که نوشته بودی لذت بردم و اینکه از کجا به کجا رسیدی بهت تبریک میگم

      واقعا اراده خیلی قوی میخاد انجام ندادن کارهایی که. حس آدم رو برای یه لحظه عوض میکنه

      داستان هدایتت ام خوندم و استفاده کردم

      انشالله هر جا هستین شاد و سالم و موفق باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2255 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام به محمد عزیز و مومن موحد و ثروتمند و خداجو

      وقتی که داشتم داستان زندگی تان را میخوندم فقط این آیه قرآن که خداوند بعد از اعتراض فرشته ها به خلقت انسان به آنها گفت: من چیزی را می‌دانم که شما نمیدانید، در گوشم می چرخید و می گفت: این است یکی از اون چیزی هایی که آنها نمی‌دانند.

      این قدرت اراده انسان که از کجا به کجا می رسد.

      محمد عزیز با چشمانی اشکبار تحسین تان می کنم و ان شاءالله روز به روز این اتصال شما قوی تر و قوی تر شود.

      و روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر و سعادتمند تر بشید الهی آمین.

      البقره

      وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(30)

      ﻭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺁﺭ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﻲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ . ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺁﻳﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﺗﺒﺎﻫﻲ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﺧﻮﻥ ﺭﻳﺰﻱ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺳﺘﺎﻳﺸﺖ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻴﻢ ﻭ ﺗﻘﺪﻳﺲ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ . [ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ] ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻣﻦ [ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺶ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺮﺍﺭﻱ ] ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻴﺪ .(٣٠)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 844 روز

    بنام تک فرمانروای کل کیهان ”

    سلام و درود بر استاد خوبان و یار دیرینش خانم شایسته ی، شایسته

    و سلام دیگر بر تمام دوستان بهشتی ام”

    گنج های بی نهایت ”

    خدایا فقط از این راه ،

    ازاین روش ،

    خدایا فقط این سرمایه”

    اینقدر فکر نکن چه جوری، اینها به تو ربطی نداره،

    این کار خداست ” خدا واضح گفته به این چیزها فکر نکن ، اگر می دونست واجبه تو قرآن میگفت ”

    راجب شغل میگفت، راجب روش پیدا کردن همسر میگفت ” راجب جنسیت میگفت، راجب پیدا کردن فروش، راههای افزایش فروش، راههای افزایش مشتری میگفت ”

    چرا همش میگه ایمان ”

    توکل، عشق ، محبت، همراهی، بخشندگی ”

    چون اینها اصله ” اگر میدونست نیاز داری بهت میگفت ” به مشاور فروش نیاز داری.

    تا فروشت صد برابر شه، باور کن میگفت “تو قرآن میگفت این کار رو کن ؟

    همین طور در مورد چیزهای دیگه گفته ”

    زیبا ترین قوانین رو چقدر زیبا صحبت کرده در موردش ”

    اینم بهت میگفت ”

    پس بدون اصل اینه توکل داشته باشی ” احساس خوب داشته باشی”

    بتونی با احساس خوب قلبی پذیرا داشته باشی ”

    اونایی که احساسشون بد میشه به حرف من گوش نمیدن، غمگین میشن، ناراحت میشن، و خداوند بر قلب آنها مهر سکوت و خاموشی میزنه ”

    هر چی به طرف میگی بابا تو 200تا کتاب خوندی، 500تا کتاب مقاله ای خوندی ”

    اونا نمی تونن اثر انگشت خدا رو پیدا کنن، اونا فکر میکنن یک زندگی روتین و ماشینی دارن، اونا فکر میکنن شانسی به دنیا اومدن، اونا فکر میکنن همه چی فشاره، همه چیز سخته ”

    اونا فکر میکنن شانسی به دنیا اومدن ”

    مگه خدا نگفت تو را رها نکردیم ”

    که تو بی هدف به چرخی؟

    تو برای هدفی خلق شده ای ؟

    الان که نفس میکشی یک معجزه ست.

    این برای تو یک معجزه باید باشه.

    که هر روز چشماتو باز میکنی و صبح زندگیت رو می بینی ؟

    خیلی ها نقشه کشیده بودن امروز بیدار شن ”

    ولی نشدن چرا ؟

    انگار ناامید شده بودن ؟

    تو مغز اتم رو شکافتی، ولی اثر انگشت خدا رو ندیدی؟

    بارها نجاتت دادم؟

    تو به خورشیدنگاه کردی!

    ولی منو ندیدی، تو به ماه نگاه کردی ولی من رو ندیدی!

    تو به گردش آسمان و زمین نگاه کردی ولی منو ندیدی؟!

    تو به جایگاه ستارگان نگاه کردی ولی من رو ندیدی؟

    منو پیدا نکردی؟

    من از تو چی خواستم. گفتم از من بخواه،

    مگه نگفتم روی من حساب باز کن؟

    منننننمممم اون چیزیکه لازم داری؟

    من کافی ام؟

    من به شدت برای تو کافی ام؟

    من برای تو کافی ام؟

    من دیده میشم، من آغوش میشم برات؟

    همدم میشم برات، من شونه میشم که سرتو بذاری رو شونه هام؟

    من تو رو به چیزی که بخواه میرسونم؟

    مگه نگفتم روی من حساب باز کن؟

    اونی که بهت روزی میده کیه؟

    اونی که بهت جلا داده کیه؟

    اونی که بهت شهرت داده کیه ؟

    فکر میکنی خودتی، فکر میکنی کسی دیگه ست.

    چقدر باید کوچیک فکر کنی؟ !

    که یکی بیرون از توئه؟ که تو رو هدایت میکنه؟

    اگه سیل بیاد همه نابود میشیم کییکه جلوی اون قد علم کنه؟

    زمانی که کوهها به حرکت در میان.کییکه جلوی این قدرت رو بگیره.

    ما یک رعد و برق کوچیک میزنه یک ساعت تو گوشه ی خونه تب و لرز میکنیم.

    یک بارون شدید و تگرگ میزنه همه میریم زیر سر پناهامون، خدایا چرا اینجوری شد ؟

    یک زلزله میاد کییکه آرامش داشته باشه ”

    کی می تونه به تو آرامش بده؟ !

    کدوم قدرت ”

    کدوم پادشاه ”

    روی کی حساب باز میکنی؟

    فقط و فقط روی خودش حساب باز کن”

    روی خدا حساب باز کن؟

    در پناه الله مهربان باشید استاد خوبان

    خانم شایسته و دوستان بهشتی ام”

    سفرتون سلامت “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2500 روز

    به نام رب یکتا

    سلام به تمام اعضای سایت روحانی و خونواده خودم، سلام به استاد و مریم عزیز، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه، سپاس گذار خداوندم که دوباره این فرصت داد تا بیام و یک کامنت دیگه توی این فضای بینظیر بنویسم،

    وای خدا چه کشتی های کروز شگفت انگیزی، مخصوصا اون شهر روی آب رویایی، چه ویلاها و ساختمون های بزرگی چقدر این کشور سرشار از فراوانی هست واقعا تحسین برانگیزه، عاشقتم خدای مهربونم که همچین دنیایی خلق کردی و مارو برای کشف خودمون با تضاد ها روبه کردی تا رویاهامون در وجودمون متولد بشن و انگیزه ای باشن برای حرکت ما، چقدر تو بزرگی و درک نشدنی و چقدر من در مقابل این همه عظمت تو کوچکم و ضعیف…

    موضوع این فایل خیلی چیزهارو برام یادآوری کرد از جمله که یکی از پاشنه های آشیل من تجسم و تحسین هست مخصوصا تجسم، وقتی به کودکی خودم نگاه میکنم و بیادش میارم میبینم که من خیلی قوه تجسم قوی داشتم ولی طی مرور زمان اون فراموش کردم، بخاطر تمام اون نرسیدن ها و نا امیدی ها، بخاطر چشم به دست بودن و شرک ها ورزی ها، بخاطر ترسهام…

    دنیای بیرون بازتابی از درون من هست و اگر من در درون خودم نتونم به فرزندی که در من متولد شده درست رسیدگی کنم و اون تغذیه مناسب کنم، چطور انتظار رشد اون دارم اگر نتونم خودم رو در موقعیت دلخواهم تجسم کنم که هیچ وقت اون فرزند در من به مرحله تولد و تجربه اون در این دنیای مادی نخواهد رسید، ما باید مادر و پدر خوبی برای فرزندانمان باشیم و حواسمون به تمام نیازمندی های اونها در تمام موارد باشه و زمینه رشد براشون فراهم کنیم تا بتونیم اونهارو در دنیای مادی هم تجربه کنیم…

    من وقتی توی زمینه تجسم ضعیف باشم و نتونم خودم رو در اون استیت دلخواهم ببینم نباید از خداوند توقع داشته باشم چون من نازا هستم… و من به هیچ کدوم از خواسته هام نمیرسم، و اگر هم برسم فرزند من یا ضعیف و یا معلول خواهد بود،

    وقتی نتونم زیبایی هایی که میبینم رو تحسین کنم و از دیدن اون ها لذت نبرم چطور اون فرزند می‌تونه تغذیه بشه، وقتی من خودم غذای مقوی و مورد نیاز رو نخورم قاعدتا مواد مغذی به جنین نمی‌رسه…

    همه اینهارو دارم به خودم میگم تا مرور بشه برام و بیاد بیارم ویژگی هایی که از بچگی همراه با من متولد شدن، ویژگی های که خداوند برای خلق رویاهامون به ما عطا کرده، ابزار هایی که نیاز داریم رو به ما داده فقط باید ازشون استفاده کنیم، بعضیاشون بخاطر استفاده نشدن و یا کم استفاده شدن زنگ زدن و از کار افتادن ولی میشه دوباره احیاشون کردن و روغن کاریشون کرد و یا از غول ما تعمیرکارها سرویسشون کردن که مثل روز اولشون کار کنن ولی این کارو ما باید بکنیم نه هیچ سرویس کاری از بیرون…

    دقت کردین هرچیزی که استفاده نشه و انرژی انسان رو دریافت نکنه زود خراب میشه و از بین میره، همین چند وقت پیش هم استاد توی یکی از فایلهاش به این موضع اشاره کرد، من خودم به واسطه شغلم و علاقه مندی هام خیلی با این موضع برخورد کردم و دیدم که وقتی از چیزی استفاده نشه چه شکلی میشه دقیقا توانایی های ما هم به همین شکل هستن و اگر ما حواسمون بهشون نباشه و ازشون استفاده نکنیم…

    من خیلی الان خوب شدن خیلی بهتر از قبل و هنوز خیلی کار داره تا بهتر بشم و این روند ادامه داره چون پاشنه آشیل منه چون نقطه ضعفمه،

    قوانین خداوند خیلی آسون هستند این فقط ذهن ماست که کارهارو سخت برام جلو میده، ما هرچی که در این دنیای مادی داریم در وجود خودمون هم داریم و از زندگی دنیوی خودمون میتونیم بفهمیم که درونمون چجوری هست و این ما هستیم که میتونیم تغییرش بدیم نه هیچ کس دیگه ای چون ولی و سرپرست اونها ماییم و وقتی ما قانونمند باشیم و یه شخصیت قوی داشته باشیم حواسمون بهشون هست و از همه چیز وجودمون استفاده میکنیم و چیزی بلااستفاده نمی‌مونه که بخواد زنگ بزنه… و وقتی به خودشناسی بیشتر میرسیم اونایی که با ما هماهنگ نیستن به راحتی مارو ترک میکنن و از مدارمون خارج میشن و روز به روز کارها برامون راحتر میشه و اطرافمون خلوت تر…

    من تصمیم گرفتم ساعتی از وقتم رو در طول روز به تجسم کردن و تحسین کردم اختصاص بدم، کاری که خیلی کم انجامش میدادم و بیشتر تمرکزم روی کار فیزیکی بود، این عادت رو باید در خودم ایجاد کنم تا همون جور که استاد گفت سرعت رسیدن به خواسته هام بیشتر بشه البته که به خودم سخت نمیگیرم و با رعایت قانون تکامل جلو میرم انشالا…

    امیدوارم برای دوستان مفید بوده باشه برای خودم که عالی بود سرشار از آگاهی بود، سپاس گذار خداوند که این الهامات رو به من کرد و من فقط نوشتمش، من بدون خداوند هیچی نیستم و اون که من هدایت می‌کنه انشالا که بتونم توی این مسیر ثابت قدم باشم،

    برای همتون بهترین هارو از خداوند آرزو میکنم و عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    احمد رضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 2000 روز

    سلام بر استاد عزیزم

    استاد این شهر داره با من چیکار میکنه که من هرروز دارم بیشتر عاشقش میشم که برم اونجا و بتونم نو شرایط دلخواهم زندگی کنم

    من حسم و خواستم تو این شهر ها زندگی کردنه چون شلوغی رو دوست دارم و زندگی در جریان داره رو دوست دارم و همین طور اون ساختمان های بلندش که دیگه دل منو برده

    این شهر چقدر تمیزه و زیباست و الخصوص آب رودخانه هاش تمیزه و چقدر ثروت هست من از شما یاد گرفتم که تحسین کنم و تو زمینه تمیزی و آدم هایی که دوست دارم تونستم به اینجور آدم ها بیشتر هدایت شم ولی در مورد ثروت انگار مقاومت من بیشتره ولی دارم ادامه میدم که نا امید نشم و باید احساس لیاقت هم در خودم اجرا کنم و دوره لیاقت هم خریداری کنم

    در مورد صحبت های آخر که حرفی نمیمونه چون من با گوشت و پوست و استخوانم حس کردم که به هر چیزی توجه کنی به ان چیز هدایت میشی پس من باز هم توجه میکنم به حرف های شما و این تصاویر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    به نام خدا

    سلام و درود

    استاد عزیز چه توضیحاتی در مورد تجسم و دیدن زیبایی ها بیان کردید

    اینکه ورودی های خودمون را ‌کنترل کنیم و فقط زیبایی ها را ببینیم و بشنویم

    ویلاها،خونه ها،ماشین های زیبا را ببینیم،تحقیق کنیم در موردشون،سناریو بنویسیم،تجسم کنیم

    دیگه دیدن عکس چیزهای شیک و لوکس که پول نمیخواد

    باید اینقدر وقتمون را با دیدن زیبایی ها پر کنیم که وقتی برای دیدن،شنیدن نازیبایی ها نداشته باشیم

    این خونه های و ویلاهای فوق العاده زیبا مثل اینکه ماکت بودن و واقعی نبودن آنقدری که تمیز بودن اصلا آدم باورش نمیشه این همه پول و زیبایی ها

    آدم یه ویلایی داشته باشه که دو طرف دریا باشه

    قایق های میلیون دلاری و فراوان

    کشتی های کروز بزرگ و زیاد

    اینها همش ثروت را تداعی میکنه و فراوانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  9. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2349 روز

    سلام بر استاد عزیزم و‌مریم بانوی شایسته

    استاد عزیزم اگر صدای منو میشنیدید پر از هیجانه از کشفیات این روزهایم که نامی جز معجزه ودرست بودن قوانین نمی توانم رویش بگذارم.

    قبل از مهاجرت به آمریکا بارها با همسرم در مورد ایالتی که میخواهیم در آن زندگی کنیم صحبت کردیم والبته فلوریدا ‌و حتی دستین جزو گزینه های ما بود (که البته من تا چند روز پیش نمی دانستم که پارادایس زیبا در دستین فلوریداست).اما نهایتا ،گفتیم که ما خودمون را به هدایت خدا می سپاریم، خداوند خودش ما را به بهترین شهر وبهترین ایالت هدایت میکنه، قبل از آمدن ،هر کس می پرسید :کجا می خواهید ساکن باشید ‌؟می دیدند که ما هیچ برنامه ای نداریم ،نگاه عاقل اندر سفیهی به ما می انداختند، اما من دلم آرام بود ومطمئن که خداوند مرا به بهترین ها هدایت می کند.خلاصه کنم ،بماندکه چگونه ما به ایالت تگزاس وشهر کورپس کریستی هدایت شدیم. اولین چیزی که من را به فکرواداشت این بود که سه هفته ای در یک خانه با ویوی دریاچه ساکن بودیم ،یک روز صبح زود از خواب بیدار شدم ‌انعکاس طلوع خورشید را بر روی دریاچه از پنجره دیدم وآن یادآور منظره ای از دریاچه ی پارادایس برایم بود،همان لحظه به خودم گفتم تو در خانه ای هستی با ویوی دریاچه مثل استاد،‌از آن روز به بعد هرروز نشانه های بیشتری دیدم. سه ماه است که در این شهرم و من در کمال ناباوری احساس می کردم که همان آب ‌هوایی را تجربه می کنم که در سریالهای زندگی در بهشت می دیدم، همان ساحل‌های شنی سپید ،همان دریا، همان باران ها ….وقتی سریال سفر به دور آمریکا دوباره روی سایت آمد، شما گفتید که به دلیل نور مستقیم خورشید سفرتون را قبل از طلوع خورشید آغاز کردید،داشتم همسرم را به محل کارشون میبردم و ‌نور خورشید بد جور مستقیم توی چشمم بود ،طوری که جاده رو نمی دیدم.به همسرم گفتم :از بس زندگی در بهشت و ‌سفر به دور آمریکا رو نگاه کردیم ،احساس می کنم دقیقا هر تجربه ای که استاد داشته ودارند، ما هم داریم تجربه می کنیم ،همسرم تایید کرد وهردو خندیدیم که آیاتوهم زدیم یا واقعیته!تا اینکه شما در دو قسمت قبل اعلام کردید که ما سفرمان را از دستین آغاز کردیم همان لحظه در گوگل مپ شهر دستین را جستجو کردم ‌دیدم که این شهر دقیقا همراستای شهر ما ودر کنار خلیج مکزیکه. اشک توی چشمام جمع شده بود ‌گفتم خدایا تو چه میکنی ،من زندگی در بهشت را با شما زندگی کردم ‌وخداوند امروز تا این حد من را به اون فضا ‌ومکان نزدیک کرده،فقط 12ساعت رانندگی فاصله،استاد همین طور که می نویسم اشک‌هام جاریه، می‌خوام بگم حرف شما وآموزشهای شما حقه ‌‌اگه باورکنیم و‌خودمون رو لایق بدونیم به مشابه اون شرایط نه ،حتی به خود اون شرایط هدایت میشیم.

    همچنان شاگرد مکتب پر مهرتان میمانم ثابت قدم تر از همیشه ،‌از خداوند می خواهم که در بهترین زمان وبهترین مکان دیدار شما استاد عزیز را نصیبم کند . به امید دیدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      مرتضی آستاد گفته:
      مدت عضویت: 971 روز

      سلام لیلا خانم

      خیلی خیلی خوشحال شدم که به آمریکا مهاجرت کردین

      من خودم از زمانی که وارد سایت شدم خیلی دوست دارم بیام و آمریکا رو از نزدیک ببینم

      تحسین میکنم شما رو که اینقدر مدارتون بالا رفته و اینقدر روی خودتون کار کردین که فقط 12 ساعت با استاد فاصله دارین

      انشالله در زمان مناسب در مکان مناسب استاد و خانم شایسته رو از نزدیک می‌بینید

      راستی سلام منو هم برسونید

      در پناه رب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        لیلا گفته:
        مدت عضویت: 2349 روز

        سلام آقا مرتضی

        ممنونم از کامنت زیباتون ،اینکه ما به این سایت هدایت شدیم خودش نشون می‌ده که خداوند نگاه ویژه ای به ما داره وما از خداوند درخواست کردیم وبه دنبال رشد و تکامل هستیم.ایشالا همگی با ایمان به درستیه قوانین خدایی وحقانیت مسیرمون روز به روز مدارمون بالاتر میره وروزی همه در کنار استاد جمع میشیم وآموزشهای حضوری می بینیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    پروانه انوری گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    به نام خداوند هدایتگر زیبایی‌ها

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته‌ی مهربان و زیبا

    خدارو سپاس می گویم که دوباره به این زیبایی و قشنگی ها دعوت شدم و چشمانم بار دیگر توانست زیبایی از این جهان زیبا رو ببیند

    خدارو هزاران بار سپاس میگویم برای فراوانی میامی که این همه ثروت و فراوانی از آب گرفته تا ویلا های زیبا و کشتی های کروز بزرگ و تا مغازه ها و آدم های که با لذت به این زیبایی های شگفت انگیز خداوند نگاه می کردند و لذت می بردند از زیبای هی خارق العاده خداوند هدایتگر زیبایی ها

    و آسمان ابری نیمه نیم زیبا خدارو سپاس

    آفرین به افرادی که با شجاعت در اون آب پر عمق شنا می کردند

    خدارو سپاس برای کشتی های کروز که با ساختن آنها چقدر به جهان اطرافمان کمک شد تا بهتر زندگی کنیم و عکس زیبای شما و خانم شایسته زیبا که امیدوارم خداوند دوستان سایت رو هم به این زیبایی ها حتما برسونه و اون حس و حال زیبا و اون حس لیاقت امیدوارم برای دوستان سایت وجود داشته باشه که خداوند ما رو انسان های با لیاقت آفریده که لیاقت حس خوب رو داشته باشیم لیاقت جهان خوب با انسانهای که زیبایی جهان رو به شیر می کنند تا ما هم جذب کنیم و احساس خوب و دل مان باشد و کانون توجمان به نکات مثبت باشد خداوند را سپاس برای آسمان زیبا و اون هواپیما رو که چه آسان شده مسئله حمل و نقل و این همش به خاطر اینه ما در خواست از خداوند کردیم و او پاسخ داده و به این صورت پیرامون خود رو از این همه فراوانی و نعمت می بینم ️

    با سپاس از شما استاد و مریم جان زیبا

    نوش جانتان این همه زیبا ییسپاس از استاد از اینکه این باور در ما زنده کردندکه یکی از دوستانسون با دیدن این زیبایی ها به کشور استرالیا هدایت شدند پس میشود باید باور داشت که می‌شود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: