سفر به دور آمریکا | قسمت 2

سلام

قسمت دوم سفر به دور امریکا

نکات مثبت:

این قسمت با توضیحات خانوم شایسته در مورد استیت پارکی که میخواین برین هست، که در ایالت جورجیا هست و اسم استیت پارک فرانکلین دی روزولت هست و مساحت استیت پارک حدود 10 رهاز ایکر یا 4000 هزار کیلومتر هست و بزرگترین استیت پارک این ایالت هست،

لحظه ی ورود به این استیت پارک واقعا بسیار بسیار زیباست، یک تابلو قرمز رنگ که اسم استیت پارک رو نوشته و درختای بزرگ کاج و بسیار زیبا و جاده ی خیلی تمیز با خط کشی زرد و چمن تمیز و سبزِ سبززززز

واقعا خیلی زیباست این صحنه، تمیزی هوا و تمیزی اون درختا و چمنا کاملا مشخصه

و بعدش یه ویوی بسیار زیبا و چشم نواز که یک منطقه ی وسییییع پر از درخت رو نشون میده، پر از درخت های بزرگ و بلند و سرسبز و بازم فروانی نعمت؛ تاجایی که چشم کار میکنه از اون ویو، پر از درخته

بعد از رجیستر کردن راه میفتید به سمت جایی که باید آر وی رو قرار بدید و اسلاید اوت کنید و بازم این مسیر چقدر زیباست، یک جاده ی تمیز و کنارش هم پر از درخت های زیبا

با همکاری مایک اسلاید اوت میکنید و بعدش چقدررر فضای آر وی بزرگتر شده…واقعا عین یه خونه شد..

یک صبح زیبا و بعدش زمان خوردن صبحانه هست و خانوم شایسته در حال درست کردن قهوه و یک نیمروی عااااااالی با مخلفاتش…و بعد میرید بیرون و روی یک نیمکت میخورید…بسیار فضای لذتبخشی هست، اینکه آدم توی طبیعت غذا بخوره واقعا لذت بخشه و خیلی حس خوبی داره

و استاد عباسمنشی که دراز کشیدن و دارن فایلای دوازده قدم رو تدوین میکنن با لذت تمام و در راحت ترین حالت ممکن

دوباره میریم برای غذای خوشمزه و عالی، کنار یک دریاچه فوق العاده زیبا و درختای زیبا، مرغ هایی که خانوم شایسته داخل فویل پیچیدن رو به صورت بسیار حرفه ای میپزین توی آتیش

این روش پختن هم خیلی حال میده، و خیلی خوشمزه میکنه، و چه آتیش خوبی درست کردید ، نشستن کنار آتیش هم از لذت های این دنیاست و بسیار حس خوبی داره اینکار

از اون بوی دودی که میاد از اون حرارتی که داره مخصوصا اگه هوا سرد باشه، و از اینکه باید چوب بریزی توی آتیش تا روشن بمونه و به حیاتش ادامه بده، دقیقا مثل ذهن ماست که تا وقتی که ورودی های خوب بهش میدیم اونم به ما لذت میده

و بله مرغ ها پخته شده و استاد عباسمنش داره از توی فویل ها درشون میاره و معلومه کاملا پخته و خیلی خوشمزه به نظر میاد

و اون سنجاب خیلی زیبا که آدم خوشش میاد نگاهش کنه، واقعا حیوان ها خیلی با خودشون در صلح هستن و آدم وقتی کنارشون هست خیلی حس خوبی به آدم منتقل میکنن، این سنجاب هم با کمال کنجکاوی به نظرم میاد برای یافتن غذا و بعدشم برمیگرده به خونه ش

صحنه ی بسیار زیبا از دریاچه ی آرووووم و پر از درخت های زیبا و بزرگ کنارش و چمن های اطراف خییییییییییلی زیباااااست، واقعا تحسین برانگیزه، انگار نقاشیِ اطراف افتاده تو آب دریاچه

و این پیچک هایی که از درخت ها بالا رفتن و پر از برگ های بزرگ هستن

و اون سه تا دختر زیبا که در حال ماهیگیری هستن با لباس های زیباشون و با موهای بلوندشون که با لذت تمام در حال ماهیگیری هستن و چقدر اون محیط آرامش داره و پرنده ها هم میخونن، واقعا حیرت انگیزه و خیلی لذت بخشه

خانوم شایسته هم در مورد نامحدود بودن جسم ما صحبت میکنه و کاملا هم حقیقت رو میگن، واقعا حس بویایی ما چه نعمت بزرگیه که میتونیم هزاران عطر رو استشمام کنیم، بوی بارون رو استشمام کنیم، بوی خاک رو استشمام کنیم، رطوبت توی هوارو استشمام کنیم، تمیزی و فضای معطر و بوی گل ها و چمن ها و اون دریاچه رو استشمام کنیم و چقدر لذت میشه برد از قدرت بویایی که داریم و از خداوند سپاسگزارم بخاطر این نعمت بسیار بزرگ و ارزشمندی که بهم داده، واقعا خیلی حس خوبی داره، اینم بگم دیشب اینجا هوا پز از مِه بود و کاملا تمیز بود و وقتی تو این هوا نفس عمیق میکشیدی یه عطر بینظیر و فوق العاده رو حس میکردی که خیلی حس خوبی داشت

سپاسگزارم از خداوند بخاطر چشم هایی که داده به من که میشه ایننننننننننننهمه نعمت ها درخت ها دریاها زیبایی ها و بینهایت مورد دیگه رو با کیفیت 4K*10000 دید

از قدرت راه رفتن و پاهای سالمی که به من داده بخاطر اینکه میتونمی آزادانه دنیا رو بگردم و هرجا خواستم برم و چه نعمتی بالاتر از آزادی؟

از حس چشایی که میتونم بهترین و خوشمزه ترین غذا ها و خوردنی های دنیا رو بخورم و حسشون کنم و لذت ببرم و احساسم بهتر بشه و واقعا خدا چقدر به ما نعمت های عظیم و ارزشمند داده…

حس شنوایی که میشه صداهای فوق العاده ی طبیعت رو شنید، از صدای شرشر آب، از صدای سوختن چوب ها در آتیش، از صدای چه چه بلبل ها، از صدای پاهامون موقع راه رفتن روی چمن ها و علف ها

استاد اینجا که رسیدم یاد یچیزی افتادم، من واقعا از یه صحنه خیلی لذت میبرم

من خیلی دوست دارم یک جنگل باشه پر از درخت های زیبا و بزرگ و بلند و مخصوصا درخت های کاج، برف اومده باشه، هیچکس اونجا نباشه و آرامش مطلق و سکوت مطلق و خلوتی مطلق باشه و یک کلبه و خونه ی چوبی که سقف مثلثی داره داشته باشم و برف همه جارو پوشونده باشه و بعدش آدم بیاد بیرون بشینه و یک آتیش عالی درست کنه و باهاش غذا درست کنه و بخوره، استاد واقعا این حالت خیلی لذتبخشه برام و خیلی حال میده و هروقت فکرشو میکنم حس خوبی بهم میده

و به قول خانوم شایسته وقتی به چیزایی فکر میکنیم و چیزایی رو میبینیم و چیزایی رو میشنویم که بهمون حس خوبی میده ما داریم با خودمون به صلح میرسیم و وقتی به صلح برسیم همه چیز در هر موضوعی برامون به شکلی پیش میره که ما میخوایم…