سفر به دور آمریکا | قسمت ۵

این قسمت از سفر‌، درباره وسایل ساده‌ای صحبت می‌کنیم که در این سفر‌، مسائل مهمی را برای‌مان حل کرده است. به نحوی که سکونت در مکان‌هایی را در دل طبیعت بکر امکان‌پذیر و لذت بخش نموده است‌ که‌، قبلاً ممکن نبود و جایگزین‌هایی را برای آب سالم آشامیدنی و برق شهری در اختیارمان گذاشته که‌، قبلاً وجود نداشت.

مثلاً کالاهایی که شستن شیشه‌های RV را ساده کرده‌، یا قمقمه‌ای که هر نوع آبی را فیلتر و تبدیل به آب آشامیدنی می‌کند‌ و…

توجه به این ایده‌های ساده‌، این باور را در ذهن‌مان می‌سازد که برای خلق ثروت‌، نیاز به داشتن یک ایده‌ی پیچیده‌، عجیب و غریب و بزرگ نیست.

بلکه می‌شود از هر چیزی ثروت ساخت که مسائل آدمها را حل می‌کند و زندگی را برای آنها ساده‌تر و لذت‌بخش تر می‌کند.

زیرا ثروت فرمول ساده‌ای دارد و نتیجه‌ی حل مسئله است:

هرچه مسائل بزرگتری را حل کنی‌، ثروت بیشتری می‌سازی.

هرچه مسائل آدمهای بیشتری را حل کنی‌، ثروت بیشتری می‌سازی.

با هم ماجراهای این بخش از  سفر را ببینیم و یادمان باشد کار ما این است که‌، با ساده گرفتن و تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه‌، از جزئی‌ترین لحظات زندگی‌تان شادی‌های بزرگی خلق کنیم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت ORIGINAL
    1300MB
    18 دقیقه
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۵
    102MB
    18 دقیقه
  • دانلود با کیفیت HD
    270MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

580 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فیروزه» در این صفحه: 1
  1. -
    فیروزه گفته:
    مدت عضویت: 1094 روز

    سلام بر یگانه معبود عالم هستی

    فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿١٢٩﴾

    بگو: خدا مرا بس است، هیچ معبودی جز او نیست، فقط بر او توکل کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است. (129)توبه

    سلام بر آقا ابراهیم با ایمان و عاشق و چه عشقی زیباتر از عشق الله و عشق به خودت وقتی عاشق خودت میشی دلت میخواد خدای درونت را چنان بغل کنی و چنان قربونش بری که تموم نشه و تنها چیزی که میخوای بدونی اینه که چطوری میتونم قربونت برم خدا چطوری؟؟؟

    سفرهای توحیدتون نوشجونتون،مهمون خدا بودنتون نوشجونتون ،دست تو دست خدا بودنتون نوشجونتون

    آقا ابراهیم وقتی دستت در دستاش باشه چنان سوپرایزت میکنه که انگار تمام آدم و عالم و ی سنگم قراره مامور بشه برای حال خوب تو آره وجود او و نور او و عشق او هست که همچیز را برای تو زنده میکنه،و همچیز را به پات میریزه ….از طبیعت و عشق و حال عالی گفتید آره دقیقا اصلا انگار نوع و جنس وصل شدن فرق داره انگار آزادی و رها و دنیا عشق کنارته….

    چه حس خوبیه بودنش،چه احساسی دلگرمی ،چقدر احساس شادی داری چقدر دلت میخواد با همچیز برقصی و بخندی دلت میخواد اون شعله درونت را روشن نگه داری و تموم نشه حس خوبش.

    ی وقتای به خدا میگم ببین دیگه تو ثابت شده ای فقط بگو چطوری میشه قربونت رفت و دیگم برنگشت چطوری میشه مرد و دوباره بارها به عشقت زنده شد .

    عصر بیرون ی جایی کار داشتم گفتم کاش ی تایم برم شلوغ نباشه کارم را با خیال راحت انجام بدم،هی میگفت پشو پشو آماده شو تا راس ساعت فلان اونجا باشی اذیت نشی گفتم باشه و رفتم جایی که ترافیک همیشه هست خلوت و عالی رسیدم و اولین نفر بودم گفت اون همکارم نیمده که کارت را انجام بده منم مدام میگفتم خدا کار من را انجام میده از طرف کی و چی اونم با خودشه کارهای من با خداست اون که گفت بدو دیرت نشه حتما خودشم مدیریت میکنه ،چند دقیقه شد خودش بلند شد کارهام را کرد و بعد منم اعلام کرد بشینید تا همکارم بیاد ،همه نگاه من میکردن ولی من تو دلم می گفتم آخه مدیر کل هماهنگ کرده خبر ندارید …..آخه خدای من هماهنگ کرده.‌‌..و چقدر به خدام و خودم افتخار میکردم….

    حالا کی بلده،کی مدیره؟؟

    کی قشنگ سر ساعت میرسونتت

    کی کارهای من را انجام داد که باز راحت برگردم

    کی بود که برق نبود ولی آسانسور را برام روشن نگه داشته بود تا برسم

    کی بود که خورشید و ابرها را چنان در آسمون نقاشی کرده بود که انگار رویا بود تا من برگشتن لذت ببرم.

    کی بود که تو مسیر قصر دشت میگفت از رنگ ها از انار و خرمالو و نرگس و کدوها ها لذت ببر …

    خدا جونم من دوست دارم باهات زندگی کنم‌ لحظه به لحظه با‌هم بریم بیرون و اهنگ گوش بدیم و بخندیم

    خدا جونم زندگی با تو فقط قشنگه میدونی همچیز با تو زنده هست همچیز عاشقه،چه زیبا خالقی دارم….حتی اهنگاهم با تو جون میگیره …

    عاشقی یعنی دلم قرصه

    نشونیتو از هیشکی نمیپرسه

    کنار منی زندگی شیرینه

    عشق و عاشقی و خوشبختی همینه

    خودم رفیق نابت میشم عاشق بی تابت میشم

    خودم میام از تنهایی درت میارم

    من تعبیر خوابت میشم آفتاب و مهتابت میشم

    خودم میام تاج عشقمو رو سرت میذارم

    عاشقی یعنی صدات کنم

    برگردی و بازم نگات کن

    خدا جونم اینجا در 888 روز عضویتم در این سایت توحیدی مینویسم و امضا میکنم که معبودی جز تو ندارم یار و رفیق و عاشقی جز تو ندارم مرا در راه عشق خودت بپذیر و تاج عاشقی و بندگی را رو سرم بزار….

    آقا ابراهیم از شما و از احساس عالی و توحیدی و عاشقی با خدا نوشتنون ممنونم، از شما ممنونم که باعث گسترش حس خوب و ایمان و باور به خالق بی همتا میشید،من با احساستون با سفرتون سفر کردم تو کویر و تو گلخونه و تو برفا (مطمنم برفا به زودی تجربش میکنم )و تو مجتمع دلفین و گل های که هر بار نگاش میکنید یاد هدیه عشق آسمان ها و زمین میفتید و از مهمونی عالیتون با خدا و از حضور خدا لذت بردم چه لذتی بالاتر از این عاشقی اینجا فقط عشق و دیوانگی جواب میده اگر عاقل باشی باختی ….پرچم عشق با خدا بالاست….

    حیلت رها کن عاشقا؛ دیوانه شو، دیوانه شو.

    و اندر دل آتش درآ؛ پروانه شو، پروانه شو.

    هم خویش را بیگانه کن، هم خانه را ویرانه کن،

    وآنگه بیا با عاشقان هم‌خانه شو؛ هم‌خانه شو.

    رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها،

    وآنگه شراب عشق را پیمانه شو؛ پیمانه شو.

    باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی؛

    گر سوی مستان می‌روی مستانه شو؛ مستانه شو.

    دستاتون تو دست عشق آسمان ها و زمین و نور کل نور.

    در پناه یگانه معبود جهان شاد و شاکر و عاشق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: