سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 235

دیدگاه زیبا و تاثیرگذار رویا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت

استاد، حرفایی که اول فایل درباره مفهوم تفاهم و عشق و مودت در روابط گفتید رو باید با طلا نوشت.

من زمانی که هنوز در مسیر توحید و سایت و شما نبودم، چقدر مفهوم تفاهم رو اشتباه برداشت کرده بودم. به همین دلیل چقدر خودمو اذیت میکردم. فکر میکردم زن و شوهری که باهم خوبن یعنی با هم بشینن فیلم نگاه کنن و چون شوهرم اهل فیلم نبود البته خودمم نبودم، تو دلم میگفتم ما باهم تفاهم نداریم.

یا فکر میکردم شوهرم بدون من نباید جایی بره و بهش خوش بگذره یا من نباید بدون اون جایی برم و بهم خوش بگذره کلا خیلی داغون بودم

ولی الان 180 درجه تغییر کردم و بدون اینکه من از همسرم بخوام، فقط با تغییر من، همسرم هم تغییر کرد و الان زندگیمون عالی شده. البته این دیدگاه وقتی قابل انجام شد که من دوره ی عزت نفس رو شرکت کردم و خودم رو دوست داشتم و برای خودم ارزش قائل شدم. الان سعی میکنم روش ها و طرز نگاه شما درباره عشق و مودت در روابط رو همیشه تو زندگیم پیاده کنم. 

خانوم شایسته جان ممنون از اینکه برامون فیلم گرفتین. بنظر من خیلی سخته اینکه بری خرید و بخوای با لذت همه جارو نگاه کنی اما همش گوشی بدست بخوای فیلم بگیری و شما با مهربونی این کارو برای ما انجام دادین

بین فروشگاه هایی که نشون دادین من عاشق نایک و زارا بودم. واقعا از کتونی ها و لباسهای اسپرت نایک لذت میبرم اصلا دیدنشونم بهم حس خوب میده طراحی های ساده و خوش فرم و زیبا. چقدر جالب بود که نایک اومده در کنار مانکن فیت و خوش اندام یه مانکن تپل و بیگ سایز هم گذاشته چون خیلی از کسایی که لباس ورزشی میخرن و میخوان ورزش کنن ادمایی با اضافه وزن هستن که میخوان لاغر کنن و این یه جور احترام به مخاطبه و اینکه اون افراد هم میتونن ببینن اون لباس تو تنشون چطوره و اگ بهشون اومد بخرن.

مورد بعدی فروشگاه برند زارا بود. من عاشق سبک لباس هاشم مدلهای ساده و کژوال و جالب اینجاست خانم شایسته رو هرچی دست میذاشت و قیمتشو میدید، سلیقه ی من بود. در کل همشون خیلی خوشگل بودن. من حس میکنم قیمت لباس اونجا پایین تر از اینجاست. مثلا شلوار برند زارا رو اونجا طبق تصویر میتونی با بیست و پنج دلار بخری.

نکته جالب بعدی فروشگاهی بود که برای سگها لباس و اکسسوری میفروخت. بنظرم دوختن اون لباسها خیلی راحته، حداقل برای من و پارچه ی کمی میبره و همونطور که اونجا هم میشه دید و البته تو ایرانم همینطوره، این کالا قیمتهای بالایی هم داره. یعنی سود بالا حتی از لباس آدم ها هم بیشتر.

یه چیز تو ذهنم گفت اینکارو هم میتونی امتحان کنی ولی یه باوری داشتم که اخه کی میاد پول بده به اینا؟!. ولی از وقتی با استاد آشنا شدم یاد گرفتم قبل اینکه کاری رو شروع کنم به صورت فیزیکی، باید اول به صورت ذهنی باورهامو درست کنم.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 235
    856MB
    44 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

244 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نجمه رضائی» در این صفحه: 1
  1. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    به پروردگار قدرتمندم

    سلام و درود به تمام دوستان عزیزم در این سفر رویایی،امیدوارم حالتون عالی باشه

    قسمت 235

    زندگی مشترک یعنی قدرت درک تفاوت ها و چقدر قشنگ، شما این تفاوتهای طرف مقابل رو درک میکنید بدون اینکه قضاوتی در کار باشه، بدون اینکه کسی تحت فشار قرار بگیره و میبینیم زندگی شما روانتر و ملایم تر از اکثر زندگیای مشترک اطراف ماست!

    چند وقت پیش متنی خوندم از ‏آلبرت الیس(بنیانگذار رویکرد عقلانی هیجانی) که چه قشنگ فرق بین تفاوت و اختلاف رو میگفت : اگر شما چای دوست داشته باشید و پارتنرت قهوه، شما با هم ” فرق ” دارید ، اما اگر شما اصرار کنید که باید او چای را بیشتر از قهوه دوست داشته باشه، شما با هم ” اختلاف ” دارید.

    این طبیعیه که آدمها باهم تفاوت داشته باشند ما آدمها هرکدوم مثل اثر انگشت، منحصر به فرد هستیم ، افکار ما ،علائق ما مثل اثر انگشتمون منحصر به فردِ خودِ ماست ولی نمیدونم چرا در بحث رابطه عاطفی، خیلی زور میزنیم که شبیه طرف مقابل بشیم یا طرف مقابلو شبیه خودمون بکنیم!

    بنظرم این زور زدن که کلی انرژی هم ازمون میگیره مربوط میشه به باورهای خیلی محکم و ریشه داری که از اجدادمون به ارث بردیم ،یعنی این باور،باور جدیدی نیست و خیلی خیلی قدمت داره چون هرکسی رو میبینیم توی این مورد مشکل داره و مقاومت بالایی نشون میده.

    چند سال پیش دوستی داشتم که عاشق خوانندگی بود ،میتینگهای مختلفی داشتن که باهم مینواختن و میخوندن ولی من علاقه ای نداشتم کنار اونها بشینم و تمرین کردنشون رو ببینم بخاطر همین مورد همیشه بحث میکردیم و دوستم بهم میگفت من برای تو اهمیتی ندارم!

    و در طرف دیگه قضیه خودم بودم که دلم میخواست بازارگردی و خریدامو با دوستم انجام بدم اما اون علاقه ای نداشت و همیشه قرارمون برای خرید و پاساژگردی کنسل میشد ،منم غر میزدم که تو برام وقت نمیذاری! نه فقط توی این دوتا مورد بلکه صدها قضیه بود که بخاطرش بحثهای بی اهمیت رخ میداد.

    خیلی واضح میشه تصور کرد این چنین رابطه ای چقدر چندش و زجرآوره چون دو طرف رابطه درکی از علائق و تفاوتهای هم ندارند و فکر میکنن زندگی مشترک یعنی علائق مشترک، غذاهای مشترک، ساعت خواب و بیداری مشترک و هزارتا چیز دیگه …..

    و من هزاران بار باید از شما تشکر کنم که با آموزشها و بودن در فضای سایت، درک و فهمم به نسبت چند سال قبل خیلی بالاتر رفته و به همون اندازه آرامشم بیشتر شده .

    همین چند دقیقه اول فایل بسیار بسیار ارزشمنده و اگر به همین چند دقیقه بتونیم توی زندگیمون عمل کنیم قطعا روابطمون زیرو رو میشه نه تنها توی رابطه عاطفی ،بلکه توی هر رابطه ای اگر به طرف مقابل و علاقه مندی هاش احترام گذاشته بشه و نخواهیم مدام مواردی رو گوشزد کنیم چقدر احترام ها بیشتر میشه و چقدر آرومتر خواهیم بود .

    مثال از خودم: من توی روابطم با مادرم به شکل وحشتناکی توی ذهنم در حال جنگ و جدلم ،مدام کشمکش و نجوا دارم ،توی ذهنم همیشه با مادرم دعوا میکنم ، اخلاق مادرم مثل همون فردیه که استاد گفتن در زندگیشون همیشه در حال نصیحت بوده، همیشه و برای همه افرادی که میبینه دوست داره نصیحتشون بکنه ، خب این ویژگی بارز مادرمه، قبلا میجنگیدم تا اصلاحش کنم اما الان خیلی کم شده ولی توی ذهنم این جنگها ادامه داره! من کمالگرای وحشتناکی بودم اما در حال بهبودم چون یک مرحله پیشرفت کردم و دیگه بصورت کلامی و رودر رو با مادرم بحث نمیکنم

    و میدونم اگر بیشتر کار کنم نجواهای ذهنیم کم و کمتر میشه . من الان تا حدودی قبول کردم که این ویژگی مادرم رو بپذیرم چون اون از کودکی همینجوری بزرگ شده والان هفتاد سالشه ،منی که سی سالمه در مقابل قدرت باورهای هفتاد ساله مادرم معلومه کم میارم و خودم از مسیر درست منحرف میشم پس نمیخام بخاطر تغییر مادرم خودم رو از سعادتمندی بی بهره کنم ،مادرم دوست داره نصیحت کنه و بنظرش در حال کمک به اطرافیانشه این نظر مادرمه و درست و غلطش به من مربوط نیست. با شنیدن صحبتهای شما این مورد یادم اومدم که کم کم دارم توش بهبود پیدا میکنم و خیلی خوشحالم.

    °°°°°°°°•••••••°°°°°°°°•••••••••°°°°°°°°°•••••••••°°°°°°°••••••

    …یکی از علاقه مندیهای منم بازارگردی و دیدن فروشگاههای متنوعه ولی امان از کمالگرایی و عدم لیاقت! یه روزهایی من از صبح تا شب وقت میذاشتم تا برم بازار، چون با اینکار حالم خیلی خوب میشد و توجهم میرفت روی ثروت و فراوانی ولی وقتی میومدم خونه ذهنم نجوا میکرد و میگفت امروز هیچ کار مفیدی نکردی ! از صبح تا شب راه رفتی ! خودتو خسته کردی و هیچیم نخریدی! بقیه میرن پول میسازن ولی تو رفتی پاساژگردی و الکی ول چرخیدی ! و همین نجواها لذت اون گشتنها رو بهم زهرمار میکرد !! خودم میفهمیدم وقتی حالم بده و نمیتونم ذهنمو کنترل کنم، با پاساژگردی حالم بهتر میشه اما ذهنم میگفت حتما باید مفید باشی پاساژگردی که کار مفیدی نیست!!! تو با پاساژگردی یکروزت رو از دست دادی!

    هووووف چقدر به خودم سخت میگرفتم همه این سختگیری ها بخاطر عدم شناخت خودم بوده و الان که یکبار دوره لیاقت رو تموم کردم خیلی بهتر جنس گفتگوهای ذهنیم رو میفهمم و بهتر درک میکنم قضیه از چه قراره ! و راه خاموش کردن صدای ذهن رو یاد گرفتم استاد جان خیلی ممنونم از دوره های خوبتون.

    ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷

    خانم شایسته عزیزم خیلی متشکرم از شما برای تهیه این فایل پر از فراوانی ،چقدر زرق و برقدار بود وخیلی تمیز و چقدر حس خوبی داشت که توی بهترین بازار آمریکا ،همراه دوربین شما اجناس مختلف رو دیدم و خوش گذروندم. چه لباسهای قشنگی دیدم مجلسی و راحتی و ورزشی ، لباسهای کودک ، لباسهای جذابی که برای سگها بود ، ببین چقدر ایده هست برای پول ساختن خدایا شکرت .

    چقدر خانمها و آقایون خوش اندام دیدم، چقدر رنگهای جذاب دیدم، چقدر راحتی پوشش دیدم،چه لباسهای بچگانه قشنگی دیدم .چه کفشهای قشنگی دیدم ، چه لباس عروسهای زیبایی جالب بود مثل اینجا نبودن سنگین و پفی و پر از سیم و ژپن و نمیدونم ازین چیز میزا نبود و انگار خیلی ساده تر از لباس عروسهای اینحا بودن ، برای تمام این اجناس و فراوانیها هزاران بار شکرت روحم تازه شد دمت گرم خانم شایسته عزیز.

    در پناه رب تعالی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای: