سفر به دور آمریکا | قسمت 1

سلام عرض ی کنم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم من مجدداً شروع کردم به نگاه کردن سفرنامه .

خیلی برای خودم جالب بود که من الان که دارم خیلی موشکافانه فایل های استاد را نگاه می‌کنم چون یکی از بزرگترین دغدغه من این بود که من هنوز فایلهای رایگان استاد و کامل نگاه نکردم و خیلی دوست داشتم که شروع کنم و تصمیم گرفتم تک تک فایل های بازی که در ذهن خود ایجاد کردم که باعث ناآرامی میشه یکی یکی ببندم و یکی از آنها شروع کردن به نگاه کردن به فایل های رایگان استاد که وقتی همش تمام شد با دقت تمام٬ شروع کنم به ادامه فایل های پولی استاد و خیلی خوشحالم که این فایل را مجدداً با یک دید تازه دارم نگاه می کنم .

نقشه جهان را دیدم واقعاً به این فکر میکردم که چقدر جاهایی هست که ما تا حالا ندیدیم ش به خاطر باور کمبود دیدن نقشه جهان به ما فراوانی رو یادآوری می کنه که اگر ذهن ثروتمند داشته باشی میتونی تمام این فراوانی ها را تجربه کنی

وقتی که خانم شایسته بیرون رو بهمون نشون می داد امنیت را دیدم امنیت از بابت ساخت جایی که توش بودند چقدر دوست داشتم توشهرم کرمانشاه توی همچین آپارتمانی باشم که ترس از زلزله و پس لرزه نداشته باشم چقدر دیدن این صحنه حس خوبی به من داد که چقدر راحت میتونی در طبقات بالا زندگی کنی طوری که در امنیت خاطر باشی واقعاً لذت بردم .

مسئله دیگه به سادگی خونه استاد بود که بمن نکته کتاب حکایت دولت و فرزانگی را یادآوری می کرد نبوغ در سادگیه زندگی راحت در سادگیه نه تجملات تجملاتی که همش به خاطر مهر تایید گرفتن از مردم و بی اعتماد بنفسیه

چیزی که اینجا خیلی توجهم را جلب کرد احترامی بودکه این کشور برای مردم قائله وقتی که استوریج رو دیدم که چه جایگاه زیباییه که مردم می‌تونن وسایل رفاهی شون رو اونجا نگه دارند.و تو اونجا فراوانی موج می زد که این مردم چقدر دارن که همچین وسایل رفاهی رو میخرن برای موقعی که بخوان استفاده کنن و بقیه روزها کاملا بی استفاده می زارنش و اینکه چقدر حس لیاقت اونجا موج می زد که طرف چقدر خودشو لایق بهترینها می بینه که میاد پولش رو می خوابونه و وسایل تفریحی میخره.

زمانی که مایک رو دیدم که پشت ماشین نشسته اعتماد رو در اینجا مشاهده کردم اعتماد پدر به فرزند و برای خودم خیلی اعتماد قشنگی بود با وجودی که فایل را قبلاً هم دیده بودم.

در طول مسیر داشتم به این همه راحت شدن زندگی نگاه میکردم که توی اتوبوس هستی در عین اینکه یه خونه داری فوق العاده تمیز مطابق میل خودت میتونی در عین حال هم به سفر بری

وقتی که خانم شایسته رو دیدم که داشت قهوه درست میکرد چقدر لذت بردم که چقدر کار راحت شده یکی از مسائل من این بود که قهوه های من خوشمزه در نمیاد و راحت به مقدار قهوه رو که می ریزی خیلی قشنگ قهوه رو درست میکنه و من هیچ از وقت دستگاه قهوه ساز استفاده نکردم ولی این قهوه ساز و دیدم که چقدر راحته ٬ تصمیم گرفتم این کار را انجام بدم چون همه می‌گفتند که تو قهوه ساز قهوه طعم واقعی رو نداره به خاطر باور غلط

و مورد بعدی این بود که استاد چقدر راحت شروع کرد به خوندن و میتونستی در استاد اعتماد بنفس رو ببینی

و من چون مدتی همش دارم به قول استاد روی راحتی کار می کنم داشتم نگاهم میکردم چقدر راحت خانم شایسته قهوه شون رو گذاشتن روی قسمتی که قهوه نمی ریخت همیشه متاسفانه تو رانندگی چاییم می ریخت ولی دیدم که خانم شایسته اونو گذاشت جایی که انگار که روی میز بود بدون اینکه بریزه و این برای من خیلی خوب بود که چقدر رفاه خوبه رفاه داشته باشی لذت بیشتری داری

رفاه داشته باشی سفر لذت بخش تری رو تجربه می‌کنی و کلا خیلی برای خودم حس خوبی بود وقتی که داشتم میدیدم چقدر خوبه که جایی سفر میری که ماشینی که میخوای میتونی حتی با خودت حمل بکنی و این محدودیت را نداری که ماشین بزرگ را به تنهایی ببری سفر چون ی جاهایی حمل و نقلی سخته و کلا نمیشه باهاش رفت.

فراوانی همسر همه چیز تمومی ٬مثل استاد رو دیدم که میشه مردهم پول داشت هم مرد نجیب باشه هم با اخلاق و هم مسلط به قانون و چون هدفم ازدواج هست دایما به استاددقت میکنم ک دنیا بر پایه فراوانیه وقتی یکی مثل خانم شایسته تونسته همچین مردی رو داشته باشه منم می تونم .

برای خودم خیلی خیلی این سفر خوبه چون دائم دارم تحسینش می کنم دنبال فراوانیم و اونو بی نهایت تحسین می کنم

فراوانی زیبایی ٬ فراوانی وسیله نقلیه راحت ٬ فراوانی احساس ارزشمندی ٬دنبال اعتماد به نفسم و دنبال بهبود رابطه و همه اینا رو در این فیلم می تونستم ببینم وقتی که استاد به خانم شایسته اشاره می کرد و می خوند واقعاً یک رابطه زیبارو میتونستی ببینی واقعا لذت بردم .

مورد بعدی

دیدن جاده صاف زیبا برای رانندگی بود واقعا لذت بردم از جاده به این صافی و چقدر حس خوبی به آدم میده رانندگی کردن توی همچین جاده‌ای که بازم بهت یاداوری می کرد که تو لیاقت همچین جایی رو داری که هدایت شدی بسمتش٬ با اون منظره زیبای اطراف و بارون قشنگی که می اومد که همه اینها فراوانی رو به من یادآوری می‌کرد فراوانی بارون و فراوانی زیبایی.

ممنونم استاد عزیز و خانم شایسته نازنین که ما رو با خودتون همراه کردین به این سفر زیبا