سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 241 - صفحه 9

206 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 871 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار تمام فایل های شما بی نظیرند

    چه دانلودی ها چه محصولات همه پر از آگاهی های ناب الهی است پر از درس زندگی پر از حس خوب پر از ثروت ونعمت و زیبایی ممنون از شما عزیزان که این قدر عاشقانه زیبایی های این سرزمین بهشتی را با ما به اشتراک می‌گذارید

    امان از دست این باور های غلط و اشتباه که سالیان زیادی که در وجود من ریشه دارد باور کمبود که حالا حالاها باید روی این باور ها کار کرد به شما اون باور هیچ وقت از بین نمی روند فقط ما با باور های مناسب آنها را کم رنگ می‌کنیم اما یه وقتایی واقعا کنترل ذهن برای من خیلی سخت میشه همیشه اون باور های قدیمی بالا میاد و ذهن منو درگیر میکنه وسریع با وارد شدن در این سایت الهی سعی حال خودم را خوب نگه می‌دارم

    تحسین می‌کنم این همه احساس مسئولیت شما را در برابر وسایل و تجهیزات که در اختیار شماست

    واقعا من هم سعی می کنم که از وسایل منزل به نحو صحیح استفاده کنم چون که با این که به احساس خوب می‌رسم وهم تشکر کردم از خدمت دادن این وسایل به ما من هم سعی می کنم تا جایی که امکان داره هر کجا به مسافرت می روم هم از هتل ها بهترین استفاده کنم وهم به نظافت آنها می‌رسم و همچنین استفاده بهینه از طبیعت به خاطر این همه انرژی مثبتی که در اختیار ما می‌گذارند

    چقدر ثروتمند شدن معنوی است وقتی میبینم به این راحتی هر وسیله‌ای که نیاز باشه خریداری می کنی و لذت می‌برید

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1089 روز

    سلام به همسفران عزیز

    سلام استاد نازنین وخانوم شایسته گل

    خیلی باحال در کنار هم دارین لذت میبرین ودرس میگیرین

    خدایا شکر بابت این دوستان عالی و استادان گلم که همیشه برام درس های بزرگ را داده اند

    استاد گفت که خیلی وقت ها عادت ها طوری هست که وقتی میخای تعبیرش بدهی واقعا سخت است

    آره

    من یک برسی اجمالی کردم

    خودم را

    ودیدم کلی عادت اشتباه دارم

    یکی این که در مورد پول بگم

    در مورد پول من همیشه مثلا باورم نصبت به پول خوب بود

    هر چه در می آوردم

    یک بهانه ای جور میکردم وخرج میکردم

    وشاید پول دو روز هم دستم نمیموند زودی خرج میکردم

    میگفتم من به فراوانی پول باور دارم .

    و هر چه خرج کنم باز پول جایگزینش میشه

    چندین و چند سال تکرار بعد یک جایی دیدم که نه آقا کو فراوانی

    و این باور خراب شد

    وعادت های من تغییر نکرده بود که هیچ

    بدتر هم شده بود چون فراوانی از ذهنم رفته بود

    وقتی با استاد و مریم عزیز آشنا شدم

    دیدم نه آقا

    این مشکل منه که باید درستش کنم

    پول فراوان

    نعمت فراوان

    ثروت فراوان

    ولی عادت های من همه با افکار منفی و فقیر است

    واین ها رو برسی کردم

    و

    حالا کلی با پول رفیق شدم

    از وقتی رفیق شدم اگر 100 هزار تومان خرج میکنم

    ده برابر اون رو

    بدست میآورم

    نه بر این باور که پول نیست

    اگر خرج کنم چکار کنم

    نه

    میگم من وصل هستم به فراوانی جهان

    وخودم اگر پولمو خرج کنم دارم تولید ثروت میکنم

    واین جوری خدا منو یکی از دستانش قرار داده

    تا بهتر پول برسونم به پول خرج کنم و به گسترش جهان کمک بشه

    ومن پولم را هر روز بیشتر داشتم

    و الان که این کامنت رو دارم می‌نویسم

    مبلغ 45میلیون پول تو حسابم هست و هیچ اذیتی ندارم که الان چکار کنم و نکنه پولم تموم بشه

    خیلی باهاش راحت شدم

    والان یک درجه بهتر شدم

    و همین بازی استاد و مریم جان دارن انجام میدهند

    دارن ذهنشون رو تربیت میکنند تا عادت های جدید بکارن تا یک درجه بهتر بشه عادت هاشون

    وخداوند بهشون پاداش میدهد چون دارن تغییر می‌کنند

    ومن این و الگو برداری کردم که

    باید پا گذاشت روی عادت های اشتباه

    و عادت های جدید را جایگزین کنم واین یکم کار داره تا عوض بشه عادت هام ویک جایزه خدا بهم بدهد

    واون هم یم مسیر جدید میدهد تا خودم را بسازم وعادت هام قویتر و جالبتر بشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  3. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1077 روز

    بنام خدای مهربون

    سلام به روی ماه استاد و مریم جون ورزشکار

    خدا قوت

    خیلی از این فایل لذت بردم سپاسگزارم

    فایل قبلی و که دیدم خواستم کامنت بنویسم اما آگاهانه ننوشتم چون میخواستم بگم روش ضربه زدن و مدل حرکت بدنتون مخصوصا مریم جون باید اصلاح بشه و گفتم حالا من بگم خیلی کمکی نمیکنه و مطمئن بودم مربی های اونجا روش درست و بهتون آموزش میدن

    به نکته عالی اشاره کردین استاد جان

    من تجربه خودم میگم

    وقتی اینجا خواستم گواهینامه بگیرم ، من تو امتحان عملی رد کردن

    کسی که امتحان میگرفت ازم پرسید چند سال راننده هستی خب من حدود 16 سالگی رانندگی و یاد گرفتم و تو جاده هایی رانندگی کردم که معمولا خانوم ها میترسن

    وقتی بهش گفتم ، اون آقا بهم گفت خیلی کارت سخت شد چون تو طبق روش اشتباهی که سال‌ها رانندگی کردی اینجا هم داری رانندگی میکنی

    باید هر چی از قبل میدونی از ذهنت پاک کنی و با روش اینجا یاد بگیری

    و دقیقا همینه ، وقتی کاری و از اول اشتباه یاد میگیریم

    اصلاحش زمان بیشتری می‌خواد

    من چون رقص و دوست دارم همیشه میرقصم اما دخترم که چند سال کلاس میره و حرکات بدن و هماهنگی با موزیک و اصولی یاد گرفته همیشه بهم میگه مامان تو رقص بلد نیستی اما کسی که اصول رقص و نمی دونه فکر میکنه من قشنگ میرقصم

    من قبلا که قانون و نمیدونستم فکر میکردم دارم خودشناسی می‌کنم و روشم درسته اما وقتی قوانین و اصل و از دوره ها و آموزش های شما آموختم متوجه شدم چقدر مسیرم اشتباه بوده

    واقعا هر کاری و اگه از اول اصولی و درست یاد بگیرم با انرژی کمتری و با سرعت بیشتری پیشرفت می‌کنیم

    چون ذهنمون در مورد اون موضوع خالی هست و فقط با روش درست پُر میشه بنابراین با سرعت بیشتری رشد می‌کنیم

    مثلا در مورد روابط

    بچه هایی که در خانواده های نرمال بزرگ شدن خیلی باورهای بهتری نسبت به روابط دارن تا بچه هایی که تو دعوا و مشکلات بزرگ شدن

    البته من همون موقع هم به اون آقایی که ازم امتحان گرفت گفتم من با همین روش رانندگی ام سال‌ها لذت بردم و راضی هستم الانم روش جدید و یاد میگیرم و دوباره امتحان میدم

    حالا شما و مریم جونم سال‌ها با همین روش اشتباه خودتون بازی کردین و کلی لذت بردین الان وقتش بوده که با روش اصولی آشنا بشین

    مهم لذت بردن و در لحظه بودنه

    حالا اگه من از اول طبق اصول اروپا رانندگی میکردم خیلی فرقی نداشت اما فرق داره لذت بردن از رانندگی تو جاده های خطرناک و خاکی اونم نصفه شب

    رقصیدن برای دلت با تمام احساست خیلی بیشتر لذت داره حالا اصولی هم نرقصم به جایی برنمیخوره

    اما در فهم قوانین خداوند خیلی خیلی خیلی فرق داره که اصول و اصل و درست یاد بگیریم

    چون پای شِرک و توحید وسط ِ

    چون حرف از سعادت و بدبختی

    چون تفاوت از زمین تا آسمون بین فقر و ثروت

    خلاصه که هر چیزی و اشتباه یادگرفتم مهم نیست اما مهم بود که از مسیر گمراهی و شرک به راه راست و توحید هدایت شدم

    راستی این گریل داخل خونه رو من چند سال میشه که دارم و عالیه منتهی مریم جون اگه قطر گوشت و نازکتر کنی خیلی عالیتر میشه البته این تجربه من ِ و خیلی ازش راضی ام ، خدا از سازنده اش راضی باشه

    مریم جون رنگ موهات هم مبارک باشه خیلی بهت میاد

    منم مثل خودت همیشه هر جایی برم موقع تحویل مثل دسته گل تحویل میدم

    دقیقا به این موضوع ایمان دارم که آنچه برای خودم می پسندم برای بقیه هم بپسندم

    یادمه یکی از کمپ هایی که بودم وقتی ترنسفر شدم به کمپ دیگه اتاقم و مثل آینه کردم حتی تو کمد ها رو هم دستمال کشیدم ، بعد از من یه خانوم ترک اومده بود اتاق من و از بچه ها کمپ پرسیده بود کی اینجا بوده از طرف من ازش تشکر کنید که اینقدر اتاقش و تمیز و زیبا تحویل داده

    خیلی لذت بخشه وقتی وارد محیط تمیز میشیم

    آدم روحش جلا پیدا میکنه

    برای مغز من تمیزی و مرتب بودن لذت بخشه و بهم ریختگی و کثیفی رنج آور

    خداروشکر

    استاد جدا از همه حرف‌ها چقدر ثروتمند بودن خداگونه و زیباست

    فکر کن هر وقت هر جایی که بخوای میتونی بری اونم با کیفیت بالا

    استاد با تمام وجودم آزادی مالی و زمانی تون رو تحسین می‌کنم و عشق می‌کنم از دیدنتون در این زندگی آزادانه

    مثل عقاب هر جا که دوست دارین پرواز میکنید

    من ی مدتی میشه که دارم آدم های ثروتمند و از نزدیک بررسی می‌کنم

    خیلی آدم های آروم تری هستن

    خیلی مهربانتر و با ادب تر هستن

    خیلی سخاوتمند تر هستن

    خیلی متواضع تر هستن

    خیلی عزت نفس بیشتری دارن

    انرژی شون خیلی متفاوته با آدم های فقیر

    قشنگ خداگونه بودن ثروت و میشه لمس کرد

    آفرین به شما که با تمام سلول هاتون این زندگی زیبا رو خلق کردین

    و با بیانی ساده راه و روش این خلق کردن و به ما هم یاد دادین

    نوش جونتون ، گوارای وجودتون

    خیلی هر دو تایی شما را دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 74 رای:
  4. -
    فاطمه کریمی گفته:
    مدت عضویت: 519 روز

    ب نام خدای هستی بخش

    سلام ب استاد دلها و خانم شایسته پر انرژی

    استاد منم مثل تمام دوستان منتظر فایل جدید بودم و خوشحالم ک دوباره خداوند توانایی دیدن این فایلها و قرار گرفتن کنار این دوستان را نصیبم کرده

    خدایا سپاسگزارم

    استاد شما حتی با اینکه این بازی رو انجام داده بودین ،بخودتون قوووونشدین

    استاد اینکه باید باورهای غلط رو تو هر زمینه تغییر داد و حتی یک بار ن ،چندین بار باید تکرار کرد تا ساخته بشه ،

    استاد واقعا شما و خانم شایسته اندام خوبی برای خودتون ساختید

    چقدر خوبه ک بهترین وسایل رو برای آسایش خودتون فراهم میکنید و اینکه انسان واقعا باید در هر لحظه ب خودش احترام بزاره و بهترین رو برای خودش فراهم کنه

    آرزو میکنم یه روز شما رو ببینم از نزدیک و مثل اون پسر بچه ک تحسین شد از طرف شما با نتایجم تحسین بشم

    خدایا سپاس

    استاد مچکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سپیده سیف گفته:
    مدت عضویت: 940 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ومریم بانو

    بسیار سپاسگزار خداوند هستم که باعث شد من وارد این سایت الهی بشم ولذت ببرم

    استاد عزیزم چقدر خوشیپ هستین ومریم جان هم لباس زیبایی به تن کردند وعاشق رنگ لباس شما و کتونی مریم بانو شدم

    چه ابرهای قشنگی پشت سرتون بود مثل همیشه هوای پاک وتمیز قابل مشاهده هست

    ورزش کردن باعث میشه جسم وروح آزاد بشه وآدم به یه حس عالی برسه چقدر خوبه آدم انقدر عاشق خودش باشه که این احساسات قشنگ رو به خودش هدیه بده ومن به شما وتمامی اون افراد آفرین میگم

    خیلی شماها خوب ودرجه یک هستید که انقدر با خودتون درصلح وآرامش هستین که با بچه های کم سن وسال بازی میکنید بدون اینکه ذره ای بابت باختهاتون خودتون رو قضاوت وسرزنش کنید

    واقعا انقدر شمادوعزیز الگوهای مناسبی برای ما هستید که کیف کردم وقتی گفتین که رفتید یه گریل نو خریدین برای پخش بوی کمتر در منزل واینجاس که باید تحسنتون کرد بخاطر ثروتی که دارین تا به مسله برخورد کردین سریع حلش کردین با اینکه در پرادایس کلی دستگاه گریل دارین واصلا ذهنتون مقاوتی نداشت سر اینکه خوب حالا خونه بو‌بگیره-حالا باز برم پول دستگاه گریل بدم-اگر به دردم نخورد چی-آخه من که کلی از این دستگاها دارم

    چه خونه ی تمیزی واقعا کیف کردم قشنگ‌مشخص هست که به قدری تمیز که میتونی راحت روی زمینش نشست وروی تخت خوابهاش خوابید

    چون خودتون تمیزی و رعایت واحترام گذاشتن به حق وحقوق دیگران میکنید به همچین جاهایی هدایت میشین.

    درپناه الله مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    بنام الله مهربان یکتا دانا و توانای جهان هستی

    درود بر استاد عشق و توحید و یار همراه همیشگی شون مریم بانوی نازنین

    سفرتون به خوشی

    الان که دارم این کامنت و مینویسم فایل و دیدم و یه تعداد کامنتهای ارزشمند دوستای هم مدار سایت و خوندم ، غروب یک روز گرم از روزهای تابستون و اما با خدای نشدنی هایی که بعد از رعد و برق ، بارونی زیبا رو واسمون از آسمان اش هدیه فرستاده ، بوی خاک همه جا پیچیده خدایا شکرت …

    زندگی همین ، لذت از داشتن و توجه به کوچکترین آنچه داریم مثل همین صدای نم‌نم بارون تابستونی روی زمین، بوی پیچیده خاک تو اتاقم ،لذت نوشیدن یک چای و قهوه ، گوش دادن به صدای بارون در سکوت ،نسیم دل انگیز خنک تابستونی، داشتن پنجره بزرگ اتاقم که هرروزم و با نگاه به آسمونش آغاز میکنم و هر شب با ستاره هاش به خواب میرم .خدای آسمون‌ها و زمین و کهکشون ، خدای شب و روز ، گرمای تابستون و سرمای زمستون ، خدای آسون شدن ما بر خواسته هامونه ، فقط باید کوچولو باورهامون و قوی کنیم ، لذت ببریم و احساس مون و خوب نگه داریم و رها کنیم .

    این فایل تون کلی برام درس داشت :

    درس توحید و فروتنی که از استادم یاد گرفتم با اینکه سالهاست تنیس بازی میکنند باز هم با عشق و علاقه وشور و شوق و اشتیاق و بدون منیت و غرور با بچه ها هم بازی شدند.

    هر باوری اشتباه اگر سالها باهامون باشه و یک عادت غلط زندگی مون بشه ، با تکرار و‌استمرار و تلاش کمی بیشتر به باورهای درست قدرتمند میتونیم تبدیلش کنیم .

    یک فرد ثروتمند ، با پول دوست میشه و بیشتر پولی که میسازه رو پس انداز میکنه ، چقدر خوشحال شدم این عادت درست از کودکی با من بوده

    از خونه وسایل ‌و امانت های دیگران، طوری نگه داری کنیم که انگاری واسه خودمون هست ، آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند .

    دنیا دنیای فراوانی ها و بهبود تکنولوژی و وسایل زندگی است ، از تضاد گریل قبلی با انعطاف پذیری و بدون غر زدن در شرایط نامناسب ، به گریل جدید و مدرن و تکامل یافته تر هدایت شدید .

    شکرگزار خداوندم که عضو این سایت توحیدی ام و دارم هرروز روی بهبود و رشد شخصی فردی ام کار میکنم .

    سپاس گزاری همیشگی از استاد و مریم بانوی در صلح و آرامش که این فایلهارو برامون به اشتراک میزارن و سپاس بیکران از همه بچه های سایت که خوندن کامنتهاتون کلی حالمون و خوب میکنه ، با نوشتن دیدگاه های فایلهای سایت هم روی خودمون کار میکنیم و هم کلی درس‌های ارزشمند به دوستامون انتقال میدیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    به نام خداوند حامی و هادی من

    به نام او که هر چه دارم از اوست.

    اوست که علم و دقتش مرا هر روز عبدتر میکند.

    استاد جانم سلام

    مریم جانم سلام

    سلام به تو دوستم که دستت را در دست خدا گذاشتی و او مثل همیشه با دقت تو را هدایت کرد به اینجا.

    زیرا او حامی و هادی هست.

    زیرا او می‌داند این نوشته ی پایین راهگشا خواهد بود، نه تنها برای من، برای هزاران هزار نفر بعد از من.

    دوست دارم یادآوری کنم، هدایت تو به این نوشته بر اساس شانس نیست، چیزی به اسم شانس وجود ندارد، تو فقط در زمان درست در مکان درست هستی و خواسته ات که محقق شده بود، شکل فیزیکی گرفته و صد البته که خدا فراتر از انتظار عمل میکند.

    قصه ام را از کودکی ام آغاز میکنم. در خانواده ام فشار روانی خاصی حاکم بود. از پدرم حساب می‌بردیم و برای کوچکترین خطاها باید تاوان های بزرگ می‌دادیم.

    همین باعث شده بود که من برای فرار از دعوا و جنجال دروغ گفتن را انتخاب کنم.

    اعتراف میکنم که فرکانس های خودم بود. خودم این وجه از پدرم را برانگیخته میکردم، زیرا همین پدر برای خواهر کوچکترم دوست و رفیق بود و اصلا خطاهای او را نمی‌دید.

    بگذریم…

    از کودکی عادت کرده بودم دروغ بگویم. دروغ گفتن از ترس می آید. صد در صد از ترس می آید.

    این عادت سی و هفت هشت سال با من بود.

    دیگر جوری شده بود که حتی در مسخره ترین موقعیت ها هم جواب دروغ را به جواب راست ترجیح میدادم.

    دیگر پدری نبود که از ترسش بخواهم با دروغ لاپوشانی کنم، اما عادت کرده بودم که دروغ بگویم.

    حتی در ساده ترین جواب ها که اگر راست هم میگفتم اتفاقی نمی افتاد، من جواب دروغ را انتخاب میکردم.

    روزگار چرخید و چرخید تا من به استاد رسیدم.

    دیدم استاد از آشغال های زیر مبل حرف میزند.

    از توحید از شجاعت و از اعتماد به نفس حرف میزند.

    از قدرتی حرف میزند که «رب العالمین» هست.

    از این میگوید که برای تغییر نتایج باید شخصیت شما تغییر کند.

    این ها را نه یکبار، بلکه بارها و بارها میگوید. به شکل های مختلف، با قصه های متفاوت با ادبیات گوناگون.

    جان است این مرد، مرشد است این مرد، این مرد استاد است دیگر، خودش شجاع و متعهد به شجاع بودن هست. زیرا در ذهنش ترس یعنی بی ایمانی و شرک و وقتی استاد باشی شاگردانت هم باید مثل خودت تربیت کنی.

    اصلا یک ترسو نمی‌تواند شجاع تربیت کند!!!

    من هم در زمان مناسب با استاد رو به رو شده بودم نه تنها خواستار بهبود بودم بلکه تشنه ی پیشرفت بودم. عاجز شده بودم و خوب به خاطر دارم که زار زنان در حیاط بزرگ مجتمع مان راه می رفتم و اعتراف میکردم خسته شدم. مرا به راه راست، راه کسانی که به آنها نعمت عطا فرموده ای هدایت بفرما.

    انا اقول کن فیکون

    استادم از راه رسید. و حالا نوبت من بود که عمل کنم و رسم شاگردی به جا آورم.

    قدم به قدم جلو آمدم ، باورهای شرک آلودم را دانه دانه سر بریدم و باورهای قدرتمند کننده و توحیدی جایگزین کردم. برای ثروت آمده بودم و مجراهای کوچک ثروت بر رویم باز شده بود.

    مشتری ها خودشان می آمدند ، حسابم پر پول میشد.

    هنوز به خاطر دارم وقتی بابت ده جلسه آموزش زبان ترکی هفتصد لیر پیش گرفتم. پولها را به هوا پرتاب میکردم، فریاد میزدم و خودم را زیر باران پول و ثروت حلال الهی حس میکردم. وای خدای من.

    چه کردی با من، مرا از فرش به عرش رساندی. از تو ممنونم.

    نمیتوانم عشق بازی نکنم، نمیتوانم سپاسگزاری از او را به بعداً و در قلبم موکول کنم.

    کجا بودیم؟؟؟

    آها

    مشتری ها می آمدند ، پول هایشان در حساب من می ماند، ودیعه میکردن و بارها از زبان مشتریانم می‌شنیدم که ما به اندازه ی چشمانمان به تو اعتماد داریم.

    واقعا من درستکار و دست پاک هستم و لایق این اعتماد ها و تعاریف بودم ولی بوی تعفن آشغال های زیر مبل کار خود را میکرد.

    دقیقا زمانی که مشتری می‌گفت:«خانم بختیاری ما به شما اعتماد داریم» دقیقا همان موقع صدایی در درونم می‌گفت:« بدبخت این مشتری که نمی‌داند با چه آدم دروغگویی طرف هست!!!»

    من را میگویی، خفقان میگرفتم، راست می‌گفت. من دروغ میگفتم. مثل نقل و نبات.

    این صدا را نه یکبار بلکه بارها شنیدم.

    حس لیاقتم نابود شده بود چون عادت داشتم راست نگویم.

    روزها می‌گذشت و من باید تصمیم می‌گرفتم.

    یا همچنان آشغال ها را زیر مبل بزنم و سرم را زیر برف کنم که بوی تعفنشان را نشنوم و یا به قربانگاه برم و سر ببرم‌.

    خیلی سخت بود، چون این عادت همچون یک دست سوم، همچون عضوی از بدنم، با من بود و حالا من یا باید قطعش کنم یا عطای خوشبختی و ثروت را به لقایش ببخشم.

    خب راحت بود که در موارد بی اهمیت که قبلاً دروغ میگفتم، راست بگویم ولی جاهای حیثیتی را چه کنم؟

    مثلاً کسی ازم میپرسید چقدر درآمد داری؟

    چون جرات نداشتم بگویم:« این یک امر خصوصی است» و از طرفی باور غلط داشتم که اگر حقوقم را بداند میخواهد مرا سر کیسه کند پس دروغ گفتن را ترجیح میدادم.

    میدانی چه میخواهم بگویم؟

    پشت این دروغ گفتن ها خروارها باور غلط و ترس خوابیده بود که اگر میخواستم راست بگویم باید شخم اساسی بر خاک وجودم میزدم.

    یک روز با خودم خلوت کردم، دیدم من به سمت خورشید میخواهم بروم ولی مسیرم برعکس هست.

    از طرفی هم نمیتوانم از خورشید دست بکشم، پس باید مسیرم را اصلاح کنم.

    در ذهنم اهرم رنج و لذت با قدرت زیادی شکل گرفته بود. رنج نرسیدن به خورشید از لذت لحظه ای آرامش در قبال دروغ گفتن خیلی خیلی بیشتر بود. هنوز هم برایم رنج نرسیدن به خورشید دردناک تر از آسایش لحظه ای در سایه دروغ گفتن هست.

    لذا راستگویی را انتخاب کردم.

    از جاهای کوچک و آسان شروع کردم.

    هر پاسخ صادقانه ام را تحسین کردم.

    می گفتم:«بهار! دمت گرم راست گفتی، قبلاً چنین رفتاری نمیکردی»

    موفقیت های کوچک را جشن گرفتم

    برای راست گفتن هایم برای خودم هدیه می‌خریدم.

    و در کنارش این باورها را ساختم که:

    – فرکانس راستگویی حلال مسایل هست.

    – اگر در فرآیند کار اشتباه رخ بدهد و تو راست بگویی، وقتی مشتری بفهمد، همین باعث اعتماد بیشتر مشتری خواهد شد.

    – پول تو نعمتی است که خدا وارد زندگی ات کرده و هیچ کس نمی‌تواند آن را از تو بگیرد.

    – فرکانس صداقت، برای تو مشتری به ارمغان می آورد.

    – خداوندان صادقان را دوست دارد.

    – پول جایی میرود که صداقت حرف اول را بزند

    و

    و

    و

    و همین قدم ها ، باورها، مرا شجاع کرد برای صداقت های بزرگ.

    و اکنون در آستانه ی سه سال و نیمگی با اطمینان صد در صد میگویم دروغ از زندگی ام محو شده و فقط و فقط فرکانس صداقت و راستگویی از من ساطع میشود.

    زیرا من اشرف مخلوقاتم و خداوند حامی و هادی همیشگی و 360 درجه ای من است.

    زیرا هر اتفاقی برای من، پر از خیر و برکت هست.

    _

    اکنون میخواهم از عادت دیگری حرف بزنم.

    عادتی که کمی خرق عادت هست.

    من در فاصله ی جدایی از همسرم اولم و ازدواج با همسر دومم، تصمیم گرفتم نهایت ارتباط با مردها را امتحان کنم.

    وارد رابطه های بی سر و ته میشدم.

    اصلا خودم رابطه های بی سر و ته میخواستم.

    خودم دوست نداشتم تعهد داشته باشم.

    دوست داشتم بعد جسمانی خودم را تجربه کنم.

    دوست داشتم نهایت ارتباط با جنس مخالف را بشناسم.

    لذا وارد رابطه های زیادی شدم، گاها چند رابطه با هم داشتم.

    واقعیت هیچ چیز از مردها نمی‌دانستم و دوست داشتم یاد بگیرم.

    دوست داشتم باورهای قدیمی ام را به چالش بکشم و باورهای جدید بسازم.

    این را هم اضافه کنم که من یک باور بنیادی دارم که بسیار در من ریشه دار است و آن هم این باور هست:

    « هر کس با من رو به رو میشود فردی محترم، با شخصیت، درستکار، خانواده دار، منصف و با اخلاق هست.»

    این باور ریشه ای که زن و مرد ندارد، مرا با مردهای خیلی خوب روبه رو میکرد.

    همگی محترم و درستکار

    بی نظیر

    و اعتراف میکنم این باور کمکم کرد تا در تجربه ی بی حد و مرز ارتباط با مردان، من جان سالم به در ببرم وگرنه همه چیز این قدر خوب که الان تعریف میکنم پیش نمی رفت. این را بعدها فهمیدم.

    چند سالی گذشت و من پر شدم.

    از تجربه های مردهای مختلف

    از تجربه ی رابطه ی های مختلف

    و حالا دوست داشتم رابطه ی آرام و لذت بخش و درخور لیاقتم را داشته باشم.

    اما از طرفی برایم تعهد به یک نفر مفهومی نداشت.

    از آنجایی که وقتی تو بخواهی خداوند تو را به بهترین شکل هدایت میکند، روزی در قلبم این گذشت:

    « تو هر چقدر بخواهی میتوانی روابط مختلف را داشته باشی، این انتخاب توست و به هیچ کس ربطی ندارد. تو در آن صورت هم ارزشمند هستی.

    اما رابطه داشتن با چند نفر یا داشتن رابطه های مختلف، مغایر قانون تمرکز است.

    مثل این میماند که هر چند هفته یکبار شغلت را عوض کنی، تا میخواهی این شغل را یاد بگیری باید بروی سراغ شغل بعدی ، تا میخواهی راه و روش این بیزنس را یاد بگیری باید شیفت کنی روی بیزنس بعدی.

    به نظرت همچین چیزی در بیزنس جواب میدهد؟»

    و آنجا بود که فهمیدم من خواسته ی رابطه ی آرام و لذت بخش را دارم اما در جهت مخالف در حرکت هستم.

    تا میخواهم فرد اول را بشناسم اجازه ی ورود به فرد دوم را میدهم، تا میخواهم لحظات خوش با فرد دوم را بچشم ، خاطرات فرد اول به ذهنم خطور میکند.

    نمیتوانم تمرکز داشته باشم ، نه برای کسی،

    برای خودم.

    انرژی ام تکه تکه میشود و نتیجه اش میشود، هیچ.

    آنجا بود که تصمیم گرفتم این عادت را اصلاح کنم.

    کم کم از رابطه های که حسش به‌اندازه ی کافی خوب نبود بیرون آمدم.

    کم کم هر سلامی را علیک نکردم.

    و در نهایت این باور را ساختم که من روی خودم کار میکنم و به جای اینکه هزاران مرد را خودم امتحان کنم، اجازه میدهم خدا معجزه کند و الطیبات و الطبین را برایم انجام دهد.

    در نهایت همین باعث شد ، مردی پاک،درستکار، خانواده دوست، ثروتمند، همراه، صادق، خوش تیپ وارد زندگی ام شود.

    نعمت هایی از طریق این مرد وارد زندگی ام میشود که مرا از قبل شاکر تر و شادتر میکند.

    خدایا شکرت.

    الحق که هر دارم از توست.

    تویی رب العالمینم که برایم معجزه میکنی هر لحظه.

    استاد جانم از شما ممنونم که در فایل های سفر به آمریکا نیز درسمان میدهید.

    امیدوارم این تجربیات من در تغییر عادت ها، چراغی باشد اول برای خودم و بعد برای تو دوست عزیزم.

    عاشقان هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
    • -
      مریم آقامیرزایی گفته:
      مدت عضویت: 2568 روز

      سلام بهار جان واقعا اتفاقی امروز آمدم کامنت های سفر به دور آمریکا را بخوانم

      برای من خواندن کامنت های احساس لیاقت مثل وحی منزل است

      اصلا کاری جز خواندن وگوش کردن فایل های احساس لیاقت را این قدر مهم نمی دانم

      من تشنه تشنه احساس لیاقت بودم وهستم

      صفحه اول را خواندم

      آمدم صفحه دوم وکامنت شما را دیدم

      چه زیبا نوشتید

      دوست دارم یادآوری کنم، هدایت تو به این نوشته بر اساس شانس نیست، چیزی به اسم شانس وجود ندارد، تو فقط در زمان درست در مکان درست هستی و خواسته ات که محقق شده بود، شکل فیزیکی گرفته و صد البته که خدا فراتر از انتظار عمل میکند.

      واقعا

      تحسین تان میکنم شجاعت تان را

      مهاجرت به استانبول وکسب درآمد از ترک ها که زبان شأن را نمی دانستید

      تحسین میکنم ازدواج تان را و پایندی به اصل تمرکز

      تحسین تان میکنم عملگرا بودنتان را

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1784 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم شایسته ی نازنین و دوستان همسفر

    چه قدر نکته های آخر فایل برام جذاب بود

    برام بولد شد

    اینکه وقتی میخواید از هر جایی برید اون مکان رو مرتب میکنین

    در صورتی که اصلا وظیفه ی شما نیست خود اون فردی که بهتون اجاره داده بر عهده ی اون هست تمییز کردن

    و چه قدر از واکنش بینهایت مثبت و آردمتون لذت بردم نسبت به اینکه هود این خونه کار نمیکنه

    من واکنش افراد نزدیکم رو دیدم که به خاطر کار نکردن یک چیز

    یا مثلن نبودن دمپایی برای سرویس بهداشتی

    که واقعا چیزهای ساده ای هستن چه طور کل اون مکان زیبا و کل اون سفر زیر پا میره

    بعد دقیقا خیلی جالبه به خاطر همین شیوه ی عملکردتون جاهایی هدایت میشین که واقعا تمییزیش از داخل دوربین هم چشم آدمو کور میکنه چه برسه به بودن تو اون مکان

    درس های زیادی من از این فایل گرفتم اینکه یکم با خودم مهربون تر باشم به خاطر عادت های بدی که میدونم دارم و تو روند تغییر دادنشون هستم ولی انتظار بیش از حد بالایی از خودم دارم

    البته امروز یک نیمچه تضادی پیش اومد برام که اگر من 3 4 سال پیش بود یه دعوای حسابی راه مینداختم

    ولی تو کل اون مدت یه صدایی بلند تو ذهنم تکرار میشد که حرفا رو کمتر بفهمم

    اینکه سارا سکوت کن ، سارا سکوت کن ، مثل یه ذکر هی گفته میشد

    بعد من هی میومدم یه چیزی بگم باز این ذکره تکرار میشد

    و دقیقا همینه استاد من خیلی روی این عادت بدم کار کردم که بابا یه شخصی که میدونی روش های درست زندگی رو نمیدونه از نظر تو

    یه شخصی که کلن خواسته هاش متفاوته در مورد زندگی

    وقتی میاد در مورد تو قضاوت میکنه

    کارهاتو و تصمیپاتتو زیر سوال میبره

    باش بگو مگو نکن

    دعوا راه ننداز

    الکی دست و پا نزن که اون آدمه رو تغییرش بدی

    بزار حرفاشو بزنه از یه جایی به بعد دیگه صحبت نمیکنه

    و انصافا هم برای منی که 20 خورده ای سال دقیقا واکنش برعکس سکوت رو داشتم سخت بود

    ولی با دیدن این فایل این موضوعم امروز تمرین کردم

    چه قدر استاد من لذت میبرم از آزادی مالی ای ک6 دارین

    به محض اینکه اراده کردین یک دستگاه جدید برای اون سفر خریدین

    و چه قدر جالب که خانم شایسته دقت میکنن به بهبود وسایل و هر بار به وسیله ی بهتر و پرکاربرد تر و کارآمد تر و باکیفیت تر هم هدایت میشن

    یه دوستی توی یکی از جلسات ثروت یک نوشته بود وقتی تو این سایتی ، وقتی یه سری بهبود ها رو میفهمی ، وقتی در کنار یک آدمهایی هستی که ثروتمندن یعنی تو تومسیر ثروتی

    یعنی نزدیکشی و باید این مسیرو بمونی توش

    ببینیش

    چون قبلن برای همه ماها کلن این مسیر نبوده

    من خودم به شخصه قبل از آشنا شدنم با سایت اصلا به ذهنم خطور نمیکرد که یک شخصی مثل استاد باشه که به راحتی ، بدون مدرک

    بدون پارتی

    مهاجرت کرده خارج از ایران

    اونم کجا !آمریکا!

    قبلن نمیدیدم این چیزا رو ، اصلا نمیدونستم وجود دارن که بخوامشون ولی الان میدونم و هر روز چیرای بهتری رو میخوام

    پس من تو مسیر ثروت هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    سلام استاد عزیزم،روزتون مبارک ،رب العالمین عزتتون رو هر روز زیاد و زیادتر کنه

    سلام استاد شایسته عزیز

    نکته ای که امروز توضیح دادید رو عملا باهاش موجه هستم البته در زمینه های مختلف مخصوصا مالی و عزت نفس

    اون باورهایی که از بچگی با ما بوده و با توجه به سالهایی که با بوده به همون اندازه برای درست کردنش باید حرکت داشته باشیم.

    منظورم اینه باید همیشه رنگ سفید بریزیم تا سیاهی ها بره و همش روی اون باور کار کنیم.

    چند ساله با استاد هستم ،بعضی از مطالب استاد رو اوایل اصلا قبول نداشتم ،باور نمیکردم،اصلا چنان اون باورهای قبلی چسبیده بود که دور نمیشد ،اما خدا رو شکر الان در جایی هستم که قبول کردم و دارم روی اونها کار میکنم.

    هنوز که هنوزه نمیتونم شفاف اینو باور کنم و عمل کنم که پول دنبال آدم میاد،در مورد رزق باور کرده بودم این خداست که نمیخاد به من بده و این خدا بود که قبلا بهم داد .

    خدا رو شکر که در این سایت مقدس هستم و دائم در حال کار کردن روی خودم هستم تا نورانی تر بشم.

    همه چیز خداست و خدا همه چیز است،منظورم رب العالمین هست که همه کارها رو انجام میده و همه چیزی رو آفریده.

    استاد اینکه شما قبول کردید بروید آموزش ببینید یعنی من هم نیاز دارم خیلی روی خودم کار کنم،اینکه شنا هر روز در هر جایی قانون رو جستجو میکنید یعنی اینکه من هم باید جستجو گر خداوند در همه جا باشم،اینکه شما برای خودتون زندگی عالی ساختید یعنی من هم باید بسازم و این تعهد رو بخودم دادم که شاگرد خوبی براتون باشم.

    استاد عزیزم این روزها دارم بهتر درک میکنم،بهتر عمل میکنم،بهتر متوجه کمبود ایمانم هستم و دارم کار میکنم و خدا رو هزاران میلیارد بار شکر که شما هستید و من هم پیرو شما هستم.

    من همیشه از خردسالی دنبال راه درست بودم و جستجو میکردم ولی فکر میکردم پیامبری امامی نیست و نمی آید و خدا رو هزاران میلیارد بار شاکرم که شما هستید و راه درست رو نشونمون میدید.

    درسته که هیچ وقت نگفتید من من و همیشه گفته اید فکر کنید،تدبر کنید،اما من پیرو راه شما هستم که ختم به حضرت ابراهیم ع می‌شود.

    استاد عزیزم با چشمی اشک بار برایتان مینویسم که فهمیده ام جریان جهان از چه قرار است (در حد ایمان اکنونم) و این را خالصانه می‌گویم که از شما دارم و هیچ کس به من نگفته بود و هیچ جا نخوندم و اصلا فکرش هم نمیکردم اینقدر برام شفاف بشه.

    استاد عزیزم صمیمانه سپاسگزارم از شما بابت شکستن همه سدها و افزایش سطح ایمانم.

    در ادامه بعد از ورزش و یادگیری ،نینجایی خریدید و مشغول لذت بردن از جمع دو نفری شدید و شکرگزار خداوند شدید.

    استاد عزیزم این ثروتی که دارید باعث شده چقدر افتاده شوید،چقدر با شخصیت تر ،چقدر سالم تر،چقدر شکرگزارتر ،چقدر راحتتر،چقدر عاشقانه تر،چقدر نزدیک تر،چقدر قوی تر،چقدر با عزت نفس تر،چقدر با ذهن بازتر و….شدید.استاد این به من یاد می‌دهد که من هم باید ثروتمند شوم تا بخشنده شوم،تا هر چه برای خود می پسندم برای دیگران بپسندم و بهترین خودم رو برای جهان ارائه بدم .این نوعی شکرگزاری است که استاد شایسته فرمودند.

    استاد بزرگوارم در این روز عزیز نمی‌دانم چه بگویم که تقدیر و تشکر از شما باشد اما از پروردگارم، از رب العالمین درخواست سلامت،ثروت،عشق،سعادت دنیوی و اخروی براتون دارم.

    روز و روزگار خوش

    خداوند نگهدارتون باشه

    (یک بار کامنت نوشتم فرستادم نیومد ،دوباره نوشتم اما کمی متفاوت تر)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  10. -
    سید مهدی جزایری گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    سلام دوستان عزیزم

    با توجه به اهمیت بسیار زیاد سپاسگزاری و این که استاد در جلسه شش قدم دوم چه زیبا می‌گوید:

    ‌جهان خلق شده تا فرکانس‌هایت را در زندگی‌ات منعکس نماید. مهم ترین نشانه ی ارسال فرکانس‌های دلخواه‌، احساس خوب داشتن است و بهترین راه برای رسیدن به احساس خوب‌، تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی‌هاست.

    من طبق روش سابق، به سراغ یکی دیگر از بخش‌های بدن رفته ام و آن را شکرگزاری کرده‌ام

    تقدیم به نگاه زیبای شما:

    سری بیستم سپاسگزاری های مربوط به اعضاء و اندام بدن: کلیه ها

    1. خدایا شکرت بابت نعمت کلیه های سالمی که به ما عطا کرده ای

    2. خدایا شکرت بابت تک تک نفرون های بدنم: واحد عملکردی کلیه

    3. خدایا شکرت بابت بخش‌های مختلف کلیه شامل ستون، قاعده هرم، کپسول کلیه، پاپیلا، کالیکس، لگنچه، میزنای، مدولا، هرم کلیه، ناف کلیه

    4. خدایا شکرت بابت قشرِ کلیه: قسمت بیرونی کلیه

    5. خدایا شکرت بابت اجزاء قشر کلیه: گویچه کلیوی و لوله های کلیوی

    6. 🟩 خدایا شکرت بابت تمام کارکردهای کلیه در بدن از جمله:

    حذف مواد زاید

    تولید ادرار

    متعادل کردن مایعات بدن

    تولید ویتامین دی فعال که باعث تقویت استخوان ها می‌شود

    کنترل تولید گلبول های قرمز

    تصفیه خون

    تولید ویتامین های موثر در رشد

    تولید هورمون های مورد استفاده در تنظیم فشار خون

    کمک به تنظیم میزان مواد مغذی بدن مثل کلسیم و پتاسیم

    تنظیم آب بدن

    کنترل فشار خون

    ======================================

    7. خدایا شکرت بابت اهرام کلیوی: هر یک از بخش‌های مثلثی شکل که مدولای کلیه را می‌سازد

    8. خدایا شکرت بابت مدولای کلیه: درونی ترین بخش کلیه که مسئول حفظ توازن آب و نمک در خون است

    9. خدایا شکرت بابت 13 جزء نفرون کلیه از جمله کپسول بومن، گلومرول، قوس هنله، مویرگ ها و سرخرگ ها و سیاهرگ ها و…………..

    10. خدایا شکرت بابت سیستم گردش خون کلیه

    11. خدایا شکرت بابت سرخرگ های کمانی کلیه

    12. خدایا شکرت بابت سیاهرگ های کلیوی ، که کلیه را از خون خالی می‌کنند

    13. خدایا شکرت بابت سرخرگ های کلیوی ، که خون را به کلیه ها می رسانند

    14. خدایا شکرت بابت میزنای: لوله باریکی که ادرار را از کلیه ها به مثانه می‌برد

    15. خدایا شکرت بابت مویرگ های کلیه

    ======================================

    16. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت کلیه راست من

    17. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت کلیه چپ من

    18. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت سیاهرگ زیرین که خون نواحی تحتانی بدن را بر می گرداند

    19. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت سرخرگ های کمانی کلیه

    20. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت جسمک کلیوی

    21. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت شبکه مویرگی گلومرول

    22. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت سرخرگ‌چه ی آوران: گروهی از رگ های درون کلیه

    23. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت توبول کلیه

    24. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت حالب های کلیه: دو لوله باریکی که مثانه را به کلیه ها متصل می‌کند

    25. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت فرایند بازجذب در کلیه

    26و خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت ماده ای به نام آنژیوتنسینوژن، که توسط کبد ساخته و در خون آزاد می‌شود

    27. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت ستون های کلیوی

    ======================================

    28. خدایا شکرت بابت بافت های مخروطی کلیه

    29. خدایا شکرت بابت ناف کلیه

    30. خدایا شکرت بابت بافت فیبری سختی که کلیه را احاطه کرده، به نام کپسول کلیوی

    31. خدایا شکرت بابت کسپول چربی کلیه

    32. خدایا شکرت بابت کالیس کلیه: جایی که تجمع ادرار از آنجا شروع می‌شود

    33. خدایا شکرت بابت کالیس های فرعی کلیه

    34. خدایا شکرت بابت سه نوع کالیس ها: فوقانی، میانی و تحتانی

    35. خدایا شکرت بابت لگنچه کلیه

    36. خدایا شکرت بابت توبول ها یا لوله های کلیوی و سه بخش آنها

    ======================================

    37. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت این که کلیه ها مانند کارخانه های شیمیایی قدرتمندی عمل می‌کنند و اعمال مختلفی را انجام می‌دهند

    38. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت آنزیم رنین که در کلیه تولید می‌شود

    39. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت کراتین که از کلیه ها دفع می‌شود

    40. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت سینوس کلیوی

    41. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت محل مناسب قرار گرفتن کلیه ها در بدن

    42. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت فاسیای کلیوی

    ======================================

    43. خدایا شکرت بابت غدد فوق کلیوی (یا غده های آدرنال)

    44. خدایا شکرت بابت بخش قشری و بخش مغزی غده های فوق کلیوی

    45. خدایا شکرت بابت هورمون هایی که در بخش قشری تولید می‌شود

    46. خدایا شکرت بابت ساخت هورمون های آندروژن در بخش قشری غده های فوق کلیوی

    47. خدایا شکرت بابت ترشحات بخش مغز غده های فوق کلیوی مثل دوپامین

    48. خدایا شکرت بابت نقش و عملکرد هورمون های استروئیدی که در قشر غده های فوق کلیوی ساخته می‌شود

    49. خدایا شکرت بابت سطحی ترین لایه در قشر غده فوق کلیوی: زونا گلومرولوزا

    50. خدایا شکرت بابت قسمت میانه ای لایه قشر غده فوق کلیوی: زونا فاسیکولاتا

    51. خدایا شکرت بابت داخلی ترین لایه در قشر غده فوق کلیوی: زونا رتیکولاریس

    52. خدایا شکرت بابت هورمون های کاتکول آمین که از آدرنال آزاد می‌شود

    53. خدایا شکرت بابت سیستم عصبی هدایت کننده غده های فوق کلیوی

    54. خدایا شکرت بابت سیستم خون رسانی این دو غده

    55. خدایا شکرت بابت غده فوق کلیوی سمت راست بدن من

    56. خدایا شکرت بابت غده فوق کلیوی سمت چپ بدن من

    ======================================

    57. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت سرخرگ فوق کلیوی فوقانی / میانی / تحتانی

    58. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت هورمون آدوسترون و نقش آن در تنظیم فشار خون

    59. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت هورمون کورتیزول و کارکرد آن

    60. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت هورمون تستوسترون و عملکردهای آن

    61. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت سیاهرگ فوق کلیوی راست / چپ / مرکزی

    62. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت هورمون های جنسی که در قشر غده آدرنال ساخته می‌شود

    63. خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت هورمون آدرنالین و نورآدرنالین

    64. 🟩 خداوندا بسیار سپاسگزار توام بابت کارکردهای غدد فوق کلیوی از جمله:

    آزادسازی برخی هورمون ها

    کنترل میزان قند خون و فشار خون

    سوخت و ساز پروتئین

    متابولیسم چربی

    واکنش و پاسخ به استرس های روانی و محیطی

    خدایا شرکت بی حد و حساب

    به قول سعیده جان، بوس به کله همه تون!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: