سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 237

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 237
    838MB
    43 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

213 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سلیمان رفیعی» در این صفحه: 1
  1. -
    سلیمان رفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1414 روز

    قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾

    گفت پروردگارا سینه‏ ام را گشاده گردان (25) وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾

    و کارم را براى من آسان ساز (26)

    وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِی ﴿27﴾و از زبانم گره بگشاى (27)

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته بزرگوار و همه هم سفران عاشق ،پایه و باصفا

    از قرآن هدایت خواستم این آیات در اون صفحه بود

    و در اول صفحه آیه ای بود و من تو را برگزیدم به هرآنچه به تو وحی می‌شود گوش فرا ده ،واقعیتش ذهنم می‌گفت بیخیال آخه تو چی میخوای بنویسی

    ولی من قرآن رو باز کردم و از خودش کمک خواستم چیزهایی که خیلی احساسم ام رو عالی کرد و یه جاهایی منو به فکر فرو برد ، اول از همه این ویو عاااالی در منطقه ساحلی که دلم خواست البته مدتی هوس کیش کردم و از خدا خواستم در بهترین زمان و در بهترین شرایط منو راهی این سفر ای که با خودش می‌خوام انجام بدم تنهایی، مطمن ام به زودی به این سفر خواهم رفت , کامنتشم براتون می‌نویسم که نشستم تو هواپیما در کنار دوستی که اتفاقی عباس منشی و تا اونجا کلی از قوانین و قرآن صحبت میکنیم یه لحظه کاپیتان میگه آماده فرود هواپیما باشین ما میگم چقدر زود ،برای من که اینقدر لذت بخش از قوانین و قرآن صحبت کردن با دوستم علی آقا بزرگر که ایشونم عباس منشی هستن تلفنی بالای یه ساعت صحبت میکنیم اصلا متوجه زمان نمی‌شیم ، حالا حضوری که بشینیم خدا می‌دونه چقدر درباره قوانین و باورهای مثبت و قرآن صحبت میکنیم ،

    اما چیزی که منو به فکر فرو برو اون تمیز کردن جای ماهی ها بود با خودم داشتم فکر میکردم خدای من اگه این کارهایی که انجام میدی غیر طبیعی بود همه درگیر این کارها میشدم که مثلا تنظیم نور ،خورشید کی طلوع کنه ، هوا کی ابری بشه ، کی غروب بشه ، کی شب بشه ، آب دریا ها رو انسان ها تمیز میکردن و یا مثلاً جایی از بدنمون زخمی میشد خودمون باید خوبش میکردیم و یا سیستم بدنمون رو خودمون کنترل میکردیم و خیلی از مورد های که میشه گفت اقااااا اینا همه از فضل خداست ، خدایا چطوری اینهمه نعمتت رو سپاسگزار باشم ، و یا الان تو این آکواریوم ها کلی غذا به صورت دستی به این ماهی ها میدن ولی تو دریا چه اتفاقاتی میفته ،ماهی ها غذا دارن ، بچه دار میشن ، حیوانات بزرگ تر اونا رو میخورم واااای انسان یه خورده فکر میکنه دیونه میشه چه روزی های داره خدا میده به انسان ها به حیوانات اشتباه نکنم یه جایی در قرآن هست میگه و چه بسا موجوداتی که نمیتونن راه برن خداوند روزی اون ها رو هم میده اون وقت من انسان نگران میشم نکنه روزی نرسه نکنه نتونم غذا تهیه کنم به نظر من کسب که اینجوری فکر کنه کافر ، خدا ببخش جاهایی که فراموش ات کردم ،

    استاد من چقدر تو این قسمت خندیم اونجایی که اون چرخ دنده ها دیگه کار نکردن, یا اونجا که داشتین تولید انرژی میکردم ، شما از کنارشم رد میشدید تون لامپ ها باید روشن میشد چون شما انرژیتون خیلی بالاست اونجایی که اون هواپیما ها رو داشتین درست میکردین استاد جون عاشقتم من پکیج کامل هستین ،

    منتظر قسمت های بعدی هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: