سفر به دور آمریکا | قسمت ۴

اولین نکته ی مثبتی که دیدم این بود که چقدر اینجا طبیعتش تمیزه خیلی تمیزه اصلا یه زباله یه پلاستیک پیدا نمیشه.

و این چقدر خوبه و این چقدر عالیه . این جزو یکی از اصل های من است که طبیعت را تمیز نگه دارم و آنرا دوست دارم

اما در بین مردمی زندگی می کنم که این اصل را رعایت نمی کنند امیدوارم خداوند مرا به شرایطی هدایت کند که با همچین

فضایی که آنرا دوست دارم و به آن عمل می کنم احاطه شوم.

کلا یک سری اصولی طراحی کردم برای خودم و به نظرم درست هستند و دارم بهشون عمل می کنم

اما در جایی زندگی می کنم که هیچکس به آنها پایبند نیست . و می خواهم و باید به جایی هدایت شوم

که با اصولم سازگار باشد و لذت ببرم.

به نظرم این سفرنامه برای خودش یک محصول جداست که خداوند به من عطا کرده است.

چیز های ارزشمندی برایم دارد و عاشق این سفر هستم.

آری دقیقا همینطور است انگار این حرف هارا می خواستم بزنم و یه جورایی انگار درست هستند.

اینکه فقط باید از زندگی لذت ببرم و بندگی خداوند را بکنم و سپاسگزارش باشم بزرگترین درسی است که تا اکنون آموختم.

و سعی دارم تا هر روز به بهترین شکل آنرا انجام دهم تا مرا به بهترین احساس برساند.

با اینکه من آنجا نیستم اما برای خودم تجسم می کنم و با شما در آن لحظه همسفر می شوم و بسیار لذت می برم.

چون دیگر فهمیده ام درسم را یادگرفتم که لذت بردن از زندگی ربطی به هیچ خواسته ای ندارد

و تنها با خداوند امکان پذیر است. اما اینکه پیشرفت کنم نیز هم باید اتفاق بیوفتد اینکه درآمدم را افزایش دهم

باید اتفاق بیوفتد زیرا نیاز دارم. یعنی چقدر این سیستم دقیق است که صفر و یک نیست.

و هر وقت از زندگی لذت می برم به شرایطی که به من احساس بهتری می دهند و می خواستم هدایت می شوم.

افتخار زندگی ام است که تلاش میکنم بنده ی بهتری برای خدا باشم و ظیفه ام را درست تر انجام دهم.

و سپاسگزار تر باشم حتی بابت خورشید ماه ستاره ها .

یکی از بزرگترین سپاسگزاری های زندگی ام بابت کامپیوتر قدیمی است که دارم و در همه لحظات با من همراه بوده

و همدم من و عشق من . آنرا با دنیا عوض نمی کنم و یه تار سیمش را به دنیا نمی دهم.

و برای من میلیارد ها دلار می ارزد و روی آن هیچ قیمتی نمی توانم بگذارم.

اما مسئله ای که باز هست و در بالاتر گفتم این است که در جامعه ای زندگی میکنم که مردمش بسیار ناسپاس هستند

اما من سپاسگزاری را دوست دارم . فکر کنم اگر به همین روند ادامه دهم باید به جایی که مردمش سپاسگزار تر هستند هدایت شوم.

پس خدا هدایتم کن. هیچ کس برایم مهمتر از خداوند تر کیهان نیست.

خداوند سپاسگزارم که هیچ منبع انرژی عشق ثروت سلامتی شادی و آرامشی به غیر از خودت درکیهان نیست.

گفتم من بسیار عاشق سفر هستم یا در تنهایی با خدای خودم یا اینکه همسفر مناسب.

و از او خواستم تا امسال برایم سفرم را همینطور لذت بخش و پر از نعمت ها و زیبایی ها بکند.

زیرا او استاد هدایت است زیرا او استاد برنامه ریزی است. به قول قرآن خداوند به کار خویش چیره است

اما بیشتر مردم نمی دانند. والکی به سفر در زمین سفارش نشده ایم.

در هر صورت تلاش کرده‌ام تا رسیدن به احساس خوب را موکول به زمان تحقق خواسته‌هایم‌ نکنم.

آری من هم دارم برای همین تلاش میکنم و اصلا احساس خوبم را وابسته به وجود خداوند کرده ام.

احساس خوب من وجود من حیات من گره خورده به خداوند و از آنجایی که خداوند در هر لحظه با من است و از رگ گردن به من نزدیکتر است

می توانم در هر لحظه با او از زندگی لذت ببرم. از شدت خوشحالی اشک میریزم و نمی توانم خوب صفحه را ببینم.

و فقط می توانم بگویم خدایا صد هزار مرتبه شکرت. احساس میکنم در قلبم درهایی درحال باز شدن هستن اما نمی توانم مربوط به چه هستند.

و می روم تا فیلم را ببینم و سفرم را آغاز کنم.

آره آره این دقیقا یکی از موهیت های ثروته. ثروت خیلی پاکه خیلی خداییه چون از سمت خداست.

من خیلی عاشق ماشین هستم برعکس استاد که عاشق موتور سواری هستند و به همین خاطر هم بدون گواهیانامه رانندگی میکنم .

داشتم میگفتم چه جاییه اینجا پسر که همه ماشینای با کیفیت هستند. آرزو دارم یه همچینجایی زندگی کنم

و از خداوند خواسته ام که مرا به همین شرایطی هدایت کند.

چه فروشگاهی چه چه محصولاتی .

چه جالب اونجا موز ها بسته بندی ان!؟ چه جالب میوه ها همه تمیز هستند

برعکس اینجا که باید خاکی و کثیف بخریم و خونه بشوریم. معلومه عاشق ماکارانی هعستید.

من که میونه خوبی باهاش ندارم . ولی فکر کنم اونطور که استاد تعریف میکرد دستپخت شما رو تست کنم دیگه خوشم بیاد.

واااااا ی خدای من اینجا همه چی ارگانیکه همیشه همچنین ارزویی داشتم فکر نمیکردم همچین جایی باشه.

خداااای من اینجا عجب بهشتیه من می خوام توی همچین جایی زندگی کنم باید هدایت کنیم .

واااااای یه چیز دیگه یه چیز بسیار بسیار زیبای دیگه اینکه همه چی اینجا انگلیسیه

چقدر دوست دارم انگلیسی کار کنم و بخونم و صحبت کنم دوست دارم در همچین جایی باشم که انگلیسیه

زبان خوبی ندارم و اما خیلی دوست دارم که کلا انگلیسی صحبت کنم بخونم و بنویسم.

چه غذای خوبی واااای خدای من هر چی توی این سفرمه مورد علاقه منه تماما تازه به خودم میگم

این کارم انجام می دادم توی این سفر. واقعا استاد راست میفگت آفرین به این آشپزی و خلاقیت احسنت باریکلا آفرین.

دقیقا خواسته ام همینه خدا دقیقا همین شرایطه . نمی دونم چطوری به همچین سفری هدایت شدم یعنی دقیقا همین ها رو می خواستم و می خواهم .

چقدر جالب جهان داره پاسخ میده به فرکانس ها . و چه خدای مهربونی.

استاد میگی خوشمزه بود!!؟!!! فقط دل مارو آب میکنی ولی یادگرفتیم که تحسین کنیم.

نوش جونت گوشت بشه بچسبه بدنت. واای اینم خواسته ی منه که توی همچین ماشینی با امکانات بهتری باشم.

دقیقا همینارو می خوام . چه درختای صورتی زیباییییییییی.

چه ابرایی انگار بغلمونن. چه خیابونای تمیزی. چه سیستم پرداختی هوشمندی.

چرخ و فلکه چه شیشه ی تمیزی داره. واقعا اینجا مخالف ایرانه.