سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 236

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سلما عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

این فایل توجه من رو از روی موضوعی که منو ناراحت کرده بود برداشت و گذاشت روی موضوعات خوشایند که آرزومه تجربه کنم. از همون لحظه اول فایل، زیبایی های به صورت رگباری شروع شد که من بعضی از اونها رو نام می برم:

خیابونهای بزرگ و تمیز و خلوت و آروم، برج های زیبا و شیک، درختای نخل کنار جاده، چمن های مرتب و یکدست، ماشین های مدرن، وجود ایستگاه های اتوبوس توی شهر، گلکاری های کنار جاده، گلهای قرمز پررنگ، حوالی Harbour way E، خدای من چه شهر زیبایی، پل زیبا روی آب، برجهای کنار دریا.

چه ویوی بی نظیری مخصوصا طبقات بالای برج دارن، آقایی که داره روی پل پیاده روی میکنه، یک خانم و آقای دیگه هم با لباس اسپرت راحت دارن پیاده روی میکنن، واقعا پیاده روی توی همچین فضایی میچسبه.

خدایا شکرت بخاطر نعمت آزادی، آمریکا کشور آزاد، بهشت زیبای روی زمین. ساحل رویایی با درختچه های عجیب و غریب، اتصال دریا به آسمون و یه منظره بی انتها، آسمون ابری و انتظار یک بارون رحمت الهی، تمیزی ساحل مثل همیشه که قابل تحسینه.

خانم شایسته رها و ریلکس در حال لذت بردن و کیف کردن و عکس گرفتن با لبخندی ملیح بر لب. گذر از یک منطقه زیبا و یک جاده رویایی دیگه با درختای عجیب و غریب که تنه ها و شاخه ها از روی زمین به هم پیوستن و یکی شدن.

بازم فراوانی بسیار زیاد ماشین های شیک به روز دنیا، جاده خلوت، ترافیک روون، جاده تمیز و مرتب و خط کشی شده، ابرای پودری پراکنده توی آسمون آبی، ویلای خوشگل کنار جاده. یه جاهایی شاخه های درختای دو طرف جاده به هم رسیدن و جاده رویایی شده، یه تیکه هایی از جاده کاملا آفتابه یه جاهایی کاملا سایه اس، خدایا شکرت خیلی زیبا و چشم نوازه!

خداروشکر رسیدیم به Fairchild, Tropical Botanic Garden که 83 ایکر مساحت داره. هوا هم رویاییه. خانم شایسته جان با لباس خوش نقش و نگار، اشاره به هدایت خداوند داره.

خدایا شکرت این زیبایی ها به قول خانم شایسته عزیز واقعا آدمو به وجد میاره، مرسی که فیلمشو گرفتین.

درختهای ژوراسیکی پارک، چقدر تنوع شکل برگهای درختان زیاده! خدایا شکرت هر درختی برگش یه شکله، چقدر فراوانی! خدای من! به عجب جایی هدایت شدین!

موجودات جالب که مثل مجسمه خشکشون زده فک کنم اسمشون ایگوانا هست و سیگنیچر فلوریدان! چه نقش و نگاری دارن، آفرین خانم شایسته جان که نترسیدید و ازشون فیلم گرفتید، کلی هم باهاشون گپ زدین و دختر خاله شدین! ولی گویا باید برای صمیمی شدن تکامل رو آهسته تر طی کنین! خیلی بامزه بود! خیلی جالبه که اینا کنار آبن یا توی آب هم میتونن برن!

پرنده های بامزه ای که مرغابین ولی یکمی شبیه کرکس هستن و خیلی جالب راه میره و سر به زیرن و تمرکزشون تو کار خودشونه و اصلا هم نمیترسن. چه ترکیب رنگی زیبایی هم دارن.

مامی مرغابی با جوجه های نازنازی مشغول گردشه. چقدر اینجا امن و با آرامش و آسایش زندگی میکنن! چقدر این حیوونا خوشبختن! خیلی اینجا جادوییه و همه جور زیبایی اینجا جمع شده!

بادکنکای مارپیچی رنگارنگ توجه آدم رو جلب میکنه و جلوتر که میری ماهیا رنگی رو میبینی که همرنگ برگهای پاییزی هستن! خدای من اینجا چقدر انبوهه! برگهای درختا چقدر متنوعه! یه باغبون مشغول آبیاریه. دستگاه‌های تولید بخار هم رطوبت لازم برای گیاهان رو در زمستان که بارندگی شاید کمتره فراهم میکنن. تکنولوژی زیباست! آفرین به این ایده پردازها و اجرا کننده ایده ها! 

تکنولوژی اینقدر پیشرفت کرده که میخوان شرایط رشد گیاه در فضا رو فراهم کنن. خداوند به انسان چقدر قدرت ذهنی و خلاقیت عطا کرده و اونایی که از این قدرت استفاده میکنن تحسین برانگیزن! بشر هر کاری بخواد میتونه بکنه و این خلاقیت ها با برخورد به تضادها تو وجود آدم شکل میگیره!

خدای من بازم پروانه! شاید دوباره اینم یک نشونه اس برای من که میگه سبکبال بودن و رها بودن و وابسته نبودن رو از پروانه ها یاد بگیر تا بتونی هر جا که میخوای پرواز کنی و بری و لذت ببری و زندگی رو تجربه کنی!

فضاهای شیشه ای که داخلش حشرات رو به نمایش گذاشتن ایده جالبیه. سوسک ها چقدر خوشرنگ و زیبان. پیله های پروانه ها و روند تکاملی پروانه ها داره قانون تکامل رو نشون میده. یه پیله نه چندان زیبا با طی کردن تکامل تبدیل میشه به پروانه ای که زیباییش چشم نوازه!

خیلی حس خوبیه پروانه رو بدنت بشینه. دوست دارم تجربه اش کنم.

! خدایا شکرت یه آقایی که سن و سالش کم نیست با چه عشق و ذوقی از پروانه ها عکس میگیره.

درختای موز اصل استوایی ارگانیک چه گل زیبایی دارن و چقدر میوه دادن خیلی هیولاست. شمال ایران هم درخت موز داره که من دیدم و محو تماشای برگهای بزرگ و گلهای زیباش شدم!

 

خیلی جالبه که این خزنده که ظاهرا ترسناکه ولی کاملا بی آزاره و بعضیا به عنوان حیوون خونگی ازش نگهداری میکنن. ولی انصافا عجب ابهتی دارن!

 

مزرعه کاکتوس چقدر زیباست هر گلی زیبایی های خودشو داره حتی این خارها هم زیباست و این تنوع چقدر خوبه.

 

استراحتگاه و ننویی که برای رهگذران زیر درختای نارگیل آماده کردن، تجربه لم دادن توی این ننوی آرامش بخش و لذت بردن.

این فضا خیلی حرفه ای طراحی شده واقعا دمشون گرم.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 236
    723MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

280 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسیم زمانی» در این صفحه: 1
  1. -
    نسیم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1639 روز

    سلام سلام

    خداروشکر یه قسمت بسیار زیبای دیگه:)

    چقدر زیبایی دیدیم تو 38 دقیقه! 38 دقیقه توجه و تمرکز به زیبایی ها و لبخند به لب و حمد و ثنا در دل

    واقعا خیلی مناظر زیبایی بود و مریم جان هم که به زیبایی هرچه تمام تر توصیف میکرد هوا رو. من به عنوان کسیکه از تورنتوی کانادا با دمای فعلیِ منفی 20 درجه پیام میدم:)) از ته دلم میگم گوارای وجودتون این هوا و فضا و زیبایی ها، جای مارم خالی کنین:)

    من عاشق حرف زدنتون با حیوونام:))) خیلی باحال بود.

    اون اول فایل هم که تو یه جاده ی خیلی زیبا بودین یاد خیابون ولیعصر تهران افتادم:) چقدر دوسش داشتم و چقدر لذت میبردم از رانندگی اونجا

    اون دریاچه یا برکه ی خیلی خوشگل هم که عکس نخل ها و گیاها خیلی شفاف و زیبا تو آب افتاده بود و خیلی رویایی بود منو یاد یه پارکی همینجا تو تورنتو نزدیک خونمون انداخت، که همین تابستون گذشته با خواهرم یاسمن رفته بودیم… انقدر اون دریاچه زیبا و رویایی بود، دورتادورش همینجوری پر از انواع گیاهای خوشگل که عکسشون عین آینه افتاده بود تو آب، با چندتا اردک که با وقار و زیبایی خاصی شنا میکردن و رد آبی که پشتشون میفتاد چققققدر قشنگ بود.

    خدارو هزار مرتبه شکر، تاثیر همین فایلای زیبای شماست و توجه به این همه زیبایی که ما هم هی جذب میشیم به زیبایی های بیشتر:)

    واقعا توصیف “غار حرا” که سعیده جان میگه بهترین توصیفه برای این سایت بهشتی، من دیشب در عین اینکه مثل بچه ها خوشحال بودم از فرارسیدن جمعه شب و ویکند:) خیلی هم خسته بودم، شب حدودای ساعت 9 اومدم سراغ سایت و اول یه چندتا از کامنتای همین قسمت رو خوندم، بدون اینکه خود فایل رو ببینم، دوست داشتم فایل رو سر فرصت و بدون خستگی ببینم، بعدم همینجوری حسم گفت و هدایت شدم و رفتم سراغ کامنتای دوره لیاقت از جلسه اول همینجوری چندتا کامنتِ بالاتر و کامنتای خانواده ی خودمون رو میخوندم و برام مرور میشد و خیلی حس خوبی میداد. خلاصه موقع خواب هم لپتاپمو آوردم تو تخت و با خوندن کامنتا خوابم برد، بعد نصفه شب پاشدم برم دسشویی دیدم دیگه خوابم نمیبره، نگاه کردم به ساعت دیدم تاره 1:45 دقیقه ست ولی خواب کامل از سر من پریده بود، خلاصه پاشدم یه چرخی زدم و یه چیزی خوردم و باز نشستم سر ادامه ی کامنتا:) بعد همون موقع با خودم میگفتم خداروشکر که ما همچین غار حرایی داریم که نصفه شب بیایم بهش سر بزنیم و عبادت کنیم و حالمون رو خوب و فرکانسمون رو کوک کنیم:)

    صبحم دیگه دیر پاشدم طبیعتا، بعد امروز کاری داشتم باید میرفتم بیرون، هوا هم منفی 13 بود با real feel منفی 20،

    خداروشکر پسرم که شنبه ها هم سرکار میره امروز اتفاقا کارش دیرتر شده بود و تونست منو برسونه:) خیلی الان متوجه تر و آگاه ترم به دونه دونه ی این اتفاقای خوبِ شاید کوچیک و همزمانی ها و خیلی خوشحال میشم براشون و سپاسگزاری میکنم و طبیعتا هی حالم بهتر میشه.

    کارم رو انجام دادم و همونجا از سوپر ایرانی نون بربری داغ و تازه هم گرفتم و برگشتنه دیگه پیاده اومدم. لباس مناسب پوشیده بودم و کلی هم لذت بردم از پیاده روی تو این هوای خیلی سرد.

    جاتون خالی اومدم خونه بساط نون پنیر گردو با نون بربری تازه و قهوه رو آماده کردم و نشستم پای این فایل زیبا و صبحانه م رو نوش جان کردم:)

    بعدم طبق روال شنبه ها با مامان بابا صحبت کردیم و کلی هم با مامانم و خواهرام درباره ی فایلا و کامنتا گپ زدیم و خلاصه همش خوب و خیر.

    شنبه ها برای من روز کارای خونه ست. بعد از اسکایپ، فایل جلسه 7 کشف قوانین رو گذاشتم و مشغول کارام شدم. من تقریبا هیچوقت بدون اینکه فایل گوش بدم کار نمیکنم، هم به خاطر اینکه یه جورایی کار رو فان و سرگرم کننده و مطبوع تر کنم برای خودم، هم به خاطر همون نجواهای ذهنی، چون ذهن آدم وقتی مشغول کار ذهنی نباشی شروع میکنه به نجوا کردن. نجواهای ذهنی هم ناخودآگاه اگر منفی هم نباشن حداقل چیز به دردبخوری نیستن، مگر اینکه آگاهانه شروع کنی با خودت نجواهای مثبت کردن و باورای مثبت و سازنده تکرار کردن و اینا.

    من سیستمم اینجوریه که موقع کارای خونه و کارای فیزیکی که ذهنم آزاده فایل گوش میدم. البته که همون فایل رو سر فرصت و با تمرکز و نوت برداری هم مجدد گوش میدم.

    خلاصه که امروزم اینجوری گذشت و بعدم اومدم بقیه ی این قسمت رو نگاه کردم و خواستم کامنت بنویسم اول گفتم خب آخه چیز خاصی ندارم بنویسم، فوقش دو سه خط تعریف از زیبایی ها بکنم، دوباره گفتم عیبی نداره کلا نوشتن تو این سایت اثر جادویی داره تو زندگی آدم (تجربه کردم قبلا) و شروع کردم به نوشتن… و اینجوری پیش رفت:)

    امیدوارم زندگی همه مون با دیدن این فایلای زیبا و توجه به زیباییها، پر بشه از زیبایی و موفقیت:)

    شب و روزتون به خیر استادای قشنگم و دوستای خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: