دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سِودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
روز دوم تمرین پینگ پونگ و کلی آگاهی ناب:
نکته اول: یادگیری اصولی و درست هر چیزی کمک میکنه تو در همون ابتدای مسیر یه کار درست رو تکرار کنی به حدی که بشه عادت رفتاری تو بره تو شخصیت تو و سبک و اصول زندگی تو بشه و خوب مسیر زندگی تو راحت و ساده و زیبا طی میشه. استاد جان تحسین میکنم این حد از ارزشی که برای این ورزش قائل هستید با اینکه ققط برای لذت بردن بو کنترل ذهن و ورزش کردن بازی میکنید اما به مرور سعی کردید اصولی تر و درست تر این ورزش رو انجام بدید و براش زمان و انرژی و هزینه صرف میکنید تا با پرداخت بها و ارزشمند دونستن بازیتون نتیجه بهتری بگیرید.
چقدر نکات مهمی رو گفتید که اگر اصولی و درست کاری رو یاد نگیری بعدش برای تغییر اون باید انرژی زیادی بزاری چون اون تکرار باعث ایجاد یه عادت شده و تغییرش نیاز به تلاش مستمر داره. یادمه تو یکی از فایلهای سفر به دور آمریکا گفتید که مایک عزیز بارها از شما می خواست که شما بهش رانندگی یاد بدید و شما با اینکه رانندگی و دست فرمون خوبی دارید اما همیشه به مایک عزیز میگفتید که باید در زمان مناسب برند آموزشگاه رانندگی رو اصولی یاد بگیرند تا با رعایت قوانین رانندگی درست در جاده ها به خودشون و دیگران آسیب نزنند و از رانندگی لذت ببرند
باورها هم همینجوری شکل میگیره چه درست چه نادرست انقدر تکرار میشه که تبدیل میشه به رفتاری که ناخودآگاه بر گرفته از اون باور داری انجام میدی و عادت تو شده و داره نتایج تو رو اون باور رقم میزنه. من خودم دارم سعی میکنم متمرکز بشم به رفتارهایی که ناخودآگاه انجام میدم طبق عادت بعد ببینم این رفتار از چه باوری در من ایجاد شده و اگر درسته آگاهانه اون رفتار رو بیشتر انجام بدم و اگر نادرست آگاه بشم بهش و هربار سعی کنم کمی بهتر عمل کنم و تکاملی تغییر بدمش.
به لطف هدایت قدرتمند خداوند از زمانی که در این مسیر الهی قرار گرفتم خیلی از رفتارهای من عادتهای نادرست من با تغییر درست باورهام و تعهد و استمرار تونستم تغییرش بدم و عادتها و رفتارهای درست رو که برگرفته از باورهای درست بود رو بهش آگاه تر شدم و برام ارزشمند شد و همیشه خودمو تحسین میکنم و سعی میکنم بهش متعهدتر باشم. عادتهای رفتاری نادرست در مورد سبک تغذیه ،عدم تحرک ورزشی ،عدم کنترل ورودیها ،عدم درک لیاقت و ارزشمندی درونیم ،باورهای محدود کننده و نادرست در مسائل مالی در مورد روابط همه این موارد خیلی تکاملی تغییر کرده و نتایج هم به طبع بهتر شده.
اما گاها باورهای نادرست ریشه داری در ذهن من هست که تغییرش برام زمان بر شد به دلیل اینکه زیاد تکرار شده و جزو عادتهای فکری من و بعد رفتاری من شده و نیاز به استمرار و تکرار بیشتر برای تغییر اون باور دارم و اگر انقدر این باور در من بر اثر گذشت زمان نهادینه و تکرار نمیشد در همون ابتدای تشکیل باور نادرست بودم راحتر میتونستم تغییرش بدم و زمان کمتری میبرد ولی به میزانی که با تعهد و استمرار کمی بهتر میشم مسیرم آسونتر و روشنتر میشه.
نکته دوم: استاد جان و مریم عزیزم تو این خونه وقتی دید هود اشپزخونه مشکل داره و دود و بوی غذا تو خونه میمونه، اولا به صاحبخونه این مسئله رو گفتید دوما با خرید یه دستگاه گریل جدید و عالی به راحتی مسئله رو حل کردید که به این خونه هم آسیبی نرسه تمیز بمونه انگار تو خونه خودتون هستید و برای این خونه و وسایل ارزش قائل شدید و استفاده از برق و کولر همه به اندازه نیازتون هست و با این گریل عالی به راحتی غذا رو تو خونه پختید و چقدر به گریل بهتر و راحتر و سبک تر هدایت شدید پاداش این کار درست رو با این گریل عالی گرفتید و پاداش اصلی این احساس خوب و آرامشی هست که از انجام کار درست دارید و مورد حمایت خداوندم هستید
سوالی که من سعی میکنم همیشه در شرایط خاصی که پیش میاد از خداوند بپرسم اینه که الان کار درست چیه ؟ و سعی میکنم کار درست رو انجام بدم هر چند بهش مقاومت هم داشته باشم شاید به خاطر مثلا هزینه ای که میشه یا زمان و وقت و انرژی که صرف میشه ولی وقتی درک میکنم این کار درسته دیگه انجامش میدم و بها رو پرداخت میکنم.
مریم جانم گفتند که بعد از پایان اقامت خونه رو کاملا تمیز تحویل میدند و این اصول رو ایشون دارند که هر چقدر در مسیر زندگی خودشون کاری رو به زیبایی و درستی با گذاشتن صفر تا صد توانشون اگاهیشون انجام بدند خداوند هم ایشون رو در مسیر درست و راحت و زیبایی هدایت میکنه و این فرکانس صددرصد طبق قانون بدون تغییر خداوند پاسخ داده میشه.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 241254MB19 دقیقه
بهنام خالق عشق و زیبایی
درود و خداقوت به استاد عزیز، خانم شایسته نازنین و همه همسفران خوبم در این سفر زیبا و آموزنده
خداروشکر که اول صبح این فایل زیبا روزی من شد و میتونم صبحم رو باهاش آغاز کنم
از زمانیکه با آموزشهای شما آشنا شدم عادتهای خیلی زیادی آرام آرام تغییر کرد و من میتونم بگم تا حد خیلی زیادی در تحکیمشون خوب عمل کردم، یه چندتاش رو بازگو میکنم که فرکانسش قدرت بگیره تا بتونم مصممتر باشم در ایجاد عادتهای مثبت و ترک عادتهای منفی چون این یک روند تکاملیه
اما دوست دارم قبلش درباره یه نکته خیلی مهم صحبت کنم و اون هم آگاهی از تاثیر عادتها یا خردهعادتها تو زندگیه
مثلاً خیلی از ماها میدونیم ورزش خوبه اما دقیقاً نمیدونیم چقدر خوبه!
میدونیم پسانداز خوبه اما نمیدونیم دقیقاً چه تأثیری در روند رشد مالی ما میتونه داشته باشه!
یا درخصوص عادتهتی منفی میدونیم سیگار خوب نیست اما نمیدونیم چقدر میتونه بد باشه!
یعنی چی؟
انسان در ذات میل به رشد و پاکی داره، زمانی که برای ذهن منطقی میشه که این عادت مانع از رشد یا موجب افزایش رشد میشه خیلی خیلی راحتتر میتونه اون عادت رو ترک و یا ایجاد کنه.
معمولاً اینجور زمانها خیلی از افراد برای عادتهای نامناسب توجیهات اشتباه هم میارند و ربطش میدن به موضوعات مختلف
مثال میزنم
من اوایلی که با استاد آشنا شدم هم سیگار میکشیدم هم مشروب میخوردم و هم ورزش میکردم و فرایض دینی رو انجام میدادم. اون زمان احساس گناهی از اینکه یه سری کارهای متضاد دارم انجام میدم نداشتم اما میفهمیدم که فطرت من با این کارها مخالفه و به این فکر کردم من همینجوری دست و پا شکسته دارم قانون رو اجرا میکنم کلی نتیجه گرفتم پس اگه اینارو بذارم کنار چقدر میتونه برام مفید باشه و چقدر الهامات خداوند رو بهتر دریافت میکنم درواقع مهمترین دلیلم برای ترک این دو عادت این بود که الهامات خداوند رو بهتر دریافت کنم چون میدونستم زمانی که من مشروب یا سیگار مصرف میکنم چون اساس این کار دور زدنه قانونه امکان نداره الهامات دریافت بشه یا حداقل الهامات خالصی دریافت بشه چون الهامات متفاوت و خالص نتیجه تغییر فرکانسه نه میانبر زدن من باید مدل فکر کردنم تغییر کنه و امکان نداره که من مدل فکر کردنم تغییر کنه و عادتهام عوض نشه و فرکانسم تغییر نکنه و البته که ازونجایی که علاقه به ورزش هم داشتم و کیفیت ورزش برام مهم بود احساس حماقت بهم دست میداد که من دارم کلی انرژی میذارم بعد با یکی از این کارها به راحتی هرچی رشته میکنی رو پنبه میکنی به همین دلیل خیلی راحت گذاشتم کنار. البته که از خدا هم خیلی درخواست داشتم که بهم کمک کنه و وسوسههایی وجود داشت اوایل اما منطقش انقدر محکم بود که شکرخدا خیلی زود تونستم محکمش کنم تو وجودم و البته خیلی راحتم خودمو بخشیدمو و حساس نشدم نسبت به خودم که اره من خیلی اشتباه کردم و اب از سرم گذشته دیگه فایده نداره، نه جلوی ضرر رو هر زمان بگیری منفعته. هر چقدر هم که با قانون اشنا شدم و الگوهای خیلی موفق رو دیدم بابا بله همین ترامپی که همه دنیا گاهی برعلیهش متعهد میشن لب به سیگار و مشروب نزده و بارها در مورد مضرات این موضوع صحبت کرده و باعث میشد منطقم هی قویتر و قویتر بشه. از طرف دیگه دوستانی رو اوردم تو ذهنم که درعین استعداد به دلیل افتادن تو دام این داستانا زندگیشون رو نابود کردند و قشنگ اهرم رنج و لذت رو تو ذهنم محکم کردم.
هر چقدر که بیشتر با استاد و اموزشها اشنا شدم هم این عادتها تو بخشهای مختلف به سمت بهبود بیشتر و بیشتر شد
مثل همین عادت سپاسگزاری، یعنی من الان هرجا میرم هر لحظه سعی میکنم یه چیزی پیدا کنم که دربارش سپاسگزار باشم یعنی قشنگ حس میکنم زندگیم که هیچ همه استخونام نرمه نرم شده.
یا عادت تحسین کردن اطراف یا افراد. من مکالم رو با گفتن یه نکته مثبت از طرف مقابل اغلب شروع میکنم چون میبینم چه حس خوبی ایجاد میشه و چقدر تاثیر مثبت در روند مکالممون داره.
یا عادت ورزش روزانه و پیادهروی
عادت غذای سالم خوردن
یا توجه کردن به خودت و سخت نگرفتن
عادت مقایسه نکردن رو که خیلی دارم تمرین میکنم به ویژه از زمان دوره احساس لیاقت
عادت هدیه دادن
عادت ایجاد بهبودهای مستمر و پرهیز از کمالگرایی
عادت رفتن تو دل ترسها
عادت نترسیدن از قضاوت دیگران
عادت درخواست کردن
عادت تمرکز و تکرار اصل و دوری از حاشیه
عادت نپذیرفتن سخت بودن کارها یا استانداردهای محدودکننده جامعه
عادت رها و تسلیم بودن و نچسبیدن به اتفاقات
عادت کنترل ورودیها و کانون توجه و پذیرفتن مسئولیت کامل زندگیم
عادت انتظار نداشتن از دیگران و صادق بودن
عادت دیدن و صحبت درخصوص اتفاقات و تواناییهای مثبت زندگی و تایید هدایتهای الله
عادت پسانداز کردن
چند وقت پیش با مادرم داشتیم پیادهروی میکردیم بعد برگشت بهم گفت نمیدونیم چرا با اینکه هم خودم دارم رو خودم کار میکنم و هم میبینم تو اما تغییر انچنانی نمیبینم حس میکنم پیشرفت زیادی نکردیم
سوالی که من همان موقع ازشون پرسیدم این بود که عزیزم شما دقیقاً چه عادتهایی رو ترک و چه عادتهایی رو ایجاد کردی؟
بعد براشون مثال زدم
تو خانواده ما هرگز من پسانداز کردن رو یاد نگرفتم حتی زمانی هم که برای اولین بار شنیدم که استاد خیلی جدی درخصوص این موضوع صحبت میکردند خیلی رعایتش نمیکردم یعنی یه مدت بود بعد دیگه نبود اما وقتی تاثیر منفیش رو که دیگه دیدم متعهد کردم خودم رو به انجام این تمرین و الان خیلی وقته که 10٪ هر پولی که میسازم رو پسانداز میکنم و همین موضوع چقدر باعث میشه اولا این انرژی گسترش پیدا کنه و دوما در زمانهایی که حالا به هر دلیل یه مدتی پولی نمیسازم ارامتر باشم به نسبت گذشتهای که هیچ پولی رو پسانداز نمیکردم
یا رفیق نیودن با پول اینکه هر پولی دستمون بیاد خرج بشه الان اصلا اینجوری نیستم اگه پول نسازم حتی یه قهوه هم برای خودم نمیخرم با اینکه عاشقشم چون ذهنم رو شرطی کردم که باید پول بسازی
بعد بهشون گفتم که خب من خودم وقتی دیدم ما این عادتهارو نداشتیم هیچوقت اومدم انجام دادم و برای همینه من خیلی راحت پول میسازم.
یا مثلا تو بحث سپاسگزاری، آیا واقعا زندگی الان ما شبیه 5 سال پیشمونه؟ یادتون رفته 5 سال پیش ما تو چه شرایطی بودیم و الان تو چه شرایطی هستیم شکرخدا؟
دقیقاً یکی از چیزهایی که مانع تسریع روند رشد ما میشه همینه که ما قانون رو تایید نمیکنیم و سپاسگزار نیستیم
یعنی من خودم به شخصه روی بحث ایجاد الویت قراردادن احساس خوب خیلی دارم کار میکنم چون میبینم که این موضوع همه چیزه.
وقتی ما عادتهای مناسب ایجاد میکنیم خودبهخود عادتهای نامناسب رو انجام نمیدیم و نیازی نیست تقلای خاصی هم داشته باشیم.
یا در بحث اموزشهای استاد همین عادت کامنت نوشتن باعث میشه خیلی بهتر مطالب رو درک کرد و یاداوری کرد مسیر رشد رو و من سعی کردم تا جایی که امکانش هست این کار رو مرتب انجام بدم.
باز دوست دارم این قانون رو یاداور بشم که باورهای ما اتفاقات رو رقم میزنند باورها نتیجه افکاری هستند که تکرار میشوند و این افکار عادتهای مارو میسازند و اگر مبنا رو احساس خوب قرار بدیم میدونیم که اولاً باید چه باورهایی رو بسازیم و دوماً این باورها چه عادتها و نتایجی رو ایجاد خواهند کرد، میانبری هم در کار نیست، باید شکل فکر کردنمون تغییر کنه.
درک همین موضوع بهمون قدرت میده برای تغییر
خداروشکر که این فایل رو دیدم و این صحبتهای خوب گفته شد
بازهم از خدای مهربان و اساتید خوبم برای تهیه و به اشتراک گذاشتن این فایل فوقالعاده سپاسگزارم