ایدهی سریال سفر به دور آمریکا از آنجا شکل گرفت که، استاد عباسمنش تصمیم گرفتند با RV(اتوبوسی که امکانات یک خانه را در خود دارد) سفری را به دور آمریکا شروع کنند.
و من مریم شایسته، تصمیم گرفتم تا آنجا که برایم امکان پذیر است موارد زیر را با شما اعضای خانواده ام به اشتراک بگذارم.
صحنههایی از زیباییهای محیط اطراف و وفور نعمتهایی که خداوند در این جهان مُسخر ما نموده؛
ذکر نکاتی که، قوانین جهان را به یادمان میآورد و نحوهی اجرای آن قوانین را، در جزئیات زندگیمان به ما میآموزد؛
گوشههایی از سبک شخصی زندگی استاد عباس منش، جزئیاتی از نگاه ایشان به جهان، نحوه حل مسئله، بخشهایی از ارتباطات ایشان و…،
و به طور کلی آنچه را با شما به اشتراک بگذارم که، خودم را تحت تأثیر قرار میدهد و به درک قوانین و نحوهی اجرای آن در زندگیام، کمک میکند. قطعاً کار آسانی نیست که هم بخواهم بر کارهایم در سفر تمرکز کنم و هم تصویر برداری، تدوین و آماده کردن این برنامه را انجام دهم. اما تمام سعیام را خواهم کرد تا شما را در احساس خوب و موهبتهای این سفر شریک کنم.
سفر و ارتباط با جهان اطرافمان، درسهایی را به ما یاد میدهد که نمیتوان از طریق مطالعه کتابها بیاموزیم.
هر چه ارتباط ما با جهان اطرافمان گستردهتر شود، هرچه امکانات بیشتری از این جهان را ببینیم و بشناسیم، راحتتر و سریعتر میتوانیم علائقمان را پیدا کنیم. دیدن آدمهایی که در حال تجربهی موهبتها و نعمتهایی هستند که ما دوست داریم داشته باشیم، امکان پذیر بودن رسیدن به آن خواستهها را برای ذهنمان منطقی میکند و ایمان و امید بیشتری در وجودمان برمیانگیزد تا خواستههایمان را رویایی دور از دسترس ندانیم.
نقطه شروع این سفر، شهر Tampa واقع در ایالت فلوریداست. ما RV یا Recreational Vehicle (اتوبوسی که امکانات یک خانه را در خود دارد) را از storage برمیداریم و با کمک car dolly، سانتافه را به RV متصل میکنیم و به سمت state park زیبایی در ایالت جورجیا، راهی سفر میشویم.
سفر با RV تجربه جالبی است. چون شما در خانهای نشستهای که در جاده نیز حرکت میکند.
من در این طی مسیر، سعی کردهام گوشههایی از این تجربیات جالب و زیباییهای مسیر را برای شما ضبط کنم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD777MB10 دقیقه
به نام انرژی که جهان رو خلق کرده و داره مدیریت میکنه
سلااام
خب بریم سراغ زیبایی های این فایل قسمت اول از سریال سفر به دور امریکا
راستش یکم فکرم نمیدونم سرچی درگیر بود اما درگیر بود خیلی سریع الهام شد بهم که بیا فایل سفر به دور آمریکا رو زیبایی هاش رو ببین و تحسین کن و لذت ببر و حال خودت رو خوب کن
+خدایا شکرت چقدر این اتوبوس rv زیباست و چقدر خوبه که ماشین هم میتونی بزاری پشتش و هرموقع خواستی هرجا با ماشین بری خدایا شکرت چقدر فراوانی چقدر زیبایی و چقدر خوبه که استاد این موفقیت هارو کسب کرد تا به ما یادآوری کنه که همه چیز که بخوایم اتفاق میفته
اصل الگو برداری اینه که اگر میبینی کسی به یک چیزی رسیده تو فقط و فقط روی امکان پذیری توجه کن نه شرایط و موقعیت و شغل و هرچیز دیگه ایی که طرف داره چون اگر بخوای به اونا توجه کنی که اسمش الگو برداری نیست میشه بهانه های بیشتر اوردن برای نپذیرفتن اینکه امکان نداره من به خواسته ام برسم.
و خب طبق همین اصل ما هم از استاد عزیزمون الگو میگیریم که اقا امکان پذیره که یک اتوبوس ار وی داشتههه باشممم من میتونم به امریکا مهاجرت کنم من میتونم ازادی مالی و زمانی و مکانی داشته باشم و خبر خوب اینه دقیقااا توی مسیر درستی هم قرار گرفتم دقیقا همون مسیری که استاد رو به همه اینها رسوند و خدایی که خدای فراوانی هاست بینهایت راه داره تا منو به تک تک این خواسته ها برسونه
یکی از باور هایی که خیلییی نیاز دارم روش کار کنم و با هر یکساعت کار کردن روش میبینم که چقدر خیالم راحت میشه باور فراوانی هست کلا هم ساز و کار باور ها اینه که اکر داری روشون کار میکنی باید احساست تغییر کنه + عملکرد ات هم تغییر کنه و اگر یک ساعت مثلا میشینی رو باور ها کار میکنی و میبینی تغییر احساسی نداشته یعنی حپاست نبوده هدف تمررین چی بوده
حتی کامنت نوشتن من هم الان فقط برای اینه که احساسم رو خوب کنم و ورودی هام رو کنترل کنم یعمی بدون وقفه و ثانیه به ثانیه به مغزم غذای مناسب بدم غذای امکان پذیری بدم
و اگر این منطق رو درک کنم دیکه سخت نمیگیرم به خودم ک بابا تو اومدس درمورده زیبایی های سفر به دور امریکا کامنت بزاری براچی داری درمورد باور ها و الکو ها و اینا صحبت میکنی ولی خب من به مغز عزیزم میگم خوشگله از هرچیزی هر کلمه و هر جمله ایی که احساس ام رو خوب کنه من استفاده میکنم هرچیزی که باعث بشه که من پیشرفت کنم و خودم رو بهبود بدم اصلا دیدی ده ساعت بدوم وقفه دلم خواست کامنت بزارم هوم چه اشکالی دارع اصلا در حین این کامنت گذاشتن برم جلسه فلان دوره رو هم ببینم اصل کار اینه که کنترل ذهن کنیم احساس خوب به خودمون بدیم و باور های مناسب بسازیم من مثلا حسم شاید بگه بخوام توی این کامنت درمورد باور فراوانی صحبت کنم و اینقدر منطق بیارم که حالم خوب بشه
یک چیز جالب درمورد باور فراوانی بگم من وقتی اومدم روی باور فراوانی کار کردم دیدم چقدرر کمتر دیگه نگران هستم که یچزی رو از دست بدم، چقدر کمتر نگران اینم که برم جایی نکنه قرار باشه زیاد پول خرج کنم، چقدر کمتر نگران این هستم که از نعمت ها استفاخدع نکنم که یک وقت تموم نشن و همه این احساس ها فقط با کار کردن یکذره روی این باور بود واقعا وقتی میگم یکذره به معنی واقعی یکذره ها حالا فکر کن تمرکزی بشینی کلی رپی این باور کار کنی کلی برای خودت مثال بیاری کلی بری اینور و اونور تا باور کنی فراوانی رو
این روزا خیلی دوست دارم تمرکزم رو بزارم روی باور های ثروتساز وقتی اینطوری دارم میبینم که تاثیر میزاره باور ها چرا همچین کاری نکنم
الان که دارم کامنت مینویسم باز مغزم داره منو نگران میکنه باز مغزم داره نجوا میده که بابا کلی کار داری کلی چیزی داری برای انجام دادن نشستی داری کامنت میزاری اما من مینویسم و بهش میگم بابا کل داستان اینه حسم رو نوب کنم
حالا چطوری نگرانی کارهام رو برطرف کنم میتونم که یک زمانی تعیین کنم و توی این زمان فقط به نوشتن اختصاص بدم این کامنت رو من ساعت 2:3٠ شروع کردم به نوشتن و حداکثر تا 4 مینویسم بعدش میرم وظایف روزانه ام رو انجام میدم چطوره؟ معامله قبوله اقای ذهن؟
عالیه حسم خوب شد همینکه حسم خوب شد یعنی درست انجامش دادم
چون من ساعت 4 میخوام برم ادامه فایل جلسه 5 کشف قوانین رو ببینم و هدف سی روزه برای خودم تعیین کنک برای این سی روز این ماه و انگیزه و ذوق و شوق داشته باشم
میدونی الان یک چیزیو فهمیدم و خیلی خوب شد که فهمیدمش مثلا من این تضاد توی ذهنم بود که آقا من مثلا میخوام راجع به یک جمله فکر کنم مثلا یک جمله منو توی فلان دوره فلان فایل میگیره که پتانسیل اینو داره ساعت ها راجع بهش فکر کنم اما از طرفی باید یکسری کارهارو حتما امروز راه بندازم مثلا من توی جلسه 5 دوره که تمرین هدفگزاری به ما داده شده یک جمله ایی از استاد میشنوم که حسابی منو به فکر فرو میبره واستپ میخوام بزنم تا فکر کنم از طرفی خیلی نمیتونم بمونم روش چون باید جلسه رو تموم کنم و به هدفگزاری برسم
راه حل چیه؟ اینه که اقا زمان تعیین کن مثلا توی اون جلسه راجع به مفهوم کلی رنج و لذت توضیح داده شده و تو میخوای راجع بهش فکر کنی کاری که میکنی چیه ده دقیقه فایل رو استپ میکنی و میگی توی این ده دقیقه من فقط میشینم راجع به همین موضوع فکر میکنم و بعد میرم ادامه فایل (بسته به موضوع میتونه کمتر و بیشتر بشه) بعد مثلا یک باور رو استاد میگه لا به لای حرفاش توی فایل ها بعد تو استپ میکنی میگی ک اقا من بیست دقیقه مثلا میشینم فقط درمورد همین باور و منطق هاش فکر میکنم
میدونی این یکی از چیزایی بود که نیاز داشتم حل کنم و الان خدارووشکر با نوشتن به راه حل رسیدم همیشه این تضاد توی ذهنم بود که اقا من خب باید مثلا امروز فایل یک رو میخوام تموم کنم برای همین دقیق نمیتونستم زمان بزارم تا روی مسایل فکر کنم چون نمیدونستم چطوری زمانبندی کنم که به وظایف و هدف اون روز برسم و این باعث میشد که تمرکژ من گرفته بشه
خب پس برای اینکه این مشکل حل بشع اقا وقتی که شروع کردم به دیدن فایل یک جا یک چیزی توی گوشم زنگ زد و خواستم حلش کنم یک تایم تعیین میکنم برای خودم تا حلش کنم مثلا من قبل از این کامنت نحواها امکان داشت جلومو بگیره و. وسط کار ول کنم برم و کلا کامنت ام رو پاک کنم اما وقتی بهش گفتم نه تو فقط تا ساعت 4 بنویساین خودش ساکت شد و من تا ساعت چهار هرچقدر که بتونم روی زیبایی ها توجه میکنم و لذت میبرم
(این نکته خیلی مهم بود و جواب یکی از سوال هام بود خداروشکر حل شد)
این نشون میده همه مسائل راه حل داره واقعا اگر زمانبندیت میبینی به مشکل میخوره اگر کارها رو نمیتونی درست انجام بدی اگر روتینت بهم میریزه اگر نمیدونی چطوری هم روی فایل ها کار کنی هم روی شغلت کار کنی این رو متوجه شو که همه اینها راه حل داره راه حل اسون داره فقط ارام باش و بهش فکر کن
همچنین این کار خودش کمال گرایی رو مدیریت میکنه و کمک میکنه قدم رو بردارم هرچند کوچک مثل الان که کمک میکنه بنویسم هرچقدر که میدونم
من دوره فوق العاده حل مسائل رو ندارم و همه این هارو فقط از رایگان ها که اگاهی میدادن به ما درمورد حل مسئله یاد گرفتم
اینم خودش واقعا یک نوع کمال گرایی هست که ما بگیم نه من تافلان دوره رو ندارم هیچی ازش نمیتونم درک کنم
خود من وقتی با کلمه بهبود گرایی اشنا شدم اولین بار با فایل نتایج دانشجویان حل مسئله قسمت یک اومدم و بارها برای خودم مثال زدم و ساختمش به طوری که امکان داره از بعضی از افرادی که این کار و نکردن و اما توی حل مسئله هستن بیشتر درک کرده باشم
خداروشکر که اینقدر فقط همین درک درست بهبودگرایی رشد های فوق العاده به ادم میده و واقعا نهایتی نداره و همیشه میشه بهتر شد
مثلا این اگاهی که درحین نوشتن این کامنت بهم داده شد درمورد شیوه کارکردنم روی فایل ها خودش یک مثالی از بهبود گرایی هست که من با وجود اینکه خوب روی این موضوع کارکردم بازم دیدم عههه اینطوری هم میشه کار کرد و چقدر رشد خوبی بود همین موضوع و چقدر خیالم رو راحت کرد و بار سنگینی از روی دوشم برداشت آخیشش
واقعا همین که بگیم بابا تو برو روزی یک فایل سفر به دور امریکا رو ببین خودش یک بهبودگرایی هست بارهاخواستم شروع کنم این سفرنامه رو از اول اما هعی مینداختمش به بعد و میگفتم باشه یک زمان خیلی مناسب و عالی اما الان شروعش کردم هرچند باید بدونم اگر در حین مسیر این موضوع رو دوباره کنترل نکنم باز امکان داره این تعهد ام رو هم ول کنم و به همین دلیل کامنت هم حتما میزارم و مبنویسم واقعا من نمیدونستم قراره درمورد چی صحبت کنم اما خدا توی این کامنت بهم گفت من نمیدونستم قراره درمورد این چیزا صحبت کنم فقط ایده داشتک درمورد زیبایی های فایل صحبت کنم تا یکم حالم خوب شه اتفاقا الاننن که یادم اومد به این دلیل اومدم بنویسم تا از همین سوال ذهنی که بالا گفتم اعراض کرده باشم و دقیقاااا جوابش رو وقتی حالم رو خوب کردم خدا بهم گفت:) خدایااا شکرتتت
پس این نشون میده که اقا خدا هرچیزیی که لازم باشه رو برات مینویسه تو فقط بهش اجازه بده (باورمناسب برای برداشتن مقاومت کامنت نوشتن و منطق هاش)
همچنین اگر دقت کنیم میبینیم خانم شایسته بخاطر خاصیت بهبودگرایی که دارن تونستن این همه فایل سفر به دور امریکا اماده کنن و اگر میخواستن کمال گرایانه فکر کنن یم قسمت هم اماده نمیشد اما توی توضیحات همین فایل هم من فهمیدم که خانم شایسته با دید بهبودگرایانه این سفر رو شروع کردن.
اقا راستی یک چیزی بگم اون راه حلی که بالا گفتم از اونجا که خیلی برام اهمیت داره و میخوام اجراش کنم به نوعی تمرین باید بهش نگاه کنم اسم تمرین رو هم میزارم:اصل زمان تعیین کردن
اسمش مهم نیست مهم اینه که ثبت بشه و این اصل چقدر خوبه مثلا باز دوباره یک کوچولو دیدم مغز میگه تو تا چهار وقت داذی حالا میخوای کامنت بنویسی یا زیبایی هارو ببینی هنوز بیست ثانیه از فایل رفتی و من باز دوباره طبق همین اصل به خودم گقتم اشکال نداره اگر دیدم که خیلی دارم مینویسم یک ربع اخر رو فقط به فایل دیدن اختصاص میدم و تا اون موقع مینویسم و مینویسم
خدایا شکرت که میتونم فایل هارو از کامپیوتر ببینم و کامنت رو از گوشی بزارم که چقدر کار من و سرعت منو بهبود بخشیده(چقدر این چیزی بود که میخواستمش اما شرایطش موجود نبود و الان که میتونم خیلی خوشحال و سپاسگزار هستم)
خدایاشکرت چقدر خیابون ها و کوچه ها تمیز و عالیه انگار مردم دقیقا همینطوری که خونه خودشون رو تمیز نگه میدارن بیرون هم همین رفتار رو دارن
چقدررر نقشه هاا باحال بودن مقشه کره زمین و نقشه امریکا واو چقدررر فراوانی توی شهر و کشور هست خدایا شکرت این همه فراوانی و اینهمه زیبایی که اگر هزار سال هم عمر بهمون و ما هرروز درحال گشت و گذار باشیم بازم کلی زیبایی هست
خدایا شکزت بازم این از فراوانی تو داره نشات میگیره که از هرچیزی خیلیی خلق کردی خیلی خیلی خیلی زیاد
و این فراوانی اصلا ساز و کار جهان هست همینطور که راحت اتفاق افتادن خواسته ها ساز و کار جهان هست
یکی از راه هایی که به من کمک میکنه تا باور فراوانی و کلا هر باوری رو بسازم اینه که شکرگزاری های غالب ام رو درمورد اون باور میکنم مثلا میخوام باور فراوانی بسازم شکرگزاری هایی میکنم که نشات گرفته از فراوانی باشه مثل الان که درمورد کشور ها و شهرها فراوان شکرگزاری کردم
خدایا چقدرر این نقشه با جزئیات فوق العاده ایی اماده شده اینقدز زیاده مناطق و شهر ها که مثل مورچه دیده میشه
خدایا شکرت بخاطر این همه فراوانی این نوشن میده فرصت های پولساز و راه های میلیارد شدن هم خیلی راحت و اسون و فراوان هست چون قانون یکیه قانون جهان و قانون این انرژی یکی هست میدونی این درک خیلی مهمه که قانون همه جا اصلش یکی هست یعنی اگر فراوانی در یک چیزی هست پس فراوانی در پول هست فراوانی در ادم های فوق العاده هست فراوانی در همه چی
اگر یک خواسته برای تو راحت اتفاق افتاده این نشون میده که تر خواسته ایی راحت اتفاق میفته خدایا شکرت خدایاشکرت
چقدررر کشور وسیع هست آمریکا خدایاااا شکرتتت
خب خب قدم بعدی که میخوایم بریم سفر از تمپا به ایالت جورجیا به به چقدرر چیزی قراره از آمریکا یاد بگیرم و چقدر واقعا این خواسته مهاجرت به امریکا درمن پررنک میشه اینقدر پررنگ که جهان نتونهههه کاری جز فرستادن من به آمریکا انجام بدههه خدایا شکرتت همه ما به یک اندازه دسترسی داریم به خدا اگر استاد خیلی راحت رفته منم باید خیلیی راحت برم چون منم عاشق آمریکا هستم تازه من باید با این فایل هایی که دارم که اینهمه خواسته من رو واضح کرده راحتتر از استاد حتی برم پس عالیههههههههه
به به چه شهر رویایی هست شهر تمپا الله اکبر فراوانی درخت هارو ببین فراوانی ساختمون های زیبا رو ببین اون آب فوق العاده رو ببین چقدررر بینظیره
سفر آدم رو میسازه
یکی ازخواسته های شدید من واقعا برای کشف قوانین ثروت و دستیابی به اون این هست که هرموقع خواستم برم سفر اتفاقا دیشب درکی به روم باز شد درمورد قانون اینکه ثروت رو بیارم تو زندگیم اکر با کانون توجهم توجه ام رو بزارم روی خوبی های ثروت یعنی وقتی دارم ا خدا حرف میزنم(یکی از راههای کنترل توجه) درمورد خوبی های ثروت بگم و این چقدر مسیر منو هموار تر میکنه وقتی توی ذهنم ثبت بشه که ثرروت عالیییههه!
خدایا چقدر پول و ثروت خوبه که باهاش میتونی بدون نگرانی بری سفر و کلی رشد بدی خودت رو کلی با خودت بری توی صلح و واقعا توی این جهانی که اینهمه فراوانی در اون هست که هرچی استفاده کنی تموم نمیشه یکی از چیزایی که ادم واقعا باید داشته باشه سفر زیاد رفتن هست خدایا شکرت چقدر پول خوبه چقدر ثروت واقعا چیز معنوی هست و میشه باهاش کارهای فوق العاده ایی انجام داد چقدر الان بیشتر دوست دارم که ثروت بسازم و مقاومت ام یکذره بهتر شد و این شیوه درست کار کردن روی خودمون هست اگر من این کامنت رو بنویسم یک احساسی داشته باشم باز بعد این کامنت همون احساس رو داشته باشم که فایده ایی نداشته چیزی توی جهان نساخته این کامنت من اما اگر درست بنویسم این باید باعث احساس خوب بشه واقعا باید باعث این بشه که من چون باور دارم همه چیز فراوان هست یکسری کارها بکنم
چپن باورم قوی تر شده ک ثروت فوق العاده است دست به یکسری اقدامات بزنم
انگیزم بیشتر بشه برای کارکردن روی باور های ثروت ساز
برم توی فرکانس اشتیاق
من این احساس هارو با نوشتن هم ایجاد میکنم اما وقتی با خدا صحبت میکنم یا با خودم صحبت میکنم مثلا میگم عهه اگر پول داشته باشی این کار و میکنی و اونکار رو میکنی احساس بیشتری در من به وجود میاد برای همین اینجور چیزا رو برای اینکه تاثیرش در من بیشتر باشه دوست دارم بیشتر بگم به خودم و ذهنی حلش کنم تا بنویسم و نوشتن یک چیزی که فقط کمک میکنه که من منسجم تر باشم چون وقتی ادم فقط فکر میکنه خیلی سریع تر امکان داره جهت فکز عوض بشه اما وقتی مینویسخ خیلی اوضاع بهتره
خب ساعت نزدیک 3:3٠ هست من ادامه فایل رو با خودم گفتگو میکنم و میبینم با خدا گفتگو میکنم و میبینم و سعی میکنم اینقدر این کار رو خوب انجام بدم که با احساسی عالی برم سراغ ادامه کار ها و وقتی فایل تموم شد با انگیزه ایی فوقالعاده برم باز روی خودم کار کنم و هدفگزاری کنم و خلاصه لذت ببرم الهی شکرت
الهی شکرت
خداوند یار و نگهدار هممون باشه
به نام خدای مهربان
خیلی ذوق و شوق دارم این کامنت رو بنویسم الان که دارم این کامنت رو مینویسم بامداد 1 دی هستش.
این ایده بهم داده شد که سفر به دور امریکا رو شروع کنم از اول و کامنت بزارم زیر هر صفحه از هر قسمت و یهو کلی ایده بهک برای کامنت نوشتن داده شد نمیدونم میتونم همش رو بیان کنم یا نه ولی مینویسم و مینویسم
درواقع این انگیزه ایی که باعث شد من بیام و اجرایی کنم این ایده رو این بود که قراره ردپاهای جذابی از خودم به جا بزارم که بعدا بیام بخونم کلی لذت ببرم همچنین خیلی واضح تر میشه برام که هرروز چه روند رشدی رو میخوام در پیش بگیرم و بهبود های خودم رو مرور میکنم و کلی لذت میبرم
میخوام توی این کامنت ها از این جور موارد بنویسم:
از کارهایی که کردم در طول روز یا میخوام بکنم صحبت میکنم
از تعهداتی که دارم و میخوام بدم
از احساساتی که دارم تجربه میکنم
از اگاهی هایی که دریافت کردم ث شیوه عمل کردنم بهشون
جهت دهی گفتگو های ذهنی
سپاسگزاری کردن
گفتگو کردن با خدا
خواسته هام رو نوشتن
روی باور هام کار کردن
خیلی خیلی خیلی کارهای دیگه میشه کرد
و الان از طرفی که تاریخ 1 دی 1402 هم هستیم و من از روز اول شروع کردم این خودش بهم انکیزه ادامه دادن میده و قراره کلی چیز تجربه کنم
خودم رو تصور میکنم مثلا قسمت صد ام از این سریالم قسمت دویست ام از این سریال هستم و روند رشد خودم روکامل ثبت کردم و کلی از ایم موضوع لذت میبرم و این تصور کردن و این تجسم کردن باز دوباره برای من اهرمی میشه تا اینکارو انجام بدم حتما
خب حالا که شروع کردم امیدوارم کم کم بهش عادت کنم اوایلش یکم تعهد میخواد اما واقعا بعدش عادت میکنم طوری که از یک جا به بعد انجام ندادنش سخت تر بشه..
نمیدونم توی طول روز یک دونه کامنت میزارم یابیشتر میزارم و از این بابت هم برای خودم شرط تعیین نمیکنم چون امکان داره توی طول روز یک اگاهی یک الهامی یک اتفاقی یا هرجی برام رخ بده و باز بخوام بیام درموردش بنویسم
با شروع این ایده توی زندگیم از اونجا که دارم دوره کشف قوانین رو کار میکنم و روز 4 ام کدنویسی هستم میخوام کدنویسی رو هم از اول شروع کنم(یعنی از روز اول) تا سر تاریخ همش توی یک روز باشه اینطوری جذابتره..
کامنت هام امکان داره طولانی بشه اما بازم اشکالی نداره و محدودیت و مقاومتی از این بابت برای خودم ایجاد نمیکنم. چپن این خودش به نوعی کتترل ورودی هست.
درمورد کدنویسی روزانه گفتم این 4 روزی که کدنویسی کردم خیلی خیلی خیلی عالی تر از دفعه های پیش کدنویسیم رو انجام دادم و نتایجش کاملا محسوس و واضح بود و چقدر لذت بردم از خلق کردنم،، رنگ و بویی جدید زندگیم گرفته و خلاصه خیلی قشنگه
دیروز یک فایلی دیدم (درواقع میشه گفت امروز چون هنوز نخوابیدم) از استاد خیلی خیلی قشنگ بود قبلا ندیده بودمش و خیلی به من کمک کرد تا در عمل کردن بهتر بشم و بیشتر عملگرا تر بشم فایلِ:قدم های عملی برای کنترل ورودی های ذهن
خیلی اگاهی های خوبی بهم داده شد و به شدت به من ارامش داد به مم اطمینان داد به من حال خوب و فوق العاده داد
میخوام امروز خواسته های این ماه رو بنویسم و بعد از اینکه نوشتم دیگه روند کدنویسی کردنشون رو شروع کنم
دیروز میخواستم تمرکزم رو بزارم روی جلسات 2،3 کشف قوانین که درمورد ترمز ها و منطق اوردن برای حذفشون صحبت میکنیم و موضوع اصلی اون جلسات هستند اما یک الهامی خدا بهم گفت که فعلا همون جلسه یک رو ببینم و خب خوب شد که دیدم باز درکم از کدنویسی رفت بالاتر و امروز که روز اول کدنویسی ام هست رو خیلی قوی و کدی شروع میکنم
متعهد میشم که با تمام وجودم به تمرین کدنویسی ام توی این سی روز عمل کنم
یک چیزی ام نیست که البته دیکه به زور بخواد باشه وقتی ادم تعهد میده و بعد نتیجه رو میبینه دیگه نمیتونه اینکارارو نکنه
میدونی بدون وقفه نوشتن توی این صفحه رو دوست دارم اولش امکان داره نجواها بیاد که اقا اینهمه چیز براچی مینویسی اصلا مگه این کامنتت اونقدر مفید و ارزشمند بوده که بخوای منتشرش کنی مگه خودت صد در صد عمل میکنی به این چیزا و از این حرفا اما من خداروشکر مهارت پیدا کردم که نجواهارو ساکت و گفتگو های ذهنیم رو به سمت خواسته ام جهت دهی بدم
یک چکاپ فرکانسی ام مینویسم امروز تادر پایان سی روز بررسی کنم ببینم چیکارا کردم
فکر نمیکنم این تنها کامنتم برای روز اول باشه کلی ایده و فکر دارم و هرموقع حسم بگه بلافاصله میام و مینویسم.
امروز درواقع میخوام تمرکزم رو بزارم روی جلسات 5،6 چون میخوام هدف گزاری کنم و از قدرت تمرکزم برای کارم استفاده کنم و این ماه رو جدی شروع کنم
یک روتین هم برای خودم طراحی میکنم تا بتونم بهتر از این موضوع بهره بگیرم
خدایا خودت کمکم کن چرخ زندگیم روان پیش بره
بازم چیزی هست که بخوام بنویسم و حرف دارم برای گفتن
این ایده واقعا ایده قشنگی هست اینکه هرروز از خودم ردپا بزارم از درم هام رد پا بزارم از اتفاقات ردپا بزارم
الان میخوام برم تمرین کدنویسی شب 30 اذر رو انجام بدم الان ساعت 1:13 بامداد هست و بعد از اون تمرین با حالی خوب بخوابم
اینجا دوباره به خودم یاداوری میکنم که هدف تمرین ها و شرط درست انجام دادن تمارین احساس خوب هست و تمرین شب رو جوری انجام میدم که به احساس خوب برسم
صب که بیدار شدم چک آپ ام رو مینویسم خواسته هام رو مینویسم و به خدا میگم و بعد میرم سراغ کدنویسی روز اول
یک چیز دیگم بگم اینکه خیلی به خودم سخت نمیگیرم برای کامنت نوشتن که باز همین منجر بشه به اینکه حسم بد بشه و مثلا حتما و حتما همه چیز رو به خودم بگم باید بنویسم و فکر و ذکرم درگیر بشه اتفاقا نمیخوام تمرکز لیزری ام رو این کار بگیره ازم و خلاصه اسون میگیرم اما ایده قشنگی هست صد در صد کلی اتفاقات خوب میفته و این کار اتفاقا به من انگیزه میده که روند رو پیش ببرم و هرروز رشد کنم چون هرروز ثبت میکنم کارایی که کردم و توی کامنت به بهبود هرروز خودم فکر میکنم من کلا خیلی مینویسم توی دفترچه گوشیم و با اینکار حال میکنم اما جنس کامنت گذاشتن فرق میکنه کامنت بیشتر باعث تعهد میشه بیشتر باعث تمرکز روی نوشتن میشه و این چیز خوبیه
خدایا خودت هدایتم کن
خداجون دوستدارم فردا صبح زود بیدار شم و از خواب مثل یک بچه کوچولو پر انرژی بپرم و امشب مثل یک نوزاد راحت بخوابم
هدایتم کن تمرین شب سبب احساس خوبم بشه و با حالی عالی بخوابم
خداوند یار و نگهدار هممون
سلااام استاد عزیزم سلام خانوم شایسته عزیز
من امشب قبل خواب هدایت شدم به سفر به دور امریکا و اومدم شروع کنم از اول ببینمش ایول! خیلی ذوق دارم ببینم این سفر هارو میخوام باهاتون همراه بشم
میخوام کلی تحسین کنم و فقط و فقط تمرکز بزارم رو نکات مثبت و از توجه کنم و کامنت بزارم
خدایا شکرت بخاطر این اتوبوس خفن و واقعا چقدر زیباست همین زیبایی رو دیدن این خواسته تجربه این اتوبوس رو در من شکل داد.
چقدر دوست دارم سفرهای مثل استاد عباسمنش رو تجربه کنم سفر های کاملا هدایتی و فوق العاده خدایا منو هدایت کن به اینجور سفر ها مرسی!
چقدر آسمون زیبایی رو خانم شایسته فیلم برداری کردید… چقدر دلم میخواست اونجا کنار استاد بودم و منم با اون موزیک میخوندم باهاش و میرقصیدیم و میگفتیم و میخندیدیم استاد من عاشق رقصتون شدم ها! دلبری میکنید ماشالا:))))
البته که کمی هم خندیدم! چون تاحالا ندیده بودم اینطوری رقصتون رو ولی خیلی خوشم اومد دمتون گرم! بریم ببینیم ادامه سفر چخبره راستی اینم بگم من شبا قبل خواب تصمیم گرفتم سفر به دور امریکا رو ببینم تا هرچی امروزم بوده رو با کلی نکته مثبت بشوره و ببره!
راستی تعداد کامنتا رو که دیدم روی سایت دقیقا موقع ایی که من دارم کامنت میزارم 999 هستش و این نشونه واقعا جالبه! احتمالا کامنت من دقیقا هزارمین کامنت این سفر نامه باشه:))))))))
خدایا شکرت
خدانگهدارتون باشد
مرجان جان سلام
چقدر خوبه این کنترل کانون توجه به سمت مثبت
توی یکی از کامنت هام که برات نوشتم درمورد فواید نوشتن گفته بودم که چقدر ثانیه به ثانیه ذهنم رو جهت میده. وقتی که کامنت های خودمون رو میخونم درس میگیرم به قول تو چقدر ردپاهای خوبی از رشد مون هست
منو دوباره ترغیب کرده که بنویسم
و دوتا کامنت هم برات توی. کشف قوانین نوشتم که هنوز فکر کنم منتشر نشده.
امسال خیلی سال خوبی میشه دوست دارم این چند هفته اول سال رو اغلب به انتظارات مثبت خودم از سال جدید بگذرونم و توی کامنت هام به تو هم همزمان اینکار رو میکنم
ما بهبود گراییم دیگه الان مگه نه؟ :) و بهترم میشه
مرجان امسال همزمان با سال نو من 18 سالم شده دوست دارم
میدونی من دیدم شما و چندتا از دوستان اسم برای سال جدید خودشون انتخاب کردن منم کلی کیف کردم و قبل از اینکه کامنت بنویسم برات.
مرجان امسال رو من میخوام اسمش رو برای خودم بزارم آزادی و استقلال
یادمه وقتی استاد توی فایل جدید گفت اون خواسته هایی که واقعا برای خودتون میخواین من خیلی فکر کردم و دیدم من واقعا ازادی و استقلال میخوام.. دوست دارم هرزمان که خواستم روی هرپروژه ایی که خواستم شبانه روز تمرکز بزارم مثل استاد یا حتی ازادی توی موضوع روابط میخوام اینقدر توی روابط خوب بشم که با هرکسی هرنوع رابطه ایی که بخوام بتونم برقرار کنم و اتفاقا توی زندگیم یکی از پروژه هام هست مرجان که اون تمرکزی که استاد میگه رو روابط گذاشت منم تقریبا همینطوری روی موضوع کار کنم تا به این حد از استقلال توی روابط بپردازم خیلی پروژه های این چنینی مرجان برای طول زندگی خودم مشخص کردم و مشتاق زندگی کردنم اما باید اولویت بندی بشه و الان تمرکز صد در صدم و بزارم روی اولویت الان
همچنین چقدر ذوق و شوق دارم پروژه سلامتی رو شروع کنم و به سبک قانون سلامتی زندگی کنم و لذت ببرم
میدونی وقتی که به این چیزا فکر میکنم با خودم میگم چقدر زندگی قشنگه و سعی میکنم تمام تمرکزم رو استفاده کنم ازش و البته که باید زیاد تکرار کنم تا بشه بخشی از شخصیتم
و این کمال گرایی هم نیست که مثلا بگم نه دیگه تا زمانی که دوره سلامتی رو شروع نکردم دیگه رعایت نکنم نه! اتفاقا بهبود گرایانه الان هرکاری از دستم برمیاد میکنم
چقدر دوست دارم برای خودم مسافرت برم تنهایی میدونی ما خانواده امون اهل مسافرت زیاد نیستن اما من عاشق مسافرتم و دوست دارم اینقدر به ازادی از همه جنبه های مالی و عزت نفس و… برسم که خودم هروقت که تونستم اراده کنم برم مسافرت
مرجان کار من ادامه دادن این تصویر و قدم برداشتن براش هست کار خدا محقق کردنش
چقدر من از استاد درس میگیرم
ایشون توی جلسه اخر کشف قوانین میگن اون زمان که اصلا بحث انلاین نبود من تصور میکردم ازادی زمانی و مکانی دارم و بعد اتفاق افتاد!! ولی الان که چیز بدیهی تری شده و خیلی ها هستند که به این ازادی رسیدن که دیگه برای من باید باور پذیر باشه چگونگیش مال خداست من سمت خودمو عالی میخوام انجام بدم یعنی تمرکز کردن، قدم برداشتن، تصویر رو زنده نگه داشتن، جهت دهی دادن،، هماهنک شدن با قانون
چقدر دوست دارم برم شمال و جنوب و اینور و اونور بگردم
حتی چقدر دوست دارم بیام یزد یک دوستی هم دارم از میبد خیلی تعریف میکنه و من خیلی دوست دارم بیام چقدر تعریفشو شنیدم مطمئن هستم کلی خوش میگذره. میام و میگردم و کلی کیف میکنم تورو هم میتونم ببینم حتی دوست خوبم هوم؟ چرا که نه
چقدر خوبه واقعا!
میدونی وقتی به قول توضیحات صفحه دوره کشف قوانین تحقق خواسته هات رو و امکان پذیری رو با قانون بدون تغییر خداوند بسنجی اون موقع دیگه هیچ چیز غیر ممکن نیست.
اینقدر دوست دارم تجربه کنم این تصویر های که توی ذهنم میسازم من از زندگی بقیه خبر ندارم اما میدونم که این تصویر ها برای همه ساخته نمیشه این خواسته ها تودل همه نمیفته و اگرم بیفته فراموش میشه اما من میدونم اینا مال منه
من اعتقادم اینه که خواسته ایی در من شکل نمیگیره مگر اینکه از قبل محقق شده باشه
از قصد این اسم رو میزارم برای امسال که هرموقع اسمش رو اوردم این تصویر ها همه زنده بشه
اون رابطه اون سلامتی اون مسافرت ها همش امکان پذیره
یک دریم بورد هم برای خودم اتفاقا درست کردم توی گوگل کیپ یک خاصیت داره میتونی عکس اضافه کنی و توی صفحه های مختلف مثلا توی یک صفحه اختصاص دادم به روابط فقط عکس روابط دوستانه و جمع های خیلی صمیمی رو درش قرار دادم خیلییی خوب شده مرجان دریم بوردم تا قبل از این ایده من مقاومت داشتم نسبت به دریم بورد چون میگفتم من نمیخوام خواسته هام رو بچسبونم به دیوار که کسی ببینه بخواد ذهنم رو به سمت ناممکن جهت دهی کنه ولی الان میبینم خوبیش اینه که هم میتونم نا حدود عکس اضافه کنم،، هم میتونم نوشته زیرش بنویسم مثلا برای چندتا ماشین زیر عکس هام الگو هایی رو نوشتم که چندتا ماشین دارن.
خیلی خوب شده
یک صفحه هم درست کردم برای مسافرت هایی که میخوام تجربه کنم و عکس گذاشتم توش
عههه الان ایده اومد برم عکس یزد رو هم که میخوام بیام قرار بدم:))
••••••
خب خب رفتم و از پینترست دانلود کردم چقدر قشنگه اون کوچه های حالت سرپوشیده چقدرر باحاله من تاحالا ندیده بودم!
میدونی مرجان
دوست دارم فروردین رو هرشب و هرروز صبح توی کدنویسی ام درمورد این موارد بنویسم و هرشب قبل خواب هم دریم بوردم رو با لذت نگاه کنم.
درمورد انتظارات مثبتم بنویسم،، درمورد چیزای که میخوام تجربه کنم همینطوری که بالا گفتم و این تصویر رو تکرار و تکرار کنم و. زنده نگه دارم
اون سلامتی، اون روابط، اون مسافرت ها همه و همه که بیس اش از ازادی و استقلال هستش:)
و براش با عشق بها بپردازم و قدم بردارم میدونی مرجان من متوجه شدم که وقتی که درمورد خواسته هامون صحبت میکنیم و تجسم میکنیم ناخودآگاه انگار دوست داریم براش بها بدیم حتی اگر قبلش نمیخواستیم یا تنبلی میکردیم یا هرچی…
قراره از مسیر خلق شدن لذت ببرم. و تکاملم رو طی کنم و از نتایج کوچیک لذت ببرم و یک مسیر خیلی فوق العاده رو طی کنم چون همینطوری که گفتم اینا محقق شده برای من و فاصله فرکانسیش رو قراره با احساس خوب و نگران نبودن پر کنم
مرجان عزیزم ازت سپاسگزارم که مینویسی و فرصتی رو فراهم میکنی تا منم بنویسم
دوستت دارم