سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 239

به نام الله خدایی که به شدت کافیست

سلام به همه عزیزانم

وقتی بنر رو روی سایت دیدم فهمیدم دوره جدید آماده شده و استاد به خودشون جایزه دادن و ما قرار از این جایزه استاد لذت ببریم و آغازی دوباره شروع شده از دیدن زیباییها و لذت‌های بیشتر و دیدن ثروت‌های بیشتر

استادان عزیزم چقدر زیباتر شدید چقدر چهره ها و اندامتان پر تر و زیباتر و خوش استایلتر شدین به هر دوی شما عزیزان تبریک میگم که هر روز زیباتر و زیباتر میشوید نوش جانتان این زیبایی

خدارو شکر میکنم که من هم در مدار دیدن این زیباییها هستم این همه ثروت این همه نعمت این همه برکت

و صدای خداوندی که در تمام این فایل صدایش را می‌شنیدم که میگفت :(من روزی دهنده ی حسابم )

خدایی که روزی همه جانداران رو میده بی حساب و کتاب و مهم مداری هست که من درونش قرار گرفتم در مدار ثروت و نعمت که روزی بیحساب روزی ام شود یا مدار کمبود

چقدر از این حیوانات از این بوفالوها از این گوزن‌ها از این شترها در این جهان هست و از میان همه اونها اینها هستند که اینقدر روزی دارن که سیرند و بی توجه به صدای استاد که بیا بگیر و به راحتی و آسانی روزی خودشون رو بدست میارن

وقتی رها و آزاد و در مدار ایمان و توکل و اعتماد به خدا باشی زندگی ات بهشتی است و اطرافیانت هم بهشتی

وقتی به خدا بسپاری و قدم برداری خدا راه را برایت باز می‌کند . خدا فقط از من ایمان می‌خواهد و توکل

چقدر زیبا می‌شود زندگی وقتی رها باشی و در تکاپو و تلاطمهای جریان زندگی فرو نروی و دست در دست خدا باشی آنجاست که دلت گرم است و قلب مطمئن که همه چیز درست است

هفته ی پیش در رویایم زندگی کردم جایی که مدتها در ذهنم ساخته بودم و حالا خداوند تجربه ای کوچک را در زندگی رویایی ام به من چشاند از اول با خدای طی کردم که من هستم اما با حضور تو من می آیم اما رها و آزاد و همه چی در دستان تو باشد من فقط لذت میبرم

و زندگی کردم در خانه ای رویایی باغی زیبا با هوای بهشتی و لذتها بردم و خدا مراقب و محافظ همه چی بود

اینبار به جای مراقبت و دل نگران بودن فرزندانم همه را سپاریم به خدا و من فقط لذت بردم و خدا پایانی زیبا برایم داشت آن مدت تمام شد به زیبایی با ارامش با لذت و یک خاطره خوب و عالی و دلپذیر و دلنشین برای فرزندانم و خودم

خدایا شکر ای مهربانترینم

استاد تازه دارم زندگی کردن را می آموزم تازه دارم قانون را درک میکنم تازه دارم زندگی کردن با خدا و رها بودن و سوت زنان در جاده ای سرسبز را میفهمم

شاید بعد از گذشت سه سال دیگر دوباره بگویم که من تازه دارم میفهمم و فکر میکردم که میفهمیدم

چقدر فاصله است بین شنیدن و درک کردن چقدر فکر میکردم که میفهمم و دارم درست عمل میکنم اما همه اش زور بود و نگرانی

حالا میفهمم در این قانون نگرانی نیست

اولین قدم این قانون درک توحید هست و ایمان و توکل

این قانون همه اش توکل هست و اعتماد به خدا ست

این قانون فقط و فقط ارامش است و غیر این یعنی مسیر اشتباه است و تکامل می‌خواهد این مسیر

اول میشنیدم بعد فکر کردم فهمیدم و عمل کردم و در عمل بود که کم اوردم و عقب گرد کردم و در اوج نا امیدی فهمیدم که مسیر درست نبود اشتباه فهمیده بودم و من در جاده ای زیبا و شنیدن صدای پرندگان سوت زنان نمیرفتم با گاری زوار در رفته ای همراه بودم که با خود میکشیدم کاری که همه اش پر بود از مّنییّت و جای خدا کمرنگ بود

این مسیر این قانون این جریان همه اش خداست همه اش توحید است همه اش توکل است همه اش ایمان هست همه اش اعتماد است اعتماد اعتماد اعتماد به جریان الهی به خدا و همینها کافیست برای درست عمل کردن و زیبا زندگی کردن دلیل اینکه استاد می‌گوید به راحتی به هر انچه میخواستم رسیدم همین است اعتماد به خدا وند همین و بس

استاد در آغاز از خداوند طلب می‌کند و شروع می‌کند و در جریان هدایت قرار می‌گیرد بدون زور زدن بدون تکرار کردن که خدایا من چی گفتم ؟من چی خواستم ؟در آغاز طلب هدایت و در مسیر هدایت قرار گرفتن در عین آرامش و لذت زندگی همین است بخواه درخواست کن می‌شود و قدم بردار در مسیری که در مقابلت هست محکم با اعتماد به الله و در پایان چشم باز میکنی میبینی در بهشتی اما تو نفهمیدی چطور چون به خدا اعتماد کردی

خدایا شکر که تو هستی و حضورت کافیست

خدایا مارا هدایت کن به راه‌ راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین

در پناه خدای مهربانم باشید