سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 236 - صفحه 14

280 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2643 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته عزیز

    فایل بسیار زیبا وعالی بود سپاسگزارم.ولی متنی که میزارم ربطی به این فایل نداره وفقط حسم گفت این فایل روبزارم.چند وقتی هست که استاد عزیز فایل چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم رو گزاشتن ومن تقریبا هر روز یکبار این فایل رو گوش میدادم واستاد فقط خدامیدونه که از وقتی این فایل رو گزاشتین من یه آدم دیگه شدم.اصلا دیگه هیچ چیز منفی روم تاثیر نداشت واز هیچ چیزی ناراحت نمیشدم ومخصوصا این دوهفته که حتی یک کلمه راجبه ناخواسته هام صحبت نمیکردم وچون انسان رکی هم هستم سعی کردم از این حسم استفاده کنم ووقتی کسی درمورد چیزی که من نمیخوام صحبت کرد بهش بگم لطفا درمورد مسایل منفی صحبت نکنین وبه طرز معجزه آسایی طرف یه نگاهی به من میکرد وبه جای اینکه بگه این چیزها مثلا واقعیت جامعه هست و…ناخود آگاه به خودش می اومد وسکوت میکرد یا کلا دیگه حرف نمیزدیم یا اگر کسی بود که باهاش رودرواسی داشتم مثلا مشتریم همش هر چی منفی میگفت میگفتم انشااله خیره یا درست میشه واینقدر این حرفها رو تکرار میکردم تا طرف یا دیگه سکوت میکرد یا مجبور میشد با من همراه بشه.تااینکه شیطون دید دیگه توی طول روز نمیتونه به من مسلط بشه کابوسهای شبانه شروع میشد.توی متنهای قبلی هم گفتم دوسال هست که ناخودآگاه وارد مسایل ماورایی شدم وخیلی چیزها را متوجه شدم اما چون در درک جمع نیست ترجیح میدم که درموردش صحبت نکنم.اما همین که استاد میگن تکامل یه جورایی تا حدودی تکاملم رو طی کردم وشاید گفتنش خنده دار باشه اما میتونم تسلط شیطان رو توی چهره آدمها ببینم ودلیل رفتارهاشون رو درک کنم.باتوجه به راهی که رفته بودم میدونستم دلیل کابوسهای شبانه چیه البته کابوس که چه عرض کنم خوابیدن در ظاهر اما بیدار بودن در اصل تا صبح یعنی شب که میخوابیدم تا صبح زندگی می کردم یعنی خوابی که فکر نمیکردم خواب باشه ووقتی از خواب بیدار میشدم حال بیدار شدن رو نداشتم.اما باتوجه به حرفهای استاد خودم رو توجیه میکردم واینقدر روی ذهنم کار میکردم که

    خداروشکر من دارم یه قدم جلوتر می رم وشیطان از من عاجز شده وشب دیگه میاد سراغم .تا اینکه یه روز تصمیم گرفتم اگر کابوس دیدم وبیدار شدم فقط بخندم وخداروشکر کنم دوهفته اخیر دقیقا این کار رو کردم وحالم عالی شد وهی کابوسها کم وکمتر شد.

    تا اینکه چند ماه پیش ما یه پرنده خریده بودیم ومن آوردمش سر کار وجلوی من جون داد با وجودی که حالش خوب وبد ومن اینقدر حالم بد شد که تا ساعتها گریه کردم وبعد زنگ زدن به استادم یه مقداری بهتر شدم ویاد حرفهای استاد افتادم که گفتن پسرشون مرد وبعد چند ساعت خوب شدن به خودم گفتم چته به خاطر یه پرنده این کارا رو میکنی وکلی حالم خوب شد وکلا فراموش کردم تا اینکه یه روزی داشتم دفترمو جارومیکردم رسیده به اون نقطه ای که اون پرنده مرده وخیلی دلم براش سوخت ویه دفعه توی دلم از ته قلبم گفتم خدارحمتش کنه وخداروشکر پرنده قشنگی بود ظهر که رفتم خونه دیدم برادرم دقیقا عین همون پرنده رو خریده.

    بعد چند روز فهمیدیم که حرف میزنه وکلی خوشحال شدم وجالبه توی مغازه پرنده فروشی فقط چند ساعت بود که فروخته شده بود وبرادرم خریده بودش وجالبه یه علاقه خاصی به من داشت ومن اینو میفهمیدم ومثلا از پله های آپارتمان که بالا می اومدم باوجودی که هنوز در روباز نمیکردم شروع میکرد داد زدن وحتی اسمم رو هم یاد گرفته بود تا اینکه دیروز مرد.

    من دوباره کلی حالم بد شد وبعد از ظهر که اومدم سر کار برخلاف روزهای دیگه کلی مشتری داشتم واصلا وقت نداشتم ناراحت باشم ودوتا خبر خیلی خوش که واقعا باید حالم رو خوب میکرد شنیدم ولی زیاد اوکی نبودم وتا امروز صبح قبل اینکه بیام گفتم رسیدم دفتر اول فایل چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم رو گوش میدم اومدم نشستم وفایل رو که باز کردم دیدم نوشته دیدگاه فاطمه عزیز ومن رد شدم یه دفعه یه حسی بهم گفت شاید دیدگاه تویه وتوی دلم گفتم اینهمه بچه ها فایلهای قشنگ میزارن وچرا فایل من دوبار گفتم بزار برم ببینم دیدنش ضرری نداره ورفتم بالا دیدم چه جالب شبیه حرفهای منه ویهخرده که ادامه دادم دیدم واقعا دیدگاه منه وکلی خوشحال شدم وحسم گفت بیام فایل بزارم.

    حرف من توی این فایل اینه که بچه های خوب سایت شما هر چقدر توی دنیا خوب باشید خوبی ها برمیگرده من از دیروز که حالم بد بود فهمیدم خدا نمیخواد من توی حال بد بمونم ویه چیزی داره کلی برام تلاش میکنه که برگردم به اون حال خوب با اینکه سرم شلوغه به اومدن پیامک دزدی ماشین که چندین ماهه بردن ودقیقا دیروز گرفتن .با فهمیدن عاقبت مدیرهای شرکتی که چندین سال منو عذاب دادن وبه دادگاه کشوندن وآخر همه از شرکت به طرز بدی اخراج شدن ودادگاهی شدن.

    خدا داره بهم نشون میده که توی حال خوب بمونم وداره کمکم میکنه.

    استاد عزیز وخانم شایسته عزیز

    شما دوفرشته مهربون ودوست داشتنی هستین ودر این راه سختی که من توی این دوسال رفتم تکیه گاهم بدین وبه خاطر گزاشتن فایلم که امروز با عث تغییر روحیه من شد سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      اعظم برزگری گفته:
      مدت عضویت: 1434 روز

      فاطمه ی عزیزم سلام

      کنترل ذهن های قوی و دوری کردن از افکار منفی و گوش ندادن به چرت و پرت هایی که فقط برای گذران زمان و ساعت ها بکار گرفته میشه بهترین راه برای در دست گرفتن افکار منفی هست بقول خودتون اون قدری این راه درست و حقه که با کوچکترین لغزشی یا خارج شدن از مسیر ،خدای مهربون یه آلارمی میده که عزیزم داری بیراهه میری و زود برمیگردیم و این نشانه ی بسیار عالیست که خدا در هر لحظه و همیشه هوامون رو داره!اتفاقا دیروز برای دیدن مادرم رفته بودم که بعده حال و احوال خواست شروع کنه از یکی گفتن که مثل شما گفتم مادر جانم من اومدم خودتون رو ببینم و با زندگی بقیه کاری ندارم لطفا و لطفا توی اون مدت زمانی که من پیش شما هستم فقط و فقط از خودمون حرف بزنیم ایشون هم سکوت کردند و قبول…

      و چقدر داریم خوب پیشرفت می کنیم ماهایی که کارمون همین بود ولی با سیر تکاملی هر روز داریم کم و کمش میکنیم و خدا جون هم ما رو دوست داره که ثابت قدم نگهمون داشته توی این مسیر…

      ولی او قسمت از نوشته تون رو میخوام اگه لطف کنید برام باز کنید که!!!

      توی متنهای قبلی هم گفتم دوسال هست که ناخودآگاه وارد مسایل ماورایی شدم وخیلی چیزها را متوجه شدم اما چون در درک جمع نیست ترجیح میدم که درموردش صحبت نکنم.

      اینجا یه محیط فوق العاده و بدون قضاوت هست و همه دوست دارند آگاه تر باشند پس دوباره لطف کنید و درباره ی مسائل ماورائی برام بگین که از حوصله ی من خارج نیست…

      پیشاپیش سپاسگذار وجودتون هستم به خاطر اینکه پاسخگو هستید چون میدونم آگاهی خوبی پشت این نوشته ها هست.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    همسفر گفته:
    مدت عضویت: 1154 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان و هدایت گرم

    سلام خدمت استاد عزیز ومریم بانو

    استاد این اولین کامنت من تو این مدت از عضویت من هستش از ته قلبم خواستم بعد دیدن این همه فایل و زیبایی هایی که دیدم ایندفعه دیدگاه مو بنویسم (آخه خیلی دستی بر نوشتن ندارم ) و از خدا خواستم تا تو ستاره قطبی ام

    امروز دیدگاه ام برتر بشه آخه من دیشب دیدم فایل و ولی چون با همسرم و دو تا بچم می دیدیم خوب خوب اوکی نشدم

    و باز دوباره صبح بعد از اینکه دخترم رفت مدرسه ومن صبح بعد از بیدار شدن و سپاسگزاری و تمرین ستاره قطبی ام که در خواست دادم امروز کامنتم لایک استاد رو بگیره و برگزیده شه

    (استاد من تا الان بینهایت فایل رایگان و سریالها رو دیدم

    من و همسرم دوره دوازده قدم رو شروع کردیم البته همسرم سری دومشون هست که دارن تمرین میکنن دوره رو ولی من مشغول پسر کوچیکم بودم که دنیا اومده بود وخوب نتونستم تمرکز کنم صبر کردم تا خداوند بزرگ و مهربان کمکم کنه و شرایط رو برام هموار کنه والان تو قدم اول جلسه چهارم هستم)

    استاد هر بار مارو بیشتر از قبل شگفت زده کردید شما عالی هستید.شما دستی از دستان خداوند هستین برای هدایت بهتر ما …..

    استاد واقعا چی بگم از منش و بزرگی تون

    بابت همه چی همه چی وهمه چی ازتون سپاسگزارم

    اینکه هدایت شدم به این سایت خدایا ازت بینهایت سپاسگزارم خدایا عاااااشقتم بریم سراغ این همه زیبایی که تو این فایل هست و آدم می‌مونه که کدومشون بگه هر کدوم از اون یکی زیباتر وجذابتره

    خداااااایا شکرت بخاطر زیبایی‌ های

    بی نظیرت بخاطر این همه فراوانی که تو جهان هستیمون وجود داره و ما چشمامون رو خوب باز نمی‌کنیم که خوب ببینیم

    وااای که چقدر این خیابون تمیز وقشنگ هستش چقدر قانون مدارانه است همه چی وجود داره

    چقدر سبزه آرایی های فضای سبز کنار خیابون ها با سکه انجام شده بود واقعا زیباست خدایا شکرت

    و بریم سراغ اون جاده که به سمت این جنگل فوق‌العاده می‌رفت

    چقدر رویایی هستش اون درختان زیبایی که انگار دستا شونو بهم دادن تا از زیر سایه و تابش نور خورشید از لابه‌لای

    برگ هاشون در کمال آرامش و امنیت و عشق به این زیبایی رد بشی داشتم تصور میکردم که الان من دارم از زیر این درختان زیبا رد میشم که یک لحظه یاد فیلم انشرلی باموهای قرمز افتادم وقتی از اون جاده زیبا رد میشد واون تصورات زیبایی که تو ذهنش زمزمه میکرد خدایا شکرت چقدر می‌تونه زیبا باشه با یه ماشین آلبالویی زیبا باکیفیت ردشدن از زیر این درختا وااای که چقدر دلم خواست …

    میرسیم به اون جنگل فوق‌العاده زیبا و استوایی بااون توصیفی که خانم شایسته عزیز کردن کاملا احساسش کردم اون هوای عالی بوی خوش رطوبت و دمای هوا و زیبایی های بی کرانش… خداااایا شکرت که الان خودمو اونجا تصور میکنم وقتی میبینم اون حیوونا چطوری دارن تند تند جک و جونورهای ریز و شکار می‌کنندومیخورن بهتر آفرینش وخلقت خدارو درک میکنم..

    اون دریاچه ی زیبا که استاد یک نمونه از بهترین ها شو تو خونش داره( وای که چقدر من همیشه

    خونه ی رو آب دریاچه تون رو با لذت هر چه تمام‌تر میبینم و عکس شوکه با درون بچه از اون بالاها تو قسمت زندگی در بهشت فک کنم 198 اگه اشتباه نکنم بود عکس گرفتم و تو گوشیم مدام می بینمش)

    خانم شایسته عزیز معلومه که بدن آدم تو این محیط فوق العاده پیاده روی میطلبه اصلا خسته نمیشه آدم از ین همه زیبایی..

    اون حیوونای کنار آب که نمی‌دونم اسم شون چیه وبقول شما شبیه مارمولک تمساحی علی کیدوری…

    و اون اردکانی قشنگ رنگی رنگی که با بچه ها شون قدم میزنند و حتی اونها هم از پیاده روی تو این مسیر لذت می‌برند واقعا جادویی ه

    همش خوب وعالیه…

    واون درخت جذاب باریشه های بزرگ وقدرش واقعا ورزش اونجا لذت بخش

    خدایا عاااااشقتم خداااایا شکرت و

    وااای از اون بادکنک‌های قشنگ بالای اون آب و ماهی‌ای قشنگش…

    اون بخار وگرماشو خوب حس کردم رطوبتشو رو کل بدنم احساس کردم چقدر پوستت نرم میشه تو این هوای مرطوب و عالی…

    اون تکنولوژی و فناوری با ناسا…..

    خدایا تا حالا این همه برگ و گل و درخت و سبزه وگیاه جذاب و دیدنی رو یک‌جا ندیده بودم از همه مدلش هست خداااایا شکرت برگ های ریز ودرشت وپهن و….

    چقدر می‌تونه زیبا باشه جهان هستیمون

    واون قسمت که پروانه هابودن واااای چقدر زیباست

    مریم بانو مرسی که همه چیزو از چشم زیبا بین خودتون به ما نشون دادی. حتی مراحل تبدیل به پروانه شدن رو….

    اون لحظه ای که پروانه رو لباس استاد میشینه وااااای خداااااای من

    استاد بقول دخترم دیشب میگه همه شما رو دوست دارن حتی پروانه اونجا رو شما نشست اونم شما رو دوست داره

    استاد چقدر میتونی دوست داشتنی و عزیز باشی که دختر من هم اینو درک کرده…

    استاد مرسی برا اینکه ایستاده بودین تا مریم بانو بیاد واون گلهای قشنگ صورتی وبنفش جذاب رو به ما هم نشون بده سپاسگزارم

    وااای که این درختها چقدر قشنگه

    مثل این میمونه که چتر شو باز کرده تا از باد بارون و آفتاب و مهتاب اون زیر محافظتت کنه

    اون درختان موز اصل چقدر موزاش عجیب بود شکلشون…..اون گل که از درخت موز آویز بود

    اونطرف تر اون مارمولک تمساحی علی کیدوری عجیب با اون دم بزرگ وغب غب بادکرده اش…‌

    واااای که چقدر اون دریاچه با اون نیمچه ابشارش واون برگهای مثل نیلوفر روی آب وگلهای قشنگش و درختان قشنگش زیبان..اون کاکتوسهای بزرگ وبلند بااون خارههی تیزشون کنار اون جاده ی باز وتمیز …چقدر می‌تونه رسیدگی اینجا عالی باشه که این‌همه گل و گیاه و درخت و سبزه واب و…باشن به این زیبایی رشد کنن که حتی یه پوست شکلات دیده نشه فقط زیبایی‌ باشه و زیبایی و زیبایی

    اون بخار ورطوبتی که از بین اون درختان توی مسیر به صورتت میخوره وای که چقدر لذت بخش….خدایا شکررررت

    و در آخر این مسیر زیبا اون تاب زیبای بین درختان برای استراحت شما دو عزیز

    که من بارها دیدم استاد تو سریال زندگی در بهشت نشون دادن و لذت بردم از دیدنش…… خداااااایا شکررررررررررررت

    مریم بانو واستاد عزیز بابت همه چیز همه چیز ازتون ممنونم و سپاسگزارم اینکه چقدر ساده و مفید مارو هم عالی بسمت بهترینها سر میدین

    استاد تمام زیبایی های این فایل رو تو تک تک اعضای بدنم احساس کردم وجزیی از ساختار وجودیم شد وبقول همسرم هرچی این فایل رو ببینم بازم کمه وهر بار توش یه زیبایی دیگه ای میبینی وبا تمام وجودم از خداوند بزرگ وبخشنده ی مهربان میخام هر چه زودتر منو به این همه فراوانی و زیبایی و تندرستی و سعادتمندی و شادی و سلامتی واز همه مهمتر ثروت بیکران برسونه آمین……

    و در آخر خدایا شکرت چقدر می‌تونه جهان وتمام خلقت و آفرینش همه چیز اینقدر زیبا باشه…

    خدایا شکرت ازت بینهایت سپاسگزارم که منو توی این مسیر زیبا و عالی هدایت کردی

    خدایا عاااااشقتم خداااایا شکرت که کمکم کردی تا هر چه دیدم وشنیدم و حس کردم رو بیان کنم( برای اولین بار )خداااااایا شکررررررررررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    Vahide گفته:
    مدت عضویت: 2322 روز

    به نام الله مهربان

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته گرانقدر و دوستان همفرکانسی

    من وحیده ام ..

    زیباییهای این فایل اون قدر زیاد بود که من رو به وجد آورد تا درباره ش بنویسم من زیاد کامنت نمی نویسم بیشتر تو دفتر برا خودم می نویسم اما این بار یه حسی بهم گفت اینجا بنویسم

    شروع فایل از یه خیابون زیبا تو شهر زیبای میامی

    چقدر اون برج های لب ساحل زیبا بودن و تو دل من این خواسته هست که تو یکی از طبقات بالای اون برج های شیک ساکن باشم و ویو بینظیر دریا رو هر روز نگاه کنم

    چه پل زیبایی که وقتی از روش رد میشی منظره زیبای دریا رو میتونی ببینی

    وای اون خیابون هایی که دو طرفش درخت های سرسبز و بلند داشت من رو دیوانه کرد خودم رو تجسم کردم تو ماشین خودم نشستم و از اون خیابون زیبا رد میشم در حالی که در خت ها از دو طرف شاخه هاشون رو به هم گره زدن و یه منظره رویایی رو خلق کردن …

    باغ گرمسیری یا استوایی منطقه زیبایی که قرار باهم از زیباییهاش لذت ببریم …

    چه قدر این درخت ها عجیب و جادویی هستن یعنی در نگاه اول فکر کردم این برگ های بزرگ مصنوعی هستن اما این ها واقعی هستن …

    دریاچه زیبایی که تو این پارک هست و انعکاس سایه درخت ها روی دریاچه چقدر رویایی …

    پیاده راهی که تو این پارک درست شده و با قدم زدن از بین اون درخت ها یه حس خیلی خوبی به آدم دست میده …

    خدای من میتونم رطوبت و خنکی دلپذیر هوا رو حس کنم و چند تا نفس عمیق میکشم …

    من عاشق جنگل ها و مناطقی هستم که رطوبت داره و بدنم باهاش خیلی سازگار …

    اون درخت عجیب که ریشه هاش بیرو ن خاک بودو به قول استاد مثل دیوار چقدر شگفت انگیز بود ..

    باغ مخصوص پروانه ها …چه جای زیبا و سرسبزی چه پروانه های زیبایی که دارن آزادانه پرواز میکنن و لذت میبرن

    خانم شایسته عزیزم ازتون سپاسگزارم که مراحل تبدیل کرم به پروانه رو بهمون به صورت تصویری نشون دادین من پیله پروانه رو دقیق ندیده بودم و برام خیلی جالب بود چه پروانه زیبایی در حال به دنیا اومدن بود…

    من عاشق اون پروانه ای شدم که بال های سیاه و خال های قرمز داشت و اون عکاس داشت ازشون عکس میگرفت آخه من عاشق ترکیب رنگ مشکی و قرمز هستم …

    من زیاد به حیوانات علاقه ای ندارم اما اون ایگواناها رو که دیدم اون ترکیب رنگ زیباشون حالت چشم هاشون و دم بلندشون من رو به وجد آورد تا سپاسگزار خدایی باشم که این همه تنوع و فراوانی در حیوانات رو خلق کرده و حتی این حیواناتی که ظاهرشون کمی خشن عمیق تر که نگاه شون میکنم زیبا هستند …

    استاد من تا حالا درخت موز رو از نزدیک ندیده بودم

    چه گل زیبایی داشت و اون موز های کوچولو چقدر شگفت انگیز بودن …سبحان الله …

    میرسیم به استراحتگاه اون تاب باحالی که درست کرده بودن و میتونی به راحتی روش دراز بکشی و درخت های نارگیل بالا سرت رو ببینی و لذت ببری

    من عاشق نارگیل ام و وقتی گفتین تو میامی فراوانی درخت نارگیل هست و به رایگان و به وفور میتونی نارگیل داشته باشی برام خیلی جالب بود …

    استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم که از زیباییهای این باغ شگفت انگیز و رویایی برامون فیلم گرفتین تا ما هم از این زیباییها بهر مند بشیم سال قبل وقتی سفر رفته بودین من تمام قسمت هلی سریال سفر به دور امریکا رو میدیدم و راجع بهشون حرف میزدم و دقیقا تعطیلا ت سال نو هدایت شدم به یه سفر دو سه روزه که بیشتر اون زیباییها رو تو همین ایران خودمون تجربه کردم

    و هر لحظه شگفت زده میشدم که مگه میشه همون صحنه رو من الان اینجا تجربه ش کنم ..اما شد برای من اتفاق افتاد پس با دونستن این قانون امسال هم به این زیباییها توجه میکنم تحسین شون میکنم تا انشالله تجربه شون کنم

    خدا میدونه قرار به چه زیبایی هایی هدایت بشم ..

    خدایا شکرت …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به استاد و مریم عزیز، سلام به همه دوستان خودم در سایت روحانی عباسمنش، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،

    سپاس گذار خداوندم که دوباره این فرصت بهم داد بتونم یه کامنت دیگه توی این سایت روحانی بنویسم،

    چقدر این فضا رویایی بود و چقدر این شهر بینظیر، فضایی تمیز که همچی برق میزد انگار یکی هر روز داره اونجارو تمیز می‌کنه، شهری پر از تنوع و گوناگونی و خدایی که روزی هم رو میده هم کسایی که اومدن اونجا لذت میبرن و هم کسایی که اونجا صاحب کسب کار هستند،

    چقدر جالب استاد شیوه شمارو برای هدایت شدن دوست دارم، استفاده از بازخورد ها و تجارب دیگران، استفاده از آگاهی و مثال های بچه ها توی کامنتا برای درک بهتر خداوند و قوانینش، و از همه مهمتر نتایج شما که حاصل اعتماد به خداوند بود…

    مثل ابراهیم دارین عمل میکنین، توی یه دوره ای دنبال به دست آوردن آگاهی و اطلاعات بودین و به همشون عمل می‌کردین جوری که انگار وحی منزل، 500 تا کتاب خوندین و بعد راضی نشدین از اون روش و گفتین نه من عفول کنندگان رو دوست ندارم و ای قوم من بیزارم از آنچه شما آن را همتای خدا قرار میدید و از خود خدا خواستید تا شمارو هدایت کنه، چون فهمیدید که وقتی با کله خودتون میری جلو مقاومت ایجاد میکنین در برابر جریان هدایت، و یه نکته مهم دیگه اینکه شما هیچ تعصبی نسبت به اون دیدگاه و آگاهی ها نداشتین و این ویژگی که شما همیشه به دنبال حقیقت هستی رو من خیلی دوست دارم… یعنی فکر نمیکنی که این ته آگاهی و علم هست و هنوز هم می‌تونه از این خالص تر بشه، هیچ چیزی درست نیست فقط از قبلی خودش کامل تر هست…

    داستان هدایت برمیگرده به تسلیم بودن ما در برابر این تنها منبع انرژی که مارو به هماهنگی با اون میرسونه، همه ما در وجودمون ویژگی هایی داریم که باعث این ناهماهنگی ها شده و این هم سو نبودن ما با منبع تضاد هایی رو برای ما به وجود میاره تا مارو به حرکت در بیاره تا به ما انگیزه بده برای زندگی کردن خودمون… و نتیجه این کار میشه کشف بیشتر خودمون و بزرگتر شدنمون…

    ما جزئی از این جهان بی انتها هستیم و انگار این ذره ذره بزرگ شدن ما داره به بزرگتر شدن جهان تاثیر میذاره، انگار خدا داره به این روش جهان گسترش میده، اعتماد به جریان هدایت و استفاده از بازخورد خودمون و دیگران در طول مسیر رشد…

    انگار خود خدا هم نمیدونه که چه چجوری قرار جهان گسترش پیدا کنه ولی بازخوردی که از اعتماد به جریان هدایت الهی به دست آورده اون به این نتیجه رسونده که قوانینی که بر جهان وضع کرده درسته و داره نتیجه میده و همین مسیر رو باید ادامه بده بدون هیچ احساسی…

    اگر ما می‌خوایم مثل خدا باشیم و خدایی زندگی کنیم، اگر مارو جانشین خودش روی زمین کرده پس باید تا جایی که میتونیم ویژگی های اون در خودمون ایجاد کنیم و به روش اون جهان مجزای خودمون رو خلق کنیم،

    اعتماد به جریان هدایت الهی و تسلیم بودن در برابرش…

    استاد عزیزم با تمام وجودم عاشقتونم بابات تمام عشق و آگاهی که ازتون دریافت میکنم سپاس گذارم امیدوارم که هرکجا که هستید سالم و شاد و ثروتمند در تمام جنبه های زندگیتون باشین، امیدوارم بتونم یه روزی ببینمتون و بشینیم ساعت ها در مورد قوانین خداوند باهام صحبت کنیم کاری که من عاشقشم… امیدوارم بتونم جوری زندگی کنم که لحظه مرگم حسرت چیزی رو نخورم…

    امیدوارم برای دوستان هم مفید بوده باشه برای خودم که سرشار از آگاهی بود و من فقط نوشتمش، من بدون خدا هیچی نیستم هرچی که دارم از اون هست و عاشقشم…

    بهترین هارو برای همتون از خداوند درخواست میکنم و عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سمیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 973 روز

    درود بر استاد عزیزم و مریم جان نازنین

    استاد عزیزم و مریم جان ما را کجا بردیددددد !!!!!!

    یعنی تکه ای از بهشت

    چقدر زیبایی چقدر سرسبزی ،رطوبت و بوی نم و هوا و درختا را حس کردم من که مثل استاد جان عاشق طبیعت و سرسبزی هستم بی نهایت لذت بردم حس کردم که اونجا هستم ،

    یکی از کارهایی که بهش علاقه دارم اینه که برم در گلخانه های بزرگ و فقط هوای شرجی اونجا و بویی که در اون فضا هست رو عمیق نفس بکشم و خس کنم ،، ما در اصفهان در آب و هوای خشک هستیم و این کار یکی از تفریحات منه ،،

    استاد استاد دیوانه شدم از اینهمه زیبایی از اینهمه تنوع در برگها شاخه ها ریشه ها که فوق العاده عجیب و زیبا هستند ،، عجب فضای باحالی برای پیاده روی داره خدای من ،،، همه چیز درحد اعلا فراهم زیبایی مسیر هوای جادویی و پیاده روی ،،به به

    درختای میامی چقدر باحالن ریشه درختی که مثل جویبار تو نقاشی ها از زمین بیرون اومدن و یک لایه خزه سبز با رنگ قهوه‌ای ریشه ترکیبی چشم نواز داره استادعجب جایی برای ورزش پیدا کردید دمتون گرم

    مارمولک های بزرگ با چه رنگهای بی نظیری کنار آبها دم دراز شبیه مار ، ناخن‌های بلنذشون که برای نگه داشتن روی درخت‌ها کمکشون میکنن بادی که به غبغب انداخته و میگه اینجا محدوده منه لطفا کسی وارد نشه

    مریم جون واقعا چه شهامتی دارید که خیلی راحت نزدیک شدید بهشون و البته درباره تکامل صحبتهای زیبایی داشتید که باید تکاملی بهشون نزدیک شد تا نترسن یا آسیب نزند به ما

    واوووو پرنده های لاشخور طور باکلاس خخخخ

    چه حلقه قهوه‌ای رنگ زیبایی دور چشماش بود و بالهایش انگار دوتیکه ای بود الهی الهی جوجه های نازنازی مامان اردکه خانوم چهار تا بچه داشت

    باغی که واردش شدید منو یاد فیلمهایی مینداخت که تو بچگی می‌دیدم پرنسس که وارد باغ بهشتی میشد و پروانه لا ب لای درخت‌ها و برگها بالهای زیباشونا با ملایمت و نرم باز و بسته میکنن ، مثل قصه ها رویایی رویایی بود

    چه سوسکهای خوشرنگ و زیبایی چه ماهی های که شبیه برگ بودن.

    برگهایی که هر کدومش دفتری از معرفت کردگار بود

    اقیانوسی از قدرت و زیبایی بی انتهای خدا وند

    هر کدومش قرن‌ها نیاز به سپاس داره و خیره شدن به اینهمه شکوه و جلال خداوند.

    سیر پروانه شدن کرمها چقدر زیبا به نمایش گذاشته شده بود و درخت موزی که الله اکبر الله اکبر چه قدر شگفت انگیز بود و الهی شکرت چقدرررررفراوانی داشت اون ساقه آویزی که من اولش فکر کردم فنره و خودشون تعبیه کردن و وقتی نزدیک شدید چشمام گرد شد یک گلبرگ قرمز سایه بون گل‌های کوچولوی موز که بانظم و ترتیب یکجا نشسته بودند

    لامپ اشکی شکل پایینش که مراحل بعدی موزهای جدیدی بود که دوباره بیاد و فراوانی را به ما نشون بدن ، واووو اون درخت که شبیه سایه بون بود چقدر عجیب ریشه و ساقه باهم بودند ریشه دوباره رفته بود بالا و یک سایه بون درست شده بود به ما میگه تو رشد کن ریشه باشی ساقه باشی برگ باشی باید حرکت کنی و ترکیب اینها چنان زیبایی بهت میده که انگشت به دهن بمونن

    به به که حالا ی استراحت بین راهی میچسبه تاب دونفره که ویو میوه نارگیل باشه که خوش شانسم باشی نارگیل بیوفته کنارتو و بردش داری و لذتشو ببری اصلا شانس بودن اونجا و دیدن اینهمه زیبایی و باید احساسش کرد استاد راحتی و لذت و زیبایی و هوای عالی ، شگفتی و هزاران هزاران حس فوق العاده را دراین فایل دریافت کردم استاد این سفر شگفت انگیزه چقدرخوشخالم که با شما و مریم که عاشقشم همسفرم استاد یکی از بزرگترین آرزوهای من از کودکی جهانگردی بوده ،، براحتی سفر کنم به راحتی زیبایی های جهان را ببینم و لذتشو ببرم استاد این سفرنامه بخشی از رویایی مو تحقق بخشیده و به امید الله با احساس لیاقت و کار کردن روی باورهام به حقیقت تبدیلش میکنم و باید اتفاق بیوفته که من براحتی به زیبایی سفر کنم و شگفتی های جهان و ببینم زیبایی ها را ببینم ایمان دارم باور دارم که بزودی این اتفاق میوفته برام

    عاشقتونم استاد گلم و مریم عزیزم سفربهتون خوش بگذره و در مسیر زیبایی‌های بیشتر قرار بگیرید و ما راهم سهمیم کنید مثل همیشه در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    مینا منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1100 روز

    سلام استاد جان و مریم بانو

    چقدر متشکرم بابت تصاویر زیبایی که برامون می فرستین

    من زیاد سفر به دور امریکا رو دنبال نمی کنم یهو امروز دلم خواست و اتفاقا بهترین قسمت و قسمت مورد علاقه م نصیبم شد:((پروانه ها))

    استاد خیلی پروانه دوست دارم و با دوره احساس لیاقت انگار از پیله ترس هام بیرون اومدم و پروانه شدم

    خدا را شکر

    البته توی پروانه شدنم دستان خدای زیادی کنارم هستن

    البته که خودم خواستم و خدا هم دستانش فرستاد

    و خدایی که شدیدا کافیس

    چقدر مسیر رفت تون دوست داشتم درخت هایی که از این سمت جاده به اون سمت جاده بهم رسیدن و سایه و خنکایی به ماشین ها و جاده میدهند

    فک کن عصر بخوای تو جاده باشی باید چراغای ماشین روشن کنی و دوبرابر زیبا میشه

    همیشه به شادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ابراهیم مرادی گفته:
    مدت عضویت: 936 روز

    باسلام ودرود فراوان خدمت استادعباسمنش عزیز وخانم شایسته گرامی وتمام دوستان هم فرکانسی

    امیدوارم هر جای این کره خاکی هستید سلامت خوشحال وسر حال باشید.

    واقعا چه زیبائیهایی برای لذت بردن ما خلق شده که زبان از عهده شکر گزاریش قاصر است .خیلی لذت بردم از این درختان سرسبز وهوای مطبوع که حتی حس کردن آن هم لذت بخش است چه برسد به اینکه در آن فضای بهشتی باشی ویک حس آرامش عمیق داشته باشی .از انواع درختان وسرسبزیها و اون

    در یاچه وحیوانات زیبایی که در این فایل دیدم ِلذت بردم .

    سپاسگزارم از خداوند که مرا هدایت کرد که شاهد این زیبائیها باشم واز استادعباسمنش دوست داشتنی وخانم شایسته عزیز بخاطر اشتراک گذاشتن اینهمه قشنگی باما تشکر میکنم .دوستون دارم.

    در پناه الله یکتا شاد خوشبخت وثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1590 روز

    به نام خدای زیباییها

    سلام به همه عزیزانم

    چقدر هوا خوبه که همه با رکابی هستن و با لباس راحتی چقدر ساحل زیبا و خلوت بود و زیبا با موجهای سفیدی که به سمت ساحل میومدن

    چقدر سرسبزی و درخت چقدر طبیعت زیبا این تو هم فرو رفتن درختان چقدر جاده رو زیباتر کرده

    استادان عزیز ممنون بابت این فایل زیبا استاد شایسته عزیزم خیلی لباستان زیباست و چقدر عالیه که حیوانات در طبیعت مشغول کار خودشونن و در صلح با اطراف خودشون و از ادمها فرار نمی‌کنند اون سنجاب زیبا و پرنده ها اون ایگویانا ها خیلی پوست زیبایی داشتنشون اردک‌ها ی عجیب اما باپرهای زیبا و جوجه های دوستداشتنی بینظیر

    چه درخت عجیبی با ریشه‌ای دیوار مانندش

    چه‌قدر خوبه که شما اکثر جاهایی که میرید خلوته و این باعث میشه راحتر و بهتر بتونید زیباییها و اون منطقه رو ببینید

    اون قسمتی که واردشدین دقیقه15:27 من رو یاد اون قسمت از سفر به دور آمریکا انداخت که رفتین و پر از پروانه بود

    اون خانم که بهتون توضیح می‌داد چه موهای زیبایی داشت

    چه جالب من یاد اون قسمت‌های اولیه سفر به دور امریکا افتادم که پر بود ار پروانه اینجا هم پروانه همونطوره

    استاد خیلی خوشحال و ذوق زده شدم میدونید چراا ؟

    توی اون فصل اول سفر به دور آمریکا شما یک فایل آماده کرده بودی و گفتید کجا براتون جذاب‌تر و قشنگتر بود ‌و پاسخ من در اون زمان همون قسمت به قول خودم شهر پروانه ها بود الان دوباره همون زیبایی همون تصاویر و همون مناظر خیلی خوشحال شدم که من عاشق اون قسمت بودن و دوباره تکرار شد به شکلی دیگه

    اون خانم آقا هم که سنسور بالا بود چه لذتی میبردن با عکاسی از زیبایی این مکان زیبا

    قدرت خداوند هر درخت بطور خاص و عجیبی آفریده درختی که ریشهاش ساقه شده و شاخه شده مثل یک چتر بزرگ زیبا شده

    چقدر درخت موز جالب بوددتاحالا ندیده بودم

    چقدر اوت حیوانات روی درخت رنگ زیبایی دارن

    خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و فراوانی نعمتهات

    خدایا شکر برای دیدن این زیباییها

    خدایا مارا هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    جمال خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1297 روز

    سلام وصد سلام عاشق تقدیم روی شما خواننده گرانمایه ام ………….

    چه سلامی گویم که لایق استادم باشد که قدم در راهی نهاده که با هر قدمش هزاران چون من شیدا بدنبالش شتابان عاشق وشیدا روانیم فقط از بودنمان در کنار شما استاد آنقدر راضی هستیم که هرگز من نمیتونم با جملات این همه رضایت ونشاط رو بنویسم ولی میدانم شما خواندی استاد خوبم نامه نانوشته مرا خواندی وسپاس مرا پذیرفتی سپاسگذارم

    بابت لحظه لحظه بودنم در این خانه دنج در میان دوستانم همچو سارای عزیز اسدالله حمید بی عیب که مرا باران مانوس کرد آنقدر زیبا از قرآن مینوبثیسد واول هر کامنتش با آیه ای تزئین مکند که خدا خودش کیف می‌کند از خلاقیتش سپاسگذارم حمید عزیز

    سپاسگذارم از تک تک هم فرکانس های خوبم اسم اینجا فقط اسم است ولی بخدا شما در وجودم خانه دارین خاطره دارم با شما تک تک شما نیستین اما از هستی همسایه هایم بیشتر هستین قربونت ابراهیم که کامنت هایت ورای معلم است سپاسگذارم مهاجر سلطانی که از درونم مهاجرتی شکل گرفت بسمت نور فقط با خواندن کامنت هایت سپاسگذارم دوستان خوبم که لحظاتم پر شده از تحسین وتحسین مطالعه مداوم حرفهای بهشتی شما دوستان پس سپاسگذارم

    جا دارد اینحا از آقا جمال بینظیر از ابودر دایی خوش قلم زیبا نگار یادی کنم که با مکتوب کردن جهانی ساختن خالی از تباهی ومن یادشون رو همیشه در همه جا گرامی میدارم جهانم زیبا شده با بودن در ازکنار شما دوستان بهشتی

    سپاسگذارم …

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    نسیم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1639 روز

    سلام سلام

    خداروشکر یه قسمت بسیار زیبای دیگه:)

    چقدر زیبایی دیدیم تو 38 دقیقه! 38 دقیقه توجه و تمرکز به زیبایی ها و لبخند به لب و حمد و ثنا در دل

    واقعا خیلی مناظر زیبایی بود و مریم جان هم که به زیبایی هرچه تمام تر توصیف میکرد هوا رو. من به عنوان کسیکه از تورنتوی کانادا با دمای فعلیِ منفی 20 درجه پیام میدم:)) از ته دلم میگم گوارای وجودتون این هوا و فضا و زیبایی ها، جای مارم خالی کنین:)

    من عاشق حرف زدنتون با حیوونام:))) خیلی باحال بود.

    اون اول فایل هم که تو یه جاده ی خیلی زیبا بودین یاد خیابون ولیعصر تهران افتادم:) چقدر دوسش داشتم و چقدر لذت میبردم از رانندگی اونجا

    اون دریاچه یا برکه ی خیلی خوشگل هم که عکس نخل ها و گیاها خیلی شفاف و زیبا تو آب افتاده بود و خیلی رویایی بود منو یاد یه پارکی همینجا تو تورنتو نزدیک خونمون انداخت، که همین تابستون گذشته با خواهرم یاسمن رفته بودیم… انقدر اون دریاچه زیبا و رویایی بود، دورتادورش همینجوری پر از انواع گیاهای خوشگل که عکسشون عین آینه افتاده بود تو آب، با چندتا اردک که با وقار و زیبایی خاصی شنا میکردن و رد آبی که پشتشون میفتاد چققققدر قشنگ بود.

    خدارو هزار مرتبه شکر، تاثیر همین فایلای زیبای شماست و توجه به این همه زیبایی که ما هم هی جذب میشیم به زیبایی های بیشتر:)

    واقعا توصیف “غار حرا” که سعیده جان میگه بهترین توصیفه برای این سایت بهشتی، من دیشب در عین اینکه مثل بچه ها خوشحال بودم از فرارسیدن جمعه شب و ویکند:) خیلی هم خسته بودم، شب حدودای ساعت 9 اومدم سراغ سایت و اول یه چندتا از کامنتای همین قسمت رو خوندم، بدون اینکه خود فایل رو ببینم، دوست داشتم فایل رو سر فرصت و بدون خستگی ببینم، بعدم همینجوری حسم گفت و هدایت شدم و رفتم سراغ کامنتای دوره لیاقت از جلسه اول همینجوری چندتا کامنتِ بالاتر و کامنتای خانواده ی خودمون رو میخوندم و برام مرور میشد و خیلی حس خوبی میداد. خلاصه موقع خواب هم لپتاپمو آوردم تو تخت و با خوندن کامنتا خوابم برد، بعد نصفه شب پاشدم برم دسشویی دیدم دیگه خوابم نمیبره، نگاه کردم به ساعت دیدم تاره 1:45 دقیقه ست ولی خواب کامل از سر من پریده بود، خلاصه پاشدم یه چرخی زدم و یه چیزی خوردم و باز نشستم سر ادامه ی کامنتا:) بعد همون موقع با خودم میگفتم خداروشکر که ما همچین غار حرایی داریم که نصفه شب بیایم بهش سر بزنیم و عبادت کنیم و حالمون رو خوب و فرکانسمون رو کوک کنیم:)

    صبحم دیگه دیر پاشدم طبیعتا، بعد امروز کاری داشتم باید میرفتم بیرون، هوا هم منفی 13 بود با real feel منفی 20،

    خداروشکر پسرم که شنبه ها هم سرکار میره امروز اتفاقا کارش دیرتر شده بود و تونست منو برسونه:) خیلی الان متوجه تر و آگاه ترم به دونه دونه ی این اتفاقای خوبِ شاید کوچیک و همزمانی ها و خیلی خوشحال میشم براشون و سپاسگزاری میکنم و طبیعتا هی حالم بهتر میشه.

    کارم رو انجام دادم و همونجا از سوپر ایرانی نون بربری داغ و تازه هم گرفتم و برگشتنه دیگه پیاده اومدم. لباس مناسب پوشیده بودم و کلی هم لذت بردم از پیاده روی تو این هوای خیلی سرد.

    جاتون خالی اومدم خونه بساط نون پنیر گردو با نون بربری تازه و قهوه رو آماده کردم و نشستم پای این فایل زیبا و صبحانه م رو نوش جان کردم:)

    بعدم طبق روال شنبه ها با مامان بابا صحبت کردیم و کلی هم با مامانم و خواهرام درباره ی فایلا و کامنتا گپ زدیم و خلاصه همش خوب و خیر.

    شنبه ها برای من روز کارای خونه ست. بعد از اسکایپ، فایل جلسه 7 کشف قوانین رو گذاشتم و مشغول کارام شدم. من تقریبا هیچوقت بدون اینکه فایل گوش بدم کار نمیکنم، هم به خاطر اینکه یه جورایی کار رو فان و سرگرم کننده و مطبوع تر کنم برای خودم، هم به خاطر همون نجواهای ذهنی، چون ذهن آدم وقتی مشغول کار ذهنی نباشی شروع میکنه به نجوا کردن. نجواهای ذهنی هم ناخودآگاه اگر منفی هم نباشن حداقل چیز به دردبخوری نیستن، مگر اینکه آگاهانه شروع کنی با خودت نجواهای مثبت کردن و باورای مثبت و سازنده تکرار کردن و اینا.

    من سیستمم اینجوریه که موقع کارای خونه و کارای فیزیکی که ذهنم آزاده فایل گوش میدم. البته که همون فایل رو سر فرصت و با تمرکز و نوت برداری هم مجدد گوش میدم.

    خلاصه که امروزم اینجوری گذشت و بعدم اومدم بقیه ی این قسمت رو نگاه کردم و خواستم کامنت بنویسم اول گفتم خب آخه چیز خاصی ندارم بنویسم، فوقش دو سه خط تعریف از زیبایی ها بکنم، دوباره گفتم عیبی نداره کلا نوشتن تو این سایت اثر جادویی داره تو زندگی آدم (تجربه کردم قبلا) و شروع کردم به نوشتن… و اینجوری پیش رفت:)

    امیدوارم زندگی همه مون با دیدن این فایلای زیبا و توجه به زیباییها، پر بشه از زیبایی و موفقیت:)

    شب و روزتون به خیر استادای قشنگم و دوستای خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: