سفر به دور آمریکا | قسمت ۳

درود و صد درود بر استاد عزیزتر از جان و مریم خانم عزیز

من هنوز نتونستم به صورت مرتب فایل های سفر به دور آمریکا را از قسمت اول شروع کنم ببینم چون به قسمت های دیگه ای هدایت شدم و اون ها را پیگیری میکنم هر چند هیچ فرقی نمیکنه فقط کافیه باشیم تو این فضا چون هر گوشه ای از سایت ما را به منبع وصل میکنه مهم بودن تو این مسیره

امروز تو نشانه روزانم این فایل اومد که حسابی حال کردم باهاش آخه من عاشق سفرم حالا اگه دور آمریکا باشه که دیگه هیچ و کلی درس داشت برام و مطمئنم اکبر قبل این فایل با اکبر بعد این فایل متفاوته

قبل هر چیز بزارید یه الهام جالبی که امروز برای من اتفاق افتاد و اول نفهمیدم را براتون بگم

هر روز صبح میرفتم ورزش و امروز خوابم برد اما وقتی بیدار شدم اول ناراحت شدم که خواب موندم ولی سریع افکارم را جمع و جور کردم که اول صبح حسم بد نشه گفتم اکبر جون طوری نیست عزیزم حتما امروز بدنت نیاز داشته یکم بیشتر استراحت کنه و هر اتفاقی بیفته همون اتفاق خوبه است و صد درصد مثبته +

یه دوش گرفتم و بعدم یه صبحونه مفصل و در حین صبحونه هم که فایل امروز را داشتم میدیدم و خدا را شکر حالم مثل هر روز عالی شد مگه میشه بیای توی سایت و حالت بهتر نشه

اومدم بیرون کار داشتم گفتم خدایا چرا این قدر خلوته خیابونا حالا نگو امروز کل شهر را تعطیل اعلام کردن (خدا را شکر منم از همه جا بیخبر چون نه با تلویزیون کار دارم نه اخبار) حالا دلیل تعطیلی را گفتن به خاطر آلودگی هوا و وارونگی هوا بعد دقت کردم دیدم آره هوا حسابی گرفته است (آخه بازم خدا را شکر فقط زیبایی ها را میبینم تا نگفته بودن هوا آلوده است دقت نکردم به آلودگی)

همون موقع گفتم خدا جونم دمت گرم آخه تو چقدر هوای منا داری میدونستی امروز هوا خیلی آلوده است و ورزش تو هوای خیلی آلوده ضرر داره کاری کردی صبح خواب بمونم دمت گرم 🙏

اما در مورد این فایل عالی

کامنت بچه ها را خوندم خیلی خوب زیبایی ها و نکات مثبت را گفتن اما من علاوه بر دیدن این زیبایی ها خاطرات سفر هایی که رفتم اومد توی ذهنم

به خودم یادآوری کردم که هر وقت من چیزی را قلبا خواستم بهش رسیدم یکیش همین مدل سفر با کوله و چادر که بزنی تو دل طبیعت یادم دوران بچگی و نوجوونی وقتی می رفتیم سفر همش تو ماشین بودیم تا برسیم به مقصد خیلی هنر میکردم یه جا تو طبیعت و جنگل کنار همون جاده استراحت میکردیم اما من از همون موقع دوست داشتم برم تو دل اون جنگل و کوه و رودخونه تا این که حدود هفت سال پیش خدا هدایتم کرد به چنتا گروه طبیعت گردی و کوهنوردی بعد دیدم آره پسر همینه من این طوری سفر کردنا دوست دارم خلاصه کم کم کوله و چادر و بقیه وسایل را جور کردم و چه سفرهایی که هر کدومش برام هزاران خاطره داره حتی بعضی دوستان میگن مثلا فلان سفر خوب نبود اما تا به امروز همه سفرها برام لذت بخش بوده و هیچ خاطره بدی ندارم خصوصا اولین سفرم به دل جنگل که آرزوی بچگیم بود .🏞💚🌳🌲🌱🍀☘🌿🍃🍂 بزن بریم برنامه چهار روزه تو دل جنگل های اسالم به خلخال باورم نمیشد چهار شبانه روز تو دل جنگل انواع درخت ها .انواع گیاه ها . انواع حیوونا. وای اون تمشک جنگلیا را نگو.آلوچه جنگلیا. بارون های جنگل فوق العاده بود. آتیش روشن کردن تو بارون چقدر حال میده. خصوصا شب که تو چادر خواب بودیم یه دفعه شروع میکرد بارون بیاد بارون بودا ⛈🌧

هر قدمی که تو اون جنگل بر می داشتم خدا را شکر میکردم و انگار روحم تازه میشد اصلا دیوانه کننده بود برام 😍

خلاصه رسیدم به اون آرزو و چقدر لذت بخشه رسیدن به آرزوها

من عاشق سفرم و به خودم قول دادم تا میتونم جاهای جدید را تجربه کنم بدون محدودیت آخه محدودیت برا من معنا نداره مگه میشه یه پرنده بدون ویزا و پاسپورت و هیچ محدودیتی هر جا دلش خواست مهاجرت کنه بعد منی که اشرف مخلوقاتم محدودیت داشته باشم مگه میشه .مگه داریم . این با قانون خدا جور در نمیاد .پس اگه محدودیتی هم هست تو ذهن منه نه تو جهان 🌍

آره استاد ما اومدیم تو این دنیا که لذت ببریم و تجربه کنیم و شما رسالتت این که به ما نشون بدی چطور راحتر لذت ببریم و این مسیر را ادامه بدیم

خدایا به بزرگی خودت شکر

بی نهایت سپاسگزارم 🙏

سید جان خیلی دوست دارم 🌹🌹🌹

سلام ستایش عزیز

به خدا اگه یه سال قبل این کامنت را میخوندم از یه دختر ۱۳ ساله بهت حسادت میکردم که با این سن به این درک رسیدی

اما الان لذت میبرم از خوندن دیدگاهت و افتخار میکنم که این خواهر کوچیکم یه میلیاردر خودساخته و همه چیز تمومه

خدا را شکر که خودت و خانوادت باور عالی داشتن که توی سن کم بهترین مسیر را انتخاب کردی

چون بیش از دو برابر سنت را دارم میگم خواهر کوچولو بهت افتخار میکنم و دوست دارم

🌹

میلیاردر خود ساخته خدا پشت و پناهت باشه 🙋‍♂️