سفر به دور آمریکا | قسمت 1

یک کسی میتونه همه جا باشه …. که، روح باشه.

یک کسی میتونه همه ازش تعریف کنن و همه جا رو زبونا به نیکی از یاد کنن … که، …

پیشاپیش قبل از اینکه بخوام شعر مهدی جان تحسین برانگیز را بنویسم و برای ایشون آرزوی ثروت و خوشبختی و ثروت و شادی و خنده ی بیشتری از خدایی که من درکش کردم بخوام.

میخوام به خاطر وجود ارزشمند شادی آفرینت فریدون جان سپاس گزاری کنم از خدا ..

خدایااااا شکرت

خدایا شکرت

خدایا شکرت

دوستان هم جنس باران هم نعمتی هست ..

دوست دارم ..

باران که شدی مپرس این خانه کیست سقف حرم و مسجد و میخانه‌ یکیست

باران که شدى، پیاله‌ ها را نشمار جام و قدح و کاسه و پیمانه‌ یکیست

باران! تو که از پیش خدا مى‌ آیی توضیح بده عاقل و دیوانه یکیست

بر درگه او چونکه بیافتند به خاک شیر و شتر و رستم و موریانه یکیست

با سوره ى دل، اگر خدا را خواندى حمد و فلق و نعره مستانه یکیست

این بى‌ خردان، خویش خدا مى‌دانند اینجا سند و قصه و افسانه یکیست

از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار در خلقت تو و بال پروانه یکیست

گر درک کنى خودت خدا را بینى درکش نکنی، کعبه و بت‌ خانه یکیست

توکل بر خدای حقیقی …

علیرضا خرداد ماه بود که یک متنی از یک نویسنده خواندم که تاثیر مثبتی روم گذاشت و باعث کاری را انجام بدم که ۴ سال انجامش نداده بودم پر واضح چرا؟! چون مقاومت داشتم.

گفته بود؛ برای اون چیزی که مقاومت دارید و فکر میکنید ارزشی نداره اتفاقااا بیشترین ارزش را داره

ببین من محمد مارکوی عزیزاین دنیا، یک روزی تصمیم گرفتم که سفر به دور آمریکا را از اول طبق الهامی که بهم شد مرور کنم اونم با این فیلد الهامی، که بیام فایل را ببینم، بعد کامنت ها را بخوانم، بعد برای بچه ها هم بنویسم مثل همین کامنت که شوا زیرش برام کامنت گذاشتی و بعد در انتها کامنت ارزشمند خودم را بذارم. میبینی من جه پروسه‌ای بهم گفته شد … من همشووو انجاممم دادم با عشق با لذت میدونی چرا؟ نه اینکه چون الهام بود فقط چون که من داشتم سخت لذت میبردم سخت حال میکردم سخت توی حس و حال خوب بودم و رشد میکردم و چیزای جدید یاد میگرفتم.

انقدررر علیرضا برام اتفاقای فوق العاده افتاد توی همین مرور و نوشتن ها سفربه دور آمریکا

یکیش که الان ۲۸-۲۹ ماه میگذره ازش تجربه‌ی یک رابطه‌ی عاطفی فوق العاده است با یک شخصی که از هر نظری شگفت انگیز

یکیش سلامتی بیشتر

یکیش وای وای عزت نفس به شدت بالاترم بود احساس ارزشمندی بیش از پیشم بود

معنویت …

چقدرررر مخصوصا خواسته‌هام به وضوح رسیدند

تازه توی دوازده قدمم اومدم …

دیگه چی بگم؟! نتیجه میخوای بیاااا …

حتما و حتما درکتو بنویس از هر قسمت حتی تاکیددد میکنم حتی اگر در ابتدا در ظاهر هیچی برای نوشتن پیدا نکنی ولی بنویس و ببین چطور هدایت میشی

من همیشه اولین نفری که الهام بخش کامنت‌هام میشه، خودم هستم.

حرفمو تمام میکنم.

❤️