من بارها در کتابها درباره پروسهی تولد یک پروانه خوانده بودم. اینکه چگونه اول یک کرم از دل تخم بیرون میآید، با خوردن برگهای توت وزنش را صدها برابر افزایش میدهد، سپس یک پیله به دور خود میتند و در پیله به اندازه کافی منتظر میماند تا بالهایش برای پرواز، ساخته شود.
اما وقتی برای اولین بار از نزدیک همین ماجرایی را دیدم که جزئیاتش را بارها در کتابها خوانده بودم، قدرت خداوند و نظم دقیق سیستمی را درک کردم که بر جهان مقرر نموده است.
الان که قانون را بهتر میدانم، مشاهدهی همان زیباییها و ماجراهایی که همیشه در کنارم رخ داده و در دسترسم بوده، حکم نمایشنامهای را دارد که سناریویش همان آگاهیهایی است که، از استاد عباسمنش درباره قوانین زندگی میآموزم.
به عنوان مثال، هیچ چیز دقیقتر و واضحتر از مشاهدهی چرخهی زندگی پروانهها، نمیتوانست برایم آنچه را به تصویر بکشد که، در دوره روانشناسی ثروت 1 درباره قانون تکامل و ضرورت طی کردن پروسهی تکاملی دربارهی همه چیز، آموختهام:
اینکه، چگونه یک کرم که زیبایی خاصی ندارد، با صبر و طی کردن تکاملش، به پروانهای تبدیل میشود که زیباییاش چشمهای هر بینندهای را مینوازد و هر فرد سختیگری را به تحسین وا میدارد. حین فیلم برداری، یک پروانه متولد شد، بالهایش هنوز خیس و چروکیده بود و نمیتوانست پرواز کند. اما آن پروانهی تازه متولد شده، هیچ عجلهای برای پرواز نداشت. یاد حرفهای استاد عباسمنش در دوره جهانبینی توحیدی افتادم که:
ما نمیتوانیم و نباید تلاش کنیم تا یک شبه، یک اتفاق بزرگ را رقم بزنیم، نباید انتظار داشته باشیم باورهای شرکت آلودی که در طی سالها شکل گرفته، یک شبه و با دیدن یک فایل، توحیدی شود و سریعاً اوضاع مالی، وضعیت سلامتی و … را تغییر دهد.
چون خود را وارد مسیری پر از رنج و زجر و بدون نتیجه میکنیم. چون جهان به ما اجازه نمیدهد که خلاف قوانینش عمل کنیم. بلکه باید صبر داشته باشیم. به قول قرآن، از صبر(به معنای تکامل) و صلاه (به معنای توجه بر نکات مثبت و نعمتهایی که همین حالا داریم و سپاسگزاری به خاطر آنها)، برای هدایت شدن کمک بگیریم.
باید با توجه و تمرکز بر نکات مثبت و زیباییهای محیطی که با آن احاطه شدهایم، آرام آرام باورهایی بسازیم که ما را به مسیرهای باکیفیتتر هدایت میکند.
وقتی دست از مسابقه دادن با دیگران برمیداریم و به جای تلاش برای مورد توجه واقع شدن یا تأیید شدن توسط دیگران، هدف را فقط طی کردن مسیر مورد علاقهمان انتخاب میکنیم، آنوقت نه تنها از مسیر زندگیمان لذت میبریم، بلکه با برداشتن قدمهای کوچک اما پیوسته، دستاوردهای بزرگی میسازیم. این یعنی طی شدن تکامل.
با هم ماجراهای این بخش از سفر را ببینیم و یادمان باشد کار ما این است که، ساده گرفتن همه چیز و تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه قدرتی دارد که، از جزئیترین لحظات زندگی، برایمان شادیهای بزرگی خلق میسازد.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD170MB11 دقیقه
سلام و درود به استاد عباس و خانواده ام در این سایت.
همین چند وقت پیش بود که کل سفر به دور آمریکا رو از ابتدا شروع کردم به دیدن،و الان که دوباره اومدم این قسمت و نشانه امروزم رو دیدم انگار سالها گذشته. خدا رو شکر بخاطر این نشانه ارزشمند،حالا شما اینو بذار کنار قدم دوم دوره دوازده قدم که استاد داره مبحث تکامل رو توضیح میده اون وقت بهم حق میدین از این نشانه اینقدر ذوق زده بشم . تکامل چقدر زیباست، و جایی برای لایی کشیدن نیست ، زرنگ بازی دربیارم زودتر به نتیجه برسم و عجول باشم بینتیجه است.
یاد اون بیت شعر هم افتادم که میگه« از قدرت حق هر چه گرفتند به کار ؛ در خلقت تو و بال پروانه یکیست»
عظمت قدرت کبریایی پرودگار و خلقت بال به این ظرافت در پروانه ای به این زیبایی . و این تکامله که هزاران و میلیون ها سال ادامه داشته.
«الان ۱۰ صبحه» دیشب خواستم یه تابلو کوچیک با رزین درست کنم ، و به کلی خراب شد، البته هر کسی دید گفت خیلی خوبه ولی خودم راضی نبودم. بعد الان که این فایل رو دیدم و تکامل رو بیادم آورد با خودم گفتم ببین خدا هم یباره یه چیزی رو خلق نمیکنه، برای خدا سخت نبود پروانه از همون ابتدا پروانه خلق بشه، ولی مشخصأ کرم خلقش کرد، تا پیله ببنده، بعدا پروانه بشه و به من انسان درس تکامل بده . پس آرام باش و از مسیر تکاملت لذت ببر. 😉😉
الهی شکر، الهی شکر،
خدا رو شاکرم بخاطر این فایل،بخاطر استاد عباس منش و خانم شایسته که این سایت رو فراهم کردن. و بخاطر همه زیبایی های این سرزمین.
الهی شکر
الهی شکر به این همه زیبایی
الهی شکر به این روند تکامل ، و نکته ای بسیار ارزشمند در مورد پروانه ها … پروانه خودش رو در محیط ایزوله ای به دور از همه جهان قرار میده تا روی خودش کار کنه و فرایند رشدش رو کامل کنه ، و اون تلاش و تقلایی که برای خروج از پیله انجام میده باعث ترشح هورمونی توی بدنش میشه که بعدا بالهاش رو محکم میکنه . اگه ما پیله رو باز کنیم و پروانه رو بدون تلاش و به راحتی خارج کنیم هیچوقت بالهاش محکم نمیشن .
چقدر شبیه فرایند رشد و تکامل خودمونه، اینجا ، توی محیط ایزوله ، به دور از جامعه منفی ، اخبارها و حوادث و مسائل سیاسی و اجتماعی … اینجا متمرکز شدیم روی زیبایی ها و شکرگزاری و هدایت الهی ، به امید زیبایی بعد از خروج از پیله 🌹🌹🌹💚💚💚💚💚 رب العالمین در قرآن میگه «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً لِلْمُؤْمِنِینَ» یا «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» یا آیاتی ازاین قبیل . همه و همه نشانه انرژی و قدرت رب العالمین هست که همواره و هر لحظه در حال خلقت هست 😭😭💚🌹
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«حم» ؛ «عسق»
(ﺣﻢ) ؛ (ﻋﺴﻖ)
«کَذَٰلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»
(ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺗﻮ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﻭﺣﻲ ﻣﻰﻛﻨﺪ)
«لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ»
(ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ، ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺍﻭﺳﺖ ، ﻭ ﺍﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ)
«تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِکَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»
(ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﺯﺷﺎﻥ ﺑﺸﻜﺎﻓﻨﺪ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ؛ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ) (سوره شوریٰ 1-5)
——————————————————
سلام و درود به سعیده جان، (دُختِ بَندِر) بیییییینهایت ازت ممنون و متشکرم بخاطر این کامنت پر برکت و ارزشمندت و همچنین این نقطه آبی توحیدیت که اینجا برام فرستاده بودی.
abasmanesh.com
تصمیم گرفتم جواب هر دوتاشو با هم اینجا برات بنویسم. راستشو بخوای هنوز هم نمیدونم قراره چی بنویسم ، و از خداوند میخوام که هدایتم کنه و خودش بر قلب و روحم بباره.
دقیقاً صبح که رسیدم عسلویه ، چمدون رو گذاشتم توی اتاق و گوشی رو چک کردم نقطه آبی ارزشمندت رو دیدم و اولین کاری که کردم خوندن کامنتت بود ، کلمه به کلمه اش رو با جانم خوندم. و بعدش آماده شدم برای سر کار رفتن.
بی نهایت ازت متشکرم که ستاره قطبی صبحگاهی من شدی.
خدا رو شکر میکنم که پر حرفی های کودک درون من برات حس خوبی داشته. بینهایت تحسینت میکنم و چقدر لذت بردم از اون اسماءالحسنیٰ گوش دادنت موقع غروب. به دو دلیل. یکی اینکه یاد روزهایی می افتم که خودم توی ساحل بوشهر میرم پیاده روی و از یه جایی به بعد میشینم و به غروب خورشید روی دریا نگاه میکنم و قرآن گوش میدم.
دلیل دوم هم اینکه دیروز توی جاده بودم که خورشید داشت غروب میکرد، قسمتی از مسیر به طرف شرق رانندگی میکردم و بیاختیار نگاهم توی آینه های ماشین گره خورد به خورشید که کمی بالاتر افق پیدا بود.
باورت میشه وقتی که میشینم و غروب رو نگاه میکنم و همزمان قرآن گوش میدم، و اینقدر فرکانسم عالیه، همون موقع هم نجوا میاد که قرآن رو قطع کن و دوازده قدم رو گوش بده ، زود باش ، زود باش دوازده قدم رو گوش بده تا نتایج بیاد.
استاد توی جلسه 2 قدم 10 توضیح میده که یه افتر رین میره توی پارادیس موتورسواری و بعداً از غروب لذت میبره ، و این لذت بردن بهترین کاریه که میتونسته انجام بده. ولی ما همین لذت بردن رو به تعویق میندازیم چون فقط نتیجه رو میخوایم.
همین الان که دارم برات این کامنت رو مینویسم ذهنم داره تلاش میکنه توجهم رو ببره روی ناخواسته یا نجوا کنه که امروز ورزش نکردی و دوازده قدم رو کار نکردی …
ولی الان لذتبخش ترین کار همین کامنت نوشتنه. چون فرکانسمو مثبت میکنه.
——————————————————
«اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ» (ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺍﺳﺖ ، ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻰ ﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﺍﻭ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ .(١٩ شوریٰ)
وقتی هدایت خواستم برای نوشتن کامنت هدایت شدم به سوره شوریٰ (تلفظش شورا ست) که آیاتش خیلی امید بخش بود. خب خدا رو شکر که خودت خوب میتونی آیات رو تحلیل کنی. خداوند در هر حالی داره از قدرتش به بنده هاش میگه و از لطف و رزق بی حساب میگه ، که ای بنده من، همه کاره شما منم. قدرت فقط منم، به من وصل شو همه چیو بهت میدم.
یه چیزی این روزها اتفاق افتاده تا مدتها ازش بیخبر بودم که چه خبره ؛ الان هم که از بچه ها شنیدم کلی بهشون خندیدم.
من چند روزی بود میدیدم روی تلگرامم هی پیام میاد فلانی تلگرام نصب کرده شاید بالای 30 نفر. هی من پاک میکردم. بعد که پرسیدم چه خبره ، میگن ظاهراً یه بازیه توی تلگرام، میزنی روش بهت سکه میده. که شاید بعداً این سکه ها ارزش پیدا کنه. به همکارم میگم ببین تو بگو من میخوام آب معدنی تولید کنم ، من میام سر بطری ها رو برات با دست میبندم آخر ماه یه چیزی بهم بدی. اینو بیشتر قبول دارم تا اینکه یه بازی دانلود کنم فقط بابت کلیک کردن روی صفحه منو ثروتمند کنه؟؟!!
هر کار میکنم بهشون نخندم نمیتونم. میگم لامصبا حداقل این سر بطری بستن داره یه کار مفید میکنه که ارزش خلق میکنه. تو نمیگی کلیک کردن فایده اش برای جهان هستی چیه؟
(فرض کن خدا ابراهیم رو بفرسته ، بگه ابراهیم جان، برو با انگشت هزار بار بزن روی اون سنگه تا قیامت مردم به توحید هدایت میشن ؛ خدایا خودت هدایت مون کن)
من صبح اومدم سر کار رئیسم صدا زده میگه فلانی بیا این لوح تقدیر و کارت هدیه و این فلش مموری رو بگیر، بابت فلان موضوع که رفتی آموزش برگزار کردی از واحد آموزش برای شما هدیه فرستادن، ظاهراً آخر به مناسبت روز معلم از اساتید آموزش پالایشگاه تجلیل کردن. به الله قسم من تا همین لحظه نمیدونم مبلغ کارت هدیه چقدره یا اصلا متن اون لوح تقدیر چی نوشته. ولی گفتم خدایا شکرت، رزاق من شمایی، وهاب من شمایی، خدایا من چشمِ امیدم به دست خودته. از بنده هات تشکر میکنم ولی همه اش تویی ؛ تویی که داری نعمت میدی.
حالا من این کارت هدیه ای که تو این لحظه «من حیث لا یحتسب» از دستان خداوند هدیه گرفتم رو باور کنم؟ یا برم روی صفحه گوشی کلیک کنم که ببینم این کلیکها در آینده تبدیل به پول بشه. ببین همین تغییرات کوچیک رو اگه نبینم ، اگه سپاسگزار نباشم تغییرات بزرگ رو چطوری سپاسگزاری کنم؟
گفتم من چه ارزشی باید خلق کنم؟ اونیکه رفتم آموزش برگزار کردم مستقیم یا غیرمستقیم ارزش خلق کردم، همین که با مباحث ایمنی و آتشنشانی از بروز یه خسارت جلوگیری کردم یعنی مفید بودم.
ولی خداییش کلیک کردن صفحه گوشی آخههههه؟؟؟؟
(بجز کلیک روی کیبوردی که داره کامنت تایپ میکنه)
——————————————————
«وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَلَٰکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ» (ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﻭﺯﻱ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﻭﺳﻌﺖ ﺩﻫﺪ ، ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻭ ﺳﺘﻢ ﻛﻨﻨﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺁﮔﺎﻩ ﻭ ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ .(٢٧)
«وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ» (ﻭ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﻮﻣﻴﺪ ﺷﺪﻧﺪ ، ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﻣﻰﮔﺴﺘﺮﺍﻧﺪ ، ﻭ ﺍﻭ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖِ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(٢٨)
کلیپ اون بنده خدا رو یادته که میگفت دوستان عزیز هم اکنون آهو، آهو … ؛ حکایت منه دوستان عزیز هم اکنون نجوا، نجوا …
نجوای اینکه اینا چیه نوشتی پاکش کن. پناه میبرم به خدا از شر نجوای شیطان.
چند وقت پیش داشتم خاطرات یه خلبانی رو نگاه میکردم به نام کاپیتان ذوالفقاری ، میگفت وقتی اسیر شدم 28 سالم بود، و عراقیها از جنگنده فانتوم خیلی وحشت داشتن. توی آخرین مأموریتم بالاترین رکورد حمل بمب رو زده بودم. اونقدر سنگین که وقتی اسیر شدم ژنرال عراقی بهم گفت تو خلبان فانتوم بودی یا بی 52.
میگفت وقتی انداختنم توی سلول زندان ، یه سرباز عراقی دستاشو پشتش گرفته بود و مغرورانه جلوم قدم میزد ، و هی با تمسخر بهم نیشخند میزد و رد میشد میگفت: «هه هه فانتوم؟؟ خخخخخ» ، دوباره میرفت و دوباره رد میشد ، هه هه فانتوم ؟؟ یعنی چی شد اون همه شجاعت ؟ ما که زدیمت. میگفت همین کارش بشدت روی اعصاب من بود.
حالا یه وقتایی حکایت من میشه و شیطان رجیم . رد میشه مغرورانه و میگه: «هه هه توحید ؟؟ خخخخ ، بشین تا توحید جواب بده»
ولی توحید همیشه جواب میده. ——————————————————
توی کامنتت در مورد اینستا نوشته بودی ، واقعاً فکر نمیکنم کسی بدتر از من به اینستا معتاد بود. روزی 12 ساعت و 9 ساعت توی اینستا بودم. کمش کردم ولی بازم بود. بازم از کنترل خارج میشد. یه جا حذفش کردم و بعد از چند روز دیدم اصلا احتیاجی بهش نداشتم.
همین 15 خرداد یه حسی بهم گفت دوباره اینستا نصب کن، گفتم اینستا؟ این نجوای ذهنه، بذار هدایت بگیرم. هدایت گفت اکی برو نصب کن ، حالشو ببر . گفتم اکی نصب کردم به محض اینکه وارد شدم انگار با لباس سفید رفته بودم توی ذغال فروشی. گفتم اینا چیه، اینا چی میگن، این خزعبلات چیه توی دایرکت فرستادن. این آدمها کی هستن من باهاشون رفاقت میکردم. فکر کنم کلاً 10 دقیقه هم نشد ، رفتم برای دیلیت اکانت. کلا اکانتم رو پاک کردم. گفتم انرژی و فرکانس این محیط بدرد من نمیخوره. شاید یکی بتونه مدیریت کنه و ازش پول دربیاره نوش جونش ، من باهاش ارتباط برقرار نمیکنم. بلافاصله حذف اکانت رو زدم و اپلیکیشن رو هم پاک کردم. جریان هدایت انگار میخواست منو ببره تا آخرین چشم داشتم به اینستا رو هم پاک کنم.
اون انسان عزیزی که نمیتونه اینستا رو پاک کنه ، هنوز نمیدونه چه لذتی داره خوندن و نوشتن و تحلیل کردن آیات قرآن. هنوز لذت گوش دادن به فایلهای گنجینه دوازده قدم رو تجربه نکرده؛ اونم باید تکامل طی کنه. کاملاً باهات موافقم اینکه انرژی منفی اینستا به اطرافیان هم سرایت میکنه. من تجربه اش کردم. همکارا اینجا اینستا دارن صداشو میشنوم فرار میکنم میرم بیرون.
——————————————————
تو کامنت در مورد آتشنشانی نوشته بودی؛ شما لطفاً اونجا رد میشی دور و بر ایستگاه آتشنشانی نرو. خلاصه از ما گفتن ، یه چی میدونم که میگم. کلاً از آتشنشان جماعت فاصله بگیر. (اون ماجرای فرشته نجات و اینا همش تبلیغات الکیه)
آره حق با شماست ، چند سالیه رنگ استاندارد لباسهای آتشنشانی داره عوض میشه ، هر چند رنگ زرد در واقع متعلق به آتشنشانی فرودگاهیه ولی توی مناطق جنوب بخاطر گرما دارن سعی میکنن لباسهای رنگ روشن رو جایگزین کنن، ما هم خیلی اصرار کردیم، هنوز جواب نداده.
——————————————————
اون ماجرایی که توی کامنتت نوشته بودی که از خدا میخوای کمکت کنه واقعاً عالی بود، خیلی وقتها تجربه اش کردم که تمام روزم رو عالی سپری کردم ولی یه اتفاق یا حرف ساده آخر شب فرکانسمو منفی کرده و صبح روز بعدش رو با فرکانس منفی شروع کردم.
خیلی توصیف زیبایی بود هم توی کامنت شما و هم توی فایل که البته کامنتت انگیزه شد یکبار دیگه این فایل رو ببینم و تکامل رو بیاد بیارم. تکامل تکامل تکامل.
تکامل لازمه.
توی فایل اونجایی که استاد در مورد بال پروانه ها میگه ، یاد این بیت شعر از آهنگ «باران که شدی» افتادم که میگه:
«از قدرت حق هر چه گرفتند به کار ؛ در خلقت تو و بال پروانه یکیست»
خالق کهکشان های به اون عظمت ، خالق بال پروانه به اون شگفت انگیزی هم هست.
اگه همه انسانها جمع بشن یه بال پروانه نمیتونن خلق کنند.
ببین یه چی بگم، توی علم آیرودینامیک طراحی بال وسیله پرنده خیلی مهمه،، در اوج سادگی ، کلی محاسبات داره ، توازن بین میزان نیروی بالابرنده و پیشران و وزن و مقاومت هوا ناشی از سرعت.
بشر هنوز نتونسته بالی رو بسازه که نسبت ابعاد و وزن بال پروانه رو داشته باشه.
(نسبت ابعاد به وزن؛ اگه انسان بخواد یه وسیله پرنده بسازه که ابعاد بال و بدنه همینقدر باشه ، بالها اونقدر سنگین میشه که نمیتونه پرواز کنه)
آره بشر هنوز از خلقت بال پروانه ناتوانه.
——————————————————
این جمله ارزشمند از استاد رو که توی کامنتت نوشته بودی «بچه ها جهان کاری نداره شما از چی خوشت میاد،جهان به این کار داره که داری به چی توجه میکنی» این جمله رو استاد فکر کنم توی دوازده قدم هم میگن ؛ چقدر دوست دارم این جمله رو در عمل بیارم. و حقیقتاً بهش عمل کنم. واقعاً هر چقدر توش بهتر بشم بازم کمه.
——————————————————
ازت بینهایت ممنونم سعیده جان ، بخاطر هر دوتا کامنتت ، واقعاً خیلی آموزنده و توحیدی بود.
راستی یه چیزی رو تو کامنت نوشته بودی کلی ذوق زده شدم.
«قلبِ فراوانِ فراوان از جنوب ایران به شمال فلوریدا»
قبلاً شمال بودی؛ چی تو رو آورده جنوب ؟ خداوکیلی چی شد که اینجوری شد؟
میدونستی توی جزیره کیش که هستی به لحاظ مدار جغرافیایی توی نقطه ای بین مدار 26,48 تا 26,58 شمالی هستی و اگه همین مدار رو روی نقشه ادامه بدی میرسی به سواحل میامی فلوریدا ؟؟
مدار شمالی اکی شده ، مدار شرقی رو هم اکی کنی میرسی به فلوریدا.
بینهایت تحسینت میکنم، و از خداوند برات بهترین ها رو میخوام.
همواره در پناه رب العالمین باشی.
شاد و سلامت و موفق و ثروتمند. و برامون بیشتر و بیشتر بنویسی.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
——————————————————
«بسم الله الرحمن الرحیم» ؛ «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» ؛ «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ»
(ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛ ﺳﭙﺲ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ، ﻣﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﻰﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﺎﺩ)
(٣٠ فصلت)
—————————————————————————
سلام و درود به شما لیلی خانم، امیدوارم که حالتون عالی باشه. و همواره به نور هدایت رب العالمین متصل باشید.
من که راضیم، اصلا یه جوری بزنید که با اورتودنسی و لمینت هم دندوناش درست نشه. این شیطان ملعون از رو نمیره. حتی همین الان هم داره برای نوشتن همین پاسخ کامنت جفتک میندازه.
این حد از استقامت تحسین برانگیزه، چند هزار ساله میلیاردها نفر رو منحرف کرده ولی بازم کوتاه نمیاد و حتی یه نفر رو هم بیخیال نمیشه ، من بودم تا الان گیوآپ کرده بودم که مثلاً یه میلیارد نفر رو منحرف کردم، دیگه بسه.
فکر میکنم حتی شیطان ایمان و باور قویتری نسبت به من داره توی مسیر حرکتش. توی مسیر یویو نشده. با همون شدت و هیجان ابتدای مسیر داره ادامه میده.
—————————————————————————
چند وقت پیش توی یوتیوب یه آقایی رو دیدم مسئول یه باغ وحش بود و کلی شیر داشتن توی باغ وحش وقتی شیرها با هم دعواشون میشد، میرفت توی محوطه شیرها صندلشو از پاش در میآورد و میگرفت دستش، شیرها از ترس هر کدوم یه طرفی فرار میکردن. سلطان جنگل از صندل میترسید، بخاطر ترسی که از بچگی توی ذهنش کاشته بودن. توله شیرها اگه طبق نظر مربی رفتار نمیکردن با صندل آروم میزد توی صورتشون. و شیر سالها این ترس رو با خودش یدک میکشید. غافل از اینکه اگه میشد به شیر گفت یه کم اعتماد به نفس داشته باش، عزت نفس حقیقی و احساس ارزشمندی خودت رو پیدا کن، تو شیری سلطان جنگل و همه موجودات ازت میترسن ، تو چرا از صندل میترسی ، قطعاً دیگه مربی هم جرأت نمیکرد وارد محوطه شیرها بشه.
حکایت شیرهای توی قفس شخصیت خودمونه.
—————————————————————————
ببخشید پر حرفی کردم ، در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
Hello dear sis Leily. Hope you feel great and happy. And always having God's protection.
It's been a long time I haven't speak or write English so I might've been writing something wrong, so fix it in your mind.
Thanks God for all miracles in your life. I'm at the beach, very nice day, and I'm in a cozy spot. Few minutes ago I was sitting on beach sands, and touching sand and seashells, and feeling and whispering gratitude for God, I was not feeling having some few empty seashells, I was thinking having pieces of gold in my hand. I was thinking of thousands of years to transform such things and now I can touch them for free and feeling wonderful, some experiences are really priceless.
Few minutes of sitting on beach and listen to the prayer of sea, feeling the cool nice flow of air… It is so nice.Thanks for challenging me to speak English again. I was beginning to think I'm totally have forgot English.I found these few sentences in dark, dusty, rusty place of my mind, so accept it please.
Now I found out I’m not just a garrulous person in Farsi , but also in English too. LOL.
I wish you the bests, I hope you happy, healthy and wealthy under God.
Yet Allah is the best of protectors, and He is the most merciful of merciful ones.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
Hello dear Leyli.
How are you, I hope you feel wonderful and happy
Be careful about what you are asking, You said: You're a fan of the sun and sea, especially during sunny days and sunsets , and I want to tell you to add another thing and it is the Temperature.
If you want to experience the south beach, it's better to be after "Azar" until "Farvardin". You might not believe if I tell you last week in the noon when I was outside in car, I needed to turn the AC on.
Now, the South is full of tourists, because the weather is good, about 18-20 degrees
Thanks for your comment, although mine was just weather forecast ;D
Wish you the best
yet Allah is the best of protectors, and He is the most merciful of merciful ones