سفر به دور آمریکا | قسمت ۵

ب نام رب

.

زدکارتیست۹۸:

شروع ب نوشتن چیزهایی میکنم ک دارم.

(میدانم ک در نوشتن، قدرت نهفته است) :

– دو چشم سالم، جسمی تندرست، روانی آرام و…

– خلوتی دنج، سکوت، چهاردیواری، خنکای کولر و…

– آب، هوا، خاک، آتش و…

– سواد، آگاهی، روزی، شکم سیر، آزادی، امنیت و…

– انگشتانی ک توان دارند و…

– قلمی ک مینویسد و…

و

– حافظه ای ک ب یاد آورد:

…و اگر همه درختان روی زمین قلم شود، و دریا برای آن مرکّب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام می‌شود ولی کلمات خدا پایان نمی‌گیرد؛… ۲۷لقمان.

.

و من

قدردان چیزهایی هستم ک دارم.

.

چیزی ب اسم واقعیت وجود نداره!

واقعیت، ساخته و پرداخته هر انسانی متناسب با باورهای خاص خودشه…

واقعیت اسمیه ک هر کسی ب برآیند زندگی خودش داده!

آیا غیر از اینه ک تعریف واقعیت، از فردی تا فرد دیگه، متفاوته؟!!???

.

پانوشته:

همچنان خود را، ملزم ب یادگیری میدانم و هرگز گمان نمیدارم ک همه چیز را آموخته ام.

.

شکر بخاطر وجود انسانهای بی نظیری چون شما… ای مهربان بانو…??

من کاملا حسی مینویسم و شاید همین علت برقراری ارتباط شما با این نوشته هاست?

جناب چالاکی منم متشکرم برای ارتعاش و فرکانس پر مهرتون… ازینکه ب موجب این نوشته، از زاویه ی دیگری نگاه کردید ب شکرگزاری، خوشحالم.??

و قدردان خداوندی ام ک زمینه را برای رشد و تعالی هر کسی ک بخواهد فراهم آورده است.