https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/01/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-01-25 09:25:522024-06-18 06:23:43سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 238
195نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد مهربون و توحیدی ام ….روز مرد رو به شما که اولین مردتوحیدی و یکتاپرست در زندگی همه ی ما اعضای خانواده ی عباسمنش هستیم ، تبریک میگم و امیدوارم شادی و سلامتی و برکت و سعادت و آرامش در زندگیتون روزافزون باشه.دوستتون دارم.درپناه الله یکتا باشید تا ابد
درود بر استاد عباس منش عزیز و مریم بانوی نازنین و همه دوستای هم فرکانسی سایت
چقدر خندیدم از عکسی که استاد روی این فایل گذاشته بودند ، انگار اون الیگیتور رو شونه هاشون بود ..
چه نچرال پارک قشنگی
ما که سیر نمیشیم از دیدن و توجه به این همه زیبایی های سفرتون
چه خوب تفاوت تمساح و الیگیتورهای خجالتی و بی آزار و گفتید ، اشتباهی که بیشتر ما تپ تشابهی که این حیوونا باهم دارند میکنیم
چه طاووس های نر و ماده خوشگلی
استاد و مریم بانو همیشه شوخی های عاشقانه تون و دارید
چه آسمون میلی رنگ با ابرهای سفید ، خرگوش و لاک پشت بزرگ و اون مار تو پارک چه آروم بودند
مردی که با الیگیتور ها بازی میکرد ، معلوم بود از کارهاش ، صحبت هاش و که نمیفهمیدم ولی حاضرین چقدر میخندیدند ، چه رابطه دوستانه ای با اون حیوانات برقرار کرده بود ، واقعا با هرکاری میشه ثروت خلق کرد
اون دریاچه و رودخونه و برگ های سبز مردابی واقعا آدم و به اشتباه می انداخت و فکر میکردم من هم اونجا مردابه
چقدر دلم خواست سوار قایق اونم از نوع بادی اش که استاد توضیح داد و منم سوار بشم
استاد بی صبرانه منتظر دیدن بقیه زیبایی های این سفرتون هستیم
طاووس هم خیلی پرنده قشنگیه ،در واقع قشنگیش بی نظیره
استاد شایسته هم که فوق العاده است و انسانی خودساخته و در لحظه زندگی کن
چقدر قشنگی های خداوند در اطراف پراکنده است
چه نشنال پارک قشنگی ،خدایا شکرت
استاد عزیزم سپاسگزارم
چه اطلاعاتی دادین
فرق علیگیدور و کروکودیل و 6 ماه میتونه روزه باشه و وقتی میخوره باید دمای بدنش به اندازه ای برسه و آفتاب بگیره تا هضم بشه،واقعا خلقت خدا عظیمه
لا اله الا الله
سبحان الله
اون برادر بزرگوار اصلا نمیترسه از این جانوران خطرناک و کلی گفتگو و بکش بکش و نمایش‌های مختلف
چقدر تداعی تسلط و قدرت انسان بر هر چیزی میشه وقتی با دید قانون نگاه میکنیم
چقدر با روش‌های مختلف میشه پولسازی کرد و چقدر لذت بخشه انسان ثروتمند باشه و فقط جهان گردی کنه و همه چیز دنیا رو ببینه
آزادی مالی زمانی مکانی استاد رو عشقه
یاد قایق سواری مرداب بندر انزلی افتادم و لذت هایی که تو اون سفر جادویی برامون به یادگار موند
فایل خیلی قشنگی بود
یه سری اطلاعات موتور و قایق و اینا دادین که راسته کار آقا حمید هستش و ما هم یاد گرفتیم و ممنونیم از لطفتون
از بزرگی و عظمت الله میخواستم بنویسم و بگویم که هیچ کس را یارای توصیف الله نیست.
چقدر خداوند بزرگ است،چقدر خداوند آفریده دارد
اشکال،رنگها،گونه ها،تیپ ها،قیافه ها،خدایا ما چه می‌توانیم بگوییم از عظمتت
واقعا سبحان الله عما یصفون
خدایا چه عظمتی به ما انسان ها داده ای،چطور قانون رو برامون شفاف توضیح دادی،چطور خودت را در وجودمان زنده کرده ای،خدایا چگونه میتوانم شاکرت باشم در صورتی که زبان هم ،دل هم،دست هم،متعلق به توست
ای خدای رحمان ما را در زمره نیکان قرار ده و توفیق یاد گرفتن قوانین ثابت قشنگت را به ما بده
ای خدای رحمان توفیق خودشناسی به ما بده تا تو را بهتر بشناسیم
خدایا ما با داشتن تو خلیفه الله هستیم و پس هر چه بخواهیم را می‌توانیم بسازیم ،خدایا راهش را برای ما هموار کن
خدایا این استاد عزیز و همسر عزیزش و پدر و مادر و فرزندانش را بعلاوه نسل‌های گذشته و آینده ایشان ،روحشان را شاد،سلامت و تندرست بگردان
خدایا ما بعنوان انسان منتظر معجزاتت میمانیم هم در سایت ،هم در زندگی شخصی و هم زندگی اجتماعی
امروز به یاری و هدایت خداوند در پارک اور گلیدز هستیم. طاووس زیبایی برای خود در این فضا عشق و صفا می کند و مورد لطف و محبت استاد و خانم شایسته عزیز قرار می گیرد. اولین نکته ای که توجه ما را جلب کرد دیدن افراد با اضافه وزن بالا بود و قانون سلامتی این معجزه قرن که ما را از هر نظر بیمه و سلامتی را به بهترین شکل ممکن مانند نوزاد سالمی که تازه به دنیا آمده است را به ما بر گردانده است. چقدر ما از نظر جسمی از این انسانها فاصله داریم از نظر دانستن قوانین دیگر خدا عالم است. اگر هر روز از استاد عزیزمان برای تشکر و قدر دانی به در گاه خداوند سپاسگذاری کنیم باز هم کم است، خدایا شکرت.
پارکی مسطح و سبز با غرفه ها و سایه بانهایی برای استراحت. بر روی رودخانه قایق های تفریحی بزرگی که با نیروی باد حرکت می کنند توریستها را به بازدید این مناظر زیبا می برد. این طاووس‌های زیبا که باب و جنیفر هستند قدم زنان به این پارک رسیده اند و برای خودشان گشت و گذار می کنند راستی جای آنها تا مدتها در پرادایس خالی بود که آخر هم مشخص نشد که چه شد؟ در کنار این طاووس‌های زیبا و لطیف و ظریف تمساح هایی وجود دارند زمخت و بدون تحرک که حمام آفتاب گرفته بودند و برای گرفتن غذا شرطی شده و با قانون مسخر کردن جهان هستی قدرتی که خداوند فقط به انسانها بخشیده است مربی آنها کنار آنها راه می رفت، می خوابید، شوخی می کرد، حرف می زد و….. الیگیتورها و هر حیوانی دیگر قدرتشان در برابر قدرت انسان هیچ است اگر باور کنیم.
در سفر قبلی ما مشابه این صحنه ها را دیده بودیم اما باز هم برایمان تازگی داشت.چقدر این مربی تمرین و تمرکز داشته که توانسته است طی سالها این ارتباط را با الیگیتورها برقرار کند.
سلام به روی ماهتان استاد عزیز .
در منطقه جنوب فلوریدا هستیم که قسمت اعظم آن نشنال پارک است و به همین شکل طبیعی باقی خواهد ماند. پارک ملی بسیار بزرگی که پر از حیوانات مختلف از طاووس و خرگوش و مار تا الیگیتور و …..
استاد در مورد تفاوتهای کوروکودیل و الیگیتور اطلاعات زیادی را به ما دادند که بسیار سپاسگذار هستیم. باور کردنی نیست که این الیگیتورها بتوانند سر از خانه مردم در آورند و جالبتر این که اگر انیمال کنترل آنها را از آن مکان ببرد بعد از مدتی باز یه همان خانه بر خواهند گشت. خدا را شکر که در پرادایس از این الیگیتورهای خجالتی و نا زیبا وجود ندارد که البته یک عدد بود و تمام شد. به یاری خداوند. انشالله.
در لوییزیانا و … از دم الیگیتور غذایی را درست می کنند که طبق نظر استاد مزه مرغ می دهد،مانند مرغ سوخاری که به راحتی قابل تشخیص نیست.
قایقها با پرچم برافراشته بر روی آنها بر روی رودخانه در انتظار سوار شدن توریستها هستند در زیر آسمان ابری و زیبای میامی. بر روی سطح رودخانه گیاهان زیبایی سر از آب در آورده و در کنار رود هم که پر از درخت و بوته های سبز و زیبا بود. آب آبی رنگ و گاهی تیره می شد. سیستم برق و دکلها و سیم های آن باز هم با طبیعت تناقض داشت و این هم اشاره به احتیاج ما انسانها به روشنایی در ناریکی بود که این نیاز ما را به بالا بردن دکل‌های برق در کنار رودخانه و طبیعت کرد. تضادی برای ایجاد شرایط بهتر و رو به تکامل.
در قایق به همراه استاد و خانم شایسته هستیم که این بار استاد زحمت آن را می کشند و ظاهراً علاقه استاد روز به روز بیشتر می شود و چندین بار ایشان در قسمت‌های پیش نیز فیلم برداری کرده بودند. این بار سخنان استاد در مورد الیگیتورها و اطلاعاتی که می دادند هم به همراه دیدن این مناظر مانند همان موسیقی همیشگی گوش نواز بود. وقتی سوار قایق‌های بادی بودیم و بر روی رودخانه حرکت می کردیم که همه به اشتباه آن را مرداب تصور می کنند اما رودخانه ای پهناور به عرض صد مایل و طول پنجاه مایل است و به خلیج مکزیک می ریزد لذت می بردیم، باد در بین موهایمان می پیچید و گاهی به صورتمان ضربه ای می زد که بگوید حواست باشد سپاسگذاری از خداوند برای دیدن نعمت هایش را فراموش نکنی.
دوربین دست خانم شایسته است و تصویر استاد را با آن تی شرت سفید و کلاه زیبا و چهره پرسش گرش و متفکرشان را دیدیم همان گونه که چند لحظه قبل تصویر خانم شایسته ی زیبا و مهربان و بزرگوار را با آن بلوز راه راه زیبایشان که چه هم آهنگی زیبایی با شلوار صورتی رنگشان داشت را دیدیم.
قسمت جنوبی این نشنال پارک را در پیاده روی قبلاً دیده بودیم و این بار در شمال این پارک بزرگ هستیم.
الیگیتورها تا شش ماه می توانند غذا استفاده نکنند و پس از ان باید برای هضم غذا هم در آفتاب قرار بگیرند. اگر ما انسانها الیگیتور بودیم آیا می توانستیم شش ماه غذا نخوریم؟
موزیکی که سیگنیچر این صحنه های زیبا است و اگر در هر کجای دیگری آن را بشنویم آنها را مورد سوال قرار خواهیم داد که به چه دلیلی این موزیک زیبا را که منحصر به سفرهای ما خانواده بزرگ و جهانی است را استفاده میکنید؟ را دوباره شنیدیم مانند همیشه آرامش بخش و ملایم.
بسیار لذت بردیم از این فایل زیبا. امروز روز پدر است و به استاد عزیز و گرامی تبریک می گوییم هر چند که روزها و سالهای سال است که پدر ما هستند و ما هر روز ایشان را می بینیم، صدایشان را می شنویم و در قلب ما جا دارند و لحظه ای بدون آموزه های این پدر و مرد و در دانه عالم هستی که دستی از دستان خداوند در زندگی ما هستند را فراموش نمی کنیم. همواره از خداوند آرزوی سلامتی، سعادت، ثروت، موفقیت و هر آنچه که بهترینهای رب است را برایشان خواهانیم.
شما خیلی خوب مینویسید اما بنظرم بهتره با آگاهی های بیشتری که در این سایت الهی کسب میکنید, در نوشتن هم تکامل خود را طی کنید و سبک نوشتن تان را عوض کنید . تصاویر و حرفهای استاد گویای همه چیز هست اما شما همه چیز را دوباره توضیح میدهید که من به شخصه میل به خواندن نوشته هایتان ندارم, فکر کنم نظر شخصی خود را در فایلها بنویسید بسیار زیباتر باشد. امیدوارم انتقاد مرا به مهربانی بپذیرید, با تشکر.
خبردارین من چندبار این فیلم هاتون میبینم و میبینم و حال میکنم.
بذا از زبون هلیسا بگم استاد من اندازه ی میلیونی
منظوره ی شانسی دوست دارم
همون منظومه ی شمسی خودمونه .
این طاووس های ناز چقدر راحت بین مردم راه میرفتن و اصلا فرارنمیکردن چون عادت کرده بودند و جالب بود کسی بهشون غذا نمیداد وکاری به کارشون نداشت این خیلی خوبه که یادبگیریم به حریم حیوونا احترام بذاریم و مودب رفتارکنیم .
وای استاد این پارک خیلی خفن وجذابه
تمساح های دوست داشتنی که کلی مهربونن و کلی هم فایده دارند که شما توضیح دادید تو فایل .
چه قدر این آقا خوب تونسته بود استعدادش رو‌پیدا کنه و با تمساح ها برنامه اجرا کنه مشخص بود کارش هم دوست داره چون حرف میزد ومردم هم میخندیدند ازطرفی جالب با تمساح ها رفتار میکرد ،اصلا آدم با هرحیوونی خوب رفتارکنه باهاش دوست میشه
من کاملا متوجه شدم داره با عشق اون تمساح بوس میکنه و تحت فشار قرارنمیده
چندتااز تمساح ها هم به کارخودشون مشغول بودند ول کرد و اذیتشون نکرد که حتما تو برنامه ش شرکت کنن .
این آقا من رو یاد استیو اروین یا دیوید اتنبرا انداخت که تو کتاب داستان های خوب برای پسران بلند پرواز قصه شو خوندم پیشنهاد میکنم داستانش رو بخونید.
خیلی خوب بود این برنامه ممنونم استاد که فیلم برامون گرفتین مخصوصا که این تمساح ها از نسل دایناسورها هستن و این خیلی قشنگه .
وای اون خرگوش قهوه ای رنگ چه قدر ناز و تپلی بود
و خودش خبرنداشت که ما تو ایران میخواییم فیلمش رو ببینیم و لذت ببریم . خداروشکر که نشونمون دادین و کیف کردیم چه تند تند کاهو میخورد و
طاووسی که اومد از کاهوی لاک پشت هم خورد و کنجکاو بود که ببینه مزه اش فرق داره یانه ؟و لاک پشتی که مثل همیشه
صبور و بی خیال و آروم هست وکاری به کسی نداره از بس که داناست .
و اون مار دوست داشتنی که کلی از زهرش دارو درست میکنند و باید ازش تشکر کنم .
خیلی جالب بود گفتید اون رودخونه به اقیانوس اطلس میرسه و با قایق بادی حرکت میکنه و بازهم از انرژی باد گفتین
و چه گیاهان جالبی تو آب این رودخونه رشد کردند و زیباترش کردند.
یه تمساح هم لابه لای اون رودخونه
خوب خودشو قایم کرده بود دمش گرم
خوشم اومد ازش .
چقدر خندیدم که گفتین اون تمساح ها وارد خونه ها میشن و بعد می برند و دوباره برمیگردند چون محیط جدید رو دوست دارند و چه قدر خوب که گذاشتن تو این مکان و این مدلی ازشون استفاده میکنند .
خیلی عاشقتم استاد که از حیوونای قشنگ
امریکا داری برامون فیلم میگیری که چقدر این حیوونا حالشون خوبه و مردم بهشون احترام میذارن و ترس ندارند و فرارنمیکنند
سلام به روی ماه ،فرشته نازنین و ارزشمند محمدحسن جان عزیز
خاله جان میدونی شما هم خیلی حرفه ای وفوق العاده‌ای ومن دستان کوچیکت رو میبوسم و به احترامت می ایستم وبرات کف میزنم خیلی خوشحال شدم وقتی گفتی تو رودبار بهت خیلی خوش گذشته به طور قطع با این آگاهی ،وعلم ودانش ات واز همه مهمتر اشتیاق وعلاقه ات در آینده به راحتی به شغل مورد علاقه ات هدایت میشی ومن باور دارم که تو دانشمند بزرگی میشی
خیلی دوستت دارم عزیزم روی چون ماهت را میبوسم مرد کوچک
خاله جان یه اشتباهی در پاسخی که براشما نوشتم پیش آمد
علی عزیز پسر خاله شیما که ایشون هم 10 ساله هستند برام نوشته بود که آخر هفته رفته رودبار باغ پدر بزرگش وآنجا خیلی بهش خوش گذشته ومن بدون اینکه حواسم باشد برا شما نوشتم که خوشحالم تو رودبار بهت خوش گذشته است چرا این اتفاق افتاد نمی‌دانم قطعا هیچ اتفاقی ،اتفاقی نیست
به نام خدایی که ویژگیش بخشندگی بی حد و حصر هست و همه چیز تحت سیطره ی قدرت اوست
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
Everglades holiday parrk
استاد جان چقدررررر همزمانی عالی برام رخ داد من و خواهرم دقیقا امروز قبل از دیدن این فایل چند دقیقه قبلش عکس زیبایی که از تصویر طاووس و مرغ و خروسها که تو یکی از قسمت‌های زندگی در بهشت سیو کرده بودیم رو نگاه میکردیم و می‌گفتیم استاد گفتند این طاووس ها رفتند و حرفی از مردن اونها نزد اونها زنده اند و وقتی اول فیلم این تصاویر رویایی و زیبا از این طاووس رو نشون دادید خواهرم گفت ایناهاش اینجان و خندیدیم چند دقیقه بعد شما و مریم جانم تصویر این دو طاووس رو نشون دادید و گفتید باب و جنیفر هستند و اومدند میامی قدم زنان و آروم رسیدند به جنوب فلوریدا و این هم فرکانسی خاص با شما دو عزیز دل نشونه واضح و روشن بود از خلق خواسته هامون با فرکانس های خوب و سپاسگزاری که از قبلش انجام میدیم و خیلی بیشتر قدرت فرکانس احساس خوب رو درک کردیم هست خدایا صد میلیارد بار شکرت
تحسین برانگیز و ستودنی بود این همه صلح درونی که بین مردم و این طاووس های زیبا بود که خیلی راحت و آزاد بین مردم که قدم می‌زدند و رو نیمکت نشسته بودند میچرخیدند و خیلی حسش عالی بود چه مار بزرگی کنار خرگوش و لاکپشت در حفاظت خوبی بودند و رسیدپی میشد خدایا صد میلیارد بار شکرت
تصاویر هیجان انگیز از این ارتباط فیزیکی که این مرد با علیگیتور داشت برام جالب بود که چطور میشه با داشتن باورهای درست ،پا گذاشتن روی ترس ،درک قانون و ویژگی های این حیوون به این راحتی و سادگی این علیگیتور رو مُسخر خودت کنی و به این زیبایی با ایده های خلاقانه با این علیگیتور ارتباط می‌گرفت و این برنامه رو درست کنه و محیط رو پر شور و هیجان کنه احساس خوبِ شادی ولذت رو بسازه
شناخت ویژگی های شخصیتی علیگیتور ها برام جالب بود که با اینکه به ظاهر خطرناک و ترسناک به نظر می‌رسند اما بی آزار و خجالتی هستند ،این علیگیتورها جمعیت زیادی هستند که حتی به خونه ها هم میرند و اگر از اون محیط خارج بشند این مسیر و خونه تو ذهن اونها ثبت میشه و بازهم بعد از یه مدتی میتونند این مسیر رو برند و به همون خونه مراجعه کنند ،تو بعضی از ایالات هم از این حیوون قسمت دمش غذا درست میکنند که شما گفتید تست کردید مزه مرغ میده راستش فکر نکنم من خودم اگر بدونم این غذا از دم علیگیتور هست بتونم بخورم مگر ندونم و ناآگاه باشم که از دم علیگیتور این غذا آماده شده و بخورم و اگر بعدش بهم بگند فکر کنم حالم بد بشه خخخخخخ،برام خیلی جالب بود که این حیوون میتونه تا شش ماه بدون غذا زنده بمونه و در صورت خوردن غذا باید تو آفتاب استراحت کنه و در گرما دمای بدن بالا بره و کمک به هضم و جذب غذاش بشه
چقدررررر اطلاعات عالی از جنوب فلوریدا دادید و بازم باور فراوونی رو در من ساختید این نشنال پارک بزرگ که وسعت بزرگی از این قسمت رو گرفته بطوری که این قسمت کل جنوب فلوریدا رو در بر گرفته کاملا حفاظت شده و غیر قابل ساخت و ساز هست و قسمت شرقی و غربی فلوریدا برای زندگی و ساخت و ساز و خونه هست این حد از احترام به طبیعت بکر و این نشنال پارک بزرگ و زیبا که حفاظت شده هست برام کاملا قابل درک میکرد که این چه شکر گزاری عمیقی از خداوند و طبیعت و زیبایی هست که در اختیار این مردم گذاشته هست و این شکر گزاری اونها رو غرق ثروت و نعمت بیشتر کرده نه از بین بردن طبیعت و صرف ساخت و ساز و باورهای درست فرکانس سپاسگزاری این نعمت و ثروتها رو لاجرم و طبیعی برای اونها اورده
تصاویر رویایی از کشتی که روی رودخونه با عمق آب کم مردم رو میچرخوند از دیدن اون چمنها و گیاهان و وسعت بزرگی از این رودخونه با طول پنجاه و عرض صد مایل و این زیبایی و تمیزی اب زلال و جاری و فراوان در این هوای گرم و رویایی در فصل زمستون خیلی باشکوه بود کشتی که با موتور توربین دار بادی حرکت میکرد تا بدون گیر کردن پره های موتور به این گیاهان به راحتی حرکت کنه با دو تا موتور با تعبیه جای مناسب برای اینکه باد این توربین‌ها اذیت کننده نباشه و البته صدای بلندی داره تمهیداتی داشتند که این گشت زنی روی رودخونه لذت بخش تر بشه خیلی زیبا بود چه عظمتی از این شکوه و فراوانی تو این سفر رویایی در میامی نشون دادید ترکیبش با دوره باور لیاقت کن فیکون میکنه و احساس زیبا و خوب و عالی و ارامش عالی رو تجربه میکنم و قاعدتا اتفاقات عالی طبیعی و بدیهی میاد خدایا صد میلیارد بار شکرت این مدار از خوشبختی رو تجربه میکنم
سپاسگزاری میکنم از شما دو عزیز دل استاد جان عاشقتم که این عکس باحال رو روی این قسمت گداشتید خیلی خندیدم عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
چقدر ازت سپاسگزارم برای وجودت سودا جان، چقدر کامنت هات همیشه پابرجاست و چقدر ذوق میکنم حتی اسمت رو لابلای ردپای بچه ها میبینم و همیشه تو دلم میگم دمت گرم دختر.
حالا این دفعه نمیشد تو دلم بگم گفتم بلند بگم بشنوی. واقعا دمت گرم سوداجان که اینقدر متعهدانه از حضور قشنگت ردپا میزاری. خیلی دوست دارم بیشتر باهات آشنا بشم، از نحوه هدایت شدنت، از نتایجت، از مدل فکر کردن و عمل کردن هات… واقعا دمت گرم و تحسین برانگیزی عزیزم، خواهرت رو که نمیشناسم اما سلام گرم منو بهشون برسون و بگو فهیمه گفت میبینی جنیفر و باب طاووس ها کجان… واقعا این همزمانی ها نشان میده در مسیر هم جهت با خواسته هامون در حرکتیم و جهت مون درسته حالا چقدر گاری مون روان شده و با چه سرعتی پیش میریم دیگه اون رو با تکامل درستش میکنیم.
چقدر ما خوشبختیم استاد رو داریم
چقدر خوشبختیم قوانین رو داریم یاد میگیریم و درک میکنیم و درمسیر عمل کردن قدم برمیداریم.
چقدر همین تیکه از کامنتت برام آگاهی و درس داشت:
این مرد با علیگیتور داشت برام جالب بود که چطور میشه با داشتن باورهای درست ،پا گذاشتن روی ترس ،درک قانون و ویژگی های این حیوون به این راحتی و سادگی این علیگیتور رو مُسخر خودت کنی و به این زیبایی با ایده های خلاقانه با این علیگیتور ارتباط می‌گرفت و…
سلام به شما دوست عزیزی که این بخش از حضور من در این سفر رو میخونی.
اول از همه سپاسگزار خداوندم که در این لحظه همچین فرصت بینظیری و عالی رو بهم داده.
یک روز پنجشنبه تعطیل(به مناسبت میلاد حضرت علی) نشستم یک گوشه از خونه، اونم چه سکوتی، نه صدای یخچال نه گاز نه هیچ صدای دیگه ایی…
غرق در سکوت و یک آرامش قشنگ نشستم تا بنویسم، تا اینجا باشم، تا یک قدم در جهت رسیدن به خواسته هام بردارم، تا کانون توجه ام رو ببرم به سمت زیبایی ها و قشنگی ها، به سمت فراوانی ها و نعمت ها آره من اینجام تا کانون توجه ام رو نقطه تمرکزم رو آگاهانه ببرم به سمت شادی ها و ثروت ها. اینجا میام تا یادم بیاد وظیفه اصلی من چیه، یادم بیاد که خدا همه چیز رو برای منه انسان فراهم کرده و بدون ذره ایی خطا داره فرمانروایی اش رو میکنه، داره این جهان رو مدیریت میکنه اونم به روش خودش، به وسیله قوانین همه ثابت ابدی و ازلی اش، داره مدیریت میکنه به روش هم کفو کردن و هماهنگ کردن های بی وففه، به وسیله هدایت های بی امانش، خدا هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه و من اینجام که خودمو بندازم تو جریان هدایت هاش، تا پارو نزده اجازه بدم خودش منو ببره به سمت خواسته هام.
من اینجام تا تحسین کنم استاد بزرگــم رو که انصافا استاد توجه به زیبایی و مثبت هاست، استادی که فرکانس عشقش رو میشه حس کرد ازاونور کره زمین، که اینطور بی منت، با عشق با صداقت تجربه های قشنگش رو با ما به اشتراک میذاره.
استادی که با سخاوت و دست و دلبازی احازه داد تا این جریان هدایت تولید و فیلمبرداری از سفر به راه خودش ادامه بده، اجازه داد تا خصوصی تر تجربه هاشو ببینم بشنویم، و ما رو همسفر بخشی از لحظه هاش میکنه و بهمون هر لحظه با رفتار هاش حتی در سکوت ها و نگاه هاش درس درست زندگی کردن و درست فکر کردن میده. استاد شما واقعا مرد عمل هستی، عمل کننده به چیزهایی که میگی، استاد جان شما یک بزرگ مرد هستی، یک مرد قهرمان زندگی ساز، مرد جریان ساز عصر حاضر برای خیلی از ما ها و ما چقدر خوشبختم که کشفت کردیم که همراهت شدیم که چقدر قوانین درسته چقدر خوب هرکسی وارد این مسیر شده، چقدر خوب اجازه دادی خدا خودش سایتت رو پیش ببره حتی با همین فیلم های به ظاهر غیرآموزشی یک همین فیلم ها کارگاه های عملی رفتار کردنه.
استاد خیلی مردی
خیلی آقایی
خیلی عشقی
خیلی گلی
اصلا نمیدونم چی بگم مقدمه امم داره میشه یک کتاب، خواستم بگم خیلی سپاسگزار و قدردان تمام لحظه هایی هستم که با ما به اشتراک میزاری، خیلی خیلی سپاسگزارم.
و امروز رو به شما تبریک میگم، روز مرد، واقعا مردی استاد جان… منم میخوام مرد باشم یعنی مردانه پای تعهدم باشم، پای عمل کردن و درک کردن هام باشم و تا اخر عمرم ادامه بدم و بگم ایـــنه زندگی که خلقش کردم مردانه و متعهد…
بنظرم اینجا “مرد” جنسیت نیست، درسته روز مرد رو از تولد امام علی(ع) گرفتیم و چقدر هم الگوی خوبی هستن برای مرد بودن و مردانه عمل کردن، برای پدر بودن و پدری کردن.
بقول سخن های امام علی:
انسان به هیچ زینتى, زیباتر از جوانمردى آراسته نشده است.
جوانمردى, دور بودن انسان از پستى و فرومایگى است
براى مردانگى مرد به نشر نیکى وبذل احسان و منت نگذاشتن (بر نیکى ها) استدلال مى شود.
آقا من با همین استدلال های نصفه نیمه خودم میگم اســـتـــاد جان خیلی مــــردی، خیلی جوانمردی… روزت مبارک پدر جوانمرد و بزرگ منشم
===============================
عجب قسمت علیگیتوری بود.
خدایی اینا هم واسه خودشون مردی هستنا. جوانمردهایی که با چهره چقر و بدبدن شون، خیلی آروم و مهربانه با انسان ها رفتار میکنن.
چقدر اون فردی که داشت تو قفس علیگتورها نمایش اجرا میکرد و با اونا ارتباط برقرار میکرد از نزدیک جالب بود. هم فان بود و هم اطلاعات میداد و بهمون تا ته حلق بنده خدا حیوان رو نشون داد. عجب فک و آرواره ایی، عجب پوست کلفت و پرنقش و نگاری… خلاصه یک حس ترس و چندش و کنجکاوی و تعجب داشتم و البته کنجکاوی غلطتش در وجودم بیشتر بود. واقعا خدا چه موجوداتی رو با چه سیستم های رفتاری متفاوتی آفریده، تنوع حتی در هضم غذا و سیستم تغذیه.
اینکه استاد جان توضیح دادین باید تو آفتاب باشن تا غذاشون هضم بشه خیلی جالب بود برام. یا اینکه تا 6ماه میتونن بدون غذا باشن، یا اینکه مثل کفترهای جلد، میتونن جایی که قبلا بودن یا دوست داشتن رو دوباره پیدا کنن یا برگردن اونجا،انگاریک سیستم مکان یاب به نقطه قبل دارند و در این حد باهوش هستن.
چقدر یاد علیگتورهای پارادایس و دریاچه افتادم. چقدر برام عجیب بود که تو آب دریاچه از اون مدل تمساح های مهربون و خجالتی داشتین و الان بیشتر متوجه میشم چرا…
خدای من طاووس ها رو…
چقدر زیباست این پرنده
چقدر رنگانگه این پرنده
چــقـــدر حس راحتی و امنیت دارند که بین مردم، توی جمعیت واسه خودشون راه میرفتن، انگار از خلقت متفاوت خودش از زببایی هاش از توانایی هاش داشت لذت میبرد و راه میرفت. ببین منــو من، شاهکار خالقم. زیبا و شگفت انگیز. طاووسه میگه ببین:تو منو تحسین میکنی خدایی که منــو خلق کرده تو رو…
وای چقدر جالب بود دیدن طاووس توی اون جمعیت و الحق چه زیبایی بود، چه ترکیب رنگی و اون طاووس نرها عجب مردهایی بودن واسه خودشون.(این قسمت همه مردها یکجورایی خودنمایی کردنا والا،پرچم مردها بالاست مستقیم و غیرمستقیم…)
و حتی مردانی که دیده نشدن اما اون قایق های بادی با اون موتورهای هیولا رو درست کردن تا براحتی این مسیر رودخونه رو بشه بری و از دیدن زیبایی هاش لذت ببری. چه رودخونه عریض و پهنی… چه گل و گباهان معلق و روی آبی مثل نیلوفر آبی.
500اسب بخار
خدایی اون موتوری که گذاشته بودن هم واسه خودش مردانه داشت انرژی تولید میکردا،چه ابهتی داشت. اونم پرهیاهو و پرسروصدا، اما پرقدرت و باصلابت.
خلاصه که خیلی مرد دیدم و خیلی مردانه خواستم از همین تریبون بلند بگم به تمام مردها و آقایون سایت، “روزتــــون خیــــلی مبـــارک باشــه.” و افتخار میکنم که از جنسیت مرد صفتی رو میتونم داشته باشم و کسب کنم به اسم مردانگی و جوانمردی….
خدایا شکرت که صفات اخلاقی و شخصیت منو هربار به سمت بهتر شدن هدایت میکنی.
خدایا شکرت برای تغییر شخصیت که کنترلش دست خودمه.
خدایا شکرت که منو مثل خودت خالق آفریدی و میخوام زندگی خودمو خلق کنم به زیباترین شکلی که میتونم و لایقش هستم.
خدایا شکرت برای گوشیم،برای داشته های این لحظه ام،برای احساس خوب و عشقی که در وجودم جریان داره.
سلام به استاد عزیزم و بانوی زیبایی‌ها و دوستان تصدیق کننده نیکویی‌ها
خدایا شکرت به خاطر قسمت جدید سفر به دور امریکا. خدایا شکرت که همواره در حال هدایت به سمت زیبایی‌ها هستیم. خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی که مسخر ما شده خدایا شکرت.
امروز دوست دارم در مورد زیبایی‌ها بنویسم خدایا شکرت. امروز دوست دارم در مورد توحید صحبت کنیم خدایا شکرت. امروز صلاه خودم را خواندن سوره قصص قرار دادم خدایا شکرت. سوره قصص داستان توحید و حساب کردن روی تنها یک قدرت است. داستان پیامبری که زمانی که شیرخوار بود خداوند به مادرش وحی کرد که او را به رود بیفکن و مترس و اندوهگین مباش که به تو بازش می‌گردانیم و از رسولانش قرار می‌دهیم: لاتخافی و لاتحزنی.
قبل از هر چیز بگم من آدم مذهبی نبودم و الان هم نیستم. ولی قبلا از نگاه مذهب به قرآن و دین و پیامبر و خدا نگاه میکردم که اون هم به خاطر دیده‌ها و شنیده‌هایی بود که از بچگی به عنوان ورودی وارد ذهن من میشد. اما از وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم همه این نگاه‌ها تغییر کرد. شروع درک و تغییر نگاه من به قرآن از فایل حزن در قرآن شروع شد. این فایل تحولی در من ایجاد کرد و بعد از اون بود که من از نگاه قوانین به تمام موارد بالا که گفتم نگاه کردم و از اونجا بود که بینش من نتایج من شروع به تغییر کرد. گذشت و گذشت تا رسیدم به دوره 12 قدم و دوباره نقطه دیگری از تغییر نگاه من به قرآن شروع شد. جلسات قرآنی 12 قدم به من خیلی کمک کرد که تمام تعصبات گذشته و آنچه که شنیدم و دیدم رو بذارم کنار و با ذهن باز به این کتاب نگاه کنم و آیاتش رو درک کنم. دوباره جلسه هفتم قدم دوم درک بالاتری از نحوه کارکرد جهان و سیستمی بودن خداوند به من داد و من ذره‌ای درکم از توحید بهتر شد. گذشت و باز هم گذشت که هدایت شدم به دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و جلسات 9 و 10 این دوره انقلاب بعدی در وجود من را برپا کرد. اگه بگم من تازه معنای توحید و شرک و درک خالق بودن خودم رو در این جلسات فهمیدم و درک کردم اغراق نکرده‌ام. اما اینکه بگم به این جلسات عمل کردم باید بگم: در حال عمل کردن و تمرین کردن هستم. جلسات 9 و 10 راهنمای عملی خالص‌ترین و ناب‌ترین فایلها و آگاهی‌های هستن که من شناخته‌ام. فرکانسی که استاد در این دو فایل دارند جنسش یه چیز دیگه‌ست و زمانی که این دو فایل رو با تمام وجود و با نهایت آمادگی گوش بدید متوجه میشید چی میگم. میتونم بگم در این دو فایل بود که تمام سوء برداشت‌های من در مورد خدا و درک توحید و شرک و قرآن برطرف شد.
برگردم به سوره قصص که در یه آیه میگه دل مادر موسی تهی شده بود، که از کلمه «فواد» استفاده میکنه که انگار مادر موسی بالاخره یه استرس و نگرانی داشته ولی بعدش میگه اگر قلبش را استوار نکرده بودیم نزدیک بود که فاش کنه. میخوام بگم که مادر موسی اینچنین به وحی خداوند اعتماد کرده و در هر صورت لاتخافی و لاتحزنی رو درک کرده و خودش رو در احساس خوب در هر صورت نگه داشته. که در نهایت موسی بهش داده میشه تا بهش شیر بده. اینجاست که خداوند میگه «ان وعد الله حق و لکن اکثرهم لاتعلمون» وعده خداوند مسلما انجام شدنی است ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.
در ادامه این سوره داستان زندگی موسی ادامه داره. از زمانی که میزنه یک نفر رو میکشه ولی بعدش توبه میکنه و دوباره به مسیر درست برمی‌گرده و از پیامبران میشه. «قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (16 قصص) گفت: پروردگارا، من به خود ستم کردم، مرا ببخش آنگاه او را بخشیدیم همانا خداوند بخشنده و مهربان است.
و در نهایت موسی از دست مأموران فرعون فرار میکنه و به جایی میرسه که میگه: « رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ» پروردگارا من به هر خیری که بر من فرو فرستی سخت نیازمندم.
در سوره قصص خیلی میشه باورهای توحیدی رو برای خودم پیدا کنم و تکرار کنم. آنچه که من هم بهش سخت نیازمندم چیزی جز قدرت خداوند نیست. من هم به هر خیری که خداوند به من بفرسته سخت نیازمندم. البته که اتفاقات چند وقت اخیر زندگیم ارتباط معناداری داره با هدایت شدن دوباره و دوباره من به خواندن این کتاب. به هر آیه که میرم به هر سوره‌ای که مراجعه میکنم چیزی جز اصل و اساس جهان هستی یعنی توحید نمی‌بینم. آخرین آیه همین سوره قصص به پیامبر میگه: «وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۘ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» (قصص 88)
«و معبود دیگری را با خدا مخوان که هیچ معبودی جز او نیست. همه چیز جز ذات پاک او نابود میشود. حکم برای اوست و به سوی او بازمی‌گردید.»
حالا میخوام برم سراغ زیبایی‌های این قسمت از سفر. چه طاووس زیبایی خدایا شکرت. چه پرهای زیبایی داره خدایا شکرت. یادش بخیر استاد جان هم یه دونه از این طاووس‌ها توی پرادایس داشتن خدایا شکرت. همون لحظاتی هم که با ما بود چقدر ازش لذت بردیم خدایا شکرت. الان یکی دیگه داریم میبینم که چقدر زیباست خدایا شکرت. چقدر جالب وقتی من در مورد باب و جنیفر نوشتم فایل رو استاپ کرده بودم بعدش دیدم استاد و مریم بانو در موردش صحبت کردن. چه همزمانی فوق العاده‌ای خدایا شکرت. چقدر عالی که استاد و مریم جان همیشه انتظار اتفاقات مثبت رو در آینده دارن و همیشه در مورد آینده خوش بین هستند و همیشه و در هر لحظه تصدیق کننده نیکویی‌ها و زیبایی‌ها هستند خدایا شکرت. مثلا میگید شاید این دو تا همون جنیفر و باب هستند که اومدن میامی و انقدر بهشون خوش گذشته همینجا مونده. خدایا شکرت. چقدر این خوش بینی و انتظار مثبت داشتن رو من هم میتونم تمرین کنم خدایا شکرت. آیا به این خوش بینی‌های بی قید و شرط و انتظار بی قید و شرط برای زیبایی‌ها و نعمت‌ها دقت کردین؟ خدایا شکرت. برداشت این دیالوگ بین استاد جان و مریم بانو رو می‌تونیم اینجوری برای خودمون استفاده کنیم: «در نهایت هر اتفاقی توی زندگی من میفته خیره. تمام اتفاقات زندگی به نفع منه. من همیشه در زمان مناسب و مکان مناسب هستم. من همیشه انتظار اتفاقات مثبت رو دارم من همیشه انتظار دارم اتفاقات خوب و عالی اطراف من میفته. من رها و آزاد هستم و میخوام که تمام امور رو به خداوند بسپارم. خداوند به همه چیز آگاهه. من به جریان هدایت اعتماد میکنم و سعی میکن از زندگی لذت ببرم و دنبال شادی‌های هر چند کوچک باشم.»
خدایا شکرت چقدر عالی استاد هوای این منطقه رو توصیف کردن خدایا شکرت. چه رودخونه زیبایی به همراه برگ‌هایی که روی آب شناور هستند خدایا شکرت. چه آسمون زیبایی خدایا شکرت. چه ابرهای زیبایی خدایا شکرت. چه قایق زیبایی خدایا شکرت. چه استاد آرام و خوشحالی خدایا شکرت. چه مریم بانوی زیبایی خدایا شکرت.
استاد جان چه توضیحات زیبا و عالی دادن در مورد این منطقه و جزئیاتش خدایا شکرت. در مورد قانون این علی گیتورها خدایا شکرت. قایق چه سرعتی گرفت و چه موج های زیبایی رو روی آب ایجاد کرد خدایا شکرت. استاد چقدر عالی در مورد اون موتور قایق توضیح دادن خدایا شکرت. نکته مثبت استاد جان اینه که در مورد جزئیات خیلی خوب توضیح میده طوری که آدم میتونه خیلی خوب درکش کنه خدایا شکرت. مثل قوانین زندگی مثل قرآن مثل توحید مثل قانون سلامتی خدایا شکرت. من چقدر خوشبختم که در مدار چنین استاد فوق العاده‌ای هستم خدایا شکرت. چقدر خداوند به من لطف داشته که من رو هدایت کرده به سمت چنین استادی خدایا شکرت. چقدر من عاشق استاد جان هستم خدایا شکرت. من عاشق عباسمنش دات کام هستم خدایا شکرت. نمیتونم کمتر از روزی دو سه ساعت توی سایت نباشم خدایا شکرت. من خیلی راحت و آسان در مدار این سایت و آگاهی‌هایی که استاد آموزش میدن قرار گرفتم بدون اینکه تبلیغی دیده باشم یا تلاش خاصی کرده باشم فقط درخواست داشتم خدایا شکرت. چون خداوند فقط به درخواست‌های من پاسخ میده و از من میخواد که من هم دعوتش رو بپذیرم خدایا شکرت.
روزی من ناامید و خسته نشسته بودم داشتم به این فکر میکردم پس کی این اوضاع من درست میشه؟ کی وضعیت مالی من بهتر میشه؟ اون خدایی هم که توی قرآن میشناختم و در موردش ورودی گرفته بودم هم برام کارساز نبود. ناامید و پر از سوال بودم. میخواستم که بدونم مسیر درست کجاست و من باید چیکار کنم؟ تا اینکه یک نفر یک فایلی برای من ارسال کرد که عنوانش این بود: «چگونه در عرض یکسال درآمد خود را سه برابر کنیم؟» آنچه که توی این فایل میشنیدم خیلی متفاوت بود از هر آنچه که قبلا شنیده بودم. قسمت دوم و سوم رو هم گوش دادم و خودم کنجاوانه مراجعه کردم به عباسمنش دات کام. خودم رو در دریایی از آگاهی‌های الماس گونه یافتم. شروع به گوش دادن تک تک فایل ها کردم و تعهد دادم که من میخوام به سمت اتفاقات دلخواهم به سمت اهدافم حرکت کنم. تعهد دادم درآمدم رو افزایش بدم. بعد از گوش دادن هر فایل رایگانی به خودم تعهد میدادم جوری به اون فایل گوش بدم و طوری بهش عمل کنم که گویی وحی منزله و همین است و جز این نیست. الان که به خودم نگاه میکنم میبینم من هیچ ربطی به زمان شروع آشناییم با استاد عباسمنش ندارم. همه چیز تغییر کرد. شهرم عوض شد. درآمدم تغییر کرد. شخصیتم عوض شد. اهدافم بزرگتر شد. کسب و کار خودم رو شروع کردم. درآمدم همواره در حال افزایشه. به قانون سلامتی هدایت شدم. اومدم خودم دیدم آنچه که توی دفترهام نوشته بودم و میخواستم همگی رقم خوردن. اومدم خودم دیدم من که پول یک دوره توی حسابم نبود. الان به راحتی با آنچه که به لطف و هدایت خداوند ساختم همه دوره‌ها رو خریدم. هنوز هم دارم روی خودم کار میکنم. هنوزم متعهدم به تمرکز بر زیبایی‌ها متعهدم به شیوه زندگی به سبک دوازده قدم و تمام دوره‌ها.
استفاده از دوره‌ها خودش هم یک روند تکاملی میخواد باید به خودم اجازه بدم که هر آنچه که به عنوان اطلاعات از قانون دریافت میکنم به عمل در زندگی تبدیلشون کنم. من متعهد میشم که در برابر قوانین تسلیم باشم. من متعهد میشم که هر روز صبح تمرین کدنویسی انجام بدم. کاری نمیکنم که مسیری رو پیش برم که این آگاهی‌ها رو فراموش کنم. طوری برنامه ریزی کردم که اصلا شکل فکر کردنم و حتی توی خواب هم روی قوانین و روی خودم کار کنم. زمان‌هایی هم بوده که به غیر از خداوند حساب کردم به وعده‌های غیر از وعده‌های خداوند حساب کردم ولی دوباره به مسیر درست برگشتم و دوباره به خودم یادآوری کردم. مثلا همین چند روز پیش. ولی دوباره و دوباره متعهد شدم که بیام و بیشتر از حتی قبل روی زیبایی‌ها تمرکز کنم بیشتر از قبل و با جدیت خیلی بیشتری روی خودم کار کنم. و این مسیر چقدر لذت بخش و همین پیشرفت‌های جزئی برای من خیلی عالیه. من خودم رو همین که هستم دوست دارم و عاشق خودم هستم و به خودم فرصت میدم که مسیر تکاملی خودم طی بشه. ایمان تکاملی ساخته میشه.
بزرگترین سپاسگزاری من وجود قانونی ثابت و بدون تغییره. من همین لحظه هم میتونم متعهد بشم که فرکانس‌های بهتری ارسال کنم و از این لحظه به بعد هم به فرکانس‌های من پاسخ داده میشه و آینده خودم رو دوباره از اول میتونم بسازم. هیچ سرنوشتی از قبل برای من رقم نزده من همین لحظه میتونم سرنوشتم رو دوباره بازنویسی کنم که چی میخوام و دوست دارم به کدوم مسیر هدایت بشم. چقدر الان احساس میکنم باید برم دوباره و دوباره جلسه هفتم راهنمای عملی رو گوش بدم و سرنوشت دلخوام رو بنویسم. خدایا شکرت من به چه آگاهی‌های نابی دسترسی دارم. خدایا شکرت. من چقدر احساس خوشبختی میکنم از اینکه قانون زندگی رو کشف کردم خدایا شکرت.
الان میخوام آیه‌هایی که با «کفیٰ بالله» شروع میشه رو لیست کنم و باورهای توحیدی خودم رو دوباره و دوباره قویتر کنم خدایا شکرت.
علم خداون کافی است. شهادت خداوند کافی است. خداوند برای سپردن به او کافی است. خداوند برای هدایت و یاری کردن و حمایت کردن کافی است.
اما آنچه که بیشتر از همه تکرار شده کفیٰ بالله وکیلا هست.
و توکل علی الله و کفیٰ بالله وکیلا. (نساء 81)
و بر خداوند توکل کن که برای توکل کردن کافی است.
کلا این قسمت از آیه‌ها این باور رو در من ایجاد میکنه که خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان. این باور رو در من ایجاد میکنه که خداوند برای هدایت کردن کافیه. خداوند برای من کافیه برای اینکه منو هدایت کنه. به اون مسیری که خودم میخوام نه اون مسیری که خودش انتخاب کنه. این باور رو در من ایجاد میکنه که تنها رابطه‌ای که من دارم رابطه من با خالق و معبود خودم هست.
چقدر احساس خوبی داره این آیه‌ها و چه باورهای خوبی برای من میسازه خدایا شکرت.
خدایا شکرت که یک قسمت دیگه از این سریال رو دیدم و باز هم انتظار مثبت دارم برای اتفاقات خوب. باز هم انتظار دیدن زیبایی‌های بیشتر و بیشتر رو دارم خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم که همواره در حال هدایت من هستی و من هم متعهد میشم همواره پذیرنده دعوت تو باشم. همواره آماده باشم. خدایا شکرت.
خدایا شکرت بابت تمام نعمت‌هایی که در زندگی ما هست.
خدایا شکرت بابت این سلامتی فوق العاده‌ای که داریم.
همین لحظه خداوند این آسمان زیبا و این خورشید تابان با گرمای پربرکتش رو برای من قرار داده خدایا شکرت.
همین لحظه چه چیزهایی برای سپاسگزاری دارم؟ همین لحظه دستان سالم و انگشتان سالمی برای تایپ کردن و نوشتن این جملات و این کامنت زیبا رو دارم. همین لحظه در بهترین سایت اشاعه توحید و یکتاپرستی در دنیا هستم و خداوند من رو همیشه به مسیر درست هدایت کرده خدایا شکرت. چه خداوند رحمانی خدایا شکرت. بسم الله الرحمن الرحیم (حمد 1).
همین لحظه من حساب بانکی پر پول دارم خدایا شکرت. همین لحظه من در حال هدایت به سمت خواسته‌های بعدیم هستم خدایا شکرت. از کجا میدونم؟ از احساس خوبی که دارم از احساس آرامشی که دارم خدایا شکرت. همین لحظه من چشم و گوش و قلب سالمی دارم و خداوند من رو از هیچ اینچنین آفریده خدایا شکرت.
همین لحظه چه چیزهایی برای سپاسگزاری دارم؟ چشمانی سالم دارم که میتونم زیبایی‌های ایران امریکا و تمام دنیا را ببینم خدایا شکرت. همین لحظه سقفی بالای سرم دارم خدایا شکرت. همین لحظه در بهترین نقطه شهر زندگی میکنم خدایا شکرت که این هم با تمرکز بر زیبایی‌های سریال‌ها اتفاق افتاده خدایا شکرت. همین لحظه من این درک رو دارم که خالق هستم و با کانون توجهم باز هم میتونم زیبایی‌های بی‌شمار دیگه‌ای رو خلق کنم خدایا شکرت. همین لحظه من احساس خوشبختی دارم و این برای من کافیه خدایا شکرت. همین لحظه من نعمت‌های خیلی زیادی برای سپاسگزاری دارم. همین لحظه من متوجه شدم که یکی از خواسته‌های من در تمرین کدنویسی محقق شده‌اند خدایا شکرت. همین لحظه بابت این محقق شدن و اینکه خداوند برای من کافی بود تا کدنویسی خواسته‌های من رقم بخوره شکرگزارم.
خدایا شکرت بابت تمام نعمت‌هایی که مسخر ما کردی هذه من فضل ربی.
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی.
و متعهد می‌شویم تنها تو را بندگی کنیم و تنها از تو درخواست کنیم.
خدا امشب منو سورپرایز بارون کرده ها ببین اسم چه کسی را میبینم کسی که مدتیه به واسطه عمل نکردن هام و نتونستن هام در دوره شیوه حل مسائل خیلی تو ذهنم میاد.
کامنت ها و ردپاهات توی اون دوره هی به من میگه اگر حامد عزیز تونسته دوره رو تموم کنه و اینقدر رشد کنه نتیجه بگیره توام میتونی.
ولی میدونی من هنوز نتونستم تموم کنم جلسه اول کمال گرایی گیر کردم. مبدونی الویت هام یا شاید همین پاشنه اشیل کمال گرایی اینجا داره منو به عقب میبره نمیدونم، شایذ اینم مسیر تکامل منه نمیدونم، شاید شاید…
الان تا 4اسفند که کنکور ارشد گفتم به خودم سخت نگیرم و خودمو به چالش نندازم، چون میدونم اون دوره خیلی ذهنم رو شخم میزنه و جواب دادن به هر سوال خودش داستانی در ذهنم ایجاد میکنه. چند روزه تو ذهنم بود بیام کامنت های شما یا هرکدوم از دوستان رو بخونم و شاید از نحوه پیش رفتن و تمرین انجام دادن هاتون نوشته باشین. چندبار تو ذهنم بود بیام زیر یکی از کامنت هاتون سوال کنم، بعد حالا خودت همینجا همین صفحه ایی که خودم کامنت نوشتم ردپا گذاشتی تا راحت پبدات کنم.
اگر اینا رسیدن به خواسته ها نیست چیه
اگر اینا هدایت الله یکتا نیست پس چیه
واقعا خدا همه چیز میشود همه کس را، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح، به شرط معامله نکردن با ابلیس..
و چقدر بیشتر هربار این جمله رو باور میکنم که میگه: «قلبت را پاک کن، اتفاقات خوب تنها زمانی از راه می رسد که تو قلبت را پاک کرده ایی.»
دوست عزیزم حامد امیری ارزشمند تحسبنت کردم برای داشتن دوره ها، برای گوش دادن جلسات ناب راهنمای عملی دستیابی به رویاها(که یادمه از اول این دوره منو صدا میزد منو اول بخر ولی گوش نکردم) الان میدونم در بهترین زمان تمام آگاهی هایی که لازم دارم بهم میرسه تمام دوره ها رو یک روز با عشق خربدم و سرشار میشم از عمل کردن.
حالا حامد جان از شما درخواست داشتم، اگر میشه برای ادامه مسیرم تو دوره ایی که گفتم اگر ایده یا پیشنهادی به ذهنت اومد برام بنویس، بازهم سپاسگزارم برای اینکه ردپا از خودت گذاشتی و کلی آگاهی به اشتراک گذاشتی. و پیشاپیش سپاسگزارم برای پاسخگو بودنت.
برات از الله یکتا بهبودهای دائمی در درون و بیرون خواهانم.
سلام وخداقوت به برادر آگاه ومتعهد.من همیشه کامنتهای عالیتون روخوندم واز روند پیشرفتهاتون باخبرم.چقدرعالی که همه دوره ها رو دارین منم به لطف الله 12قدم وعزت نفس رو دارم که چقدر فوق العاده ان این دوتا دوره.سپاس از استاد گرانقدر.
خیلی سپاسگذار به خاطر گزارشهایی گه از روند موفقیتتون میزارین که برای ماهم الگو میشین هرچند خودم هم خدایا شکر با دست پر تو این مسیر هستم ولی هنوز خیلی جا داره بریم مدارهای بالاتر
سلام و درود خدمت استاد عزیزم،،ممنون بابت فایلهای سفر ب دور امریکا،،و شناخت ما از امریکا و مردمش،برعکس اون چیزی ک سالیان سال ب ما گفته بودن،،ممنون از شما ب خاطر ب اشتراک گذاشتن این تصاویر و این اطلاعاتتون،،ک ب خاطر کنجکاوی مقدس شما،ماهم داریم چیز یاد میگیریم…ممنون از توصیف شما ب خاطر خوردن دم تمساح و توصیف مزه اون..شما هرانچه در فایلهاتون میگید عمل میکنید،،یا قبلا عمل کردید،،همونطور ک در فایل هدیه (مثل ابوموسی نباشیم) میگید ک جاهای جدید برید،غذای جدید تست کنید…خودتون هم انجام میدید،،منم قبل اینکه با این مباحث آشنا بشم دوست داشتم غذای جدید تست کنم..حدودا 10،،15 سال پیش،،در منطقه ما یه موجودی هست بهش میگن (سیخوری)مثل جوجه تیغی هست ولی بزرگه..اندازه ی گوسفند..افراد کمی هستن ک گوشت این حیوون رو میخورن،،باید با تفنگ کشته بشن،،منم چندبار امتحان کردم گوشتشو،،عالی بود،،ولی دور اطرافیانم میگفتن چرا..گوشت فقط گوسفند گوساله شتر مرغ خوبه،،من گفتم ن باید تست کرد..الان ک شما گفتی گوشت علیگیتور تست کردی لذت بردم از تجربه شما،،ممنون بابت قانون سلامتی (که در عرض 3 ماه،،35 کیلو کم کردم)ک الان اگ بخوام تست کنم غذای هماهنگ،،گوشت هماهنگ با بدنم رو تست میکنم،،ممنون از شما ب خاطر دوره ها و فایلهای هدیه،،ک میدونم اگ اون تعهدی ک ب دوره قانون سلامتی داشتم و از اسفند 1400 شروع کردم،،اگه رو دوره روانشناسی ثروت و کشف قوانین بزارم،،منم میتونم بیام فلوریدا و این زندگی رو تجربه کنم،،برادر کوچک شما از روستایی از غرب اصفهان….
سلام به استاد نازنینم
این روز بزرگ رو بهتون تبریک میگم و آرزو بهترین ها رو واستون دارم
امروز من هدایت شدم به چیزی که بهش علاقه دارم واقعا به معنای واقعی کلمه بهترین پدر هستین برای ما آن شا الله بشه از نزدیک ببینمتون از همین جا میبوسمتون
سلام استاد مهربون و توحیدی ام ….روز مرد رو به شما که اولین مردتوحیدی و یکتاپرست در زندگی همه ی ما اعضای خانواده ی عباسمنش هستیم ، تبریک میگم و امیدوارم شادی و سلامتی و برکت و سعادت و آرامش در زندگیتون روزافزون باشه.دوستتون دارم.درپناه الله یکتا باشید تا ابد
بنام الله مهربان و توانمند جهان هستی
درود بر استاد عباس منش عزیز و مریم بانوی نازنین و همه دوستای هم فرکانسی سایت
چقدر خندیدم از عکسی که استاد روی این فایل گذاشته بودند ، انگار اون الیگیتور رو شونه هاشون بود ..
چه نچرال پارک قشنگی
ما که سیر نمیشیم از دیدن و توجه به این همه زیبایی های سفرتون
چه خوب تفاوت تمساح و الیگیتورهای خجالتی و بی آزار و گفتید ، اشتباهی که بیشتر ما تپ تشابهی که این حیوونا باهم دارند میکنیم
چه طاووس های نر و ماده خوشگلی
استاد و مریم بانو همیشه شوخی های عاشقانه تون و دارید
چه آسمون میلی رنگ با ابرهای سفید ، خرگوش و لاک پشت بزرگ و اون مار تو پارک چه آروم بودند
مردی که با الیگیتور ها بازی میکرد ، معلوم بود از کارهاش ، صحبت هاش و که نمیفهمیدم ولی حاضرین چقدر میخندیدند ، چه رابطه دوستانه ای با اون حیوانات برقرار کرده بود ، واقعا با هرکاری میشه ثروت خلق کرد
اون دریاچه و رودخونه و برگ های سبز مردابی واقعا آدم و به اشتباه می انداخت و فکر میکردم من هم اونجا مردابه
چقدر دلم خواست سوار قایق اونم از نوع بادی اش که استاد توضیح داد و منم سوار بشم
استاد بی صبرانه منتظر دیدن بقیه زیبایی های این سفرتون هستیم
سلام خدمت اساتید بزرگوار
عکس خفن از استاد و تمساح چقدر زیباست.
طاووس هم خیلی پرنده قشنگیه ،در واقع قشنگیش بی نظیره
استاد شایسته هم که فوق العاده است و انسانی خودساخته و در لحظه زندگی کن
چقدر قشنگی های خداوند در اطراف پراکنده است
چه نشنال پارک قشنگی ،خدایا شکرت
استاد عزیزم سپاسگزارم
چه اطلاعاتی دادین
فرق علیگیدور و کروکودیل و 6 ماه میتونه روزه باشه و وقتی میخوره باید دمای بدنش به اندازه ای برسه و آفتاب بگیره تا هضم بشه،واقعا خلقت خدا عظیمه
لا اله الا الله
سبحان الله
اون برادر بزرگوار اصلا نمیترسه از این جانوران خطرناک و کلی گفتگو و بکش بکش و نمایش‌های مختلف
چقدر تداعی تسلط و قدرت انسان بر هر چیزی میشه وقتی با دید قانون نگاه میکنیم
چقدر با روش‌های مختلف میشه پولسازی کرد و چقدر لذت بخشه انسان ثروتمند باشه و فقط جهان گردی کنه و همه چیز دنیا رو ببینه
آزادی مالی زمانی مکانی استاد رو عشقه
یاد قایق سواری مرداب بندر انزلی افتادم و لذت هایی که تو اون سفر جادویی برامون به یادگار موند
فایل خیلی قشنگی بود
یه سری اطلاعات موتور و قایق و اینا دادین که راسته کار آقا حمید هستش و ما هم یاد گرفتیم و ممنونیم از لطفتون
از بزرگی و عظمت الله میخواستم بنویسم و بگویم که هیچ کس را یارای توصیف الله نیست.
چقدر خداوند بزرگ است،چقدر خداوند آفریده دارد
اشکال،رنگها،گونه ها،تیپ ها،قیافه ها،خدایا ما چه می‌توانیم بگوییم از عظمتت
واقعا سبحان الله عما یصفون
خدایا چه عظمتی به ما انسان ها داده ای،چطور قانون رو برامون شفاف توضیح دادی،چطور خودت را در وجودمان زنده کرده ای،خدایا چگونه میتوانم شاکرت باشم در صورتی که زبان هم ،دل هم،دست هم،متعلق به توست
ای خدای رحمان ما را در زمره نیکان قرار ده و توفیق یاد گرفتن قوانین ثابت قشنگت را به ما بده
ای خدای رحمان توفیق خودشناسی به ما بده تا تو را بهتر بشناسیم
خدایا ما با داشتن تو خلیفه الله هستیم و پس هر چه بخواهیم را می‌توانیم بسازیم ،خدایا راهش را برای ما هموار کن
خدایا این استاد عزیز و همسر عزیزش و پدر و مادر و فرزندانش را بعلاوه نسل‌های گذشته و آینده ایشان ،روحشان را شاد،سلامت و تندرست بگردان
خدایا ما بعنوان انسان منتظر معجزاتت میمانیم هم در سایت ،هم در زندگی شخصی و هم زندگی اجتماعی
ما هر روز معجزه میبینیم
الهی شکرررررررررت
سپاس اساتید
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
امروز به یاری و هدایت خداوند در پارک اور گلیدز هستیم. طاووس زیبایی برای خود در این فضا عشق و صفا می کند و مورد لطف و محبت استاد و خانم شایسته عزیز قرار می گیرد. اولین نکته ای که توجه ما را جلب کرد دیدن افراد با اضافه وزن بالا بود و قانون سلامتی این معجزه قرن که ما را از هر نظر بیمه و سلامتی را به بهترین شکل ممکن مانند نوزاد سالمی که تازه به دنیا آمده است را به ما بر گردانده است. چقدر ما از نظر جسمی از این انسانها فاصله داریم از نظر دانستن قوانین دیگر خدا عالم است. اگر هر روز از استاد عزیزمان برای تشکر و قدر دانی به در گاه خداوند سپاسگذاری کنیم باز هم کم است، خدایا شکرت.
پارکی مسطح و سبز با غرفه ها و سایه بانهایی برای استراحت. بر روی رودخانه قایق های تفریحی بزرگی که با نیروی باد حرکت می کنند توریستها را به بازدید این مناظر زیبا می برد. این طاووس‌های زیبا که باب و جنیفر هستند قدم زنان به این پارک رسیده اند و برای خودشان گشت و گذار می کنند راستی جای آنها تا مدتها در پرادایس خالی بود که آخر هم مشخص نشد که چه شد؟ در کنار این طاووس‌های زیبا و لطیف و ظریف تمساح هایی وجود دارند زمخت و بدون تحرک که حمام آفتاب گرفته بودند و برای گرفتن غذا شرطی شده و با قانون مسخر کردن جهان هستی قدرتی که خداوند فقط به انسانها بخشیده است مربی آنها کنار آنها راه می رفت، می خوابید، شوخی می کرد، حرف می زد و….. الیگیتورها و هر حیوانی دیگر قدرتشان در برابر قدرت انسان هیچ است اگر باور کنیم.
در سفر قبلی ما مشابه این صحنه ها را دیده بودیم اما باز هم برایمان تازگی داشت.چقدر این مربی تمرین و تمرکز داشته که توانسته است طی سالها این ارتباط را با الیگیتورها برقرار کند.
سلام به روی ماهتان استاد عزیز .
در منطقه جنوب فلوریدا هستیم که قسمت اعظم آن نشنال پارک است و به همین شکل طبیعی باقی خواهد ماند. پارک ملی بسیار بزرگی که پر از حیوانات مختلف از طاووس و خرگوش و مار تا الیگیتور و …..
استاد در مورد تفاوتهای کوروکودیل و الیگیتور اطلاعات زیادی را به ما دادند که بسیار سپاسگذار هستیم. باور کردنی نیست که این الیگیتورها بتوانند سر از خانه مردم در آورند و جالبتر این که اگر انیمال کنترل آنها را از آن مکان ببرد بعد از مدتی باز یه همان خانه بر خواهند گشت. خدا را شکر که در پرادایس از این الیگیتورهای خجالتی و نا زیبا وجود ندارد که البته یک عدد بود و تمام شد. به یاری خداوند. انشالله.
در لوییزیانا و … از دم الیگیتور غذایی را درست می کنند که طبق نظر استاد مزه مرغ می دهد،مانند مرغ سوخاری که به راحتی قابل تشخیص نیست.
قایقها با پرچم برافراشته بر روی آنها بر روی رودخانه در انتظار سوار شدن توریستها هستند در زیر آسمان ابری و زیبای میامی. بر روی سطح رودخانه گیاهان زیبایی سر از آب در آورده و در کنار رود هم که پر از درخت و بوته های سبز و زیبا بود. آب آبی رنگ و گاهی تیره می شد. سیستم برق و دکلها و سیم های آن باز هم با طبیعت تناقض داشت و این هم اشاره به احتیاج ما انسانها به روشنایی در ناریکی بود که این نیاز ما را به بالا بردن دکل‌های برق در کنار رودخانه و طبیعت کرد. تضادی برای ایجاد شرایط بهتر و رو به تکامل.
در قایق به همراه استاد و خانم شایسته هستیم که این بار استاد زحمت آن را می کشند و ظاهراً علاقه استاد روز به روز بیشتر می شود و چندین بار ایشان در قسمت‌های پیش نیز فیلم برداری کرده بودند. این بار سخنان استاد در مورد الیگیتورها و اطلاعاتی که می دادند هم به همراه دیدن این مناظر مانند همان موسیقی همیشگی گوش نواز بود. وقتی سوار قایق‌های بادی بودیم و بر روی رودخانه حرکت می کردیم که همه به اشتباه آن را مرداب تصور می کنند اما رودخانه ای پهناور به عرض صد مایل و طول پنجاه مایل است و به خلیج مکزیک می ریزد لذت می بردیم، باد در بین موهایمان می پیچید و گاهی به صورتمان ضربه ای می زد که بگوید حواست باشد سپاسگذاری از خداوند برای دیدن نعمت هایش را فراموش نکنی.
دوربین دست خانم شایسته است و تصویر استاد را با آن تی شرت سفید و کلاه زیبا و چهره پرسش گرش و متفکرشان را دیدیم همان گونه که چند لحظه قبل تصویر خانم شایسته ی زیبا و مهربان و بزرگوار را با آن بلوز راه راه زیبایشان که چه هم آهنگی زیبایی با شلوار صورتی رنگشان داشت را دیدیم.
قسمت جنوبی این نشنال پارک را در پیاده روی قبلاً دیده بودیم و این بار در شمال این پارک بزرگ هستیم.
الیگیتورها تا شش ماه می توانند غذا استفاده نکنند و پس از ان باید برای هضم غذا هم در آفتاب قرار بگیرند. اگر ما انسانها الیگیتور بودیم آیا می توانستیم شش ماه غذا نخوریم؟
موزیکی که سیگنیچر این صحنه های زیبا است و اگر در هر کجای دیگری آن را بشنویم آنها را مورد سوال قرار خواهیم داد که به چه دلیلی این موزیک زیبا را که منحصر به سفرهای ما خانواده بزرگ و جهانی است را استفاده میکنید؟ را دوباره شنیدیم مانند همیشه آرامش بخش و ملایم.
بسیار لذت بردیم از این فایل زیبا. امروز روز پدر است و به استاد عزیز و گرامی تبریک می گوییم هر چند که روزها و سالهای سال است که پدر ما هستند و ما هر روز ایشان را می بینیم، صدایشان را می شنویم و در قلب ما جا دارند و لحظه ای بدون آموزه های این پدر و مرد و در دانه عالم هستی که دستی از دستان خداوند در زندگی ما هستند را فراموش نمی کنیم. همواره از خداوند آرزوی سلامتی، سعادت، ثروت، موفقیت و هر آنچه که بهترینهای رب است را برایشان خواهانیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
.
سلام دوست عزیز
شما خیلی خوب مینویسید اما بنظرم بهتره با آگاهی های بیشتری که در این سایت الهی کسب میکنید, در نوشتن هم تکامل خود را طی کنید و سبک نوشتن تان را عوض کنید . تصاویر و حرفهای استاد گویای همه چیز هست اما شما همه چیز را دوباره توضیح میدهید که من به شخصه میل به خواندن نوشته هایتان ندارم, فکر کنم نظر شخصی خود را در فایلها بنویسید بسیار زیباتر باشد. امیدوارم انتقاد مرا به مهربانی بپذیرید, با تشکر.
سلام به استاد جانم وخانم شایسته عزیزم
کامنت محمدحسن خانکی
استاد خیلی ممنون بخاطر مستند هاتون
شما حرفه ای هستید و می بوسم تون.
خبردارین من چندبار این فیلم هاتون میبینم و میبینم و حال میکنم.
بذا از زبون هلیسا بگم استاد من اندازه ی میلیونی
منظوره ی شانسی دوست دارم
همون منظومه ی شمسی خودمونه .
این طاووس های ناز چقدر راحت بین مردم راه میرفتن و اصلا فرارنمیکردن چون عادت کرده بودند و جالب بود کسی بهشون غذا نمیداد وکاری به کارشون نداشت این خیلی خوبه که یادبگیریم به حریم حیوونا احترام بذاریم و مودب رفتارکنیم .
وای استاد این پارک خیلی خفن وجذابه
تمساح های دوست داشتنی که کلی مهربونن و کلی هم فایده دارند که شما توضیح دادید تو فایل .
چه قدر این آقا خوب تونسته بود استعدادش رو‌پیدا کنه و با تمساح ها برنامه اجرا کنه مشخص بود کارش هم دوست داره چون حرف میزد ومردم هم میخندیدند ازطرفی جالب با تمساح ها رفتار میکرد ،اصلا آدم با هرحیوونی خوب رفتارکنه باهاش دوست میشه
من کاملا متوجه شدم داره با عشق اون تمساح بوس میکنه و تحت فشار قرارنمیده
چندتااز تمساح ها هم به کارخودشون مشغول بودند ول کرد و اذیتشون نکرد که حتما تو برنامه ش شرکت کنن .
این آقا من رو یاد استیو اروین یا دیوید اتنبرا انداخت که تو کتاب داستان های خوب برای پسران بلند پرواز قصه شو خوندم پیشنهاد میکنم داستانش رو بخونید.
خیلی خوب بود این برنامه ممنونم استاد که فیلم برامون گرفتین مخصوصا که این تمساح ها از نسل دایناسورها هستن و این خیلی قشنگه .
وای اون خرگوش قهوه ای رنگ چه قدر ناز و تپلی بود
و خودش خبرنداشت که ما تو ایران میخواییم فیلمش رو ببینیم و لذت ببریم . خداروشکر که نشونمون دادین و کیف کردیم چه تند تند کاهو میخورد و
طاووسی که اومد از کاهوی لاک پشت هم خورد و کنجکاو بود که ببینه مزه اش فرق داره یانه ؟و لاک پشتی که مثل همیشه
صبور و بی خیال و آروم هست وکاری به کسی نداره از بس که داناست .
و اون مار دوست داشتنی که کلی از زهرش دارو درست میکنند و باید ازش تشکر کنم .
خیلی جالب بود گفتید اون رودخونه به اقیانوس اطلس میرسه و با قایق بادی حرکت میکنه و بازهم از انرژی باد گفتین
و چه گیاهان جالبی تو آب این رودخونه رشد کردند و زیباترش کردند.
یه تمساح هم لابه لای اون رودخونه
خوب خودشو قایم کرده بود دمش گرم
خوشم اومد ازش .
چقدر خندیدم که گفتین اون تمساح ها وارد خونه ها میشن و بعد می برند و دوباره برمیگردند چون محیط جدید رو دوست دارند و چه قدر خوب که گذاشتن تو این مکان و این مدلی ازشون استفاده میکنند .
خیلی عاشقتم استاد که از حیوونای قشنگ
امریکا داری برامون فیلم میگیری که چقدر این حیوونا حالشون خوبه و مردم بهشون احترام میذارن و ترس ندارند و فرارنمیکنند
کلی احترام و توجه ازشون یاد گرفتم .
بنام ویاد الله مهربان
سلام به روی ماه ،فرشته نازنین و ارزشمند محمدحسن جان عزیز
خاله جان میدونی شما هم خیلی حرفه ای وفوق العاده‌ای ومن دستان کوچیکت رو میبوسم و به احترامت می ایستم وبرات کف میزنم خیلی خوشحال شدم وقتی گفتی تو رودبار بهت خیلی خوش گذشته به طور قطع با این آگاهی ،وعلم ودانش ات واز همه مهمتر اشتیاق وعلاقه ات در آینده به راحتی به شغل مورد علاقه ات هدایت میشی ومن باور دارم که تو دانشمند بزرگی میشی
خیلی دوستت دارم عزیزم روی چون ماهت را میبوسم مرد کوچک
خدا نگهدار
بنام الله
سلام به روی ماه محمدحسن جان عزیز
خاله جان یه اشتباهی در پاسخی که براشما نوشتم پیش آمد
علی عزیز پسر خاله شیما که ایشون هم 10 ساله هستند برام نوشته بود که آخر هفته رفته رودبار باغ پدر بزرگش وآنجا خیلی بهش خوش گذشته ومن بدون اینکه حواسم باشد برا شما نوشتم که خوشحالم تو رودبار بهت خوش گذشته است چرا این اتفاق افتاد نمی‌دانم قطعا هیچ اتفاقی ،اتفاقی نیست
دوستت دارم
یاحق
به نام خدایی که ویژگیش بخشندگی بی حد و حصر هست و همه چیز تحت سیطره ی قدرت اوست
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
Everglades holiday parrk
استاد جان چقدررررر همزمانی عالی برام رخ داد من و خواهرم دقیقا امروز قبل از دیدن این فایل چند دقیقه قبلش عکس زیبایی که از تصویر طاووس و مرغ و خروسها که تو یکی از قسمت‌های زندگی در بهشت سیو کرده بودیم رو نگاه میکردیم و می‌گفتیم استاد گفتند این طاووس ها رفتند و حرفی از مردن اونها نزد اونها زنده اند و وقتی اول فیلم این تصاویر رویایی و زیبا از این طاووس رو نشون دادید خواهرم گفت ایناهاش اینجان و خندیدیم چند دقیقه بعد شما و مریم جانم تصویر این دو طاووس رو نشون دادید و گفتید باب و جنیفر هستند و اومدند میامی قدم زنان و آروم رسیدند به جنوب فلوریدا و این هم فرکانسی خاص با شما دو عزیز دل نشونه واضح و روشن بود از خلق خواسته هامون با فرکانس های خوب و سپاسگزاری که از قبلش انجام میدیم و خیلی بیشتر قدرت فرکانس احساس خوب رو درک کردیم هست خدایا صد میلیارد بار شکرت
تحسین برانگیز و ستودنی بود این همه صلح درونی که بین مردم و این طاووس های زیبا بود که خیلی راحت و آزاد بین مردم که قدم می‌زدند و رو نیمکت نشسته بودند میچرخیدند و خیلی حسش عالی بود چه مار بزرگی کنار خرگوش و لاکپشت در حفاظت خوبی بودند و رسیدپی میشد خدایا صد میلیارد بار شکرت
تصاویر هیجان انگیز از این ارتباط فیزیکی که این مرد با علیگیتور داشت برام جالب بود که چطور میشه با داشتن باورهای درست ،پا گذاشتن روی ترس ،درک قانون و ویژگی های این حیوون به این راحتی و سادگی این علیگیتور رو مُسخر خودت کنی و به این زیبایی با ایده های خلاقانه با این علیگیتور ارتباط می‌گرفت و این برنامه رو درست کنه و محیط رو پر شور و هیجان کنه احساس خوبِ شادی ولذت رو بسازه
شناخت ویژگی های شخصیتی علیگیتور ها برام جالب بود که با اینکه به ظاهر خطرناک و ترسناک به نظر می‌رسند اما بی آزار و خجالتی هستند ،این علیگیتورها جمعیت زیادی هستند که حتی به خونه ها هم میرند و اگر از اون محیط خارج بشند این مسیر و خونه تو ذهن اونها ثبت میشه و بازهم بعد از یه مدتی میتونند این مسیر رو برند و به همون خونه مراجعه کنند ،تو بعضی از ایالات هم از این حیوون قسمت دمش غذا درست میکنند که شما گفتید تست کردید مزه مرغ میده راستش فکر نکنم من خودم اگر بدونم این غذا از دم علیگیتور هست بتونم بخورم مگر ندونم و ناآگاه باشم که از دم علیگیتور این غذا آماده شده و بخورم و اگر بعدش بهم بگند فکر کنم حالم بد بشه خخخخخخ،برام خیلی جالب بود که این حیوون میتونه تا شش ماه بدون غذا زنده بمونه و در صورت خوردن غذا باید تو آفتاب استراحت کنه و در گرما دمای بدن بالا بره و کمک به هضم و جذب غذاش بشه
چقدررررر اطلاعات عالی از جنوب فلوریدا دادید و بازم باور فراوونی رو در من ساختید این نشنال پارک بزرگ که وسعت بزرگی از این قسمت رو گرفته بطوری که این قسمت کل جنوب فلوریدا رو در بر گرفته کاملا حفاظت شده و غیر قابل ساخت و ساز هست و قسمت شرقی و غربی فلوریدا برای زندگی و ساخت و ساز و خونه هست این حد از احترام به طبیعت بکر و این نشنال پارک بزرگ و زیبا که حفاظت شده هست برام کاملا قابل درک میکرد که این چه شکر گزاری عمیقی از خداوند و طبیعت و زیبایی هست که در اختیار این مردم گذاشته هست و این شکر گزاری اونها رو غرق ثروت و نعمت بیشتر کرده نه از بین بردن طبیعت و صرف ساخت و ساز و باورهای درست فرکانس سپاسگزاری این نعمت و ثروتها رو لاجرم و طبیعی برای اونها اورده
تصاویر رویایی از کشتی که روی رودخونه با عمق آب کم مردم رو میچرخوند از دیدن اون چمنها و گیاهان و وسعت بزرگی از این رودخونه با طول پنجاه و عرض صد مایل و این زیبایی و تمیزی اب زلال و جاری و فراوان در این هوای گرم و رویایی در فصل زمستون خیلی باشکوه بود کشتی که با موتور توربین دار بادی حرکت میکرد تا بدون گیر کردن پره های موتور به این گیاهان به راحتی حرکت کنه با دو تا موتور با تعبیه جای مناسب برای اینکه باد این توربین‌ها اذیت کننده نباشه و البته صدای بلندی داره تمهیداتی داشتند که این گشت زنی روی رودخونه لذت بخش تر بشه خیلی زیبا بود چه عظمتی از این شکوه و فراوانی تو این سفر رویایی در میامی نشون دادید ترکیبش با دوره باور لیاقت کن فیکون میکنه و احساس زیبا و خوب و عالی و ارامش عالی رو تجربه میکنم و قاعدتا اتفاقات عالی طبیعی و بدیهی میاد خدایا صد میلیارد بار شکرت این مدار از خوشبختی رو تجربه میکنم
سپاسگزاری میکنم از شما دو عزیز دل استاد جان عاشقتم که این عکس باحال رو روی این قسمت گداشتید خیلی خندیدم عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام سودا مختاری عزیز
چقدر ازت سپاسگزارم برای وجودت سودا جان، چقدر کامنت هات همیشه پابرجاست و چقدر ذوق میکنم حتی اسمت رو لابلای ردپای بچه ها میبینم و همیشه تو دلم میگم دمت گرم دختر.
حالا این دفعه نمیشد تو دلم بگم گفتم بلند بگم بشنوی. واقعا دمت گرم سوداجان که اینقدر متعهدانه از حضور قشنگت ردپا میزاری. خیلی دوست دارم بیشتر باهات آشنا بشم، از نحوه هدایت شدنت، از نتایجت، از مدل فکر کردن و عمل کردن هات… واقعا دمت گرم و تحسین برانگیزی عزیزم، خواهرت رو که نمیشناسم اما سلام گرم منو بهشون برسون و بگو فهیمه گفت میبینی جنیفر و باب طاووس ها کجان… واقعا این همزمانی ها نشان میده در مسیر هم جهت با خواسته هامون در حرکتیم و جهت مون درسته حالا چقدر گاری مون روان شده و با چه سرعتی پیش میریم دیگه اون رو با تکامل درستش میکنیم.
چقدر ما خوشبختیم استاد رو داریم
چقدر خوشبختیم قوانین رو داریم یاد میگیریم و درک میکنیم و درمسیر عمل کردن قدم برمیداریم.
چقدر همین تیکه از کامنتت برام آگاهی و درس داشت:
این مرد با علیگیتور داشت برام جالب بود که چطور میشه با داشتن باورهای درست ،پا گذاشتن روی ترس ،درک قانون و ویژگی های این حیوون به این راحتی و سادگی این علیگیتور رو مُسخر خودت کنی و به این زیبایی با ایده های خلاقانه با این علیگیتور ارتباط می‌گرفت و…
سپاسگزارم برای حضورت و ردپاهای زیبات دوست عزیزم
ارادتمندت فهیمه
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد عزیز و گرانقدرم
سلام به مریم جان زیبا و قشنگم
سلام به شما دوست عزیزی که این بخش از حضور من در این سفر رو میخونی.
اول از همه سپاسگزار خداوندم که در این لحظه همچین فرصت بینظیری و عالی رو بهم داده.
یک روز پنجشنبه تعطیل(به مناسبت میلاد حضرت علی) نشستم یک گوشه از خونه، اونم چه سکوتی، نه صدای یخچال نه گاز نه هیچ صدای دیگه ایی…
غرق در سکوت و یک آرامش قشنگ نشستم تا بنویسم، تا اینجا باشم، تا یک قدم در جهت رسیدن به خواسته هام بردارم، تا کانون توجه ام رو ببرم به سمت زیبایی ها و قشنگی ها، به سمت فراوانی ها و نعمت ها آره من اینجام تا کانون توجه ام رو نقطه تمرکزم رو آگاهانه ببرم به سمت شادی ها و ثروت ها. اینجا میام تا یادم بیاد وظیفه اصلی من چیه، یادم بیاد که خدا همه چیز رو برای منه انسان فراهم کرده و بدون ذره ایی خطا داره فرمانروایی اش رو میکنه، داره این جهان رو مدیریت میکنه اونم به روش خودش، به وسیله قوانین همه ثابت ابدی و ازلی اش، داره مدیریت میکنه به روش هم کفو کردن و هماهنگ کردن های بی وففه، به وسیله هدایت های بی امانش، خدا هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه و من اینجام که خودمو بندازم تو جریان هدایت هاش، تا پارو نزده اجازه بدم خودش منو ببره به سمت خواسته هام.
من اینجام تا تحسین کنم استاد بزرگــم رو که انصافا استاد توجه به زیبایی و مثبت هاست، استادی که فرکانس عشقش رو میشه حس کرد ازاونور کره زمین، که اینطور بی منت، با عشق با صداقت تجربه های قشنگش رو با ما به اشتراک میذاره.
استادی که با سخاوت و دست و دلبازی احازه داد تا این جریان هدایت تولید و فیلمبرداری از سفر به راه خودش ادامه بده، اجازه داد تا خصوصی تر تجربه هاشو ببینم بشنویم، و ما رو همسفر بخشی از لحظه هاش میکنه و بهمون هر لحظه با رفتار هاش حتی در سکوت ها و نگاه هاش درس درست زندگی کردن و درست فکر کردن میده. استاد شما واقعا مرد عمل هستی، عمل کننده به چیزهایی که میگی، استاد جان شما یک بزرگ مرد هستی، یک مرد قهرمان زندگی ساز، مرد جریان ساز عصر حاضر برای خیلی از ما ها و ما چقدر خوشبختم که کشفت کردیم که همراهت شدیم که چقدر قوانین درسته چقدر خوب هرکسی وارد این مسیر شده، چقدر خوب اجازه دادی خدا خودش سایتت رو پیش ببره حتی با همین فیلم های به ظاهر غیرآموزشی یک همین فیلم ها کارگاه های عملی رفتار کردنه.
استاد خیلی مردی
خیلی آقایی
خیلی عشقی
خیلی گلی
اصلا نمیدونم چی بگم مقدمه امم داره میشه یک کتاب، خواستم بگم خیلی سپاسگزار و قدردان تمام لحظه هایی هستم که با ما به اشتراک میزاری، خیلی خیلی سپاسگزارم.
و امروز رو به شما تبریک میگم، روز مرد، واقعا مردی استاد جان… منم میخوام مرد باشم یعنی مردانه پای تعهدم باشم، پای عمل کردن و درک کردن هام باشم و تا اخر عمرم ادامه بدم و بگم ایـــنه زندگی که خلقش کردم مردانه و متعهد…
بنظرم اینجا “مرد” جنسیت نیست، درسته روز مرد رو از تولد امام علی(ع) گرفتیم و چقدر هم الگوی خوبی هستن برای مرد بودن و مردانه عمل کردن، برای پدر بودن و پدری کردن.
بقول سخن های امام علی:
انسان به هیچ زینتى, زیباتر از جوانمردى آراسته نشده است.
جوانمردى, دور بودن انسان از پستى و فرومایگى است
براى مردانگى مرد به نشر نیکى وبذل احسان و منت نگذاشتن (بر نیکى ها) استدلال مى شود.
آقا من با همین استدلال های نصفه نیمه خودم میگم اســـتـــاد جان خیلی مــــردی، خیلی جوانمردی… روزت مبارک پدر جوانمرد و بزرگ منشم
===============================
عجب قسمت علیگیتوری بود.
خدایی اینا هم واسه خودشون مردی هستنا. جوانمردهایی که با چهره چقر و بدبدن شون، خیلی آروم و مهربانه با انسان ها رفتار میکنن.
چقدر اون فردی که داشت تو قفس علیگتورها نمایش اجرا میکرد و با اونا ارتباط برقرار میکرد از نزدیک جالب بود. هم فان بود و هم اطلاعات میداد و بهمون تا ته حلق بنده خدا حیوان رو نشون داد. عجب فک و آرواره ایی، عجب پوست کلفت و پرنقش و نگاری… خلاصه یک حس ترس و چندش و کنجکاوی و تعجب داشتم و البته کنجکاوی غلطتش در وجودم بیشتر بود. واقعا خدا چه موجوداتی رو با چه سیستم های رفتاری متفاوتی آفریده، تنوع حتی در هضم غذا و سیستم تغذیه.
اینکه استاد جان توضیح دادین باید تو آفتاب باشن تا غذاشون هضم بشه خیلی جالب بود برام. یا اینکه تا 6ماه میتونن بدون غذا باشن، یا اینکه مثل کفترهای جلد، میتونن جایی که قبلا بودن یا دوست داشتن رو دوباره پیدا کنن یا برگردن اونجا،انگاریک سیستم مکان یاب به نقطه قبل دارند و در این حد باهوش هستن.
چقدر یاد علیگتورهای پارادایس و دریاچه افتادم. چقدر برام عجیب بود که تو آب دریاچه از اون مدل تمساح های مهربون و خجالتی داشتین و الان بیشتر متوجه میشم چرا…
خدای من طاووس ها رو…
چقدر زیباست این پرنده
چقدر رنگانگه این پرنده
چــقـــدر حس راحتی و امنیت دارند که بین مردم، توی جمعیت واسه خودشون راه میرفتن، انگار از خلقت متفاوت خودش از زببایی هاش از توانایی هاش داشت لذت میبرد و راه میرفت. ببین منــو من، شاهکار خالقم. زیبا و شگفت انگیز. طاووسه میگه ببین:تو منو تحسین میکنی خدایی که منــو خلق کرده تو رو…
وای چقدر جالب بود دیدن طاووس توی اون جمعیت و الحق چه زیبایی بود، چه ترکیب رنگی و اون طاووس نرها عجب مردهایی بودن واسه خودشون.(این قسمت همه مردها یکجورایی خودنمایی کردنا والا،پرچم مردها بالاست مستقیم و غیرمستقیم…)
و حتی مردانی که دیده نشدن اما اون قایق های بادی با اون موتورهای هیولا رو درست کردن تا براحتی این مسیر رودخونه رو بشه بری و از دیدن زیبایی هاش لذت ببری. چه رودخونه عریض و پهنی… چه گل و گباهان معلق و روی آبی مثل نیلوفر آبی.
500اسب بخار
خدایی اون موتوری که گذاشته بودن هم واسه خودش مردانه داشت انرژی تولید میکردا،چه ابهتی داشت. اونم پرهیاهو و پرسروصدا، اما پرقدرت و باصلابت.
خلاصه که خیلی مرد دیدم و خیلی مردانه خواستم از همین تریبون بلند بگم به تمام مردها و آقایون سایت، “روزتــــون خیــــلی مبـــارک باشــه.” و افتخار میکنم که از جنسیت مرد صفتی رو میتونم داشته باشم و کسب کنم به اسم مردانگی و جوانمردی….
خدایا شکرت که صفات اخلاقی و شخصیت منو هربار به سمت بهتر شدن هدایت میکنی.
خدایا شکرت برای تغییر شخصیت که کنترلش دست خودمه.
خدایا شکرت که منو مثل خودت خالق آفریدی و میخوام زندگی خودمو خلق کنم به زیباترین شکلی که میتونم و لایقش هستم.
خدایا شکرت برای گوشیم،برای داشته های این لحظه ام،برای احساس خوب و عشقی که در وجودم جریان داره.
خدایا شکرت* برای این لحظه
««خداجــــونم خـــیـــلی شکــــرت…»»
سلام به استاد عزیزم و بانوی زیبایی‌ها و دوستان تصدیق کننده نیکویی‌ها
خدایا شکرت به خاطر قسمت جدید سفر به دور امریکا. خدایا شکرت که همواره در حال هدایت به سمت زیبایی‌ها هستیم. خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی که مسخر ما شده خدایا شکرت.
امروز دوست دارم در مورد زیبایی‌ها بنویسم خدایا شکرت. امروز دوست دارم در مورد توحید صحبت کنیم خدایا شکرت. امروز صلاه خودم را خواندن سوره قصص قرار دادم خدایا شکرت. سوره قصص داستان توحید و حساب کردن روی تنها یک قدرت است. داستان پیامبری که زمانی که شیرخوار بود خداوند به مادرش وحی کرد که او را به رود بیفکن و مترس و اندوهگین مباش که به تو بازش می‌گردانیم و از رسولانش قرار می‌دهیم: لاتخافی و لاتحزنی.
قبل از هر چیز بگم من آدم مذهبی نبودم و الان هم نیستم. ولی قبلا از نگاه مذهب به قرآن و دین و پیامبر و خدا نگاه میکردم که اون هم به خاطر دیده‌ها و شنیده‌هایی بود که از بچگی به عنوان ورودی وارد ذهن من میشد. اما از وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم همه این نگاه‌ها تغییر کرد. شروع درک و تغییر نگاه من به قرآن از فایل حزن در قرآن شروع شد. این فایل تحولی در من ایجاد کرد و بعد از اون بود که من از نگاه قوانین به تمام موارد بالا که گفتم نگاه کردم و از اونجا بود که بینش من نتایج من شروع به تغییر کرد. گذشت و گذشت تا رسیدم به دوره 12 قدم و دوباره نقطه دیگری از تغییر نگاه من به قرآن شروع شد. جلسات قرآنی 12 قدم به من خیلی کمک کرد که تمام تعصبات گذشته و آنچه که شنیدم و دیدم رو بذارم کنار و با ذهن باز به این کتاب نگاه کنم و آیاتش رو درک کنم. دوباره جلسه هفتم قدم دوم درک بالاتری از نحوه کارکرد جهان و سیستمی بودن خداوند به من داد و من ذره‌ای درکم از توحید بهتر شد. گذشت و باز هم گذشت که هدایت شدم به دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و جلسات 9 و 10 این دوره انقلاب بعدی در وجود من را برپا کرد. اگه بگم من تازه معنای توحید و شرک و درک خالق بودن خودم رو در این جلسات فهمیدم و درک کردم اغراق نکرده‌ام. اما اینکه بگم به این جلسات عمل کردم باید بگم: در حال عمل کردن و تمرین کردن هستم. جلسات 9 و 10 راهنمای عملی خالص‌ترین و ناب‌ترین فایلها و آگاهی‌های هستن که من شناخته‌ام. فرکانسی که استاد در این دو فایل دارند جنسش یه چیز دیگه‌ست و زمانی که این دو فایل رو با تمام وجود و با نهایت آمادگی گوش بدید متوجه میشید چی میگم. میتونم بگم در این دو فایل بود که تمام سوء برداشت‌های من در مورد خدا و درک توحید و شرک و قرآن برطرف شد.
برگردم به سوره قصص که در یه آیه میگه دل مادر موسی تهی شده بود، که از کلمه «فواد» استفاده میکنه که انگار مادر موسی بالاخره یه استرس و نگرانی داشته ولی بعدش میگه اگر قلبش را استوار نکرده بودیم نزدیک بود که فاش کنه. میخوام بگم که مادر موسی اینچنین به وحی خداوند اعتماد کرده و در هر صورت لاتخافی و لاتحزنی رو درک کرده و خودش رو در احساس خوب در هر صورت نگه داشته. که در نهایت موسی بهش داده میشه تا بهش شیر بده. اینجاست که خداوند میگه «ان وعد الله حق و لکن اکثرهم لاتعلمون» وعده خداوند مسلما انجام شدنی است ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.
در ادامه این سوره داستان زندگی موسی ادامه داره. از زمانی که میزنه یک نفر رو میکشه ولی بعدش توبه میکنه و دوباره به مسیر درست برمی‌گرده و از پیامبران میشه. «قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (16 قصص) گفت: پروردگارا، من به خود ستم کردم، مرا ببخش آنگاه او را بخشیدیم همانا خداوند بخشنده و مهربان است.
و در نهایت موسی از دست مأموران فرعون فرار میکنه و به جایی میرسه که میگه: « رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ» پروردگارا من به هر خیری که بر من فرو فرستی سخت نیازمندم.
در سوره قصص خیلی میشه باورهای توحیدی رو برای خودم پیدا کنم و تکرار کنم. آنچه که من هم بهش سخت نیازمندم چیزی جز قدرت خداوند نیست. من هم به هر خیری که خداوند به من بفرسته سخت نیازمندم. البته که اتفاقات چند وقت اخیر زندگیم ارتباط معناداری داره با هدایت شدن دوباره و دوباره من به خواندن این کتاب. به هر آیه که میرم به هر سوره‌ای که مراجعه میکنم چیزی جز اصل و اساس جهان هستی یعنی توحید نمی‌بینم. آخرین آیه همین سوره قصص به پیامبر میگه: «وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۘ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» (قصص 88)
«و معبود دیگری را با خدا مخوان که هیچ معبودی جز او نیست. همه چیز جز ذات پاک او نابود میشود. حکم برای اوست و به سوی او بازمی‌گردید.»
حالا میخوام برم سراغ زیبایی‌های این قسمت از سفر. چه طاووس زیبایی خدایا شکرت. چه پرهای زیبایی داره خدایا شکرت. یادش بخیر استاد جان هم یه دونه از این طاووس‌ها توی پرادایس داشتن خدایا شکرت. همون لحظاتی هم که با ما بود چقدر ازش لذت بردیم خدایا شکرت. الان یکی دیگه داریم میبینم که چقدر زیباست خدایا شکرت. چقدر جالب وقتی من در مورد باب و جنیفر نوشتم فایل رو استاپ کرده بودم بعدش دیدم استاد و مریم بانو در موردش صحبت کردن. چه همزمانی فوق العاده‌ای خدایا شکرت. چقدر عالی که استاد و مریم جان همیشه انتظار اتفاقات مثبت رو در آینده دارن و همیشه در مورد آینده خوش بین هستند و همیشه و در هر لحظه تصدیق کننده نیکویی‌ها و زیبایی‌ها هستند خدایا شکرت. مثلا میگید شاید این دو تا همون جنیفر و باب هستند که اومدن میامی و انقدر بهشون خوش گذشته همینجا مونده. خدایا شکرت. چقدر این خوش بینی و انتظار مثبت داشتن رو من هم میتونم تمرین کنم خدایا شکرت. آیا به این خوش بینی‌های بی قید و شرط و انتظار بی قید و شرط برای زیبایی‌ها و نعمت‌ها دقت کردین؟ خدایا شکرت. برداشت این دیالوگ بین استاد جان و مریم بانو رو می‌تونیم اینجوری برای خودمون استفاده کنیم: «در نهایت هر اتفاقی توی زندگی من میفته خیره. تمام اتفاقات زندگی به نفع منه. من همیشه در زمان مناسب و مکان مناسب هستم. من همیشه انتظار اتفاقات مثبت رو دارم من همیشه انتظار دارم اتفاقات خوب و عالی اطراف من میفته. من رها و آزاد هستم و میخوام که تمام امور رو به خداوند بسپارم. خداوند به همه چیز آگاهه. من به جریان هدایت اعتماد میکنم و سعی میکن از زندگی لذت ببرم و دنبال شادی‌های هر چند کوچک باشم.»
خدایا شکرت چقدر عالی استاد هوای این منطقه رو توصیف کردن خدایا شکرت. چه رودخونه زیبایی به همراه برگ‌هایی که روی آب شناور هستند خدایا شکرت. چه آسمون زیبایی خدایا شکرت. چه ابرهای زیبایی خدایا شکرت. چه قایق زیبایی خدایا شکرت. چه استاد آرام و خوشحالی خدایا شکرت. چه مریم بانوی زیبایی خدایا شکرت.
استاد جان چه توضیحات زیبا و عالی دادن در مورد این منطقه و جزئیاتش خدایا شکرت. در مورد قانون این علی گیتورها خدایا شکرت. قایق چه سرعتی گرفت و چه موج های زیبایی رو روی آب ایجاد کرد خدایا شکرت. استاد چقدر عالی در مورد اون موتور قایق توضیح دادن خدایا شکرت. نکته مثبت استاد جان اینه که در مورد جزئیات خیلی خوب توضیح میده طوری که آدم میتونه خیلی خوب درکش کنه خدایا شکرت. مثل قوانین زندگی مثل قرآن مثل توحید مثل قانون سلامتی خدایا شکرت. من چقدر خوشبختم که در مدار چنین استاد فوق العاده‌ای هستم خدایا شکرت. چقدر خداوند به من لطف داشته که من رو هدایت کرده به سمت چنین استادی خدایا شکرت. چقدر من عاشق استاد جان هستم خدایا شکرت. من عاشق عباسمنش دات کام هستم خدایا شکرت. نمیتونم کمتر از روزی دو سه ساعت توی سایت نباشم خدایا شکرت. من خیلی راحت و آسان در مدار این سایت و آگاهی‌هایی که استاد آموزش میدن قرار گرفتم بدون اینکه تبلیغی دیده باشم یا تلاش خاصی کرده باشم فقط درخواست داشتم خدایا شکرت. چون خداوند فقط به درخواست‌های من پاسخ میده و از من میخواد که من هم دعوتش رو بپذیرم خدایا شکرت.
روزی من ناامید و خسته نشسته بودم داشتم به این فکر میکردم پس کی این اوضاع من درست میشه؟ کی وضعیت مالی من بهتر میشه؟ اون خدایی هم که توی قرآن میشناختم و در موردش ورودی گرفته بودم هم برام کارساز نبود. ناامید و پر از سوال بودم. میخواستم که بدونم مسیر درست کجاست و من باید چیکار کنم؟ تا اینکه یک نفر یک فایلی برای من ارسال کرد که عنوانش این بود: «چگونه در عرض یکسال درآمد خود را سه برابر کنیم؟» آنچه که توی این فایل میشنیدم خیلی متفاوت بود از هر آنچه که قبلا شنیده بودم. قسمت دوم و سوم رو هم گوش دادم و خودم کنجاوانه مراجعه کردم به عباسمنش دات کام. خودم رو در دریایی از آگاهی‌های الماس گونه یافتم. شروع به گوش دادن تک تک فایل ها کردم و تعهد دادم که من میخوام به سمت اتفاقات دلخواهم به سمت اهدافم حرکت کنم. تعهد دادم درآمدم رو افزایش بدم. بعد از گوش دادن هر فایل رایگانی به خودم تعهد میدادم جوری به اون فایل گوش بدم و طوری بهش عمل کنم که گویی وحی منزله و همین است و جز این نیست. الان که به خودم نگاه میکنم میبینم من هیچ ربطی به زمان شروع آشناییم با استاد عباسمنش ندارم. همه چیز تغییر کرد. شهرم عوض شد. درآمدم تغییر کرد. شخصیتم عوض شد. اهدافم بزرگتر شد. کسب و کار خودم رو شروع کردم. درآمدم همواره در حال افزایشه. به قانون سلامتی هدایت شدم. اومدم خودم دیدم آنچه که توی دفترهام نوشته بودم و میخواستم همگی رقم خوردن. اومدم خودم دیدم من که پول یک دوره توی حسابم نبود. الان به راحتی با آنچه که به لطف و هدایت خداوند ساختم همه دوره‌ها رو خریدم. هنوز هم دارم روی خودم کار میکنم. هنوزم متعهدم به تمرکز بر زیبایی‌ها متعهدم به شیوه زندگی به سبک دوازده قدم و تمام دوره‌ها.
استفاده از دوره‌ها خودش هم یک روند تکاملی میخواد باید به خودم اجازه بدم که هر آنچه که به عنوان اطلاعات از قانون دریافت میکنم به عمل در زندگی تبدیلشون کنم. من متعهد میشم که در برابر قوانین تسلیم باشم. من متعهد میشم که هر روز صبح تمرین کدنویسی انجام بدم. کاری نمیکنم که مسیری رو پیش برم که این آگاهی‌ها رو فراموش کنم. طوری برنامه ریزی کردم که اصلا شکل فکر کردنم و حتی توی خواب هم روی قوانین و روی خودم کار کنم. زمان‌هایی هم بوده که به غیر از خداوند حساب کردم به وعده‌های غیر از وعده‌های خداوند حساب کردم ولی دوباره به مسیر درست برگشتم و دوباره به خودم یادآوری کردم. مثلا همین چند روز پیش. ولی دوباره و دوباره متعهد شدم که بیام و بیشتر از حتی قبل روی زیبایی‌ها تمرکز کنم بیشتر از قبل و با جدیت خیلی بیشتری روی خودم کار کنم. و این مسیر چقدر لذت بخش و همین پیشرفت‌های جزئی برای من خیلی عالیه. من خودم رو همین که هستم دوست دارم و عاشق خودم هستم و به خودم فرصت میدم که مسیر تکاملی خودم طی بشه. ایمان تکاملی ساخته میشه.
بزرگترین سپاسگزاری من وجود قانونی ثابت و بدون تغییره. من همین لحظه هم میتونم متعهد بشم که فرکانس‌های بهتری ارسال کنم و از این لحظه به بعد هم به فرکانس‌های من پاسخ داده میشه و آینده خودم رو دوباره از اول میتونم بسازم. هیچ سرنوشتی از قبل برای من رقم نزده من همین لحظه میتونم سرنوشتم رو دوباره بازنویسی کنم که چی میخوام و دوست دارم به کدوم مسیر هدایت بشم. چقدر الان احساس میکنم باید برم دوباره و دوباره جلسه هفتم راهنمای عملی رو گوش بدم و سرنوشت دلخوام رو بنویسم. خدایا شکرت من به چه آگاهی‌های نابی دسترسی دارم. خدایا شکرت. من چقدر احساس خوشبختی میکنم از اینکه قانون زندگی رو کشف کردم خدایا شکرت.
الان میخوام آیه‌هایی که با «کفیٰ بالله» شروع میشه رو لیست کنم و باورهای توحیدی خودم رو دوباره و دوباره قویتر کنم خدایا شکرت.
کفیٰ بالله حسیبا. کفیٰ بالله ولیا و کفیٰ بالله نصیرا. کفیٰ بالله علیما. کفیٰ بالله شهیدا. کفیٰ بالله وکیلا. کفیٰ بربک وکیلا. بربک هادیا و نصیرا.
علم خداون کافی است. شهادت خداوند کافی است. خداوند برای سپردن به او کافی است. خداوند برای هدایت و یاری کردن و حمایت کردن کافی است.
اما آنچه که بیشتر از همه تکرار شده کفیٰ بالله وکیلا هست.
و توکل علی الله و کفیٰ بالله وکیلا. (نساء 81)
و بر خداوند توکل کن که برای توکل کردن کافی است.
کلا این قسمت از آیه‌ها این باور رو در من ایجاد میکنه که خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان. این باور رو در من ایجاد میکنه که خداوند برای هدایت کردن کافیه. خداوند برای من کافیه برای اینکه منو هدایت کنه. به اون مسیری که خودم میخوام نه اون مسیری که خودش انتخاب کنه. این باور رو در من ایجاد میکنه که تنها رابطه‌ای که من دارم رابطه من با خالق و معبود خودم هست.
چقدر احساس خوبی داره این آیه‌ها و چه باورهای خوبی برای من میسازه خدایا شکرت.
خدایا شکرت که یک قسمت دیگه از این سریال رو دیدم و باز هم انتظار مثبت دارم برای اتفاقات خوب. باز هم انتظار دیدن زیبایی‌های بیشتر و بیشتر رو دارم خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم که همواره در حال هدایت من هستی و من هم متعهد میشم همواره پذیرنده دعوت تو باشم. همواره آماده باشم. خدایا شکرت.
خدایا شکرت بابت تمام نعمت‌هایی که در زندگی ما هست.
خدایا شکرت بابت این سلامتی فوق العاده‌ای که داریم.
همین لحظه خداوند این آسمان زیبا و این خورشید تابان با گرمای پربرکتش رو برای من قرار داده خدایا شکرت.
همین لحظه چه چیزهایی برای سپاسگزاری دارم؟ همین لحظه دستان سالم و انگشتان سالمی برای تایپ کردن و نوشتن این جملات و این کامنت زیبا رو دارم. همین لحظه در بهترین سایت اشاعه توحید و یکتاپرستی در دنیا هستم و خداوند من رو همیشه به مسیر درست هدایت کرده خدایا شکرت. چه خداوند رحمانی خدایا شکرت. بسم الله الرحمن الرحیم (حمد 1).
همین لحظه من حساب بانکی پر پول دارم خدایا شکرت. همین لحظه من در حال هدایت به سمت خواسته‌های بعدیم هستم خدایا شکرت. از کجا میدونم؟ از احساس خوبی که دارم از احساس آرامشی که دارم خدایا شکرت. همین لحظه من چشم و گوش و قلب سالمی دارم و خداوند من رو از هیچ اینچنین آفریده خدایا شکرت.
همین لحظه چه چیزهایی برای سپاسگزاری دارم؟ چشمانی سالم دارم که میتونم زیبایی‌های ایران امریکا و تمام دنیا را ببینم خدایا شکرت. همین لحظه سقفی بالای سرم دارم خدایا شکرت. همین لحظه در بهترین نقطه شهر زندگی میکنم خدایا شکرت که این هم با تمرکز بر زیبایی‌های سریال‌ها اتفاق افتاده خدایا شکرت. همین لحظه من این درک رو دارم که خالق هستم و با کانون توجهم باز هم میتونم زیبایی‌های بی‌شمار دیگه‌ای رو خلق کنم خدایا شکرت. همین لحظه من احساس خوشبختی دارم و این برای من کافیه خدایا شکرت. همین لحظه من نعمت‌های خیلی زیادی برای سپاسگزاری دارم. همین لحظه من متوجه شدم که یکی از خواسته‌های من در تمرین کدنویسی محقق شده‌اند خدایا شکرت. همین لحظه بابت این محقق شدن و اینکه خداوند برای من کافی بود تا کدنویسی خواسته‌های من رقم بخوره شکرگزارم.
خدایا شکرت بابت تمام نعمت‌هایی که مسخر ما کردی هذه من فضل ربی.
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی.
و متعهد می‌شویم تنها تو را بندگی کنیم و تنها از تو درخواست کنیم.
به لطف خداوند همگی شاد و سالم و ثروتمند باشید.
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام به شما حامد امیری عزیز
خدایا شکرت برای این لحظه ها
خدا امشب منو سورپرایز بارون کرده ها ببین اسم چه کسی را میبینم کسی که مدتیه به واسطه عمل نکردن هام و نتونستن هام در دوره شیوه حل مسائل خیلی تو ذهنم میاد.
کامنت ها و ردپاهات توی اون دوره هی به من میگه اگر حامد عزیز تونسته دوره رو تموم کنه و اینقدر رشد کنه نتیجه بگیره توام میتونی.
ولی میدونی من هنوز نتونستم تموم کنم جلسه اول کمال گرایی گیر کردم. مبدونی الویت هام یا شاید همین پاشنه اشیل کمال گرایی اینجا داره منو به عقب میبره نمیدونم، شایذ اینم مسیر تکامل منه نمیدونم، شاید شاید…
الان تا 4اسفند که کنکور ارشد گفتم به خودم سخت نگیرم و خودمو به چالش نندازم، چون میدونم اون دوره خیلی ذهنم رو شخم میزنه و جواب دادن به هر سوال خودش داستانی در ذهنم ایجاد میکنه. چند روزه تو ذهنم بود بیام کامنت های شما یا هرکدوم از دوستان رو بخونم و شاید از نحوه پیش رفتن و تمرین انجام دادن هاتون نوشته باشین. چندبار تو ذهنم بود بیام زیر یکی از کامنت هاتون سوال کنم، بعد حالا خودت همینجا همین صفحه ایی که خودم کامنت نوشتم ردپا گذاشتی تا راحت پبدات کنم.
اگر اینا رسیدن به خواسته ها نیست چیه
اگر اینا هدایت الله یکتا نیست پس چیه
واقعا خدا همه چیز میشود همه کس را، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح، به شرط معامله نکردن با ابلیس..
و چقدر بیشتر هربار این جمله رو باور میکنم که میگه: «قلبت را پاک کن، اتفاقات خوب تنها زمانی از راه می رسد که تو قلبت را پاک کرده ایی.»
دوست عزیزم حامد امیری ارزشمند تحسبنت کردم برای داشتن دوره ها، برای گوش دادن جلسات ناب راهنمای عملی دستیابی به رویاها(که یادمه از اول این دوره منو صدا میزد منو اول بخر ولی گوش نکردم) الان میدونم در بهترین زمان تمام آگاهی هایی که لازم دارم بهم میرسه تمام دوره ها رو یک روز با عشق خربدم و سرشار میشم از عمل کردن.
حالا حامد جان از شما درخواست داشتم، اگر میشه برای ادامه مسیرم تو دوره ایی که گفتم اگر ایده یا پیشنهادی به ذهنت اومد برام بنویس، بازهم سپاسگزارم برای اینکه ردپا از خودت گذاشتی و کلی آگاهی به اشتراک گذاشتی. و پیشاپیش سپاسگزارم برای پاسخگو بودنت.
برات از الله یکتا بهبودهای دائمی در درون و بیرون خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام وخداقوت به برادر آگاه ومتعهد.من همیشه کامنتهای عالیتون روخوندم واز روند پیشرفتهاتون باخبرم.چقدرعالی که همه دوره ها رو دارین منم به لطف الله 12قدم وعزت نفس رو دارم که چقدر فوق العاده ان این دوتا دوره.سپاس از استاد گرانقدر.
خیلی سپاسگذار به خاطر گزارشهایی گه از روند موفقیتتون میزارین که برای ماهم الگو میشین هرچند خودم هم خدایا شکر با دست پر تو این مسیر هستم ولی هنوز خیلی جا داره بریم مدارهای بالاتر
به نام خالق هستی و هستی بخش
سلام آقا حامد
روزتون بخیر
کامنت شما رو خوندم
خوب بود و درک خوبی داشت
ولی اونجا که گفتید آیه های
وکفی بالله رسیدید باهاش اشک ریختم کمتر پیش میاد برام
ولی خدا برای من کافیه
خیلی با گذشته فرق کردم خیلی کارها رو خدا برام انجام داده
میدونم ولی دوباره و هر روز لازمه بگیم خدا برام کافیه
خدا برام نان میشود بر سر سفره
خدا برام خانه میشود و سقف خانه
خدا برام دوست میشود
خدا برام درآمد میشود
خدا برام هر چیزی میشود مرا در این لحظه
این آیه ها مرا دگرگون و آرام کرد از دلواپسی این روزها
هر چند با وجود ناخواسته آرام تر هستم ولی انسان هستم و کم ایمان
ممنونم بابت کامنت عالیتون
ممنونم که نوشتید و درکتون رو
ممنونم که نوشتید خدا کافیه توکل کنیم
ممنونم که یادآوری کردید سوره قصص و خدایا من به هر خیری که از تو برسید نیازمندم
ممنونم که امروز با من حرف زدید
خدایا از تو ممنونم که در زبان و نوشته دوستمون با من حرف زدی
و بهم گفتی که هستی
خدایا شکرت
دوست گرامی خوشحالم که به کامنت شما هدایت شدم و خواندم و آرام تر شدم
همواره بهترینها تقدیم لحظات تون باد دوست عزیز
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
سلام و درود خدمت استاد عزیزم،،ممنون بابت فایلهای سفر ب دور امریکا،،و شناخت ما از امریکا و مردمش،برعکس اون چیزی ک سالیان سال ب ما گفته بودن،،ممنون از شما ب خاطر ب اشتراک گذاشتن این تصاویر و این اطلاعاتتون،،ک ب خاطر کنجکاوی مقدس شما،ماهم داریم چیز یاد میگیریم…ممنون از توصیف شما ب خاطر خوردن دم تمساح و توصیف مزه اون..شما هرانچه در فایلهاتون میگید عمل میکنید،،یا قبلا عمل کردید،،همونطور ک در فایل هدیه (مثل ابوموسی نباشیم) میگید ک جاهای جدید برید،غذای جدید تست کنید…خودتون هم انجام میدید،،منم قبل اینکه با این مباحث آشنا بشم دوست داشتم غذای جدید تست کنم..حدودا 10،،15 سال پیش،،در منطقه ما یه موجودی هست بهش میگن (سیخوری)مثل جوجه تیغی هست ولی بزرگه..اندازه ی گوسفند..افراد کمی هستن ک گوشت این حیوون رو میخورن،،باید با تفنگ کشته بشن،،منم چندبار امتحان کردم گوشتشو،،عالی بود،،ولی دور اطرافیانم میگفتن چرا..گوشت فقط گوسفند گوساله شتر مرغ خوبه،،من گفتم ن باید تست کرد..الان ک شما گفتی گوشت علیگیتور تست کردی لذت بردم از تجربه شما،،ممنون بابت قانون سلامتی (که در عرض 3 ماه،،35 کیلو کم کردم)ک الان اگ بخوام تست کنم غذای هماهنگ،،گوشت هماهنگ با بدنم رو تست میکنم،،ممنون از شما ب خاطر دوره ها و فایلهای هدیه،،ک میدونم اگ اون تعهدی ک ب دوره قانون سلامتی داشتم و از اسفند 1400 شروع کردم،،اگه رو دوره روانشناسی ثروت و کشف قوانین بزارم،،منم میتونم بیام فلوریدا و این زندگی رو تجربه کنم،،برادر کوچک شما از روستایی از غرب اصفهان….