سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 237

سلام به روی ماهتون

خدایا شکرت چه روز زیبایی بود امروز از اول صبح که بیدار شدم با ماشین زیر بارووون وای خدایاااا چقد من عشق بازی کردم با خدای خودم تموم مسیرم ذوق بود و شکرگزاری برای این باران الهی به خاطر قطره قطره ی بارون از خدا تشکر کردم چقد زیبا بود همه جا وای توی ماشین دلم نمیومد پیاده شم بیام خونه و موندم توی ماشین و ماشینو هم خاموش کردم که صدای ماشین نیادو فقط صدای بارون که میزد به سقف ماشین و من دیوانه شدم

چه حالی بود خدای من چقدر من خدارو حس میکنم توی طبیعت .واقعا که زبان طبیعت زبان خداونده

سکوت زبان طبیعته سکوت زبان خداونده

انگار خدا داشت باقطره های بارون باهام حرف میزد و من ذوق میکردم هر وقت به طبیعت میرم خدارو کنارم حس میکنم انگار که خدا به دامن خیییلی بزرگ داره و پهنش کرده همه جارو در بر گرفته و منم زیر همین دامنم. صبح زیر بارون نهایت استفاده رو کردم خداروشکر

هرچه میخاست دل تنگم بهش گفتم هر چقدر شکرگزاری داشتم کردم و سبک بال شدم

خدایا شکرت به خاطر این همه تعغیر

من یادم رفته بود این همه عشق بازی که صبح با خدای خودم داشتم و امشب اومدم به کامنت بچه هارو خوندن که دیدم واااای چقد آگاهی چقدر پربرکتن مثل همیشه و تداعی شد واسم که اعظم خانم یادت رفته صبح چه حس و حال و عشقی رو تجربه کردی بدو بیا بنویس و اینچنین شد که نوشتم

کامنت یکی از دوستای عزیزممم خیلی به فکر فرو بردم یه تلنگر بود برام که بایددددد بیشتر به خودم توجه کنم خودمو تحسین کنم و یادم انداخت که چقدرر نیاز دارم که تحسین خودم به توجه به تک تک حرکات و تلاشهام و چقدر نیاز دارم به خودم

یکی از کامنتهای دیگه در مورد نتایج بود آخ که چقدر شیرین بود نه نه ملس بود خیییلی خوشمزه بود .اینکه دوستات بیان از نتایج بگن یعنی من عاااااشق این نوع کامنتهام یه عشقی و شوری در من زنده میکنن که نگوو خدایا من مدتیه شاید دو هفته میشه که فقطط دارم یه فایل رو گوش میکنم یعنی صبح تا شب فقط و فقط همون یه فایل و منو دیوانه کرده به خدا اصن انگار یه دوره کامله اصن از همه چی توش گفته شده یه هیولاییه با خودم میگفتم اعظم جریانت چیه چرا سیر نمیشی بعد گفتم نه این فایل منه این منو به حرکت درمیاره پس گوشش میکنم و من نه سیر میشم ازش و تکراری میشه برام

خدایا شکرت جز این چی میتونم بگم.اصن چی دارم که بگم خدایا قدرت بده خالی نمیشم با گفتن خدایا شکرت

بزرگترین نعمت و دستاورد آرامشه و خدارو پیدا کردنه

و باز هم

مستم نه از آن دست که میخانه بخواهد

وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد