سفر به دور آمریکا | قسمت ۵

با سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

دوست داشتم دیدگاهم در مورد خودم بیان کنم – شاید اخرین کامنت من باشه روی سایت شما – دوست دارم حقیقت های زندگیم رو بگم که چه قدر انسان می تونه تغییر کنه – می دونید من ایمیل از سایت شما دریافت کردم که فایل رایگان استاد عباس منش سفر به دور آمریکا قسمت روی سایت قرار گرفت – می دونید من اونجا یک سری فکرها اومد توی ذهنم برای خود من جالب بود و من رو یاد گذشته ام انداخت

می دونید من این کامنت رو از روی احساسم نمیزارم که احساسات من رو برداره بیام کامنت بزارم و یا هر چیزی دیگه میخوام اون چیزی اتفاق اوفتاد بگم

می دونید من شما رو چهارسال که میشنانم – ولی اولین خریدی که من از شما کردم محصول راهنمای عملی بود یعنی 2 سال 6 ماه گذشته

این تاریخ ها رو میخوام بگم من ایمان اوردم اگر انسان انگیزه هاش درست باشه خیلی زود پیشرفت میکنه

می دونید وقتی من با سایت استاد عباس منش اشنا خیلی خلع داشتم خیلی ضعیف بودم وضعیت بسیار داغون – اصلا من میخواستم ثروتمند بشم برای خلع هام برای عدم اعتماد به نفس و عزت نفسی که داشتم میخواستم ثروتمند بشم نه برای خودم برای انیکه خودم رو به دیگران ثابت کنم یعنی منطقم باورم این بود که اره چون جامعه مدرسه خانواده و انسان ها به من احساس بی ارزشی دادند من هم میخوام اونا رو تخریب کنم حالا اونا من رو تخریب کردند من هم میخوام اونا رو تخریب کنم – می دونید ما نمی تونیم به کسی ظلم کنیم اگر به کسی احساس بی ارزشی بدیم به خودمون برمیگرده – من نمی تونم به اقای عباس منش ظلم کنم و دوست دارم به شما بگم استاد من خیلی ثایپ سریعی دارم سریع می نویسم نگاه نمیکنم به کیبورد انچه توی فکرم بیاد سریع نوشته میشه —

من انچه توی فکرم بیاد می نویسنم یعنی انچه که توی فکرم میاد من اینجا یادداشت میکنم –

به خودم گفتم چی شد انقدر من تغییر کردم یعنی این تغییر تکاملی بود یک یک دفعه ای نبود وقتی به گذشته ام نگاه میکنم باور نمیکنم من اون ادم بودم

می دونید تغییرات من از موقعه ای شروع شد که من به تضاد افسردگی خوردم وقتی افسرده شدم انقدر وضعیت خراب بود با تک تک سلولهای وجودم میخواستم شرایط رو تغییر بدم انگیزهام وحشتناک بالا برای تغییر

وقتی روی احساس ارزشمندی خودم کار کردم شاید باورتون نشه اصلا من نمیخوام ثروتمند یا پولدار بشم من میخوام از زندگیم لذت ببرم من از زندگیم لذت مبیرم باورهام رو درست میکنم در مسیر خودش ثروت وارد زندگی من میشه – واقعا ما ثروتمند میخوایم بشیم برای چی برای چه کسی – اگر واقعا ثروتمند شدن برای خودمون هست پس چه عجله ای هست و اصلا چه دلیلی که داره که بخوایم ثروتمند بشیم – ثروتمند شدن فقط برای احساس راحتی و احساس بهتر و برای لذت بیشتر همین نه برای چیزی دیگه

یادم هست وقتی احساس ارزشمندی نداشتم اصلا زندگیم لذت نمبیرم میگفتم برو بابا این هم شد زندگی مرده شور این زندگی ببرن نه اون با اون خونه با اون ماشین لاکجری میشه انسان شاد باشه خوشحال باشه – خودتون که می دونید کسی که داره اینطوری فکر میکنه از زندگیش لذت نمیبره یعنی بیشتر برای دیگران میخواد نه برای خودش – چون انقدر خودش رو مقایسه کرده و انقدر احساس بی ارزشی به خودش داده خودش رو تخریب کرده به همین دلیل همیشه داره خودش رو مقایسه با دیگران – به همین دلیل همیشه غمیگن هست همیشه احساس قربانی بودن داره احساس گناه داره

می دونید وقتی روی احساس ارزشمندی خودم کار کردم الان توی خیابان من با زیرشلواری می میرم میام – البته نه همه زمان ها وقتی که حال حوصله شلوار پا کردن رو نداشته باشم – ولی احساس میکنم خیلی جا داره روی احساس ارزشمندی کار کنم هر چقدر از این بهتر بشه باز این بهتر هم میشه – می دونید مردم با ما کاری ندارن اصلا مردم با ما کاری ندارن چون زمان بچگی از طرف خانواده مدرسته دوستان قضاوت شدیم مسخره شدیم اون تصویرها هنوز در ذهن ما هستند اون نجواها هنوز در ذهن ما هستند و ما به همین دلیل از این نجواها می ترسیم توی ذهنمون – اما می دونید مردم با ما کاری ندارن ما حرف مردم رو تبدیل به کارت چاقو میکنم و میکنم توی شکم خودمون مردم با ما کاری ندارن – فقط به دلیل اینکه در زمان بچگی شخصیت ما رو شکستن کردن هنوز اون اون نجواها در ذهن ما هستند هنوز اون ترس از قضاوت شدن ها و غیره اینا هستند توی ذهن ما

می دونید اگر من یا هر کسی دیگه انگیزه هاش درست باشه خیلی سریع رشد میکنه —

من انقدر روی احساس ارزشمندی و لیاقتم کار کردم اصلا نمیخوام ببینم چه زندگی افراد چه خبر هست ولی قبلا میگفتم ای بابا چرا این استاد عباس منش ماشین ها خونه هاش رو نشون نمیده ببینم توی زندگیش چه خبره ما باید بفهمم توی زندگی استاد عباس منش چه خبره من باید خودم رو مقایسه کنم خودم رو با استاد عباس منش اندازه بگیرم ببینم اون بزرگتره یا من – من برای همه انسان اینطوری بودم خیلی دوست دارم ببینم توی زندگی افراد چه خبره – از موقعه که روی احساس ارزشمندی خودم کار کردم به من چه دیگران چی دارند اون چیزی من توی زندگیم ندارم بده – من کاری ندارم به زندگی استاد عباس منش من چیکار دارم که استاد عباس منش چیکار میکنه – اینجا من مثال استاد عباس منش رو میزنم این ویژگی می تونه برای زندگی هر فرد باشه —

چقدر زندگی با احساس ارزشمندی لذت بخشه — می دونید من قبلا خیلی توی یوتیوب بودم همش به زندگی افراد ثروتمند نگاه میکردم همش خودم رو مقایسه میکردم – همش ویدیو این خونه های لاکجری 180 میلیون دلاری ماشین های 16 میلیون دلاری رو نگاه میکردم یعنی هر چیزی لاکجری بود من نگاه کردم از خونه ماشین جت های شخصی لاکجری هر چیزی که بود من دیدم – ولی از موقعه روی احساس ارزشمندی کار کردم فقط تحسین میکنم البته دیگه اون چیزا رو هم نگاه نمیکنم من ایمان اوردم شادی یک موضوع ذهنی هست وقتی به افسردگی خوردم ایمان اوردم شادی دورن ماست بیرون ما نیست جهنم بهشت دورن ماست نه خارج ما

می دونید من خیلی نمایشگاه ماشین میلیاردی رفتم ماشین های 3 میلیاردی سوار شدم وغیره – اصلا دختر خاله من شوهرش خیلی ثروتمنده زیاد ارتباط خانوادگی نداریم به خاطر یک موضوعاتی شوهر دختر خالم واردکننده تویوتا توی ایران هست ماشین ها تویوتا اون وارد میکنه — دختر خالم با خالم اومده بودن خونه ما دختر خالم یک ماشین اورده دم در خونه ما یک ماشین مرسدس بنز amg بود از این لاکجری ها بود – وقتی شام خوردن داشتن خونه ما می رفتن دخترخالم به من گفت پسر خاله با بشین با هم بریم یک دوری بزنیم – وقتی دختر خالم پاش رو گاز میزاشت خیلی باحال و خنده دار بود پرتاپ میشدی سمت عقب – مثل لانبورگینی بود – می دونید اون شب وقتی دختر خالم از ما رفتن به خودم گفتم خدایا من میخوام به چی برسم اخه چرا انقدر چسبیدم به خواسته هام بیا تو نماشیگاه ماشین میلیاردی رفتی – این هم دیگه بهترین ماشینی بود که سوار شدی حتی برای خارجی ها خرید این ماشین رویاست تو سوار این هم شدی دیدی که هیچ خبری نبود چرا من انقدر عجله دارم می دونید اینا همش برای عدم عزت نفس بود برای احساس ارزشمندی خودم رو گره زده بود به اون اسباب بازی ها به اون وسیله های نقلیه برای جا به جایی میخواستم هویتم رو توی داشته هام نشون بدم –

می دونید خیلی جالبه قبلا من می رفتم توی یوتبوب ماشین لاکجری یا خونه لاکجری رو نگاه میکردم خیلی جالبه وقتی این چیزا رو به انسان های ثروتمند نشون بدین اصلا نگاهش نمیکنن – برای من جالبه میگفتم خدایا اینا چرا انقدر بی احساس هستند وقتی یک ویدیو خونه یا ماشین لاکجری به این افراد نشون میدی اصلا براشون مهم نیست اصلا بی تفاوت هستند می دونید تکه کلام اون افراد ثروتمند چیه اره خوبه خیلی بی تفاوت بعدش هم سریع فراموش میشه توی ذهنشون اصلا هیچی براشون مهم نیست اصلا انگار اتفاقی نیافتاده خیلی جالبه الان من هم اینطوری شدم از موقعه ای روی خودم کار کردم –

من توی کامنت قبلیم گفتم خیلی وقته من فایل رایگان استاد عباس منش رو نگاه نمیکنم – من فقط محصولات رو گوش میدم همین – می دونید نه فقط در مورد فایل استاد عباس منش من توی یوتبوب هم اینطوری هستم الان خیلی وقته دیگه خونه لاکجری ماشین لاکجری نگاه نمیکنم اصلا خیلی بیخیال شدم می دونید اصلا دیگه هیچی برام مهم نیست خیلی بی تفاوت شدم می دونید وقتی شما روی احساس ارزشمندی خودتون کار میکنید خیلی رها میشد احساس ارزشمندی یعنی رهایی – اصلا هیچ چیزی براتون مهم نیست بیخیال علی بی غم — یادم هست قبلا غصه میخوردم میگفتم خدایا من هم می تونم به خواسته ام برسم الان به خودم میخندم قبلا وقتی استاد عباس منش فایل رایگان میزاشت من خیلی خوشحال میشدم برام جذاب بود ولی اصلا برام مهم نیست قبلا توی یوتیوب یک خونه لاکجری نگاه میکردم میگفتم ایول عجب خونه ای الان اندازه پشیزی برام ارزش نداره – الان شبکه 3 یک فوتبال لینگ قهرمان رو پخش میکنه 6 متر من می پرم هوا الان وقتی دارم کار مورد علاقه ام رو انجام میدم خیلی شاد هستم ارامش دارم – می دونید اصلا من احساس میکنم خیلی ثروتمند هستم چون خیلی شاد هستم با داشته هام و کاری هایی که می تونم انجام بدم ولی قبلا احساس گناه و احساس قربانی بودن میکردم – ولی الان نه الان خیلی بیشتر تمرکزم اتوماتیک وار رفته روی داشته هام نه نداشته هام اصلا الان به نداشته هام توجه ای ندارم خیلی خوشحال هستم به خاطر الانم وضعیت الانم

وقتی روی احساس ارزشمندی خودتون کار کنید نه تو شبکه ای اجتمایی هستید نه پروفایل کسی رو نگاه می کنید بریم ببینم زندگیش چه خبره —

من الان این اهنگ های موفقیت رو گوش میکنم میگفتم خدایا اینا دارن جوک میگن – تو به هدف هات می رسی بلند شو نمی دونم از این جور چیزا – یا از این اهنگ ها سخنرانی های انگیزیشی ولی انصافا – ما به جایی نمی رسیم هر جا برسیم دوباره قدم بعد دوباره قدم دوباره قدم اصلا پایانی وجود نداره ما حرکت میکنم مسائل راه حل ها به ما گفته میشه غمیگن هم نیستم برای اینکه شادی ما برای خود ماست … اصلا همین که داریم حرکت میکنم یعنی ثروتمند هستیم همینکه دارم تلاشم میکنم انگار به خواسته هامون رسیدم همین که داریم حرکت میکنم گام برمیدارم شاد هستیم می دونید چرا چون احساس ارزشمندی احساس مفید بودن میکنم خیلی حال میده به خدا

می دونید من هر بار داره دیدگاه وسیع تر میشه من دیگه توی کانال تلگرام استاد عباس منش یا توی سایت هم نیستم کامنت افراد رو هم نمیخونم برای اینکه به بر این باور رسیدم که اون کامنتی که اون فرد میزاره اون چیزی اون درک کرده من نمی تونم درک کنم من فقط روی محصولات تمرکز میکنم همین کاری به کامنت بقیه من ندارم (( تاکیید میکنم این برای درک قانون هست نه برای نتیجه افراد (( تکرار میکنم )) برای درک قانون نه برای نتیجه افراد – نتیجه افراد رو بخونید ایمانتون قوی میشه اگر اول راه هستید

اصلا دلیلی اینکه گفتم کامنت هم نمیزارم برای همین بود – من اون کامنت های قبلی برای خودم گذاشتم می دونید من صدها خیلی بیشتر هزاران فایل word م رو پاک کردم همین چند وقت پیش – می دونید اصلا من به یک ایمانی رسیدم دوست دارم کامنت هم طولانی شد

خداوند باورهای من رو تغییر داد یعنی یک ایده یک فکر می اومد برو فایل راهنمای عملی قسمت 10 رو گوش کن وقتی قسمت 10 رو گوش میکردم یک جمله توی ذهنم بلود میشد و درک میکردم قانون مثلا یک ایده می اومد که برو جهان بینی توحیدی قسمت 10 رو گوش کن همینطوری این الهامات به من گفته میشد و من عمل میکردم و باورهام رو خداوند تغییر میداد – من اصلا به حرف استاد عباس منش گوش نکردم که هر فایلی رو برید 5 بار گوش کنید من از دورنم پیروی کردم اون فکر ایده الهام به من میشد من می رفتم اون فایل رو گوش میکردم — و بعد گوش میکردم اون فایل بعد یک تکه از اون قسمت فایل توی ذهنم پررنگ میشد یعنی یک جمله کوتاه از حرف استاد عباس منش پررنگ میشد توی ذهنم — خدا بود که باورهای من و افسردگی من رو خوب کرد نه من خدا بود که من رو هدایت کرد توی این سایت – حتی برای خرید محصولات استاد عباس منش هم به من گفت شیوه حل مسائل رو بخر – جهان بینی توحیدی رو بخر روی اینا تمرکز کن – من میخواستم محصول کشف قوانین زندگی رو خریداری کنم ولی این محصولات به من الهام شد گفت اینا رو خریداری کن – برای خرید هر محصول اون به من میگه چی بخرم نیازی نیست من فکر کنم خدا خودش کلی برای من برنامه داره نیاز نیست من کاری خاصی انجام بدم خودش من رو هدایت میکنه – به من گفت نیاز نیست دیگه فایل رایگان رو نگاه کنی فقط روی محصولات تمرکز کن به من گفت نیاز نیست دیگه کامنت بخونی روی محصولات تمرکز کن به من گفت نمیخواد از عقل کن سئوال بپرسی همه چیز بهت گفته میشه در زمان مناسبش —- خداوند تمام جهان رو داره هدایت میکنه — همه چیز در زمان مناسب به شما و من گفته میشه کافی صبر داشته باشیم و اقدام کنیم به چیزی که مشخص نیست و کسی از غیب خبر نداره ( یادمه وقتی افسردگی گرفتم من منتظر خدا بودم که به من کمک کنه هنوز هم منتظر هستم و خداوند به من کمک میکرد ایمان داشتم مسئله درست میشه ایمان داشتم خداوند اون فکرها الهامات رو به من میکنه به همین دلیل منتظر بودم راه می رفتم و منتظر — الان هم اینطوری هستم

کامنتم خیلی طولانی شد خداوند همیشه همراه ماست با ماست درون ماست

امیدوارم هر کجا هستید شاد باشید

برای پاسخ دادن وارد شوید