سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 243

به نام خداوند بخشنده و مهربان

سلام به استاد عزیز، خانم شایسته و همه دوستان سفر به دورآمریکا

این قسمت برام پر از درس ها و نکات طلایی بود: استاد تو جلسه چهار عزت نفس: مهم ترین موضوع و باوری که روش تاکید دارین اینه که آدم میتونه هر مهارتی روکسب کنه: اگر کسی تونسته اون مهارت رو کسب کنه پس منم میتونم، فقط باید تکرار کنم: تکرار مادر مهارت هاست: من یک کاری رو میخام انجام بدم، فکر میکنم باید همون روز اول همه چی درست انجام بشه و این موضوع رو یادم میره که باید زمان بذارم؛ این قضیه قبلا تو کسب و کارم خیلی بهم ضربه زده: یه کارهایی رو استارت زدم، اما دلم اونجور که باید و طبیعی ام بود: اون جواب مد نظر رو نمیگرفتم و میذاشتم کنار اون سبک رو و این قضیه برام خیلی ملموس تر شد وقتی تو کتاب جوان و ثروت مند شوید پدر پولدار رابرت بهش میگفت باید رایگان کار کنی: برای پول کار نکن و الان من یه سری کارهارو استارت میزنم تو کسب و کارم که میخام رایگان انجامش بدم تا مهارت هام بیشتر بشه، عزت نفسم قوی تر بشه، بزرگ تر بشم: وقتی تو‌حوزه کاریم کتاب میخونم این میشه کاره رایگان انجام دادن: ینی برای اینکه پول بگیرم کتاب نمیخونم و این کتاب خوندن اطلاعات منو تر زمینه کاریم میبره بالاتر و بهم خیلی کمک میکنه؛ اگر بتونم برای بالا رفتن مهارت هام یک سری کارهارو رایگان انجام بدم؛ ینی زود دنبال نتیجه نباشم و تمامل رو رعایت کنم؛ خیلی بهم کمک میکنه که مهارت های بیشتری یاد بگیرم؛ مثل نکته ایی که استاد بهش اشاره کردن؛ اینکه من 5 روز اومدم کمپ انتظار معجزه ندارم؛ باید تکرار و‌ تکرار و تکرار کنم و میگن بروسلی میگفته من نمیخاستم 1000 تا حرکت رو یاد بگیرم ولی عوضش یک حرکت رو 1000 بار انجام میدادم و این یعنی تکرار هر کاری چقدر میتونه کمک کنه و اوایلش که انجام اون کار به ظاهر هیچ نتیجه ایی برامون نداره و فقط با ادامه دادن هست که نتیجه تکرار تکرار و تکرار رو خواهیم دید؛ پس باید بلد باشیم به خودمون انگیزه بدیم برای شروع هر کاری

نکته بعدی ام اینکه استاد در خصوص تحسین کردن دیگران فرمودن؛ شاید بشه گفت بزرگترین پاشنه آشیل من تحسین کردن دیگرانه؛ نمیدونم چه باوری جلوی این کار رو میگیره؛ ولی وقتی بخاطر میارم که کسی از من تحسین میکنه چقدر حس خوبی بهم دست میده و چه حس خوبی نسبت به اون شخصی که تحسینم میکنه دارم و دوست دارم اینکار رو شروع کنم با نزدیکترین افراد زندگیم و سپس پارو فراتر بزنم و تو جامعه و افراد غریبه هم بتونم تحسینشون کنم؛ در خصوص مودب بودن اون بچه گفتین؛ میخام بگم واقعا یک ویژگی خیلی خوبیه مودب بودن؛ وقتی داشتین صحبت میکردین، تو ذهنم داشتم مرور میکردم بچه های مودب دورو اطرافمو که چقدر حس خوبی بهشون دارم و چقدر همه دوسشون دارن؛ یکیش بچه دختر عمه ام: امیررضا بود که چهرش میومد تو ذهنم و این پسر خیلی مودب و دوست داشتنیه و میخام حتما که دیدمش هم به خودش بگم هم به دختر عمم

البته این فایل واقعا نکات آموزنده زیادی داشت که خیلی تامل برانگیزه ولی خیلی دوست داشتم بپردازم به این 2 تا موضوع و اون خانم 62 ساله ام برام خیلی تحسین برانگیز بود و خیلی چهره دوست داشتنی داشت و عزت نفس و احساس لیاقت هم تو چهرش مشهود بود و من 33 سال از اون خانم جوون ترم و کلی روز و ماه و سال هاست برای تجربه کردن، برای لذت بردن برای شاد بودن، برای بازی کردن: آفرین به شما

و چقدر نحوه بازی اون پسر کوچولو چینی رو دوست داشتم؛ خیلی با عشق بازی میکرد و به توپ ضربه میزد؛ انگار داشت میرقصید، خیلی انگیزه و انرژی بالاشو دوست داشتم، خیلی حرکاتشو دوست داشتم و داشت از بازیش لذت میبرد؛ آفرین بهت پسر کوچولوی خوشگل چینی

ووووووو چه استادیوم خفنی؛ اصن قند تو دلم آب شد وقتی استادیوم مرسدس بنزو دیدم؛ کلا من عاشق پرستیژ و شخصیت این برندم من عاشق ماشین های مرسدس بنزم؛ خیلی دوسشون دارم و حس خوبی بهم دست میده: وقتی این استادیوم با اون شکوه و عظمت رو دیدم: گفتم ببین یه برند چقدر میتونه بزرگ بشه، چقدر میتونه رشد کنه، چقدر میتونه ثروت مند باشه که همچین استادیوم خفنی بسازه و بیان تو حوزه ورزش هم فعالیت کنن؛ خیلی اون تیکه آخر این قسمت حس خوبی بهم داد: استادیم خفن با سقف متحرک مرسدس بنز

خدایا با تموم‌وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم که منو به این مسیر الهی و پر از آگهی هدایت کردیی

خدایا شکرت