سفر به دور آمریکا | قسمت ۸

سلام به رهروان راه حقیقت

سانتافه زیبامون ، همسر مهربانی که از هیچ فرصتی برای گفتن عاشقتم نمیگذره !!،طرح لاو روی لباس استاد که چندروز قبل روی لباس مایک هم بود 💙یارب شکرت💙

درختان سرسبز ، خیابون تمیز،هوای فوق العاده معتدل که من ندیدم هیچوقت آسمون بدون ابر باشه ،ماشینهای زیبا و باکلاس و گرون قیمت ،زوج سیاه پوستی که آقا از پشت خانم رو بغل کرده درود بر عشق💙یارب شکرت💙

این همه جمعیتی که میرن تا کوکاکولا رو ببینن ،نوشته های زیبای ورودی موزه ،چقد تابلو از کوکاکولا ، چه ایده ی فوق العاده ای که از تاریخچه ی برندت موزه بسازی و چه باور فوق العاده ای که باور داشته باشی برندت انقد محبوبه که مردم وقتشونو بذارن و بیان عکسها رو تماشا کنن و طعم های جدید رو تست کنن ،ایده ی جالب خوش آمدگویی به همه ی زبانها ،چقد وسایل با مارک کوکاکولا مثل لباس و ظروف و لوازم التحریر و … درست عین باغ پروانه انگار این ایده اونجا کاملا جاافتاده ست که برای هر شغلی یه کمکی اینجوری داشته باشی که به زبان ساده تر تبلیغتو بفروشی!!!،💙یارب شکرت💙

چقد این وسایل آشپزخانه زیبا و تو دل برووان ،کیفهای زیبای کوکاکولا مخصوصا اون که کاملا طرح قوطیه ،دمپایهای ابری و تپل و زیبا،ای جان دلم استادعین بچه هایی که ازیه چیزی خوششون اومده ولی نمیدونن بدردشون میخوره یانه و میان به مامانشون نشون میدن اومده تشتی که خریده رو به مریم نشون میده و خودشم پیشنهاد بقیه رو میده الهی فقط یه مامان این صحنه رو درک میکنه💙یارب شکرت💙

دسته ی سطلم نوشابه ست فکرهمه جاشو کردن،دفتر زیبای مریم که آدمو یاد ولنتاین میندازه ،توپ زیبای مایک بهم این خواسته رو داد که اونقد پول داشته باشم که هرجایی دخترم چیزی خرید حتی اگه مشابهشو داشت بازم بهش نه نگم …،لایک همیشگی مایک ،ناخن مصنوعی های زیبایی اون خانم که وسایل رو حساب میکنه چقد خوبه یه خانم تو هرسنی اونجور که دلش میخواد به خودش برسه بدون قضاوتی، استاد رفته اون گوشه وایساده تا مایک کارهای خریدوحساب کردن رو انجام بده ،عاشقتم گفتن استاد ،با عشق تمپا گفتن استاد نمیدونم برای چی ،زیبام گفتن استاد💙یارب شکرت💙

یه جماعت نشستن فیلم کوکاکولا رو ببین چندجای دیگه سفرنامه مشابه این جا رو میبینم که مردم نشستن یه موضوعی رو از پرده ی سینما نگاه میکنن و برام سواله خدایا اینا چه حوصله ای دارن!!، حس خوب نوشابه شیشه ای که اصلا یه چیز دیگه ست به قول استاد الص الصه!،تبلیعات شاد نوشابه ،تشت استادم توی تبلیغات بود!، کودک درون فعال و شاد استاد که بازی کامپیوتری بچه گونه انجام میده و تازه به اون دخترکوچولوه م میگه ملخ خدایی هربار این تکه رو میبینم خنده م میگیره ،بازم نشستید فیلم ببینید ماشالله به حوصله تون ،صدای دل نشین بازشدن نوشابه شیشه ای توی فیلم💙یارب شکرت💙

نوشابه های اویزون ،پسری که با رقص میاد لیوان برمیداره و میره ،دختربچه های که میان لیوان بردارن خدایا چقد دلم میخواد دخترم تو بچگی این جور سفرها و لذتها رو تجربه کنه ،انواع طعم های مختلف نوشابه ،آدمهایی که جرعه جرعه نوشابه ها رو تست میکنن، خدایا چقد فراوانی توی شکل  و نژاد و رنگ مو و پوست  و پوشش آدمهاهست !!،دختربچه ی کوچولو و شادی که دستهاشوبالا گرفته و کیف میکنه ،نوشته های زیبایی که راجب فرمول جادویی کوکاکولا نوشته شده ،کشوهایی که مریم جان بیرون میکشه و هرکدوم یه چیزی توشون هست و البته من نفهمیدم جریان چی بود ،نمایش اون دسته با لباسهای پولکی و زیبای قرمز ،اون موهای بلند و مواج خانمه ،خانمی که با ویلچر اومده تا از زندگیش لذت ببره ،این گروه چه با احترام و شادی بچه ها رو از صحنه خارج میکنن چه با حوصله ،زمان رقص و شادی ، نی نی نازی که داره کیف میکنه و اونم میرقصه خرس قطبی بامزه ،دختربچه ی نازی که ادای اونها رو سعی میکنه دربیاره 💙یارب شکرت💙

از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست