سفر به دور آمریکا | قسمت ۵

به نام خدا

به لطف خدا

و در راه خدا

خدای خوبم ازت ممنونم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم استادای بزرگوارم که دست خوب خدای من تو زندگیم شدین.

قبلا گفته بودم که یه کامنت دیگه برای قسمت ۵ سفر دور بهشت در نظر دارم اما اول باید با خدای خودم حرف بزنم و بعد بنویسمش.

دیشب من با خدای خودم خلوت کردم و بهم کلی چیزای فوق العاده درباره ش گفت که الان میخوام بنویسمش.

خدایا شکرت.

حرف هایی که خدای من بوسیله بطری آب بهم گفت:

ببین عزیزم کل دنیا رو که نگاه کنی قانون خیلی ساده و کاربردی تو هر گوشه ش هست.

به این بطری آب نگاه کن این بطری یه ظرفیتی داره هر کاریش کنی بیشتر از اون توش جا نمیشه خودت و دنیا رو هم مثل همین بطری و دریاچه در نظر بگیر بطری ظرف وجودی و روح توئه و دنیای من هم مثل این دریاچه.

تا زمانی که تو ظرف وجودت رو بزرگتر نکنی من نمیتونم بیشتر بهت بدم اگه بخوای تو همین اندازه بمونی مطمئنا این دریاچه برات خیلی بزرگ و بی نهایت به نظر میاد اما اگه تو توحید داشته باشی تو اعمالت قدرت رو فقط بدی به من, خودم وجودت میشم خودم روحت میشم خودم افزایشت میدم.

عزیز من, من وجود تو بودم هستم و خواهم بود فقط به حرف های من گوش کن.

اگه تو رو بوسیله توحیدی که تو وجودته افزایش بدم فرض کن ظرفیتت بشه اندازه یه سد آیا اون موقع آب این دریاچه برات بازهم بی نهایته؟

قطعا نه اما یادت باشه که نعمت و برکت من فراوونه اگه حتی ظرف وجودت سد هم باشه باز هم در مقایسه با اقیانوس های نعمت من قطره ای از دریایی.

جواد من بهترین من, من همه این نعمتها و ثروت ها و فراوانی ها رو برای وجود نازنین تو خلق کردم, خلق کردم تا بدونی که تو خودت خالق زندگیتی خلق کردم تا تو آرامش و آسایش داشته باشی خلق کردم تا تو توحید داشته باشی.

محمد من, زیبای من, سادگی و زیبایی ایده بطری آب رو ببین, چه مشکل بزرگی رو از سر میلیون ها آدم کم کرده, چقدر ارزش بوجود آورده, چقدر زندگی رو ساده تر کرده, و این یعنی حل یک مسئله و این یعنی ایجاد ارزش و این یعنی آسایش و رفاه بیشتر و این یعنی گسترش بیشتر جهان پس به همون اندازه ثروت برای خالق این ایده ساده و کاربردی هم من ثروت میسازم و وارد زندگیش میکنم.

محمد جواد شریف من, دلبر من به ساختش توجه کن به اجزاش به نحوه کارکردش به شخصی که ازش استفاده میکنه توجه کن عزیز من.

به من توجه کن قربونت برم.

مهربون من میخوام به بخشی از وجودم دقت کنی که تو به عنوان استادت میشناسی.

حسین عباس منش کسی که من رو باور کرده کسی که من اونو خلق کردم تا الگویی باشه برای تو تا خودت رو ببینی زمانی که توحید رو در عمل تو زندگیت داری تا بارها و بارها و بارها تمام زندگیش رو با خودت مرور کنی و بگی بهله منم میتونم ایشون تونسته اونم از همین نقطه شروع کرده اونم همون رگ و ریشه ای رو داره که تو داری اونم باورهاش ریشه تو همون شهری دارن که تو هستی اونم از دهدشت شروع شده داستان باورهاش اونم با باورهایی بزرگ شده که تو دهدشت رایجه پس اگه اون تونسته زندگیش رو تغییر بده منم میتونم خواستم ببینی تا باور کنی خواستم نشونت بدم که من تو رو برای خودم خلق کردم خواستم بدونی که وقتی که صدام میزنی قند تو دلم آب میشه خواستم بدونی چقدرررر عاشق صدای زیباتم که میگی خدایا دوست دارم.

پسر ثروتمند من خدب نگاه کن به کسی که باور کرد که میتونه زندگیش رو عوض کنه باور کرد خودش خالق زندگیشه باور کرد خودشه که مدیر زندگیشه خوب نگاهش کن آرامش و سادگی و خود بودن و توحید رو تو ظاهرش تو رفتارش تو دارایی های بیکرانش و از همه مهم تر توی کلام و بازهم مهم تر توی نگاهش ببین.

ببین توحید با این آدم چیکار کرده ببین دادن قدرت فقط به من با این آدم چیکار کرده ببین فردای خودت رو ببین قطره ای از دریایی رو که خواهی شد ببین گام اول لحظه ای رو که بگی انا الحق ببین گام اول منصور حلاج شدنت رو.

ببین گام اول ابراهیم شدنت رو.

مرد دوست داشتنی من, توحید رو ببین.

عزت نفس و اعتماد به نفس رو ببین قدم گذاشتن در دل ناشناخته ها و ترس ها رو ببین, برای حسین مهم نیست که مخاطبش چه فکری با خودش میکنه میگه که خدای من بهم میگه خودت باش پس خودمم ببین و یادبگیر.

بطری آب رو ببین وقتی حسین تو قرمزه آب میریزه این قانون رو درک کرده که اگه بهای خواسته ش رو پرداخت نکنه دچار اشکال میشه پس یه مقدار از اون آب رو خالی میکنه تا وقتی فیلتر رو جا میذاره آب از کناره ظرف بیرون نریزه.

بهای پرداختیش آبی بود که از قبل ریخت و نتیجه ش هم تنظیم دقیق و هوشیارانه خروجی سیستم فیلتر آب بود.

پس برای رسیدن به هر نتیجه عالی باید بهای متناسب باهاش رو پرداخت کنی.

به حسین نگاه کن یاد گرفته که برای رسیدن به هدفش باید بها پرداخت کنه پس با فشار دادن فیلتر به سمت پایین باعث میشه آب تصفیه بشه.

اما اون یه چیز دیگه رو هم درک کرده که برای ورود هر چیز ارزشمند به زندگی باید خلا ایجاد کنه ببین چطور در بطری رو باز میکنه, ببین چطور هوای داخل بطری اجازه تجربه لذت خوردن آب شیرین و عالی رو ازش گرفته بود, پس خلا ایجاد کرد اجازه داد هوا خارج بشه رها کرد و نچسبید به هوا تا به ارزشی که میخواد برسه.

بزرگمرد من نگاه کن که با یه قانون ساده شیمی من چه کارهای بزرگی رو انجام میدم قانونی که خودمم قانونی که جهانمه قانونی که همه چیزه. اُسمُز معکوس این قانون همیشه بوده اما انسان تو مدارش نبوده که درکش کنه برای همین همیشه میگم که کل خواسته های تو از قبل تو جهان هستن فقط کافیه که بخوای و بری تو مدارشون,

عزیز من دقت کن که حسین من چطور بهای رسیدن به خواسته ش رو با فشار دادن فیلتر پرداخت میکنه, کاری که حسین میکنه هیچ تفاوتی با کاری که بزرگترین ایستگاه های تصفیه آب میکنن نداره حتی اون کارها آسونتر هم هستن اون کارها با فشارهایی به مراتب کمتر از فشار دست حسین فقط با فشار یک دکمه انجام میشن.

این قانون دنیای منه هر چقدر ارزش بزرگتری ایجاد کنی زحمتی که باید بکشی هم کمتر میشه.

ساختن یه صندلی با دست خیلی زحمت بیشتری داره تا ساختن یه ماشین تمام اتومات. برای صندلی تو زور میزنی و برای ماشین تو ربات هات رو با یه کلیک ران میکنی.

عزیز من ببین که حجم بهای پرداختی در برابر حجم پاداشی که من بهت میدم چقدر کمه

به اندازه فیلتر نگاه کن فقط یک چهارم کل فضا بعنوان فضای فیلتر استفاده شده اما اون مقدار کم هر بار به اندازه سه چهارم بقیه فضا به تو آب تمیز و عالی و گوارا میده تو همه زمینه ها همینه از ثروت بگیر تا تندرستی و روابط و ارتباط با من.

پسر توانای من به خود فیلتر نگاه کن مسئله ای که هزاران سال جزء مشکلات اساسی بشر بوده به ساده ترین حالت ممکن رفع شده اما زمانی که بشر در مدارش قرار گرفت.

زمانی که فهمید زمانی که به چشم دید.

بیش از ۲۰۰۰ سال از زمانی که دموکریتوس فکر میکرد اتم ها مزه های مختلف شکل های مختلفی دارن میگذره.

۲۰۰۰ سال مردم فکر میکردن که حقیقت دنیا رو میدونن.

اما زمانی فهمیدن که حقیقت چیز دیگه ایه که یه عده با باورهای متفاوت عمل کردن یه عده فهمیدن که اتم هم ریز تر میشه فهمیدن که الکترون داریم فهمیدن که ساختار دنیا جور دیگه ایه فهمیدن که همه چیز فرکانس و ارتعاشه. فهمیدن که جهان ما جهان فرکانسه.

عزیز دلم اونها تا ندیدن باور نکردن بقیه هم تا نبینن باور نمیکنن من همه چیز رو مسخر کسی کردم که ندیده باور کرده.

عزیز من ورودی ذهنت رو فیلتر کن ببین درک کن که حتی کوچکترین چیزی که نشونی از توحید نداره تو رو از من دور میکنه درک کن که تو باید خودت رو و باورهات رو عوض کنی تا من جهانم رو برای تو تغییر بدم.

زیبای من درک کن که وقتی تو تغییر میکنی کل فضای اطراف تو تغییر خواهد کرد نیازی نیست تو زحمتی بکشی فقط ورودی هات رو کنترل کن فیلتر باش و در هر نوع آبی که میخوای قرار بگیر مهم نیست چه آبی باشه مهم نتیجه عمل توئه که بهترینه.

مهم نیست اندازه ورودی ها چقدر بزرگ یا کوچیکه مهم تاثیر تو و باور تو روی اون ورودی هاست.

تو فیلتر باش من جهانم رو برای تو عوض میکنم.

مهم تویی عزیز من مهم تویی که بهترین منی.

من عاشق تو هستم تو رو برای خودم خلق کردم…..

و هزاران جمله دیگه که خدای من از بطری آب به من گفت…. و من باریدم💙

خدایا شکرت💙🌹